Forwarded from چُراز
خوشحال ترین ایرانی امروز کیست؟
الف) سوسن و یاسمن
ب) عادل فردوسی پور
پ) میلاد منشی پور
ت) نصرالله منشی
جواب تست کنکوری بالا، میلاد منشی پور مدیر عامل تپسی است، اما چرا؟
امروز هلدینگ گلرنگ حدود ۷۰ درصد تپسی را خرید که شامل سهام شخصی ۳ بنیانگذارش میلاد منشی پور، هومن دمیرچی و حمید مهینی هم میشود که روی هم رفته ۵۲۰ میلیارد تومان از سهامشان را فروختند که اگر سهم برابر داشته باشند نفری ۱۷۰ میلیارد تومان میشود. این اولین خروج موفق بنیانگذاران از یک استارتآپ در اکوسیستم استارتآپی ایران است که البته سرمایه چندان عظیمی نیست و معادل یک ساختمان ۱۰-۱۵ واحدی در تهران است!
اما چه چیزی میلاد منشی پور را تبدیل به خوشحال ترین ایرانی میکند؟
فیلم را ببینید.
سخنگوی سازمان تعزیرات میگوید: گزینه «عجله دارم» در تاکسیهای اینترنتی مصداق بارز اضافه دریافت و گرانفروشی و تخلف است.
یعنی وقتی شما عجله دارید و میخواهید به میل خودتان بیشتر پول بدهید و رانندهای پیشنهاد شما را میپذیرد، درست است که شما و راننده راضی هستید ولی تپسی و اسنپ به شما گرانفروشی کردهاند!
حکمی خلاف عقل و منطق اقتصادی و حتی قرآن!
اگر این گزینه را حذف کنند چه میشود؟
رانندههای کمتری خدمات عرضه میکنند و شما هم دیرتر میرسید و سود اسنپ و تپسی هم کم میشود.
همه ضرر میکنند چون این گزینه به سود همه است.
پس چرا سازمان تعزیرات حکومتی این را نمیفهمد و میخواهد جلوی مبادله شرعی دو نفر انسان رضایتمند را برخلاف حکم قرآن بگیرد و روی یک پلتفرم مبادله آزاد که بخاطر جدید بودنش از بند قیمت گذاری دستوری رهیده و به خوبی کار میکند قیمت گذاری دستوری اعمال کند؟
آیا اینجا دیوانهخانه ایران است و سازمان تعزیرات از روی حماقت یا نادانی میخواهد کاری کند که باعث رکود اقتصادی و کاهش رفاه همه بشه؟
اصلا و ابدا!
حکومت باید سهمی در هر مبادلهای داشته باشد چون اگر مبادلهای بین دو رعیت مستقلاً و بدون دخالت حکومت صورت بگیرد، کنترل اقتصادی حکومت بر آنها کم میشود و این مقدمه از دست دادن کنترل زندگی رعایاست.
(بگذریم از اینکه چند ماه پیش خبر رسیده بود یک نهاد خاص قصد دارد ۵۱ درصد سهام هلدینگ گلرنگ را بخرد...)
باید سایه گرز و دگنک حکومتی هر لحظه بالای سر هر کسب و کاری احساس شود تا کسی فکر نکند میتواند مستقلاً در این کشور برای خودش درآمدی داشته باشد که بعداً بخواهد صاحب نظر و رای و اثر هم بشود.
باعث کاهش رشد اقتصادی و عقب افتادن از دنیا میشود؟ مهم نیست! اولویت اول حفظ کنترل است...
حکومت در این زمینه مقلد فردریش فون هایک است که میگوید:
اگر امور اقتصادی شما کنترل شود همه چیز شما کنترل میشود.
بزرگترین دلیل اصرار بر اقتصاد دستوری و در راس آن قیمت گذاری دستوری این است!
همیشه ترس از قیمت گذاری دستوری باید بالای سر هر کسب و کاری که بیش از حد مشخصی بزرگ شده، وجود داشته باشد تا فکر نکند خودش برای خودش مستقل از حکومت میتواند به حیات ادامه بدهد.
با فروش سهامت از ماتریکس خارج شدی منشی پور
تولد دوبارهات مبارک میلاد!
آزاد شدی ننه
ایشالا آزادی قسمت همه!
هدف اصلی کمونیستها، نابود کردن هر شکلی از استقلال است.
کارِ مستقل، مالکیتِ مستقل، تفکرِ مستقل، یک ذهنِ مستقل، یا یک فردِ مستقل.
(آین رند)
سوسیالیستها دوست ندارند مردم برای خودشان کاری انجام بدهند؛ سوسیالیستها تمایل دارند با زور مردم را وابسته به حکومت کنند. اگر کسب و کار آزاد را از میان بردارید، آزادی را از بین بردهاید.
(مارگارت تاچر)
الف) سوسن و یاسمن
ب) عادل فردوسی پور
پ) میلاد منشی پور
ت) نصرالله منشی
جواب تست کنکوری بالا، میلاد منشی پور مدیر عامل تپسی است، اما چرا؟
امروز هلدینگ گلرنگ حدود ۷۰ درصد تپسی را خرید که شامل سهام شخصی ۳ بنیانگذارش میلاد منشی پور، هومن دمیرچی و حمید مهینی هم میشود که روی هم رفته ۵۲۰ میلیارد تومان از سهامشان را فروختند که اگر سهم برابر داشته باشند نفری ۱۷۰ میلیارد تومان میشود. این اولین خروج موفق بنیانگذاران از یک استارتآپ در اکوسیستم استارتآپی ایران است که البته سرمایه چندان عظیمی نیست و معادل یک ساختمان ۱۰-۱۵ واحدی در تهران است!
اما چه چیزی میلاد منشی پور را تبدیل به خوشحال ترین ایرانی میکند؟
فیلم را ببینید.
سخنگوی سازمان تعزیرات میگوید: گزینه «عجله دارم» در تاکسیهای اینترنتی مصداق بارز اضافه دریافت و گرانفروشی و تخلف است.
یعنی وقتی شما عجله دارید و میخواهید به میل خودتان بیشتر پول بدهید و رانندهای پیشنهاد شما را میپذیرد، درست است که شما و راننده راضی هستید ولی تپسی و اسنپ به شما گرانفروشی کردهاند!
حکمی خلاف عقل و منطق اقتصادی و حتی قرآن!
اگر این گزینه را حذف کنند چه میشود؟
رانندههای کمتری خدمات عرضه میکنند و شما هم دیرتر میرسید و سود اسنپ و تپسی هم کم میشود.
همه ضرر میکنند چون این گزینه به سود همه است.
پس چرا سازمان تعزیرات حکومتی این را نمیفهمد و میخواهد جلوی مبادله شرعی دو نفر انسان رضایتمند را برخلاف حکم قرآن بگیرد و روی یک پلتفرم مبادله آزاد که بخاطر جدید بودنش از بند قیمت گذاری دستوری رهیده و به خوبی کار میکند قیمت گذاری دستوری اعمال کند؟
آیا اینجا دیوانهخانه ایران است و سازمان تعزیرات از روی حماقت یا نادانی میخواهد کاری کند که باعث رکود اقتصادی و کاهش رفاه همه بشه؟
اصلا و ابدا!
حکومت باید سهمی در هر مبادلهای داشته باشد چون اگر مبادلهای بین دو رعیت مستقلاً و بدون دخالت حکومت صورت بگیرد، کنترل اقتصادی حکومت بر آنها کم میشود و این مقدمه از دست دادن کنترل زندگی رعایاست.
(بگذریم از اینکه چند ماه پیش خبر رسیده بود یک نهاد خاص قصد دارد ۵۱ درصد سهام هلدینگ گلرنگ را بخرد...)
باید سایه گرز و دگنک حکومتی هر لحظه بالای سر هر کسب و کاری احساس شود تا کسی فکر نکند میتواند مستقلاً در این کشور برای خودش درآمدی داشته باشد که بعداً بخواهد صاحب نظر و رای و اثر هم بشود.
باعث کاهش رشد اقتصادی و عقب افتادن از دنیا میشود؟ مهم نیست! اولویت اول حفظ کنترل است...
حکومت در این زمینه مقلد فردریش فون هایک است که میگوید:
اگر امور اقتصادی شما کنترل شود همه چیز شما کنترل میشود.
بزرگترین دلیل اصرار بر اقتصاد دستوری و در راس آن قیمت گذاری دستوری این است!
همیشه ترس از قیمت گذاری دستوری باید بالای سر هر کسب و کاری که بیش از حد مشخصی بزرگ شده، وجود داشته باشد تا فکر نکند خودش برای خودش مستقل از حکومت میتواند به حیات ادامه بدهد.
با فروش سهامت از ماتریکس خارج شدی منشی پور
تولد دوبارهات مبارک میلاد!
آزاد شدی ننه
ایشالا آزادی قسمت همه!
هدف اصلی کمونیستها، نابود کردن هر شکلی از استقلال است.
کارِ مستقل، مالکیتِ مستقل، تفکرِ مستقل، یک ذهنِ مستقل، یا یک فردِ مستقل.
(آین رند)
سوسیالیستها دوست ندارند مردم برای خودشان کاری انجام بدهند؛ سوسیالیستها تمایل دارند با زور مردم را وابسته به حکومت کنند. اگر کسب و کار آزاد را از میان بردارید، آزادی را از بین بردهاید.
(مارگارت تاچر)
Telegram
باشگاه خبرنگاران جوان
🎥 سخنگوی سازمان تعزیرات: گزینه «عجله دارم» در تاکسیهای اینترنتی مصداق بارز اضافه دریافت و گرانفروشی است
🆔 @YjcNewsChannel
🆔 @YjcNewsChannel
📄 مقاله
ضرورت وجود نهاد قهری انحصاری تا چه حد معتبر است؟
◽️@utfinance◽️
📌 بدیهیات از پیش پذیرفتهشده بخش قابل توجهی از تصورات افراد را تشکیل میدهد و کار علم، به چالش کشیدن همین تصورات بدیهی است. رابرت مورفی در کتاب نظریه آشوب که توسط مهران خسروزاده به فارسی ترجمه شده است، پیشفرض همیشگی مبنی بر ارائه انحصاری قانون، دادگستری و خدمات نظامی و انتظامی از سوی دولت را به چالش میکشد و نشان میدهد که بازار چگونه میتواند از عهده این مهم برآید.
◽️@utfinance◽️
ضرورت وجود نهاد قهری انحصاری تا چه حد معتبر است؟
◽️@utfinance◽️
📌 بدیهیات از پیش پذیرفتهشده بخش قابل توجهی از تصورات افراد را تشکیل میدهد و کار علم، به چالش کشیدن همین تصورات بدیهی است. رابرت مورفی در کتاب نظریه آشوب که توسط مهران خسروزاده به فارسی ترجمه شده است، پیشفرض همیشگی مبنی بر ارائه انحصاری قانون، دادگستری و خدمات نظامی و انتظامی از سوی دولت را به چالش میکشد و نشان میدهد که بازار چگونه میتواند از عهده این مهم برآید.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
ضرورت وجود نهاد قهری انحصاری تا چه حد معتبر است؟
قانونگذاری به سبک بازار
📄 یادداشت
👤 بیژن اشتری
دوباره سالگرد انقلاب اسلامی شد و لاف زدنها درباره پیشرفتهای مشعشع نظام مقدس شروع شد. دیروز مناظره ای میدیدم بین آقایان دکتر نیلی و دکتر مالجو. یک طرف مناظره (آقای نیلی) میگفت مردم ایران در این ده سال گذشته فقیرتر شدهاند اما طرف مقابل، ایران امروز را مقایسه میکرد با ایران نود سال پیش و مدعی بود که مردم ما نسبت به زمان رضا شاه وضعشان خیلی بهتر شده !!! فقط نگفت امروز مردم تلفن و موبایل و ماشین شخصی دارند اما آن زمان با درشکه و الاغ رفت و آمد میکردند!!!
اینهم از مثلا دکتر اقتصاد ما که ماله گرفته دستش و مشغول سفیدنمایی است. یکی دیگر از همین مالهکشان محترم استدلال میکرد آقا کجا نشستی که ایران در زمینه نانو و رویان جزو چهار کشور اول جهان است و قله علم و تکنولوژی را فتح کرده است. یک سرچ کوچولو کردم و دیدم حداقل ده هزار حوزه علم و تکنولوژی در جهان وجود دارد و حالا گیریم در دو سه تا حوزه هم موفقیتهایی به دست آمده.
اما اگر کسی واقعا خواهان این باشد که ببیند کشورش طی چهل سال گذشته پیشرفت داشته یا عقب گرد باید اقتصاد ایران را مقایسه کند با کشورهای اطرافش.
آمار بانک جهانی درباره رشد کشورهای منطقه خاورمیانه بسیار روشن و گویاست. سران جمهوری اسلامی هجده سال پیش در سند چشم انداز بیست سالهشان هدف گذاری کرده بودند که ایران در سال هزار و چهار صد و چهار، یعنی دو سال دیگر، به بزرگترین اقتصاد منطقه تبدیل شود. حالا ملاحظه میفرمایید که سوء مدیریتها چه به روز اقتصاد ایران آورده است. به جای این که در راس جدول باشیم در انتهای جدول قرار داریم. یعنی شکست مطلق.
این ادعا نیست، آمار به ما می گوید که ایران عقب افتاده و بدجوری هم عقب افتاده. حضرات که جرأت اذعان به این شکست فاحش را ندارند گمان میکنند با به رخ کشیدن موشک و پهپاد میتوان خود را «بازیگر جهانی» جلوه داد و قدرتنمایی کرد اما «بازیگر جهانی» واقعی آن کشوری است که اقتصادش قدرتمند باشد و نظام حکومتیاش متکی به آرای مردم. آنهایی که دم از رسیدن به قله میزنند لطفاً این آمار بانک جهانی را خوب بخوانند و بعدش فکر کنند چرا حداقل یک سوم مردم ایران فقط طی یک دهه اخیر به زیر خط فقر سقوط کردهاند؟
چرا اقتصاد ایران باید حتی از عراق جنگزده هم پایینتر باشد؟ طی بیست سال گذشته حداقل چهل درصد مردم جهان از زیر خط فقر خارج شدهاند اما طی همین مدت سی درصد ایرانیها به زیر خط فقر سقوط کردهاند. هر مقام حکومتیای که چشم بر این واقعیتها ببندد و دم از پیشرفت بزند مرتکب فریبکاری و مردم فریبی شده است.
◽️@utfinance◽️
👤 بیژن اشتری
دوباره سالگرد انقلاب اسلامی شد و لاف زدنها درباره پیشرفتهای مشعشع نظام مقدس شروع شد. دیروز مناظره ای میدیدم بین آقایان دکتر نیلی و دکتر مالجو. یک طرف مناظره (آقای نیلی) میگفت مردم ایران در این ده سال گذشته فقیرتر شدهاند اما طرف مقابل، ایران امروز را مقایسه میکرد با ایران نود سال پیش و مدعی بود که مردم ما نسبت به زمان رضا شاه وضعشان خیلی بهتر شده !!! فقط نگفت امروز مردم تلفن و موبایل و ماشین شخصی دارند اما آن زمان با درشکه و الاغ رفت و آمد میکردند!!!
اینهم از مثلا دکتر اقتصاد ما که ماله گرفته دستش و مشغول سفیدنمایی است. یکی دیگر از همین مالهکشان محترم استدلال میکرد آقا کجا نشستی که ایران در زمینه نانو و رویان جزو چهار کشور اول جهان است و قله علم و تکنولوژی را فتح کرده است. یک سرچ کوچولو کردم و دیدم حداقل ده هزار حوزه علم و تکنولوژی در جهان وجود دارد و حالا گیریم در دو سه تا حوزه هم موفقیتهایی به دست آمده.
اما اگر کسی واقعا خواهان این باشد که ببیند کشورش طی چهل سال گذشته پیشرفت داشته یا عقب گرد باید اقتصاد ایران را مقایسه کند با کشورهای اطرافش.
آمار بانک جهانی درباره رشد کشورهای منطقه خاورمیانه بسیار روشن و گویاست. سران جمهوری اسلامی هجده سال پیش در سند چشم انداز بیست سالهشان هدف گذاری کرده بودند که ایران در سال هزار و چهار صد و چهار، یعنی دو سال دیگر، به بزرگترین اقتصاد منطقه تبدیل شود. حالا ملاحظه میفرمایید که سوء مدیریتها چه به روز اقتصاد ایران آورده است. به جای این که در راس جدول باشیم در انتهای جدول قرار داریم. یعنی شکست مطلق.
این ادعا نیست، آمار به ما می گوید که ایران عقب افتاده و بدجوری هم عقب افتاده. حضرات که جرأت اذعان به این شکست فاحش را ندارند گمان میکنند با به رخ کشیدن موشک و پهپاد میتوان خود را «بازیگر جهانی» جلوه داد و قدرتنمایی کرد اما «بازیگر جهانی» واقعی آن کشوری است که اقتصادش قدرتمند باشد و نظام حکومتیاش متکی به آرای مردم. آنهایی که دم از رسیدن به قله میزنند لطفاً این آمار بانک جهانی را خوب بخوانند و بعدش فکر کنند چرا حداقل یک سوم مردم ایران فقط طی یک دهه اخیر به زیر خط فقر سقوط کردهاند؟
چرا اقتصاد ایران باید حتی از عراق جنگزده هم پایینتر باشد؟ طی بیست سال گذشته حداقل چهل درصد مردم جهان از زیر خط فقر خارج شدهاند اما طی همین مدت سی درصد ایرانیها به زیر خط فقر سقوط کردهاند. هر مقام حکومتیای که چشم بر این واقعیتها ببندد و دم از پیشرفت بزند مرتکب فریبکاری و مردم فریبی شده است.
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
در دل هر ساختی، تخریبی است
/8 فوریه، سالروز تولد جوزف شومپیتر، مبتکر ایده «تخریب خلاق» در اقتصاد است./
◽️@utfinance◽️
در دل هر ساختی، تخریبی است
/8 فوریه، سالروز تولد جوزف شومپیتر، مبتکر ایده «تخریب خلاق» در اقتصاد است./
◽️@utfinance◽️
Telegraph
در دل هر ساختی، تخریبی است
8 فوریه، سالروز تولد جوزف شومپیتر، مبتکر ایده «تخریب خلاق» در اقتصاد است.
📄 یادداشت
زمانی برای عذرخواهی مردان تیزخشم
👤 مرتضی مردیها
روزی در جبهههای جنگ، منطقۀ آبادان، نبرد سختی درگرفته بود. نزدیکهای روستای سلمانیه (که پارسال که از پس ۴۰ سال دوباره به آنجا رفتم محلیها «سلمانه» تلفظش میکردند) عراقیهای بدسگال حمله آورده بودند. توپ و خمپاره و تیربار همه جا را به رنگ و بوی سرب، باروت، تیانتی درآورده بود. در گرماگرم نبرد که من هم مثل هر کسی، با مقادیری هراس، تلاش میکردم با چسبیدن به زمین، گلولهها و ترکشها را تا اطلاع ثانوی ناکام بگذارم، ناگاه چشمم به قامت بلند یکی از همرزمان افتاد که انگار نه انگارِ این هنگامۀ آتش و زخم و مرگ، راست راست راه میرفت و با حالتی خندهناک گفت: «نه! اینا انگار راست راستی قصد جون ما را دارن!»
این آقا کی بود؟ اسمش که نه یادم مانده و نه اهمیتی دارد، ولی رسمش چرا. درست روز قبل، که خط آرام بود و خبری از درگیری نبود، ایشان خودش یکتنه یک درگیری بهراه انداخت: بر سر کم بودن مقدار گوشت موجود در یقلوی ناهارش. باور کنید یا نه، تا فردایش خورۀ این فکر رهایم نمیکرد که مگر ممکن است در گیرودار این همه ماجرا و مسأله، کسی که هر لحظه ممکن است به مغاک مرگ فرو رود، مشکلش بودن یا نبودنِ گوشت در غذایش باشد. حالا همان کسی که دیروزش آن بود امروزش این بود که به شکلی حیرتآور خطر و مرگ را به مضحکه گرفته بود!
بعدها تجربیات دیگری در همین مایه از سر گذراندم. اینکه کسی که رنگ جنگ به خود ندیده بود و اگر دیده بود رنگ به رویش نمانده بود، بیمحابا مینوشت و میگفت و باکیش از گزمه و شحنه نبود. یا کسی که در ورزشهای پرخطر که خالی از بازی با جان نبود محابا نداشت و هم او اگر رنگ لباس محتسبی میدید راه عقبعقب را پیش میگرفت. سرانجام اینکه فهمیدم انواع شجاعت هست، و ابداً تضمینی نیست که کسی که در یکی پیشتاز و جانباز است در دیگری ترسان و هراسان نباشد.
این همه را گفتم تا برسم به اینکه در شگفت نشوید اگر کسانی را دیدید که مردوار و پایدار عمری را در سلولهای آدمیخوار گذراندهاند، ولی دریغ از یک ذره شجاعت در نقد گذشته خود و اقرار به اشتباه. آن شجاعت دیگر است و این شجاعت دیگر. میگویند آن زمانه و آن فضا چنان اقتضایی داشت و همه همینطور بودند و ما هم بیگناه، پس لااقل اینک که فضا و زمان عوض شده است شما هم به رسم زمانه شوید و با صراحت بگویید که آن حرفها تمامش، یا تقریباً تمامش، یاوه بود. از تاج-زاده یاد بگیرید و از او پیشتر بروید.
آنانی که در تبدیل لیبرالیسم نه فقط به یک فحش بلکه در وانمایی آن همچون منشأ تمام بدیها چه کوششها که نکردند، که شعارهای الزرع للزارع (و لابد الجنس للکارگر) ولو کان غاصبا، روکش دینی افکارِ تا بن کمونیستیشان بود و رسوایی در حدی که تیتر کرده بودند «دولت باید از واردات کامپیوتر جلوگیری کند چون امپریالیسم آن را ساخته است» الان هم که سرودهای انقلابی (که مشهورترینهایش کار امثال کرامت دانشیان و منفردزاده و جهانبخش پازوکی و محمدرضا لطفی بود نه آخوندها و مداحان) پخش میشود، به جای دریغ و درد و حسرت، لابد خاطرههای شور مقدس انقلابی را بهیاد میآورند و مردان تیزخشم و پیکارشان را. و نهانگار که حاصل آن تیزخشمی جز فلاکت و عقبماندگی نبود و نشد.
سفارش من به کسانی که، بسا با نهایت شجاعت و حسن نیت، در قالب ملیمذهبی، امتی، شریعتیستی، مجاهد، فدایی، پیکاری، تودهای، خطِ فلانی، و دهها اسم دیگر (که البته همگی رسم واحدی داشتند) این است که دست از لجاج با عقل خود بردارند و شجاعت اقرار به آن اشتباه بزرگ را تمرین کنند. پشت هم به زندان و دادگاه رفتن، یا غرقه کردن خود در انبوه انتقادات بدیهی و توصیههای مطلقاً بیفایده و بلکه مسخره در مورد روال جاری امور سیاسی را بهانۀ فرار از اعتراف اصلی نکنید. قدری به قضاوت مردم، به قضاوت تاریخ فکر کنید.
در رمان «پابرهنهها» اثر استانکو، که راجع به زندگی یک جماعت عقبمانده روستایی است، جایی صحنهای را روایت میکند که فرد سالخوردهای به دادگاه مراجعه کرده و خواهان طلاق است، قاضی از او میپرسد که چرا میخواهی جدا شوی، جواب میدهد بد است و زشت، قاضی میگوید چهل سال وقت لازم داشتی تا این را بفهمی!؟
از چنین تمسخری خوف نکنید. حتی چهل سال خود را به کوری زدن، بهتر از تا وقت مرگ چنین کردن است. اعتراف کنید، بخشیده شوید، و با وجدان سبکتری به مزار تاریخ بپیوندید. بیایید اعتراف کنید و آن همه بیباکی در فکر و عملِ نابودگر را با اندکی شجاعت برای خود را به کوچۀ علی چپ نزدن جبران کنید.
ای غلطکردگان، اعتراف کنید که غلط کردید.
◽️@utfinance◽️
زمانی برای عذرخواهی مردان تیزخشم
👤 مرتضی مردیها
روزی در جبهههای جنگ، منطقۀ آبادان، نبرد سختی درگرفته بود. نزدیکهای روستای سلمانیه (که پارسال که از پس ۴۰ سال دوباره به آنجا رفتم محلیها «سلمانه» تلفظش میکردند) عراقیهای بدسگال حمله آورده بودند. توپ و خمپاره و تیربار همه جا را به رنگ و بوی سرب، باروت، تیانتی درآورده بود. در گرماگرم نبرد که من هم مثل هر کسی، با مقادیری هراس، تلاش میکردم با چسبیدن به زمین، گلولهها و ترکشها را تا اطلاع ثانوی ناکام بگذارم، ناگاه چشمم به قامت بلند یکی از همرزمان افتاد که انگار نه انگارِ این هنگامۀ آتش و زخم و مرگ، راست راست راه میرفت و با حالتی خندهناک گفت: «نه! اینا انگار راست راستی قصد جون ما را دارن!»
این آقا کی بود؟ اسمش که نه یادم مانده و نه اهمیتی دارد، ولی رسمش چرا. درست روز قبل، که خط آرام بود و خبری از درگیری نبود، ایشان خودش یکتنه یک درگیری بهراه انداخت: بر سر کم بودن مقدار گوشت موجود در یقلوی ناهارش. باور کنید یا نه، تا فردایش خورۀ این فکر رهایم نمیکرد که مگر ممکن است در گیرودار این همه ماجرا و مسأله، کسی که هر لحظه ممکن است به مغاک مرگ فرو رود، مشکلش بودن یا نبودنِ گوشت در غذایش باشد. حالا همان کسی که دیروزش آن بود امروزش این بود که به شکلی حیرتآور خطر و مرگ را به مضحکه گرفته بود!
بعدها تجربیات دیگری در همین مایه از سر گذراندم. اینکه کسی که رنگ جنگ به خود ندیده بود و اگر دیده بود رنگ به رویش نمانده بود، بیمحابا مینوشت و میگفت و باکیش از گزمه و شحنه نبود. یا کسی که در ورزشهای پرخطر که خالی از بازی با جان نبود محابا نداشت و هم او اگر رنگ لباس محتسبی میدید راه عقبعقب را پیش میگرفت. سرانجام اینکه فهمیدم انواع شجاعت هست، و ابداً تضمینی نیست که کسی که در یکی پیشتاز و جانباز است در دیگری ترسان و هراسان نباشد.
این همه را گفتم تا برسم به اینکه در شگفت نشوید اگر کسانی را دیدید که مردوار و پایدار عمری را در سلولهای آدمیخوار گذراندهاند، ولی دریغ از یک ذره شجاعت در نقد گذشته خود و اقرار به اشتباه. آن شجاعت دیگر است و این شجاعت دیگر. میگویند آن زمانه و آن فضا چنان اقتضایی داشت و همه همینطور بودند و ما هم بیگناه، پس لااقل اینک که فضا و زمان عوض شده است شما هم به رسم زمانه شوید و با صراحت بگویید که آن حرفها تمامش، یا تقریباً تمامش، یاوه بود. از تاج-زاده یاد بگیرید و از او پیشتر بروید.
آنانی که در تبدیل لیبرالیسم نه فقط به یک فحش بلکه در وانمایی آن همچون منشأ تمام بدیها چه کوششها که نکردند، که شعارهای الزرع للزارع (و لابد الجنس للکارگر) ولو کان غاصبا، روکش دینی افکارِ تا بن کمونیستیشان بود و رسوایی در حدی که تیتر کرده بودند «دولت باید از واردات کامپیوتر جلوگیری کند چون امپریالیسم آن را ساخته است» الان هم که سرودهای انقلابی (که مشهورترینهایش کار امثال کرامت دانشیان و منفردزاده و جهانبخش پازوکی و محمدرضا لطفی بود نه آخوندها و مداحان) پخش میشود، به جای دریغ و درد و حسرت، لابد خاطرههای شور مقدس انقلابی را بهیاد میآورند و مردان تیزخشم و پیکارشان را. و نهانگار که حاصل آن تیزخشمی جز فلاکت و عقبماندگی نبود و نشد.
سفارش من به کسانی که، بسا با نهایت شجاعت و حسن نیت، در قالب ملیمذهبی، امتی، شریعتیستی، مجاهد، فدایی، پیکاری، تودهای، خطِ فلانی، و دهها اسم دیگر (که البته همگی رسم واحدی داشتند) این است که دست از لجاج با عقل خود بردارند و شجاعت اقرار به آن اشتباه بزرگ را تمرین کنند. پشت هم به زندان و دادگاه رفتن، یا غرقه کردن خود در انبوه انتقادات بدیهی و توصیههای مطلقاً بیفایده و بلکه مسخره در مورد روال جاری امور سیاسی را بهانۀ فرار از اعتراف اصلی نکنید. قدری به قضاوت مردم، به قضاوت تاریخ فکر کنید.
در رمان «پابرهنهها» اثر استانکو، که راجع به زندگی یک جماعت عقبمانده روستایی است، جایی صحنهای را روایت میکند که فرد سالخوردهای به دادگاه مراجعه کرده و خواهان طلاق است، قاضی از او میپرسد که چرا میخواهی جدا شوی، جواب میدهد بد است و زشت، قاضی میگوید چهل سال وقت لازم داشتی تا این را بفهمی!؟
از چنین تمسخری خوف نکنید. حتی چهل سال خود را به کوری زدن، بهتر از تا وقت مرگ چنین کردن است. اعتراف کنید، بخشیده شوید، و با وجدان سبکتری به مزار تاریخ بپیوندید. بیایید اعتراف کنید و آن همه بیباکی در فکر و عملِ نابودگر را با اندکی شجاعت برای خود را به کوچۀ علی چپ نزدن جبران کنید.
ای غلطکردگان، اعتراف کنید که غلط کردید.
◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت
👤 بیژن اشتری
واتسلاو هاول در زمانی که با رژیم کمونیستی چکسلواکی مبارزه میکرد اعتقاد داشت انسان تحت سرکوب باید تا آنجا که میتواند زندگی کردنش توام با حقیقت باشد و از دروغ و ریا اجتناب کند.
درخواستش از مردم این بود که اگر به هر دلیلی نمیتوانید با این رژیم مبارزه کنید حداقل سعی کنید در پیله دروغی که رژیم برایتان ساخته زندگی نکنید.
هاول معتقد بود: "حکومت در ذهن هر کسی یک پست دیدبانی دارد... در این سرزمین تاریخ واقعی توسط حکومت مصادره و به شبهتاریخ مبدل شده است... رژیم مملکت را تبدیل کرده به سرزمین فراموشی... چند دهه فراموشی موجب بروز تزویر و بیتفاوتی شده است.... شمار آدمهایی که پروپاگاندای رسمی را صادقانه باور دارند کمتر از هر زمان دیگری شده است اما شمار آدم های دورو و شیاد مستمرا رو به افزایش است، تا حدی که هر شهروندی در واقع مجبور است مزور و شیاد باشد... ما به ندرت رژیمی شبیه این داشتهایم؛رژیمی که حاضر باشد همه نوع امکاناتی را چنین بیشرمانه و علنی در اختیار کسانی بگذارد که از هر حرکت و اقدامش، حتی جنایتهای علنی و فاحشش، حمایت میکنند. این آدمها حاضر به هر نوع حمایتی از رژیم هستند، به شرطی که در قبال این حمایتشان، امتیازاتی مادی و انحصاری دریافت کنند. این آدمهای فاقد اصول و سستعنصر آمادهاند تا در ازای رسیدن به قدرت و اهداف شخصی دست به انجام هر کاری بزنند. جای تعجب ندارد که هر چقدر زمان میگذرد، مناصب دولتی بیشتری توسط آدمهای جاهطلب، شارلاتانها و در یک کلام تبهکاران اشغال میشود..."
از کتاب «انقلاب های هزار و نهصد و هشتاد و نه؛سقوط امپراتوری شوروی در اروپا»، ترجمه بیژن اشتری،نشر ثالث.
◽️@utfinance◽️
👤 بیژن اشتری
واتسلاو هاول در زمانی که با رژیم کمونیستی چکسلواکی مبارزه میکرد اعتقاد داشت انسان تحت سرکوب باید تا آنجا که میتواند زندگی کردنش توام با حقیقت باشد و از دروغ و ریا اجتناب کند.
درخواستش از مردم این بود که اگر به هر دلیلی نمیتوانید با این رژیم مبارزه کنید حداقل سعی کنید در پیله دروغی که رژیم برایتان ساخته زندگی نکنید.
هاول معتقد بود: "حکومت در ذهن هر کسی یک پست دیدبانی دارد... در این سرزمین تاریخ واقعی توسط حکومت مصادره و به شبهتاریخ مبدل شده است... رژیم مملکت را تبدیل کرده به سرزمین فراموشی... چند دهه فراموشی موجب بروز تزویر و بیتفاوتی شده است.... شمار آدمهایی که پروپاگاندای رسمی را صادقانه باور دارند کمتر از هر زمان دیگری شده است اما شمار آدم های دورو و شیاد مستمرا رو به افزایش است، تا حدی که هر شهروندی در واقع مجبور است مزور و شیاد باشد... ما به ندرت رژیمی شبیه این داشتهایم؛رژیمی که حاضر باشد همه نوع امکاناتی را چنین بیشرمانه و علنی در اختیار کسانی بگذارد که از هر حرکت و اقدامش، حتی جنایتهای علنی و فاحشش، حمایت میکنند. این آدمها حاضر به هر نوع حمایتی از رژیم هستند، به شرطی که در قبال این حمایتشان، امتیازاتی مادی و انحصاری دریافت کنند. این آدمهای فاقد اصول و سستعنصر آمادهاند تا در ازای رسیدن به قدرت و اهداف شخصی دست به انجام هر کاری بزنند. جای تعجب ندارد که هر چقدر زمان میگذرد، مناصب دولتی بیشتری توسط آدمهای جاهطلب، شارلاتانها و در یک کلام تبهکاران اشغال میشود..."
از کتاب «انقلاب های هزار و نهصد و هشتاد و نه؛سقوط امپراتوری شوروی در اروپا»، ترجمه بیژن اشتری،نشر ثالث.
◽️@utfinance◽️
عدالت_اجتماعی_و_اقتصاد_بازار_محمد_طبیبیان.pdf
13.2 MB
📄 مقاله
عدالت اجتماعی و اقتصاد بازار
/فصلی از کتاب اقتصاد و عدالت اجتماعی/
👤 محمد طبیبیان
«بنیاد ظلم در جهان ابتدا اندکی بود، هرکه آمد چیزی بر آن فزود تا بدین غایت رسید» سعدی
بحث عدالت همیشه مورد توجه ایرانیان بوده است چون همیشه از آن محروم بودهاند. با فراگیری عمومیتر مفاهیم اقتصاد بین مردم و توجه به این واقعیت که اقتصادهای آزاد عملکرد بهتری در حیطه کار آیی و پیشرفت در تولید علم، تکنولوژی، ثروت و رفاه داشتهاند آیا نظریه عدالتی هم در چارچوب نظریه اقتصاد آزاد موجود است یا نه؟
سالها پیش سمیناری به همت جناب آقای دکتر نیلی در دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف برگزار شد که در آن یک مجموعه مقالات در مورد عدالت مطرح گردید و این مقالات در کتابی تحت عنوان «اقتصاد و عدالت اجتماعی» منتشر گردید. مطلبی که توسط اینجانب ارائه شد، بخشی از پاسخ به همین پرسش بود. این بخش در اینجا آمده. امید که بعضاً به این پرسش پاسخ داده باشد.
◽️@utfinance◽️
عدالت اجتماعی و اقتصاد بازار
/فصلی از کتاب اقتصاد و عدالت اجتماعی/
👤 محمد طبیبیان
«بنیاد ظلم در جهان ابتدا اندکی بود، هرکه آمد چیزی بر آن فزود تا بدین غایت رسید» سعدی
بحث عدالت همیشه مورد توجه ایرانیان بوده است چون همیشه از آن محروم بودهاند. با فراگیری عمومیتر مفاهیم اقتصاد بین مردم و توجه به این واقعیت که اقتصادهای آزاد عملکرد بهتری در حیطه کار آیی و پیشرفت در تولید علم، تکنولوژی، ثروت و رفاه داشتهاند آیا نظریه عدالتی هم در چارچوب نظریه اقتصاد آزاد موجود است یا نه؟
سالها پیش سمیناری به همت جناب آقای دکتر نیلی در دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف برگزار شد که در آن یک مجموعه مقالات در مورد عدالت مطرح گردید و این مقالات در کتابی تحت عنوان «اقتصاد و عدالت اجتماعی» منتشر گردید. مطلبی که توسط اینجانب ارائه شد، بخشی از پاسخ به همین پرسش بود. این بخش در اینجا آمده. امید که بعضاً به این پرسش پاسخ داده باشد.
◽️@utfinance◽️
📄 مجموعه مقالات
اتهامات سرمایه داری
👤 مهرپویا علا
📌 آیا کپیتالیسم همبستگی اجتماعی را تضعیف میکند؟
📌 آیا کپیتالیسم به کاهش نرخ دستمزد گرایش دارد؟
📌 آیا کپیتالیسم به انحصار میانجامد؟
📌 آیا کپیتالیسم مصرفگرایی را ترویج میکند؟
📌 آیا کپیتالیسم به همه چیز نگاهی پولیساز دارد؟
◽️@utfinance◽️
🔗 کانال تلگرام مهرپویا علا
🔗 لینک مطالب در سایت اکوایران
◽️@utfinance◽️
اتهامات سرمایه داری
👤 مهرپویا علا
📌 آیا کپیتالیسم همبستگی اجتماعی را تضعیف میکند؟
📌 آیا کپیتالیسم به کاهش نرخ دستمزد گرایش دارد؟
📌 آیا کپیتالیسم به انحصار میانجامد؟
📌 آیا کپیتالیسم مصرفگرایی را ترویج میکند؟
📌 آیا کپیتالیسم به همه چیز نگاهی پولیساز دارد؟
◽️@utfinance◽️
🔗 کانال تلگرام مهرپویا علا
🔗 لینک مطالب در سایت اکوایران
◽️@utfinance◽️
Telegraph
اتهامات سرمایهداری- آیا کپیتالیسم همبستگی اجتماعی را تضعیف میکند؟
این اتهام یکی از پایههای پیدایش دیسیپلین جامعهشناسی و همچنین جریان سیاسی و فکری محافظهکاری در اروپا بود. تا پیش از انقلاب صنعتی و پیدایش مناسبات مبتنی بر مبادلۀ آزاد کالاها شغل در بیشتر موارد بخشی از هویت خانواده بود و نسل اندر نسل در یک خاندان باقی میماند.
🎧 پادکست بیپلاس
پادکست خلاصه کتاب دالان باریک آزادی
👤 علی بندری
توسعه حتما به آزادی سیاسی منجر نمیشه. مسیر آزادی یک دالان باریکه که برای رسیدن بهش باید تعادل ظریفی بین توانایی دولت برای اعمال نظم و توانایی جامعه برای پاسخگو کردن دولت برقرار بشه.
◽️@utfinance◽️
پادکست خلاصه کتاب دالان باریک آزادی
👤 علی بندری
توسعه حتما به آزادی سیاسی منجر نمیشه. مسیر آزادی یک دالان باریکه که برای رسیدن بهش باید تعادل ظریفی بین توانایی دولت برای اعمال نظم و توانایی جامعه برای پاسخگو کردن دولت برقرار بشه.
◽️@utfinance◽️
Forwarded from Finance & Economics
🖥 ویدیو
مجموعه آزادی انتخاب
👤 میلتون فریدمن
- قسمت اول قدرت بازار
- قسمت دوم بیداد نظارت
- قسمت سوم کالبدشکافی بحران
- قسمت چهارم از گهواره تا گور
- قسمت پنجم خلقت برابر
- قسمت ششم مدارس ما چه کم دارند؟
- قسمت هفتم حامیان مصرفکننده چه کسانی هستند؟
- قسمت هشتم چه کسی از کارگران حمایت میکند؟
- قسمت نهم علاج تورم
- قسمت دهم و پایانی طوفان فرو مینشیند
@utfinance
📌 «آزادی انتخاب»، عنوان یک مجموعه تلویزیونی ده قسمتی است که در سال ۱۹۸۰ به نویسندگی و اجرای میلتون فریدمن از شبکهی تلویزیونی «پی بی اس» پخش شد.
هر قسمت مشتمل بود بر دو بخش؛ بخش اول مستندی بود که فریدمن اجرا میکرد، و بخش دوم گفتوگویی بود میان موافقان و مخالفان، اعم از دانشگاهیان، سیاستمداران و بازرگانان.
©️ ترجمه از اکوایران
@utfinance
مجموعه آزادی انتخاب
👤 میلتون فریدمن
- قسمت اول قدرت بازار
- قسمت دوم بیداد نظارت
- قسمت سوم کالبدشکافی بحران
- قسمت چهارم از گهواره تا گور
- قسمت پنجم خلقت برابر
- قسمت ششم مدارس ما چه کم دارند؟
- قسمت هفتم حامیان مصرفکننده چه کسانی هستند؟
- قسمت هشتم چه کسی از کارگران حمایت میکند؟
- قسمت نهم علاج تورم
- قسمت دهم و پایانی طوفان فرو مینشیند
@utfinance
📌 «آزادی انتخاب»، عنوان یک مجموعه تلویزیونی ده قسمتی است که در سال ۱۹۸۰ به نویسندگی و اجرای میلتون فریدمن از شبکهی تلویزیونی «پی بی اس» پخش شد.
هر قسمت مشتمل بود بر دو بخش؛ بخش اول مستندی بود که فریدمن اجرا میکرد، و بخش دوم گفتوگویی بود میان موافقان و مخالفان، اعم از دانشگاهیان، سیاستمداران و بازرگانان.
©️ ترجمه از اکوایران
@utfinance
Telegram
Finance & Economics
🖥 ویدیو
مجموعه آزادی انتخاب - قسمت اول
👤 میلتون فریدمن
@utfinance
📌 «آزادی انتخاب»، عنوان یک مجموعه تلویزیونی ده قسمتی است که در سال ۱۹۸۰ به نویسندگی و اجرای میلتون فریدمن از شبکهی تلویزیونی «پی بی اس» پخش شد.
هر قسمت مشتمل بود بر دو بخش؛ بخش اول مستندی…
مجموعه آزادی انتخاب - قسمت اول
👤 میلتون فریدمن
@utfinance
📌 «آزادی انتخاب»، عنوان یک مجموعه تلویزیونی ده قسمتی است که در سال ۱۹۸۰ به نویسندگی و اجرای میلتون فریدمن از شبکهی تلویزیونی «پی بی اس» پخش شد.
هر قسمت مشتمل بود بر دو بخش؛ بخش اول مستندی…
Finance & Economics
📄 مقاله خاویر میلی و چالشهای اقتصاد بحرانزده آرژانتین 👤 شاهین کارخانه ◽️@utfinance◽️
از متن:
در باب رشد قیمت دلار در آرژانتین
آرژانتین، مانند سایر کشورهای در حال توسعه و جهان سوم که به دلار وابسته هستند، دارای سیستم دو نرخی ارز است. یک نرخ ارز رسمی وجود دارد که توسط دولت تعیین میشود و یک نرخ در بازار آزاد (یا غیررسمی) که توسط افرادی که در واقع دلار را با پزو مبادله میکنند، تعیین میشود.
در طول سال 2023، نرخ رسمی ارز به میزان قابل توجهی از نرخ بازار آزاد عقبتر بود. برای مثال، در ژانویه نرخ رسمی 200 پزو به یک دلار بود، در حالی که نرخ بازار غیررسمی نزدیک به 400 پزو بود. پزو در طول سال به کاهش ارزش خود ادامه داد و بلافاصله پس از انتخاب شدن، میلی نرخ رسمی را به میزان قابل توجهی کاهش داد و به 800 پزو رسید. با این وجود، نرخ بازار غیررسمی، تقریباً 1200 پزو، همچنان از نرخ رسمی پیشی میگیرد.
کاهش ارزش پزو برای یکسان کردن سیستم دو نرخی ارز و تشویق صادرات است که درآمد مالیاتی را به همراه خواهد داشت و عرضه ارز خارجی -از جمله دلار- در آرژانتین را تقویت میکند. اما در کوتاه مدت، کالاهای وارداتی را گرانتر میکند و تورم را تشدید میکند. بنابراین علت رشد تورم در چند ماه اخیر، این اقدامات اصلاحی دولت میلی است.
◽️@utfinance◽️
در باب رشد قیمت دلار در آرژانتین
آرژانتین، مانند سایر کشورهای در حال توسعه و جهان سوم که به دلار وابسته هستند، دارای سیستم دو نرخی ارز است. یک نرخ ارز رسمی وجود دارد که توسط دولت تعیین میشود و یک نرخ در بازار آزاد (یا غیررسمی) که توسط افرادی که در واقع دلار را با پزو مبادله میکنند، تعیین میشود.
در طول سال 2023، نرخ رسمی ارز به میزان قابل توجهی از نرخ بازار آزاد عقبتر بود. برای مثال، در ژانویه نرخ رسمی 200 پزو به یک دلار بود، در حالی که نرخ بازار غیررسمی نزدیک به 400 پزو بود. پزو در طول سال به کاهش ارزش خود ادامه داد و بلافاصله پس از انتخاب شدن، میلی نرخ رسمی را به میزان قابل توجهی کاهش داد و به 800 پزو رسید. با این وجود، نرخ بازار غیررسمی، تقریباً 1200 پزو، همچنان از نرخ رسمی پیشی میگیرد.
کاهش ارزش پزو برای یکسان کردن سیستم دو نرخی ارز و تشویق صادرات است که درآمد مالیاتی را به همراه خواهد داشت و عرضه ارز خارجی -از جمله دلار- در آرژانتین را تقویت میکند. اما در کوتاه مدت، کالاهای وارداتی را گرانتر میکند و تورم را تشدید میکند. بنابراین علت رشد تورم در چند ماه اخیر، این اقدامات اصلاحی دولت میلی است.
◽️@utfinance◽️
Telegram
Finance & Economics
📄 مقاله
خاویر میلی و چالشهای اقتصاد بحرانزده آرژانتین
👤 شاهین کارخانه
◽️@utfinance ◽️
خاویر میلی و چالشهای اقتصاد بحرانزده آرژانتین
👤 شاهین کارخانه
◽️@utfinance ◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو
سیاوش شهشهانی: برنامه ریزیِ بالا به پایین، خلاقیت را از بین میبرد
◽️@utfinance◽️
این سخنرانی در مراسم بزرگداشت دکتر یحیی تابش ایراد شده است.
دکتر سیاوش شَهشَهانی در حال حاضر استاد بازنشسته دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف است. او از ابتدای اتصال ایران به شبکه اینترنت مسؤول ثبت دامنه فارسی .ir در مرکز تحقیقات فیزیک نظری بود که در سال ۱۳۸۹ از این سمت استعفا کرد. و تلاشهای بسیاری در زمینه توسعهٔ اینترنت در ایران از زمان آغاز راهیابی اینترنت به این کشور انجام دادهاست. شهشهانی، در سال ۱۳۲۱ در تهران متولد شد. در سال ۱۳۴۸ مدرک دکترای خود را دریافت نمود و از همان زمان به مدت یک سال در دانشگاه برکلی به تدریس پرداخت. در سالهای بعد او به عنوان استادیار در دانشگاههای نورثوسترن در ایلینوی (سال ۴۹ و ۵۰)، دانشگاه ویسکانسین در مدیسون (سال ۵۰ تا ۵۲)، و دانشگاه میشیگان در ان آربر (سال ۵۲ و ۵۳) حضور یافت. او در سال ۱۳۵۳ پس از بازگشت به ایران، به عضویت هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف درآمد و در سال ۱۳۵۸ به رتبهٔ استادی در این دانشگاه رسید.
◽️@utfinance◽️
سیاوش شهشهانی: برنامه ریزیِ بالا به پایین، خلاقیت را از بین میبرد
◽️@utfinance◽️
این سخنرانی در مراسم بزرگداشت دکتر یحیی تابش ایراد شده است.
دکتر سیاوش شَهشَهانی در حال حاضر استاد بازنشسته دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف است. او از ابتدای اتصال ایران به شبکه اینترنت مسؤول ثبت دامنه فارسی .ir در مرکز تحقیقات فیزیک نظری بود که در سال ۱۳۸۹ از این سمت استعفا کرد. و تلاشهای بسیاری در زمینه توسعهٔ اینترنت در ایران از زمان آغاز راهیابی اینترنت به این کشور انجام دادهاست. شهشهانی، در سال ۱۳۲۱ در تهران متولد شد. در سال ۱۳۴۸ مدرک دکترای خود را دریافت نمود و از همان زمان به مدت یک سال در دانشگاه برکلی به تدریس پرداخت. در سالهای بعد او به عنوان استادیار در دانشگاههای نورثوسترن در ایلینوی (سال ۴۹ و ۵۰)، دانشگاه ویسکانسین در مدیسون (سال ۵۰ تا ۵۲)، و دانشگاه میشیگان در ان آربر (سال ۵۲ و ۵۳) حضور یافت. او در سال ۱۳۵۳ پس از بازگشت به ایران، به عضویت هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف درآمد و در سال ۱۳۵۸ به رتبهٔ استادی در این دانشگاه رسید.
◽️@utfinance◽️