پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده‌اند: «الحياء لا يأتي إلا بخير!» (متفق علیه)
حیا تنها به خیر منتهی می‌شود!
@Hedayah1

بیا ای که عمرت به هفتاد رفت ... مگر خفته بودی که بر باد رفت؟
همه برگ بودن همی ساختی ... به تدبیر رفتن نپرداختی
قیامت که بازار مینو نهند ... منازل به اعمال نیکو دهند
بضاعت به چندان که آری بری ... وگر مفلسی شرمساری بری
#سعدی #بوستان
@Hedayah1

اللهم اكفني بحلالك عن حرامك، وأغنني بفضلك عمن سواك🌸

📖 صفحه‌ی 413
{وَمَن كَفَرَ فَلَا يَحْزُنكَ كُفْرُهُۥٓ ۚ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓا۟ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ} [سورة لقمان: 23]

کسی که کافر شود (و این حقائق روشن را انکار کند) کفر او تو را غمگین نسازد. بازگشت آنان به سوی ما است و ما ایشان را از کارهائی که کرده‌اند آگاه می‌سازیم (و نتائج تلخ و شوم اعمالشان را بدیشان خواهیم چشاند). خدا مسلّماً از آنچه در درون سینه‌ها (از نیّات و رازها) است، کاملاً آگاه است. [[«ذَاتِ الصُّدُورِ»: (نگا: آل‌عمران / 119 و 154).]]
‎

تحقیقی در مورد سن عایشه رضی الله عنها هنگام ازدواج با پیامبر و جواب به شبهات

نویسنده: آرمان کریمی
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)

اصل شبهه‌ی تشکیک در سن أم‌المؤمنین عائشه رضی الله عنها به جمال‌البنا برمی‌گردد، و در اینجا بخوانید که جمال که بود و چه کرد!
داعیان باید در خطاب دینی خود از علمای متخصص بهره بگیرند و منحرفین معاصر را رها کنند.
@Hedayah1

«اگر نفس انسان یک گمراهی را به شکل اصل در بیاورد، نص متشابهی را دلیل اعتقاد خود قرار می‌دهد و فرع خود را بر آن پایه‌ریزی می‌کند و از نصوص محکم تغافل می‌ورزد، یا جحد می‌کند، یا با تکلفی که با لغت و شرع همخوانی ندارد به تأویل آن می‌پردازد.»
الخراسانية للطريفي، ص 223
@Hedayah1

وقتی که امیر المؤمنین عثمان رضی الله عنه به خلافت رسیدند، عبد الله بن مسعود رضی الله عنه فرمودند: «أمّرنا خير من بقي!»
فضائل الصحابة، الناشر: مؤسسة الرسالة، ج 1، ص 461

یعنی: بهترین کسی که [از صحابه] باقی مانده بود را امارت دادیم!
@Hedayah1

إن قومي تجمعوا وبقتلي تحدثوا ... لا أبالي بجمعهم كل جمع مؤنث
@Hedayah1

ابن تیمیه رحمه الله در تفسیر «رزیة» آمده در حدیث رزیة الخمیس گفته است:
«وليست هذه رزية في حق أهل التقوى الذين يهتدون بالقرآن، وإنما كانت رزية في حق من في قلبه مرض، كما كان نسخ ما نسخه الله، وإنزال القرآن، وانهزام المسلمين يوم أحد، وغير ذلك من مصائب الدنيا رزية في حق من في قلبه مرض... وهذا كوجود الشياطين من الجن والإنس يرفع الله به درجات أهل الإيمان بمخالفتهم ومجاهدتهم مع ما في وجودهم من الفتنة لمن أضلوه وأغووه!»
منهاج السنة، الناشر: جامعة محمد بن سعود، ج 8، ص 573

این مسئله در حق اهل تقوا که به قرآن رهنمود می‌شوند مصیبت نیست و برای کسانی مصیبت است که در دل‌هایشان بیماری باشد؛ همانگونه که نسخ بعضی از آیات، نازل‌گرداندن قرآن و شکست مسلمانان در روز احد و دیگر مصیبت‌های دنیوی، در حق بیماردلان مصیبت است! این مسئله، مانند وجود شیاطین جن و انس است که خداوند درجات اهل ایمان را به سبب مخالفت با آنها بالا می‌برد، و در عین حال وجودشان برای کسی که توسط آنها گمراه شده باشد، فتنه است!
@Hedayah1

کلمه، فشنگ است؛ هر فشنگی را در هر سلاحی نمی‌توان گذاشت.
@Hedayah1

حفص بن غیاث رحمه الله درباره‌ی ابوعثمان بصری (از پیشوایان بدعت) می‌گوید:
«با کسی دیدار نکردم که از او زاهدتر باشد، و آن اعتقاد را پیدا کرد که کرد!»
سير أعلام النبلاء، الناشر: الرسالة، ج 6، ص 104

یا مقلّبَ القلوب، ثبّت قلبي على دينِك!
@Hedayah1

🌳 درخت هرچه پربارتر، افتاده‌تر است!
(تواضع شیخ محدث أبی إسحاق حوینی حفظه الله)

سائل: مختصری بفرمایید از اینکه چطور طلب علم کردید؟
شیخ: برادرتان در این مرتبه نیست، یعنی چیزی حاصل نشده تا امکانش باشد که بگویم من..!
من خجالت می‌کشم در این باره سخن بگویم، زیرا چیزی ندارم که شایان ذکر باشد!
#محاضرة_بعنوان_حاجتنا_إلى_طلب_العلم
@Hedayah1

«روش سلف این بود که صفات را بدون ورود به تعیین کیفیت و تشبیه، همانطور که آمده، با لفظ و معنایش می‌پذیرفتند و از آن تصورات و تشبیهاتی که در ذهن انسان نقش می‌بندد، دوری می‌کردند؛ زیرا ذهن انسان تنها بر اساس چیزهایی که دیده است، تصور می‌کند و مشاهدات افراد از شخصی به شخصی دیگر متفاوت است، همانگونه که بین مردمان، زمان‌ها و اماکن مختلف، تفاوت دارد! درحالیکه خداوند متعال هیچ مثل و مانندی در هیچ زمان و مکانی نداشته و نخواهد داشت: {لیس کمثله شیء وهو السمیع البصیر}، پس هرچه در ذهن انسان از تصور بیفتد، قیاس است و خداوند غیر از آن است!»
الخراسانية للطريفي، صص 298-297
@Hedayah1

«وقال عبد العزيز بن أبي سلمة: إن كلام جهم صفة بلا معنى، وبناء بلا أساس، ولم يعد قط من أهل العلم!»
خلق أفعال العباد للبخاري، الناشر: دار المعارف السعودية، ص 30
@Hedayah1

با انکار مسلمات و ثوابت دینی، دشمنان دین عقب نمی‌نشینند؛ به خوبی دیده‌ام که هجمه‌ی آنها بر چنین افرادی بیشتر از هجمه‌ی‌شان بر مسلمانان عزت‌مند است.

مسلمان عزت‌مند که به دین خود باور داشته باشد و بنا بر «الإسلام یعلو ولا یعلی» چیزی را بر آن حَکَم قرار ندهد، مانند کوه بلندی است که معاندان را یارای صعود به قله‌ی آن نیست، و مسلمانی که بخواهد کافران را راضی کند، در چشم همان کافران ذلیل و به سان دشتی است که هر گاه بخواهند، در آن تاخت و تاز می‌کنند!
@Hedayah1

⛔️ اگر آیه‌ای باشد، طوری تفسیرش می‌کنند که هیچ مفسری آنطور تفسیر نکرده است!
⛔️ اگر حدیثی باشد، با دلایلی که هیچ محدثی نشناخته به تضعیف آن می‌پردازند، اگرچه متفق علیه و یا حتی متواتر هم باشد!
⛔️ و اگر فهم علمای دین و پیشوایان مسلمین باشد، می‌گویند: عالمان معصوم نیستند!

بله، عصمت سزاوار توست و هر دلیل و مدلولی حول محور عقل تو می‌چرخد که یک صدم درصد هم احتمال نداده‌ای که در گمراهی باشی!
@Hedayah1

مقدمه‌ی کتاب «الرد علی الجهمیة والزنادقة» اینگونه آغاز شده است:
«الحمد لله الذي جعل في كل زمان فترة من الرسل، بقايا من أهل العلم يدعون من ضل إلى الهدى، ويصبرون منهم على الأذى، يحيون بكتاب الله الموتى، ويبصرون بنور الله أهل العمى، فكم من قتيل لإبليس قد أحيوه، وكم من ضالٍ تائه قد هدوه، فما أحسن أثرهم على الناس، وأقبح أثر الناس عليهم...»
الرد على الجهمية والزنادقة، الناشر: دار الثبات، ص 55

سپاس برای خداوندیست که در هر زمان انقطاع رسالت، گروهی از اهل علم را باقی گذاشته تا آنکه گمراه شده را به هدایت دعوت کنند، و بر آزارها شکیبایی ورزند؛ با کتاب خداوند مردگان را زنده کنند و با نور الهی کوران را بینا سازند. ابلیس چه بسیار کسانی را کشته بود که آنها زنده کردند، و چه بسیار گمراهانی بودند که رهنمود ساختند، پس چه نیکو اثری بر مردم دارند و مردم چه اثر بدی بر آنها می‌گذارند...
@Hedayah1