🔵بازخوانی ایران در روز قدس
🖌عباس آخوندی، روز قدس ۱۳۹۷
🔻بخش نخست
🔸بیگمان نمیتوان معادله امنیت و توسعه منطقه غرب آسیا و شمال افریقا و دستیابی به آرمان قدس را بدون پذیرش موقعیت و جایگاه واقعی ایران در هماهنگی با سایر کشورهای اسلامی و منطقه حل و فصل کرد. این موضوعی است که از سوی اروپاییان بهخوبی دیده میشود و لیکن ترامپ نمیخواهد آن را ببیند. لذا، بیباک عمل میکند و در بکارگیری بیپرده و عریان زور بر علیه ملتهای منطقه از هیچ اقدام ریز و درشتی پرهیز نمیکند. ولی، او هرچه بیباکتر عمل کند، طوفان درو میکند و بیشتر حیات متحدان نامشروع و رژیمهای مستبد، فاسد و وابسته به خود را در خطر میاندازد.
🔹این دو نگاه بیرونی به منطقه است. البته دیگر قدرتهای جهان نیز ناظر نیستند و هریک به نحوی در پیِ تامین منافع، امنیت و گسترش حوزهی نفوذ خود در منطقه هستند. بهموازات آن، مهم است که ما نیز از موقعیت و نقش خود آگاهی داشته باشیم تا بتوانیم با بازخوانی ایران و اتخاذ سیاست درست هم به نفع ایران عمل کنیم و هم ضامن تامین امنیت، توسعه و رفاه مردم منطقه باشیم و هم پایبند به آرمان قدس بمانیم.
🔸تامل در گفتههای این روزهای مسؤول سیاست خارجی اروپا بسیار مهم است. او بیش از هر چیز بر ضرورت حفظ امنیت تکیه میکند و میگوید: موضوع برای ما نه منافع اقتصادی که منافع امنیتی است. او معتقد است که در غیاب برجام، امنیت منطقه خاورمیانه و اروپا در معرض خطر خواهد بود. در برابر رویکرد فوق که البته به منظور حفظ منافع و امنیت اروپاییان بیان میشود و هیچ ایثار و فداکاری در آن نیست، شاهد رویکرد سوداگرانه ترامپی هستیم.
🔹رویکردی با اهداف گستاخانه و فهم ناپخته از سیاست بینالملل و مبتنی بر تجارت پیشهگی آزمندانه و بکارگیری عریان زور در هماهنگی بیقید و شرط با اسرائیل. در واقع، سیاستهای امروز امریکا از جمله انتقال سفارت امریکا به اورشلیم، تاسی به سیاست «بیراهحلی» اسرائیلی است. در گذشته نیز اسرائیل برای عبور از درماندگیهای بزرگ ناشی از عدم مشروعیت و رسمیت بینالمللی و بحرانهای داخلی دست به اقدامهای خطرناک میزد تا دیگران را بدان مشفول سازد، فرصتی پیدا کند و بحران را به تعویق بیندازد. ترامپ به خیال خود با اجرای سیاست «همه یا هیچ» میخواهد نظم جهان را تغییر دهد و همه در معرض یک انتخاب حیاتی قرار دهد؛ ایران و یا امریکا. آشکار است که این سیاست خیالپردازانه و تا حد زیادی ابلهانه است و منجر به شکست خواهد شد. پیش از وی نیز بوشِ پسر سیاست «یا با منی و یا بر منی» را بکاربست و شکست خورد. البته شکست او بیهزینه نبود. و شوربختانه، هزینه را ملتها و مردم جهان دادند. این بار نیز، سیاستهای ترامپ بسیار پرهزینه خواهد بود. قربانیان جریان انتقال پایتخت به ارشلیم فقط گوشهای از آن بود که فلسطینیان دادند.
🔸واقعیت آن است که هیچ کشوری، حتی امریکا به آن اندازه بزرگ یا قوی نیست که به تنهایی بتواند جهان را تغییر دهد و یا به تنهایی با تمام جهان مواجه شود. لذا بلافاصله پس از اعلام خروج یکجانبه امریکا از برجام توسط ترامپ، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: همانطور که همواره گفتهایم توافق هستهای یک توافق دوجانبه نیست و در دست هیچ کشوری نیست که بطور یکجانبه به آن پایان بدهد. این توافق به تائید شورای امنیت سازمان ملل رسیده و مولفهای کلیدی از ساختار منع اشاعه هستهای جهانی است و برای امنیت منطقه، اروپا و کل جهان حیاتی است.
🔹ولی به موازات این جریانهای بینالمللی و نگاه بیرونی به منطقه، فهم ما ایرانیان از موقعیت خودمان و سیاست و برنامهی اقدامی که در تناسب با جریانهای پیشگفته انتخاب میکنیم؛ در موفقیت آرمان قدس که بیگمان مسالهی اول منطقه و مسلمانان جهان است تاثیر بیبدیلی خواهد داشت. برای ورود به این بحث، نیاز است که پیش از هر چیز فهممان را از ایران یکی کنیم. ما ایرانیان از ایران زیاد میگوییم ولی کمتر شده که ایران را به مثابه یک موضوع بر روی میز بررسی قرار دهیم و ببینیم وقتی از ایران سخن میگوییم چه چیزی را مراد میکنیم. به گمان من این کار مقدم بر هرچیزی در هر نوع سیاستگذاری ملی است. به هرروی، این قلم ایران را در سه پردهی تمدنی، اندیشهگی و دولت-ملت میبیند.
🔻ادامه متن در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی، روز قدس ۱۳۹۷
🔻بخش نخست
🔸بیگمان نمیتوان معادله امنیت و توسعه منطقه غرب آسیا و شمال افریقا و دستیابی به آرمان قدس را بدون پذیرش موقعیت و جایگاه واقعی ایران در هماهنگی با سایر کشورهای اسلامی و منطقه حل و فصل کرد. این موضوعی است که از سوی اروپاییان بهخوبی دیده میشود و لیکن ترامپ نمیخواهد آن را ببیند. لذا، بیباک عمل میکند و در بکارگیری بیپرده و عریان زور بر علیه ملتهای منطقه از هیچ اقدام ریز و درشتی پرهیز نمیکند. ولی، او هرچه بیباکتر عمل کند، طوفان درو میکند و بیشتر حیات متحدان نامشروع و رژیمهای مستبد، فاسد و وابسته به خود را در خطر میاندازد.
🔹این دو نگاه بیرونی به منطقه است. البته دیگر قدرتهای جهان نیز ناظر نیستند و هریک به نحوی در پیِ تامین منافع، امنیت و گسترش حوزهی نفوذ خود در منطقه هستند. بهموازات آن، مهم است که ما نیز از موقعیت و نقش خود آگاهی داشته باشیم تا بتوانیم با بازخوانی ایران و اتخاذ سیاست درست هم به نفع ایران عمل کنیم و هم ضامن تامین امنیت، توسعه و رفاه مردم منطقه باشیم و هم پایبند به آرمان قدس بمانیم.
🔸تامل در گفتههای این روزهای مسؤول سیاست خارجی اروپا بسیار مهم است. او بیش از هر چیز بر ضرورت حفظ امنیت تکیه میکند و میگوید: موضوع برای ما نه منافع اقتصادی که منافع امنیتی است. او معتقد است که در غیاب برجام، امنیت منطقه خاورمیانه و اروپا در معرض خطر خواهد بود. در برابر رویکرد فوق که البته به منظور حفظ منافع و امنیت اروپاییان بیان میشود و هیچ ایثار و فداکاری در آن نیست، شاهد رویکرد سوداگرانه ترامپی هستیم.
🔹رویکردی با اهداف گستاخانه و فهم ناپخته از سیاست بینالملل و مبتنی بر تجارت پیشهگی آزمندانه و بکارگیری عریان زور در هماهنگی بیقید و شرط با اسرائیل. در واقع، سیاستهای امروز امریکا از جمله انتقال سفارت امریکا به اورشلیم، تاسی به سیاست «بیراهحلی» اسرائیلی است. در گذشته نیز اسرائیل برای عبور از درماندگیهای بزرگ ناشی از عدم مشروعیت و رسمیت بینالمللی و بحرانهای داخلی دست به اقدامهای خطرناک میزد تا دیگران را بدان مشفول سازد، فرصتی پیدا کند و بحران را به تعویق بیندازد. ترامپ به خیال خود با اجرای سیاست «همه یا هیچ» میخواهد نظم جهان را تغییر دهد و همه در معرض یک انتخاب حیاتی قرار دهد؛ ایران و یا امریکا. آشکار است که این سیاست خیالپردازانه و تا حد زیادی ابلهانه است و منجر به شکست خواهد شد. پیش از وی نیز بوشِ پسر سیاست «یا با منی و یا بر منی» را بکاربست و شکست خورد. البته شکست او بیهزینه نبود. و شوربختانه، هزینه را ملتها و مردم جهان دادند. این بار نیز، سیاستهای ترامپ بسیار پرهزینه خواهد بود. قربانیان جریان انتقال پایتخت به ارشلیم فقط گوشهای از آن بود که فلسطینیان دادند.
🔸واقعیت آن است که هیچ کشوری، حتی امریکا به آن اندازه بزرگ یا قوی نیست که به تنهایی بتواند جهان را تغییر دهد و یا به تنهایی با تمام جهان مواجه شود. لذا بلافاصله پس از اعلام خروج یکجانبه امریکا از برجام توسط ترامپ، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: همانطور که همواره گفتهایم توافق هستهای یک توافق دوجانبه نیست و در دست هیچ کشوری نیست که بطور یکجانبه به آن پایان بدهد. این توافق به تائید شورای امنیت سازمان ملل رسیده و مولفهای کلیدی از ساختار منع اشاعه هستهای جهانی است و برای امنیت منطقه، اروپا و کل جهان حیاتی است.
🔹ولی به موازات این جریانهای بینالمللی و نگاه بیرونی به منطقه، فهم ما ایرانیان از موقعیت خودمان و سیاست و برنامهی اقدامی که در تناسب با جریانهای پیشگفته انتخاب میکنیم؛ در موفقیت آرمان قدس که بیگمان مسالهی اول منطقه و مسلمانان جهان است تاثیر بیبدیلی خواهد داشت. برای ورود به این بحث، نیاز است که پیش از هر چیز فهممان را از ایران یکی کنیم. ما ایرانیان از ایران زیاد میگوییم ولی کمتر شده که ایران را به مثابه یک موضوع بر روی میز بررسی قرار دهیم و ببینیم وقتی از ایران سخن میگوییم چه چیزی را مراد میکنیم. به گمان من این کار مقدم بر هرچیزی در هر نوع سیاستگذاری ملی است. به هرروی، این قلم ایران را در سه پردهی تمدنی، اندیشهگی و دولت-ملت میبیند.
🔻ادامه متن در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🔵بازخوانی ایران در روز قدس
🖌عباس آخوندی، روز قدس ۱۳۹۷
🔻بخش دوم
🔹در این فضا وقتی از ایران سخن میگوییم، نخست از یک تمدن دیرپا یاد میکنیم که برای هزارهها تداوم یافته و توانسته اقوام گوناگون را با زبانهای مختلف و خردهفرهنگهای متنوع در صلح و سازگاری در کنار هم قرار دهد. تمدنی که صلح و مسالمت را میفهمیده، راز دادوستدِ سازگار با طبیعت و اقلیم را خوب میدانسته و زندگی و بازآفرینی را ارج مینهادهاست. تمدنی که اقوام مهاجم را در خود هضم مینموده و دوباره بر ویرانیهای ناشی از یورش آنان، زندگی را بازمیآفریده است. اسکندر و چنگیز مردند ولی ایران و تمدن ایرانشهری همچنان زندهاند.
🔸پردهی زرین تاریخی این تمدن، رویارویی آن با اسلام است. ایرانیان در مواجهه با اسلام از سرِ ستیز برنیامدند. بلکه، پیام پیامبر بر جان و دل آنان نشست و از این حسنِ آمیزش در کنار تلاش سایر ملل مسلمان، عصر طلایی تمدن اسلامی بهوجود آمد. توجه به این پرده از این جهت ضروری است تا به این سؤال پاسخ دهیم که آیا ما همراهی با آرمان قدس را تنها در چارچوب جغرافیای کنونی ایران میخواهیم و یا در پیکرهی حوزهی نفوذ تمدنی آن؟ نگاهی به این پیکره بریده از هم آه از نهاد آدمی برمیآورد. به گفته حافظ: یک نکته از این معنی گفتیم و برای دریغخوردن نکتهدانان بر حال و روز آن بس است.
🔹جلوهی دیگر ایران، نماد اندیشهگی آن است. نام ایران با نامهای بزرگ دیگری چون فردوسی، نظامی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ، ابوریحان، خوارزمی، ابنسینا، سهروردی، ملاصدرا و صدها نام بزرگ دیگر قرین است که به آن معنی میبخشند. جای بسی خرسندی است که اندیشهی ایرانی به یارای اندیشهورزان معاصر هنوز سرزنده و آفریننده است. لیکن سؤال این است، که ارتباط این ساحت اندیشهورزی با آرمان قدس چیست؟
🔸ایران در قامت دولت مدرن نیز دارای مفهوم خاص خویش است. بیگمان این وجهِ دولت به مفهوم عامِ آن بارِ اصلی دفاع از آرمان قدس را تاکنون بهطور رسمی برعهده داشتهاست. امروز که به راهپیمایی روز قدس رفته بودم، در این اندیشه بودم که از مفهوم و پیکرهی ایران در این سه پرده، تا چه حد تراشیده شده و چه میزانِ آن در صحنه حضور دارد. باز به گفتهی خواجهی شیراز:
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد
🔹به نظر میرسد که در نقشهی بههمریخته منطقه، هیچکس در جای خود قرار ندارد. روابط پنهانی برخی کشورهای مسلمان با اسرائیل و اتحاد آنان بر علیه ایران و سیاست خصمانه و بیباکانهی امریکا منطقه را بیش از هر زمانِ دیگری در خطر ناامنی قرار دادهاست. البته اشتباههای گاه استراتژیک خودمان را نیز نباید از یاد ببریم. اینک به گمان این قلم، راهی که فراروی ماست در گام یک، بازخوانی ایران در حوزهی تمدنی و اندیشهگی آن، ایفای نقش سازنده، تعاملی و خلاق در جهان اسلام و بازموقعیتیابی صلحآمیز ایران در سطح منطقه و جهان است. در این بستر و در گام دو، تفکیک بین امریکا و اروپا ضروری است. باید به نوع نگاه اروپاییان به منطقه بدون شیفته و وابستهشدن به آنان و با حفظ هوشیاری توجه کرد. هنوز برجام برترین سند حقوقی برای تامین امنیت ایران و منطقه خاورمیانه است.
💢برجام یکبار دیگر حاکمیت ملی ایران را در چارچوب سازمان ملل به رسمیت شناخته و ایران را از فصل هفت منشور خارج ساختهاست. اینها دستاوردهای کوچکی نیستند. بنابراین، باید از تمام ظرفیتهای حقوقی، قانونی و قراردادی آن بهره ببریم و از هر شتابزدگی پرهیز کنیم. در این چارچوب است که میتوان از آرمان قدس دفاع کرد. باور کنیم که اسرائیل ایران را درگیر در انواع نزاعهای داخلی و منطقهای، بریده از حوزهی نفوذ خود و محصور و سردرگریبان میخواهد.
▪️پایان
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی، روز قدس ۱۳۹۷
🔻بخش دوم
🔹در این فضا وقتی از ایران سخن میگوییم، نخست از یک تمدن دیرپا یاد میکنیم که برای هزارهها تداوم یافته و توانسته اقوام گوناگون را با زبانهای مختلف و خردهفرهنگهای متنوع در صلح و سازگاری در کنار هم قرار دهد. تمدنی که صلح و مسالمت را میفهمیده، راز دادوستدِ سازگار با طبیعت و اقلیم را خوب میدانسته و زندگی و بازآفرینی را ارج مینهادهاست. تمدنی که اقوام مهاجم را در خود هضم مینموده و دوباره بر ویرانیهای ناشی از یورش آنان، زندگی را بازمیآفریده است. اسکندر و چنگیز مردند ولی ایران و تمدن ایرانشهری همچنان زندهاند.
🔸پردهی زرین تاریخی این تمدن، رویارویی آن با اسلام است. ایرانیان در مواجهه با اسلام از سرِ ستیز برنیامدند. بلکه، پیام پیامبر بر جان و دل آنان نشست و از این حسنِ آمیزش در کنار تلاش سایر ملل مسلمان، عصر طلایی تمدن اسلامی بهوجود آمد. توجه به این پرده از این جهت ضروری است تا به این سؤال پاسخ دهیم که آیا ما همراهی با آرمان قدس را تنها در چارچوب جغرافیای کنونی ایران میخواهیم و یا در پیکرهی حوزهی نفوذ تمدنی آن؟ نگاهی به این پیکره بریده از هم آه از نهاد آدمی برمیآورد. به گفته حافظ: یک نکته از این معنی گفتیم و برای دریغخوردن نکتهدانان بر حال و روز آن بس است.
🔹جلوهی دیگر ایران، نماد اندیشهگی آن است. نام ایران با نامهای بزرگ دیگری چون فردوسی، نظامی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ، ابوریحان، خوارزمی، ابنسینا، سهروردی، ملاصدرا و صدها نام بزرگ دیگر قرین است که به آن معنی میبخشند. جای بسی خرسندی است که اندیشهی ایرانی به یارای اندیشهورزان معاصر هنوز سرزنده و آفریننده است. لیکن سؤال این است، که ارتباط این ساحت اندیشهورزی با آرمان قدس چیست؟
🔸ایران در قامت دولت مدرن نیز دارای مفهوم خاص خویش است. بیگمان این وجهِ دولت به مفهوم عامِ آن بارِ اصلی دفاع از آرمان قدس را تاکنون بهطور رسمی برعهده داشتهاست. امروز که به راهپیمایی روز قدس رفته بودم، در این اندیشه بودم که از مفهوم و پیکرهی ایران در این سه پرده، تا چه حد تراشیده شده و چه میزانِ آن در صحنه حضور دارد. باز به گفتهی خواجهی شیراز:
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد
🔹به نظر میرسد که در نقشهی بههمریخته منطقه، هیچکس در جای خود قرار ندارد. روابط پنهانی برخی کشورهای مسلمان با اسرائیل و اتحاد آنان بر علیه ایران و سیاست خصمانه و بیباکانهی امریکا منطقه را بیش از هر زمانِ دیگری در خطر ناامنی قرار دادهاست. البته اشتباههای گاه استراتژیک خودمان را نیز نباید از یاد ببریم. اینک به گمان این قلم، راهی که فراروی ماست در گام یک، بازخوانی ایران در حوزهی تمدنی و اندیشهگی آن، ایفای نقش سازنده، تعاملی و خلاق در جهان اسلام و بازموقعیتیابی صلحآمیز ایران در سطح منطقه و جهان است. در این بستر و در گام دو، تفکیک بین امریکا و اروپا ضروری است. باید به نوع نگاه اروپاییان به منطقه بدون شیفته و وابستهشدن به آنان و با حفظ هوشیاری توجه کرد. هنوز برجام برترین سند حقوقی برای تامین امنیت ایران و منطقه خاورمیانه است.
💢برجام یکبار دیگر حاکمیت ملی ایران را در چارچوب سازمان ملل به رسمیت شناخته و ایران را از فصل هفت منشور خارج ساختهاست. اینها دستاوردهای کوچکی نیستند. بنابراین، باید از تمام ظرفیتهای حقوقی، قانونی و قراردادی آن بهره ببریم و از هر شتابزدگی پرهیز کنیم. در این چارچوب است که میتوان از آرمان قدس دفاع کرد. باور کنیم که اسرائیل ایران را درگیر در انواع نزاعهای داخلی و منطقهای، بریده از حوزهی نفوذ خود و محصور و سردرگریبان میخواهد.
▪️پایان
@AbbasAkhoundi
⚫️بهیاد دکتر احمدی فیلسوف وارسته و فرهیخته
➖امروز دریافتم که انسان وارسته و فرهیخته و همچنین دانشمند و فیلسوف ارجمند جناب حجهالاسلام و المسلمین آقای دکتر احمد احمدی عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی به دیدار حضرت باری شتافتند. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
➖ایشان افزون بر حقی که بر فرهنگ و فلسفه ایران بطور عام دارند، از آن جهت که در کلاس یازدهم در دبیرستان حکیم نظامی قم معلم فلسفه و انشای من بودند، حق یگانهای بر من دارند. خوب بهخاطر دارم که علیرغم نام این درس، رسم بر این بود که به بخش انشا پرداخته شود و از بخش فلسفه آن چشمپوشی گردد. ولی استاد عزیز ما به هر دو بخش توجه میکردند و ایشان بودند که شوق نوشتن و بذر اندیشیدن فلسفی را در ذهن ما کاشتند و ما را در حد ظرف ذهنی وسنی که داشتیم آماده طرح پرسش از چیستی و هستی جهان کردند.
➖در مقام یک شاگرد از محضر خدای تبارک و تعالی برای ایشان درخواست غفران و رضوان و برای خانواده گرامیشان آرزوی صبر و پاداش نیکو دارم.
عباس آخوندی - ۱۹ خردادماه ۹۷
@AbbasAkhoundi
➖امروز دریافتم که انسان وارسته و فرهیخته و همچنین دانشمند و فیلسوف ارجمند جناب حجهالاسلام و المسلمین آقای دکتر احمد احمدی عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی به دیدار حضرت باری شتافتند. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
➖ایشان افزون بر حقی که بر فرهنگ و فلسفه ایران بطور عام دارند، از آن جهت که در کلاس یازدهم در دبیرستان حکیم نظامی قم معلم فلسفه و انشای من بودند، حق یگانهای بر من دارند. خوب بهخاطر دارم که علیرغم نام این درس، رسم بر این بود که به بخش انشا پرداخته شود و از بخش فلسفه آن چشمپوشی گردد. ولی استاد عزیز ما به هر دو بخش توجه میکردند و ایشان بودند که شوق نوشتن و بذر اندیشیدن فلسفی را در ذهن ما کاشتند و ما را در حد ظرف ذهنی وسنی که داشتیم آماده طرح پرسش از چیستی و هستی جهان کردند.
➖در مقام یک شاگرد از محضر خدای تبارک و تعالی برای ایشان درخواست غفران و رضوان و برای خانواده گرامیشان آرزوی صبر و پاداش نیکو دارم.
عباس آخوندی - ۱۹ خردادماه ۹۷
@AbbasAkhoundi
⚫️درسوگ قانعی راد دانشی مردی که درد ایران داشت
➖افسوس که دانشی مردی را از کف دادیم که درد ایران داشت و برای سرافرازی آن آرزوها و رؤیاهای خوب در سر میپروراند. جامعهشناسی که هیچگاه حوزهی عمومی را از یاد نبرد و برای گسترش صلح اجتماعی و امید به بهبود تلاش کرد.
➖مردی آزاده که ضمن در دست داشتن تیغ نقد هرگز به مرز کینهجویی نزدیک نشد و هیچگاه گفتگو را کنار نگذاشت. جامعهشناسی که تحولهای جامعهی خود و مناسبتهای شبکههای اجتماعی را خوب میدید و میفهمید و دریافت خود را بیدریغ در سطح رسانه، جامعهی علمی و سیاستورزان و سیاستگذاران انتقال میداد. دانشمندی که گفتگوهای خود را به جامعهی نخبگی محدود نکرد و با مردم سخن میگفت. او آزادی و عدالت را میستود و به نقش جامعهی مدنی در پاسداشت این دو ارزش بنیادین واقف بود و خود نیز به عنوان یک کنشگر فعال در جامعه ایفای نقش میکرد.
➖درگذشت او را به خانواده سرافراز وی و جامعهی علمی کشور، همکاران عزیز در دانشگاه تهران و تمام کسانی که درد ایران دارند تسلیت میگویم و از درگاه باری برای او آرزوی رحمت و غفران و برای بازماندگان درخواست صبر و شکیبایی دارم.
عباس آخوندی - ۹۷/۳/۲۷
@AbbasAkhoundi
➖افسوس که دانشی مردی را از کف دادیم که درد ایران داشت و برای سرافرازی آن آرزوها و رؤیاهای خوب در سر میپروراند. جامعهشناسی که هیچگاه حوزهی عمومی را از یاد نبرد و برای گسترش صلح اجتماعی و امید به بهبود تلاش کرد.
➖مردی آزاده که ضمن در دست داشتن تیغ نقد هرگز به مرز کینهجویی نزدیک نشد و هیچگاه گفتگو را کنار نگذاشت. جامعهشناسی که تحولهای جامعهی خود و مناسبتهای شبکههای اجتماعی را خوب میدید و میفهمید و دریافت خود را بیدریغ در سطح رسانه، جامعهی علمی و سیاستورزان و سیاستگذاران انتقال میداد. دانشمندی که گفتگوهای خود را به جامعهی نخبگی محدود نکرد و با مردم سخن میگفت. او آزادی و عدالت را میستود و به نقش جامعهی مدنی در پاسداشت این دو ارزش بنیادین واقف بود و خود نیز به عنوان یک کنشگر فعال در جامعه ایفای نقش میکرد.
➖درگذشت او را به خانواده سرافراز وی و جامعهی علمی کشور، همکاران عزیز در دانشگاه تهران و تمام کسانی که درد ایران دارند تسلیت میگویم و از درگاه باری برای او آرزوی رحمت و غفران و برای بازماندگان درخواست صبر و شکیبایی دارم.
عباس آخوندی - ۹۷/۳/۲۷
@AbbasAkhoundi
🔵برجام و راهبرد قدرت نرم
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش نخست
🔸توافق برجام موجب فزونی آشکار در قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران شد. این قدرت در درون موجب آرامش و امید اجتماعی گردید و در برون، توان اثرگذاری ایران در معادلههای منطقهای و جهانی را بالا برد. بسیاری از منتقدان برجام، از زاویهی دید قدرت سخت این موفقیت را نمیبینند و بهحساب نمیآورند. نادیده انگاشتن قدرت نرم ایران از یک سوی سبب بهره نبردن از بخش گستردهای از قدرت و حوزهی نفوذ ایران در منطقه و تضعیف آن در صحنه بینالمللی میشود و از سوی دیگر تکیهی صرف بر قدرت سخت موجب خطای در محاسبه و اتخاذ راهبردهای بسیار پرمخاطره میگردد تا حدی که میتواند امنیت ملی ایران را به خطر بیندازد. یکبار پیش از این، دولت پیشین با این خطای محاسباتی شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بر علیه ملت ایران را دریافت و ایران را در معرض دستیازی دولتهای بزرگ قرارداد و تا آستانهی جنگ بهپیش برد. اینک نیز برخی منتقدانِ برجام با فرض حسن نیت، با بیتدبیری و با مواضع بهظاهر انقلابی یکبار دیگر ایران به آستانهی پرمخاطرهی پیشین و یا فراتر از آن نزدیک میکنند.
🔹بازخوانی متن برجام نشان میدهد که بزرگترین هدفهای آن خارج ساختن ایران از شمول فصل هفت منشور و لغو جامع همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، تضمین و استقرار صلح و امنیتِ ایران و منطقه و پذیرش مجدد و صحهگذاری بر حق حاکمیت ملی ایران در دسترسی به انرژی هستهای بود. سایر منافع از جمله بهرهمندی اقتصادی به تبع این هدفها حاصل میشد و میشود. اینک برخی منتقدان با خروج امریکا از برجام، هدف را وارونه میخوانند و میگویند چون امریکا در عمل مانع دسترسی ایران به بخش گستردهای از منافع اقتصادی حاصل از برجام است، بنابراین، این توافق در عمل سودمندی خود را از دست دادهاست. حال آنکه این منفعت هر چند مهم بوده و هست لیکن، تبعی است و معیار اصلی موفقت و سودمندی برجام، تضمین صلح و استقرار امنیت است که همچنان پابرجاست. دودیگر آنکه، برجام و رویکرد ترامپ در برابر آن، موجب شکاف آشکار میان پنج و یک شدهاست. این نیز آشکار است که مجموعهی پنج کشور به دلیل منافع انباشتهای که در امریکا دارند و یا هر دلیل دیگر، دستکم در عمل امکان ایستادگی تمام عیار در برابر وی را ندارند. در چنین وضعیتی، برخی منتقدان برجام که نمیتوانند خوشحالی درونی خود را از وضعیت پیشآمده پنهان کنند، جشن شکست برجام را راه انداختهاند حال آنکه اتخاذ سیاست درست و قابل اقدام و حافظ امنیت و منافع ملی ایران برترین وظیفهی حاکمیت است.
🔸سیاست، بهرهمندی از تمام توان و ظرفیت ملی و انتخاب برترین گزینه از میان گزینههای ممکن است. طرح و تاکید بر گزینههای دور از دسترس دردی را درمان نمیکند. در این ارتباط بیشینهسازی قدرت ملی سخت ایران در تمام حوزهها غیر قابل چشمپوشی است. لیکن، نکته مورد تاکید در این نوشته، توجه به قدرت نرم، بیشینهسازی و بهرهمندی بهموقع و درست از آن است، که همواره ناآگاهانه یا متعمدانه از سوی منتقدان دولت از مجموعهی محاسبات و راهکارها کنار گذشته میشود و نهایتا ضرورت توجه به وحدت و انسجام حوزهی سیاستگذاری و اقدام است که آن نیز توسط منتقدان زیر پا گذاشته میشود.
🔹سیاستورزی درست در این شرایط سخت مستلزم داشتن نظریه است. بدون نظریه روشن و راهگشا قطعا امکان دستیابی به یک اقدام منسجم وجود نخواهد داست. مجموعه اقدامهای پراکنده و نامنسجمی که مشاهده میشود ناشی از کمتوجهی به اندیشهورزی است. نظریه است که تصمیمهای متفرق و از سوی مراجع گوناگون را همراستا و یکپارچه میسازد و شوربختانه در ایران اغلب تحت پرچم واقعگرایی از پرداختن به آن حذر میشود.
🔳رویکرد نظری به قدرت نرم در سیاست جهان
🔸جانمایه جهانیشدن ظهور و بروز پدیدهها، سازمانها و نهادهای فراملی و مقرراتی با حوزهی نفوذ و تاثیر بینالمللی است. این تحول ساختاری در تمام حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی قابل مشاهدهاست. قاعدهی بازی و تصمیم گیری در این جهان با جهان پیش از این متفاوت است. پیش از این روابط بین الملل عمدتا به روابط بین دولتها خلاصه میشد. ولی در عصر جدید افزون بر دولتها، بازیگران و نهادهایی غیر دولتی با اندازههای فراملی در حوزههای مختلف وارد میدان شدهاند که در بسیاری موارد، جا را برای دولتها تنگ کردهاند. بسیاری از دولتها خیلی سختشان است که موجودیت این نهادها را بپذیرند. لذا، سخت مقاومت میکنند و دولتهایی که با قواعد جدید بازی میکنند را به باد انتقاد میگیرند. لیکن، عاقبت، واقعیتِ خارجی خود را بر آنها تحمیل میکند و دولتها مجبور به پذیرش رسمی آنها میشوند.
🔻پایان بخش نخست - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش نخست
🔸توافق برجام موجب فزونی آشکار در قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران شد. این قدرت در درون موجب آرامش و امید اجتماعی گردید و در برون، توان اثرگذاری ایران در معادلههای منطقهای و جهانی را بالا برد. بسیاری از منتقدان برجام، از زاویهی دید قدرت سخت این موفقیت را نمیبینند و بهحساب نمیآورند. نادیده انگاشتن قدرت نرم ایران از یک سوی سبب بهره نبردن از بخش گستردهای از قدرت و حوزهی نفوذ ایران در منطقه و تضعیف آن در صحنه بینالمللی میشود و از سوی دیگر تکیهی صرف بر قدرت سخت موجب خطای در محاسبه و اتخاذ راهبردهای بسیار پرمخاطره میگردد تا حدی که میتواند امنیت ملی ایران را به خطر بیندازد. یکبار پیش از این، دولت پیشین با این خطای محاسباتی شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بر علیه ملت ایران را دریافت و ایران را در معرض دستیازی دولتهای بزرگ قرارداد و تا آستانهی جنگ بهپیش برد. اینک نیز برخی منتقدانِ برجام با فرض حسن نیت، با بیتدبیری و با مواضع بهظاهر انقلابی یکبار دیگر ایران به آستانهی پرمخاطرهی پیشین و یا فراتر از آن نزدیک میکنند.
🔹بازخوانی متن برجام نشان میدهد که بزرگترین هدفهای آن خارج ساختن ایران از شمول فصل هفت منشور و لغو جامع همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، تضمین و استقرار صلح و امنیتِ ایران و منطقه و پذیرش مجدد و صحهگذاری بر حق حاکمیت ملی ایران در دسترسی به انرژی هستهای بود. سایر منافع از جمله بهرهمندی اقتصادی به تبع این هدفها حاصل میشد و میشود. اینک برخی منتقدان با خروج امریکا از برجام، هدف را وارونه میخوانند و میگویند چون امریکا در عمل مانع دسترسی ایران به بخش گستردهای از منافع اقتصادی حاصل از برجام است، بنابراین، این توافق در عمل سودمندی خود را از دست دادهاست. حال آنکه این منفعت هر چند مهم بوده و هست لیکن، تبعی است و معیار اصلی موفقت و سودمندی برجام، تضمین صلح و استقرار امنیت است که همچنان پابرجاست. دودیگر آنکه، برجام و رویکرد ترامپ در برابر آن، موجب شکاف آشکار میان پنج و یک شدهاست. این نیز آشکار است که مجموعهی پنج کشور به دلیل منافع انباشتهای که در امریکا دارند و یا هر دلیل دیگر، دستکم در عمل امکان ایستادگی تمام عیار در برابر وی را ندارند. در چنین وضعیتی، برخی منتقدان برجام که نمیتوانند خوشحالی درونی خود را از وضعیت پیشآمده پنهان کنند، جشن شکست برجام را راه انداختهاند حال آنکه اتخاذ سیاست درست و قابل اقدام و حافظ امنیت و منافع ملی ایران برترین وظیفهی حاکمیت است.
🔸سیاست، بهرهمندی از تمام توان و ظرفیت ملی و انتخاب برترین گزینه از میان گزینههای ممکن است. طرح و تاکید بر گزینههای دور از دسترس دردی را درمان نمیکند. در این ارتباط بیشینهسازی قدرت ملی سخت ایران در تمام حوزهها غیر قابل چشمپوشی است. لیکن، نکته مورد تاکید در این نوشته، توجه به قدرت نرم، بیشینهسازی و بهرهمندی بهموقع و درست از آن است، که همواره ناآگاهانه یا متعمدانه از سوی منتقدان دولت از مجموعهی محاسبات و راهکارها کنار گذشته میشود و نهایتا ضرورت توجه به وحدت و انسجام حوزهی سیاستگذاری و اقدام است که آن نیز توسط منتقدان زیر پا گذاشته میشود.
🔹سیاستورزی درست در این شرایط سخت مستلزم داشتن نظریه است. بدون نظریه روشن و راهگشا قطعا امکان دستیابی به یک اقدام منسجم وجود نخواهد داست. مجموعه اقدامهای پراکنده و نامنسجمی که مشاهده میشود ناشی از کمتوجهی به اندیشهورزی است. نظریه است که تصمیمهای متفرق و از سوی مراجع گوناگون را همراستا و یکپارچه میسازد و شوربختانه در ایران اغلب تحت پرچم واقعگرایی از پرداختن به آن حذر میشود.
🔳رویکرد نظری به قدرت نرم در سیاست جهان
🔸جانمایه جهانیشدن ظهور و بروز پدیدهها، سازمانها و نهادهای فراملی و مقرراتی با حوزهی نفوذ و تاثیر بینالمللی است. این تحول ساختاری در تمام حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی قابل مشاهدهاست. قاعدهی بازی و تصمیم گیری در این جهان با جهان پیش از این متفاوت است. پیش از این روابط بین الملل عمدتا به روابط بین دولتها خلاصه میشد. ولی در عصر جدید افزون بر دولتها، بازیگران و نهادهایی غیر دولتی با اندازههای فراملی در حوزههای مختلف وارد میدان شدهاند که در بسیاری موارد، جا را برای دولتها تنگ کردهاند. بسیاری از دولتها خیلی سختشان است که موجودیت این نهادها را بپذیرند. لذا، سخت مقاومت میکنند و دولتهایی که با قواعد جدید بازی میکنند را به باد انتقاد میگیرند. لیکن، عاقبت، واقعیتِ خارجی خود را بر آنها تحمیل میکند و دولتها مجبور به پذیرش رسمی آنها میشوند.
🔻پایان بخش نخست - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🔵برجام و راهبرد قدرت نرم
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش دوم
🔹در مورد سازمانها، نهادهای فراملی و مقررات بینالمللی نمونههای مختلفی را میتوان مثال زد. به عنوان نمونه میتوان به سازمان تجارت جهانی (WTO) اشاره کرد که مقررات جهانی تجارت را تعیین میکند و حتی نظام داوری دارد. بدین معنیکه برای تصمیمهایی که اتخاذ میکند ضمانت اجرایی وجود دارد. هرچند ما به این سازمان نپیوستهایم، لیکن در عمل، تجارت ما متاثر از تصمیمها و قواعدی است که توسط آن وضع میشود. باز میتوان از اتحادیه بینالمللی ارتباطات راهِدور (ITU) نام برد، که از سه بخش استانداردسازی مخابرات، بخش مخابرات رادیوئی و بخش توسعه مخابرات تشکیل شده و تصمیمهایش دارای ضمانت اجرایی است. ICAN نمونه دیگری از سازمان بینالمللی غیر دولتی است که پروتکلهای اینترنتی را در دنیا تنظیم میکند و تصمیمهایش ضمانت اجرایی جهانی دارد. محیط زیست نمونهی شناختهشده دیگری است. در دنیای بانکداری و مالی نیز نهادهای بینالمللی دولتی و غیر دولتی فراوان و بسیار مؤثری فعال هستند که هم استانداردها را تدوین میکنند و هم بهصورت شبکهای ضمانت اجرای آنها را فراهم میآورند از جمله میتوان به استانداردهای حسابداری، معیارهای سلامت مالی بانکها و مبارزه با پولشویی و مسائلی از این دست اشاره کرد.به هر روی، این سازمانها و نهادها در جای جای جهان در حال حاضر اثر خود را میگذارند، تصمیمهایشان دولتها را تحت تاثیر قرار میدهد و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
🔸تغییر اندازهی بازار و بههمپیوستگی آن نشانهی دیگر جهانیشدن است. گستره اندازه بازار در سطح جهان ویژگی این عصر است که نسبت به گذشته متفاوت است. هیچ کالایی وجود ندارد که بتوان ان را برای بازار ملی تولید کرد. تقریبا اندازه ملی پاسخ اقتصادی بودن هیچ کالایی را نمیدهد. حتی اقتصادی مانند چین با همه عظمتش بدون بازارهای بینالمللی فرو میپاشد و حتی ادعای تولید تنها برای بازارهای ملی را نیز ندارد. به همین ترتیب هند و یا حتی اتحادیه اروپا.
🔹مفهوم نشانهها و دگرگونیهای پیشگفته این است که در دنیایی زندگی می کنیم که نظم جدیدی دارد. باید ماهیت و نحوه کارکرد این نظم نوین جهانی را بشناسیم. ما در ایران هنوز چیزی فراتر از روابط بین دولتها را به رسمیت نمیشناسیم هرچند، در عمل در پارهای از موارد وجود آنها را پذیرفتهایم. نمونهی آن مذاکرات هستهی است. این یکی از مسائل مهمی است که در ایران با آن مواجه هستیم و کارآیی سیاستگذاری را کاهش دادهاست. واقعیت آن است که تا از منظر نظری نتوانیم مساله را حل کنیم، نمیتوانیم گامهای بعدی را برداریم. مساله اینجاست، که فارغ از خوب یا بد بودن، چقدر این نظم نوین و قواعد جدید بازی را می شناسیم؟
🔸اینک سؤال ان است که در این نظم نوین جهانی تضمین اجرای قدرت چیست؟ آیا تضمین اجرای قدرت اعمال مستقیم زور است که تا کنون در انحصار دولتها بودهاست و یا یک نظام حقوقی است که در صورت سرپیچی از مقررات بینالملل، از دولتها سلب مشروعیت و به تبع آن حق انتخابهای مشروع آنها را محدود میسازد؟ سؤال این است که اگر دولتی در این نظم قرار نگیرد آیا می تواند حاکمیت خود را تضمین و منافع خود را تامین و بیشینه کند؟ با چه هزینهای؟ و اگر نکرد با چه پیآمدهایی روبرواست؟ در واقع سوال اینجاست که صورتهای جدید حقوق مشروع و روش مشروع تضمین اعمال قدرت در صحنهی بینالملل چیست؟ بحث این است که یک نظام حقوقی مبتنی بر قدرت نرم در کنار قدرت سخت شکل گرفته که نیاز توسل به قدرت سخت را در گام نخست در تردید قرار میدهد.
🔻پایان بخش دوم - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش دوم
🔹در مورد سازمانها، نهادهای فراملی و مقررات بینالمللی نمونههای مختلفی را میتوان مثال زد. به عنوان نمونه میتوان به سازمان تجارت جهانی (WTO) اشاره کرد که مقررات جهانی تجارت را تعیین میکند و حتی نظام داوری دارد. بدین معنیکه برای تصمیمهایی که اتخاذ میکند ضمانت اجرایی وجود دارد. هرچند ما به این سازمان نپیوستهایم، لیکن در عمل، تجارت ما متاثر از تصمیمها و قواعدی است که توسط آن وضع میشود. باز میتوان از اتحادیه بینالمللی ارتباطات راهِدور (ITU) نام برد، که از سه بخش استانداردسازی مخابرات، بخش مخابرات رادیوئی و بخش توسعه مخابرات تشکیل شده و تصمیمهایش دارای ضمانت اجرایی است. ICAN نمونه دیگری از سازمان بینالمللی غیر دولتی است که پروتکلهای اینترنتی را در دنیا تنظیم میکند و تصمیمهایش ضمانت اجرایی جهانی دارد. محیط زیست نمونهی شناختهشده دیگری است. در دنیای بانکداری و مالی نیز نهادهای بینالمللی دولتی و غیر دولتی فراوان و بسیار مؤثری فعال هستند که هم استانداردها را تدوین میکنند و هم بهصورت شبکهای ضمانت اجرای آنها را فراهم میآورند از جمله میتوان به استانداردهای حسابداری، معیارهای سلامت مالی بانکها و مبارزه با پولشویی و مسائلی از این دست اشاره کرد.به هر روی، این سازمانها و نهادها در جای جای جهان در حال حاضر اثر خود را میگذارند، تصمیمهایشان دولتها را تحت تاثیر قرار میدهد و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
🔸تغییر اندازهی بازار و بههمپیوستگی آن نشانهی دیگر جهانیشدن است. گستره اندازه بازار در سطح جهان ویژگی این عصر است که نسبت به گذشته متفاوت است. هیچ کالایی وجود ندارد که بتوان ان را برای بازار ملی تولید کرد. تقریبا اندازه ملی پاسخ اقتصادی بودن هیچ کالایی را نمیدهد. حتی اقتصادی مانند چین با همه عظمتش بدون بازارهای بینالمللی فرو میپاشد و حتی ادعای تولید تنها برای بازارهای ملی را نیز ندارد. به همین ترتیب هند و یا حتی اتحادیه اروپا.
🔹مفهوم نشانهها و دگرگونیهای پیشگفته این است که در دنیایی زندگی می کنیم که نظم جدیدی دارد. باید ماهیت و نحوه کارکرد این نظم نوین جهانی را بشناسیم. ما در ایران هنوز چیزی فراتر از روابط بین دولتها را به رسمیت نمیشناسیم هرچند، در عمل در پارهای از موارد وجود آنها را پذیرفتهایم. نمونهی آن مذاکرات هستهی است. این یکی از مسائل مهمی است که در ایران با آن مواجه هستیم و کارآیی سیاستگذاری را کاهش دادهاست. واقعیت آن است که تا از منظر نظری نتوانیم مساله را حل کنیم، نمیتوانیم گامهای بعدی را برداریم. مساله اینجاست، که فارغ از خوب یا بد بودن، چقدر این نظم نوین و قواعد جدید بازی را می شناسیم؟
🔸اینک سؤال ان است که در این نظم نوین جهانی تضمین اجرای قدرت چیست؟ آیا تضمین اجرای قدرت اعمال مستقیم زور است که تا کنون در انحصار دولتها بودهاست و یا یک نظام حقوقی است که در صورت سرپیچی از مقررات بینالملل، از دولتها سلب مشروعیت و به تبع آن حق انتخابهای مشروع آنها را محدود میسازد؟ سؤال این است که اگر دولتی در این نظم قرار نگیرد آیا می تواند حاکمیت خود را تضمین و منافع خود را تامین و بیشینه کند؟ با چه هزینهای؟ و اگر نکرد با چه پیآمدهایی روبرواست؟ در واقع سوال اینجاست که صورتهای جدید حقوق مشروع و روش مشروع تضمین اعمال قدرت در صحنهی بینالملل چیست؟ بحث این است که یک نظام حقوقی مبتنی بر قدرت نرم در کنار قدرت سخت شکل گرفته که نیاز توسل به قدرت سخت را در گام نخست در تردید قرار میدهد.
🔻پایان بخش دوم - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🔵برجام و راهبرد قدرت نرم
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش سوم
🔸اگر موضوع نظم و نظام حقوقی جدید مورد توجه قرار نگیرد، بازیگری در دنیای جدید سخت میشود. کسانی که منکر این وضعیت جدید جهانی هستند، در واقع در پی انکار شبکه در هم تنیدهی نهادهای رسمی و غیر رسمی در جهان، قدرت سازماندهی و توان اقدام یکپارچه آنها در سطح جهانی هستند. واقعیت این است که خاستگاه قدرت در جهان جدید همین شبکه درهم تنیده جهانی و نظام حرکت در درون آن است. این شبکه توان انتقال پیام و همراستاسازی کنشگران در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی در سطح جهانی بر اساس سیاستهای پذیرفتهشده، نظام حقوقی بینالمللی و یک سلسله ارزشهای بشری را دارست. کسانی که قدرت را صرفا در امکان استفاده مستقیم از زور میدانند، وجود چنین شبکه و نظام حرکت و جابجایی آزاد و یا کممانع خبر، نمادها، نشانهها، موسیقی، دانش، ارزشها، پول، کالا و انسان در آن را میخواهند نادیده بگیرند. حال انکه، خاستگاه قدرت جدید همین شبکه و توان لجستیکی درونی آن است. انکار این نظم دردی را درمان نمیکند چون بهناگاه متوجه میشویم در جهان انواع محدودیتها برای ما بهوجود آمده و مانع حرکت روان ما شدهاست. این پدیده ها در میدان بینالمللی وجود دارند و اگر هم مشروعیت این نهادها را به رسمیت نشناسیم، نمیتوانیم وجودشان را انکار کنیم.
🔳 قدرت نرم و امکان اعمال سیاست برد-برد
🔹تا اینجا تلاش شد تا حدی نظم نوین جهانی مبتنی بر مفهوم قدرت نرم را تبیین شود. در تبیین اتفاقات جهانی نهادگراها بر قدرت نرم تکیه میکنند و واقعگراها بر قدرت سخت تاکید دارند. از منظر من، در عالم واقع، هر دو دسته منبع و خاستگاه قدرت وجود دارند و هر دو کارکرد دارند. برخی دولت-ملتها به پشتوانه دسترسی به قدرت سخت بیشتر بر آن تکیه میکنند و سایران بر قدرت نرم. بنابراین، خیلی مهم است، در انتخاب استراتژی و طراحی برنامه عمل، تحلیل درستی از منابع قدرتی که در دسترس داریم داشته باشیم. افزن بر این، نکته قابل توجه آنکه بهکارگیری قدرت نرم بسیار کمهزینه است. حال آنکه بکارگیری قدرت سخت از هر حیث اعم از مادی و اجتماعی و سیاسی و امنیتی بسیار پر هزینه است. از این رواست که تیپی مثل اوباما بر خلق و بکارگیری قدرت نرم تاکید میکنند و کسان دیگری چون ترامپ بر قدرت سخت تکیه میزنند.
🔸تا پیش از عصر جهانی شدن، قدرت نرم در عرصه بین الملل کمتر مورد توجه سیاستگذاران و دولتها بود. همه چیز در قدرت سخت خلاصه میشد شامل قدرت نظامی، اقتصادی و تکنولوژیک و توانمندیهایی از این دست. اواخر دهه 90 به تدریج اندیشه قدرت نرم شدت گرفت. سوال اساسی درباره قدرت نرم این است که چگونه میتوان به واسطهی آن بر رفتار دیگران تاثیر مثبت داشت و یا حق آنکه حق انتخاب دیگران را محدود ساخت؟ مبنای نظری قدرت نرم هزینهی مبادله است و کارکردش کاهش هزینهی مبادله در موارد مثبت و ایجابی و بیشینه ساختن آن در موارد منفی وسلبی است. از این رواست که در این رویکرد امکان طرح فرضیه مبادله برد-برد وجود دارد. در نظریه قدرت سخت صرفا بازی سرجمع صفر معنی میدهد. در ادبیات قدرت نرم، در مبادلههای مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موضوع کمینه کردن هزینه مبادله در دستور کار است. این کار از طریق توسعه شبکههای ملی و فرا ملی و توسعه ارتباطات افقی و عمودی آنها بایکدیگر، مراقبت از تداوم کارکرد و تسهیل ارتباط در درون آنها ممکن است.
🔻پایان بخش سوم - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش سوم
🔸اگر موضوع نظم و نظام حقوقی جدید مورد توجه قرار نگیرد، بازیگری در دنیای جدید سخت میشود. کسانی که منکر این وضعیت جدید جهانی هستند، در واقع در پی انکار شبکه در هم تنیدهی نهادهای رسمی و غیر رسمی در جهان، قدرت سازماندهی و توان اقدام یکپارچه آنها در سطح جهانی هستند. واقعیت این است که خاستگاه قدرت در جهان جدید همین شبکه درهم تنیده جهانی و نظام حرکت در درون آن است. این شبکه توان انتقال پیام و همراستاسازی کنشگران در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی در سطح جهانی بر اساس سیاستهای پذیرفتهشده، نظام حقوقی بینالمللی و یک سلسله ارزشهای بشری را دارست. کسانی که قدرت را صرفا در امکان استفاده مستقیم از زور میدانند، وجود چنین شبکه و نظام حرکت و جابجایی آزاد و یا کممانع خبر، نمادها، نشانهها، موسیقی، دانش، ارزشها، پول، کالا و انسان در آن را میخواهند نادیده بگیرند. حال انکه، خاستگاه قدرت جدید همین شبکه و توان لجستیکی درونی آن است. انکار این نظم دردی را درمان نمیکند چون بهناگاه متوجه میشویم در جهان انواع محدودیتها برای ما بهوجود آمده و مانع حرکت روان ما شدهاست. این پدیده ها در میدان بینالمللی وجود دارند و اگر هم مشروعیت این نهادها را به رسمیت نشناسیم، نمیتوانیم وجودشان را انکار کنیم.
🔳 قدرت نرم و امکان اعمال سیاست برد-برد
🔹تا اینجا تلاش شد تا حدی نظم نوین جهانی مبتنی بر مفهوم قدرت نرم را تبیین شود. در تبیین اتفاقات جهانی نهادگراها بر قدرت نرم تکیه میکنند و واقعگراها بر قدرت سخت تاکید دارند. از منظر من، در عالم واقع، هر دو دسته منبع و خاستگاه قدرت وجود دارند و هر دو کارکرد دارند. برخی دولت-ملتها به پشتوانه دسترسی به قدرت سخت بیشتر بر آن تکیه میکنند و سایران بر قدرت نرم. بنابراین، خیلی مهم است، در انتخاب استراتژی و طراحی برنامه عمل، تحلیل درستی از منابع قدرتی که در دسترس داریم داشته باشیم. افزن بر این، نکته قابل توجه آنکه بهکارگیری قدرت نرم بسیار کمهزینه است. حال آنکه بکارگیری قدرت سخت از هر حیث اعم از مادی و اجتماعی و سیاسی و امنیتی بسیار پر هزینه است. از این رواست که تیپی مثل اوباما بر خلق و بکارگیری قدرت نرم تاکید میکنند و کسان دیگری چون ترامپ بر قدرت سخت تکیه میزنند.
🔸تا پیش از عصر جهانی شدن، قدرت نرم در عرصه بین الملل کمتر مورد توجه سیاستگذاران و دولتها بود. همه چیز در قدرت سخت خلاصه میشد شامل قدرت نظامی، اقتصادی و تکنولوژیک و توانمندیهایی از این دست. اواخر دهه 90 به تدریج اندیشه قدرت نرم شدت گرفت. سوال اساسی درباره قدرت نرم این است که چگونه میتوان به واسطهی آن بر رفتار دیگران تاثیر مثبت داشت و یا حق آنکه حق انتخاب دیگران را محدود ساخت؟ مبنای نظری قدرت نرم هزینهی مبادله است و کارکردش کاهش هزینهی مبادله در موارد مثبت و ایجابی و بیشینه ساختن آن در موارد منفی وسلبی است. از این رواست که در این رویکرد امکان طرح فرضیه مبادله برد-برد وجود دارد. در نظریه قدرت سخت صرفا بازی سرجمع صفر معنی میدهد. در ادبیات قدرت نرم، در مبادلههای مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موضوع کمینه کردن هزینه مبادله در دستور کار است. این کار از طریق توسعه شبکههای ملی و فرا ملی و توسعه ارتباطات افقی و عمودی آنها بایکدیگر، مراقبت از تداوم کارکرد و تسهیل ارتباط در درون آنها ممکن است.
🔻پایان بخش سوم - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🔵برجام و راهبرد قدرت نرم
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش چهارم
🔳امکان اجماع در رویارویی با آمریکا
🔹اینک در رویارویی با موضوع برجام قدرتهای مختلف از منظرهای گوناگون ورود پیدا میکنند. مدعای این نوشته این است که با توجه به مجموعه منابع قدرتی که در اختیار ایران است در بستر جدید آنچه میتواند منافع ملی را تامین کند، تاکید بر قدرت نرم ایران از طریق افزایش جذابیت کشور از منظر ارزشهای بنیادین، شامل توجه به اصول انسانی و اخلاقی، تعهد در برابر قرارداد و توافق و همچنین ایجاد جذابیتهای مالی، اقتصادی، فرهنگی، گردشگری و مانند آن است. در ادبیات قدرت نرم مهم است که از کشور در سطح جهانی تصویر جذابی ایجاد شود. این با نظریه واقعگرا متفاوت است که بنا دارد از کشور صرفا تصویر قدرتمند و قدرتمندترین ایجاد کند.
🔸این دو رویکرد با هم در تقابل هستند. بسیاری از سیاستمداران بزرگ جهان به دنبال اعمال قدرت سخت و نظریه واقع گرایی هستند. حزب جمهوری خواه آمریکا بیشتر بر این پشتوانه است و چه در زمان بوش پسر و چه در زمان ترامپ استراتژی خود را بر اساس اعمال مستقیم قدرت میچیند. در برابر، تا حد زیادی حزب دموکرات آمریکا و عمدتا اروپاییان طرفدار قدرت نرم هستند. در مورد اروپا این ناشی از تحلیل آنها از قدرت سختشان در برابر سایر قدرتهای بزرگ است. در واقع اروپاییان حتی اگر طرفدار نظریه قدرت سخت هم باشد، توان رویارویی با آمریکا و باقی قدرتها را ندارد. از این رواست که در رویارویی با موضوع برجام رفتار اتحادیه اروپا در چارچوب نظریه قدرت نرم قابل تفسیر است. مدلهای رفتاری این اتحادیه بر اساس شبکه سازی، توسعه ارتباطات و کاهش هزینه مبادله شکل گرفته و کل این مدل، مدل قدرت نرم است.
🔳تحریمها نتیجه برآورد غلط از قدرت سخت بود
🔹رفتار پیشین اتحادیه اروپا نیز بهگمان این قلم در این چارچوب قابل ارزیابی است. اروپائیان همواره از گفتوگوی انتقادی پشتیبانی میکردند. در مقابل آمریکا سیاست مهار را مطرح میکرد. تا هنگامی که ایران در این مجموعه میتوانست بین این دو کانون قدرت بازیگری داشته باشد و به توافقهای خود پایبند بود، موقعیت مناسبی داشت و مشمول تحریمهای سازمان ملل نمیشد. لیکن، مشکل از سال ۲۰۰۶ شروع شد و در سال ۲۰۱۲ اوج گرفت و ایران مشمول ۶ تحریم سازمان ملل شد. در واقع رفتن در تحریم هنگامی اتفاق افتاد که ایران قدرت بازیگری خود بین دو کانون قدرت و فضای گفت وگو را از دست داد. دولت وقت به منابع عمدهی ایران در حوزهی قدرت نرم بیتوجهی کرد و صرفا رقابت در میدان قدرت سخت را نشانهروی کرد. این بزرگترین اشتباه استراتژیکی بود که دولت پیشین مرتکب شد و هزینههای آن برای ملت ایران بسیار گزاف تمام شد. در واقع، ادبیات دولتهای نهم و دهم از منظر نظری مبتنی بر مدل قدرت سخت بود. اینجا جایی است که اشتباه سیاستمدار و ارزیابی غلط از قدرت خود و دیگران میتواند برای ملت بسیار پرهزینه باشد که بود.
🔸و اما برجام چه بود؟ بازخوانی سند برجام در این ارتباط بسیار مهم است. شوربختانه کمتر دیده میشود که موافقان و مخالفان برجام متن سند را خوانده باشند و بر اساس آن اظهار نظر کنند. بههرروی، در مقدمه و مفاد عمومی این توافق چند نکته بسیار کلیدی آمده که جانمایه برجام است. از منظر گروه ۱+۵ اﺟﺮاي ﮐﺎﻣﻞ اﯾﻦ ﺑﺮﺟﺎم در ﺟﻬﺖ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪ ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪاي و ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﮐﻤﮏ میﻧﻤﺎﯾﺪ و از ﻣﻨﻈﺮ اﯾﺮان، اجرای آن موجب ﻟﻐﻮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﻔﺎد ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪﻫﺎي ﻗﺒﻠﯽ ﺷﻮراي اﻣﻨﯿﺖ، ﻟﻐﻮ ﺟﺎﻣﻊ ﻫﻤﻪ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎي ﺷﻮراي اﻣﻨﯿﺖ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺤﺮﯾﻢﻫﺎي ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪ و ﻣﻠﯽ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪاي اﯾﺮان ﻣﯽﺷﻮد و اﻗﺪاﻣﺎﺗﯽ را ﺑﺮاي دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﺠﺎرت، ﻓﻨﺎوري، ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ و اﻧﺮژي را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽگردد. همچنین، اﺟﺮاي ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آﻣﯿﺰ ﺑﺮﺟﺎم اﯾﺮان را ﻗﺎدر ﺧﻮاﻫﺪ ﺳﺎﺧﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﺎﻣﻞ ﺣﻖ ﺧﻮد ﺑﺮاي اﻧﺮژي ﻫﺴﺘﻪ اي ﺟﻬﺖ ﻣﻘﺎﺻﺪ ﺻﻠﺢ آﻣﯿﺰ را ﻃﺒﻖ ﻣﻮاد ذﯾﺮﺑﻂ ﻣﻌﺎﻫﺪه ﻋﺪم اﺷﺎﻋﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي و ﻫﻤﺴﻮ ﺑﺎ ﺗﻌﻬﺪاﺗﺶ در آن ﺳﻨﺪ اﻋﻤﺎل ﻧﻤﺎﯾﺪ.
🔻پایان بخش چهارم - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش چهارم
🔳امکان اجماع در رویارویی با آمریکا
🔹اینک در رویارویی با موضوع برجام قدرتهای مختلف از منظرهای گوناگون ورود پیدا میکنند. مدعای این نوشته این است که با توجه به مجموعه منابع قدرتی که در اختیار ایران است در بستر جدید آنچه میتواند منافع ملی را تامین کند، تاکید بر قدرت نرم ایران از طریق افزایش جذابیت کشور از منظر ارزشهای بنیادین، شامل توجه به اصول انسانی و اخلاقی، تعهد در برابر قرارداد و توافق و همچنین ایجاد جذابیتهای مالی، اقتصادی، فرهنگی، گردشگری و مانند آن است. در ادبیات قدرت نرم مهم است که از کشور در سطح جهانی تصویر جذابی ایجاد شود. این با نظریه واقعگرا متفاوت است که بنا دارد از کشور صرفا تصویر قدرتمند و قدرتمندترین ایجاد کند.
🔸این دو رویکرد با هم در تقابل هستند. بسیاری از سیاستمداران بزرگ جهان به دنبال اعمال قدرت سخت و نظریه واقع گرایی هستند. حزب جمهوری خواه آمریکا بیشتر بر این پشتوانه است و چه در زمان بوش پسر و چه در زمان ترامپ استراتژی خود را بر اساس اعمال مستقیم قدرت میچیند. در برابر، تا حد زیادی حزب دموکرات آمریکا و عمدتا اروپاییان طرفدار قدرت نرم هستند. در مورد اروپا این ناشی از تحلیل آنها از قدرت سختشان در برابر سایر قدرتهای بزرگ است. در واقع اروپاییان حتی اگر طرفدار نظریه قدرت سخت هم باشد، توان رویارویی با آمریکا و باقی قدرتها را ندارد. از این رواست که در رویارویی با موضوع برجام رفتار اتحادیه اروپا در چارچوب نظریه قدرت نرم قابل تفسیر است. مدلهای رفتاری این اتحادیه بر اساس شبکه سازی، توسعه ارتباطات و کاهش هزینه مبادله شکل گرفته و کل این مدل، مدل قدرت نرم است.
🔳تحریمها نتیجه برآورد غلط از قدرت سخت بود
🔹رفتار پیشین اتحادیه اروپا نیز بهگمان این قلم در این چارچوب قابل ارزیابی است. اروپائیان همواره از گفتوگوی انتقادی پشتیبانی میکردند. در مقابل آمریکا سیاست مهار را مطرح میکرد. تا هنگامی که ایران در این مجموعه میتوانست بین این دو کانون قدرت بازیگری داشته باشد و به توافقهای خود پایبند بود، موقعیت مناسبی داشت و مشمول تحریمهای سازمان ملل نمیشد. لیکن، مشکل از سال ۲۰۰۶ شروع شد و در سال ۲۰۱۲ اوج گرفت و ایران مشمول ۶ تحریم سازمان ملل شد. در واقع رفتن در تحریم هنگامی اتفاق افتاد که ایران قدرت بازیگری خود بین دو کانون قدرت و فضای گفت وگو را از دست داد. دولت وقت به منابع عمدهی ایران در حوزهی قدرت نرم بیتوجهی کرد و صرفا رقابت در میدان قدرت سخت را نشانهروی کرد. این بزرگترین اشتباه استراتژیکی بود که دولت پیشین مرتکب شد و هزینههای آن برای ملت ایران بسیار گزاف تمام شد. در واقع، ادبیات دولتهای نهم و دهم از منظر نظری مبتنی بر مدل قدرت سخت بود. اینجا جایی است که اشتباه سیاستمدار و ارزیابی غلط از قدرت خود و دیگران میتواند برای ملت بسیار پرهزینه باشد که بود.
🔸و اما برجام چه بود؟ بازخوانی سند برجام در این ارتباط بسیار مهم است. شوربختانه کمتر دیده میشود که موافقان و مخالفان برجام متن سند را خوانده باشند و بر اساس آن اظهار نظر کنند. بههرروی، در مقدمه و مفاد عمومی این توافق چند نکته بسیار کلیدی آمده که جانمایه برجام است. از منظر گروه ۱+۵ اﺟﺮاي ﮐﺎﻣﻞ اﯾﻦ ﺑﺮﺟﺎم در ﺟﻬﺖ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪ ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪاي و ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﮐﻤﮏ میﻧﻤﺎﯾﺪ و از ﻣﻨﻈﺮ اﯾﺮان، اجرای آن موجب ﻟﻐﻮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﻔﺎد ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪﻫﺎي ﻗﺒﻠﯽ ﺷﻮراي اﻣﻨﯿﺖ، ﻟﻐﻮ ﺟﺎﻣﻊ ﻫﻤﻪ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎي ﺷﻮراي اﻣﻨﯿﺖ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺤﺮﯾﻢﻫﺎي ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪ و ﻣﻠﯽ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪاي اﯾﺮان ﻣﯽﺷﻮد و اﻗﺪاﻣﺎﺗﯽ را ﺑﺮاي دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﺠﺎرت، ﻓﻨﺎوري، ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ و اﻧﺮژي را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽگردد. همچنین، اﺟﺮاي ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آﻣﯿﺰ ﺑﺮﺟﺎم اﯾﺮان را ﻗﺎدر ﺧﻮاﻫﺪ ﺳﺎﺧﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﺎﻣﻞ ﺣﻖ ﺧﻮد ﺑﺮاي اﻧﺮژي ﻫﺴﺘﻪ اي ﺟﻬﺖ ﻣﻘﺎﺻﺪ ﺻﻠﺢ آﻣﯿﺰ را ﻃﺒﻖ ﻣﻮاد ذﯾﺮﺑﻂ ﻣﻌﺎﻫﺪه ﻋﺪم اﺷﺎﻋﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي و ﻫﻤﺴﻮ ﺑﺎ ﺗﻌﻬﺪاﺗﺶ در آن ﺳﻨﺪ اﻋﻤﺎل ﻧﻤﺎﯾﺪ.
🔻پایان بخش چهارم - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🔵برجام و راهبرد قدرت نرم
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش پنجم و پایانی
🔸اینک با خروج امریکا از برجام، ماهیت آن توسط منتقدان زیر سؤال رفته است. ولی برای داوری در باره موفقیت و یا شکست آن باید به هدفهای نخستینِ آن بازگشت. معیارهای ارزیابی برجام صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، لغو تمامی قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای آن بر علیه ایران و پذیرش حقوق دستیابی به انرژی هستهای برای کشور ما میباشد. در صورت تحقق این هدفهاست که امکان ارتباط با شبکههای جهانی در تمامی حوزههای اقتصادی، مالی و بانکی فراهم میآید. بهرهمندی اقتصادی از برجام نتیجه تبعی و نه هدف بنیادینِ ابتدایی آن است. بنابراین، از حیث حقوقی اتفاقی رخ ندادهاست. ممکن است منتقدان در پاسخ بگویند که خروج امریکا از برجام خارج شدن انفرادی نیست. او مانع بهرهمندی اقتصادی ما از توافق از طریق دیگران نیز میشود و افزون بر آن منافع ایران را در سراسر جهان تهدید میکند و دیگران یا به دلیل منافع و یا به هر دلیل دیگر یارای مقابله با وی را ندارند.
🔹هرچند این سخن تا حد زیادی درست است، لیکن، تا زمانیکه ایران و سایر امضاءکنندگان بر عهد خود باشند او امکان بازگرداندن قطعنامهها و تحریمهای سازمان ملل را ندارد و این هدف بنیادین بوده و هست. بیگمان هر اقدامی که منجر به بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل برعلیه ایران شود با اصل مقاومت مدبرانه در برابر زورگوییها و یکجانبهگرایی امریکا مغایرت دارد. متاسفانه برخی منتقدان بیتوجه به پیآمدهای اقدامهای خود در این راستا گام بر میدارند. اینگونه اقدامها آب به آسیاب دشمن ریختن است.
🔳اولویتِ امنیت برای اروپا
🔸بازخوانی مواضع اروپائیان در برابر خروج یکجانبه امریکا از برجام، رویکرد آنان را از موضع قدرت نرم نشان میدهد. موگرینی پس از خروج امریکا بلافاصله میگوید: «برجام بهترین بدیل جنگ در خاورمیانه است.» او همچنین میگوید: «خاتمه دادن به برجام به معنای درگیری نظامی دیگری در منطقه است.» این نگاه به برجام بیشتر ناظر بر برقراری صلح و جلوگیری از جنگ به روش نرم است. بهنظر میرسد اروپائیان در برابر منطق ترامپ که مبتنی بر قدرت سخت قرن هجدهمی و مرکانتالیستی؛ بر پایه اتحاد نیروهای تجاری و نظامی است، بیشتر در پی آنند که منطق دیگری مبتنی بر قدرت نرم مطرح کنند.
🔹این اقدام اروپا نه برای رضای خدا و نه به منظور تامین منافع ایران است، بلکه به این علت است که بتوانند از نظم موجود که تا حد زیادی منافع و موقعیت آنان را در جهان تثبیت کرده دفاع کنند. این جمله موگرینی بسیار گویاست: حفظ توافق ایران فراتر از بحث حفظ توافقی بینالمللی است که خطر تسلیحات و مسابقهی هستهای در منطقه را کاهش دهد. از نظر اروپاییها حفظ این توافق به معنای حفظ دستاورد دیپلماتیک و اقتدار قواعد مبتنی بر نظمی است که بدون آنها نمیتوان رو به جلو حرکت کرد.
🔸به نظر میرسد که موضع جدید امریکا را نه تنها تهدیدی برای صلح منطقه میبینند بلکه، منافع و امنیت خود را نیز در خطر میبینند. این موضوعی است که در ایران کمتر به آن توجه میشود. از نظر آنان برجام یک سپر دفاعی در برابر یک نظم مرکانتالیستی امریکایی است. ایجاد نظم بر مبنای قدرت نرم اولویت اروپاست. اگر اروپا بتواند نظمی را بر مبنای شبکهگرایی و روانی حرکت در درون آن حفظ و توسعه دهد، هزینه نگهداری آن برای آنها کمتر از هزینه نگهداری یک نظم مبتنی بر بکارگیری زور است. البته این بدین معنی نیست که اروپا اقدام به مقاومت سخت در برابر امریکا میکند.
🔹واقعیت این است که اروپا در یک وضعیت دوگانه قرار دارد و در پی مدیریت تعارض است. از یک طرف منافع و از آن مهمتر امنیتش بسته به ارتباط با آن سوی آتلانتیک است و به هیچ وجه حاضر نیست این ارتباط را بر هم بزند. از سوی دیگر اگر امریکا موفق شود نظم جدیدی را برقرار کند، اروپا بیش از وضع موجود حق حاکمیت و منافع بلندمدتش را از دست خواهد داد. دلیل مقاومت اروپا در برابر امریکا را در این نکته باید دید و نه دوستداری ایران. و آنچه او انجام میدهد مدیریت تعارض است و نه چیزی بیش از آن.
🔸اما در بارهی توقعات ایران از برجام نیز سوال اینجاست که ایران تا چه حد موفق میشود با استفاده از این فرصت تاریخی و باقی ماندن در برجام یک شبکه جدید ایجاد کند؟ آیا میتواند ارتباطات جدید برقرار کند؟ آیا میتوان دامنهی قدرت نرم کشور را توسعه داد؟ هرچند این قدرت نرم در کوتاهمدت یارای مقابله اولیه در مقابل قدرت سخت آمریکا را نداشته باشد، اما در درازمدت این قدرت نرم میتواند منافع بزرگتری را برای ایران ایجاد کند.
◾️پایان
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی، تیرماه ۱۳۹۷
🔻بخش پنجم و پایانی
🔸اینک با خروج امریکا از برجام، ماهیت آن توسط منتقدان زیر سؤال رفته است. ولی برای داوری در باره موفقیت و یا شکست آن باید به هدفهای نخستینِ آن بازگشت. معیارهای ارزیابی برجام صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، لغو تمامی قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای آن بر علیه ایران و پذیرش حقوق دستیابی به انرژی هستهای برای کشور ما میباشد. در صورت تحقق این هدفهاست که امکان ارتباط با شبکههای جهانی در تمامی حوزههای اقتصادی، مالی و بانکی فراهم میآید. بهرهمندی اقتصادی از برجام نتیجه تبعی و نه هدف بنیادینِ ابتدایی آن است. بنابراین، از حیث حقوقی اتفاقی رخ ندادهاست. ممکن است منتقدان در پاسخ بگویند که خروج امریکا از برجام خارج شدن انفرادی نیست. او مانع بهرهمندی اقتصادی ما از توافق از طریق دیگران نیز میشود و افزون بر آن منافع ایران را در سراسر جهان تهدید میکند و دیگران یا به دلیل منافع و یا به هر دلیل دیگر یارای مقابله با وی را ندارند.
🔹هرچند این سخن تا حد زیادی درست است، لیکن، تا زمانیکه ایران و سایر امضاءکنندگان بر عهد خود باشند او امکان بازگرداندن قطعنامهها و تحریمهای سازمان ملل را ندارد و این هدف بنیادین بوده و هست. بیگمان هر اقدامی که منجر به بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل برعلیه ایران شود با اصل مقاومت مدبرانه در برابر زورگوییها و یکجانبهگرایی امریکا مغایرت دارد. متاسفانه برخی منتقدان بیتوجه به پیآمدهای اقدامهای خود در این راستا گام بر میدارند. اینگونه اقدامها آب به آسیاب دشمن ریختن است.
🔳اولویتِ امنیت برای اروپا
🔸بازخوانی مواضع اروپائیان در برابر خروج یکجانبه امریکا از برجام، رویکرد آنان را از موضع قدرت نرم نشان میدهد. موگرینی پس از خروج امریکا بلافاصله میگوید: «برجام بهترین بدیل جنگ در خاورمیانه است.» او همچنین میگوید: «خاتمه دادن به برجام به معنای درگیری نظامی دیگری در منطقه است.» این نگاه به برجام بیشتر ناظر بر برقراری صلح و جلوگیری از جنگ به روش نرم است. بهنظر میرسد اروپائیان در برابر منطق ترامپ که مبتنی بر قدرت سخت قرن هجدهمی و مرکانتالیستی؛ بر پایه اتحاد نیروهای تجاری و نظامی است، بیشتر در پی آنند که منطق دیگری مبتنی بر قدرت نرم مطرح کنند.
🔹این اقدام اروپا نه برای رضای خدا و نه به منظور تامین منافع ایران است، بلکه به این علت است که بتوانند از نظم موجود که تا حد زیادی منافع و موقعیت آنان را در جهان تثبیت کرده دفاع کنند. این جمله موگرینی بسیار گویاست: حفظ توافق ایران فراتر از بحث حفظ توافقی بینالمللی است که خطر تسلیحات و مسابقهی هستهای در منطقه را کاهش دهد. از نظر اروپاییها حفظ این توافق به معنای حفظ دستاورد دیپلماتیک و اقتدار قواعد مبتنی بر نظمی است که بدون آنها نمیتوان رو به جلو حرکت کرد.
🔸به نظر میرسد که موضع جدید امریکا را نه تنها تهدیدی برای صلح منطقه میبینند بلکه، منافع و امنیت خود را نیز در خطر میبینند. این موضوعی است که در ایران کمتر به آن توجه میشود. از نظر آنان برجام یک سپر دفاعی در برابر یک نظم مرکانتالیستی امریکایی است. ایجاد نظم بر مبنای قدرت نرم اولویت اروپاست. اگر اروپا بتواند نظمی را بر مبنای شبکهگرایی و روانی حرکت در درون آن حفظ و توسعه دهد، هزینه نگهداری آن برای آنها کمتر از هزینه نگهداری یک نظم مبتنی بر بکارگیری زور است. البته این بدین معنی نیست که اروپا اقدام به مقاومت سخت در برابر امریکا میکند.
🔹واقعیت این است که اروپا در یک وضعیت دوگانه قرار دارد و در پی مدیریت تعارض است. از یک طرف منافع و از آن مهمتر امنیتش بسته به ارتباط با آن سوی آتلانتیک است و به هیچ وجه حاضر نیست این ارتباط را بر هم بزند. از سوی دیگر اگر امریکا موفق شود نظم جدیدی را برقرار کند، اروپا بیش از وضع موجود حق حاکمیت و منافع بلندمدتش را از دست خواهد داد. دلیل مقاومت اروپا در برابر امریکا را در این نکته باید دید و نه دوستداری ایران. و آنچه او انجام میدهد مدیریت تعارض است و نه چیزی بیش از آن.
🔸اما در بارهی توقعات ایران از برجام نیز سوال اینجاست که ایران تا چه حد موفق میشود با استفاده از این فرصت تاریخی و باقی ماندن در برجام یک شبکه جدید ایجاد کند؟ آیا میتواند ارتباطات جدید برقرار کند؟ آیا میتوان دامنهی قدرت نرم کشور را توسعه داد؟ هرچند این قدرت نرم در کوتاهمدت یارای مقابله اولیه در مقابل قدرت سخت آمریکا را نداشته باشد، اما در درازمدت این قدرت نرم میتواند منافع بزرگتری را برای ایران ایجاد کند.
◾️پایان
@AbbasAkhoundi
🔵آزادراه شمال و چالش برجام
🖋عباس آخوندی - ۵ تیرماه ۹۷
🔻بخش نخست
🔸پروژهای که سنگ بنای آن کج باشد بهسختی راست میشود. تمام نگرانی من این است که در تدبیر چالشهای برجام سنگبناهای معیوبی گذاشته شود که جبران آنها در آینده بسیار سخت، زمانبر و پرهزینه باشد. امروز به اتفاق جناب آقای دکتر لاریجانی و تنی چند از نمایندگان محترم و استانداران تهران و البرز از آزادراه شمال بازدید کردیم. در سیودو کیلومتر آزادراه بیش از ۱۶۰ کارگاه فعال بود. یعنی تمام طول منطقهی یک آزادراه همزمان در دست ساخت بود. همه میتوانستند چشماندازی از این پروژهی عظیم و بینظیر در حوزهی مهندسی داشته باشند که در همین شرایط سخت تمام گرههای فنی و تکنیکی و همچنین مالی و حقوقی آن حلوفصل شده و با پیشرفت ۹۱% با سرعت در حال کار و آمادهشدن برای بهرهبرداری است. حاضران میتوانستند تصویر وضعیت اتمام یافته پروژه را در ذهن داشته باشند که مردم با راحتی، ایمنی و سرعت مسیر چندین ساعته را در یک ساعت و اندی میتوانند طی کنند و به مقصد برسند و در طول مسیر هم از زیباییهای مسیر و جاده لذت ببرند. ولی، نمیتوان چنین حسی را به مردم منتقل کرد. چرا که همین پروژهای که امروز یک کارگاه کاملا زنده و فعال است و بیش از ۳۲۰۰ نفر در آن کار میکنند و بیش از ۱۳۰۰ دستگاه ماشینالات در آن فعال است، سالیان سال کم فعال و بلاتکلیف بودهاست.
🔹وقتی مسئولیت وزارتخانه را در دست گرفتم از جمله سراغ این پروژه را گرفتم. بسیاری از دوستان توصیه کردند که به این پروژه نزدیک نشو. این پروژه وزیر خراب کن است. تمام وزاری قبلی تلاش کردهاند و هیچکدام نتوانستهاند کار را در دورهی خود بهسامان برسانند. با این وصف، سوابق را خواستم دیدم صورت مالی درستی وجود ندارد. مسائل حقوقی آن آشفته است. تکلیف سرمایهگذار، تامینکنندهی مالی، پیمانکار خارجی، پیمانکاران داخلی و سایر ذینفعان مشخص نیست. مسائل فنی و مهندسی پروژه حل و فصل نشدهاست. هیچ تصویر روشنی از کریدور عبوری و روش اجرای فنی این ابرپروژهی فوقالعاده پیچیده وجود ندارد. هیچ چشماندازی برای تامین مالی آن نیست. و از همه مهمتر هیچکس به دیگری اعتماد ندارد. همه فکر میکنند طرفشان جدی نیست. حرفهایش تضمین اجرایی ندارد. میخواهد توپ را به زمین دیگری بیندازند. و از این دست تصورهای منفی.
🔸این در حالی بود که از عمر پروژه ۱۷ سال گذشته بود و به سختی پیشرفت پروژه به ۱۵% میرسید. در ذهن مردم هم که این پروژه تبدیل به سخره عام شده بود و در مجالس و محافل از آن به عنوان یک جوک یاد میشد و میشود و هنوز هم بهنظر میرسد افراد کمتر امیدی به تمام شدن آن دارند. هرچند، پروژه در بهترین وضعیت خود قرار دارد که یک نقطه بدون فعالیت در آن وجود ندارد و در تمام جبههها همزمان کار جریان دارد.
🔹چرا این چنین است؟ پاسخ روشن است. پروژه بدون طرح و برنامهی دقیق شروع شدهبود. آن زمان که پروژه میخواست شروع شود، مطالعات فنی، مهندسی، زیستمحیطی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و مالی آن انجام نشدهبود. ریسکها و مخاطرات پروژه ارزیابی و برآورد نشدهبود. پروژه فاقد مدل کسبوکار روشن بود. هیچ چشماندازی از مدل تامین مالی آن ترسیم نگشتهبود. و از این دست نارساییها. لذا، در همان روزهای آغازین، پروژه در انتخاب مسیر، تملک اراضی، نحوهی ارجاع کار و انتخاب پیمانکار، تامین مالی اولیه با مشکل مواجه شد و راه نیفتاده متوقف شد. دولتهای بعدی هم که آمدند، هر کدام تلاش کردند و سخت هم کوشیدند. لیکن، چون پروژه کج بنیاد یافته بود، کمی به جلو میرفت و مجدد متوقف میگردید. بیاعتمادی مردم به پروژه بیدلیل نیست. آنان دهها بار وعده اتمام را شنیدهاند و کار به ثمر ننشسته است. بنابراین، دلیلی ندارد که باور کنند. من هم نباید هیچ انتظاری داشته باشم که مردم از من باور کنند. من چه فرقی با دیگران دارم. تا کار به اتمام نرسد و مردم از آن عبور نکنند، به انجام کار ایمان نخواهند آورد. این یک واقعیت است.
🔻پایان بخش نخست - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🖋عباس آخوندی - ۵ تیرماه ۹۷
🔻بخش نخست
🔸پروژهای که سنگ بنای آن کج باشد بهسختی راست میشود. تمام نگرانی من این است که در تدبیر چالشهای برجام سنگبناهای معیوبی گذاشته شود که جبران آنها در آینده بسیار سخت، زمانبر و پرهزینه باشد. امروز به اتفاق جناب آقای دکتر لاریجانی و تنی چند از نمایندگان محترم و استانداران تهران و البرز از آزادراه شمال بازدید کردیم. در سیودو کیلومتر آزادراه بیش از ۱۶۰ کارگاه فعال بود. یعنی تمام طول منطقهی یک آزادراه همزمان در دست ساخت بود. همه میتوانستند چشماندازی از این پروژهی عظیم و بینظیر در حوزهی مهندسی داشته باشند که در همین شرایط سخت تمام گرههای فنی و تکنیکی و همچنین مالی و حقوقی آن حلوفصل شده و با پیشرفت ۹۱% با سرعت در حال کار و آمادهشدن برای بهرهبرداری است. حاضران میتوانستند تصویر وضعیت اتمام یافته پروژه را در ذهن داشته باشند که مردم با راحتی، ایمنی و سرعت مسیر چندین ساعته را در یک ساعت و اندی میتوانند طی کنند و به مقصد برسند و در طول مسیر هم از زیباییهای مسیر و جاده لذت ببرند. ولی، نمیتوان چنین حسی را به مردم منتقل کرد. چرا که همین پروژهای که امروز یک کارگاه کاملا زنده و فعال است و بیش از ۳۲۰۰ نفر در آن کار میکنند و بیش از ۱۳۰۰ دستگاه ماشینالات در آن فعال است، سالیان سال کم فعال و بلاتکلیف بودهاست.
🔹وقتی مسئولیت وزارتخانه را در دست گرفتم از جمله سراغ این پروژه را گرفتم. بسیاری از دوستان توصیه کردند که به این پروژه نزدیک نشو. این پروژه وزیر خراب کن است. تمام وزاری قبلی تلاش کردهاند و هیچکدام نتوانستهاند کار را در دورهی خود بهسامان برسانند. با این وصف، سوابق را خواستم دیدم صورت مالی درستی وجود ندارد. مسائل حقوقی آن آشفته است. تکلیف سرمایهگذار، تامینکنندهی مالی، پیمانکار خارجی، پیمانکاران داخلی و سایر ذینفعان مشخص نیست. مسائل فنی و مهندسی پروژه حل و فصل نشدهاست. هیچ تصویر روشنی از کریدور عبوری و روش اجرای فنی این ابرپروژهی فوقالعاده پیچیده وجود ندارد. هیچ چشماندازی برای تامین مالی آن نیست. و از همه مهمتر هیچکس به دیگری اعتماد ندارد. همه فکر میکنند طرفشان جدی نیست. حرفهایش تضمین اجرایی ندارد. میخواهد توپ را به زمین دیگری بیندازند. و از این دست تصورهای منفی.
🔸این در حالی بود که از عمر پروژه ۱۷ سال گذشته بود و به سختی پیشرفت پروژه به ۱۵% میرسید. در ذهن مردم هم که این پروژه تبدیل به سخره عام شده بود و در مجالس و محافل از آن به عنوان یک جوک یاد میشد و میشود و هنوز هم بهنظر میرسد افراد کمتر امیدی به تمام شدن آن دارند. هرچند، پروژه در بهترین وضعیت خود قرار دارد که یک نقطه بدون فعالیت در آن وجود ندارد و در تمام جبههها همزمان کار جریان دارد.
🔹چرا این چنین است؟ پاسخ روشن است. پروژه بدون طرح و برنامهی دقیق شروع شدهبود. آن زمان که پروژه میخواست شروع شود، مطالعات فنی، مهندسی، زیستمحیطی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و مالی آن انجام نشدهبود. ریسکها و مخاطرات پروژه ارزیابی و برآورد نشدهبود. پروژه فاقد مدل کسبوکار روشن بود. هیچ چشماندازی از مدل تامین مالی آن ترسیم نگشتهبود. و از این دست نارساییها. لذا، در همان روزهای آغازین، پروژه در انتخاب مسیر، تملک اراضی، نحوهی ارجاع کار و انتخاب پیمانکار، تامین مالی اولیه با مشکل مواجه شد و راه نیفتاده متوقف شد. دولتهای بعدی هم که آمدند، هر کدام تلاش کردند و سخت هم کوشیدند. لیکن، چون پروژه کج بنیاد یافته بود، کمی به جلو میرفت و مجدد متوقف میگردید. بیاعتمادی مردم به پروژه بیدلیل نیست. آنان دهها بار وعده اتمام را شنیدهاند و کار به ثمر ننشسته است. بنابراین، دلیلی ندارد که باور کنند. من هم نباید هیچ انتظاری داشته باشم که مردم از من باور کنند. من چه فرقی با دیگران دارم. تا کار به اتمام نرسد و مردم از آن عبور نکنند، به انجام کار ایمان نخواهند آورد. این یک واقعیت است.
🔻پایان بخش نخست - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🔵آزادراه شمال و چالش برجام
🖋عباس آخوندی - ۵ تیرماه ۹۷
🔻بخش دوم
🔸تمام نگرانی من در باره تدبیر برجام نیز از همین دست است. چالشی پس از خروج امریکا از توافق برجام پیش آمدهاست. بزرگترین، سرمایهی ما در مدیریت این چالش امید به آینده و انتظارات تورمی پایین در سطح جامعه است.
🔹امید به آینده موجب همبستگی اجتماعی میشود و انتظارات تورمی پایین باعث عدم شکلگیری بازارهای تصنعی و هجوم نبردن با بازارهای ارز و سکه میگردد. قطعا امریکا در صدد لطمهزدن به این دو سرمایه اصلی ملی است. از او که در یک طرف منازعه و دعوا قرار دارد نمیتوان انتظاری جز ضربهزدن داشت. ولی، در جبههی ملی میتوان انتظارهای فراوانی داشت؛ ابتدا از خودِ دولت و سپس از دیگر قوا و نیروهای ملی. در بیرون دولت عدهای بیباکانه در حال انداختن سنگی پیشپای مردم با بردن کشور به سمت تحریمهای شورای امنیت هستند که من هر چه بیشتر فکر میکنم منطق آن را نمیفهمم و نمیدانم چه حکمت بالغهای در آن است. ولی در اینجا، بیشتر تمایل دارم که خودم و همکارانم را مخاطب قرار دهم و به خودم هشدار دهم که شروع پروژههای اصلاحی ضعیف، پیش از آنکه تمام زوایای آن بررسی و حلوفصل شده باشد ممکن است مانند شروع اجرای پروژهی آزادراه شمال شود و مشکلات عدیدهای را برای آینده ایجاد کند. ما هر یک قدم که از اقتصاد رقابتی و آزاد دور میشویم، بازگشتمان به آن در آینده، بسیار پرهزینهتر و سختتر خواهد شد.
🔸به صرف اینکه گفته شود که در حال یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم نمیتوانیم از اصول بازار صرفِ نظر کنیم. ما هزینههای انحرافها عظیمی که در دولتهای نهم و دهم، دقیقا با همین استدلال بر ملت تحمیل شد را از یاد نبردهایم. علیرغم تمام تلاشهای رییس جمهور و دولت در چهار سال گذشته هنوز نتوانستهایم به وضعیت سال ۸۳ برسیم. باید ببینیم محدودیتهایی که در اقتصاد ایجاد میشود تا چه اندازه بر سطح امید مردم نسبت به آینده و انتظارات تورمی آنان اثر منفی میگذارد. اگر اثر آن جدی است با بگیر و ببند نمیتوانیم آن را جبران نماییم و باید در راهکارهایمان تجدیدنظر کنیم.
🔹اصلیترین معیار برای درستیسنجی تصمیمها عدم انحراف از اصول بنیادینِ اقتصاد رقابتی و عدم ضربهزدن به امید مردم و دامن نزدن به انتظارات تورمی است. بهگمان من، روشهای سهمیهای و کنترلی که این روزها در درون دولت و بیرون آن طرفداران فراوانی یافتهاست، تمام این ویژگیهای نگران کننده را دارد. و یقینا خوبیهایی که در مورد آنها بیان میشود را ندارند. من از تجربه آزادراه شمال یادگرفتم، که اساسا راهکارهای ساده کارایی بسیار بیشتری نسبت به راهکاری پیچیده و تودرتو دارند. بجای برقراری کنترلهای پیچیده که بیشتر چپهای جهان طرفدار آن هستند، از راهکار سادهی آزادسازی و کنترل حداقلی تبعیت کنیم.
◾️پایان
@AbbasAkhoundi
🖋عباس آخوندی - ۵ تیرماه ۹۷
🔻بخش دوم
🔸تمام نگرانی من در باره تدبیر برجام نیز از همین دست است. چالشی پس از خروج امریکا از توافق برجام پیش آمدهاست. بزرگترین، سرمایهی ما در مدیریت این چالش امید به آینده و انتظارات تورمی پایین در سطح جامعه است.
🔹امید به آینده موجب همبستگی اجتماعی میشود و انتظارات تورمی پایین باعث عدم شکلگیری بازارهای تصنعی و هجوم نبردن با بازارهای ارز و سکه میگردد. قطعا امریکا در صدد لطمهزدن به این دو سرمایه اصلی ملی است. از او که در یک طرف منازعه و دعوا قرار دارد نمیتوان انتظاری جز ضربهزدن داشت. ولی، در جبههی ملی میتوان انتظارهای فراوانی داشت؛ ابتدا از خودِ دولت و سپس از دیگر قوا و نیروهای ملی. در بیرون دولت عدهای بیباکانه در حال انداختن سنگی پیشپای مردم با بردن کشور به سمت تحریمهای شورای امنیت هستند که من هر چه بیشتر فکر میکنم منطق آن را نمیفهمم و نمیدانم چه حکمت بالغهای در آن است. ولی در اینجا، بیشتر تمایل دارم که خودم و همکارانم را مخاطب قرار دهم و به خودم هشدار دهم که شروع پروژههای اصلاحی ضعیف، پیش از آنکه تمام زوایای آن بررسی و حلوفصل شده باشد ممکن است مانند شروع اجرای پروژهی آزادراه شمال شود و مشکلات عدیدهای را برای آینده ایجاد کند. ما هر یک قدم که از اقتصاد رقابتی و آزاد دور میشویم، بازگشتمان به آن در آینده، بسیار پرهزینهتر و سختتر خواهد شد.
🔸به صرف اینکه گفته شود که در حال یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم نمیتوانیم از اصول بازار صرفِ نظر کنیم. ما هزینههای انحرافها عظیمی که در دولتهای نهم و دهم، دقیقا با همین استدلال بر ملت تحمیل شد را از یاد نبردهایم. علیرغم تمام تلاشهای رییس جمهور و دولت در چهار سال گذشته هنوز نتوانستهایم به وضعیت سال ۸۳ برسیم. باید ببینیم محدودیتهایی که در اقتصاد ایجاد میشود تا چه اندازه بر سطح امید مردم نسبت به آینده و انتظارات تورمی آنان اثر منفی میگذارد. اگر اثر آن جدی است با بگیر و ببند نمیتوانیم آن را جبران نماییم و باید در راهکارهایمان تجدیدنظر کنیم.
🔹اصلیترین معیار برای درستیسنجی تصمیمها عدم انحراف از اصول بنیادینِ اقتصاد رقابتی و عدم ضربهزدن به امید مردم و دامن نزدن به انتظارات تورمی است. بهگمان من، روشهای سهمیهای و کنترلی که این روزها در درون دولت و بیرون آن طرفداران فراوانی یافتهاست، تمام این ویژگیهای نگران کننده را دارد. و یقینا خوبیهایی که در مورد آنها بیان میشود را ندارند. من از تجربه آزادراه شمال یادگرفتم، که اساسا راهکارهای ساده کارایی بسیار بیشتری نسبت به راهکاری پیچیده و تودرتو دارند. بجای برقراری کنترلهای پیچیده که بیشتر چپهای جهان طرفدار آن هستند، از راهکار سادهی آزادسازی و کنترل حداقلی تبعیت کنیم.
◾️پایان
@AbbasAkhoundi
✳️ راهکارهای تعادلبخشی به بازار مسکن در شرایط اقتصادی و سیاسی جاری
🔻بخش نخست
🔹با توجه به تحولهای اخیر در بازارهای مختلف از جمله بازار مسکن و ناپایداری قیمتها، امروز به منظور مشورت و رایزنی با اهالی حرفه، و صنفهای مرتبط با مسکن و ساختمان و همچنین صاحبنظران فنی و اقتصادی در جهت تعادلبخشی به بازار مسکن جلسهای داشتم. همکاران یک بسته سیاستی تهیه کردهبودند که در اختیار حاضران قرار گرفت تا درباره آن اظهار نظر کنند و چنانچه مواردی را ضروری میدانند که اضافه، کم و یا تعدیل شود اعلام نمایند. همان متن در پایان همین یادداشت در اختیار عموم قرار میگیرد تا همه هموطنان عزیز در این سیاستگذاری فرصت مشارکت داشتهباشند. البته رویکرد غالب در این بسته سیاستی نگاه از درون بخش به مسائل است و کمتر درگیر مباحث اقتصاد کلان است که بیتردید اثر تعیینکنندهای در موفقیت و شکست سیاستها دارند. معمولا در زمانهایی که بازار ملتهب است، گرایش عمومی به سمت اتخاذ تصمیمات هیجانی است که نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه گرههای سختتری را نیز پدید میآورد. بهمنظور خودداری از سقوط در این گرداب، در این جلسه اصولی را به عنوان اصول مبنا عرض کردم که در زیر نیز عنوان میکنم:
◾️پایبندی به قانون
◾️احترام به حقوق مالکیت
◾️پایبندی به اصول بازار رقابتی و عدم مداخله دولت در بازار
◾️بهوجود نیاوردن موجبات عدم قطعیت و بیثباتی در بازار با هدف تداوم سرمایهگذاری و افزایش عرضه در بخش
◾️دسترسی آزاد شهروندان به اطلاعات و
◾️کاهش انتظارات تورمی در جامعه.
➖و اما اصول بسته سیاستی پیشنهادی به شرح زیر است
1⃣عرضه بسته تشویقیِ مالیاتی به منظور افزایش تولید و عرضه مسکن مطابق الگوی مصرف در قالب استیجاری یا ملکی
این بسته میتواند شامل معافیت از پرداخت مالیات بر عملکرد، مالیات نقلوانتقال و مالیات بر اجاره باشد.
2⃣راهاندازی بازارگاه الکترونیکی
به منظور ایجاد ارتباط مستقیم بین عرضهکنندگان و متقاضیان مسکن و با هدف کاهش هزینه مبادله، بانک مسکن بازارگاهی الکترونیک راهاندازی میکند؛ این بازارگاه درعینحال ارتباط قراردادی بین سازنده، پیشخریدار و بانک را در مرحله ساخت برقرار میکند.
3⃣انتقال مأموریت وصول مالیات بر خانههای خالی از سازمان امور مالیاتی به شهرداریها، تخصیص این مالیاتها به شهرداریها و مصرف وجوه آن برای اجرای برنامه مسکن اجتماعی
به منظور افزایش عرضه در بازار مسکن، بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم مقرر شده دولت از خانههای خالی مالیات اخذ نماید. با توجه به امکان شناسایی بهترِ این واحدها توسط شهرداریها، اخذ این نوع از مالیات (عوارض) توسط شهرداریها، سهلتر صورت میپذیرد؛ به علاوه این عوارض بهتر است صرف هزینههای بازآفرینی شهری و عرضه مسکن اجتماعی شود.
4⃣ تسریع در تصویب لایحه قانونی پیشفروش ساختمان به منظور تعادلبخشی به بازار مسکن
یکی از راهکارهای تقویت همزمان طرف عرضه و تقاضای مسکن، توسعه و ساماندهی بازار پیشفروش مسکن است. قانون پیشفروش ساختمان در سال ۱۳۸۹ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، اما رویکرد اصلی این قانون پیشگیری از جرم بوده است. مشکلتر آنکه وظایف دستگاهها و نهادهای ذیربط در این قانون، با وظایف ذاتی آنها مغایر است، و از این رو این قانون اجرایی نشده است. قانون جدیدی در این خصوص تنظیم شده و ضروری است لایحه مربوط بهسرعت در دولت محترم تصویب و به مجلس شورای اسلامی ارسال گردد.
5⃣کنترل سوداگری در بخش زمین از طریق استفاده از ابزارهای مالیاتی از جمله مالیات بر عایدی سرمایه ناشی از زمین
بخش قابلملاحظهای از تقاضاهای موجود در بازار مسکن به قصد سوداگری و کسب سود از محل افزایش قیمت زمین صورت پذیرفته. اگر در طول پنج دهة اخیر نظام مالیاتی کارآمد سطح سوداگری در بخش زمین را کاهش میداد، امروز مناسبات ثروت و ساختار تولید در کشور متفاوت میبود. از جمله راهکارهای جلوگیری از تقاضای سوداگرانه در زمین، استفاده از مالیات بر عایدی سرمایه یا مالیات بر معاملات مکرر آن است.
🔻پایان بخش نخست - ادامه در پیام بعد
🖋عباس آخوندی - تیرماه ۹۷
ارسال دیدگاه @ContactAkhoundibot
@AbbasAkhoundi
🔻بخش نخست
🔹با توجه به تحولهای اخیر در بازارهای مختلف از جمله بازار مسکن و ناپایداری قیمتها، امروز به منظور مشورت و رایزنی با اهالی حرفه، و صنفهای مرتبط با مسکن و ساختمان و همچنین صاحبنظران فنی و اقتصادی در جهت تعادلبخشی به بازار مسکن جلسهای داشتم. همکاران یک بسته سیاستی تهیه کردهبودند که در اختیار حاضران قرار گرفت تا درباره آن اظهار نظر کنند و چنانچه مواردی را ضروری میدانند که اضافه، کم و یا تعدیل شود اعلام نمایند. همان متن در پایان همین یادداشت در اختیار عموم قرار میگیرد تا همه هموطنان عزیز در این سیاستگذاری فرصت مشارکت داشتهباشند. البته رویکرد غالب در این بسته سیاستی نگاه از درون بخش به مسائل است و کمتر درگیر مباحث اقتصاد کلان است که بیتردید اثر تعیینکنندهای در موفقیت و شکست سیاستها دارند. معمولا در زمانهایی که بازار ملتهب است، گرایش عمومی به سمت اتخاذ تصمیمات هیجانی است که نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه گرههای سختتری را نیز پدید میآورد. بهمنظور خودداری از سقوط در این گرداب، در این جلسه اصولی را به عنوان اصول مبنا عرض کردم که در زیر نیز عنوان میکنم:
◾️پایبندی به قانون
◾️احترام به حقوق مالکیت
◾️پایبندی به اصول بازار رقابتی و عدم مداخله دولت در بازار
◾️بهوجود نیاوردن موجبات عدم قطعیت و بیثباتی در بازار با هدف تداوم سرمایهگذاری و افزایش عرضه در بخش
◾️دسترسی آزاد شهروندان به اطلاعات و
◾️کاهش انتظارات تورمی در جامعه.
➖و اما اصول بسته سیاستی پیشنهادی به شرح زیر است
1⃣عرضه بسته تشویقیِ مالیاتی به منظور افزایش تولید و عرضه مسکن مطابق الگوی مصرف در قالب استیجاری یا ملکی
این بسته میتواند شامل معافیت از پرداخت مالیات بر عملکرد، مالیات نقلوانتقال و مالیات بر اجاره باشد.
2⃣راهاندازی بازارگاه الکترونیکی
به منظور ایجاد ارتباط مستقیم بین عرضهکنندگان و متقاضیان مسکن و با هدف کاهش هزینه مبادله، بانک مسکن بازارگاهی الکترونیک راهاندازی میکند؛ این بازارگاه درعینحال ارتباط قراردادی بین سازنده، پیشخریدار و بانک را در مرحله ساخت برقرار میکند.
3⃣انتقال مأموریت وصول مالیات بر خانههای خالی از سازمان امور مالیاتی به شهرداریها، تخصیص این مالیاتها به شهرداریها و مصرف وجوه آن برای اجرای برنامه مسکن اجتماعی
به منظور افزایش عرضه در بازار مسکن، بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم مقرر شده دولت از خانههای خالی مالیات اخذ نماید. با توجه به امکان شناسایی بهترِ این واحدها توسط شهرداریها، اخذ این نوع از مالیات (عوارض) توسط شهرداریها، سهلتر صورت میپذیرد؛ به علاوه این عوارض بهتر است صرف هزینههای بازآفرینی شهری و عرضه مسکن اجتماعی شود.
4⃣ تسریع در تصویب لایحه قانونی پیشفروش ساختمان به منظور تعادلبخشی به بازار مسکن
یکی از راهکارهای تقویت همزمان طرف عرضه و تقاضای مسکن، توسعه و ساماندهی بازار پیشفروش مسکن است. قانون پیشفروش ساختمان در سال ۱۳۸۹ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، اما رویکرد اصلی این قانون پیشگیری از جرم بوده است. مشکلتر آنکه وظایف دستگاهها و نهادهای ذیربط در این قانون، با وظایف ذاتی آنها مغایر است، و از این رو این قانون اجرایی نشده است. قانون جدیدی در این خصوص تنظیم شده و ضروری است لایحه مربوط بهسرعت در دولت محترم تصویب و به مجلس شورای اسلامی ارسال گردد.
5⃣کنترل سوداگری در بخش زمین از طریق استفاده از ابزارهای مالیاتی از جمله مالیات بر عایدی سرمایه ناشی از زمین
بخش قابلملاحظهای از تقاضاهای موجود در بازار مسکن به قصد سوداگری و کسب سود از محل افزایش قیمت زمین صورت پذیرفته. اگر در طول پنج دهة اخیر نظام مالیاتی کارآمد سطح سوداگری در بخش زمین را کاهش میداد، امروز مناسبات ثروت و ساختار تولید در کشور متفاوت میبود. از جمله راهکارهای جلوگیری از تقاضای سوداگرانه در زمین، استفاده از مالیات بر عایدی سرمایه یا مالیات بر معاملات مکرر آن است.
🔻پایان بخش نخست - ادامه در پیام بعد
🖋عباس آخوندی - تیرماه ۹۷
ارسال دیدگاه @ContactAkhoundibot
@AbbasAkhoundi
✳️ راهکارهای تعادلبخشی به بازار مسکن در شرایط اقتصادی و سیاسی جاری
🔻بخش دوم و پایانی
6⃣حمایت از ساخت وعرضه واحدهای مسکونی کوچک متراژ و منطبق با الگوی مصرف با استفاده از سیاستهای تسهیلاتی و مشوقهای مالیاتی
در شرایط فعلی به دلیل وجود تقاضای سوداگرانه و عدمتقارن اطلاعاتی در بخش مسکن، جزء قابلتوجهی از ساختوسازهای کشور با الگوی غالب تقاضا (که عموما تقاضا برای واحدهای مسکونی متوسط و کوچک متراژ است) تطابق ندارد. از این رو و بهمنظور تقویت ساختوسازهای متناسب با الگوی تقاضا، ضروری است سیاستهای حمایت از تولید و عرضه واحدهای مسکونی منطبق با الگوی مصرف دنبال شود.
7⃣تسریع در اجرای برنامه بازآفرینی شهری و نوسازی بافتهای فرسوده با استفاده از زمینهای دولتی و اهرمیکردن منابع محدود بودجهای
با توجه به محدودیتهای بودجه، تکلیف قانونی برنامه ششم برای اجرای سالیانه پروژههای بازآفرینی در ۲۷۰ محله شهری امکان اجرا نیافت. تا حد امکان برنامههای عملیاتی نوسازی و بهسازی محلات هدف که تهیه و به تصویب رسیده، باید با اهرمیکردن منابع محدود بودجهای و همچنین تخصیص بخشی از اعتبارات دستگاههای خدماترسان و ذیربط در محلات هدف اجرایی شود.
8⃣تغییر ماموریت بانک مسکن از بانک تخصصی به بانک توسعهای-تخصصی
با توجه به نقش تعیینکنندهی مسکن در بودجهی خانوار، شک نیست که تغییر عمدة قیمت بر کیفیت زندگی عموم مردم تأثیر بارزی دارد. مهمترین ابزاری که دولتها برای جبران و رویارویی با چرخههای رکود و رونق همراه با تورم و همچنین بیثباتی بازار مسکن در اختیار دارند، بانک توسعهای مسکن میباشد. چنین بانکی با رعایت اصول بازار میتواند در موقعیتهای مختلف با تحریک تقاضا و عرضه و حتی مشارکت در ساخت مسکن و جهتدهی به کمکهای دولت، ابزار اجرای سیاستها در بخش باشد.
9⃣ تسریع در عرضه زمینهای وابسته به دولت به منظور افزایش عرضه واحدهای منطبق با الگوی مصرف
دولت و شرکتهای دولتی در درون شهرها زمین دارند. بر اساس ماده ۶ قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن، کلیه وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتی میباید نسبت به واگذاری رایگان اراضی در اختیار خود به وزارت راه و شهرسازی اقدام نمایند. برای تولید و عرضه مسکن مطابق با الگوی مصرف میباید مراحل واگذاری این اراضی تسهیل شده و در واگذاریها تسریع شود.
◾️پایان
🖋عباس آخوندی - تیرماه ۹۷
ارسال دیدگاه @ContactAkhoundibot
@AbbasAkhoundi
🔻بخش دوم و پایانی
6⃣حمایت از ساخت وعرضه واحدهای مسکونی کوچک متراژ و منطبق با الگوی مصرف با استفاده از سیاستهای تسهیلاتی و مشوقهای مالیاتی
در شرایط فعلی به دلیل وجود تقاضای سوداگرانه و عدمتقارن اطلاعاتی در بخش مسکن، جزء قابلتوجهی از ساختوسازهای کشور با الگوی غالب تقاضا (که عموما تقاضا برای واحدهای مسکونی متوسط و کوچک متراژ است) تطابق ندارد. از این رو و بهمنظور تقویت ساختوسازهای متناسب با الگوی تقاضا، ضروری است سیاستهای حمایت از تولید و عرضه واحدهای مسکونی منطبق با الگوی مصرف دنبال شود.
7⃣تسریع در اجرای برنامه بازآفرینی شهری و نوسازی بافتهای فرسوده با استفاده از زمینهای دولتی و اهرمیکردن منابع محدود بودجهای
با توجه به محدودیتهای بودجه، تکلیف قانونی برنامه ششم برای اجرای سالیانه پروژههای بازآفرینی در ۲۷۰ محله شهری امکان اجرا نیافت. تا حد امکان برنامههای عملیاتی نوسازی و بهسازی محلات هدف که تهیه و به تصویب رسیده، باید با اهرمیکردن منابع محدود بودجهای و همچنین تخصیص بخشی از اعتبارات دستگاههای خدماترسان و ذیربط در محلات هدف اجرایی شود.
8⃣تغییر ماموریت بانک مسکن از بانک تخصصی به بانک توسعهای-تخصصی
با توجه به نقش تعیینکنندهی مسکن در بودجهی خانوار، شک نیست که تغییر عمدة قیمت بر کیفیت زندگی عموم مردم تأثیر بارزی دارد. مهمترین ابزاری که دولتها برای جبران و رویارویی با چرخههای رکود و رونق همراه با تورم و همچنین بیثباتی بازار مسکن در اختیار دارند، بانک توسعهای مسکن میباشد. چنین بانکی با رعایت اصول بازار میتواند در موقعیتهای مختلف با تحریک تقاضا و عرضه و حتی مشارکت در ساخت مسکن و جهتدهی به کمکهای دولت، ابزار اجرای سیاستها در بخش باشد.
9⃣ تسریع در عرضه زمینهای وابسته به دولت به منظور افزایش عرضه واحدهای منطبق با الگوی مصرف
دولت و شرکتهای دولتی در درون شهرها زمین دارند. بر اساس ماده ۶ قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن، کلیه وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتی میباید نسبت به واگذاری رایگان اراضی در اختیار خود به وزارت راه و شهرسازی اقدام نمایند. برای تولید و عرضه مسکن مطابق با الگوی مصرف میباید مراحل واگذاری این اراضی تسهیل شده و در واگذاریها تسریع شود.
◾️پایان
🖋عباس آخوندی - تیرماه ۹۷
ارسال دیدگاه @ContactAkhoundibot
@AbbasAkhoundi
❇️حاکمیت قانون در تنگناها
🖌عباس آخوندی - ۱۷ تیرماه ۹۷
🔻بخش نخست
🔸میزان پاینبدی حکومت به قانون در تنگناهاست که آشکار میشود. سرمایه، امید به آینده و صلح اجتماعی بستگی کامل حکومت به میزان پایبندی به قانون دارد و این پایبندی است که حس ثبات و پایداری را در جامعه خلق و شهروندان را به برنامهریزی و سرمایهگذاری بلندمدت مطمئن میسازد. این روزها که به دلیل مجموعه چالشهای ساختاری و تحولهای بینالمللی، اقتصاد ملی در تنگنا قرارگرفته و شاهد التهاب و ناپایداری نسبی در بازارها هستیم، یک بار دیگر حکومت از جهت میزان پایبندی به قانون و اصول در معرض قضاوت افکار عمومی قرارگرفتهاست.
🔹از یک سوی، افزایش سطح عمومی قیمتها در یک مدت کوتاه موجب نگرانی عمومی شده و انتظار از حکومت را برای ورود جدی به موضوع و اتخاذ تدبیر مؤثر بالا بردهاست. و از سوی دیگر، مداخله فراقانونی و بر خلاف اصولِ بازار رقابتی از سوی دولت در بازارها؛ بر خلاف گمان طرفداران مداخله، موجب بیثباتی بیشتر شده و نه تنها دردی را درمان نمیکند که التهاب و هیجان بیشتری را سبب میشود. سرمایهگذاری را متوقف و سرمایه را فراری میدهد. از آنجا که این چرخه باطل موجب شکستهای مکرر میگردد، اعتماد عمومی بهشدت آسیب میبیند، امید به آینده به مخاطره میافتد و انتظارات تورمی در جامعه بالا میگیرد.
🔸در دو سه هفته گذشته مجلس شورای اسلامی جلسههای غیرعلنی متعددی داشت و در کنار آن کمیسیونهای مجلس نیز بهطور مرتب تشکیل شد و به تحولهای اخیر قیمتی در بازارهای مختلف رسیدگی کرد. قاعدتا این روند پس از اتمام تعطیلی تابستانی مجلس ادامه خواهد داشت. به موازات این، بیثباتی و ناپایداری قیمتها و نحوهی رویارویی دولت با آن در کانون توجه رسانهها قرار داشت و دارد. به همین ترتیب، موضوع پرش قیمتها نقل محافل خانوادگی و جلسههای حرفهای، صنفی و یا مذهبی و هر جمعی است. بنابراین، فشار شدیدی بر حکومت بهطور عام و بر دولت بهطور خاص است که باید کاری بکند.
🔹ولی، سؤال اینجاست که مفهوم عملی دولت کاری بکند چیست؟ بر پایه چه اصولی؟ گرایش اولیه کاملا روشن است، مداخله حداکثری دولت در بازار! ولی، سؤال کلیدی این یادداشت این است که آیا این مداخله که بیشتر با هدف کنترل و تنظیم بازار صورت میگیرد گرهگشاست و یا مشکلزا خواهد بود؟ پاسخ این قلم روشن است. مداخله مشکلزا خواهد بود و سرکنگبین صفرا خواهد فزود. همان داستان عاشق شدن پادشاه بر کنیزک و نشناختن درد و تجویزهای بیمورد است که مولانا پیش از این برای ما گفتهاست:
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی مینمود
از هليله قبض شد اطلاق رفت
آب آتش را مدد شد همچو نفت.
🔸 "دولت باید کاری بکند" یعنی دولت در بازار دخالت کند. برای همه چیز از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد قیمت بگذارد. بساط داغ و درفش سازمان حمایت و تعزیرات را پهن نماید. حقوق مالکیت را زیر پا بگذارد و در اموال مردم تصرف کند. اقتصاد رقابتی را فراموش نماید. به حریم خصوصی مردم سرک بکشد. اطلاعات خصوصی و تجاری مردم را افشا کند. هیچ محدودیت قانونی را نپذیرد و هر جا که لازم شد به احکام ثانویه متوسل گردد و فراقانونی عمل نماید. وقس علیهذا فعلل و تفعلل. البته همهی اینها با یک عبارت در حال جنگ تمام عیارِ اقتصادی با امریکا هستیم توجیه میشود. بلافاصله پس از این، عبارت در وضعیت جنگ، اقدامهای فوقالعاده است زمینه را برای هر گونه مداخله دولت فراهم میآورد. و اخیرا وارونه پوشیدن پوستین شفافیت نیز خود حکایتی دارد.
🔻پایان بخش نخست - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی - ۱۷ تیرماه ۹۷
🔻بخش نخست
🔸میزان پاینبدی حکومت به قانون در تنگناهاست که آشکار میشود. سرمایه، امید به آینده و صلح اجتماعی بستگی کامل حکومت به میزان پایبندی به قانون دارد و این پایبندی است که حس ثبات و پایداری را در جامعه خلق و شهروندان را به برنامهریزی و سرمایهگذاری بلندمدت مطمئن میسازد. این روزها که به دلیل مجموعه چالشهای ساختاری و تحولهای بینالمللی، اقتصاد ملی در تنگنا قرارگرفته و شاهد التهاب و ناپایداری نسبی در بازارها هستیم، یک بار دیگر حکومت از جهت میزان پایبندی به قانون و اصول در معرض قضاوت افکار عمومی قرارگرفتهاست.
🔹از یک سوی، افزایش سطح عمومی قیمتها در یک مدت کوتاه موجب نگرانی عمومی شده و انتظار از حکومت را برای ورود جدی به موضوع و اتخاذ تدبیر مؤثر بالا بردهاست. و از سوی دیگر، مداخله فراقانونی و بر خلاف اصولِ بازار رقابتی از سوی دولت در بازارها؛ بر خلاف گمان طرفداران مداخله، موجب بیثباتی بیشتر شده و نه تنها دردی را درمان نمیکند که التهاب و هیجان بیشتری را سبب میشود. سرمایهگذاری را متوقف و سرمایه را فراری میدهد. از آنجا که این چرخه باطل موجب شکستهای مکرر میگردد، اعتماد عمومی بهشدت آسیب میبیند، امید به آینده به مخاطره میافتد و انتظارات تورمی در جامعه بالا میگیرد.
🔸در دو سه هفته گذشته مجلس شورای اسلامی جلسههای غیرعلنی متعددی داشت و در کنار آن کمیسیونهای مجلس نیز بهطور مرتب تشکیل شد و به تحولهای اخیر قیمتی در بازارهای مختلف رسیدگی کرد. قاعدتا این روند پس از اتمام تعطیلی تابستانی مجلس ادامه خواهد داشت. به موازات این، بیثباتی و ناپایداری قیمتها و نحوهی رویارویی دولت با آن در کانون توجه رسانهها قرار داشت و دارد. به همین ترتیب، موضوع پرش قیمتها نقل محافل خانوادگی و جلسههای حرفهای، صنفی و یا مذهبی و هر جمعی است. بنابراین، فشار شدیدی بر حکومت بهطور عام و بر دولت بهطور خاص است که باید کاری بکند.
🔹ولی، سؤال اینجاست که مفهوم عملی دولت کاری بکند چیست؟ بر پایه چه اصولی؟ گرایش اولیه کاملا روشن است، مداخله حداکثری دولت در بازار! ولی، سؤال کلیدی این یادداشت این است که آیا این مداخله که بیشتر با هدف کنترل و تنظیم بازار صورت میگیرد گرهگشاست و یا مشکلزا خواهد بود؟ پاسخ این قلم روشن است. مداخله مشکلزا خواهد بود و سرکنگبین صفرا خواهد فزود. همان داستان عاشق شدن پادشاه بر کنیزک و نشناختن درد و تجویزهای بیمورد است که مولانا پیش از این برای ما گفتهاست:
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی مینمود
از هليله قبض شد اطلاق رفت
آب آتش را مدد شد همچو نفت.
🔸 "دولت باید کاری بکند" یعنی دولت در بازار دخالت کند. برای همه چیز از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد قیمت بگذارد. بساط داغ و درفش سازمان حمایت و تعزیرات را پهن نماید. حقوق مالکیت را زیر پا بگذارد و در اموال مردم تصرف کند. اقتصاد رقابتی را فراموش نماید. به حریم خصوصی مردم سرک بکشد. اطلاعات خصوصی و تجاری مردم را افشا کند. هیچ محدودیت قانونی را نپذیرد و هر جا که لازم شد به احکام ثانویه متوسل گردد و فراقانونی عمل نماید. وقس علیهذا فعلل و تفعلل. البته همهی اینها با یک عبارت در حال جنگ تمام عیارِ اقتصادی با امریکا هستیم توجیه میشود. بلافاصله پس از این، عبارت در وضعیت جنگ، اقدامهای فوقالعاده است زمینه را برای هر گونه مداخله دولت فراهم میآورد. و اخیرا وارونه پوشیدن پوستین شفافیت نیز خود حکایتی دارد.
🔻پایان بخش نخست - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
❇️حاکمیت قانون در تنگناها
🖌عباس آخوندی - ۱۷ تیرماه ۹۷
🔻بخش دوم و پایانی
🔹واقعیت این است که ناپایداری بازار معلول چالشهای ساختاری اقتصاد است که به نوبهی خود میراث تفکر چپ و همین مداخلههای مکرر و مداوم در بازار در گذشته میباشد. خروج امریکا از برجام، سایر تحولهای بینالمللی و خصومتهای دیگر فقط به عنوان آتشزنه عمل میکنند و نه علت بیثباتی. لیکن، میل به سادهسازی، نپذیرفتن مسؤولیت اقدامهای گذشته، تنازع بیمبنای گروههای سیاسی و در مقاطعی وجود منافع اشخاص مانع فهم صحیح از اوضاع و گرایش به تکرار تجربههای شکستخوردهی قبلی میشود.
🔸پرواضح است که در این مقطع ما نیاز به سیاست افزایش عرضه و رفع موانع سرمایهگذاری داریم. آیا، تحدید مالکیت، بیاعتباری قانون، تجاوز به حریم خصوصی و تجاری اشخاص، بیتوجهی به حقوق شهروندی، قیمتگذاری همهچیز، کنترل بازار و تخصیص دولتی ارز و سایر منابع و زیرِ پا گذاشتن اصول اقتصاد بازار رقابتی میل به سرمایهگذاری را افزایش میدهد؟ و یا بر عکس، موجب فرار سرمایه از کشور، تمایل به تغییر پسانداز و داراییها از ریال به ارز و سکه و زمین و افزایش انتظارات تورمی میشود؟
🔹همگان بهسادگی از ضرورت توجه به بخش خصوصی و ضرورت افزایش سهم این بخش در اقتصاد ملی و سهولت سرمایهگذاری سخن میرانند. ولی، فراموش میکنند که این هدف در یک بستر حقوقی مساعد تحقق مییابد و با رفتار بلندمدت حکومتها، به ویژه در روزگار سختی و عسرت ارتباط وثیق و مستقیم دارد. آزمون پایبندی حکومتها به قانون و حقوق مالکیت در شرایط سختی و دشواری است. وگرنه، اغلب دولتها در شرایط عادی قانون را محترم میدانند. کشورهایی که رشد و توسعههای پایدار را برای مدتهای طولانی تجربه کردهاند، بیش از هر چیز به حاکمیت قانون و عدم عدول از حفظ حقوق مالکیت در تمام شرایط را به عنوان خط قرمز خود قرار دادهاند.
🔸بر خلاف فضای رسانهای حاکم که فضا را به سمت توزیع باقیمانده ثروت ملی به منظور مصرف فوری؛ که دولت پیشین استاد مبرز آن بود و توزیع رانت و سودجویی و در نتیجه توزیع و توسعه فقر بهپیش میبرد، راهکار خروج از تنگنای جاری، پایمردی بر اصول بازار، حاکمیت قانون و حفاظت از حقوق مالکیت است. از قضا در این روزها باید کاری کرد که سرمایه فرار نکند، سرمایهگذاری به شوق صادرات بیشتر افزایش یابد و ارز صادراتی آزادانه بازار را تامین کند و عرضه فزونی یابد. بازگشت به سیاستهای گذشته چیزی جز سراب نیست.
◾️پایان
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی - ۱۷ تیرماه ۹۷
🔻بخش دوم و پایانی
🔹واقعیت این است که ناپایداری بازار معلول چالشهای ساختاری اقتصاد است که به نوبهی خود میراث تفکر چپ و همین مداخلههای مکرر و مداوم در بازار در گذشته میباشد. خروج امریکا از برجام، سایر تحولهای بینالمللی و خصومتهای دیگر فقط به عنوان آتشزنه عمل میکنند و نه علت بیثباتی. لیکن، میل به سادهسازی، نپذیرفتن مسؤولیت اقدامهای گذشته، تنازع بیمبنای گروههای سیاسی و در مقاطعی وجود منافع اشخاص مانع فهم صحیح از اوضاع و گرایش به تکرار تجربههای شکستخوردهی قبلی میشود.
🔸پرواضح است که در این مقطع ما نیاز به سیاست افزایش عرضه و رفع موانع سرمایهگذاری داریم. آیا، تحدید مالکیت، بیاعتباری قانون، تجاوز به حریم خصوصی و تجاری اشخاص، بیتوجهی به حقوق شهروندی، قیمتگذاری همهچیز، کنترل بازار و تخصیص دولتی ارز و سایر منابع و زیرِ پا گذاشتن اصول اقتصاد بازار رقابتی میل به سرمایهگذاری را افزایش میدهد؟ و یا بر عکس، موجب فرار سرمایه از کشور، تمایل به تغییر پسانداز و داراییها از ریال به ارز و سکه و زمین و افزایش انتظارات تورمی میشود؟
🔹همگان بهسادگی از ضرورت توجه به بخش خصوصی و ضرورت افزایش سهم این بخش در اقتصاد ملی و سهولت سرمایهگذاری سخن میرانند. ولی، فراموش میکنند که این هدف در یک بستر حقوقی مساعد تحقق مییابد و با رفتار بلندمدت حکومتها، به ویژه در روزگار سختی و عسرت ارتباط وثیق و مستقیم دارد. آزمون پایبندی حکومتها به قانون و حقوق مالکیت در شرایط سختی و دشواری است. وگرنه، اغلب دولتها در شرایط عادی قانون را محترم میدانند. کشورهایی که رشد و توسعههای پایدار را برای مدتهای طولانی تجربه کردهاند، بیش از هر چیز به حاکمیت قانون و عدم عدول از حفظ حقوق مالکیت در تمام شرایط را به عنوان خط قرمز خود قرار دادهاند.
🔸بر خلاف فضای رسانهای حاکم که فضا را به سمت توزیع باقیمانده ثروت ملی به منظور مصرف فوری؛ که دولت پیشین استاد مبرز آن بود و توزیع رانت و سودجویی و در نتیجه توزیع و توسعه فقر بهپیش میبرد، راهکار خروج از تنگنای جاری، پایمردی بر اصول بازار، حاکمیت قانون و حفاظت از حقوق مالکیت است. از قضا در این روزها باید کاری کرد که سرمایه فرار نکند، سرمایهگذاری به شوق صادرات بیشتر افزایش یابد و ارز صادراتی آزادانه بازار را تامین کند و عرضه فزونی یابد. بازگشت به سیاستهای گذشته چیزی جز سراب نیست.
◾️پایان
@AbbasAkhoundi
عباس آخوندی pinned «❇️حاکمیت قانون در تنگناها 🖌عباس آخوندی - ۱۷ تیرماه ۹۷ 🔻بخش نخست 🔸میزان پاینبدی حکومت به قانون در تنگناهاست که آشکار میشود. سرمایه، امید به آینده و صلح اجتماعی بستگی کامل حکومت به میزان پایبندی به قانون دارد و این پایبندی است که حس ثبات و پایداری را در…»
🔳 مسجد جامع ساری، میراث سوخته
🔸آتشسوزی مسجد جامع ساری که از آثار اولیه دوره اسلامی در مازنداران است موجب تاسف عمیق همهی دوستداران این سرزمین است. بیگمان این اثر یکی از یادگارهای تاریخی ایران اسلامی بوده و هست. از اینکه هنوز مفهوم ارزش میراثی در این کشور درک نشده و آثار ارجگذاری نمیشوند، بسیار متاسفم.
🔹نگهداری ساختمانهای میراثی نیازمند سازمان، صلاحیت و منابع خاص خویش است. شوربختانه آنقدر هیاهوی مسائل جاری همهجا را گرفته که مفهوم اولویت در تخصیص منابع به حفظ و نگهداری اثرهای فاخری از این دست که یادآور هویت تاریخی ملی ماست، فراموش میشود. کاش میشد اثربخشی میلیاردها تومان بودجههای فرهنگی در حد مقدماتی ارزیابی میشد تا شاید میراثهای ایرانشهری سهم درخورتری مییافتند.
🔸به هر روی، به سهم خود از تلاشهای آتشنشانان عزیز و تمام مدیران استان در کنترل آتش و جلوگیری از تسری گستردهی آن به بازار نرگسیه و اطفای آن سپاس میگویم و آمادگی وزارت متبوع را در بازسازی این اثر که بیش از ده قرن مسجد مسلمانان و سجدهگاه مومنان بوده و ثبت تاریخی است اعلام میدارم. بیگمان بازسازی این گونه آثار بسیار پیچیدهاست. از یک سوی باید اصالت اثر محفوظ بماند و از سوی دیگر باید با بر میزان پایداری و تابآوری آن با تجهیز به فناوریهای نوین افزوده گردد.
🔹امید که مدیریت بازسازی در اختیار اشخاص صاحب صلاحیت از معماران برجسته ایران قرار گیرد و از هر گونه اقدام شتابزده و اندیشیده نشده خودداری گردد. ما در ایران هم تجربه بازسازی مجلس دوره مشروطه و ارگ بم را داشتهایم که در آنها از اصول بازسازی آثار تاریخی تبعیت شده است و هم نمونههای ناموفقی را داشتهایم که در جریان بازسازی خط تاریخی گم شده و اصالت اثر مخدوش گشتهاست. باید به هوش بود که بازسازی این اثر سترگ در غوغای روزگار از دست صاحبان صلاحیت خارج نگردد.
🖋عباس آخوندی - ۲۲ تیرماه ۹۷
@AbbasAkhoundi
🔸آتشسوزی مسجد جامع ساری که از آثار اولیه دوره اسلامی در مازنداران است موجب تاسف عمیق همهی دوستداران این سرزمین است. بیگمان این اثر یکی از یادگارهای تاریخی ایران اسلامی بوده و هست. از اینکه هنوز مفهوم ارزش میراثی در این کشور درک نشده و آثار ارجگذاری نمیشوند، بسیار متاسفم.
🔹نگهداری ساختمانهای میراثی نیازمند سازمان، صلاحیت و منابع خاص خویش است. شوربختانه آنقدر هیاهوی مسائل جاری همهجا را گرفته که مفهوم اولویت در تخصیص منابع به حفظ و نگهداری اثرهای فاخری از این دست که یادآور هویت تاریخی ملی ماست، فراموش میشود. کاش میشد اثربخشی میلیاردها تومان بودجههای فرهنگی در حد مقدماتی ارزیابی میشد تا شاید میراثهای ایرانشهری سهم درخورتری مییافتند.
🔸به هر روی، به سهم خود از تلاشهای آتشنشانان عزیز و تمام مدیران استان در کنترل آتش و جلوگیری از تسری گستردهی آن به بازار نرگسیه و اطفای آن سپاس میگویم و آمادگی وزارت متبوع را در بازسازی این اثر که بیش از ده قرن مسجد مسلمانان و سجدهگاه مومنان بوده و ثبت تاریخی است اعلام میدارم. بیگمان بازسازی این گونه آثار بسیار پیچیدهاست. از یک سوی باید اصالت اثر محفوظ بماند و از سوی دیگر باید با بر میزان پایداری و تابآوری آن با تجهیز به فناوریهای نوین افزوده گردد.
🔹امید که مدیریت بازسازی در اختیار اشخاص صاحب صلاحیت از معماران برجسته ایران قرار گیرد و از هر گونه اقدام شتابزده و اندیشیده نشده خودداری گردد. ما در ایران هم تجربه بازسازی مجلس دوره مشروطه و ارگ بم را داشتهایم که در آنها از اصول بازسازی آثار تاریخی تبعیت شده است و هم نمونههای ناموفقی را داشتهایم که در جریان بازسازی خط تاریخی گم شده و اصالت اثر مخدوش گشتهاست. باید به هوش بود که بازسازی این اثر سترگ در غوغای روزگار از دست صاحبان صلاحیت خارج نگردد.
🖋عباس آخوندی - ۲۲ تیرماه ۹۷
@AbbasAkhoundi
🔵طراحی شهری در بازار مسگرها
🔸امروز کلیات راهنمای طراحی شهری مبتنی بر حملونقل همگانی در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به تصویب رسید. این اتفاق در واقع حرکت به سمت یک تغییر انگاره (پاردایم شیفت) در طراحی شهری بود و راه زیادی را باید بهپیماییم تا به نتیجه برسیم. یادم هست در اوائل سال ۱۳۶۷ در شرایطی که جنگ در سختترین وضعیتِ خودش بود، در جلسهای خدمت میرحسین موسوی نخست وزیر وقت رسیدهبودم تا در باره طرحهای هادی توسعهی روستایی که در بنیاد مسکن میخواستیم شروع کنیم به ایشان توضیح بدهم. ایشان گفت که شرایط سیاسی کشور حال و روز بازار مسگرها را دارد. هرکسی دارد با پتک بر سندان خود میکوبد و صدا به صدا نمیرسد. ولی شما در همین شرایط ناامید نشو و دنبال همین طرح را بگیر موفق میشوی.
🔹حالا هم شرایط سیاسی کشور از آن روزگار اگر بدتر نباشد، بهتر نیست. همه در تلاشند که صدای بلندتری داشته باشند و در فضای کشور همهمه است. در همین شرایط ایدهای را که از آذرماه ۹۳ شروع کردهبودم را با جدیت پی میگرفتم. امروز خوشبختانه پس از گفتگوهای فراوان بین شهرسازان و طراحان شهری و حوزهی حملونقل در سطوح مختلف حرفهای و دستگاههای دولتی بنیان راهنمای طراحی شهری مبتنی بر حملونقل عمومی به تصویب شورای عالی شهرسازی و معمار رسید و یکی از آرزوهای دیرینهام وسیاستهایی که با جدیت پیگیری میکردم به نتیجه رسید.
🔸تا کنون طراحی شهری مبتنی بر خودرو محوری به ویژه خودرو شخصی بود. از این رو در عمل شهرها برای عبور و مرور خودروها طراح میشدند. ما در صدد آن هستیم که شهر را برای عابران پیاده که میخواهند برای حملونقل خودشان از حملونقل عمومی استفاده کنند طراحی نماییم. لازمه اینکار تغییر در نگاه به شهر از یک مجموعه کالبدی به یک مجموعه انسانی است. نتیجه این کار گسترش فضاهای عمومی متعلق به تمام مردم اعم از فضاهای سبز، تفریح، تماشا و استراحت و خرید و پرسهزنی گرفته تا فضاهای حکومتی، تجاری و اداری است.
🔹باید شهر طوری طراحی شود که هر شهروندِ پیاده امکان دسترسی به یک وسیله حملونقل عمومی اعم از مترو، تراموا و یا اتوبوس داشته باشد به نحوی که اگر در تمام عمر ماشین نخرید در زندگی نوین شهری در تنگنا قرار نگیرد. نهایتا یکی از اقدامهای اساسی برای کاهش آلودگی هوا و بهبود محیط زیست همین تغییر بنیادین در شیوهی شهرنشینی است. البته این هدف بلند مدت است و نیاز به تغییر در سبک زندگی عموم مردم و نگاه حاکمان به شهر دارد و ما در آغاز راه هستیم. مهم این است که گام اول را محکم برداشتهایم و در پی تغییر سیاستهای بنیادین شهرسازی هستیم.
💢دوستانی که میخواهند متن پیشنویس راهنما را مطالعه کنند و در بهبود و توسعه آن مشارکت داشته باشند میتوانند فایل پیوست را بررسی نمایند.
🖌عباس آخوندی - ۵ شهریور ۱۳۹۷
@AbbasAkhoundi
🔸امروز کلیات راهنمای طراحی شهری مبتنی بر حملونقل همگانی در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به تصویب رسید. این اتفاق در واقع حرکت به سمت یک تغییر انگاره (پاردایم شیفت) در طراحی شهری بود و راه زیادی را باید بهپیماییم تا به نتیجه برسیم. یادم هست در اوائل سال ۱۳۶۷ در شرایطی که جنگ در سختترین وضعیتِ خودش بود، در جلسهای خدمت میرحسین موسوی نخست وزیر وقت رسیدهبودم تا در باره طرحهای هادی توسعهی روستایی که در بنیاد مسکن میخواستیم شروع کنیم به ایشان توضیح بدهم. ایشان گفت که شرایط سیاسی کشور حال و روز بازار مسگرها را دارد. هرکسی دارد با پتک بر سندان خود میکوبد و صدا به صدا نمیرسد. ولی شما در همین شرایط ناامید نشو و دنبال همین طرح را بگیر موفق میشوی.
🔹حالا هم شرایط سیاسی کشور از آن روزگار اگر بدتر نباشد، بهتر نیست. همه در تلاشند که صدای بلندتری داشته باشند و در فضای کشور همهمه است. در همین شرایط ایدهای را که از آذرماه ۹۳ شروع کردهبودم را با جدیت پی میگرفتم. امروز خوشبختانه پس از گفتگوهای فراوان بین شهرسازان و طراحان شهری و حوزهی حملونقل در سطوح مختلف حرفهای و دستگاههای دولتی بنیان راهنمای طراحی شهری مبتنی بر حملونقل عمومی به تصویب شورای عالی شهرسازی و معمار رسید و یکی از آرزوهای دیرینهام وسیاستهایی که با جدیت پیگیری میکردم به نتیجه رسید.
🔸تا کنون طراحی شهری مبتنی بر خودرو محوری به ویژه خودرو شخصی بود. از این رو در عمل شهرها برای عبور و مرور خودروها طراح میشدند. ما در صدد آن هستیم که شهر را برای عابران پیاده که میخواهند برای حملونقل خودشان از حملونقل عمومی استفاده کنند طراحی نماییم. لازمه اینکار تغییر در نگاه به شهر از یک مجموعه کالبدی به یک مجموعه انسانی است. نتیجه این کار گسترش فضاهای عمومی متعلق به تمام مردم اعم از فضاهای سبز، تفریح، تماشا و استراحت و خرید و پرسهزنی گرفته تا فضاهای حکومتی، تجاری و اداری است.
🔹باید شهر طوری طراحی شود که هر شهروندِ پیاده امکان دسترسی به یک وسیله حملونقل عمومی اعم از مترو، تراموا و یا اتوبوس داشته باشد به نحوی که اگر در تمام عمر ماشین نخرید در زندگی نوین شهری در تنگنا قرار نگیرد. نهایتا یکی از اقدامهای اساسی برای کاهش آلودگی هوا و بهبود محیط زیست همین تغییر بنیادین در شیوهی شهرنشینی است. البته این هدف بلند مدت است و نیاز به تغییر در سبک زندگی عموم مردم و نگاه حاکمان به شهر دارد و ما در آغاز راه هستیم. مهم این است که گام اول را محکم برداشتهایم و در پی تغییر سیاستهای بنیادین شهرسازی هستیم.
💢دوستانی که میخواهند متن پیشنویس راهنما را مطالعه کنند و در بهبود و توسعه آن مشارکت داشته باشند میتوانند فایل پیوست را بررسی نمایند.
🖌عباس آخوندی - ۵ شهریور ۱۳۹۷
@AbbasAkhoundi
Telegram
attach 📎
🔵حرکت، دستاورد سفر هند
🔸فضای سکون و ایستایی در ایران نه تنها همگان را نگران که عصبی ساختهاست. با این همه مفهوم حرکت در دستور کار ملی قرار نگرفتهاست. نه حرکت اجتماعی، فرهنگی و اندیشهای و یا حرکت بین نسلی دیده میشود. نه حرکت آدمها و کالا بر فراز مرزها و بین ملتها به آسانی انجام میشود و نه حرکت و جابجایی در درون شهرها و بین شهرها روان است.
🔹امروز به دعوت مؤسسهی ملی تحول هند که رییس آن در حکم معاون نخستوزیر است در کنفرانس جابجایی جهانی با شعار حرکت در دهلی شرکت کردهبودم. نحوه برگزاری کنفرانس که با حضور نخست وزیر هند افتتاح شد و سخنانی که در آن عنوان شد، هم آموزنده بود و مایه عبرت و هم آه از نهاد آدمی بالا میآورد که چرا تا بدین حد در سطح رسمی ما از درک مسالههای اولیه ایران عاجزیم.
🔸کنفرانس با سخنان رییس مؤسسه آغاز شد. او حرکت را به مفهوم فیزیکی و انتزاعی آن مایه اصلی توسعه، صلح، امنیت، رفاه، اشتغال، فراوانی و عدالت خواند. نکتهی جالب انتخاب سخنرانان بعدی و نحوه بیان مساله بود. بجای مقامهای رسمی و دولتی، اولین سخنران یک سینماگر هندی بود که حرکت را بر فراز زمان و نحوه تحول هند و چگونگی سازگاری با مفهومهای مدرن تبیین میکرد و با حملونقل چند وجهی پایان بخشید. تعدادی از سخنرانان بعدی مدیران ارشد شرکتهای بزرگ جهانی چون هوندا، هیوندایی، سوزوکی، تویوتا، فورد، تاتا، بوش، MG، یک شرکت تولید موتور چینی که ۲۳% بازار چین را در اختیار داشت، یک فعال اجتماعی هندی و یک جوان هندی که یک کسبوکار نوپا را برپا کردهبود بودند. محور تمام سخنان، فناوریها جدید بر پایه حملونقل عمومی از پیاده و دوچرخه گرفته تا خودرو و قطار و کشتی و هواپیما با بلیط مشترک، برقیسازی، استفاده از فیول سل و موتورهای هیبریدی، هوشمندسازی حملونقل و ایمنی بود.
🔹اهداف زیست محیطی که برای سالهای ۲۰۲۰، ۲۰۲۵ و ۲۰۵۰ با هدف کاهش نوددرصدی آلودگی با گامهای مشخص و برنامههای روشن، امیدوار و قانع کننده ارائه میشد؛ آن هم در دهلی که جزء آلودهترین شهرهای دنیاست. نحوه پیوند دادن بین توسعهی شهری، توسعه روستایی، کشاورزی، صنعت و خدمات و همچنین مدلهای بینالمللی تامین مالی خیرهکننده بود. ابداع شعار یک جاده یک ملت نشانگر توجه به همبستگی اجتماعی بود. گردِ هم آوردن غولهای خودروسازی و حملونقلی جهان برای در میان گذاشتن مشکل هند با آنان و جلب مشارکت آنان در حل مسائل بیانگر تحول شگرفی بود که در نگاه و رویکرد هندیان به فهم مساله و نحوهی حل آن بود. در پایان، مودی نخستوزیر هند پس از شنیدن سخن تمام سخنرانان، پشت تریبون قرار گرفت. او شعار محوری هند را جابجایی و حرکت به مفهومِ عام آن اعم از حرکت بر فراز زمان و مکان، حرکت فیزیکی و معنایی، اجتماعی و سیاسی، دانش و فناوری و یا حرکت بین نسلی و نگاه به آینده عنوان کرد و بهزیبایی مفهوم حرکت را در برنامهی توسعهی هند تبیین کرد.
🔸با خود در بارهی راز این اجماع بین نخبگان هند و توان جلب مشارکت بینالمللی آنان میاندیشیدم. دیدم جز تغییر انگاره و یا به عبارت دیگر پاردایم شیفت در نگاه به جامعه و شیوهی حکمرانی چیز دیگری نیست. راز موفقیت آنان را در نوع نگاهشان به مفهوم هند و درک درست آنان از هویت تاریخی و مکانی هندیان و مفهوم ملی در هند که همبستگی اجتماعی را در این شبهقاره موجب شده، شناخت درست از موقعیت هند در تاریخ و سطح جهان و در موقعیت کنونی و توان تعامل سازنده آنان با جهان یافتم. من ریشهی گسترش نزاعها، کاهش سرمایه و گسترش شکافهای اجتماعی و بینِ نسلی، بیاعتمادی عمومی به یکدیگر و حاکمان، بهخطرافتادن صلح اجتماعی و فرسایش امید و حتی چالشهای اقتصادی موجود در جامعه ایران را در نداشتن درک درست از مفهوم حرکت میدانم.
🔹در حوزهی اقتصاد بجای رویکرد حرکت و تحول، توقف قانون، سرکوبِ مالکیت، سرمایه و قیمت همواره انگارهی برگزیده رسمی بوده و شوربختانه، در شرایط جاری نیز همین سیاست از سوی سه قوه انتخاب شدهاست. آنانکه ایران را بریده از جهان میخواهند از درک ابتدایی مفهوم ایران عاجزند. باید حرکت کرد و گرنه دیگران ما را در زیر چرخهای خود له خواهند کرد. من راهِ چاره را در بازخوانی فرهنگ و تمدن ایرانشهری که به مفهوم حرکت بر فراز زمان و مکانِ ایران، بازتعریف هویتی ایرانیان، موقعیت یابی جدید ایران در سطح منطقه و جهان و ایفای نقش فعال در استقرار صلح و توسعهی ملی، منطقهای و جهانی است میدانم.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
🖌عباس آخوندی - ۱۶ شهریور ۹۷
@AbbasAkhoundi
🔸فضای سکون و ایستایی در ایران نه تنها همگان را نگران که عصبی ساختهاست. با این همه مفهوم حرکت در دستور کار ملی قرار نگرفتهاست. نه حرکت اجتماعی، فرهنگی و اندیشهای و یا حرکت بین نسلی دیده میشود. نه حرکت آدمها و کالا بر فراز مرزها و بین ملتها به آسانی انجام میشود و نه حرکت و جابجایی در درون شهرها و بین شهرها روان است.
🔹امروز به دعوت مؤسسهی ملی تحول هند که رییس آن در حکم معاون نخستوزیر است در کنفرانس جابجایی جهانی با شعار حرکت در دهلی شرکت کردهبودم. نحوه برگزاری کنفرانس که با حضور نخست وزیر هند افتتاح شد و سخنانی که در آن عنوان شد، هم آموزنده بود و مایه عبرت و هم آه از نهاد آدمی بالا میآورد که چرا تا بدین حد در سطح رسمی ما از درک مسالههای اولیه ایران عاجزیم.
🔸کنفرانس با سخنان رییس مؤسسه آغاز شد. او حرکت را به مفهوم فیزیکی و انتزاعی آن مایه اصلی توسعه، صلح، امنیت، رفاه، اشتغال، فراوانی و عدالت خواند. نکتهی جالب انتخاب سخنرانان بعدی و نحوه بیان مساله بود. بجای مقامهای رسمی و دولتی، اولین سخنران یک سینماگر هندی بود که حرکت را بر فراز زمان و نحوه تحول هند و چگونگی سازگاری با مفهومهای مدرن تبیین میکرد و با حملونقل چند وجهی پایان بخشید. تعدادی از سخنرانان بعدی مدیران ارشد شرکتهای بزرگ جهانی چون هوندا، هیوندایی، سوزوکی، تویوتا، فورد، تاتا، بوش، MG، یک شرکت تولید موتور چینی که ۲۳% بازار چین را در اختیار داشت، یک فعال اجتماعی هندی و یک جوان هندی که یک کسبوکار نوپا را برپا کردهبود بودند. محور تمام سخنان، فناوریها جدید بر پایه حملونقل عمومی از پیاده و دوچرخه گرفته تا خودرو و قطار و کشتی و هواپیما با بلیط مشترک، برقیسازی، استفاده از فیول سل و موتورهای هیبریدی، هوشمندسازی حملونقل و ایمنی بود.
🔹اهداف زیست محیطی که برای سالهای ۲۰۲۰، ۲۰۲۵ و ۲۰۵۰ با هدف کاهش نوددرصدی آلودگی با گامهای مشخص و برنامههای روشن، امیدوار و قانع کننده ارائه میشد؛ آن هم در دهلی که جزء آلودهترین شهرهای دنیاست. نحوه پیوند دادن بین توسعهی شهری، توسعه روستایی، کشاورزی، صنعت و خدمات و همچنین مدلهای بینالمللی تامین مالی خیرهکننده بود. ابداع شعار یک جاده یک ملت نشانگر توجه به همبستگی اجتماعی بود. گردِ هم آوردن غولهای خودروسازی و حملونقلی جهان برای در میان گذاشتن مشکل هند با آنان و جلب مشارکت آنان در حل مسائل بیانگر تحول شگرفی بود که در نگاه و رویکرد هندیان به فهم مساله و نحوهی حل آن بود. در پایان، مودی نخستوزیر هند پس از شنیدن سخن تمام سخنرانان، پشت تریبون قرار گرفت. او شعار محوری هند را جابجایی و حرکت به مفهومِ عام آن اعم از حرکت بر فراز زمان و مکان، حرکت فیزیکی و معنایی، اجتماعی و سیاسی، دانش و فناوری و یا حرکت بین نسلی و نگاه به آینده عنوان کرد و بهزیبایی مفهوم حرکت را در برنامهی توسعهی هند تبیین کرد.
🔸با خود در بارهی راز این اجماع بین نخبگان هند و توان جلب مشارکت بینالمللی آنان میاندیشیدم. دیدم جز تغییر انگاره و یا به عبارت دیگر پاردایم شیفت در نگاه به جامعه و شیوهی حکمرانی چیز دیگری نیست. راز موفقیت آنان را در نوع نگاهشان به مفهوم هند و درک درست آنان از هویت تاریخی و مکانی هندیان و مفهوم ملی در هند که همبستگی اجتماعی را در این شبهقاره موجب شده، شناخت درست از موقعیت هند در تاریخ و سطح جهان و در موقعیت کنونی و توان تعامل سازنده آنان با جهان یافتم. من ریشهی گسترش نزاعها، کاهش سرمایه و گسترش شکافهای اجتماعی و بینِ نسلی، بیاعتمادی عمومی به یکدیگر و حاکمان، بهخطرافتادن صلح اجتماعی و فرسایش امید و حتی چالشهای اقتصادی موجود در جامعه ایران را در نداشتن درک درست از مفهوم حرکت میدانم.
🔹در حوزهی اقتصاد بجای رویکرد حرکت و تحول، توقف قانون، سرکوبِ مالکیت، سرمایه و قیمت همواره انگارهی برگزیده رسمی بوده و شوربختانه، در شرایط جاری نیز همین سیاست از سوی سه قوه انتخاب شدهاست. آنانکه ایران را بریده از جهان میخواهند از درک ابتدایی مفهوم ایران عاجزند. باید حرکت کرد و گرنه دیگران ما را در زیر چرخهای خود له خواهند کرد. من راهِ چاره را در بازخوانی فرهنگ و تمدن ایرانشهری که به مفهوم حرکت بر فراز زمان و مکانِ ایران، بازتعریف هویتی ایرانیان، موقعیت یابی جدید ایران در سطح منطقه و جهان و ایفای نقش فعال در استقرار صلح و توسعهی ملی، منطقهای و جهانی است میدانم.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
🖌عباس آخوندی - ۱۶ شهریور ۹۷
@AbbasAkhoundi
عباس آخوندی pinned «🔵حرکت، دستاورد سفر هند 🔸فضای سکون و ایستایی در ایران نه تنها همگان را نگران که عصبی ساختهاست. با این همه مفهوم حرکت در دستور کار ملی قرار نگرفتهاست. نه حرکت اجتماعی، فرهنگی و اندیشهای و یا حرکت بین نسلی دیده میشود. نه حرکت آدمها و کالا بر فراز مرزها…»