Forwarded from اتچ بات
#Davûd_Rustemî
#داوود_رستمی
(Ji bakurê Xorasanê/ از شمال خراسان)
Xiyal
رویا و خیال
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Ser hilînim dîsa li nav kevîran
باز آوارەی دشت و کویر می شوم
Je êşqê te bûme bîmar je niyan
دوباره از عشق تو بیمار شدم
Tu nehatî ve bîra te gîrîyam
تو نیامدی و بیاد تو گریستم
Ez kûtî me tu rind î li nav koliyan
من بدم ولی تو در بین همه خوب هستی
Çend şevên ez ve bîra te raketim
چند شبی است که با یاد تو می خوابم
Her çi revîm ve dû te va ez ketim
هرچه دنبال تو می دویدم، می افتادم
Rabûm û dîm je xewna te holwestim
بلند شدم و دیدم، از خوابِ تو، بیدار شدم
Sa çima ez je êşqa te nawestim
چرا من از عشق تو خسته نمی شوم
Evîndar im va dilî min ve xem e
عاشقم و دلم غصه دار است
Sed sal herin çav le rêya te heme
صد سال هم که بگذرد، باز چشم به راه توام
Je çiyayî me ta çiyayî we rê dûr e
از کوه های ما تا کوه های شما خیلی راهه
Tu xerîb î dila min bî hedûr e
تو غریب هستی و دل من بی تاب است
Şemal rabû etr û bîna te giyand
بادی وزیدن گرفت و عطر و بوی تو را به من رسانید
Ve xiyalan hilkişiyame çiyan
در خیال و رویا به کوهستان رفتم
Her çi gerim je te nemabû nîşan
هرچه گشتم نشانه ای از تو نبود
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ronahi1
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#داوود_رستمی
(Ji bakurê Xorasanê/ از شمال خراسان)
Xiyal
رویا و خیال
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Ser hilînim dîsa li nav kevîran
باز آوارەی دشت و کویر می شوم
Je êşqê te bûme bîmar je niyan
دوباره از عشق تو بیمار شدم
Tu nehatî ve bîra te gîrîyam
تو نیامدی و بیاد تو گریستم
Ez kûtî me tu rind î li nav koliyan
من بدم ولی تو در بین همه خوب هستی
Çend şevên ez ve bîra te raketim
چند شبی است که با یاد تو می خوابم
Her çi revîm ve dû te va ez ketim
هرچه دنبال تو می دویدم، می افتادم
Rabûm û dîm je xewna te holwestim
بلند شدم و دیدم، از خوابِ تو، بیدار شدم
Sa çima ez je êşqa te nawestim
چرا من از عشق تو خسته نمی شوم
Evîndar im va dilî min ve xem e
عاشقم و دلم غصه دار است
Sed sal herin çav le rêya te heme
صد سال هم که بگذرد، باز چشم به راه توام
Je çiyayî me ta çiyayî we rê dûr e
از کوه های ما تا کوه های شما خیلی راهه
Tu xerîb î dila min bî hedûr e
تو غریب هستی و دل من بی تاب است
Şemal rabû etr û bîna te giyand
بادی وزیدن گرفت و عطر و بوی تو را به من رسانید
Ve xiyalan hilkişiyame çiyan
در خیال و رویا به کوهستان رفتم
Her çi gerim je te nemabû nîşan
هرچه گشتم نشانه ای از تو نبود
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ronahi1
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
"شب قدر"
ادبیات کردی کلاسیک (کرمانجی) از لحاظ محتوا و نوع ادبی بسیار غنی است. این ادبیات وسیع پس عمدتا پس از قرن 15 میلادی با تاسیس امارتهای (حکومتهای محلی) کردی، در چارچوب دارالعلوم و با برقراری سیستم پاتروناژ (نظارت، حمایت و هدایت) امراء کرد شکل منسجمتری به خود گرفت.
طی چندین سده متوالی صدها شاعر، ادیب، عارف، عالم و فیلسوف در عرصه ادبیات کردی پدیدار شدند که ماحصل آنان دهها اثر ارزشمند ادبی میباشد که امروزه باعث شدهاند کردها نیز در عرصه تاریخ ادبیات در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند.
یکی از جریانات ادبی و ملی و مذهبی قدرتمندی که جلب توجه میکند، اکول ادبی آختپه میباشد.
آختپه نام روستایی در شهرستان چنار دیاربکر میباشد که این جریان ادبی در آنجا ظهور کرد.
اکول آختپه آثار بسیار گرانسنگی خلق کرد که موضوع اصلی آنها مدح و ثنای اهل بیت پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) و فرزندان بزرگوار ایشان میباشد.
بسیاری از شاعران کلاسیک کرد همچون احمد خانی، ملا حسن الارطوشی الباته، شیخ عبدالرحمان آختپه، شیخ حسن عسکری، شیخ محمد کربلایی، شیخ حسن نورانی و ... مدح و ثنای اهل بیت و شهادت حضرت علی (ع) و فرزندانش میپردازند. (علامندان به این موضوع میتوانند فایل آثار آختپه و .. را از اینترنت پیدا نموده و مطالعه کنند)
از سوی دیگر از زاویه فولکلور کردی نیز به مساله بنگریم، میبینیم که مناسبتهای دینی از دیرباز در میان مردم کرد دارای جایگاه والایی بودهاند. کردها باتوجه به قداست شب قدر و همزمانشدن آن با شهادت حضرت علی (ع)، این شب را بسیار تکریم میکنند.
اگر بخواهیم مثالی از دنگبژی در اثبات این مهم ذکر کنیم، میتوانیم به ترانه "ئەمان هەرێ لێ" از شاه دنگبژان، شاکرو اشاره کنیم.
این ترانه از سوی یک دنگبژ دیگر خلق شده و شاکرو آن را بازگو نموده.
دنگبژ در این ترانه آرزویش را بر زبان میراند و از خداوند میخواهد تا او و معشوقهاش را شب قدر به هم برساند.
پ.ن1: موضوع ادبیات کردی و اکول اختپه بسیار وسیع است و در چنین نوشتهی کوتاهی نمیتوان به تمام جوانب آن پرداخت.
پ.ن2: اولین فرهنگ منثور کردی-فارسی در تاریخ ادبیات کردی، به نام "مرصاد الاطفال" از سوی شیخ محمد کربلایی نوشته شده است.
پ.ن3: شیخ عبدالرحمان آختپهای کتابهایی به زبان کردی با موضوع ستارهشناسی و ... دارد. همچنین گفته میشود وی اولین اطلس منظم کره زمین را با چون درخت گردو ساخته است.
نویسنده: #طاهر_آگور
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Dengbêj Şakiro
Eman herê lê
دنگبژ شاکرو
ئەمان هەرێ لێ
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
"شب قدر"
ادبیات کردی کلاسیک (کرمانجی) از لحاظ محتوا و نوع ادبی بسیار غنی است. این ادبیات وسیع پس عمدتا پس از قرن 15 میلادی با تاسیس امارتهای (حکومتهای محلی) کردی، در چارچوب دارالعلوم و با برقراری سیستم پاتروناژ (نظارت، حمایت و هدایت) امراء کرد شکل منسجمتری به خود گرفت.
طی چندین سده متوالی صدها شاعر، ادیب، عارف، عالم و فیلسوف در عرصه ادبیات کردی پدیدار شدند که ماحصل آنان دهها اثر ارزشمند ادبی میباشد که امروزه باعث شدهاند کردها نیز در عرصه تاریخ ادبیات در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند.
یکی از جریانات ادبی و ملی و مذهبی قدرتمندی که جلب توجه میکند، اکول ادبی آختپه میباشد.
آختپه نام روستایی در شهرستان چنار دیاربکر میباشد که این جریان ادبی در آنجا ظهور کرد.
اکول آختپه آثار بسیار گرانسنگی خلق کرد که موضوع اصلی آنها مدح و ثنای اهل بیت پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) و فرزندان بزرگوار ایشان میباشد.
بسیاری از شاعران کلاسیک کرد همچون احمد خانی، ملا حسن الارطوشی الباته، شیخ عبدالرحمان آختپه، شیخ حسن عسکری، شیخ محمد کربلایی، شیخ حسن نورانی و ... مدح و ثنای اهل بیت و شهادت حضرت علی (ع) و فرزندانش میپردازند. (علامندان به این موضوع میتوانند فایل آثار آختپه و .. را از اینترنت پیدا نموده و مطالعه کنند)
از سوی دیگر از زاویه فولکلور کردی نیز به مساله بنگریم، میبینیم که مناسبتهای دینی از دیرباز در میان مردم کرد دارای جایگاه والایی بودهاند. کردها باتوجه به قداست شب قدر و همزمانشدن آن با شهادت حضرت علی (ع)، این شب را بسیار تکریم میکنند.
اگر بخواهیم مثالی از دنگبژی در اثبات این مهم ذکر کنیم، میتوانیم به ترانه "ئەمان هەرێ لێ" از شاه دنگبژان، شاکرو اشاره کنیم.
این ترانه از سوی یک دنگبژ دیگر خلق شده و شاکرو آن را بازگو نموده.
دنگبژ در این ترانه آرزویش را بر زبان میراند و از خداوند میخواهد تا او و معشوقهاش را شب قدر به هم برساند.
پ.ن1: موضوع ادبیات کردی و اکول اختپه بسیار وسیع است و در چنین نوشتهی کوتاهی نمیتوان به تمام جوانب آن پرداخت.
پ.ن2: اولین فرهنگ منثور کردی-فارسی در تاریخ ادبیات کردی، به نام "مرصاد الاطفال" از سوی شیخ محمد کربلایی نوشته شده است.
پ.ن3: شیخ عبدالرحمان آختپهای کتابهایی به زبان کردی با موضوع ستارهشناسی و ... دارد. همچنین گفته میشود وی اولین اطلس منظم کره زمین را با چون درخت گردو ساخته است.
نویسنده: #طاهر_آگور
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Dengbêj Şakiro
Eman herê lê
دنگبژ شاکرو
ئەمان هەرێ لێ
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#Aras_Erdelan
#آراس_اردلان
Nebêje min here
به من نگو برو
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Dilşewatê te me
Girtîyên çavên te me
دل سوخته توام
گرفتار چشمان توام
Nebêje min here
Keçê dildarê te me
به من نگو برو
ای دختر دلدار و عاشق توام
Nebêje min here
Bêje min bimire
به من نگو برو
به من بگو بمیر
Mirin min xweştir e
Ez bê te nabim yarê
مُردن برایم راحتر هست
بی تو نمی توانم یارا
Dilê'm ji te nabe
Destê'm ji te naqete
نمی توانم از تو دل بکنم
نمی توانم از تو دست بکشم
Nebêje min here
Evroj min qiyamet e
به من نگو برو
آن روز برایم قیامت است
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Suhrab_Sipan
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#آراس_اردلان
Nebêje min here
به من نگو برو
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Dilşewatê te me
Girtîyên çavên te me
دل سوخته توام
گرفتار چشمان توام
Nebêje min here
Keçê dildarê te me
به من نگو برو
ای دختر دلدار و عاشق توام
Nebêje min here
Bêje min bimire
به من نگو برو
به من بگو بمیر
Mirin min xweştir e
Ez bê te nabim yarê
مُردن برایم راحتر هست
بی تو نمی توانم یارا
Dilê'm ji te nabe
Destê'm ji te naqete
نمی توانم از تو دل بکنم
نمی توانم از تو دست بکشم
Nebêje min here
Evroj min qiyamet e
به من نگو برو
آن روز برایم قیامت است
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Suhrab_Sipan
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#Kanî
#کانی
Bibare
ببارد
#سورانی
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Emşew le pencerekewe
destim derhênabû bo naw temî sipî
Baxçekan mandû û
rakişaw le jêr temî çirrî
ئەمشەو لە پەنجەرەکەوە
دەستم دەرهێنا بۆ ناو تەمی سپی
باخچەکان ماندوو و
راکشاو لە ژێر تەمی چڕی
[امشب از پنجره
دستانم را در مه سپید نهادم
باغچەها خستە،
زیر مه انبوه دراز کشیدەاند]
Emşew şewêk tenyatir le min
dirêjtir le ballay sinewber
Tarîktir le jûrekey min
bêdartir le min, le wan!
ئەمشەو شەوێک تەنیاتر لەمن
درێژتر لە باڵای سنەوبەر
تاریکتر لە ژوورەکەی من
بێدارتر لە من، لە وان
[امشب، شبی تنهاتر از من است و
درازتر از بلندای صنوبر و
تاریکتر از اتاق خانەی من
بیدار از من، بیدارتر از همه!]
Bibarê, bibarê tawê bibarê
be ser çill û kêw û gella û
goll û dirext û çîmena bibarê
De emşew bibarê
ببارێ، ببارێ تاوێ ببارێ
بە سەر چڵ و کێو و گەڵا و
گۆڵ و درەخت و چیمەنا ببارێ
دە ئەمشەو ببارێ
[ببارد، ببارد اندکی ببارد
بر سر شاخەها، کوه و برگ و
گل و درخت و چمن ببارد
باشد کە امشب ببارد!]
Diwênê, darî sêwekan
birdmêwe naw xewêkî minallîm
Lewê bîrî xistmewe ke
erxewan pemeyîye, nek sûr!
دوێنێ، داری سێوەکان
بردمیەوە بۆ ناو خەوێکی مناڵیم
لەوێ بیری خستمەوە کە
ئەرخەوان پەمەییە، نەک سوور!
[دیشب، درختان سیب
مرا به خوابی در کودکیام برد
آنجا، به یادم آمد کە
ارغوان به رنگ پنبەای(سفید) است و سرخ نیست!]
Bibarê, tawê bibarê
bîşorewe bîderewe
rengî caranî erxewan
Bibarê, de emşew bibarê
ببارێ تاوێ ببارێ
بیشۆرەوە بیدەرەوە
ڕەنگی جارانی ئەرخەوان
ببارێ، دە ئەمشەو ببارێ
[ببارد، ببارد اندکی ببارد
بشورد و باز دهد
رنگ پیشین ارغوان را
ببارد، بگذار امشب ببارد]
Gellay dirextekan, êsta nazanin
key payîze key behar
Gellayek kirm-xiwardû, gellayek sewz
yekêkî zerd hellgerraw
گەڵای درەختەکان ئێستا نازانن
کەی پایزە کەی بەهار
گەڵایەک کرمخواردوو، گەڵایەک سەوز
یەکێکیتر زەرد هەلگەڕاو
[برگهای درختچەها اینک نمیدانند
کِی بهار است و کِی پاییز
برگی کرمخوردە است و برگی سبز
برگی دیگر زرد و رنگ باخته]
Gullî bax bêrrenge û bêbon
wişktir, xemgîntir le darî henar
Xemgîntir le jûrekey min
mandûtir û şekettir le tîşkî hetaw
گوڵی باخ بێڕەنگە و بێبۆن
وشکتر، غەمگینتر لە داری هەنار
غەمگینتر لە ژوورەکەی من
ماندووتر و شەکەتتر لە تیشکی هەتاو
[گل محمدی بیرنگ و بیبوست
خشکتر و غمگینتر از درخت انار
غمگینتر از اتاق خانەی من
خستەتر از پرتوی خورشید]
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#کانی
Bibare
ببارد
#سورانی
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Emşew le pencerekewe
destim derhênabû bo naw temî sipî
Baxçekan mandû û
rakişaw le jêr temî çirrî
ئەمشەو لە پەنجەرەکەوە
دەستم دەرهێنا بۆ ناو تەمی سپی
باخچەکان ماندوو و
راکشاو لە ژێر تەمی چڕی
[امشب از پنجره
دستانم را در مه سپید نهادم
باغچەها خستە،
زیر مه انبوه دراز کشیدەاند]
Emşew şewêk tenyatir le min
dirêjtir le ballay sinewber
Tarîktir le jûrekey min
bêdartir le min, le wan!
ئەمشەو شەوێک تەنیاتر لەمن
درێژتر لە باڵای سنەوبەر
تاریکتر لە ژوورەکەی من
بێدارتر لە من، لە وان
[امشب، شبی تنهاتر از من است و
درازتر از بلندای صنوبر و
تاریکتر از اتاق خانەی من
بیدار از من، بیدارتر از همه!]
Bibarê, bibarê tawê bibarê
be ser çill û kêw û gella û
goll û dirext û çîmena bibarê
De emşew bibarê
ببارێ، ببارێ تاوێ ببارێ
بە سەر چڵ و کێو و گەڵا و
گۆڵ و درەخت و چیمەنا ببارێ
دە ئەمشەو ببارێ
[ببارد، ببارد اندکی ببارد
بر سر شاخەها، کوه و برگ و
گل و درخت و چمن ببارد
باشد کە امشب ببارد!]
Diwênê, darî sêwekan
birdmêwe naw xewêkî minallîm
Lewê bîrî xistmewe ke
erxewan pemeyîye, nek sûr!
دوێنێ، داری سێوەکان
بردمیەوە بۆ ناو خەوێکی مناڵیم
لەوێ بیری خستمەوە کە
ئەرخەوان پەمەییە، نەک سوور!
[دیشب، درختان سیب
مرا به خوابی در کودکیام برد
آنجا، به یادم آمد کە
ارغوان به رنگ پنبەای(سفید) است و سرخ نیست!]
Bibarê, tawê bibarê
bîşorewe bîderewe
rengî caranî erxewan
Bibarê, de emşew bibarê
ببارێ تاوێ ببارێ
بیشۆرەوە بیدەرەوە
ڕەنگی جارانی ئەرخەوان
ببارێ، دە ئەمشەو ببارێ
[ببارد، ببارد اندکی ببارد
بشورد و باز دهد
رنگ پیشین ارغوان را
ببارد، بگذار امشب ببارد]
Gellay dirextekan, êsta nazanin
key payîze key behar
Gellayek kirm-xiwardû, gellayek sewz
yekêkî zerd hellgerraw
گەڵای درەختەکان ئێستا نازانن
کەی پایزە کەی بەهار
گەڵایەک کرمخواردوو، گەڵایەک سەوز
یەکێکیتر زەرد هەلگەڕاو
[برگهای درختچەها اینک نمیدانند
کِی بهار است و کِی پاییز
برگی کرمخوردە است و برگی سبز
برگی دیگر زرد و رنگ باخته]
Gullî bax bêrrenge û bêbon
wişktir, xemgîntir le darî henar
Xemgîntir le jûrekey min
mandûtir û şekettir le tîşkî hetaw
گوڵی باخ بێڕەنگە و بێبۆن
وشکتر، غەمگینتر لە داری هەنار
غەمگینتر لە ژوورەکەی من
ماندووتر و شەکەتتر لە تیشکی هەتاو
[گل محمدی بیرنگ و بیبوست
خشکتر و غمگینتر از درخت انار
غمگینتر از اتاق خانەی من
خستەتر از پرتوی خورشید]
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#Seîd_Gezîcî
#سعید_گزیجی
Dilbirîn
دلآرزدە
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Navê te li nav dilê min
Bejna te go tê bîra min
Hesirê çava dibarînim
Pir bêhal im, ez dinalim
یاد و نام تو در دلم جا دارد
و قامتت که به یادم میآید
چون باران اشکهایم سرازیر میشود
بسیار غمگین و بیتابم، مینالم
Dilbirîn im, li hêvîya te me yar
Were ba min, were dilê'm li benda te me yar
Roj bê te, sal bê te derbas nabe yar
Were ba min, were rozê disa bû êvar
دلآرزدەام، در آرزوی آمدنت هستم [منتظرتم]
پیش من آی، عشق من! منتظرت هستم
روز و سال بی تو بسر نمیشود
پیش من بیا، بیا ای گل سرخ که باز غروب شد [و نیامدی]
Derbas bû sal û zeman
Min te nedî, min te nedî
Sorgula min, ma tu li ku yî?
Li hêvîya te mam, li benda te mam
سال تمام شد، زمان سپری شد
و من تو را ندیدم، تو را ندیدم
ای گل سرخ من، تو کجایی؟
در حسرت دیدارت ماندم، منتظرت ماندم
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#سعید_گزیجی
Dilbirîn
دلآرزدە
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Navê te li nav dilê min
Bejna te go tê bîra min
Hesirê çava dibarînim
Pir bêhal im, ez dinalim
یاد و نام تو در دلم جا دارد
و قامتت که به یادم میآید
چون باران اشکهایم سرازیر میشود
بسیار غمگین و بیتابم، مینالم
Dilbirîn im, li hêvîya te me yar
Were ba min, were dilê'm li benda te me yar
Roj bê te, sal bê te derbas nabe yar
Were ba min, were rozê disa bû êvar
دلآرزدەام، در آرزوی آمدنت هستم [منتظرتم]
پیش من آی، عشق من! منتظرت هستم
روز و سال بی تو بسر نمیشود
پیش من بیا، بیا ای گل سرخ که باز غروب شد [و نیامدی]
Derbas bû sal û zeman
Min te nedî, min te nedî
Sorgula min, ma tu li ku yî?
Li hêvîya te mam, li benda te mam
سال تمام شد، زمان سپری شد
و من تو را ندیدم، تو را ندیدم
ای گل سرخ من، تو کجایی؟
در حسرت دیدارت ماندم، منتظرت ماندم
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#Nasir_Muradiyan
Û
#Bihar_Cemşîdî
#ناصر_مرادیان
و
#بهار_جمشیدی
Keçika Kurmanc
دختر کرمانج
(Ji bakurê Xorasanê/ از شمال خراسان)
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Rabe rabe mesekin
Elêlê yarê rabe
برخیز، ای یار برخیز
و معطل نمان
Sexel pez hatiye bêriyê
We berxê virnî şa be
گلە بە دوشیدن آمدە
از حضور برەهای کوچک لذت ببر
Rabe fikrek bikişîne
Ta derdê min deva be
پاشو و فکری بکن
تا درد من درمان بشود
Elêlê yarê rabe
Teze maldarê rabe
ای یار برخیز،
نو خونە برخیز
Der û boxçan ber hev ke
Ji nav bînan sêwa be
بار و بنەات را ببند و
از میان ایل جدا شو
Axir halîye me dibin
Li ser me dibe dawê
بالاخره متوجه ما میشن و
شری بە پا می شود
Here here lawik can
Here here leng mebê
برو ای پسرجان
برو و معطل نمان
Ez nikame biwême
Sewa min dilteng mebe
من نمیتونم بیام
برای من دلتنگ نشو
Sed salê hin jî here
Ez demînim çav le rê
صد سال دیگه هم بگذرد
من چشم به راه تو می مانم
Elêlê yarê nême
Cayîl û bînedar nême
ای یار نمی آیم
جوان عشایر نمی آیم
Der û boxçan naxwazim
Donyê minî yarê can
ای یار مال و منال نمی خواهم
تو دنیای من هستی
Bê dil gerê bişewtim
Li vî dinyayê bê erman
در این دنیا باید
درحسرت عشقم بسوزم
Tu werefşî yarê can
Vax çavê xwe kil meke
تو زیبا هستی جانان من
سرمه بە چشمانت نکش
Em yê hevinî çavreş
Nêft li arê dil meke
ما مال هم هستیم سیه چشم
نفت بر آتش دل نریز [نفت بر روی آتش دل ریختن استعاره از افزایش آتش عشق است]
Rabe rabe werkevinî
Û guhve gepê wan meke
پاشو بریم و
به حرف آنها گوش نده
Elêlê yarê rabe
Teze maldarê rabe
ای یار من برخیز
ای نوعروس برخیز
Der û boxçan ber hev ke
Ji nav bînan sêwa be
بار و بنەات را ببند و
از میان ایل جدا شو
Axir halîye me dibin
Li ser me dibe dawê
بالاخره متوجه ما می شوند و
شری بە پا می شود
Ilçî hatine nav bînan
Şevê reşe li ser min
خواستگارا آمدند
و روزگارم سیاهه [حال دلم خوب نیست]
Min got nenê naxwazim
Ar li dilî min mixin
گفتم مادر نمی خوام این خواستگار رو آتش به دلم نزن
Way gîcî gîcî nenê
Bêdil min meden
خواهش می کنم مادر
مرا به زور شوهر ندهید
Elêlê yarê nême
Cayîl û bînedar nême
ای یار نمی آیم
جوان عشایر من نمی آیم
Der û boxçan naxwazim
Donyê minî yarê can
ای یار مال و منال دنیا رو نمی خواهم
تو دنیای منی
Bêdil gerê bişewtim
Livî dinyayê bê erman
در این دنیا باید بسوزم
در حسرت عشقم
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ronahi1
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Û
#Bihar_Cemşîdî
#ناصر_مرادیان
و
#بهار_جمشیدی
Keçika Kurmanc
دختر کرمانج
(Ji bakurê Xorasanê/ از شمال خراسان)
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Rabe rabe mesekin
Elêlê yarê rabe
برخیز، ای یار برخیز
و معطل نمان
Sexel pez hatiye bêriyê
We berxê virnî şa be
گلە بە دوشیدن آمدە
از حضور برەهای کوچک لذت ببر
Rabe fikrek bikişîne
Ta derdê min deva be
پاشو و فکری بکن
تا درد من درمان بشود
Elêlê yarê rabe
Teze maldarê rabe
ای یار برخیز،
نو خونە برخیز
Der û boxçan ber hev ke
Ji nav bînan sêwa be
بار و بنەات را ببند و
از میان ایل جدا شو
Axir halîye me dibin
Li ser me dibe dawê
بالاخره متوجه ما میشن و
شری بە پا می شود
Here here lawik can
Here here leng mebê
برو ای پسرجان
برو و معطل نمان
Ez nikame biwême
Sewa min dilteng mebe
من نمیتونم بیام
برای من دلتنگ نشو
Sed salê hin jî here
Ez demînim çav le rê
صد سال دیگه هم بگذرد
من چشم به راه تو می مانم
Elêlê yarê nême
Cayîl û bînedar nême
ای یار نمی آیم
جوان عشایر نمی آیم
Der û boxçan naxwazim
Donyê minî yarê can
ای یار مال و منال نمی خواهم
تو دنیای من هستی
Bê dil gerê bişewtim
Li vî dinyayê bê erman
در این دنیا باید
درحسرت عشقم بسوزم
Tu werefşî yarê can
Vax çavê xwe kil meke
تو زیبا هستی جانان من
سرمه بە چشمانت نکش
Em yê hevinî çavreş
Nêft li arê dil meke
ما مال هم هستیم سیه چشم
نفت بر آتش دل نریز [نفت بر روی آتش دل ریختن استعاره از افزایش آتش عشق است]
Rabe rabe werkevinî
Û guhve gepê wan meke
پاشو بریم و
به حرف آنها گوش نده
Elêlê yarê rabe
Teze maldarê rabe
ای یار من برخیز
ای نوعروس برخیز
Der û boxçan ber hev ke
Ji nav bînan sêwa be
بار و بنەات را ببند و
از میان ایل جدا شو
Axir halîye me dibin
Li ser me dibe dawê
بالاخره متوجه ما می شوند و
شری بە پا می شود
Ilçî hatine nav bînan
Şevê reşe li ser min
خواستگارا آمدند
و روزگارم سیاهه [حال دلم خوب نیست]
Min got nenê naxwazim
Ar li dilî min mixin
گفتم مادر نمی خوام این خواستگار رو آتش به دلم نزن
Way gîcî gîcî nenê
Bêdil min meden
خواهش می کنم مادر
مرا به زور شوهر ندهید
Elêlê yarê nême
Cayîl û bînedar nême
ای یار نمی آیم
جوان عشایر من نمی آیم
Der û boxçan naxwazim
Donyê minî yarê can
ای یار مال و منال دنیا رو نمی خواهم
تو دنیای منی
Bêdil gerê bişewtim
Livî dinyayê bê erman
در این دنیا باید بسوزم
در حسرت عشقم
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ronahi1
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
"گوله و فیات ملی"
گوله دختر فتحاللهبگ حسنی (برادر رضای خالد) و همسر فیات ملی، اهل منطقه موش بود.
جنگی میان روسیه تزاری و عثمانی درمیگیرد و عثمانی مردها را به جنگ میفرستد. فیات نیز بالاجبار به میدان جنگ میرود و تا مدت مدیدی خبری از وی نمیشود.
از طرفی گوله دو فرزند پسر خردسال دو و سه ساله از فیات داشته و پس از اینکه از فیات خبری نمیگیرد، هر دو فرزندش در خانه تنها رها میکند و نزد پدرش در آبادی دگنوگ ملازگرد میرود تا ازدواج کرده و زندگی مشترک جدیدی را شروع کند. پس از مدتی پیرمردی به اسم "رموی قرهگچی" از اهالی منطقه باتمان گوله را از پدرش خواستگاری کرده و میگیرد و با خود میبرد.
پس از اینکه فیات از سربازی اجباری به خانه برمیگردد و با جنازههای هر دو فرزندش مواجه میشود که در گوشه اتاق از گرسنگی جان باختهاند.
فیات نزد فتحالله میرود و مساله را جویا میشود و میان آنها اختلاف روی میدهد و فیات تصمیم میگیرد به دنبال گوله رفته و انتقام دو فرزندش را بگیرد. به روستای محل زندگی گوله میرود و او را به قتل میرساند.
قبل از کشتهشدن گوله، مکالمهای میان آن دو صورت میگیرد که دنگبژها آن را بازگو کردهاند.
پ.ن1: منبع توضیحات مربوط به این ترانه دنگبژ کرم کور میباشد.
پ.ن2: دو روایت پیرامون حکایت فیات و گوله وجود دارد و ترانه حاضر از روایت دیگر میباشد.
پ.ن3: اسد و رضا و فتحالله هر سه برادر و فرزندان خالد رزگان از عشیره حسنی هستند و در این ترانه گوله به عنوان دختر اسد خالد معرفی شده است.
ترانه را با صدای دنگبژ عبدالرحمان پره میشنویم.
نویسنده: #طاهر_آگور
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Dengbêj Ebdilrehmanê Perê
دنگبژ عبدالرحمان پره
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
"گوله و فیات ملی"
گوله دختر فتحاللهبگ حسنی (برادر رضای خالد) و همسر فیات ملی، اهل منطقه موش بود.
جنگی میان روسیه تزاری و عثمانی درمیگیرد و عثمانی مردها را به جنگ میفرستد. فیات نیز بالاجبار به میدان جنگ میرود و تا مدت مدیدی خبری از وی نمیشود.
از طرفی گوله دو فرزند پسر خردسال دو و سه ساله از فیات داشته و پس از اینکه از فیات خبری نمیگیرد، هر دو فرزندش در خانه تنها رها میکند و نزد پدرش در آبادی دگنوگ ملازگرد میرود تا ازدواج کرده و زندگی مشترک جدیدی را شروع کند. پس از مدتی پیرمردی به اسم "رموی قرهگچی" از اهالی منطقه باتمان گوله را از پدرش خواستگاری کرده و میگیرد و با خود میبرد.
پس از اینکه فیات از سربازی اجباری به خانه برمیگردد و با جنازههای هر دو فرزندش مواجه میشود که در گوشه اتاق از گرسنگی جان باختهاند.
فیات نزد فتحالله میرود و مساله را جویا میشود و میان آنها اختلاف روی میدهد و فیات تصمیم میگیرد به دنبال گوله رفته و انتقام دو فرزندش را بگیرد. به روستای محل زندگی گوله میرود و او را به قتل میرساند.
قبل از کشتهشدن گوله، مکالمهای میان آن دو صورت میگیرد که دنگبژها آن را بازگو کردهاند.
پ.ن1: منبع توضیحات مربوط به این ترانه دنگبژ کرم کور میباشد.
پ.ن2: دو روایت پیرامون حکایت فیات و گوله وجود دارد و ترانه حاضر از روایت دیگر میباشد.
پ.ن3: اسد و رضا و فتحالله هر سه برادر و فرزندان خالد رزگان از عشیره حسنی هستند و در این ترانه گوله به عنوان دختر اسد خالد معرفی شده است.
ترانه را با صدای دنگبژ عبدالرحمان پره میشنویم.
نویسنده: #طاهر_آگور
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Dengbêj Ebdilrehmanê Perê
دنگبژ عبدالرحمان پره
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#Zekeriya_Ebdollah
#زکریا_عبدالله
Şahjina Rojhilatê
شاهزاده شرقی
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Hay lê rindê, lê rindê
Bejna zirav bilindê
Rewşa bajar û gundê
ای زیبا، ای زیبا
ای ظریف قد بلند
ای دلیل زیبایی شهر و ده
Ji Eyntap û Diyarbekir
Rindê porê xwe şe kir
Tilisma eşqê vekir
او از عینتاب (غازیانتپه) و دیاربکر است
آن زیبا، موهایش را شانە کرد و
طلسم عشق را باز کرد
Ji Elezîz û Dersimê
Çawreşê dêmgenimê
Ez kuştim vê xanimê
او اهل العزیز و درسیم است
آن سیەچشمِ سبزەرو
آن خانم مرا [با غم عشقش] کشت
Rindê Silêmanî ye
Firişta asmanî ye
Dîlbera vi canî ye
او زیبای سلیمانیه است
فرشتە آسمانی است
دلبرِ این جان من است
Ji Dihok e Behdînan e
Pir heybet û giran e
Şehbanoya jinan e
او از دهوک و بادینان است
بسیار با شکوە و گرانمایه است
شاهبانوی زنان است
Ji Kerkûka Babagurgur
Sîngê wê mercan û dur
Agirê eşqê hilkir
از اهالی کرکوک و باباگورگور است
سینەهایش مرجان و دُر است
آتش عشق را برافروخت
Ji Hewlêr û Hawdîan e
Ji Enkaweya ciwan e
Taca serê jinan e
از هولیر و هاودینان است
از شهر انکاویه زیباست
تاج سر زنهاست
Ji Hesek, Qamişlî, Efrîn
Dêmnebat û hingvîn
Ew e sultan û evîn
او از حسکه و قامشلی و عفرین است
با گونەهای شیرین چون نبات و عسل
او ملکه و عشق است
Ji Urfa û Adiyemanê
Şirnex, Cizîr, Batmanê
Şahzadeya cîhan e
او از اهالی اورده و آدیامان و
شرنَخ، جزیرەبوتان و باتمان است
شاهزادەی جهان است
Sine û Kirmanşanî ye
Heyva şeva tarî ye
Tirîf e û ronahî ye
او سنهیی (سنندج) و کرماشانی (کرمانشاه) است
ماه شب تاریک است
نور ماه و روشنایی خورشید است
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#زکریا_عبدالله
Şahjina Rojhilatê
شاهزاده شرقی
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Hay lê rindê, lê rindê
Bejna zirav bilindê
Rewşa bajar û gundê
ای زیبا، ای زیبا
ای ظریف قد بلند
ای دلیل زیبایی شهر و ده
Ji Eyntap û Diyarbekir
Rindê porê xwe şe kir
Tilisma eşqê vekir
او از عینتاب (غازیانتپه) و دیاربکر است
آن زیبا، موهایش را شانە کرد و
طلسم عشق را باز کرد
Ji Elezîz û Dersimê
Çawreşê dêmgenimê
Ez kuştim vê xanimê
او اهل العزیز و درسیم است
آن سیەچشمِ سبزەرو
آن خانم مرا [با غم عشقش] کشت
Rindê Silêmanî ye
Firişta asmanî ye
Dîlbera vi canî ye
او زیبای سلیمانیه است
فرشتە آسمانی است
دلبرِ این جان من است
Ji Dihok e Behdînan e
Pir heybet û giran e
Şehbanoya jinan e
او از دهوک و بادینان است
بسیار با شکوە و گرانمایه است
شاهبانوی زنان است
Ji Kerkûka Babagurgur
Sîngê wê mercan û dur
Agirê eşqê hilkir
از اهالی کرکوک و باباگورگور است
سینەهایش مرجان و دُر است
آتش عشق را برافروخت
Ji Hewlêr û Hawdîan e
Ji Enkaweya ciwan e
Taca serê jinan e
از هولیر و هاودینان است
از شهر انکاویه زیباست
تاج سر زنهاست
Ji Hesek, Qamişlî, Efrîn
Dêmnebat û hingvîn
Ew e sultan û evîn
او از حسکه و قامشلی و عفرین است
با گونەهای شیرین چون نبات و عسل
او ملکه و عشق است
Ji Urfa û Adiyemanê
Şirnex, Cizîr, Batmanê
Şahzadeya cîhan e
او از اهالی اورده و آدیامان و
شرنَخ، جزیرەبوتان و باتمان است
شاهزادەی جهان است
Sine û Kirmanşanî ye
Heyva şeva tarî ye
Tirîf e û ronahî ye
او سنهیی (سنندج) و کرماشانی (کرمانشاه) است
ماه شب تاریک است
نور ماه و روشنایی خورشید است
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s
Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Telegram
attach 📎