📄 یادداشت
«پول دیجیتال بانک مرکزی: CBDC» به زبان ساده
👤 نعمان آقپور
قبلا که سیستمهای الکترونیکی توسعه پیدا نکرده بودن تقریبا کل پول در گردش توسط بانک مرکزی چاپ میشد (اسکناس و مسکوک). بانکهای تجاری هم تعهد خودشون رو منتشر میکردن ولی همچنان مجبور بودن که اسکناس چاپی بانک مرکزی رو به مشتری تحویل بدن.
با الکترونیکی شدن سیستمها دیگه بانکهای تجاری برای صدور تعهد (برای مثال پرداخت وام و ایجاد سپرده)؛ الزام فنی نداشتن که اسکناس چاپی بانک مرکزی تحویل مشتری بدن و تو کامپیوترهای خودشون مینوشتن که فلانی اینقدر پیش ما پول داره.
از این نقطه به بعد، عمده پول در گردش شد پول منتشره توسط بانکهای تجاری و پول منتشره بانک مرکزی صرفا بین خود بانکها برای تصفيه بین خودشون مورد استفاده قرار گرفت.
در مورد انتشار پول، تقریبا میشه گفت بانک مرکزی به حاشيه رفت.
در چند سال اخیر به مدد پیشرفت تکنولوژی، بانکهای مرکزی تصمیم گرفتن قدرت از دست رفته خودشون رو برگردونن و گفتن که همان اسکناسی که قبلا ماهیت فیزیکی داشت الان به صورت دیجیتال چاپ میکنم که در کیف پول الکترونیکی قابل نگهداری هست.
برای بدست آوردن این ریال دیجیتال فرض کنید رفتید یه بانک تجاری (مثلا ملی) و بهش گفتید که اسکناس میخوام. بانک ملی از حساب شما نزد خودش کم میکرد و بهتون اسکناس میداد. الان هم دقیقا همین فرایند باید رخ بده (در مورد جزئیات بعدا مینویسم).
از این نقطه به بعد ارتباط شما با بانک تجاری قطع میشه و شما هیچ کاری با بانک تجاری ندارید دقیقا عین اسکناس (البته بانک تجاری ممکنه زیرساخت فنی ارائه بده ولی هیچ رابطه مبتنی بر بدهی بین شما و بانک وجود نداره).
وقتی با یه نفر مبادله میکنید هم انگار مستقیم اسکناس دادید.
نکته مهمش اینه که در این حالت تمرکز در سیستم پولی افزایش پیدا کرده و به واسطه فنآوریهای جدید؛ این پول قابل برنامهریزیه، مثلا فقط برای خریدهای خاصی استفاده بشه یا استفاده ازش مشروط به شرایطی بشه و مواردی از این قبیل.
◽️@utfinance◽️
«پول دیجیتال بانک مرکزی: CBDC» به زبان ساده
👤 نعمان آقپور
قبلا که سیستمهای الکترونیکی توسعه پیدا نکرده بودن تقریبا کل پول در گردش توسط بانک مرکزی چاپ میشد (اسکناس و مسکوک). بانکهای تجاری هم تعهد خودشون رو منتشر میکردن ولی همچنان مجبور بودن که اسکناس چاپی بانک مرکزی رو به مشتری تحویل بدن.
با الکترونیکی شدن سیستمها دیگه بانکهای تجاری برای صدور تعهد (برای مثال پرداخت وام و ایجاد سپرده)؛ الزام فنی نداشتن که اسکناس چاپی بانک مرکزی تحویل مشتری بدن و تو کامپیوترهای خودشون مینوشتن که فلانی اینقدر پیش ما پول داره.
از این نقطه به بعد، عمده پول در گردش شد پول منتشره توسط بانکهای تجاری و پول منتشره بانک مرکزی صرفا بین خود بانکها برای تصفيه بین خودشون مورد استفاده قرار گرفت.
در مورد انتشار پول، تقریبا میشه گفت بانک مرکزی به حاشيه رفت.
در چند سال اخیر به مدد پیشرفت تکنولوژی، بانکهای مرکزی تصمیم گرفتن قدرت از دست رفته خودشون رو برگردونن و گفتن که همان اسکناسی که قبلا ماهیت فیزیکی داشت الان به صورت دیجیتال چاپ میکنم که در کیف پول الکترونیکی قابل نگهداری هست.
برای بدست آوردن این ریال دیجیتال فرض کنید رفتید یه بانک تجاری (مثلا ملی) و بهش گفتید که اسکناس میخوام. بانک ملی از حساب شما نزد خودش کم میکرد و بهتون اسکناس میداد. الان هم دقیقا همین فرایند باید رخ بده (در مورد جزئیات بعدا مینویسم).
از این نقطه به بعد ارتباط شما با بانک تجاری قطع میشه و شما هیچ کاری با بانک تجاری ندارید دقیقا عین اسکناس (البته بانک تجاری ممکنه زیرساخت فنی ارائه بده ولی هیچ رابطه مبتنی بر بدهی بین شما و بانک وجود نداره).
وقتی با یه نفر مبادله میکنید هم انگار مستقیم اسکناس دادید.
نکته مهمش اینه که در این حالت تمرکز در سیستم پولی افزایش پیدا کرده و به واسطه فنآوریهای جدید؛ این پول قابل برنامهریزیه، مثلا فقط برای خریدهای خاصی استفاده بشه یا استفاده ازش مشروط به شرایطی بشه و مواردی از این قبیل.
◽️@utfinance◽️
Telegram
Finance & Economics
📄 یادداشت
«پول دیجیتال بانک مرکزی: CBDC» به زبان ساده
👤 نعمان آقپور
قبلا که سیستمهای الکترونیکی توسعه پیدا نکرده بودن تقریبا کل پول در گردش توسط بانک مرکزی چاپ میشد (اسکناس و مسکوک). بانکهای تجاری هم تعهد خودشون رو منتشر میکردن ولی همچنان مجبور بودن…
«پول دیجیتال بانک مرکزی: CBDC» به زبان ساده
👤 نعمان آقپور
قبلا که سیستمهای الکترونیکی توسعه پیدا نکرده بودن تقریبا کل پول در گردش توسط بانک مرکزی چاپ میشد (اسکناس و مسکوک). بانکهای تجاری هم تعهد خودشون رو منتشر میکردن ولی همچنان مجبور بودن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
ماجرای ملاقات سیدجواد طباطبایی و محمدرضا عارف (رئیس وقت دانشگاه تهران) پس از اخراج طباطبایی از دانشگاه
◽️@utfinance◽️
ماجرای ملاقات سیدجواد طباطبایی و محمدرضا عارف (رئیس وقت دانشگاه تهران) پس از اخراج طباطبایی از دانشگاه
◽️@utfinance◽️
🔴 رویداد
نگاهی به شرق
👤 گفتوگو با مسعود یوسفحصیرچین
🗓 چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳
📕 کتابفروشی محام
📌 اهواز ، فلکه سوم کیانپارس، بازار امام رضا، کتاب محام
🔗 کانال مسعود یوسفحصیرچین:
https://www.tg-me.com/yusefmasoud
◽️@utfinance◽️
نگاهی به شرق
👤 گفتوگو با مسعود یوسفحصیرچین
🗓 چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳
📕 کتابفروشی محام
📌 اهواز ، فلکه سوم کیانپارس، بازار امام رضا، کتاب محام
🔗 کانال مسعود یوسفحصیرچین:
https://www.tg-me.com/yusefmasoud
◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
سنگ محک غنینژاد برای دولت چهاردهم
▫️موسی غنینژاد، اقتصاددان، در مصاحبههای اخیر خود بر فقدان عقل در سیاستگذاریهای اقتصادی دولت تأکید کرده بود.
◽️ او در نشستی که در اتاق بازرگانی تبریز برگزار شد نیز باری دیگر این نکته را مطرح کرد و بر ضرورت یافتن رویکردی عقلانی در دولت چهاردهم برای اداره اقتصاد کشور تأکید کرد.
▫️غنینژاد، سازمان حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده، سازمان تعزیرات و شورای رقابت را سه نهاد اصلی دخیل در قیمتگذاری دستوری و ایجاد اختلال در اقتصاد دانسته و معتقد است که مقابله جدی با این سه نهاد، میتواند نشانگر عزم جدی دولت برای مبارزه با اقتصاد دستوری باشد.
◽️ به عبارت دیگر، او عملکرد دولت در حوزه مقابله با قیمتگذاری دستوری را معیاری برای سنجش موفقیت کلی سیاستهای اقتصادی دولت در آینده بیان کرد.
◽️@utfinance◽️
🔗 همچنین بخوانید:
گزارش سخنرانی موسی غنینژاد در اتاق تبریز
◽️@utfinance◽️
سنگ محک غنینژاد برای دولت چهاردهم
▫️موسی غنینژاد، اقتصاددان، در مصاحبههای اخیر خود بر فقدان عقل در سیاستگذاریهای اقتصادی دولت تأکید کرده بود.
◽️ او در نشستی که در اتاق بازرگانی تبریز برگزار شد نیز باری دیگر این نکته را مطرح کرد و بر ضرورت یافتن رویکردی عقلانی در دولت چهاردهم برای اداره اقتصاد کشور تأکید کرد.
▫️غنینژاد، سازمان حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده، سازمان تعزیرات و شورای رقابت را سه نهاد اصلی دخیل در قیمتگذاری دستوری و ایجاد اختلال در اقتصاد دانسته و معتقد است که مقابله جدی با این سه نهاد، میتواند نشانگر عزم جدی دولت برای مبارزه با اقتصاد دستوری باشد.
◽️ به عبارت دیگر، او عملکرد دولت در حوزه مقابله با قیمتگذاری دستوری را معیاری برای سنجش موفقیت کلی سیاستهای اقتصادی دولت در آینده بیان کرد.
◽️@utfinance◽️
🔗 همچنین بخوانید:
گزارش سخنرانی موسی غنینژاد در اتاق تبریز
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
توهم هدایت نقدینگی
/فهم نادرست درباره اقتصاد چه بر سرمان میآورد؟/
👤 امیرحسین خالقی
◽️@utfinance◽️
توهم هدایت نقدینگی
/فهم نادرست درباره اقتصاد چه بر سرمان میآورد؟/
👤 امیرحسین خالقی
◽️@utfinance◽️
Telegraph
توهم هدایت نقدینگی
فهم نادرست درباره اقتصاد چه بر سرمان میآورد؟ در لطیفهای نقل میکنند که از اهل دلی میپرسند اگر وسط دریا گرفتار شود و کوسهای او را دنبال کند چه خواهد کرد، مرد رند پاسخ داده بود که بهسرعت درختی پیدا میکند و از آن بالا میرود. وقتی به او گفته بودند مگر…
📄 مقاله
بازارستیزی: از نقد پاپ کالچر تا افتتاحیۀ المپیک پاریس
👤 مهرپویا علا
از میانۀ قرن بیستم یکی از نقدهایی که مارکسیستهای مکتب فرانکفورت و منتقدان «سرمایهداری متأخر» به مناسبات سرمایهداری وارد میکردند استفادۀ تجاری و ابزاری شرکتها و کسبوکارها از نمادهای فرهنگی مهم بود. نیل پستمن، جامعهشناس آمریکایی، در کتاب تکنوپولی: تسلیم فرهنگ به تکنولوژی¹ استفاده از مسیح در قالب یک انیمیشن را برای آگهی بازرگانی بهعنوان مثالی از فرایندی در نظام سرمایهداری ذکر میکند که در آن از نمادها قدسیزدایی میشود و بهاینترتیب این نمادها پس از قرنها و هزارهها اثرگذاری و الهامبخشی خود را از دست میدهند. به عبارت دیگر استفادۀ کالایی و بهاصطلاح خودمان «هر جایی کردن» نمادها یکی از کیفرخواستهای منتقدین سرمایهداری علیه این مناسبات بود.
این نقد البته پاسخ روشنی دارد. شرکتی که با آگهی بازرگانی خود باعث آزرده شدن تعداد زیادی از مخاطبان بشود توسط خود مکانیسم بازار و بهواسطۀ از دست دادن مشتریانش مجازات خواهد شد. اگر این اتفاق نیفتاد و شرکتی با آگهی بهخصوصی متحمل زیان مالی نشد، معنایش این است که یا آن آگهی اساساً توهینآمیز تلقی نشده است یا منتقدین نسبت به اهمیت بسیار زیاد آن نماد فرهنگی در میان مردم اغراق کردهاند - در واقع خود را به جای «مردم» گذاشتهاند و به جای آنها قضاوت میکنند.
خارج از حیطۀ کسبوکارهایی که مستقیماً به پول ارتباط پیدا میکنند، مثلاً در حوزۀ هنر، نویسندگی و نقد اجتماعی نیز همین قاعده صدق میکند. لیبرالیسم پیشداوری خاصی پیرامون اینکه شوخی یا نقد یک نماد فرهنگی کار درستی است یا خیر ندارد. لیبرالیسم بحث نمیکند که نمادها و ارزشها و خردهفرهنگ کدام گروه و دسته در یک جامعه را میتوان نقد کرد یا حتی مورد تمسخر قرار داد و نمادهای کدام گروه بهعنوان مقدس باید محافظت شوند. بحث لیبرالیسم از جایی آغاز میشود که در جامعهای چند گروه همزمان نمادها و ارزشهایی را مقدس بدانند. در این شرایط - که همواره برقرار است مگر آنکه جامعه با اقداماتی در حد نسلکشی به تمامی یکدست شده باشد - تنها دو راه وجود دارد که میان این چند گروه قضاوت کند و بتوانند همزیستی داشته باشند: یا یکی از طرفها باید بتواند بر دیگران غلبه کند و امر قدسی را به اتکای زور دولتی «تعیین کند»؛ یا همگی باید بپذیرند که امر مقدسِ مطلق وجود ندارد و تنها میتوان با احترام متقابل و داوطلبانه بهتدریج معیارهای رفتاری مناسبی را در جامعه جا انداخت. راه اول سادهتر است و بسیار مورد پسند افراد کوتهبین قرار میگیرد، ولی چون ریشه در ذهن افراد ندارد با جابهجا شدن مناسبات قدرت به سادگی تغییر میکند. در ضمن جامعه را وارد چرخۀ آرامش قبرستانی-انفجار میکند. راه دوم زمانبر است. مسیر ناهمواری دارد که طی آن بسیاری آزرده میشوند؛ اما باثبات و ریشهدار است.
🔗 متن کامل
📌 منبع: کانال تلگرام مهرپویا علا
◽️@utfinance◽️
بازارستیزی: از نقد پاپ کالچر تا افتتاحیۀ المپیک پاریس
👤 مهرپویا علا
از میانۀ قرن بیستم یکی از نقدهایی که مارکسیستهای مکتب فرانکفورت و منتقدان «سرمایهداری متأخر» به مناسبات سرمایهداری وارد میکردند استفادۀ تجاری و ابزاری شرکتها و کسبوکارها از نمادهای فرهنگی مهم بود. نیل پستمن، جامعهشناس آمریکایی، در کتاب تکنوپولی: تسلیم فرهنگ به تکنولوژی¹ استفاده از مسیح در قالب یک انیمیشن را برای آگهی بازرگانی بهعنوان مثالی از فرایندی در نظام سرمایهداری ذکر میکند که در آن از نمادها قدسیزدایی میشود و بهاینترتیب این نمادها پس از قرنها و هزارهها اثرگذاری و الهامبخشی خود را از دست میدهند. به عبارت دیگر استفادۀ کالایی و بهاصطلاح خودمان «هر جایی کردن» نمادها یکی از کیفرخواستهای منتقدین سرمایهداری علیه این مناسبات بود.
این نقد البته پاسخ روشنی دارد. شرکتی که با آگهی بازرگانی خود باعث آزرده شدن تعداد زیادی از مخاطبان بشود توسط خود مکانیسم بازار و بهواسطۀ از دست دادن مشتریانش مجازات خواهد شد. اگر این اتفاق نیفتاد و شرکتی با آگهی بهخصوصی متحمل زیان مالی نشد، معنایش این است که یا آن آگهی اساساً توهینآمیز تلقی نشده است یا منتقدین نسبت به اهمیت بسیار زیاد آن نماد فرهنگی در میان مردم اغراق کردهاند - در واقع خود را به جای «مردم» گذاشتهاند و به جای آنها قضاوت میکنند.
خارج از حیطۀ کسبوکارهایی که مستقیماً به پول ارتباط پیدا میکنند، مثلاً در حوزۀ هنر، نویسندگی و نقد اجتماعی نیز همین قاعده صدق میکند. لیبرالیسم پیشداوری خاصی پیرامون اینکه شوخی یا نقد یک نماد فرهنگی کار درستی است یا خیر ندارد. لیبرالیسم بحث نمیکند که نمادها و ارزشها و خردهفرهنگ کدام گروه و دسته در یک جامعه را میتوان نقد کرد یا حتی مورد تمسخر قرار داد و نمادهای کدام گروه بهعنوان مقدس باید محافظت شوند. بحث لیبرالیسم از جایی آغاز میشود که در جامعهای چند گروه همزمان نمادها و ارزشهایی را مقدس بدانند. در این شرایط - که همواره برقرار است مگر آنکه جامعه با اقداماتی در حد نسلکشی به تمامی یکدست شده باشد - تنها دو راه وجود دارد که میان این چند گروه قضاوت کند و بتوانند همزیستی داشته باشند: یا یکی از طرفها باید بتواند بر دیگران غلبه کند و امر قدسی را به اتکای زور دولتی «تعیین کند»؛ یا همگی باید بپذیرند که امر مقدسِ مطلق وجود ندارد و تنها میتوان با احترام متقابل و داوطلبانه بهتدریج معیارهای رفتاری مناسبی را در جامعه جا انداخت. راه اول سادهتر است و بسیار مورد پسند افراد کوتهبین قرار میگیرد، ولی چون ریشه در ذهن افراد ندارد با جابهجا شدن مناسبات قدرت به سادگی تغییر میکند. در ضمن جامعه را وارد چرخۀ آرامش قبرستانی-انفجار میکند. راه دوم زمانبر است. مسیر ناهمواری دارد که طی آن بسیاری آزرده میشوند؛ اما باثبات و ریشهدار است.
🔗 متن کامل
📌 منبع: کانال تلگرام مهرپویا علا
◽️@utfinance◽️
Telegraph
بازارستیزی: از نقد پاپ کالچر تا افتتاحیۀ المپیک پاریس
از میانۀ قرن بیستم یکی از نقدهایی که مارکسیستهای مکتب فرانکفورت و منتقدان «سرمایهداری متأخر» به مناسبات سرمایهداری وارد میکردند استفادۀ تجاری و ابزاری شرکتها و کسبوکارها از نمادهای فرهنگی مهم بود. نیل پستمن، جامعهشناس آمریکایی، در کتاب تکنوپولی: تسلیم…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
صحبتهای اردشیر رستمی درباره ستم به همجنسگرایان در گفتوگو با علی ضیاء
📌 پس از این برنامه، دادستانی تهران علیه این دو نفر اعلام جرم کرد.
◽️@utfinance◽️
#اردشیر_رستمی
#علی_ضیا
صحبتهای اردشیر رستمی درباره ستم به همجنسگرایان در گفتوگو با علی ضیاء
📌 پس از این برنامه، دادستانی تهران علیه این دو نفر اعلام جرم کرد.
◽️@utfinance◽️
#اردشیر_رستمی
#علی_ضیا
📄 یادداشت
سیمای تمامعیار یک «۵۷ی» در آیینهی تاریخ!
👤 آرمان امیری @armanparian
تصویر توییت پیوست این یادداشت را یکی دو روز پیش دیدم و خیلی خندیدم؛ اما به مرور و با دیدن بخش زیادی از واکنشها به نظرم رسید با مسالهای بزرگتر از حواشی المپیک مواجه هستیم. حجم یادداشتهای تحلیلگران فرهیخته و صاحبتریبونی که نسبت به سقوط و اضمحلال قریبالوقوع «غرب» هشدار دادهاند واقعا تحسینبرانگیز است. این سطح دغدغهی انسان جهان سومی نسبت به جهل و فلاکت و زوال جهان غرب را به واقع هم که باید ارج گذاشت، به ویژه که اکثریت قریب به اتفاق این تولیدات را نه چپگرایان ظاهرا غربستیز، و نه پیاده نظام رژیم اسلامگرا، بلکه پیشگامان غربگرایی با پلاکارد مکتب جدیدی تولید میکنند که اتفاقا اسمش «لیبرالیسم» است!
این «لیبرالیسم» تازهکشفشده در جهان سوم، هرچند یک تشابه اسمی با همتای غربی خودش دارد، اما دست بر قضا با تمامی مظاهر لیبرالیسم در جهان متمدن و آزاد سر ستیز و عناد دارد! لیبرالیسم ابداعی در امالقرای اسلامی که اتفاقا ایدئولوگهای نیمه رسمیاش هم دستی بر آتش «لیبرالیسم مبتنی بر اسلامی» دارند، پدیدهی شگفتانگیزی است که هرگونه گرایش به آزادی مدنی را ابتذال، هرگونه سخن گفتن از دموکراسی را مصداق چپگرایی و هر یک از بدیهیترین حقوق فردی را تهدیدی برای ارکان آزادی و لیبرالیسم میداند!
جسته و گریخته دیدم که برخی منتقدان به این فکر افتادهاند که این گرایش عجیب را بر خلاف ادعای خودش «محافظهکاری» بخوانند و البته خودشان هم گهگاه بدشان نمیآید از تعبیر «لیبرالیسم محافظهکار» استفاده کنند؛ اما به شخصه گمان نمیکنم اگر به جای لیبرالیسم، مفهوم محافظهکاری را به مضحکه بکشانیم مشکلی از کسی حل بشود! بهتر آن است که از حق انحصاری این اختراع بومی خودمان دفاع کنیم و با مروری بر تاریخچهاش، افتخار اختراع و تقدیم آن به جامعهی جهانی را یکسره به نام خودمان ثبت کنیم.
در راستای همین مهم، بد نیست به یاد بیاوریم که واکنشهای اخیر به نمایشهای افتتاحیهی المپیک، از یک جهت شباهت بسیاری به واکنشهای نیم قرن پیش به نمایشهای «جشن هنر شیراز» داشتند؛ اما اختلافی هم این بین وجود داشت: اگر نیم قرن پیش، گروهی نتوانستند برخی مصادیق رادیکال در هنر مدرن اروپایی را در خاک کشور سنتی خودشان تحمل کنند، طبیعتا میتوانستند مصداق کلاسیک عنوان «محافظهکار» قلمداد شوند. در پدیدهی اخیر اما، با جماعتی مواجه هستیم که در ازای اکران هر فیلم سینمایی یا نمایش هنری در خود جهان غرب هم خونشان به جوش میآید! این یکی دیگر واقعا شاهکاری تماما بومی است که احتمالا نسخهی مشابه خارجی نداشته باشد.
اساتید گرانقدر و صاحبقلمی همچون دکتر مردیها در این سالها تلاش کردهاند که تمامی کاسهکوزههای انقلاب ۵۷ را بر سر جریان «چپ» بشکنند و در خوانشی تماما «باب روز»، تا آنجا پیش رفتهاند که اسلامگرایان را در وقوع یک «انقلاب اسلامی» یکسره تبرئه کردهاند. در مملکتی که حتی دانشآموزانی که در مقطع دبیرستان هم ترک تحصیل میکنند اینقدر فرصت داشتهاند که با انبوه مجاهدتهای اسلامگرایان طی ۱۰۰۰ گذشته برای کسب قدرت آشنایی بشوند یا دستکم موقع رانندگی در خیابان اسامی خیابانهایی چون «سیدجمالالدین اسدآبادی» و اتوبانهای «شیخفضلالله» یا «نواب صفوی» به گوششان بخورد، استاد گرانقدر علوم سیاسی مفصلا استدلال میکند که اصلا تا پیش از آنکه افیون چپ وارد این مملکت شود، اسلامگرایان به فکر قبضه کردن قدرت هم نبودهاند!
به زعم این حقیر اما، آنچه دستگاه «پاکسازیتاریخ» (نقطهی مقابل «تاریخنویسی») در دستور کار قرار داده، محو کردن یکی از پررنگترین جریانات تاریخ معاصر کشور است که معجونی بود اعلی از درهمجوشی گرایشهای شبهفاشیستی مدرنیته ستیز، با سنتگرایی اسلامی. اندیشمندانی همچون سیدفخرالدین شادمان (که دو دهه پیش از شریعتی در کتاب «تسخیر تمدن فرنگی» اصطلاح «فکلیها» را وارد ادبیات ما کرد)، یا داریوش شایگان (نویسندهی «آسیا در برابر غرب»)، یا سیدحسین نصر (شاخصترین اندیشمند سنتگرای اسلامی)، اگر با افتخار «چپستیز» نبودند، با هیچ ضرب و زوری و شعبدهای هم به اردوگاه «چپ» متصف نمیشدند؛ با این حال پیشگامان نهادینه کردن ادبیات ضد مدرنیته، ضدلیبرالیسم، ضد دموکراسی و طبیعتا ضدغرب در کشور ما بودند.
برای خواندن ادامهی این یادداشت «اینجا کلیک کرده» و یا از گزینه instant view استفاده کنید.
◽️@utfinance◽️
سیمای تمامعیار یک «۵۷ی» در آیینهی تاریخ!
👤 آرمان امیری @armanparian
تصویر توییت پیوست این یادداشت را یکی دو روز پیش دیدم و خیلی خندیدم؛ اما به مرور و با دیدن بخش زیادی از واکنشها به نظرم رسید با مسالهای بزرگتر از حواشی المپیک مواجه هستیم. حجم یادداشتهای تحلیلگران فرهیخته و صاحبتریبونی که نسبت به سقوط و اضمحلال قریبالوقوع «غرب» هشدار دادهاند واقعا تحسینبرانگیز است. این سطح دغدغهی انسان جهان سومی نسبت به جهل و فلاکت و زوال جهان غرب را به واقع هم که باید ارج گذاشت، به ویژه که اکثریت قریب به اتفاق این تولیدات را نه چپگرایان ظاهرا غربستیز، و نه پیاده نظام رژیم اسلامگرا، بلکه پیشگامان غربگرایی با پلاکارد مکتب جدیدی تولید میکنند که اتفاقا اسمش «لیبرالیسم» است!
این «لیبرالیسم» تازهکشفشده در جهان سوم، هرچند یک تشابه اسمی با همتای غربی خودش دارد، اما دست بر قضا با تمامی مظاهر لیبرالیسم در جهان متمدن و آزاد سر ستیز و عناد دارد! لیبرالیسم ابداعی در امالقرای اسلامی که اتفاقا ایدئولوگهای نیمه رسمیاش هم دستی بر آتش «لیبرالیسم مبتنی بر اسلامی» دارند، پدیدهی شگفتانگیزی است که هرگونه گرایش به آزادی مدنی را ابتذال، هرگونه سخن گفتن از دموکراسی را مصداق چپگرایی و هر یک از بدیهیترین حقوق فردی را تهدیدی برای ارکان آزادی و لیبرالیسم میداند!
جسته و گریخته دیدم که برخی منتقدان به این فکر افتادهاند که این گرایش عجیب را بر خلاف ادعای خودش «محافظهکاری» بخوانند و البته خودشان هم گهگاه بدشان نمیآید از تعبیر «لیبرالیسم محافظهکار» استفاده کنند؛ اما به شخصه گمان نمیکنم اگر به جای لیبرالیسم، مفهوم محافظهکاری را به مضحکه بکشانیم مشکلی از کسی حل بشود! بهتر آن است که از حق انحصاری این اختراع بومی خودمان دفاع کنیم و با مروری بر تاریخچهاش، افتخار اختراع و تقدیم آن به جامعهی جهانی را یکسره به نام خودمان ثبت کنیم.
در راستای همین مهم، بد نیست به یاد بیاوریم که واکنشهای اخیر به نمایشهای افتتاحیهی المپیک، از یک جهت شباهت بسیاری به واکنشهای نیم قرن پیش به نمایشهای «جشن هنر شیراز» داشتند؛ اما اختلافی هم این بین وجود داشت: اگر نیم قرن پیش، گروهی نتوانستند برخی مصادیق رادیکال در هنر مدرن اروپایی را در خاک کشور سنتی خودشان تحمل کنند، طبیعتا میتوانستند مصداق کلاسیک عنوان «محافظهکار» قلمداد شوند. در پدیدهی اخیر اما، با جماعتی مواجه هستیم که در ازای اکران هر فیلم سینمایی یا نمایش هنری در خود جهان غرب هم خونشان به جوش میآید! این یکی دیگر واقعا شاهکاری تماما بومی است که احتمالا نسخهی مشابه خارجی نداشته باشد.
اساتید گرانقدر و صاحبقلمی همچون دکتر مردیها در این سالها تلاش کردهاند که تمامی کاسهکوزههای انقلاب ۵۷ را بر سر جریان «چپ» بشکنند و در خوانشی تماما «باب روز»، تا آنجا پیش رفتهاند که اسلامگرایان را در وقوع یک «انقلاب اسلامی» یکسره تبرئه کردهاند. در مملکتی که حتی دانشآموزانی که در مقطع دبیرستان هم ترک تحصیل میکنند اینقدر فرصت داشتهاند که با انبوه مجاهدتهای اسلامگرایان طی ۱۰۰۰ گذشته برای کسب قدرت آشنایی بشوند یا دستکم موقع رانندگی در خیابان اسامی خیابانهایی چون «سیدجمالالدین اسدآبادی» و اتوبانهای «شیخفضلالله» یا «نواب صفوی» به گوششان بخورد، استاد گرانقدر علوم سیاسی مفصلا استدلال میکند که اصلا تا پیش از آنکه افیون چپ وارد این مملکت شود، اسلامگرایان به فکر قبضه کردن قدرت هم نبودهاند!
به زعم این حقیر اما، آنچه دستگاه «پاکسازیتاریخ» (نقطهی مقابل «تاریخنویسی») در دستور کار قرار داده، محو کردن یکی از پررنگترین جریانات تاریخ معاصر کشور است که معجونی بود اعلی از درهمجوشی گرایشهای شبهفاشیستی مدرنیته ستیز، با سنتگرایی اسلامی. اندیشمندانی همچون سیدفخرالدین شادمان (که دو دهه پیش از شریعتی در کتاب «تسخیر تمدن فرنگی» اصطلاح «فکلیها» را وارد ادبیات ما کرد)، یا داریوش شایگان (نویسندهی «آسیا در برابر غرب»)، یا سیدحسین نصر (شاخصترین اندیشمند سنتگرای اسلامی)، اگر با افتخار «چپستیز» نبودند، با هیچ ضرب و زوری و شعبدهای هم به اردوگاه «چپ» متصف نمیشدند؛ با این حال پیشگامان نهادینه کردن ادبیات ضد مدرنیته، ضدلیبرالیسم، ضد دموکراسی و طبیعتا ضدغرب در کشور ما بودند.
برای خواندن ادامهی این یادداشت «اینجا کلیک کرده» و یا از گزینه instant view استفاده کنید.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
A448
البته که چپگرایی ایرانی نیز در دهههای چهل و پنجاه چنان بر «غربستیزی» پافشاری کرد که از بغض نظام سرمایهداری، آماده شد تا حتی باورهای فرهنگی و اجتماعی خودش را هم به سود همراهی با ارتجاع مذهبی زیر پا بگذارد، اما این چپگرایی کور تنها دشمن ارزشهای روشنگری…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 سخنرانی
ایران اینجاست که ایستادهایم
👤 جواد طباطبایی
📌 فایل کامل تصویری سخنرانی جواد طباطبایی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی
🗓 ۱۵ دی ماه ۱۳۹۵
◽️چرا دانشگاه تهران تاسیس شد؟
◽️ایدئولوژی چگونه نظام علمی ایران را نابود کرد؟
◽️چرا طباطبایی از دانشگاه تهران اخراج شد؟
◽️موضوع «دانشگاه ایران» چیست؟
◽️رنسانس دوم ایران
◽️مشروطیت و حقوق
◽️@utfinance◽️
#طباطبایی
#جواد_طباطبایی
#سید_جواد_طباطبایی
ایران اینجاست که ایستادهایم
👤 جواد طباطبایی
📌 فایل کامل تصویری سخنرانی جواد طباطبایی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی
🗓 ۱۵ دی ماه ۱۳۹۵
◽️چرا دانشگاه تهران تاسیس شد؟
◽️ایدئولوژی چگونه نظام علمی ایران را نابود کرد؟
◽️چرا طباطبایی از دانشگاه تهران اخراج شد؟
◽️موضوع «دانشگاه ایران» چیست؟
◽️رنسانس دوم ایران
◽️مشروطیت و حقوق
◽️@utfinance◽️
#طباطبایی
#جواد_طباطبایی
#سید_جواد_طباطبایی
📄 یادداشت
👤 توس تهماسبی
شواهد و قرائن نشان میدهد که حکومت تبهکار و طاعون صفت مادورو/چاوز در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا دست به تقلب بی سابقهای زده است. ویژگی مهم انتخابات اخیر شکاف و ریزش شدید در بدنه اجتماعی هوادار مادورو به شمار میرفت که بی سابقه بود و ناظران بیطرف را هم به این نتیجه رسانده بود که مادورو اگر در انتخابات تقلب نکند، کارش تمام است.
تصویری که میبینید، مربوط به بحران وحشتناک ابرتورم در ونزوئلا است. مردم انبوهی اسکناس بی مصرف را همچون زباله در خیابانها میریختند و برای نجات از گرسنگی به خوردن پوست و ریشه درخت و گیاه پناه برده و یا از کشور فرار میکردند. نرخ تورم در ونزوئلا در سال دو هزار و پانزده به صد و هشتاد درصد، در سال دو هزار و شانزده به هشتصد درصد، در سال دو هزار و هفده به چهار هزار درصد و در سال دو هزار و نوزده به دویست و سی هزار درصد رسید. فقر وحشتناک و گرسنگی، جرم و جنایت و مرگ بیماران و نوزادان در نتیجه نابودی خدمات پزشکی، همچون گردبادی سیاه و سهمگین نفس ونزوئلاییها را گرفت. بیش از هشت میلیون نفر از مردم یعنی نزدیک به یک سوم از جمعیت ونزوئلا، از کشور فرار کردند.
کمتر پیش آمده که حتی جنگهای بزرگ و یا سهمگینترین بلایای طبیعی، با شهر و کشوری چنان کنند که سوسیالیسم تودهگرا و غرب ستیز چاوز/مادورو با ونزوئلا کرد. هوگو چاوز با تکیهگاه قرار دادن طبقه فقیر در ونزوئلا و سوءاستفاده از دشواریهای اقتصادی نه چندان جدی کشور در دهه نود میلادی که ناشی از کاهش قیمت نفت و نیاز به سازماندهی مجدد اقتصاد ونزوئلا در عصر خصوصی سازی و جهانی شدن بود، با یک کودتا قدرت رسید. بحران آن روز ونزوئلا که در برابر جهنمی که امروز در آن دست و پا میزند، به چیزی کمتر از شوخی شبیه است، با کمی صبر و تحمل و تدبیر به سادگی قابل رفع بود. اما بدا به حال مردمی که دشواریهای ناگزیر توسعه و تکامل را تاب نیاورده و به نسخه توهم، مالیخولیا و عقدههای پست پناه میبرند.
تا مدتی طبقه فقیر ونزوئلا در نتیجه پول پاشیها و بذل و بخششهای چاوز شادمان بود. از خوش اقبالی چاوز چند ماه پس از به قدرت رسیدن او، دوره افزایش شدید قیمت جهانی نفت آغاز شد که تا حدود پانزده سال ادامه داشت. امروز اما بالاخره همان طبقه فقیر شیفته هوگو چاوز هم فهمیده که در چه چاه مصیبتی گرفتار آمده است. سالها پیش چاوز به خود میبالید که بیست هزار پزشک کوبایی را برای درمان رایگان فقرا به ونزوئلا آورده است. در آن زمان اما کسی پیشبینی نمیکرد که این اقدام زمینه ساز ورود بیست و پنج هزار سرباز کوبایی برای کشتار و سرکوب معترضان در جریان اعتراضات گسترده مردمی به تقلب در انتخابات در سال ۲۰۱۹ خواهد شد.
◽️@utfinance◽️
👤 توس تهماسبی
شواهد و قرائن نشان میدهد که حکومت تبهکار و طاعون صفت مادورو/چاوز در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا دست به تقلب بی سابقهای زده است. ویژگی مهم انتخابات اخیر شکاف و ریزش شدید در بدنه اجتماعی هوادار مادورو به شمار میرفت که بی سابقه بود و ناظران بیطرف را هم به این نتیجه رسانده بود که مادورو اگر در انتخابات تقلب نکند، کارش تمام است.
تصویری که میبینید، مربوط به بحران وحشتناک ابرتورم در ونزوئلا است. مردم انبوهی اسکناس بی مصرف را همچون زباله در خیابانها میریختند و برای نجات از گرسنگی به خوردن پوست و ریشه درخت و گیاه پناه برده و یا از کشور فرار میکردند. نرخ تورم در ونزوئلا در سال دو هزار و پانزده به صد و هشتاد درصد، در سال دو هزار و شانزده به هشتصد درصد، در سال دو هزار و هفده به چهار هزار درصد و در سال دو هزار و نوزده به دویست و سی هزار درصد رسید. فقر وحشتناک و گرسنگی، جرم و جنایت و مرگ بیماران و نوزادان در نتیجه نابودی خدمات پزشکی، همچون گردبادی سیاه و سهمگین نفس ونزوئلاییها را گرفت. بیش از هشت میلیون نفر از مردم یعنی نزدیک به یک سوم از جمعیت ونزوئلا، از کشور فرار کردند.
کمتر پیش آمده که حتی جنگهای بزرگ و یا سهمگینترین بلایای طبیعی، با شهر و کشوری چنان کنند که سوسیالیسم تودهگرا و غرب ستیز چاوز/مادورو با ونزوئلا کرد. هوگو چاوز با تکیهگاه قرار دادن طبقه فقیر در ونزوئلا و سوءاستفاده از دشواریهای اقتصادی نه چندان جدی کشور در دهه نود میلادی که ناشی از کاهش قیمت نفت و نیاز به سازماندهی مجدد اقتصاد ونزوئلا در عصر خصوصی سازی و جهانی شدن بود، با یک کودتا قدرت رسید. بحران آن روز ونزوئلا که در برابر جهنمی که امروز در آن دست و پا میزند، به چیزی کمتر از شوخی شبیه است، با کمی صبر و تحمل و تدبیر به سادگی قابل رفع بود. اما بدا به حال مردمی که دشواریهای ناگزیر توسعه و تکامل را تاب نیاورده و به نسخه توهم، مالیخولیا و عقدههای پست پناه میبرند.
تا مدتی طبقه فقیر ونزوئلا در نتیجه پول پاشیها و بذل و بخششهای چاوز شادمان بود. از خوش اقبالی چاوز چند ماه پس از به قدرت رسیدن او، دوره افزایش شدید قیمت جهانی نفت آغاز شد که تا حدود پانزده سال ادامه داشت. امروز اما بالاخره همان طبقه فقیر شیفته هوگو چاوز هم فهمیده که در چه چاه مصیبتی گرفتار آمده است. سالها پیش چاوز به خود میبالید که بیست هزار پزشک کوبایی را برای درمان رایگان فقرا به ونزوئلا آورده است. در آن زمان اما کسی پیشبینی نمیکرد که این اقدام زمینه ساز ورود بیست و پنج هزار سرباز کوبایی برای کشتار و سرکوب معترضان در جریان اعتراضات گسترده مردمی به تقلب در انتخابات در سال ۲۰۱۹ خواهد شد.
◽️@utfinance◽️
Telegram
Toos Tahmasebi
📕 کتاب
چهار خوانش از طباطبایی
👤نویسنده: شهرام اتفاق
با مقدمه: کاظم علمداری
ناشر: ایران آکادمیا، لاهه، هلند
در این اثر با مبانی تئوریک چهار جریان فکری و سیاسی و زیرشاخههای آنها در سپهر سیاسی ایران آشنا میشویم. برخی از این جریانها طی دهههای گذشته، در ساختار قدرت سهم داشتهاند و برخی دیگر، در بیرون مرزهای کشور در انتظار فرصت مناسبی برای نقشآفرینی هستند.
یکی از سرچشمههای تئوریک این جریانها، آموزههای سید جواد طباطبایی است و وجه مشترکشان به حساب میآید.
از منظر نویسنده، کشور ما طی چند دهه اخیر، از امر خطیر «توسعه» غافل مانده است و دیگر مجالی برای آزمودن مسیرهای نامکشوف ندارد. باید بکوشیم تا قطار کشورمان، دوباره بر روی ریل توسعه بازگشته و مترصد حرکت به سوی نظمی لیبرال-دموکراتیک باشد و به سوی آن گام بردارد.
این کتاب، کوششی برای تحقق این هدف بوده است: معرفی بیراهههایی که از ناکجاآبادهای جدیدی سر در خواهد آورد، در مقایسه با تجربیات جهانی که به «توسعه» رهنمون شده است.
به پاس سالها فعالیت علمی استاد یدالله موقن و محدودیتهایش، نویسنده، این کتاب را به او تقدیم کرده است.
◽️@utfinance◽️
#طباطبایی
چهار خوانش از طباطبایی
👤نویسنده: شهرام اتفاق
با مقدمه: کاظم علمداری
ناشر: ایران آکادمیا، لاهه، هلند
در این اثر با مبانی تئوریک چهار جریان فکری و سیاسی و زیرشاخههای آنها در سپهر سیاسی ایران آشنا میشویم. برخی از این جریانها طی دهههای گذشته، در ساختار قدرت سهم داشتهاند و برخی دیگر، در بیرون مرزهای کشور در انتظار فرصت مناسبی برای نقشآفرینی هستند.
یکی از سرچشمههای تئوریک این جریانها، آموزههای سید جواد طباطبایی است و وجه مشترکشان به حساب میآید.
از منظر نویسنده، کشور ما طی چند دهه اخیر، از امر خطیر «توسعه» غافل مانده است و دیگر مجالی برای آزمودن مسیرهای نامکشوف ندارد. باید بکوشیم تا قطار کشورمان، دوباره بر روی ریل توسعه بازگشته و مترصد حرکت به سوی نظمی لیبرال-دموکراتیک باشد و به سوی آن گام بردارد.
این کتاب، کوششی برای تحقق این هدف بوده است: معرفی بیراهههایی که از ناکجاآبادهای جدیدی سر در خواهد آورد، در مقایسه با تجربیات جهانی که به «توسعه» رهنمون شده است.
به پاس سالها فعالیت علمی استاد یدالله موقن و محدودیتهایش، نویسنده، این کتاب را به او تقدیم کرده است.
◽️@utfinance◽️
#طباطبایی
Tabatabai_Digital.pdf
12.4 MB
📕 کتاب
چهار خوانش از طباطبایی
میراث سیاسی به جا مانده از سیدجواد طباطبایی
👤نویسنده: شهرام اتفاق
با مقدمه: کاظم علمداری
ناشر: ایران آکادمیا، لاهه، هلند
◽️@utfinance◽️
چهار خوانش از طباطبایی
میراث سیاسی به جا مانده از سیدجواد طباطبایی
👤نویسنده: شهرام اتفاق
با مقدمه: کاظم علمداری
ناشر: ایران آکادمیا، لاهه، هلند
◽️@utfinance◽️
👥 گفتوگوهای زنده اینستاگرامی
بزرگداشت صدوهجدهمین سالگرد صدور فرمان مشروطیت در ایران
میزبان: اشکان زارع
👤نیلوفر زارع
👤عرفان ناظر
👤فرهاد سلیماننژاد
🔗لینک صفحه اینستاگرام اشکان زارع:
https://www.instagram.com/_ashkanzaree?igsh=MTVkeXhyaGV3bHl2OA==
◽️@utfinance◽️
#مشروطه
#مشروطیت
بزرگداشت صدوهجدهمین سالگرد صدور فرمان مشروطیت در ایران
میزبان: اشکان زارع
👤نیلوفر زارع
👤عرفان ناظر
👤فرهاد سلیماننژاد
🔗لینک صفحه اینستاگرام اشکان زارع:
https://www.instagram.com/_ashkanzaree?igsh=MTVkeXhyaGV3bHl2OA==
◽️@utfinance◽️
#مشروطه
#مشروطیت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
تسخیر ساختمان دولت ونزوئلا توسط مردم
◽️@utfinance◽️
#ونزوئلا
#مادورو
#دیکتاتور
#سوسیالیسم
#کمونیسم
تسخیر ساختمان دولت ونزوئلا توسط مردم
◽️@utfinance◽️
#ونزوئلا
#مادورو
#دیکتاتور
#سوسیالیسم
#کمونیسم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
شروع راه برنامهنویسی جی پی تی و مدلهای زبانی بزرگ
👤 جادی میرمیرانی
راه اندازی یه مدل روی کامپیوتر و کار باهاش از طریق کرل و پایتون و تجربههای متنوع
-=-=-=-=-=-=-=-
بحث مدل های زبانی بزرگ بعد از موفقیت جی پی تی و chatgpt خیلی داغ شده و خیلیهامون دنبال یاد گرفتن عمیق تر کار با این مدلها به عنوان برنامه نویس (و نه استفاده کننده صرف) هستیم. اما معمولا ورود به این حوزه سختتر از حوزههای دیگه است چون مقدمات بیشتر / گرونتر و سانسور شده تری میخواد؛ اما همیشه هم اینطور نیست.
توی این ویدئو با هم میبینیم که چطوری میشه برنامه نویسی برای مدلهای زبانی بزرگ یا همون llmها رو شروع کرد. برای اینکار با هم یه مدل کوچیک روی کامپیوتر نصب میکنیم و از اینترفیس و کرل و پایتون بهش وصل میشیم و جواب سوالهامون رو میگیریم و کیف میکنیم که دقیقا با تغییر یه آدرس و توکن میشد همین کار رو با جی پی تی یا هر مدل دیگه هم انجام داد.
#ویدئو #آموزش #پایتون
#جادی
#جادی_میرمیرانی
#برنامه_نویسی
#جی_پی_تی
◽️@utfinance◽️
شروع راه برنامهنویسی جی پی تی و مدلهای زبانی بزرگ
👤 جادی میرمیرانی
راه اندازی یه مدل روی کامپیوتر و کار باهاش از طریق کرل و پایتون و تجربههای متنوع
-=-=-=-=-=-=-=-
بحث مدل های زبانی بزرگ بعد از موفقیت جی پی تی و chatgpt خیلی داغ شده و خیلیهامون دنبال یاد گرفتن عمیق تر کار با این مدلها به عنوان برنامه نویس (و نه استفاده کننده صرف) هستیم. اما معمولا ورود به این حوزه سختتر از حوزههای دیگه است چون مقدمات بیشتر / گرونتر و سانسور شده تری میخواد؛ اما همیشه هم اینطور نیست.
توی این ویدئو با هم میبینیم که چطوری میشه برنامه نویسی برای مدلهای زبانی بزرگ یا همون llmها رو شروع کرد. برای اینکار با هم یه مدل کوچیک روی کامپیوتر نصب میکنیم و از اینترفیس و کرل و پایتون بهش وصل میشیم و جواب سوالهامون رو میگیریم و کیف میکنیم که دقیقا با تغییر یه آدرس و توکن میشد همین کار رو با جی پی تی یا هر مدل دیگه هم انجام داد.
#ویدئو #آموزش #پایتون
#جادی
#جادی_میرمیرانی
#برنامه_نویسی
#جی_پی_تی
◽️@utfinance◽️
👤 فردریش هایک
«اگر امروزه در ایالات متحده یا اروپای غربی افراد نسبتاً فقیر میتوانند با هزینه کردن بخشی از درآمدشان اتومبیل، یخچال و رادیو بخرند یا مسافرت هوایی داشته باشند، به این دلیل امکانپذیر شده که در گذشته دیگران با درآمدهای بیشتر میتوانستند برای چیزی هزینه کنند که در آن هنگام تجمل محسوب میشد. مسیر پیشرفت را تا حد زیادی کسانی هموار کردهاند که قبلاً در آن گام گذاشتهاند.
به این دلیل است که هدف طلایه داران پیشرفت ساختن جادهای است که افراد کم شانستر یا کم تلاشتر بتوانند از آن استفاده کنند. آن چه که داشتنش ممکن است امروز اسراف یا اتلاف منابع به نظر برسد زیرا افراد اندکی از آن بهره میبرند، پاداش تلاش برای آزمایش آن سبک زندگیای است که سرانجام در دسترس عدهی زیادی خواهد بود. محدودهی آن چه که آزموده خواهد شد و بعداً گسترش خواهد یافت و نیز موجودی تجربهای که در دسترس همگان خواهد بود تا حد زیادی با توزیع نابرابر منافع کنونی آن افزایش مییابد؛ و سرعت پیشرفت، به میزان زیادی افزایش خواهد یافت اگر گامهای اولیه مدتها پیش از آن که اکثریت بتواند از آنها نفع ببرد برداشته شوند.»
◽️@utfinance◽️
«اگر امروزه در ایالات متحده یا اروپای غربی افراد نسبتاً فقیر میتوانند با هزینه کردن بخشی از درآمدشان اتومبیل، یخچال و رادیو بخرند یا مسافرت هوایی داشته باشند، به این دلیل امکانپذیر شده که در گذشته دیگران با درآمدهای بیشتر میتوانستند برای چیزی هزینه کنند که در آن هنگام تجمل محسوب میشد. مسیر پیشرفت را تا حد زیادی کسانی هموار کردهاند که قبلاً در آن گام گذاشتهاند.
به این دلیل است که هدف طلایه داران پیشرفت ساختن جادهای است که افراد کم شانستر یا کم تلاشتر بتوانند از آن استفاده کنند. آن چه که داشتنش ممکن است امروز اسراف یا اتلاف منابع به نظر برسد زیرا افراد اندکی از آن بهره میبرند، پاداش تلاش برای آزمایش آن سبک زندگیای است که سرانجام در دسترس عدهی زیادی خواهد بود. محدودهی آن چه که آزموده خواهد شد و بعداً گسترش خواهد یافت و نیز موجودی تجربهای که در دسترس همگان خواهد بود تا حد زیادی با توزیع نابرابر منافع کنونی آن افزایش مییابد؛ و سرعت پیشرفت، به میزان زیادی افزایش خواهد یافت اگر گامهای اولیه مدتها پیش از آن که اکثریت بتواند از آنها نفع ببرد برداشته شوند.»
◽️@utfinance◽️