Forwarded from محمد حسین پور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گوشهای از اجرای نوجوان دوتارنواز آتیهدار، سینا جان ابراهیمی در روز جهانی زبان مادری، ۲ اسفند ۱۴۰۲ ـ انجمن فرهنگی ادبی کانیادل
@kaniyadil
@kaniyadil
Forwarded from Mecîd Rehwerd
Ez ew cûya ku
Diltengê te bûme
Weqes dilteng û dilteng
Mame û mam
Ji perça wê şewatê bûme rûbar.
Kerenga ji hînikbayê filitî
Ji cile rakirim bahozê dîsaan
Weqes dora xwe da gerîm û gerîm
Wekî bengîtiya piştî şerabê
Dilê min şengijî
Peqiyam û bûm ka.
Ez ew hêsîr çûçik
Li destê bazê
Dizanim ku dimirim şa me dîsan
Di emra kurt a xwe ser çiqlên daran
Weqes îro ji jor
Dunya nedîtbû.
Ez ew me, ew tenê mayî û weylan
Tenê li xwe dinêrim û dinêrim
Ku ta wenda bim û
Peyda bikim te.
#Mecîd_Rehwerd
Diltengê te bûme
Weqes dilteng û dilteng
Mame û mam
Ji perça wê şewatê bûme rûbar.
Kerenga ji hînikbayê filitî
Ji cile rakirim bahozê dîsaan
Weqes dora xwe da gerîm û gerîm
Wekî bengîtiya piştî şerabê
Dilê min şengijî
Peqiyam û bûm ka.
Ez ew hêsîr çûçik
Li destê bazê
Dizanim ku dimirim şa me dîsan
Di emra kurt a xwe ser çiqlên daran
Weqes îro ji jor
Dunya nedîtbû.
Ez ew me, ew tenê mayî û weylan
Tenê li xwe dinêrim û dinêrim
Ku ta wenda bim û
Peyda bikim te.
#Mecîd_Rehwerd
کەو
نکلخوینێ! بخوین، غەمگین دخوینی
کەوێ جان! بێدلی تو، دلبرینی
ژ ناڤ خوینا تە تێ ڤا دەنگا، زانم
غەریبی، بێدەماغی، فەک بخوینی...
#دوکتور_سادق_فهرهادی
@kaniyadil
نکلخوینێ! بخوین، غەمگین دخوینی
کەوێ جان! بێدلی تو، دلبرینی
ژ ناڤ خوینا تە تێ ڤا دەنگا، زانم
غەریبی، بێدەماغی، فەک بخوینی...
#دوکتور_سادق_فهرهادی
@kaniyadil
تکملهای بر یادداشت
زبان مادری؛ از نان تا جان!
با درود و احترام
چندی پیش، یادداشتی در چهار بخش با عنوان «زبان مادری؛ از نان تا جان» به قلم اینجانب در فضای مجازی منتشر شد که بازخوردهای متفاوتی داشت؛ از فحاشی و نشر مطالب هتاکانه و تهدیدهای جانی گرفته تا تقدیر و نقدهای بزرگوارانه و برخی گلایه های مودبانه و تاحدی بجای برخی دوستان دلسوز و مطلع. بر این اساس بر خود فرض دانستم تا در تکمیل آن سلسله یادداشت، تکمله زیر را بنویسم:
1. غرض از انتشار متن مذکور چنان که در ذیل بخش پایانی هم تاکید کردم نگاهی کلی و گذرا به تلاشهای کنشگران کورمانج در زمینه زبان مادری در خراسان بوده است نه تاریخچه برنامه رادیویی کورمانجی و نقد آن. بنده، رادیو کورمانجی را صرفا بهعنوان مثالی از قدیمیترین رسانه کوردی خراسان ذکر کردم که از عوامل آن انتظاری عملگرایانهتر میرفت. وگرنه ذکر نام تمامی کسانی که در طول هفتاد سال صدای رسای کوردها بودهاند در مقالی کوتاه نمیگنجد و این هرگز به معنای انکار زحمات دیگر بزرگواران رادیو کورمانجی خراسان نیست. لذا اگر عمری باشد بزودی و با کمک دوستان مطلع و نویسندگان و مجریان و محققینی که خود سالها از دست اندرکاران رادیو کوردی بودهاند نظیر اساتید بزرگوار رضا موسیالرضایی، باباصفر مرادی، مهدی رستمی، هوشنگ شفقی، محمد جانعلیزاده و... دیگر بزرگواران، مقالهی مفصلی در این زمین خواهم نوشت تا ادای دین کاملتری صورت بگیرد.
2. در متن منتشره مذکور هرگز از کسی به بدی نام نبردهام، فلذا اگر کسانی بابت بخش اول موضوع "زبان مادری; از نان تا جان" با گلایه های قهرآمیز خود را مصداق آن دانسته و از این بابت شکایت کرده اند باید بگویم من مصداقی شخصی بابت وجهه منفی موضوع نیاورده ام و انتظار هم داشتم کسی دانسته یا ندانسته نام خود را مصداق آن اعلام نکند.
3. علاوه بر فعالین بخش رسانهای, یقینا در زمینههای دیگری نیز بوده اند عزیزانی که خود علاوه بر اعتباربخشی به هویت و تایید و تاکید اصالت فرهنگی ما، فعالانه به تولید محتواهای ارزشمند و ماندگار پرداخته اند که گرچه در یادداشت پیشین فرصت پرداختن به آنها نبوده اما این نیز هرگز به معنای انکار و تغافل از زحماتشان نیست. بهعنوان مثال انستیتو کورمانج خراسان به مدیریت جناب ناصر خاکشور و شادروان مهندس رحیمی در زمانی دست به تولید مجموعه "کانی 1 و 2 " و معرفی سرمایههای موسیقی ما زد که بسیاری از بزرگان این عرصه به محاق فراموشی رفته بودند. این مجموعه که جمعی از هنرمندان معرفی شده در آن، امروز دیگر در قید حیات نیستند، امروزه از منابع ارزشمند ما در زمینه موسیقی کورمانجی محسوب میشود. همچنین چندین استودیو در شیروان و دیگر شهرهای کوردنشین دست به ضبط آثار بزرگانی زدند که امروز دیگر در بین مان نیستند. طرح و شرح این مقوله نیز مجال و مقالی ویژه میطلبد وگرنه اینها فقط دو نمونه از دهها مورد تلاشهایی است که از چندین دهه پیشتر آغاز شده و کماکان نیز ادامه دارد.
4. در همان سالهای دههی هفتاد که جریان هویتطلبی کوردها در خراسان اوج گرفته بود همزبانانمان در کرج و تهران نیز به تکاپو افتادند و با برپایی جنگ های هنری و ضبط آثار ارزشمند در آن زمان، خود دست به تولید محتوا و نشر و توزیع آن زدند. این موارد مهم نیز همواره مد نظر هست و فقط فرصت بیان جزییات آن در مقاله پیشین نبوده است.
5. اما نکته بسیار مهم دیگر اینکه تمام تلاشهای فرهنگی کنشگران برای نجات زبان و فرهنگ ما، هر یک به سهم خود جریانساز بوده و تا امروز نیز بحمداله زلال برکاتش در نسل جوان ما جاری است. لذا ما قدردان زحمات همه جوانانی هستیم که از کتاب کورد و دوبله "هیشن تی وی" گرفته تا شبکه های مجازی تلوزیونی متعدد در شهرهای خراسان و نیز رادیو کوردی خراسان شمالی و دهها رسانه مجازی دیگر به تولید آثار ارزشمند و ماندگار مشغول هستند.
6. نیز اگر نگاهی به کتابشناسی کوردی در خراسان بیاندازیم، فهرست طویلی از نویسندگانی را داریم که نام هرکدامشان بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی ما را شکل میدهد. لذا این نیز بمعنای غفلت از تلاشهای پیشگامانی نظیر استاد احمد عضدی و سیاوش مهرو و دیگر بزرگان که در زمان خود بسیار هم تاثیرگذار بوده اند نیست. این خود مجالی جداگانه برای تقریر و تقدیر از دهها نام آشنا و ناآشنا و بی مدعا را میطلبد.
در پایان از بذل توجه خوانندگان محترم و دلسوزان و فعالان فرهنگی که به نشر مطالب مربوط به زبان و فرهنگ کوردها در خراسان حساسیت نشان میدهند و از نقد منصفانه و دلسوزانه دریغ نمی کنند سپاسگزارم و قدردان همه کسانی که بی چشمداشت در این زمینه تلاش میکنند، هستم.
با احترام دوباره و ارادت هماره؛
جواد رضایی
@kaniyadil
زبان مادری؛ از نان تا جان!
با درود و احترام
چندی پیش، یادداشتی در چهار بخش با عنوان «زبان مادری؛ از نان تا جان» به قلم اینجانب در فضای مجازی منتشر شد که بازخوردهای متفاوتی داشت؛ از فحاشی و نشر مطالب هتاکانه و تهدیدهای جانی گرفته تا تقدیر و نقدهای بزرگوارانه و برخی گلایه های مودبانه و تاحدی بجای برخی دوستان دلسوز و مطلع. بر این اساس بر خود فرض دانستم تا در تکمیل آن سلسله یادداشت، تکمله زیر را بنویسم:
1. غرض از انتشار متن مذکور چنان که در ذیل بخش پایانی هم تاکید کردم نگاهی کلی و گذرا به تلاشهای کنشگران کورمانج در زمینه زبان مادری در خراسان بوده است نه تاریخچه برنامه رادیویی کورمانجی و نقد آن. بنده، رادیو کورمانجی را صرفا بهعنوان مثالی از قدیمیترین رسانه کوردی خراسان ذکر کردم که از عوامل آن انتظاری عملگرایانهتر میرفت. وگرنه ذکر نام تمامی کسانی که در طول هفتاد سال صدای رسای کوردها بودهاند در مقالی کوتاه نمیگنجد و این هرگز به معنای انکار زحمات دیگر بزرگواران رادیو کورمانجی خراسان نیست. لذا اگر عمری باشد بزودی و با کمک دوستان مطلع و نویسندگان و مجریان و محققینی که خود سالها از دست اندرکاران رادیو کوردی بودهاند نظیر اساتید بزرگوار رضا موسیالرضایی، باباصفر مرادی، مهدی رستمی، هوشنگ شفقی، محمد جانعلیزاده و... دیگر بزرگواران، مقالهی مفصلی در این زمین خواهم نوشت تا ادای دین کاملتری صورت بگیرد.
2. در متن منتشره مذکور هرگز از کسی به بدی نام نبردهام، فلذا اگر کسانی بابت بخش اول موضوع "زبان مادری; از نان تا جان" با گلایه های قهرآمیز خود را مصداق آن دانسته و از این بابت شکایت کرده اند باید بگویم من مصداقی شخصی بابت وجهه منفی موضوع نیاورده ام و انتظار هم داشتم کسی دانسته یا ندانسته نام خود را مصداق آن اعلام نکند.
3. علاوه بر فعالین بخش رسانهای, یقینا در زمینههای دیگری نیز بوده اند عزیزانی که خود علاوه بر اعتباربخشی به هویت و تایید و تاکید اصالت فرهنگی ما، فعالانه به تولید محتواهای ارزشمند و ماندگار پرداخته اند که گرچه در یادداشت پیشین فرصت پرداختن به آنها نبوده اما این نیز هرگز به معنای انکار و تغافل از زحماتشان نیست. بهعنوان مثال انستیتو کورمانج خراسان به مدیریت جناب ناصر خاکشور و شادروان مهندس رحیمی در زمانی دست به تولید مجموعه "کانی 1 و 2 " و معرفی سرمایههای موسیقی ما زد که بسیاری از بزرگان این عرصه به محاق فراموشی رفته بودند. این مجموعه که جمعی از هنرمندان معرفی شده در آن، امروز دیگر در قید حیات نیستند، امروزه از منابع ارزشمند ما در زمینه موسیقی کورمانجی محسوب میشود. همچنین چندین استودیو در شیروان و دیگر شهرهای کوردنشین دست به ضبط آثار بزرگانی زدند که امروز دیگر در بین مان نیستند. طرح و شرح این مقوله نیز مجال و مقالی ویژه میطلبد وگرنه اینها فقط دو نمونه از دهها مورد تلاشهایی است که از چندین دهه پیشتر آغاز شده و کماکان نیز ادامه دارد.
4. در همان سالهای دههی هفتاد که جریان هویتطلبی کوردها در خراسان اوج گرفته بود همزبانانمان در کرج و تهران نیز به تکاپو افتادند و با برپایی جنگ های هنری و ضبط آثار ارزشمند در آن زمان، خود دست به تولید محتوا و نشر و توزیع آن زدند. این موارد مهم نیز همواره مد نظر هست و فقط فرصت بیان جزییات آن در مقاله پیشین نبوده است.
5. اما نکته بسیار مهم دیگر اینکه تمام تلاشهای فرهنگی کنشگران برای نجات زبان و فرهنگ ما، هر یک به سهم خود جریانساز بوده و تا امروز نیز بحمداله زلال برکاتش در نسل جوان ما جاری است. لذا ما قدردان زحمات همه جوانانی هستیم که از کتاب کورد و دوبله "هیشن تی وی" گرفته تا شبکه های مجازی تلوزیونی متعدد در شهرهای خراسان و نیز رادیو کوردی خراسان شمالی و دهها رسانه مجازی دیگر به تولید آثار ارزشمند و ماندگار مشغول هستند.
6. نیز اگر نگاهی به کتابشناسی کوردی در خراسان بیاندازیم، فهرست طویلی از نویسندگانی را داریم که نام هرکدامشان بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی ما را شکل میدهد. لذا این نیز بمعنای غفلت از تلاشهای پیشگامانی نظیر استاد احمد عضدی و سیاوش مهرو و دیگر بزرگان که در زمان خود بسیار هم تاثیرگذار بوده اند نیست. این خود مجالی جداگانه برای تقریر و تقدیر از دهها نام آشنا و ناآشنا و بی مدعا را میطلبد.
در پایان از بذل توجه خوانندگان محترم و دلسوزان و فعالان فرهنگی که به نشر مطالب مربوط به زبان و فرهنگ کوردها در خراسان حساسیت نشان میدهند و از نقد منصفانه و دلسوزانه دریغ نمی کنند سپاسگزارم و قدردان همه کسانی که بی چشمداشت در این زمینه تلاش میکنند، هستم.
با احترام دوباره و ارادت هماره؛
جواد رضایی
@kaniyadil
جناب آقای دکتر جواد رضایی
با اهدای درود و زندەباد
مطالب سریالی و تکملە اخیر جنابعالی را، اگر چە دیر، ولی با تامل خواندم. دو موضوع اساسی در نوشتە شما بە روشنی قابل دریافت است.
۱ــ مطالب با صدق نیت و از سر دوستداری نسبت بە زبان و فرهنگ بە رشتەنوشتە در آمدە اند.
۲ــ روح کلی مقالە و فحوای آن برگرفتە از ذهنی علمی و اندیشەای ملتزم بە اصول تحقیقی و پژوهشی است.
جواد عزیز!
همینقدر کە نوشتە شما با کنشها و واکنشهای متفاوت مواجە شدە است، نشانگر اهمیت و وزن بالای اندیشە و قلم شماست. اینکە برخی بی مهری کنند، آن هم در فضای بی در و بام مجازی، چندان درخور فکر و اهمیت نیست. چنانچە فرمودەاید، امید است با کمالبخشی بە آرا و نظرات یاد شدە، گردآوری آنها را در اثری مکتوب فراهم آورید.
در موضوع دوم تصریح کردم کە فحوای کلی نوشتار شما برگرفتە از اصول و مبانی علمی و مبتنی بر پژوهش می باشد. بدیهی است با چنین نگاهی، می باید همە آنچە کە هست در بوتە اندیشە علمی ریختە شدە با ریزەکاریهای پژوهشی همسو گردد. حب و بغضها بە سویی نهادە شدە و قدر و سهم همە در حد و اندازەای کە داشتەاند بیان گردد.
نظر بە شناختی کە از جنابعالی در دست است، رجاء واثق دارم کە در بازکاوی نهایی، جریانشناسی موضوع مورد بحث کمالی درخور آیندگان پیدا خواهد کرد. تا اینجای قصە، به عنوان کسی کە در متن ماجرا بودەام، حرکت جنابعالی را ستایش میکنم.
با احترام ــ مهدی رستمی
@kaniyadil
با اهدای درود و زندەباد
مطالب سریالی و تکملە اخیر جنابعالی را، اگر چە دیر، ولی با تامل خواندم. دو موضوع اساسی در نوشتە شما بە روشنی قابل دریافت است.
۱ــ مطالب با صدق نیت و از سر دوستداری نسبت بە زبان و فرهنگ بە رشتەنوشتە در آمدە اند.
۲ــ روح کلی مقالە و فحوای آن برگرفتە از ذهنی علمی و اندیشەای ملتزم بە اصول تحقیقی و پژوهشی است.
جواد عزیز!
همینقدر کە نوشتە شما با کنشها و واکنشهای متفاوت مواجە شدە است، نشانگر اهمیت و وزن بالای اندیشە و قلم شماست. اینکە برخی بی مهری کنند، آن هم در فضای بی در و بام مجازی، چندان درخور فکر و اهمیت نیست. چنانچە فرمودەاید، امید است با کمالبخشی بە آرا و نظرات یاد شدە، گردآوری آنها را در اثری مکتوب فراهم آورید.
در موضوع دوم تصریح کردم کە فحوای کلی نوشتار شما برگرفتە از اصول و مبانی علمی و مبتنی بر پژوهش می باشد. بدیهی است با چنین نگاهی، می باید همە آنچە کە هست در بوتە اندیشە علمی ریختە شدە با ریزەکاریهای پژوهشی همسو گردد. حب و بغضها بە سویی نهادە شدە و قدر و سهم همە در حد و اندازەای کە داشتەاند بیان گردد.
نظر بە شناختی کە از جنابعالی در دست است، رجاء واثق دارم کە در بازکاوی نهایی، جریانشناسی موضوع مورد بحث کمالی درخور آیندگان پیدا خواهد کرد. تا اینجای قصە، به عنوان کسی کە در متن ماجرا بودەام، حرکت جنابعالی را ستایش میکنم.
با احترام ــ مهدی رستمی
@kaniyadil
سپاس و تمنای مهر و مدارا
یاران همدل و همزبان و همکانی
درود و مهر بیپایان نثارتان.
کانیادل، بسیار سپاسگزار است از همهی همزبانانی که یا همچون دکتر جواد رضایی عزیز، به نیت خیر و نگاهی نقاد از منظر دلسوزی و درسآموزی، به واکاوی عرصههای مختلف تاریخ و فرهنگ و فعالیتهای گوناگون قلمی و رسانهای کوردهای خراسان میپردازند و یا همچون استاد مهدی رستمی بزرگوار، از این حرکتهای صادقانه، با درایت و دوربینی استقبال و در تایید و تبیین آن، متن و مطلب مینگارند.
کانیادل، ضمن تقدیم دوبارهی سپاس و امتنان به پیشگاه یکایک بزرگوارانی که نسبت به موضوع زبان مادری و رسانه در مقالهی جناب دکتر رضایی، واکنشهای متفاوت و منطقی و حساسیتهای متین داشتند، از اینکه نمیتواند تمامی موارد و مطالب دریافتی را منتشر کند، عذرخواه است و با اکتفا به تکملهی منتشرهی دکتر رضایی و یادداشت استاد رستمی و آرزوی مهر و معرفت و مدارای بیشتر در میان همزبانان کورد خراسانی، عجالتا باب این موضوع را تا فرصتی فراختر در مناسبت مقتضی، میبندد.
بدرود و مالاڤا💐
@kaniyadil
یاران همدل و همزبان و همکانی
درود و مهر بیپایان نثارتان.
کانیادل، بسیار سپاسگزار است از همهی همزبانانی که یا همچون دکتر جواد رضایی عزیز، به نیت خیر و نگاهی نقاد از منظر دلسوزی و درسآموزی، به واکاوی عرصههای مختلف تاریخ و فرهنگ و فعالیتهای گوناگون قلمی و رسانهای کوردهای خراسان میپردازند و یا همچون استاد مهدی رستمی بزرگوار، از این حرکتهای صادقانه، با درایت و دوربینی استقبال و در تایید و تبیین آن، متن و مطلب مینگارند.
کانیادل، ضمن تقدیم دوبارهی سپاس و امتنان به پیشگاه یکایک بزرگوارانی که نسبت به موضوع زبان مادری و رسانه در مقالهی جناب دکتر رضایی، واکنشهای متفاوت و منطقی و حساسیتهای متین داشتند، از اینکه نمیتواند تمامی موارد و مطالب دریافتی را منتشر کند، عذرخواه است و با اکتفا به تکملهی منتشرهی دکتر رضایی و یادداشت استاد رستمی و آرزوی مهر و معرفت و مدارای بیشتر در میان همزبانان کورد خراسانی، عجالتا باب این موضوع را تا فرصتی فراختر در مناسبت مقتضی، میبندد.
بدرود و مالاڤا💐
@kaniyadil
Forwarded from محمد حسین پور
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Audio
سەد کو بکی...
سەد کو بکی ژبیر کم ئەز تە ناکم
ژبیر تە ئەز ب گشتی دنیێ نادم
هەر کو تو خوە ژ من ڤەشێری دیسان
تێم کو ل جانێ خوە بەلێ تە دادم
بەسە دە سەر من دا مەبارین خەفەت
گشتی بەلێ دنیێ ل جانێ من کەت
هەر چ کو تە خواست ژ من من سا تە کر
سا چ نەهسیای تو ل هالێ من قەت
من سا تە تانی چیکێن ئاسمێن خەلات
تەڤ ددا دنیێ سا تە من سات ب سات
هەر کو من کر من بکی باوەر بە هەز
قارێ تە هەر ب دیتنا من دهات
سەد کو بکی ژبیر کم ئەز تە ناکم
ژبیر تە ئەز ب گشتی دنیێ نادم
هەر کو تو خوە ژ من ڤەشێری دیسان
تێم کو ل جانێ خوە بەلێ تە دادم
هیڤیا من بێژە کو تو نێیی چما
دیتنا تە هێدی بوویە سا من مدا
گەر تو بقەوتینی من ژ خوە ناڕم
دل ژ تە ئوو ڤینا تە نابە جدا
تا نێوی تو نەدی خوە ل من نیشان
ئەز ژارو دەردمنم و پەریشان
دەردی دنێ د سەر من دا دبارن
ددم ژ دووریا تە ئەز ل ڤر جان
سەد کو بکی ژ بیر کم ئەز تە ناکم
ژ بیر تە ئەز ب گشتی دنیێ نادم
هەر کو تو خوە ژ من ڤەشێری دیسان
تێم کو ل جانێ خوە بەلێ تە دادم.
هەلبەست و دەنگ؛
#ئەلی_هێیدەری
@kaniyadil
سەد کو بکی ژبیر کم ئەز تە ناکم
ژبیر تە ئەز ب گشتی دنیێ نادم
هەر کو تو خوە ژ من ڤەشێری دیسان
تێم کو ل جانێ خوە بەلێ تە دادم
بەسە دە سەر من دا مەبارین خەفەت
گشتی بەلێ دنیێ ل جانێ من کەت
هەر چ کو تە خواست ژ من من سا تە کر
سا چ نەهسیای تو ل هالێ من قەت
من سا تە تانی چیکێن ئاسمێن خەلات
تەڤ ددا دنیێ سا تە من سات ب سات
هەر کو من کر من بکی باوەر بە هەز
قارێ تە هەر ب دیتنا من دهات
سەد کو بکی ژبیر کم ئەز تە ناکم
ژبیر تە ئەز ب گشتی دنیێ نادم
هەر کو تو خوە ژ من ڤەشێری دیسان
تێم کو ل جانێ خوە بەلێ تە دادم
هیڤیا من بێژە کو تو نێیی چما
دیتنا تە هێدی بوویە سا من مدا
گەر تو بقەوتینی من ژ خوە ناڕم
دل ژ تە ئوو ڤینا تە نابە جدا
تا نێوی تو نەدی خوە ل من نیشان
ئەز ژارو دەردمنم و پەریشان
دەردی دنێ د سەر من دا دبارن
ددم ژ دووریا تە ئەز ل ڤر جان
سەد کو بکی ژ بیر کم ئەز تە ناکم
ژ بیر تە ئەز ب گشتی دنیێ نادم
هەر کو تو خوە ژ من ڤەشێری دیسان
تێم کو ل جانێ خوە بەلێ تە دادم.
هەلبەست و دەنگ؛
#ئەلی_هێیدەری
@kaniyadil
چار چارۆک
چاڤێن تە جادوو نە
ژ چیکێ ئەو بوونە
سەبەبا وان ئاران
بێلەک یاراتوو نە
چاڤێن کو تم تالن
ژ تالکێ رەشتر
دکون بدن جین، لێ
کوشتن سا وان خوەشتر!
ژیانەک دن گاشە باغ بم
ژ ئشقا تە تژی داغ بم
مێوی گاشە وەکی ھەر جار
بشەوتم دیسا ئۆجاغ بم
چاڤێن تە باغێ زەیتوونێ
تمیشە کەسک، رۆژئاڤایی
خۆراسانەک ژ تە دوورم
کەچک، تەی بووم، سەرەسایی؟
#شیرکووھ_پەھلەوانی
@kaniyadil
چاڤێن تە جادوو نە
ژ چیکێ ئەو بوونە
سەبەبا وان ئاران
بێلەک یاراتوو نە
چاڤێن کو تم تالن
ژ تالکێ رەشتر
دکون بدن جین، لێ
کوشتن سا وان خوەشتر!
ژیانەک دن گاشە باغ بم
ژ ئشقا تە تژی داغ بم
مێوی گاشە وەکی ھەر جار
بشەوتم دیسا ئۆجاغ بم
چاڤێن تە باغێ زەیتوونێ
تمیشە کەسک، رۆژئاڤایی
خۆراسانەک ژ تە دوورم
کەچک، تەی بووم، سەرەسایی؟
#شیرکووھ_پەھلەوانی
@kaniyadil
تو زانی، یەکدل و یەکهەردنی، ئەم
تو زانی، هەڤغەم و هەڤدەردنی، ئەم
چ لێھ بێوە، چ ژی گوڵە ببارە
نەوادا دەستێ هەڤدو بەردنی، ئەم...
یاران همزبان و همدل در کانیادل.
چنانکە میدانید، وقوع سیل ویرانگر، در این سرمای زمستانی، زندگی و آرامش تعدادی از هموطنان ایرانی ما را در جنوب بلوچستان بیش از همیشه مختل و مشکل کردهاست.
شمارە کارت کمک بە سیلزدگان سیستان و بلوچستان که از طریق خیریەی محسنین مسجد مکی زاهدان در فضای مجازی همرسانی شدهاست، در این پوستر برای ما و کمک و حمایت مالی شما، پیشنهاد شدهاست.
در این ایام سرد سوگواری
بفرمایید همدردی و یاری...
@kaniyadil
تو زانی، هەڤغەم و هەڤدەردنی، ئەم
چ لێھ بێوە، چ ژی گوڵە ببارە
نەوادا دەستێ هەڤدو بەردنی، ئەم...
یاران همزبان و همدل در کانیادل.
چنانکە میدانید، وقوع سیل ویرانگر، در این سرمای زمستانی، زندگی و آرامش تعدادی از هموطنان ایرانی ما را در جنوب بلوچستان بیش از همیشه مختل و مشکل کردهاست.
شمارە کارت کمک بە سیلزدگان سیستان و بلوچستان که از طریق خیریەی محسنین مسجد مکی زاهدان در فضای مجازی همرسانی شدهاست، در این پوستر برای ما و کمک و حمایت مالی شما، پیشنهاد شدهاست.
در این ایام سرد سوگواری
بفرمایید همدردی و یاری...
@kaniyadil
جهانا من ل بن ئاڤێ
خەیالا من ل بن ئاڤێ
لێ
باوەر و
هەبوونا من ل
بن ئاڤێ
ل بەر چاڤان....
#زەهرا_فەتهی
@kaniyadil
خەیالا من ل بن ئاڤێ
لێ
باوەر و
هەبوونا من ل
بن ئاڤێ
ل بەر چاڤان....
#زەهرا_فەتهی
@kaniyadil
Ji tîyan hatine heffê nebû tişt
Bi dûlaxan ji derdê wan neçû tişt
Bilûcî can eger Baran bihe jî...
«Mere avê kanî lay e» meşû tişt!!
#Merxa_çiyan
@kaniyadil
Bi dûlaxan ji derdê wan neçû tişt
Bilûcî can eger Baran bihe jî...
«Mere avê kanî lay e» meşû tişt!!
#Merxa_çiyan
@kaniyadil
Forwarded from Palikan welatê me
هــەوا سارە لـێ تــێ بێهنا بهارێ
ئەڤیندارەک ل ڤــر، ل بەندا یارێ
جقر ڤە کریە و هێڤ کریە شاهد؛
تــەنـێ سا کـو ببینە ئەو، نگارێ...
✍ #برێز_مهەمەد_هوسێنپوور
@palikan_welate_me
ئەڤیندارەک ل ڤــر، ل بەندا یارێ
جقر ڤە کریە و هێڤ کریە شاهد؛
تــەنـێ سا کـو ببینە ئەو، نگارێ...
✍ #برێز_مهەمەد_هوسێنپوور
@palikan_welate_me
Forwarded from Palikan welatê me
وار و دار و یار
پانزدەیا ئسفەندێ؛ رۆژا دارچاندنێ، پیرۆز بە.
ئەم ژی، داران بچیننی ل وارێن خوە، کو نیشان دنی باوهرمهندێن بەهارێ نی، کو ڤەدگەرە و هێڤیان ب خوە را تینە.
ئەگەر چ هال و مالا مە خەرابە
ئەگەر چ نابە غەم ژ ڤێ دەرا بە...
لێ، دیسا ژی بەهارا مە، ل رێ یه؛
گولا یاران! ببین داران، دە رابە!
Eger çi, hal û mala me, xerab e
Eger çi, nabe xem ji vê dera be...
Lê, dîsa jî behara me, li rê ye;
Gula yaran! bibîn daran, de rabe!
هرچند که حال و خانهی ما خراب است
گرچه نمیشود غم از اینجا دست بردارد
اما، باز هم، بهار ما در راه است؛
گلِ دوستان! به درختها نگاه کن و برخیز!
درخت بکاریم کە بهار برگردد
پانزدهم اسفند، روز ملی درختکاری را، با عشق بە طبیعت پاک و ارجداری درخت و گلهایش، گرامی میداریم.
درخت میکاریم تا نشان دهیم به بازآمدن بهاران، امیدواریم.
✍ #مامۆستە_ئەلیڕزا_سپاهی_لایین
@kaniyadil
@palikan_welate_me
پانزدەیا ئسفەندێ؛ رۆژا دارچاندنێ، پیرۆز بە.
ئەم ژی، داران بچیننی ل وارێن خوە، کو نیشان دنی باوهرمهندێن بەهارێ نی، کو ڤەدگەرە و هێڤیان ب خوە را تینە.
ئەگەر چ هال و مالا مە خەرابە
ئەگەر چ نابە غەم ژ ڤێ دەرا بە...
لێ، دیسا ژی بەهارا مە، ل رێ یه؛
گولا یاران! ببین داران، دە رابە!
Eger çi, hal û mala me, xerab e
Eger çi, nabe xem ji vê dera be...
Lê, dîsa jî behara me, li rê ye;
Gula yaran! bibîn daran, de rabe!
هرچند که حال و خانهی ما خراب است
گرچه نمیشود غم از اینجا دست بردارد
اما، باز هم، بهار ما در راه است؛
گلِ دوستان! به درختها نگاه کن و برخیز!
درخت بکاریم کە بهار برگردد
پانزدهم اسفند، روز ملی درختکاری را، با عشق بە طبیعت پاک و ارجداری درخت و گلهایش، گرامی میداریم.
درخت میکاریم تا نشان دهیم به بازآمدن بهاران، امیدواریم.
✍ #مامۆستە_ئەلیڕزا_سپاهی_لایین
@kaniyadil
@palikan_welate_me
بێکەس!
نە مە یارە، نە دلبێشەک
نە بێگانە، نە ژی خیشەک
کو دەرمان کە ژان و ئێشەک!
بییاور
نە ما را یاری است، نە دلسوزی
نە بیگانەای و نە خویشی
کە درمان کند درد و رنجی را...
#محمد_قربانی ــ اسفراین
@kaniyadil
نە مە یارە، نە دلبێشەک
نە بێگانە، نە ژی خیشەک
کو دەرمان کە ژان و ئێشەک!
بییاور
نە ما را یاری است، نە دلسوزی
نە بیگانەای و نە خویشی
کە درمان کند درد و رنجی را...
#محمد_قربانی ــ اسفراین
@kaniyadil
بەرخا بلووجی
بلووجی بەرخا ژ بەر دێ تو گرتن!
ببێژ من را، ب دەستێ کێ تو گرتن؟
تە دیسا چاڤێ من ئسپارتنە لێ
نزانم ئەز، مەگەر ژ لێ تو گرتن؟
#دوکتور_سادق_فهرهادی
@kaniyadil
بلووجی بەرخا ژ بەر دێ تو گرتن!
ببێژ من را، ب دەستێ کێ تو گرتن؟
تە دیسا چاڤێ من ئسپارتنە لێ
نزانم ئەز، مەگەر ژ لێ تو گرتن؟
#دوکتور_سادق_فهرهادی
@kaniyadil
جمشید عندلیبی نوازندەی برجستەی نی درگذشت
بشنو از نی، چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند....
جمشید عندلیبی آهنگساز و نوازندەی برجستەی کورد، درگذشت. عندلیبی که متولد ۱۲ اسفند ۱۳۳۶ در سنندج بود، نواختن نی را ابتدا بدون استاد فراگرفت و سپس با حضور در دانشگاه تهران و آشنایی با حسین عمومی، به ادامه فراگیری تکنیکهای ساز نی پرداخت. او ردیف موسیقی سنتی ایرانی را نزد نصرالله ناصحپور و نورعلی برومند و محمدرضا لطفی آموخت. عندلیبی در آثاری همچون بیداد، نوا، دستان، دود عود، آسمان عشق، یاد ایام، رسوای دل، پیام نسیم، دل مجنون و سرو چمان با محمدرضا شجریان همکاری نزدیک داشته است.
کانیادل، درگذشت این نوازندهی چیرهدست نی را که نای و نفسش، هماره یادآور کوچها و جداییهای نابهنگام و ناخواسته بود، به جامعهی هنری ایران و عموم هنردوستان بهویژه در میان کوردهای همزبان، تسلیت میگوید.
یادش مانا و نامش نامیرا😢💐
@kaniyadil
بشنو از نی، چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند....
جمشید عندلیبی آهنگساز و نوازندەی برجستەی کورد، درگذشت. عندلیبی که متولد ۱۲ اسفند ۱۳۳۶ در سنندج بود، نواختن نی را ابتدا بدون استاد فراگرفت و سپس با حضور در دانشگاه تهران و آشنایی با حسین عمومی، به ادامه فراگیری تکنیکهای ساز نی پرداخت. او ردیف موسیقی سنتی ایرانی را نزد نصرالله ناصحپور و نورعلی برومند و محمدرضا لطفی آموخت. عندلیبی در آثاری همچون بیداد، نوا، دستان، دود عود، آسمان عشق، یاد ایام، رسوای دل، پیام نسیم، دل مجنون و سرو چمان با محمدرضا شجریان همکاری نزدیک داشته است.
کانیادل، درگذشت این نوازندهی چیرهدست نی را که نای و نفسش، هماره یادآور کوچها و جداییهای نابهنگام و ناخواسته بود، به جامعهی هنری ایران و عموم هنردوستان بهویژه در میان کوردهای همزبان، تسلیت میگوید.
یادش مانا و نامش نامیرا😢💐
@kaniyadil
زمان آخرین نشست کانیادل در سال ۱۴۰۲
چهارشنبه، بیست و سوم اسفند است!
دوستان عزیز و گرانقدر
با سلام و ارادت
پیرو گزارش مراسم ۲ اسفند و روز جهانی زبان مادری، به استحضار میرساند؛ با عنایت به کثرت و فشردگی برنامههای عدیدهی کاری، استثنٱ جلسهی دو هفته یکبار کانیادل از ۱۶ اسفند (امروز) به چهارشنبهی هفتهی آینده ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ موکول میشود؛ به عبارتی، چهارشنبهی آینده، آخرین جلسهی ما در سال جاری خواهد بود و به امید خدا، بعد از تعطیلات نوروز، در خصوص چگونگی جلسات و تاریخ برگزاری آن در سال جدید، اطلاعرسانی خواهد شد.
مراتب جهت آگاهی شما خوبانِ فرهنگدوست و اهل قلم، تقدیم میشود.
✍ انجمن فرهنگی ادبی کانیادل
@kaniyadil
چهارشنبه، بیست و سوم اسفند است!
دوستان عزیز و گرانقدر
با سلام و ارادت
پیرو گزارش مراسم ۲ اسفند و روز جهانی زبان مادری، به استحضار میرساند؛ با عنایت به کثرت و فشردگی برنامههای عدیدهی کاری، استثنٱ جلسهی دو هفته یکبار کانیادل از ۱۶ اسفند (امروز) به چهارشنبهی هفتهی آینده ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ موکول میشود؛ به عبارتی، چهارشنبهی آینده، آخرین جلسهی ما در سال جاری خواهد بود و به امید خدا، بعد از تعطیلات نوروز، در خصوص چگونگی جلسات و تاریخ برگزاری آن در سال جدید، اطلاعرسانی خواهد شد.
مراتب جهت آگاهی شما خوبانِ فرهنگدوست و اهل قلم، تقدیم میشود.
✍ انجمن فرهنگی ادبی کانیادل
@kaniyadil
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
من کورد خراسانی هستم؛
نگاهی به کورد و مصایب شباهتهایش!
بخش؛ یک
این سالها، یعنی قریب سه دههی اخیر، فعالان فکری، فرهنگی و هنری کورد در خراسان، عادت کردهاند که هر از گاهی به یک دلیل مشترک مورد سوءتفاهم و بیمهری و حتی بازخواست، واقع شوند. این دلیل مشترک، پدیدهای است به نام «شباهت کوردی و تاکید بر شباهتزدایی»!
هرچند که در سالهای نزدیکتر و براثر گسترش دایرهی ارتباطات و سرعت انتقال دادهها و وسعت مشرب و معرفت نهادهای امنیتی، شکر خدا مسالهی شباهتزدایی و ترس از تشابه و تقرب کوردهای خراسان به کوردستان، به قدر قابل توجهی تعدیل شدهاست، ولی کماکان سایهی این تهدید بر سر برخی فعالان این عرصه هست که با بعضی برخوردهای سلیقهای مواجه و از کار دلخواه و حقوق علمی و حتی قانونی خود، منع و محروم شوند.
مصداق مشخص این مدعا، در کنار خود واژهی «کورد» که هنوز محل مناقشهی برخی افراد کمدانش است، عمدتا بلاتکلیفی مصادر فرهنگی و امنیتی و حتی دودستگی ایشان در مواجهه با نوع رسمالخط و لباس رسمی و متعارف کوردی است.
رسمالخطهای آرامی و لاتینی کوردی، کموبیش از حدود ۱۰۰ سال پیش، بهعنوان واسطههای استاندارد و کارآمد کتابت زبان کوردی، در عموم مناطق کوردنشین به رسمیت شناخته شدهاند و خوشبختانه، در ایران عزیز ما نیز، پس از تنشهای هیجانی اولیه مورد پذیرش و حمایت مدیران فرهنگی و امنیتی، واقع شدند. این تفاهم مبارک اما، هنوز چنان که بایدوشاید، تثبیت و تایید نشده و گلایههایی که اصحاب قلم و کتاب و نشر در این باره دارند، نشان میدهد که متاسفانه بهسبب سوءتفاهم یا اعمال سلیقههای معدودی اشخاص، سر این زخم بیدلیل، بیش و کم بازماندهاست که لازم است مدیریت کلان فرهنگی و امنیتی ما، به این توقع علمی و ضروری، با نگاهی عالمانه و مسئولانه بنگرند و از رنج بیهودهی خادمان قلم و عشق و آگاهی در میان کوردها، بکاهند. اصولا چرا باید استفاده از رسمالخط موثر و موجه لاتینی برای نگارش زبان کوردی در خراسان، مایهی زحمت و نگرانی باشد؟
مصداق جالب و جانگزای دیگر اما، لباس کوردی است؛ لباسی که به گواه اسناد تاریخی و به شهادت حقایق موجود، از مواریث معتبر فرهنگی و محصول تاریخی جغرافیای ایران است و معرف مردمی به نام کورد که هزارههاست آن را میپوشند.
اکنون چرا و چگونه است که پوشیدن این لباس از سوی کوردهای خراسانی، اسباب نگرانی برخی کاربدستان و مانع از فعالیت فرهنگی و هنری کوردها و حتی منع برخی هنرمندان محبوب، از حضور در مجالس شادی همزبانان خویش میشود؟!
پاسخ این پرسشها، متاسفانه در همان پدیدهی «شباهتزدایی» است.
#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)
https://www.tg-me.com/maname49
نگاهی به کورد و مصایب شباهتهایش!
بخش؛ یک
این سالها، یعنی قریب سه دههی اخیر، فعالان فکری، فرهنگی و هنری کورد در خراسان، عادت کردهاند که هر از گاهی به یک دلیل مشترک مورد سوءتفاهم و بیمهری و حتی بازخواست، واقع شوند. این دلیل مشترک، پدیدهای است به نام «شباهت کوردی و تاکید بر شباهتزدایی»!
هرچند که در سالهای نزدیکتر و براثر گسترش دایرهی ارتباطات و سرعت انتقال دادهها و وسعت مشرب و معرفت نهادهای امنیتی، شکر خدا مسالهی شباهتزدایی و ترس از تشابه و تقرب کوردهای خراسان به کوردستان، به قدر قابل توجهی تعدیل شدهاست، ولی کماکان سایهی این تهدید بر سر برخی فعالان این عرصه هست که با بعضی برخوردهای سلیقهای مواجه و از کار دلخواه و حقوق علمی و حتی قانونی خود، منع و محروم شوند.
مصداق مشخص این مدعا، در کنار خود واژهی «کورد» که هنوز محل مناقشهی برخی افراد کمدانش است، عمدتا بلاتکلیفی مصادر فرهنگی و امنیتی و حتی دودستگی ایشان در مواجهه با نوع رسمالخط و لباس رسمی و متعارف کوردی است.
رسمالخطهای آرامی و لاتینی کوردی، کموبیش از حدود ۱۰۰ سال پیش، بهعنوان واسطههای استاندارد و کارآمد کتابت زبان کوردی، در عموم مناطق کوردنشین به رسمیت شناخته شدهاند و خوشبختانه، در ایران عزیز ما نیز، پس از تنشهای هیجانی اولیه مورد پذیرش و حمایت مدیران فرهنگی و امنیتی، واقع شدند. این تفاهم مبارک اما، هنوز چنان که بایدوشاید، تثبیت و تایید نشده و گلایههایی که اصحاب قلم و کتاب و نشر در این باره دارند، نشان میدهد که متاسفانه بهسبب سوءتفاهم یا اعمال سلیقههای معدودی اشخاص، سر این زخم بیدلیل، بیش و کم بازماندهاست که لازم است مدیریت کلان فرهنگی و امنیتی ما، به این توقع علمی و ضروری، با نگاهی عالمانه و مسئولانه بنگرند و از رنج بیهودهی خادمان قلم و عشق و آگاهی در میان کوردها، بکاهند. اصولا چرا باید استفاده از رسمالخط موثر و موجه لاتینی برای نگارش زبان کوردی در خراسان، مایهی زحمت و نگرانی باشد؟
مصداق جالب و جانگزای دیگر اما، لباس کوردی است؛ لباسی که به گواه اسناد تاریخی و به شهادت حقایق موجود، از مواریث معتبر فرهنگی و محصول تاریخی جغرافیای ایران است و معرف مردمی به نام کورد که هزارههاست آن را میپوشند.
اکنون چرا و چگونه است که پوشیدن این لباس از سوی کوردهای خراسانی، اسباب نگرانی برخی کاربدستان و مانع از فعالیت فرهنگی و هنری کوردها و حتی منع برخی هنرمندان محبوب، از حضور در مجالس شادی همزبانان خویش میشود؟!
پاسخ این پرسشها، متاسفانه در همان پدیدهی «شباهتزدایی» است.
#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)
https://www.tg-me.com/maname49
Telegram
MANAME / مانامە
کانال تلگرامی معرفی آثار، اشعار و نوشتار علیرضا سپاهی لایین (کاوە زێدان) به زبانهای کوردی و فارسی.