Telegram Web Link
Forwarded from عکس نگار
#بوریس_پیلنیاک، داستان‌نویس روس، مدت‌ها قبل از دستگیری‌اش به ورطه رنج و عذاب افتاده بود. آخرین سال‌های زندگی‌اش، در زیر حکومت استالین،قرین با کابوسی بود که مدام تکرار می‌شد و هر بار شدت و طنین بیشتری می‌یافت. به هر جا که می‌رفت و با هر دوست و آشنایی که روبرو می‌شد همیشه این سوال را از او می‌کردند:"عجب ! خودتی ؟ "، "آره خودمم...مگر قرار بوده کس دیگری باشم؟ "، "آخر ما شنیده بودیم که دستگیرت کرده‌اند "
او در چنین اوضاع و احوالی مشغول کار روی رمان تازه‌اش بود. روزگار را با پسر کوچک و همسر جوانش می‌گذراند و در حیاط ویلایش در شهرک نویسندگان که دیوار به دیوار ویلای دوست صمیمی‌اش بوریس پاسترناک بود ،درختان میوه می‌کاشت. مهمانان به ویلایش می‌آمدند و پستچی روزنامه‌ها را برایش می‌آورد و او در روزنامه ها اعترافات تازه‌ترین "دشمنان خلق "را که نقاب از چهره‌هایشان کنار زده شده بود می‌خواند. برخی از آنها تا همین دیروز جزو دوستان صمیمی‌اش بودند. مکالمات با دوستان و اخبار و گزارش‌های روزنامه‌ها، مدام همان سوال همیشگی را در ذهنش تکرار می‌کرد:"واقعا خودتی؟عجب !هنوز دستگیرت نکرده‌اند؟"
دلایل به ظاهر موجهی هم برای دستگیری‌اش وجود داشت.او یکی از اولین نویسندگانی بود که زشتی و کراهت انقلاب اکتبر را نشان داده بود.او در ورای شعارهای انقلابی و راهپیمایی‌های میلیونی مردم، طوفان سبعانه‌ای را دیده بود که به زودی مردم و کشور را در می‌نوردید.انقلاب را به جانوری "به درندگی یک گرگ" تشبیه کرده بود که از بند رها شده و به جان مردم افتاده است. در کتاب هایش بلشویک‌ها همچون گله‌های گرگ در حال پرسه زدن هستند. "کت چرمی‌ها"،"آن بچه‌خوشگل‌های پیرهن چرمی‌پوش " مدام در حرکت بودند و هدفی جز کشتن و ویران کردن نداشتند.........................گزمه‌ها عاقبت دستگیرش کردند و به مسلخ بردند ،حالا دیگر کسی نمی‌پرسید: «عجب!هنوز دستگیرت نکرده‌اند؟»

🔦بخشی از کتاب« بایگانی ادبی پلیس مخفی»، نوشته ویتالی شنتالینسکی، ترجمه #بیژن_اشتری ،نشر ثالث.

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴درمانده یا شکننده؟
محمد حسین باقی/روزنامه نگار و مترجم
بخش اول
ایران در بحرانی ترین شرایط داخلی و خارجی خود در چهار دهه ی گذشته قرار دارد. این بار به راستی «مقطع حساس کنونی» است. نظام سیاسی مدام در حال «در جا زدن» و «روزمرگی» است و با هیولای «ناکارآمدی و فساد و هرز منابع» دست به گریبان است. البته که حکومت های مختلف (Government) «روبنای» مشکل هستند اما «زیربنا» بسی فراتر از حکومت هاست: چهل و اندی سال حکمرانی بدون تدبیر، بی کفایتی و چوب تاراج به دارایی کشور زدن است. آلوین استانفورد کوهن می نویسد وقتی نظام سیاسی پاسخی معقول به بحران دهد، نظام به «حالت تعادل» می رسد و وقتی نظام سیاسی عاجز از پاسخ باشد و تنها پاسخ بگیر و ببند و برخوردهای پلیسی باشد نظام دچار «بدکارکردی چند جانبه» می شود. این یعنی تلنبار و انباشت بحران ها. هر اقدام مثبتی به دلیل عدم همراهی جامعه به ضد خود تبدیل می شود و بحران می آفریند.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا دولت در ایران «شکننده» (Fragile State) است یا «درمانده» (Failed State). مختصات این دو کدام است؟
بر اساس تعریفی از مارتین گریفیتس، به نظر می رسد ایران در آستانه ی شکنندگی قرار دارد یا عملا وارد وضعیت یک «دولت شکننده» شده باشد. گریفیتس می گوید:«دولت های شکننده از چندین جهت ناکارآمدند. از مشکلات مهم آن ها مشکل اقتصادی است؛ اقتصاد ملی منسجمی که قادر به حفظ سطح اولیه ی رفاه برای مردم باشد وجود ندارد. دومین مشکل دولت های شکننده مشکل سیاسی است و به نهادهای دولت و مشروعیت آن ها نزد مردم باز می گردد. دولت های شکننده، کارکردهایی از این دست را تنها تا اندازه ای محدود انجام می دهند یا اصلاً انجام نمی دهند: برقراری نظم و عدالت به معنای حاکمیت مؤثر قانون؛ و حفظ آزادی شخصی از جمله حقوق ابتدایی مدنی و سیاسی. نهادهای دولت، ضعیف و فاقد توانایی، صلاحیت و منابع هستند و قدرت هم غالبا در دست نخبگانی متمرکز است که از موقعیت خویش به سود خودشان بهره برداری می کنند».
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴درمانده یا شکننده؟
محمدحسین باقی/روزنامه نگار و مترجم
بخش دوم
در تعریف گریفیتس اما دولت درمانده به دولت هایی گفته می شود که ویژگی اصلی آنها جنگ داخلی است:«دولت درمانده بدین معنی است که دولت از جهات بسیار مهمی شکست خورده است. به جای حمایت از شهروندان، هرج و مرج و اغلب جنگ داخلی حکمفرماست. قانونی گذاشته نمی شود و نظم برقرار نمی گردد؛ اقتدار سیاسی مرکزی وجود ندارد و یا بسیار ناکاراست. در بسیاری موارد، نظام اقتصادی هم درمانده است و حتی قادر به تأمین ابتدایی ترین عناصر رفاه برای مردم نیست. سومالی، لیبریا، سیرالئون، کنگو (زئیر سابق)، آنگولا، رواندا، افغانستان و سودان نمونه های اخیری هستند که درماندگی دولت را به درجات و شکل های مختلف به نمایش می گذارند».
گریفیتس معتقد است:«عدم مشروعیت نخبگان دولت که با تکیه بر مناسبات حامی-پیرو خودشان را حفظ می کنند لزوم جلب متابعت مردم با تکیه بر زور را پیش می آورد؛ حکومت های فاقد مشروعیت چاره ای جز اتکای شدید به زور ندارند. این نیاز به قهر و اجبار، منجر به پاگرفتن شکل های آمرانه ی حکومت می شود و حاکمان به راحتی عرصه ی قدرت را به دیگران واگذار نمی کنند... دولت های شکننده به صدور چند فراورده ی اولیه یا ماده ی خام وابسته اند. این وضع سبب آسیب پذیری شدید اقتصاد در برابر نوسانات قیمت های بازار جهانی می شود...».

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴درمانده یا شکننده؟
محمد حسین باقی/روزنامه نگار و مترجم
بخش پایانی
بنابراین، بر اساس گفته های گریفیتس می توان گفت که «دولت شکننده» پیش زمینه ی تبدیل شدن به «دولت درمانده» است. وقتی دولتی درمانده (Failed State) شود زمینه برای درگیری های داخلی مهیا می شود. از آنجا که بحران های متعدد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، محیط زیستی در سپهر سیاسی ایران نمایان است و شواهد آن نیز (فساد سیستمی، ناکارآمدی فراگیر در تمام حوزه ها و تضاد میان نهادهای انتصابی با انتخابی) فراوان است، عدم مدیریت بحران ها و عدم پاسخ مناسب به آنها می تواند شرایط را بحرانی تر کرده و وضعیت از حالت شکنندگی به درماندگی سوق یابد. شاید بتوان مدعی شد که دولت در ایران در وضعیت «دولت شکننده» قرار گرفته و از پتانسیل تبدیل شدن به «دولت درمانده» برخوردار است
افزون بر این، در دولت های شکننده شرایط در صورتی بدتر می شود که نظام سیاسی عینک ایدئولوژی بر چشم داشته باشد و از صدر تا ذیل حاکمیت «ایدئولوژی زده» باشد. می توان این نظام ها را «دولت های شکننده¬ی ایدئولوژیک» نامید. وقتی یک گروه یا رژیمی خود را مدافع ایدئولوژی جا زند، قدرتش مطلق بوده و تنها «سمعا و طاعتا» می خواهد بشنود و غیر آن را بر نمی تابد.

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴گزینه درست برای نتانیاهو!

توماس فریدمن ستون نویس نیویورک تایمز

ایران اهداف آمریکا را در منطقه برای ایجاد ائتلافهای جدید غیر نظامی با هدف منزوی کردن خودش خوانده .است رهبر معظم ایران [آیت الله] علی خامنه ای گفته بود که کشورهای مسلمانی که روابط شان را با اسرائیل عادی سازی میکنند «روی اسب بازنده شرط میبندند.»

[آیت الله] خامنه ای همچنین پیش بینی کرده بود که اسرائیل به زودی نابود خواهد شد.
چه ایران دقیقاً میدانست حمله حماس چه زمانی اتفاق میافتد یا نه بدون تردید حمله حماس برای ایران ابزاری برای منزوی کردن اسرائیل و دیگر متحدان آمریکا از طریق وادار کردن اسرائیل به ایجاد تلفات در میان هزاران شهروند غیرنظامی با هدف نابودی شبکه زیرزمینی حماس بود. روایت وسیعتر، مانع تراشی در برابر عادی سازی روابط سعودی فلسطینی-اسرائیلی است. اما این ماجرا چگونه پایان می پذیرد؟ در طول ماه گذشته اسرائیل فواد شکر، فرمانده ارشد حزب الله را در ،بیروت، اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را در تهران و محمد ضیف، رهبر نظامی حماس را در غزه ترور کرده است. همه این افراد در پی این بودند که همه نیروهایشان را وارد یک جنگ بی پایان کنند تا کشور یهودی» را از بین ببرند.

اما اسرائیل در گذشته هم نفر اول و دوم حماس را کشته است. مشکل اینجاست که حماس و حزب الله شبکه هستند آنگونه که جان آرکیلا استراتژیست شبکه و نویسنده کتاب «بیتسکریگ: چالش نوی جنگ سایبری به من آموزش داده است: «در یک شبکه، هر کسی نفر دوم محسوب میشود.» همیشه جانشینهای جدید پیدا میشوند که از اسلاف خود بدتر هستند.

تنها راه ممکن برای اینکه واقعاً بتوان حماس را به لحاظ سیاسی به حاشیه راند و ایران را به لحاظ منطقه ای منزوی ،کرد این است که اسرائیل قدرت جایگزین حاضر و ناظر را تقویت کند: تشکیلات خودگردان فلسطینی تشکیلات خودگردان توافقهای اسلو را پذیرفته است و به صورت روزمره برای توقف خشونتها در کرانه باختری با اسرائیل این واقعیت نیست چراکه میخواهد هر جایگزینی را برای حماس غیر مشروع جلوه دهد تا به جهان و اسرائیلی ها وانمود کند که هیچ شریکی برای صلح و راهکار دودولتی وجود ندارد.

نتانیاهو با چنین حرکتی در شطرنج منطقه، یعنی پذیرش تشکیلات خودگردان فلسطینی، میتواند ائتلاف آمریکا اسرائیل اعراب را تقویت کند سازوکار حکومتی در غزه ایجاد کند که اسرائیل را تهدید نمیکند و ایران و نیروهای نیابتی اش را به لحاظ نظامی و سیاسی منزوی کند که در نتیجه باعث می‌شود جنگ حماس فقط به هدر دادن پول و جان تبدیل شود. اما نتانیاهو برای چنین اقدامی ائتلاف دولتش را به خطر میاندازد چراکه شرکای افراطی او با هر توافقی با فلسطینیها مخالف هستند.

نتیجه اینکه من باور دارم در روزهای آغازین جنگ غزه، این مسائل مبهم ،بودند اما حالا دیگر کاملاً واضح شده اند. آنچه روشن نیست، این است که نتانیاهو چه خواهد کرد او منافع چه کسی را تامین میکند؟ منافع خودش منافع اسرائیل، منافع آمریکا یا منافع ایران؟ اگر نتانیاهو الان اقدام درست را انجام دهد، دست ایران از لحاظ سیاسی خالی میماند. ایران دیگر نخواهد توانست هدف اصلی اش برای سلطه بر جهان عرب را با پنهان شدن خودش و نیروهای نیابتیاش پشت آرمان فلسطینی پنهان کند.

ایران همواره آمادگی دارد که جان فلسطینی ها، لبنانیها یمنی،ها عراقیها و سوریه ای ها را «برای فلسطین به خطر بیاندازد در حالی که جان ایرانیان را اگر بتواند حفظ می.کند اشکی که توسط ایران و رهبران مذهبی اش برای فلسطین ریخته میشود کاملاً جعلی است و تنها پوششی برای اهداف امپریالیستی منطقه ای ایران است. نتانیاهو همین حالا میتواند پرده را از این بازی کنار بزند اما او باید منافع اسرائیل را نسبت به منافع خودش اولویت بدهد.
آیا این کار را خواهد کرد؟/هم میهن

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 هاآرتص: نتانیاهو از ترور هنیه در تهران برنامه داشت، یا احساسی عمل کرد؟

آلون پینکاس
🔹 روزنامه هاآرتص

حملات هدفمند این هفته در بیروت و تهران سه سوال اساسی رادر اذهان ایجاد می کند از جمله اینکه چه کسی از وقوع یک جنگ منطقه ای گسترده سودمی برد؟ صرف نظر از احساسات انسانی، انتقام جویی و خشم طبیعی، به طور کلی ترور نمی‌تواند یک استراتژی یا یک سیاست باشد. این اقدامات همچنین به ندرت می توانند عناصر بنیادین، پارامترها و دینامیسم یک درگیری را تغییر دهند.از منظر درگیری های فعلی، ترور شخصیت ها و فرماندهان اقداماتی تاکتیکی هستند و مثال های بسیار معدودی از آنها در تاریخ وجود دارند که حائز تبعات استراتژیک باشند، از جمله ترور آرشیدوک فرانز فردیناند، شاهزاده اتریشی در سال 1914 که موجب آغاز جنگ جهانی اول شد.
قبل از پرداختن به تردیدها، پرسش ها، ملاحظات یا تشکیک ها درباره میزان تاثیرگذاری واقعی و مقرون به صرفه بودن ترورهای هدفمند انجام شده توسط اسرائیل، یک هشدار صریح و بدون ابهام باید داده شود: اینکه ترور فواد شکرین، فرمانده ارشد حزب الله در بیروت و هدف قرار دادن اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس درتهران اقداماتی توجیه شده هستند. اما سوال اینجاست که آیا این اقدامات هوشمندانه بوده؟

هدف قرار دادن محمد دیف، فرمانده نظامی حماس در نوار غزه در ماه گذشته میلادی و در جریان جنگ یک مسئله است. کشتن شکر که از سوی ایالات متحده نیز به دلیل مشارکت در قتل صدها نظامی آمریکایی تحت تعقیب قرار داشت نیز، با توجه به آزار و اذیت های بی وقفه و شلیک موشک و پهپاد به اسرائیل در همان دسته بندی قرار می‌گیرد

اما ترور هنیه در تهران پس از مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید ایران داستانی به کلی جداگانه است. این اقدام ارتباطی به اجرای عدالت، انتقام‌گیری و یا تسویه حساب سیاسی ندارد. چنین اقدامی به معنای دامن زدن به یک افزایش تنش گسترده است. این منجر به دو توضیح احتمالی می شود: اینکه اسرائیل یک آنالیز ارزیابی ریسک جدی در این باره انجام نداده و بیشتر تحت تاثیر یک هیجان آنی بدون توجه به پیامدهای بعدی آن قرار داشته. یا برعکس، اسرائیل به شکل تعمدی در حال تحریک تنش هاست به این امید که رویارویی با ایران پای آمریکا را به این منازعه باز کند.
شدت و حدت و سرعت وقوع تحولات در خاورمیانه در طی 10 ماه اخیر چنان بالا بوده که در حالی که من در حال نگارش احتمال و پتانسیل افزایش تنش هستم، و یا در زمانی که شما این مقاله را می خوانید ممکن است منطقه در گرداب چنین تنش گسترده ای گرفتار شود.
▪️ترورهای انجام گرفته در این هفته سه سوال اساسی را مطرح می سازد:
 
اولا، چرا اسرائیل به جای به راه انداختن یک جنگ تمام عیار درغزه و فرو ریختن 907 کیلوگرم بمب، نابود کردن محلات و  قبل از اینکه یک توافق آزادی گروگان ها مذاکره شود این اقدامات را انجام نداد؟ اگر اسرائیل می تواند یک عملیات اطلاعاتی دقیق و بی عیب و نقص را در فاصله دو هزار کیلومتری از مرزهایش به انجام برساند، چرا باید ده ماه تمام غزه رابمباران نماید؟
 
ثانیا، با توجه به اینکه اسرائیل هیچ طرح یا چهارچوب سیاسی ای برای غزه در سر ندارد، از منظر تغییر موازنه و روند تحولات این اقدامات چه دستاوردی به دنبال داشته؟ 
 
ثالثا، آیا افزایش تنش اجتناب ناپذیر بوده و اسرائیل برای آن آمادگی دارد و می تواند از آن سود ببرد یا نه؟

بگذارید اندکی عمیق‌تر درباره دو ترور  اخیر در تهران و بیروت بیاندیشیم. چنین اقداماتی به چه اهداف احتمالی ای می توانند دست یابند و تبعات احتمالی آنها چیست؟ گزینه جایگزین این اقدام چه می توانست باشد؟
اسرائیل می توانست هنیه را در هر جایی در خاورمیانه ترور کند؛ اما عامدانه تصمیم گرفت که در جریان سفر وی به تهران برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید ایران این اقدام را مرتکب شود. این اقدام جسورانه نیست بلکه به معنای واقعی کلمه تحریک آمیز است.
اگر ایده اصلی نشان دادن نقاط ضعف ایران بود، ماموریت موفقیت آمیز بوده است. اما یک "اما" این وسط وجود دارد.اسرائیل چاره ای برای ایران جز اقدام تلافی جویانه باقی نگذاشته که دامنه چنین اقدامی نیز بر کسی آشکار نیست. اما با موکول کردن تصمیم افزایش تنش به ایران، اسرائیل همچنین "ابتکار عمل افزایش تنش" را به ایران واگذار کرده است. این حرکت می‌تواند خط مشی مشروع باشد مگر اینکه ایران چنین نگاهی نداشته باشد
اسرائیل دو موفقیت تاکتیکی داشته اما از نگاه تهران، اسرائیل در موقعیت استراتژیک نامناسبی قرار گرفته، توسط گروه های نیابتی ایران محاصره شده، با محکومیت جهانی مواجه گشته و بدون اینکه طرح ژئوپلتیکی داشته باشد در انزوا قرار گرفته است. در این زمینه ایران باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند پس از یک اقدام انتقام جویانه تشدید تنش را مدیریت نماید یا...👇
🔹 لینک متن کامل مقاله
کانال مطالعات روابط بین الملل

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴ایران به اسرائیل اعلام جنگ داد!

نظام ایران از طریق متّحد خود که مجارستان است، اعلان جنگ را به دولت اسرائیل منتقل کرده است.

وزیر خارجه اسرائیل به طور رسمی اعلام کرد که اعلان جنگ را ایران از طریق وزیر خارجه مجارستان به اسرائیل اعلام کرده است!

افسوس که روسها ایران را به دوستی با دیکتاتور کثیفی مانند اوربان، وادار کردند.

@usgelections



T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 طرح جدید کمپین هریس برای جذب رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه

🔹کمپین انتخاباتی کامالا هریس اعلام کرد که بیش از 24 عضو حزب جمهوری‌خواه از او حمایت کرده‌اند. در میان این افراد، نام‌های سرشناسی چون بیل ولد، فرماندار پیشین ماساچوست و استفانی گریشام، سخنگوی سابق کاخ سفید در دوران ترامپ به چشم می‌خورد. به گفته منابع آگاه، بیشتر این حامیان از منتقدان دونالد ترامپ هستند. کمپین هریس همچنین از برنامه‌ای تازه برای جذب رأی جمهوری‌خواهان، به‌ویژه در ایالت‌های سرنوشت‌ساز، خبر داده است.

🔹این برنامه شامل استفاده از مدیران سیاسی ایالتی و کمیته‌های مشورتی برای ارتباط با رأی‌دهندگان از طریق دیدارهای حضوری، تماس‌های تلفنی و برگزاری رویدادهاست. کمپین هریس امیدوار است با این اقدامات بتواند حامیان پیشین نیکی هیلی، رقیب جمهوری‌خواه خود را نیز جذب کند.

🔹آستین ودرفورد، از چهره‌های شناخته شده حزب جمهوری‌خواه، مسئولیت هدایت این تلاش‌ها را بر عهده دارد. گفتنی است محور اصلی کمپین هریس، دفاع از دموکراسی و مقابله با آنچه افراط‌گرایی جنبش MAGA خوانده می‌شود، است.

🔗 لینک منبع 
🆔 @Americana_ir


@bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار
🔵🔴قربان، ما به این دلایل نمی‌توانیم در جنگ با آمریکایی‌ها پیروز شویم


رعد الحمدانی پرافتخارترین ژنرال ارتش صدام و فرمانده لشکر نخبه گارد«مدینه منوره ریاست جمهوری» عراق بود. الحمدانی وقتی خبردار شد صدام قصد حمله به کویت را دارد مخالفت خود را ابراز کرد.صدام وقتی شنید شجاع‌ترین ژنرالش با حمله به کویت مخالفت کرده با عصبانیت او را به دفتر کارش احضار کرد تا دلیل مخالفتش را بداند.الحمدانی به رغم همه خطراتی که جانش را تهدید می‌کرد به صدام گفت:« قربان شما اگر به ما دستور حمله دهید ما چون همیشه اطاعت خواهیم کرد اما من باید حقیقت را به شما بگویم.به نظر من این حمله به شکست ما منجر خواهد شد»صدام که پشت میزش نشسته بود پرسید :«چرا؟»حمدانی گفت«قربان، من توان نظامی خودمان را با توان نظامی آمریکایی‌ها مقایسه کردم و بر این اساس معتقدم قادر به شکست دادنشان نیستیم»صدام خواستار توضیح بیشتری شد.الحمدانی گفت«قربان اجازه می‌دهید از مدادهای روی میز تان برای توضیح نظراتم استفاده کنم؟» صدام اجازه داد.الحمدانی یکی از مدادها را برداشت و گفت«فرض کنید این یک تانک روسی تی_هفتاد‌و‌دو است که پیشرفته‌ترین تانک ماست که از زمان جنگ با ایران به‌روز نشده.این تانک از یک تا پنج نمره‌اش یک‌ونیم است.» الحمدانی سپس مداد دیگری برداشت و گفت «این یک تانک ام_یک آمریکایی است که نمره‌اش پنج است.امریکایی‌ها بالای این تانک می‌توانند یک هلیکوپتر آپاچی مسلح به موشکهای هل‌فایر به پرواز درآورند.این تأثیرگذاری شأن را پنج برابر می‌کند.پس حالا آنها بیست‌و‌پنج هستند و ما همان یک‌و‌نیم.حالا به این مداد توجه کنید، این یک هواپیمای جنگنده اف_شانزده است که آمریکایی ها می‌توانند بر فراز تانک ها و هلیکوپترشان به پرواز درآورند.حالا عدد تأثیرگذاری‌شان میشود هفتاد‌و‌پنج و ما هنوز همان یک‌و‌نیم هستیم.امریکایی‌ها بالای اف_شانزده هایشان بمب‌افکن‌های بی_یک دارند و بر فراز بمب‌افکن‌هایشان ماهواره هایشان را دارند.حالا آنها می‌شوند صد‌و‌بیست‌وپنج و ما هنوز همان یک‌ونیم هستیم.قربان بنا به همه این دلایل معتقدم جنگ با آمریکا به شکست ما منجر خواهد شد»

🔦از کتاب «صدام،زندانی در کاخ خودش» ترجمه #بیژن_اشتری

برگرفته از اینستاگرام بیژن اشتری/مترجم و نویسنده

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴حشمت الله فلاحت پیشه/رییس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس


آقایان! چرا با تکرار جمله " روسیه دوست دوران سخت"،ایران را در یک رابطه نابرابر،مدیون نگه می دارید؟
همین روسها در تحمیل آن روزهای سخت به ما نقشی عمده داشتند. در ضمن قدری از آنها یاد بگیرید که هیچوقت خدمت ایران در روزهای سخت به مسکو را به زبان نمی آورند./نواندیش
T.me/bestdiplomacy
🔦چرا مردم بنگلادش بر سهمیه‌های ناعادلانه شوریدند و نخست‌وزیر را به زیر کشیدند؟

🔵🔴قیام علیه تبعیض

✍🏻مهرداد خدیر/ معاون سردبیر

🔹
نخستین پرسش دربارۀ قیام سه هفته اخیر مردم در بنگلادش و ریشۀ اعتراضات آنان که صدها کشته بر جای گذاشته این است که اعتراض اصلی آنها در این ۲۰ روز چیست (و در واقع چه بود) که در روز بیست‌ویکم به فرار خانم شیخ حسینه نخست‌وزیر انجامید که گفته می‌شود داکا را به مقصد شهری در هند ترک کرده و ساختمان نخست‌وزیری را هم معترضان تصرف کرده‌اند.

🔹اعتراضات پس از آن درگرفت و وسعت یافت که دولت بنگلادش مصوبه‌ای را گذراند که به موجب آن قرار شد نیمی از پُست‌های استخدام کشوری برای بعضی گروه‌های خاص در نظر گرفته شود. بر این اساس نزدیک به ۳۰ درصد از این مشاغل، برای بستگان آن دسته از آسیب‌دیدگان و کهنه‌سربازانی در نظر گرفته شد که در جنگ استقلال بنگلادش از پاکستان در سال ۱۹۷۱ میلادی حضور داشتند. معترضان این مصوبه را مصداق تبعیض و نوعی انحصارطلبی و محروم ساختن از مدیریت تخصصی و شایسته‌سالار دانستند و سر به شورش برداشتند.

🔹اعتراضات اما با سرکوب خونین مواجه شد و اگرچه دولت در ادامه عقب نشست و با حکم و دخالت دیوان عالی اکثر سهمیه‌ها هم لغو شد اما معترضان و خاصه دانشجویان خواستار عدالت برای خانواده‌های کشته‌شدگان شدند. کار به جایی رسید که پس از سه هفته اعتراضات خیابانی دیروز- دوشنبه- «شیخ حسینه» نخست‌وزیر استعفا و بنگلادش را به مقصد هند ترک کرد. در واقع مثل زنی که خانه را به قصد خانه پدری یا مادری ترک می‌کند. چراکه شکل‌گیری کشور بنگلادش حاصل استقلال‌خواهی مسلمانان شبه‌قاره از هند است که به تشکیل کشور پاکستان انجامید منتها در سرزمین تازه هم باز با تبعیض روبه‌رو شدند.
متن کامل را اینجا بخوانید

@bestdiplomacy
🔵🔴 انتقاد بدون تعارف جمهوری اسلامی از پزشکیان: باید فاتحه دولت را از همین ابتدا خواند اگر... /انتصابات روزهای اخیرتان صدای بی صدایان نبوده است

روزنامه جمهوری اسلامی خطاب به پزشکیان نوشت:
🔸 قرار بود شما همکارانی را دور خود جمع کنید که صدای بی‌صدایان باشند. بدون تعارف باید به شما بگوئیم احکامی که در چند روز گذشته صادر کرده‌اید دارای چنین گرایشی نیست. اگر اعضای کابینه‌تان هم از همین قماش باشند، باید از همین ابتدا فاتحه دولت چهاردهم را خواند.
🔸ما که این هشدار را می‌دهیم، خیرخواهتان هستیم و می‌خواهیم به راهی بروید که امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه پیش پای مالک اشتر گذاشت. این خیرخواهی را بپذیرید و راهتان را از همین ابتدا از مرفهین جدا کنید آقای رئیس‌ جمهور نهج‌البلاغه‌خوان!
@bestdiplomacy
🔵🔴دومین نبرد تبلیغاتی بزرگ

#تیم_والز را کسی چندان نمی‌شناخت و از نظرها پنهان بود. با آغاز بررسی گزینه‌های معاونت، طیفهای مختلفی از دموکراتها با جدّی شدن شانس جاش شپیرو، علیه او اقدام کردند و تیم #والز به روی صحنه آمد.

او کارنامه خوبی در #مینسوتا دارد و سیاستهای عدالت‌طلبانه و پراگرسیو او معروف است. او با طیفهای مختلف سفیدهای آمریکایی همدل است و یک عاشق تفنگ و اسلحه و در عین حال، خواهان محدودیت جدّی حمل سلاح است!

والز خوب و شیرین حرف می‌زند و با این قیافه، برای مردان مسنّ آمریکایی جذّاب است هر چند... تنها 60 ساله و همسنّ #هریس است!

جاش شپیرو قربانی لابی اسرائیل و افراطیان پراگرسیو و نفوذ بالای نانسی پلوسی شد که شخصاً والز را دوست دارد!

پس از نبرد تبلیغاتی کنار زدن #بایدن، این دومین نبرد بزرگ سیاسی و رسانه‌ای دموکراتها بود.

@usgelections


T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 شجاعت نجنگیدن || نگاهی به جنگ ویتنام



جنگ ویتنام با ساده‌انگاری سیاستمداران آمریکایی شروع شد. آنها رویای یک بُرد سریع، شیرین و ساده را در ذهن داشتند. اما خیلی زود کارشناسان آمریکایی فهمیدند که این جنگ پیروزی ندارد. خیلی زود نتیجه‌ی مطالعات تقدیم رییس‌جمهور شد. جنگ را آیزنهاور شروع کرد و در مجموع ۴ رییس‌جمهور آمریکا درگیر جنگ ویتنام بودند.
به هر چهار رییس‌جمهور گزارش‌ها داده شد. هر چهار رییس‌جمهور می‌دانستند که در جنگ پیروز نخواهند شد،ولی هر چهار رییس‌جمهور جنگ را ادامه دادند!

چرا روسای جمهور آمریکا با وجودی که می‌دانستند در جنگ پیروز نمی‌شوند و این جنگ پرهزینه و پرتلفات است، آن را ادامه دادند؟ پاسخ ساده است؛ هیچ‌کدام از روسای جمهور نمی‌خواستند هزینه‌ی شکست را قبول کنند! پایان دادن به جنگ، اغلب یک شکست تلقی می‌شود، و هیچ رییس‌جمهوری نمی‌خواست آن کسی باشد که شکست می‌خورد! حتی کندی با آن همه ژست‌های حقوق بشری‌اش باز جنگ را تمام نکرد.
شجاعت در تاریخ بشری در جنگیدن‌ها تعریف شده است! هرچه انسان‌ها نابالغ‌تر باشند، جنگیدن را بیشتر برابر با شجاعت تعریف می‌کنند. حالا اما بخش زیادی از انسان‌ها، خوب می‌دانند که نجنگیدن نیازمند شجاعت است. پایان دادن به جنگ و خونریزی بیش از هر چیز، نشان‌دهنده‌ی شجاعت یک سیاستمدار است.


🔦ماجرای تمام شدن جنگ


مک نامارا یکی از مهم‌ترین وزراء دفاع و استراتژیست‌های آمریکایی قرن ۲۰م بود. او گروهی از پژوهشگران حرفه‌ای را در اندیشگاه رند (RAND) جمع کرده بود تا بر موضوعات سیاستگذارانه با عینک علمی نگاه کنند و در همین اندیشگاه بود که نسلی از برترین دانشمندان شکل گرفتند. از جان فون نویمان (مبدع نظریه بازی‌ها) تا جان‌نش بزرگ و  .... توانستند برخی از مهم‌ترین روش‌های سیاستگذاری از سناریونویسی تا نظریه بازی تا روش دلفی را ابداع کنند.

پژوهشگران برجسته کار خود را انجام داده بودند. حدود ۲۰ سال طول کشید و مطالعه نیز عمری بیش از ۱۵ سال داشت. اما کار پژوهشگران منجر به اتمام جنگ نشد!
جنگ زمانی تمام شد که رسانه‌ها اخبار و اطلاعات این پژوهش‌های محرمانه را منتشر کردند. ابتدا نیویورک‌تایمز و سپس واشنگتن‌پست و بعد از آنها همه‌ی رسانه‌ها اخبار و اطلاعات پژوهش‌ها را به صورت عمومی منتشر کردند.اعتراضات مردم آغاز شد، اعتراضات بیش از همه توسط همان خانواده‌هایی بود که فرزندانشان درگیر جنگ شده بودند. فشار عمومی و مردمی زمینه را برای پایان جنگ مهیا کرد.

🔦تصمیمات سخت

تصمیمات سخت به این دلیل سخت می‌شود که گاه تصمیم‌گیر خودش همان قربانی تصمیم است. هر کدام از روسای جمهور چهارگانه می‌توانستند نخستین قربانی تمام کردن جنگ باشند. آنها قدرت و مشروعیت خود را از دست می‌دادند، و حزبشان شکست‌خورده‌ی بزرگ بودند.
در این ماجرا سه عنصر دست به دست هم دادند؛

١- پژوهشگران متعهدی که واقعیت را به سیاستمداران گفتند.

٢- رسانه‌های شجاعی که اطلاعات را منتشر کردند.

٣- مردم کنش‌گری که اعتراض مدنی کردند.

اعتراضات عمومی از یک طرف هزینه‌ی تصمیمات سخت را برای حاکمان آمریکایی کاهش داد. آنها بعد از اعتراضات، اجراکننده‌ی خواست مردم شده بودند و به همین دلیل کمتر در معرض حملات و ناسزاهای جنگ‌طلبان قرار می‌گرفتند؛ و کمتر دوستداران جنگ و حزب مخالف آنها را ترسو و شکست‌خورده معرفی می‌کرد.

اما مردم از سیاستمداران نیز متنفر شده بودند؛ چون آنها را درگیر جنگی کرده بودند که معلوم بود در آن شکست خواهند خورد. آنها سیاستمداران را محکوم می‌کردند چون هیچ‌کدامشان شجاعت پایان دادن به جنگ را نداشتند. به عبارت دیگر تعلل در تصمیم‌گیری‌های سخت هم می‌تواند تبدیل به نارضایتی شود.

باید قبول کرد که تصمیم‌گیری‌های سخت، مانند توقف جنگ، شجاعتی بزرگ می‌خواهد.
و باید قبول کرد که تعهد روشنفکران و پژوهشگران، هم دادن اطلاعات و تحلیل‌های واقعی به سیاستمداران و هم کاهش هزینه‌های تصمیمات سخت است. هیچگاه نمی‌شود انتظار داشت که هزینه‌ها تنها بر دوش یک گروه باشد و منافع آن برای همه.


امیرناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی)
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴پس نهج‌البلاغه چه شد؟

دکتر مسعود پزشکیان با نیکلاس مادورو تماس گرفته و "پیروزی" او را در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا تبریک گفته است!
چرا این کار را کرده است؟ چون مادورو علیه آمریکا و حامی جمهوری اسلامی است و مصلحت ایجاب می‌کند که در قدرت باشد؟
من نه دشمن مادورو و حزب بولیواری او هستم و نه با مخالفانش صنمی دارم، اما در اینجا پای صداقت در انجام برگزاری یک انتخابات در میان است. انتخابات معنا  و مفهوم و معیارها و چارچوب خود را دارد و تعهدی دوجانبه بین دولت و مردم برای رعایت موازین شناخته شدۀ آن است. مادورو در کشورش انتخاباتی برگزار کرده و خود را پیروز آن دانسته که در چشم یک انسان بیطرف، عادلانه نمی‌آید و ظن به تدلیس و کلاه‌گذاری در آن، لطیف‌ترین توصیف برای آن است.
حال پرسش بسیار ساده‌ام از آقای پزشکیان این است که آیا کیفیت برگزاری انتخابات ونزوئلا برای او اصلاً مهم نیست؟ و یا مردمی که آن را عادلانه ندانسته‌اند، همگی دروغگو و نیرنگ‌بازند؟ اگر بگوید که کیفیت انتخابات برایش مهم نیست، که پدیدۀ انتخابات را از اساس بی‌اعتبار و فاقد هر گونه ارزش می‌داند و اگر بگوید تمام مدعیان تقلب در انتخابات ونزوئلا دروغگو و نیرنگ‌باز و آلت‌دست بیگانگانند، چگونه و چطور آن را احراز کرده است؟
اینکه مصلحت جمهوری اسلامی اقتضا می‌کند فردی مثل مادورو در ونزئلا حاکم باشد یک حرف است و اینکه انتخابات پرمسئله در آن کشور را عادلانه بدانیم مسئله‌ای دیگر است. در اینجا به هیچ عنوان از گزارۀ اولی نمی‌توان گزارۀ دوم را نتیجه گرفت و مصلحت در یک امر را بر حقیقت در امری دیگر غالب کرد. تمامی نکات سیاسی نهج‌البلاغه حول همین یک کلام می‌چرخد و حال پرسش دوم این است که آقای پزشکیان با وجود تسلطش بر نهج‌البلاغه چطور  متوجه این اصل نشده و یا چطور نتوانسته این اصل و قاعده را با کار مادورو در انتخابات ونزوئلا به درستی بسنجد تا در مصداق‌یابی دچار خطا نشود؟
مادورو متهم است که بر سر مردمش کلاه گذاشته و تعهدش را با آنان لگدمال کرده است. در کجای نهج‌البلاغه می‌توان موردی یافت که مولاعلی بر چنین اتهامی چشم ببندد و آن را نادیده بگیرد؟
بله ما کسانی را با ادعای پیروی از مولاعلی داریم که تمام اصول و قواعد متعالی را قربانی قدرت و مصلحت خود می‌کنند اما از آقای پزشکیان انتظار نمی‌رفت که در همین گام اول، دچار چنین خطای بزرگی شود و برای خشنودی مادورو و یا خشنودی از تداوم حکومت او در ونزوئلا، نهج‌البلاغه را زیر پا بگذارد.
من وجود انواع محدودیت‌ها و تنگناها را در عرصۀ سیاست درک می‌کنم و برای همین هم در موضوعی مثل تعیین اعضای کابینه اصلاً سخت نمی‌گیرم، اما این موضوع فراتر از انتخاب فردی مناسب یا نامناسب برای یک پست است. قاعده و اصلی است که اگر زیر پا گذاشته شود، راه هر نوع حق‌کشی را هموار می‌کند.
خدا را خدا را خدا را در بارۀ نهج‌البلاغه! مبادا این متن شریف که بعد از گذشت 14 سده از عمر آن،  هنوز نغزترین گفتار اهل سیاست نقل حکمتی از آن است، بازیچۀ سیاست و قربانی قدرت شود!
#احمد_زیدآبادی
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴بی تفاوتیِ زیبا

دکتر محسن زندی
نشر: گاهنامه مدیر

در روان‌پزشکی اصطلاحی داریم به نام بی‌تفاوتیِ زیبا، که عموماً در بیماران دارای اختلال تبدیلی دیده می‌شود. بی‌تفاوتیِ زیبا به زبان ساده یعنی بیمار کاملاً متوجه است که مشکلاتی جدی دارد، اما نسبت به آنها بی‌اعتنا است. به عمد آنها را مهم و جدی نمی‌گیرد و این بی‌اعتنایی را به شکل‌هایی کاملاً شیک و زیبا در رفتار و حالات خود، یا با استدلال‌هایی به‌ظاهر موجه توجیه می‌کند. مثلاً با وجود نگرانی، خود را کاملاً خونسرد و مسلط و بی‌تفاوت نشان می دهد
□این بی‌تفاوتی زیبا را در امور مختلف اجتماعی نیز می‌توان دید. مثلاً جامعه‌ای را تصویر کنید که هیچ‌کس از وضعیت راضی نیست [به هر دلیل ممکنی]، همه غُر می‌زنند، و همه می‌دانند مشکل دارند اما در عین‌حال، همه نیز نسبت به این مشکلات بی‌اعتنا هستند و با خونسردی و هزار توجیهِ به‌ظاهر موجه این بی‌اعتنایی را توجیه می‌کنند تا از خودشان سلب مسئولیت نمایند و علاوه بر راضی کردن وجدانشان، تقصیر را به گردن دیگران بیندازند و حرکت به سمت اصلاح را بر هزار حرکت دیگر متوقف کنند.

●وقتی این بی‌تفاوتیِ زیبا فراگیر شود، نتیجه‌اش یک درجا زدن ثابتِ تاریخی می‌شود. یعنی، مجموعه‌ی صفرهایی که در کنار هم هیچ عددی را تشکیل نمی‌دهند، و اگر کسی هم بخواهد حرکتی کند و به اندازه‌ی خود اصلاحی نماید او هم در کنار این صفرها، صفر خواهد شد! و تلاش‌هایش نه تنها بی‌ثمر خواهد ماند، بلکه، پس از مدتی احساس استثمار شدن از سوی همان صفرها را خواهد کرد و در نتیجه او نیز با همین توجیه، به دام بی‌پایانِ بی‌تفاوتی زیبا خواهد افتاد.

○و باز در یک دورِ باطل، هزار سالِ دیگر هم آن درجا زدنِ تاریخیِ جامعه‌ی مفروض تکرار می‌شود.

درست است که با یک گل بهار نمی‌شود، اما حتی بوی یک گل نیز فضا را می‌گیرد.

■هر کس باید به اندازه‌ی خودش انسان باشد؛ حالا می‌خواهد یک کارمند دون‌پایه در اداره، یا رفتگر زحمتکش شهرداری، یا کارگر ساختمانی باشد، یا پزشک و استاد و معلم، یا مدیر میانی و بالادستی و غیره.

□انسان بودن کار دشواری نیست.گ در بدترین شرایط هم می‌توان انسان بود. انسان بودن یعنی همان وظایف اولیه‌ی انسانی، مثل دروغ نگفتن، وظیفه‌ی محوله را درست انجام دادن، به حقوق دیگران دست‌اندازی نکردن، بی‌احترامی نکردن، حقّه نزدن، گران‌فروشی و کم‌فروشی و احتکار نکردن، به بهای دوزار مالِ بیشتر و چند صباح زندگی راحتِ خود زندگی دیگران را تباه نساختن، حرمت و کرامت آدم‌ها را پاس داشتن، خوش خلق بودن، در حد خود قدم برداشتن، و چیزهایی مثل این‌ها.

●این یک قاعده‌ی مهم در تاریخ است که:
خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد، مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
T.me/bestdiplomacy
بسیاری از گرفتاری‌ها که ملّت‌ها را در طیّ تاریخ به مصیبت افکنده از «اندازه ناشناسی» ناشی شده است؛ حتّی می‌شود آنقدر دور رفت و گفت که خوب کردنِ بیش از قاعده از بدِ به اندازه، زیانش کمتر نیست.

                 #مرزهای_ناپیدا

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی‌ نُدوشن

@bestdiplomacy
🔵🔴 خواهش میکنیم از خاک ایران حمله نکنید!


حمله در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه در تهران اگر از خارج از خاک ایران باشد تا از درون خاک ایران، تفاوت جدی سیاسی و حقوقی دارد.

سالهاست نظام به #نیروهای_نیابتی خویش افتخار میکند و حمایت مادی و معنوی از آنها را #منطقی و #مشروع جلوه میدهد.

حالا زمان موعود فرارسیده است
حالا زمانیست که آنها درخط مقدم ملت ایران و سرزمین ایران باشند.

اگر حمله نیابتی های ج.ا. ایران سبب مرگ اسراییلی ها یا حتی آمریکایی ها شود با اینکه حمله موشکی و پهپادی ایران سبب چنین اقدامی شود تفاوت های جدی و ملموسی دارد.

اگر حمله موشکی از خاک ایران سبب کشته شدن نیروهای غیرنظامی و حتی نظامی در اسراییل شود پاسخ آنها در جهت بازدارندگی متقابل قطعیست و منطق بازدارندگی در سیاست ایجاب میکند که آنها ضربات جدی به منافع و برخی مکانهای مهم ایران وارد سازند و این آسیب به مملکت در همه ابعاد به خصوص اقتصادی و زیرساختی و جانی خواهد بود.

یادمان نرود که سالها ،نیروهای نظامی کشورها در زمان صلح تعلیم می بینند که اگر روزی جنگ شد از آنها استفاده شود.

نیروهای نیابتی هم سالها از سوی ایران حمایت مادی و معنوی شدند پس اگر می خواهید انتقام هم بگیرید با استفاده از کارت نیروهای نیابتی بگیرید نه از خاک سرزمینی ایران!

بیایید یک بار دیگر بیاندیشید
هر حمله مرگباری که مستقیم از خاک ایران صورت گرفته باشد تاوانش با ملت مظلوم و سرزمین عزیزمان ایرانست!....
T.me/bestdiplomacy
دیپلماسی pinned «🔵🔴 خواهش میکنیم از خاک ایران حمله نکنید! حمله در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه در تهران اگر از خارج از خاک ایران باشد تا از درون خاک ایران، تفاوت جدی سیاسی و حقوقی دارد. سالهاست نظام به #نیروهای_نیابتی خویش افتخار میکند و حمایت مادی و معنوی از آنها را #منطقی…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«صباح شریعتی» کردستانی زیر پرچم (جمهوری باکو) مقابل «امین میرزازاده» از ایران قرار گرفت تا این کشتی به نبرد و رویارویی دو هموطن بدل شود. 
این تراژیک ترین نبرد در تاریخ کشتی ما بود. چیزی شبیه به نبرد رستم و سهراب که نمی‌دانی حماسه بخوانی‌اش یا تراژدی.
که شادی پیروزی و غم شکست‌اش هر دو به نام ایران و ایرانی گره خورده.
همانجا که شریعتی در تنهایی خود بوسه‌ای به تشک زد و کسی از کادر فنی( جمهوری باکو) برای بدرقه او نیامد، میرزازاده آمد و او را روی دوش خود گرفت و دور افتخار زد. که او فقط حریف بازنده اش نبود، هموطن زمین خورده‌اش بود که بلندش کرد تا باختش را با دور افتخار تاخت بزند. تا اگر به خاکش زد، از خاک بلندش کند و بر دوش بنشاند./آذربایجان جزلاینفک خاک ایران


@bestdiplomacy
2024/09/22 11:21:11
Back to Top
HTML Embed Code: