لیبراسیون/لیبرالیسم
☑️در مورد قدرت اندیشهها، هیچ مدرک محکمتری از این حقیقت وجود ندارد که حکومت های دیکتاتور، بدون استثنا، برای کنترل کردن اندیشههای مردم دست به هر کاری میزنند. 🔺اگر اندیشهها عواقبی ندارند، دیکتاتورها و حاکمان ستمگر هیچ انرژی و پولی صرف نمیکردند تا مردم…
🔻نافرمانی مدنی و مقابله با دستورات دولتی
☠️ یک دولت فاسد یا نامعقول به شیوههای متعددی که برای جامعه مخرب است قانونگذاری خواهد کرد. ما نباید اینچنین احکام و دستورات دولتی را با قانون اشتباه بگیریم یا تنها به دلیل اینکه به صورت عرفی و رایج "قانون" نامیده میشوند، برای آنها نیز احترام قائل باشیم.
📚📖 اندیشه های سیاسی و اقتصادی هایک، دونالد جی. بودراکس ترجمه مختار قادری
@cafe_andishe95
☠️ یک دولت فاسد یا نامعقول به شیوههای متعددی که برای جامعه مخرب است قانونگذاری خواهد کرد. ما نباید اینچنین احکام و دستورات دولتی را با قانون اشتباه بگیریم یا تنها به دلیل اینکه به صورت عرفی و رایج "قانون" نامیده میشوند، برای آنها نیز احترام قائل باشیم.
📚📖 اندیشه های سیاسی و اقتصادی هایک، دونالد جی. بودراکس ترجمه مختار قادری
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🔻نافرمانی مدنی و مقابله با دستورات دولتی ☠️ یک دولت فاسد یا نامعقول به شیوههای متعددی که برای جامعه مخرب است قانونگذاری خواهد کرد. ما نباید اینچنین احکام و دستورات دولتی را با قانون اشتباه بگیریم یا تنها به دلیل اینکه به صورت عرفی و رایج "قانون" نامیده…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺آنجا که نباید با تساهل برخورد کرد
📌اما ما انسانها نسبت به مسئولیتهای قانونگذاران در قبال سوء تدبیرهایی که ممکن است انجام دهند با تساهل و تسامح برخورد میکنیم. تا به حال آنها را برای ایجاد مصیبتهای ناشی از سهل انگاری در وضع قوانین، مستحق مجازات نمیدانیم و به ندرت به استحقاق مجازات آنها برای فساد اخلاقی اندیشیدهایم.
📚📖 انسان در مقابل دولت، هربرت اسپنسر ترجمه نجات بهرامی
@cafe_andishe95
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
پ.ن: کلیپی از طویله شورای اسلامی
#سیرک_انتخابات
📌اما ما انسانها نسبت به مسئولیتهای قانونگذاران در قبال سوء تدبیرهایی که ممکن است انجام دهند با تساهل و تسامح برخورد میکنیم. تا به حال آنها را برای ایجاد مصیبتهای ناشی از سهل انگاری در وضع قوانین، مستحق مجازات نمیدانیم و به ندرت به استحقاق مجازات آنها برای فساد اخلاقی اندیشیدهایم.
📚📖 انسان در مقابل دولت، هربرت اسپنسر ترجمه نجات بهرامی
@cafe_andishe95
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
پ.ن: کلیپی از طویله شورای اسلامی
#سیرک_انتخابات
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
صندوق رای در جمهوری اسلامی، از همان ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ غیرواقعی، و فریبی بزرگ برای مشروعیتبخشی به رژیمی نامشروع بوده است.
مردم ایران، بعد از ۴۵سال آزمون و خطا، به این آگاهی باارزش رسیدهاند که هرآنچه مربوط به #سیرک_انتخابات رژیم است، از نمایشی که برای خبرنگاران و دوربینهایشان تدارک میبینند، تا نتایجی که اعلام میشود، تماما غیرواقعی و تقلبی است.
ملت ایران، امروز، با نه بزرگ خود به جمهوری اسلامی، بار دیگر نشان دادند که جز به سرنگونی خامنهای و رژیم شکستخوردهاش نمیاندیشند، و آینده آزاد و مرفه خود را پس از سقوط جمهوری اسلامی در یک ایران سکولار، یکپارچه و دموکراتیک جستجو میکنند.
@OfficialRezaPahlavi
مردم ایران، بعد از ۴۵سال آزمون و خطا، به این آگاهی باارزش رسیدهاند که هرآنچه مربوط به #سیرک_انتخابات رژیم است، از نمایشی که برای خبرنگاران و دوربینهایشان تدارک میبینند، تا نتایجی که اعلام میشود، تماما غیرواقعی و تقلبی است.
ملت ایران، امروز، با نه بزرگ خود به جمهوری اسلامی، بار دیگر نشان دادند که جز به سرنگونی خامنهای و رژیم شکستخوردهاش نمیاندیشند، و آینده آزاد و مرفه خود را پس از سقوط جمهوری اسلامی در یک ایران سکولار، یکپارچه و دموکراتیک جستجو میکنند.
@OfficialRezaPahlavi
🗳براساس یک گزارش سالانه دربارۀ وضعیت دموکراسی در سال ۲۰۲۳ در جهان، حکومت ایران در ردۀ ۱۵۳ جهان و پایینتر از کشورهایی چون اریتره، بلاروس و ازبکستان قرار دارد.
📑این گزارش که بخش پژوهشی گروه اکونومیست، شرکت خواهر نشریۀ بریتانیایی اکونومیست، آن را تهیه کرده، نشان میدهد که تنها ۱۲ کشور در شاخص دموکراسی وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند که از آن جمله میتوان به یمن، لیبی، سودان، گینه استوایی، کره شمالی و افغانستان اشاره کرد.
همچنین در شاخصهای پنجگانۀ دموکراسی که به کشورها از صفر تا ۱۰ امتیاز داده شده، حکومت ایران در شاخص «فرآیند انتخابات و کثرتگرایی» صفر گرفته است.
شاخصهای سنجش دموکراسی
در این پژوهش که بیش از ۱۵ سال است انجام میشود و هر سال وضعیت کشورهای گوناگون را بررسی میکند، نظامهای سیاسی در سراسر جهان بنا به این پنج شاخص تحلیل و ارزیابی میشوند:
📍فرآیند انتخابات و کثرت گرایی؛
📍عملکرد دولت؛
📍مشارکت سیاسی؛
📍فرهنگ سیاسی؛
📍آزادیهای مدنی.
براساس امتیازهای بهدستآمده، کشورها در یکی از چهار دستۀ «دموکراسی کامل»، «دموکراسی شکننده»، «شرایط بینابینی یا حکومتهای دوگانه» و در نهایت «حکومتهای اقتدارگرا» طبقهبندی میشوند.
📌وضعیت بد ایران
در میان کشورهای منطقۀ خاورمیانه و شمال آفریقا، تنها سه کشور سوریه، یمن و لیبی وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند و جمهوری اسلامی با الگوی حکمرانی خود در ردۀ ۱۵۳ قرار گرفته است.
در میان کشورهای منطقه، عربستان سعودی هم جایگاه چندان متفاوتی ندارد و این حکومت پادشاهی در فاصلهای نزدیک به ایران و در ردیف ۱۵۰ دنیا قرار گرفته است.
در این پژوهش، ۵۹ کشور در سراسر دنیا در دستۀ رژیمهای اقتدارگرا طبقهبندی شدهاند که ایران هم یکی از آنها است. براساس این گزارش، تنها این کشورها وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند: یمن، تاجیکستان، گینه استوایی، لیبی، سودان، جمهوری دموکراتیک کنگو، چاد، ترکمنستان، سوریه، جمهوری مرکزی آفریقا، کره شمالی، میانمار و البته افغانستان.
(رادیوفردا)
@cafe_andishe95
📑این گزارش که بخش پژوهشی گروه اکونومیست، شرکت خواهر نشریۀ بریتانیایی اکونومیست، آن را تهیه کرده، نشان میدهد که تنها ۱۲ کشور در شاخص دموکراسی وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند که از آن جمله میتوان به یمن، لیبی، سودان، گینه استوایی، کره شمالی و افغانستان اشاره کرد.
همچنین در شاخصهای پنجگانۀ دموکراسی که به کشورها از صفر تا ۱۰ امتیاز داده شده، حکومت ایران در شاخص «فرآیند انتخابات و کثرتگرایی» صفر گرفته است.
شاخصهای سنجش دموکراسی
در این پژوهش که بیش از ۱۵ سال است انجام میشود و هر سال وضعیت کشورهای گوناگون را بررسی میکند، نظامهای سیاسی در سراسر جهان بنا به این پنج شاخص تحلیل و ارزیابی میشوند:
📍فرآیند انتخابات و کثرت گرایی؛
📍عملکرد دولت؛
📍مشارکت سیاسی؛
📍فرهنگ سیاسی؛
📍آزادیهای مدنی.
براساس امتیازهای بهدستآمده، کشورها در یکی از چهار دستۀ «دموکراسی کامل»، «دموکراسی شکننده»، «شرایط بینابینی یا حکومتهای دوگانه» و در نهایت «حکومتهای اقتدارگرا» طبقهبندی میشوند.
📌وضعیت بد ایران
در میان کشورهای منطقۀ خاورمیانه و شمال آفریقا، تنها سه کشور سوریه، یمن و لیبی وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند و جمهوری اسلامی با الگوی حکمرانی خود در ردۀ ۱۵۳ قرار گرفته است.
در میان کشورهای منطقه، عربستان سعودی هم جایگاه چندان متفاوتی ندارد و این حکومت پادشاهی در فاصلهای نزدیک به ایران و در ردیف ۱۵۰ دنیا قرار گرفته است.
در این پژوهش، ۵۹ کشور در سراسر دنیا در دستۀ رژیمهای اقتدارگرا طبقهبندی شدهاند که ایران هم یکی از آنها است. براساس این گزارش، تنها این کشورها وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند: یمن، تاجیکستان، گینه استوایی، لیبی، سودان، جمهوری دموکراتیک کنگو، چاد، ترکمنستان، سوریه، جمهوری مرکزی آفریقا، کره شمالی، میانمار و البته افغانستان.
(رادیوفردا)
@cafe_andishe95
🎇برآمدن دولت نوین 🏛
با پیشرفت تجدّد دولتهایی که در اروپا رشد کردند به ویژه در طول و پس از عصر سلطنتهای خودکامه اساساً مبتنی بود بر توانایی اداری پیشرفته متحد کردن سرزمینهایشان در لوای مراکز اداری ،واحد جایگزین کردن، شکلهای قدیمی حکومت غیر مستقیم از وصول مالیات توسط زارعان گرفته تا صرفاً تفویض قدرت به اشراف فئودال با کنترل مستقیم فزاینده بر سرزمین ها و جمعیتهای مجزایشان و مداخله در آنها اتکای دولت ها بر مشارکت سیاسی توده ،مردم توانایی آنها برای بسیج شهروندان برای جنگ و ادعای آنها مبنی بر اینکه فقط داشتن مرز کافی نیست ، بلکه مرزها باید شفاف باشند
یک بخش عمده طرح تشکیل دولت شامل برقراری آرامش زندگی در درون مرزهای دولت نوین بود؛ در واقع انحصار اعمال خشونت توسط دولت - یا دست کم خشونت مشروع - به یک اصل بسیار مهم در نظریه سیاسی تبدیل شد .
🔻این انحصار متضمن زیر سؤال بردن اعمال خشونت توسط مقامات نیمه ـ خودمختار مانند خوانین محلی در سده های میانه(قرون وسطی) و نیز راهزنان دزدان سر گردنه و سایر یاغیان بود؛
در حالی که دولتها کوشیدند تا چنین شکلهای از پیش موجودِ
خشونت غیر دولتی را حذف کنند
شکلها و سازوکارهای جدید خشونت را ایجاد کردند البته آنها برای جنگ خارجی بسیج کاملی ایجاد کردند در عین حال نه فقط آرامش داخلی، بلکه داشتن جمعیت های همگون و فرمانبردار را پیگیری کردند و این کار را توسط دست کم پذیرفته شده نیروی مشروع پلیس و سایر عوامل دولتی انجام دادند
اقدام عوامل دولت نه فقط به وسیلهٔ نیروی واقعی، بلکه به وسیله خشونت نمادین صورت گرفت دولتها جمعیتهای داخلی را به وسیله
نظامهای آموزشی و یاری رساندن به تنگدستان، طبقه بندیهای دینی و آزمونهای بهره هوشی ، پیشینه های جنایی و سازمانهای قومی تقویت شده به وسیلۀ دولت منضبط کردند ؛
جوامع فرهنگی و سیاسی منسجمی که آنها را به عنوان ملتها درک میکنیم عمدتاً در اثر بر آمدن چنین دولتهایی پدید آمدند
@cafe_andishe95
با پیشرفت تجدّد دولتهایی که در اروپا رشد کردند به ویژه در طول و پس از عصر سلطنتهای خودکامه اساساً مبتنی بود بر توانایی اداری پیشرفته متحد کردن سرزمینهایشان در لوای مراکز اداری ،واحد جایگزین کردن، شکلهای قدیمی حکومت غیر مستقیم از وصول مالیات توسط زارعان گرفته تا صرفاً تفویض قدرت به اشراف فئودال با کنترل مستقیم فزاینده بر سرزمین ها و جمعیتهای مجزایشان و مداخله در آنها اتکای دولت ها بر مشارکت سیاسی توده ،مردم توانایی آنها برای بسیج شهروندان برای جنگ و ادعای آنها مبنی بر اینکه فقط داشتن مرز کافی نیست ، بلکه مرزها باید شفاف باشند
یک بخش عمده طرح تشکیل دولت شامل برقراری آرامش زندگی در درون مرزهای دولت نوین بود؛ در واقع انحصار اعمال خشونت توسط دولت - یا دست کم خشونت مشروع - به یک اصل بسیار مهم در نظریه سیاسی تبدیل شد .
🔻این انحصار متضمن زیر سؤال بردن اعمال خشونت توسط مقامات نیمه ـ خودمختار مانند خوانین محلی در سده های میانه(قرون وسطی) و نیز راهزنان دزدان سر گردنه و سایر یاغیان بود؛
در حالی که دولتها کوشیدند تا چنین شکلهای از پیش موجودِ
خشونت غیر دولتی را حذف کنند
شکلها و سازوکارهای جدید خشونت را ایجاد کردند البته آنها برای جنگ خارجی بسیج کاملی ایجاد کردند در عین حال نه فقط آرامش داخلی، بلکه داشتن جمعیت های همگون و فرمانبردار را پیگیری کردند و این کار را توسط دست کم پذیرفته شده نیروی مشروع پلیس و سایر عوامل دولتی انجام دادند
اقدام عوامل دولت نه فقط به وسیلهٔ نیروی واقعی، بلکه به وسیله خشونت نمادین صورت گرفت دولتها جمعیتهای داخلی را به وسیله
نظامهای آموزشی و یاری رساندن به تنگدستان، طبقه بندیهای دینی و آزمونهای بهره هوشی ، پیشینه های جنایی و سازمانهای قومی تقویت شده به وسیلۀ دولت منضبط کردند ؛
جوامع فرهنگی و سیاسی منسجمی که آنها را به عنوان ملتها درک میکنیم عمدتاً در اثر بر آمدن چنین دولتهایی پدید آمدند
@cafe_andishe95
⁉️آیا میدانستید جزایر هنگام و قشم در دوران رضاشاه پهلوی و جزایر تنب و ابوموسی در دوران محمدرضا شاه دوباره به ایران افزوده شد؟
دکتر پیروز مجتهدزاده مورخ و استاد برجسته جغرافیای سیاسی و مسائل ژئوپولیتیک در مورد برخی از بخشهایی که در دوران قاجاریه از ایران جدا شد و در دوران پهلوی به ایران بازگردانده شد، چنین مینویسد:
"در سال ۱۳۱۴(دوره رضاشاه) جزیرههای هنگام و قشم پس گرفته شد. تجدید حاکمیت قطعی ایران بر جزیرهی سیری در سال ۱۳۴۱(دوره محمدرضا شاه)واقعیت پیدا کرد و جزیره های تنب و ابوموسی در سال ۱۳۵۰(دوره محمدرضا شاه)به ایران بازگردانده شد".
کتاب "دموکراسی و هویت ایرانی"، نوشته پیروز مجتهدزاده، صفحه ۲۴۵، انتشارات کویر، چاپ اول: ۱۳۸۶
@cafe_andishe95
دکتر پیروز مجتهدزاده مورخ و استاد برجسته جغرافیای سیاسی و مسائل ژئوپولیتیک در مورد برخی از بخشهایی که در دوران قاجاریه از ایران جدا شد و در دوران پهلوی به ایران بازگردانده شد، چنین مینویسد:
"در سال ۱۳۱۴(دوره رضاشاه) جزیرههای هنگام و قشم پس گرفته شد. تجدید حاکمیت قطعی ایران بر جزیرهی سیری در سال ۱۳۴۱(دوره محمدرضا شاه)واقعیت پیدا کرد و جزیره های تنب و ابوموسی در سال ۱۳۵۰(دوره محمدرضا شاه)به ایران بازگردانده شد".
کتاب "دموکراسی و هویت ایرانی"، نوشته پیروز مجتهدزاده، صفحه ۲۴۵، انتشارات کویر، چاپ اول: ۱۳۸۶
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
👁 ۵ نکته برای بهبود تفکر نقادانه شما ◀️ سامانتا آگوس 👣هر روز، دریایی از تصمیمها در برابر ماست، و غیر ممکن است که هر بار بهترین انتخاب را داشته باشیم. اما روشهای بسیاری وجود دارد تا شانس خود را بالا ببرید ... به ویژه یک روش مؤثر تفکر نقادانه است. سامانتا…
🔸پیش انگارهای از جامعه سنجشگر
⚜️ خوی فکر سنجشگرانه، اگر در جامعهای رواج یابد، در همه شئون و روحیات آن جامعه رسوخ خواهد کرد، زیرا خوی سنجشگرانه شیوهای برای مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی است. کسانی که این خوی در آنها پرورش پیدا کند به هیچوجه مقهورِ اشخاصی که سخنرانیهای تبلیغاتی میکنند نخواهند شد ... آنها کُندباورند. وقتی چیزی را باور میکنند، آن را قطعی تلقی نمیکنند؛ میدانند که چیزهایی که باور کردهاند اموری ممکن و محتملاند و این «امکان» و «احتمال» درجههای مختلف دارد. اینکه کسی مدعایش را با تاکید یا با اطمینان مطرح میکند هیچ تاثیری بر آنها نمیگذارد؛ آنها این توانایی را دارند که قضاوت را تا زمانِ دریافت شواهد به تاخیر بیندازد؛ و توانایی ارزیابی شواهد را هم دارند. آنها میتوانند از زبان بازی و نیز از استناد به پیشداوری های محبوبشان خودداری کنند. آموزش سنجشگری، و پرورش توانایی سنجشگری، تنها آموزش و پرورشی است که به حق میتوان گفت که شهروندان خوب پرورش میدهد.
▫️ویلیام گراهام سامنر (لیبرال کلاسیک)
📚📖 مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه، ریچارد پُل و لیندا الدر ترجمه مهدی خسروانی
@cafe_andishe95
⚜️ خوی فکر سنجشگرانه، اگر در جامعهای رواج یابد، در همه شئون و روحیات آن جامعه رسوخ خواهد کرد، زیرا خوی سنجشگرانه شیوهای برای مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی است. کسانی که این خوی در آنها پرورش پیدا کند به هیچوجه مقهورِ اشخاصی که سخنرانیهای تبلیغاتی میکنند نخواهند شد ... آنها کُندباورند. وقتی چیزی را باور میکنند، آن را قطعی تلقی نمیکنند؛ میدانند که چیزهایی که باور کردهاند اموری ممکن و محتملاند و این «امکان» و «احتمال» درجههای مختلف دارد. اینکه کسی مدعایش را با تاکید یا با اطمینان مطرح میکند هیچ تاثیری بر آنها نمیگذارد؛ آنها این توانایی را دارند که قضاوت را تا زمانِ دریافت شواهد به تاخیر بیندازد؛ و توانایی ارزیابی شواهد را هم دارند. آنها میتوانند از زبان بازی و نیز از استناد به پیشداوری های محبوبشان خودداری کنند. آموزش سنجشگری، و پرورش توانایی سنجشگری، تنها آموزش و پرورشی است که به حق میتوان گفت که شهروندان خوب پرورش میدهد.
▫️ویلیام گراهام سامنر (لیبرال کلاسیک)
📚📖 مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه، ریچارد پُل و لیندا الدر ترجمه مهدی خسروانی
@cafe_andishe95
Forwarded from تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
«بازار آزاد و دشمنان آن» منتشر شد
مسئله دفاع از آزادی است. مسئله این نیست که آزادی اقتصادی مهمتر از آزادیهای دیگر است. همۀ آزادیها، از سیاسی تا فرهنگی، مهم است، اما مهمترین سنگر آزادی، آزادی اقتصادی است. وقتی آزادی اقتصادی را از شهروند بگیرید، گرفتن سایر آزادیهایش مانند لخت کردن سربازی است که اسلحهاش را پیشتر گرفتهاید.
مخالفان لیبرالیسم در پروپاگاندای خود، تأکید لیبرالیسم بر آزادی اقتصادی را به سخره میگیرند. اما آزادی اقتصادی برای شهروند مانند اسلحه برای سرباز است. وقتی آزادی اقتصادی را از او بگیرید، ستاندن سایر آزادیها از او آسانتر از بردن برهای رام به مسلخ است. پایگاه فرد برای دفاع از فردیتش، و پایگاه جامعه برای دفاع از خود در برابر حاکمیت سیاسی «آزادی اقتصادی»اش است.
کتاب «بازار آزاد و دشمنان آن» مجموعه درسگفتاری از لودویگ فون میزس، اقتصاددان و متفکر لیبرال است. حجم کتاب زیاد نیست و برای آشنایی با نظریههای میزس درآمد خوبی است.
پیدیاف صفحات ابتدایی کتاب در پست بعد میآید.
برای تهیۀ کتاب نیز میتوانید به این لینک مراجعه کنید: «بازار آزاد و دشمنان آن»
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
مسئله دفاع از آزادی است. مسئله این نیست که آزادی اقتصادی مهمتر از آزادیهای دیگر است. همۀ آزادیها، از سیاسی تا فرهنگی، مهم است، اما مهمترین سنگر آزادی، آزادی اقتصادی است. وقتی آزادی اقتصادی را از شهروند بگیرید، گرفتن سایر آزادیهایش مانند لخت کردن سربازی است که اسلحهاش را پیشتر گرفتهاید.
مخالفان لیبرالیسم در پروپاگاندای خود، تأکید لیبرالیسم بر آزادی اقتصادی را به سخره میگیرند. اما آزادی اقتصادی برای شهروند مانند اسلحه برای سرباز است. وقتی آزادی اقتصادی را از او بگیرید، ستاندن سایر آزادیها از او آسانتر از بردن برهای رام به مسلخ است. پایگاه فرد برای دفاع از فردیتش، و پایگاه جامعه برای دفاع از خود در برابر حاکمیت سیاسی «آزادی اقتصادی»اش است.
کتاب «بازار آزاد و دشمنان آن» مجموعه درسگفتاری از لودویگ فون میزس، اقتصاددان و متفکر لیبرال است. حجم کتاب زیاد نیست و برای آشنایی با نظریههای میزس درآمد خوبی است.
پیدیاف صفحات ابتدایی کتاب در پست بعد میآید.
برای تهیۀ کتاب نیز میتوانید به این لینک مراجعه کنید: «بازار آزاد و دشمنان آن»
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
Forwarded from تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
بازار آزاد و دشمنان آن.pdf
1.7 MB
کتاب «بازار آزاد و دشمنان آن»
صفحات ابتدایی کتاب «بازار آزاد و دشمنان آن»، اثر لودویگ فون میزس، را در این پیدیاف میتوانید بخوانید. این صفحات مشتمل بر فهرست، یادداشت آقای دکتر غنینژاد و مقدمۀ بنده بر کتاب است.
برای تهیۀ کتاب میتوانید به این لینک مراجعه بفرمایید: «بازار آزاد و دشمنان آن»
#معرفی_کتاب
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
صفحات ابتدایی کتاب «بازار آزاد و دشمنان آن»، اثر لودویگ فون میزس، را در این پیدیاف میتوانید بخوانید. این صفحات مشتمل بر فهرست، یادداشت آقای دکتر غنینژاد و مقدمۀ بنده بر کتاب است.
برای تهیۀ کتاب میتوانید به این لینک مراجعه بفرمایید: «بازار آزاد و دشمنان آن»
#معرفی_کتاب
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
لیبراسیون/لیبرالیسم
💠 سرمایهداری، با محترم شمردن و تشویق نوآوری کارآفرینانه، خلاقیت انسانی را در خدمت انسانیت قرار میدهد و این همان عامل گریزپاییست که مبین تفاوت آشکار میان نحوه زندگی امروز ماست با طرز زندگی نسل اندر نسل از نیاکانمان که پیش از قرن 19 میزیستهاند. نوآوریهایی…
💵 سرمایه داری این نیست که مردم در بازارچههای محلی مسکه را با تخم مرغ مبادله کنند، مبادلهای که پیشینهای چندین هزارساله دارد.
جانمایه سرمایهداری در افزودن ارزش است که با به جریان انداختن انرژی و خلاقیت انسان، در سطح و مقیاسی بیسابقه در تاریخ بشر، به خلق ثروت برای مردم عادی میانجامد، ثروتی که ثروتمندترین و قدرتمندترین شاهان و سلاطین و امپراطوران دنیای باستان را مات و مبهوت میساخت و چشمانشان را خیره میکرد.
سرمایهداری فرسودن سنگر دیرپاییست که نظامهای قدرت و استیلا و امتیازات ویژه از دیرباز در پناهش آسودهاند، و گشایشیست به سوی شایستهسالاری و "سپردن کار به کاردانان".
سرمایهداری فرآیندیست که تشویق را جایگزین زور میکند و فضیلت را جانشین حسد. سرمایهداری حکایت آن چیزیست که زندگی من را و زندگی تو را ممکن کرده است.
📚📖 اخلاق سرمایهداری، تام جی. پالمر ترجمه بردیا گرشاسبی
@cafe_andishe95
جانمایه سرمایهداری در افزودن ارزش است که با به جریان انداختن انرژی و خلاقیت انسان، در سطح و مقیاسی بیسابقه در تاریخ بشر، به خلق ثروت برای مردم عادی میانجامد، ثروتی که ثروتمندترین و قدرتمندترین شاهان و سلاطین و امپراطوران دنیای باستان را مات و مبهوت میساخت و چشمانشان را خیره میکرد.
سرمایهداری فرسودن سنگر دیرپاییست که نظامهای قدرت و استیلا و امتیازات ویژه از دیرباز در پناهش آسودهاند، و گشایشیست به سوی شایستهسالاری و "سپردن کار به کاردانان".
سرمایهداری فرآیندیست که تشویق را جایگزین زور میکند و فضیلت را جانشین حسد. سرمایهداری حکایت آن چیزیست که زندگی من را و زندگی تو را ممکن کرده است.
📚📖 اخلاق سرمایهداری، تام جی. پالمر ترجمه بردیا گرشاسبی
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🗽اصول بنیانی لیبرالیسم، نه تنها نظریهای درباره آزادی، برابری و مصالح عمومی، بلکه نظریهای درباره نظام قدرت - یعنی ابزارهایی برای به وجود آوردن قدرت و همچنین مهار آن - ارائه میدهد. این نظریه، دستاورد فوقالعاده لیبرالیسم قانونمدار بوده است، و سابقه آن…
🗽لیبرالیسم را میتوان با خصوصیات متعددی تعریف کرد که آن را از دیگر آموزهها و نظامهای سیاسی متمایز میکند. به گفته جان گری، ویژگی مشترک انواع سنتهای لیبرال مفهومبندی صراحتاً مدرن از جامعه و انسان است.
💠 لیبرالیسم فردگراست چون از اولویت اخلاقی شخص در برابر هر نوع کلیت اجتماعی دفاع میکند. طرفدار برابری است، برای همه انسانها جایگاه اخلاقی یکسانی قائل است و هرگونه نظم سیاسی و حقوق متکی به تفاوت میان انسانها را نفی کرده و فاقد ارزش اخلاقی میداند، عامگرا و جهانشمول است و بر همسانی اخلاقی ابنای بشر تاکید دارد و اشکال فرهنگی و با هم بودنهای تاریخی خاص را در مرتبه دوم اهمیت قرار میدهد، بهبودگراست زیرا اصلاحپذیر بودن و بهبودپذیری نهادهای اجتماعی و ترتیبات سیاسی را قبول دارد. این مفهوم بندی از انسان و جامعه هویت معینی به لیبرالیسم میبخشد که فراتر از و برتر از تنوع و پیچیدگی داخلی آن است.
📚📖 لیبرالیسم و ناراضیانش، فرانسیس فوکویاما ترجمه رحمان قهرمانپور
@cafe_andishe95
💠 لیبرالیسم فردگراست چون از اولویت اخلاقی شخص در برابر هر نوع کلیت اجتماعی دفاع میکند. طرفدار برابری است، برای همه انسانها جایگاه اخلاقی یکسانی قائل است و هرگونه نظم سیاسی و حقوق متکی به تفاوت میان انسانها را نفی کرده و فاقد ارزش اخلاقی میداند، عامگرا و جهانشمول است و بر همسانی اخلاقی ابنای بشر تاکید دارد و اشکال فرهنگی و با هم بودنهای تاریخی خاص را در مرتبه دوم اهمیت قرار میدهد، بهبودگراست زیرا اصلاحپذیر بودن و بهبودپذیری نهادهای اجتماعی و ترتیبات سیاسی را قبول دارد. این مفهوم بندی از انسان و جامعه هویت معینی به لیبرالیسم میبخشد که فراتر از و برتر از تنوع و پیچیدگی داخلی آن است.
📚📖 لیبرالیسم و ناراضیانش، فرانسیس فوکویاما ترجمه رحمان قهرمانپور
@cafe_andishe95
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
ما مردم ایران روز جمعه ۱۱ اسفند، با اتحادی کمنظیر، بزرگترین نافرمانی مدنی تاریخ خود را رقم زدیم. این بار، اکثریت قاطع ما در کنار هم ایستادیم، و به جای همدستی با قاتلان عزیزانمان، بایکوت را انتخاب کردیم.
این فقط یک سکوت اعتراضی علیه رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی نبود، بلکه نقطه عطفی بود مهم در مسیر و شیوه مبارزهمان برای بازپسگیری ایران؛ باور به اینکه قدرت و تعداد ما بسیار بسیار بیشتر از نیروی سرکوب رژیم است.
من به تکتک شما که در این نافرمانی مدنی بزرگ همراه شدید، افتخار میکنم. بدانید که آنچه رقم زدید، چراغ راه پیش روی ماست.
@OfficialRezaPahlavi
این فقط یک سکوت اعتراضی علیه رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی نبود، بلکه نقطه عطفی بود مهم در مسیر و شیوه مبارزهمان برای بازپسگیری ایران؛ باور به اینکه قدرت و تعداد ما بسیار بسیار بیشتر از نیروی سرکوب رژیم است.
من به تکتک شما که در این نافرمانی مدنی بزرگ همراه شدید، افتخار میکنم. بدانید که آنچه رقم زدید، چراغ راه پیش روی ماست.
@OfficialRezaPahlavi
🌏جهانی شدن Globalisation🌎
گلوبالیزیشن
جهانی شدن ظهور یک شبکه پیچیده به هم پیوسته است؛ بدین معنا که زندگی ما تا حدود زیادی با حوادثی که رخ میدهد و تصمیمهایی که گرفته می شود، البته در فاصله ای بسیار دور از خودمان شکل می گیرد ،بنابراین مشخصه اصلی جهانی شدن این است که فواصل جغرافیایی موضوعیت خود را از دست داده و مرزهای ملی مانند مرزهای میان دولت - ملت،ها اهمیت کمتری یافته اند با این حال جهانی شدن به هیچ وجه به معنای اهمیت کمتر موضوعات محلی» و «ملی» به نسبت مسائل «جهانی» نیست.
فراتر از آن جهانی شدن عمق و گستردگی روند سیاسی را برجسته میکند؛ بدین مفهوم که رویدادهای محلی ملی و جهانی یا شاید رویدادهای محلی منطقه ای ،ملی بین المللی و جهانی دائماً با یکدیگر به تعامل مشغول اند
💰 جهانی شدن اقتصاد به ترکیب اقتصادهای ملی در یک اقتصاد بزرگتر جهانی اشاره میکند و بیانگر اهمیت روزافزون تجارت بین المللی و جریان سرمایه و همچنین ظهور شرکتهای فراملی - که گاهی مکدونالد گرایی
توصیف میشوند – است.
📮اهمیت
از اصطلاح جهانی شدن برای جلب توجه به مجموعه ای از تحولات پیچیده و چند وجهی استفاده میشود که وقوع آن در نیمۀ دوم قرن بیستم شروع شد
اول اینکه وابستگی متقابل جهانی یکی از نتایج رقابتهای ابر قدرتها بود که دوره جنگ را مشخص می.کرد قابلیتها و منابع ابر قدرتهای بعد از سال ۱۹۴۵) ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی به قدری عظیم بود که آنها را قادر میساخت تا نفوذ خود را تقریباً به همۀ مناطق جهان گسترش دهند
دوم ،اینکه گسترش تجارت بین المللی و ویژگی فراملی سازمانهای تجاری جدید اقتصادی جهانی را به وجود آورد. به ویژه فروپاشی کمونیسم در عمل به ظهور نظام سرمایه داری جهانی نیروی جدیدی بخشید.
اینکه محرک جهانی شدن ابتکارات تکنولوژیکی بود. این امر تقریباً بر همهٔ حوزه های زندگی تأثیر گذاشته است از توسعۀ سلاحهای هسته ای و ظهور آلودگی های جهانی از قبیل باران اسیدی و سوراخ شدن لایه اوزون گرفته تا ارتباطات تلفنی ماهواره ای تلویزیونی و اینترنت چهارم ،اینکه جهانی شدن یک بُعد مهم سیاسی - ایدئولوژیکی دارد.
یک جنبۀ آن گسترش ارزشهای سیاسی لیبرال غربی است که پیروزی جهانی لیبرال دموکراسی توصیف میشود
اما از سوی دیگر به رشد اسلام به عنوان یک مذهب سیاسی فراملی و توسعۀ گرایش به فلسفه ها و عقاید سبز مربوط می شود
بیشتر مباحث دربارۀ جهانی شدن بر تأثیر آن بر دولت و همچنین پیامدهای آن بر سیاستهای ملی متمرکز شده است بعضیها معتقدند که جهانی شدن مرگ سیاست و عدم تناسب دولتها را به طور ضمنی بیان می.کند اگر اقتصادهای ملی عملاً در یک اقتصاد بزرگتر جهانی جذب شده اند و اگر مبادلات فرهنگی و اطلاعاتی اکنون به طور عادی فراملی،اند شاید دولت ملی یک نابهنجاری تاریخی است؛ حتی اگر بخشهای فوق ملی نیز باید به ظهور برسند تفسیر جایگزین این گونه نیست که دولت را خارج از موضوع جهانی شدن و بی ربط به آن بداند بلکه معتقد است که کارکرد دولت اکنون تغییر یافته است از این منظر جهانی شدن اقتصاد ظهور دولتهای رقیب را اشاعه داده است؛ دولتهایی که نقش ،آنها در وهله ،اول توسعه راهبردها برای رفاه ملی در یک وضعیت رقابتهای فراملی در حال شدت یافتن .است ،بنابراین جهانی شدن مهم است زیرا نیروهای معارض را در شکل سیاستهای نژادی و ملی گرایی خاص گرا، از قید و بند رها کرده است در یک دنیای جهانی شده به طور روزافزون قومیت ممکن است جای ملیت را به عنوان منشأ اصلی همبستگی اجتماعی بگیرد و مزیت آن این است ،که برخلاف ملتها که وفاداریهای مدنی آنها را به هم پیوند میدهد گروههای منطقه ای و نژادی قادرند یک حس عمیقتر هویت سازمان یافته ایجاد کنند سرانجام اینکه بحثی در این باره وجود دارد که آیا باید در برابر جهانی شدن مقاومت کرد یا آن را پذیرفت و به استقبال آن رفت طرفداران جهانی شدن چشم انداز رفاه بیشتر و توسعه تکنولوژیکی را برجسته میکنند؛ مخالفان آن در مورد گسترش ارزشهای سرمایه داری عمیق تر شدن نابرابری و از دست دادن هویتها هشدار میدهند. در واقع بعضیها نیز معتقدند که جهانی شدن عمدتاً یک افسانه است که سیاستمدارانی درباره آن مبالغه کرده اند که مایل اند دگرگونیهای بازار را در خط مشی اقتصادی امری
ضروری و اجتناب ناپذیر توصیف کنند
📙مفاهیم کلیدی علم سیاست.اندرو هیوود
@cafe_andishe95
گلوبالیزیشن
جهانی شدن ظهور یک شبکه پیچیده به هم پیوسته است؛ بدین معنا که زندگی ما تا حدود زیادی با حوادثی که رخ میدهد و تصمیمهایی که گرفته می شود، البته در فاصله ای بسیار دور از خودمان شکل می گیرد ،بنابراین مشخصه اصلی جهانی شدن این است که فواصل جغرافیایی موضوعیت خود را از دست داده و مرزهای ملی مانند مرزهای میان دولت - ملت،ها اهمیت کمتری یافته اند با این حال جهانی شدن به هیچ وجه به معنای اهمیت کمتر موضوعات محلی» و «ملی» به نسبت مسائل «جهانی» نیست.
فراتر از آن جهانی شدن عمق و گستردگی روند سیاسی را برجسته میکند؛ بدین مفهوم که رویدادهای محلی ملی و جهانی یا شاید رویدادهای محلی منطقه ای ،ملی بین المللی و جهانی دائماً با یکدیگر به تعامل مشغول اند
💰 جهانی شدن اقتصاد به ترکیب اقتصادهای ملی در یک اقتصاد بزرگتر جهانی اشاره میکند و بیانگر اهمیت روزافزون تجارت بین المللی و جریان سرمایه و همچنین ظهور شرکتهای فراملی - که گاهی مکدونالد گرایی
توصیف میشوند – است.
📮اهمیت
از اصطلاح جهانی شدن برای جلب توجه به مجموعه ای از تحولات پیچیده و چند وجهی استفاده میشود که وقوع آن در نیمۀ دوم قرن بیستم شروع شد
اول اینکه وابستگی متقابل جهانی یکی از نتایج رقابتهای ابر قدرتها بود که دوره جنگ را مشخص می.کرد قابلیتها و منابع ابر قدرتهای بعد از سال ۱۹۴۵) ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی به قدری عظیم بود که آنها را قادر میساخت تا نفوذ خود را تقریباً به همۀ مناطق جهان گسترش دهند
دوم ،اینکه گسترش تجارت بین المللی و ویژگی فراملی سازمانهای تجاری جدید اقتصادی جهانی را به وجود آورد. به ویژه فروپاشی کمونیسم در عمل به ظهور نظام سرمایه داری جهانی نیروی جدیدی بخشید.
اینکه محرک جهانی شدن ابتکارات تکنولوژیکی بود. این امر تقریباً بر همهٔ حوزه های زندگی تأثیر گذاشته است از توسعۀ سلاحهای هسته ای و ظهور آلودگی های جهانی از قبیل باران اسیدی و سوراخ شدن لایه اوزون گرفته تا ارتباطات تلفنی ماهواره ای تلویزیونی و اینترنت چهارم ،اینکه جهانی شدن یک بُعد مهم سیاسی - ایدئولوژیکی دارد.
یک جنبۀ آن گسترش ارزشهای سیاسی لیبرال غربی است که پیروزی جهانی لیبرال دموکراسی توصیف میشود
اما از سوی دیگر به رشد اسلام به عنوان یک مذهب سیاسی فراملی و توسعۀ گرایش به فلسفه ها و عقاید سبز مربوط می شود
بیشتر مباحث دربارۀ جهانی شدن بر تأثیر آن بر دولت و همچنین پیامدهای آن بر سیاستهای ملی متمرکز شده است بعضیها معتقدند که جهانی شدن مرگ سیاست و عدم تناسب دولتها را به طور ضمنی بیان می.کند اگر اقتصادهای ملی عملاً در یک اقتصاد بزرگتر جهانی جذب شده اند و اگر مبادلات فرهنگی و اطلاعاتی اکنون به طور عادی فراملی،اند شاید دولت ملی یک نابهنجاری تاریخی است؛ حتی اگر بخشهای فوق ملی نیز باید به ظهور برسند تفسیر جایگزین این گونه نیست که دولت را خارج از موضوع جهانی شدن و بی ربط به آن بداند بلکه معتقد است که کارکرد دولت اکنون تغییر یافته است از این منظر جهانی شدن اقتصاد ظهور دولتهای رقیب را اشاعه داده است؛ دولتهایی که نقش ،آنها در وهله ،اول توسعه راهبردها برای رفاه ملی در یک وضعیت رقابتهای فراملی در حال شدت یافتن .است ،بنابراین جهانی شدن مهم است زیرا نیروهای معارض را در شکل سیاستهای نژادی و ملی گرایی خاص گرا، از قید و بند رها کرده است در یک دنیای جهانی شده به طور روزافزون قومیت ممکن است جای ملیت را به عنوان منشأ اصلی همبستگی اجتماعی بگیرد و مزیت آن این است ،که برخلاف ملتها که وفاداریهای مدنی آنها را به هم پیوند میدهد گروههای منطقه ای و نژادی قادرند یک حس عمیقتر هویت سازمان یافته ایجاد کنند سرانجام اینکه بحثی در این باره وجود دارد که آیا باید در برابر جهانی شدن مقاومت کرد یا آن را پذیرفت و به استقبال آن رفت طرفداران جهانی شدن چشم انداز رفاه بیشتر و توسعه تکنولوژیکی را برجسته میکنند؛ مخالفان آن در مورد گسترش ارزشهای سرمایه داری عمیق تر شدن نابرابری و از دست دادن هویتها هشدار میدهند. در واقع بعضیها نیز معتقدند که جهانی شدن عمدتاً یک افسانه است که سیاستمدارانی درباره آن مبالغه کرده اند که مایل اند دگرگونیهای بازار را در خط مشی اقتصادی امری
ضروری و اجتناب ناپذیر توصیف کنند
📙مفاهیم کلیدی علم سیاست.اندرو هیوود
@cafe_andishe95
💾🌏جغرافیای فساد آسیا
نقشه بالا نشانگر میزان فساد طی ۲۰۲۳، در قاره آسیا از منظر از منظر سازمان بین المللی شفاف سازی(مستقر در ۱۸۰ کشور) و دانشگاه پاساو آلمان است. شرایط دسترسی شهروندان به خدمات عمومی، ساختار حقوقی-قضایی کشورها و موقعیت بخش خصوصی، سه محور این رتبه بندی ها هستند. از دیدگاه مدیر اجرایی این سازمان: این تنها دولت نیست که مسئول کاهش فساد است؛ مجلس، کارفرمایان، رسانه ها و حتی همه شهروندان در این کاهش نقش دارند. ولی به هر روی، نمره فساد، می تواند آینه تمام نمای یک دولت و حکومت در جهان باشد. نمره ملت ها ۱۰۰ تا صفر است. از پاکترین تا فاسدترین. هر چه تیره و قرمزتر فاسدتر.
خوب به کشورهای محور مقاومتبنگرید(ایران، یمن، سوریه،عراق، لبنان). چرا غرق در فسادند؟! کشورهای ژاپن، جمهوری کره، تایوان، بوتان، امارات. قطر، عربستان سعودی و اسراییل، کویت، عمان، بحرین چه نمراتی در فساد دارند؟!
ی. کریمی پور
@cafe_andishe95
نقشه بالا نشانگر میزان فساد طی ۲۰۲۳، در قاره آسیا از منظر از منظر سازمان بین المللی شفاف سازی(مستقر در ۱۸۰ کشور) و دانشگاه پاساو آلمان است. شرایط دسترسی شهروندان به خدمات عمومی، ساختار حقوقی-قضایی کشورها و موقعیت بخش خصوصی، سه محور این رتبه بندی ها هستند. از دیدگاه مدیر اجرایی این سازمان: این تنها دولت نیست که مسئول کاهش فساد است؛ مجلس، کارفرمایان، رسانه ها و حتی همه شهروندان در این کاهش نقش دارند. ولی به هر روی، نمره فساد، می تواند آینه تمام نمای یک دولت و حکومت در جهان باشد. نمره ملت ها ۱۰۰ تا صفر است. از پاکترین تا فاسدترین. هر چه تیره و قرمزتر فاسدتر.
خوب به کشورهای محور مقاومتبنگرید(ایران، یمن، سوریه،عراق، لبنان). چرا غرق در فسادند؟! کشورهای ژاپن، جمهوری کره، تایوان، بوتان، امارات. قطر، عربستان سعودی و اسراییل، کویت، عمان، بحرین چه نمراتی در فساد دارند؟!
ی. کریمی پور
@cafe_andishe95
🔅در فلسفه، کانت نقطه ی بنیادی است. کار او چنان سرشار از امکان هاست که می توان گفت به سرشاری خود زندگانی است.
کانت راه خود را، آگاهانه با دقت عقلانی در پیش گرفت، با این همه اثر او سرشار از اندیشه هایی است که از حد ( سیستم) فراتر می روند. اندیشه هایی که کانت کوشید تا آنها را نیز چون بخشی از آموزش خود در آورد. اثر او سرچشمه ی الهامی بی پایان است. تا این جا تأثیر مستقیم کانت به دو جریان مهم انجامیده است. ایدآلیسم و فلسفه نوکانتی.
امروز ما می توانیم ببینیم که برداشت های این دو، اشتباه بوده است، خودِ كانت همچنان پابرجاست و از مفسران خود، برتر است.
اکنون سرنوشت فلسفه بسته به چگونگی نگرش بنیادی ما است به کانت.
نمی توانیم یکبار و برای همیشه با دیدی ابژکتیو، بفهمیم که کانت چه بود و چه می اندیشید. او اندیشندهای آفریننده بود که از همه آفریده های خود برتر است.
کسی از وی فراتر نرفت . او به بخشی از یک کل بزرگ تر بدل نشد و تا حد امکانی میان دیگر امکان ها تنزل نیافت. کار کانت در تاریخ فلسفه یکه است. (از زمان افلاطون تاکنون ، هیچ کس انقلابی این چنین در اندیشه غربی نیافریده است).
کانت، صص ۳۷۶_ ۳۷۷
کارل یاسپرس.آرسین
@cafe_andishe95
کانت راه خود را، آگاهانه با دقت عقلانی در پیش گرفت، با این همه اثر او سرشار از اندیشه هایی است که از حد ( سیستم) فراتر می روند. اندیشه هایی که کانت کوشید تا آنها را نیز چون بخشی از آموزش خود در آورد. اثر او سرچشمه ی الهامی بی پایان است. تا این جا تأثیر مستقیم کانت به دو جریان مهم انجامیده است. ایدآلیسم و فلسفه نوکانتی.
امروز ما می توانیم ببینیم که برداشت های این دو، اشتباه بوده است، خودِ كانت همچنان پابرجاست و از مفسران خود، برتر است.
اکنون سرنوشت فلسفه بسته به چگونگی نگرش بنیادی ما است به کانت.
نمی توانیم یکبار و برای همیشه با دیدی ابژکتیو، بفهمیم که کانت چه بود و چه می اندیشید. او اندیشندهای آفریننده بود که از همه آفریده های خود برتر است.
کسی از وی فراتر نرفت . او به بخشی از یک کل بزرگ تر بدل نشد و تا حد امکانی میان دیگر امکان ها تنزل نیافت. کار کانت در تاریخ فلسفه یکه است. (از زمان افلاطون تاکنون ، هیچ کس انقلابی این چنین در اندیشه غربی نیافریده است).
کانت، صص ۳۷۶_ ۳۷۷
کارل یاسپرس.آرسین
@cafe_andishe95
🌋طغیان غریزه های فردی بر ضد قیدهای اجتماعی نه فقط کلید فلسفه و سیاست و احساس آن امری است که" جنبش رومانتیک" نامیده می شود بلکه کلید عواقب و نتایج آن جنبش تا عصر حاضر نیز هست.
جنبش رومانتیک اساسا" هدفش رها ساختن شخصیت بشر از غل و زنجیر اخلاق و رسوم اجتماعی بود.
قسمتی از این زنجیرها مانع بیهوده ای در راه اشکال مطلوب فعالیت بیش نبود؛ زیرا هر جامعه ی قدیمی قواعد رفتاری پدیده آورده است که در دفاع از آنها جز این مطلبی نمی توان یافت که این قواعد قدیمی است.
رومانتیکها عواطف تند را، از هر نوع که باشد و به هر نتیجه ای که منجر شود ،تمجید و تحسین می کنند . عشق رومانتیک ، خاصه هنگامی که با ناکامی توام باشد، این قدر تندی دارد که مورد پسند رومانتیک ها واقع شود، اما غالب عواطف تند ویرانگرند. کینه و حقد و حسد و ندامت و یاس و غرور زخم خورده و خشم کسی که به ناحق زیر فشار قرار گرفته باشد و شور جنگجویی و تحقیر بردگان و ترسویان از این قبیل است. بدین جهت آدمی که به سبب مسلک رومانتیک، خاصه از نوع بایرونی، شیرک شده باشد شدیدالعمل و ضد اجتماعی می شود یا یاغیی آشوب طلب ، یا جباری فاتح.
📔برتراند راسل. تاریخ فلسفه غرب.نجف دریابندری . نشر پرواز
@cafe_andishe95
جنبش رومانتیک اساسا" هدفش رها ساختن شخصیت بشر از غل و زنجیر اخلاق و رسوم اجتماعی بود.
قسمتی از این زنجیرها مانع بیهوده ای در راه اشکال مطلوب فعالیت بیش نبود؛ زیرا هر جامعه ی قدیمی قواعد رفتاری پدیده آورده است که در دفاع از آنها جز این مطلبی نمی توان یافت که این قواعد قدیمی است.
رومانتیکها عواطف تند را، از هر نوع که باشد و به هر نتیجه ای که منجر شود ،تمجید و تحسین می کنند . عشق رومانتیک ، خاصه هنگامی که با ناکامی توام باشد، این قدر تندی دارد که مورد پسند رومانتیک ها واقع شود، اما غالب عواطف تند ویرانگرند. کینه و حقد و حسد و ندامت و یاس و غرور زخم خورده و خشم کسی که به ناحق زیر فشار قرار گرفته باشد و شور جنگجویی و تحقیر بردگان و ترسویان از این قبیل است. بدین جهت آدمی که به سبب مسلک رومانتیک، خاصه از نوع بایرونی، شیرک شده باشد شدیدالعمل و ضد اجتماعی می شود یا یاغیی آشوب طلب ، یا جباری فاتح.
📔برتراند راسل. تاریخ فلسفه غرب.نجف دریابندری . نشر پرواز
@cafe_andishe95
⬛️◼️ دیکتاتور اجازه داده بود همه بدانند که میخواهد موضوع مهمی را به اطلاع آنها برساند.مردم رومانی موظف بودند همیشه با اشتیاق زیاد سخنان رهبر را بشنوند اما حالا مدتی بود که از دستش خسته شده بودند.سخنان رهبر رومانی معمولا طولانی و همواره حاوی خبرهای بد بود...چائوشسکو عاقبت بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و پیروزمندانه اعلام کرد :« همه بدهیهای خارجی کشور را پرداخت کردهایم. امروز روز بزرگی برای استقلال ملی رومانیاییهاست.»
برای لحظاتی مردم دچار این تصور شدند که رژیم از این پس قفسههای خالی فروشگاهها را پر از مواد غذایی خواهد کرد چون تا حالا بخش عمده محصولات کشاورزی به اروپای غربی صادر شده بود تا با پول آن بدهیهای خارجی کشور پرداخت شود.حالا رهبر رومانی میگفت بدهیها پرداخت شده پس قاعدتا از حالا به بعد مواد غذایی تولید شده در کشور ،به جای صادر شدن به خارج باید در داخل کشور توزیع میشد.اما مردم اشتباه میکردند.رهبر رومانی در ادامه بیاناتش گفت:
« صادرات محصولات غذایی همچنان ادامه خواهد یافت تا رومانی مستقل بماند.امروز رومانی مستقلترین کشور دنیاست و این مایه افتخار همه ماست.»
◾️با توضیحات تکمیلی رهبر معلوم شد که سهمیهبندی سفت و سخت گوشت و تخم مرغ و شیر و آرد و شکر ادامه خواهد یافت.رهبر رومانی گفت حتی احتمال دارد که سهمیهبندی مواد غذایی و بنزین در ماههای آینده سفت و سختتر هم بشود.
این در حالی بود که مردم زمستان سختی را گذرانده بودند.بسیاری از پیرزنان و پیرمردان به دلیل کمبود سوخت ،از سرما در خانههایشان مرده بودند.مردم حتی برای تهیه نان مجبور به ایستادن در صفهای طولانی بودند.گوشت و میوه و لبنیات کمیاب بود ؛ آن هم در کشوری که حاصلخیزترین خاک اروپا را داشت.حالا رهبر رومانی بر صفحه تلویزیون آمده و گفته بود که مردم نباید توقع هیچ بهبودی را در وضع رفاهیشان داشته باشند.به قول یکی از روشنفکران رومانی"این زمان،فلاکتبارترین اوقات مردم رومانی بود.مردم از بیانات رهبر فهمیدند که هیچ سودی از فداکاریهایی که طی سالهای گذشته کرده بودند نصیبشان نخواهد شد.
ما هم از چائوشسکو نفرت داشتیم هم از خودمان.ما از خودمان متنفر بودیم زیرا ما آنچه را که او با کشورمان کرده بود به عنوان واقعیتی محض پذیرفته بودیم؛ واقعیتی که نمیتوان عوضش کرد."
📚از کتاب "انقلاب های هزار و نهصد و هشتاد و نه » ،ویکتور شبشتین،ترجمه بیژن اشتری،نشر ثالث.
@cafe_andishe95
برای لحظاتی مردم دچار این تصور شدند که رژیم از این پس قفسههای خالی فروشگاهها را پر از مواد غذایی خواهد کرد چون تا حالا بخش عمده محصولات کشاورزی به اروپای غربی صادر شده بود تا با پول آن بدهیهای خارجی کشور پرداخت شود.حالا رهبر رومانی میگفت بدهیها پرداخت شده پس قاعدتا از حالا به بعد مواد غذایی تولید شده در کشور ،به جای صادر شدن به خارج باید در داخل کشور توزیع میشد.اما مردم اشتباه میکردند.رهبر رومانی در ادامه بیاناتش گفت:
« صادرات محصولات غذایی همچنان ادامه خواهد یافت تا رومانی مستقل بماند.امروز رومانی مستقلترین کشور دنیاست و این مایه افتخار همه ماست.»
◾️با توضیحات تکمیلی رهبر معلوم شد که سهمیهبندی سفت و سخت گوشت و تخم مرغ و شیر و آرد و شکر ادامه خواهد یافت.رهبر رومانی گفت حتی احتمال دارد که سهمیهبندی مواد غذایی و بنزین در ماههای آینده سفت و سختتر هم بشود.
این در حالی بود که مردم زمستان سختی را گذرانده بودند.بسیاری از پیرزنان و پیرمردان به دلیل کمبود سوخت ،از سرما در خانههایشان مرده بودند.مردم حتی برای تهیه نان مجبور به ایستادن در صفهای طولانی بودند.گوشت و میوه و لبنیات کمیاب بود ؛ آن هم در کشوری که حاصلخیزترین خاک اروپا را داشت.حالا رهبر رومانی بر صفحه تلویزیون آمده و گفته بود که مردم نباید توقع هیچ بهبودی را در وضع رفاهیشان داشته باشند.به قول یکی از روشنفکران رومانی"این زمان،فلاکتبارترین اوقات مردم رومانی بود.مردم از بیانات رهبر فهمیدند که هیچ سودی از فداکاریهایی که طی سالهای گذشته کرده بودند نصیبشان نخواهد شد.
ما هم از چائوشسکو نفرت داشتیم هم از خودمان.ما از خودمان متنفر بودیم زیرا ما آنچه را که او با کشورمان کرده بود به عنوان واقعیتی محض پذیرفته بودیم؛ واقعیتی که نمیتوان عوضش کرد."
📚از کتاب "انقلاب های هزار و نهصد و هشتاد و نه » ،ویکتور شبشتین،ترجمه بیژن اشتری،نشر ثالث.
@cafe_andishe95