كتاب «شیعه العراق و بناء الوطن»
کتاب «شیعه العراق و بناء الوطن» که شمارگان صفحاتش نزدیک به هزار است، به بررسی تاریخی و تحلیل سیاسی رُبع قرن از تاریخ کشور عراق می پردازد؛ یعنی از سال ١٩٠٨ تا ١٩٣٢ میلادی. سال های قیام مردم برای داشتن قانون اساسی تا استقلال عراق و تلاش برای آزادی از یوغ استعمارگران انگلیسی.
آنچه در آن بسیار به چشم می آید، تکیه بر نقش پررنگ علما و مراجع در هدایت مردم است. از سید محمّدسعید حبوبی و آخوند خراسانی و سید محمّد کاظم یزیدی و میرزا محمّدتقی شیرازی، تا سید ابوالحسن اصفهانی و سید ابوالقاسم کاشانی.
نویسنده در مقدّمه ای نسبتاً طولانی به آموزه های اجتماعی دین مبین اسلام می پردازد و سپس به سیر تاریخی مهم ترین وقایع بشری اشاره کرده و از خوشی ها و ناخوشی ها، پیروزی ها و شکست ها و آسانی ها و دشواری های آن سخن می گوید. آن گاه به عراق و خیزش های مردم آن تا «ثورة العشرین» پرداخته و این که مردم عراق این فُرصت را مغتنم شمردند و به پا خاستند. علما و مراجع نیز از آنان حمایت کردند؛ امّا صدمه فراوان دیدند. برخی کشته و برخی تبعید شدند. بسیاری از بازاریان معروف که پشتوانه مادی نهضت بودند نیز اِعدام شدند؛ آن هم به دست کسانی که با شعار آزادی، عراق را اِشغال کردند.
نگارنده در فصل اوّل به سال های ١٩٠٨ تا ١٩١٣ میلادی و کلیاتی در اواخر حکومت عثمانی، و در فصل دوم به سال های ١٩١۴ تا ١٩٢٠ و در فصل سوم به سال های ١٩٢١ تا ١٩٣٢ می پردازد.
«شیعة العراق و بناء الوطن» پایان نامه کارشناسی ارشد محمد جواد مالك نویسنده عراقى است که به دانشگاه «امام اوزاعی» در بیروت ارائه كرد و پس از جلسه دفاعیه اش به تاریخ ٢۴ ذی قعده سال ١۴١٨ قمری با رتبه قابل تقدیری تقدیم ملّت عراق و البته جهان اسلام كرد و به همّت بخش فرهنگی آستان قدس حسینی در کربلای مُعلّی به زیور طبع در آمد.
کتاب «شیعه العراق و بناء الوطن» که شمارگان صفحاتش نزدیک به هزار است، به بررسی تاریخی و تحلیل سیاسی رُبع قرن از تاریخ کشور عراق می پردازد؛ یعنی از سال ١٩٠٨ تا ١٩٣٢ میلادی. سال های قیام مردم برای داشتن قانون اساسی تا استقلال عراق و تلاش برای آزادی از یوغ استعمارگران انگلیسی.
آنچه در آن بسیار به چشم می آید، تکیه بر نقش پررنگ علما و مراجع در هدایت مردم است. از سید محمّدسعید حبوبی و آخوند خراسانی و سید محمّد کاظم یزیدی و میرزا محمّدتقی شیرازی، تا سید ابوالحسن اصفهانی و سید ابوالقاسم کاشانی.
نویسنده در مقدّمه ای نسبتاً طولانی به آموزه های اجتماعی دین مبین اسلام می پردازد و سپس به سیر تاریخی مهم ترین وقایع بشری اشاره کرده و از خوشی ها و ناخوشی ها، پیروزی ها و شکست ها و آسانی ها و دشواری های آن سخن می گوید. آن گاه به عراق و خیزش های مردم آن تا «ثورة العشرین» پرداخته و این که مردم عراق این فُرصت را مغتنم شمردند و به پا خاستند. علما و مراجع نیز از آنان حمایت کردند؛ امّا صدمه فراوان دیدند. برخی کشته و برخی تبعید شدند. بسیاری از بازاریان معروف که پشتوانه مادی نهضت بودند نیز اِعدام شدند؛ آن هم به دست کسانی که با شعار آزادی، عراق را اِشغال کردند.
نگارنده در فصل اوّل به سال های ١٩٠٨ تا ١٩١٣ میلادی و کلیاتی در اواخر حکومت عثمانی، و در فصل دوم به سال های ١٩١۴ تا ١٩٢٠ و در فصل سوم به سال های ١٩٢١ تا ١٩٣٢ می پردازد.
«شیعة العراق و بناء الوطن» پایان نامه کارشناسی ارشد محمد جواد مالك نویسنده عراقى است که به دانشگاه «امام اوزاعی» در بیروت ارائه كرد و پس از جلسه دفاعیه اش به تاریخ ٢۴ ذی قعده سال ١۴١٨ قمری با رتبه قابل تقدیری تقدیم ملّت عراق و البته جهان اسلام كرد و به همّت بخش فرهنگی آستان قدس حسینی در کربلای مُعلّی به زیور طبع در آمد.
https://ns.sndu.ac.ir/article_1742_2e17702c72370ceae67234ad074c3b5d.pdf
تحلیل آسیبشناسانه خیزش مردمی لیبی
تحلیل آسیبشناسانه خیزش مردمی لیبی
https://d1wqtxts1xzle7.cloudfront.net/81244557/Bruinessen_Kurds_in_the_Islamic_movement_for_Etudes_Kurdes_corrected_240920-with-cover-page-v2.pdf?Expires=1649058420&Signature=CsgFynvTZHBfZ~W6dYp2g-RMc8d59YCj-nBYn~IiWarWQVZi8EuEBJatS8yiB8QtywpMra5OTbQ7dVP72S7s~e1bTf03nqFneJTjcNNtu5N~PGboAtjcWgB8hAnDH4g8ymb9foO~38nOHMmKDOqKT~u3P7RXgIX3UTetJBFK3hGBGwZklAGoinSuwnsadGhwdX-R7cuvhqpwdzlD7Tx42NIKvdtpQ1Ta6P5t43I4xiGs1QAAmkIwlXafB6Y~gubsFKQ0nYlL74ujQyTPb102GXtZZqljsob2GQ5XigJojotLrSAKgbZRkX4EPmbBuMyxerrgzaJbbcHJkVP25TVK6Q__&Key-Pair-Id=APKAJLOHF5GGSLRBV4ZA
Kurds in the Islamic movement, Islamists in Kurdistan: The Muslim Brotherhood and Kurdish Islamist movements
Kurds in the Islamic movement, Islamists in Kurdistan: The Muslim Brotherhood and Kurdish Islamist movements
http://siba-ese.unisalento.it/index.php/paco/article/download/25067/20728
Jihadism & Governance in North-Syria: Comparing Islamism and Governance in Aleppo and Raqqa
Jihadism & Governance in North-Syria: Comparing Islamism and Governance in Aleppo and Raqqa
Forwarded from یک حرف از هزاران
#پاورقی_ها
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۵
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۱
پدیده سومی هم در قالب «مورخان جدید» شکل گرفته که راه فراری از پرداختن به علتهایی است که منجر به بحران جاری در منطقه شده است. این پدیده نیز در روند تلاش برای خارج کردن اسرائیل از بحران رو به رشد خود بر اثر روند سازش - بهویژه با ملت فلسطین - پدید آمده است. مسالهای که «مورخان جدید» آن را دیده و دانسته مورد توجه قرار نمیدهند، کشف علتهای پنهان در پشت پرده ایجاد پروژه شهرکنشینی اسرائیل است. هرگاه این مورخان توانستند علتهای پنهان پشت پرده ایجاد شهرکنشین اسرائیل را چه در پایگاه جغرافیایی آن در فلسطین و چه در زمینه نقش آن در محیط عربی پیرامونیاش کشف کنند، آنگاه میتوانیم شاهد ارائه تاریخ جدید اسرائیل باشیم؛ اما تنها پرداختن به نتایج پدیدآمده بر اثر آوارهسازی فلسطینیها، بدون جستوجوی علتهای حقیقی آن، بیش از آنکه تاریخنویسی جدید باشد، عملیات وصله زدن به تغییراتی است که در نظریههای صهیونیستی و در نتیجه روایت رسمی آن، پیدا شده است.
در هر حال، پدیدههای «صهیونیسم نوین»، «پسا صهیونیسم» و «مورخان جدید» بر بستر بحران در اسرائیل بروز یافته و تا هنگامی که بحران پدیدآورنده آنها وجود داشته باشد، بروز پدیدههایی این چنین با تنوع زیاد، ادامه یافته و بیشتر خواهد شد. به همین دلیل، نیروهای مخالف با اسرائیل در منطقه باید در جهت استمرار بحران و تعمیق آن تلاش کنند، تا چنین پدیدههای متناقض و ضد یکدیگر هر چه بیشتر بروز یابد. پدیدههایی که میتواند شهرکنشینان را به بنبست رسانده و در نتیجه، آنها را مجبور به طرح پرسشهای حقیقی درباره رویداد فلسطین و نه تنها اکتفا به تعامل با مسالههای حاشیهای کند. مساله فلسطین، تنها منحصر به کوچ دادن اجباری فلسطینیها نیست، مساله سیطره بر منطقه هم هست. کوچاندن فلسطینیان، خود نتیجه گرایش به سیطره بر منطقه است. «مورخان جدید» تا کنون جرات نکردهاند به جوهره پدیده شهرکنشینی اسرائیل ورود کنند. آنها با اعلام دلبستگی خود به صهیونیسم، در پی معالجه مسالههای پدیدآمده بر اثر صهیونیسم هستند. با این حال، همین جا باید تاکید کنم، مسوولیت ما اینک هجوم به «مورخان جدید» نیست. تنها باید با بررسیهای خود، پرسشهای موضوعی و بنیادینی ارائه کنیم که آنها را در برابر واقعیت کوتاهی مقولههایشان قرار دهد تا شاید افکار خود را متحول کنند. رویارویی ما در این مرحله با جریانی است که «صهیونیسم نوین» نامیده میشود و مفاهیمی که در تلاش برای احیای صهیونیسم مطرح میکند. این مساله، نیازمند تدوین راهبرد عربی بر اساس فهم ماهیت طرح صهیونیستی و به فعلیت درآوردن برنامهای برای مدیریت رویارویی با آن است. برنامهای که با مرحله جاری همخوان باشد. متاسفانه چنین نگاه و برنامهای در وضعیت فعلی عربی وجود ندارد.
▪️مفهوم پادگان یا پایگاه نظامی که شما مطرح میکنید، در برگیرنده توصیف دقیق و بسیار مهمی از وضعیت اسرائیل است. آیا هر موجودیت مبتنی بر شهرکسازی و اسکان مهاجران، پادگان است؟
نخست باید بگویم، این توصیف را پیش از من، افراد دیگری نیز بهکار بردهاند که یکی از آنها «جرج تمارین» جامعهشناس یهودی است. من البته این مفهوم را که نیازمند تحول دائمی است، متحول و تلاش کردم آن را در سیاق رویارویی عربی - اسرائیلی و در سطح راهبردی آن استفاده کنم.
واقعیت این است که هر موجودیت مبتنی بر اسکان مهاجران، برخی عناصر پادگان یا پایگاه نظامی را دربردارد. ویژگیهای پادگانها از یک مکان تا مکان دیگر و بر اساس ماهیت طرح و شرایط زمانی و مکانی پیرامون آن، با هم تفاوت دارد. بهعنوان مثال، آیا کشور هدف اسکان مهاجران، جمعیت ساکن دارد یا خالی از سکنه است؟ اگر مقاومتی وجود ندارد، نیازی به ساختن ابزار سرکوب نیست. اما شهرکنشینی اسرائیلی، جدای از مقولههای رجعتی و بازگشتی خود یا همان ایدئولوژی صهیونیستی در بخش مربوط به یهودی آن، پدیدهای است که نقش اصلی در به فعلیت درآوردن آن را شریک بزرگتر (مرکز امپریالیستی) ایفا کرده است.
📌 (ادامه مطلب در فرسته بعدی)
🔗 پیوند بخش ۹۵ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3854363
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۵
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۱
پدیده سومی هم در قالب «مورخان جدید» شکل گرفته که راه فراری از پرداختن به علتهایی است که منجر به بحران جاری در منطقه شده است. این پدیده نیز در روند تلاش برای خارج کردن اسرائیل از بحران رو به رشد خود بر اثر روند سازش - بهویژه با ملت فلسطین - پدید آمده است. مسالهای که «مورخان جدید» آن را دیده و دانسته مورد توجه قرار نمیدهند، کشف علتهای پنهان در پشت پرده ایجاد پروژه شهرکنشینی اسرائیل است. هرگاه این مورخان توانستند علتهای پنهان پشت پرده ایجاد شهرکنشین اسرائیل را چه در پایگاه جغرافیایی آن در فلسطین و چه در زمینه نقش آن در محیط عربی پیرامونیاش کشف کنند، آنگاه میتوانیم شاهد ارائه تاریخ جدید اسرائیل باشیم؛ اما تنها پرداختن به نتایج پدیدآمده بر اثر آوارهسازی فلسطینیها، بدون جستوجوی علتهای حقیقی آن، بیش از آنکه تاریخنویسی جدید باشد، عملیات وصله زدن به تغییراتی است که در نظریههای صهیونیستی و در نتیجه روایت رسمی آن، پیدا شده است.
در هر حال، پدیدههای «صهیونیسم نوین»، «پسا صهیونیسم» و «مورخان جدید» بر بستر بحران در اسرائیل بروز یافته و تا هنگامی که بحران پدیدآورنده آنها وجود داشته باشد، بروز پدیدههایی این چنین با تنوع زیاد، ادامه یافته و بیشتر خواهد شد. به همین دلیل، نیروهای مخالف با اسرائیل در منطقه باید در جهت استمرار بحران و تعمیق آن تلاش کنند، تا چنین پدیدههای متناقض و ضد یکدیگر هر چه بیشتر بروز یابد. پدیدههایی که میتواند شهرکنشینان را به بنبست رسانده و در نتیجه، آنها را مجبور به طرح پرسشهای حقیقی درباره رویداد فلسطین و نه تنها اکتفا به تعامل با مسالههای حاشیهای کند. مساله فلسطین، تنها منحصر به کوچ دادن اجباری فلسطینیها نیست، مساله سیطره بر منطقه هم هست. کوچاندن فلسطینیان، خود نتیجه گرایش به سیطره بر منطقه است. «مورخان جدید» تا کنون جرات نکردهاند به جوهره پدیده شهرکنشینی اسرائیل ورود کنند. آنها با اعلام دلبستگی خود به صهیونیسم، در پی معالجه مسالههای پدیدآمده بر اثر صهیونیسم هستند. با این حال، همین جا باید تاکید کنم، مسوولیت ما اینک هجوم به «مورخان جدید» نیست. تنها باید با بررسیهای خود، پرسشهای موضوعی و بنیادینی ارائه کنیم که آنها را در برابر واقعیت کوتاهی مقولههایشان قرار دهد تا شاید افکار خود را متحول کنند. رویارویی ما در این مرحله با جریانی است که «صهیونیسم نوین» نامیده میشود و مفاهیمی که در تلاش برای احیای صهیونیسم مطرح میکند. این مساله، نیازمند تدوین راهبرد عربی بر اساس فهم ماهیت طرح صهیونیستی و به فعلیت درآوردن برنامهای برای مدیریت رویارویی با آن است. برنامهای که با مرحله جاری همخوان باشد. متاسفانه چنین نگاه و برنامهای در وضعیت فعلی عربی وجود ندارد.
▪️مفهوم پادگان یا پایگاه نظامی که شما مطرح میکنید، در برگیرنده توصیف دقیق و بسیار مهمی از وضعیت اسرائیل است. آیا هر موجودیت مبتنی بر شهرکسازی و اسکان مهاجران، پادگان است؟
نخست باید بگویم، این توصیف را پیش از من، افراد دیگری نیز بهکار بردهاند که یکی از آنها «جرج تمارین» جامعهشناس یهودی است. من البته این مفهوم را که نیازمند تحول دائمی است، متحول و تلاش کردم آن را در سیاق رویارویی عربی - اسرائیلی و در سطح راهبردی آن استفاده کنم.
واقعیت این است که هر موجودیت مبتنی بر اسکان مهاجران، برخی عناصر پادگان یا پایگاه نظامی را دربردارد. ویژگیهای پادگانها از یک مکان تا مکان دیگر و بر اساس ماهیت طرح و شرایط زمانی و مکانی پیرامون آن، با هم تفاوت دارد. بهعنوان مثال، آیا کشور هدف اسکان مهاجران، جمعیت ساکن دارد یا خالی از سکنه است؟ اگر مقاومتی وجود ندارد، نیازی به ساختن ابزار سرکوب نیست. اما شهرکنشینی اسرائیلی، جدای از مقولههای رجعتی و بازگشتی خود یا همان ایدئولوژی صهیونیستی در بخش مربوط به یهودی آن، پدیدهای است که نقش اصلی در به فعلیت درآوردن آن را شریک بزرگتر (مرکز امپریالیستی) ایفا کرده است.
📌 (ادامه مطلب در فرسته بعدی)
🔗 پیوند بخش ۹۵ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3854363
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
روزنامه دنیای اقتصاد
ناگفتههای گفتنی
از آنجا که صهیونیسم کلاسیک پاسخگوی پرسشهایی نیست که واقعیتهای اسرائیل طرح میکند، این دو پدیده جدید بروز یافته است: اول، «صهیونیسم نوین» که پدیدهای شهرکنشین در مناطق اشغالی ۱۹۶۷ و خواهان احیای جنبش صهیونیستی بر بستری بیشتر قومی، میهنپرستانه و ستیزهجو…
Forwarded from یک حرف از هزاران
#پاورقی_ها
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۶
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، سه شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۱
من در نوشتههای خود کوشیدهام برخی مبانی این کار را پایهگذاری کنم. امروز، نگاهی هر چند سریع به اسرائیل، نشان میدهد که این رژیم در جوهره خود، ابزاری نظامی برای مرکز امپریالیستیاش است که چند میلیون شهرکنشین یهود در خدمت آن هستند. این ابزار نظامی، ستون فقرات نهادهای شهرکساز دیگری است که در جهت یهودیسازی سرزمین و ساکنان فلسطین فعالیت میکنند. همین ابزار نظامی و نهادهای وابسته به آن، عامل راهبری در تحول اقتصاد اسرائیل، بهویژه در حوزههای صنعت و فناوری است. همچنین این ابزار، محور اصلی مشترک با مرکز است یا به عبارتی، مرکز برای جبران خدمات ابزار نظامی، از آن پشتیبانی میکند. اگر به جزئیات پشتیبانیای نگاه کنیم که از خارج به اسرائیل میشود، به روشنی میبینیم که همه کمکهای خارجی به ابزار نظامی و نهادهای وابسته به آن تقدیم میشود. اگر وجود ابزار نظامی نبود، اسکان مهاجران صهیونیست در مناطق اشغالی سال ۱۹۶۷، کجا میبود؟ اقتصاد اسرائیل هم اگر صنایع نظامی آن نبود، کجا میبود؟
▪️من همواره هنگامی که کتابها و مقالات شما را میخوانم، با خواندن این عبارت، به فکر فرو می روم که طرح صهیونیستی در فلسطین، در حاشیه طرحهای امپریالیستی در منطقه بنا نهاده شد. آیا این عبارت شما با موضوعی که همیشه تاکید میکنید که طرح صهیونیستی دو بخش امپریالیستی و یهودی دارد، در تناقض نیست؟ چون این موضوع به معنای این است که طرح صهیونیسم در طراحیهای امپریالیستی، حاشیهای نبوده است.
برعکس، هیچ تناقضی در کار نیست. اصطلاح در حاشیه به معنای این نیست که اهمیت ندارد. منظورم این است که مراکز امپریالیستی که سرپرستی طرح صهیونیسم را برعهده داشتند، منافع یهودیان جهان در راس اولویتهای آنها نبود. این مراکز، سرپرستی طرح صهیونیسم را در چارچوب راهبرد سیطره بر منطقه و تضمین تداوم سیطرهشان بر منابع طبیعی موجود در خاورمیانه و در نتیجه محروم کردن ملتها از ثروتهای طبیعی خود، بر عهده گرفتند.
▪️شما در نگاه خود به طرح صهیونیستی و سیر تحول آن تاکنون، بر این نکته تاکید دارید که این طرح از بحران عمیقی رنج میکشد. بحرانی که با ناتوانی آن در سطح راهبردی برای به فعلیت درآوردن ایده صهیونیسم خودنمایی میکند و در سطح تاکتیکی هم از ناکامی مکرر در جمع و جور کردن وضعیت خود و ضعف در قدرت خود برای تداوم موفقیت در صادر کردن بحرانهایش به خارج، رنج میکشد. شما اضافه میکنید که مرکز (آمریکا)، به همین خاطر به تحقق سازشی برای پایان رویارویی روی آورد، با این باور که اسرائیل به تنهایی قادر به بهانجام رساندن ماموریت خود نیست. اما سازش نیز آنگونه که در نگاه جهانی و آمریکا مطرح بود، به تنشهایی در داخل اسرائیل و گاه بین اسرائیل و مرکز مادر دامن زد. با این اوصاف، آیا میتوانیم بگوییم، اسرائیل به بحران کلی و مفتوح خود نزدیک شده است؟ چه عناصری در تبدیل بحرانهای مرحلهای به بحران کلی رژیم صهیونیستی، نقش دارد؟
بحران در اسرائیل برپا است و رو به افزایش خواهد بود. این موضوعی است که سیاستمداران و جامعهشناسان اسرائیلی، هر دو به یک اندازه بر آن تاکید دارند. آنها اقرار دارند که این بحران وجود دارد و در هر سخنی از وضعیت اسرائیل، به این موضوع اشاره میکنند. این بحران، در اساس از تناقض برآمده از به فعلیت رسیدن عوامل داخلی و برخورد آنها با دیگر عوامل خارجی سرچشمه میگیرد. تناقضی که در قالب اختلال در جنبههای فعالیت رژیم صهیونیستی و مبتنی بر اسکان مهاجران در روند سیر به سمت تکمیل بنای خود و انجام نقش خدماتی و در نتیجه تثبیت عوامل توجیه موجودیت خود در سطح یهودیان و در سطح امپریالیستی آن خودنمایی میکند. اختلال در وجوه مختلف این فعالیت، مانع رسیدن به وضعیت باثباتی میشود که به آن امکان میدهد، از توان لازم برای تولید و بازتولید اقدامات ضروری برخوردار شود که با هدف غلبه بر موانع فراروی آن در مسیر بنای خود از یک سو و توانایی به انجام رساندن نقش خدماتیاش از سوی دیگر، انجام میشود. بدین سان بالا گرفتن افزایش سطح بحران و در نتیجه، رسیدن آن به سطحی راهبردی، منوط به اختلال در توازن بین ستونهای امنیت راهبردی طرح صهیونیستی اسکان مهاجران یهودی در فلسطین است. بهطور حتم، ثبات بخش یهودی طرح صهیونیسم، تا اندازه زیادی به ثبات بخش امپریالیستی آن بستگی دارد.
📌 ادامه مطلب در فرسته بعدی
🔗 پیوند بخش ۹۶ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3854664
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۶
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، سه شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۱
من در نوشتههای خود کوشیدهام برخی مبانی این کار را پایهگذاری کنم. امروز، نگاهی هر چند سریع به اسرائیل، نشان میدهد که این رژیم در جوهره خود، ابزاری نظامی برای مرکز امپریالیستیاش است که چند میلیون شهرکنشین یهود در خدمت آن هستند. این ابزار نظامی، ستون فقرات نهادهای شهرکساز دیگری است که در جهت یهودیسازی سرزمین و ساکنان فلسطین فعالیت میکنند. همین ابزار نظامی و نهادهای وابسته به آن، عامل راهبری در تحول اقتصاد اسرائیل، بهویژه در حوزههای صنعت و فناوری است. همچنین این ابزار، محور اصلی مشترک با مرکز است یا به عبارتی، مرکز برای جبران خدمات ابزار نظامی، از آن پشتیبانی میکند. اگر به جزئیات پشتیبانیای نگاه کنیم که از خارج به اسرائیل میشود، به روشنی میبینیم که همه کمکهای خارجی به ابزار نظامی و نهادهای وابسته به آن تقدیم میشود. اگر وجود ابزار نظامی نبود، اسکان مهاجران صهیونیست در مناطق اشغالی سال ۱۹۶۷، کجا میبود؟ اقتصاد اسرائیل هم اگر صنایع نظامی آن نبود، کجا میبود؟
▪️من همواره هنگامی که کتابها و مقالات شما را میخوانم، با خواندن این عبارت، به فکر فرو می روم که طرح صهیونیستی در فلسطین، در حاشیه طرحهای امپریالیستی در منطقه بنا نهاده شد. آیا این عبارت شما با موضوعی که همیشه تاکید میکنید که طرح صهیونیستی دو بخش امپریالیستی و یهودی دارد، در تناقض نیست؟ چون این موضوع به معنای این است که طرح صهیونیسم در طراحیهای امپریالیستی، حاشیهای نبوده است.
برعکس، هیچ تناقضی در کار نیست. اصطلاح در حاشیه به معنای این نیست که اهمیت ندارد. منظورم این است که مراکز امپریالیستی که سرپرستی طرح صهیونیسم را برعهده داشتند، منافع یهودیان جهان در راس اولویتهای آنها نبود. این مراکز، سرپرستی طرح صهیونیسم را در چارچوب راهبرد سیطره بر منطقه و تضمین تداوم سیطرهشان بر منابع طبیعی موجود در خاورمیانه و در نتیجه محروم کردن ملتها از ثروتهای طبیعی خود، بر عهده گرفتند.
▪️شما در نگاه خود به طرح صهیونیستی و سیر تحول آن تاکنون، بر این نکته تاکید دارید که این طرح از بحران عمیقی رنج میکشد. بحرانی که با ناتوانی آن در سطح راهبردی برای به فعلیت درآوردن ایده صهیونیسم خودنمایی میکند و در سطح تاکتیکی هم از ناکامی مکرر در جمع و جور کردن وضعیت خود و ضعف در قدرت خود برای تداوم موفقیت در صادر کردن بحرانهایش به خارج، رنج میکشد. شما اضافه میکنید که مرکز (آمریکا)، به همین خاطر به تحقق سازشی برای پایان رویارویی روی آورد، با این باور که اسرائیل به تنهایی قادر به بهانجام رساندن ماموریت خود نیست. اما سازش نیز آنگونه که در نگاه جهانی و آمریکا مطرح بود، به تنشهایی در داخل اسرائیل و گاه بین اسرائیل و مرکز مادر دامن زد. با این اوصاف، آیا میتوانیم بگوییم، اسرائیل به بحران کلی و مفتوح خود نزدیک شده است؟ چه عناصری در تبدیل بحرانهای مرحلهای به بحران کلی رژیم صهیونیستی، نقش دارد؟
بحران در اسرائیل برپا است و رو به افزایش خواهد بود. این موضوعی است که سیاستمداران و جامعهشناسان اسرائیلی، هر دو به یک اندازه بر آن تاکید دارند. آنها اقرار دارند که این بحران وجود دارد و در هر سخنی از وضعیت اسرائیل، به این موضوع اشاره میکنند. این بحران، در اساس از تناقض برآمده از به فعلیت رسیدن عوامل داخلی و برخورد آنها با دیگر عوامل خارجی سرچشمه میگیرد. تناقضی که در قالب اختلال در جنبههای فعالیت رژیم صهیونیستی و مبتنی بر اسکان مهاجران در روند سیر به سمت تکمیل بنای خود و انجام نقش خدماتی و در نتیجه تثبیت عوامل توجیه موجودیت خود در سطح یهودیان و در سطح امپریالیستی آن خودنمایی میکند. اختلال در وجوه مختلف این فعالیت، مانع رسیدن به وضعیت باثباتی میشود که به آن امکان میدهد، از توان لازم برای تولید و بازتولید اقدامات ضروری برخوردار شود که با هدف غلبه بر موانع فراروی آن در مسیر بنای خود از یک سو و توانایی به انجام رساندن نقش خدماتیاش از سوی دیگر، انجام میشود. بدین سان بالا گرفتن افزایش سطح بحران و در نتیجه، رسیدن آن به سطحی راهبردی، منوط به اختلال در توازن بین ستونهای امنیت راهبردی طرح صهیونیستی اسکان مهاجران یهودی در فلسطین است. بهطور حتم، ثبات بخش یهودی طرح صهیونیسم، تا اندازه زیادی به ثبات بخش امپریالیستی آن بستگی دارد.
📌 ادامه مطلب در فرسته بعدی
🔗 پیوند بخش ۹۶ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3854664
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
روزنامه دنیای اقتصاد
ناگفتههای گفتنی
شهرکنشینی اسرائیلی، جدای از مقولههای رجعتی و بازگشتی خود یا همان ایدئولوژی صهیونیستی در بخش مربوط به یهودی آن، پدیدهای است که نقش اصلی در به فعلیت درآوردن آن را شریک بزرگتر (مرکز امپریالیستی) ایفا کرده است. شریکی که در این پروژه، پادگانی شهرکنشین…
https://ibn.idsi.md/sites/default/files/imag_file/89-105_0.pdf
EFFECTS OF THE INVOLVEMENT OF PRIVATE MILITARY AND SECURITY COMPANIES IN THE ARMED CONFLICT IN SYRIA
EFFECTS OF THE INVOLVEMENT OF PRIVATE MILITARY AND SECURITY COMPANIES IN THE ARMED CONFLICT IN SYRIA
Forwarded from یک حرف از هزاران
#پاورقی_ها
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۷
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۱
▪️شما در طرح های نظری خود همواره بر این نکته تاکید دارید که صرفنظر از روندهای جاری، رویارویی مستمر میان عربها و اسرائیل ادامه خواهد داشت؛ زیرا طرح های سازش مطرح، چه آنها که با بسته شدن معاهدههای صلح محقق شده و چه آنها که هنوز محقق نشده است، بهخاطر پرش از روی مسائل بنیادین و محوری، بنیان درستی برای حل رویارویی نیست. این رویارویی، چه شکلهای اصلی میتواند به خود بگیرد؟ آیا فکر میکنید جایگزین های دیگری خارج از چارچوب سازش، برای حل رویارویی عربی - اسرائیلی، فراروی عربها هست؟
تاکید من بر تداوم رویارویی با اسرائیل، نه یک تمایل شخصی که ضرورتی موضوعی است. ضرورتی که ماهیت تناقض هایزاده شده از وجود پادگان شهرکنشین اسرائیل، بر ما تحمیل میکند. تناقضهایی که در پایگاه خود (سرزمین فلسطین) یا محیط پیرامونی آن میآفریند. از آنجا که از یکسو، امکانی برای دست برداشتن اسرائیل از اهداف طرح خود در قالب طرحهای سازش جاری و از سوی دیگر، امکانی برای تسلیم همه امت عربی در برابر شروط اسرائیل در این طرحهای سازش نمیبینم، بهطور قطعی بر این باورم که رویارویی عربی و اسرائیلی، ادامه خواهد یافت تا آن هنگام که به شکلی از اشکال، نهایی شود. شکلی که با صورتهای مطرحشده در طرحهای سازش جاری متفاوت خواهد بود.
راهحلهای سازش با پادگانها و پایگاههای نظامی، راست درنمیآید. پادگان، یا هدف از برپایی خود را محقق میکند یا توجیه وجودی خود را از دست میدهد. در نتیجه اگر توجیهات وجودی خود را از دست دهد، باید برچیده شود. امری که بهطور حتم در دور میز مذاکرات نمیتواند انجام شود. جوهره کاری پادگانها، بهکارگیری زور برای انجام ماموریتهای محوله است. یک قانون کلی و ثابت هم این است که زور، جز زبان زور نمیفهمد و هنگامی که یکی از طرفهای رویارویی، دیده و دانسته به زور روی میآورد، طرف مقابل را هم ناچار به پناه آوردن به زور میکند. راه سریعتر و نتیجهبخشتر برای نهاییسازی رویارویی با پادگان، کار نظامی است؛ زیرا پادگان بر پایه نظامیگری استوار است. اما راهحل نظامی، نیازمندیهایی دارد که در نبود آن و تا هنگام فراهم کردنش، کوتاه آمدن از رویارویی با پادگان به روشهای دیگر مجاز نیست. اگر پادگان شهرکنشین، ویژگیهایی دارد که آن را در ایفای نقش خدماتی خود موفقتر میکند، روی دیگر سکه این است که نقاط ضعف ساختاری نیز دارد. رویارویی بلندمدت با پادگان شهرکنشین اسرائیل، منوط به پرداختن دفاعی به نقاط قوت و هجوم به نقاط ضعف آن است تا توانایی پادگان در بهکارگیری قدرت نظامی سست و مانع بهکارگیری نیروی نظامی برای جبران شکافهای موجود در ساختار اجتماعی آن شود. بهطور مختصر بر این باورم که لازم است درگیری با پادگان به روشهای مختلف و ممکن در سایه شرایط زمانی و مکانی موجود، از جمله کار نظامی، متوقف نشود. تجربه لبنان، با وجود محدودیتهایی که دارد، نمونهای است که میتواند در موقعیتهای دیگر، الگو قرار گیرد و به لحاظ کمی و کیفی متحول و پیش برده شود.
▪️تحولات پیامد روند فلسطینی مذاکرات سازش، بحران عصیانگری را در این روند فاش ساخت که حل آن سخت است. انتفاضه اقصی، هم این بحران را نمایانتر ساخت. انتفاضه اقصی در یکی از ابعاد خود به سرنگونی باراک و روی کار آمدن شارون انجامید. اسرائیل در دوره شارون چه ترفندهایی برای رهایی از انتفاضه رو کرد؟ از نگاه شما ملت فلسطین پس از انتفاضه اقصی با چه آیندهای روبهرو خواهد بود؟
حقیقت این است که انتفاضه اقصی بر بستر بنبست روند سازش میان حکومت خودگردان فلسطینی و دولت «باراک» آغاز شد و «باراک» را بر اساس بازی دموکراتیک و جابهجایی حکومتها در اسرائیل سرنگون کرد. اما شریک «باراک»، یعنی «عرفات» با وجود ضعفی که داشت، بهخاطر نبود نهادهای فلسطینی قادر به حسابرسی، سرنگون نشد. «شارون» نیز با ادعای توانایی در زمینه تامین امنیت و صلح برای شهرکنشینان با روشی متفاوت با «باراک» بر او پیروز شد. روشی که به ادعای او برخلاف روش «باراک» و بدون پرداخت هزینه هایی که «باراک» آمادگی خود را برای تقدیم آن بهویژه در زمینه قدس، دره اردن و بازگشت آوارگان نشان داده بود.
📌 ادامه این بخش پاورقی در فرسته بعدی
🔗 پیوند بخش ۹۷ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3855029
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۷
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۱
▪️شما در طرح های نظری خود همواره بر این نکته تاکید دارید که صرفنظر از روندهای جاری، رویارویی مستمر میان عربها و اسرائیل ادامه خواهد داشت؛ زیرا طرح های سازش مطرح، چه آنها که با بسته شدن معاهدههای صلح محقق شده و چه آنها که هنوز محقق نشده است، بهخاطر پرش از روی مسائل بنیادین و محوری، بنیان درستی برای حل رویارویی نیست. این رویارویی، چه شکلهای اصلی میتواند به خود بگیرد؟ آیا فکر میکنید جایگزین های دیگری خارج از چارچوب سازش، برای حل رویارویی عربی - اسرائیلی، فراروی عربها هست؟
تاکید من بر تداوم رویارویی با اسرائیل، نه یک تمایل شخصی که ضرورتی موضوعی است. ضرورتی که ماهیت تناقض هایزاده شده از وجود پادگان شهرکنشین اسرائیل، بر ما تحمیل میکند. تناقضهایی که در پایگاه خود (سرزمین فلسطین) یا محیط پیرامونی آن میآفریند. از آنجا که از یکسو، امکانی برای دست برداشتن اسرائیل از اهداف طرح خود در قالب طرحهای سازش جاری و از سوی دیگر، امکانی برای تسلیم همه امت عربی در برابر شروط اسرائیل در این طرحهای سازش نمیبینم، بهطور قطعی بر این باورم که رویارویی عربی و اسرائیلی، ادامه خواهد یافت تا آن هنگام که به شکلی از اشکال، نهایی شود. شکلی که با صورتهای مطرحشده در طرحهای سازش جاری متفاوت خواهد بود.
راهحلهای سازش با پادگانها و پایگاههای نظامی، راست درنمیآید. پادگان، یا هدف از برپایی خود را محقق میکند یا توجیه وجودی خود را از دست میدهد. در نتیجه اگر توجیهات وجودی خود را از دست دهد، باید برچیده شود. امری که بهطور حتم در دور میز مذاکرات نمیتواند انجام شود. جوهره کاری پادگانها، بهکارگیری زور برای انجام ماموریتهای محوله است. یک قانون کلی و ثابت هم این است که زور، جز زبان زور نمیفهمد و هنگامی که یکی از طرفهای رویارویی، دیده و دانسته به زور روی میآورد، طرف مقابل را هم ناچار به پناه آوردن به زور میکند. راه سریعتر و نتیجهبخشتر برای نهاییسازی رویارویی با پادگان، کار نظامی است؛ زیرا پادگان بر پایه نظامیگری استوار است. اما راهحل نظامی، نیازمندیهایی دارد که در نبود آن و تا هنگام فراهم کردنش، کوتاه آمدن از رویارویی با پادگان به روشهای دیگر مجاز نیست. اگر پادگان شهرکنشین، ویژگیهایی دارد که آن را در ایفای نقش خدماتی خود موفقتر میکند، روی دیگر سکه این است که نقاط ضعف ساختاری نیز دارد. رویارویی بلندمدت با پادگان شهرکنشین اسرائیل، منوط به پرداختن دفاعی به نقاط قوت و هجوم به نقاط ضعف آن است تا توانایی پادگان در بهکارگیری قدرت نظامی سست و مانع بهکارگیری نیروی نظامی برای جبران شکافهای موجود در ساختار اجتماعی آن شود. بهطور مختصر بر این باورم که لازم است درگیری با پادگان به روشهای مختلف و ممکن در سایه شرایط زمانی و مکانی موجود، از جمله کار نظامی، متوقف نشود. تجربه لبنان، با وجود محدودیتهایی که دارد، نمونهای است که میتواند در موقعیتهای دیگر، الگو قرار گیرد و به لحاظ کمی و کیفی متحول و پیش برده شود.
▪️تحولات پیامد روند فلسطینی مذاکرات سازش، بحران عصیانگری را در این روند فاش ساخت که حل آن سخت است. انتفاضه اقصی، هم این بحران را نمایانتر ساخت. انتفاضه اقصی در یکی از ابعاد خود به سرنگونی باراک و روی کار آمدن شارون انجامید. اسرائیل در دوره شارون چه ترفندهایی برای رهایی از انتفاضه رو کرد؟ از نگاه شما ملت فلسطین پس از انتفاضه اقصی با چه آیندهای روبهرو خواهد بود؟
حقیقت این است که انتفاضه اقصی بر بستر بنبست روند سازش میان حکومت خودگردان فلسطینی و دولت «باراک» آغاز شد و «باراک» را بر اساس بازی دموکراتیک و جابهجایی حکومتها در اسرائیل سرنگون کرد. اما شریک «باراک»، یعنی «عرفات» با وجود ضعفی که داشت، بهخاطر نبود نهادهای فلسطینی قادر به حسابرسی، سرنگون نشد. «شارون» نیز با ادعای توانایی در زمینه تامین امنیت و صلح برای شهرکنشینان با روشی متفاوت با «باراک» بر او پیروز شد. روشی که به ادعای او برخلاف روش «باراک» و بدون پرداخت هزینه هایی که «باراک» آمادگی خود را برای تقدیم آن بهویژه در زمینه قدس، دره اردن و بازگشت آوارگان نشان داده بود.
📌 ادامه این بخش پاورقی در فرسته بعدی
🔗 پیوند بخش ۹۷ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3855029
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
روزنامه دنیای اقتصاد
ناگفتههای گفتنی
بحران در اسرائیل برپا است و رو به افزایش خواهد بود. این موضوعی است که سیاستمداران و جامعهشناسان اسرائیلی، هر دو به یک اندازه بر آن تاکید دارند. آنها اقرار دارند که این بحران وجود دارد و در هر سخنی از وضعیت اسرائیل، به این موضوع اشاره میکنند. این بحران،…
Forwarded from یک حرف از هزاران
#پاورقی_ها
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۸
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱
▪️وضعیت داخل سرزمینهای اشغالی ۱۹۶۷ (کرانه باختری و نوار غزه) را در صورت اقدام اسرائیل به پایان دادن به خودگردانی فلسطینی، چگونه میبینید؟ امری که رهبران اسرائیل، هر چند وقت یک بار به آن اشاره می کنند.
خودگردانی فلسطینی در داخل، بر اساس توافق اسلو و توافقنامه های پیوست آن شکل گرفت و اگر مذاکرات برای به فعلیت در آوردن این توافقها به بن بست نهایی برسد، رهبری سیاسی و نظامی اسرائیل ناچار خواهد شد در واقعیتهای شکلگرفته از هنگام این توافق تجدید نظر کند. مطمئن هستم اسرائیل تا هنگامی که خودگردانی فلسطینی نسبت به اسلو ملتزم است، با آن تعامل خواهد کرد. اما اگر التزام خود را نسبت به اسلو، کنار بگذارد، برای حذف حکومت خودگردان از شراکت در مذاکرات اقدام خواهد کرد. دولت «باراک» نیز در واپسین ماههای خود به سمت این موضعگیری رفت که رئیس حکومت خودگردان فلسطین، دیگر شریک مناسبی برای روند سازش نیست؛ امری که میتوانست نشانه نیت یا نوعی تهدید اسرائیل به پایان دادن خودگردانی باشد. تردیدی ندارم که «شارون» نیز می خواست از این خودگردانی خلاص شود؛ زیرا او از اساس نمیخواست کشور فلسطینی ایجاد شود. اقدام اسرائیل به سرنگونی خودگردانی فلسطینی، اثرات منفی آشکاری بر روند سازش خواهد داشت [...]اسرائیل، خودگردانی فلسطینی را متهم میکرد که پشت انتفاضه اقصی ایستاده است و با نهادهای امنیتی خود در آن مشارکت دارد. امری که میتوانست نوعی مقدمهسازی در افکار عمومی اسرائیل و جهان برای کنار گذاشتن رهبری فلسطینی از مذاکرات سازش باشد.
حکومت خودگردان فلسطین، در برابر، از ترس اینکه مردم برخاسته در قالب انتفاضه، به درخواستش پاسخ مثبت ندهند، از صدور فرمان توقف انتفاضه دوری میکرد؛ امری که در صورت وقوع، میتوانست به رسوا ساختن خودگردانی و روشن شدن عدم سیطره آن بر افکار عمومی فلسطین بینجامد و در عمل به حذف آن از شراکت در مذاکرات سازش با اسرائیل کمک کند. با این حال، اقدام احتمالی اسرائیل به پایان دادن به خودگردانی فلسطینی به آن اندازه که بر برنامه صهیونیستها در آینده تاثیر منفی خواهد گذاشت، بر مبارزه مردم فلسطین تاثیر منفی نخواهد داشت. ترکیب دولت اسرائیل هر گونه باشد، طرف بهتری از حکومت موجود خودگردان فلسطین برای پیشبرد سازش نخواهد یافت؛ زیرا مبارزه مردم فلسطین در وضعیت فعلی خود، محکوم به تبعیت از سقف سیاسیای است که خودگردانی فلسطینی تعیین میکند. اگر اسرائیل، خواهان پیشبرد سازش باشد، برایش بهتر است که وضعیت فلسطین محکوم به تبعیت از سقف حکومت خودگردان فلسطینی بماند.
🔗 پیوند بخش ۹۸ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3855299
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۸
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱
▪️وضعیت داخل سرزمینهای اشغالی ۱۹۶۷ (کرانه باختری و نوار غزه) را در صورت اقدام اسرائیل به پایان دادن به خودگردانی فلسطینی، چگونه میبینید؟ امری که رهبران اسرائیل، هر چند وقت یک بار به آن اشاره می کنند.
خودگردانی فلسطینی در داخل، بر اساس توافق اسلو و توافقنامه های پیوست آن شکل گرفت و اگر مذاکرات برای به فعلیت در آوردن این توافقها به بن بست نهایی برسد، رهبری سیاسی و نظامی اسرائیل ناچار خواهد شد در واقعیتهای شکلگرفته از هنگام این توافق تجدید نظر کند. مطمئن هستم اسرائیل تا هنگامی که خودگردانی فلسطینی نسبت به اسلو ملتزم است، با آن تعامل خواهد کرد. اما اگر التزام خود را نسبت به اسلو، کنار بگذارد، برای حذف حکومت خودگردان از شراکت در مذاکرات اقدام خواهد کرد. دولت «باراک» نیز در واپسین ماههای خود به سمت این موضعگیری رفت که رئیس حکومت خودگردان فلسطین، دیگر شریک مناسبی برای روند سازش نیست؛ امری که میتوانست نشانه نیت یا نوعی تهدید اسرائیل به پایان دادن خودگردانی باشد. تردیدی ندارم که «شارون» نیز می خواست از این خودگردانی خلاص شود؛ زیرا او از اساس نمیخواست کشور فلسطینی ایجاد شود. اقدام اسرائیل به سرنگونی خودگردانی فلسطینی، اثرات منفی آشکاری بر روند سازش خواهد داشت [...]اسرائیل، خودگردانی فلسطینی را متهم میکرد که پشت انتفاضه اقصی ایستاده است و با نهادهای امنیتی خود در آن مشارکت دارد. امری که میتوانست نوعی مقدمهسازی در افکار عمومی اسرائیل و جهان برای کنار گذاشتن رهبری فلسطینی از مذاکرات سازش باشد.
حکومت خودگردان فلسطین، در برابر، از ترس اینکه مردم برخاسته در قالب انتفاضه، به درخواستش پاسخ مثبت ندهند، از صدور فرمان توقف انتفاضه دوری میکرد؛ امری که در صورت وقوع، میتوانست به رسوا ساختن خودگردانی و روشن شدن عدم سیطره آن بر افکار عمومی فلسطین بینجامد و در عمل به حذف آن از شراکت در مذاکرات سازش با اسرائیل کمک کند. با این حال، اقدام احتمالی اسرائیل به پایان دادن به خودگردانی فلسطینی به آن اندازه که بر برنامه صهیونیستها در آینده تاثیر منفی خواهد گذاشت، بر مبارزه مردم فلسطین تاثیر منفی نخواهد داشت. ترکیب دولت اسرائیل هر گونه باشد، طرف بهتری از حکومت موجود خودگردان فلسطین برای پیشبرد سازش نخواهد یافت؛ زیرا مبارزه مردم فلسطین در وضعیت فعلی خود، محکوم به تبعیت از سقف سیاسیای است که خودگردانی فلسطینی تعیین میکند. اگر اسرائیل، خواهان پیشبرد سازش باشد، برایش بهتر است که وضعیت فلسطین محکوم به تبعیت از سقف حکومت خودگردان فلسطینی بماند.
🔗 پیوند بخش ۹۸ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3855299
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
روزنامه دنیای اقتصاد
ناگفتههای گفتنی
راهحلهای سازش با پادگانها و پایگاههای نظامی، راست درنمیآید. پادگان، یا هدف از برپایی خود را محقق میکند یا توجیه وجودی خود را از دست میدهد. در نتیجه اگر توجیهات وجودی خود را از دست دهد، باید برچیده شود. امری که بهطور حتم در دور میز مذاکرات نمیتواند…
Forwarded from یک حرف از هزاران
#پاورقی_ها
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۹
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، شنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
▪️سناریوی دیگری را در نظر بگیریم، در صورتی که کشوری فلسطینی بر اساس توافق اسرائیلی - فلسطینی، تاسیس شود، آینده آن را چگونه میبینید؟ به ویژه با توجه به اینکه چگونگی جدایی دو موجودیت پهلو گرفته در درون یکدیگر، از نظر ژئوپلیتیک سخت است.
سخن گفتن از تاسیس کشور فلسطینی به معنای متعارف آن و از راه سازش با اسرائیل، در سایه دادههای فعلی، از نظر من نوعی خاک پاشیدن در چشم واقعیت است. تجربه نشان داده است که خودگردانی فلسطینی و اسرائیل، هیچیک، آماده رسیدن به سازش بر این اساس نیستند. پیش از آنکه از آینده روابط میان دو موجودیت سخن بگوییم، مشکل در این نکته نهفته است که چگونه میتوان به راهحلی رسید که هر دو طرف در چارچوب مراجع تصمیمگیری خود، آن را بپذیرند. اسرائیل راه را به روی دولت «باراک» که در پی چنین راهحلی بود، بست و شهرکنشینان، با رای اکثریت قاطع خود در انتخابات آن را سرنگون کردند. این نکته هم مهم است که انتفاضه اقصی بر بستر شکست مذاکرات بین خودگردانی فلسطینی و دولت «باراک» در کمپدیوید آغاز شد. مذاکراتی که با مشارکت آمریکا در جریان بود. به همین خاطر بود که «باراک» در سخنرانی کنارهگیری خود از نخستوزیری در برابر کنست، به دولت پس از خود سفارش کرد، باید در صورت امکان، با خودگردانی فلسطینی به توافق رسید و در غیر این صورت به سمت جدایی یکجانبه رفت. پیشنهادی که بر اساس پیشزمینه ذهنی او بهعنوان رهبر وقت حزب کار و اولویت حفظ یهودیت کشور بر حفظ آنچه «سرزمین اسرائیل» نامیده میشود، بنا نهاده شده بود. ارزیابی من این است که زمینهای برای رسیدن به توافقی وجود ندارد که به سازش نهایی منجر شود.
🔗 پیوند بخش ۹۹ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3855695
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۹۹
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، شنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
▪️سناریوی دیگری را در نظر بگیریم، در صورتی که کشوری فلسطینی بر اساس توافق اسرائیلی - فلسطینی، تاسیس شود، آینده آن را چگونه میبینید؟ به ویژه با توجه به اینکه چگونگی جدایی دو موجودیت پهلو گرفته در درون یکدیگر، از نظر ژئوپلیتیک سخت است.
سخن گفتن از تاسیس کشور فلسطینی به معنای متعارف آن و از راه سازش با اسرائیل، در سایه دادههای فعلی، از نظر من نوعی خاک پاشیدن در چشم واقعیت است. تجربه نشان داده است که خودگردانی فلسطینی و اسرائیل، هیچیک، آماده رسیدن به سازش بر این اساس نیستند. پیش از آنکه از آینده روابط میان دو موجودیت سخن بگوییم، مشکل در این نکته نهفته است که چگونه میتوان به راهحلی رسید که هر دو طرف در چارچوب مراجع تصمیمگیری خود، آن را بپذیرند. اسرائیل راه را به روی دولت «باراک» که در پی چنین راهحلی بود، بست و شهرکنشینان، با رای اکثریت قاطع خود در انتخابات آن را سرنگون کردند. این نکته هم مهم است که انتفاضه اقصی بر بستر شکست مذاکرات بین خودگردانی فلسطینی و دولت «باراک» در کمپدیوید آغاز شد. مذاکراتی که با مشارکت آمریکا در جریان بود. به همین خاطر بود که «باراک» در سخنرانی کنارهگیری خود از نخستوزیری در برابر کنست، به دولت پس از خود سفارش کرد، باید در صورت امکان، با خودگردانی فلسطینی به توافق رسید و در غیر این صورت به سمت جدایی یکجانبه رفت. پیشنهادی که بر اساس پیشزمینه ذهنی او بهعنوان رهبر وقت حزب کار و اولویت حفظ یهودیت کشور بر حفظ آنچه «سرزمین اسرائیل» نامیده میشود، بنا نهاده شده بود. ارزیابی من این است که زمینهای برای رسیدن به توافقی وجود ندارد که به سازش نهایی منجر شود.
🔗 پیوند بخش ۹۹ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3855695
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
روزنامه دنیای اقتصاد
ناگفتههای گفتنی
مطمئن هستم اسرائیل تا هنگامی که خودگردانی فلسطینی نسبت به اسلو ملتزم است، با آن تعامل خواهد کرد. اما اگر التزام خود را نسبت به اسلو کنار بگذارد، برای حذف حکومت خودگردان از شراکت در مذاکرات اقدام خواهد کرد. دولت «باراک» نیز در واپسین ماههای خود به سمت این…
https://www.iasj.net/iasj/download/b9b3a66e078daeaa
موقف الاردن من نشأة منظمة التحرير الفلسطينة حتي عام ١٩٦٧
موقف الاردن من نشأة منظمة التحرير الفلسطينة حتي عام ١٩٦٧
https://margallapapers.ndu.edu.pk/site/article/download/72/48
FAILURE OF ORGANIZATION OF ISLAMIC COOPERATION: A CASE OF DISMAL STATE OF HUMAN RIGHTS IN KASHMIR AND PALESTINE
FAILURE OF ORGANIZATION OF ISLAMIC COOPERATION: A CASE OF DISMAL STATE OF HUMAN RIGHTS IN KASHMIR AND PALESTINE
AD75A050B58A05745E031DED5AAA0A57.pdf
314.9 KB
The Architecture of Peace in the Middle East
http://siba-ese.unisalento.it/index.php/paco/article/download/25101/20754
Understanding Insurgency: Popular Support for the PKK in Turkey
Understanding Insurgency: Popular Support for the PKK in Turkey
https://journals.tplondon.com/com/article/download/2122/1547
Delisting the PKK as a Terrorist Organization
Delisting the PKK as a Terrorist Organization
https://www.sid.ir/FileServer/JF/4027314006708.pdf
سیاست خارجی لیبی در دوران قذافی: از مقابله جویی تا مشارکت جویی داوطلبانه با غرب
سیاست خارجی لیبی در دوران قذافی: از مقابله جویی تا مشارکت جویی داوطلبانه با غرب
Forwarded from کانال علمی مطالعات خاورمیانه
کانال مطالعات خاورمیانه را به دوستان خود معرفی کنید: معرفی و بازنشر کتب و مقالات علمی به زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی در
حوزه مطالعات خاورمیانه
https://www.tg-me.com/MEstudies
حوزه مطالعات خاورمیانه
https://www.tg-me.com/MEstudies
Telegram
کانال علمی مطالعات خاورمیانه
معرفی و بازنشر کتب و مقالات علمی به زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی در حوزه مطالعات خاورمیانه
انتشار مطالب، به معنای تایید محتوای انها نیست.
ارتباط با ادمین @m_shoushtari
انتشار مطالب، به معنای تایید محتوای انها نیست.
ارتباط با ادمین @m_shoushtari
Forwarded from یک حرف از هزاران
#پاورقی_ها
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۱۰۰
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
شارون» به امکان پیشروی تدریجی دل بسته بود؛ امری که مسائل را بر ریل دیگری قرار میداد و با احتمالات متعددی مواجه بود. در هر حال، این روشن است که پایههای مذاکرات جاری، در سایه دادههای موجود، به هیچ وجه ممکن نیست به راهحلی بین دو موجودیت جدای از هم یا پیوسته به یکدیگر بینجامد. حتی تاسیس کشور فلسطینی - که احتمالی بهطور کامل دور از دسترس است - و شکل گیری دو موجودیت جدا از یکدیگر، به فرض وقوع، بیش از آنکه به همزیستی مسالمت آمیز آنها بینجامد، زمینهساز اصطکاک مستمر خواهد شد.
▪️ انتفاضه اقصی اثرات عمیق سیاسی زیادی بر فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ بر جای گذاشت. ارزیابی شما از این تحول جدید در تحرک تودههای عرب داخل سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ که شهروندی اسرائیل دارند، چیست؟
پیوند مستحکمی میان انتفاضه اقصی و خیزش اکتبر ۲۰۰۰ در مناطق اشغالی ۱۹۴۸ وجود دارد. رویدادهای خیزش اکتبر و نتایج خونین آن، نقطه عطف تندی در رابطه بخشی از ملت فلسطین در داخل به اصطلاح خط سبز، با کشور یهودی، از یکسو و با برادران خود در مناطق اشغالی ۱۹۶۷از سوی دیگر شکل داد. این خیزش آنها را از کشور یهودی دورتر و به هموطنان فلسطینی خود در کرانه باختری و نوار غزه نزدیکتر کرد. به هر حال، این رویدادها، به مرحلهای از همزیستی میان کشور یهودی و شهروندان عرب آن پایان داد و مرحله جدیدی از روابط را بنا نهاد که با دشمنی بیشتر شناخته میشود. در نظر نگرفتن مسائل این بخش از ملت فلسطین، با توجه به درهمتنیدگی با مسائل برادرانش در مناطق اشغالی ۱۹۶۷، سخت است. بخشی از ملت فلسطین که در چارچوب اسرائیل، جایی برای خود نمیبیند و در محاسبات خودگردانی فلسطینی هم گنجانده نشده است. پس جایگاه آن کجاست؟ این مسالهای است که بیتردید در آینده، بیشتر خود را نشان خواهد داد. واقعیت این است که این پاره از ملت فلسطین، در حال زایش رهبری خود از راه مبارزه است.
مسیر ظهور رهبری این بخش از ملت فلسطین نشان میدهد که سطح بازگویی منافع مردم از سوی رهبران جدید و در حال برآمدن آن بالاتر رفته است. هر چه این روند پیش رود، موضعگیریهای این رهبران، بیشتر و بیشتر بازگوکننده منافع اجتماعی و سرنوشت سیاسی این بخش از ملت فلسطین خواهد شد. تداوم این روند میتواند فلسطینیهای مقیم مناطق اشغالی ۱۹۴۸ را به سمت تغییر موضع خود درباره طرحهای سازش جاری، سوق دهد. در نتیجه به مرور و بر خلاف وضع فعلی که رهبران فلسطینی مناطق اشغالی ۱۹۴۸، با خودگردانی فلسطینی تعاملی مثبت دارند و رفتار آن را بازگوکننده برنامهای ملی تلقی میکنند، در آینده از خطی که خودگردانی فلسطینی در پیش گرفته، دورتر خواهند شد. بر این باورم که طولی نخواهد کشید که رهبران فلسطینی داخل اراضی اشغالی ۱۹۴۸، به اشتباه خود در این زمینه پی میبرند؛ زیرا خواهند دانست که برنامه خودگردانی، موجودیت فلسطینیهای داخل را در نظر نگرفته و به سرنوشت آنها اهمیتی نمیدهد. از طرفی، هر چه پیوند میان این رهبران با برادرانشان در کرانه باختری و نوار غزه محکمتر شود، وزن و تاثیر سیاسی آنها بر روند رویدادها در فلسطین و خارج فلسطین بیشتر خواهد شد.
▪️ ارزیابی شما از طرح سیاسی - فرهنگی مطرح شده از سوی دکتر عزمی بشاره، برای فلسطینیهای داخل و بهطور مشخص مقوله کشوری برای همه شهروندان چیست؟ آیا امکان سیاسی و تاریخی برای این موضوع میبینید که طرح فوق، به طرحی ملی برای فلسطینیهای داخل تبدیل شود؟ همچنین نگاه شما به بحث کشور دو قومیتی چگونه است که اخیرا توسط اسعد غانم یکی از اساتید دانشگاهی فلسطینی ارائه شد؟
در بررسی طرحهای برادران مقیم اراضی اشغالی ۱۹۴۸، باید وضعیت استثنایی زندگی آنها در نظر گرفته شود. به نظر من، دکتر «عزمی بشاره» طرح «کشوری برای همه شهروندان» را بهعنوان راهحلی نهایی برای مساله بخشی از ملت فلسطین که مقیم مناطق اشغالی ۱۹۴۸ است، ارائه نکرد. من این طرح را پروژهای مبارزاتی و مرحلهای میبینم که بهدنبال دو هدف است: اول، بهبود شرایط زندگی اقلیت عرب اسرائیل و دوم، مشارکت در به لرزه درآوردن بنیانهای ترکیبی صهیونیسم در شکل دادن به هویت اسرائیلیها و در کشوری که مدعی یهودی و دمکراتیک بودن آن است.
📌 ادامه این بخش پاورقی در فرسته بعدی
🔗 پیوند بخش ۱۰۰ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3856020
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۱۰۰
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
شارون» به امکان پیشروی تدریجی دل بسته بود؛ امری که مسائل را بر ریل دیگری قرار میداد و با احتمالات متعددی مواجه بود. در هر حال، این روشن است که پایههای مذاکرات جاری، در سایه دادههای موجود، به هیچ وجه ممکن نیست به راهحلی بین دو موجودیت جدای از هم یا پیوسته به یکدیگر بینجامد. حتی تاسیس کشور فلسطینی - که احتمالی بهطور کامل دور از دسترس است - و شکل گیری دو موجودیت جدا از یکدیگر، به فرض وقوع، بیش از آنکه به همزیستی مسالمت آمیز آنها بینجامد، زمینهساز اصطکاک مستمر خواهد شد.
▪️ انتفاضه اقصی اثرات عمیق سیاسی زیادی بر فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ بر جای گذاشت. ارزیابی شما از این تحول جدید در تحرک تودههای عرب داخل سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ که شهروندی اسرائیل دارند، چیست؟
پیوند مستحکمی میان انتفاضه اقصی و خیزش اکتبر ۲۰۰۰ در مناطق اشغالی ۱۹۴۸ وجود دارد. رویدادهای خیزش اکتبر و نتایج خونین آن، نقطه عطف تندی در رابطه بخشی از ملت فلسطین در داخل به اصطلاح خط سبز، با کشور یهودی، از یکسو و با برادران خود در مناطق اشغالی ۱۹۶۷از سوی دیگر شکل داد. این خیزش آنها را از کشور یهودی دورتر و به هموطنان فلسطینی خود در کرانه باختری و نوار غزه نزدیکتر کرد. به هر حال، این رویدادها، به مرحلهای از همزیستی میان کشور یهودی و شهروندان عرب آن پایان داد و مرحله جدیدی از روابط را بنا نهاد که با دشمنی بیشتر شناخته میشود. در نظر نگرفتن مسائل این بخش از ملت فلسطین، با توجه به درهمتنیدگی با مسائل برادرانش در مناطق اشغالی ۱۹۶۷، سخت است. بخشی از ملت فلسطین که در چارچوب اسرائیل، جایی برای خود نمیبیند و در محاسبات خودگردانی فلسطینی هم گنجانده نشده است. پس جایگاه آن کجاست؟ این مسالهای است که بیتردید در آینده، بیشتر خود را نشان خواهد داد. واقعیت این است که این پاره از ملت فلسطین، در حال زایش رهبری خود از راه مبارزه است.
مسیر ظهور رهبری این بخش از ملت فلسطین نشان میدهد که سطح بازگویی منافع مردم از سوی رهبران جدید و در حال برآمدن آن بالاتر رفته است. هر چه این روند پیش رود، موضعگیریهای این رهبران، بیشتر و بیشتر بازگوکننده منافع اجتماعی و سرنوشت سیاسی این بخش از ملت فلسطین خواهد شد. تداوم این روند میتواند فلسطینیهای مقیم مناطق اشغالی ۱۹۴۸ را به سمت تغییر موضع خود درباره طرحهای سازش جاری، سوق دهد. در نتیجه به مرور و بر خلاف وضع فعلی که رهبران فلسطینی مناطق اشغالی ۱۹۴۸، با خودگردانی فلسطینی تعاملی مثبت دارند و رفتار آن را بازگوکننده برنامهای ملی تلقی میکنند، در آینده از خطی که خودگردانی فلسطینی در پیش گرفته، دورتر خواهند شد. بر این باورم که طولی نخواهد کشید که رهبران فلسطینی داخل اراضی اشغالی ۱۹۴۸، به اشتباه خود در این زمینه پی میبرند؛ زیرا خواهند دانست که برنامه خودگردانی، موجودیت فلسطینیهای داخل را در نظر نگرفته و به سرنوشت آنها اهمیتی نمیدهد. از طرفی، هر چه پیوند میان این رهبران با برادرانشان در کرانه باختری و نوار غزه محکمتر شود، وزن و تاثیر سیاسی آنها بر روند رویدادها در فلسطین و خارج فلسطین بیشتر خواهد شد.
▪️ ارزیابی شما از طرح سیاسی - فرهنگی مطرح شده از سوی دکتر عزمی بشاره، برای فلسطینیهای داخل و بهطور مشخص مقوله کشوری برای همه شهروندان چیست؟ آیا امکان سیاسی و تاریخی برای این موضوع میبینید که طرح فوق، به طرحی ملی برای فلسطینیهای داخل تبدیل شود؟ همچنین نگاه شما به بحث کشور دو قومیتی چگونه است که اخیرا توسط اسعد غانم یکی از اساتید دانشگاهی فلسطینی ارائه شد؟
در بررسی طرحهای برادران مقیم اراضی اشغالی ۱۹۴۸، باید وضعیت استثنایی زندگی آنها در نظر گرفته شود. به نظر من، دکتر «عزمی بشاره» طرح «کشوری برای همه شهروندان» را بهعنوان راهحلی نهایی برای مساله بخشی از ملت فلسطین که مقیم مناطق اشغالی ۱۹۴۸ است، ارائه نکرد. من این طرح را پروژهای مبارزاتی و مرحلهای میبینم که بهدنبال دو هدف است: اول، بهبود شرایط زندگی اقلیت عرب اسرائیل و دوم، مشارکت در به لرزه درآوردن بنیانهای ترکیبی صهیونیسم در شکل دادن به هویت اسرائیلیها و در کشوری که مدعی یهودی و دمکراتیک بودن آن است.
📌 ادامه این بخش پاورقی در فرسته بعدی
🔗 پیوند بخش ۱۰۰ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3856020
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
روزنامه دنیای اقتصاد
ناگفتههای گفتنی
خودگردانی فلسطینی و اسرائیل، هیچیک، آماده رسیدن به سازش بر این اساس نیستند. پیش از آنکه از آینده روابط میان دو موجودیت سخن بگوییم، مشکل در این نکته نهفته است که چگونه میتوان به راهحلی رسید که هر دو طرف در چارچوب مراجع تصمیمگیری خود، آن را بپذیرند.…
Forwarded from یک حرف از هزاران
#پاورقی_ها
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۱۰۱
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۱
اما بحث دکتر «اسعد غانم» به نوعی زنده کردن طرح دولت دموکراتیک است که روند رویدادهای فلسطین ثابت کرد، به نتیجه رسیدن آن بهعنوان سازشی میان طرفهای رویارویی، در این مرحله، غیر ممکن است. بحث دکتر «اسعد غانم» بر رویکردی با افق بسته، نسبت به رویارویی عربی - اسرائیلی، بنا نهاده شده است. «غانم» در ارزیابی خود از بعد فلسطینی رویارویی عربی - اسرائیلی، آنچنان پیش رفته که اهمیتی به آینده رابطه ملت فلسطین با امت عربیاش نداده است. در مجموع، این طرحها نمیتواند مبنایی برای حل رویارویی فلسطینی-اسرائیلی باشد؛ چون در تلاش برای درمان دردهای یک بخش از ملت فلسطین، جدا از بقیه این ملت و از جیب آن است. خودگردانی فلسطینی هم در این راه پیش رفت و به گواهی وضع فعلیاش به بنبست رسید.
▪️مصر اولین طرف عربی است که توافقنامه سازش با اسرائیل را امضا کرد. با این حال مدتی است که تنشهای سیاسی بین دو طرف رو به افزایش است. چه تنشهای ناشی از موضع دوطرف درباره روندهای سازش در جبهههای عربی باقیمانده و چه تنشهای پدیدآمده در پیوند با امور خاورمیانه و دریای مدیترانه و نقش مصر و اسرائیل در آن. این تنشها از نگاه شما چه معانی دارد؟ و تا کجا میتواند پیش رود؟
مصرِ بابِ پسندِ اسرائیل، مصرِ منزوی از کشورهای عربی در دوره سادات است. اسرائیل معاهده کمپدیوید را با مصر امضا کرد تا این کشور را از دایره رویارویی عربی - اسرائیلی خارج کند و بتواند به تسلیم واداشتن کشورهای مشرق عربی بپردازد. موضوعی که با تحرک تهاجمی اسرائیل، پس از کمپ دیوید نشان داده شد و به یورش به لبنان انجامید. پس از مطرح شدن طرح سازش، دولتهای حزب کار در اسرائیل با همکاری «واشنگتن» تلاش کردند مساعی «مصر» را در جهت تحقق سازش با طرفهای دیگر عربی بهکار گیرند. به عبارتی، آنها این بار خواستند «مصر» به عرصه عربی بازگردد و برای سازش با اسرائیل فعالیت کند؛ اما در عرصه رویارویی با اسرائیل همچنان منزوی باقی بماند. در عمل، پیشبرد طرح های سازش با طرفهای دیگر عربی، بهویژه سازمان آزادی بخش فلسطین، نقش «مصر» را در منطقه تقویت کرد که در مجموع باب پسند حزب «لیکود» و جریان راست اسرائیل نیست. در برابر، «یاسر عرفات» گامهای خود را بهصورت روزمره با مصر هماهنگ میکرد. این موضوع، تحفظ دولتهای «لیکود»ی اسرائیل را در پی داشت که میخواستند «مصر» را از نقشآفرینی در مذاکرات در دیگر روندهای عربی بازدارند؛ زیرا این دولتها مایلند سرپرستی آمریکا را به شکل انحصاری برای خود داشته باشند و افزایش جایگاه «مصر» در واشنگتن را خطری برای این ویژگی خود میدانند.
🔗 پیوند بخش ۱۰١ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3856362
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
☑️ ناگفتههای گفتنی - ۱۰۱
▫️خاطرات و تأملات دکتر الیاس شوفانی
درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
▫️گفتوگو: مصطفی الولی و عبده الاسدی
▫️ترجمه: حسین جابری انصاری
▫️دنیای اقتصاد، دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۱
اما بحث دکتر «اسعد غانم» به نوعی زنده کردن طرح دولت دموکراتیک است که روند رویدادهای فلسطین ثابت کرد، به نتیجه رسیدن آن بهعنوان سازشی میان طرفهای رویارویی، در این مرحله، غیر ممکن است. بحث دکتر «اسعد غانم» بر رویکردی با افق بسته، نسبت به رویارویی عربی - اسرائیلی، بنا نهاده شده است. «غانم» در ارزیابی خود از بعد فلسطینی رویارویی عربی - اسرائیلی، آنچنان پیش رفته که اهمیتی به آینده رابطه ملت فلسطین با امت عربیاش نداده است. در مجموع، این طرحها نمیتواند مبنایی برای حل رویارویی فلسطینی-اسرائیلی باشد؛ چون در تلاش برای درمان دردهای یک بخش از ملت فلسطین، جدا از بقیه این ملت و از جیب آن است. خودگردانی فلسطینی هم در این راه پیش رفت و به گواهی وضع فعلیاش به بنبست رسید.
▪️مصر اولین طرف عربی است که توافقنامه سازش با اسرائیل را امضا کرد. با این حال مدتی است که تنشهای سیاسی بین دو طرف رو به افزایش است. چه تنشهای ناشی از موضع دوطرف درباره روندهای سازش در جبهههای عربی باقیمانده و چه تنشهای پدیدآمده در پیوند با امور خاورمیانه و دریای مدیترانه و نقش مصر و اسرائیل در آن. این تنشها از نگاه شما چه معانی دارد؟ و تا کجا میتواند پیش رود؟
مصرِ بابِ پسندِ اسرائیل، مصرِ منزوی از کشورهای عربی در دوره سادات است. اسرائیل معاهده کمپدیوید را با مصر امضا کرد تا این کشور را از دایره رویارویی عربی - اسرائیلی خارج کند و بتواند به تسلیم واداشتن کشورهای مشرق عربی بپردازد. موضوعی که با تحرک تهاجمی اسرائیل، پس از کمپ دیوید نشان داده شد و به یورش به لبنان انجامید. پس از مطرح شدن طرح سازش، دولتهای حزب کار در اسرائیل با همکاری «واشنگتن» تلاش کردند مساعی «مصر» را در جهت تحقق سازش با طرفهای دیگر عربی بهکار گیرند. به عبارتی، آنها این بار خواستند «مصر» به عرصه عربی بازگردد و برای سازش با اسرائیل فعالیت کند؛ اما در عرصه رویارویی با اسرائیل همچنان منزوی باقی بماند. در عمل، پیشبرد طرح های سازش با طرفهای دیگر عربی، بهویژه سازمان آزادی بخش فلسطین، نقش «مصر» را در منطقه تقویت کرد که در مجموع باب پسند حزب «لیکود» و جریان راست اسرائیل نیست. در برابر، «یاسر عرفات» گامهای خود را بهصورت روزمره با مصر هماهنگ میکرد. این موضوع، تحفظ دولتهای «لیکود»ی اسرائیل را در پی داشت که میخواستند «مصر» را از نقشآفرینی در مذاکرات در دیگر روندهای عربی بازدارند؛ زیرا این دولتها مایلند سرپرستی آمریکا را به شکل انحصاری برای خود داشته باشند و افزایش جایگاه «مصر» در واشنگتن را خطری برای این ویژگی خود میدانند.
🔗 پیوند بخش ۱۰١ #ناگفته_های_گفتنی در دنیای اقتصاد
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3856362
#یک_حرف_از_هزاران
◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️
@yekhezaran
روزنامه دنیای اقتصاد
ناگفتههای گفتنی
طولی نخواهد کشید که رهبران فلسطینی داخل اراضی اشغالی ۱۹۴۸، به اشتباه خود در این زمینه پی میبرند؛ زیرا خواهند دانست که برنامه خودگردانی، موجودیت فلسطینیهای داخل را در نظر نگرفته و به سرنوشت آنها اهمیتی نمیدهد .از طرفی، هر چه پیوند میان این رهبران با…