📄 یادداشت
دلنوشتهای به بهانۀ مناظرۀ اقتصادی دوشنبه شب
👤 مسعود نیلی
دوشنبه شب پس از دیدن بخش سوم و پایانی مناظرۀ اقتصادی نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری، خواب از سرم پریده بود و کابوسهای مختلف، رهایم نمیکرد. در ذهنم، مشکلات عظیم اقتصادی را بهصورتِ «دَرهم» در یک کفّۀ ترازو میگذاشتم و هر ۶ نامزد را نیز بهصورت «دَرهم» در کفّۀ دیگر و نگاه میکردم که آیا این دوّمی تکانی میخورد یا نه.
◽️@utfinance◽️
دلنوشتهای به بهانۀ مناظرۀ اقتصادی دوشنبه شب
👤 مسعود نیلی
دوشنبه شب پس از دیدن بخش سوم و پایانی مناظرۀ اقتصادی نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری، خواب از سرم پریده بود و کابوسهای مختلف، رهایم نمیکرد. در ذهنم، مشکلات عظیم اقتصادی را بهصورتِ «دَرهم» در یک کفّۀ ترازو میگذاشتم و هر ۶ نامزد را نیز بهصورت «دَرهم» در کفّۀ دیگر و نگاه میکردم که آیا این دوّمی تکانی میخورد یا نه.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
دلنوشتهای به بهانۀ مناظرۀ اقتصادی دوشنبه شب
دوشنبه شب پس از دیدن بخش سوم و پایانی مناظرۀ اقتصادی نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری، خواب از سرم پریده بود و کابوسهای مختلف، رهایم نمیکرد. در ذهنم، مشکلات عظیم اقتصادی را بهصورتِ «دَرهم» در یک کفّۀ ترازو میگذاشتم و هر ۶ نامزد را نیز بهصورت «دَرهم» در…
📚 معرفی کتاب
مجمع الجزایر گولاگ
👤 الکساندر سولژنیتسین
سطرهای نخست جلد اول کتاب:
«چطور باید به این مجمعالجزایر سربهمُهر رسید؟ ساعت به ساعت پرواز و کشتی و قطار دارد، اما دریغ از یک نشان و علامت که بگوید به کدام مقصد. منتهی اگر بلیط را بخواهی، تحویلداران باجه یا دفاتر مسافرتی در جوابت هاج و واج میمانند. از کلیت این مجمعالجزایر، یا هریک از جزایر بیشمار آن، نه چیزی میدانند نه اصلاً شنیدهاند.
کسانی که برای رتق و فتق امور عازم مجمعالجزایرند از طریق دوایر آموزش وزارت کشور به آنجا میرسند. کسانی که برای نگهبانی عازماند هم از طریق مراکز نظام وظیفه احضار میشوند... .
بازداشت! چه حاجت به بیان که گسستی است در زندگی تو و صاعقهای که درست بر فرق سر تو فرود میآید؟ که رعشهی گنگی است بر روح و روان که همه را یارای تحمل آن نیست و به همین خاطر اکثر اوقات، فرد را به جنون میکشاند؟»
◽️@utfinance◽️
مجمع الجزایر گولاگ
👤 الکساندر سولژنیتسین
سطرهای نخست جلد اول کتاب:
«چطور باید به این مجمعالجزایر سربهمُهر رسید؟ ساعت به ساعت پرواز و کشتی و قطار دارد، اما دریغ از یک نشان و علامت که بگوید به کدام مقصد. منتهی اگر بلیط را بخواهی، تحویلداران باجه یا دفاتر مسافرتی در جوابت هاج و واج میمانند. از کلیت این مجمعالجزایر، یا هریک از جزایر بیشمار آن، نه چیزی میدانند نه اصلاً شنیدهاند.
کسانی که برای رتق و فتق امور عازم مجمعالجزایرند از طریق دوایر آموزش وزارت کشور به آنجا میرسند. کسانی که برای نگهبانی عازماند هم از طریق مراکز نظام وظیفه احضار میشوند... .
بازداشت! چه حاجت به بیان که گسستی است در زندگی تو و صاعقهای که درست بر فرق سر تو فرود میآید؟ که رعشهی گنگی است بر روح و روان که همه را یارای تحمل آن نیست و به همین خاطر اکثر اوقات، فرد را به جنون میکشاند؟»
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
تراژدی کلاسیک حداقل دستمزد
/واکنشها در کالیفرنیا درسهای علم اقتصاد را یادآوری میکند/
👤 مهران خسروزاده
◽️@utfinance◽️
تراژدی کلاسیک حداقل دستمزد
/واکنشها در کالیفرنیا درسهای علم اقتصاد را یادآوری میکند/
👤 مهران خسروزاده
◽️@utfinance◽️
Telegraph
تراژدی کلاسیک حداقل دستمزد
واکنشها در کالیفرنیا درسهای علم اقتصاد را یادآوری میکند سپتامبر سال گذشته میلادی بود که گوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا با امضای قانونی تحت عنوان «فرمان مسوولیت فستفودهای زنجیرهای» اعلام کرد که از ابتدای ماه آوریل سال۲۰۲۴ حداقل دستمزد افراد شاغل در فستفودهای…
📄 یادداشت
به مناسبت اجرای آزمایشی یکی از خطرناکترین
فناوریهای بشر، رمزریال (ریال دیجیتال)، در ایران: سازی که فردا صدایش در میآید!
👤 امیرحسین خالقی
در مَثَلی از قدما نقل کردهاند که شبی دزدی به سراغ خانهای رفت. در همین اثنا همسایه هم بیدار شده و طرف را دیده بود که مشغول ور رفتن به قفل خانه مجاور است. از طرف پرسیده بود: چه میکنی؟ دزد هم پاسخ داده بود: کمانچه میزنم. همسایه گفته بود: پس صدایش کو؟ دزد با مرام هم جواب داده بود: صدایش را فردا صبح میشنوی! همسایه ساده دل خوابیده بود و صبح فهمیده بود که خانه را خالی کردهاند.
ماجرای رمزریال و به طور کلی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی هم خیلی متفاوت نیست و صدایش بعدها در میآید. حتی در انتخاب نام رمزریال هم بی سلیقگی به خرج دادهاند؛ رمزریال البته رمزارز نیست و نوعی ارز دیجیتال به شمار میآید و در واقع بیشتر از آنکه به رمزارز شباهت داشته باشد، دشمن آن است! منطق عمل رمزارزها بر مبنای عدمتمرکز و دولتگریزی است ولی رمزریال به دنبال تحقق تمرکز دولتی به شدیدترین شکل است.
شاید مهلک ترین پیامد «ارزهای دیجیتال» در صورت تبدیل شدن به ارزهای ملی انحصاری اینست که یک سازوکار موثرِ مهار تورم از دست میرود. اجازه دهید توضیح دهیم: از نظریه ادوار تجاری اتریشی میدانیم که پیامد ناگزیر فرآیند اعطای اعتبار بانکها یا همان سیاست انبساط اعتباری چیزی جز رونق «ظاهری» و ایجاد حبابهای گوناگون در ابتدای کار و سپس ترکیدن آنها و رکود نیست؛ در ابتدا با تورم روبه رو هستیم و بعد تورم منفی، خود را نشان میدهد.
ترکیدن حبابها البته چیز خوبی نیست ولی در واقع باید آن را سازوکاری برای اصلاح پولی به شمار آورد که «ترمز» تورم را میکشد. در صورت رواج «ارزهای دیجیتال»، دیگر این سازوکار اصلاحی، کار نخواهد کرد و ابزار مهار از دست میرود. عادتهای قرن پول دستوری، در بسیاری از دولتها رسوب کرده است و آنها در آینده هم دست از خرج کردن برنخواهند داشت؛ حجم «ارزهای دیجیتال»، پیوسته بیشتر و بیشتر میشود ولی این بار دیگر فروپاشی اعتباری در کار نیست که ترمز را بکشد.
جان کلام آنکه صدای ساز «ارزهای دیجیتال» و از جمله رمزریال، فردا در میآید! بنا به وعده اهالی دولت، در حال حاضر رمزریال فقط یک شیوه پرداخت است که میتواند در کنار بقیه ابزارها و فناوریها در سبد انتخاب افراد قرار بگیرد ولی رمزریال آمده است که بماند! در جنگ جهانی نخست هم بنا بود استاندارد طلا (پول با پشتوانه طلا) به صورت موقت تعلیق شود ولی اکنون بیش از 100 سال میگذرد و در بر همان پاشنه میچرخد. با اطمینان بالا میتوان گفت دولتها بعید است راه دیگری جز همین «ارزهای دیجیتال» را پی بگیرند. نتیجه رواج آنها نیز اقتصادی دولتیتر و متمرکزتر خواهد بود که اهالی سیاست با در اختیار گرفتن پول (یعنی نیمی از هر معامله در اقتصاد) تمام زندگی اقتصادی و اجتماعی شهروندان را زیر کنترل خود خواهند گرفت.
دولت با «ارز دیجیتال» میتواند با کارایی بسیار بالا و «هدفگیریشده» هزینه کند و «ماشین» اقتصاد را به راه بیندازد! «ارز دیجیتال» در واقع چیزی جز تحقق تمام عیار پیشنهاد مارکس در مانیفست کمونیست نیست: «تمرکز اعتبارات مالی در دست دولت از طریق یک بانک ملی دارای سرمایه دولتی». فساد و مریدپروری سیاسی هم پیامد طبیعی چنین وضعیتی است و بعید است شهروندان هم اوضاعی بهتر از رعایای شوروی داشته باشند.
پ.ن: این نوشته پیشتر منتشر شده و متن کامل این نوشته را در اینجا بخوانید.
کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
@RahbordChannel
◽️@utfinance◽️
#رمزریال
#رمز_ریال
#ریال_دیجیتال
#رمزارز
#رمز_ارز
#کریپتوکارنسی
#کریپتو
به مناسبت اجرای آزمایشی یکی از خطرناکترین
فناوریهای بشر، رمزریال (ریال دیجیتال)، در ایران: سازی که فردا صدایش در میآید!
👤 امیرحسین خالقی
در مَثَلی از قدما نقل کردهاند که شبی دزدی به سراغ خانهای رفت. در همین اثنا همسایه هم بیدار شده و طرف را دیده بود که مشغول ور رفتن به قفل خانه مجاور است. از طرف پرسیده بود: چه میکنی؟ دزد هم پاسخ داده بود: کمانچه میزنم. همسایه گفته بود: پس صدایش کو؟ دزد با مرام هم جواب داده بود: صدایش را فردا صبح میشنوی! همسایه ساده دل خوابیده بود و صبح فهمیده بود که خانه را خالی کردهاند.
ماجرای رمزریال و به طور کلی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی هم خیلی متفاوت نیست و صدایش بعدها در میآید. حتی در انتخاب نام رمزریال هم بی سلیقگی به خرج دادهاند؛ رمزریال البته رمزارز نیست و نوعی ارز دیجیتال به شمار میآید و در واقع بیشتر از آنکه به رمزارز شباهت داشته باشد، دشمن آن است! منطق عمل رمزارزها بر مبنای عدمتمرکز و دولتگریزی است ولی رمزریال به دنبال تحقق تمرکز دولتی به شدیدترین شکل است.
شاید مهلک ترین پیامد «ارزهای دیجیتال» در صورت تبدیل شدن به ارزهای ملی انحصاری اینست که یک سازوکار موثرِ مهار تورم از دست میرود. اجازه دهید توضیح دهیم: از نظریه ادوار تجاری اتریشی میدانیم که پیامد ناگزیر فرآیند اعطای اعتبار بانکها یا همان سیاست انبساط اعتباری چیزی جز رونق «ظاهری» و ایجاد حبابهای گوناگون در ابتدای کار و سپس ترکیدن آنها و رکود نیست؛ در ابتدا با تورم روبه رو هستیم و بعد تورم منفی، خود را نشان میدهد.
ترکیدن حبابها البته چیز خوبی نیست ولی در واقع باید آن را سازوکاری برای اصلاح پولی به شمار آورد که «ترمز» تورم را میکشد. در صورت رواج «ارزهای دیجیتال»، دیگر این سازوکار اصلاحی، کار نخواهد کرد و ابزار مهار از دست میرود. عادتهای قرن پول دستوری، در بسیاری از دولتها رسوب کرده است و آنها در آینده هم دست از خرج کردن برنخواهند داشت؛ حجم «ارزهای دیجیتال»، پیوسته بیشتر و بیشتر میشود ولی این بار دیگر فروپاشی اعتباری در کار نیست که ترمز را بکشد.
جان کلام آنکه صدای ساز «ارزهای دیجیتال» و از جمله رمزریال، فردا در میآید! بنا به وعده اهالی دولت، در حال حاضر رمزریال فقط یک شیوه پرداخت است که میتواند در کنار بقیه ابزارها و فناوریها در سبد انتخاب افراد قرار بگیرد ولی رمزریال آمده است که بماند! در جنگ جهانی نخست هم بنا بود استاندارد طلا (پول با پشتوانه طلا) به صورت موقت تعلیق شود ولی اکنون بیش از 100 سال میگذرد و در بر همان پاشنه میچرخد. با اطمینان بالا میتوان گفت دولتها بعید است راه دیگری جز همین «ارزهای دیجیتال» را پی بگیرند. نتیجه رواج آنها نیز اقتصادی دولتیتر و متمرکزتر خواهد بود که اهالی سیاست با در اختیار گرفتن پول (یعنی نیمی از هر معامله در اقتصاد) تمام زندگی اقتصادی و اجتماعی شهروندان را زیر کنترل خود خواهند گرفت.
دولت با «ارز دیجیتال» میتواند با کارایی بسیار بالا و «هدفگیریشده» هزینه کند و «ماشین» اقتصاد را به راه بیندازد! «ارز دیجیتال» در واقع چیزی جز تحقق تمام عیار پیشنهاد مارکس در مانیفست کمونیست نیست: «تمرکز اعتبارات مالی در دست دولت از طریق یک بانک ملی دارای سرمایه دولتی». فساد و مریدپروری سیاسی هم پیامد طبیعی چنین وضعیتی است و بعید است شهروندان هم اوضاعی بهتر از رعایای شوروی داشته باشند.
پ.ن: این نوشته پیشتر منتشر شده و متن کامل این نوشته را در اینجا بخوانید.
کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
@RahbordChannel
◽️@utfinance◽️
#رمزریال
#رمز_ریال
#ریال_دیجیتال
#رمزارز
#رمز_ارز
#کریپتوکارنسی
#کریپتو
borna.news
رمزریال و رمزارز
امیرحسین خالقی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی
📄 یادداشت
حکایت جوحی و صندوق
👤 مرتضی مردیها
در مثنوی مولوی داستانی هست شیرین و شنیدنی، در باب شیادی و اغفال. البته شیرینی آن بابت وجوه خندهناک روایت است، وگرنه که داستان کلاهبرداری یا کلاهگذاری را بهدشواری میتوان شیرین خواند.
ماجرا اینگونه است که زن و شوهری بودند که از دارایی بهرهای اندک و از اشتها حظی وافر داشتند و چندان هم دربند راستی و شرف و مردمی نبودند. روزی مرد، زن را گفت: «این همه اسباب اغوا داری، چرا از آن بهره نگیری تا صیدی به دام آوریم؟
چون سلاحت هست رو صیدی بگیر
تا بدوشانیم از صید تو شیر
قوس ابرو، تیر غمزه، دام کید
بهر چه دادت خدا، از بهر صید»
زن به سراغ قاضی شهر رفت که هم مال زیاد داشت و هم ترس از آبرو. به بهانۀ اینکه شویش خرجی نمیدهد، شکایت بر قاضی برد و در اثنای نقل و اختلاط برخی امکانات خویش را وانمود و قاضی را به تلاطمِ تعب و طلب درانداخت. کار به جستوجوی مکان کشید و زن گفت که خانهاش امشب خالی است و مرد به سفری کوتاه رفته است. شبهنگام قاضی به سرای رفت و چنانکه مهیا میشد که تا از آن سفرۀ هوشربای تن زن لقماتی برگیرد، صدای دقالباب آمد و پیِ آن صدای مرد خانه که زنش را صدا میکرد و پیش میخواند.
قاضیِ عریان ولی کام ناگرفته در پی فرار برآمد. باری وقت تنگ بود و امکان آن نبود، چشمگردان و ترسان نگاهش به صندوقی در کنار اتاق افتاد، لاجرم پرید، در آن را گشود و درونش پنهان شد. مرد به درون آمد و زن خود را در خطاب گرفت. با آواز بلند گفت که طلبکاران او را دوره کردهاند و هر چه او مهلت میخواهد و وعدۀ بازپرداخت بدهیها را در آتیه، در زمانۀ رفع عسرت میدهد، به خرجشان نمیرود که نمیرود.
گوشهای نشست، سینهای صاف کرد و در حالیکه به صندوق خیره بود گفت: «شایع کردهاند و شهرت دادهاند که من صندوقی در خانه دارم پربارِ زر و گوهر. بس بیش از آنکه وام طلبکاران را همه واگذارد و تازه سرمایۀ چندین شغل هم در آن باشد. حال آنکه من و تو میدانیم که چنین نیست و این همه یاوه است و ما فقیریم. من تصمیمی گرفتهام».
زن پرسید، بگو که چیست. مرد گفت:
«من چه دارم غیر آن صندوق کان
هست مایهٔ تهمت و پایهٔ گمان
خلق پندارند زر دارم درون
داد واگیرند از من زین ظنون
صورت صندوق بس زیباست لیک
از عروض و سیم و زر خالیست نیک
چون تن زراق خوب و با وقار
اندر آن سله نیابی غیر مار
من برم صندوق را فردا به کو
پس بسوزم در میان چارسو
تا ببیند مؤمن و گبر و جهود
که درین صندوق جز لعنت نبود»
صبح فردا مرد، حمالی به کرایه گرفت و صندوق بر پشت او گذاشت، قفلی بر آن نهاد و گفت: «این را ببر به نزدیک محکمه و آنجا نزد جماعت شاکیانِ مالباخته فروگذار تا من مایهای هیزم فراهم کنم و بیاورم».
در راه، قاضی حمال را از وجود خود هوشیار کرد و گفت که پولی به تو خواهم داد، اگر زود به نزدیک نایب من شوی و او را بگویی من به چه روزم تا بیاید و این صندوق را از این مرد بیخِرَد بِخَرَد. حمال صندوق وانهاد و تیز رفت و با نایب بازآمد. مرد رسید. نایب از او پرسید: «این صندوق را خریدارم، میفروشی؟» مرد گفت: «آری، ولی به هزار دینار.» نایب فریاد شگفتی برکشید که هزار دینار برای یک صندوق بیقابلیت!؟ مرد گفت: «آخر تو که از میزان جواهرات درون آن باخبر نیستی، بگذار تا در آن بگشایم و جوهریان هم بیایند قیمت کنند تا بدانی که میارزد!» نایب گفت: «خودم میدانم. لازم نیست.» پول را داد و صندوق را برد.
منبع: @mardihamorteza
◽️@utfinance◽️
حکایت جوحی و صندوق
👤 مرتضی مردیها
در مثنوی مولوی داستانی هست شیرین و شنیدنی، در باب شیادی و اغفال. البته شیرینی آن بابت وجوه خندهناک روایت است، وگرنه که داستان کلاهبرداری یا کلاهگذاری را بهدشواری میتوان شیرین خواند.
ماجرا اینگونه است که زن و شوهری بودند که از دارایی بهرهای اندک و از اشتها حظی وافر داشتند و چندان هم دربند راستی و شرف و مردمی نبودند. روزی مرد، زن را گفت: «این همه اسباب اغوا داری، چرا از آن بهره نگیری تا صیدی به دام آوریم؟
چون سلاحت هست رو صیدی بگیر
تا بدوشانیم از صید تو شیر
قوس ابرو، تیر غمزه، دام کید
بهر چه دادت خدا، از بهر صید»
زن به سراغ قاضی شهر رفت که هم مال زیاد داشت و هم ترس از آبرو. به بهانۀ اینکه شویش خرجی نمیدهد، شکایت بر قاضی برد و در اثنای نقل و اختلاط برخی امکانات خویش را وانمود و قاضی را به تلاطمِ تعب و طلب درانداخت. کار به جستوجوی مکان کشید و زن گفت که خانهاش امشب خالی است و مرد به سفری کوتاه رفته است. شبهنگام قاضی به سرای رفت و چنانکه مهیا میشد که تا از آن سفرۀ هوشربای تن زن لقماتی برگیرد، صدای دقالباب آمد و پیِ آن صدای مرد خانه که زنش را صدا میکرد و پیش میخواند.
قاضیِ عریان ولی کام ناگرفته در پی فرار برآمد. باری وقت تنگ بود و امکان آن نبود، چشمگردان و ترسان نگاهش به صندوقی در کنار اتاق افتاد، لاجرم پرید، در آن را گشود و درونش پنهان شد. مرد به درون آمد و زن خود را در خطاب گرفت. با آواز بلند گفت که طلبکاران او را دوره کردهاند و هر چه او مهلت میخواهد و وعدۀ بازپرداخت بدهیها را در آتیه، در زمانۀ رفع عسرت میدهد، به خرجشان نمیرود که نمیرود.
گوشهای نشست، سینهای صاف کرد و در حالیکه به صندوق خیره بود گفت: «شایع کردهاند و شهرت دادهاند که من صندوقی در خانه دارم پربارِ زر و گوهر. بس بیش از آنکه وام طلبکاران را همه واگذارد و تازه سرمایۀ چندین شغل هم در آن باشد. حال آنکه من و تو میدانیم که چنین نیست و این همه یاوه است و ما فقیریم. من تصمیمی گرفتهام».
زن پرسید، بگو که چیست. مرد گفت:
«من چه دارم غیر آن صندوق کان
هست مایهٔ تهمت و پایهٔ گمان
خلق پندارند زر دارم درون
داد واگیرند از من زین ظنون
صورت صندوق بس زیباست لیک
از عروض و سیم و زر خالیست نیک
چون تن زراق خوب و با وقار
اندر آن سله نیابی غیر مار
من برم صندوق را فردا به کو
پس بسوزم در میان چارسو
تا ببیند مؤمن و گبر و جهود
که درین صندوق جز لعنت نبود»
صبح فردا مرد، حمالی به کرایه گرفت و صندوق بر پشت او گذاشت، قفلی بر آن نهاد و گفت: «این را ببر به نزدیک محکمه و آنجا نزد جماعت شاکیانِ مالباخته فروگذار تا من مایهای هیزم فراهم کنم و بیاورم».
در راه، قاضی حمال را از وجود خود هوشیار کرد و گفت که پولی به تو خواهم داد، اگر زود به نزدیک نایب من شوی و او را بگویی من به چه روزم تا بیاید و این صندوق را از این مرد بیخِرَد بِخَرَد. حمال صندوق وانهاد و تیز رفت و با نایب بازآمد. مرد رسید. نایب از او پرسید: «این صندوق را خریدارم، میفروشی؟» مرد گفت: «آری، ولی به هزار دینار.» نایب فریاد شگفتی برکشید که هزار دینار برای یک صندوق بیقابلیت!؟ مرد گفت: «آخر تو که از میزان جواهرات درون آن باخبر نیستی، بگذار تا در آن بگشایم و جوهریان هم بیایند قیمت کنند تا بدانی که میارزد!» نایب گفت: «خودم میدانم. لازم نیست.» پول را داد و صندوق را برد.
منبع: @mardihamorteza
◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت
دور عقب ماندگی
👤 مصطفی مهرآیین
۱- بحران کلیدی این کشور «دور عقب ماندگی» است. دور عقب ماندگی چه معنایی دارد؟
در کلیتی به نام نظام سیاسی «جمهوری اسلامی» زندگی میکنیم که ریشه عمده مشکلات و بحرانهای کشور است و در عین حال همین نظام سیاسی به طور دورهای این ذهنیت را در شما ایجاد میکند که بیایید با انتخاب رئیس جمهور در حل مشکلات کشور سهیم شوید و آرام آرام و به طور تدریجی تغییرات را ممکن کنید.
ما می دانیم تا این کلیت تغییر نکند هیچ یک از ابعاد خرد این کشور تغییر نمیکند و در عین حال میدانیم تا جزئیات و ابعاد خرد را تغییر ندهیم آن کلیت تغییر نمیکند. به این وضعیت میتوان گفت گرفتار شدن در وضعیت «دور عقب ماندگی»: تا کل درست نشود، اجزا درست نمیشوند و تا اجزا درست نشوند کل درست نمیشود.
پرسش همه این است: چگونه می توان این چرخه دور عقب ماندگی را شکست و اندکی در آرامش زندگی کرد؟
۲- مشکل وقتی جدیتر میشود که نظام سیاسی به دلیل ضعف کارآمدی و ستمی که بر مردم روا داشته از مشروعیت برخوردار نیست و مردم جامعه نیز به دلیل تنفری که از نظام سیاسی در وجود خود درونی ساختهاند، باوری به این نظام سیاسی نداشته و به کمتر از سقوط آن راضی نمیشوند. باز پرسش آن است با چنین نظام سیاسی و مناسک آن چون انتخابات چگونه میتوان برخورد کرد؟
اگر این مناسک تنها مکانیسم اصلاح جزء به جزء سیستم باشد چگونه باید با آن برخورد کرد؟ آیا راهی جز انتخابات در شکل شورای نگهبانی آن برای ایجاد تغییر در کلیت نظام سیاسی وجود ندارد؟ مهمترین پاسخ به این پرسش در مفهوم «جامعه مدنی» یا «قدرت جمعی مردم» نهفته است به خصوص آنکه میدانیم سیاست در معنای «حکمرانی عقلانی» در کشور ما پایان یافته است.
۳- جامعه مدنی چه میتواند بکند؟ مردم چه میتوانند بکنند؟ مردم در ابتدا باید اعتماد به نفس کاذب نظام سیاسی مبنی بر وجود حمایت همیشگی مردم را از نظام سیاسی بگیرند و وجود این حمایت را منوط به پاسخگویی حکومت در برابر خواستههایشان سازند. این کار تنها با گفتن «نه» دائمی به نظام سیاسی و مناسکهای مختلف آن از قبیل انتخابات و شرکت در راهپیمایی و ...ممکن می شود.
دوم، مردم باید دائما به بیان مسالمت آمیز مطالبات و خواستههای خود در فضای مدنی بپردازند تا «حکومت را به شکل خود درآورند».
این کار نیازمند مطالبه گری دائمی مردم در حوزههای متفاوت زندگی اجتماعی است که خود نیازمند شورمندی و تلاش مستمر مردم است. باید به سان یک عاشق برای دست یافتن به معشوق «زندگی خوب» شور داشت و وفادار بود: تغییرات سیاسی جز با وجود سوژه وفادار شورمند در فضای مدنی ناممکن است. اگر زندگی خوب میخواهید باید با وجود همه مشکلات تا بینهایت خوب زندگی کنید.
۴- بنابراین، داشتن زندگی سیاسی شورمندانه تحول آفرین چندان کار سخت و پیچیدهای نیست: اول با حکومت همکاری نمیکنید، دوم از حکومت خواستههایتان را به طور مستمر میخواهید. برخورد اول به حکومت میگوید چون مردم با تو نیستند ضعیفی و چون مردم با هم هستند قویاند. برخورد دوم به حکومت میگوید خواستههای مردم را برآورده کن و گرنه از تو عبور میکنند. در چنین وضعیت هیچ مدل از سرکوب نمیتواند به کمک یک نظام سیاسی بیاید و آن را از ایجاد تغییر در خود بازدارد: نظام سیاسی یا به شکل مردم متحد خود در میآید یا مردم از آن عبور خواهند کرد. همه آنچه همچون مساله حجاب یا به استادیوم رفتن زنان یا تغییر برخی حکمهای قضایی یا به عقب راندن گشت ارشاد و.... در این سالها در جامعه ممکن شده است حاصل فعالیتهای مردم، خصوصا زنان و جوانان در فضای مدنی است: کاش همه مردم از زنان و جوانان بیاموزند که چگونه شورمندانه خواستههای خود را پیگیری کنند. زنان و جوانان در یک چیز مشترکند: داشتن شور و داشتن ایده تغییر.
تا احساس ظلم نکنی کاری نمیکنی. زنان و جوانان ما احساس ظلم داشتند. همه مردم باید احساس ظلم کنند تا تغییر ممکن شود.
◽️@utfinance◽️
دور عقب ماندگی
👤 مصطفی مهرآیین
۱- بحران کلیدی این کشور «دور عقب ماندگی» است. دور عقب ماندگی چه معنایی دارد؟
در کلیتی به نام نظام سیاسی «جمهوری اسلامی» زندگی میکنیم که ریشه عمده مشکلات و بحرانهای کشور است و در عین حال همین نظام سیاسی به طور دورهای این ذهنیت را در شما ایجاد میکند که بیایید با انتخاب رئیس جمهور در حل مشکلات کشور سهیم شوید و آرام آرام و به طور تدریجی تغییرات را ممکن کنید.
ما می دانیم تا این کلیت تغییر نکند هیچ یک از ابعاد خرد این کشور تغییر نمیکند و در عین حال میدانیم تا جزئیات و ابعاد خرد را تغییر ندهیم آن کلیت تغییر نمیکند. به این وضعیت میتوان گفت گرفتار شدن در وضعیت «دور عقب ماندگی»: تا کل درست نشود، اجزا درست نمیشوند و تا اجزا درست نشوند کل درست نمیشود.
پرسش همه این است: چگونه می توان این چرخه دور عقب ماندگی را شکست و اندکی در آرامش زندگی کرد؟
۲- مشکل وقتی جدیتر میشود که نظام سیاسی به دلیل ضعف کارآمدی و ستمی که بر مردم روا داشته از مشروعیت برخوردار نیست و مردم جامعه نیز به دلیل تنفری که از نظام سیاسی در وجود خود درونی ساختهاند، باوری به این نظام سیاسی نداشته و به کمتر از سقوط آن راضی نمیشوند. باز پرسش آن است با چنین نظام سیاسی و مناسک آن چون انتخابات چگونه میتوان برخورد کرد؟
اگر این مناسک تنها مکانیسم اصلاح جزء به جزء سیستم باشد چگونه باید با آن برخورد کرد؟ آیا راهی جز انتخابات در شکل شورای نگهبانی آن برای ایجاد تغییر در کلیت نظام سیاسی وجود ندارد؟ مهمترین پاسخ به این پرسش در مفهوم «جامعه مدنی» یا «قدرت جمعی مردم» نهفته است به خصوص آنکه میدانیم سیاست در معنای «حکمرانی عقلانی» در کشور ما پایان یافته است.
۳- جامعه مدنی چه میتواند بکند؟ مردم چه میتوانند بکنند؟ مردم در ابتدا باید اعتماد به نفس کاذب نظام سیاسی مبنی بر وجود حمایت همیشگی مردم را از نظام سیاسی بگیرند و وجود این حمایت را منوط به پاسخگویی حکومت در برابر خواستههایشان سازند. این کار تنها با گفتن «نه» دائمی به نظام سیاسی و مناسکهای مختلف آن از قبیل انتخابات و شرکت در راهپیمایی و ...ممکن می شود.
دوم، مردم باید دائما به بیان مسالمت آمیز مطالبات و خواستههای خود در فضای مدنی بپردازند تا «حکومت را به شکل خود درآورند».
این کار نیازمند مطالبه گری دائمی مردم در حوزههای متفاوت زندگی اجتماعی است که خود نیازمند شورمندی و تلاش مستمر مردم است. باید به سان یک عاشق برای دست یافتن به معشوق «زندگی خوب» شور داشت و وفادار بود: تغییرات سیاسی جز با وجود سوژه وفادار شورمند در فضای مدنی ناممکن است. اگر زندگی خوب میخواهید باید با وجود همه مشکلات تا بینهایت خوب زندگی کنید.
۴- بنابراین، داشتن زندگی سیاسی شورمندانه تحول آفرین چندان کار سخت و پیچیدهای نیست: اول با حکومت همکاری نمیکنید، دوم از حکومت خواستههایتان را به طور مستمر میخواهید. برخورد اول به حکومت میگوید چون مردم با تو نیستند ضعیفی و چون مردم با هم هستند قویاند. برخورد دوم به حکومت میگوید خواستههای مردم را برآورده کن و گرنه از تو عبور میکنند. در چنین وضعیت هیچ مدل از سرکوب نمیتواند به کمک یک نظام سیاسی بیاید و آن را از ایجاد تغییر در خود بازدارد: نظام سیاسی یا به شکل مردم متحد خود در میآید یا مردم از آن عبور خواهند کرد. همه آنچه همچون مساله حجاب یا به استادیوم رفتن زنان یا تغییر برخی حکمهای قضایی یا به عقب راندن گشت ارشاد و.... در این سالها در جامعه ممکن شده است حاصل فعالیتهای مردم، خصوصا زنان و جوانان در فضای مدنی است: کاش همه مردم از زنان و جوانان بیاموزند که چگونه شورمندانه خواستههای خود را پیگیری کنند. زنان و جوانان در یک چیز مشترکند: داشتن شور و داشتن ایده تغییر.
تا احساس ظلم نکنی کاری نمیکنی. زنان و جوانان ما احساس ظلم داشتند. همه مردم باید احساس ظلم کنند تا تغییر ممکن شود.
◽️@utfinance◽️
🎧 پادکست
مناظره قرن
🎙 امیررضا عبدلی
◻️جان مینارد کینز کسی بود که از داخل نظام بازار، پای دولت را به اقتصاد باز کرد. او از دیدگاه خیلی از متفکران، بزرگترین دانشمند اقتصادی بعد از آدام اسمیت بود که معتقد بود بهترین راه برای نابودسازی یک کشور، مخدوشسازی سیستم قیمتها از طریق تورم است. اما نقطه متناقضنما این بود که راهحلهای وی برای مقابله با رکود در نهایت باعث تورم میشد تا جایی که در دهه ۱۹۷۰ پدیده جدید «رکود همزمان با تورم» یعنی رکودتورمی به وقوع پیوست؛ در حالی که تا آن زمان در ادبیات اقتصادی تصور میشد وقوع همزمان این دو پدیده محال است.
◻️این بحران اقتصادی باعث بازگشت توجه جهانی به اندیشه بدیل کینز یعنی اندیشه هایک شد که نیم قرن بود از تناقض تئوریک اندیشه کینز سخن میگفت. به عبارت دقیقتر، بحران رکود تورمی از بحران فکری تئوری کینز پرده برداشت که داستان مناظرهای طولانی است.
قسمت مقدمه: ۱۰۰ سال جدال بازار و نابازار
1️⃣ قسمت یک
2️⃣ قسمت 2
3️⃣ قسمت 3
4️⃣ قسمت 4
5️⃣ قسمت 5
6️⃣ قسمت 6
7️⃣ قسمت 7
8️⃣ قسمت 8
9️⃣ قسمت 9
🔟 قسمت 10
1️⃣1️⃣ قسمت 11
2️⃣1️⃣ قسمت 12
3️⃣1️⃣ قسمت 13
4️⃣1️⃣ قسمت 14
5️⃣1️⃣ قسمت 15
6️⃣1️⃣ قسمت 16
7️⃣1️⃣ قسمت 17
8️⃣1️⃣ قسمت 18
9️⃣1️⃣ قسمت 19
0️⃣2️⃣ قسمت 20
1️⃣2️⃣ قسمت 21
2️⃣2️⃣ قسمت 22
3️⃣2️⃣ قسمت 23
◽️@utfinance◽️
مناظره قرن
🎙 امیررضا عبدلی
◻️جان مینارد کینز کسی بود که از داخل نظام بازار، پای دولت را به اقتصاد باز کرد. او از دیدگاه خیلی از متفکران، بزرگترین دانشمند اقتصادی بعد از آدام اسمیت بود که معتقد بود بهترین راه برای نابودسازی یک کشور، مخدوشسازی سیستم قیمتها از طریق تورم است. اما نقطه متناقضنما این بود که راهحلهای وی برای مقابله با رکود در نهایت باعث تورم میشد تا جایی که در دهه ۱۹۷۰ پدیده جدید «رکود همزمان با تورم» یعنی رکودتورمی به وقوع پیوست؛ در حالی که تا آن زمان در ادبیات اقتصادی تصور میشد وقوع همزمان این دو پدیده محال است.
◻️این بحران اقتصادی باعث بازگشت توجه جهانی به اندیشه بدیل کینز یعنی اندیشه هایک شد که نیم قرن بود از تناقض تئوریک اندیشه کینز سخن میگفت. به عبارت دقیقتر، بحران رکود تورمی از بحران فکری تئوری کینز پرده برداشت که داستان مناظرهای طولانی است.
قسمت مقدمه: ۱۰۰ سال جدال بازار و نابازار
1️⃣ قسمت یک
2️⃣ قسمت 2
3️⃣ قسمت 3
4️⃣ قسمت 4
5️⃣ قسمت 5
6️⃣ قسمت 6
7️⃣ قسمت 7
8️⃣ قسمت 8
9️⃣ قسمت 9
🔟 قسمت 10
1️⃣1️⃣ قسمت 11
2️⃣1️⃣ قسمت 12
3️⃣1️⃣ قسمت 13
4️⃣1️⃣ قسمت 14
5️⃣1️⃣ قسمت 15
6️⃣1️⃣ قسمت 16
7️⃣1️⃣ قسمت 17
8️⃣1️⃣ قسمت 18
9️⃣1️⃣ قسمت 19
0️⃣2️⃣ قسمت 20
1️⃣2️⃣ قسمت 21
2️⃣2️⃣ قسمت 22
3️⃣2️⃣ قسمت 23
◽️@utfinance◽️
Telegram
Finance & Economics
🎧 پادکست
مناظره قرن
🎙 امیررضا عبدلی
◻️جان مینارد کینز کسی بود که از داخل نظام بازار، پای دولت را به اقتصاد باز کرد. او از دیدگاه خیلی از متفکران، بزرگترین دانشمند اقتصادی بعد از آدام اسمیت بود که معتقد بود بهترین راه برای نابودسازی یک کشور، مخدوشسازی…
مناظره قرن
🎙 امیررضا عبدلی
◻️جان مینارد کینز کسی بود که از داخل نظام بازار، پای دولت را به اقتصاد باز کرد. او از دیدگاه خیلی از متفکران، بزرگترین دانشمند اقتصادی بعد از آدام اسمیت بود که معتقد بود بهترین راه برای نابودسازی یک کشور، مخدوشسازی…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎧 پادکست / مناظره قرن / قسمت 23
از نقد سوسیالیسم تا بریدن از نئوکلاسیکها
🎙 امیررضا عبدلی
▪️نسخه صوتی
◽️هایک در سال ۱۹۳۵ تصمیم گرفت با طرح دوبارۀ بحث «محاسبات سوسیالیستی» به موج روزافزون گرایش به سوسیالیسم در انگلستان واکنش نشان دهد. این اقدام او با پاسخ اسکار لانگه مواجه شد که معتقد بود اقتصاددانان میتوانند کنترل و مدیریت بهینه تولید را در یک جامعه سوسیالیستی بر عهده بگیرند.
◽️حمایت اقتصاددانان دانشگاهی از ایدۀ اسکار لانگه، هایک را به سمت نقد اساسی مبانی اقتصاد نئوکلاسیک سوق داد. او با ارائۀ تعریفی غیرریاضیاتی از مفهوم «تعادل» و مطرح کردن ایدۀ «تقسیم دانش»، نقش حیاتی دانش و اطلاعات جزئی تک تک افراد را در کارکرد سالم نظام اقتصادی مورد تأکید قرار داد. هایک در پرتو این مباحث برنامهریزی موفق دولت برای اقتصاد را غیرممکن اعلام کرد، و آزادی فردی را در کانون اندیشه اقتصادی قرار داد.
◽️@utfinance◽️
از نقد سوسیالیسم تا بریدن از نئوکلاسیکها
🎙 امیررضا عبدلی
▪️نسخه صوتی
◽️هایک در سال ۱۹۳۵ تصمیم گرفت با طرح دوبارۀ بحث «محاسبات سوسیالیستی» به موج روزافزون گرایش به سوسیالیسم در انگلستان واکنش نشان دهد. این اقدام او با پاسخ اسکار لانگه مواجه شد که معتقد بود اقتصاددانان میتوانند کنترل و مدیریت بهینه تولید را در یک جامعه سوسیالیستی بر عهده بگیرند.
◽️حمایت اقتصاددانان دانشگاهی از ایدۀ اسکار لانگه، هایک را به سمت نقد اساسی مبانی اقتصاد نئوکلاسیک سوق داد. او با ارائۀ تعریفی غیرریاضیاتی از مفهوم «تعادل» و مطرح کردن ایدۀ «تقسیم دانش»، نقش حیاتی دانش و اطلاعات جزئی تک تک افراد را در کارکرد سالم نظام اقتصادی مورد تأکید قرار داد. هایک در پرتو این مباحث برنامهریزی موفق دولت برای اقتصاد را غیرممکن اعلام کرد، و آزادی فردی را در کانون اندیشه اقتصادی قرار داد.
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
تجویز وارونه مدل ترکیه
/«دنیایاقتصاد» سوءبرداشت درباره تورم کشور همسایه در اولین مناظره نامزدها را بررسی میکند/
در جریان مناظره اول انتخابات ریاستجمهوری، صحبتهای زیادی درباره روشهای مهار تورم، رشد اقتصادی و اثر تحریمها به میان آمد.
یکی از صحبتهای مطرحشده نامزدها درباره اقتصاد ترکیه با این محور بود که این کشور«حتی با وجود عضویت در FATF و سازمان تجارت جهانی، دارای تورم ۷۰درصدی است.»
«دنیایاقتصاد» این ادعا را بررسی کرده که آیا عامل اصلی تورم، پیوستن ترکیه به سازمانهای جهانی بوده است؟ مطابق بررسیها، در دو دهه اخیر اقتصاد ترکیه توانسته با تعامل با اقتصادهای جهان، رشد اقتصادی میانگین خود را در بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۲ به ۵.۴ درصد برساند که تاثیر عمیقی بر رفاه شهروندان ترکیه داشته است.
اما در این دو دهه وضعیت تورمی این کشور متفاوت بود. این کشور پس از تورمهای بالا در سال۲۰۰۱، برنامهای برای مهار تورم مطابق با اصول جهانی علم اقتصاد پیاده کرد و توانست تا سال۲۰۱۷ تورم را تکرقمی نگه دارد.
اما در سالهای اخیر، کاهش استقلال بانک مرکزی و اعمال نظرهای غیر کارشناسی اردوغان، یکی از عوامل بازگشت تورم به این اقتصاد بوده که ارتباطی با مبانی علم اقتصاد و سازمانهای بینالمللی نداشتهاست.
◽️@utfinance◽️
تجویز وارونه مدل ترکیه
/«دنیایاقتصاد» سوءبرداشت درباره تورم کشور همسایه در اولین مناظره نامزدها را بررسی میکند/
در جریان مناظره اول انتخابات ریاستجمهوری، صحبتهای زیادی درباره روشهای مهار تورم، رشد اقتصادی و اثر تحریمها به میان آمد.
یکی از صحبتهای مطرحشده نامزدها درباره اقتصاد ترکیه با این محور بود که این کشور«حتی با وجود عضویت در FATF و سازمان تجارت جهانی، دارای تورم ۷۰درصدی است.»
«دنیایاقتصاد» این ادعا را بررسی کرده که آیا عامل اصلی تورم، پیوستن ترکیه به سازمانهای جهانی بوده است؟ مطابق بررسیها، در دو دهه اخیر اقتصاد ترکیه توانسته با تعامل با اقتصادهای جهان، رشد اقتصادی میانگین خود را در بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۲ به ۵.۴ درصد برساند که تاثیر عمیقی بر رفاه شهروندان ترکیه داشته است.
اما در این دو دهه وضعیت تورمی این کشور متفاوت بود. این کشور پس از تورمهای بالا در سال۲۰۰۱، برنامهای برای مهار تورم مطابق با اصول جهانی علم اقتصاد پیاده کرد و توانست تا سال۲۰۱۷ تورم را تکرقمی نگه دارد.
اما در سالهای اخیر، کاهش استقلال بانک مرکزی و اعمال نظرهای غیر کارشناسی اردوغان، یکی از عوامل بازگشت تورم به این اقتصاد بوده که ارتباطی با مبانی علم اقتصاد و سازمانهای بینالمللی نداشتهاست.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
«دنیایاقتصاد» سوءبرداشت درباره تورم کشور همسایه در اولین مناظره نامزدها را بررسی میکند
تجویز وارونه مدل ترکیه در جریان مناظره اول انتخابات ریاستجمهوری، صحبتهای زیادی درباره روشهای مهار تورم، رشد اقتصادی و اثر تحریمها به میان آمد. یکی از صحبتهای مطرحشده نامزدها درباره اقتصاد ترکیه با این محور بود که این کشور«حتی با وجود عضویت در FATF و…
📄 مقاله
اولویت اصلاح ساختار سیاسی
/به انتخابات چقدر خوشبین باشیم؟/
👤 حسن درگاهی
اگر انتخابات سرنوشتساز باشد، باید در گذر زمان، مشکلات کشور در حوزههای مختلف به تدریج کاهش یابد. چرا بعد از انتخابات، وعدهها فراموش میشود یا امکان عمل پیدا نمیکند و اصلاح چندانی صورت نمیگیرد؟
◽️@utfinance◽️
اولویت اصلاح ساختار سیاسی
/به انتخابات چقدر خوشبین باشیم؟/
👤 حسن درگاهی
اگر انتخابات سرنوشتساز باشد، باید در گذر زمان، مشکلات کشور در حوزههای مختلف به تدریج کاهش یابد. چرا بعد از انتخابات، وعدهها فراموش میشود یا امکان عمل پیدا نمیکند و اصلاح چندانی صورت نمیگیرد؟
◽️@utfinance◽️
Telegraph
پیشنیاز اصلاحات اقتصادی چیست؟
نقشهراه نظام حکمرانی نزد برخی از کارشناسان و صاحبنظران در فضای انتخاباتی جدید بارقه امیدی برای اصلاح امور کشور، به دلیل تغییر فضای سیاسی به نفع اطلاحطلبان ایجاد شده است که گمان میرود در صورت جذب آرای خاکستری جامعه و افزایش مشارکت مردم، میتواند پدیده…
📄 مقاله
اقتصاد، سیاست و ما
👤 نوید رئیسی
کشوری فرضی را در نظر بگیرید که به دلیل بیش از یکدهه سیاست خارجی تهاجمی و سیاست داخلی ناکارآمد، مسیرهای تجارت خارجیاش مسدود شده، نقل و انتقالات مالیاش قفل شده، تکنولوژیاش بهروزرسانی نشده، سرمایهگذاری در زیرساختهایش صورت نگرفته، تخصیص منابع موجودش با فساد فراگیر منحرف شده، رشدش متوقف شده، به دلیل فشار بیش از حد بر انواع مختلف موجودیاش در اغلب زمینهها با ناترازی مواجه شده و همه اینها در نهایت موجب شده است که ساکنانش با خطر فقر فراگیر دست به گریبان باشند.
این کشور میتواند در هر نقطهای از جهان باشد، میتواند هر پیشینه تاریخی و فرهنگی داشته باشد و مردمانش به هر زبانی سخن بگویند. با این حال، میتوان الگوی رفتاری مشابهی را در میان شهروندان این کشور مشاهده کرد: چنانچه این کشور به روشهای واقعا دموکراتیک اداره شود، «اقتصاد» این پتانسیل را دارد که به موضوع مسلط در انتخابات تبدیل شود و فرآیند رایدهی را به ابزاری برای پاسخگو کردن سیاستمدارانی که در شکلگیری وضعیت موجود شریک بودهاند، بدل کند.
◽️@utfinance◽️
اقتصاد، سیاست و ما
👤 نوید رئیسی
کشوری فرضی را در نظر بگیرید که به دلیل بیش از یکدهه سیاست خارجی تهاجمی و سیاست داخلی ناکارآمد، مسیرهای تجارت خارجیاش مسدود شده، نقل و انتقالات مالیاش قفل شده، تکنولوژیاش بهروزرسانی نشده، سرمایهگذاری در زیرساختهایش صورت نگرفته، تخصیص منابع موجودش با فساد فراگیر منحرف شده، رشدش متوقف شده، به دلیل فشار بیش از حد بر انواع مختلف موجودیاش در اغلب زمینهها با ناترازی مواجه شده و همه اینها در نهایت موجب شده است که ساکنانش با خطر فقر فراگیر دست به گریبان باشند.
این کشور میتواند در هر نقطهای از جهان باشد، میتواند هر پیشینه تاریخی و فرهنگی داشته باشد و مردمانش به هر زبانی سخن بگویند. با این حال، میتوان الگوی رفتاری مشابهی را در میان شهروندان این کشور مشاهده کرد: چنانچه این کشور به روشهای واقعا دموکراتیک اداره شود، «اقتصاد» این پتانسیل را دارد که به موضوع مسلط در انتخابات تبدیل شود و فرآیند رایدهی را به ابزاری برای پاسخگو کردن سیاستمدارانی که در شکلگیری وضعیت موجود شریک بودهاند، بدل کند.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
اقتصاد، سیاست و ما
کشوری فرضی را در نظر بگیرید که به دلیل بیش از یکدهه سیاست خارجی تهاجمی و سیاست داخلی ناکارآمد، مسیرهای تجارت خارجیاش مسدود شده، نقل و انتقالات مالیاش قفل شده، تکنولوژیاش بهروزرسانی نشده، سرمایهگذاری در زیرساختهایش صورت نگرفته، تخصیص منابع موجودش…
👥 گفتوگو
تعامل با دولت، تا کجا؟
میزگردی با حضور حسین سناپور، محمدهاشم اکبریانی و مهدی افروزمنش درباره سیاست و داستاننویسی
✍🏻 علی ورامینی / هممیهن
ایده دور هم جمع شدن ما با دیدن متنی از حسین سناپور در کانال تلگرامیاش شکل گرفت. او صراحتاً از پزشکیان در انتخابات پیش رو حمایت کرده بود.
کمتر کسی در این وضعیت این شهامت را دارد که در عیان چنین چیزی بگوید. ناامیدی بسیار زیاد بخش قابل توجهی از مردم از عدم تغییر شرایط، کار را برای صحبتهای به دور از هیجان و استدلال سخت کرده است.
با این همه، این فکر به ذهنمان رسید که از حسین سناپور و دو داستاننویس دیگر، محمدهاشم اکبریانی و مهدی افروزمنش دعوت کنیم و از آنها بپرسیم که آیا برای شمای داستاننویس فرق میکند چه دولتی بر سر کار باشد؟
سوالی بنیادینتر اینکه آیا داستاننویسان برای گذر از این وضعیت سانسور و تحدید نیازمند تعامل با کارگزاران دولتی هستند یا میتوانند همچون اهالی تئاتر و سینما مسیری مستقل برای خود تعریف و در آن حرکت کنند؟
◽️@utfinance◽️
تعامل با دولت، تا کجا؟
میزگردی با حضور حسین سناپور، محمدهاشم اکبریانی و مهدی افروزمنش درباره سیاست و داستاننویسی
✍🏻 علی ورامینی / هممیهن
ایده دور هم جمع شدن ما با دیدن متنی از حسین سناپور در کانال تلگرامیاش شکل گرفت. او صراحتاً از پزشکیان در انتخابات پیش رو حمایت کرده بود.
کمتر کسی در این وضعیت این شهامت را دارد که در عیان چنین چیزی بگوید. ناامیدی بسیار زیاد بخش قابل توجهی از مردم از عدم تغییر شرایط، کار را برای صحبتهای به دور از هیجان و استدلال سخت کرده است.
با این همه، این فکر به ذهنمان رسید که از حسین سناپور و دو داستاننویس دیگر، محمدهاشم اکبریانی و مهدی افروزمنش دعوت کنیم و از آنها بپرسیم که آیا برای شمای داستاننویس فرق میکند چه دولتی بر سر کار باشد؟
سوالی بنیادینتر اینکه آیا داستاننویسان برای گذر از این وضعیت سانسور و تحدید نیازمند تعامل با کارگزاران دولتی هستند یا میتوانند همچون اهالی تئاتر و سینما مسیری مستقل برای خود تعریف و در آن حرکت کنند؟
◽️@utfinance◽️
Telegraph
میزگردی با حضور حسین سناپور، محمدهاشم اکبریانی و مهدی افروزمنش درباره سیاست و داستاننویسی
تعامل با دولت، تا کجا؟
📄 مقاله
دستور به بازار
کدام نامزد انتخابات مخالف قیمتگذاری دولتی است و کدام نامزد از آن دفاع میکند؟
👤 شاهین کارخانه
/منتشر شده در تجارت فردا/
◽️ بسیاری از مشکلات اقتصاد ایران، از نظام بانکی گرفته تا ناترازی انرژی به مداخلات و قیمت گذاری دستوری برمیگردد.
مداخلات دولت مانع سرمایه گذاری بهینه در کشور شده است. در حالی که تجربه نشان داده هر جا دولت مداخله کمتری داشته است امکان خلق ثروت و رشد اشتغال بیشتر شده است. بنابراین بدون کاهش مداخلات دولت، رشد اقتصادی نیز محقق نخواهد شد. رشد اقتصادی گمشده اقتصاد ایران است که باید هدف اصلی سیاست گذار باشد. دولت اصولا نمیتواند قیمتها را کنترل کند مگر در کوتاه مدت و از جیب شهروندان و به قیمت رشد تورم.
◽️ تجربه نشان داده نامزدهای انتخابات نه تنها پیش از انتخابات، بلکه پس از تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری به شعارها و سیاستهای مداخله جویانه خود ادامه میدهند. گویی که دولت بابانوئلی است که میتواند برای شهروندان یارانه بیاورد و قیمتها را کنترل کند. اما در واقع آنها از برخی افراد میگیرند تا به دیگران بدهند: همواره وقتی درآمدهای دولت بالا بوده، انضباط مالی کاهش پیدا کرده و دولتها ولخرجی کردهاند و وقتی درآمدها کاهش یافته شاهد جهش قیمتها بودهایم.
◽️ این بازی «کنترل و جهش» قیمتها ادامه خواهد یافت اگر رویههای پیشین تداوم یابد. این یک سراب است که فکر کنیم بدون رشد اقتصادی و با تداوم قیمت گذاری دستوری میتوان مشکل تورم را حل کرد.
◽️ مخارج دولتی نمیتواند مشاغل بیشتری را پدید آورد. اگر دولت وجوه مورد نیاز برای انجام این مخارج را با مالیاتستانی از شهروندان یا با استقراض از عامه مردم تامین کند، همان تعداد مشاغلی را که از یک سو در این برنامهها ایجاد کرده، از سوی دیگر از میان خواهد برد. اگر مخارج دولتی از راه استقراض از بانکهای تجاری تامین مالی شوند، به بسط اعتبارات و افزایش تورم خواهند انجامید. همان مشکلی که نامزدها میخواهند به جنگ آن بروند.
🔗 متن کامل
◽️@utfinance◽️
دستور به بازار
کدام نامزد انتخابات مخالف قیمتگذاری دولتی است و کدام نامزد از آن دفاع میکند؟
👤 شاهین کارخانه
/منتشر شده در تجارت فردا/
◽️ بسیاری از مشکلات اقتصاد ایران، از نظام بانکی گرفته تا ناترازی انرژی به مداخلات و قیمت گذاری دستوری برمیگردد.
مداخلات دولت مانع سرمایه گذاری بهینه در کشور شده است. در حالی که تجربه نشان داده هر جا دولت مداخله کمتری داشته است امکان خلق ثروت و رشد اشتغال بیشتر شده است. بنابراین بدون کاهش مداخلات دولت، رشد اقتصادی نیز محقق نخواهد شد. رشد اقتصادی گمشده اقتصاد ایران است که باید هدف اصلی سیاست گذار باشد. دولت اصولا نمیتواند قیمتها را کنترل کند مگر در کوتاه مدت و از جیب شهروندان و به قیمت رشد تورم.
◽️ تجربه نشان داده نامزدهای انتخابات نه تنها پیش از انتخابات، بلکه پس از تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری به شعارها و سیاستهای مداخله جویانه خود ادامه میدهند. گویی که دولت بابانوئلی است که میتواند برای شهروندان یارانه بیاورد و قیمتها را کنترل کند. اما در واقع آنها از برخی افراد میگیرند تا به دیگران بدهند: همواره وقتی درآمدهای دولت بالا بوده، انضباط مالی کاهش پیدا کرده و دولتها ولخرجی کردهاند و وقتی درآمدها کاهش یافته شاهد جهش قیمتها بودهایم.
◽️ این بازی «کنترل و جهش» قیمتها ادامه خواهد یافت اگر رویههای پیشین تداوم یابد. این یک سراب است که فکر کنیم بدون رشد اقتصادی و با تداوم قیمت گذاری دستوری میتوان مشکل تورم را حل کرد.
◽️ مخارج دولتی نمیتواند مشاغل بیشتری را پدید آورد. اگر دولت وجوه مورد نیاز برای انجام این مخارج را با مالیاتستانی از شهروندان یا با استقراض از عامه مردم تامین کند، همان تعداد مشاغلی را که از یک سو در این برنامهها ایجاد کرده، از سوی دیگر از میان خواهد برد. اگر مخارج دولتی از راه استقراض از بانکهای تجاری تامین مالی شوند، به بسط اعتبارات و افزایش تورم خواهند انجامید. همان مشکلی که نامزدها میخواهند به جنگ آن بروند.
🔗 متن کامل
◽️@utfinance◽️
Telegraph
دستور به بازار
کدام نامزد مخالف قیمتگذاری دولتی است و کدام نامزد از آن دفاع میکند؟ در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، نامزدها ضمن وعدههایی برای بهبود اوضاع کشور، به مشکلات اقتصادی نیز میپردازند و مدعی میشوند که راه حل آن را میشناسند. در واقع وعده برای…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
اظهارات مسعود پزشکیان درباره تجارت آزاد، رفع تحریم و FATF
▫️مسعود پزشکیان نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در اتاق بازرگانی، در خصوص مشکلات موجود در مسیر سیاست خارجی کشور اعلام کرد: دکتر ظریف و تیم او آستین بالا زدهاند و مشغول کار هستند.
▫️به گفته این نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ما بدون ارتباط خارجی به هیچجا نمیرسیم. پزشکیان در جمع فعالان بخش خصوصی به این نکته نیز اشاره کرد که ما آمادگی داریم شما اتاق فکر ما شوید و در این خصوص از دانشگاهها و از متخصصان خارجی هم کمک بگیرید.
© اکوایران
◽️@utfinance◽️
#پزشکیان
#مسعود_پزشکیان
#انتخابات
#اتاق_بازرگانی
#انتخابات_ریاست_جمهوری
#ظریف
اظهارات مسعود پزشکیان درباره تجارت آزاد، رفع تحریم و FATF
▫️مسعود پزشکیان نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در اتاق بازرگانی، در خصوص مشکلات موجود در مسیر سیاست خارجی کشور اعلام کرد: دکتر ظریف و تیم او آستین بالا زدهاند و مشغول کار هستند.
▫️به گفته این نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ما بدون ارتباط خارجی به هیچجا نمیرسیم. پزشکیان در جمع فعالان بخش خصوصی به این نکته نیز اشاره کرد که ما آمادگی داریم شما اتاق فکر ما شوید و در این خصوص از دانشگاهها و از متخصصان خارجی هم کمک بگیرید.
© اکوایران
◽️@utfinance◽️
#پزشکیان
#مسعود_پزشکیان
#انتخابات
#اتاق_بازرگانی
#انتخابات_ریاست_جمهوری
#ظریف
📷 عکس روز
🏅 اهدای جایزه هایک به خاویر میلی
🏛 بنیاد هایک / هامبورگ - آلمان
مدال هایک انجمن فردریش آگوست فون هایک توسط گرد هابرمن، مدیر عامل انجمن، گرهارد پاپکه (خزانه دار)، استفان کوتس (رئیس) و کارلوس گباوئر (معاون رئیس) اهدا شد.
◽️@utfinance◽️
🏅 اهدای جایزه هایک به خاویر میلی
🏛 بنیاد هایک / هامبورگ - آلمان
مدال هایک انجمن فردریش آگوست فون هایک توسط گرد هابرمن، مدیر عامل انجمن، گرهارد پاپکه (خزانه دار)، استفان کوتس (رئیس) و کارلوس گباوئر (معاون رئیس) اهدا شد.
◽️@utfinance◽️