This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر سعید فاطمی
@Jebhemelli
اینهمه سرکوب و نقض فاحش حقوق بشر را متوقف کنید
اسیران وجدان، واژهایست که به زندانیان سیاسی اطلاق شده است. سبب بهکار بردن این واژه این است که آنان انسانهائی هستند که به ندای وجدان خود برای مبارزه با ناهنجاریهای جامعه و نه به لحاظ منافع شخصی یا امیال مادی پای پیش گذاشته و به بند اسارت گرفتار آمدهاند. و هرآنکس که کمترین شرارهای از انسانیت در قلبش پرتوافکن باشد نمیتواند جز بهدیدهٔ احترام و تکریم به این اسیران وجدان نگاه نماید. اما متأسفانه صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی با برخوردهای خشونتآمیز و غیرقانونی، زندانیان سیاسی را با محکومیتهای سنگین و قرار دادن در شرایط طاقتفرسای جسمی و روحی تحت فشار قرار میدهند. برابر اصل حقوقی بهویژه حقوق کیفری هر مجازاتی باید متناسب با جرم باشد؛ این اصلی است که مورد پذیرش تمام قوانین جزائی کشورهای پیشرفته جهان است. ولی با کمال تأسف دستگاه قضایی جمهوری اسلامی برای جرائم سیاسی که از نظر اندیشههای جهانی و سیستمهای قضائی بینالمللی نباید مجازات داشته باشد، مجازاتهای سنگین تعیین کرده و حکم میدهد. مجازاتهای ۲۰ سال حبس یا ۱۵ سال حبس که برای جرائم قتل عمد و خرید و فروش مواد مخدر و سرقت مسلحانه باید تعیین شود، متأسفانه برای جرائم سیاسی وضع میشود که هیچ تناسبی میان شدت جرم و مجازات وجود ندارد. تا آنجاکه امروز اخباری دردناک از اعتصاب غذای عدهای از زندانیان سیاسی-عقیدتی از زندانهای چندین شهر ایران بهگوش میرسد که به این احکام سنگین و شرایط زندان و عدم توجه به سلامتی زندانیان و درمان زندانیان بیمار دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدهاند. این بدان معنی است که این پیشقراولان مطالبات جامعه به تنها وسیلهٔ مبارزه که در زندان میتوانند در اختیار داشته باشند، یعنی نخوردن غذا و دست شستن از جان، اقدام نمودهاند. و برخی از آنان تا بیش از ۷۰ روز است که از خوردن غذا خودداری کردهاند و اکنون جان آنان در خطر است.
خانم نرگس محمدی فعال حقوق بشر با داشتن بیماریهای سنگین به ۱۶ سال زندان محکوم شده است. جرم او ایستادن در کنار مادر سالخوردهٔ ستار بهشتی و سخنرانی بر سر مزار آن کارگر وبلاگنویس است که در راه آرمانهای خود و اظهار عقیده در مورد وطنش در زندان جان خود را از دست داد. آقای احمد منتظری فرزند آیتالله حسینعلی منتظری به جرم منتشر کردن فایل صوتی از پدر خود آیتالله منتظری مبنی بر اعتراض آن انسان صادق به اعدامهای تابستان ۶۷ به ۱۶ سال زندان محکوم شده است. بسیاری از فعالان سیاسی، وکلای دادگستری، دانشجویان، فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کارگران، معلمان، اقلیتهای دینی، روحانیون و دیگر اقشار مردم ایران در زندانها در سرتاسر کشور با محکومیتهای ناعادلانه و غیرقانونی به بند کشیده شدهاند.
جبهه ملی ایران بازداشتها و حصرهای غیرقانونی و اعمال تهدید و فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی را محکوم میکند و همه سازمانهای مدافع حقوق بشر در سراسر جهان را به اعتراض به این رفتارهای سرکوبگرانه فرامیخواند و به حاکمیت جمهوری اسلامی هشدار میدهد که از این همه سرکوب و نقض فاحش حقوق انسانی ملت ایران دست بردارد.
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1217
اینهمه سرکوب و نقض فاحش حقوق بشر را متوقف کنید
اسیران وجدان، واژهایست که به زندانیان سیاسی اطلاق شده است. سبب بهکار بردن این واژه این است که آنان انسانهائی هستند که به ندای وجدان خود برای مبارزه با ناهنجاریهای جامعه و نه به لحاظ منافع شخصی یا امیال مادی پای پیش گذاشته و به بند اسارت گرفتار آمدهاند. و هرآنکس که کمترین شرارهای از انسانیت در قلبش پرتوافکن باشد نمیتواند جز بهدیدهٔ احترام و تکریم به این اسیران وجدان نگاه نماید. اما متأسفانه صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی با برخوردهای خشونتآمیز و غیرقانونی، زندانیان سیاسی را با محکومیتهای سنگین و قرار دادن در شرایط طاقتفرسای جسمی و روحی تحت فشار قرار میدهند. برابر اصل حقوقی بهویژه حقوق کیفری هر مجازاتی باید متناسب با جرم باشد؛ این اصلی است که مورد پذیرش تمام قوانین جزائی کشورهای پیشرفته جهان است. ولی با کمال تأسف دستگاه قضایی جمهوری اسلامی برای جرائم سیاسی که از نظر اندیشههای جهانی و سیستمهای قضائی بینالمللی نباید مجازات داشته باشد، مجازاتهای سنگین تعیین کرده و حکم میدهد. مجازاتهای ۲۰ سال حبس یا ۱۵ سال حبس که برای جرائم قتل عمد و خرید و فروش مواد مخدر و سرقت مسلحانه باید تعیین شود، متأسفانه برای جرائم سیاسی وضع میشود که هیچ تناسبی میان شدت جرم و مجازات وجود ندارد. تا آنجاکه امروز اخباری دردناک از اعتصاب غذای عدهای از زندانیان سیاسی-عقیدتی از زندانهای چندین شهر ایران بهگوش میرسد که به این احکام سنگین و شرایط زندان و عدم توجه به سلامتی زندانیان و درمان زندانیان بیمار دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدهاند. این بدان معنی است که این پیشقراولان مطالبات جامعه به تنها وسیلهٔ مبارزه که در زندان میتوانند در اختیار داشته باشند، یعنی نخوردن غذا و دست شستن از جان، اقدام نمودهاند. و برخی از آنان تا بیش از ۷۰ روز است که از خوردن غذا خودداری کردهاند و اکنون جان آنان در خطر است.
خانم نرگس محمدی فعال حقوق بشر با داشتن بیماریهای سنگین به ۱۶ سال زندان محکوم شده است. جرم او ایستادن در کنار مادر سالخوردهٔ ستار بهشتی و سخنرانی بر سر مزار آن کارگر وبلاگنویس است که در راه آرمانهای خود و اظهار عقیده در مورد وطنش در زندان جان خود را از دست داد. آقای احمد منتظری فرزند آیتالله حسینعلی منتظری به جرم منتشر کردن فایل صوتی از پدر خود آیتالله منتظری مبنی بر اعتراض آن انسان صادق به اعدامهای تابستان ۶۷ به ۱۶ سال زندان محکوم شده است. بسیاری از فعالان سیاسی، وکلای دادگستری، دانشجویان، فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کارگران، معلمان، اقلیتهای دینی، روحانیون و دیگر اقشار مردم ایران در زندانها در سرتاسر کشور با محکومیتهای ناعادلانه و غیرقانونی به بند کشیده شدهاند.
جبهه ملی ایران بازداشتها و حصرهای غیرقانونی و اعمال تهدید و فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی را محکوم میکند و همه سازمانهای مدافع حقوق بشر در سراسر جهان را به اعتراض به این رفتارهای سرکوبگرانه فرامیخواند و به حاکمیت جمهوری اسلامی هشدار میدهد که از این همه سرکوب و نقض فاحش حقوق انسانی ملت ایران دست بردارد.
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1217
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
این همه سرکوب و نقض فاحش حقوق بشر را متوقف کنید
اسیران وجدان، واژه ایست که به زندانیان سیاسی اتلاق شده است. سبب بکار بردن این واژه این است که آنان ا...
نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۱۸۹ | تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
http://jebhemeliiran.org/?p=1209
http://jebhemeliiran.org/?p=1209
Forwarded from انجمن اسلامي علامه
🔹انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی برگزار میکند:
🔹 بررسی سیاست داخلی دکتر مصدق
🔹 سخنرانان:
دکتر داود هرمیداس باوند، سخنگو جبهه ملی ایران
دکتر سید محمود کاشانی، عضو موسس حزب جمهوری اسلامی
زمان: سه شنبه دهم اسفندماه ساعت چهارده
مکان: سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی
@anjoman_allame
🔹 بررسی سیاست داخلی دکتر مصدق
🔹 سخنرانان:
دکتر داود هرمیداس باوند، سخنگو جبهه ملی ایران
دکتر سید محمود کاشانی، عضو موسس حزب جمهوری اسلامی
زمان: سه شنبه دهم اسفندماه ساعت چهارده
مکان: سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی
@anjoman_allame
سی وهشت سال پس از انقلاب درکجا ایستاده ایم؟
انقلاب ایران سی و هشت ساله شد. ۳۸ سال قبل مردم این سرزمین با یک دنیا امید و آرزو، جان بر کف گرفته و با اهدافی والا پای به عرصه انقلاب نهادند. خواستههای این ملت در روزهای شکل گرفتن انقلاب، کار، نان، مسکن، آموزش و درمان و مسائلی از این دست نبود. زیرا که اینگونه کمبودها به برکت فروش نفت و با جمعیت کنترلشده آن روز کشور که در حدود سی میلیون نفر بود، چندان پررنگ و قابل توجه به چشم نمیآمد. اما خواستههای این ملت از انقلاب، همانگونه که در شعارهایشان به وضوح به گوش میرسید، استقلال، آزادی، و عدالت و معنویت و کرامت انسانی بود. ملت ایران استقلال میخواست؛ بدان معنی که میخواست زیر نفوذ وتحت سلطه قدرتهای بیگانه نباشد و میخواست که سرنوشت ایران در تهران و توسط برگزیدگان واقعی ملت تعیین شود؛ نه در واشنگتن یا لندن و یا مسکو. ملت کهنسال و بافرهنگ ایران در روزهای انقلاب ندای پرطنین آزادی را سر میداد و میخواست که زندانیان سیاسی آزاد گردند و میخواست که آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و آزادی انتخابات داشته باشد. و امیدوار بود که با برچیدن بساط دیکتاتوری، دیگر با انتخابات فرمایشی و لیستهای از پیش تعیین شده توسط حکومت و تحت نظارت حکومت روبهرو نباشد. تا بتواند نمایندگان واقعی خود را به مجلس فرستاده و به حاکمیت ملی دست یابد. این ملت فرهیخته آزادی و حاکمیت ملی را به حق سرمنشأ اعتلا و توسعه و بالندگی خود و نسلهای آینده میپنداشت و استبداد و دیکتاتوری را به درستی سرآغاز بیعدالتیها، عقبماندگیها و دور شدن از قافله پیشرفت و تمدن بشری میدانست.
وعدههائی که سران انقلاب در مقابل چشمان جهانیان، در رسانههای دنیا بیان میکردند از اعتقاد آنها به حقوق بشر و رعایت موازین دموکراسی برای همه اقشار و همه طرز تفکرها حکایت میکرد و از تشکیل مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی خبر میداد، و از نداشتن زندانی سیاسی پس از پیروزی انقلاب و تبدیل شدن زندان اوین به موزه ظلم و ستم رژیم پیشین دم زده میشد. با این شعارها و این وعدهها و ترسیم این اهداف بود که گروههای مختلف ملت ایران، دانشگاهیان، پزشکان، وکلای دادگستری، اصناف و بازاریان، سازمانهای مدنی و گروههای سیاسی، حتی برخی از نیروهای رژیم پیشین به صفوف انقلاب پیوستند و سرانجام در روز ۲۲ بهمن ۵۷ انقلاب به پیروزی رسید. اما از همان نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب، اقتدارگرایی و انحصارطلبی یک گروه خاص که اهرمهای قدرت را تصاحب کرده بودند، اتحاد و همبستگی را که از پیش از انقلاب شکل گرفته بود بر هم زد و جامعه ایران را دچار انشقاق و چنددستگی نمود و این جو انحصارطلبی هر روز سنگینتر و حلقه اطراف خودیها هر روز تنگتر و کوچکتر گردید که این روند همچنان و هنوز نیز ادامه دارد. تمام وعدههای برقراری آزادی و عدالت و استقلال به دست فراموشی سپرده شد. افراد تحصیلکرده، لایق و کاردان، میهندوست و پاکدامن هر روز منزویتر گشتند و بسیاری از هموطنان متفکر و کارساز از کشور مهاجرت کردند که تا کنون هم این پدیده زیان بار فرار مغزها ادامه دارد. و در عوض افراد ناکارآمد و بیسواد و در برخی از موارد سودجو و ناپاک پستهای اداری کشور را در اختیار گرفتند و با حیف و میل اموال عمومی و حاتم بخشیهای نابجای داخلی و خارجی و فسادهای مالی حیرتانگیز و باورنکردنی و ثروتاندوزیهای نجومی وضعیت نابسامان امروزی را برای کشور رقم زدهاند.
هنوز چندماه از پیروزی انقلاب سپری نشده بود که اشغال سفارت آمریکا و گروکانگیری آن برخلاف عرف و قوانین بینالمللی صورت گرفت که تا مدت ۴۴۴ روز ادامه پیدا کرد. این عمل نامتعارف، اعتبار فرهنگی ایرانیان را که در جهان به میهماندوستی و جوانمردی شناخته میشدند به شدت مخدوش ساخت. و علاوه بر آن ضربه معنوی جبران ناپذیر و ماندگار در تاریخ، میلیاردها دلار خسارت مادی هم بر گرده ملت ایران بار نمود و به ظن قوی موجب اصلی تحریک کردن صدام حسین به حمله به ایران و تحمیل آن جنگ هشت ساله به کشور ما با آن همه خسارات مالی و جانی و روانی برای ملت ما گردید. جنگی که با حسن سیاست و تدبیر قابل پیشگیری بود. تداوم مخالفت آشتی ناپذیر با آمریکا سبب از بین رفتن بسیاری از فرصتهای اقتصادی و سیاسی برای میهن ما و بر عکس درگیر شدن با تحریمهای طاقتفرسا و غیرقابل تحمل گردید.
...
(ادامه در بخش ۲)
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1231
انقلاب ایران سی و هشت ساله شد. ۳۸ سال قبل مردم این سرزمین با یک دنیا امید و آرزو، جان بر کف گرفته و با اهدافی والا پای به عرصه انقلاب نهادند. خواستههای این ملت در روزهای شکل گرفتن انقلاب، کار، نان، مسکن، آموزش و درمان و مسائلی از این دست نبود. زیرا که اینگونه کمبودها به برکت فروش نفت و با جمعیت کنترلشده آن روز کشور که در حدود سی میلیون نفر بود، چندان پررنگ و قابل توجه به چشم نمیآمد. اما خواستههای این ملت از انقلاب، همانگونه که در شعارهایشان به وضوح به گوش میرسید، استقلال، آزادی، و عدالت و معنویت و کرامت انسانی بود. ملت ایران استقلال میخواست؛ بدان معنی که میخواست زیر نفوذ وتحت سلطه قدرتهای بیگانه نباشد و میخواست که سرنوشت ایران در تهران و توسط برگزیدگان واقعی ملت تعیین شود؛ نه در واشنگتن یا لندن و یا مسکو. ملت کهنسال و بافرهنگ ایران در روزهای انقلاب ندای پرطنین آزادی را سر میداد و میخواست که زندانیان سیاسی آزاد گردند و میخواست که آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و آزادی انتخابات داشته باشد. و امیدوار بود که با برچیدن بساط دیکتاتوری، دیگر با انتخابات فرمایشی و لیستهای از پیش تعیین شده توسط حکومت و تحت نظارت حکومت روبهرو نباشد. تا بتواند نمایندگان واقعی خود را به مجلس فرستاده و به حاکمیت ملی دست یابد. این ملت فرهیخته آزادی و حاکمیت ملی را به حق سرمنشأ اعتلا و توسعه و بالندگی خود و نسلهای آینده میپنداشت و استبداد و دیکتاتوری را به درستی سرآغاز بیعدالتیها، عقبماندگیها و دور شدن از قافله پیشرفت و تمدن بشری میدانست.
وعدههائی که سران انقلاب در مقابل چشمان جهانیان، در رسانههای دنیا بیان میکردند از اعتقاد آنها به حقوق بشر و رعایت موازین دموکراسی برای همه اقشار و همه طرز تفکرها حکایت میکرد و از تشکیل مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی خبر میداد، و از نداشتن زندانی سیاسی پس از پیروزی انقلاب و تبدیل شدن زندان اوین به موزه ظلم و ستم رژیم پیشین دم زده میشد. با این شعارها و این وعدهها و ترسیم این اهداف بود که گروههای مختلف ملت ایران، دانشگاهیان، پزشکان، وکلای دادگستری، اصناف و بازاریان، سازمانهای مدنی و گروههای سیاسی، حتی برخی از نیروهای رژیم پیشین به صفوف انقلاب پیوستند و سرانجام در روز ۲۲ بهمن ۵۷ انقلاب به پیروزی رسید. اما از همان نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب، اقتدارگرایی و انحصارطلبی یک گروه خاص که اهرمهای قدرت را تصاحب کرده بودند، اتحاد و همبستگی را که از پیش از انقلاب شکل گرفته بود بر هم زد و جامعه ایران را دچار انشقاق و چنددستگی نمود و این جو انحصارطلبی هر روز سنگینتر و حلقه اطراف خودیها هر روز تنگتر و کوچکتر گردید که این روند همچنان و هنوز نیز ادامه دارد. تمام وعدههای برقراری آزادی و عدالت و استقلال به دست فراموشی سپرده شد. افراد تحصیلکرده، لایق و کاردان، میهندوست و پاکدامن هر روز منزویتر گشتند و بسیاری از هموطنان متفکر و کارساز از کشور مهاجرت کردند که تا کنون هم این پدیده زیان بار فرار مغزها ادامه دارد. و در عوض افراد ناکارآمد و بیسواد و در برخی از موارد سودجو و ناپاک پستهای اداری کشور را در اختیار گرفتند و با حیف و میل اموال عمومی و حاتم بخشیهای نابجای داخلی و خارجی و فسادهای مالی حیرتانگیز و باورنکردنی و ثروتاندوزیهای نجومی وضعیت نابسامان امروزی را برای کشور رقم زدهاند.
هنوز چندماه از پیروزی انقلاب سپری نشده بود که اشغال سفارت آمریکا و گروکانگیری آن برخلاف عرف و قوانین بینالمللی صورت گرفت که تا مدت ۴۴۴ روز ادامه پیدا کرد. این عمل نامتعارف، اعتبار فرهنگی ایرانیان را که در جهان به میهماندوستی و جوانمردی شناخته میشدند به شدت مخدوش ساخت. و علاوه بر آن ضربه معنوی جبران ناپذیر و ماندگار در تاریخ، میلیاردها دلار خسارت مادی هم بر گرده ملت ایران بار نمود و به ظن قوی موجب اصلی تحریک کردن صدام حسین به حمله به ایران و تحمیل آن جنگ هشت ساله به کشور ما با آن همه خسارات مالی و جانی و روانی برای ملت ما گردید. جنگی که با حسن سیاست و تدبیر قابل پیشگیری بود. تداوم مخالفت آشتی ناپذیر با آمریکا سبب از بین رفتن بسیاری از فرصتهای اقتصادی و سیاسی برای میهن ما و بر عکس درگیر شدن با تحریمهای طاقتفرسا و غیرقابل تحمل گردید.
...
(ادامه در بخش ۲)
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1231
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
سی وهشت سال پس از انقلاب درکجا ایستاده ایم؟
انقلاب ایران سی و هشت ساله شد . 38 سال قبل مردم این سرزمین با یک دنیا امید وآرزو ، جان بر کف گرفته و...
سی وهشت سال پس از انقلاب درکجا ایستاده ایم؟ (بخش دوم)
... انحصارطلبان نشسته بر اریکه قدرت تمام وسایل ارتباط جمعی کشور، اعم از رادیو، تلویزیون، مطبوعات و انتشار کتاب را در اختیار خود گرفتند. حکومت هرگاه که بخواهد عدهای از حقوقبگیران خود را به خیابان میکشاند و خود را دارای پایگاه مردمی قلمداد میکند، ولی حتی یک بار هم اجازه تجمع و راهپیمایی به دگراندیشان و مخالفان نداده است تا ملت مظلوم ایران بتواند مکنونات قلبی خود را ابراز نماید. برای دگراندیشان جز زندان و محرومیت و قتلهای زنجیرهای هیچ موقعیت دیگری وجود نداشته است.
پس از انقلاب ارزش پول ملی به شدت نقصان یافت. به طوری که دلار که در زمان انقلاب هفت تومان بود اکنون به حدود چهار هزار تومان رسیده، یعنی بیش از ۵۷۰ برابر شده است. درنتیجه بحران اقتصادی، گرانی، رکود، فقر، بیکاری، اعتیاد و فحشا به سرحد کمال رسیده است. تا آنجا که از پدیده کارتون خوابی به پدیده نوظهور گورخوابی رسیدهایم. طی چند سال بدون شناخت از توازن قوای جهانی و منطقهای، مبالغ هنگفتی برای انرژی هستهای تلف گردید که این کار هم به بنبست کشیده شد و اگر مذاکرات منتهی به قرارداد برجام نمیبود، معلوم نیست به کدام سرنوشتی گرفتار میآمدیم و حالا هم که برجام به امضا رسیده، عدهای یا با ناآگاهی و یا با سوءنیت مرتکب اقداماتی میشوند که برای جناحهای تندرو و جنگطلب آمریکا بهانه لازم برای لغو برجام و تحریمهای مجدد فراهم گردد.
جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که حاکمیت جمهوری اسلامی برای رفع بحرانهای فزاینده و خطراتی که کشور را مورد تهدید قرار میدهد باید در سیاستهای داخلی و خارجی خود به صورتی جدی تجدیدنظر نموده و به طرف اجرای اهداف اولیه انقلاب بازگردد. آزادیهای اساسی ملت ایران، آزادی بیان و قلم و آزادی احزاب و اجتماعات را محترم بشمارد. انتخابات مهندسی شده و زیر نظارت استصوابی شورای نگهبان را موقوف و به انتخابات آزاد و متعارف مانند تمام کشورهای آزاد جهان تن در دهد. زندانیان سیاسی و عقیدتی در بند را در سراسر کشور آزاد کند. به قوانین و حقوق بینالمللی احترام بگذارد. سیاست مستقل ایرانی و راه عدم تعهد واقعی را در پیش گیرد. از حضور در منازعات منطقهای خودداری نماید. از فسادهای مالی و غارت اموال عمومی در هرجا و توسط هر مقامی به طور قاطع جلوگیری کند. از تمام منابع کشور صرفاً برای رفع معضلات معیشتی مردم این سرزمین و ارتقای سطح زندگی آنها استفاده نماید. شاید که با این تمهیدات کشور از بحرانهای خطیر و غیرقابل پیشبینی رهایی یابد.
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1231
... انحصارطلبان نشسته بر اریکه قدرت تمام وسایل ارتباط جمعی کشور، اعم از رادیو، تلویزیون، مطبوعات و انتشار کتاب را در اختیار خود گرفتند. حکومت هرگاه که بخواهد عدهای از حقوقبگیران خود را به خیابان میکشاند و خود را دارای پایگاه مردمی قلمداد میکند، ولی حتی یک بار هم اجازه تجمع و راهپیمایی به دگراندیشان و مخالفان نداده است تا ملت مظلوم ایران بتواند مکنونات قلبی خود را ابراز نماید. برای دگراندیشان جز زندان و محرومیت و قتلهای زنجیرهای هیچ موقعیت دیگری وجود نداشته است.
پس از انقلاب ارزش پول ملی به شدت نقصان یافت. به طوری که دلار که در زمان انقلاب هفت تومان بود اکنون به حدود چهار هزار تومان رسیده، یعنی بیش از ۵۷۰ برابر شده است. درنتیجه بحران اقتصادی، گرانی، رکود، فقر، بیکاری، اعتیاد و فحشا به سرحد کمال رسیده است. تا آنجا که از پدیده کارتون خوابی به پدیده نوظهور گورخوابی رسیدهایم. طی چند سال بدون شناخت از توازن قوای جهانی و منطقهای، مبالغ هنگفتی برای انرژی هستهای تلف گردید که این کار هم به بنبست کشیده شد و اگر مذاکرات منتهی به قرارداد برجام نمیبود، معلوم نیست به کدام سرنوشتی گرفتار میآمدیم و حالا هم که برجام به امضا رسیده، عدهای یا با ناآگاهی و یا با سوءنیت مرتکب اقداماتی میشوند که برای جناحهای تندرو و جنگطلب آمریکا بهانه لازم برای لغو برجام و تحریمهای مجدد فراهم گردد.
جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که حاکمیت جمهوری اسلامی برای رفع بحرانهای فزاینده و خطراتی که کشور را مورد تهدید قرار میدهد باید در سیاستهای داخلی و خارجی خود به صورتی جدی تجدیدنظر نموده و به طرف اجرای اهداف اولیه انقلاب بازگردد. آزادیهای اساسی ملت ایران، آزادی بیان و قلم و آزادی احزاب و اجتماعات را محترم بشمارد. انتخابات مهندسی شده و زیر نظارت استصوابی شورای نگهبان را موقوف و به انتخابات آزاد و متعارف مانند تمام کشورهای آزاد جهان تن در دهد. زندانیان سیاسی و عقیدتی در بند را در سراسر کشور آزاد کند. به قوانین و حقوق بینالمللی احترام بگذارد. سیاست مستقل ایرانی و راه عدم تعهد واقعی را در پیش گیرد. از حضور در منازعات منطقهای خودداری نماید. از فسادهای مالی و غارت اموال عمومی در هرجا و توسط هر مقامی به طور قاطع جلوگیری کند. از تمام منابع کشور صرفاً برای رفع معضلات معیشتی مردم این سرزمین و ارتقای سطح زندگی آنها استفاده نماید. شاید که با این تمهیدات کشور از بحرانهای خطیر و غیرقابل پیشبینی رهایی یابد.
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1231
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
سی وهشت سال پس از انقلاب درکجا ایستاده ایم؟
انقلاب ایران سی و هشت ساله شد . 38 سال قبل مردم این سرزمین با یک دنیا امید وآرزو ، جان بر کف گرفته و...
تکریم مصدق، در پنجاهمین سالگرد در گذشت آن بزرگمرد تاریخ ایران
دکتر محمد مصدق پس از تحمل سیزده سال حبس و حصر خانگی که بعد از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به او تحمیل گشته بود در روز ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ جان به جان آفرین تسلیم نمود و به دیار باقی شتافت.
مصدق در آغاز جوانی در انقلاب آزادیخواهانه مشروطیت ایران فعال بود و پس از آن پیامآور آن انقلاب برای نسلهای بعدی گردید و تا پایان عمر برای تحقق آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی در این سرزمین تلاش نمود. او در سال ۱۳۰۴ در مجلس پنجم در کسوت نمایندگی مردم با مخالفتی که با سلطنت رضاخان انجام داد، مورد غضب دستگاه دیکتاتوری واقع شد و تا پایان سلطنت رضا شاه در انزوا بهسر برد. پس از حوادث سال ۱۳۲۰ و سقوط حکومت رضاشاه، مصدق در انتخابات دوره چهاردهم مجلس٬ بر کرسی نماینده اول مردم تهران در مجلس شورای ملی مستقر گردید. و در همان مجلس بود که با سخنرانیها و تبیین مواضع خود برای ملت ایران و مطرح کردن سیاست موازنه منفی و عدم وابستگی، در مقابل دسایس مزدوران انگلیس در هیأت حاکمه و تحرکات انحرافی عوامل شوروی، در جایگاه یک رهبر ملی مورد وثوق مردم قرار گرفت. دکتر مصدق در آبانماه ۱۳۲۸ برای نیل به تحصیل آزادیها به ویژه آزادی انتخابات، سازمان جبهه ملی ایران را بنیان گذاشت و سپس او و همراهانش در مجلس شانزدهم موفق شدند، قانون ملی شدن نفت را در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ از تصویب نهایی بگذرانند و یک ماه بعد دولت ملی را برای اجرای آن قانون مهم و تاریخساز تشکیل دهند.
مجموعه افکار و رفتار دکتر محمد مصدق در طول بیش از ۷۰ سال زندگی سیاسی پر فراز و نشیبش مشخصاتی را بهدست میدهد که مکتب مصدق شناخته میشود. مصدق به آزادیهای سیاسی عمیقاً باور داشت و آزادی را سرمنشأ توسعه و رفاه و اعتلای ایران میدانست. مصدق به استقلال و نبودن تحت یوغ و نفوذ اجانب به عنوان یک مسئله کلیدی برای پیشرفت و ترقی کشور مینگریست. مصدق عدالت اجتماعی را محور اصلی بقای کشور و شکوفایی آن میدانست. مصدق جز با صداقت و راستگویی با مردم رفتار نکرد. او هرگز به مردم دروغ نگفت و هیچگاه در صدد فریب آنها برنیامد. از مصدق در تمام مناصب و مقاماتی که کسب نمود، جز درستکاری و پاکدستی دیده نشد. و در حوزه مدیریت او هرگز فساد و سوءاستفاده از اموال مردم و اموال عمومی مشاهده نگردید. اعتقاد به تخصص و شایستهسالاری و سادهزیستی از دیگر ویژگیهای مصدق بود. مصدق بر سر حفظ منافع ملی تا پای جان ایستادگی داشت و هرگز منافع شخصی را بر منافع ملی ارجح ندانست.
جبهه ملی ایران در پنجاهمین سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق بنیانگذار جبهه ملی ایران به هموطنان عزیز تأکید مینماید که در اوضاع حساس کنونی کشور و وضعیت آشفته منطقه و جهان جز مطالبه آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی و عدم وابستگی به قدرتهای خارجی و عدم تعهد به آنها و تلاش و کوشش برای حفظ منافع ملی که همان آموزههای مصدق بزرگ است راه دیگری در پیش روی ما نیست.
جبــهه ملـی ایـران
تهران - چهاردهم اسفند ۱۳۹۵
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1242
دکتر محمد مصدق پس از تحمل سیزده سال حبس و حصر خانگی که بعد از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به او تحمیل گشته بود در روز ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ جان به جان آفرین تسلیم نمود و به دیار باقی شتافت.
مصدق در آغاز جوانی در انقلاب آزادیخواهانه مشروطیت ایران فعال بود و پس از آن پیامآور آن انقلاب برای نسلهای بعدی گردید و تا پایان عمر برای تحقق آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی در این سرزمین تلاش نمود. او در سال ۱۳۰۴ در مجلس پنجم در کسوت نمایندگی مردم با مخالفتی که با سلطنت رضاخان انجام داد، مورد غضب دستگاه دیکتاتوری واقع شد و تا پایان سلطنت رضا شاه در انزوا بهسر برد. پس از حوادث سال ۱۳۲۰ و سقوط حکومت رضاشاه، مصدق در انتخابات دوره چهاردهم مجلس٬ بر کرسی نماینده اول مردم تهران در مجلس شورای ملی مستقر گردید. و در همان مجلس بود که با سخنرانیها و تبیین مواضع خود برای ملت ایران و مطرح کردن سیاست موازنه منفی و عدم وابستگی، در مقابل دسایس مزدوران انگلیس در هیأت حاکمه و تحرکات انحرافی عوامل شوروی، در جایگاه یک رهبر ملی مورد وثوق مردم قرار گرفت. دکتر مصدق در آبانماه ۱۳۲۸ برای نیل به تحصیل آزادیها به ویژه آزادی انتخابات، سازمان جبهه ملی ایران را بنیان گذاشت و سپس او و همراهانش در مجلس شانزدهم موفق شدند، قانون ملی شدن نفت را در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ از تصویب نهایی بگذرانند و یک ماه بعد دولت ملی را برای اجرای آن قانون مهم و تاریخساز تشکیل دهند.
مجموعه افکار و رفتار دکتر محمد مصدق در طول بیش از ۷۰ سال زندگی سیاسی پر فراز و نشیبش مشخصاتی را بهدست میدهد که مکتب مصدق شناخته میشود. مصدق به آزادیهای سیاسی عمیقاً باور داشت و آزادی را سرمنشأ توسعه و رفاه و اعتلای ایران میدانست. مصدق به استقلال و نبودن تحت یوغ و نفوذ اجانب به عنوان یک مسئله کلیدی برای پیشرفت و ترقی کشور مینگریست. مصدق عدالت اجتماعی را محور اصلی بقای کشور و شکوفایی آن میدانست. مصدق جز با صداقت و راستگویی با مردم رفتار نکرد. او هرگز به مردم دروغ نگفت و هیچگاه در صدد فریب آنها برنیامد. از مصدق در تمام مناصب و مقاماتی که کسب نمود، جز درستکاری و پاکدستی دیده نشد. و در حوزه مدیریت او هرگز فساد و سوءاستفاده از اموال مردم و اموال عمومی مشاهده نگردید. اعتقاد به تخصص و شایستهسالاری و سادهزیستی از دیگر ویژگیهای مصدق بود. مصدق بر سر حفظ منافع ملی تا پای جان ایستادگی داشت و هرگز منافع شخصی را بر منافع ملی ارجح ندانست.
جبهه ملی ایران در پنجاهمین سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق بنیانگذار جبهه ملی ایران به هموطنان عزیز تأکید مینماید که در اوضاع حساس کنونی کشور و وضعیت آشفته منطقه و جهان جز مطالبه آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی و عدم وابستگی به قدرتهای خارجی و عدم تعهد به آنها و تلاش و کوشش برای حفظ منافع ملی که همان آموزههای مصدق بزرگ است راه دیگری در پیش روی ما نیست.
جبــهه ملـی ایـران
تهران - چهاردهم اسفند ۱۳۹۵
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1242
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
تکریم مصدق، در پنجاهمین سالگرد در گذشت آن بزرگ مرد تاریخ ایران
دکتر محمد مصدق پس از تحمل سیزده سال حبس وحصر خانگی که بعد از کودتای ننگین 28 مرداد1332 به او تحمیل گ...
Forwarded from جبهه ملی ایران
«درگذشت دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملى ایران»
برفت آنکس که سالارِ وطن بود
وطن را زُبده سالارى کهن بود
برفت آنکس که در دلهای مشتاق
گرامى همچو روح اندر بدن بود
برفت آنکس که در اقلیمِ خاور
پس از گاندى بریطانىشکن بود
برفت آنکس که بهرِ پاسِ میهن
مر او را پیرهن بر تن کفن بود
دریغا کز چمنزار وطن رفت!
کسى کو باغبانِ این چمن بود
صدارت را براى مملکت خواست
وکالت را اساس انجمن بود
بنالید اى وطنخواهان بنالید!
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
دریغا کاینچنین مرد از جهان رفت
مهین سالارِ ملّت از میان رفت
دریغا کآن مهین دستورِ اعظم
بهدستورِ اجل زین خاکدان رفت
گرامى نخلبندِ باغِ کشور
دلافکار و نژند از بوستان رفت
قیامش داستان شد اندر آفاق
دریغ آن قهرمانِ داستان رفت
چو رفت آن آهنین مردِ توانا
زِ دلها تاب و از جانها توان رفت
برفت از دارِ فانى رهبرِ ما
ولى با نامِ نیکِ جاودان رفت
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
کنون کشور بهجز ماتمسرا نیست
که ملت را گرامى پیشوا نیست
کنون در ماتمِ فرزانه دستور
به خلوتگاهِ دلها جز عزا نیست
کنون در سوگِ سالارِ کهنسال
جوانان را سرِ شور و نوا نیست
مصدق رفت و گلزارِ وطن را
دگر سرسبزى و لطف و صفا نیست
هزاران دل شکست از مرگِ وى لیک
شکستِ شیشهى دل را صدا نیست
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
مصدق، رفتى و دلها شکستى
زِ قیدِ محنتِ ایّام، رستى
بهسوگِ خویشتن خرد و کلان را
دل از اندوهِ جانفرساى، خستى
بهجز عشق وطن هر رشتهئى را
زِ پیوندِ تعلقها، گسستى!
تو را بىحدّ و حصر آزار دادند
که تا این حد چرا ایرانپرستى؟
حریفانت هنوز اندیشناکند
پس از مرگت هم انگارند هستى!
کنون بر عرشِ اعلا دیده بگشاى
کزین دونپایه دنیا دیده بستى!
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
مصدق گرچه ما دمسازِ دردیم
بهسوگت همنواىِ آهِ سردیم
ولیکن در رکابِ نهضتِ تو
به چالاکى شتابان همچو گَردیم
بدآنجانب که ما را ره نمودى
شتابان رهسپار و رهنوردیم
بهزورِ بازوى گُردانه، گُردیم
به عزم و همّتِ مردانه مردیم
نحیفیم ار بهصورت، همچو شمشیر
بهمعنی همچو شیر اندر نبردیم
همه با ملّتِ ایران همآهنگ
بهتکریمِ تو در هر سالگردیم
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
ادیب برومند
15 اسفندماه 1345
برفت آنکس که سالارِ وطن بود
وطن را زُبده سالارى کهن بود
برفت آنکس که در دلهای مشتاق
گرامى همچو روح اندر بدن بود
برفت آنکس که در اقلیمِ خاور
پس از گاندى بریطانىشکن بود
برفت آنکس که بهرِ پاسِ میهن
مر او را پیرهن بر تن کفن بود
دریغا کز چمنزار وطن رفت!
کسى کو باغبانِ این چمن بود
صدارت را براى مملکت خواست
وکالت را اساس انجمن بود
بنالید اى وطنخواهان بنالید!
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
دریغا کاینچنین مرد از جهان رفت
مهین سالارِ ملّت از میان رفت
دریغا کآن مهین دستورِ اعظم
بهدستورِ اجل زین خاکدان رفت
گرامى نخلبندِ باغِ کشور
دلافکار و نژند از بوستان رفت
قیامش داستان شد اندر آفاق
دریغ آن قهرمانِ داستان رفت
چو رفت آن آهنین مردِ توانا
زِ دلها تاب و از جانها توان رفت
برفت از دارِ فانى رهبرِ ما
ولى با نامِ نیکِ جاودان رفت
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
کنون کشور بهجز ماتمسرا نیست
که ملت را گرامى پیشوا نیست
کنون در ماتمِ فرزانه دستور
به خلوتگاهِ دلها جز عزا نیست
کنون در سوگِ سالارِ کهنسال
جوانان را سرِ شور و نوا نیست
مصدق رفت و گلزارِ وطن را
دگر سرسبزى و لطف و صفا نیست
هزاران دل شکست از مرگِ وى لیک
شکستِ شیشهى دل را صدا نیست
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
مصدق، رفتى و دلها شکستى
زِ قیدِ محنتِ ایّام، رستى
بهسوگِ خویشتن خرد و کلان را
دل از اندوهِ جانفرساى، خستى
بهجز عشق وطن هر رشتهئى را
زِ پیوندِ تعلقها، گسستى!
تو را بىحدّ و حصر آزار دادند
که تا این حد چرا ایرانپرستى؟
حریفانت هنوز اندیشناکند
پس از مرگت هم انگارند هستى!
کنون بر عرشِ اعلا دیده بگشاى
کزین دونپایه دنیا دیده بستى!
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
مصدق گرچه ما دمسازِ دردیم
بهسوگت همنواىِ آهِ سردیم
ولیکن در رکابِ نهضتِ تو
به چالاکى شتابان همچو گَردیم
بدآنجانب که ما را ره نمودى
شتابان رهسپار و رهنوردیم
بهزورِ بازوى گُردانه، گُردیم
به عزم و همّتِ مردانه مردیم
نحیفیم ار بهصورت، همچو شمشیر
بهمعنی همچو شیر اندر نبردیم
همه با ملّتِ ایران همآهنگ
بهتکریمِ تو در هر سالگردیم
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم بهخاک و خون بمالید
ادیب برومند
15 اسفندماه 1345
بازگشت همه به سوی اوست
بدینوسیله به اطلاع هموطنان عزیز می رساند که مراسم تشییع رادمرد میهن دوست، شاعر ملی، رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران استاد ادیب برومند ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه ۲۵ اسفند ماه ۹۵ از منزل آن شادروان واقع در خیابان قائم مقام فراهانی شمالی، خیابان چهارم (روبروی بیمارستان تهران کلینیک) پلاک ۵ برکزار خواهد شد.
۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۵
جبهه ملی ایران
http://jebhemeliiran.org/?p=1249
@jebhemelli
بدینوسیله به اطلاع هموطنان عزیز می رساند که مراسم تشییع رادمرد میهن دوست، شاعر ملی، رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران استاد ادیب برومند ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه ۲۵ اسفند ماه ۹۵ از منزل آن شادروان واقع در خیابان قائم مقام فراهانی شمالی، خیابان چهارم (روبروی بیمارستان تهران کلینیک) پلاک ۵ برکزار خواهد شد.
۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۵
جبهه ملی ایران
http://jebhemeliiran.org/?p=1249
@jebhemelli
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
بازگشت همه به سوی اوست
بدینوسیله به اطلاع هموطنان عزیز می رساند که مراسم تشییع رادمرد میهن دوست، شاعر ملی، رئیس شورای مرکزی...
بیانیه جبهه ملی ایران به مناسبت ۲۹ اسفند
هموطنان عزیز،
روز ملی شدن نفت، یعنی روز گرامی ۲۹ اسفند، امسال در حالی فرا رسیده است که ۵ روز قبل، استاد ادیب برومند، رئیس شورای مرکزی و هیأت رهبری جبهه ملی ایران دار فانی را وداع گفته و به جهان باقی شتافتهاند. ما برای شادی روح پاک آن انسان فرهیخته و مبارز دیرپای راه آزادی، بیانیهای را که ایشان سه سال قبل به مناسبت روز ملی شدن نفت نگاشته بودند، برای گرامیداشت این روز عیناً بازنشر میکنیم:
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1253
هموطنان عزیز،
روز ملی شدن نفت، یعنی روز گرامی ۲۹ اسفند، امسال در حالی فرا رسیده است که ۵ روز قبل، استاد ادیب برومند، رئیس شورای مرکزی و هیأت رهبری جبهه ملی ایران دار فانی را وداع گفته و به جهان باقی شتافتهاند. ما برای شادی روح پاک آن انسان فرهیخته و مبارز دیرپای راه آزادی، بیانیهای را که ایشان سه سال قبل به مناسبت روز ملی شدن نفت نگاشته بودند، برای گرامیداشت این روز عیناً بازنشر میکنیم:
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1253
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
بیانیه جبهه ملی ایران به مناسبت ۲۹ اسفند
هموطنان عزیز،
روز ملی شدن نفت ، یعنی روز گرامی 29 اسفند ، امسال در حالی فرا رسیده است که 5روز قبل، ...
روز ملی شدن نفت ، یعنی روز گرامی 29 اسفند ، امسال در حالی فرا رسیده است که 5روز قبل، ...
روز فرخنده ملی شدن نفت و جشن نوروز باستانی گرامی باد
در دوره حکومت قاجاریه، دولتهای روس و انگلیس در ایران مداخلات رقابتآمیز داشتند و آنچه در توانشان بود با دسیسهها و حیلتهای گوناگون از پیشرفت کشور ما پیشگیری میکردند. و در چنین زمینهای از رقابتها بود که در سال ۱۹۰۱ میلادی ویلیام نکس دارسی انگلیسی امتیاز کاوش و استخراج و فروش نفت را در سراسر ایران به غیر از استانهای شمالی یعنی آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان برای مدت ۶۰ سال از مظفرالدینشاه دریافت نمود تا سرانجام در سال ۱۹۰۷ دولتین روس و انگلیس بیشرمانه ایران را از شمال و جنوب به دو منطقه نفوذ بین خود تقسیم کردند.
پس از اعطای امتیاز از طرف مظفرالدینشاه به دارسی تا تمدید شدن مزورانه قرارداد توسط رضاشاه با انگلیسها برای مدت ۶۰ سال که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی صورت گرفت، یک کمپانی استعماری در کشور ما به وجود آمد که پایگاه نفوذ انگلستان در ایران بود؛ که نه تنها سهم ناچیز ایران از عواید نفت را بر خلاف قرارداد به درستی نمیپرداخت، بلکه در تمام امور سیاسی و اداری کشور هم مداخله میکرد و در عزل و نصبهای مهم میهن ما اعمال نفوذ مینمود.
در سال ۱۳۲۸ هنگام وزارت دارائی عباسقلی گلشائیان، ایران از لحاظ مالی گرفتار تنگناهایی بود که تأمین هزینههای دولتی را با دشواریهای فراوان روبرو نمود. به این جهت دولت وقت با انگلیسها وارد مذاکره شد که شرکت تجدید نظری در بالابردن سهم ایران از درآمد نفت بنماید. انگلستان یکی از دولتمردان خود به نام «گس» را به ایران فرستاد و با گلشائیان برای این موضوع چند جلسه به گفتگو و مذاکره نشستند تا آنکه این شخص عواید ایران را از ۱۶ درصد به ۱۸ درصد افزایش داد و با وجود چک و چانه زدنهای بسیار گلشائیان، سرانجام «گس» گفت که یک پنس هم اضافهتر نخواهیم داد و به این ترتیب لایحهای به نام لایحه گس-گلشائیان تنظیم گردید که انگلیسها فوقالعاده مشتاق تصویب آن در مجلس شورا بودند، زیرا در آن صورت با توجه به تمدید قرارداد ۱۳۱۲، فقط ۱۸ درصد از عواید نفت را به ایران میدادند. این لایحه را هواداران انگلیس در دوره پانزدهم مجلس مقارن با روزهای آخر مدت مجلس برای تصویب به بحث گذاشتند که مذاکره و انتقاد در پیرامون آن تا آخر عمر مجلس به درازا کشید و تصویب نشد و به مجلس آینده احاله گردید. در دوره شانزدهم بایستی نسبت به این لایحه از جهت رد یا قبول اقدامی صورت میگرفت و این همان دورهای از مجلس است که در جریان انتخابات آن جبهه ملی ایران تشکیل شده و با مبارزات سرسختانه جبهه ملی، هشت نفر از اعضای این جبهه از جمله دکتر محمد مصدق توانستند به مجلس راه یابند. در مجلس خوشبختانه کمیسیونی به ریاست دکتر مصدق برای تصمیمگیری درباره این لایحه انتخاب گردید و در آن ۱۷ نفر از فراکسیونهای مختلف و پنج نفر از فراکسیون نهضت ملی شرکت یافتند. در روز طرح لایحه الحاقی گس-گلشائیان، دکتر مصدق درِ اطاق تشکیل کمسیون را قفل کرد که کسی برای اخذ تکلیف از آنجا بیرون نرود و با پیگیری و ذکر دلایل محکم از زیانهای این لایحه، با وجود مخالفتهای شدید برخی از اعضاء، سرانجام لغو و بطلان آنرا از تصویب کمسیون گذرانید و به جای آن قانون ملی شدن صنعت نفت را که در شورای مرکزی جبهه ملی پیشنهاد شده بود و ملت ایران با تجمعات خود پیوسته از آن حمایت میکردند به تصویب کمیسیون رسانید. مجلس شورا هم زیر تأثیر احساسات عمومی به آن رای داد و به این ترتیب یکی از بزرگترین آرزوهای ملت به کرسی تحقق نشست. این قانون در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس سنا هم تصویب شد و این روز به نام روز ملی شدن صنعت نفت به ثبت رسید. پس از آن برای اجرای قانون ملی شدن نفت به دکتر مصدق پیشنهاد زمامداری شد و او برخلاف انتظار حریفان پذیرفت؛ به شرط آنکه لایحه نه مادهای مربوط به اجرای این قانون را مجلس تصویب کند. این کار انجام شد و دکتر مصدق در دومینماه زمامداری خود در روز ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ اقدام به خلع ید از شرکت استعماری نفت جنوب نمود و پس از رفع موانع فراوان مخازن سرشار نفت را از چنگ انگلیسها بیرون کشید و به صاحبان اصلی آن بازگردانید.
این اقدام بزرگ هم از لحاظ سیاسی و هم از جهت اقتصادی برای ایران یک خدمت بزرگ حیاتی بود که در تاریخ این کشور با سطور زرین به جای خواهد ماند. اما هزاران دریغ و افسوس که حاکمیت جمهوری اسلامی اکنون به جای تکریم و احترام به دکتر محمد مصدق، در سالروز درگذشت این قهرمان ملی، درِ آرامگاه او را به روی مردم حقشناس ایران میبندد. به هر روی روز بیست و نهم اسفند روز جشن تاریخی بزرگی است که تقارنش با جشن ملی نوروز موجب دو شادباش برای مردم ایران است و جبهه ملی با سرافرازی و شادمندی بسیار این دو جشن را صمیمانه به هممیهنان عزیز تبریک میگوید و سلامت و بهروزی همگان را ازدرگاه خداوند بیهمتا آرزو میکند.
جبهه ملی ایران
تهران - ۹۵/۱۲/۲۹
در دوره حکومت قاجاریه، دولتهای روس و انگلیس در ایران مداخلات رقابتآمیز داشتند و آنچه در توانشان بود با دسیسهها و حیلتهای گوناگون از پیشرفت کشور ما پیشگیری میکردند. و در چنین زمینهای از رقابتها بود که در سال ۱۹۰۱ میلادی ویلیام نکس دارسی انگلیسی امتیاز کاوش و استخراج و فروش نفت را در سراسر ایران به غیر از استانهای شمالی یعنی آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان برای مدت ۶۰ سال از مظفرالدینشاه دریافت نمود تا سرانجام در سال ۱۹۰۷ دولتین روس و انگلیس بیشرمانه ایران را از شمال و جنوب به دو منطقه نفوذ بین خود تقسیم کردند.
پس از اعطای امتیاز از طرف مظفرالدینشاه به دارسی تا تمدید شدن مزورانه قرارداد توسط رضاشاه با انگلیسها برای مدت ۶۰ سال که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی صورت گرفت، یک کمپانی استعماری در کشور ما به وجود آمد که پایگاه نفوذ انگلستان در ایران بود؛ که نه تنها سهم ناچیز ایران از عواید نفت را بر خلاف قرارداد به درستی نمیپرداخت، بلکه در تمام امور سیاسی و اداری کشور هم مداخله میکرد و در عزل و نصبهای مهم میهن ما اعمال نفوذ مینمود.
در سال ۱۳۲۸ هنگام وزارت دارائی عباسقلی گلشائیان، ایران از لحاظ مالی گرفتار تنگناهایی بود که تأمین هزینههای دولتی را با دشواریهای فراوان روبرو نمود. به این جهت دولت وقت با انگلیسها وارد مذاکره شد که شرکت تجدید نظری در بالابردن سهم ایران از درآمد نفت بنماید. انگلستان یکی از دولتمردان خود به نام «گس» را به ایران فرستاد و با گلشائیان برای این موضوع چند جلسه به گفتگو و مذاکره نشستند تا آنکه این شخص عواید ایران را از ۱۶ درصد به ۱۸ درصد افزایش داد و با وجود چک و چانه زدنهای بسیار گلشائیان، سرانجام «گس» گفت که یک پنس هم اضافهتر نخواهیم داد و به این ترتیب لایحهای به نام لایحه گس-گلشائیان تنظیم گردید که انگلیسها فوقالعاده مشتاق تصویب آن در مجلس شورا بودند، زیرا در آن صورت با توجه به تمدید قرارداد ۱۳۱۲، فقط ۱۸ درصد از عواید نفت را به ایران میدادند. این لایحه را هواداران انگلیس در دوره پانزدهم مجلس مقارن با روزهای آخر مدت مجلس برای تصویب به بحث گذاشتند که مذاکره و انتقاد در پیرامون آن تا آخر عمر مجلس به درازا کشید و تصویب نشد و به مجلس آینده احاله گردید. در دوره شانزدهم بایستی نسبت به این لایحه از جهت رد یا قبول اقدامی صورت میگرفت و این همان دورهای از مجلس است که در جریان انتخابات آن جبهه ملی ایران تشکیل شده و با مبارزات سرسختانه جبهه ملی، هشت نفر از اعضای این جبهه از جمله دکتر محمد مصدق توانستند به مجلس راه یابند. در مجلس خوشبختانه کمیسیونی به ریاست دکتر مصدق برای تصمیمگیری درباره این لایحه انتخاب گردید و در آن ۱۷ نفر از فراکسیونهای مختلف و پنج نفر از فراکسیون نهضت ملی شرکت یافتند. در روز طرح لایحه الحاقی گس-گلشائیان، دکتر مصدق درِ اطاق تشکیل کمسیون را قفل کرد که کسی برای اخذ تکلیف از آنجا بیرون نرود و با پیگیری و ذکر دلایل محکم از زیانهای این لایحه، با وجود مخالفتهای شدید برخی از اعضاء، سرانجام لغو و بطلان آنرا از تصویب کمسیون گذرانید و به جای آن قانون ملی شدن صنعت نفت را که در شورای مرکزی جبهه ملی پیشنهاد شده بود و ملت ایران با تجمعات خود پیوسته از آن حمایت میکردند به تصویب کمیسیون رسانید. مجلس شورا هم زیر تأثیر احساسات عمومی به آن رای داد و به این ترتیب یکی از بزرگترین آرزوهای ملت به کرسی تحقق نشست. این قانون در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس سنا هم تصویب شد و این روز به نام روز ملی شدن صنعت نفت به ثبت رسید. پس از آن برای اجرای قانون ملی شدن نفت به دکتر مصدق پیشنهاد زمامداری شد و او برخلاف انتظار حریفان پذیرفت؛ به شرط آنکه لایحه نه مادهای مربوط به اجرای این قانون را مجلس تصویب کند. این کار انجام شد و دکتر مصدق در دومینماه زمامداری خود در روز ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ اقدام به خلع ید از شرکت استعماری نفت جنوب نمود و پس از رفع موانع فراوان مخازن سرشار نفت را از چنگ انگلیسها بیرون کشید و به صاحبان اصلی آن بازگردانید.
این اقدام بزرگ هم از لحاظ سیاسی و هم از جهت اقتصادی برای ایران یک خدمت بزرگ حیاتی بود که در تاریخ این کشور با سطور زرین به جای خواهد ماند. اما هزاران دریغ و افسوس که حاکمیت جمهوری اسلامی اکنون به جای تکریم و احترام به دکتر محمد مصدق، در سالروز درگذشت این قهرمان ملی، درِ آرامگاه او را به روی مردم حقشناس ایران میبندد. به هر روی روز بیست و نهم اسفند روز جشن تاریخی بزرگی است که تقارنش با جشن ملی نوروز موجب دو شادباش برای مردم ایران است و جبهه ملی با سرافرازی و شادمندی بسیار این دو جشن را صمیمانه به هممیهنان عزیز تبریک میگوید و سلامت و بهروزی همگان را ازدرگاه خداوند بیهمتا آرزو میکند.
جبهه ملی ایران
تهران - ۹۵/۱۲/۲۹
تسلیت به خانواده ارجمند دکتر حسین اشراقی
خانواده ارجمند دکتر حسین اشراقی
اعضاء و هواداران گرامی جبهه ملی ایران
درگذشت جناب آقای دکتر حسین اشراقی، پزشک عالیمقام و انساندوست که از رهپویان جبهه ملی و راه مصدق بزرگ بودند، موجب اندوه و تأسف بسیار میباشد. ما درگذشت آن انسان فرهیخته و شریف را به خانواده ارجمند ایشان و به همه اعضاء و هواداران جبهه ملی ایران تسلیت میگوئیم.
تهران – جبهه ملی ایران
۲۷ اسفند ۱۳۹۵
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1251
خانواده ارجمند دکتر حسین اشراقی
اعضاء و هواداران گرامی جبهه ملی ایران
درگذشت جناب آقای دکتر حسین اشراقی، پزشک عالیمقام و انساندوست که از رهپویان جبهه ملی و راه مصدق بزرگ بودند، موجب اندوه و تأسف بسیار میباشد. ما درگذشت آن انسان فرهیخته و شریف را به خانواده ارجمند ایشان و به همه اعضاء و هواداران جبهه ملی ایران تسلیت میگوئیم.
تهران – جبهه ملی ایران
۲۷ اسفند ۱۳۹۵
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1251
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
تسلیت به خانواده ارجمند دکتر حسین اشراقی
خانواده ارجمند دکتر حسین اشراقی
اعضاء وهواداران گرامی جبهه ملی ایران
درگذشت جناب آقای دکتر حسین اش...
اعضاء وهواداران گرامی جبهه ملی ایران
درگذشت جناب آقای دکتر حسین اش...
بازگشت همه به سوی اوست
تلاشگر راه آزادی واستقلال ایران درتمام طول عمر، شاعر ملی و ادیب فرزانه، چهره درخشان نهضت ملی ایران و پوینده دیرپای راه و رسم مصدق بزرگ، استاد عبدالعلی ادیب برومند در روزهای پایانی سال 1395 به دیار حق شتافت و پیکر پاکش در زادگاهش گز برخوار اصفهان به خاک سپرده شد. آئین ترحیم و یادبود آن پیشکسوت ملّیون ایران در روز جمعه 18 فروردین 1396 ازساعت 16 تا 17:30 در مسجد جامع شهرک غرب واقع در شهرک غرب، مقابل ساختمان میلاد نور برگزار می گردد. حضور شما گرامیان موجب شادی روح آن رادمرد میهندوست و امتنان بازماندگان خواهد بود. (اسامی 👇)
تلاشگر راه آزادی واستقلال ایران درتمام طول عمر، شاعر ملی و ادیب فرزانه، چهره درخشان نهضت ملی ایران و پوینده دیرپای راه و رسم مصدق بزرگ، استاد عبدالعلی ادیب برومند در روزهای پایانی سال 1395 به دیار حق شتافت و پیکر پاکش در زادگاهش گز برخوار اصفهان به خاک سپرده شد. آئین ترحیم و یادبود آن پیشکسوت ملّیون ایران در روز جمعه 18 فروردین 1396 ازساعت 16 تا 17:30 در مسجد جامع شهرک غرب واقع در شهرک غرب، مقابل ساختمان میلاد نور برگزار می گردد. حضور شما گرامیان موجب شادی روح آن رادمرد میهندوست و امتنان بازماندگان خواهد بود. (اسامی 👇)
مهندس نیما آجودانی - دکتر سعید آل آقا - دکتر محمد ابوالحسنی - مهندس حسین اخوان - حمیداحراری - داود احمدی مونس - دکتر لقا اردلان - مهندس بامداد ارفع زاده - عبدالله ازدجینی - فرید اسدی دهدزی - دکتر حسین اعرابی - فرهاد اعرابی - بانو فرشید افشار - علیرضا افشاری - دکتر محمود امامی - فرهاد امیر ابراهیمی - الهه امیرانتظام - مهندس عباس امیرانتظام - پروفسور حسن امین - محمد اویسی - عارف ایرانی - دکتر مصطفى بادکوبه اى - دکتر جهانگیر ایرانپور - دکتر بهروز برومند - مهندس مهران بختیارى - فرهاد بهگو (لقائى) - دکتر احمد بهنیا - علی بهمنی قاجار - محمد بهزادى - محمد بهمنى قاجار - رحمت الله بورقانی - مهندس ابوالفضل بازرگان - دکتر هرمیداس باوند - مهندس مرتضی بدیعی - فرهاد بیشه ای - اکبر بهشتی - مهندس محمدحسین بنی اسدی - عماد بهاور - صفا بیطرف - محمد بسته نگار - حسن پارسا - دکتر خسرو پارسا - دکتر حبیب الله پیمان - فاطمه پیمان - مسعود پدرام - مهدی تاجیک - دکتر غلامعباس توسلی - مهندس محمد توسلی - دکتر ناصر تکمیل همایون - دکتر پرویز تمامی - سرهنگ نصرالله توکلی نیشابوری - مسعود توانگر - بیژن جانفشان - دکتر افشین جعفرزاده - محمد مهدی جعفری - عیسی خان حاتمی - دکتر علی حاج قاسمعلی - مهندس حسین حریری - مهندس سعید حجازی - ابوالفضل حکیمی - محسن حیدری - ناهید خاکیپور - علی خالقی - فرزاد خرمشاهی - مهندس فیروزه خرمشاهی - حسین خشایاردوست - دکتر منوچهر خلیل زاده مقدم - محمد خلیلی - محمد خلیل نیا - امیر خرم - مهندس هوشنگ خیراندیش - علیرضا خیاط زاده - مهندس هوتن دولتی - عباس دخانی - سعید دررودی - معصومه دهقان - محمدجواد رجائیان - مهندس آرش رحمانی - حسین رونقی ملکی - پرویز ریسمانچیان - علی راضی - دکتر محمّد ربّانی - علیرضارجائی - احدرضائی - حسین ریاحی - عماد رضیعی - دکتر علی رشیدی - بهمن رضاخانی - حسین رفیعی - دکتر فریبرز رئیس دانا - رضا رئیس طوسی - دکتر ناصر زرافشان - مرتضی زندی - محسن زمانی - حسین زندی - مهندس کوروش زعیم - مهندس محمود زندیان - احمد زیدآبادی - دکتر شاهین سپنتا - دکتر فریدون سحابی - حامد سحابی - عبدالفتاح سلطانی - منصور سروش - حسین سکاکی - خسرو سیف - دکتر ابراهیم شاکری - تقی شامخی - مهندس حسین شاه اویسی - حسین شاه حسینی - محمّدرضا شفیع زاده - امیر شیخ الاسلام - مهندس هوشنگ شعفی - علی شجاع - احمد شجاعی حمزه - جوادشرف الدّین - دکتر احسان شریعتی - دکتر پوران شریعت رضوی - مهندس ناصر شیرازی - دکتر سیاوش صحّت - دکتر حسین صدیقی - مهندس هاشم صبّاغیان - مهندس کیوان صمیمی - یوسف صحفی - کاوه صمدی - جمشید صمدی - زهرا صفّارپور - سیّدعلی صالحی - مسعود صفاریان - مهندس مجید ضیائی - عطا ضیادوستان - اعظم طالقانی - طاهره طالقانی - بهروز طیرانی - دکتر هوشنگ طالع - مهندس اکبر طاهری - مهندس یوسف طاهری - محمّد طاهری - حسین طاهری - احسان عزت پور - مهندس حسین عزّت زاده - احمد عبدالحسینیان - احمد عسگری راد - روئین عطوفت - محمّدرضا عالمزاده - محمّد عمرانی - زریندخت عطائی(سحابی) - رضا ظریفیان - محمود عمرانی - ابوالفضل غلامی - علی اصغر غروی - سعید غفارزاده - سالار غضنفری - منوچهر فاضل - دکتر محسن فرشاد - امیر فتّاحیه - غفار فرزدی - پژمان فرامرزی - سرلشگر بازنشسته ناصر فربد - کیومرث فرجاد - اسماعیل فراهانی - اکبر فهیمی - محمود فیض پور - علیرضا فرهادی - دکتر ابوالقاسم فروزان - اصغر فنی پور - علی قادری - حسن قادری - حسن قدیانی - حسن قوام شهیدی - دکتر باقر قدیری اصلی - دکتر نظام الدّین قهاری - دکتر احمد قیصری - دکتر محمود قیصری - عبدالحمید قندی زاده - محمّد کریمی - ناصر کمیلیان - ناصر کلاری - دکتر منوچهر کیهانی - فرید کسروی - جعفر کسمائی - دکتر رضا گلنراقی - اصغر گیلانی پور - بیژن گل افرا - مهندس علی اصغر گلسرخی - فاطمه گوارائی - جعفر گنجی - پریچهر مبشری - دکتر حسین مجتهدی - مهندس علی محمّدی - محمّد محمدی اردهالی - فرزین مخبر - مینو مرتاضی لنگرودی - مهندس حمیدرضا مسیبیان - ضیاء مصباح - دکتر پوریا مطهّری - محمّد مظفری - کیومرث مظفّری - دکتر مرتضی مصفّا - رشید مظفّری سردشتی - پروفسور صادق مسرّت - سیاوش مقدّم - مهندس محسن مقدّس زاده - مهندس علی اکبر معین فر - ناصر مغازه ای - بابک مغازه ای - دکتر مصطفی ملاذ - دکتر بیژن ملک احمدی - رضا ملکی - دکتر محمّد ملکی - محمّد ملک خانی - منوچهر ملک قاسمی - منوچهر ملکی - هادی مؤتمنی - مهندس بابک موسوی - مهندس مجتبی موسوى - دکتر یوسف مولائی - اسد موسوی - محسن محققی - حمید معتمدی مهر - سعید میراشرفی - عباس میرخانی - مسعود موگویی - مهندس لطف الله میثمی - دکتر حسین موسویان - مهندس حمید منزّه - خسرو منصوریان - ابراهیم منتصری - جمشید میرعمادی - حسن نائینیان - دکتر محمود نکوروح - دکتر آذین نظام الدّین موحّد - خسرو نجّارزاده - میثم نظمی 👇