بروید بغلش کنید، شانههاش را محکم بگیرید، زل بزنید به چشمهاش و تک تک جزئیات صورتش را با دقت و لذت برانداز کنید، بروید هرچه نگفتید بگویید، بگویید چقدر دوستش دارید، بگویید چقدر خندههای قشنگی دارد، چشمهای قشنگی دارد و چقدر قشنگ به آدم نگاه میکند.
بروید دستهاش را بگیرید میان دستهاتان و با او حرف بزنید، قربان صدقهاش بروید، چشمهاتان را ببندید، صداش را بشنوید و پرواز کنید و به ابرها برسید.
بروید و ببوسیدش، ببوئیدش، و انگار که برای آخرینبار؛ نفس بکشیدش.
زمان در انتظار هیچکس نمیماند، همین الان بروید و بگویید دوستش دارید.
بروید دستهاش را بگیرید میان دستهاتان و با او حرف بزنید، قربان صدقهاش بروید، چشمهاتان را ببندید، صداش را بشنوید و پرواز کنید و به ابرها برسید.
بروید و ببوسیدش، ببوئیدش، و انگار که برای آخرینبار؛ نفس بکشیدش.
زمان در انتظار هیچکس نمیماند، همین الان بروید و بگویید دوستش دارید.
Forwarded from حس مبهم
عرفه همان پنجره یی باز است ....
بر دستان بلندشده بر آستان الله....☝️❤️
عطر استجابت ......
چه خوش رایحه در هوا پراکنده شده است ....🤲
#آريايي_تبار
#دعاهایتان قبول حق ماره هم از دعا فراموش نکنید
بر دستان بلندشده بر آستان الله....☝️❤️
عطر استجابت ......
چه خوش رایحه در هوا پراکنده شده است ....🤲
#آريايي_تبار
#دعاهایتان قبول حق ماره هم از دعا فراموش نکنید
به نام روز عید از جنس باغ آتش به بر کردی
غریب و عاشق نا دیده را نا دیده تر کردی
چه دریا سوده بودی در نگاه خویش کز هیچم
سزا وار تلاطم ساختی، کوه گهر کردی
دل تبگین ما را کز زمستان درد می پیمود
به زخم تازه ای منظور خوان گلشکر کردی
چه آتش ریختی به بام رویا های رنگینت
که کفترخانه ی دیوانه را زیر و زبر کردی
چو روز دستیابیها و کامت شد، فراخواندی
چو هنگام مراد من به پیش آمد، سفر کردی
#قهارعاصی
..............
#عید #عیدقربان #عیدمبارک #eid #HappyEid #EidMubarak
غریب و عاشق نا دیده را نا دیده تر کردی
چه دریا سوده بودی در نگاه خویش کز هیچم
سزا وار تلاطم ساختی، کوه گهر کردی
دل تبگین ما را کز زمستان درد می پیمود
به زخم تازه ای منظور خوان گلشکر کردی
چه آتش ریختی به بام رویا های رنگینت
که کفترخانه ی دیوانه را زیر و زبر کردی
چو روز دستیابیها و کامت شد، فراخواندی
چو هنگام مراد من به پیش آمد، سفر کردی
#قهارعاصی
..............
#عید #عیدقربان #عیدمبارک #eid #HappyEid #EidMubarak
عید قربان است .....
عید قربان است و شهری زار قربانی شده
شهروندانی و صدها بار قربانی شده
کودکان نامراد و مادرانی نا امید
کابلی و کوچه و بازار قربانی شده
بی گناهان زپا افتاده بی دادرس
روی نطع بی کسی بسیار قربانی شده
این یکی را آخرین نان آور از کف رفته و
آن دگر را آخرین غمخوار قربانی شده
عید قربان است و در هرکوی سوگ محرمی
گویی از هر خانه چندین یار قربانی شده
از پس هر پرده ساز سرد بیرون میدمد
پرپر خون بلبل گلزار قربانی شده
این یکی در چار راه انتظار و آرزو
آن دگر در حومه دیدار قربانی شده
عید قربان است و نال و ندبهٕ خونین خلق
عید قربان است و دریابار قربانی شده
دست شداد است و قربانگاه تنگ و کوچکی
قوم خونین جامه و دستار قربانی شده
چند مزدور است و کار و بار رونق دارشان
مردمی و جملگی بیزار قربانی شده
عید قربان است و زنگی های مست و عربده ست
ملت محکوم بی زنهار قربانی شده
اژدهای صد سر بیگانگان است و وطن
که درند از هرسو این بیمار قربانی شده
زیر چتر فتنه افروزان دون منطقه
نسل من با قامت افگار قربانی شده
صبحگاهان سینهٕ خورشید خنجر خورده و
شامگاهان ماه بی آزار قربانی شده
عید قربان است و سنگ و چوب این آتش سرا
در لهیب عقدهٕ اغیار قربانی شده
عید قربان است و نعش کاروان مرد و زن
در نهیب و قهقهِ رگبار قربانی شده
ای وطن! باشد که بینم روز بدخواه ترا
بد تر از حال تو صد مقدار قربانی شده
باز خواهد خواست بر پاهای خود این پهلوان
گرچه با زخم شهادت باربار قربانی شده
#قهار_عاصی👇👇👇
کابل-۱۳۷۱ خورشیدی
عید قربان است و شهری زار قربانی شده
شهروندانی و صدها بار قربانی شده
کودکان نامراد و مادرانی نا امید
کابلی و کوچه و بازار قربانی شده
بی گناهان زپا افتاده بی دادرس
روی نطع بی کسی بسیار قربانی شده
این یکی را آخرین نان آور از کف رفته و
آن دگر را آخرین غمخوار قربانی شده
عید قربان است و در هرکوی سوگ محرمی
گویی از هر خانه چندین یار قربانی شده
از پس هر پرده ساز سرد بیرون میدمد
پرپر خون بلبل گلزار قربانی شده
این یکی در چار راه انتظار و آرزو
آن دگر در حومه دیدار قربانی شده
عید قربان است و نال و ندبهٕ خونین خلق
عید قربان است و دریابار قربانی شده
دست شداد است و قربانگاه تنگ و کوچکی
قوم خونین جامه و دستار قربانی شده
چند مزدور است و کار و بار رونق دارشان
مردمی و جملگی بیزار قربانی شده
عید قربان است و زنگی های مست و عربده ست
ملت محکوم بی زنهار قربانی شده
اژدهای صد سر بیگانگان است و وطن
که درند از هرسو این بیمار قربانی شده
زیر چتر فتنه افروزان دون منطقه
نسل من با قامت افگار قربانی شده
صبحگاهان سینهٕ خورشید خنجر خورده و
شامگاهان ماه بی آزار قربانی شده
عید قربان است و سنگ و چوب این آتش سرا
در لهیب عقدهٕ اغیار قربانی شده
عید قربان است و نعش کاروان مرد و زن
در نهیب و قهقهِ رگبار قربانی شده
ای وطن! باشد که بینم روز بدخواه ترا
بد تر از حال تو صد مقدار قربانی شده
باز خواهد خواست بر پاهای خود این پهلوان
گرچه با زخم شهادت باربار قربانی شده
#قهار_عاصی👇👇👇
کابل-۱۳۷۱ خورشیدی
عید تصادف نیست
یک رویداد است رویدادی که میشود آنرا معجزه نامید
همان معجزه یی که برای روزی روی لب های غم دیده لبخند می آورد
همان که حتا چشم هارا هم دزدانه میخنداند
عید فقط برای چیدن درد ها از دل اهالی زمین نازل شده حتا برای یک روز
#آریایی_تبار
#عیدشما مبارک❤🥰
یک رویداد است رویدادی که میشود آنرا معجزه نامید
همان معجزه یی که برای روزی روی لب های غم دیده لبخند می آورد
همان که حتا چشم هارا هم دزدانه میخنداند
عید فقط برای چیدن درد ها از دل اهالی زمین نازل شده حتا برای یک روز
#آریایی_تبار
#عیدشما مبارک❤🥰
Forwarded from حس مبهم
Forwarded from حس مبهم
مانده ام من .....
در کدامین قربانگاه درد هایت را
سر بزنم .....
واز عقب کدامین پنجره غم هایت را با آب
زمزم شستشو دهم
تا برای همیشه غم ودردت پاک شود ...
وکعبه یی از خوشی وخوشحالی را در کدامین میدان اعمار کنم تا
تک ،تک مردمانت ترابا دلخوشی ها طواف کنند ......
#آریایی_تبار
#عیدشمامبارک
در کدامین قربانگاه درد هایت را
سر بزنم .....
واز عقب کدامین پنجره غم هایت را با آب
زمزم شستشو دهم
تا برای همیشه غم ودردت پاک شود ...
وکعبه یی از خوشی وخوشحالی را در کدامین میدان اعمار کنم تا
تک ،تک مردمانت ترابا دلخوشی ها طواف کنند ......
#آریایی_تبار
#عیدشمامبارک
قربانی
بر خیز و بيا امشب ،در ميكده پنهاني .
با بوي خوش زلفت ،بردار پريشاني
عید آمده جانانم ,ای سنبل و ریحانم
بگذار سرم گردد ،در پای تو قربانی
ای ساقی مستانه ،زود آی به خمخانه
مستان بِرَهان یکسر ,از بی سر و سامانی
ساقی چو نظر افگند ،در کعبه و بتخانه .
دیدی که چسان هردو ،رستند ز ویرانی
در منبر اگر خواهند ،میخانه شود ویران
با هندوی چشمانت ،بردار مسلمانی
از بارگه ِ عشاق ،لبیک شنیدم دوش
چون سجده ی دل کردم ،نی سجده ی پیشانی
گفتا به طبیب ِ شهر ،آن مطرب ِ خوش الحان
بیمار نما درمان ،بابوسه ی روحانی
در میکده رندی گفت ،با عربده و فریاد
از هرکه نمک خوردی ،مشْکَنْشْ نمکدانی
از بلخ برو بغداد ، بین قصر مداین را
آیینه ی عبرت دان ،مرثیه ی خاقانی
شاعر : مسعود خلیلی
بر خیز و بيا امشب ،در ميكده پنهاني .
با بوي خوش زلفت ،بردار پريشاني
عید آمده جانانم ,ای سنبل و ریحانم
بگذار سرم گردد ،در پای تو قربانی
ای ساقی مستانه ،زود آی به خمخانه
مستان بِرَهان یکسر ,از بی سر و سامانی
ساقی چو نظر افگند ،در کعبه و بتخانه .
دیدی که چسان هردو ،رستند ز ویرانی
در منبر اگر خواهند ،میخانه شود ویران
با هندوی چشمانت ،بردار مسلمانی
از بارگه ِ عشاق ،لبیک شنیدم دوش
چون سجده ی دل کردم ،نی سجده ی پیشانی
گفتا به طبیب ِ شهر ،آن مطرب ِ خوش الحان
بیمار نما درمان ،بابوسه ی روحانی
در میکده رندی گفت ،با عربده و فریاد
از هرکه نمک خوردی ،مشْکَنْشْ نمکدانی
از بلخ برو بغداد ، بین قصر مداین را
آیینه ی عبرت دان ،مرثیه ی خاقانی
شاعر : مسعود خلیلی
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
نخواست او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد…
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته، به آن برسد
رها کنی، بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هقهق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که… نه! نفرین نمیکنم، نکند
به او، که عاشق او بودهام، زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
#نجمهزارع
اینجا👇دکلمه کنید
@QaharAsi_bot
@QaharAsi_bot
@QaharAsi_bot
نخواست او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد…
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته، به آن برسد
رها کنی، بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هقهق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که… نه! نفرین نمیکنم، نکند
به او، که عاشق او بودهام، زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
#نجمهزارع
اینجا👇دکلمه کنید
@QaharAsi_bot
@QaharAsi_bot
@QaharAsi_bot
omar - Untitled 12 Jul 2022, 927 pm 2022-07-12 21_31
<unknown>
فرستنده دکلمه: #Omar_Raha
شعر: خبر به دورترین نقطه جهان برسد
شعر: خبر به دورترین نقطه جهان برسد
Audio
فرستنده دکلمه: یکی از اعضای گروه مشاعره
شعر: خبر به دورترین نقطه جهان برسد
شعر: خبر به دورترین نقطه جهان برسد