ابن مسعود رضی الله عنه فرموده است: «لأن أحلف بالله كاذباً أحب إلى من أن أحلف بغيره صادقاً!» (صححه الألباني)، یعنی: اگر به الله سوگند دروغ یاد کنم، برایم محبوبتر از آن است که به غیر الله سوگند راست یاد کرده باشم!
يا فتية أحيوا مشاعر أمة ... تاريخها في التضحيات ضياء
يا فتية قد سطروا بدمائهم ... ماذا تكون براءة وولاء
سنيتم والله أفضل سنة ... لكم لأجر العاملين وراء
يا ليتني قد كنت فيكم شعرة ... يا أسوة في الخير يا فضلاء
#الزليطني
يا فتية قد سطروا بدمائهم ... ماذا تكون براءة وولاء
سنيتم والله أفضل سنة ... لكم لأجر العاملين وراء
يا ليتني قد كنت فيكم شعرة ... يا أسوة في الخير يا فضلاء
#الزليطني
در دعاء استثناء نداریم!
از معانی استثناء تعلیق بر مشیئت الهی است، مانند اینکه کسی بگوید: ان شاء الله فردا به آنجا خواهم رفت؛ رفتن خود را معلق به مشیئت کرده، یعنی اگر الله بخواد خواهم رفت.
اصل این است که استثناء در دعاء وارد نمیشود، چنانکه در حدیث صحیح آمده است: «لاَ يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي إِنْ شِئْتَ، اللَّهُمَّ ارْحَمْنِي إِنْ شِئْتَ، لِيَعْزِمِ المَسْأَلَةَ، فَإِنَّهُ لاَ مُكْرِهَ لَهُ» (بخاری و مسلم)، یعنی: نباید بگویید که پروردگارا اگر خواستی مرا بیامرز، یا پروردگارا اگر خواستی به من رحم کن، بلکه با عزم و جدیت بخواهید زیرا کسی الله را به چیزی وادار نمیسازد!
و در لفظ مسلم آمده است: «وَلَكِنْ لِيَعْزِمِ الْمَسْأَلَةَ وَلْيُعَظِّمِ الرَّغْبَةَ، فَإِنَّ اللهَ لَا يَتَعَاظَمُهُ شَيْءٌ أَعْطَاهُ»، یعنی: بلکه با جدیت بخواهد و رغبت بیفزاید، زیرا بخشیدن هیچ چیزی برای الله زیاد نیست!
- گفتن «إن شئت» (اگر خواستی) نوعی بینیازی و تکبر دارد، مانند اینکه به مخلوقی میگوییم «اگر خواستی فلان کار را انجام بده» و اگر انجام نداد هم زیاد مهم نیست!
- «لیعزم المسألة» یعنی با جدیت و فقر و خضوع از خداوند بخواهد که او را بیامرزد، مورد رحمت قرار دهد یا چیزی به او عطا کند.
- شریعت اسلامی به «گفتار نیک» بسیار اهمیت داده است؛ به الفاظی دستور داده و از الفاظی نهی کرده و چنین نیست که تنها به نیت صحیح اکتفا کند و شیوهی گفتار مردم را تصحیح نکند.
از معانی استثناء تعلیق بر مشیئت الهی است، مانند اینکه کسی بگوید: ان شاء الله فردا به آنجا خواهم رفت؛ رفتن خود را معلق به مشیئت کرده، یعنی اگر الله بخواد خواهم رفت.
اصل این است که استثناء در دعاء وارد نمیشود، چنانکه در حدیث صحیح آمده است: «لاَ يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي إِنْ شِئْتَ، اللَّهُمَّ ارْحَمْنِي إِنْ شِئْتَ، لِيَعْزِمِ المَسْأَلَةَ، فَإِنَّهُ لاَ مُكْرِهَ لَهُ» (بخاری و مسلم)، یعنی: نباید بگویید که پروردگارا اگر خواستی مرا بیامرز، یا پروردگارا اگر خواستی به من رحم کن، بلکه با عزم و جدیت بخواهید زیرا کسی الله را به چیزی وادار نمیسازد!
و در لفظ مسلم آمده است: «وَلَكِنْ لِيَعْزِمِ الْمَسْأَلَةَ وَلْيُعَظِّمِ الرَّغْبَةَ، فَإِنَّ اللهَ لَا يَتَعَاظَمُهُ شَيْءٌ أَعْطَاهُ»، یعنی: بلکه با جدیت بخواهد و رغبت بیفزاید، زیرا بخشیدن هیچ چیزی برای الله زیاد نیست!
- گفتن «إن شئت» (اگر خواستی) نوعی بینیازی و تکبر دارد، مانند اینکه به مخلوقی میگوییم «اگر خواستی فلان کار را انجام بده» و اگر انجام نداد هم زیاد مهم نیست!
- «لیعزم المسألة» یعنی با جدیت و فقر و خضوع از خداوند بخواهد که او را بیامرزد، مورد رحمت قرار دهد یا چیزی به او عطا کند.
- شریعت اسلامی به «گفتار نیک» بسیار اهمیت داده است؛ به الفاظی دستور داده و از الفاظی نهی کرده و چنین نیست که تنها به نیت صحیح اکتفا کند و شیوهی گفتار مردم را تصحیح نکند.
خبر: تجاوز به یک زن در برابر چشمان مسافران یک قطار در آمریکا!
بر اساس گزارشهای اولیه، در واگن قطار چندین نفر حضور داشتند و به احتمال زیاد شاهد این جنایت بودهاند، اما به آن واکنش نشان ندادهاند. تیموتی برنهارت، مامور پلیس مسئول بررسی این حادثه، آن را به طور کلی "نگرانکننده" خوانده، زیرا از قرار معلوم بسیاری از شهروندان نسبت به این گونه جنایات بیتفاوت هستند. او میگوید، این حادثه نشان میدهد که جامعه ما به کجا رسیده است! (منبع: دویچهوله)
بر اساس گزارشهای اولیه، در واگن قطار چندین نفر حضور داشتند و به احتمال زیاد شاهد این جنایت بودهاند، اما به آن واکنش نشان ندادهاند. تیموتی برنهارت، مامور پلیس مسئول بررسی این حادثه، آن را به طور کلی "نگرانکننده" خوانده، زیرا از قرار معلوم بسیاری از شهروندان نسبت به این گونه جنایات بیتفاوت هستند. او میگوید، این حادثه نشان میدهد که جامعه ما به کجا رسیده است! (منبع: دویچهوله)
هدایة الحیاری
سازمان FBI نوعی تلفن همراه سفارشیشده را به عنوان وسیلهای که برای معاملهکنندگان مواد مخدر امن است و میتوانند از طریق آن پیامهای رمزگذاریشده و غیر قابل شنود ارسال کنند، به بازار سیاه فرستاد و از طریق آن بیش از 800 نفر را دستگیر کرد! (لینک خبر) تظاهر به…
خبرگزاری NBC داستان شخصی را نقل میکند که میخواسته برای جهاد به سوریه برود و «دوست فیسبوکی جدیدش» به او در خصوص اینکه چهکار کند مشاوره میداده است، یک خانم پرستار سوری! او بار طولانیترین سفر زندگیاش را بست، اما داستانش در فرودگاه به پایان رسید و همانجا دستگیر شد، زیرا «دوست فیسبوکی» که به او اعتماد کرده بود یک خبرچین بود! NBC بیان میکند که ماموران FBI با ایجاد هویتهای جعلی سعی در «پیشگیری» دارند و با فریبدادن چنین اشخاصی، آنها را پیش از رسیدن به سوریه به دام میاندازند! (منبع)
#سواد_امنیتی
#سواد_امنیتی
میزان خوشبختی، بیشتر از داشتههایت به طرز نگاهت به آنها وابسته است!
سرورمان رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «الغنى غنى النفس» (بخاری و مسلم)، یعنی: بینیازی حقیقی در نفس است!
سرورمان رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «الغنى غنى النفس» (بخاری و مسلم)، یعنی: بینیازی حقیقی در نفس است!
لینک ترجمهی فارسی کتاب «أعلام السنة المنشورة» حافظ حکمی رحمه الله:
https://www.tg-me.com/Hedayah1/2328
لینک امتحان برای کسانی که کتاب را مطالعه کردهاند:
https://forms.gle/FotK6RWNMPrYynyq7
وفقكم الله لكل خير
https://www.tg-me.com/Hedayah1/2328
لینک امتحان برای کسانی که کتاب را مطالعه کردهاند:
https://forms.gle/FotK6RWNMPrYynyq7
وفقكم الله لكل خير
چشمانش را به زور باز نگه میدارد. اشعههای صفحهی نمایش، خود را به چشمانش میکوبند، مانند مردی که میخواهد دری را با ضربهی پهلو باز کند! چه سنگین رنج میبرد و چه قاطع مقاومت میکند. انگار با خود عهد کرده که تا آمدن صبح از دیروز، برای شب لالایی بخواند!
به یاد دارم که پدربزرگم رحمه الله بسیار زود میخوابید. از ساعت نه شب تا وقت نماز صبح میخوابید. برای همین روزها را واقعاً بیدار بود، اما خیلی از ماها ادای بیداری را در میآوریم و حقیقتاً نیمخواب هستیم. بنگر که چگونه الله شب و روز را از هم جدا کرده است: {هو الذي جعل لكم الليل لتسكنوا فيه والنهار مبصرا} [يونس: 67] و فرموده است: {ومن رحمته جعل لكم الليل والنهار لتسكنوا فيه ولتبتغوا من فضله ولعلكم تشكرون} [القصص: 73]
یکی از مضرات مهم دیرخوابیدن که اتفاقاً دانشمندان هم قبولش دارند، خوابماندن و ازدستدادن نماز صبح است! وقتی دیر بخوابی، نمیتوانی از خودت توقع داشته باشی که زود بیدار شوی و وقتی که باید بیدار شوی، در بخش عمیقی از خوابت فرو رفتهای که ممکن است صدای ساعتی که کوک کردهای را هم نشنوی! اهل علم فرمودهاند که اگر دیرخوابیدن منجر به این شود که نماز صبح را از دست بدهی، حرام است و اینجا زودخوابیدن واجب شرعی میشود! تازه کمخوابیدن میتواند به بیماریها و حملات قلبی منجر شود، فشار خون را تشدید کند، موجب سکته شود، ریسک سرطان و دیابت را بالا ببرد و حتی روی پوست اثر بگذارد!
چگونه این مشکل را حل میکنیم؟
- برنامههای خود را برای آخر شب نگه نمیداریم.
- از شبنشینیهای بیمورد خودداری میکنیم.
- تلویزیون در وقت معین خاموش میشود، موبایل و تبلت را به بستر نمیبریم و آنها را در نقطهای دور از خود قرار میدهیم. (حتی اگر وظیفهی بیدارکردن بر دوش خروس بود، او را بیرون خانه نگه میداریم تا وقتی صدایش درآمد، خاموشش نکنیم!)
- بعد از عصر نوشیدنیهایی چون قهوه نمینوشیم.
والحمد لله رب العالمین
به یاد دارم که پدربزرگم رحمه الله بسیار زود میخوابید. از ساعت نه شب تا وقت نماز صبح میخوابید. برای همین روزها را واقعاً بیدار بود، اما خیلی از ماها ادای بیداری را در میآوریم و حقیقتاً نیمخواب هستیم. بنگر که چگونه الله شب و روز را از هم جدا کرده است: {هو الذي جعل لكم الليل لتسكنوا فيه والنهار مبصرا} [يونس: 67] و فرموده است: {ومن رحمته جعل لكم الليل والنهار لتسكنوا فيه ولتبتغوا من فضله ولعلكم تشكرون} [القصص: 73]
یکی از مضرات مهم دیرخوابیدن که اتفاقاً دانشمندان هم قبولش دارند، خوابماندن و ازدستدادن نماز صبح است! وقتی دیر بخوابی، نمیتوانی از خودت توقع داشته باشی که زود بیدار شوی و وقتی که باید بیدار شوی، در بخش عمیقی از خوابت فرو رفتهای که ممکن است صدای ساعتی که کوک کردهای را هم نشنوی! اهل علم فرمودهاند که اگر دیرخوابیدن منجر به این شود که نماز صبح را از دست بدهی، حرام است و اینجا زودخوابیدن واجب شرعی میشود! تازه کمخوابیدن میتواند به بیماریها و حملات قلبی منجر شود، فشار خون را تشدید کند، موجب سکته شود، ریسک سرطان و دیابت را بالا ببرد و حتی روی پوست اثر بگذارد!
چگونه این مشکل را حل میکنیم؟
- برنامههای خود را برای آخر شب نگه نمیداریم.
- از شبنشینیهای بیمورد خودداری میکنیم.
- تلویزیون در وقت معین خاموش میشود، موبایل و تبلت را به بستر نمیبریم و آنها را در نقطهای دور از خود قرار میدهیم. (حتی اگر وظیفهی بیدارکردن بر دوش خروس بود، او را بیرون خانه نگه میداریم تا وقتی صدایش درآمد، خاموشش نکنیم!)
- بعد از عصر نوشیدنیهایی چون قهوه نمینوشیم.
والحمد لله رب العالمین
«کسی که راه هدایت را در پیش بگیرد و از رسولان خداوند پیروی کند و از راه ظالمان رویگردان شود چنین است؛ الله قلبش را هدایت میکند، آنچه نمیدانسته بدو میآموزد و او را پیشوا و مقتدای نیکی و دعوتگر به مسیر هدایت قرار میدهد!»
تفسير ابن كثير، الناشر: دار طيبة، ج 4، ص 389
تفسير ابن كثير، الناشر: دار طيبة، ج 4، ص 389
یک نکته را بدان: هیچ جاسوسی شبیه جاسوسها نیست!
در تصوراتت، جاسوسها کلاه به سر دارند و چپچپ نگاه میکنند؟!
#سواد_امنیتی
در تصوراتت، جاسوسها کلاه به سر دارند و چپچپ نگاه میکنند؟!
#سواد_امنیتی
أنا تمرة الأحباب حنظلة العدا ... أنا غصة في حلق من عاداني
وأنا المحب لأهل سنة أحمد ... وأنا الأديب الشاعر القحطاني
#القحطاني #نونية_القحطاني
وأنا المحب لأهل سنة أحمد ... وأنا الأديب الشاعر القحطاني
#القحطاني #نونية_القحطاني
آیا فرق مبتدع، میوههای باغ اسلام هستند؟!
این مقاله جواب مختصری به یک هذیان بعید از اصول اسلام است که دعوت به پلورالیسم مذهبی میدهد و نام چند میوه (هندوانه و...) را بر پیروان حزب مکتب و دیگران اطلاق میکند! آیا فرق گمراه میوههای باغ اسلام هستند که هرکسی میتواند آنچه اشتها کرد را بردارد و معیار حقانیت نسبی میباشد؟! جواب مختصراً از چند وجه است:
وجه اول: خداوند اسلام را نازل کرده و آن را برای ما برگزیده است، اما بدعتهای بدعتگذاران از آسمان نیامده، بلکه از هوای نفس و وحی شیاطین برمیآید و در نصوص شرعی ذم بدعت و اهل آن فراوان است و پیامبر صلی الله علیه وسلم از جهنمیبودن فرق مبتدع خبر دادهاند.
وجه دوم: اگر به آیهی {وأطيعوا الله ورسوله ولا تنازعوا...} [الأنفال: 46]، یعنی: «و از خدا و رسولش اطاعت نمایید و (در میان خود اختلاف و) کشمکش نکنید» استدلال کنند، دلالت آیه بر علیه خودشان است؛ زیرا این آیه به مسلمانان دستور نداده که هرچه خواستید بدعت بگذارید و هر عقیدهای اشتها کردید را بپذیرید و از بدعتها سخن نگفته و سکوت کنید، بلکه دستور به اطاعت از کتاب و سنت داده و اعتصام به این دو، نقطهی مقابل ابتداع است، چنانکه در آیهای دیگر میآید: {واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا} [آل عمران: 103]، یعنی: «و همگی به رشتهی خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»، پس بنگر که چگونه معانی آیات را تحریف کرده و معانیشان را وارونه میگردانند!
وجه سوم: یکی از علل ضعف و انحطاط مسلمین این نیست که فرق مختلف همدیگر را دوست ندارند، بلکه خود این بدعتها و فرقهتراشیها موجب پراکندگی مسلمین شده است و کسی بدعتی نگذاشته مگر اینکه به تفرقه افزوده و مسلمانان را از هم دورتر کرده است. بنابراین راهحل دوری از بدعتها و بازگشت به اصل اسلام است، نه اینکه حقایق را پنهان یا انکار کنیم و فرق گمراه را به میوهجات تشبیه کنیم!
وجه چهارم: همانطور که کسی نمیتواند بگوید که زناکردن مانند خرمالو است و پاکدامنی مثل انار، کسی حق ندارد سنت و بدعت را یکسان بگرداند و آن دو را به دو میوه که برتری نسبی بر هم دارند تشبیه کند!
وجه پنجم: معلوم است که عامی نمیتواند از میان فتاوای علماء هرچه خوشش آمد و اشتها کرد را انتخاب کند، بلکه بسیاری تصریح کردهاند که شخص با تتبع رخصت فاسق میگردد! وقتی در احکام عملی چنین چیزی جائز نباشد، چگونه در اصول دین جائز خواهد بود که هر اعتقادی که اشتها کرد را بپذیرد؟!
وجه ششم: آیا میپذیرند که مذهب خوارج پرتقال و مذهب شیعه کیوی باشد؟! اگر بگویند اینها میوه نیستند و کسی حق ندارد اشتهایشان را بکشد، میپرسیم که چهطور مانع چنین چیزی میشوید و این دو را از باغ حذف میکنید، درحالیکه وجود بدعت، علت مشترک تمام آنهاست؟!!
وجه هفتم: میگویند که بسیاری از جوانان نماز نمیخوانند! اولاً دعوت به نماز منافاتی با دعوت به عقیدهی حق ندارد، ثانیاً مگر میشود جوانان را از گودالی نجات دهیم و در گودالی دیگر رها کنیم؟ اگر خیراندیش جوانان باشیم، باید آنها را از بدعت هم بترسانیم! ثالثاً وقتی داعی بدعت خاموش نیست و روزانه به نشر باطل میپردازد و مردم را به جهنم فرا میخواند، ما چرا سکوت کنیم؟!
وجه هشتم: به مدعیان دروغین که به چنین چیزهایی دعوت میدهند میگوییم که آثار سلف در ذم بدعت و اهل آن متواتر است، این آثار کجا و رفتار شما با بدعت و اهل آن کجا؟! آیا احدی از آنها چنین گفتهاند و به چنین هذیانی دعوت دادهاند؟! لالکائی رحمه الله از ابراهیم بن میسره رحمه الله نقل کرده است: «ومن وقر صاحب بدعة فقد أعان على هدم الإسلام»، یعنی: «هرکس صاحب بدعتی را بزرگ بدارد، او را در نابودکردن اسلام یاری داده است!» و علتش این است که وقتی حال او بر عوام مردم پوشیده باشد، توقیرش را دال بر حسن اعتقادش گرفته و آخرت خود را به او میبازند! پس خداوند به خیراندیشی برای مسلمانان فرمان داده، اما اینها معتدل و روشنفکر به نظر رسیدن را بر آخرت خودشان و مسلمانان ترجیح میدهند وإلی الله المشتکی!
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.
این مقاله جواب مختصری به یک هذیان بعید از اصول اسلام است که دعوت به پلورالیسم مذهبی میدهد و نام چند میوه (هندوانه و...) را بر پیروان حزب مکتب و دیگران اطلاق میکند! آیا فرق گمراه میوههای باغ اسلام هستند که هرکسی میتواند آنچه اشتها کرد را بردارد و معیار حقانیت نسبی میباشد؟! جواب مختصراً از چند وجه است:
وجه اول: خداوند اسلام را نازل کرده و آن را برای ما برگزیده است، اما بدعتهای بدعتگذاران از آسمان نیامده، بلکه از هوای نفس و وحی شیاطین برمیآید و در نصوص شرعی ذم بدعت و اهل آن فراوان است و پیامبر صلی الله علیه وسلم از جهنمیبودن فرق مبتدع خبر دادهاند.
وجه دوم: اگر به آیهی {وأطيعوا الله ورسوله ولا تنازعوا...} [الأنفال: 46]، یعنی: «و از خدا و رسولش اطاعت نمایید و (در میان خود اختلاف و) کشمکش نکنید» استدلال کنند، دلالت آیه بر علیه خودشان است؛ زیرا این آیه به مسلمانان دستور نداده که هرچه خواستید بدعت بگذارید و هر عقیدهای اشتها کردید را بپذیرید و از بدعتها سخن نگفته و سکوت کنید، بلکه دستور به اطاعت از کتاب و سنت داده و اعتصام به این دو، نقطهی مقابل ابتداع است، چنانکه در آیهای دیگر میآید: {واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا} [آل عمران: 103]، یعنی: «و همگی به رشتهی خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»، پس بنگر که چگونه معانی آیات را تحریف کرده و معانیشان را وارونه میگردانند!
وجه سوم: یکی از علل ضعف و انحطاط مسلمین این نیست که فرق مختلف همدیگر را دوست ندارند، بلکه خود این بدعتها و فرقهتراشیها موجب پراکندگی مسلمین شده است و کسی بدعتی نگذاشته مگر اینکه به تفرقه افزوده و مسلمانان را از هم دورتر کرده است. بنابراین راهحل دوری از بدعتها و بازگشت به اصل اسلام است، نه اینکه حقایق را پنهان یا انکار کنیم و فرق گمراه را به میوهجات تشبیه کنیم!
وجه چهارم: همانطور که کسی نمیتواند بگوید که زناکردن مانند خرمالو است و پاکدامنی مثل انار، کسی حق ندارد سنت و بدعت را یکسان بگرداند و آن دو را به دو میوه که برتری نسبی بر هم دارند تشبیه کند!
وجه پنجم: معلوم است که عامی نمیتواند از میان فتاوای علماء هرچه خوشش آمد و اشتها کرد را انتخاب کند، بلکه بسیاری تصریح کردهاند که شخص با تتبع رخصت فاسق میگردد! وقتی در احکام عملی چنین چیزی جائز نباشد، چگونه در اصول دین جائز خواهد بود که هر اعتقادی که اشتها کرد را بپذیرد؟!
وجه ششم: آیا میپذیرند که مذهب خوارج پرتقال و مذهب شیعه کیوی باشد؟! اگر بگویند اینها میوه نیستند و کسی حق ندارد اشتهایشان را بکشد، میپرسیم که چهطور مانع چنین چیزی میشوید و این دو را از باغ حذف میکنید، درحالیکه وجود بدعت، علت مشترک تمام آنهاست؟!!
وجه هفتم: میگویند که بسیاری از جوانان نماز نمیخوانند! اولاً دعوت به نماز منافاتی با دعوت به عقیدهی حق ندارد، ثانیاً مگر میشود جوانان را از گودالی نجات دهیم و در گودالی دیگر رها کنیم؟ اگر خیراندیش جوانان باشیم، باید آنها را از بدعت هم بترسانیم! ثالثاً وقتی داعی بدعت خاموش نیست و روزانه به نشر باطل میپردازد و مردم را به جهنم فرا میخواند، ما چرا سکوت کنیم؟!
وجه هشتم: به مدعیان دروغین که به چنین چیزهایی دعوت میدهند میگوییم که آثار سلف در ذم بدعت و اهل آن متواتر است، این آثار کجا و رفتار شما با بدعت و اهل آن کجا؟! آیا احدی از آنها چنین گفتهاند و به چنین هذیانی دعوت دادهاند؟! لالکائی رحمه الله از ابراهیم بن میسره رحمه الله نقل کرده است: «ومن وقر صاحب بدعة فقد أعان على هدم الإسلام»، یعنی: «هرکس صاحب بدعتی را بزرگ بدارد، او را در نابودکردن اسلام یاری داده است!» و علتش این است که وقتی حال او بر عوام مردم پوشیده باشد، توقیرش را دال بر حسن اعتقادش گرفته و آخرت خود را به او میبازند! پس خداوند به خیراندیشی برای مسلمانان فرمان داده، اما اینها معتدل و روشنفکر به نظر رسیدن را بر آخرت خودشان و مسلمانان ترجیح میدهند وإلی الله المشتکی!
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.
چرا با اینکه امام شافعی رحمه الله تارک نماز را تکفیر نکرده است، از جانب سلف به ارجاء منسوب نشده است؟
شیخ یوسف الغفیص در شرح طحاویه (ح/19) فرموده است: «إن من لم يكفر تارك الصلاة على قسمين: منهم من لم يكفر تارك الصلاة، لكون الدلائل عنده لم تقم على كفره، ومنهم من لم يكفر تارك الصلاة لكونه لا يرى أن العمل يدخل في مسمى الإيمان... فلا شك أن هذا الموجب بدعة بإجماع السلف»، یعنی: کسانی که تارک نماز را کافر نمیدانند دو گروه هستند: گروهی تارک نماز را کافر نمیدانند زیرا دلیل بر کفرش نزدشان قائم نشده است و گروهی دیگر تارک نماز را کافر نمیدانند زیرا عمل را داخل مسمای ایمان نمیدانند و شکی نیست که این قسم دوم به اجماع سلف موجب بدعت است!
شیخ یوسف الغفیص در شرح طحاویه (ح/19) فرموده است: «إن من لم يكفر تارك الصلاة على قسمين: منهم من لم يكفر تارك الصلاة، لكون الدلائل عنده لم تقم على كفره، ومنهم من لم يكفر تارك الصلاة لكونه لا يرى أن العمل يدخل في مسمى الإيمان... فلا شك أن هذا الموجب بدعة بإجماع السلف»، یعنی: کسانی که تارک نماز را کافر نمیدانند دو گروه هستند: گروهی تارک نماز را کافر نمیدانند زیرا دلیل بر کفرش نزدشان قائم نشده است و گروهی دیگر تارک نماز را کافر نمیدانند زیرا عمل را داخل مسمای ایمان نمیدانند و شکی نیست که این قسم دوم به اجماع سلف موجب بدعت است!
{وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا} [إبراهیم: 34]
و اگر بخواهید نعمتهای الله را بشمارید، [از بس که زیادند] نمیتوانید آنها را شمارش کنید! 💚
و اگر بخواهید نعمتهای الله را بشمارید، [از بس که زیادند] نمیتوانید آنها را شمارش کنید! 💚
شيخ الإسلام ابن تيمية رحمه الله:
«ابوالحسن اشعری از بسیاری از متأخرین منسوب به امام احمد... -مانند ابن عقیل، صدقة بن الحسین، ابن جوزی و امثال اینها- به مذهب احمد بن حنبل و اهل سنت نزدیکتر بوده است!»
درء التعارض، الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية، ج 1، ص 270
«ابوالحسن اشعری از بسیاری از متأخرین منسوب به امام احمد... -مانند ابن عقیل، صدقة بن الحسین، ابن جوزی و امثال اینها- به مذهب احمد بن حنبل و اهل سنت نزدیکتر بوده است!»
درء التعارض، الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية، ج 1، ص 270