Telegram Web Link
📄 یادداشت

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم

👤 مرتضی مردیها


سال‌ها پیش مقاله‌ای نوشتم که تا حدودی خاص بود. خاص از این نظر که ابتدا گمان نمی‌کردم مطلب مهمی باشد، ولی هرچه زمان گذشت دیدم چه بسیار از کردار و کنش‌ها که با این نگاه برایم فهم‌پذیرتر می‌شود، از جمله در مورد خودم.

مقالۀ «از خوشگذرانی تا وقت‌کشی» که مثل عموم مقالاتم، ابتدا در اثر برخورد با یک معضل فکری-اجتماعی و درپیچیدن با چیستی و چرایی آن، ذهنم را درگیر کرده بود، سخنی داشت هم تا حدی بدیهی و پیش‌پا‌افتاده و هم در همان حال، غریب و سترگ.

مدعا این بود: به جز نیازهای فیزیولوژیک، آن هم در حالت شدیدِ آن، هر کار دیگری می‌کنیم، هستۀ سخت نیت‌ ما از آن عبارت است از مشغولیت و فرار از فکر؛ از نشخوارهای فکرهای ناشی از تنهایی و بیکاری؛ حتی اگر خودمان‌ متوجه نباشیم؛ از جمله مهمترین کارها همچون شغل و فعالیت سیاسی و اجتماعی.

ممکن است کسی بگوید حتی اگر این ادعا راست هم باشد، اهمیت چندانی ندارد. وقتی کسی، حالا کارگر ساده باشد یا کارفرما، با جدیت کار خود را انجام می‌دهد نتیجه و فایدۀ آن هم به خودش و هم به اجتماع می‌رسد. چه فرقی می‌کند که نیت او، به‌ویژه نیت‌ پنهانی که خودش هم از آن خبر ندارد چیست.
این ایراد را، که کمی وارد است و کمی هم نه، عجالتاً کنار بگذاریم و به وجه دیگری از ماجرا نگاهی بیندازیم.

ادعای من این است که همۀ کارهای ما، به جز همان باریکه‌ای که گفتم، در تحلیل نهایی، به سائق و به انگیزۀ «سرکارگذاشتن‌خودمان‌» است، حتی اگر ناآگاهانه. اما (امایی که حائز کمال اهمیت است) خیلی فرق دارد که برای سرکارگذاشتن‌خود، دیگران را هم سر کار بگذاریم یا نه. روشن است که این تعبیر را در دو معنا به کار برده‌ام. معنای اول یعنی مشغولیت و معنای دوم یعنی مچل کردن: مشغول کردن خود و مچل کردن دیگران.

من‌ گمان دارم وقتی کسی حتی در سنین کهنسالی، با وجود بی‌نیازی مالی، سخت کار می‌کند، حال ترجمه باشد یا تجارت، علتش، گاه پنهان یا نیمه‌پنهان، این است که در غیر‌این‌صورت، باید بنشیند و از هزار جور فکر ناجور، از پشیمانی تا پریشانی، که از یک دروازۀ ذهنش می‌آید و از دیگری می‌رود، سان ببیند، که شاید بعد از شکنجه‌هایی مثل شوک شدید الکتریکی و شلاق، سخت‌ترین شکنجه باشد. باری، چنین کسی اذیتی به کسی نمی‌کند، شاید به جز جا را به جوانان نسپردن.

ولی کسی را در نظر بگیرید که در ماجرای‌ موسوم به انتخاباتی کاندیدا می‌شود که می‌داند رأی نمی‌آورد، و اگر بیاورد هم بسا که نتیجۀ دیگری اعلام شود، و اگر نتیجه واقعی هم اعلام بشود او تا بن دندان در غل و زنجیر است و به هر طرف که تکان بخورد بخشی از عزیزترین و حساس‌ترین جوارح او در جهت‌های متنافر کشیده می‌شود، اینها به اضافۀ مبالغی تحقیر و غیره.

این شامل حال عناصر دخیل در اردوکشی‌های حزبی و جناحی طرفدار کاندیدای مزبور هم‌ می‌شود. پس چرا این کار را می‌کند؟ ممکن است دلایل متعددی برای آن باشد.‌ پاسخ من ولی این است: همین‌ مشغولیت. بالاخره کمی تفنن است، کمی خروج از کسالت، سر زبان افتادن، بدنامی بهتر از گمنامی یا فراموش‌شدگی. ولی برخلاف بسیار از کارهای مشغولیتی، در اینجا فرد فقط خودراسرکار‌نمی‌گذارد، بلکه همراه خود جمعی کثیر را ( البته در معنای دوم).  و همین است که آن را کاری غیراخلاقی می‌کند.

پیام این نوشته، اگر خودش مصداق موضوع خودش نباشد، این است که اینقدر تعجب نکنید که مثلاً چرا اصلاح‌طلبان دارند به‌ طرزی رسوا از همان سوراخی گزیده می‌شوند که بارها شده‌اند. بحث از اساس چیز دیگری است. دچار مشکل خورۀ فکری‌اند، و برای فرار از این باید مشغول باشند. دنبال حشمت و جاه نیستند چون نشدنی است؛ از بد حادثه اینجا به پناه آمده‌اند!

◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو

کارکرد پنجره انتخابات

👤موسی غنی‌نژاد
👤 نوید رئیسی

◽️ پنجره انتخابات چه کارکردی باید داشته باشد؟

▫️محمد طاهری، سردبیر هفته‌نامه تجارت فردا در ویژه‌برنامه دولت چهاردهم میزبان موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان و نوید رییسی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی بود تا به بررسی این موضوع بپردازند.

▫️آنها با واکاوی تجربیات قبلی سعی کردند بیابند در صورتی که این پنجره به درستی کار خود را انجام ندهد باید منتظر چه پیشامدهایی باشیم؟

◽️@utfinance◽️

#انتخابات
#انتخابات_ریاست_جمهوری
#موسی_غنی_نژاد
#نوید_رییسی
#محمد_طاهری
#دولت_چهاردهم
#تجارت_فردا
#اکوایران
📄 یادداشت

چرا آرمانشهر برای ایدئولوژی سیاسی مهم است؟
/بخشی از کتاب «برای آزادی نوین» به قلم موری روتبارد/

👤 مهران خسروزاده

اف.ای. هایک ، اقتصاددان طرفدار بازار آزاد، که به هیچ‌وجه یک «افراطی» به حساب نمی‌آید، به شیوایی تمام درباره‌ اهمیت حیاتی حفظ ایدئولوژی ناب و افراطی، به‌عنوان کیشی که هرگز نباید فراموش شود، در موفقیت آزادی قلم زده است. هایک می‌نویسد که یکی از جنبه‌های جذاب سوسیالیسم این بوده است که دائما بر هدف «ایده‌آل» خود تاکید دارد؛ ایده‌آلی که بر تمام کسانی که برای تحققش می‌کوشند نفوذ دارد، آگاهشان می‌کند و چراغ راه اقداماتشان است.
هایک می‌افزاید:
بار دیگر، باید ساخت یک جامعه‌ آزاد را به یک ماجراجویی فکری و اقدامی از سر شجاعت تبدیل کنیم. آن چه که نداریم یک آرمانشهر لیبرال است؛ یعنی برنامه‌ای که نه یک دفاعِ صرف از آن چه که هست باشد و نه نوعی سوسیالیسم رقیق به شمار بیاید؛ یعنی یک رادیکالیسمِ واقعا لیبرال که چشمش را بر فسادپذیری قدرتمندان (از جمله اتحادیه‌های تجاری) نمی‌بندد، بر عملگرایی تاکید بیش از اندازه ندارد، و خود را به آنچه که اکنون به لحاظ سیاسی امکان‌پذیر به نظر می‌رسد محدود نمی‌سازد. ما نیازمند آن دسته از رهبران فکری هستیم که آماده مقاومت در مقابل چاپلوسی‌ قدرت و نفوذ باشند و مشتاقانه خود را وقف آرمانی کنند که ممکن است چشم‌انداز تحقق آن در آینده نزدیک بعید باشد. آن‌ها باید انسان‌هایی باشند که می‌خواهند به اصول پایبند بمانند و برای تحقق کامل آن‌ها، هرقدر بعید، بجنگند. ... «تجارت آزاد» و «آزادی فرصت» آرمان‌هایی هستند که همچنان می‌توانند خیالات انبوهی را برانگیزند، اما صرفِ «آزادی معقول تجارت» یا «تعدیل محدودیت‌ها» نه به لحاظ فکری شایسته‌ احترام است و نه احتمالا بتواند هیچ شور و اشتیاقی را برانگیزد. مهم‌ترین درسی که یک لیبرال راستین باید از موفقیت سوسیالیست‌ها بیاموزد این است که شجاعت آن‌ها برای آرمانشهرگرایی، که حمایت روشنفکران و متعاقبا نفوذ بر افکار عمومی را برایشان به همراه داشت، موجب شد تا چیزی را که مطلقاً دور از دسترس به‌نظر می‌رسید روزبه‌روز امکان‌پذیرتر شود. کسانی که خود را صرفا درگیر چیزی می‌سازند که در چارچوب عقاید موجود عملی به‌نظر می‌رسد، همواره درمی‌یابند که در نتیجه تغییر افکار عمومی – که هیچ کاری برای هدایت آن انجام نداده‌اند- حتی این کار نیز از لحاظ سیاسی به‌سرعت غیرممکن شده است. چنانچه نتوانیم بنیادهای فلسفی یک جامعه‌ آزاد را باردیگر به یک مسئله‌ فکری زنده تبدیل کنیم، و اجرای آن را به وظیفه‌ای بدل سازیم‌ که نبوغ و خیال سرزنده‌ترین اذهان ما را به چالش می‌کشند، جای تردید ندارد که چشم‌انداز آزادی تاریک خواهد بود. اما اگر بتوانیم آن باور به قدرت ایده‌ها را که نشانه لیبرالیسم در عالی‌ترین دوران خود بود، دوباره به دست بیاوریم نبرد را نباخته‌ایم.
1/2
ادامه در پست بعد

◽️@utfinance◽️
ادامه:

در اینجا هایک به حقیقتی مهم و علتی کلیدی اشاره می‌کند که چرا باید بر هدف نهایی پافشاری کنیم: شور و اشتیاقی که یک نظام منطقی نامتناقض و استوار می‌تواند القا کند. در مقابل، چه کسی برای کاهش دو درصدی مالیات‌ها راهی سنگر می‌شود؟
دلیل حیاتی و تاکتیکی دیگری نیز برای پایبندی به اصول ناب وجود دارد. نکته درستی است که وقایع روزمره اجتماعی و سیاسی، برآیند فشارهای زیادی هستند و اغلب خروجی نامطلوب برهم‌کنش ایدئولوژی‌ها و منافع متضاد به شمار می‌آیند. اما تنها به خاطر همین یک دلیل هم که شده، بسیار مهم‌تر است که فرد لیبرتارین موضع خود را دست بالاتر قرار دهد. درخواست کاهش دو درصدی مالیات شاید تنها بتواند یک طرح افزایش مالیات را اندکی معتدل سازد؛ یک درخواست جدی برای برچیدن مالیات می‌تواند به کاهشی قابل‌توجه در مالیات‌ها منجر شود. در طول سال‌های متمادی، نقش استراتژیک فرد «افراطی‌» دقیقا این است که ماتریس کنش روزمره را بیشتر و بیشتر به سمت خود متمایل می‌کند. سوسیالیست‌ها تبحر خاصی در این استراتژی داشته‌اند. اگر به برنامه‌ سوسیالیستی ارائه‌شده در ۶۰، یا حتی ۳۰ سال قبل رجوع کنیم، به وضوح می‌بینیم اقداماتی که یک یا دو نسل پیش به‌ شکل خطرناکی سوسیالیستی تلقی می‌شدند، حالا بخشی جدایی‌ناپذیر از «جریان اصلی» میراث آمریکایی به حساب می‌آیند. به این ترتیب، سازش‌های هرروزه سیاست‌های به اصطلاح «عمل‌گرایانه» به‌طور اجتناب‌ناپذیر در جهت جمع‌گرایانه کشیده می‌شوند. هیچ دلیلی وجود ندارد که لیبرتارین نتواند همان نتایج را کسب کند. در حقیقت، یکی از دلایلی که مقاومت محافظه‌کارانه در برابر جمع‌گرایی این چنین ضعیف ظاهر شده این است که محافظه‌کاری، بنابر طبیعتش، یک فلسفه‌ی سیاسی استوار نیست بلکه در حمایت از وضع موجود،‌ که تحت عنوان تجسم «سنت» آمریکایی تقدیس می‌شود، یک دفاع «عمل‌گرایانه» ارائه می‌دهد. اما طبق تعریف، همزمان با رشد و گسترش دولت‌گرایی، این رویکرد بیشتر و بیشتر ریشه‌ می‌دواند و در نتیجه «سنتی» می‌شود؛ آن‌گاه محافظه‌کاری نمی‌تواند هیچ‌گونه سلاح فکری برای سرنگونی خود بیابد.
2/2

◽️@utfinance◽️

🔗 متن کامل

#هایک
#روتبارد
#موری_روتبارد
#ایدئولوژی
#آزادی
#لیبرتارینیسم
#لیبرالیسم
For a New Liberty The Libertarian Manifesto_3.pdf
1.1 MB
📚 کتاب

For a New Liberty: The Libertarian Manifesto


👤 Murray N. Rothbard

📎 PDF - English

◽️@utfinance◽️
آثار #روتبارد

فروم کامل لیبرترین (1969-1984): میراثی از اندیشه‌های لیبرترین

فروم لیبرترین، نشریه‌ای بود که از سال 1969 تا 1984 توسط موری روتبارد، اقتصاددان و نظریه‌پرداز برجسته لیبرترین، ویرایش می‌شد. این نشریه با وجود تیراژ محدود، نقش بسزایی در شکل‌گیری و توسعه جنبش لیبرترین داشت و به عنوان یکی از منابع اصلی اندیشه‌های لیبرترین در آن دوران شناخته می‌شود.

ویژگی‌های کلیدی فروم لیبرترین:

تنوع موضوعی: فروم لیبرترین طیف گسترده‌ای از موضوعات مرتبط با لیبرتاریانیسم را پوشش می‌داد، از جمله فلسفه سیاسی، اقتصاد، تاریخ، فرهنگ، و حتی شایعات و اخبار مرتبط با جنبش لیبرترین.
لحن صریح و بی‌پرده: روتبارد و دیگر نویسندگان فروم، نظرات خود را به شیوه‌ای صریح و بی‌پرده بیان می‌کردند و از انتقاد از سیاستمداران، روشنفکران و حتی سایر لیبرتارین‌ها ابایی نداشتند.
نقش محوری در شکل‌گیری جنبش لیبرترین: فروم لیبرترین به عنوان یک پلتفرم برای بحث و تبادل نظر میان لیبرتارین‌ها عمل می‌کرد و به شکل‌گیری و تحکیم هویت فکری و سیاسی این جنبش کمک شایانی کرد.
محتوای فروم لیبرترین:

فروم لیبرترین شامل مقالات، یادداشت‌ها، نقد کتاب، و گزارش‌های مختلفی بود که توسط روتبارد و دیگر نویسندگان لیبرترین نوشته می‌شد. برخی از موضوعات اصلی مورد بحث در این نشریه عبارت بودند از:

اصول فلسفی لیبرتاریانیسم: فروم به طور مفصل به مبانی فلسفی لیبرتاریانیسم، از جمله حقوق فردی، مالکیت خصوصی، بازار آزاد، و عدم مداخله دولت در امور اقتصادی و اجتماعی می‌پرداخت.
نقد دولت و سیاست‌های مداخله‌گرایانه: فروم به شدت از دولت و سیاست‌های مداخله‌گرایانه آن در حوزه‌های مختلف انتقاد می‌کرد و به جای آن، از بازار آزاد و جامعه داوطلبانه به عنوان جایگزین‌های کارآمدتر و اخلاقی‌تر دفاع می‌کرد.
تاریخ و اندیشه‌های لیبرترین: فروم به معرفی و بررسی تاریخ و اندیشه‌های لیبرترین در طول تاریخ می‌پرداخت و به این ترتیب، به غنای فکری و تاریخی جنبش لیبرترین کمک می‌کرد.
مسائل روز و سیاست‌های جاری: فروم به تحلیل و بررسی مسائل روز و سیاست‌های جاری از دیدگاه لیبرترین می‌پرداخت و به این ترتیب، به مخاطبان خود در درک و تفسیر رویدادهای سیاسی و اجتماعی کمک می‌کرد.
میراث فروم لیبرترین:

فروم لیبرترین با وجود عمر کوتاه خود (1969-1984)، تأثیر عمیقی بر جنبش لیبرترین و اندیشه‌های آن گذاشت. این نشریه به عنوان یک منبع الهام‌بخش برای نسل‌های بعدی لیبرتارین‌ها عمل کرد و به آن‌ها کمک کرد تا درک عمیق‌تری از اصول و مبانی فلسفی لیبرتاریانیسم پیدا کنند.

امروزه، فروم لیبرترین به عنوان یک سند تاریخی ارزشمند از دوران شکل‌گیری و توسعه جنبش لیبرترین شناخته می‌شود. این نشریه به ما نشان می‌دهد که چگونه اندیشمندان لیبرترین در گذشته به مسائل مختلف نگاه می‌کردند و چگونه برای پیشبرد آرمان‌های خود تلاش می‌کردند.

دسترسی به فروم لیبرترین:

مجموعه کامل فروم لیبرترین در قالب یک کتاب دو جلدی با عنوان "The Complete Libertarian Forum (1969-1984)" توسط مؤسسه میزس منتشر شده است و به صورت آنلاین و چاپی در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist





| Twitter | Instagram | Telegram |
Forwarded from چُراز
🔹داستان نابودی صنایع ایران؛
چگونه نفت یک کشور را نفرین می‌کند؟


🔹حتما در مورد بیماری هلندی و آثار مخربی که بر روی اقتصاد می‌گذارد، شنیده‌اید. ما هم بارها در چراز به بیماری هلندی اشاره کرده‌ایم اما هیچ‌وقت به‌طور مفصل و دقیق فرصت نشده بود که این بیماری اقتصادی را توضیح دهیم.
در این ویدئو کوشیده‌ایم یکی از اصلی‌ترین و جدی‌ترین مشکلات اقتصاد ایران را به‌طور کامل تشریح کنیم.
همه چیز در مورد بیماری هلندی در ویدئوی جدید چراز!

00:00 قیمت دلار خوبه کم باشه یا زیاد؟ مقدمه بیماری هلندی
00:42 داستان کشور خیالی گاگولستان
02:50 داستان محمد مولد
03:14 داستان قادر صادرچی
03:33 داستان اکبر واردفر
03:49 سرگذشت این سه نفر
06:59 چگونه نرخ دلار ثابت می‌ماند؟
08:32 سرنوشت نهایی محمد و اکبر و قادر
11:53 صنعت داخلی چگونه نابود شد؟
13:16 بیماری هلندی چیست؟
14:48 ارتباط بیماری هلندی با گرانی مسکن
15:15 چه صنایعی در ایران نابود شدند؟
16:51 چگونه بیماری هلندی ایجاد می‌شود؟
19:04 نفرین نفت در ونزوئلا
22:18 خاطره عبدالمجید مجیدی از محمدرضا شاه
24:29 تثبیت نرخ ارز؛ فاجعه اقتصادی
25:20 ارتباط صادرات منابع طبیعی و رشد اقتصادی
26:34 صندوق ذخیره ارزی کشورهای عربی
27:48 عقلانیت اقتصادی نروژ
29:30 راهکارهای اقتصاد ایران

این ویدئو با همکاری اکوایران تولید شده است.
@choraz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو

دلار چطور به داد اکوادور رسید؟

👤 حسین میرزایی

▫️«اکوادور» کشوری است که اگرچه بیشتر با صادرات قابل توجه موز در جهان شناخته می شود اما چند سالی است اجرای یک تئوری اقتصادی آنها را شناخته شده تر کرده است: «دلاریزه کردن اقتصاد».

▫️مدیران این کشور استوایی برای عبور از پیامدهای اقتصادی ناشی از «ال نینو» یک تصمیم عجیب و سخت برای تغییر واحد پولی خود گرفتند. تصمیمی که در ابتدا طرفداران زیادی نداشت اما توانست بعد از چند سال آرامش را دست کم به چندین حوزه اقتصادی این کشور بازگرداند و درجه تورم و فقر را کم کند.

▫️در این قسمت از «چراز» به این پرداخته شده که چطور دلار به کمک اکوادور آمده است.

#چراز

◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو

مطالبه لیبرال‌ها از کاندیداها؛ انحلال سازمان‌های متولی اقتصاد دستوری

کاندیداها برای بهبود اوضاع اقتصادی چه سیاست‌هایی باید اتخاذ کنند؟

👤 موسی غنی‌نژاد

◽️@utfinance◽️
📄 مقاله

انتخابات ۱۴۰۳، فرصت تبدیل جنبش اعتراضی به جریان سیاسی

👤 آرمان امیری

📌 از متن:

پس از انتخابات ۱۴۰۰ و با قطع امید از اصلاحات حداقلی در دل ساختار تنگ حکومت اسلامی، جامعه‌ی مدنی فرصت یافت تا از دل یک جنبش اجتماعی، دو شکاف اصیل دیگر را فعال کند که پیشتر جایی در مناقشات رسمی سیاسی نداشتند. جرقه‌ی اول حول شکاف «زندگی‌خواهی» شکل گرفت اما در ادامه مناقشه بر سر «ملت‌گرایی در برابر قومیت‌گرایی» نیز بالا گرفت.

هرچند فعال شدن دو شکاف اصیل سیاسی و اجتماعی در جریان اعتراضات دو سال گذشته، سرنوشت انتخابات ۱۴۰۳ را به کلی با دوره‌ی قبلی متفاوت کرده است، اما این بدان معنا نیست که بازی در زمین «صندوق رای» دوباره معنادار شده باشد. کاملا برعکس. به نظر می‌رسد در انتخابات حاضر، این «تحریم صندوق رای» است که می‌تواند واجد یک پیام کاملا شفاف سیاسی حول دو شکاف اصیل و مهم جامعه‌ی ایرانی باشد. در واقع، نیروهای ملی‌گرا، و آنانی که دغدغه‌ی تداوم شعارهای جنبش «زن زندگی آزادی» را دارند، می‌توانند از گزینه‌ی تحریم انتخابات، یک کنش کاملا معنادار سیاسی تولید کنند.

متن کامل

◽️@utfinance◽️

#انتخابات
#انتخابات_ریاست_جمهوری
#تحریم
#تحریم_انتخابات
#زن_زندگی_آزادی
#ملی_گرایی
#قومیت_گرایی
#قوم_گرایی
#ملت_گرایی
👤 رمون آرون:

«چپ نماینده آزادی در برابر قدرت یا نماینده مردم در برابر اقشار ممتاز نیست، بلکه نماینده یک قدرت در برابر قدرتی دیگر است.»

◽️@utfinance◽️

#رمون_آرون
#افیون_روشنفکران
#چپ
#آزادی
Finance & Economics
👥 گفت‌وگو تحلیل اقتصادی انتخابات گفت‌وگوی محمد طاهری با موسی غنی‌نژاد و نوید رئیسی ◽️@utfinance◽️
از متن:

👤 موسی غنی‌نژاد:

آزادی مهم است و باید روی این مفهوم کلیدی تاکید کنیم. آزادی سیاسی بدون آزادی اقتصادی معنا ندارد. امروز شعار درست این است که براساس اصول درست مبتنی بر آزادی حرکت کنیم. هر کاندیدایی که اصول درست را مطرح می‌کند، به نظرم باید دنبال او برویم و به دنبال آزادی در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برویم.

ببینیم کدام کاندیدا جرات و جسارت آن را دارد که دنبال این شعار درست برود و برنامه‌اش هم برنامه‌ای باشد که بتواند آن را اجرا کند و متعهد شود آن برنامه را اجرا می‌کند و اگر مانعی در برابر سیاست‌هایش ایجاد شد آن را به صراحت برای مردم توضیح دهد و اگر برداشتن مانع در توانش نبود از سمت خود استعفا کند.

در واقع اگر می‌خواهیم به نتیجه برسیم باید به این سمت‌وسو حرکت کنیم. آزادی شعار نیست، بلکه واقعیت است. تمام مشکلات ما از نظر سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی، ناشی از دستوری بودن نظام تدبیر ماست. فرهنگ ما، اجتماع ما، اقتصاد ما دستوری است. مردم در بزنگاه‌ها نشان دادند که از دستوری بودن کلافه شده‌اند.

ما بر اساس دین و عرفی که داریم، خودمان می‌دانیم چگونه پوششی داشته باشیم، به همین دلیل نیاز به دستور نیست. عرف جامعه در طول تاریخ نشان داده است که تغییر می‌کند؛ امروز هم به مثابه گذشته ما باید عرف‌ها و تغییرات آن را بپذیریم. جامعه ما از دستور و از اقتصاد دستوری بیزار شده است.

جامعه با قواعد باید اداره شود، نه دستور. به‌طور مثال با دستور رئیس دانشکده‌ای باید و نبایدهایی شکل می‌گیرد یا با دستور امام‌جمعه‌ای در شهری کنسرت برگزار نمی‌شود. چرا این اتفاقات رخ می‌دهد؟ ما باید اصول را مطرح کنیم، اصول به ما می‌گوید حاکمیت قانون باید جاری شود، نه حاکمیت دستور. دستور را باید کنار بگذاریم. باید بفهمیم عرف جامعه در چه جهتی تغییر کرده و خود را با آن سازگار کنیم. البته الان زود است که درباره رای دادن یا رای ندادن صحبت کنیم، باید از کاندیداها بخواهیم که برنامه‌هایشان را معرفی کنند و بدانیم اگر با اصول ما همخوانی دارند، آنگاه می‌توانیم تصمیم درست بگیریم.

◽️@utfinance◽️

#آزادی
#اقتصاد_آزاد
#موسی_غنی_نژاد
#انتخابات
#انتخابات_ریاست_جمهوری
📄 یادداشت

👤 بیژن اشتری

الکساندر سولژنیتسین، نویسنده بزرگ روس، در اوج قدرت کمونیست‌های شوروی خطاب به مردم کشورش نوشت:

ما فقط درصدد حفظ زندگی حقیر خودمان هستیم. در وجودمان کمترین نشانه‌ای از غرور باقی نگذاشته‌ایم... حداقل بگذارید رژیم بدون کسب موافقت من و شما کار خودش را بکند. بیایید کهنه پاره‌های این رژیم منحوس فاسد را وصله پینه نکنیم و به ایدئولوژی پوسیده آن لباس مشروعیت نپوشانیم. بیایید از دروغ و تزویر رژیم فاصله بگیریم تا حاکمیت دروغ فروریزد. این حداقل کاری است که می‌توانیم بکنیم. و حتی اگر جرات انجام این کار را هم نداشته باشیم، پس بر ما باد تازیانه‌ی تحقیر پوشکین: «گله‌ی چهارپایان را موهبت آزادی چه سود؟ از اول میراثشان این طوق بر گردن، زنگوله و تازیانه.»

◽️@utfinance◽️
Audio
🎧 پادکست / آزاد

تحریم یا مشارکت در انتخابات ۱۴۰۳

👥 مناظره عباس عبدی و مصطفی مهرآیین


◽️@utfinance◽️

#مناظره
#عباس_عبدی
#مصطفی_مهرآیین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو

اعتماد به نفس کاذب نفتی در مدیران

👤 موسی غنی‌نژاد

▫️اقتصاد ایران در طول تاریخ خود، وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی داشته است. این وابستگی، در سال‌های بعد از انقلاب با چالش‌های متعددی از جمله تحریم‌ها تشدید شده است.

▫️با این حال، بیست سال قبل، شرایط تا حدی متفاوت بود. افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و به تبع آن، رشد فروش نفت ایران، درآمد قابل توجهی را به ارمغان آورد. این رونق که به مثابه "مائده الهی" برای اقتصاد ایران تلقی می‌شد، فرصت‌های بی‌نظیری را برای توسعه و پیشرفت کشور فراهم کرد.

▫️اما به گفته موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان، این فرصت‌ها به دلیل سوءمدیریت و اتخاذ سیاست‌های غلط، به هدر رفت. از نظر او در آن سال‌ها، سکان اقتصاد ایران در دست افرادی بود که با وجود بی‌تجربگی و دانش ناکافی، به واسطه درآمدهای بادآورده نفتی دچار اعتماد به نفس کاذب شده بودند.

▫️این افراد، به جای برنامه‌ریزی بلندمدت و سرمایه‌گذاری در بخش‌های تولیدی و زیربنایی، با اتکا به ثروت‌های موقتی، قطار اقتصاد ایران را از ریل توسعه خارج کرده و کشور را با چالش‌های جدی اقتصادی در سال‌های آتی روبرو ساختند.

◽️@utfinance◽️
2024/11/15 18:46:38
Back to Top
HTML Embed Code: