چنانکه در دل هرشب،دعا میچسپد ...
بدان که دل من با دل شما میچسپد ...
بپر پرنده یی من از،قفس به بالا ....
ندای آزادی آ به خدا میچسپد.......

#آریایی_تبار

@Hisemobham

من آینهٔ طلعت معشوق وجودم
از عکس رخش مظهر انوار شهودم

ابلیس نشد ساجد و مردود ابد شد
آن دم که ملائک همه کردند سجودم

تا کس نبرد ره به شناسایی ذاتم
گه مؤمن و گه کافر و گه گبر و یهودم


#شیخ‌بهایی




🆔 @QaharAsi

شکوه وطن را باید .....
قافیه چید و ردیف بافت ...
وطن دوباره زنده خواهد شد ....
از میان مصرع های شهنامه ......
از میان سطر های تاریخ .......
وطن دوباره بلند خواهد شد
با پرچم سه رنگ
از لای فرهنگ بدوی
به فرهنگ آریایی خواهد رسید
از لای زنجینر های اسارت
پرواز خواهد کرد همانند پرنده یی
در آسمان اوج خواهد گرفت
از میان حصار های ظلمت به عشق خواهد رسید .....
بوی غربت از میان برداشته خواهد شد ...
عطر وطنداشتن دوباره به مشام خواهد رسید...
دیگر تفنگ از شانه های مردان ...
فقط،برای شکار پاین خواهد امد ...
نه برای کشتار انسان .....
ومانیز وطن خواهیم داشت ....💔🥀


#آریایی_تبار

شوخی که نرخ بوسه به جائی دهد قرار
در کیش ما به حاتم طائی برابر است



#محتشم‌کاشانی





🆔 @QaharAsi

«ریختن ها »

دردی کشان چو دوش به میخانه ریختند
خون ِ رزان به شیشه و پیمانه ریختند

از بهر ِآنکه خانه ی مستان بنا کنند
دیوار و درب ِ کعبه و بتخانه ریختند

در دشت ِ خشک ِ بی علف ِ خارزار ِهجر
باران ز ابر ِ گیسوی جانانه ریختند

در شعله های شمع ببين ، نيمه شب چسان
بال و پر ِ شکسته ی پروانه ریختند

دیدی که زاهدان چو شکستند جام می
سنگ ِ کناه ، بر سر ِ دیوانه ریختند

دیوانگان شهر چو دیدند چشم یار
زنجیر و بند و حلقه و زولانه ریختند

پر باده باد ، ساغر ِانانکه زندگی
در رهگذار ِساقی ِمیخانه ريختند

آباد باد ، خانه ی انانکه در سفر
در لانه های مورچگان ، دانه ریختند

بس ناکسان ِ بی هنر ِ سست عهد ِدون
شان و شرف ، به دامن ِ بیگانه ریختند

شاعر : مسعود خلیلی


🆔 @QaharAsi

جان من عشق نبود وفا نبود
عادتي بيش نبود اين همه شيدايي تو





🆔 @QaharAsi

#Eshaqzai🙏🏻


ای با من و پنهان چو دل
از دل سلامت می کنم
تو کعبه‌ای هر جا روم
قصد مقامت می کنم

هر جا که هستی حاضری
از دور در ما ناظری
شب خانه روشن می شود
چون یاد نامت می کنم

🆔 @QaharAsi

#نگاه🙏🏻🙏🏻

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی

ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی

در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی

من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی

دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی

ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی

#رهی_معیری



دکلمه های خودرا اینجا بفرسیتد👇👇👇
@QaharAsi_bot
@QaharAsi_bot
@QaharAsi_bot
@QaharAsi_bot

.


حرص اگر غالب شود خلوت گزینی مشکل است
تشنه چون گردد زبان از کام می آید برون.....!!

#غنی_کشمیری






🆔 @QaharAsi

شب، همه دروازه‌هایش باز بود
آسمان چون پرنیان ناز بود
گرم، در رگ های‌ ما، روح شراب
همچو خون می‌گشت و در اعجاز بود
با نوازش‌های دلخواه نسیم
نغمه‌های ساز در پرواز بود
در همه ذرات عالم، بوی عشق
زندگی لبریز از آواز بود
بال در بال کبوترهای یاد
روح من در دوردست راز بود

#فریدون‌مشیری



🆔 @QaharAsi

کَس شد گدا، کَس شد ابتر، کَس شد پادشاه یک کشور
کَس برابر به خاکستر، کَسی را دادی سلطانی

الهی من نمی‌دانم ، به علم خود تو می‌دانی





🆔 @QaharAsi

مثل آفتاب که باتکه یی ابر پنهان شده باشد
مثل سطری که رویش خط خورده باشد
مثل رنگِ که از پرچم کشور حذف شده باشد
مثل قهرمان که از بازی المپیک مدال نیاورده باشد
مثل سربازی که برحفظ تمامی سرحدات جنگیده باشد
وتاریخ نامِ از وی نبرده باشد
مثل من: که نمیبینی
و
مثل دوستت دارم هایم که نمیشنوی ....
غمگینم......🥀
#آریایی_تبار

@Hisemobham

ای ساقی از آن پیش که
مستم کنی از می
من خود ز نظر در
قد و بالای تو مستم ....❤️😍

#سعدی

به هر کی مینگرم به
هرکجا که میروم بوی غربت می آید
شانه ات را بیاور
آدم بی وطنش ......
در هر جای جهان که زنده گی کند ....
پوسیده وپیر میشود .....🥀

#آریایی_تبار

من زخم تو را به هیچ مرهم ندهم
یک موی تو را به هر دو عالم ندهم

گفتم جان را بیار محرم ندهم
از گفتهٔ خود بیش دهم کم ندهم


#مـولانا


🆔 @QaharAsi

من سر بنهم در رهت ای کان کرم

کامروز از تو ای صنم مست ترم

سوگند خورم و گر تو باور نکنی

سوگند چرا خورم چرا می نخورم


#مولانا




🆔 @QaharAsi

دست لباسم رابرتن مانکن ها
خنده ام را جلو دروبین عکاس
جاگذاشته ام
مانده ام .....
من
زنده گی را در کجای
این روز گار نامهربان فراموش کرده ام ......
#آریایی_تبار

@Hisemobham

من یک پازل ناتکمیل ام
مرا
با نگاهی ....
لبخندی ...
لمسی ...
بوسه یی ....
آغوشی.......
کامل کن .........❤️😍


#آریایی_تبار