Telegram Web Link
📻 #شبانه ۱۶۷

و تو؛
هر جا و هر کجای جهان که باشی
باز به رویاهای من بازخواهی گشت
تو مرا ربوده، مرا کشته،
مرا به خاکستر خواب‌ها نشانده‌ای!

هم از این روست که هر شب
تا سپیده‌دم بیدارم.

عشق همین است در سرزمین من،
من کشنده‌ی خواب‌های خویش را
دوست می‌دارم!
 
✔️ @SasanAghaei
#شعر #سیدعلی_صالحی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 هر کسی ور زد / ما هم به سرعت / گونی میاریم / سرش می‌ذاریم

👈🏻 کارتون طنز زیبایی با صدای عارف! و کاری از شورت‌موزیک

✔️ @SasanAghaei
#فیلم #اقتصاد
📻 #شبانه ۱۶۸

جان خوش‌َست، اما نمی‌خواهم که: #جان گویم ترا
خواهم از جان، خوش‌تری باشد که آن گویم ترا

من چه گویم کان‌چنان باشد که حد حسن تست؟
هم تو خود فرما که: چونی، تا چنان گویم ترا

جان من، با آن که خاص از بهر کشتن آمدی
ساعتی بنشین، که عمر جاودان گویم ترا

✔️ @SasanAghaei
#شعر #هلالی_جغتایی
✍🏻 تجمل بلاهت

در حال مرور دیدگاه مکتب کلاسیک به رهبری اقتصاددان و اندیشمند بی‌هم‌آورد #آدام_اسمیت بودم که یکی از بخش‌های خبری تلویزیون، گزارشی از «تجمل مراسم‌های عروسی» پخش کرد. به سنت همیشه، خطابه‌ای بود پر از سرزنش تجمل و رفاه و ثروت و به نمایش گذاشتن دارایی‌ها و البته در تمجید و تبلیغ «آغاز ساده‌ی زندگی مشترک».

از دید تدوین‌گران گزارش، «بیش‌تر جوانان خواستار برگزاری مراسم‌هایی به سبک غربی بودند» و حیف‌ومیل در ارایه‌ی ده‌ها غذا پای میز شام، دادن کادوهای گران‌قیمت و افزایش فیلم‌برداری در لوکیشن کشورهای خارجی از جمله آفت‌های عروسی‌های «آن‌چنانی» و «تشریفاتی» مردم است.

من نمی‌دانم در این وضعیت بغرنج اقتصاد چه گروهی از مردم هستند که در فکر عروسی باشند و چه درصدی از آن‌ها ممکن است از پس خرج‌های هنگفت برای برگزاری مراسم‌های به قول این علما و فضلای عقل‌شیرین #تلویزیون «آن‌چنانی» برآیند، شاید از دید شخصی من هم در این اوضاع و احوال احتمالن سرمایه‌گذاری در یک بازار مطمئن(اگر وجود خارجی داشته باشد!) به از برگزاری جشن و به کل عروسی باشد اما این میزان سقلمه به سبک زندگی شخصی مردم آن‌هم پس از ۴۰ سال آزمودن این اراجیف و شکست نسخه‌های سرزنش ثروت و دنیاطلبی، به‌راستی زیبا نیست؟

یکی در میز پخش آن رسانه‌ی ویران پیدا نشده که بپرسد به شما چه که مردم با دارایی‌های‌شان چه می‌کنند و چه‌قدر ریخت و پاش دارند؟

اگر مساله‌ی اصلی حیف‌ومیل باشد، سزاست که جای پرداختن به حیف‌ومیل ثروت شخصی در جهت «کسب مطلوبیت بیش‌تر»، به حیف‌ومیل سالانه چند هزار میلیاردی پرداخت که از جیب مردم هزینه‌ی ساخت این حجم بلاهت در #صداوسیما می‌شود. به امید آن روزی که این ثروت‌های عمومی در کار نباشند، آن‌وقت تعطیلی خیلی از این دکان را ببینیم!

✔️ @SasanAghaei
#روزمرگی‌ها
👁 ارتش مزدوران یا ارتش داوطلبان میهن‌پرست؟

💡 اقتصاددان شهیر نئولیبرال، #میلتون_فریدمن یکی از اعضای کمیسیونی در #آمریکا بود که برای بررسی سربازی داوطلبانه و جای‌گزینی آن با سربازی اجباری، تشکیل شد. گزارش این کمیسیون به لغو سربازی اجباری در ۱۹۷۳ و در زمان ریاست‌جمهوری ریچارد نیکسون انجامید.
بنا بر گزارشی که فریدمن نوشته در کمیسیون ۵ نفر مخالف ایده‌ی «سربازی داوطلبانه» بودند، ۵ نفر هم موافق آن و ۵ نفر دیگر نظر ممتنع داشتند اما هنگامی که پس از یک سال بحث، گزارش کمیسیون در دفاع از این تغییر به رای گذاشته شد، هر ۱۵ نفر رأیِ موافق دادند. فریدمن در کتاب دو شهروند خوش‌شانس، خاطرات میلتون و رزا فریدمن آورده:

💡 ژنرال وِست‌مورلند در شهادتش در برابر کمیسیون سخنی گفت مبنی بر این‌که او نمی‌خواهد بر ارتشی از مزدوران فرمان براند. من همان‌جا او را متوقفش کردم. از او پرسیدم: «ژنرال، آیا ترجیح می‌دهید بر ارتشی از بردگان فرمان برانید؟» گردن‌ش را بالا گرفت و گفت: «دوست ندارم بشنوم که سربازانِ وظیفه‌ی میهن‌پرست ما را برده می‌خوانید» من پاسخ دادم: «من هم دوست ندارم بشنوم که سربازان داوطلبِ میهن‌پرست ما، مزدور خوانده می‌شوند» و ادامه دادم: «قربان، اگر آن‌ها مزدورند، پس من هم یک استاد دانشگاه مزدور هستم، و شما هم قربان، یک ژنرال مزدور هستید، پزشکی که ما را درمان می‌کند هم مزدور است، وکیلی که به ما خدمت می‌کند هم مزدور است و قصابی که گوشت‌مان را از او می‌گیریم هم مزدور است». آن آخرین باری بود که از ژنرال واژه‌ی مزدور را شنیدیم.

✔️ @SasanAghaei
#کتاب_خوانی
📻 #شبانه ۱۶۹

به یک دم زهد سی ساله، به یک دم باده بفروشم
اگر در باده اندازد رخت عکس تجلی را

نگارینی که من دارم، اگر برقع براندازد
نماید زینت و رونق نگارستان مانی را

دل‌آرامی که من دانم، گر از پرده برون آید
نبینی جز به میخانه ازین پس اهل تقوی را

✔️ @SasanAghaei
#شعر #عطار_نیشابوری
🌀 استعمال بی‌شرمانه‌ی واژه‌ها، حقیقت را تغییر نمی‌دهد، دولت #روحانی ممکن است هزار اسم و صفت داشته باشد، تنها چیزی که قطعن نبست، نئولیبرال است!

✔️ @SasanAghaei
#توییت_باز #اقتصاد_آزاد

👈 زیر این توییت، بحث‌های مفصلی راه افتاد. برخی‌هایش را خواهیم خواند در این‌جا!
📻 #شبانه 0⃣7⃣1⃣

از ترانه‌های من اگر
گُل را بگیرند،
یک فصل خواهد مرد

اگر عشق را بگیرند
دو فصل خواهد مرد

و اگر نان را،
سه فصل خواهد مرد

اما آزادی را
اگر از ترانه‌های من،
آزادی را بگیرند
سال، تمام سال خواهد مرد.

✔️ @SasanAghaei
#شعر #شیرکو_بی‌کس
ساسان آقایی
📔 #تجربه_از_عشق_نوشتن ۲۲ ... و کسی چه می‌دانست که این آخرین کام پیش از فرو ریختن آوار بر رابطه‌ای‌ست یا نخستین تنانگی پس از یک بازگشت؛ دم را به غرامت گرفتند ✔️ @SasanAghaei #رمان #کتاب #تایپوگرافی
📔 #تجربه_از_عشق_نوشتن ۲۳

سیلان: یعنی واقعن واقعنش تو هیچ وقت تو این سری، هوس نکردی کلن بی‌خیال بشی؟

یانار: نه هیچ وقت، هیچ وقت. شاید چون ما هی رفتیم یه مرتبه بالاتر. هی تو این یک سال چیزای به‌تری رو با هم تجربه کردیم، می‌دونی داریم یه کوه رو می‌ریم بالا. هی فکر می‌کنم رسیدیم به قله ولی باز می‌بینم یه جای بالاتری هم هست از این‌جا. خیلی ...
این‌جوری بگم، از وقتی برگشتیم فقط هی رفتیم بالا، پایین نداشتیم

✔️ @SasanAghaei
#رمان #کتاب
📻 #شبانه ۱۷۱

در عشق تو پای، کس ندارد جز من
در شوره کسی تخم نکارد جز من

با دشمن و با دوست، بدت می‌گویم
تا هیچ‌کَست دوست ندارد جز من

✔️ @SasanAghaei
#شعر #عنصری
📸 آنجلا مرکل پس از دو دهه ریاست بر حزب حاکم اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان، کرسی خود را به یار قدیمی و متحد همیشگی‌اش تقدیم کرد. در رقابت داخلی دیروز این حزب برای تعیین جانشینی مرکل، آنه‌گرت کرامپ کارن باوئر، بر کرسی استادش تکیه زد. مرکل پس از چهار دوره‌ی موفق صدراعظمی، تصمیم دارد خود را در ۲۰۲۱ بازنشسته کند و حالا پس از او، کارن‌باوئر شانس صدراعظمی دارد؛ اتفاقی که اگر بی‌افتد، در عمر حکومت #زنان در آلمان، رکوردی ثبت خواهد کرد. آنه‌گرت مانند خود مرکل یک #لیبرال‌محافظه‌کار است؛ سیاست‌مداری میانه‌رو و عمل‌گرا، دور از تجمل‌های سیاسی، دارای دیدگاه‌های لیبرال در برخی بخش‌های فرهنگی و اجتماعی و دارای یک محافطه‌کاری کلاسیک در برخی زمینه‌های دیگر. اگر دموکرات‌مسیحی در ۲۰۲۱ باز هم انتخابات را ببرد، میراث باشکوه مرکل به کارن‌باوئر خواهد رسید

✔️ @SasanAghaei
#عکس_روز #روابط_بین‌الملل
✍🏾 سه درس بازار

از دو هفته‌ی پیش(و برای بسیاری از بورس‌بازان حرفه‌ای از دو ماه پیش)، روزهای سیاه #بورس تهران رقم خورد؛ شاخص کل از ۱۸۹ هزار تا ۱۵۸ هزار سقوط کرد و تمام هفته، صف‌های فروش و علامت‌های قرمز تنها چیزی بود که به چشم می‌خورد.

هر روز صبح با ناامیدی بیش‌تری، سقوط قیمت‌ها در بازار را دنبال می‌کردم. پرتفوی تمام کسانی که در بازار مانده بودند، زیان‌دهی خود را از حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد آغاز کرد و تا ۴۰ درصد هم رسید. بسیاری می‌گفتند که خط‌های حمایت شاخص کل یکی پس از دیگری شکسته و این به مفهوم سقوط بزرگ‌تر بازار است و فروختن هر چه دارید با قبول زیانش، عاقلانه‌تر از انتظار در روند نزولی با زیان‌های بزرگ‌تر است.

در قامت یک تازه‌وارد تالار بورس، دیدن آب شدن اندک سرمایه‌ام، دشوار بود، با این وجود، دست به یک ریسک دیگر‌ زدم؛ پیش از سقوط، با نقد کردن یکی دو سهم، حدود ۲۰ درصد سرمایه‌ام آزاد شده بود، می‌توانستم دست‌کم آن را از فنا رفتن نجات دهم اما درست در روزهایی که همه می‌فروختند، تمامش را روی سه، چهار سهم جدید خرج کردم.
حالا که چند روز است بازار به سمت بالا در حرکت است، آن سهم‌ها هم رشد را آغاز کرده‌اند؛ شاید سود خوبی بدهند، شاید بازده متوسطی داشته باشند یا شاید هم در نهایت یکی، دو سهم زیان اندکی بدهند اما تجربه‌ی آن از سود و زیانش، مهم‌تر بود؛

۱) سقوط بازار، بخشی از حیات طبیعی یک #اقتصاد_آزاد است
۲) نه صعودها، نه سقوط‌ها هرگز دایمی نیستند
۳) پذیرش ریسک، مانند خود زندگی، بخش جدایی‌ناپذیر #اقتصاد و معامله است

✔️ @SasanAghaei
#کمی_بورس #روزمرگی‌ها
📻 #شبانه ۱۷۲

هر شبم ناله‌ی زاری‌ست که گفتن نتوان
زاری از دوری یاری‌ست که گفتن نتوان

بی مَه روی تو ای کوکب تابنده مرا
روز روشن، شب تاری‌ست که گفتن نتوان

تو گلی و سر کوی تو گلستان و رقیب
در گلستان تو خاری‌یت که گفتن نتوان

چشم وحشی نگه یار من آهوست ولی
آهوی شیر شکاری‌ست که گفتن نتوان

چون جرس نالد اگر دل ز غمت بی‌جا نیست
باری از عشق تو باری‌ست که گفتن نتوان

✔️ @SasanAghaei
#شعر #هاتف_اصفهانی
✍🏻 گفت‌وگوی پربازده در مملکت بی‌گفتن و بی‌شنفتن

دیشب، پانزدهمین شبی بود که به هم‌راه گروهی از دوستان برای پخش غذا به جنوب شهر تهران می‌رفتم. این کار را در قالب کمپینی به نام #سیب‌زمینی انجام می‌دهیم که تمامش از لطف دوستان است.

مشکلی که برای توزیع غذا میان بی‌جایان و بی‌سرپناهان و عمومن آسیب‌دیدگان و واخوردگان اجتماع داریم، هجوم درهم و برهم و شهرآشوبی‌ست که به ماشین‌ها برای گرفتن غذا دارند. البته در کشوری که ۴۰ سال است در «صف» مانده و هنوز مردمش یاد نگرفته‌اند چگونه در صف بایستند، مشکل عجیب و غریبی نیست، تقریبن در همه‌ی جای کشور به چشم می‌خورد اما در منطقه‌های آسیب‌دیده شاید کمی درهم‌ریختگی، بیش‌تر باشد.

این مشکل صف، بیش‌تر وقت‌ها به توزیع نامتوازن بسته‌های غذایی یا هدر رفتن چندتایی از بسته‌ها و مقداری دریده‌شدن لباس بچه‌ها منتهی می‌شود. در این مدت با دوستان هم‌فکری زیادی کردیم که می‌شود چه کرد و هیچ کدام از این روش‌ها در عمل به نتیجه‌ی به‌تری نرسید تا دیشب!

دیشب یکی از دوستان از ماشین پیاده شد و ماشین‌ها کمی دورتر متوقف شدند. این دوست‌مان در حقیقت برای مذاکره با جامعه‌ی هدف، سراغ‌شان رفت. برای‌شان توضیح داده بود که ما غذا آورده‌ایم و غذا به اندازه‌ی همه هم هست، منتهای مراتب اگر یک صف واحد تشکیل دهید و شلوغ‌بازی درنیاورید، ماشین‌ها می‌آیند و به ترتیب غذا را توزیع می‌کنیم اما هر وقت صف بهم بخورد، می‌رویم.

حقیقتن امید چندانی به این روش نداشتم اما در کمال ناباوری در سه لوکیشن اصلی توزیع غذا، این روش پاسخ داد. نه دستی له شد، نه کسی، کسِ دیگری را انداخت و نه خونی از دماغ کسی آمد، به شکل شگفت‌انگیزی ایستادند در صف، یکی، یکی غذای‌شان را گرفتند و رفتند، به همه هم رسید!

این نظم و نتیجه‌بخش بودن گفت‌وگو، تجربه‌ی عجیبی بود. در کشوری که هر گفت‌وگویی پیش از جاری شدن، سقط و تمام روال‌های منطقی نسخ می‌شوند، این‌که شما بتوانید با جماعتی که در ظاهر به هیچ کدام از شئون اجتماعی و فرهنگی و عقلانی پایبند نیستند، به یک توافق برسید، ولو سر چیزی بسیار کوچک، دست‌آورد بزرگی‌ست.

از دیشب فکر می‌کنم آخر این دیگر چه جوری کشوری‌ست که شما ممکن است از دمی گفت‌وگو با کارتن‌خواب‌ها به یک نتیجه‌ای برسید اما از سال‌ها گفت‌وگو با هر کدام از رکن‌های اساسی مملکت‌داری‌اش هیچ چیز جز نشنیدن و گاهی هم نواخته‌شدن نصیب نگردد!

✔️ @SasanAghaei
#روزمرگی‌ها #یادداشت
⚫️ بر مرگ ایرج ‎دانایی‌فرد، نه به دلیل فقدانش که سرنوشت ناگریز همه‌ی ماست که به سبب استعاره‌ی تلخش باید گریست. او یادواره‌ای از همه‌ی چیزهایی بود که امروز نداریم؛ طلایی‌ترین #تیم_ملی تاریخ‌مان با آن‌همه جام‌های زرین، یک #تاج آسیایی افسون‌گر و فوتبالی پاک که پشت‌به‌پشت افتخار آفرید با آن استارهای واقعی‌اش! دریغا که آخر، تمام این داستان شکوه‌مند با خالقانش، پشت دهه‌ها #سکوت دفن شدند؛ بدرود مَرد و ببخشید ما را ...

✔️ @SasanAghaei
#فوتبال #یادمان
✍🏼 سفره‌ی دورهمی فساد

تقریبن بدون استثنا، من فرایند کوچکی و بزرگی در ایران ندیده‌ام که بدون «رشوه» انجام شود. آن‌قدر روال عادی و ساده‌ای‌ست که ده‌ها نام و لقب برای خود برگزیده؛ زیرمیزی، شیرینی، پورسانت، هدیه، حق قرارداد و و و.

اگر بخواهید فرزند خود را در مدرسه‌ی خاصی ثبت‌نام کنید به جز پارتی و ... حتمن باید در حق «صندوق مدرسه» دست‌ودل‌باز باشید، اگر بخواهید جراحی کنید، حتمن باید با یک پول هنگفتِ نقد به مطب خصوصی دکتر بروید، اگر بخواهید هر نوع قرارداد تجاری، مالی، بازرگانی و ... ببندید حتمن باید در «هزینه‌های جاری»، رقم‌های درشت هدیه به مسوولان صاحب میز قرارداد را هم در نظر بگیرید و اگر بخواهید مجوز هر چیزی در ایران را بگیرید، اساسن بدون رابطه، پارتی و آخرش «شیرینی» ممکن نیست. تقریبن همه‌ی ما به این فساد آلوده‌ایم؛ چه در مقام گیرنده و چه در مقام دهنده و آن را بدون هیچ شرم‌ساری و خجالتی پذیرفته‌ایم.

شاید در قبال رقم‌های وحشتناک و هول‌آور اختلاس که پی‌درپی می‌شنویم و هی بزرگ‌تر می‌شود و هی صفرهایش غیرقابل شمارش‌تر، این رشوه‌های شخصی خیلی چیز دندان‌گیری هم نباشد اما آسیب آن در بازآفرینی مداوم چرخه‌‌ی فساد بی‌تردید خیلی بیش‌تر و بزرگ‌تر از خود این رقم‌هاست و من شک ندارم که #اعتیاد به این امر، درست مانند کشورهایی چون هند و برزیل، بزرگ‌ترین آفت به جان هر توسعه‌ای‌ست که در آینده برای آن نقشه می‌کشیم.

امروز که در مرور خبرها خواندم در سنگاپور «دو راننده لودر برای درخواست رشوه به مبلغ یک دلار سنگاپور (معادل هفتاد و سه سنت آمریکا | و کم‌تر از ۱۰ هزار تومان ما) با پیگرد قانونی روبه‌رو شده» و ممکن است تا «۵ سال زندان و بازپرداخت ۷۰۰ میلیون تومان» محکوم شوند، خدا را شکر کردم که همه‌ی ما در #ایران زندگی می‌کنیم. فکر کنید؛ دو نفر که برای جلو انداختن نوبت رانندگان لودر، نفری ۱۰ هزار تومان درخواست رشوه از راننده کرده‌اند، گرفتار چه دردسری شده‌اند و اگر قرار بود بر مبنای چنین قوانین در کشور ما برخورد شود، تقریبن یک تن هم نمی‌ماند که به زندان نیفتاده باشد.

به‌راستی که زندگی در ایران با چنین وضعیتی تا حد زیادی، شایسته‌ی تک‌تک ماست!

✔️ @SasanAghaei
#روزمرگی‌ها #یادداشت
📻 #شبانه ۱۷۳

چند شکیبد دل ضعیف بر آتش
کو به تو مشتاق‌تر از تشنه به آب است

بی‌تو نه ممکن بود فراغت‌خاطر
ملک وجود از فراق دوست خراب است

بی‌خبر است از عذاب روز جدایی
در شب گور، ابلهی که گفت عذاب است

✔️ @SasanAghaei
#شعر #حکیم_نزاری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 جمال خاشقجی، چهره‌ی سال مجله‌ی تایم شده است. این موشن‌گرافی در چند ثانیه تمام چهره‌های سال انتخابی تایم را نشان‌تان می‌دهد، از ۱۹۲۷ تا به امروز برای ۹۱ سال متوالی!

✔️ @SasanAghaei
#فیلم #رسانه #روزنامه‌نگاری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 رقص هیلاری کلینتون و جان کری با شاهرخ خان، پادشاه بالیوود در هند

✔️ @SasanAghaei
#فیلم
2024/09/27 11:23:45
Back to Top
HTML Embed Code: