Telegram Web Link
ادب‌سار
🍁 واژه‌های پارسی در زبان تازی خَتَنبَر = از پارسی لاف‌زن، بی‌پولی که لاف توانگری بزند خدای = از پارسی خدای در انگلیسی به God و در آلمانی به Gott دگریده است. خدَنَگ = درختی بسیار سخت که از چوب آن نیزه، تیر و زین می‌ساختند. خَدیو = از پارسی خدیو، خداوند خرابات…
🏵 واژه‌های پارسی در زبان تازی

خَرخَشه، خرخسه = از پارسی خِش‌خِش
خُردادی = از پارسی خردادی، تنگ شیشه‌ای برای می و زیتون
خَردق = از پارسی خَردیک، شوربا
خُردق = از پارسی گُروهَک
خُرده، خُرضِه = از پارسی خرده، ریزه

خَرزهرج = از پارسی خرزَهره
خُردیق = از پارسی خردیق (حریره)، شوربای آرد
خَرَش = از پارسی خُردش در زبان تازی مگس
خَرَش ،خَرشا = از پارسی خارش، خاریدن
خُرشوم = از پارسی خِرسُم، کوه بزرگ، زمین سخت و درشت

خِرطال = از پارسی خِرتال، پوست گاو که انباشته از زر و سیم باشد
خَرط مَرط = از پارسی خُردمُرد، خرده ریز
خِرفاش = از پارسی خَفنَج، خوشی
خَرف = از پارسی خِرفت، کودن، دیریاب
خُرفُج = از پارسی خُبچه، شاخه‌ی درخت نرم

خَرفی = از پارسی خَربا، دانه‌ی خلر(جُلَبان)
خَرگاه = از پارسی خرگاه، بزرگ جای، چادر بزرگ
خرگوش = از پارسی خرگوش
خُرّم = از پارسی خرم
خَرمان = از پارسی خُرم، آرزومند به چیزی

خُرُمیه = از پارسی خرم‌دینان
خرُنُباشی = بهترین سبزی‌های خوشبو
خَرنق، خَرنوق = از پارسی خرگوش
خُرنُوب، خُرّوب = از پارسی خرنوب گیاهی دارویی برای شکم‌روش
خَریده = از پارسی خریده(با خِرَد، خریده شده)، دوشیزه‌ی بلندبالا

خَز، قَز = از پارسی خَز یا خاز، پوست جانوری که از آن پوستین سازند، جامه‌ی ابریشمی و کتانی
خِزانه = از پارسی گنجینه و گَزینه
خُزرانِق = از پارسی خاز رنگ، جامه‌ی سپید، پیراهن رنگارنگ

🏵 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🏵 @AdabSar
🍂🏵🍁
تورا من چشم در راهم
شباهنگام
که می‌گیرند در شاخ تَلاجَن سایه‌ها رنگ سیاهی
وزان دل‌خستگانت راست اندوهی فراهم
تورا من چشم در راهم!

🍂🏵🍁

کاش می‌آمد، از این پنجره، من
بانگ می‌دادمش از دور بیا
با زنم "عالیه" می‌گفتم: زن
پدرم آمده در را بگشا.

بریده‌ای از سروده «پدرم»

🍂🏵🍁

نه بختِ بدِ مراست سامان
و ای شب نه توراست هیچ پایان
چندین چه كنی مرا ستیزه
بس نیست مرا غم زمانه؟

🍂🏵🍁

من دلم سخت گرفته‌ست
از این میهمان‌خانه‌ی مهمان‌کش
روزش تاریک
که به جان هم نشناخته انداخته است
چند تن خواب‌آلود
چند تن ناهموار
چند تن ناهشیار...

🍂 از پارسی‌سرودگان #نیما_یوشیج
#چکامه_پارسی

🏵 ۲۱ آبان، زادروز «نیما یوشیج»، پدر چامه‌ی نوین پارسی گرامی باد. او آگاهانه از واژگان پارسی در سرودگانش بیشترین بهره را می‌برد.

🍂🏵🍁 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻تحریم = (Boycott)، جلوگیری، بازداشتن، نابایایی، نارواکردن، ناروا داشتن، ناروا، ناروا شمردن، اَروایی، اَروایش، فرابندی(تحریم معاملات)

🔻تحریم شدن = اَرواییدن

🔻تحریم کردن = اَروایاندن

نمونه:
🔺تحریم‌ها علیه ایران به مدت ۱۰ سال تمدید شد =
اَروایش‌ها واروی ایران برای ۱۰ سال درازانده شد

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تحریم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌼🌸🌺
🌸🌺
🌺
چه تختی که بی آگهی بگذرد
پرستنده‌ی او ندارد خرد

تو گر دادگر باشی و پاک‌رای
بدآیین بپایی به دیگرسَرای
  
وُ گر آز گیرد سرت را به دام
برآری یَکی تیره‌تیغ از نیام

جهان را چُنین‌ست ساز و نِهاد
برآرد ز خاک و دِهدْشان به باد
#فردوسی

و در این هفته شایسته‌تر آن‌که بایست:
وُ زان رفته‌ناماوران کرد یاد
به داد و دِهِش گیتی آباد باد


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌸🌺
🌼🌸🌺
🌸🌿🌼
🌿🌼
🌼
درختِ بَرومند چون شد بلند
گر ایدون که آید بر اوبر گزند

شود برگ‌پژمرده و بیخ‌سست
سرش سوی پستی گراید درست

چُن از جایْگَه بگسلد پای خویش
به شاخِ نوآیین دهد جای خویش

مر او را سپارد گل و برگ و باغ
بهاری به کَردارِ روشن‌چراغ

اگر شاخِ بد خیزد از بیخِ نیک
تو با بیخ تندی میاغاز ویک
#فردوسی

و برای این هفته آرزو دارم:
که جاوید بادی و پیروز و شاد
سرت سبز باد و دلت پر ز داد


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌿🌼
🌸🌿🌼
ادب‌سار
🏵 واژه‌های پارسی در زبان تازی خَرخَشه، خرخسه = از پارسی خِش‌خِش خُردادی = از پارسی خردادی، تنگ شیشه‌ای برای می و زیتون خَردق = از پارسی خَردیک، شوربا خُردق = از پارسی گُروهَک خُرده، خُرضِه = از پارسی خرده، ریزه خَرزهرج = از پارسی خرزَهره خُردیق = از پارسی…
🧉 واژه‌های پارسی در زبان تازی

خَزنی = از پارسی خز، ابریشم بسیار سپید، خام
خزینه = از پارسی گزینه یا گنجینه
خسته = از پارسی خسته، بیمار
خسته‌خانه = بیمارستان
خسروانی = از پارسی جامه‌ی ابریشمی بسیارگران که خسروان در بر می‌کردند
خُش، خوش = از پارسی خوش
خَشاف = از پارسی خوشاب، جوشانده‌ی میوه‌های خشک
خَشبرَم = از پارسی خوش اِسپرَم، نازبوی بیابانی(ریحان)
خَشتَق = از پارسی خِشتَک، ابریشم
خشخاش = از پارسی خشخاش
خَشکار، خشکارج، خشکر = از پارسی خشک آرد، نان خشک سیاه، آرد سپوس‌دار
خُشکَنان = از پارسی نانی که آمیخته با شکر، بادام و یا پسته باشد
خَشنَشار = از پارسی خشنسار، از پرندگان آبی
خُطارب، خُطرب = بنگرید به ختنبر

🧉 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🧉 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مواظب = نگاهدار، نگهبانی، نگهبان، دیدور، دیدبان، هُودار

🔻مواظب بودن = هشیار، بیمناک‌بودن، آگاه‌بودن، پاییدن

نمونه:
🔺مواظب بچه‌ها باش تا من برگردم =
نگهبان بچه‌ها باش تا من برگردم
نگاهدار بچه‌ها باش تا من برگردم
از بچه‌ها نگهداری کن تا من برگردم

🔺باید مواظب بود که کسی صدمه نخورد =
باید بیمناک بود که کسی گزند نبیند
باید پایید که کسی آسیب نخورد

🔺مواظب باش زمین نخوری =
هشیار باش زمین نخوری
بپا زمین نخوری

🔺مواظب خودت باش =
خودت را بپا
هوای خودت را داشته باش

🔺مواظب باش جریمه‌ات نکنند =
هشیار باش که کیفر نبینی
بپا بهت تاوان نبندند

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مواظب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌱🌳 بازیابی زبان ملی

ملی‌گرایی تنها پرداختن به بافت تاریخی و سیاسی یک کشور نیست و پیش‌نیازش پردازش‌های کلیدی یک کشور-ملت است.
شریان جاری ملی‌گرایی «فرهنگ» است و فرهنگ، هنجاری است همچون ریشه‌ی درخت تناور یک یا چندین کشور که در ساختار زیستیِ «ملت"»تنیده شده است. سپس پیوسته دارای شاخه‌هایی است بمانند ادبیات و فلسفه و هنر.
بنابراین تنها «زبان» می‌تواند ابزار گسترش این هنجار باشد که شالوده‌ی سازه‌ی فرهنگی ملت است.
اینک در کدامین گفتمان و پویش و در کدام دوره‌ی تاریخی، زبان ملی به پویایی تمام خواهد رسید؟

زمانی که نظامی می‌گوید: «همه عالم تن است و ایران دل» سخنی همسو با راستینگی فرایند فرهنگ ایرانی به میان آورده که نشان از ژرفای دستاوردی به‌نام «ایران بزرگ فرهنگی» است.
پس در چه بازه‌ی زمانی این «دل» تپنده‌ی گیتی به زبان خواهد آمد تا اکسیر اِشغ(عشق) و داد و خرد را در رگ باشندگانش روانه کند؟!

زبان فارسی از دسته زبان‌هایی است که آماج بیشترین تاخت‌وتاز زبان‌های بیگانه قرار گرفته به‌گونه‌ای که بیش از نیمی از واژگانش از انیران یا سرزمین‌های دورتر وارد شده است.
اگر شاهنامه فردوسی را ستون فرازمند و استوار زبان ملی بخوانیم در چه دوره از درازنای تاریخ، شاخ و برگ نازک این نهال تناور به بار خواهد نشست هنگامی که حتا استادان ادبیات و زبان پارسی دستاوردهای خود را با واژگان بیگانه در هم می‌آمیزند؟!
در کجای جریان ملی‌گرایی، خویشکاری(وظیفه) باززایش زبان ملی روشن شده است تا با آهنگ زبان فردوسی فرزانه همآهنگ شود؟

این آشفتگی زبان فارسی در زمانی روی می دهد که جایگاه زیباترین خط جهان را خط ملی ایرانی، نستعلیق، از آن خود کرده و به بالنده‌ترین هنر ملی (با رویکرد یگانگی و چهره‌ی بکر این هنر) دست یازیده است. پس چگونه زبان کهن ملی که همپای دیرینگیِ خط است نتوانسته با خط همسو باشد؟!

با نگاهی ژرف به اندیشه‌ی «هگل» می‌توان نگرش «وحدت در کثرت» او را گزیری نوین برای رسایی و بازیابی زبان ملی در ایران دانست. چرا که شناخت و نوسازی خرده فرهنگ‌ها و بازنگری هوشمندانه‌ی گستره‌ی زبان فارسی همان همبستگی میهن‌مدارانه [وحدت] در تمامیت‌بخشی به فرهنگ‌های بومی [کثرت] است که سرانجام «زبان ملی» را باز آفرینی می‌کند.
چنانچه خویشکاری راستین و همه‌گیر در راستای نوزایی و پاسداشت زبان فارسی انجام نگیرد، نمایی بدفرجام برای زبان ملی در پیش خواهد بود.

نویسنده و فرستنده #عباس_ربیعی(فرهود)

🌳🌱 @AdabSar
در ژرف‌ترین سیاهچاله‌ی کیهان
ایستاده‌ام
می‌اندیشم به تو
چنانکه گویی
به روشنایی پا نهاده‌ام
در خاکستری خاموش خویش…

سراینده و فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی

🪐 @AdabSar
به یاد بانو آفشید
AdabSar
🕯🏴 بانو «آفشید» زنی از تبار مهر آفتاب و روشنی خورشید، مادر ارجمند دو تن از گردانندگان و بنیادگذاران ادب‌سار، دکتر «مجید دُری» و «بابک دُری» امروز به خاک سپرده شد.

زنی که در زندگی‌اش دانشی‌زنان و دانشی‌مردانی اندیشه‌ورز، روشن‌روان و هنردوست پرورد که هر یک به پشتوانه‌ی دانش و خرد خویش برای کاستن از گوشه‌ای از رنج‌های کشور و مردمان به‌سختی می‌کوشند.

گرچه بر این سوگ گران آدمی دل‌آسایی نیست، بر آن نوشین‌روان درود می‌فرستیم و برای فرزندان و بازماندگانش دل‌آسانی آرزومندیم.

نیک یادش و بلند جایگاهش.

#پریسا_امام_وردیلو
#تسلیت #ترحیم

🎹 آهنگ پیوست به‌نام «مادر شب»، پیانونوازی زیبای یانی پیشکش به خانواده‌ی سوگوار دُری.

🏴🕯 @AdabSar
🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
پدر چون به فرزند ماند جهان
کند آشْکارا بر اوبر نِهان

گر او بفگند فرّ و نام‌ِ پدر
تو بیگانه خوانش مخوانش پُسَر

گر او گم کند راهِ آموزْگار
سَزد گر جفا بیند از روزْگار

چُنین‌ست رسم‌ِ سَرای کَهُن
سرش هیچ پَیدا نبینی ز بُن

چو رسمِ بدش بازیابد کسی
نخواهد که مانَد بدودر بسی
#فردوسی

و در این هفته آرزویم این‌که:
شوی بر تن خویشتن کامگار
دلت شاد گردد چو خرم بهار


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌺🌼
🌸🌺🌼
ادب‌سار
🧉 واژه‌های پارسی در زبان تازی خَزنی = از پارسی خز، ابریشم بسیار سپید، خام خزینه = از پارسی گزینه یا گنجینه خسته = از پارسی خسته، بیمار خسته‌خانه = بیمارستان خسروانی = از پارسی جامه‌ی ابریشمی بسیارگران که خسروان در بر می‌کردند خُش، خوش = از پارسی خوش خَشاف…
🌲 واژه‌های پارسی در زبان تازی

خَطَل = از پارسی خَتَل، نادانی و تباهی
خُف = از پارسی کفش
خُفت = از پارسی خفتیدن، آرامیدن
خَفَتان، قُفطان = از پارسی خَفتان، زیرپیراهن پنبه‌ای، پیراهن روی زره
خَلانِج = از پارسی خَلَنگ‌ها، خَدنَگ‌ها (تیر و نیزه که از چوب سخت درخت خدنگ سازند)
خَلبَج = از پارسی خلاوه، نگران، سرگردان
خلخال = از پارسی از پای برَنجَن، خلخال
خُلّر = از پارسی خلر، باقلا، ماش و جز آن، بُنشَن
خَلَنج، خلنجیه = از پارسی خَلَنگ، درخت رنگارنگ که از آن آوندها(ظروف) را می‌سازند
خَلَنَج = از پارسی خَلنگ، خَدَنگ
خَلَنجان = از پارسی خولنجان، از گیاهان
خَلیج = از پارسی خلیج

🌲 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🌲 @AdabSar
ادب‌سار
AdabSar – به یاد بانو آفشید
شما بنویسید

یکی از پرسش‌ها و نیازهای پرشمار شما پارسی‌گرایان دسترسی به آگهی‌های سوگواری به پارسی است. پارسی‌نویسی در چنین جایی هم بر زیبایی و ارج آگهی یا پیام شما می‌افزاید و هم برای زبان پارسی فرهنگ‌سازی می‌کند.

شما می‌توانید یک آگهی درگذشت، همدردی یا سپاسگزاری را به پارسی برگردانید یا دست به نوآوری بزنید و خودتان بنویسید.

پیام‌تان در یکی از این سه دسته باشد:
- آگهی درگذشت و پُرسه (ترحیم و ختم)
- پیام همدردی (تسلیت)
- پیام سپاسگزاری از همدردی دیگران

پیش‌تر در این زمینه چند راهنما در ادب‌سار همرسانی شده که با جست‌وجوی این برچسب‌ها می‌توانید آن‌ها را ببینید:
#تسلیت #ترحیم #تشکر

پارسی‌نوشته‌ی خود را به این نشانی برای ما بفرستید تا در ادب‌سار هم‌رسانی کنیم:
👉 @New_View
ادب‌سار
شما بنویسید یکی از پرسش‌ها و نیازهای پرشمار شما پارسی‌گرایان دسترسی به آگهی‌های سوگواری به پارسی است. پارسی‌نویسی در چنین جایی هم بر زیبایی و ارج آگهی یا پیام شما می‌افزاید و هم برای زبان پارسی فرهنگ‌سازی می‌کند. شما می‌توانید یک آگهی درگذشت، همدردی یا…
درود
بر آن بودیم که چهلم درگذشت شادروان «حاج‌رضا علامه» را در آدینه ۲۵ مهرماه برگزار کنیم.
شوربختانه با بودن بیماری و نداشتن پروانه‌ی برگزاری پُرسه و نگرانی از همه‌گیری بیماری ما را بر آن داشت تا این سوگ را بر تندرستی گرامیان برتر ندانیم و از گردهم‌آیی چشم‌پوشی کنیم.
امید که تندرست باشید.
مهر ۱۳۹۹

فرستنده: #مسعود_علامه
#ترحیم #تسلیت #تشکر
با کمی ویرایش

@AdabSar
ادب‌سار
شما بنویسید یکی از پرسش‌ها و نیازهای پرشمار شما پارسی‌گرایان دسترسی به آگهی‌های سوگواری به پارسی است. پارسی‌نویسی در چنین جایی هم بر زیبایی و ارج آگهی یا پیام شما می‌افزاید و هم برای زبان پارسی فرهنگ‌سازی می‌کند. شما می‌توانید یک آگهی درگذشت، همدردی یا…
- اندوه‌گسار شماییم. باشد که این پیام مهرآمیز از رنج شما بکاهد.

- روان‌شان شاد و یادشان گرامی باد.

- به‌یاد آن ستاره‌ی فروزان خاک آیین پُرسه‌ای در … بر پا می‌گردد. خواهشمند است در این گردهمایی یاری‌دهنده‌ی دل سوگمند ما باشید.

- خدای مهربان و بخشنده
با اندوه فراوان از تو می‌خواهیم سرزمین ما را از اندوه و رنج و دروغ دور نگهدارید…

- خدايا از تو می‌خواهيم آرامش و دوستی را به زندگیِ دردآلوده‌ی اين مردم بازگردانید.

- با اندوه فراوان درگذشت هم‌میهنان گرامی و ارجمند را در رُخدادهای ناگوارِ تُندآب‌(سيل) به همه‌ی ايرانيان سوگوار،
سوگباد می‌گوییم.

- امید است که آفریدگار بزرگ به روان پاكشان آرامش و به خانواده‌های داغدارشان بُردباری و شكيبایی بازگرداند.

- روانشان شاد و یادشان گرامی باد.
در این اندوه‌ سخت با جان‌باختگان و آسیب‌دیدگان همدردی می‌نماید.

- این پیشامدهای ناگوار را به همه هم‌میهنان گرامی سوگباد(تسلیت) می‌گوید.

- تا همیشه با شما همدردیم. خدایش بیامرزد و بهشت برین جایگاه آن گوهر یکتا باد.

- خداوند بزرگ،
برای آن گرامی یارِ از دست رفته بهترین‌ها را آرزو دارم و برای بازماندگان شکیبایی و بردباری آرزومندیم.

#بزرگمهر_صالحی
#ترحیم #تسلیت #تشکر
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مواظبت = نگاهداری، نگهبانی‌کردن، رسیدگی‌کردن، تیمارکردن، تیمارداشت، پاییدن، بَرزِش، بَرزیدن، پرستاری، پاسداری

🔻مواظبت‌کردن = نگهداری‌کردن، رسیدگی‌کردن، نگهبانی‌کردن، تیمارکردن، تیمارداشتن، پاییدن، بَرزیدن

نمونه:
🔺وقت زیادی را برای مواظبت از باغچه‌اش می‌گذاشت =
وخت بسیاری را برای نگهداری از باغچه‌اش می‌گذاشت
زمان بالایی را برای رسیدگی به باغچه‌اش می‌گذاشت

🔺برای مواظبت از مریض، پرستار استخدام کرد =
برای تیمارداری بیمار، پرستار بکار گرفت

🔺برای مواظبنت از مرزها، نیرو اعزام کرد =
برای پاسداری از مرزها، نیرو گسیل داشت

🔺چگونه از ماشین خود مواظبت کنیم؟ =
چگونه از خودرو خود نگاهداری کنیم؟

🔺مواظب بچه‌ها بود =
بچه‌ها را می پایید

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مواظبت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🍁🌼🌺
🌼🌺
🌺
اگر دادگر باشی و پاک‌ْدین
ز هر کس نیابی جز از آفرین

و گر بدنِهان باشی و بدکُنش
ز چرخِ بلند آیدت سرزنش

جهاندار اگر دادگر باشدی
ز فرمان او کی گذر باشدی

کنون گر شدی آگه از روزْگار
روان و خرد بادت آموزْگار*
#فردوسی

و در این هفته:
مدار ایچ اندیشه‌ی بد به دل
همهْ شادی آرای و غم برگسل


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌼🌺
🌿🌼🌺
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻نیت = چیم، مراد، آرمان، آرزو، آهنگ، اندیشه، خواست، خواسته
🔻نیات = چیم‌ها، آهنگ‌ها
🔻نیت‌کردن = چیمیدن، کامیستن، آهنگ‌کردن
🔻حـُسن‌نیت = نیکخواهی، دوستی، دوستانگی
🔻سوءنیت = دشمنی، دشمنانگی، کژ اندیشی(کج‌اندیشی)، بد اندیشی، بدسگالی، بدخواهی، بد دلی
🔻با حسن‌نیت = دوستانه
🔻با سوءنیت = دشمنانه
🔻دارای سوءنیت = بد خواه
🔻خلوص نیت = پاکدلی، یکدلی
🔻با نیت خالص = با پاکدلی، با دل سپید
🔻خوش‌نیت = خوش‌سِگال، نیک‌اندیش

نمونه:
🔺در رسیدن به نیات خبیثش ناموفق ماند =
در رسیدن به چیم‌های پلیدش ناکام ماند

🔺او نسبت به من حُسن‌نیت دارد =
او نیکخواه من است

🔺سوءنیت او معلوم است =
بدخواهی او روشن است

🔺نیت چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را (نظامی) =
اندیشه چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را

🔺الاعمال بالنیات =
بنیاد کارها بر آرمانش استوار است
هر کاری به اندیشه‌اش سنجیده می‌شود

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌼🌸☘️
🌸☘️
☘️
ز بدها نبایدْت پرهیز کرد
که پیش آیدت روز‌ِ ننگ و نبرد

زمانه چُن آمد به تنگی فَراز
هم از تو نگردد به پرهیز باز

چو همره کنی جنگ را با خرَد
دِلیرت ز جنگ‌آوران نشمَرَد

خرَد را و دین را رهی دیگرست
سَخُن‌های نیکو به پند اندرست
#فردوسی

و در این هفته امیدوارم که:
نباشد و گرچه بوَد در نهان
که بدخواهِ تو دور باد از جَهان


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
☘️
🌸☘️
🌼🌸☘️
ادب‌سار
🌲 واژه‌های پارسی در زبان تازی خَطَل = از پارسی خَتَل، نادانی و تباهی خُف = از پارسی کفش خُفت = از پارسی خفتیدن، آرامیدن خَفَتان، قُفطان = از پارسی خَفتان، زیرپیراهن پنبه‌ای، پیراهن روی زره خَلانِج = از پارسی خَلَنگ‌ها، خَدنَگ‌ها (تیر و نیزه که از چوب سخت…
🛖 واژه‌های پارسی در زبان تازی

خلنجی = از درخت خلنگ، بنگرید به خلنج
خُم = از پارسی خم
خَمّ = از پارسی خیم، در زبان تازی چرک پوست و یا چشم (قی)، در پارسی سرشت و خوی
خَمان = از پارسی کمان و یا خمیدن، نیزه‌ی سست
خِمخِم = از پارسی خُمخُم، از گیاهان خاردار و چسبناک
خَمَرنَج = از پارسی خبچه، رنگ (تمرهندی) نرم پوست و گوشت‌آلود
خَمَشتَر = از پارسی گماشتر، مرد ناکس و تبه‌کار
خَمّن = از پارسی گمان
خُنابث = از پارسی خونبَد(بدخون)، دغا

خنُنابس = از پارسی خون‌پیس، زشت‌روی، بیماری پوستی، پَلشت
خنَادِق (تک خندق) = از پارسی کَندَک‌ها، کندک، آلنگ‌ها
خًنبچه = از پارسی خُمچه، خُنبَک، خنُب، خُم
خنَبَش = از پارسی خون‌بیش، بسیار جنبان، لرزان
خَنبَق = از پارسی خنبه، انبار آویزان از سقف، گنبد
خُنتَب = از پارسی خون‌تاب، هیز (مخنث)

🛖 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🛖 @AdabSar
2024/10/04 09:19:19
Back to Top
HTML Embed Code: