🔵🔴والاستریت ژورنال: قطعنامه تروئیکا علیه ایران در شورای حکام ارائه شده است
🔹خبرنگار ارشد والاستریت ژورنال دوشنبه شب با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) ادعا کرد که پیشنویس قطعنامه درباره برنامه هسته ای ایران به دبیرخانه شورای حکام ارائه شده است.
🔹 لارنس نورمن در پیام خود نوشته است: به من گفته شده که قطعنامه تروئیکا علیه ایران در شورای حکام رسما ارائه شده است.
🔹در این سند که خبرگزاری رویترز هفته پیش مدعی توزیع آن بین اعضای شورای حکام شد، از روند همکاریها میان ایران و آژانس انتقاد و از رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی خواسته شده که گزارش جامعتری را از فعالیتهای اتمی ایران ارائه کند./رصد
@bestdiplomacy
🔹خبرنگار ارشد والاستریت ژورنال دوشنبه شب با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) ادعا کرد که پیشنویس قطعنامه درباره برنامه هسته ای ایران به دبیرخانه شورای حکام ارائه شده است.
🔹 لارنس نورمن در پیام خود نوشته است: به من گفته شده که قطعنامه تروئیکا علیه ایران در شورای حکام رسما ارائه شده است.
🔹در این سند که خبرگزاری رویترز هفته پیش مدعی توزیع آن بین اعضای شورای حکام شد، از روند همکاریها میان ایران و آژانس انتقاد و از رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی خواسته شده که گزارش جامعتری را از فعالیتهای اتمی ایران ارائه کند./رصد
@bestdiplomacy
🔵🔴رییس جمهور دلخواهم کیست؟
✍دکتر نعمت ا... فاضلی
✅ دوستی پرسید اگر حکومتی دموکراتیک و انتخاباتی رقابتی و حزبی داشتیم، رییس جمهور دلخواهت چه ویژگی هایی داشت؟
🔻گفتم حال که نه حکومت دموکراتیک داریم نه انتخابات رقابتی. گفت با این فرض که دموکراتیک و رقابتی باشد، رییس جمهور دلخواهت چه ویژگی هایی خواهد داشت؟
✅ گفتم سیاستمدار و فعال سیاسی نیستم، اما در مقام شهروند ایرانی، ویژگی های رییس جمهور دلخواهم را برایت می گویم.
🔻گفتم کسی که ایران را عاشقانه دوست بدارد و در عمل و نظر اولویت اول و آخرش آبادی و آزادی ایران و خوشبختی ایرانیان باشد. مساله اش ایران باشد نه هیچ آرمان ایدیولوژیک دیگری. کسی که مفهوم منافع ملی ایران را خوب بشناسد.
🔻کسی که شایستگی های اساسی سیاستمدار تمام عیار ایرانی را دارد. به زبان و ادبیات فارسی به نحو عالی تسلط دارد و می تواند به این زبان با درستی و بلاغت و خلاقیت کامل بیندیشد، سخن بگوید و مهم تر، بنویسد.
🔻کسی که افتخارش این است که شایستگی هایش اکتسابی اند نه وراثتی و انتسابی. سید بودن افتخارش نیست، بل افتخارش باسوادی است؛ سواد سیاسی، سواد اقتصادی، سواد فرهنگی، سواد اجتماعی، سواد ارتباطی، سواد هنری و دیگر سوادها را به حد کفایت مقام رییس جمهور ایران دارد. کسی که آگاهی ملی دارد و می داند آگاهی ملی یعنی چه.
🔻کسی که افتخار می کند در مقام رییس جمهور و برگزیده ملت ایران "اندیشه ای مستقل" دارد نه "اندیشه ای منقاد و مقلد و مطیع". افتخارش خلاقیت ها و شهامت هایش باشد نه تبعیت و بله قربان گویی هایش.
🔻کسی که افتخار کند چنان عالی مدیریت می کند که وقت کافی برای استراحت، مطالعه و تفکر دارد؛ نه این که خسته و آشفته و مدام در حال دوندگی باشد. در یک کلام، افتخارش دانایی اش باشد نه دوندگی اش.
🔻کسی که افتخار کند در کارنامه و زندگی اش فکر و اندیشه ای را پی گرفته و کتابی ارزشمند یا اثر هنری قابل و ماندگاری را خلق کرده است؛ نه این که به شعارهای ساده زیستی و زهدمآبی اش ببالد.
🔻کسی که در حکمرانی، الفبای "حکمرانی خوب" را بشناسد و عمیقا درک و درونی کرده باشد و در عمل آن را نشان دهد. نه این که معیار حکمرانی اش جلب رضایت عده ای خاص باشد. عقلانیت هدایت کننده اش باشد نه تعصبات سیاسی و دینی و فرقه ای.
🔻کسی که عمیقا باور دارد و افتخار می کند نماینده و برگزیده همه شهروندان ایران است، چه مسلمان یا غیرمسلمان، چه شیعه یا غیرشیعه، چه مومن یا غیرمومن. نه این که افتخارش تندرویی و افراط گرایی باشد. ساده بگویم، کسی که متفکران به او افتخار کنند نه مداحان.
🔻کسی که احتمال بدهم دهه ها و حتی سده های آینده، مردم ایران به او افتخار کنند و به نیکی یاد کنند، کسی مثل کوروش، شاهان آل بویه یا میرزا تقی خان امیرکبیر.
🔻کسی که افتخار کند در کارنامه اش تلاش خستگی ناپذیر برای گسترش عدالت، آزادی، مدارا و عقلانیت هست، نه سرکوب و تحقیر و دوختن دهان آزاداندیشان و دگراندیشان و اندیشمندان.
🔻کسی که در پایان دوره ریاستش، ایران را چند قدم به نظام سیاسی دموکراتیک و جامعه ای توسعه یافته نزدیک تر کند نه دورتر. کسی که قرن ها ستایش خردمندان را برانگیزد.
🔻در یک کلام کسی که در کل مردم ایران او را قلبا دوست بدارند و صداقت، صلاحیت و صلابت و سرمایه های وجودی و فکری و سیاسی اش را در مقام رییس جمهور کشور ایران ستایش کنند.
✅ دوستم گفت: "چنین آدمی با این ویژگی ها را می شناسی؟"
🔻گفتم شما پرسیدید رییس جمهور مطلوبم کیست و منم پاسخ دادم. امیدوارم روزی روزگاری چنین آدمی سکاندار دولت ایران شود.
🔻گفت چنین روزی می آید؟ گفتم اگر همگان بخواهند و برایش بکوشند و بجوشند و منتظر قسمت و تقدیر یا دست روزگار نمانند، قطعا چنین روزی خواهد آمد.
🔻14 خرداد 1403
T.me/bestdiplomacy
✍دکتر نعمت ا... فاضلی
✅ دوستی پرسید اگر حکومتی دموکراتیک و انتخاباتی رقابتی و حزبی داشتیم، رییس جمهور دلخواهت چه ویژگی هایی داشت؟
🔻گفتم حال که نه حکومت دموکراتیک داریم نه انتخابات رقابتی. گفت با این فرض که دموکراتیک و رقابتی باشد، رییس جمهور دلخواهت چه ویژگی هایی خواهد داشت؟
✅ گفتم سیاستمدار و فعال سیاسی نیستم، اما در مقام شهروند ایرانی، ویژگی های رییس جمهور دلخواهم را برایت می گویم.
🔻گفتم کسی که ایران را عاشقانه دوست بدارد و در عمل و نظر اولویت اول و آخرش آبادی و آزادی ایران و خوشبختی ایرانیان باشد. مساله اش ایران باشد نه هیچ آرمان ایدیولوژیک دیگری. کسی که مفهوم منافع ملی ایران را خوب بشناسد.
🔻کسی که شایستگی های اساسی سیاستمدار تمام عیار ایرانی را دارد. به زبان و ادبیات فارسی به نحو عالی تسلط دارد و می تواند به این زبان با درستی و بلاغت و خلاقیت کامل بیندیشد، سخن بگوید و مهم تر، بنویسد.
🔻کسی که افتخارش این است که شایستگی هایش اکتسابی اند نه وراثتی و انتسابی. سید بودن افتخارش نیست، بل افتخارش باسوادی است؛ سواد سیاسی، سواد اقتصادی، سواد فرهنگی، سواد اجتماعی، سواد ارتباطی، سواد هنری و دیگر سوادها را به حد کفایت مقام رییس جمهور ایران دارد. کسی که آگاهی ملی دارد و می داند آگاهی ملی یعنی چه.
🔻کسی که افتخار می کند در مقام رییس جمهور و برگزیده ملت ایران "اندیشه ای مستقل" دارد نه "اندیشه ای منقاد و مقلد و مطیع". افتخارش خلاقیت ها و شهامت هایش باشد نه تبعیت و بله قربان گویی هایش.
🔻کسی که افتخار کند چنان عالی مدیریت می کند که وقت کافی برای استراحت، مطالعه و تفکر دارد؛ نه این که خسته و آشفته و مدام در حال دوندگی باشد. در یک کلام، افتخارش دانایی اش باشد نه دوندگی اش.
🔻کسی که افتخار کند در کارنامه و زندگی اش فکر و اندیشه ای را پی گرفته و کتابی ارزشمند یا اثر هنری قابل و ماندگاری را خلق کرده است؛ نه این که به شعارهای ساده زیستی و زهدمآبی اش ببالد.
🔻کسی که در حکمرانی، الفبای "حکمرانی خوب" را بشناسد و عمیقا درک و درونی کرده باشد و در عمل آن را نشان دهد. نه این که معیار حکمرانی اش جلب رضایت عده ای خاص باشد. عقلانیت هدایت کننده اش باشد نه تعصبات سیاسی و دینی و فرقه ای.
🔻کسی که عمیقا باور دارد و افتخار می کند نماینده و برگزیده همه شهروندان ایران است، چه مسلمان یا غیرمسلمان، چه شیعه یا غیرشیعه، چه مومن یا غیرمومن. نه این که افتخارش تندرویی و افراط گرایی باشد. ساده بگویم، کسی که متفکران به او افتخار کنند نه مداحان.
🔻کسی که احتمال بدهم دهه ها و حتی سده های آینده، مردم ایران به او افتخار کنند و به نیکی یاد کنند، کسی مثل کوروش، شاهان آل بویه یا میرزا تقی خان امیرکبیر.
🔻کسی که افتخار کند در کارنامه اش تلاش خستگی ناپذیر برای گسترش عدالت، آزادی، مدارا و عقلانیت هست، نه سرکوب و تحقیر و دوختن دهان آزاداندیشان و دگراندیشان و اندیشمندان.
🔻کسی که در پایان دوره ریاستش، ایران را چند قدم به نظام سیاسی دموکراتیک و جامعه ای توسعه یافته نزدیک تر کند نه دورتر. کسی که قرن ها ستایش خردمندان را برانگیزد.
🔻در یک کلام کسی که در کل مردم ایران او را قلبا دوست بدارند و صداقت، صلاحیت و صلابت و سرمایه های وجودی و فکری و سیاسی اش را در مقام رییس جمهور کشور ایران ستایش کنند.
✅ دوستم گفت: "چنین آدمی با این ویژگی ها را می شناسی؟"
🔻گفتم شما پرسیدید رییس جمهور مطلوبم کیست و منم پاسخ دادم. امیدوارم روزی روزگاری چنین آدمی سکاندار دولت ایران شود.
🔻گفت چنین روزی می آید؟ گفتم اگر همگان بخواهند و برایش بکوشند و بجوشند و منتظر قسمت و تقدیر یا دست روزگار نمانند، قطعا چنین روزی خواهد آمد.
🔻14 خرداد 1403
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴شاه منفور و وزیر خائن
آقامحمدخان قاجار و حاج ابراهیمخان کلانتر از چهرههای «بد» تاریخ ایران به حساب میآیند. سنت تاریخنگاری عصر مشروطه و پهلوی در پروردن و تثبیت چهرهای منفور از مؤسسان قاجاریه کوتاهی نکرده است.
تصویر آقامحمدخان خواجهای کینهتوز و خسیس است که لطفعلیخان رعنا و معصوم را به طرزی فجیع کشت، کرمان را تبدیل به «شهر کوران» کرد و مؤسس سلسلهای بود که نام شاهان آن با بیکفایتی گرهخورده است.
تصویر شاه خبیث با وزیر «یزید فطرت ابلیس سیرت» (به قول نویسنده تاریخ گیتیگشا) تکمیل میشود. نام حاج ابراهیمخان کلانتر با خیانت به ولینعمت پاکباخته گرهخورده است. مردی تاجرپیشه که برای نفع شخصی به لطفعلیخان شجاع از پشت خنجر زد، به آقامحمدخان پیوست، تاجبخش شد، لقب«اعتمادالدوله» گرفت؛ ولی در نهایت مغضوب شد و دودمانش بر باد رفت.
مردم دوست دارند که تاریخ را در قالب کهنالگوهای داستانی درک کنند. کشتهشدن جوانی شجاع و پاک با توطئه مشترک خواجهای خسیس و خونریز و وزیری خیانتپیشه مایه دراماتیک خوبی دارد. اما از زاویه دانش تاریخی اصیل دستهبندی چهرههای تاریخی به «خوب» و «بد» ناشیانه تلقی میشوند.
برآمدن آقامحمدخان پس از یک صدسال آشوب و ناامنی در سیر تاریخ ایران نه رویدادی عجیب بود و نه پدیدهای منفی.
سیاست در دوران قدیم چهره خشنتری از دوران مدرن داشت و قبضه کردن قدرت از رهگذر کشتارهای وحشتناک موضوعی عادی در تاریخ سنتی ایران بود. از سوی دیگر خان قاجار به آشوبی پایان داد که جان ایران را به لب رسانده بود. اگر آن آشوب ادامه مییافت شکلگیری چند افغانستان دیگر در گوشهوکنار کشور امری دور از انتظار نبود.
آقامحمدخان رذایل زیادی داشت. ولی شواهد نشان میدهد که کوشش خونبار او مبتنی بر درکی روشن از ضرورت وحدت دوباره ایران بود. در شرححال وی نقل شده است که وقتی در جریان فتوحات ولایتی را فتح میکرد از فرستادن «فتحنامه» به اطراف پرهیز داشت و در توجیه آن میگفت ««ما هنوز از سوای ملک ایران که خانه ما است، ملکی دیگر و مملکت غیری را به دست نیاوردهایم و سوای خانه خود جایی دیگر را تسخیر نکردهایم که از جمله فتوحات حساب کنیم و فتحنامه به جایی فرستیم» (کوهمرهای، ۱۳۸۴: ۴۴). این که فاتحی برخاسته از ایلی ترکزبان، ایران را «خانه ما» میخواند، درکی از محدوده جغرافیایی و ولایات آن دارد و غرض خود اعاده مرزهای تاریخی این «خانه» میداند تأملبرانگیز است.
در مورد حاج ابراهیمخان کلانتر و خیانت وی به خان زند نیز قطعاً ملاحظات شخصی تأثیری کلیدی داشت. حاجی در هراس از آن بود که خان زند نسخه او را بپیچد؛ پس ترجیح داد وارد قمار خطرناکی بشود. ولی این تنها جنبهای از آن ماجرای پیچیده است. اقدام او محصول اجماعی در اعیان شیراز برای گردش بهسوی نیروی تواناتر در نبرد قدرت بود. شیرازیان حداقل از دوره مغول آموخته بودند که ایستادن در مقابل فاتحان جسور میتواند سرنوشت شومی برای شهرهای مقاوم در پی داشته باشد. کرمانیها انتخاب دیگری کردند و تاوان تلخ آن را دادند.
اما چرخش حاجی هم از سویههای وطندوستانه تهی نبود. از او نقل شده است که «یکی از مقاصد کلی» در رویگردانی از لطفعلیخان و گرایش به آقامحمدخان «استخلاص ملک بود از صدمات جنگهایی که متصل بر سر سلطنت برپا میشد و هیچکس هم به غیر از معدودی از سپاهیان دزد و دغل، باک نداشت در اینکه زندی بر تخت باشد یا قجری، لاکن همه طالب بودند که ایران بزرگ و قوی و آرام باشد» (ملکم، ج اول، ۱۳۸۰: ۵۶۰).
غرض زدودن زنگار بدنامی از چهره آقامحمدخان و ابراهیمخان کلانتر نیست. هدف تاکید بر این نکته است که دوگانه داستانی«خوب»ها و«بد»ها در تاریخ سادهسازی واقعیتی پیچیده است. شخصیتهای تاریخی سرشتی چندلایه دارند و اعمال آنها هم وقتی در بستر تاریخیشان گذاشته شود، میتوان ارزیابی دقیقتری از آنها داشت. در بسیاری از مواقع اغراض شخصی کنشگران و ملاحظات نفعطلبانه چهرههای بدنام با ملاحظات شریف درهم تنیده است و جدا کردن آنها اگر نه غیرممکن، حداقل بسیار دشوار است.
✍حجت کاظمی
T.me/bestdiplomacy
آقامحمدخان قاجار و حاج ابراهیمخان کلانتر از چهرههای «بد» تاریخ ایران به حساب میآیند. سنت تاریخنگاری عصر مشروطه و پهلوی در پروردن و تثبیت چهرهای منفور از مؤسسان قاجاریه کوتاهی نکرده است.
تصویر آقامحمدخان خواجهای کینهتوز و خسیس است که لطفعلیخان رعنا و معصوم را به طرزی فجیع کشت، کرمان را تبدیل به «شهر کوران» کرد و مؤسس سلسلهای بود که نام شاهان آن با بیکفایتی گرهخورده است.
تصویر شاه خبیث با وزیر «یزید فطرت ابلیس سیرت» (به قول نویسنده تاریخ گیتیگشا) تکمیل میشود. نام حاج ابراهیمخان کلانتر با خیانت به ولینعمت پاکباخته گرهخورده است. مردی تاجرپیشه که برای نفع شخصی به لطفعلیخان شجاع از پشت خنجر زد، به آقامحمدخان پیوست، تاجبخش شد، لقب«اعتمادالدوله» گرفت؛ ولی در نهایت مغضوب شد و دودمانش بر باد رفت.
مردم دوست دارند که تاریخ را در قالب کهنالگوهای داستانی درک کنند. کشتهشدن جوانی شجاع و پاک با توطئه مشترک خواجهای خسیس و خونریز و وزیری خیانتپیشه مایه دراماتیک خوبی دارد. اما از زاویه دانش تاریخی اصیل دستهبندی چهرههای تاریخی به «خوب» و «بد» ناشیانه تلقی میشوند.
برآمدن آقامحمدخان پس از یک صدسال آشوب و ناامنی در سیر تاریخ ایران نه رویدادی عجیب بود و نه پدیدهای منفی.
سیاست در دوران قدیم چهره خشنتری از دوران مدرن داشت و قبضه کردن قدرت از رهگذر کشتارهای وحشتناک موضوعی عادی در تاریخ سنتی ایران بود. از سوی دیگر خان قاجار به آشوبی پایان داد که جان ایران را به لب رسانده بود. اگر آن آشوب ادامه مییافت شکلگیری چند افغانستان دیگر در گوشهوکنار کشور امری دور از انتظار نبود.
آقامحمدخان رذایل زیادی داشت. ولی شواهد نشان میدهد که کوشش خونبار او مبتنی بر درکی روشن از ضرورت وحدت دوباره ایران بود. در شرححال وی نقل شده است که وقتی در جریان فتوحات ولایتی را فتح میکرد از فرستادن «فتحنامه» به اطراف پرهیز داشت و در توجیه آن میگفت ««ما هنوز از سوای ملک ایران که خانه ما است، ملکی دیگر و مملکت غیری را به دست نیاوردهایم و سوای خانه خود جایی دیگر را تسخیر نکردهایم که از جمله فتوحات حساب کنیم و فتحنامه به جایی فرستیم» (کوهمرهای، ۱۳۸۴: ۴۴). این که فاتحی برخاسته از ایلی ترکزبان، ایران را «خانه ما» میخواند، درکی از محدوده جغرافیایی و ولایات آن دارد و غرض خود اعاده مرزهای تاریخی این «خانه» میداند تأملبرانگیز است.
در مورد حاج ابراهیمخان کلانتر و خیانت وی به خان زند نیز قطعاً ملاحظات شخصی تأثیری کلیدی داشت. حاجی در هراس از آن بود که خان زند نسخه او را بپیچد؛ پس ترجیح داد وارد قمار خطرناکی بشود. ولی این تنها جنبهای از آن ماجرای پیچیده است. اقدام او محصول اجماعی در اعیان شیراز برای گردش بهسوی نیروی تواناتر در نبرد قدرت بود. شیرازیان حداقل از دوره مغول آموخته بودند که ایستادن در مقابل فاتحان جسور میتواند سرنوشت شومی برای شهرهای مقاوم در پی داشته باشد. کرمانیها انتخاب دیگری کردند و تاوان تلخ آن را دادند.
اما چرخش حاجی هم از سویههای وطندوستانه تهی نبود. از او نقل شده است که «یکی از مقاصد کلی» در رویگردانی از لطفعلیخان و گرایش به آقامحمدخان «استخلاص ملک بود از صدمات جنگهایی که متصل بر سر سلطنت برپا میشد و هیچکس هم به غیر از معدودی از سپاهیان دزد و دغل، باک نداشت در اینکه زندی بر تخت باشد یا قجری، لاکن همه طالب بودند که ایران بزرگ و قوی و آرام باشد» (ملکم، ج اول، ۱۳۸۰: ۵۶۰).
غرض زدودن زنگار بدنامی از چهره آقامحمدخان و ابراهیمخان کلانتر نیست. هدف تاکید بر این نکته است که دوگانه داستانی«خوب»ها و«بد»ها در تاریخ سادهسازی واقعیتی پیچیده است. شخصیتهای تاریخی سرشتی چندلایه دارند و اعمال آنها هم وقتی در بستر تاریخیشان گذاشته شود، میتوان ارزیابی دقیقتری از آنها داشت. در بسیاری از مواقع اغراض شخصی کنشگران و ملاحظات نفعطلبانه چهرههای بدنام با ملاحظات شریف درهم تنیده است و جدا کردن آنها اگر نه غیرممکن، حداقل بسیار دشوار است.
✍حجت کاظمی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴یک رئیس جمهور به فروش می رسد!!
1⃣ با ثبت نام هشتاد داوطلب در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری، ایران از این لحاظ از هر نمونەی مشابهی در جهان پیشی گرفت.
در آخرین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان قبل از سقوط جمهوری در سال 1397، هیجده نامزد وارد رقابت های انتخاباتی شدند کە از آمار اعلام شدەی امروز به مراتب پایین تر است.
ثبت نام فلەای وزرا، نمایندگان مجلس، کاندیداهای همیشگی و ...از جهاتی شبیه پدیدەی انفجار نام نویسی برای دورەی چهارم شوراهای شهر در سال 92 است.
آنزمان پس از پایان دورەی سوم شوراها کە استثنائا شش ساله بود، هزاران نفر برای ثبت نام راهی فرمانداری ها شدند.
دورەی شش سالەی سوم سرچشمەی تحولی بزرگ مقیاس در ماهیت و کارکرد شوراها بود و پویایی های آن، انگیزە های جدید و مضاعفی نزد داوطلبان پدید آورده بود.
خروج کامل نهاد شورا از ماهیت دمکراتیک خود و بدل شدن آنها به زائیدەی نظام سیاسی و قلکی پر از پول در سال های گرانی بهای نفت و قبل از تحریم ها، از آن شغلی پردرآمد ساخته بود.
با وجود فسادها و ویژه خواری های فراوان به علت یکدست شدن نظام سیاسی و کاهش چشمگیر رقابت های داخلی میان اصول گرایان، خبری از طرح ها و برنامەهای ضد فساد هم نبود.
از تلاقی این دو پیشامد، این تصور بوجود آمد که با شورا شدن هم می توان یک شبه پولدار شد و هم از مصونیت سیاسی آن برای در امان ماندن از گزند تعقیب های احتمالی قانونی بهره برد.
2⃣ ظاهرا انتخابات ریاست جمهوری به سرنوشتی مشابه دچار و دستخوش تغییر نگاه ها و تحول در هنجارهای پذیرفتە شدەی آن گشته است.
بسیاری از نامزدهای کنونی به چشم یک شغل به آن نگاه می کنند. برخی که در انتخابات سه ماه قبل مجلس از شهرستان متبوعشان رای نیاوردەاند، بخت خود را در خیابان پاستور می آزمایند!
یا دستکم رزومەای برای خود دست و پا نموده و نامشان در عداد رجال قرار می گیرد.
بعضی از وزرای فعلی و سابق هم که منصب کنونی خود را در صورت انتخاب رئیس جدید از دست رفته می بینند، از کارت نامزدی برای رایزنی و لابیگری بهره می جویند، با این امید که منصبشان را حفظ و یا دوباره آن را بدست آورند.
در هر صورت نمی توان منکر تخفیف و هبوط این جایگاه از منظر تنزل شان و میزان " بزرگمردی " داوالطلبان آن شد.
3⃣ برآمدگی و تورم عناصری چون ستیز و سازش ویژگی اصلی دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری افغانستان بود.
تقریبا در هر دو برندەی نهایی معلوم نشد و رقیب اصلی نتایج قطعی را نپذیرفت. پیامد این امر فعال شدن مکانیزم های مصالحه به روش سازش های قبیله ای بود.
ساختن مناصب موازی و برابر، تسهیم پست ها و تقسیم موقعیت های پرسود سیاسی و اقتصادی ره آورد دمکراسی افغانی و ماحصل آن هم دولت های فاسد و فاشل بود.
در ایران هم از دورەی قبل پدیدەی کاندیداهای روکشی و پوششی رایج شد. کسانی که صرفا برای سپر شدن در جریان مناظرەها و حمایت از کاندیدای اصلی آمدند و پس از انتخایات، سهم شایستەی خود را دریافت کردند.
اتفاقی که امروز افتاده، افراط در این زمینه و افزایش تصاعدی پوششی هاست. کسانی که به طمع دریافت سهم آمدەاند و در وهلەی اول به منافع شخصی معین می اندیشند.
سوگمندانه کارکرد سهم خواهی افراد چه خود کنار روند و چه توسط شورای نگهبان درو شوند، باقی می ماند و در تبدیل کابینه به یک شرکت سهامی نقش آفرین خواهد شد.
در واقع بجای چینش دولتی برنامه محور و متعهد به الزامات کارشناسی و سیاسی مطالعه شده، مجمع الجزایری از نمایندگی منافع متفاوت و متضاد ساخته می شود.
4⃣سال ها قبل روزنامه نگاری آمریکایی به نام جو مک جی یس کتابی بنام " یک رئیس جمهور به فروش می رسد" نوشت و بخشی از تکنیک های پروپاگاندا و سیاه نمایی و سفید شویی کمپین های انتخاباتی آمریکا را برملا کرد.
این کتاب که به بیان پشت پردەی کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری نیکسون در سال 1969 پرداخته بود، در ایران هم به اثری خوشخوان تیدیل شد.
نیکسون که پس از رسوایی واترگیت قبل از اتمام دورەاش برکنار شد، متحد نزدیک شاە ایران بود و پهلوی به کمپین تبلیغاتی اش کمک کرده بود.
منهای محتوای کتاب و آنچه در آن زمان در آمریکا واقعا اتفاق افتاد، اردوکشی روزهای اخیر در خیابان فاطمی، نام این کتاب را برایم تداعی کرد; گویی در وزارت کشور ریاست جمهوری می فروشند و سیل متقاضیان برای عقب نماندن از قافله راه افتاده است!
✍صلاح الدین خدیو
T.me/bestdiplomacy
1⃣ با ثبت نام هشتاد داوطلب در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری، ایران از این لحاظ از هر نمونەی مشابهی در جهان پیشی گرفت.
در آخرین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان قبل از سقوط جمهوری در سال 1397، هیجده نامزد وارد رقابت های انتخاباتی شدند کە از آمار اعلام شدەی امروز به مراتب پایین تر است.
ثبت نام فلەای وزرا، نمایندگان مجلس، کاندیداهای همیشگی و ...از جهاتی شبیه پدیدەی انفجار نام نویسی برای دورەی چهارم شوراهای شهر در سال 92 است.
آنزمان پس از پایان دورەی سوم شوراها کە استثنائا شش ساله بود، هزاران نفر برای ثبت نام راهی فرمانداری ها شدند.
دورەی شش سالەی سوم سرچشمەی تحولی بزرگ مقیاس در ماهیت و کارکرد شوراها بود و پویایی های آن، انگیزە های جدید و مضاعفی نزد داوطلبان پدید آورده بود.
خروج کامل نهاد شورا از ماهیت دمکراتیک خود و بدل شدن آنها به زائیدەی نظام سیاسی و قلکی پر از پول در سال های گرانی بهای نفت و قبل از تحریم ها، از آن شغلی پردرآمد ساخته بود.
با وجود فسادها و ویژه خواری های فراوان به علت یکدست شدن نظام سیاسی و کاهش چشمگیر رقابت های داخلی میان اصول گرایان، خبری از طرح ها و برنامەهای ضد فساد هم نبود.
از تلاقی این دو پیشامد، این تصور بوجود آمد که با شورا شدن هم می توان یک شبه پولدار شد و هم از مصونیت سیاسی آن برای در امان ماندن از گزند تعقیب های احتمالی قانونی بهره برد.
2⃣ ظاهرا انتخابات ریاست جمهوری به سرنوشتی مشابه دچار و دستخوش تغییر نگاه ها و تحول در هنجارهای پذیرفتە شدەی آن گشته است.
بسیاری از نامزدهای کنونی به چشم یک شغل به آن نگاه می کنند. برخی که در انتخابات سه ماه قبل مجلس از شهرستان متبوعشان رای نیاوردەاند، بخت خود را در خیابان پاستور می آزمایند!
یا دستکم رزومەای برای خود دست و پا نموده و نامشان در عداد رجال قرار می گیرد.
بعضی از وزرای فعلی و سابق هم که منصب کنونی خود را در صورت انتخاب رئیس جدید از دست رفته می بینند، از کارت نامزدی برای رایزنی و لابیگری بهره می جویند، با این امید که منصبشان را حفظ و یا دوباره آن را بدست آورند.
در هر صورت نمی توان منکر تخفیف و هبوط این جایگاه از منظر تنزل شان و میزان " بزرگمردی " داوالطلبان آن شد.
3⃣ برآمدگی و تورم عناصری چون ستیز و سازش ویژگی اصلی دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری افغانستان بود.
تقریبا در هر دو برندەی نهایی معلوم نشد و رقیب اصلی نتایج قطعی را نپذیرفت. پیامد این امر فعال شدن مکانیزم های مصالحه به روش سازش های قبیله ای بود.
ساختن مناصب موازی و برابر، تسهیم پست ها و تقسیم موقعیت های پرسود سیاسی و اقتصادی ره آورد دمکراسی افغانی و ماحصل آن هم دولت های فاسد و فاشل بود.
در ایران هم از دورەی قبل پدیدەی کاندیداهای روکشی و پوششی رایج شد. کسانی که صرفا برای سپر شدن در جریان مناظرەها و حمایت از کاندیدای اصلی آمدند و پس از انتخایات، سهم شایستەی خود را دریافت کردند.
اتفاقی که امروز افتاده، افراط در این زمینه و افزایش تصاعدی پوششی هاست. کسانی که به طمع دریافت سهم آمدەاند و در وهلەی اول به منافع شخصی معین می اندیشند.
سوگمندانه کارکرد سهم خواهی افراد چه خود کنار روند و چه توسط شورای نگهبان درو شوند، باقی می ماند و در تبدیل کابینه به یک شرکت سهامی نقش آفرین خواهد شد.
در واقع بجای چینش دولتی برنامه محور و متعهد به الزامات کارشناسی و سیاسی مطالعه شده، مجمع الجزایری از نمایندگی منافع متفاوت و متضاد ساخته می شود.
4⃣سال ها قبل روزنامه نگاری آمریکایی به نام جو مک جی یس کتابی بنام " یک رئیس جمهور به فروش می رسد" نوشت و بخشی از تکنیک های پروپاگاندا و سیاه نمایی و سفید شویی کمپین های انتخاباتی آمریکا را برملا کرد.
این کتاب که به بیان پشت پردەی کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری نیکسون در سال 1969 پرداخته بود، در ایران هم به اثری خوشخوان تیدیل شد.
نیکسون که پس از رسوایی واترگیت قبل از اتمام دورەاش برکنار شد، متحد نزدیک شاە ایران بود و پهلوی به کمپین تبلیغاتی اش کمک کرده بود.
منهای محتوای کتاب و آنچه در آن زمان در آمریکا واقعا اتفاق افتاد، اردوکشی روزهای اخیر در خیابان فاطمی، نام این کتاب را برایم تداعی کرد; گویی در وزارت کشور ریاست جمهوری می فروشند و سیل متقاضیان برای عقب نماندن از قافله راه افتاده است!
✍صلاح الدین خدیو
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴علت عمده اصرار چین بر همراهی با امارات علیه جزایر سه گانه ایران:
« در نیمه اول ۲۰۲۳
حجم مبادلات تجاری #چین با #امارات ۴۷ میلیارد دلار ، با کشورهای جنوبی خلیج فارس ۱۶۸ میلیارد دلار و با #ایران ۷.۵۵ میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل اش، ۸ درصد کاهش نشان می دهد.»
✍ محمد حسین خوشوقت
T.me/bestdiplomacy
« در نیمه اول ۲۰۲۳
حجم مبادلات تجاری #چین با #امارات ۴۷ میلیارد دلار ، با کشورهای جنوبی خلیج فارس ۱۶۸ میلیارد دلار و با #ایران ۷.۵۵ میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل اش، ۸ درصد کاهش نشان می دهد.»
✍ محمد حسین خوشوقت
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 چرا جلیلی بعد از هر مذاکرهای با کولهباری از تحریم به وطن بازمیگشت؟؟
صحبتهای ظریف در مورد اینکه جلیلی در
جلساتی که قرار بود برای منافع مردم ایران مذاکره کند درباره چه چیزهایی صحبت میکرد؟
در دستور کار مذاکرات، آقای #جلیلی از دزدی دریایی تا بحرین و سوریه وجود داشت در صورتیکه ما اجازه نداشتیم این موارد را بیان کنیم و راجع به موردی غیر از مسئله هستهای صحبت کنیم.
کلی طول میکشید راجع به زمان و مکان به توافق برسند. از مدیریت جهان تا سومالی مطرح میکردند. در مذاکرات هستهای نیز دنبال اقناع طرف مقابل بودند، نه پیدا کردن نقاط مشترک، به همین دلیل به نتیجه نمیرسیدند./اسکان نیوز
@bestdiplomacy
صحبتهای ظریف در مورد اینکه جلیلی در
جلساتی که قرار بود برای منافع مردم ایران مذاکره کند درباره چه چیزهایی صحبت میکرد؟
در دستور کار مذاکرات، آقای #جلیلی از دزدی دریایی تا بحرین و سوریه وجود داشت در صورتیکه ما اجازه نداشتیم این موارد را بیان کنیم و راجع به موردی غیر از مسئله هستهای صحبت کنیم.
کلی طول میکشید راجع به زمان و مکان به توافق برسند. از مدیریت جهان تا سومالی مطرح میکردند. در مذاکرات هستهای نیز دنبال اقناع طرف مقابل بودند، نه پیدا کردن نقاط مشترک، به همین دلیل به نتیجه نمیرسیدند./اسکان نیوز
@bestdiplomacy
🔵🔴 رقیب اصلی #بایدن دیگر دونالد #ترامپ نیست!
✍ #اکبرمختاری/کارشناس ارشد روابط بین الملل
وقتی جیمی کارتر درسال ۱۹۷۶ به مقام ریاست جمهوری رسید و دکترین حقوق بشر خویش را پایه سیاست خارجی خود دانست هیچ گاه فکر نمیکرد ضربه اصلی را از حاکمان انقلابی بخورد که روشنفکران انقلابیش از این دکترین برای رساندن پیام اقدامات انقلابشیان استفاده کردند.
یک سال و نیم مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰، نظرسنجی ها برای جیمی کارتر بسیار بهتر از جوبایدن تا پیش از اعلام مجرم بودن ترامپ بود.
جیمی #کارتر خوشبین ناگهان با بحرانی جدی در سیاست خارجی روبرو گشت بحرانی که برخی از کارشناسان آن را تیر خلاص به او جهت پیروزی دوباره می دانند.
حمله به سفارت آمریکا در سیزده آبان سال ۵۸ خورشیدی، فضا را کاملا به ضرر جیمی کارتر برگرداند. گروگان گرفتن شش و شش دیپلمات آمریکا برای۴۴۴ روز کارتر را کاملا با بحرانی بسیار سخت روبرو ساخت.
در کنار دوگانگی جنگ یا عملیات ویژه بین مشاور امنیت ملی او برژینسکی، و وزیرخارجه سایروس ونس سرانجام عملیات کوتاه دامنه توفان شن تایید شد عملیاتی که شکستش از ارا کارتر بیش از گذشته کاست.
از سوی دیگر تورم دو رقمی و رسیدن آن به حدود دوازده درصد و افزایش قیمت بنزین سبب شد کارتر کارت بازی موثری در داخل نیز نداشته باشد و تمرکز شبکه CNN که بعنوان تنها شبکه خبری ۲۴ ساعته از چهار ماه پیش از انتخابات وارد عرصه رسانه شد و دائما بر ضعف دولت کارتر در آزادسازی گروگانها تاکید داشت روندها را تغییر داد.
از بدحادثه کاندیدای رقیب کارتر فردی خوش تیپ و جذاب و سخنوری بود که توانست حتی ارای الکترال سنتی کالیفرنیا به دموکراتها را نیز بسمت جمهوریخواهان برگرداند.
رضایت مردم کالفرنیا از فرماندار جمهوریخواهاشان دیگر روزنه ای برای پیروزی جیمی کارتر باقی نگذاشت.
حالا پس از چهل و هشت سال کاندیدایی نماینده حزب دموکرات هست که بهیچ وجه نمی خواهد سرنوشت کارتر را پیدا کند.
جوبایدن که تاحدودی می توان کاندیدای ساختار در سال ۲۰۲۰ دانست حالا در سن هشتاد ویک سالگی نیز باز هوای کاندیداتوری مجدد را کرده است.
جوبایدن اگرچه از بخش راست میانه حزب دموکرات می آید اما جناح چپ حزب دموکرات به رهبری برنی سندرز این بار برخلاف چهارسال قبل در مورد موضوع و نحوه اداره جنگ غزه با او اختلاف جدی پیدا کرده اند.
بایدن تاکنون سیاست همه را راضی کن تا پیروزشوی را پیشه کرده اما هنوز موانع جدی در برابر پیروزی مجدد او وجود دارد.
جوبایدن از یکسو هرچه اسراییل در جنگ غزه را خواسته تاکنون برآورده ساخته است و از سوی دیگر دائم از تلاش برای پایان دادن به جنگ غزه و عدم ورود دولت بی بی به رفح سخن گفته است.
اسراییل از بایدن ناراضی نیست اما جریان چپ حزب دموکرات که به برنی سندرز نزدیک است نقدهای بسیاری به او دارند.
واقعیت این است که بایدن پیروزی سال ۲۰۲۰ خویش را مدیون اتحاد دوجریان اصلی حزب دموکرات و مشارکت بالای مردم بخصوص جوانان بود اما حالا در دانشگاه های آمریکا همان جوانان بیست تا سی ساله فریاد نارضایتی از سیاستهای جوبایدن در قبال جنگ غزه میزنند.
عدم مشارکت این جوانان و کاهش آمار مشارکت کنندگان جوان در انتخابات از پاشنه آشیل های جدی جهت پیروزی جوبایدن است.
پاشنه آشیل دیگر بایدن ضعف در قانع سازی جریان چپ حزب دموکرات بوده است.بایدن برای پیروزی حتما باید جریان چپ حزب دموکرات به رهبری سندرز را برای رای به خود به پای صندوقهای رای بکشاند.
نکته دیگر کاراکتر نه چندان جذاب بایدن باوجود سیاستمدار بودن اوست. این ویژگی میتواند رای دهنده مستقل آمریکایی را یا به سمت عدم رای یا به سمت رای به ترامپ بکشاند.
اما با تمام این نقاط ضعف و قوت مجرم شناخته شدن دونالد ترامپ برای بایدن گویی هدیه ایست که از آسمان برای او آمده است.
طبق آخرین نظرسنجی رویترز «ده درصد» جمهوریخواه و حدود «۲۵ درصد» رای دهندگان مستقل بیان کرده اند که بدلیل مجرم شناخته شدن دونالد ترامپ در دادگاه نیویورک به او رای نمی دهند و این فرصتی تاریخیست که بایدن بتواند با یک تیم تبلیغاتی قوی از این چالش انتخاباتی هم عبور کند.
ترامپ اگرچه شخصیت نسبتا جذابی برای حامیانش دارد اما اساسا حتی نیمی از پشتوانه و کاراکتر برجسته سیاسی رونالد ریگان را در حزب جمهوریخواه و میان جمهوریخواهان دارا نیست پس این فرصت طلایی است که بایدن می تواند برای پیروزی از آن استفاده کند...
ادامه مطلب در👇👇👇👇
https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-14/16948-%D8%B1%D9%82%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%BE-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
✍ #اکبرمختاری/کارشناس ارشد روابط بین الملل
وقتی جیمی کارتر درسال ۱۹۷۶ به مقام ریاست جمهوری رسید و دکترین حقوق بشر خویش را پایه سیاست خارجی خود دانست هیچ گاه فکر نمیکرد ضربه اصلی را از حاکمان انقلابی بخورد که روشنفکران انقلابیش از این دکترین برای رساندن پیام اقدامات انقلابشیان استفاده کردند.
یک سال و نیم مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰، نظرسنجی ها برای جیمی کارتر بسیار بهتر از جوبایدن تا پیش از اعلام مجرم بودن ترامپ بود.
جیمی #کارتر خوشبین ناگهان با بحرانی جدی در سیاست خارجی روبرو گشت بحرانی که برخی از کارشناسان آن را تیر خلاص به او جهت پیروزی دوباره می دانند.
حمله به سفارت آمریکا در سیزده آبان سال ۵۸ خورشیدی، فضا را کاملا به ضرر جیمی کارتر برگرداند. گروگان گرفتن شش و شش دیپلمات آمریکا برای۴۴۴ روز کارتر را کاملا با بحرانی بسیار سخت روبرو ساخت.
در کنار دوگانگی جنگ یا عملیات ویژه بین مشاور امنیت ملی او برژینسکی، و وزیرخارجه سایروس ونس سرانجام عملیات کوتاه دامنه توفان شن تایید شد عملیاتی که شکستش از ارا کارتر بیش از گذشته کاست.
از سوی دیگر تورم دو رقمی و رسیدن آن به حدود دوازده درصد و افزایش قیمت بنزین سبب شد کارتر کارت بازی موثری در داخل نیز نداشته باشد و تمرکز شبکه CNN که بعنوان تنها شبکه خبری ۲۴ ساعته از چهار ماه پیش از انتخابات وارد عرصه رسانه شد و دائما بر ضعف دولت کارتر در آزادسازی گروگانها تاکید داشت روندها را تغییر داد.
از بدحادثه کاندیدای رقیب کارتر فردی خوش تیپ و جذاب و سخنوری بود که توانست حتی ارای الکترال سنتی کالیفرنیا به دموکراتها را نیز بسمت جمهوریخواهان برگرداند.
رضایت مردم کالفرنیا از فرماندار جمهوریخواهاشان دیگر روزنه ای برای پیروزی جیمی کارتر باقی نگذاشت.
حالا پس از چهل و هشت سال کاندیدایی نماینده حزب دموکرات هست که بهیچ وجه نمی خواهد سرنوشت کارتر را پیدا کند.
جوبایدن که تاحدودی می توان کاندیدای ساختار در سال ۲۰۲۰ دانست حالا در سن هشتاد ویک سالگی نیز باز هوای کاندیداتوری مجدد را کرده است.
جوبایدن اگرچه از بخش راست میانه حزب دموکرات می آید اما جناح چپ حزب دموکرات به رهبری برنی سندرز این بار برخلاف چهارسال قبل در مورد موضوع و نحوه اداره جنگ غزه با او اختلاف جدی پیدا کرده اند.
بایدن تاکنون سیاست همه را راضی کن تا پیروزشوی را پیشه کرده اما هنوز موانع جدی در برابر پیروزی مجدد او وجود دارد.
جوبایدن از یکسو هرچه اسراییل در جنگ غزه را خواسته تاکنون برآورده ساخته است و از سوی دیگر دائم از تلاش برای پایان دادن به جنگ غزه و عدم ورود دولت بی بی به رفح سخن گفته است.
اسراییل از بایدن ناراضی نیست اما جریان چپ حزب دموکرات که به برنی سندرز نزدیک است نقدهای بسیاری به او دارند.
واقعیت این است که بایدن پیروزی سال ۲۰۲۰ خویش را مدیون اتحاد دوجریان اصلی حزب دموکرات و مشارکت بالای مردم بخصوص جوانان بود اما حالا در دانشگاه های آمریکا همان جوانان بیست تا سی ساله فریاد نارضایتی از سیاستهای جوبایدن در قبال جنگ غزه میزنند.
عدم مشارکت این جوانان و کاهش آمار مشارکت کنندگان جوان در انتخابات از پاشنه آشیل های جدی جهت پیروزی جوبایدن است.
پاشنه آشیل دیگر بایدن ضعف در قانع سازی جریان چپ حزب دموکرات بوده است.بایدن برای پیروزی حتما باید جریان چپ حزب دموکرات به رهبری سندرز را برای رای به خود به پای صندوقهای رای بکشاند.
نکته دیگر کاراکتر نه چندان جذاب بایدن باوجود سیاستمدار بودن اوست. این ویژگی میتواند رای دهنده مستقل آمریکایی را یا به سمت عدم رای یا به سمت رای به ترامپ بکشاند.
اما با تمام این نقاط ضعف و قوت مجرم شناخته شدن دونالد ترامپ برای بایدن گویی هدیه ایست که از آسمان برای او آمده است.
طبق آخرین نظرسنجی رویترز «ده درصد» جمهوریخواه و حدود «۲۵ درصد» رای دهندگان مستقل بیان کرده اند که بدلیل مجرم شناخته شدن دونالد ترامپ در دادگاه نیویورک به او رای نمی دهند و این فرصتی تاریخیست که بایدن بتواند با یک تیم تبلیغاتی قوی از این چالش انتخاباتی هم عبور کند.
ترامپ اگرچه شخصیت نسبتا جذابی برای حامیانش دارد اما اساسا حتی نیمی از پشتوانه و کاراکتر برجسته سیاسی رونالد ریگان را در حزب جمهوریخواه و میان جمهوریخواهان دارا نیست پس این فرصت طلایی است که بایدن می تواند برای پیروزی از آن استفاده کند...
ادامه مطلب در👇👇👇👇
https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-14/16948-%D8%B1%D9%82%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%BE-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
هممیهن
رقیب اصلی بایدن دیگر ترامپ نیست...
وقتی جیمی کارتر در سال۱۹۷۶ به مقام ریاستجمهوری رسید و دکترین حقوقبشر خویش را مبنای سیاست خارجی خود قرار داد، هیچگاه فکر نمیکرد
Forwarded from آذری ها |Azariha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مصاحبه پزشکیان در انتخابات اسفند ۱۴٠۲
راهحل درخشان پیشنهادی پزشکیان برای اصلاح امور:
کشورهای مختلفی برای ترک و کرد و عرب و عجم داشته باشیم که هر کشوری برای خودش تلاش کرده و صاحب دسترنجش باشد نه اینکه از مشهد و تهران بیایند.
پی نوشت:
نماینده مجلس و رؤسای جمهور متعهد به قانون اساسی و حفظ تمامیت ارضی باید باشند یا متعهد به برنامههای جداییطلبانه؟
🆔 @IR_Azariha
راهحل درخشان پیشنهادی پزشکیان برای اصلاح امور:
کشورهای مختلفی برای ترک و کرد و عرب و عجم داشته باشیم که هر کشوری برای خودش تلاش کرده و صاحب دسترنجش باشد نه اینکه از مشهد و تهران بیایند.
پی نوشت:
نماینده مجلس و رؤسای جمهور متعهد به قانون اساسی و حفظ تمامیت ارضی باید باشند یا متعهد به برنامههای جداییطلبانه؟
🆔 @IR_Azariha
دیپلماسی
🎥 مصاحبه پزشکیان در انتخابات اسفند ۱۴٠۲ راهحل درخشان پیشنهادی پزشکیان برای اصلاح امور: کشورهای مختلفی برای ترک و کرد و عرب و عجم داشته باشیم که هر کشوری برای خودش تلاش کرده و صاحب دسترنجش باشد نه اینکه از مشهد و تهران بیایند. پی نوشت: نماینده مجلس و رؤسای…
حرفهای خطرناک و تجزیه طلبانه یک نامزد به اصطلاح اصلاح طلب
اما او یک فردیست که بدنبال ترویج قومگرایی و فدرالیسم و نهایتا تجزیه ایران است
#پزشکیان👉
اما او یک فردیست که بدنبال ترویج قومگرایی و فدرالیسم و نهایتا تجزیه ایران است
#پزشکیان👉
🔵🔴چرا مساجد چنان خالی شده اند؟
📌چرا کسانی انتظار دارند مساجد همواره مورد اقبال گرم جامعه قرار گیرد و دست کم در وقت ادای فریضهی نماز و مراسم عبادی مملو از جمعیت باشد؟ آیا کاهش چشمگیر مراجعان به مساجد، یک آسیب است؟ مساجد در گذار کدام تحول کارکردی قرار دارند؟مساجد در وقوع انقلاب 57 واجد چه نقش و سهمی بودند؟پرسشهای مطرح شده، نمونهای از پرسشهایی است که میتوان در باب مسجدشناسی مطرح کرد.از میان انبوهی از پرسشها،در این جا اختصارا به چرایی کاهشِ معنادار جمعیت مساجد اشاراتی میشود.
چرا مساجد چنین خالی شدهاند؟
واگذار شدن بخشهایی از کارکردِ سنتی مساجد به سازمان ها و ساختارهای جدید.در تمایزهای ساختاری و تفکیک نقشها و ساحتها، مساجد بسیاری از کارکردهای سنتی خود را (مانند سوادآموزی)،از دست دادهاند و این روند طبیعی زندگی در جهان جدید است.
پررنگ شدن کارکرد توجیه سیاست و چهرهی دولتی مساجد.مساجد تا چند دهه ی قبل، کم و بیش نقش دفاع از شهروندان در برابر نظام سیاسی را نیز بردوش میکشید. مسجد، فضا و محلی بود خالی از امر و نهیهای سیاسی دولت.به تعبیر دیگر، مسجد به منزلهی پناهگاهی تلقی میشد که سیاست رسمی،حق ورود به آن را نداشت. اما اینک، مساجد تماما در خدمت نظام سیاسی، توجیه رفتارها ،کنشها، و محلی برای بروز و فرامین حکومتی شدهاند. حتی دکوراسیون و چهرهی داخلی مساجد نیز تماما از سوی نظام سیاسی آذین بندی میشود. زندگی مدرن امروزی و سبک زندگی، چندان امکان و فرصتی برای حضور در مساجد ایجاد نمیکند. مثالا، در گذشتهی نه چندان دور به ویژه در روستاها و یا شهرهای کوچک،ساکنان محل تقریبا با یکدیگر آشنایی داشتند و همدیگر را میشناختند. حضور در مساجد برای آنان به معنای دیدار با دوستان و همدلی با آنان تلقی میشد. جماعتی آشنا که فارغ از کار و دغدغههای روزانه دقایقی در کنار هم مینشتند. گردهمایی آشنایان و دلگرمی ناشی از آن سبب میشد که افراد میل بیشتری برای حضور در مساجد داشته باشند. اما امروزه، آن تعداد اندکی هم که در مساجد حضور مییابند، جمع غریبههایی است که نمیتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند. مسجد، معنای مازاد خود را که محل ملاقات آشنایان بود، از دست داده است.
رشد پدیده ی خود اتکایی در شیوهی عمل به دین (خود کشیشی)مسجد، خود، یک رسانه است. رسانهای که چندین کارکرد را با یکدیگر جمع کرده است. اما امروزه، رسانه های مدرن جای مساجد را گرفتهاند.نه تنها نظر و نگاه بخشی از مراجعان را از مسجد برگرفته و به خود کشانده است، بلکه این تلویزیون است که در نقش "مساجدِ خانگی" ظاهر شده و در رقابت تام و تمام با مساجد قرار گرفته است. به عنوان مثال،تلویزیون تلاش میکند تا با پخش پر حجم و متعددِ برنامههای مذهبی و نمایش مراسم و شعائر، نظر جامعه را به سوی خود جلب نماید. پخش سخنرانیها، مصاحبههای مکرر با روحانیان و اجرای برنامههایی متنوعِ برای نشر مسایل دینی،از تلویزیون، یک "مسجد خانگی" ساخته است. مسجدی که هر یک از دینداران، در حالی که روی مبل خانه لم دادهاند، فراخور میل و نیازشان به آن مراجعه مینمایند. این گونه میشود که افرادِ مشتاقِ برنامههای مذهبی، به جای رفتن به مساجد و حضور در مراسم و گوش سپردن به مواعظ، در خانهی خود مینشینند و از برنامههایی که در این باره تهیه شده است، استفاده میکنند.
پاسخهای فرسوده و تکراری، به ویژه نسلهای جدید را از منابر دور کرده است.روحانیان،دانش کافی برای مواجه شدن با مسئلههای نو را ندارند. از این رو قدرت جذب و جذابیت سخنشان را از دست دادهاند. سخنانشان کمتر کسی را اقناع میکند. ناتوانی در اقناع مخاطبان، سبب شده است که افرادی مساجد را ترک نمایند.
خطابه گریزی از وظایف اصلی روحانیان این است که نگذارند توده مردم غیر روحانی نسبت به دین سرد گردند. امروزه این وظیفه را به صورت موعظه و ارشاد انجام می دهند. اما به علت فرسودگی و انحطاط عنصر کراماتی و تقویت رویکرد استدلالی، "عصر وعظ و نصیحت" گذشته است. واعظان که روزگاری دل ها را به سوی خود جلب می کردند امروزه به سختی میتوانند مخاطب جذب نمایند.
منابر و مساجد، محل وعظ و خطابهی روحانیان است. با کاهش جذابیت وعظ و خطابه، مخاطبان مسجد نیز کاسته میشود.به ویژه این که وعظ و خطابه، یک سویه و عموما کنشی از بالا به پایین است. و این هر دو (یعنی یک سویه بودن به جای گفتگو و از بالا در مردم نظر کردن به جای هم عرض بودن با آنها) رمانندهی مخاطبان مساجد محسوب میشود.
مساجد خالی، پدیدهای قابل توجه و نیازمند مطالعهی بیشتر جامعه شناختی است. آن چه گفته شد، بخشی از علل و عواملی بود که این پایگاه تاریخی و موثر اجتماعی را به جایی کشانده است که ظاهر مساجد پر طمطراق، اما توانایی جذب مخاطب را از دست داده است./مدرسه علوم انسانی
✍ علی زمانیان
T.me/bestdiplomacy
📌چرا کسانی انتظار دارند مساجد همواره مورد اقبال گرم جامعه قرار گیرد و دست کم در وقت ادای فریضهی نماز و مراسم عبادی مملو از جمعیت باشد؟ آیا کاهش چشمگیر مراجعان به مساجد، یک آسیب است؟ مساجد در گذار کدام تحول کارکردی قرار دارند؟مساجد در وقوع انقلاب 57 واجد چه نقش و سهمی بودند؟پرسشهای مطرح شده، نمونهای از پرسشهایی است که میتوان در باب مسجدشناسی مطرح کرد.از میان انبوهی از پرسشها،در این جا اختصارا به چرایی کاهشِ معنادار جمعیت مساجد اشاراتی میشود.
چرا مساجد چنین خالی شدهاند؟
واگذار شدن بخشهایی از کارکردِ سنتی مساجد به سازمان ها و ساختارهای جدید.در تمایزهای ساختاری و تفکیک نقشها و ساحتها، مساجد بسیاری از کارکردهای سنتی خود را (مانند سوادآموزی)،از دست دادهاند و این روند طبیعی زندگی در جهان جدید است.
پررنگ شدن کارکرد توجیه سیاست و چهرهی دولتی مساجد.مساجد تا چند دهه ی قبل، کم و بیش نقش دفاع از شهروندان در برابر نظام سیاسی را نیز بردوش میکشید. مسجد، فضا و محلی بود خالی از امر و نهیهای سیاسی دولت.به تعبیر دیگر، مسجد به منزلهی پناهگاهی تلقی میشد که سیاست رسمی،حق ورود به آن را نداشت. اما اینک، مساجد تماما در خدمت نظام سیاسی، توجیه رفتارها ،کنشها، و محلی برای بروز و فرامین حکومتی شدهاند. حتی دکوراسیون و چهرهی داخلی مساجد نیز تماما از سوی نظام سیاسی آذین بندی میشود. زندگی مدرن امروزی و سبک زندگی، چندان امکان و فرصتی برای حضور در مساجد ایجاد نمیکند. مثالا، در گذشتهی نه چندان دور به ویژه در روستاها و یا شهرهای کوچک،ساکنان محل تقریبا با یکدیگر آشنایی داشتند و همدیگر را میشناختند. حضور در مساجد برای آنان به معنای دیدار با دوستان و همدلی با آنان تلقی میشد. جماعتی آشنا که فارغ از کار و دغدغههای روزانه دقایقی در کنار هم مینشتند. گردهمایی آشنایان و دلگرمی ناشی از آن سبب میشد که افراد میل بیشتری برای حضور در مساجد داشته باشند. اما امروزه، آن تعداد اندکی هم که در مساجد حضور مییابند، جمع غریبههایی است که نمیتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند. مسجد، معنای مازاد خود را که محل ملاقات آشنایان بود، از دست داده است.
رشد پدیده ی خود اتکایی در شیوهی عمل به دین (خود کشیشی)مسجد، خود، یک رسانه است. رسانهای که چندین کارکرد را با یکدیگر جمع کرده است. اما امروزه، رسانه های مدرن جای مساجد را گرفتهاند.نه تنها نظر و نگاه بخشی از مراجعان را از مسجد برگرفته و به خود کشانده است، بلکه این تلویزیون است که در نقش "مساجدِ خانگی" ظاهر شده و در رقابت تام و تمام با مساجد قرار گرفته است. به عنوان مثال،تلویزیون تلاش میکند تا با پخش پر حجم و متعددِ برنامههای مذهبی و نمایش مراسم و شعائر، نظر جامعه را به سوی خود جلب نماید. پخش سخنرانیها، مصاحبههای مکرر با روحانیان و اجرای برنامههایی متنوعِ برای نشر مسایل دینی،از تلویزیون، یک "مسجد خانگی" ساخته است. مسجدی که هر یک از دینداران، در حالی که روی مبل خانه لم دادهاند، فراخور میل و نیازشان به آن مراجعه مینمایند. این گونه میشود که افرادِ مشتاقِ برنامههای مذهبی، به جای رفتن به مساجد و حضور در مراسم و گوش سپردن به مواعظ، در خانهی خود مینشینند و از برنامههایی که در این باره تهیه شده است، استفاده میکنند.
پاسخهای فرسوده و تکراری، به ویژه نسلهای جدید را از منابر دور کرده است.روحانیان،دانش کافی برای مواجه شدن با مسئلههای نو را ندارند. از این رو قدرت جذب و جذابیت سخنشان را از دست دادهاند. سخنانشان کمتر کسی را اقناع میکند. ناتوانی در اقناع مخاطبان، سبب شده است که افرادی مساجد را ترک نمایند.
خطابه گریزی از وظایف اصلی روحانیان این است که نگذارند توده مردم غیر روحانی نسبت به دین سرد گردند. امروزه این وظیفه را به صورت موعظه و ارشاد انجام می دهند. اما به علت فرسودگی و انحطاط عنصر کراماتی و تقویت رویکرد استدلالی، "عصر وعظ و نصیحت" گذشته است. واعظان که روزگاری دل ها را به سوی خود جلب می کردند امروزه به سختی میتوانند مخاطب جذب نمایند.
منابر و مساجد، محل وعظ و خطابهی روحانیان است. با کاهش جذابیت وعظ و خطابه، مخاطبان مسجد نیز کاسته میشود.به ویژه این که وعظ و خطابه، یک سویه و عموما کنشی از بالا به پایین است. و این هر دو (یعنی یک سویه بودن به جای گفتگو و از بالا در مردم نظر کردن به جای هم عرض بودن با آنها) رمانندهی مخاطبان مساجد محسوب میشود.
مساجد خالی، پدیدهای قابل توجه و نیازمند مطالعهی بیشتر جامعه شناختی است. آن چه گفته شد، بخشی از علل و عواملی بود که این پایگاه تاریخی و موثر اجتماعی را به جایی کشانده است که ظاهر مساجد پر طمطراق، اما توانایی جذب مخاطب را از دست داده است./مدرسه علوم انسانی
✍ علی زمانیان
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴کوروش احمدی، دیپلمات بازنشسته: چین جزایر سه گانه را متعلق به ایران نمیداند و در این پرونده بیطرف نیست
دخالت کشور سوم در دعوای ارضی و مرزی میان دو کشور امر غیرمعمول و شاذ است
هر کشوری که با اقدام خصمانه امارات همراه شود، نمیتواند دوست ایران باشد
آیا چین حاضر است مسائل تایوان و جزایر ادعایی در دریای چین جنوبی را در معرض قضاوت یک دادگاه بینالمللی قرار دهد؟
🔹کوروش احمدی هشدار داد: اگر این تصور ایجاد شود که در موقعیتی نیستیم که واکنشی علیه دعاوی بی اساس علیه تمامیت ارضی کشورمان نشان دهیم، حتما مشکلات ما در سیاست خارجی بیشتر خواهد شد.
🔹کما اینکه آمریکا نیز برای اولین بار در سپتامبر 2023 یعنی بعد از حمایت چین و روسیه از ادعای امارات پذیرفت که بند مشابهی در بیانیه مشترک با عربها وارد شود.
🔹یک راه حداقلی برای نشان دادن ناخرسندی نسبت به چین، خودداری از مخالفت فعال با عضویت تایوان در سازمان ملل است که همه ساله از سوی برخی کشورها در آستانه نشست مجمع عمومی مطرح می شود./ جماران
T.me/bestdiplomacy
دخالت کشور سوم در دعوای ارضی و مرزی میان دو کشور امر غیرمعمول و شاذ است
هر کشوری که با اقدام خصمانه امارات همراه شود، نمیتواند دوست ایران باشد
آیا چین حاضر است مسائل تایوان و جزایر ادعایی در دریای چین جنوبی را در معرض قضاوت یک دادگاه بینالمللی قرار دهد؟
🔹کوروش احمدی هشدار داد: اگر این تصور ایجاد شود که در موقعیتی نیستیم که واکنشی علیه دعاوی بی اساس علیه تمامیت ارضی کشورمان نشان دهیم، حتما مشکلات ما در سیاست خارجی بیشتر خواهد شد.
🔹کما اینکه آمریکا نیز برای اولین بار در سپتامبر 2023 یعنی بعد از حمایت چین و روسیه از ادعای امارات پذیرفت که بند مشابهی در بیانیه مشترک با عربها وارد شود.
🔹یک راه حداقلی برای نشان دادن ناخرسندی نسبت به چین، خودداری از مخالفت فعال با عضویت تایوان در سازمان ملل است که همه ساله از سوی برخی کشورها در آستانه نشست مجمع عمومی مطرح می شود./ جماران
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴آژانس اتمی قطعنامه علیه ایران را به تصویب رساند
🔹شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای را به تصویب رساند که از ایران میخواهد همکاری با این نهاد بینالمللی را افزایش دهد.
🔹خبرگزاری رویترز به نقل از دیپلماتها نوشته این قطعنامه همچنین از ایران خواسته تصمیم خود در لغو انتصاب بازرسهای باتجربه را به عقب برگرداند.
🔹این قطعنامه با ۲۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع به تصویب رسیده است./نواندیش
T.me/bestdiplomacy
🔹شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای را به تصویب رساند که از ایران میخواهد همکاری با این نهاد بینالمللی را افزایش دهد.
🔹خبرگزاری رویترز به نقل از دیپلماتها نوشته این قطعنامه همچنین از ایران خواسته تصمیم خود در لغو انتصاب بازرسهای باتجربه را به عقب برگرداند.
🔹این قطعنامه با ۲۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع به تصویب رسیده است./نواندیش
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴مجید تفرشی: رسانههای خود را بیاعتبار و بیآبرو کردیم آنوقت از مردم میخواهیم که بی بی سی و اینترنشنال گوش نکنند/دامنه مخالفین به فرزندان مسئولین رسیده! برخی نانشان در تبدیل ایران به کره شمالی است/ تندروهای داخلی و اپوزیسیون خارجی همراستا عمل میکنند
🗣مجید تفرشی، تاریخدان و پژوهشگر گفت:
اپوزیسیون خارج نشین می گوید ۹۹ درصد مردم ضد نظام حاکم هستند و طرفدار تغییرات اساسی و فوری هستند از آن طرف جریان افراطی در داخل میگوید مخالفین ما تنها دو سه هزار نفر آدم به دنبال برهنگی هستند.
پایگاه فکری هر دو گروه مثل هم است. ظاهرا با هم دشمناند اما در باطن رفیق همدیگراند. من فرقی بین کسی که اعتراض مردم ایران را محدود به بیماری جنسی یا برهنگی میبیند با گفتار مجاهدین خلق نمیبینم.
ما در حال حاضر دو مساله در ایران داریم. یک مساله این است که در بین مطالبه بر حق مردم ایران و تاثیرگذاری بدخواهان ایران و مزدوران ضد ایرانی تنها به یک عنصر و آن هم عوامل خارجی توجه میکنیم.
ما نمیتوانیم همه مطالبات مردم را به توطئههای خارجی نسبت بدهیم همانطور که نمیتوانیم توطئه دولتهای خارجی را نادیده بگیریم چرا که هر دو یک واقعیتاند. همانطور که مطالبهی مردم یک واقعیت است توطئه دشمن جمهوری اسلامی هم یک واقعیت است. منتها ما فقط به عنصر عوامل خارجی توجه کردیم و به بهانه توطئه دشمنان مطالبه مردم را نادیده گرفتیم.
برای اینکه حکومت بتواند خودش و کشور را نجات دهد نیازمند داشتن طبقه میانجی و نخبگانی هست که حرفشان را شنیده شود. من نکتهایی را میگویم که شاید برای بعضیها خندهدار باشد؛ حرفهای حسابی که الان در روزنامهها و رسانههای مستقل ایران گفته میشود به مراتب مهمتر از گذشته است اما آبرو و حیثیت و ضریب تاثیرگذاری توسط حکومت گرفته شده است به همین خاطر حرفهای حساب رسانههای داخل کشور دیده و شنیده نمیشوند آنوقت حرفهای تند و افراطی اپوزیسیون خارج نشین تاثیرگذار میشوند. حاکمیت خودش این بلا را سر خودش آورده است.
یعنی روزنامهها و رسانههای خود را بیاعتبار و بیآبرو کردیم آنوقت از مردم میخواهیم که بی بی سی و ایران اینترنشنال گوش نکنیم. ما نسل میانجی، معتدل و خردمند را از بین بردیم پس جای تعجب ندارد که اپوزیسیون خارج نشین روی افکار عمومی تاثیر بگذارد. این شرایط نتیجهی یک خودسوزی کاملا هدفمند توسط حاکمیت ماست.
انگلیسیها یک مثلی میزنند: « خیلی کم، خیلی دیر». من فکر میکنم گفتوگو نه کم است نه برای گفتوگو دیر شده است. اگر فقط به گفتوگو دلخوش باشیم در حالی که دولت همان راه قبلی را برود؛ نمیتوان به بهبود اوضاع امید داشت.
اما اگر گفت وگو همزمان بشود با اینکه دولت مطالبه مردم را جدی بگیرد و دست به تغییرات اساسی بزند آنوقت میشود امیدوار بود که گفتوگوی آَشتی ملی هم شکل بگیرد و دوران تازهایی به روی ایران گشوده شود. الان در بخش گشت ارشاد و حجاب اجباری، آنچیزی که بخشی از مردم را خشمگین کرده است مساله حق انتخاب است.
من در سفری که آمدم در فرودگاه سه هیترو در لندن، حدود چهل نفر از خانمهای کارمند فرودگاه محجبه بودند. نه کسی به این خانمهای محجبه عجیب و غریب نگاه کرد و نه آن خانمها به حجابشان مفتخر بودند چرا که یک حق انتخاب خیلی عادی به آنها داده شده بود.
به همین دلیل شما میبینید که در انگلستان با تمام اختلافهای قومی و نژادی تاریخی، درصد نزاعهای قومی و خطرهای تروریستی یک دهم فرانسه هم نیست. چرا؟ چون فرانسه در مورد حجاب به مردم زور آورده است اما انگلستان با همان رندی و زیرکی تاریخیشان حق محجبه بودن را به زنان مسلمان داده و حتی تنها کشور غربی است که پلیس محجبه دارد.
دولت انگلستان با تعامل کار خود را پیش ببرد و جواب می گیرد. آنوقت ما حق انتخاب را از مردم سلب میکنیم بعد با سالی چند میلیارد بودجه از بیتالمال گشت ارشادی را راه میاندازیم که یک نفر را محجبه نکرده که هزاران نفر را هم بیحجاب کرده و تازه آن را به یک مساله امنیتی هم تبدیلش کردیم.
وضعیت الان جوری است که حتی قشر مذهبی هم از وضع موجود ناراضی شده است. خانوادههای محجبه هم با حجاب اجباری مخالفاند. حق انتخاب را اگر از مردم بگیرید مثل رفتاری که رضا شاه با کشف حجاب کرد همان پاسخ را هم میگیرید چون هر دو رفتار یکی است.|| خبرآنلاین
T.me/bestdiplomacy
🗣مجید تفرشی، تاریخدان و پژوهشگر گفت:
اپوزیسیون خارج نشین می گوید ۹۹ درصد مردم ضد نظام حاکم هستند و طرفدار تغییرات اساسی و فوری هستند از آن طرف جریان افراطی در داخل میگوید مخالفین ما تنها دو سه هزار نفر آدم به دنبال برهنگی هستند.
پایگاه فکری هر دو گروه مثل هم است. ظاهرا با هم دشمناند اما در باطن رفیق همدیگراند. من فرقی بین کسی که اعتراض مردم ایران را محدود به بیماری جنسی یا برهنگی میبیند با گفتار مجاهدین خلق نمیبینم.
ما در حال حاضر دو مساله در ایران داریم. یک مساله این است که در بین مطالبه بر حق مردم ایران و تاثیرگذاری بدخواهان ایران و مزدوران ضد ایرانی تنها به یک عنصر و آن هم عوامل خارجی توجه میکنیم.
ما نمیتوانیم همه مطالبات مردم را به توطئههای خارجی نسبت بدهیم همانطور که نمیتوانیم توطئه دولتهای خارجی را نادیده بگیریم چرا که هر دو یک واقعیتاند. همانطور که مطالبهی مردم یک واقعیت است توطئه دشمن جمهوری اسلامی هم یک واقعیت است. منتها ما فقط به عنصر عوامل خارجی توجه کردیم و به بهانه توطئه دشمنان مطالبه مردم را نادیده گرفتیم.
برای اینکه حکومت بتواند خودش و کشور را نجات دهد نیازمند داشتن طبقه میانجی و نخبگانی هست که حرفشان را شنیده شود. من نکتهایی را میگویم که شاید برای بعضیها خندهدار باشد؛ حرفهای حسابی که الان در روزنامهها و رسانههای مستقل ایران گفته میشود به مراتب مهمتر از گذشته است اما آبرو و حیثیت و ضریب تاثیرگذاری توسط حکومت گرفته شده است به همین خاطر حرفهای حساب رسانههای داخل کشور دیده و شنیده نمیشوند آنوقت حرفهای تند و افراطی اپوزیسیون خارج نشین تاثیرگذار میشوند. حاکمیت خودش این بلا را سر خودش آورده است.
یعنی روزنامهها و رسانههای خود را بیاعتبار و بیآبرو کردیم آنوقت از مردم میخواهیم که بی بی سی و ایران اینترنشنال گوش نکنیم. ما نسل میانجی، معتدل و خردمند را از بین بردیم پس جای تعجب ندارد که اپوزیسیون خارج نشین روی افکار عمومی تاثیر بگذارد. این شرایط نتیجهی یک خودسوزی کاملا هدفمند توسط حاکمیت ماست.
انگلیسیها یک مثلی میزنند: « خیلی کم، خیلی دیر». من فکر میکنم گفتوگو نه کم است نه برای گفتوگو دیر شده است. اگر فقط به گفتوگو دلخوش باشیم در حالی که دولت همان راه قبلی را برود؛ نمیتوان به بهبود اوضاع امید داشت.
اما اگر گفت وگو همزمان بشود با اینکه دولت مطالبه مردم را جدی بگیرد و دست به تغییرات اساسی بزند آنوقت میشود امیدوار بود که گفتوگوی آَشتی ملی هم شکل بگیرد و دوران تازهایی به روی ایران گشوده شود. الان در بخش گشت ارشاد و حجاب اجباری، آنچیزی که بخشی از مردم را خشمگین کرده است مساله حق انتخاب است.
من در سفری که آمدم در فرودگاه سه هیترو در لندن، حدود چهل نفر از خانمهای کارمند فرودگاه محجبه بودند. نه کسی به این خانمهای محجبه عجیب و غریب نگاه کرد و نه آن خانمها به حجابشان مفتخر بودند چرا که یک حق انتخاب خیلی عادی به آنها داده شده بود.
به همین دلیل شما میبینید که در انگلستان با تمام اختلافهای قومی و نژادی تاریخی، درصد نزاعهای قومی و خطرهای تروریستی یک دهم فرانسه هم نیست. چرا؟ چون فرانسه در مورد حجاب به مردم زور آورده است اما انگلستان با همان رندی و زیرکی تاریخیشان حق محجبه بودن را به زنان مسلمان داده و حتی تنها کشور غربی است که پلیس محجبه دارد.
دولت انگلستان با تعامل کار خود را پیش ببرد و جواب می گیرد. آنوقت ما حق انتخاب را از مردم سلب میکنیم بعد با سالی چند میلیارد بودجه از بیتالمال گشت ارشادی را راه میاندازیم که یک نفر را محجبه نکرده که هزاران نفر را هم بیحجاب کرده و تازه آن را به یک مساله امنیتی هم تبدیلش کردیم.
وضعیت الان جوری است که حتی قشر مذهبی هم از وضع موجود ناراضی شده است. خانوادههای محجبه هم با حجاب اجباری مخالفاند. حق انتخاب را اگر از مردم بگیرید مثل رفتاری که رضا شاه با کشف حجاب کرد همان پاسخ را هم میگیرید چون هر دو رفتار یکی است.|| خبرآنلاین
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴 تفاوت "رشد"، "پیشرفت" و "توسعه"
سه واژه رشد (Growth)، پیشرفت (Progress) و توسعه (Development) در سه معنای مختلفی به کار برده میشوند و حال اینکه ما در بسیاری اوقات آنها را جابهجا به کار میبریم.
"رشد"تکثیر وضع موجود است. به عنوان مثال ایران خودرو امسال 100 هزار خودرو تولید کرده است و سال دیگر 200 هزار خودرو با همان وضعیت تولید میکند یا افزایش تعداد جادهها، فرودگاهها، سدها نشانه رشد است.
"پیشرفت" اما در مرحله بالاتری از رشد و به معنای این است که وضع موجود را با کیفیت مادی یا فناوری بهتری تکثیر کنیم یا ارتقا دهیم. به طور مثال ایران خودرو در سال آینده خودروهای مدل بالاتری را با کیفیت و فناوری بهتر تولید میکند. یا اینکه سدها با فرآیند متفاوت و کیفیت بهینهتری ساخته شود. یا اینکه فولاد مبارکه تولید فولاد را به جای روش کوره بلند با روش قوس الکتریکی تولید کند. اینها نمونه هایی از مصادیق پیشرفت هستند. ما بعد از انقلاب شاهد رشد و پیشرفت زیادی بودیم، حتی در برخی حوزهها بیش از حد رشد و گاهی پیشرفت داشتهایم.
اما واژه سوم یعنی "توسعه" برخلاف دو مفهوم قبلی، به معنای تحول کیفی در پدیده موجود است. توسعه به معنای تغییر در خلقوخوی فردی و الگوهای رفتاری، اجتماعی و حتی ماهیت پدیدههاست. به طور مثال اگر عضلات را قوی کنیم و افزایش دهیم با پدیده رشد روبهرو هستیم. اگر با این عضلات بتوانیم کارهای حرفهای ورزشی مثل ژیمناستیک انجام بدهیم با پدیده پیشرفت همراه بودهایم اما اگر از لحاظ رفتارها و خلقوخوها انسان متفاوت دیگری شدیم، توسعه یافتهایم.
در توسعه، جامعه جاندارترمیشود. در جامعه توسعه یافته، حساسیتها و توجهات بیشتر است و جامعه نسبت به هر رفتاری واکنش نشان میدهد. به همین دلیل است که در جوامع توسعه یافته، جامعه زنده و پویاست و به نوعی روح پیدا میکند. زمانی که توسعه روی میدهد ابعاد کمّی پیشرفت و رشد در روح متجلی میشود و کیفیت تحول، مدنظر قرار میگیرد.
در واقع، از منظر دیگری، توسعه دارای دو بعد است:
«بعد اقتصادی و مادی» و بعد «فرهنگی و رفتاری».
در بعد اقتصادی، توسعه تولید «رفاه» میکند و رفاه زمانی است که ما میتوانیم خود را از فشارها و تصادفهای طبیعی و غیرطبیعی مصون کنیم. در این بعدِ توسعه، ما نیازمند سرمایه اقتصادی هستیم.
سرمایه اقتصادی هم نیروی انسانی میخواهد و نیروی انسانی هم در دانشگاه تربیت میشود.بنابراین احساس نیازبه نیروی فنی شکل میگیرد. بعد اقتصادی به دنبال رفاه است و فرآیندی که طی میشود،رشدو پیشرفت است. اماتوسعه، بعد فرهنگی و رفتاری هم دارد؛ زمانی شما تمامی ابزارها وامکانات اقتصادی و رفاهی را در اختیار دارید اما از وضعیت جامعهتان احساس ناراحتی و کلافگی میکنید، آرام و قرار ندارید و نسبت به رفتارهای پیرامونی خود احساس انزجار میکنید. با وجود اینکه رفاه دارید اما احساس رضایت نمیکنید. مثلا ما در خودرویی مدرن با «رفاه» کامل نشسته ایم اما به علت بینظمی و بیقانونی، از رانندگی در این شهر «رضایت» نداریم. در واقع فرزندان ما به دلیل عدم احساس رضایت است که مهاجرت میکنند و با پدیده فرار مغزها مواجه میشویم.
ما به طور نسبی «رفاه» داریم اما «رضایت» همان چیزی است که ما نمیتوانیم تولید کنیم و به واقع رضایت نتیجه همان بعد دوم توسعه یعنی بعد فرهنگی رفتاری است.زمانی که بعد دوم توسعه رخ نمیدهد، روابط و رفتارهای ما تیز و برنده و پرهزینه میشود. در جوامع توسعه نیافته، شما اگر چه ابزارهای پیشرفت را در اختیار دارید اما رفتارهایتان تیز و همراه با خشونت است.
بنابراین در این مفهوم، توسعه به معنای صیقل دادن تیزیهای اجتماعی است. جامعهای که توانایی این را داشته باشد که تیزیها را صیقل دهد، مناسباتش توسعه مییابد. بعد فرهنگی و رفتاری توسعه، تیزی های رفتار ما را صیقل میدهد و مناسبات اجتماعی ما را کم هزینه تر میکند و در نتیجه صیقل خوردن تیزیها، رضایت شکل میگیرد.
✍ دکتر محسن رنانی
T.me/bestdiplomacy
سه واژه رشد (Growth)، پیشرفت (Progress) و توسعه (Development) در سه معنای مختلفی به کار برده میشوند و حال اینکه ما در بسیاری اوقات آنها را جابهجا به کار میبریم.
"رشد"تکثیر وضع موجود است. به عنوان مثال ایران خودرو امسال 100 هزار خودرو تولید کرده است و سال دیگر 200 هزار خودرو با همان وضعیت تولید میکند یا افزایش تعداد جادهها، فرودگاهها، سدها نشانه رشد است.
"پیشرفت" اما در مرحله بالاتری از رشد و به معنای این است که وضع موجود را با کیفیت مادی یا فناوری بهتری تکثیر کنیم یا ارتقا دهیم. به طور مثال ایران خودرو در سال آینده خودروهای مدل بالاتری را با کیفیت و فناوری بهتر تولید میکند. یا اینکه سدها با فرآیند متفاوت و کیفیت بهینهتری ساخته شود. یا اینکه فولاد مبارکه تولید فولاد را به جای روش کوره بلند با روش قوس الکتریکی تولید کند. اینها نمونه هایی از مصادیق پیشرفت هستند. ما بعد از انقلاب شاهد رشد و پیشرفت زیادی بودیم، حتی در برخی حوزهها بیش از حد رشد و گاهی پیشرفت داشتهایم.
اما واژه سوم یعنی "توسعه" برخلاف دو مفهوم قبلی، به معنای تحول کیفی در پدیده موجود است. توسعه به معنای تغییر در خلقوخوی فردی و الگوهای رفتاری، اجتماعی و حتی ماهیت پدیدههاست. به طور مثال اگر عضلات را قوی کنیم و افزایش دهیم با پدیده رشد روبهرو هستیم. اگر با این عضلات بتوانیم کارهای حرفهای ورزشی مثل ژیمناستیک انجام بدهیم با پدیده پیشرفت همراه بودهایم اما اگر از لحاظ رفتارها و خلقوخوها انسان متفاوت دیگری شدیم، توسعه یافتهایم.
در توسعه، جامعه جاندارترمیشود. در جامعه توسعه یافته، حساسیتها و توجهات بیشتر است و جامعه نسبت به هر رفتاری واکنش نشان میدهد. به همین دلیل است که در جوامع توسعه یافته، جامعه زنده و پویاست و به نوعی روح پیدا میکند. زمانی که توسعه روی میدهد ابعاد کمّی پیشرفت و رشد در روح متجلی میشود و کیفیت تحول، مدنظر قرار میگیرد.
در واقع، از منظر دیگری، توسعه دارای دو بعد است:
«بعد اقتصادی و مادی» و بعد «فرهنگی و رفتاری».
در بعد اقتصادی، توسعه تولید «رفاه» میکند و رفاه زمانی است که ما میتوانیم خود را از فشارها و تصادفهای طبیعی و غیرطبیعی مصون کنیم. در این بعدِ توسعه، ما نیازمند سرمایه اقتصادی هستیم.
سرمایه اقتصادی هم نیروی انسانی میخواهد و نیروی انسانی هم در دانشگاه تربیت میشود.بنابراین احساس نیازبه نیروی فنی شکل میگیرد. بعد اقتصادی به دنبال رفاه است و فرآیندی که طی میشود،رشدو پیشرفت است. اماتوسعه، بعد فرهنگی و رفتاری هم دارد؛ زمانی شما تمامی ابزارها وامکانات اقتصادی و رفاهی را در اختیار دارید اما از وضعیت جامعهتان احساس ناراحتی و کلافگی میکنید، آرام و قرار ندارید و نسبت به رفتارهای پیرامونی خود احساس انزجار میکنید. با وجود اینکه رفاه دارید اما احساس رضایت نمیکنید. مثلا ما در خودرویی مدرن با «رفاه» کامل نشسته ایم اما به علت بینظمی و بیقانونی، از رانندگی در این شهر «رضایت» نداریم. در واقع فرزندان ما به دلیل عدم احساس رضایت است که مهاجرت میکنند و با پدیده فرار مغزها مواجه میشویم.
ما به طور نسبی «رفاه» داریم اما «رضایت» همان چیزی است که ما نمیتوانیم تولید کنیم و به واقع رضایت نتیجه همان بعد دوم توسعه یعنی بعد فرهنگی رفتاری است.زمانی که بعد دوم توسعه رخ نمیدهد، روابط و رفتارهای ما تیز و برنده و پرهزینه میشود. در جوامع توسعه نیافته، شما اگر چه ابزارهای پیشرفت را در اختیار دارید اما رفتارهایتان تیز و همراه با خشونت است.
بنابراین در این مفهوم، توسعه به معنای صیقل دادن تیزیهای اجتماعی است. جامعهای که توانایی این را داشته باشد که تیزیها را صیقل دهد، مناسباتش توسعه مییابد. بعد فرهنگی و رفتاری توسعه، تیزی های رفتار ما را صیقل میدهد و مناسبات اجتماعی ما را کم هزینه تر میکند و در نتیجه صیقل خوردن تیزیها، رضایت شکل میگیرد.
✍ دکتر محسن رنانی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴مطهرنیا: لبههای اصطکاک ایران با آژانس فعالتر شده است/ به دنبال فعالسازی مکانیسم ماشه هستند
🔦خبرآنلاین /مهسا مژدهی
#بخش_اول
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اقدامی که تهران آن را کاملا سیاسی میداند، عصر چهارشنبه قطعنامهای را علیه ایران تصویب کرد. قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی عضو برجام درباره برنامه هستهای ایران روز چهارشنبه با ۲۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصویب شد. این قطعنامه را سه کشور اروپایی، یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان تنظیم کرده بودند و در ایران خواسته شده تا درباره ذرات اورانیوم کشفشده در ۲ سایت توضیح دهد، همکاری با آژانس را بهبود ببخشد و از تصمیم خود برای لغو انتصاب بازرسان باتجربه آژانس بازگردد. در هفتههای قبل رسانههای آمریکایی مدعی شده بودند که این کشور از اروپاییها خواسته تا سراغ قطعنامهای علیه ایران نروند. اما در نهایت روز چهارشنبه این کشور اعلام کرد که با تروئیکای اروپایی همکاری خواهد کرد. در واکنش به این اتفاق سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در واکنش به قطعنامه غیرسازنده انگلیس، فرانسه و آلمان در شورای حکام هشدار داد که مسئولیت عواقب منفی این رفتار بر فضای مثبت مورد نیاز در تعاملات ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بر عهده سه کشور اروپایی است.
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با خبرآنلاین در مورد اینکه ایران تعهدات خودش را آنطور که اروپاییها مدعی هستند در زمینه هستهای کاهش داده یا نه، میگوید: جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که در نظر دارد تعهدات خود را کاهش دهد. رئیس سازمان انرژی اتمی اخیرا اعلام کرد که با توجه به فشارهای بینالمللی که بر ایران از سوی شورای حکام و طرفهای دیگر برجام وارد میآید، ایران در نظر دارد تعهدات بینالمللی خود را کاهش دهد. آژانس بینالمللی انرژی هستهای اعلام کرده که تهران به پادمان هستهای و تعهدات خود به ارائه گزارش در مورد مسائل باقیمانده عمل نکرده است. گروسی اخیرا گفته امید دارد که در دولت جدید همکاریهای بیشتری با تهران داشته باشد. اما سه کشور اروپایی در پیشنویس قطعنامهای که در ارتباط با ایران به شورای حکام ارائه دادهاند میگویند ایران به هیچوجه به تعهدات خود پایبند نبوده و در حال خرید زمان است. آمریکاییها در این زمینه با توجه به مذاکرات غیرمستقیمی که با تهران و جدا از کشورهای اروپایی انجام میدهند، تلاش کرد تا قطعنامه در سطح شورای حکام در مرحله اول مطرح نشود. اما با هماهنگیهایی که کشورهای اروپایی با امریکا داشتند، آنها هم در صحن شورای حکام با تروئیکای اروپا در ارتباط با فشار بیشتر بر تهران از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی همراهی کردند.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل
T.me/bestdiplomacy
🔦خبرآنلاین /مهسا مژدهی
#بخش_اول
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اقدامی که تهران آن را کاملا سیاسی میداند، عصر چهارشنبه قطعنامهای را علیه ایران تصویب کرد. قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی عضو برجام درباره برنامه هستهای ایران روز چهارشنبه با ۲۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصویب شد. این قطعنامه را سه کشور اروپایی، یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان تنظیم کرده بودند و در ایران خواسته شده تا درباره ذرات اورانیوم کشفشده در ۲ سایت توضیح دهد، همکاری با آژانس را بهبود ببخشد و از تصمیم خود برای لغو انتصاب بازرسان باتجربه آژانس بازگردد. در هفتههای قبل رسانههای آمریکایی مدعی شده بودند که این کشور از اروپاییها خواسته تا سراغ قطعنامهای علیه ایران نروند. اما در نهایت روز چهارشنبه این کشور اعلام کرد که با تروئیکای اروپایی همکاری خواهد کرد. در واکنش به این اتفاق سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در واکنش به قطعنامه غیرسازنده انگلیس، فرانسه و آلمان در شورای حکام هشدار داد که مسئولیت عواقب منفی این رفتار بر فضای مثبت مورد نیاز در تعاملات ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بر عهده سه کشور اروپایی است.
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با خبرآنلاین در مورد اینکه ایران تعهدات خودش را آنطور که اروپاییها مدعی هستند در زمینه هستهای کاهش داده یا نه، میگوید: جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که در نظر دارد تعهدات خود را کاهش دهد. رئیس سازمان انرژی اتمی اخیرا اعلام کرد که با توجه به فشارهای بینالمللی که بر ایران از سوی شورای حکام و طرفهای دیگر برجام وارد میآید، ایران در نظر دارد تعهدات بینالمللی خود را کاهش دهد. آژانس بینالمللی انرژی هستهای اعلام کرده که تهران به پادمان هستهای و تعهدات خود به ارائه گزارش در مورد مسائل باقیمانده عمل نکرده است. گروسی اخیرا گفته امید دارد که در دولت جدید همکاریهای بیشتری با تهران داشته باشد. اما سه کشور اروپایی در پیشنویس قطعنامهای که در ارتباط با ایران به شورای حکام ارائه دادهاند میگویند ایران به هیچوجه به تعهدات خود پایبند نبوده و در حال خرید زمان است. آمریکاییها در این زمینه با توجه به مذاکرات غیرمستقیمی که با تهران و جدا از کشورهای اروپایی انجام میدهند، تلاش کرد تا قطعنامه در سطح شورای حکام در مرحله اول مطرح نشود. اما با هماهنگیهایی که کشورهای اروپایی با امریکا داشتند، آنها هم در صحن شورای حکام با تروئیکای اروپا در ارتباط با فشار بیشتر بر تهران از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی همراهی کردند.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴مطهرنیا: لبههای اصطکاک ایران با آژانس فعالتر شده است/ به دنبال فعالسازی مکانیسم ماشه هستند
🔦خبرآنلاین /مهسا مژدهی
#بخش_پایانی
او ادامه داد: ایران معتقد است که طرف مقابل در توافقنامه ۵+۱ یعنی کشورهای اروپایی و امریکا به تعهدات خود عمل نکردند و فشارهایی را بر ایران اعمال کردند. دولت انقلابی مرحوم رئیسی با گفتمانی که بر آن حاکم بود زمینههای ایجاد نوعی حرکت فعال در جهت فشار آوردن بر آژانس را آغاز کرد. مذاکرات وین در ارتباط با احیای برجام با شکست روبهرو شد و باقری کنی به تهران بازگشت و تیم دولت سیزدهم نتوانست با دیپلماسی که آن را فعال میخواند و میگفت میتواند منجر به برداشتن بخش عمدهای از تحریم ها شود، تحریمها را کاهش دهد.مطهرنیا توضیح داد: ایران کاهش تعهدات هستهای خود را بهطبع در مقابل با فشارهایی که درچارچوب برجام میآمد در دستور کار قرار داد و در چند مرحله تلاش کرد تا محدودسازی بازرسی از نقاط هدف آژانس بینالمللی انرژی هستهای را در دستور کار قرار دهد. اکنون لبههای اصطکاک تهران با آژانس فعالتر شده است و تروئیکا درحال زمینهسازی برای فعال کردن مکانیسم ماشه هستند.
او در پاسخ به اینکه نوع فشارها بر ایران از چه نوع است، گفت: اگر یکی از طرفها اعلام کند طرف دیگری به تعهداتش عمل نکرده است و در مسیر کارشناسی مورد توافق قرار گیرد، با توجه به آرائی که اروپاییها و امریکا دارند، هر کدام میتوانند درخواست را ارائه داده و با هماهنگی با طرفهای دیگر ایران را تحت فشار قرار دهند. اخیرا ایران به همراه روسیه و چین بیانیه مشترک در زمینه عمل طرفهای مقابل به تعهدات برجامی منتشر کردند که نشان میدهد آنها هم در حال ایجاد جبههای واحد در صورت ادامه فشارها از طریق آژانس بر ایران هستند. ما اکنون با جبهه متحد سه کشور اروپایی و آمریکا از یک سو و سه کشور درواقع آسیایی یعنی ایران و چین و روسیه در برابر آنها روبهرو هستیم.
این کارشناس مسائل بینالملل در مورد همراهی نهایی آمریکا با تروئیکای اروپایی برخلاف آنچه رسانههای غربی مدعی بودند؛ میگوید: اصل قضایا در این مساله امریکا بود. با وجود همه چالشهایی که این کشور اکنون دارد، هنوز ابرقدرت است. در مذاکرات هستهای کشورهای ۵+۱ به غیر از امریکا با نمایندگان ایران صحبت میکردند اما در نهایت مجبور بودند هماهنگی را با نماینده امریکایی در هتل دیگری انجام دهند. این عملا نشان داد جایگاه امریکاییها محکم است. بایدن میخواست از برگ ایران در انتخابات ۲۰۲۴ استفاده کند که البته این فرصت دیگر برای او وجود ندارد. انتخابات در امریکا نزدیک است و بهنظر میرسد که رسیدن به توافقی با ایران مشکل خواهد بود. بین امریکاییها و اروپاییها اگر چه وحدت عمل وجود دارد اما نوعی رقابت هم وجود دارد. اما این رقابت به حدی نیست که اروپا بخواهد متحد اصلی خود یعنی امریکا یا امریکا اروپا را بهعنوان متحد خود نادیده بگیرند یا از خود برانند. میزان هماهنگی بین آنها بیش از رقابتهایی است که در این زمینه وجود دارد.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل
T.me/bestdiplomacy
🔦خبرآنلاین /مهسا مژدهی
#بخش_پایانی
او ادامه داد: ایران معتقد است که طرف مقابل در توافقنامه ۵+۱ یعنی کشورهای اروپایی و امریکا به تعهدات خود عمل نکردند و فشارهایی را بر ایران اعمال کردند. دولت انقلابی مرحوم رئیسی با گفتمانی که بر آن حاکم بود زمینههای ایجاد نوعی حرکت فعال در جهت فشار آوردن بر آژانس را آغاز کرد. مذاکرات وین در ارتباط با احیای برجام با شکست روبهرو شد و باقری کنی به تهران بازگشت و تیم دولت سیزدهم نتوانست با دیپلماسی که آن را فعال میخواند و میگفت میتواند منجر به برداشتن بخش عمدهای از تحریم ها شود، تحریمها را کاهش دهد.مطهرنیا توضیح داد: ایران کاهش تعهدات هستهای خود را بهطبع در مقابل با فشارهایی که درچارچوب برجام میآمد در دستور کار قرار داد و در چند مرحله تلاش کرد تا محدودسازی بازرسی از نقاط هدف آژانس بینالمللی انرژی هستهای را در دستور کار قرار دهد. اکنون لبههای اصطکاک تهران با آژانس فعالتر شده است و تروئیکا درحال زمینهسازی برای فعال کردن مکانیسم ماشه هستند.
او در پاسخ به اینکه نوع فشارها بر ایران از چه نوع است، گفت: اگر یکی از طرفها اعلام کند طرف دیگری به تعهداتش عمل نکرده است و در مسیر کارشناسی مورد توافق قرار گیرد، با توجه به آرائی که اروپاییها و امریکا دارند، هر کدام میتوانند درخواست را ارائه داده و با هماهنگی با طرفهای دیگر ایران را تحت فشار قرار دهند. اخیرا ایران به همراه روسیه و چین بیانیه مشترک در زمینه عمل طرفهای مقابل به تعهدات برجامی منتشر کردند که نشان میدهد آنها هم در حال ایجاد جبههای واحد در صورت ادامه فشارها از طریق آژانس بر ایران هستند. ما اکنون با جبهه متحد سه کشور اروپایی و آمریکا از یک سو و سه کشور درواقع آسیایی یعنی ایران و چین و روسیه در برابر آنها روبهرو هستیم.
این کارشناس مسائل بینالملل در مورد همراهی نهایی آمریکا با تروئیکای اروپایی برخلاف آنچه رسانههای غربی مدعی بودند؛ میگوید: اصل قضایا در این مساله امریکا بود. با وجود همه چالشهایی که این کشور اکنون دارد، هنوز ابرقدرت است. در مذاکرات هستهای کشورهای ۵+۱ به غیر از امریکا با نمایندگان ایران صحبت میکردند اما در نهایت مجبور بودند هماهنگی را با نماینده امریکایی در هتل دیگری انجام دهند. این عملا نشان داد جایگاه امریکاییها محکم است. بایدن میخواست از برگ ایران در انتخابات ۲۰۲۴ استفاده کند که البته این فرصت دیگر برای او وجود ندارد. انتخابات در امریکا نزدیک است و بهنظر میرسد که رسیدن به توافقی با ایران مشکل خواهد بود. بین امریکاییها و اروپاییها اگر چه وحدت عمل وجود دارد اما نوعی رقابت هم وجود دارد. اما این رقابت به حدی نیست که اروپا بخواهد متحد اصلی خود یعنی امریکا یا امریکا اروپا را بهعنوان متحد خود نادیده بگیرند یا از خود برانند. میزان هماهنگی بین آنها بیش از رقابتهایی است که در این زمینه وجود دارد.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی