Telegram Web Link
Forwarded from حس مبهم
بعضی وقت
آدمی با هیچ موسیقی
با هیچ بارانی
با هیچ قهوه یی ....
با هیچ عطری
به یادی به خیالی به رویایی....
پناه نمیبرد .....
اینجاست که آدمی تنهایی هاشو درک کرده
تنهایی های خود را شناخته ....
واز پناه بردن به هر آدمی
به هر یادی. به هر خاطره یی دست بردارشده است .....
و......
دیریست ......
من در اینجایی از زنده گی ام رسیده ام

#آریایی_تبار

@Hisemobham
چه غریب مانده ام من
تنم در غربت ....
روحم در وطن ...
آدم دلش رابه کجا امانت بگذارد..‌
با کدام تار تنش را با روحش،ببافد..
تا تن وروحش وصله شود
وتمامی کوچه های وطن را
باخیال راحت قدم بگذارد ....
من دانسته ام
که وطن یک واژه نیست
یک تکه یی زمین هم نیست
وطن همان کتاب مقدس است ...
که باید به آن ایمان داشت
وهرروز آنرا باید خواند
وآیه های آنرا باید حفظ کرد
درقلبت
در مغزت
تا دست هیچ دشمنی به آن نرسد ....

#آریایی_تبار

گاهی انقلابی بنویس وانقلابی بخوان ....
بیخیال
<unknown>
دکلمه👆: #Sayed Mohammad Matin

هَرچه کردی با دلِ زردم...نوشتم بیخیال...
گفته بودی بر نمیگردم... نوشتم بیخیال...

بیخیالِ اینکه دانستی به پایت سوختم...
بیخیال آنکه شد دردم...نوشتم بیخیال...

بیخیالِ کوچه و باران و پاییز و تگرگ...
بیخیال خانه ی سردم...نوشتم بیخیال...

بیخیال شعرخوانی های من باعطر تو...
بیخیال شاعری ... در- دم نوشتم بیخیال...

بیخیال دوستت دارم که میگفتی به من...
بیخیال یار نامردم...نوشتم بیخیال...

بیخیال چهره ی ماه تو در آغوش من...
بیخیال آنچه ناکردم...نوشتم بیخیال...
ح س


شب اگر باشد و مِی باشد و من باشم و تو

به دو عالم ندهم گوشه‌ی تنهایی را



حسین_منزوی 🖊◽️






🆔 @QaharAsi
Audio
عزیزم از همین چیزهای ساده
از همین چیزهای ساده بترس

دکلمه : آریا جمالی
شعر : #جواد_گنجعلی
حالِ هر سرزمین را
باید از حالِ زن هایش شناخت...
Forwarded from حس مبهم
به کجایی از زنده گی رسیده ایم
نه ماندن ها خوشحال کننده است
نه رفتن ها آزار دهنده است
نه درد ها درد ،دارند
نه شادی ها خوشحالی .....
شاید بی حس ترین مکان زنده گی اینجاست ....

#آریایی_تبار
Forwarded from حس مبهم
قلمم را گر میشکنی.....
با انگشتانم مینویسم ....
آزادی....
مینویسم عشق ....
کتابم را گر میسوزی ...
با چشمانم مینویسم ...
عشق ....
مینویسم آزادی ...
مکتبم را گر میبندی ....‌
باقلبم مینویسم
عشق ،عشق، عشق
ازادی، آزادی، آزادی ....
گر به بندم میکشی،
روی میله های قفس مینویسم
عشق ،آزادی
گر به خاکم می افگنی
با خونم مینویسم
عشق،آزادی ...
قلمم را نگیر انگشتانم را بشکن
کتابم را نسوز
چشمانم را کور کن
مکتبم را نبند قلبم را آتش بزن
اینجاست که پیروز میشوی

#آریایی_تبار

#مکتبم را نبند مکتبم را نبند مکتبم را نبند .....
نخ به پای
بادبادک‌های کم‌طاقت مبند
زندگی را هرچه آسان‌تر بگیری بهتر است


#فاضل_نظری





🆔 @QaharAsi
قهار عاصی شاعر معاصر pinned «نخ به پای بادبادک‌های کم‌طاقت مبند زندگی را هرچه آسان‌تر بگیری بهتر است #فاضل_نظری 🆔 @QaharAsi»
ندانمت به حقيقت که در جهان به که ماني
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جاني
به پاي خويشتن آيند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگيري ز خويشتن برهاني
مرا مپرس که چوني به هر صفت که تو خواهي
مرا مگوي که چه نامي به هر لقب که تو خواني
چنان به نظره اول ز شخص مي ببري دل
که باز مي نتواند گرفت نظره ثاني
تو پرده پيش گرفتي و ز اشتياق جمالت
ز پرده ها به درافتاد رازهاي نهاني
بر آتش تو نشستيم و دود شوق برآمد
تو ساعتي ننشستي که آتشي بنشاني
چو پيش خاطرم آيد خيال صورت خوبت
ندانمت که چه گويم ز اختلاف معاني

مرا گناه نباشد نظر به روي جوانان
که پير داند مقدار روزگار جواني
تو را که ديده ز خواب و خمار باز نباشد
رياضت من شب تا سحر نشسته چه داني
من اي صبا ره رفتن به کوي دوست ندانم
تو مي روي به سلامت سلام من برساني
سر از کمند تو سعدي به هيچ روي نتابد
اسير خويش گرفتي بکش چنان که تو داني

#سعدی



🆔 @QaharAsi
گفتمش نقاش را بر عاشقان فرجام چیست
زد قلم را تکدرختی در دل صحراکشید

گفتمش نقاش،،، از هجران چه داری درقلم
عکس ماهی قرمزی در حسرت دریا کشید

گفتمش از لحظه های عاشقی نقشی بزن
یک قناری در قفس درحسرت گلها کشید

گفتمش درد دلم را روی کاغذ رسم کن
قله آتش فشان را در وصف این غمها کشید

گفتمش معشوقه ام حالم نمی پرسد چرا؟
دست یارم را به دست،مرد رؤیاها کشید

گفتمش در جمع عشاق از همه بی کس ترم
تخته سنگی و عقابی روی آن تنها کشید

گفتمش در دام عشق افتادن، عاشق بکش
چاله ای را روبروی مرد نابینا کشید

گفتمش عشق از نگاه مردم نقاش چیست؟
مردن پروانه را، باشمع محفل ها کشید

گفتمش احساس یارم رابکش نسبت به من
صحفه را خالی و آهی بر من رسوا کشید




🆔 @QaharAsi
کاش برای این روزا
فقط اندکی از خنده های کودکیم را باخود داشتم..........
#آریایی_تبار



👉👉👉👉👉👉@Hisemobham
قهار عاصی شاعر معاصر pinned «گفتمش نقاش را بر عاشقان فرجام چیست زد قلم را تکدرختی در دل صحراکشید گفتمش نقاش،،، از هجران چه داری درقلم عکس ماهی قرمزی در حسرت دریا کشید گفتمش از لحظه های عاشقی نقشی بزن یک قناری در قفس درحسرت گلها کشید گفتمش درد دلم را روی کاغذ رسم کن قله آتش فشان را…»
بیت اول بامن
💐🍃

از توام ای شهره قمر
درمن و در خود بنگر

کز اثر خنده ی تو
گلشن خندنده شدم


👇👇👇👇👇

@Mushaira_Group
سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی میکند



#شهریار





🆔 @QaharAsi
.

ثمر عشق به کام دل فرهاد نبود
کاشکی حاصل شیرین می داد




🆔 @QaharAsi
2024/09/25 19:31:31
Back to Top
HTML Embed Code: