Telegram Web Link
اخیراً مرکز مطالعات اقتصادی مونیخ گزارشی پژوهشی دربارۀ تأثیر تحریم‌های اقتصادی بر طبقۀ متوسط ایران منتشر کرده است. براساس این پژوهش، تشدید تحریم‌های اقتصادی علیه ایران از سال ۲۰۱۲ از سه مسیر مختلف برطبقۀ متوسط ایران و درنتیجه افزایش فقر تأثیر گذاشته است: ۱. فشار بر نظام مالی و صادرات نفت، ۲. گسترش تحریم‌ها علیه شرکت‌های غیرآمریکایی در زمینۀ تجارت، خرید نفت، و سرمایه‌گذاری درحوزۀ انرژی ایران، ۳. اقدامات اتحادیۀ اروپا در زمینۀ ممنوعیت تراکنش‌های بانکی. این فشارها باعث شده تا کیفیت حکمرانی و کارایی خدمات دولتی در حوزه‌های مختلف نیز با شیب تندی افت کند. همچنین اقداماتی نظیر دورزدن تحریم‌ها و ایجاد شرکت‌های پنهانی به افزایش فساد، اختلاس، اتلاف منابع، وبالارفتن هزینه‌های تجاری و مبادلاتی منجر شده است
براساس این گزارش، در فاصلۀ سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۲ سهم طبقۀ متوسط ازجمعیت ایران از حدود ۳۰ درصد به حدود ۶۵ درصد رسیده بود واگر تحریم‌ها رخ نمی‌داد، تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۷۵ درصد جمعیت ایران جزو طبقۀ متوسط بودند
دو گزارش پژوهشی دیگر دربارۀ تأثیر تحریم‌های اقتصادی را می‌توانید اینجا و اینجا بخوانید
@omidi_reza


@bestdiplomacy
Forwarded from اتچ بات
مشارکت یا تحریم؟
محمد حسین باقی

صاحب فرمان را تحمل زحمت فرمان‌بران واجب است تا مصلحتی که دارند فوت نشود، باید که مراد همه بجوید و حاجات هر یکی را به‌حسب مراد برآورده گرداند که حاکمِ تندِ ترشروی پیشوایی را نشاید.
خداوند فرمان و رای و شُکوه
ز غوغای مردم نگردد سُتوه
شیخ اجل سعدی

***
در روزهای «پیش» و «پس» از انتخابات ریاست جمهوری ۸ تیرماه ۱۴۰۳ و سپس طی روزهای منتهی به ۱۵ تیرماه، بحث‌های زیادی در فضای مجازی و واقعی بر سر «مشارکت» یا «عدم مشارکت» در انتخابات مطرح شده است که هر یک در جای خود محترم و البته قابل‌بحث است. آن‌قدر در این رابطه سخن گفته و نوشته‌شده که شاید نوشتن فردی مانند من دیگر بیهوده یا بی‌فایده باشد. اما این یادداشت را برای خودم و برای دلم می‌نویسم و به قول هانا آرنت «مسئولیت شخصی» آن را هم می‌پذیرم اما به دنبال طرح پرسش و دریافت پاسخ هستم. معتقدم در تحلیل پدیده‌های اجتماعی نباید «مطلق» نگریست بلکه باید «نسبیت» را سرلوحه‌ی کار قرار داد. همچنین در تحلیل پدیده‌های اجتماعی- سیاسی نمی‌توان «تک‌بعدی» بود و از یک منظر به سوژه‌ی تحلیل نگریست. درعین‌حال، یک نظریه‌ی غالب و جهان‌شمول هم نمی‌توان یافت که بتواند ماهیت متغیر و سیال پدیده‌های اجتماعی- سیاسی را تحلیل کند. چراکه اساساً نظریات در فضای زمانی و مکانی خاصی از سوی یک نظریه‌پرداز مطرح شده است. بنابراین، با ترکیبی از نظریات شاید بهتر بتوان پدیده‌ها را تحلیل کرد.
طی چند روز اخیر با بسیاری از دوستان در روزنامه و خارج از فضای روزنامه و حتا با اعضای خانواده و در برخی گروه‌های مجازی با دوستانم بحث‌ها و گفت‌وگوهای زیادی در مورد چرایی «عدم مشارکت» در انتخابات داشتم. به‌هرحال، من هم به‌عنوان یک روزنامه‌نگار و یک انسان بالغ دیدگاه خاص خود را دارم (درست یا غلطِ آن به کنار) و نمی‌توانم و نباید تحت تأثیر فشار و دیدگاه‌های بیرونی قرار بگیرم. به‌هرحال، من این عدم مشارکت را در قالب «کنش مدنی منفی»، «مقاومت منفی» یا «نافرمانی مدنی» تحلیل می‌کنم و در زیر می‌کوشم به‌قدر وسع، دیدگاهم را بیان کنم. به قول سعدی «که گر مراد نیابم، به‌قدر وسع بکوشم».
آدرس صفحات مجازی من:
www.tg-me.com/MHBaghi
@baghiabuzar
https://www.linkedin.com/in/mohammad-hossein-baghi-901657169/
🔵🔴 درخواست رنانی از پزشکیان



آقای دکتر پزشکیان!

سلام برشما.

ما رای دهندگان به شما نگرانیم که:

یک: تبارگماری و قوم‌گرایی بر دولت شما سایه افکند؛

دو:‌ دولت شما دولتی کاملاً مردانه باشد و زنان، مثل دولت‌های قبلی، در دولت شما نیز نادیده گرفته شوند؛

سه: انتخاب وزرای دولت شما در پشت‌ صحنه، بدون شفافیت، و بر اساس چانه‌زنی‌های مدیران سالخورده دولت‌های قبلی و فشار گروههای سیاسی انجام شود؛

چهار: آسیب‌دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همچنان نادیده‌ گرفته شوند و برای درمان و استیفای حق‌شان حمایت نشوند؛

پنج: قیمت بنزین با شوک‌درمانی و بدون توافق با مردم و بدون سازوکار حمایتی برای فقرا تغییر کند؛

شش: وعده‌های امروزتان با شفافیت و پاسخگویی فردا همراه نباشد.

لطفا تا پیش از دور دوم انتخابات، دیدگاه، برنامه و راهکار خود را درباره این موارد خیلی صریح به ما اعلام کنید؛ ما می‌خواهیم تصمیم بگیریم.

و البته هر قولی که دادید، بدانید اگر شما رئیس‌جمهور شوید جوانان و نهادهای مدنی که در این انتخابات حامی شما بودند، از روز بعد از سوگند ریاست‌جمهوری، پویش مطالبه‌گری و نظارت بر دولت شما راه اندازی می کنند و به‌صورت ادواری به مردم گزارش می دهند.

این‌بار ما نمی‌توانیم اعتماد کنیم و بگذاریم با آبروی دانشگاهیان، کنشگران و همه شخصیت‌ها و نهادهای مدنی که تمام اعتبار خود را به‌امیدِ برآمدنِ یک دولت توسعه‌خواه گذاشته‌اند، بازی شود.

به ما بگویید ما چگونه از اکنون می‌توانیم در مورد امکان نظارت جامعه بر دولت شما مطمئن باشیم؟ و بگویید اگر مردم از عملکرد شما راضی نبودند و ادامه دولت شما را نخواستند، چگونه می‌توانند بدون کشته دادن، دولت شما را برکنار کنند؟

با احترام / محسن رنانی
۱۲ تیر ۱۴۰۳

https://renani.net

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴مناظره حاتم قادری و محمد فاضلی

در بین تمامی حرف ها و مناظره ها و نقطه نظرات و اظهارات و نوشته های اهل قلم و روشنفکران و غیره، این مناظره شاید در نقطه ای دیگر و در سطحی دیگر قرار دارد، از آن دست که هرکس باید ببیند.

تفاوت دو پارادایم نگریستن و اندیشیدن به انتخابات و وضعیت ایران در این مناظره روشنگر بسیاری از مسائل و پرسش هاست./کانال جامعه شناسی

https://www.youtube.com/live/6NNeNdU43_g?si=9gfpRJTeIZCiOrVw


@bestdiplomacy
🔵🔴پیام دو مرحله از انتخابات

در دور اول انتخابات ملت ایران با کم هزینه ترین اقدام، نارضایتی خویش را از وضعیت موجود کشور اعلام کردند.

آنها به #اصلاح_طلبان_قدرت_محور اعلام کردند که ماشین رای همیشگی آنها نیستند که در همه انتخابات ها  در کنار آنها باشند.

آنها به روزنه گشایانی که در انتخابات مجلس گذشته حتی کاندیدای معقول در حد ده نفر هم نداشتند اعلام کردند که #پرنسیب بیش از موارد دیگر برایشان مهم است.

آنها اعتراضشان را به دو جناح اصلی حکومت بدلیل نادیده گرفتن مطالباتشان با صدای بلند عدم رای اعلام کردند.
آنها به اصلاح طلبان فهماندند که صرف رای دادن به آنها و توجه به پیامهای آنها برای انتخابات، اقدامی که آنها خواهانش هستند را انجام نخواهند داد.
دور اول انتخابات ریاست جمهوری پیام بسیار مهمی داشت؛
مردم با صدای بلند اعلام کردند اگر ما را به حساب نیاورید و فقط زمان انتخابات یاد آنها بیفتید آنها نیز می دانند چگونه صدای #اعتراض خود را برسانند.

بسیاری از اصلاح طلبان قدرت محور و منفعت گرا باید بدانند که اگر #پوست_اندازی نکنند و به مردم نزدیک نشوند روزی دوباره مردم ممکن است طوری دیگر به آنها پاسخ دهند.

🔦مرحله دوم هم تمام شد.
در این انتخابات مشارکت ده درصدی بیشتر بوده است.
اصلاح طلبان باید بدانند رای مرحله دوم بیش از اینکه رای ایجابی باشد رای سلبی بود.
مردم لزوما برای شعارهای جناب پزشکیان وارد عرصه نشدند بلکه وارد عرصه شدند تا بگویند که سعید جلیلی و سیاست هایش در عرصه داخلی و بخصوص خارجی چقدر می تواند به ضرر کشور باشد.

رای دور دوم برآمده از یک دوقطبی تراژیک بود
تراژدی که  با نگرانی برای آینده ایران و فرزندان ایران همراه شده بود.

سعید جلیلی و یارانش واقعا نه با سبک زندگی مردم در داخل هم پوشانی داشتند و نه در سیاست خارجی درک درستی از اصول روابط بین الملل داشتند.

رای دور دوم نه بزرگ! به نحوه حکمرانی بود که سعید جلیلی و یارانش به آن باور داشتند.
در آخر سخنی را با منتخب این انتخابات بیان می دارم
مسعود پزشکیان باید بداند که مردم تمام وعده هایش را یک به یک دنبال می کنند.

او باید بداند که دیگر ریس جمهور کل ایرانست و باید فاصله اش را از قومگرایان ستادیش  افزون کند.
پزشکیان باید بداند که ماه عسل ریاست جمهوریش شش ماه بیشتر نیست و در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا هرکه پیروز شود براحتی با ایران توافق نخواهد کرد.
چه #ترامپ باشد که تجربه چهارسال همزیستی ایران و آمریکا  در زمان او و تحریمهای خردکننده را از او بخاطر داریم و چه #بایدن یا دموکراتی دیگر باشد براحتی نمیتوان برجام سابق را زنده کرد و حال باید از توافقی تازه سخن گفت.

پزشکیان باید بداند که بدون #گشایش در سیاست خارجی و کاهش و رفع تحریمهای اصلی رشد اقتصادی و تحولات اقتصادی مثبت در داخل صورت نخواهد گرفت.
او باید درک کند اگرچه سیاست های کلان نظام به خصوص در حوزه سیاست خارجی در اختیار مقام رهبریست اما وی باید تلاش کند با تعامل با نهادهای قدرت فضا را برای رفتن بسمت گفت و گو برای رفع تحریمها فراهم سازد.

حال پزشکیان پیروز شده است اما اگر بدون برنامه و کابینه ای کارآمد کار خویش را آغاز کند باید بداند که بزودی فاصله مردم را از خود خواهد دید و این فاصله شاید دیگر قابل جبران نباشد.
دیپلماسی در یک نگاه
T.me/bestdiplomacy
دیپلماسی pinned «🔵🔴پیام دو مرحله از انتخابات در دور اول انتخابات ملت ایران با کم هزینه ترین اقدام، نارضایتی خویش را از وضعیت موجود کشور اعلام کردند. آنها به #اصلاح_طلبان_قدرت_محور اعلام کردند که ماشین رای همیشگی آنها نیستند که در همه انتخابات ها  در کنار آنها باشند. آنها…»
🤲خدایا شاهد باش ....

غلامرضاعابدینی
نادرکوشا

🇮🇷خدایا شاهد باش مردم با دیدن کوچک‌ترین روزنه امیدی به سوی نور دویدند هرچند که به این مردم چه جفاها که نرفت وچه ستم ها که ندیدند و چه خانواده ها که داغدار نشدند ...

🇮🇷خدایا شاهد باش با تمام دلگیریها از سیاست های اقتصادی چه در سطح داخلی و  خارجی ، باز ما جوانه زدیم و آمدیم و حرفها را بجان خریدیم و سکوت اختیار کردیم و بغض ها فرو خفتیم ما نتوانستیم بانسل های جوان ما که پرسشگر هستند صحبت کنیم، گفتی ها بسیار هستند.ولی هر چه باشد باز ما عاشقیم ما دلبسته ایم، زلف مان را به ایران گره زده ایم  ....

🇮🇷کسانی که هم که به میدان نیامدند و سکوت اختیار کردند آنها هم  به ایران بزرگ و عزیز تعلق دارند، آنها هم عاشق و دلبسته ایران هستند ،آنها هم حق دارند،حرفها دارند باید شنیده شود... هر دو ما در یک جبهه قرار داریم و هر دو گروه به صلح ،آرامش، دمکراسی و عدالت اجتماعی این گمشده تاریخ سیاسی ایران فکر میکنند و ما حق نداریم کسی را به خاطر رفتارش سرزنش کنیم و این خود اولین الفبای دمکراسی و گفتگو میباشد  ....

🇮🇷خدایا نور آرامش و عزت را بر ما ببار که  همگی بی صبرانه منتظر ان هستیم ...
و به تصمیم گیران و تصمیم سازان این مملکت خرد و منطق در گفتگو با جهان و  قدردانی از مردم شریف این سرزمین را بیاموز.....

🇮🇷خدایا مسعود پزشکیان را که از امروز رئیس جمهور همه ملت ایران میباشد را در راه  رسیدن به اهداف و نیات پاکش یاری نما...آمین
۱۶ تیر۱۴۰۳
*دیدگاه آزاد
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴پیروز اصلی این انتخابات ملت ایران بود

هم در دور اول پیامش را با کمترین هزینه به ساختار رساند
هم در #دور_دوم با مشارکت افزایشی نه چندان محسوس، نماینده سبک زندگی طالبان گونه و انسداد پرشدت سیاسی را کنار زدند.

برنده انتخابات اصلاح طلبان منفعت محور نبودند
این ملت ایران بود که به آنها نشان داد که درک بالاتری دارد و می داند در بزنگاه ها چگونه عمل کند.
از این به بعد به ملت ایران بیشتر احترام بگذارید.
@bestdiplomacy
🔵🔴پبروز واقعی این  انتخابات: جنبش مردم تحول خواه و گفتمان "زندگی همچون کشورهای توسعه یافته"

مصطفی مهرآیین

پیروز واقعی این انتخابات مردم تحول خواهی هستند که مبتنی بر آگاهی تاریخی خود که اکنون می توان نام گفتمان "زندگی توسعه یافته" بر آن گذاشت به وضعیت موجود کشور "نه" گفتند.آنان در این مسیر نه نیاز به رهبری داشتند و نه نیاز به ایدئولوگ.رهبر آنان در این مسیر ادراک آنان بود از زشتی نهفته در اتفاقات ۹۶، اتفاقات ۹۸، اتفاقات جنبش زن، زندگی، آزادی، سقوط هواپیمای مسافربری، ریختن ساختمان در آبادان، حمله به مدارس دخترانه و بالاخره زشتی نهفته در فقر اقتصادی و زندگی شرمسارانه.....مردم مبتنی بر همین ادراک نشان دادند که خواهان زندگی عقلانی همچون کشورهای توسعه یافته هستند.آن ها اکنون تبدیل به نیرویی شده اند که برای سیاست شرط می گذارند.تا قبل از این سیاست به مردم میگفت پیامد کارهای من خیر شماست، اما اکنون مردم می گویند شروط ما برای تو امکان ماندن می دهد و اکنون شرط ما یک چیز است: ساختن ایران مدرن و توسعه یافته.حالا سیاست است که باید اینکار را ممکن کند و گرنه مردم بار دیگر این سیاست را بی معنا خواهند ساخت: چه با رای ندادن چه با پیگیری عملی مطالباتشان.این انتخابات پیروزی مردم تحول خواه بود چون سرمایه اجتماعی آن ها را چندین برابر ساخت و با ایجاد پیوند عمیق انسانی میان آن ها از آن ها یک "مردم" ساخت.اکنون نوبت نخبگان این جامعه است که گفتمان مردم را تئوریزه کنند و با روشن ساختن ابعاد مفهومی و نظری آن به قانون شدن آن کمک نمایند: گفتمان "زندگی پیشرفته" مردم باید تبدیل به قانون اساسی این کشور شود.مردم هم باید نسبت به آگاهی تاریخی خود در خصوص نوع زندگی مطلوب مورد نظرشان اندکی بیشتر بیندیشند و خود بکوشند به آن فرم و محتوای روشن ببخشند.زنده باد مردم شریف ایران.

T.me/bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار
روزهای روشن ایران‌گرایی...

رضا کدخدازاده

🔸 برخی از ایراندوستان را می‌بینم ناراحت و نگرانند. البته نگرانی برای هر فرد ایراندوستی، از اموریست که ساحتش «ز گهواره تا گور» است و باید هم باشد! اما امروز -دست‌کم در نیم قرن اخیر- بهترین روزهای جنبش #ایران_خواهی است. ظواهر را خیلی نباید جدی گرفت. عمیق‌تر باید نگریست. به قول مولوی «برون را ننگریم و قال را» بلکه باید «درون را بنگریم و حال را». به این باید اندیشید که جریان‌های داخلی و خارجیِ مخالفِ #ایرانگرایی با وجود چندین دهه در اختیار داشتن تمامی منابع مادی و معنوی ممکن، امروز کمترین «ماهیِ» ممکن را از «مُرداب» بازی‌های سیاسی خود صید می‌کنند.

🔸 پس، این روزها را باید روزهای روشنِ «آستانۀ» #وطن_خواهی دانست. کافیست چند دهه به عقب بازگردیم و از خود این سوال را بپرسیم: آیا یک درصد هم می‌شود احتمال داد که چندی بعد، همزمان، هم فردی با ذاتِ «#امت_گرایی» و هم فردی با ذات «#قومیت_گرایی» شعار انتخاباتی‌شان حول محور «ایران» باشد؟! آن زمان به احتمال بسیار فراوان پاسخ به این سوال منفی بود. اما امروز می‌بینیم که این امر فرخنده رخ داده؛ یکی با شعار «#یک_جهان_فرصت_یک_ایران_جهش» و یکی با شعار «#برای_ایران» در نظام «جمهوری اسلامی» روبروی هم صف کشیدند. این یعنی دست‌کم در ظاهر مجبور بودند که در برابر «نام ایران» قامت خم کنند. گویی این سرنوشتِ محتوم تمام افراد و جریان‌هایی است که به حق یا ناحق می‌خواهند در این مُلکِ گران، سری در سرها داشته باشند.

🔸 ایران و فرهنگ والا و ناب آن، مغولانِ بدوی را نیز سربراه کرد. همان‌ها که با نام‌ تیموچین و قوبلای از بیابان‌ها به ایران سرازیر شدند و دیری نپایید که پس از چند سال غارت و خونخواری و پُشته از کُشته ساختن، در برابر نام و عظمت ایران قامت خم کردند و در نهایت از ایرانیان عصر خود ایرانی‌تر شدند و دست‌آخر خود را نیز انوشیروان نامیدند! پس اگر دشمنان ایرانزمین سال‌هاست که با حداکثر قوا و سلاح‌های لبالب از تیغ‌های «زر و زور و تزویر» در برابر وطن‌خواهی صف‌آرایی کرده‌اند، «نام ایران» به تنهایی برای ایستادگی در برابر آنها کافیست. باری همین است که ایران را نباید یک نام، که واقعیتی نام‌بخش و هویت‌بخش دانست؛ حتی برای آنهایی که «ذاتاً» با ایران مشکل دارند!
#پاینده_ایران
🔵🔴یک پیروزی سرد: پیام‌های سه‌گانه انتخابات

بابک مینا

به نظر من برآیند کلی رفتار انتخاباتی مردم حاوی سه پیام مختلف بود:

اول. مردم به کلیت جمهوری اسلامی نه گفتند. البته این به معنای این نیست که همگی تحریم‌کنندگان خواهان براندازی هستند ولی مسلماً خواهان تحولی اساسی هستند و خرده‌اصلاحات راضی‌شان نمی‌کند.

دوم. نشان دادند چندان پیرو اپوزیسیون نیستند، با وجود دعوت به تحریم گسترده در دور دوم حدود ۱۰ درصد بیشتر رأی دادند. تحریم حرکتی خودانگیخته بود و معنایش پیروی از فراخوان‌های اپوزیسیون نبود. 

سوم. مردم پیروزی‌ ناپلئونی و لرزانی را تقدیم اصلاح‌طلبان کردند. از این طریق نشان دادند امید چندانی به آنها ندارند اما فعلاً ترجیح می‌دهند دولتی کم‌آزارتر سرکار باشد. پیروزی مسعود پزشکیان  پیروزی‌ بی‌شور و سردی است.

به یک معنا می‌توان گفت مردم به همه نه گفتند. هیچ جریان سیاسی‌ای ادعای پیروزی بزرگی نمی‌تواند بکند. مردم به همه نخبگان سیاسی کم یا بیش بی‌اعتماد هستند.
T.me/bestdiplomacy
🔴🔵 «مذاکره، کارِ بزدل‌ها نیست!»

✍️  فرزین زندی/ روزنامه دنیای اقتصاد


تنها سه‌سال زمان نیاز بود برای اینکه دولت در ایران، مجددا به دست میانه‌‌‌رو‌ها سپرده شود. این عبارت را می‌‌‌توان به شکل‌‌‌های گوناگونی تفسیر کرد. برجسته‌‌‌ترین بخش این روند تحولی، اما شاید متعلق به محمدجواد ظریف است؛ دیپلماتی آرام اما آتشین؛ کسی که همیشه در دورترین فاصله از کشمکش‌‌‌های سیاست داخلی می‌‌‌ایستاد، این بار اما معرکه‌‌‌گیر میدان بود. شخصیتی که رئیس‌جمهور منتخب، احتمالا بیش از هرکسی وامدار اوست. اما چه شد کسی که در دوران وزارت خود، چند بار به صورت آشکار و نهان، در پی استعفا بود و در اظهارنظری جنجالی و در گفت‌‌‌وگویی که حال و هوای ظریف، سرشار از کلافگی و نارضایتی می‌‌‌نمود، نقش خود در سیاست خارجی ایران را «صفر درصد» اعلام کرد، به بازیگر اصلی این رقابت بدل شد؟ چه شد که پس از سه‌سال ورق برگشت؟

از آنجا که اصطکاک سیاسی در ایران و در نزد همگان، مشهود و قابل فهم است و به‌خوبی هویداست که مرزبندی‌‌‌های فکری بین گروه‌‌‌های غالب و افرادی مانند ظریف و یارانش که به شکلی کنایه‌‌‌آمیز «حلقه نیویورکی‌‌‌ها» مورد خطاب قرار می‌‌‌گرفتند، پرسش پیشین، مهم‌تر و برجسته‌‌‌تر به چشم می‌‌‌آید. چه شد که ظریف و یارانش که همواره خود را از رقابت‌‌‌های سیاسی در داخل دور نگاه می‌‌‌داشتند و خود را سربازان ایران در امور دیپلماتیک و سیاست بین‌الملل می‌‌‌خواندند، اینچنین پا به میدان گذاشتند؟  در نگاه اول، شاید پاسخ به این پرسش‌‌‌ها چندان دشوار به نظر نرسد؛ اما یافتن جواب دقیق آنها آنقدرها هم ساده نیست. سایه سنگین دونالد ترامپ، احتمالا قوای عاقله بسیاری از کشورها را به تفکر بیشتر واداشته و خواب و خیالات خوش گذشته را از سرشان بیرون کرده است. دسترسی به برخی داده‌‌‌های تعیین‌‌‌کننده و برآوردهای اطلاعاتی، احتمالا بسیاری، از جمله نیروهای ذی‌نفع در داخل را نیز به این نتیجه رسانده است که این بزنگاه مرد «عمل» می‌خواهد نه لزوما مرد «میدان».

از سوی دیگر، موج راست‌‌‌گرایی افراطی که درحال درنوردیدن جهان است، زنگ خطری دیگر را برای ساکنان کل جهان، به‌ویژه خاورمیانه‌‌‌ای‌‌‌های دردآشنا به صدا درآورده است؛ وضعیتی که شوخی‌‌‌بردار نیست و اگر به‌فرض بتوان برخی سازمان‌ها و وزارتخانه‌‌‌های داخلی را با گماردن برخی دوستان و نزدیکان، چندصباحی اداره کرد، اما در سیاست بین‌الملل، وضع به کلی متفاوت است. فهم زبان دنیا، پیچیدگی تحولات ژئوپلیتیکی و حساس‌‌‌شدن صف‌‌‌بندی‌‌‌های جهانی متاثر از جنگ اوکراین و مساله تایوان، همگی به سردرگمی‌‌‌های سیاستمداران و تصمیم‌گیران دامن زده است. کتاب «وندی شرمن» مذاکره‌‌‌کننده ارشد دولت وقت آمریکا، با جزئیات قابل‌‌‌توجهی که در آن ذکر شده، تصویر روشن‌‌‌تری از میزان جدیت و دشواری این مسیر پیچیده، آن هم تنها در یک پروژه سیاسی (پرونده اتمی ایران) به دست می‌دهد؛ کتابی با عنوان جالب‌‌‌توجه و آگاهی‌‌‌بخش «مذاکره، کار بزدل‌‌‌ها نیست!» 

در این میان، برخی دیگر از تحولات پیش‌بینی‌‌‌نشده نیز می‌‌‌تواند وضعیت کشور را دچار تلاطم کند و بر همین مبنا، حضور چهره‌‌‌ها و افرادی که حداقل در سطح تخصصی، قابلیت‌‌‌های خود را اثبات کرده و در شرایط دشوار، توان عبور دادن کشور از پیچ‌‌‌های تند و خطرناک را دارند، شاید نور امیدی باشد برای گذر سلامت از این وضعیت. از همین‌رو، با حاکم‌‌‌شدن نگاه روامدارانه در دولت نوپای مسعود پزشکیان، تلاش برای اقناع جهت تدوین یک راهبرد ملی برای حکمرانی مطلوب، سازنده و منطبق با خواست و نیاز امروز جامعه ایران، می‌‌‌تواند نویدبخش روزهایی روشن برای آینده کشور باشد.


🔴 لینک:

https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4084044


@bestdiplomacy
🔵🔴 گشت‌های ارشاد
و پالتوهایی برای جابه‌جایی نوارهای ویدئو


نیویورک‌ تایمز نوشته بود که در سال‌های اخیر، برخورد‌های اجتماعی کمتر شده و ماموران دیگر ماشین‌هایی را که در آن زن و مرد کنار هم نشسته‌اند، «برای بررسی مدارک ازدواج‌‌شان» متوقف نمی‌کنند و «یورش به منازل شخصی» کمتر از قبل شده است اما گشت‌ها همچنان پابرجاست. اگر صدای موزیک غربی به گوش‌شان بخورد، «در می‌زنند و بر اساس میزان تخلف... مسئله با مقداری رشوه یا دستگیری حل می‌شود.»

کاهش محدودیت‌های اجتماعی، یکی از اصلی‌ترین دلایل رأی جوانان به خاتمی در سال ۱۳۷۶ بود؛ جوانانی که سال‌های انقلاب را به یاد نداشتند و کودکی‌شان در اوج این محدودیت‌ها و برخوردهای بعضا خشن کمیته و سپاه سپری شده بود. آن‌ها انتظار تغییر داشتند و خاتمی وعده‌ی تغییر داده بود. نوشتن از این موضوعات در داخل، ممکن بود دردسرهایی برای نگارنده ایجاد کند و در نبود روایت‌های داخلی، رسانه‌های غربی از این محدودیت‌ها می‌گفتند که گاهی با اغراق همراه می‌شد.

نیویورک تایمز، چند روز پس از پیروزی خاتمی، در مقاله‌ای اصلی‌ترین محدودیت‌ها را برشمرد. در این نوشته، به ممنوعیت روابط دختر و پسر، تماشای ویدئو، تماشای ماهواره، گوش دادن به موزیک‌های غربی، مصرف الکل و ورق‌بازی اشاره شده بود. در مقاله، از قول مادری میان‌سال آمده بود: «بچه‌های من می‌دانند وقتی معلم از آن‌ها می‌پرسد که ما در خانه [شراب] می‌نوشیم، آن‌ها باید بگویند نه. اگر از آن‌ها بپرسند ما ورق‌بازی می‌کنیم یا می‌رقصیم، آن‌ها باید بگویند نه... ولی واقعیت این است که ما [شراب] می‌نوشیم، ورق‌بازی می‌کنیم و می‌رقصیم و بچه‌ها هم این را می‌دانند. پس آن‌ها دروغگو بار می‌آیند، دروغگوهایی که می‌دانند والدینشان هم دروغ می‌گویند و برای زنده ماندن در این کشور باید دروغ گفت. این چیز خیلی بدی است و من می‌خواهم که تغییر کند.»

مسئله‌ی دیگر، تماشای فیلم بود؛ «بعضی شرکت‌ها به طور پنهانی و با پیک موتوری، ویدئو اجاره می‌دهند.» و در ادامه آمده بود که بعضی پیک‌ها، دو پالتو روی هم می‌پوشند که هر کدام تعداد زیادی جیب برای حمل کاست‌های ویدئویی دارد. در نوشته آمده بود که بعضی فیلم‌ها، قبل از فروش در آمریکا به تهران می‌رسند؛ «تقاضا به حدی است که بعضی ایرانی‌ها، در سفر و هنگام رفتن به سینما، با خود دوربین می‌برند و مستقیما از پرده‌ی سینما فیلم‌برداری می‌کنند.» آن‌ها این فیلم‌ها را به طور مخفیانه به کشور وارد می‌کردند. نیویورک تایمز از زن جوانی می‌گفت که ۱۰ سی‌دی را دور کمرش بسته بود تا به ایران بیاورد و خواهرش تعدادی مجله‌ی فشن را در پایین ساکش مخفی کرده بود.

روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، در ایران تابوی بزرگی به حساب می‌آمد؛ «حتی اگر هیچ ارتباط فیزیکی در کار نباشد.» اما این روابط به شکل پنهانی وجود داشت که در صورت کشف، با «پرداخت جریمه، زندان، یا در موارد شدید که رابطه‌ی جنسی اثبات شود، با شلاق زدن» همراه می‌شد.

همچنین اشاره شده بود که حجاب در ایران الزامی است و زنان باید «بدن‌شان را با لباس‌های گشاد و غیرشیک بپوشانند ... اما در سال‌های اخیر تارهای مو شروع به نمایان شدن کردند. بعضی زنان همراه خود رژ لب و لوازم آرایش دارند تا در جایی که خبری از پلیس و نیروهای مذهبی نیست، از آن‌ها استفاده کنند.» (نیویورک تایمز؛ ۲۷ می ۱۹۹۷، مقاله‌ی "Beating the System, With Bribes and the Big Lie")

حالا ۲۷ سال از آن روزها می‌گذرد. جامعه تغییرات زیادی داشته است اما روش‌های حکومت در برخورد با آن‌چه نمی‌پسندد تا چه حد تغییر کرده است؟ از سوی دیگر به نظر می‌رسد این روزها مردم جامعه برای توسعه‌ی آزادی‌های فردی و اجتماعی دست به کار شده‌اند و دولت‌ها نیز نمی‌توانند در شتاب مثبت یا منفی این روندها نقشی اساسی به عهده بگیرند.

این بار با التماس و خواهش و ترفندهای متنوع آرای مردم در مرحله‌ی دوم انتخابات به ۵۰ درصد نزدیک شد اما اگر دولت و نظام نتوانند تغییرات اجتماعی را درک کنند و برای سوالات جدید همچنان پاسخ‌های قدیمی‌شان را تکرار کنند، آینده‌ی روشنی پیش روی دولت نخواهد بود.

اگر رأی کسانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند، رأی اعتراضی باشد، برای حکومت امیدوارکننده‌تر است تا این‌که دلیل رأی ندادن، بی‌تفاوتی، ناامیدی، سرشلوغی و داشتن اولویت‌های دیگر باشد. می‌توان امیدوار بود که معترضان برخی کلیات را قبول داشته باشند اما در جزئیات، اعتراض و انتقاد داشته باشند؛ اما وای به روزی که مردم حکومت را حتی شایسته‌ی اعتراض و انتقاد هم ندانند.


جعفر شیرعلی‌نیا
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴قمار را بُرد!

ماکرون اروپا را زیر و رو کرد!!!

اگزیت پُل دور دوّم انتخابات فرانسه اعلام شد و همراهی جریان میانه‌رو به رهبری ماکرون با چپگرایان نتیجه داد. با برنامه یک هفته‌ای، در حوزه‌های انتخابیه مختلف، این دو جریان به نفع هم کار کردند و در نهایت...

برآوردها حاکی از آن است که جریان چپگرا به 172 تا 200 کرسی، میانه‌روها به 150 تا 175 کرسی و حزب راستگرای افراطی مارین لوپن تنها به 115 تا حدّاکثر 150 کرسی خواهد رسید.

قمار ماکرون موفّقیت‌آمیز بود و با افزایش خیره‌کننده و تاریخی مشارکت مردمی در دور دوّم انتخابات، افراطیان راستگرا شکست خوردند!

@usgelections


T.me/bestdiplomacy
در یک تلقّی ساده، کشورداری دو گونه است:
یا رو‎ ‎به "راه" دارد یا به "بی‌راه"؛ و بی‌راهِ آن، با همه‌ی افت و خیزها سرانجام راه به جایی نمی‌برد.
آنچه از تونس شروع شد و مانند یک زلزله، یا یک بیماریِ واگیردار، به چند سرزمین دیگر سرایت کرد، هم غافلگیر کننده بود، و هم نه دور از انتظار. چه شد که سرزمین‌هایی که آرام و سر به زیر شناخته می‌شدند، یک‌دفعه با یک جرقّه «گُر» گرفتند؟ لابد در درونِ آنها مایه‌ای بود که آنها را آماده‌ی برافروختن می‌کرد.

دنیا لااقل از پنجاه سال پیش به این سو، صحنه‌ی برخورد سه عاملِ متعارض بوده است:
۱. بیداریِ مردمِ کشورهای محروم، از طریق وسایل ارتباط جمعی، چون ماهواره، رادیو، اینترنت و غیره...

۲. افزایشِ خواست‌ها و توقّع‌ها، و رشدِ تعلّقاتِ زندگی در نزد همین مردم.

۳. سوء اداره، غفلت، تفرعن، فساد و خودکامگیِ بعضی از دستگاه‌های حاکمه و بی‌اعتنایی به خواستِ مشروعِ شهروندان.

برخورد این سه عامل موجب نارضایتی شد، مدّتی صبر به کار رفت؛ ولی چون جوابی شنیده نشد، تبدیل به خشم گردید و به عصیان سر برآورد.

                  #راه_و_بی‌راه

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

T.me/bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار
شش نکته دربارۀ انتخابات

رضا کدخدازاده؛ ارومیه ۱۸ تیر ۱۴۰۳

1⃣ در بین دوستان و آشنایانم، شریف‌ترین و درجه‌یک‌ترین کسانی هستند که رای ندادند؛ برایم شریف و درجه یک می‌مانند. در بین دوستان و آشنایانم، شریف‌ترین و درجه‌یک‌ترین کسانی هستند که به #پزشکیان رای دادند. برایم شریف و درجه یک می‌مانند. در بین دوستان و آشنایانم، شریف‌ترین و درجه‌یک‌ترین کسانی هستند که به #جلیلی رای دادند. برایم شریف و درجه یک می‌مانند.

2⃣ شادباش می‌گویم؛ اول به یک «چیز» که پیروز انتخابات شد و بعد به رای‌دهندگان به پزشکیان! 😉 چون این پزشکیان نبود که پیروز شد، بلکه «چیزی» پیروز شد تحت عنوان «ترس از جلیلی»! ☺️ این را من نمی‌گویم، بلکه رحمت‌الله بیگدلی -از مشاوران و نزدیک‌ترین افراد به پزشکیان- به آن اذعان کرده است. البته کلیتش را مزاح کردم و به همۀ آنهایی که به هر دلیلی -به جز منافع مادّی و قومیت- به پزشکیان رای دادند صمیمانه شادباش می‌گویم و یک پرچم ایران عزیز را در میان یک شاخه گُل رُز سرخ و یک قلب پر از مهر تقدیم‌شان می‌کنم: ❤️🇮🇷⚘️

3⃣ در بین دوستان و آشنایانم کسانی که قومیتی رای داده باشند، به عدد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. همین انگشت‌شمار هم برایم محترمند؛ چون رویکرد آنها علّت نیست؛ معلول است و هر ایرانیِ ایراندوستی، در این روزگار پر فتنه، خیلی نباید با معلول کار داشته باشد. البته حسابِ برخی مبلّغان خاصّ پزشکیان به ویژه جریان خبیث «اصلاح‌طلبان صندوقی» امری علی‌حده است که حالا حالاها با آنها کار خواهیم داشت!

4⃣ من در روزهای انتخابات دوست داشتم در پایان، نمایش وحدت و همدلی و همراهی #ملت_ایران در قالب یک «کنش حدّاکثری» نشان داده شود. چون معتقدم کنش یکسانِ «اکثریت» ملّت، پیام بسیار اثرگذارتری را از هر کنش دیگری می‌تواند در پی داشته باشد. پیامی که هم «خیر» آحاد ملّت در آن است و هم خیر کشور. خوشبختانه علی‌رغم تمامی‌ «صحنه‌آرایی»های خطرناکی که شاهدش بودیم، تا حدود زیادی در نهایت همین هم شد.

5⃣ من در ایام انتخابات بیشتر در نقد پزشکیان نوشتم؛ چرا؟ چون طرف‌های مقابل نیاز به نقد من و امثال من نداشتند! اما پزشکیان را با آن همه سوابق آشکارا تیره و تار -چه در زمینۀ سیاست و مدیریت و چه در زمینۀ اقدامات و اظهارات ضدّ وحدت ملّی- عده‌ای «کاسب انتخابات» به ویژه جریان خبیثِ #اصلاح_طلبان_صندوقی، می‌خواستند رنگ کنند و جای قناری به مردم تحویل دهند! این بود که خیلی تند و تیز در برابر این جریان ایستادم. البته که به خاطر برخی محدودیت‌ها خیلی چیزها را واضح نمی‌شد گفت و انگشت‌شماری از دوستانم به اشتباه می‌افتادند و فکر می‌کردند برای تبلیغِ جلیلی است! از ارادتم به آنها هم کاسته نخواهد شد.

6⃣ #ایران_تو_بمان_غایت_مقصود_همین_است ... #پاینده_ایران ...
🔵🔴تنفس مصنوعیِ حاکمیت به کالبد رو به احتضارِ اصلاح‌طلبان و توهمِ زنده‌بودن، مر ایشان را

✍️غلامرضا علیزاده

جایی، گویا از زبان خبرنگارِ خانم وابسته به اصلاح‌طلبانِ حکومتی شنیده‌ام که آذری منصوری رئیس جبهه اصلاحات را زن رئیس‌جمهور‌ساز خوانده بودش!

این تعریف‌ها و تمجیدها به قد و قواره‌ی آذر منصوری نمیاید! پیش‌تر نیز گفته بودم، رئیس‌جمهوریِ پزشکیان، برآیند آخرین کورسوی امید نسلی بود که همه‌چیزشان را باخته‌اند و در دریای قلزم نااُمیدی دست و پا می‌زنند. اگر قرار بود فردی را در برکشیدنِ پزشکیان به لحاظ وجاهت موثر بدانیم، این شولا بر تن ظریف و همتای اصفهانیِ او طیب‌نیا و استاد افق‌گشای دل‌نازک‌ شهرشان برازنده‌تر بود، اگرچه در متقاعد‌کردنِ همشهریانشان چندان موفق عمل نکردند.

القصه، پس از پایان دور نخست انتخابات، گفته بودم که رای واقعیِ پزشکیان همانی بود که در دور اول کسب کرد یعنی ۱۶.۶٪ از کل حائزین شرایط. آنچه که در دور دوم اضافه شد نه حاصل تلاش این و آن و نه به سبب باورداشت وجدانِ عمومی، بل‌که از سر نهایت استیصال بود. بدین معنا که مردم نه تنها نگران ادامه تحریم‌ها و معاش و معیشت‌شان شده بودند؛ بل‌که دیدند همین اندک آزادی اجتماعی و تنفس راحت‌شان در حال از دست‌رفتن است. از این‌رو با رای به پزشکیان کمی به خود و نیز حاکمیت مجال دادند، تا شاید ببینند آن افق‌گشاییِ مورد نظر انجام می‌گیرد یا روزنه‌ای گشوده می‌شود یا نه، در سررسیدهای روزهای سال می‌گردند تا ببینند "یوم‌الله" کدام روز است!!

آنچه که از کُل ماوقع مستفاد می‌شود اینست که حاکمیت به نقطه‌ی بزنگاهی رسیده که ادامه این وضعیت، حیات سیاسی‌اش را دستخوش تغییراتی بزرگ خواهد کرد، حتا دولت سیزدهم نیز به این درک از شرایط موجود رسیده بود که به رغم شعارهای پرطمطراقِ استفاده از ظرفیت‌های داخلی، بدون رفع تحریم‌ها قادر به برداشتن قدمی نبوده و حتا نمی‌تواند پول‌های بلوکه‌شده‌ی ناشی از فروشِ انرژی به عراق را پس بگیرد و به یکی از هزاران زخم دوا‌ نشده‌اش بزند!

بنابر این می‌توان چنین گفت که چرخش قدرت (تغییر کارگزار) به مسعود پزشکیان، حاصل یک توافق در سطوح بالای حاکمیتی‌ است. اما به تعبیر قیصر امین‌پور؛ «ناگهان چقدر زود، دیر می‌شود!» و مشخص گردید حتا با چراغ‌ سبز تاکتیکی نمی‌توان انبوه خلایق را راضی کرد تا روی از قبله‌ای که بدان عادت کرده‌اند، بردارند و از آن اِعراض کنند!

همان‌طور که سال‌ها پیش گفته‌ام، عنصر زمان در تصمیم‌گیری‌ها مهم و اساسی است. بدین مفهوم که تصمیمی که می‌بایست ده سالِ پیش گرفته می‌شد، لزوماً همانی نیست که امروز باید گرفته شود. اکنون این ابرها که از برهوتِ ما می‌گذرنند، سِتروَنند و پارامترها در گذر زمان و بر حسب شرایط سیاسی و فزونیِ آگاهی‌های اجتماعی در حال تغییرند./تحلیل و رصد

T.me/bestdiplomacy
🔴 آیا پیروزی پزشکیان ربطی به "قومیت" دارد؟

تصویر بالا نقشۀ پهنه‌بندی مشارکت سیاسی در ایران است که توسط سعیده امینی بر اساس آمار مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ٧ تا ١١ ترسیم شده است. بر اساس این تحقیق در استانهای بنفش پررنگ و کمرنگ، نامزد اصلاح‌طلب رأی بیشتری داشته‌اند و در استان‌های قرمز پررنگ و کمرنگ نامزد اصولگرا

اما اعدادی که داخل نقشه ملاحظه می‌کنید درصد رأی پزشکیان در دور دوم انتخابات است. همانطور که می‌بینید با گذشت سالها از مطالعۀ خانم امینی، استانهای اصلاح‌طلب (به غیر کرمان و هرمزگان) همچنان طرفدار نامزد اصلاح‌طلب هستند. اما استانهای زنجان، قزوین، چهارمحال و بختیاری، لرستان، مازندران و ایلام از قلمرو نفوذ اصولگراها خارج شده و به نامزد اصلاح‌طلب گرایش پیدا کرده‌اند.

لذا در یک جمع‌بندی نهایی نمیتوان پیروزی پزشکیان را به "ویژگیهای قومی" ایشان نسبت داد.

در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، فارس، تهران، البرز، مازندران، گیلان، کردستان، کرمانشاه، قزوین، ایلام، سیستان و بلوچستان و چهار محال و بختیاری، پزشکیان نفر نخست است و در استان یزد هم فاصلۀ جلیلی و پزشکیان خیلی کم است.


@IranDel_Channel

💢
2024/09/23 23:23:42
Back to Top
HTML Embed Code: