Forwarded from Finance & Economics
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موسی غنینژاد: علم اقتصاد توضیح سرریزهای فضیلتی به نام آزادی است
به اعتقاد موسی غنینژاد، آزادی اقتصادی و آزادی به معنای اعم کلمه است که باعث توسعه اقتصادی و افزایش رفاه عمومی در بلندمدت میشود و علم اقتصاد صرفا توضیح سرریزهای این فضلیت در زندگی اقتصادی است.
◽️@utfinance◽️
به اعتقاد موسی غنینژاد، آزادی اقتصادی و آزادی به معنای اعم کلمه است که باعث توسعه اقتصادی و افزایش رفاه عمومی در بلندمدت میشود و علم اقتصاد صرفا توضیح سرریزهای این فضلیت در زندگی اقتصادی است.
◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
👤 جواد طباطبایی
برشی از سخنرانی جواد طباطبایی -فیلسوف سیاسی ایران- دربارهی پیدایشِ مفهوم مشروطه در ایران
◽️@utfinance◽️
👤 جواد طباطبایی
برشی از سخنرانی جواد طباطبایی -فیلسوف سیاسی ایران- دربارهی پیدایشِ مفهوم مشروطه در ایران
◽️@utfinance◽️
👤 فردریش هایک
اگرچه آزادی وضعیتی طبیعی نیست، بلکه محصول تمدن است اما با طرح و نقشهی قبلی به وجود نمیآید.
نهادهای ناشی از آزادی، مثل هر چیزی که آزادی خلق کرده است، به این دلیل استقرار نیافتهاند که مردم منافعی را پیش بینی میکردند که ممکن بود آن نهادها تأمین کنند.
اما، به محض این که مزایای آزادی شناسایی شدند، انسانها روی آوردند به تکمیل و بسط سلطهی آن و به این منظور، روی آوردند به تحقیق در این موضوع که جامعهی آزاد چگونه کار میکند. بسط نظریهای دربارهی آزادی عمدتاً در قرن هجدهم رخ داد. این بسط در دو کشور آغاز شد: انگلستان و فرانسه. اولی آزادی را می شناخت و دومی نه.
در نتیجه، تا امروز دو سنت متفاوت در نظریهی آزادی داشتهایم:
یکی سنت تجربی و غیر نظاممند، دیگری سنت نظری و عقل گرایانه.
اولی بر اساس تفسیری از سنتها و نهادهایی که به طور خودانگیخته رشد کرده بودند ولی به طور ناقص فهم شده بودند، دومی معطوف به ایجاد یک اتوپیا، که اغلب امتحان شده اما هرگز به موفقیت نرسیده بود. با وجود این، استدلال عقل گرایانه، موجهنما و ظاهراً منطقی سنت فرانسوی، همراه با پنداشتهای دلپذیر آن دربارهی تواناییهای نامحدود عقل بشری بوده است که، به نحوی فزاینده تأثیرگذار بوده، در حالی که سنت کم تر مفصل بندی شده و کمتر روشن آزادی انگلیسی رو به افول بوده است.
این تمایز، تحت الشعاع این واقعیتها قرار میگیرد که آن چه ما سنت فرانسویِ آزادی نامیدهایم از تلاشی برای تفسیر نهادهای بریتانیایی نشأت گرفت و برداشتهایی که دیگر کشورها از نهادهای بریتانیایی داشتند، بیش از هر چیز، بر اساس توصیف آن نهادها توسط نویسندگان فرانسوی بود. سرانجام این دو سنت با هم خلط شدند هنگامی که در مجاورت جنبش لیبرال قرن نوزدهم قرار گرفتند و هنگامی که حتی لیبرالهای برجستهی بریتانیایی به همان اندازهی سنت انگلیسی به سنت فرانسوی نزدیک شدند. دست آخر این پیروزی رادیکالهای فلسفی بنتامی بر ویگها بود که تفاوت بنیادیای را پنهان کرد که در سالهای اخیر دوباره به عنوان تضاد بین لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی یا دموکراسی توتالیتر ظاهر شد.
این تفاوت صد سال پیش بهتر از امروز فهم شده بود. در زمان تحولات اروپاییای که در طی آن این دو سنت در مجاورت یکدیگر قرار گرفتند، تضاد بین آزادی «انگلیسی» و «فرانسوی» همچنان به وضوح توسط یک فیلسوف سیاسی آلمانی-آمریکایی توصیف شده بود. فرانسیس لیبر در سال ۱۸۴۸ نوشت «آزادی فرانسوی در حکومت طلب میشود که بنا بر نقطه نظر انگلیسی جای نادرستی برای جست و جوی آزادیست، جایی که نمیتوان آن را یافت. پیامد ضروری دیدگاه فرانسوی این است که فرانسویها عالی ترین درجهی تمدن سیاسی را در سازمان، به عبارت دیگر، در عالی ترین درجهی دخالت در زندگی عموم مردم از طریق زور، جست وجو میکنند. این پرسش که آیا این دخالت به معنای استبداد است یا آزادی، صرفاً با این واقعیت پاسخ داده میشود که چه کسی دخالت میکند و این دخالت به نفع کدام طبقه صورت میگیرد.
📖 از کتاب منشور آزادی
منبع: وبلاگ مکتب اقتصاد اتریشی
◽️@utfinance◽️
اگرچه آزادی وضعیتی طبیعی نیست، بلکه محصول تمدن است اما با طرح و نقشهی قبلی به وجود نمیآید.
نهادهای ناشی از آزادی، مثل هر چیزی که آزادی خلق کرده است، به این دلیل استقرار نیافتهاند که مردم منافعی را پیش بینی میکردند که ممکن بود آن نهادها تأمین کنند.
اما، به محض این که مزایای آزادی شناسایی شدند، انسانها روی آوردند به تکمیل و بسط سلطهی آن و به این منظور، روی آوردند به تحقیق در این موضوع که جامعهی آزاد چگونه کار میکند. بسط نظریهای دربارهی آزادی عمدتاً در قرن هجدهم رخ داد. این بسط در دو کشور آغاز شد: انگلستان و فرانسه. اولی آزادی را می شناخت و دومی نه.
در نتیجه، تا امروز دو سنت متفاوت در نظریهی آزادی داشتهایم:
یکی سنت تجربی و غیر نظاممند، دیگری سنت نظری و عقل گرایانه.
اولی بر اساس تفسیری از سنتها و نهادهایی که به طور خودانگیخته رشد کرده بودند ولی به طور ناقص فهم شده بودند، دومی معطوف به ایجاد یک اتوپیا، که اغلب امتحان شده اما هرگز به موفقیت نرسیده بود. با وجود این، استدلال عقل گرایانه، موجهنما و ظاهراً منطقی سنت فرانسوی، همراه با پنداشتهای دلپذیر آن دربارهی تواناییهای نامحدود عقل بشری بوده است که، به نحوی فزاینده تأثیرگذار بوده، در حالی که سنت کم تر مفصل بندی شده و کمتر روشن آزادی انگلیسی رو به افول بوده است.
این تمایز، تحت الشعاع این واقعیتها قرار میگیرد که آن چه ما سنت فرانسویِ آزادی نامیدهایم از تلاشی برای تفسیر نهادهای بریتانیایی نشأت گرفت و برداشتهایی که دیگر کشورها از نهادهای بریتانیایی داشتند، بیش از هر چیز، بر اساس توصیف آن نهادها توسط نویسندگان فرانسوی بود. سرانجام این دو سنت با هم خلط شدند هنگامی که در مجاورت جنبش لیبرال قرن نوزدهم قرار گرفتند و هنگامی که حتی لیبرالهای برجستهی بریتانیایی به همان اندازهی سنت انگلیسی به سنت فرانسوی نزدیک شدند. دست آخر این پیروزی رادیکالهای فلسفی بنتامی بر ویگها بود که تفاوت بنیادیای را پنهان کرد که در سالهای اخیر دوباره به عنوان تضاد بین لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی یا دموکراسی توتالیتر ظاهر شد.
این تفاوت صد سال پیش بهتر از امروز فهم شده بود. در زمان تحولات اروپاییای که در طی آن این دو سنت در مجاورت یکدیگر قرار گرفتند، تضاد بین آزادی «انگلیسی» و «فرانسوی» همچنان به وضوح توسط یک فیلسوف سیاسی آلمانی-آمریکایی توصیف شده بود. فرانسیس لیبر در سال ۱۸۴۸ نوشت «آزادی فرانسوی در حکومت طلب میشود که بنا بر نقطه نظر انگلیسی جای نادرستی برای جست و جوی آزادیست، جایی که نمیتوان آن را یافت. پیامد ضروری دیدگاه فرانسوی این است که فرانسویها عالی ترین درجهی تمدن سیاسی را در سازمان، به عبارت دیگر، در عالی ترین درجهی دخالت در زندگی عموم مردم از طریق زور، جست وجو میکنند. این پرسش که آیا این دخالت به معنای استبداد است یا آزادی، صرفاً با این واقعیت پاسخ داده میشود که چه کسی دخالت میکند و این دخالت به نفع کدام طبقه صورت میگیرد.
📖 از کتاب منشور آزادی
منبع: وبلاگ مکتب اقتصاد اتریشی
◽️@utfinance◽️
مکتب اقتصاد اتریشی
دو سنت متفاوت در نظریهی آزادی
👤 فردریش هایک: اگرچه آزادی وضعیتی طبیعی نیست، بلکه محصول تمدن است اما با طرح و نقشهی قبلی به وجود نمیآید.
📄 یادداشت مهمان
بررسی آموزه های لیبرالیستی در انقلاب مشروطه
👤 نویسنده: احمد خدایی نمین (کارشناس ارشد روابط بین الملل و مطالعات توسعه)
◽️@utfinance◽️
بررسی آموزه های لیبرالیستی در انقلاب مشروطه
👤 نویسنده: احمد خدایی نمین (کارشناس ارشد روابط بین الملل و مطالعات توسعه)
◽️@utfinance◽️
Telegraph
بررسی آموزه های لیبرالیستی در انقلاب مشروطه
Finance & Economics 📄 یادداشت مهمان انقلاب مشروطه یکی از حوادث مهم تاریخ ایران بوده است. از جمله شعارهای اصلی و اساسی این انقلاب آزادی بود. آزادی نقطه مقابل استبداد بود. هرچند که در متون دوره مشروطه واژه لیبرال کم به کار رفته است اما مفهوم و ماهیت لیبرالیسم…
👥 گفتوگو
لیبرایسم همان عقل عقلایی است
👤 جواد طباطبایی
👤 موسی غنینژاد
🔗 قسمت اول
🔗 قسمت دوم
◽️@utfinance◽️
#عقل_عقلایی
#جواد_طباطبایی
#موسی_غنی_نژاد
#لیبرالیسم
لیبرایسم همان عقل عقلایی است
👤 جواد طباطبایی
👤 موسی غنینژاد
🔗 قسمت اول
🔗 قسمت دوم
◽️@utfinance◽️
#عقل_عقلایی
#جواد_طباطبایی
#موسی_غنی_نژاد
#لیبرالیسم
Telegraph
لیبرالیسم همان عقل عقلایی است
https://www.tg-me.com/UTfinance
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👥 گفتوگو
نفت؛ ملی شدن یا دولتی شدن؟
نفت پیش از مصدق هم ملی بود⁉️
👤 شهرام اتفاق
👤 مرتضی کاظمی
◽️@utfinance◽️
نفت؛ ملی شدن یا دولتی شدن؟
نفت پیش از مصدق هم ملی بود⁉️
👤 شهرام اتفاق
👤 مرتضی کاظمی
◽️@utfinance◽️
Finance & Economics
👥 گفتوگو نفت؛ ملی شدن یا دولتی شدن؟ نفت پیش از مصدق هم ملی بود⁉️ 👤 شهرام اتفاق 👤 مرتضی کاظمی ◽️@utfinance◽️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📄 مقاله
فردگرایی روششناختی
👤 جوزف شومپیتر
✍🏻 ترجمه علیرضا کتانی
📌 به همراه مقدمه فردریش هایک بر ترجمه انگلیسی مقاله
◽️@utfinance◽️
#فردگرایی_روششناختی
#شومپیتر
#هایک
فردگرایی روششناختی
👤 جوزف شومپیتر
✍🏻 ترجمه علیرضا کتانی
📌 به همراه مقدمه فردریش هایک بر ترجمه انگلیسی مقاله
◽️@utfinance◽️
#فردگرایی_روششناختی
#شومپیتر
#هایک
Telegraph
فردگرایی روششناختی
اثر کمتردیدهشده اقتصاددان شهیر اتریشی ترجمه شد جوزف شومپیتر اتریشی را به واسطه آثار معروف و همچنین ایده «تخریب خلاق» میشناسند. با این حال، کمتر کسی میداند که او برای اولینبار از عبارت «فردگرایی روششناختی» استفاده کرد و مقالهای با همین عنوان را به نگارش…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
درباره کتاب «راه بردگی» نوشته فردریش هایک
the road to serfdom
👤 کوشیار عظیمیان
◽️@utfinance◽️
#کوشیار_عظیمیان
#معرفی_کتاب
#فردریش_هایک
#هایک
#راه_بردگی
#the_road_to_serfdom
درباره کتاب «راه بردگی» نوشته فردریش هایک
the road to serfdom
👤 کوشیار عظیمیان
◽️@utfinance◽️
#کوشیار_عظیمیان
#معرفی_کتاب
#فردریش_هایک
#هایک
#راه_بردگی
#the_road_to_serfdom
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
آیا کریپتو ادامه مفهوم پول خصوصی است؟
👤 امیرحسین خالقی
👤 امیررضا عبدلی
👤 نیما نامداری
👤 شهرام شریف
◽️@utfinance◽️
#فیناپ
#finup
#پول_خصوصی
#کریپتو
#رمزارز
آیا کریپتو ادامه مفهوم پول خصوصی است؟
👤 امیرحسین خالقی
👤 امیررضا عبدلی
👤 نیما نامداری
👤 شهرام شریف
◽️@utfinance◽️
#فیناپ
#finup
#پول_خصوصی
#کریپتو
#رمزارز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥ویدیوکست چراز
دولت رفاه نهایی
👤 حسین میرزایی
▫️دولت رفاه به دولتی گفته میشود که تامین و بهبود رفاه عمومی را جز وظایف قانونی نهادهای حکومتی میداند و به هرکسی که توان تامین نیازهای اساسی زندگی خودش را نداشته باشد به طرق مختلف مانند مستمری، کمکهزینه و … یارانههای مختلف اعطا میکند.
▫️خیلی افراد در خصوص دولت رفاه و ساختار دولتهای اسکاندیناوی صحبت میکنند.
▫️چراز در این ویدئو درباره اقتصاد کشورهای اسکاندیناوی، تاریخشان و مردمان وایکینگ صحبت میکند.
▫️فون هایک هم که از مخالفان سرسخت دولت رفاه بود و اینگونه نظامها را ایده خوبی نمیدانست با موارد زیادی از این روشهای حمایتی موافق بود و اعتقاد داشت که دولت باید این حمایتها را انجام دهد.
▫️در این باره کشورهای مختلف چه تجربیاتی داشتند و این تجربهها تحت چه شرایطی و چطور ممکن است به کشور ما کمک کند؟ البته ببینیم تفاوتهای ایران با آنها چیست؟
◽️@utfinnce◽️
دولت رفاه نهایی
👤 حسین میرزایی
▫️دولت رفاه به دولتی گفته میشود که تامین و بهبود رفاه عمومی را جز وظایف قانونی نهادهای حکومتی میداند و به هرکسی که توان تامین نیازهای اساسی زندگی خودش را نداشته باشد به طرق مختلف مانند مستمری، کمکهزینه و … یارانههای مختلف اعطا میکند.
▫️خیلی افراد در خصوص دولت رفاه و ساختار دولتهای اسکاندیناوی صحبت میکنند.
▫️چراز در این ویدئو درباره اقتصاد کشورهای اسکاندیناوی، تاریخشان و مردمان وایکینگ صحبت میکند.
▫️فون هایک هم که از مخالفان سرسخت دولت رفاه بود و اینگونه نظامها را ایده خوبی نمیدانست با موارد زیادی از این روشهای حمایتی موافق بود و اعتقاد داشت که دولت باید این حمایتها را انجام دهد.
▫️در این باره کشورهای مختلف چه تجربیاتی داشتند و این تجربهها تحت چه شرایطی و چطور ممکن است به کشور ما کمک کند؟ البته ببینیم تفاوتهای ایران با آنها چیست؟
◽️@utfinnce◽️
📕 معرفی کتاب
«هیل بیلی»
روزگار امریکاییهای پشتکوهنشین
👤 جی. دی. ونس
ترجمه: علیرضا پارساییان
نشرنون
«هیلبیلی» از بهترین منابع شناخت دقیق مردمی است که بدنهٔ اصلی رأی دونالد ترامپ را تشکیل میدادند. با خواندن این کتاب ضمن درک عمیق بخش بزرگ و کمتر تصویرشدهای از آمریکا، از طریق روایتی دست اول که هر سطر آن با شگفتی همراه خواهد بود، با شرح حال یکی از همین مردم همراه میشویم که داستان موفقیتش شاید از داستان موفقیت بسیاری از نوابغ آموزندهتر باشد.
داستان زندگی جی. دی. ونس به قول خودش داستان رسیدن فردی عادی به دستاوردی معمولی است. او نه شرکتی چندملیتی راه انداخته و نه رئیسجمهور شده، ولی نشان میدهد که چطور میتوان با استفاده از امکانات موجود و بدون داشتن هوش فوقالعاده، شانس زیاد، رانت خانوادگی و ... به رفاهی درخور رسید.
ونس سالها منتقد جدی ترامپ بوده و حالا به عنوان نامزد معاونت او معرفی شده است. این هم به نوعی از پیچیدگیهای جامعهٔ آمریکاست.
◽️@utfinance◽️
«هیل بیلی»
روزگار امریکاییهای پشتکوهنشین
👤 جی. دی. ونس
ترجمه: علیرضا پارساییان
نشرنون
«هیلبیلی» از بهترین منابع شناخت دقیق مردمی است که بدنهٔ اصلی رأی دونالد ترامپ را تشکیل میدادند. با خواندن این کتاب ضمن درک عمیق بخش بزرگ و کمتر تصویرشدهای از آمریکا، از طریق روایتی دست اول که هر سطر آن با شگفتی همراه خواهد بود، با شرح حال یکی از همین مردم همراه میشویم که داستان موفقیتش شاید از داستان موفقیت بسیاری از نوابغ آموزندهتر باشد.
داستان زندگی جی. دی. ونس به قول خودش داستان رسیدن فردی عادی به دستاوردی معمولی است. او نه شرکتی چندملیتی راه انداخته و نه رئیسجمهور شده، ولی نشان میدهد که چطور میتوان با استفاده از امکانات موجود و بدون داشتن هوش فوقالعاده، شانس زیاد، رانت خانوادگی و ... به رفاهی درخور رسید.
ونس سالها منتقد جدی ترامپ بوده و حالا به عنوان نامزد معاونت او معرفی شده است. این هم به نوعی از پیچیدگیهای جامعهٔ آمریکاست.
◽️@utfinance◽️
ناسیونالیسم و تجزیه.pdf
183.3 KB
📄 مقاله
ناسیونالیسم و تجزیه
👤 هانس هرمان هوپ
✍ مترجم: محمد سرافراز
《برخلاف جریان ارتدکس، دقیقاً همین دلیل که اروپا دارای یک ساختار قدرت شدیداً غیرمتمرکز متشکل از واحدهای سیاسی بیشمار بود، منشأ سرمایهداری —گسترش مشارکت در بازار و رشد اقتصادی— در دنیای غرب را توضیح میدهد. تصادفی نیست که سرمایهداری برای اولین بار در شرایط عدم تمرکز سیاسی شدید شکوفا شد: در دولتشهرهای شمالی ایتالیا، در جنوب آلمان، و در سرزمینهای پاییندستِ تجزیهطلب...》
منبع:
@LibertyReader
@Austro_libertarian
◽️@utfinance◽️
ناسیونالیسم و تجزیه
👤 هانس هرمان هوپ
✍ مترجم: محمد سرافراز
《برخلاف جریان ارتدکس، دقیقاً همین دلیل که اروپا دارای یک ساختار قدرت شدیداً غیرمتمرکز متشکل از واحدهای سیاسی بیشمار بود، منشأ سرمایهداری —گسترش مشارکت در بازار و رشد اقتصادی— در دنیای غرب را توضیح میدهد. تصادفی نیست که سرمایهداری برای اولین بار در شرایط عدم تمرکز سیاسی شدید شکوفا شد: در دولتشهرهای شمالی ایتالیا، در جنوب آلمان، و در سرزمینهای پاییندستِ تجزیهطلب...》
منبع:
@LibertyReader
@Austro_libertarian
◽️@utfinance◽️
📄 سرمقاله
دستور به جای قاعده و عرف!
👤 موسی غنینژاد
وجه دیگری از عوامل ایجادکننده معضلات اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور که ارتباط وثیقی با بیدولتی دارد، به اقتصاد دستوری یا جامعه دستوری بهطور کلی برمیگردد. اقتصاد دستوری گرچه اغلب با قیمتگذاری دستوری شناخته میشود، اما منحصر به آن نیست. هرگاه دستور جای قاعده رفتاری کلی و همهشمول را بگیرد ما با پدیده اقتصاد دستوری یا جامعه دستوری روبهرو هستیم. امضاهای طلایی، چه آنها که به مجوزهای خاص واردات و صادرات و تاسیس بنگاه مربوط میشود و چه آنها که ناظر بر تخصیص ارز یا وام بانکی است، مصداقهای بارز اقتصاد دستوری است. علاوه بر اقتصاد، ما در روابط اجتماعی نیز با پدیده دستور به جای قاعده روبهرو هستیم؛ مثلا از اجرای کنسرتی که مجوز قانونی گرفته بهدلیل مخالفت برخی مقامات صاحب قدرت و نفوذ جلوگیری میشود یا از ادامه اکران فیلمی که مجوز پخش گرفته ممانعت به عمل میآید. به این ترتیب اراده و دستور برخی صاحبان قدرت و نفوذ بر قواعد کلی و قانون میچربد.
مساله پوشش زنان که از نزدیک به دو سال پیش با شدت و حدت مطرح شده، ناظر بر قانونشکنی یا هنجارشکنی اقلیتی از زنان نیست، بلکه ریشه در رویهای دارد که تغییرات عرف حاکم بر جامعه را برنمیتابد. پوشش مردم در هر جامعهای تابع عرف زمانه است و ایستادن در برابر عرف زمانه اتفاقا به بیدولتی میانجامد. اصولا هر تصمیم حکومتی که برخلاف تمایل عمومی و عرف رایج جامعه بهصورت «قانون» درآید و به مردم تحمیل شود در حقیقت شأن قانونی ندارد و مردم تا جایی که بتوانند زیر بار آن نمیروند؛ تجربه «قانون» ممنوعیت ماهواره نمونه بارزی از این واقعیت است.
◽️@utfinance◽️
دستور به جای قاعده و عرف!
👤 موسی غنینژاد
وجه دیگری از عوامل ایجادکننده معضلات اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور که ارتباط وثیقی با بیدولتی دارد، به اقتصاد دستوری یا جامعه دستوری بهطور کلی برمیگردد. اقتصاد دستوری گرچه اغلب با قیمتگذاری دستوری شناخته میشود، اما منحصر به آن نیست. هرگاه دستور جای قاعده رفتاری کلی و همهشمول را بگیرد ما با پدیده اقتصاد دستوری یا جامعه دستوری روبهرو هستیم. امضاهای طلایی، چه آنها که به مجوزهای خاص واردات و صادرات و تاسیس بنگاه مربوط میشود و چه آنها که ناظر بر تخصیص ارز یا وام بانکی است، مصداقهای بارز اقتصاد دستوری است. علاوه بر اقتصاد، ما در روابط اجتماعی نیز با پدیده دستور به جای قاعده روبهرو هستیم؛ مثلا از اجرای کنسرتی که مجوز قانونی گرفته بهدلیل مخالفت برخی مقامات صاحب قدرت و نفوذ جلوگیری میشود یا از ادامه اکران فیلمی که مجوز پخش گرفته ممانعت به عمل میآید. به این ترتیب اراده و دستور برخی صاحبان قدرت و نفوذ بر قواعد کلی و قانون میچربد.
مساله پوشش زنان که از نزدیک به دو سال پیش با شدت و حدت مطرح شده، ناظر بر قانونشکنی یا هنجارشکنی اقلیتی از زنان نیست، بلکه ریشه در رویهای دارد که تغییرات عرف حاکم بر جامعه را برنمیتابد. پوشش مردم در هر جامعهای تابع عرف زمانه است و ایستادن در برابر عرف زمانه اتفاقا به بیدولتی میانجامد. اصولا هر تصمیم حکومتی که برخلاف تمایل عمومی و عرف رایج جامعه بهصورت «قانون» درآید و به مردم تحمیل شود در حقیقت شأن قانونی ندارد و مردم تا جایی که بتوانند زیر بار آن نمیروند؛ تجربه «قانون» ممنوعیت ماهواره نمونه بارزی از این واقعیت است.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
دستور به جای قاعده و عرف!
مصادف شدن روز تنفیذ ریاستجمهوری چهاردهم با تعطیلی ادارات دولتی و بانکها بهدلیل گرمای شدید هوا نشانهای گویا و نمادین از معضلات گریبانگیر جامعه ایرانی بود. کشوری که در ردههای نخست دارندگان بزرگترین ذخایر نفت و گاز دنیا به شمار میآید، گرفتار مشکل کمبود…
بی طرف و غیرمتمرکز.pdf
256.4 KB
📄 مقاله
بیطرف و غیرمتمرکز
👤 هانس هرمان هوپه
#Ukraine
#EU
#هانس_هرمان_هوپ
#اوکراین
منبع: @Paleolibertarianizm
◽️@utfinance◽️
بیطرف و غیرمتمرکز
👤 هانس هرمان هوپه
#Ukraine
#EU
#هانس_هرمان_هوپ
#اوکراین
منبع: @Paleolibertarianizm
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
سبب اصلی تولد سرمایهداری چه بود؟
👤 شاهین کارخانه
📌 چرا تمدن جدید و افزایش ثروت ملتها در غرب شکل گرفت؟ علت العلل رشد اقتصادی اروپا چه بود؟
جغرافیا؟ استعمار و غارت ملتهای دیگر؟ انقلاب صنعتی و استثمار کارگران؟ نهادهای اجتماعی جدید؟
پژوهشهای جدید روایتهای نهادگرایانه را به چالش میکشند.
📌 هرگز تمدن اروپایی تحت سلطه یک دولت واحد قرار نگرفته است. حتی در اوایل دوره مدرن، زمانی که برخی از حاکمان موفق به تشکیل دولتهای مطلقه شدند، بسیاری از مناطق اروپا در نوسان و بهشدت غیرمتمرکز باقی ماندند. طبقات بازرگان، بانکدار و متوسط شهری بدون نقشآفرینی دولتهای بزرگ در اروپا رشد کردند.
📌 نظریهپردازانی که به اعمال اقتدار دولت برای رشد و توسعه اقتصادی اعتقاد دارند کم نیستند. هم در میان راستگرایان و هم در میان چپگرایان بی شمار اندیشمند و سیاستگذار بوده و هستند که اعمال اقتدار و توان دولت را برای توسعه اقتصادی یا رفع مشکلات اقتصادی (مانند تورم و بیکاری) مجاز میدانند. معمولا ادعا میشود که وجود قدرت مرکزی برای تنظیم گری و بهبود کارکرد اقتصاد لازم است. اقتصاددانان جریان اصلی مداخله دولت را در مواردی که شکست بازار مینامند، موجه و مجاز میدانند و برای دولت نقش مالیاتستانی و یارانهپردازی قائل هستند. طرفداران عدالت اجتماعی نیز معتقدند یکی از وظایف دولت تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی و ایجاد عدالت اجتماعی است. حتی برخی از طرفداران بازار و تجارت آزاد نیز معتقدند برای تضمین جریان کارآمد و آزاد کالا مداخله و اقتدار دولت نیاز است. آنها میگویند که این امر رشد اقتصادی را تا حد زیادی تسریع خواهد کرد. با این حال، شواهد تاریخی نشان میدهد که تمرکز قدرت و وحدت سیاسی در درازمدت عاملی برای رشد اقتصادی یا نوآوری نیست. در واقع، تجربه اروپا نشان میدهد که برعکس است.
متن کامل در INSTANT VIEW
◽️@utfinance◽️
سبب اصلی تولد سرمایهداری چه بود؟
👤 شاهین کارخانه
📌 چرا تمدن جدید و افزایش ثروت ملتها در غرب شکل گرفت؟ علت العلل رشد اقتصادی اروپا چه بود؟
جغرافیا؟ استعمار و غارت ملتهای دیگر؟ انقلاب صنعتی و استثمار کارگران؟ نهادهای اجتماعی جدید؟
پژوهشهای جدید روایتهای نهادگرایانه را به چالش میکشند.
📌 هرگز تمدن اروپایی تحت سلطه یک دولت واحد قرار نگرفته است. حتی در اوایل دوره مدرن، زمانی که برخی از حاکمان موفق به تشکیل دولتهای مطلقه شدند، بسیاری از مناطق اروپا در نوسان و بهشدت غیرمتمرکز باقی ماندند. طبقات بازرگان، بانکدار و متوسط شهری بدون نقشآفرینی دولتهای بزرگ در اروپا رشد کردند.
📌 نظریهپردازانی که به اعمال اقتدار دولت برای رشد و توسعه اقتصادی اعتقاد دارند کم نیستند. هم در میان راستگرایان و هم در میان چپگرایان بی شمار اندیشمند و سیاستگذار بوده و هستند که اعمال اقتدار و توان دولت را برای توسعه اقتصادی یا رفع مشکلات اقتصادی (مانند تورم و بیکاری) مجاز میدانند. معمولا ادعا میشود که وجود قدرت مرکزی برای تنظیم گری و بهبود کارکرد اقتصاد لازم است. اقتصاددانان جریان اصلی مداخله دولت را در مواردی که شکست بازار مینامند، موجه و مجاز میدانند و برای دولت نقش مالیاتستانی و یارانهپردازی قائل هستند. طرفداران عدالت اجتماعی نیز معتقدند یکی از وظایف دولت تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی و ایجاد عدالت اجتماعی است. حتی برخی از طرفداران بازار و تجارت آزاد نیز معتقدند برای تضمین جریان کارآمد و آزاد کالا مداخله و اقتدار دولت نیاز است. آنها میگویند که این امر رشد اقتصادی را تا حد زیادی تسریع خواهد کرد. با این حال، شواهد تاریخی نشان میدهد که تمرکز قدرت و وحدت سیاسی در درازمدت عاملی برای رشد اقتصادی یا نوآوری نیست. در واقع، تجربه اروپا نشان میدهد که برعکس است.
متن کامل در INSTANT VIEW
◽️@utfinance◽️
Telegraph
عامل اصلی تولد سرمایهداری
پژوهشهای جدید روایتهای نهادگرایانه را به چالش میکشند هرگز تمدن اروپایی تحت سلطه یک دولت واحد قرار نگرفته است. حتی در اوایل دوره مدرن، زمانی که برخی از حاکمان موفق به تشکیل دولتهای مطلقه شدند، بسیاری از مناطق اروپا در نوسان و بهشدت غیرمتمرکز باقی ماندند.…
📄 مقاله
آشنایی با هانس هرمان هوپ
هانس هرمان هوپ در سال 1949 در آلمان به دنیا آمد، به دلیل مشارکت در فلسفه سیاسی و اقتصاد مکتب اتریشی شناخته شده است.
اول و مهمتر از همه، هوپ به دلیل دفاع از اصول لیبرتارینیسم یا آزادی گرایی شناخته میشود. لیبرتارینیسم یک فلسفه سیاسی است که بر آزادی فردی، همکاری داوطلبانه و مداخله محدود دولت تاکید دارد. هوپ یکی از چهرههای برجسته در ترویج این ایدهها بوده است و استدلال میکند که حقوق مالکیت فردی شالوده یک جامعه عادلانه و مرفه را تشکیل میدهد.
یکی از آثار برجسته هوپ «دموکراسی: خدایی که شکست خورد» است، جایی که او مفهوم دموکراسی را نقد می کند و از شکل غیرمتمرکز حکومتداری حمایت میکند. او مدعی است که دموکراسیها به مداخله بیش از حد دولت و فرسایش آزادی های فردی منجر میشوند. در عوض، او سیستمی را بر اساس ایده مالکیت خصوصی پیشنهاد میکند که در آن مالکان به طور داوطلبانه برای حفظ نظم اجتماعی همکاری میکنند.
در حوزه اقتصادی، هانس هرمان هوپ نیز سهم قابل توجهی در گسترش ایدههای مکتب اتریش داشته است. او با تأکید بر اهمیت بازارهای آزاد و تأثیرات مخرب دخالت دولت در اقتصاد، خود را با مدرسه اقتصاد اتریش همسو میکند. هوپ استدلال می کند که جامعه ای مبتنی بر مبادلات داوطلبانه و احترام به حقوق مالکیت به طور طبیعی منجر به افزایش رفاه میشود.
هوپ علاوه بر آثار مکتوب خود، در موضوعات مرتبط با فلسفه سیاسی نیز سخنرانیها و مناظرات زیادی داشته است. او در مورد نقش دولت، ماهیت دموکراسی و مزایای اقتصاد بازار آزاد بحث کرده است.
در حالی که ممکن است همه با نظرات هوپ موافق نباشند، ایدههای او بحثهای مهمی را در حوزه فلسفه سیاسی به راه انداخته است. مطالعه آثار هانس-هرمان هوپ بینشهای ارزشمندی را در مورد دیدگاههای جایگزین در مورد حکومت و اقتصاد ارائه میدهد. ایدههای او مفاهیم متعارف حکومت را به چالش میکشد و ما را تشویق میکند تا نقش دولت را در شکل دادن به جوامع به طور انتقادی بررسی کنیم.
◽️@utfinance◽️
آشنایی با هانس هرمان هوپ
هانس هرمان هوپ در سال 1949 در آلمان به دنیا آمد، به دلیل مشارکت در فلسفه سیاسی و اقتصاد مکتب اتریشی شناخته شده است.
اول و مهمتر از همه، هوپ به دلیل دفاع از اصول لیبرتارینیسم یا آزادی گرایی شناخته میشود. لیبرتارینیسم یک فلسفه سیاسی است که بر آزادی فردی، همکاری داوطلبانه و مداخله محدود دولت تاکید دارد. هوپ یکی از چهرههای برجسته در ترویج این ایدهها بوده است و استدلال میکند که حقوق مالکیت فردی شالوده یک جامعه عادلانه و مرفه را تشکیل میدهد.
یکی از آثار برجسته هوپ «دموکراسی: خدایی که شکست خورد» است، جایی که او مفهوم دموکراسی را نقد می کند و از شکل غیرمتمرکز حکومتداری حمایت میکند. او مدعی است که دموکراسیها به مداخله بیش از حد دولت و فرسایش آزادی های فردی منجر میشوند. در عوض، او سیستمی را بر اساس ایده مالکیت خصوصی پیشنهاد میکند که در آن مالکان به طور داوطلبانه برای حفظ نظم اجتماعی همکاری میکنند.
در حوزه اقتصادی، هانس هرمان هوپ نیز سهم قابل توجهی در گسترش ایدههای مکتب اتریش داشته است. او با تأکید بر اهمیت بازارهای آزاد و تأثیرات مخرب دخالت دولت در اقتصاد، خود را با مدرسه اقتصاد اتریش همسو میکند. هوپ استدلال می کند که جامعه ای مبتنی بر مبادلات داوطلبانه و احترام به حقوق مالکیت به طور طبیعی منجر به افزایش رفاه میشود.
هوپ علاوه بر آثار مکتوب خود، در موضوعات مرتبط با فلسفه سیاسی نیز سخنرانیها و مناظرات زیادی داشته است. او در مورد نقش دولت، ماهیت دموکراسی و مزایای اقتصاد بازار آزاد بحث کرده است.
در حالی که ممکن است همه با نظرات هوپ موافق نباشند، ایدههای او بحثهای مهمی را در حوزه فلسفه سیاسی به راه انداخته است. مطالعه آثار هانس-هرمان هوپ بینشهای ارزشمندی را در مورد دیدگاههای جایگزین در مورد حکومت و اقتصاد ارائه میدهد. ایدههای او مفاهیم متعارف حکومت را به چالش میکشد و ما را تشویق میکند تا نقش دولت را در شکل دادن به جوامع به طور انتقادی بررسی کنیم.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
آشنایی با هانس هرمان هوپ
هانس هرمان هوپ در سال 1949 در آلمان به دنیا آمد، به دلیل مشارکت در فلسفه سیاسی و اقتصاد مکتب اتریشی شناخته شده است. اول و مهمتر از همه، هوپ به دلیل دفاع از اصول لیبرتارینیسم یا آزادی گرایی شناخته میشود. لیبرتارینیسم یک فلسفه سیاسی است که بر آزادی فردی، همکاری…