#اشک #حزن
📸 حالات امام کاظم علیه السلام با ورود به ماه محرّم
مرتبط با ورود به ماه محرّم اینجا را مشاهده نمایید.
@ashkvareh
📸 حالات امام کاظم علیه السلام با ورود به ماه محرّم
مرتبط با ورود به ماه محرّم اینجا را مشاهده نمایید.
@ashkvareh
⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫
📢 آیا چنین شخصی از يزيد لعنه الله بدتر است⁉️ متأسفانه برخی افراد ناآشنا به مباحث دینی، همیشه با اظهارنظر و تحلیلهای بیجا و سست، مردم را به إشتباه انداخته و جریان سازی میکنند. چند روزی است که مطلب ذیل در حال إنتشار است. از منبری معروفی که مطالب نامعتبرش…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌ چه شمرِ خوبی!
بنگرید که شخصیت یک ملعون زنازاده نجس را چگونه تقلیل میدهند به موارد دیگر !!! شمر لعنه الله امام خود را يزيد ملعون میدانست و خود را به دلیل اطاعتِ او شریف میپنداشت. ( لسان المیزان، ج ٣ ص ۵٠۴) به دروغ بر إرتداد جناب حجر بن عدي شهادت داد. ( طبری، ج ۵ ص ٢۶٩ ) از طرف ابن زیاد لعنهما الله مأمور به مبارزه با جناب مسلم علیه السلام شد و ایشان را فتنهگر خواند. ( طبری، ج ۴ ص ٢٧6 _ الکامل في التاريخ، ج ٣ ص ١۴٢ ) و در نهايت امام حسین علیه السلام را به شهادت رساند و در غارت خیام و إسارت اهل بیت آن حضرت نقش به سزایی داشت.
👈🏻 اینها مهم نیست؟! إعتقاد و مذهب و نطفه شمر، در شخصیت او اثر نداشت؟! زیرآب زدن، قبیلهگرایی و شکم پرستی او را شمر کرد؟ فقط مسائل جوارحی و ظاهری بود؟! اصلا به اهمیّتِ اعتقاد و مذهب قائلید؟! نقش اعتقادات کجاست؟! بنده گمان ندارم این تحليلها اتّفاقی باشد.
🔥 الّلهمّ العن قتلة الحسین علیه السلام
@ashkvareh
بنگرید که شخصیت یک ملعون زنازاده نجس را چگونه تقلیل میدهند به موارد دیگر !!! شمر لعنه الله امام خود را يزيد ملعون میدانست و خود را به دلیل اطاعتِ او شریف میپنداشت. ( لسان المیزان، ج ٣ ص ۵٠۴) به دروغ بر إرتداد جناب حجر بن عدي شهادت داد. ( طبری، ج ۵ ص ٢۶٩ ) از طرف ابن زیاد لعنهما الله مأمور به مبارزه با جناب مسلم علیه السلام شد و ایشان را فتنهگر خواند. ( طبری، ج ۴ ص ٢٧6 _ الکامل في التاريخ، ج ٣ ص ١۴٢ ) و در نهايت امام حسین علیه السلام را به شهادت رساند و در غارت خیام و إسارت اهل بیت آن حضرت نقش به سزایی داشت.
👈🏻 اینها مهم نیست؟! إعتقاد و مذهب و نطفه شمر، در شخصیت او اثر نداشت؟! زیرآب زدن، قبیلهگرایی و شکم پرستی او را شمر کرد؟ فقط مسائل جوارحی و ظاهری بود؟! اصلا به اهمیّتِ اعتقاد و مذهب قائلید؟! نقش اعتقادات کجاست؟! بنده گمان ندارم این تحليلها اتّفاقی باشد.
🔥 الّلهمّ العن قتلة الحسین علیه السلام
@ashkvareh
⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫
🔹 روزهٔ عاشورا، قبل از روزهٔ ماه مبارک رمضان ✍🏻 مجلسی اول رحمه الله: به اسانيد صحيحه و كالصحيحه منقول است از زراره و محمد بن مسلم كه گفتند سؤال كرديم از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه عليه از روزهٔ عاشورا، حضرت فرمودند كه پيش از روزه ماه رمضان روزه عاشورا…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عاشورا_در_عامه
🎥 ترویج روزه گرفتن در روز عاشورا توسط مولوی عبدالحمید
👈🏻 ابن الجوزي و ابن تيميّه و ابن کثیر و أمثالهم، با اینکه از نواصب هستند، امّا معترفند که:
«احاديث فضلِ روزه در عاشورا و شکرگزاری و شادی و عید و إظهار سُرور در عاشورا را نواصب و دشمنان امام حسین (علیه السلام) جعل و ترویج نمودند تا با شیعیان مخالفت کنند، و اینها بدعت است و اصل و اساسی ندارد. »
📓 مَن هُم قتلة الحسین علیه السلام، سیّد علی میلانی حفظه الله، ص ٣٩۶
@ashkvareh
🎥 ترویج روزه گرفتن در روز عاشورا توسط مولوی عبدالحمید
👈🏻 ابن الجوزي و ابن تيميّه و ابن کثیر و أمثالهم، با اینکه از نواصب هستند، امّا معترفند که:
«احاديث فضلِ روزه در عاشورا و شکرگزاری و شادی و عید و إظهار سُرور در عاشورا را نواصب و دشمنان امام حسین (علیه السلام) جعل و ترویج نمودند تا با شیعیان مخالفت کنند، و اینها بدعت است و اصل و اساسی ندارد. »
📓 مَن هُم قتلة الحسین علیه السلام، سیّد علی میلانی حفظه الله، ص ٣٩۶
@ashkvareh
#عاشورا_در_عامه
❌ آیا امام حسین علیه السلام از رفتن به کربلا پشیمان شد و ترسید؟!
پیشتر نیز بیان شد که سُنّیان به سرکردگی "عبدالله بن عمر بن خطّاب" و فقهای همفکر او، فضایی بر علیه امام حسین علیه السلام به وجود آوردند که حرکت ایشان را خلاف عقل و شرع جلوه دهند که او کشته و پشیمان خواهد شد. این در حالی است که سُنّیان نقل کردهاند امام فرمودند: خود را ذلیل و مطیع آنان نخواهم کرد:
«... لا أُعطيهم بيدي إعطاء الذليل، و لا أقرّ لهم إقرار العبيد.» ( طبری، ٣ / ٣١٩ _ البداية و النهاية، ٨ / ١۴٣ )
امّا در این میان أخباری جعل شد که امام را ترسان و نادم معرّفی کنند. بعنوان نمونه خبری را ابوالفرج اصفهانی از نوادگان مروان بن حکم ( لعنهم الله ) که در فساد عقیدهاش شکّی نیست، در کتاب _ مقاتل الطالبیین ص ١١٠ _ نقل کرده که:
«شخصی نزد حسین بن علی ( علیهما السلام ) بود در روز عاشورا، وقتی کُشتگانِ اصحاب، و اهل خیام خود را دید که جزع و فزع میکنند بخاطر مصائب، گفت: خداوند متعال رحمت کند إبن عبّاس را، بی جهت مرا از سفر کربلا نهی نمیکرد.» !!!
حالا این شخص ثقه چه کسی بوده که کنار امام و میان اهل بیت آن حضرت حضور داشته و این کلام را برای بنی أمیّه نقل کرده و هیچ یک از اهل بیت امام از آن باخبر نیست؟!!!! واضح است که این خبر نیز در راستای همان تخریب #حرکت_امام_حسین علیه السلام جعل شدهست.
➖ همچنین "ابن حجر هیتمی" ناصبی در کتاب _ الصواعق المحرقة ص ٢٩٨ _ خبری را نقل کرده مبنی بر اینکه:
«حسین بن علی ( علیهما السلام ) شب عاشورا گفت: برادرم حسن ( علیه السلام ) مرا از آمدن به کوفه نهی کرد و متذکّر شد که اگر بیایم پشیمان خواهم شد.» !!!
حالا شما در منابع معتبر، وقایع شب و روز عاشورا را فحص کنید، هیچ اثری از این روایت نیست!
▪️ابن جوزي ناصبی در کتاب _ المنتظم ۴ / ١۴۵ _ نقل کرده که: اما حسین (علیه السلام) «پس از شنیدن خبر شهادت مسلم (علیه السلام) عزم بر انصراف و بازگشت داشت، اما ديگران گفتند باید به راه ادامه دهی.» !!!
در حالی که این خبر اصل و اساسی ندارد و تواریخ متّفقند که امام حسین علیه السلام وقتی برادران جناب مسلم علیه السلام را از شهادت او آگاه کرد، گفتند: والله تا انتقام خون او را نگیریم، آرام نخواهیم شد. امام فرمودند: لا خير في العيش بعد هؤلاء.
⚠️ دیگر شرم دارم اخبار جعلی را نقل کنم که امام حسین علیه السلام فرمودند: «یا دست مرا در دست يزيد بگذاريد، یا هرکجا میخواهید مرا ببرید، فقط به من رحم کنید.» !!!
امام حسین علیه السّلام را وحشیانه مُثله کردند، امّا به جسم شریفش إکتفاء نکردند و نخواهند کرد، بلکه حرکت و شخصیت امام را نیز مُثله میکنند.
لعن الله عدوّ محمّد و آل محمّد.
@ashkvareh
❌ آیا امام حسین علیه السلام از رفتن به کربلا پشیمان شد و ترسید؟!
پیشتر نیز بیان شد که سُنّیان به سرکردگی "عبدالله بن عمر بن خطّاب" و فقهای همفکر او، فضایی بر علیه امام حسین علیه السلام به وجود آوردند که حرکت ایشان را خلاف عقل و شرع جلوه دهند که او کشته و پشیمان خواهد شد. این در حالی است که سُنّیان نقل کردهاند امام فرمودند: خود را ذلیل و مطیع آنان نخواهم کرد:
«... لا أُعطيهم بيدي إعطاء الذليل، و لا أقرّ لهم إقرار العبيد.» ( طبری، ٣ / ٣١٩ _ البداية و النهاية، ٨ / ١۴٣ )
امّا در این میان أخباری جعل شد که امام را ترسان و نادم معرّفی کنند. بعنوان نمونه خبری را ابوالفرج اصفهانی از نوادگان مروان بن حکم ( لعنهم الله ) که در فساد عقیدهاش شکّی نیست، در کتاب _ مقاتل الطالبیین ص ١١٠ _ نقل کرده که:
«شخصی نزد حسین بن علی ( علیهما السلام ) بود در روز عاشورا، وقتی کُشتگانِ اصحاب، و اهل خیام خود را دید که جزع و فزع میکنند بخاطر مصائب، گفت: خداوند متعال رحمت کند إبن عبّاس را، بی جهت مرا از سفر کربلا نهی نمیکرد.» !!!
حالا این شخص ثقه چه کسی بوده که کنار امام و میان اهل بیت آن حضرت حضور داشته و این کلام را برای بنی أمیّه نقل کرده و هیچ یک از اهل بیت امام از آن باخبر نیست؟!!!! واضح است که این خبر نیز در راستای همان تخریب #حرکت_امام_حسین علیه السلام جعل شدهست.
➖ همچنین "ابن حجر هیتمی" ناصبی در کتاب _ الصواعق المحرقة ص ٢٩٨ _ خبری را نقل کرده مبنی بر اینکه:
«حسین بن علی ( علیهما السلام ) شب عاشورا گفت: برادرم حسن ( علیه السلام ) مرا از آمدن به کوفه نهی کرد و متذکّر شد که اگر بیایم پشیمان خواهم شد.» !!!
حالا شما در منابع معتبر، وقایع شب و روز عاشورا را فحص کنید، هیچ اثری از این روایت نیست!
▪️ابن جوزي ناصبی در کتاب _ المنتظم ۴ / ١۴۵ _ نقل کرده که: اما حسین (علیه السلام) «پس از شنیدن خبر شهادت مسلم (علیه السلام) عزم بر انصراف و بازگشت داشت، اما ديگران گفتند باید به راه ادامه دهی.» !!!
در حالی که این خبر اصل و اساسی ندارد و تواریخ متّفقند که امام حسین علیه السلام وقتی برادران جناب مسلم علیه السلام را از شهادت او آگاه کرد، گفتند: والله تا انتقام خون او را نگیریم، آرام نخواهیم شد. امام فرمودند: لا خير في العيش بعد هؤلاء.
⚠️ دیگر شرم دارم اخبار جعلی را نقل کنم که امام حسین علیه السلام فرمودند: «یا دست مرا در دست يزيد بگذاريد، یا هرکجا میخواهید مرا ببرید، فقط به من رحم کنید.» !!!
امام حسین علیه السّلام را وحشیانه مُثله کردند، امّا به جسم شریفش إکتفاء نکردند و نخواهند کرد، بلکه حرکت و شخصیت امام را نیز مُثله میکنند.
لعن الله عدوّ محمّد و آل محمّد.
@ashkvareh
#اصحابالحسین_علیهالسلام
🔻 دست از حسین علیه السلام بر مدار ...
وقتى مسلم بن عوسجه روى زمين افتاد، امام حسين عليه السّلام به اتفاق حبيب بن مظاهر، بالين او آمدند. حبيب گفت: مسلم! شهادت تو بر من دشوار است، تو را به بهشت مژده مىدهم. مسلم با صدايى آرام در پاسخ حبيب گفت: خداوند تو را مژدۀ خير دهد. حبيب در پاسخ مسلم گفت: اگر نمىدانستم كه در پى تو خواهم آمد و ساعتى ديگر به تو ملحق خواهم شد، دوست داشتم به كليۀ وصيّتهايت در امورى كه مربوط به دين و خويشاوندان، برايت ارزش و اهميّت دارد، آن گونه كه در شأن تو است، عمل نمايم. مسلم به حبيب گفت: به تو سفارش مىكنم از اين مرد [و اشاره به امام حسين عليه السّلام كرد] دست برندارى و در ركابش جان نثارى كنى. حبيب گفت: به خداى كعبه سوگند! همين گونه عمل خواهم كرد.
📓 الإرشاد، ج ٢ ص ١٠٣
@ashkvareh
🔻 دست از حسین علیه السلام بر مدار ...
وقتى مسلم بن عوسجه روى زمين افتاد، امام حسين عليه السّلام به اتفاق حبيب بن مظاهر، بالين او آمدند. حبيب گفت: مسلم! شهادت تو بر من دشوار است، تو را به بهشت مژده مىدهم. مسلم با صدايى آرام در پاسخ حبيب گفت: خداوند تو را مژدۀ خير دهد. حبيب در پاسخ مسلم گفت: اگر نمىدانستم كه در پى تو خواهم آمد و ساعتى ديگر به تو ملحق خواهم شد، دوست داشتم به كليۀ وصيّتهايت در امورى كه مربوط به دين و خويشاوندان، برايت ارزش و اهميّت دارد، آن گونه كه در شأن تو است، عمل نمايم. مسلم به حبيب گفت: به تو سفارش مىكنم از اين مرد [و اشاره به امام حسين عليه السّلام كرد] دست برندارى و در ركابش جان نثارى كنى. حبيب گفت: به خداى كعبه سوگند! همين گونه عمل خواهم كرد.
📓 الإرشاد، ج ٢ ص ١٠٣
@ashkvareh
Sadr_ Matame-Aashoora
SADR
#صوت #زیارت #اشک #حزن
➖ بیان عظمت ماه مُحرّم، عاشوراء و عزای سیدالشهداء(علیهالسلام)
🎤 استاد سیّد علی صدر حفظه الله
@ashkvareh
➖ بیان عظمت ماه مُحرّم، عاشوراء و عزای سیدالشهداء(علیهالسلام)
🎤 استاد سیّد علی صدر حفظه الله
@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اشک #حزن #جزع
🎥 أَشْهَدُ أَنَّكَ نُورُ اَللَّهِ اَلَّذِي لَمْ يُطْفَأْ وَ لاَ يُطْفَأُ أَبَداً
سماوة _ عراق
@ashkvareh
🎥 أَشْهَدُ أَنَّكَ نُورُ اَللَّهِ اَلَّذِي لَمْ يُطْفَأْ وَ لاَ يُطْفَأُ أَبَداً
سماوة _ عراق
@ashkvareh
#آداب_زیارت #مقتل #وداع #زیارت
❌ با لباس اهل ذلّت کجا میرویم؟!
در برخی منابع ما نقل شده که امام حسين علیه السّلام لحظه وداع با اهل بيتشان و رفتن به میدان، تقاضا میكنند لباس كهنه برايشان بياورند تا زیر لباسهای خود بپوشند، لباس كوتاه یا تنگى برايشان میآورند كه امام آن را نمیپسندند و میفرمايد: اين لباس اهل ذلّت است. و بعد لباس ديگرى میآورند كه آن را زير لباسهايشان میپوشند. ( الصّحيح من مقتل سيّد الشّهداء و أصحابه عليهم السّلام، ١ / ٨٨١ )
➖ امام علیه السّلام میدانستند که زنازادگان ناصبی، لباسهایش را غارت خواهند کرد، امّا با این حال راضی نشدند لباس تنگ یا کوتاه در تن داشته باشند. ( اینجا مناسب است برای درک کمی از این مصیبت، تأمل کنیم در درخواست عمرو بن عبد وُدّ ملعون از امیرالمؤمنین علیه السلام، مبنی بر اینکه حضرت او را برهنه نکند. و با اینکه مرسوم بود که در جنگ تن به تن، غالب، زره و لباس مغلوب را برای خود ببرد، حضرت او را برهنه نکردند و فرمودند او بزرگ سپاهش بود و نخواستم برهنه شود! با اینکه زره او بسیار قیمتی بود. لذا خواهر عمرو بن عبدودّ وقتی دید بدن برادرش برهنه نشده، در مدح امیرالمؤمنین علیه السلام شعر سرود و حضرت را جوانمرد و کریم خطاب نمود. )
👈🏻 حال برخی زائرین گرامی که به زيارت امام حسین علیه السلام مشرّف میشوند، لباسشان مناسبِ یک شیعه و زائر نیست. بعضی مردان لباس چسبان و تنگ بر تن میکنند و حجم بدنشان مشخّص میشود، و برخی بانوان نیز لباسهایی را جایگزین چادر میکنند که هرگز جای چادر را نخواهد گرفت، و با اینکه بلند است، یا به بدن میچسبد یا حجم بدن را نمایان میکند، که قطعا اسباب نارضایتی امام علیه السّلام را فراهم مینماید. اینکه زنان لباسهای دیگر را جایگزین چادر میکنند، عملی ناشایسته است. مراقب باشیم در تله تبلیغاتیِ البسه حجاب گرفتار نشویم و نگذاریم چادر را از ما بگیرند.
✅ البتّه این موضوع مختصّ به زیارت نیست، و طبق روایات شریف، این نوع لباسها به طور کلی نهی دارد.
الّلهمّ أجعل عواقب أمورنا خيرا
@ashkvareh
❌ با لباس اهل ذلّت کجا میرویم؟!
در برخی منابع ما نقل شده که امام حسين علیه السّلام لحظه وداع با اهل بيتشان و رفتن به میدان، تقاضا میكنند لباس كهنه برايشان بياورند تا زیر لباسهای خود بپوشند، لباس كوتاه یا تنگى برايشان میآورند كه امام آن را نمیپسندند و میفرمايد: اين لباس اهل ذلّت است. و بعد لباس ديگرى میآورند كه آن را زير لباسهايشان میپوشند. ( الصّحيح من مقتل سيّد الشّهداء و أصحابه عليهم السّلام، ١ / ٨٨١ )
➖ امام علیه السّلام میدانستند که زنازادگان ناصبی، لباسهایش را غارت خواهند کرد، امّا با این حال راضی نشدند لباس تنگ یا کوتاه در تن داشته باشند. ( اینجا مناسب است برای درک کمی از این مصیبت، تأمل کنیم در درخواست عمرو بن عبد وُدّ ملعون از امیرالمؤمنین علیه السلام، مبنی بر اینکه حضرت او را برهنه نکند. و با اینکه مرسوم بود که در جنگ تن به تن، غالب، زره و لباس مغلوب را برای خود ببرد، حضرت او را برهنه نکردند و فرمودند او بزرگ سپاهش بود و نخواستم برهنه شود! با اینکه زره او بسیار قیمتی بود. لذا خواهر عمرو بن عبدودّ وقتی دید بدن برادرش برهنه نشده، در مدح امیرالمؤمنین علیه السلام شعر سرود و حضرت را جوانمرد و کریم خطاب نمود. )
👈🏻 حال برخی زائرین گرامی که به زيارت امام حسین علیه السلام مشرّف میشوند، لباسشان مناسبِ یک شیعه و زائر نیست. بعضی مردان لباس چسبان و تنگ بر تن میکنند و حجم بدنشان مشخّص میشود، و برخی بانوان نیز لباسهایی را جایگزین چادر میکنند که هرگز جای چادر را نخواهد گرفت، و با اینکه بلند است، یا به بدن میچسبد یا حجم بدن را نمایان میکند، که قطعا اسباب نارضایتی امام علیه السّلام را فراهم مینماید. اینکه زنان لباسهای دیگر را جایگزین چادر میکنند، عملی ناشایسته است. مراقب باشیم در تله تبلیغاتیِ البسه حجاب گرفتار نشویم و نگذاریم چادر را از ما بگیرند.
✅ البتّه این موضوع مختصّ به زیارت نیست، و طبق روایات شریف، این نوع لباسها به طور کلی نهی دارد.
الّلهمّ أجعل عواقب أمورنا خيرا
@ashkvareh
#شاعراناهلبیتعصمت عليهم السّلام
⭕️ اهمیّت مضمونِ أشعار و مراثی
(فرشتهای شعر را به او إلقاء میکند _ مؤيد به روحالقدس است)
در اعصار اهل بیت علیهم السلام، شعر، تریبون و رسانه و قدرت محسوب میشدهست. أشعار شاعران مورد توجّه بوده و در سراسر بلاد اسلام إنتشار مییافته، لذا هم سلاطین به شاعران خود پولهای قابل توجّهی هدیه میکردند، هم اهل بیت علیهم السّلام؛ ( مثال نزدیک به ذهن: مانند یک خطیب و واعظی که منبرهای او زبانزد و مؤثر واقع میشود، شاعران به نوعی خُطَبای عصر خود محسوب میشدهاند. ) حال باید دید شاعران و مرثیهسرایان، چه مضامینی در شعر خود به کار میبردند که تا آن حدّ مورد توجّه اهل بیت علیهم السلام واقع میشدهاند؟ گاهی یک شاعر، اشعار باطل یا گل و بلبل نیز داشته و لزوما تمام اشعارش مدح یا مرثیه اهل بیت علیهم السلام نبوده، أما اگر یک یا چند شعر هم برای حضرات میسروده، از او إستقبال گرمی میکردند، زیرا مضمون شعرش مؤثر و چشمگیر بوده و از سیر إعتقادی صحیحی برخوردار بودهست.
👥 در منابع، أشعاری از: سیّد حمیری، عبدی کوفی، کُمیت، فرزدق، دعبل خزاعی، ابوهارون مکفوف، عبدالله بن غالب و ... در مدح و مرثیه اهل بیت علیهم السّلام نقل و مشهور است، ولی شاعران و مرثیهسرایان محدود به این افراد نیستند، بلکه دیگران نیز با الگو از نامبردگان، اشعار قویّ و مهمّی دارند که کمتر مورد توجّه واقع شدهاند. نکته قابل توجّه این است که: اهل بیت علیهم السّلام برخی أشعار و شاعران را چنان تأیید فرمودهاند که نمیتوان براحتی از آن گذشت. زیرا امام معصوم علیه السّلام اهل گزافگویی نیست، نستجیر بالله.
👈🏻 به عنوان نمونه:
بنابر روایتی، عبد الله بن غالب أسدی، بسیار مورد عنایت امام صادق علیهالسّلام بوده و آن حضرت درباره او فرموده: "عبدالله از کسانی است که فرشتهای اشعار را به او القاء میکند و من آن فرشته را میشناسم." ( رجال الکشی، ج ١ ص ٣٣٩ ) در روایت دیگری نقل شده است که او "روزی بر امام صادق علیهالسّلام وارد شد و مرثیهای در باب سیّدالشهدا علیهالسّلام را خدمت حضرت خواند و حضرت را منقلب ساخت." ( بحارالأنوار، ج ۴۴ ص ٢٨۶ ) و درباره عبدی کوفی دستور فرمودند که شعر او را به اولاد خود تعلیم دهید. ( رجال الکشي، ج ١ ص ٣۴٣ ) و امام باقر علیه السّلام درباره کُمیت _ بعد از شنیدن شعر او _ فرمودند: تا زمانی که اینگونه از ما دفاع میکنی، همواره مؤيد به روح القدس خواهی بود. ( رجال الکشی، ١ ص ٢٠٧ )
ادامه در مطلب بعد
@ashkvareh
⭕️ اهمیّت مضمونِ أشعار و مراثی
(فرشتهای شعر را به او إلقاء میکند _ مؤيد به روحالقدس است)
در اعصار اهل بیت علیهم السلام، شعر، تریبون و رسانه و قدرت محسوب میشدهست. أشعار شاعران مورد توجّه بوده و در سراسر بلاد اسلام إنتشار مییافته، لذا هم سلاطین به شاعران خود پولهای قابل توجّهی هدیه میکردند، هم اهل بیت علیهم السّلام؛ ( مثال نزدیک به ذهن: مانند یک خطیب و واعظی که منبرهای او زبانزد و مؤثر واقع میشود، شاعران به نوعی خُطَبای عصر خود محسوب میشدهاند. ) حال باید دید شاعران و مرثیهسرایان، چه مضامینی در شعر خود به کار میبردند که تا آن حدّ مورد توجّه اهل بیت علیهم السلام واقع میشدهاند؟ گاهی یک شاعر، اشعار باطل یا گل و بلبل نیز داشته و لزوما تمام اشعارش مدح یا مرثیه اهل بیت علیهم السلام نبوده، أما اگر یک یا چند شعر هم برای حضرات میسروده، از او إستقبال گرمی میکردند، زیرا مضمون شعرش مؤثر و چشمگیر بوده و از سیر إعتقادی صحیحی برخوردار بودهست.
👥 در منابع، أشعاری از: سیّد حمیری، عبدی کوفی، کُمیت، فرزدق، دعبل خزاعی، ابوهارون مکفوف، عبدالله بن غالب و ... در مدح و مرثیه اهل بیت علیهم السّلام نقل و مشهور است، ولی شاعران و مرثیهسرایان محدود به این افراد نیستند، بلکه دیگران نیز با الگو از نامبردگان، اشعار قویّ و مهمّی دارند که کمتر مورد توجّه واقع شدهاند. نکته قابل توجّه این است که: اهل بیت علیهم السّلام برخی أشعار و شاعران را چنان تأیید فرمودهاند که نمیتوان براحتی از آن گذشت. زیرا امام معصوم علیه السّلام اهل گزافگویی نیست، نستجیر بالله.
👈🏻 به عنوان نمونه:
بنابر روایتی، عبد الله بن غالب أسدی، بسیار مورد عنایت امام صادق علیهالسّلام بوده و آن حضرت درباره او فرموده: "عبدالله از کسانی است که فرشتهای اشعار را به او القاء میکند و من آن فرشته را میشناسم." ( رجال الکشی، ج ١ ص ٣٣٩ ) در روایت دیگری نقل شده است که او "روزی بر امام صادق علیهالسّلام وارد شد و مرثیهای در باب سیّدالشهدا علیهالسّلام را خدمت حضرت خواند و حضرت را منقلب ساخت." ( بحارالأنوار، ج ۴۴ ص ٢٨۶ ) و درباره عبدی کوفی دستور فرمودند که شعر او را به اولاد خود تعلیم دهید. ( رجال الکشي، ج ١ ص ٣۴٣ ) و امام باقر علیه السّلام درباره کُمیت _ بعد از شنیدن شعر او _ فرمودند: تا زمانی که اینگونه از ما دفاع میکنی، همواره مؤيد به روح القدس خواهی بود. ( رجال الکشی، ١ ص ٢٠٧ )
ادامه در مطلب بعد
@ashkvareh
👆🏻 أما در این ميان "سیّد حمیری" از حرارت فوقالعاده و منحصر به فردی برخوردار بوده. او از سادات نبود و مادرش وی را "سیّد" نام نهاد. أشعار او یا در مدح اهل بیت علیهم السّلام است، یا در مذمّت دشمنان و مخالفین؛ در سبک شعری و محتوا، کمتر کسی میتواند به مرتبه او برسد و از جمله شاعران نوآور محسوب میشود. "ابنمعتز" میگوید: "او از ماهرترین شاعران زمان خویش بود و احادیث، اخبار و مناقب را در قالب شعر بیان میکرد و هیچ فضیلتی درباره علی (علیهالسّلام) نقل نشده مگر اینکه آنرا به نظم درآورده است." ( طبقات الشُعراء، ج ١ ص ٣٢ ) وی در کوفه اعلام کرد هرکس فضیلتی در شأن أميرالمؤمنين علیهالسّلام بگوید که من شعری در آنباره نسروده باشم، به او جایزه میدهم. ( الأغاني، ج ٧ ص ٢۵۶ ) "ابنحجر ناصبی" او را رافضی خوانده و گفته که «او در اشعارش به نکوهش برخی صحابه و مدح علی (علیهالسّلام) میپرداخت. سرزنش و بدگویی وی از برخی صحابه و اطرافیان رسول خدا که با بنیهاشم مخالف بودند، در میان اهلسنّت مشهور است و همین امر موجب طرد وی از سوی آنان شده است.» ( لسان المیزان، ج ١ ص ۴٣۶ ) پدر و مادر سیّد حمیری، از خوارج بودند و او همیشه آنان را به این جهت سرزنش میکرد و اشعاری نیز در لعن و نفرین ایشان دارد. ( سِیر أعلام النبلاء، ج ٨ ص ۴۵) امام صادق عليه السّلام او را «سیّد الشعراء» خواندهاند. طبق روایتی، امام صادق عليه السّلام به او فرمودند: مادرت اسم تو را سید گذاشته است، تو نیز لایق آنی و سیّد شاعرانی. ( رجال الکشی، ج ١ ص ٢٨٨)
درباره دعبل خزاعی: شیخ طوسی علیه الرحمة از علی، برادرِ دعبل روایت کرده است که گفت: با برادر خود دعبل در سال صد و نود و هشتم از هجرت متوجه شهر طوس شدیم، و خدمت حضرت امام رضا علیه السلام مشرّف شدیم و تا آخر سال دویست از هجرت در خدمت آن حضرت ماندیم. و حضرت پیراهن خز زردی خلعت به برادرم داد با انگشتر عقیقی، و کیسهای از دَراهم که به اسم شریف آن حضرت مزیّن بود و فرمودند: ای دعبل، برو به شهر قم که در آنجا فوائد بسیار خواهی یافت؛ و فرمودند: این پیراهن را خوب محافظت نما که من هزار شب، در هر شب هزار رکعت نماز در این پیراهن خواندهام، و هزار ختم قرآن در این جامه کردهام. ( أمالی، ص ٣۵٩ )
✅ پینوشت:
الف) شاعران و مرثیهسرایان باید توجّه داشته باشند که اگر مىخواهند دعای اهل بیت علیهم السّلام شامل حالشان بشود، رضایت اهل بیت علیهم السّلام را در نظر بگیرند نه رضایت مستمعین را؛ و أشعار و مراثی آنان، علاوه بر حزن و اندوه و مصيبت، شامل سِیر اعتقادی شیعه نیز باشد. از قرون ابتدایی تا قرون اخیرِ تاریخ تشیّع، شاعران نامی و مقبول، در أشعار خود بدین نکته توجّه داشتهاند که یادآور شوند "سقیفه بانی تمام مصائب بوده." یعنی در اشعار، با غصب خلافت شروع میکردند تا به مصائب بعدی میرسیدند. حتی در حدّ اشاره؛ و این مسئله مهم مورد تأیید و تشویق اهل بیت علیهم السّلام بودهست.
ب) ان شاء الله به مرور، مراثی برخی شاعران خواهد آمد تا الگوی شاعران و روضهخوانان واقع شود، و أشعارِ با محتوای صحیح، جای أشعار غلط و صوفیانه و غلومحور را بگیرد.
@ashkvareh
درباره دعبل خزاعی: شیخ طوسی علیه الرحمة از علی، برادرِ دعبل روایت کرده است که گفت: با برادر خود دعبل در سال صد و نود و هشتم از هجرت متوجه شهر طوس شدیم، و خدمت حضرت امام رضا علیه السلام مشرّف شدیم و تا آخر سال دویست از هجرت در خدمت آن حضرت ماندیم. و حضرت پیراهن خز زردی خلعت به برادرم داد با انگشتر عقیقی، و کیسهای از دَراهم که به اسم شریف آن حضرت مزیّن بود و فرمودند: ای دعبل، برو به شهر قم که در آنجا فوائد بسیار خواهی یافت؛ و فرمودند: این پیراهن را خوب محافظت نما که من هزار شب، در هر شب هزار رکعت نماز در این پیراهن خواندهام، و هزار ختم قرآن در این جامه کردهام. ( أمالی، ص ٣۵٩ )
✅ پینوشت:
الف) شاعران و مرثیهسرایان باید توجّه داشته باشند که اگر مىخواهند دعای اهل بیت علیهم السّلام شامل حالشان بشود، رضایت اهل بیت علیهم السّلام را در نظر بگیرند نه رضایت مستمعین را؛ و أشعار و مراثی آنان، علاوه بر حزن و اندوه و مصيبت، شامل سِیر اعتقادی شیعه نیز باشد. از قرون ابتدایی تا قرون اخیرِ تاریخ تشیّع، شاعران نامی و مقبول، در أشعار خود بدین نکته توجّه داشتهاند که یادآور شوند "سقیفه بانی تمام مصائب بوده." یعنی در اشعار، با غصب خلافت شروع میکردند تا به مصائب بعدی میرسیدند. حتی در حدّ اشاره؛ و این مسئله مهم مورد تأیید و تشویق اهل بیت علیهم السّلام بودهست.
ب) ان شاء الله به مرور، مراثی برخی شاعران خواهد آمد تا الگوی شاعران و روضهخوانان واقع شود، و أشعارِ با محتوای صحیح، جای أشعار غلط و صوفیانه و غلومحور را بگیرد.
@ashkvareh
#اشک #حزن
🔻 پسر از پدر آموخته
➖ «اميرالمؤمنين به امام حسین علیهما السّلام فرمودند: "یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أُسْوَةٌ أَنْتَ قِدْماً" تو از قدیم پیشوای جوانمردان بودی و هستی. امام حسین عرض کرد: فدایت شوم، حال من چگونه خواهد بود؟ فرمودند: تو چیزی را میدانی که دیگران نسبت به آن جاهل هستند و شخص عالِم به زودی از علم خود بهره مند خواهد شد. ای پسر عزیزم، قبل از اینکه آن روز فرا برسد تو شنوا و بینا باش! قسم به حق آن کسی که جان من در دست اوست، بنی امیه حتما خون تو را خواهند ریخت، ولی نمیتوانند تو را از دین خود بازگردانند و خداوند را از یاد تو ببرند. امام حسین عرض کرد: به حق آن خدایی که جان من در دست اوست همین مقام برای من کافی خواهد بود. من نسبت به آنچه خدا نازل کرده اقرار دارم، سخن پیامبر خدا را تصدیق میکنم و سخن پدرم را تکذیب نخواهم نکرد.»
✍🏻 "اسوة" قدوة یعنی الگو، آن چه شخص غمگین از آن الگو میگیرد، یعنی قبلاً ثابت شده که تو الگوی مردم هستی و به تو اقتدا میکنند، یا هر شخص غمگینی با ذکر مصیبت تو تأسی میکند بر تو.
📚 بحارالأنوار، ۴۴ / ٢٦٢
@ashkvareh
🔻 پسر از پدر آموخته
➖ «اميرالمؤمنين به امام حسین علیهما السّلام فرمودند: "یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أُسْوَةٌ أَنْتَ قِدْماً" تو از قدیم پیشوای جوانمردان بودی و هستی. امام حسین عرض کرد: فدایت شوم، حال من چگونه خواهد بود؟ فرمودند: تو چیزی را میدانی که دیگران نسبت به آن جاهل هستند و شخص عالِم به زودی از علم خود بهره مند خواهد شد. ای پسر عزیزم، قبل از اینکه آن روز فرا برسد تو شنوا و بینا باش! قسم به حق آن کسی که جان من در دست اوست، بنی امیه حتما خون تو را خواهند ریخت، ولی نمیتوانند تو را از دین خود بازگردانند و خداوند را از یاد تو ببرند. امام حسین عرض کرد: به حق آن خدایی که جان من در دست اوست همین مقام برای من کافی خواهد بود. من نسبت به آنچه خدا نازل کرده اقرار دارم، سخن پیامبر خدا را تصدیق میکنم و سخن پدرم را تکذیب نخواهم نکرد.»
✍🏻 "اسوة" قدوة یعنی الگو، آن چه شخص غمگین از آن الگو میگیرد، یعنی قبلاً ثابت شده که تو الگوی مردم هستی و به تو اقتدا میکنند، یا هر شخص غمگینی با ذکر مصیبت تو تأسی میکند بر تو.
📚 بحارالأنوار، ۴۴ / ٢٦٢
@ashkvareh
Forwarded from میراث امامان
Telegram
میراث امامان (ع)
زیارت عاشورا در مجموع الأعیاد
متن حاضر بر اساس دو نسخه از مجموع الأعیاد از آثار مهم نصیریه تنظیم شده است. اختلاف دو نسخه در پرانتز آورده شده و اغلاط ادبی موجود در نسخ، اصلاح نشده است.
السلام علیك یا ثار الله والوثر الموثور السلام علیك وعلی الأرواح التي حلت…
متن حاضر بر اساس دو نسخه از مجموع الأعیاد از آثار مهم نصیریه تنظیم شده است. اختلاف دو نسخه در پرانتز آورده شده و اغلاط ادبی موجود در نسخ، اصلاح نشده است.
السلام علیك یا ثار الله والوثر الموثور السلام علیك وعلی الأرواح التي حلت…
#عاشورا_در_عامه #حرکت_امام_حسین علیه السّلام
⚠️ إهانت و تهمتِ عبد الله بن عمر بن خطّاب، به امام حسین علیه السّلام
پیشتر هم بیان شد که عبد الله بن عمر بن خطّاب در تضعیف و تئوریزه کردن شهادت امام حسین علیه السّلام نقش به سزایی داشت. اینکه چندین بار تکرار کردهام، علّتش این است که توجّه دهم بر این نکته که او نیز مانند پدرش در دشمنی با اهل بیت علیهم السّلام فعّال بودهست. وی نه تنها با امام حسین، بلکه با امیرالمؤمنین و امام حسن علیهم السّلام هم بیعت و همراهی نکرد، ولی با ذلّت و خفّت با حَجّاج بن یوسف ملعون بیعت کرد.
در یکی از گفتگوهایی که از او با امام حسین علیه السّلام نقل کردهاند، چنین جسارت کرده:
«قالَ ابنُ عُمَرَ لِحُسَینٍ علیه السلام: لا تَخرُج، فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ (صلی الله علیه و آله) خَیَّرَهُ اللّهُ بَینَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ فَاختارَ الآخِرَةَ، و أنتَ بَضعَةٌ مِنهُ، و لا تَنالُها _ یَعنِی الدُنيا _ فَاعتَنَقَهُ و بَکی و وَدَّعَهُ.»
✍🏻 او به امام گفت: از سفرت منصرف شو، جدّت رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) بین انتخاب دنیا و آخرت مخیّر شد و او آخرت را برگزید. تو نیز پاره تن اوئی، دنیا را رها کن. !!!!! سپس او را در آغوش گرفت و گریست و وداع نمود.
📚 الطبقات الکبری، الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت ١۰/ ٤٤٤
✅ دقّت کنید که او حرکت امام را دنیادوستی مینامد، و به حضرت میآموزد که مانند جدّت به فکر آخرت باش !!!!! نستجیر بالله؛ مِن هَوان الدنيا على الله همين است که منافقی کافر به ولایتِ إلهی، امام حسین علیه السّلام را پند و اندرز دهد و از دنیادوستی بر حذر دارد !!!! در حالی که خودش با دستگاه حکومتِ وقت زد و بند داشت! نفاق یعنی همین که او امام را پاره تن رسول خدا خطاب میکند، ولی یاریاش نمیکند !!! گریه او نیز از سر نفاق است، یعنی من تو را بر حذر داشتم، نصحیت مرا نشنیدی و میروی کُشته میشوی، و بعد به حرف من خواهی رسید. تا بعداً مردم مدینه بگویند که فقیه ما چقدر دلسوز و خیرخواه بود و اگر با حسین ( علیه السّلام ) نرفت میدانست چه خبر است. ( تازه اگر واقعا گریسته باشد. ) در نقلهای دیگر نیز ابن عمر، امام را مانند پدر و برادرش، فریبخوردهی مردم کوفه معرفی کرده، و حضرت را متّهم به بر هم زدن نظم و وحدت اسلامی نموده و به نوعی شورشی نشان داده که خواهد آمد ان شاء الله! در حالی که حکومت يزيد کافر لعنه الله اسلامی نبود تا وحدتش محفوظ باشد! امّا دشمنی این خانواده با خاندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله، باعث شده بود که راضی به حکومت و ولایت هر کلب و خنزير و حماری باشند، ولی زیر بار ولایت الهیه اهل بیت علیهم السلام نروند.
👈🏻 حال، رفتار عبدالله بن عمر چند پیامد داشت:
الف) تقویت، و مشروعیتبخشیدن به حکومت يزيد ملعون
ب) امام حسین علیه السّلام در أفکار عمومی متّهم شد به دنیاطلبی، وحدتشکنی، فریبخوردگی، عدمتعقّل، و در نهایت نوعی خودکشی در کربلا ( معاذ الله )
ج) مردم میدیدند و میشنیدند که فقیه بزرگ مدینه با رفتار و عملش، حرکت امام حسین علیه السّلام را نهی و مذمّت میکند! خب مردمی که آن حضرت را "امام و معصوم و واجب الطاعة" نمیدانستند، به فقیه مدینه اقتدا کردند و گفتند: اگر همراهی کردن با حسین (علیه السّلام) معقول و مشروع بود، باید پسر خلیفه دوم نیز با او همراهی مینمود.
ادامه دارد ....
@ashkvareh
⚠️ إهانت و تهمتِ عبد الله بن عمر بن خطّاب، به امام حسین علیه السّلام
پیشتر هم بیان شد که عبد الله بن عمر بن خطّاب در تضعیف و تئوریزه کردن شهادت امام حسین علیه السّلام نقش به سزایی داشت. اینکه چندین بار تکرار کردهام، علّتش این است که توجّه دهم بر این نکته که او نیز مانند پدرش در دشمنی با اهل بیت علیهم السّلام فعّال بودهست. وی نه تنها با امام حسین، بلکه با امیرالمؤمنین و امام حسن علیهم السّلام هم بیعت و همراهی نکرد، ولی با ذلّت و خفّت با حَجّاج بن یوسف ملعون بیعت کرد.
در یکی از گفتگوهایی که از او با امام حسین علیه السّلام نقل کردهاند، چنین جسارت کرده:
«قالَ ابنُ عُمَرَ لِحُسَینٍ علیه السلام: لا تَخرُج، فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ (صلی الله علیه و آله) خَیَّرَهُ اللّهُ بَینَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ فَاختارَ الآخِرَةَ، و أنتَ بَضعَةٌ مِنهُ، و لا تَنالُها _ یَعنِی الدُنيا _ فَاعتَنَقَهُ و بَکی و وَدَّعَهُ.»
✍🏻 او به امام گفت: از سفرت منصرف شو، جدّت رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) بین انتخاب دنیا و آخرت مخیّر شد و او آخرت را برگزید. تو نیز پاره تن اوئی، دنیا را رها کن. !!!!! سپس او را در آغوش گرفت و گریست و وداع نمود.
📚 الطبقات الکبری، الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت ١۰/ ٤٤٤
✅ دقّت کنید که او حرکت امام را دنیادوستی مینامد، و به حضرت میآموزد که مانند جدّت به فکر آخرت باش !!!!! نستجیر بالله؛ مِن هَوان الدنيا على الله همين است که منافقی کافر به ولایتِ إلهی، امام حسین علیه السّلام را پند و اندرز دهد و از دنیادوستی بر حذر دارد !!!! در حالی که خودش با دستگاه حکومتِ وقت زد و بند داشت! نفاق یعنی همین که او امام را پاره تن رسول خدا خطاب میکند، ولی یاریاش نمیکند !!! گریه او نیز از سر نفاق است، یعنی من تو را بر حذر داشتم، نصحیت مرا نشنیدی و میروی کُشته میشوی، و بعد به حرف من خواهی رسید. تا بعداً مردم مدینه بگویند که فقیه ما چقدر دلسوز و خیرخواه بود و اگر با حسین ( علیه السّلام ) نرفت میدانست چه خبر است. ( تازه اگر واقعا گریسته باشد. ) در نقلهای دیگر نیز ابن عمر، امام را مانند پدر و برادرش، فریبخوردهی مردم کوفه معرفی کرده، و حضرت را متّهم به بر هم زدن نظم و وحدت اسلامی نموده و به نوعی شورشی نشان داده که خواهد آمد ان شاء الله! در حالی که حکومت يزيد کافر لعنه الله اسلامی نبود تا وحدتش محفوظ باشد! امّا دشمنی این خانواده با خاندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله، باعث شده بود که راضی به حکومت و ولایت هر کلب و خنزير و حماری باشند، ولی زیر بار ولایت الهیه اهل بیت علیهم السلام نروند.
👈🏻 حال، رفتار عبدالله بن عمر چند پیامد داشت:
الف) تقویت، و مشروعیتبخشیدن به حکومت يزيد ملعون
ب) امام حسین علیه السّلام در أفکار عمومی متّهم شد به دنیاطلبی، وحدتشکنی، فریبخوردگی، عدمتعقّل، و در نهایت نوعی خودکشی در کربلا ( معاذ الله )
ج) مردم میدیدند و میشنیدند که فقیه بزرگ مدینه با رفتار و عملش، حرکت امام حسین علیه السّلام را نهی و مذمّت میکند! خب مردمی که آن حضرت را "امام و معصوم و واجب الطاعة" نمیدانستند، به فقیه مدینه اقتدا کردند و گفتند: اگر همراهی کردن با حسین (علیه السّلام) معقول و مشروع بود، باید پسر خلیفه دوم نیز با او همراهی مینمود.
ادامه دارد ....
@ashkvareh
Forwarded from احیاء امر
قیمت پشت جلد ۷۰۰ هزار تومان
◾️فروش ویژه تا پایان محرم
با ۵۰ درصد تخفیف
✅ ۳۵۰ هزار تومان
خرید از طریق ایتا:
@Tamamoddin
تلگرام:
@EIMAMAH
یا تماس با شماره
09120160795
◾️فروش ویژه تا پایان محرم
با ۵۰ درصد تخفیف
✅ ۳۵۰ هزار تومان
خرید از طریق ایتا:
@Tamamoddin
تلگرام:
@EIMAMAH
یا تماس با شماره
09120160795
#شاعراناهلبیتعصمت
◾️گویا زینب را میبینم که بر گِرد حسین است در حالی که ...
شاعر قرن سوّم، ابوالقاسم بن علی بن اسحاق بن خلف بغدادی مشهور به "زاهی" که در مقابر قریش در بغداد مدفون است، اکثر اشعارش درباره اهل بیت علیهم السّلام میباشد. مانند شعر عاشورایی ذیل:
اعاتب عيني إذا اقصرت
و افنى دموعي اذا ما جرت
لذكراكم يا بني المصطفى
دموعي على الخد قد سطرت
لكم و عليكم جفت غمضها
جفوني عن النوم و استشعرت
امثل اجسادكم بالعراق؟
و فيها الاسنة قد كسرت
امثلكم في عراص الطفوف
بدورا تكسف إذ اقمرت
غدت ارض يثرب من جمعكم
كخط الصحيفة اذا قفرت
و اضحى بكم كربلا مغربا
لزهر النجوم اذا غورت
كاني بزينب حول الحسين
و منها الذوائب قد نشرت
تمرغ في نحره شعرها
و تبدي من الوجد ما أضمرت
و فاطمة عقلها طائر
اذا السوط في جنبها أبصرت
و للسبط فوق الثری شیبة
یفیض دم النحر قد عفرت
و رأس الحسین أمام الرفاق
کغرة صبح إذا أسفرت.
و له أیضا:
لست أنسی النساء فی کربلاء
و حسین ظام فرید وحید
ساجد یلثم الثری و علیه
قضب الهند رکع و سجود
یطلب الماء و الفرات قریب
و یری الماء و هو عنه بعید.
✍🏻 هر گاه از گريه چشمانم كوتاهى كند، توبيخش كنم و چون سرشکم جارى شود، تا پايان بگريم. به ياد شما اى فرزندان مصطفى سرشکم بر چهره جاری است. براى شما و بخاطر شما پلكهايم از به هم آمدن سرباز زده و نخوابيد و هشيار مانده است. آیا پيكرهاى شما در عراق که نيزهها بر آنها كارگر شده و شکسته را تصوّر کنم؟ و آیا شما را در عرصه كربلا، به ماههاى درخشندهاى كه كسوف میكند تشبيه كنم؟ سرزمین یثرب از جمع شما مانند خط نوشتهای بود که اکنون از شما خالی شده است. و کربلا به سبب شما به خاطر شکفتن ستارگان در وقت زوال مانند مغرب شد. گويا زينب را مى بينم گِرد حسين با گيسوانى پريشان است. موی خود را در (خون) گلوی برادر فرو میبرَد و از شدّت داغ، آنچه پنهان میکرد را آشکار مینمود. و فاطمه که پریشان خاطر میشود وقتی که تازیانه در کنار زینب میبیند. و سبط پیامبر روی خاک با محاسنی که خون گلو روی آن ریخته به خاک افتاده است. و رأس حسین در برابر کاروان مثل خورشیدِ اوّل صبح است که پرده از رخ برداشته است. بانوان را در کربلا فراموش نمیکنم که میدیدند حسین را که بین دشمنان تشنه و تنها است. و در حال سجود صورت بر خاک نهاده، و شمشیر آبدار بر او کشیدهاند. آب طلب میکرد در حالی که فرات نزدیک بود، و آب را که گویی از او دور بود، میدید.
📚 وفيات الأعیان، ٣ / ٣٧١ _ بحارالأنوار ۴۵ / ٢۴٧
@ashkvareh
◾️گویا زینب را میبینم که بر گِرد حسین است در حالی که ...
شاعر قرن سوّم، ابوالقاسم بن علی بن اسحاق بن خلف بغدادی مشهور به "زاهی" که در مقابر قریش در بغداد مدفون است، اکثر اشعارش درباره اهل بیت علیهم السّلام میباشد. مانند شعر عاشورایی ذیل:
اعاتب عيني إذا اقصرت
و افنى دموعي اذا ما جرت
لذكراكم يا بني المصطفى
دموعي على الخد قد سطرت
لكم و عليكم جفت غمضها
جفوني عن النوم و استشعرت
امثل اجسادكم بالعراق؟
و فيها الاسنة قد كسرت
امثلكم في عراص الطفوف
بدورا تكسف إذ اقمرت
غدت ارض يثرب من جمعكم
كخط الصحيفة اذا قفرت
و اضحى بكم كربلا مغربا
لزهر النجوم اذا غورت
كاني بزينب حول الحسين
و منها الذوائب قد نشرت
تمرغ في نحره شعرها
و تبدي من الوجد ما أضمرت
و فاطمة عقلها طائر
اذا السوط في جنبها أبصرت
و للسبط فوق الثری شیبة
یفیض دم النحر قد عفرت
و رأس الحسین أمام الرفاق
کغرة صبح إذا أسفرت.
و له أیضا:
لست أنسی النساء فی کربلاء
و حسین ظام فرید وحید
ساجد یلثم الثری و علیه
قضب الهند رکع و سجود
یطلب الماء و الفرات قریب
و یری الماء و هو عنه بعید.
✍🏻 هر گاه از گريه چشمانم كوتاهى كند، توبيخش كنم و چون سرشکم جارى شود، تا پايان بگريم. به ياد شما اى فرزندان مصطفى سرشکم بر چهره جاری است. براى شما و بخاطر شما پلكهايم از به هم آمدن سرباز زده و نخوابيد و هشيار مانده است. آیا پيكرهاى شما در عراق که نيزهها بر آنها كارگر شده و شکسته را تصوّر کنم؟ و آیا شما را در عرصه كربلا، به ماههاى درخشندهاى كه كسوف میكند تشبيه كنم؟ سرزمین یثرب از جمع شما مانند خط نوشتهای بود که اکنون از شما خالی شده است. و کربلا به سبب شما به خاطر شکفتن ستارگان در وقت زوال مانند مغرب شد. گويا زينب را مى بينم گِرد حسين با گيسوانى پريشان است. موی خود را در (خون) گلوی برادر فرو میبرَد و از شدّت داغ، آنچه پنهان میکرد را آشکار مینمود. و فاطمه که پریشان خاطر میشود وقتی که تازیانه در کنار زینب میبیند. و سبط پیامبر روی خاک با محاسنی که خون گلو روی آن ریخته به خاک افتاده است. و رأس حسین در برابر کاروان مثل خورشیدِ اوّل صبح است که پرده از رخ برداشته است. بانوان را در کربلا فراموش نمیکنم که میدیدند حسین را که بین دشمنان تشنه و تنها است. و در حال سجود صورت بر خاک نهاده، و شمشیر آبدار بر او کشیدهاند. آب طلب میکرد در حالی که فرات نزدیک بود، و آب را که گویی از او دور بود، میدید.
📚 وفيات الأعیان، ٣ / ٣٧١ _ بحارالأنوار ۴۵ / ٢۴٧
@ashkvareh