Telegram Web Link
تیرگان، جشن رهایی و ماندگاری ایران

اشکان زارعی

یک‌بار دیگر ۱۳ تیر از پس هزاره‌های کهن فرا می‌رسد تا فراموش نکنیم در چنین روزی نیاکان ما با سپاسگزاری خداوند و گرامیداشت بارش باران٬ تیرگان را جشن می‌گرفتند.

http://yon.ir/fm4Tc

@iranboom_ir
🔴🔴🔴آیین محیط زیستی «تیرگان»

جشن‌ها و آیین‌های فرهنگی ایران‌زمین، نه‌ تنها به عنوان نماد های هویتی و ملی ایرانیان بلکه بخشی از آداب و رسوم مذهبی نیاکان ما نیز به شمار می‌رفته اند.

جشن تیرگان، در گاهشماری ایرانی، روز 13 تیرماه یا روز تیر از ماه تیر برگزار می شود.
آیین تیرگان در فرهنگ کهن ایرانی، همچون بسیاری از بخش های آن با فرهنگ پاسداشت طبیعت و حفاظت محیط زیست گره خورده است.

در آیین تیرگان، به خجستگی ایزد باران و ترسالی، آب‌پاشی یکی از اجزای اصلی مراسم است که آن را به نام‌ جشن " آبریزگان " یا " آب‌پاشان" نیز مشهور کرده است.

ابوریحان بیرونی در کتاب «آثارالباقیه»، حماسه پرتاب تیر توسط آرش ‌کمان‌گیر و از جان‌گذشتگی او برای تعیین مرز ایران و توران را در این روز یادآور شده است
از این روی به یادبود حماسه فداکارانه و جانفشانی آرش کمان‌گیر برای پرتاب تیر از فراز دماوند با تمام وجود، برای تعیین بیشینه مرزهای ایران، روز سیزدهم تیرماه را افزون بر »روز ملی دماوند»، می‌توان روز ملی «یکپارچگی سرزمینی ایران» نیز دانست و مصوب کرد.
متاسفانه، دیرزمانی است که آیین‌های ملی ایرانی مورد غفلت و بی‌مهری و بی تفاوتی جامعه ما قرار گرفته ، در حالی که همسایگان هوشیار ما که غالبا بخشی از گستره تاریخی ایران بزرگ فرهنگی را شامل می شوند، فرهنگ و تاریخ و جشن ها و آداب و رسوم ایران زمین را به صورتی برنامه‌ریزی‌ شده و بی‌سروصدا مورد ادعای مالکیت فرهنگی خود قرار می دهند.
در حالی که توجه رسمی به زنده نگاه داشتن تیرگان در ایران معمول نیست، این جشن همچنان در شهر ها و روستاهای اصیل و باستانی ایران، زنده مانده است.
در باورهای مردم منطقه فراهان و منطقه زلف آباد دارد و هرساله به شکرانه برداشت گندم جشن تیرگان انجام می‌شود.
در مازندران نیز جشن تیرگان با نام " تیرماه سیزده شو " ( شب سیزده تیرماه ) بر‌گزار می‌شود.
ارامنه اصفهان نیز این جشن را در روز سیزدهم ژانویه بر‌گزار می‌کنند.
افزون بر این گروه های مردمی فرهنگی و محیط زیستی، جشن تیرگان را هرساله به صورت خودجوش، در شهرهای تهران، کرج، یزد و روستاهای اطراف میبد، اردکان، کرمان، خراسان، بم، شیراز، اصفهان، اهواز و ... برگزار می کنند.
فرجام سخن این که، نخستین گام در حفاظت و پاسداشت میراث‌های معنوی و مادی فرهنگی ایران‌زمین آشناسازی همه اقشار جامعه ایرانی با میراث‌های فرهنگی، معنوی و مادی سرزمین خود است که متاسفانه کمترین اثری از آگاهی‌رسانی نسبت به اهمیت میراث فرهنگی، معنوی و مادی ایران مشاهده نمی‌شود که ادامه همین غفلت ما، سرقت آزمندانه دیگر میراث‌های معنوی و مادی فرهنگ ایران‌زمین توسط همسایگان نوظهور را تسهیل کرده است.

میر مهرداد میرسنجری،
استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلتیک

http://jamejamonline.ir/online/2453513776133767667

@iranboom_ir
01 آرش کمانگیر (سیاوش کسرایی) قسمت اول
اکبر پدرام
آرش کمانگیر - سروده سیاوش کسرایی / بخش ۱
خوانش: اکبر پدرام
تنظیم آهنگ: رضا بیگی

@iranboom_ir
02 آرش کمانگیر (سیاوش کسرایی) قسمت دوم
اکبر پدرام
آرش کمانگیر - سروده سیاوش کسرایی / بخش ۲
خوانش: اکبر پدرام
تنظیم آهنگ: رضا بیگی

@iranboom_ir
03 آرش کمانگیر (سیاوش کسرایی) قسمت سوم
اکبر پدرام
آرش کمانگیر - سروده سیاوش کسرایی / بخش ۳
خوانش: اکبر پدرام
تنظیم آهنگ: رضا بیگی

@iranboom_ir
جشن تیرگان، یادآور حماسۀ آرش کمانگیر
http://www.iranboom.ir/jashnha/73-tir/13068-jashn-tirgan-yadavar-hamase-arash.html

@iranboom_ir
جشن تیرگان، یادآور حماسۀ آرش کمانگیر

عقاب علی احمدی

در میان جشن‌های ایرانی جشنی به نام «تیرگان» هست که بر پایۀ آگاهی‌های ما از دوران باستان، در «روز  تیر» از ماه تیر که برابر با سیزدهمین روز تیرماه است، برپا می‌شده است. دیرینه‌ترین گزارش‌ها نشان می‌دهد که این جشن در گرامیداشت ستارۀ «تیشتر»، ستارۀ باران آور پدید آمده است. در  کتاب اوستا در «تیشتر یشت» یا «تیر یشت»، در بارۀ چگونگی پدیدآمدن این جشن چنین آمده است:

    «تیشتر که همان بغ ( ایزد ) باران است وظیفه می یابد که با اپوش، اهریمن خشکسالی به مبارزه برخیزد. تیشتر هر ماه به سه پیکر پدیدار می شود: در ده روز اول او همچون جوانی پانزده ساله است، در ده روز دوم همچون گاوی با شاخ های طلایی است، و در آخرین ده روز هر ماه  به صورت اسب سپیدی زیبا با گوش ها و ساز و برگ زرین نمایان می شود.

 تیشتر به شکل یک اسب سپید به دریای کیهانی که در سرزمین ایرانویچ است، فرو می رود و در آنجا با اپوش که اسبی سیاه با گوش ها و دم سیاه و ترسناک است، به مدت سه شبانه روز مبارزه می کند ؛ ولی سرانجام از اپوش شکست می خورد و به نزد اهورا مزدا می رود و از او درخواست یاری می نماید و این بار با یاری اهورا مزدا، بار دیگر به جنگ اپوش می رود و با گرز گاوسر چنان بر سر اپوس می کوبد که تندر از آن می جهد و صدای تندر نیز همان فریاد اپوش است که با نعره ای سنگین شکست خورده است و با شکست او، باران بر روی هفت کشور جاری می گردد.»

 در درازای هزاره های زندگی  ایرانیان،این جشن با رویدادهای شگفت و به یادماندنی دیگری هم، همزمان شده و پیوند یافته است: نخست، روز گرامیداشت آرش کمانگیر که  در هنگام  پایان جنگ ایران و توران، از سوی ایرانیان برای پرتاب تیری برای تعیین مرز ایران و توران برگزیده شد. ابوریحان بیرونی داستان پرتاب تیر به دست آرش را مانند «شاهنامه ی فردوسی» بازگو می کند:

  «خشکسالی در توران آغازگر جنگی طولانی میان تورانیان و ایرانیان گشته، ایرانیان در این جنگ طولانی خسته و شکست خورده از بخش هایی از خاک خود عقب نشسته بودند. در گفتگو های صلح منوچهر با افراسیاب، قرار می شود پهلوانی از ایرانیان از فراز کوه های طبرستان تیری به سوی تخارستان یا سرزمین توران پرتاب کند ؛ که آن تیر در هر کجا که به زمین نشست، آنجا مرز ایران و توران باشد.

 آرش، پهلوان ایرانی با کمان خود تیری که همه ی توان و جان خود را برای پرتاب کردن آن به کار گرفته بود، به سوی توران پرتاب کرد. با رهاشدن تیر از چله ی کمان، جان از پیکر آرش بیرون شد و تیر با یاری باد، از ابرها گذشت و در کرانه های رودخانه ی جیحون بر تنه ی درخت گردویی فرو آمد. چنین بود که مرز ایران و توران به همان جای پیشین خود در پیش از جنگ بازگشت ؛ دیگر آنکه با گذشتن تیر از درون ابرها، بارش باران در ایران و توران آغاز شد.»

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/73-tir/13068-jashn-tirgan-yadavar-hamase-arash.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
امروز تیر آرش، تیر فرهنگ و اندیشه است

http://www.isna.ir/news/95040107291/

@iranboom_ir
سیزدهم تیر ماه، روز جشن تیرگان و روز ملی دماوند است.
جشن تیرگان بر ملت بزرگوار ایران همایون و فرخنده باد.

@iranboom_ir
۱۳ تیر روز جشن تیرگان - روزی که آرش برای ایران شهید شد

۱۳ تیر روز جشن تیرگان و آن را جشن می‌گیرند. روزی که مردم باور دارند زمانی که آرش کمانگیر می‌خواست مرز ایران و توران را مشخص کند، تمام جانش را در تیر گذاشت و بعد از آنکه تیر را رها کرد، جسم بی‌جانش بر زمین افتاد و شهید راه وطن شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگ ایسنا، در تاریخ سنتی "تیرگان" روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. به روایت ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه، "تیرگان" روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده است.

«بهروز بیگوند» در تحقیق خود با نام «جشن‌های فراموش شده ایران باستان» آورده است: جشن تیرگان در روز 13 تیر گاه شمار خورشیدی برگزار می‌شد. این جشن در گرامی داشت تیشتر (ستاره باران‌آور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام می‌پذیرد.


آب‌پاشی

این جشن در کنار آب‌ها، همراه با مراسمی وابسته با آب‌ و آب‌پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه بودند و همچون دیگر جشن‌هایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آب ریزگان» یا «آب‌پاشان» یا «سو شوران» یاد شده است.

در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیوا تیر» منسوب بوده است. ابوریحان بیرونی و گردیزدی در «زین‌الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی «کیخسرو» را در این روز و پس از شست‌وشوی خود در آب چشمه‌ای دانسته‌اند. جشن تیرگان به جز این روز در نخستین "تیر روز" از سال یعنی سیزدهم فروردین (سیزده‌بدر) و سیزدهم مهرماه (قالی‌شویان اردهال) نیز برگزار می‌شود.

ارامنه ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیینی برگزار می‌کنند که برگرفته و در ادامه جشن تیرگان است. در برخی مناطق مانند فراهان صدها سال است این جشن به شکل باشکوه در اول تیر برگزار می‌شود.


فال کوزه

یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشن‌های ایرانی فال کوزه (چکُ دولَه) است. روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزه‌ای را برمی‌گزینند و کوزه سفالی سبزرنگ دهان گشادی به او می‌دهند که «دولَه» نام دارد. او این ظرف را از آب تمیز پر می‌کند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن می‌اندازد. آن گاه «دولَه» را نزد همه کسانی می‌برد که آرزویی در دل دارند و می‌خواهند در مراسم «چکُ دولَه» شرکت کنند و آن‌ها شیء کوچکی مانند انگشتر، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند این‌ها در آب دولَه می‌اندازند.

سپس دختر دولَه را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورْد می‌برد و آنجا می‌گذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آب‌ریزان، همه کسانی که در دولَه چیزی انداخته‌اند و نیّت و آرزویی داشته‌اند در جایی گردهم می‌آیند و دوشیزه دولَه را از زیردرخت به میان جمع می‌آورد. در این فال‌گیری بیش‌تر بانوان شرکت می‌کنند و سالخوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی می‌خوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دولَه می‌برد و یکی از اشیاء را بیرون می‌آورد. به این ترتیب، صاحب آن شیء‌ متوجه می‌شود که شعر خوانده شده مربوط به نیّت، خواسته و آرزوی او بوده است.


دستبند تیر و باد

در آغاز جشن،‌بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از هفت ریسمان به هفت رنگ متفاوت بافته شده است به دست می‌بندند و (9 روز بعد) آن را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد می‌سپارند تا آرزوها و خواسته‌هایشان را به عنوان پیام‌رسان به همراه ببرد. این کار با خواندن شعر زیر انجام می‌شود:

تیر برو باد بیا، غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا، خوشه مرواری بیا


در اسطوره ها

در باورهای مردم درباره جشن تیرگان دو روایت است که روایت نخست همچنان که در بالا گفته شد مربوط به فرشتگان باران یا تیشتر است و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است: در اوستا، تیشتر یَشت (تیر پیشت) تیشتر فرشته باران است که در 10 روز اول ماه به چهره جوانی پانزده ساله درمی‌آید و در 10 روز دوم به چهره گاوی با شاخ‌های زرین و در 10 روز سوم به چهره اسبی سپید و زیبا با گوش‌های زرین.

تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوش، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو می‌رود. در آن جا با دیو خشکسالی «اَپوش» که به شکل اسبی سیاه است و با گوش و دم سیاه خود ظاهری ترسناک دارد، روبرو می‌شود. این دو، سه شبانه‌روز با یکدیگر به نبرد برمی‌خیزند. تیشتر در این نبرد شکست می‌خورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می‌جوید و به خواست و قدرت پروردگار این‌بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می‌شود و آب‌ها می‌توانند بدون مانعی به مزرعه‌ها و چراگاه‌ها جاری شوند.

http://www.iranboom.ir/jashnha/73-tir/15208-13-tir-arash-tirgan-940413.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
آرش کماندار - سروده‌ی بانو هما ارژنگی

از دامن کوهسار البرز،
میریخت به صخره های تبدار
سوزنده شراره های خورشید
وان قامت دلکش دماوند،
با آنهمه فر و  سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید.
آن روز غریب محنت انگیز،
پیمانه‌ی بخت شاد خواران،
در چنبر چرخ  باژگونه
در شهر  همه نشان غم بود....

در ساغر قلب میگساران
جوشنده شرنگ نامرادی
رخساره‌ی مردمان دژم بود
آن روز حدود و مرز ایران،
آزادگی و غرور انسان
در پرش تیر یک کمان بود
میرفت یگانه سربداری
بر مسلخ  عشق و پایداری
آوردگهش نه آنچنان بود.
چون شیر که رو کند به نخجیر،
آن سخت کمان آتشین  تیر،
کز وحشت ننگ و بیم تحقیر
میجست به کار خوش تدبیر،
میرفت که در پناه یزدان
خود نقش زند نشان تقدیر
بازو بگشاد   آن  کماندار
رو جانب کوه و آسمان کرد
بدرید سپید جامه بر تن،
سر بر سر صخره ای همی سود
دادار یگانه  را ندا داد ....
پژواک بلند خواهش  او،
پیچید به قلب کوه البرز
جوشید گدازه‌های سوزان
در سینه‌ی سنگها شتابان
غرید پلنگ خفته در کوه
آهو بچگان ز جان  هراسان.
آنگاه ز اوج   آسمانها،
ابری چو  غبار سر برآورد
توفنده نهاد گرد بادی،
کوبید به چهر کوهساران....

فرهیخته آرش کماندار،
آن گرد نژاده  سر افراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان،                
ای بر دل خسته‌ام تو درمان،
من قاصد افتخار و نورم،
شیراوژن و پر دل و جسورم
جانبازی من چو نیست بازی
بر من تو ببخش سرفرازی....

آنگاه به نام ایزد جان
با یاد وطن خجسته  ایران
آن تیر گزیده در کمان کرد
قربان شرف تن و توان کرد

آمیخت همه روان پاکش،
با سختی تیر تیز پران
وان تیر همه روان و جان شد
گویی که روان آرش وتیر
پیچید بهم چو آذرخشی
توفنده و جان شکار و سوزان
بر جانب اهرمن روان شد....
آرش، به فروغ و نور ایمان،
آن روز بلند  تیرگان را، بنوشت به قلب سرخ تاریخ
با خامه‌ی عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید
بر سینه‌ی افتخار انسان
یعنی که: زجان گذر توان کرد،
در آتش خشم وکین خطر کرد،
وز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود زمهر ایران
هرگز نتوان برید آسان

http://www.iranboom.ir/jashnha/73-tir/1035-arash-kamandar.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
آرش کماندار - سروده‌ی بانو هما ارژنگی
http://www.iranboom.ir/jashnha/73-tir/1035-arash-kamandar.html

@iranboom_ir
سیزدهم تیر ماه، روز جشن تیرگان و روز ملی دماوند است.
جشن تیرگان بر ملت بزرگوار ایران همایون و فرخنده باد.

@iranboom_ir
جشن تیرگان گرامی باد.

@iranboom_ir
هرگاه زمان یکی از جشن‌های ایرانی فرامی‌رسد یادمان می‌آید که چگونه گروهی با پذیرش گاه‌شماری نابرابر با گاه‌شمار امروزی و هنجاری و پذیرفته شده‌ی ایرانیان، میان مردمان ایران زمین پراکندگی می‌اندازند.
باشد که بدانیم همبستگی همه‌ی مردمان ایران زمین گرامی‌تر و با ارزش‌تر و مهم‌تر از گاه‌شماری است که کم‌تر شناخته شده است. (اکنون در مورد درستی و نادرستی آن گاه‌شمار که می‌گویند زرتشتی است، گفتگویی ندارم)
باید بپذیریم تمدن ایران زمین فرگشتی است
و همچون فرگشت همه‌ی زیستارهای روی زمین، رو به سوی بهبود و تازگی و فرایاز شدن دارد و پویاست. خود را به روز می‌کند و گره‌ها و نادرستی‌های خود را پالایش می‌نماید. فرهنگ ایران زمین بسته و سنگ شده و واپس‌گرا نیست.
اگر بپذیریم که از روی درست اندیشی و ریزبینی ما ایرانیان و برپایه‌ی ژرفنگری گاه‌شمارمان، روز نخست تابستان، درست برابر با بلند‌ترین روز سال است و همچنین برابر با یکم تیر ماه،‌ این نکته نه تنها نشان از پذیرش درست و ریز بودن گاه‌شمار امروزیمان دارد، همانا ما را به این پذیرش وامی‌دارد که روز تیر از ماه تیر و  جشن تیرگان درست برابر با سیزدهم ماه با گاه‌شمار امروزی و رسمی کشور است.
نگذاریم، گروهی با پافشاری بر جابجا بودن گاه‌شمار، جشن‌ها ایرانی که بیشترین آماجش پس از شادی، یک‌دستی مردمان ایران زمین است را پراکنده کنند. 

روز ۱۳ تیرماه (روز تیر از ماه تیر) و جشن تیرگان خجسته و فرخنده باد

#حمیدرضادانش
#جشنهای_ایرانی

🐟

@iranboom_ir
اسطورهٔ آرش

داریوش احمدی

«آرش»1 یکی از پهلوانانِ پرآوازه در حماسه‌های ملی ایران است که از او همواره به عنوان نماد میهن‌پرستی و از جان‌گذشتگی یاد شده است. او کسی است که در هنگامه‌ی جنگ‌های ایران و توران، طبق توافق طرفین، تیری را به بهای جان خویش پرتاب کرد تا نقطه‌ی فرود آن، مرز دو کشور تعیین شود و ستیزه‌ها پایان یابد.

1

پیشینه‌ی حماسه‌ی «آرش» به عصر اوستایی راه می‌بَرَد، چنان که در تیشتریَشت /7ـ6 (دارمستتر 1883: 95ـ94) می‌خوانیم:

(6) برای تیشتر، ستاره‌ی فروغمند و شکوهمند قربانی می‌کنیم، که به سوی دریای فراخ‌کرت (vouru-kaša اوستایی) پرواز می‌کند؛ به تندی تیری که در فضای مینوَی پرتاب شده است، که آرش، چابک‌ترین تیرانداز2 آریایی در میان آریاییان، که تیرش تندترین بود، از کوه «ایرییوخشوثا» به سوی کوه «خونونت» (Xanuuant) پرتاب کرد؛ (7) چرا که اهورَ مزدا او را یاری کرد، و نیز آب‌ها و گیاهان؛ و مهر، خداوند‌ چراگاه‌های پهناور، راهی فراخ بر وی گشود.

در رساله‌ی پهلوی «ماه فروردین، روز خرداد» (جاماسپ آسانا 1371: 142) ششم فروردین ماه (روزی که مهم‌ترین وقایع اسطوره‌ای ـ دینی زرتشتی در آن رخ داده) روزی دانسته شده است که آرش شیواتیر (šēbāg-tīr) و منوچهر، زمین‌های اشغال شده‌ی ایران را از افراسیاب تورانی بازستاندند.

اگرچه متن‌های پهلوی درباره‌ی اسطوره‌ی آرش سخن چندانی به میان نیاورده‌اند، اما در متون تاریخی عصر اسلامی از حماسه‌ی آرش به تفصیل سخن رفته است: در عصر پادشاهی منوچهر، افراسیاب (Fraŋrasiian- اوستایی؛ Frāsiyāk پهلوی)، فرمان‌روای ویرانگر و دَدخوی توران، با لشکری بزرگ به خاک ایران تاختن آورد و توانست سپاه ایران را به عقب نشینی وادارد و منوچهر را در طبرستان به حصار گیرد. اما این محاصره و کشمکش ایرانیان و تورانیان به درازا کشید و از این رو، دو سوی نبرد به صلح رضا دادند و قرار بر آن شد که یکی از پهلوانان سپاه ایران تیری را از طبرستان به سوی شرق بیافکند و هر جا که تیر بر زمین بنشیند، آن جا مرز ایران و توران تعیین شود. سرانجام در بامداد روز مقرر، آرش با تمام نیروی خود از کوه دماوند تیر را پرتاب نمود. تیر به گونه‌ای معجزه‌آسا تا کرانه‌ی رود بلخ پر کشید و همان نقطه به عنوان مرز ثابت ایران و توران به رسمیت شناخته شد و جنگ و کشمکش پایان یافت (طبری 1352: 90ـ289؛ بلعمی 1385: 41ـ239). با وجود این، درباره‌ی برخی از جزییات حماسه‌ی آرش در میان متون موجود تفاوت‌هایی وجود دارد. ثعالبی (1368: 90) زمان وقوع این رویدادها را عصر پادشاهی «زو» می‌داند و نه منوچهر. به نوشته‌ی طبری (1352: 290) آرش پس از پرتاب تیر به مقامِ سالاری تیراندازان سپاه ایران منصوب شد، اما به روایت بیرونی (1352: 88 ـ287) و ثعالبی (1368: 291) آرش با پرتاب تیر، جان خود را نیز فدای میهن کرد. افزون بر این، ابوریحان بیرونی (1352: 288) نقل می‌کند که پرتاب تیر به دست آرش در سیزدهم تیرماه ( روز تیرگان) رخ داد و از این رو ایرانیان این روز را جشن می‌گرفتند.

ابوریحان بیرونی (1352: 88 ـ287) در ضمن بازگویی حماسه‌ی آرش، روایت منحصر به فردی را نقل می‌کند مبنی بر این که ایزدبانوی زمین، «سپندارمذ»، برای رهایی ایران از چنگال افراسیاب به منوچهر فرمان داد تیر و کمان ویژه‌ای ساخته شود و با پرتاب تیر، بیگانگان غاصب از خاک ایران بیرون رانده شوند. اما این روایت فرعی در داستان آرش نمودار کدام اسطوره است؟ در رساله‌ی پهلوی «شهرستان‌های ایران» (جاماسپ آسانا 1371: 67) گفته می‌شود که افراسیاب «سپندارمذ را به زنی خواست و سپندارمذ در زمین آمیخت، و او (افراسیاب) آن شهر را ویران کرد».
نویسنده‌ی ارمنی، تئودور بارکونای، نیز در ضمن شرح برخی از باورهای زرتشتی به همین اسطوره اشاره‌ی گذرایی کرده است: «زمین دوشیزه‌ای جوان و نامزد پَریسَگ (= افراسیاب) بود» (پاگنن 1898: 163). به نظر می‌رسد که این روایات منعکس‌کننده‌ی اسطوره‌ای هستند که بر مبنای آن، خشک‌سالیِ عصر پادشاهی منوچهر نتیجه‌ی تجاوز دیوی نیرومند (افراسیاب) به زمین (سپندارمذ) دانسته می‌شده است؛ و، در واقع، رهنمودهای سپندارمذ در مورد چندوچون ساخت تیر نیز نمادی از تلاش‌های زمین برای رها کردن خود از دست این شاه/ دیو جبّار و متجاوز و ویرانگر (= افراسیاب) به یاری شاه ـ پهلوانی است که به واسطه‌ی برگزیدگی و فرهمندی خویش، زمین را از دیوان می‌زداید و آن را به سامان می‌رساند.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhekohan/14970-ostore-arash.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
روز ملی دماوند فرخنده باد.

@iranboom_ir
سیزدهم تیر ماه، روز جشن تیرگان و روز ملی دماوند است.
جشن تیرگان بر ملت بزرگوار ایران همایون و فرخنده باد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38783

ای دیو سپید پای در بند - ملک‌الشعرای بهار

ای دیو سپید پای در بند!
ای گنبد گیتی! ای دماوند!

از سیم به سر یکی کله خود
ز آهن به میان یکی کمر بند

تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر، چهر دلبند

تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیومانند

با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند

چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند

بنواخت ز خشم بر فلک مشت
آن مشت تویی، تو ای دماوند!

تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند

ای مشت زمین! بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند

نی نی، تو نه مشت روزگاری
ای کوه! نیم ز گفته خرسند

تو قلب فسردهٔ زمینی
از درد ورم نموده یک چند

شو منفجر ای دل زمانه !
وآن آتش خود نهفته مپسند

خامش منشین، سخن همی گوی
افسرده مباش، خوش همی خند

ای مادر سر سپید! بشنو
این پند سیاه بخت فرزند

بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند

ترکیبی ساز بی‌مماثل
معجونی ساز بی‌همانند

از آتش آه خلق مظلوم
وز شعلهٔ کیفر خداوند

ابری بفرست بر سر ری
بارانش ز هول و بیم و آفند

بشکن در دوزخ و برون ریز
بادافره کفر کافری چند

ز آن گونه که بر مدینهٔ عاد
صرصر شرر عدم پراکند

بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند

برکن ز بن این بنا، که باید
از ریشه بنای ظلم برکند

زین بی‌خردان سفله بستان
داد دل مردم خردمند

___
 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
یادی از محمد معین در سالگرد درگذشتش

@iranboom_ir
2024/11/16 09:25:09
Back to Top
HTML Embed Code: