Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 جمعه‌های بی تو

🎙 حاج محمد علی قاسمی

@ashkvareh
▪️ #شهادت_امام_کاظم عليه السّلام

بیهوده قفس را مگشایید پری نیست
جز مُشتِ پری گوشه‌ی زندان اثری نیست

در دل اثر از شادی و امّید مجویید
از شاخه‌ی بشکسته امید ثمری نیست

گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم
امّا به سیه‌چال، صبا را گذری نیست

گیرم که صبا را گذر افتاد، چه گویم؟
دیگر ز من و دردِ دل من خبری نیست

امّید رهایی چو از این بند محال است
ناچار بجز مرگ، نجاتِ دگری نیست

ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی
در سینه دگر جز نفس مختصری نیست

تا بال و پری بود قفس را نگشودند
امروز گشودند قفس را که پری نیست.

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#جعل_تحریف #نفی_غلو

خداوند متعال بشکند دهان دروغ‌گویان را که دیگر روی منبر براحتی به اهل بیت علیهم السّلام دروغ نبندند

🔥 دستِ شیطان را از پشت بسته‌اند!

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ ذَكَرَ الْغُلَاةَ، فَقَالَ: إِنَّ فِيهِمْ مَنْ يَكْذِبُ حَتَّى أَنَّ الشَّيْطَانَ لَيَحْتَاجُ‏ إِلَى كَذِبِهِ‏.

✍🏻 امام صادق علیه السلام غُلات را یاد کردند و فرمودند: در میان آنان کسانی هستند آن‌قدر دروغ می‌گویند که شیطان به دروغگویی آنان محتاج است! (رجال الكشی؛ ناشر: دانشگاه مشهد، ص ٢٠٧)

و با همین مضمون: قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ هَذَا الْأَمْرَ لَیَکْذِبُ حَتَّی إِنَّ الشَّیْطَانَ لَیَحْتَاجُ إِلَی کَذِبِهِ. (الکافی، ط_الاسلامیه، ٨/٢٥٤)

@tazvir3
#زیارت_نیمه_شعبان

💥 فضیلت عجیب زیارت امام حسین علیه السّلام در نیمهٔ شعبان

[کامل الزیارات:] حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) يَا يُونُسُ لَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ يَغْفِرُ اللَّهُ لِكُلِّ مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ (عليه السلام) مِنَ الْمُوءْمِنِينَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ قِيلَ لَهُمُ اسْتَقْبِلُوا الْعَمَلَ قَالَ قُلْتُ هَذَا كُلُّهُ لِمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ (عليه السلام) فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ يَا يُونُسُ لَوْ أَخْبَرْتُ النَّاسَ بِمَا فِيهَا لِمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ (عليه السلام) لَقَامَتْ ذُكُورُ الرِّجَالِ عَلَى الْخُشُبِ.

[إقبال الأعمال] بِإِسْنَادِنَا إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ بِإِسْنَادِهِ إِلَی یُونُسَ بْنُ یَعْقُوبَ: مِثْلَهُ

✍🏻 يونس بن يعقوب گوید: حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: اى يونس، در شب نيمه شعبان خداوند متعال گناهان گذشته و آينده هر مؤمنى كه قبر حضرت امام حسين عليه السّلام را در آن شب زيارت كند مى آمرزد و به ايشان گفته مى شود: شروع به انجام عمل كنيد. (یعنی همه گناهانتان بخشیده شد) یونس گوید: محضر مباركش عرض كردم: اين همه عنايت و لطف براى كسى است كه امام حسين عليه السّلام را در نيمه شعبان زيارت كند؟ حضرت فرمودند: اى يونس، اگر مردم را خبر دهم به فضيلتى كه در زيارت اين شب است، قطعاً مردان بر چوب سوار شده و خود را به سر قبر مطهّرش میرسانند.

علّامه مجلسی ذیل این روایت می‌نویسد:

سیّد بن طاووس رحمه الله بعد از نقل این روایت گوید: شاید معنی «لَقامت ذکور الرجال علی الخشب» آن باشد که از فرط عظمت آنچه در فضل زیارت حسین علیه السّلام در نیمه شعبان روایت می‌کنند، مردان بر روی چوب‌ها به دار کشیده می‌شدند. چرا که فضل عظیم خداوند و نعمتی بزرگ که در قیامت عطا می‌کند عقل‌های ضعیف نمی‌توانند آن را باور کنند [و انکار می‌کنند و روایت‌کنندگان را متّهم به غلو و دروغگویی می‌نمایند.]
 لذا بنا بر آنچه سیّد گفت، اضافه ذکور به رجال، برای مبالغه در توصیف رجولیّت و شدّت مورد نیاز آن و مبادرت بر امور خیر و سستی نکردن در آن است. و گفته شده که مقصود، مبالغه در اهتمام دادن به امر زیارت است که در هنگام نبود مرکب، بر چوب و تنه درختان سوار می‌شدند. و وجوه دیگر نیز بیان شده که وجه بهتر همان است که سیّد رحمه الله بیان کرد.

📚 بحارالانوار، ج ٩٨ ص ٩۴

@ashkvareh
Audio
#شاعران‌اهل‌بیت‌عصمت

🎙جايگاه سیّد حمیری (رضوان الله عليه) و اشعار او

@ashkvareh
به درخواست عزیزان مدت کوتاهی به دروغ‌های کذّاب پایتخت، عباس صراف می‌پردازیم.

#صراف


@Bandani1
🍃 به عیادت امام رضا عليه السّلام رفت، ایشان هم به عیادتش رفتند _ تبرّک جستن به محلّ جلوس امام رضا علیه السّلام

🔻شیخ کَشی رحمه الله، به سندش از سليمان بن جعفر نقل کرده: علی بن عبید الله بن حسین بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السّلام به من گفت: خیلی میل دارم خدمت حضرت رضا علیه السّلام برسم و سلام عرض کنم. گفتم: چرا نمی روی؟ گفت: شُکوه و هیبتش مانع است.
اتفاقا حضرت رضا علیه السّلام مختصر کسالتی پیدا کرد و مردم به عیادتش رفتند. من علی بن عبیدالله را دیدم و به او گفتم: آن موقعی که انتظار داشتی رسید! حضرت بیمار است و مردم به دیدنش می‌روند. اگر مایلی خدمتش برسی، امروز برو. او برای عیادت به منزل آن حضرت رفت. همین که حضرت او را دید، خیلی محبّت کرد و بسیار به او احترام گذاشت و مقامش را گرامی داشت. علی بن عبيدالله از لطف امام خیلی خوشحال شد. بعد از مدتی علی بن عبیدالله بیمار شد. امام رضا علیه السّلام به دیدن او رفت، من نیز در خدمتش بودم. حضرت آن قدر نشست تا همه مردم رفتند.

«فَلَمَّا خَرَجْنَا أَخْبَرَتْنِی مَوْلَاةٌ لَنَا أَنَّ أُمَّ سَلَمَةَ امْرَأَةَ عَلِیِّ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ کَانَتْ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ تَنْظُرُ إِلَیْهِ فَلَمَّا خَرَجَ خَرَجَتْ وَ انْکَبَّتْ عَلَی الْمَوْضِعِ الَّذِی کَانَ أَبُو الْحَسَنِ فِیهِ جَالِساً تُقَبِّلُهُ وَ تَتَمَسَّحُ بِهِ.»

وقتی خارج شدیم کنیز من گفت: همسر علی بن عبیدالله،‌ امّ سلمة پشت پرده بود و متوجّه حضرت رضا علیه السّلام شد. همین که آن جناب خارج شد، خودش را انداخت روی محلّ جلوس امام و آنجا را می‌بوسید و تبرّک می‌جست. سلیمان می‌گوید: وقتی علی بن عبیدالله را دیدم و کار همسرش‌امّ سلمة را برایم نقل کرد، من نیز به امام رضا علیه السّلام جریان را عرض کردم؛ فرمودند: ای سلیمان! علی بن عبيدالله و همسرش و فرزندش اهل بهشت هستند. وقتی خداوند متعال اولاد فاطمه و علی علیهما السّلام را عارف به مقام امامت و ولایت کند، مثل سایر مردم نیستند. (یعنی در این صورت، مقامشان از ديگران بالاتر است.) *

📓 رجال الكشي، ص ۵٩٣

* سادات به دلیل نَسب و حسب خود که موقعیّت اجتماعی ویژه‌ای محسوب می‌شد، می‌توانستند ادّعای امامت کنند، (کما اینکه برخی‌شان مدّعی شدند.) در این صورت هم ایجاد انحراف می‌کردند و هم سبب اذیّت و آزار امام می‌شدند. لذا ساداتِ مطیع اهل بیت علیهم السّلام چون از موقعیّت اجتماعی خود سوءاستفاده نمی‌کردند و در مقابل امام تواضع و فروتنی و اطاعت داشتند، قدر و منزلت‌شان بیش از پیش می‌شد. هم از جهت نَسب بهره می‌بردند و هم از جهت ولایت‌مداری؛ بعنوان نمونه، جناب علي بن جعفر و عبدالعظیم حسنی رضوان الله عليهما، که هر دو از افراد جليل‌القدری بودند که اگر مدّعی نیز می‌شدند پیروان بسیاری می‌یافتند، ولی مطیع محض امام عصر خود بودند و از این جهت‌ به جایگاه ویژه‌ای دست یافتند.

✴️ محمد بن حسن بن عمّار می‌گوید: روزی امام جواد علیه السّلام به مسجد رسول اکرم صلی الله علیه و آله  وارد شد. علی بن جعفر  به سرعت ایستاد و بدون کفش و عبا نزد ایشان شتافت و دستش را بوسید و احترامش کرد. امام به او فرمودند:‌ ای عمو! بنشین، خدایت رحمت کند. او گفت: آقای من، چگونه بنشینم و شما ایستاده باشی؟ چون علی بن جعفر به جایگاه خود برگشت، اصحابش او را سرزنش کرده گفتند: شما عموی پدر او هستید، با او که سنّی ندارد این‌گونه رفتار می‌کنید؟! او دست به ریش خود گرفت و گفت: خاموش باشید! اگر خداوند متعال صاحب این ریش سفید را سزاوار امامت ندانسته و این کودک را شایسته دانسته و به او چنین مقامی داده، من فضیلت او را انکار کنم⁉️ از سخن شما به خداوند پناه می‌برم. من بنده او هستم. (الکافی ج ١ ص ٣٢٢)

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آداب_مداحی

این مطلبی که این شیخ (#شجاعی) نقل می‌کند، اهانت به حضرت رباب سلام الله عليها و دروغ بستن به امام سجّاد علیه السّلام می‌باشد، و معلوم نیست در کدام کتاب نامعتبری بنام مقتل یافته‌! روی هم رفته در منابع معتبر، شاید یک یا دو صفحه از حضرت رباب سلام الله علیها مطلب یافت شود. علّت این مسئله را در مطلبی مستقل خواهم آورد ان شاء الله.

در مطالب بعد، دروغ‌های شاخ‌دار ایشان را به تماشا بنشینید.

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آداب_مداحی

⚠️ شیخ مفید رحمه الله کجا چنین مطلبی از امام عصر عجّل الله فرجه نقل نموده؟!

▪️این کذّاب بی‌شرم (#شجاعی) روی تمام هم‌مسلکان خود را سیاه‌تر نموده، و نمی‌دانم چرا به چنین افراد معلوم‌الحالی اجازه فعالیّت داده می‌شود!!!!

جالب اینکه مطالب سست و کذب و خواب و حکایت و داستان (که اسمش را منبر گذاشته) را با ساز و نوا بزَک می‌کند تا شاید عوام را بفریبد و احساساتشان تحریک شود و بگویند عجب مطلبی گفت!

ادامه دارد ...

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آداب_مداحی

🛑 نمی‌دانم آقا رحیم ارباب چنین مطلبی را گفته، یا شیخ کذّاب (#شجاعی) باز هم دروغ می‌گوید

امّا به این فکر نکرده که نام زنان و دختران اهل بیت علیهم السّلام به گوش نواصب هم خورده، خب چه فضلی دارد؟! مگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها نام ایشان را نشنیده یا بلد نبود؟! مگر قتله امام حسین علیه السّلام کنار زنان و دختران امام تمام مسیر اسارت را طیّ نکردند و گاهی آنان را مخاطب می‌ساختند؟! مگر نام زینب سلام الله علیها در مجلس ابن زیاد و یزید لعنهماالله به گو‌ش دشمنان نرسید؟!

👈🏻 انصافا این مطالب سست و بی‌ سر و ته چیست؟! آقا اگر مطلب نداری بگویی از منبر بیا پایین برو چای بریز برای مستمعين، چرا با آبروی منبر و مجالس اهل بیت علیهم السّلام بازی می‌کنی؟! دست از سر امام حسین علیه السّلام و مجالسش بردارید، امثال شما احساس وظیفه نکنید خیلی سودش بیشتر است، اتّفاقا وظیفه شماها سکوت و آموزش دیدن است.

ادامه دارد...

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آداب_مداحی

🎥 از یک عالِم یا فقیه سؤال‌ کنید: آیا بکار بردن این عبارت برای غیر خداوند متعال جایز است؟!

متأسفانه نَوَد و پنج درصد مدّاحان چنان با تعالیم و معارف اعتقادی بیگانه‌اند که انسان را متحیّر می‌نماید! در واقع مدّاحان امروزی، بیشتر به خواننده شبیه هستند تا مدّاح! فقط در پی لحن و نوا و قافیه‌سازی هستند.

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اصحاب‌الحسین_علیه‌السلام

🚫 اهانت به اصحاب امام حسین علیه السّلام با سخنان بی سر و ته

کدام تاريخ و روایتی چنین مطالبی گفته؟ اصحاب امام حسین علیه السّلام از عبّاد و زهّاد بودند، کدام یک عاشق ساز و آواز بوده؟! مگر ابن سعد ملعون کاروان امام را تعقیب میکرده که اینچنین دقیق و حساب شده، چنین کاری انجام دهد؟! این ملعون تازه سوّم محرّم به کربلا رسید.

⚫️ این مزخرفات را از قوطی کدام عطّار مجهول بیرون می‌آوری آقای #شجاعی؟ جالب اینکه این مطلب را هم مانند برخی دیگر، به شیخ مفید رحمه الله نسبت می‌دهد که در إرشاد گفته!!! (در پست اینستاگرام)

نمی‌دانم چرا اینها را جمع نمی‌کنند؟! کدام حوزه علمیه اینها را گردن می‌گیرد؟!

یکبار می‌گویند اصحاب امام حسین علیه السّلام لات و داش‌مشتی بودند، یکبار می‌گویند عاشق ساز و آواز و اسب بودند!!!

🤲🏻 اللهم إنا نشکو الیک ...

@ashkvareh
▪️گریه میکنم بر تنگی و تاریکی قبرم

🔻 إلهی وانْقُلْنِي إِلَى دَرَجَةِ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ وَ أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِي فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسْوِيفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِي وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْآيِسِينَ مِنْ خَيْرِي [حَيَاتِي‏] فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَأَ حَالا مِنِّي إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَى مِثْلِ حَالِي إِلَى قَبْرِي [قَبْرٍ] لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِي وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِي وَ مَا لِي لا أَبْكِي وَ لا أَدْرِي إِلَى مَا يَكُونُ مَصِيرِي وَ أَرَى نَفْسِي تُخَادِعُنِي وَ أَيَّامِي تُخَاتِلُنِي وَ قَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ [فَوْقَ‏] رَأْسِي أَجْنِحَةُ الْمَوْت فَمَا لِي لا أَبْكِي، أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي، أَبْكِی لِظُلْمَةِ قَبْرِي، أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِخُرُوجِي مِنْ قَبْرِي عُرْيَانا ذَلِيلا حَامِلا ثِقْلِي عَلَى ظَهْرِي.

✍🏻 خدایا مرا به مقام توبه به پيشگاهت برسان و با گريه بر خويشتن مرا يارى ده. من عمرم را به امروز و فردا كردن و آرزوهاى باطل نابود ساختم و اينك به جايگاه نااميدان از خير و صلاح فرود آمده‏ ام. پس بد حال‏تر از من كيست اگر من با چنين حالى به قبرم‏ وارد شوم؟ قبرى كه آن را براى خواب آماده نساخته‏ ام و براى آرميدن به كار نيك فرش ننموده‏ ام. پس مرا چه شده كه گريه نكنم! حال‏ آنكه نمی‌دانم عاقبت من چگونه خواهد بود! من نفْسم را مى‏‌نگرم كه با من نيرنگ می‌کند و روزگار را مشاهده مى‏‌كنم كه مرا مى‌‏فريبد و حال آنكه بالهاى‏ مرگ بالاى سرم به حركت درآمده. پس مرا چه شده كه گريه نكنم! گريه مى‏‌كنم براى بيرون رفتن جان از بدنم. گريه مى‏‌كنم براى تاريكى قبرم. گريه مى‌كنم براى‏ تنگى لحدم. گريه مى‌‏كنم براى پرسش دو فرشته قبر، منكر و نكير از من. گريه مى‏‌كنم براى درآمدنم از قبر عريان و خوار، در حالى‏‌كه بار سنگينى را بر دوش مى‏‌كشم!

📓فرازی از دعای روح بخش ابوحمزه ثمالی

@ashkvareh
▪️به حقّ غریب کربلا، بر غربتم رحم کن در قبر و قیامت

ارْحَمْ في هذِهِ الدُّنْيا غُرْبَتي وَ عِنْدَ الْمَوْتِ كُرْبَتي وَفِي الْقَبْرِ وَحْدَتي وَ فِي اللَّحْدِ وَحْشَتي وَ اِذا نُشِرْتُ لِلْحِسابِ بَينَ يدَيكَ ذُلَّ مَوْقِفي.

✍🏻 خدایا رحم كن در اين دنيا به غربتم، و هنگام مرگ به غم و اندوهم، و در قبر به تنهايی‌ام، و در لحد به وحشت و بی‌كسی‌ام، و هنگامى كه در برابرت به پای حسابم آورند، به خواری‌ و ذلّتم رحم نما.

📓 فرازی از دعای روح بخش ابوحمزه ثمالی

@ashkvareh
🍂 آن لحظه که روی سنگ غسّال‌خانه افتاده‌ام

🔻... إِلهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلى مِنْكَ بِالعَفْوِ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أَعْدَلُ مِنْكَ فِي الحُكْمِ. إرْحَمْ فِي هذِهِ الدُّنْيا غُرْبَتِي وَ عِنْدَ المَوْتِ كُرْبَتِي وَ فِي القَبْرِ وَحْدَتِي وَ فِي اللَّحْدِ وَحْشَتِي وَ إِذا نُشِرْتُ لِلْحِسابِ بَيْنَ يَدَيْكَ ذُلَّ مَوْقِفِي، وَاغْفِرْ لِي ما خَفِيَ عَلى الادَمِيِّينَ مِنْ عَمَلِي وَ أَدِمْ لِي ما بِهِ سَتَرْتَنِي وَ ارْحَمْنِي صَرِيعاً عَلى الفِراشِ تُقَلِّبُنِي أَيْدِي أَحِبَّتِي، وَ تَفضَّلْ عَلَيَّ مَمْدُوداً عَلى المُغْتَسَلِ يُقَلِّبُنِي صالِحُ جِيرَتِي، وَ تَحَنَّنْ عَلَيَّ مَحْمُولاً قَدْ تَناوَلَ الأقْرِباءُ أَطْرافَ جَنازَتِي، وَجُدْ عَلَيَّ مَنْقُولاً قَدْ نَزَلْتُ بِكَ وَحِيداً فِي حُفْرَتِي، وَ ارْحَمْ فِي ذلِكَ البَيْتِ الجَدِيدِ غُرْبَتِي حَتَّىْ لا أَسْتَأْنِسَ بِغَيْرِكَ ...

✍🏻 خدایا اگر از من گذشت فرمایی، پس سزاوارتر از وجود تو به گذشت کیست؟ و اگر عذاب نمایی پس عادل‌تر از تو در داوری کیست؟ در این دنیا به غربت من، و زمان مرگ به سختیِ جان دادنم، و در قبر به تنهایی‌ام، و در لحد به ترسم رحم کن، و زمانی که برای حساب در برابرت برانگیخته شدم، به خواریِ جایگاه رحم کن، و آنچه از کردارم بر انسان‌ها پوشیده مانده بیامرز و بپوشان؛ آنچه را که مرا به آن پوشاندی تداوم بخش، و بمن در حال افتادن در بستر مرگ که دست‌های دوستانم مرا این طرف و آن طرف کند رحم کن، و به من محبت فرما در آن حال که روی تخت غسّال‌خانه افتاده‌ام و همسایگان شایسته مرا به این سو و آن سو برمی‌گردانند، و به من رحم کن در وقت حمل شدنم که بستگانم گوشه‌های جنازه‌ام را به دوش برداشته‌اند، و در حالت حمل شدنم که تنها در قبرم وارد پیشگاه تو شده‌ام به من نیکی و بخشش کن، و در این خانه جدید بر غربتم رحمت آور تا آن‌که به غیر تو انس نگیرم...

📜 مناجات ابوحمزه ثمالی

@ashkvareh
#حزن #اشک

⚫️ گزارشی جالب توجّه از مجالس عزاداریِ روزانه، هفتگی و ماهانه، برای امام حسین علیه السّلام در مدينه

💢 إبن حمدون (متوفي ۵۶٢) می‌نویسد:

«لمّا قتل الحسين بن عليّ (عليهما السلام) كان النّوح عليه بالمدينة في كلّ بيت سنة كاملة، ثم نيح عليه في السنة الثانية في كلّ جمعة، ثم نيح عليه في الثالثة في كلّ شهر. وكان مروان بن الحكم والمسور بن مخرمة يدخلان إليهم مقنّعين فيبكيان أشدّ بكاء حتى ينقضي النّوح.»

✍🏻 وقتی امام حسین علیه السّلام به شهادت رسید، تا یک سال هر روز در تمام خانه‌های مدينه عزاداری می‌شد. سال دوّم در هر جمعه، و سال سوّم در هر ماه مجالس عزاداری برپا بود. مروان (لعنه الله) و مِسوَر بن مخرمه، با صورت پوشیده بین آنان رفته و به شدّت گریه میکردند.

📘 التذکرة الحمدونیة، ج ٩ ص ١۴٩

@ashkvareh
2024/09/30 01:35:36
Back to Top
HTML Embed Code: