Forwarded from kourosh niknam
#ویژگی_آتش_در_اندیشه_نیاکان
✍ #موبد_نیکنام
آتش در نزد ایرانیان باستان به این شَوَند،(:دلیل) وَرجاوند وسِپند بوده که این ویژگی ها را به زنان ومردان این سرزمین یادآوری کرده است.
١- همانند آتش؛ پاک، فروغمند، نماد گرما و روشنایی باشیم.
٢- همانگونه که اخگرها(:شعلههای) آتش به سوی بالا، زبانه می کشند، ما نیایشگران روشنایی نیز، بایستی به سوی جایگاه مینویی، هویت نیک و به سوی پیشرفت و بالندگی حرکت کنیم.
٣- همانگونه که اخگرهای آتش، هرگز به سوی پایین گرایش ندارد، ما نیز کوشش کنیم تا وابستگی به خواهشهای پَستِ نفسانی نشویم و همیشه آرمانِ نیک مینوی را در گذر زندگی داشته باشیم.
۴- همانگونه که آتش، ناپاکیها را پاک می کند و خودش آلوده نمی گردد، ما نیز با بدی ها مبارزه کنیم ولی خودمان به پلیدی ها آلوده نگردیم.
۵- همانگونه که از اخگر می توان آتشی برافروخت با روان واندیشه خودمان، روانِ دیگران را نیز پاک و بی آلایش داریم.
۶- آتش با هرچه تماس بگیرد آنرا همانند خویش، نورانی و درخشان می کند. ما نیز بایستی پس از برخوردار شدن از فروغ دانش و بینش خردمندانه، دیگران را از نیز از فروغ نیکی و دانش بهرهمند سازیم
۷- همانگونه که آتش، کوشا و پُر توان است و تا پایان فروزشِ خویش از کوشش باز نمیایستد، ما نیز باید همانند آتش پیوسته کوشا بوده، آبادانی وسازندگی را فراموش نکنیم.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
✍ #موبد_نیکنام
آتش در نزد ایرانیان باستان به این شَوَند،(:دلیل) وَرجاوند وسِپند بوده که این ویژگی ها را به زنان ومردان این سرزمین یادآوری کرده است.
١- همانند آتش؛ پاک، فروغمند، نماد گرما و روشنایی باشیم.
٢- همانگونه که اخگرها(:شعلههای) آتش به سوی بالا، زبانه می کشند، ما نیایشگران روشنایی نیز، بایستی به سوی جایگاه مینویی، هویت نیک و به سوی پیشرفت و بالندگی حرکت کنیم.
٣- همانگونه که اخگرهای آتش، هرگز به سوی پایین گرایش ندارد، ما نیز کوشش کنیم تا وابستگی به خواهشهای پَستِ نفسانی نشویم و همیشه آرمانِ نیک مینوی را در گذر زندگی داشته باشیم.
۴- همانگونه که آتش، ناپاکیها را پاک می کند و خودش آلوده نمی گردد، ما نیز با بدی ها مبارزه کنیم ولی خودمان به پلیدی ها آلوده نگردیم.
۵- همانگونه که از اخگر می توان آتشی برافروخت با روان واندیشه خودمان، روانِ دیگران را نیز پاک و بی آلایش داریم.
۶- آتش با هرچه تماس بگیرد آنرا همانند خویش، نورانی و درخشان می کند. ما نیز بایستی پس از برخوردار شدن از فروغ دانش و بینش خردمندانه، دیگران را از نیز از فروغ نیکی و دانش بهرهمند سازیم
۷- همانگونه که آتش، کوشا و پُر توان است و تا پایان فروزشِ خویش از کوشش باز نمیایستد، ما نیز باید همانند آتش پیوسته کوشا بوده، آبادانی وسازندگی را فراموش نکنیم.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
Forwarded from zahra abedi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا زرتشتیها اصیلترین ایرانیان هستند؟
واژهی اصالت که از اصل میآید بار معنایی خاصی دارد.وقتی میگویم زرتشتیها اصیلترین ایرانیها هستند،یعنی از سایر ایرانیان بیشتر به اصل خود وفادار ماندهاند. دین زرتشتی یک دین ملی بوده است مختص ایرانیان که در آن ایران یا ایرانشهر جایگاه والایی دارد.زرتشتیان امروزی نزدیک به سه هزار سال است که اصالت خود را حفظ کردهاند.آنها از آیین اصیل ایرانیان در طول سدههای طولانی تهاجم اقوام غیر ایرانی و غیر زرتشتی محافظت کردهاند.زرتشتیان برای فرزندان خود نامهای اصیل ایرانی برمیگزینند و فرزندان خود را با داستانها،اساطیر و قصههای ایرانی پرورش میدهند.علیرغم تمامی دشواریهایی که در طول سدههای پس از اسلام زرتشتیان متحمل شدهاند،اما به ایرانی بودن خود واقف هستند و عشق به ایران در این اقلیت همچنان به قوت دوران باستان پابرجاست.
واژهی اصالت که از اصل میآید بار معنایی خاصی دارد.وقتی میگویم زرتشتیها اصیلترین ایرانیها هستند،یعنی از سایر ایرانیان بیشتر به اصل خود وفادار ماندهاند. دین زرتشتی یک دین ملی بوده است مختص ایرانیان که در آن ایران یا ایرانشهر جایگاه والایی دارد.زرتشتیان امروزی نزدیک به سه هزار سال است که اصالت خود را حفظ کردهاند.آنها از آیین اصیل ایرانیان در طول سدههای طولانی تهاجم اقوام غیر ایرانی و غیر زرتشتی محافظت کردهاند.زرتشتیان برای فرزندان خود نامهای اصیل ایرانی برمیگزینند و فرزندان خود را با داستانها،اساطیر و قصههای ایرانی پرورش میدهند.علیرغم تمامی دشواریهایی که در طول سدههای پس از اسلام زرتشتیان متحمل شدهاند،اما به ایرانی بودن خود واقف هستند و عشق به ایران در این اقلیت همچنان به قوت دوران باستان پابرجاست.
Forwarded from بختیاری آسترکی بهرام (علی بهرامسری)
چگونگی مرگ کوروش بزرگ هخامنشی بنیانگذار شاهنشاهی ایران
✍علی بهرامسری بختیاری
بر بنیاد نوشته برخی از تاریخ نگاران و برابری سالنامه ها، کوروش بزرگ در چهارم مارس (برابر با 13 اسفند) سال 530 پ.م. جهان را بدرود گفت. برخی از نویسندگان باستان مانند کتزیاس، بروسوس و هرودوت بر این باور هستند که کوروش در واپسین لشکرکشی خود برای سرکوبی اقوام متجاوز به مرزهای خاوری شاهنشاهی ایران جان خود را از دست داد. کتزیاس واپسین نبرد وی را با قوم دربیک ها و بروسوس با قوم داهه اما هرودوت با قوم ماساگت (ماساژت) می دانند. شایسته به بیان است که هر سه قوم را ایرانی تبار بر شمرده اند.
روایت کتزیاس از مرگ کوروش به دست ما نرسیده است اما فوتیوس از زبان کتزیاس گزارش می دهد که کوروش در جنگ با دربیک ها بر اثر زخمی هایی که بر وی وارد شد، جان باخت. آن ها (دربیک ها) فیل هایشان را رها کردند، اسب کوروش رم کرد و کوروش افتاد. یکی از سربازان هندی هم پیمان با دربیک ها، با زوبینی به ران او زد. کوروش را به خیمه اش بردند و پس از سه روز بر اثر زخم درگذشت.
بنابر روایت بروس (بروسیوس) کوروش در جنگ با قبیله داهه از قبیله های کهن پارت کشته شد.
اما چکیده ای از روایت هرودوت: کوروش پس از چیرگی بر بابل، به اندیشه چیرگی بر ماساگت ها افتاد. (کتاب یک، بند 201). دو تا از علل اصلی او برای تسخیر ماساگت ها این بودند که نخست می پنداشت به علت چگونگی زادن و زنده ماندن خویش از همه مرتوگان (آدمیان) برتر است؛ و دیگری پیروزی های پیاپی ارتش او بود که تا کنون هیچ ملتی نتوانسته بود در برابر آن پایداری و ایستادگی کند. ( کتاب یک، بند 204).
کوروش نخست پیکی نزد ملکه ماساگت ها که بیوه بود، فرستاد و از وی خواستگاری کرد. (همان، بند 205).
این در حالی است که بیشتر پژوهشگران باورمندند که کوروش هنگام مرگ هفتاد سال سن داشته است و تا این زمان هیچ گونه ارتباط و هم صحبتی میان شاهنشاه ایران و ملکه ماساگت ها وجود نداشته است، چگونه می شود ندیده به آن ملکه دلبسته شده و در برابر رد پیشنهادش بنابه گفته هرودوت به کشورش تاخته است.
هرودوت می گوید کوروش می خواست با این ترفند کشور ملکه تومیرس را زیر فرمان آورد. (همان، بند 205).
برای یک شاهنشاه کارکشته و جنگ دیده که سرزمین های بزرگی در قلمرو داشت و خود هرودوت می گوید پیروزی های پیاپی ارتش کوروش که تا آن زمان هیچ ارتشی نتوانسته بود در برابر آن پایداری و ایستادگی کند، کاربرد ترفند خواستگاری بسیار ابلهانه به نگر می رسد.
جالب آنکه هرودوت پس از بازگو کردن داستان مرگ کوروش آشکارا می گوید:" درباره مرگ کوروش روایات گوناگونی شنیده ام."
همین گونه هرودوت درباره چگونگی به قدرت رسیدن کوروش در (بند 95) می گوید سه روایت مختلف شنیده ام، آن یکی را بازگو می کنم که می پندارم درست است.
بنابراین از روی گفته های خود هرودوت نیز می توان به گزینشی عمل کردن روایات پرداخته است که اعتماد به آن را خدشه دار می کند البته این بدان چمار نیست که همه روایات هرودوت را نپذیریم وانگهی بایستی بر بنیاد شرایط و مقتضیات زمان بررسی گردند.
دیودوروس، استرابو و ژوستینیوس به نقل از نوشته تروگوس پمپیوس روایتی همانند هرودوت بازگو کرده اند.
اما روایتی که گزنفون در کتاب کوروش نامه (سیروپدیا) آورده است با روایات پیشین تفاوت دارد و نشان می دهد که کوروش به مرگ طبیعی درگذشته است.
گزنفون گزارش می دهد که چون کوروش هفتمین بار پس از بنیادگذاری شاهنشاهی سرتاسر سرزمین های گسترده ایران (پارس) را سرکشی کرد، توان و نای جوانی دیگر از وی سلب شد و روزگار پیری اش آغاز گردید. او پس از بازگشت از هفتمین سفر خویش بنابر آیین پارسیان(ایرانیان) قربانی های زیادی در راه خدایان نثار کرد و به ستایش و نیایش پرداخت و به خوی همیشگی خود گروه زیادی از مردمانش را از خوان نعمت خویش بهره مند و شاد ساخت و به کسانی که استحقاق داشتند، پاداش های نیک ارزانی داشت. سپس به کاخ خویش وارد شد و چون در خلوتگاه به خواب رفت، در جهان پندار کسی را دید که به او گفت: " ای کوروش، خود را آماده کن، زیرا به زودی به ملکوت خدایان پرواز خواهی کرد. " کوروش از این ندا سراسیمه از خواب برخاست و خواب خود را چنین تعبیر کرد که به زودی به سرای جاویدان خواهد شتافت. سپس قربانی های زیادی فراهم کرد و به قله کوهی که نزد پارسیان(ایرانیان) سپنته است، رفت و روی نیاز به درگاه خدایان برد و گفت:"ای ایزدان این واپسین قربانی های مرا پس از یک عمر کوشش و مجاهدت از راه مهر و کرم بپذیرید. ... اینک یگانه درخواستم از درگاه شما این است که روزگار فرزندان، دوستان و میهنم را ارجمند و خوشبخت گردانید تا زندگانی ام را شرافتمندانه به پایان برسانم."
✍علی بهرامسری بختیاری
بر بنیاد نوشته برخی از تاریخ نگاران و برابری سالنامه ها، کوروش بزرگ در چهارم مارس (برابر با 13 اسفند) سال 530 پ.م. جهان را بدرود گفت. برخی از نویسندگان باستان مانند کتزیاس، بروسوس و هرودوت بر این باور هستند که کوروش در واپسین لشکرکشی خود برای سرکوبی اقوام متجاوز به مرزهای خاوری شاهنشاهی ایران جان خود را از دست داد. کتزیاس واپسین نبرد وی را با قوم دربیک ها و بروسوس با قوم داهه اما هرودوت با قوم ماساگت (ماساژت) می دانند. شایسته به بیان است که هر سه قوم را ایرانی تبار بر شمرده اند.
روایت کتزیاس از مرگ کوروش به دست ما نرسیده است اما فوتیوس از زبان کتزیاس گزارش می دهد که کوروش در جنگ با دربیک ها بر اثر زخمی هایی که بر وی وارد شد، جان باخت. آن ها (دربیک ها) فیل هایشان را رها کردند، اسب کوروش رم کرد و کوروش افتاد. یکی از سربازان هندی هم پیمان با دربیک ها، با زوبینی به ران او زد. کوروش را به خیمه اش بردند و پس از سه روز بر اثر زخم درگذشت.
بنابر روایت بروس (بروسیوس) کوروش در جنگ با قبیله داهه از قبیله های کهن پارت کشته شد.
اما چکیده ای از روایت هرودوت: کوروش پس از چیرگی بر بابل، به اندیشه چیرگی بر ماساگت ها افتاد. (کتاب یک، بند 201). دو تا از علل اصلی او برای تسخیر ماساگت ها این بودند که نخست می پنداشت به علت چگونگی زادن و زنده ماندن خویش از همه مرتوگان (آدمیان) برتر است؛ و دیگری پیروزی های پیاپی ارتش او بود که تا کنون هیچ ملتی نتوانسته بود در برابر آن پایداری و ایستادگی کند. ( کتاب یک، بند 204).
کوروش نخست پیکی نزد ملکه ماساگت ها که بیوه بود، فرستاد و از وی خواستگاری کرد. (همان، بند 205).
این در حالی است که بیشتر پژوهشگران باورمندند که کوروش هنگام مرگ هفتاد سال سن داشته است و تا این زمان هیچ گونه ارتباط و هم صحبتی میان شاهنشاه ایران و ملکه ماساگت ها وجود نداشته است، چگونه می شود ندیده به آن ملکه دلبسته شده و در برابر رد پیشنهادش بنابه گفته هرودوت به کشورش تاخته است.
هرودوت می گوید کوروش می خواست با این ترفند کشور ملکه تومیرس را زیر فرمان آورد. (همان، بند 205).
برای یک شاهنشاه کارکشته و جنگ دیده که سرزمین های بزرگی در قلمرو داشت و خود هرودوت می گوید پیروزی های پیاپی ارتش کوروش که تا آن زمان هیچ ارتشی نتوانسته بود در برابر آن پایداری و ایستادگی کند، کاربرد ترفند خواستگاری بسیار ابلهانه به نگر می رسد.
جالب آنکه هرودوت پس از بازگو کردن داستان مرگ کوروش آشکارا می گوید:" درباره مرگ کوروش روایات گوناگونی شنیده ام."
همین گونه هرودوت درباره چگونگی به قدرت رسیدن کوروش در (بند 95) می گوید سه روایت مختلف شنیده ام، آن یکی را بازگو می کنم که می پندارم درست است.
بنابراین از روی گفته های خود هرودوت نیز می توان به گزینشی عمل کردن روایات پرداخته است که اعتماد به آن را خدشه دار می کند البته این بدان چمار نیست که همه روایات هرودوت را نپذیریم وانگهی بایستی بر بنیاد شرایط و مقتضیات زمان بررسی گردند.
دیودوروس، استرابو و ژوستینیوس به نقل از نوشته تروگوس پمپیوس روایتی همانند هرودوت بازگو کرده اند.
اما روایتی که گزنفون در کتاب کوروش نامه (سیروپدیا) آورده است با روایات پیشین تفاوت دارد و نشان می دهد که کوروش به مرگ طبیعی درگذشته است.
گزنفون گزارش می دهد که چون کوروش هفتمین بار پس از بنیادگذاری شاهنشاهی سرتاسر سرزمین های گسترده ایران (پارس) را سرکشی کرد، توان و نای جوانی دیگر از وی سلب شد و روزگار پیری اش آغاز گردید. او پس از بازگشت از هفتمین سفر خویش بنابر آیین پارسیان(ایرانیان) قربانی های زیادی در راه خدایان نثار کرد و به ستایش و نیایش پرداخت و به خوی همیشگی خود گروه زیادی از مردمانش را از خوان نعمت خویش بهره مند و شاد ساخت و به کسانی که استحقاق داشتند، پاداش های نیک ارزانی داشت. سپس به کاخ خویش وارد شد و چون در خلوتگاه به خواب رفت، در جهان پندار کسی را دید که به او گفت: " ای کوروش، خود را آماده کن، زیرا به زودی به ملکوت خدایان پرواز خواهی کرد. " کوروش از این ندا سراسیمه از خواب برخاست و خواب خود را چنین تعبیر کرد که به زودی به سرای جاویدان خواهد شتافت. سپس قربانی های زیادی فراهم کرد و به قله کوهی که نزد پارسیان(ایرانیان) سپنته است، رفت و روی نیاز به درگاه خدایان برد و گفت:"ای ایزدان این واپسین قربانی های مرا پس از یک عمر کوشش و مجاهدت از راه مهر و کرم بپذیرید. ... اینک یگانه درخواستم از درگاه شما این است که روزگار فرزندان، دوستان و میهنم را ارجمند و خوشبخت گردانید تا زندگانی ام را شرافتمندانه به پایان برسانم."
Forwarded from بختیاری آسترکی بهرام (علی بهرامسری)
کوروش پس از راز و نیاز و قربانی های خود به کاخ خویش بازگشت و به مدت چند روز بجز آب چیزی نخورد تا اینکه پسران و دوستان و یاران و بزرگان کشور را بر بالین خود فراخواند و چون همه گرد بسترش جمع شدند به آنها گفت:"ای پسران من، و ای دوستان من، بدانید که زندگانی من به پایان رسیده است و نشانه های بسیاری هستی دارد که دیگر زمان زیادی در میان شما نخواهم بود. ... هر آرزوی داشتم برآورده شد و دست به هر کاری زدم پیروز شدم. .... پیش از من، میهنم سرزمین کوچک و گمنامی در آسیا بود و اینک در دم مرگ آن را بزرگترین و توانمندترین و شریف ترین کشور آسیا به دست شما می سپارم. .... اینک که واپسین روزهای زندگانی ام فرارسیده است، خود را بسی خوشبخت می بینم که فرزندانی که خداوند به من ارزانی داشته همه تندرست و خردمند اند، میهنم از همه زمینه توانمند و پر شکوه و یارانم شاد و محتشم اند. آیا با این همه کامیابی نمی توانم بدین امید چشم بر هم گذارم که یادگار جاودانی از خود به جا گذارده ام و آیندگان مرا شهریاری خوشبخت و کامیاب خواهند شمرد؟
سپس کوروش بزرگ جانشین خود را برگزید و اندرزهای فراوانی به فرزندان و بزرگان کشوری و لشکری بیان فرمودند و گفت: باز هم می خواهم واپسین سخنم را بار دیگر بیان کنم و بگویم بهترین ضربتی که به دشمنانتان وارد خواهد ساخت این است که با دوستان خود به بردباری و مهر رفتار نمایید.
پسران من، خدا نگهدار تان باشد. یاران من از همگی چه باشندگان و چه کسانی که نیستند بدرود می گویم. ...."
پس از بیان این جمله ها دست باشندگان را یک یک فشرد، آنگاه روی خود را پوشاند و جان به جان آفرین تسلیم نمود.
روانش شاد.
✍علی بهرامسری بختیاری، آبانماه 1399؛ مسجدسلیمان.
بن مایه:
1.هرودوت، تاریخ هرودوت(تواریخ).
2. گزنفون، کوروش نامه.
3. ماریا برسیوس، شاهنشاهی هخامنشی
4. آملی کورت، هخامنشیان
سپس کوروش بزرگ جانشین خود را برگزید و اندرزهای فراوانی به فرزندان و بزرگان کشوری و لشکری بیان فرمودند و گفت: باز هم می خواهم واپسین سخنم را بار دیگر بیان کنم و بگویم بهترین ضربتی که به دشمنانتان وارد خواهد ساخت این است که با دوستان خود به بردباری و مهر رفتار نمایید.
پسران من، خدا نگهدار تان باشد. یاران من از همگی چه باشندگان و چه کسانی که نیستند بدرود می گویم. ...."
پس از بیان این جمله ها دست باشندگان را یک یک فشرد، آنگاه روی خود را پوشاند و جان به جان آفرین تسلیم نمود.
روانش شاد.
✍علی بهرامسری بختیاری، آبانماه 1399؛ مسجدسلیمان.
بن مایه:
1.هرودوت، تاریخ هرودوت(تواریخ).
2. گزنفون، کوروش نامه.
3. ماریا برسیوس، شاهنشاهی هخامنشی
4. آملی کورت، هخامنشیان
Forwarded from zahra abedi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📻مستند
🎖سرگذشت تلاش بانوان برای تشکیل مدارس و نقش زرتشتیان در بوجود آمد مدارس مدرن دخترانه
🎙ورژینا بردبار پیشکش میدارد
🎖سرگذشت تلاش بانوان برای تشکیل مدارس و نقش زرتشتیان در بوجود آمد مدارس مدرن دخترانه
🎙ورژینا بردبار پیشکش میدارد
Forwarded from هما ارژنگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from برگی از تقویم تاریخ (حسن نیکبخت)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۳ اسفند سالروز درگذشت كوروش بزرگ، بنيانگذار امپراطوری هخامنشی
او بزرگمردی بود كه عموم تاريخ نگاران او را «انديشمند، انساندوست، دادگستر و مهربان» توصيف کردهاند. در ۴ مارس سال ۵۳۰ پيش از ميلاد، ۹ سال پس اعلام امپراتوری ايران درگذشت. وی ۱۱ سال پس از ايجاد دولت واحدی از سه طايفه مهاجر قوم آرين - پارس، ماد و پارت، شهر بابل "در جنوب غربی بغداد امروز و پايتخت يک امپراتوری به همان نام" را تصرف و در آنجا در اكتبر سال ۵۳۹ پيش از ميلاد ايجاد امپراتوری مشتركالمنافع ايران را اعلام كرده بود.
امپراتوری ايران در زمان كوروش كه نام او در غرب با قلب تلفظ حروف يونانی، سيروس و سايرس، گفته میشود، از هند تا مرمره و از سيردريا "رود سیحون" تا دريای سرخ امتداد داشت که پسر او کامبیز "کامبوزيا = کامبوجیا = کمبوجیه" بر وسعت آن افزود و داریوش بزرگ پدر ناسیونالیسم ایرانی و پسرش خشایارشا قلمرو ایران را گسترش بیشتری دادند که بیش از دوقرن بزرگترین قدرت و تنها ابرقدرت جهان بود، با فرهنگ و تمدنی درخشان و بیمانند.
كوروش برای اخراج طوايف آرال که از سیر دریا گذشته وارد سغدیانا و سرزمين پارسیان در فرارود "تاجيكستان امروز و ..." شده بودند به اين منطقه رفته بود تا بهسوی او كه سوار بر ارابه بود و سربازانش را در ميدان نبرد هدايت میكرد، زوبينی پرتاب شد و عمر وی پايان يافت. با وجود درگذشت كوروش، سربازان او جنگ را بردند و مهاجمان را به آن سوی سیر دریا عقب راندند. [سغد اینک یک ایالت تاجیکستان و فرماندارنشین آن، شهر باستانی خجند است].
برخی از مورخان درگذشت کوروش بزرگ را در منطقه فرارود نتيجه بيماری نوشتهاند، نه اصابت زوبين. آرالیها تمدنی عقب مانده و غيرقابل قبول برای ايرانيان داشتند و كوروش مايل به آلوده شدن ايرانيان به اين تمدن نبود. موسس و پدر كشور ايران كه مادرش ماد و پدرش پارس بود، در ميدانهای جنگ هميشه در ميان سربازان بود و از آنان جدا نمیشد و "اگر نوشته مورخان يونانی درست باشد" جان خود را بر سر همين روش گذارد. او بارها گفته بود كه نبايد سرباز جان بركف نهد و بجنگد و افتخار پيروزی نصيب شاه شود كه دور از ميدان جنگ در چادر خود در ميان نيروهای محافظ و اسبان آماده برای فرار میآساید.
پیکر كوروش همچنان كه وصيت كرده بود به پاسارگاد منتقل و مدفون شد و آرامگاه او تا به امروز باقی مانده و هموطنان پس از ۲۵ قرن همچنان برای ادای احترام نسبت به او به پاسارگاد میروند. كوروش در بابل و پس از صدور اعلامیهای که امروز نخستین منشور اتحاد ملل و حقوق بشر نامیده میشود، وصیت کرده بود صرفنظر از محل مرگ او، باید در پاسارگاد دفن شود. کوروش هنگام تعيين محل دفن خود از اين كه برای مدتی بسيار طولانی، جسد او قطعه زمينی را از ثمر دادن باز میدارد، از مردم ايران (قبلا) پوزش خواسته بود. مردم، نام آرامگاهش را براى جلوگيرى از تخريب به هنگام يورش اعراب، به مقبره مادر سليمان تغيير دادند كه هنوز هم به اين نام معروف است.
كوروش جهانی میاندیشید و همه ملتها را صاحب حقوق مساوی میدانست و مصمم به ايجاد يك دولت جهانی معتقد به اخلاقیات بود تا جنگها و خونريزیها پايان يابد و يک قانون واحد حاكم بر روابط ملتها باشد.
اعلاميه او پس از فتح بابل كه پادشاهش به آزار دادن ساير ملل و نيز اتباع خود شهرت داشت، نخستين منشور ملل متحد و اعلاميه حقوق بشر شناخته شده و نگهداری میشود. كوروش دين ايرانيان "آيين زرتشت" را به ملل ديگر تحميل نكرد. وی شورایی از سران ملل تابعه به رياست خود تشكيل داده بود و امپراتوری او در حقيقت يك جامعه مشتركالمنافع بود و شرط عضويت در اين جامعه دادن آزادی به مردم محل، برقراری حكومت قانون، منع بردگی و قطع ستم و تعدی بود. ارتش كوروش سربازان اسير را به بردگی نمیفروخت و اموال ملت مغلوب را مصادره و غارت نمیكرد. يهوديان در كتاب مقدس خود كوروش را «آزاديبخش» و او را يك مسيح خواندهاند. كوروش اسيران يهودی دولت بابل را آزاد كرد و به میهن خود بازگردانيد و با پول ايران شهرهايشان را كه بهدست پادشاه بابل ويران شده بود نوسازی كرد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کوروش، د
۱۳ اسفند سالروز درگذشت كوروش بزرگ، بنيانگذار امپراطوری هخامنشی
او بزرگمردی بود كه عموم تاريخ نگاران او را «انديشمند، انساندوست، دادگستر و مهربان» توصيف کردهاند. در ۴ مارس سال ۵۳۰ پيش از ميلاد، ۹ سال پس اعلام امپراتوری ايران درگذشت. وی ۱۱ سال پس از ايجاد دولت واحدی از سه طايفه مهاجر قوم آرين - پارس، ماد و پارت، شهر بابل "در جنوب غربی بغداد امروز و پايتخت يک امپراتوری به همان نام" را تصرف و در آنجا در اكتبر سال ۵۳۹ پيش از ميلاد ايجاد امپراتوری مشتركالمنافع ايران را اعلام كرده بود.
امپراتوری ايران در زمان كوروش كه نام او در غرب با قلب تلفظ حروف يونانی، سيروس و سايرس، گفته میشود، از هند تا مرمره و از سيردريا "رود سیحون" تا دريای سرخ امتداد داشت که پسر او کامبیز "کامبوزيا = کامبوجیا = کمبوجیه" بر وسعت آن افزود و داریوش بزرگ پدر ناسیونالیسم ایرانی و پسرش خشایارشا قلمرو ایران را گسترش بیشتری دادند که بیش از دوقرن بزرگترین قدرت و تنها ابرقدرت جهان بود، با فرهنگ و تمدنی درخشان و بیمانند.
كوروش برای اخراج طوايف آرال که از سیر دریا گذشته وارد سغدیانا و سرزمين پارسیان در فرارود "تاجيكستان امروز و ..." شده بودند به اين منطقه رفته بود تا بهسوی او كه سوار بر ارابه بود و سربازانش را در ميدان نبرد هدايت میكرد، زوبينی پرتاب شد و عمر وی پايان يافت. با وجود درگذشت كوروش، سربازان او جنگ را بردند و مهاجمان را به آن سوی سیر دریا عقب راندند. [سغد اینک یک ایالت تاجیکستان و فرماندارنشین آن، شهر باستانی خجند است].
برخی از مورخان درگذشت کوروش بزرگ را در منطقه فرارود نتيجه بيماری نوشتهاند، نه اصابت زوبين. آرالیها تمدنی عقب مانده و غيرقابل قبول برای ايرانيان داشتند و كوروش مايل به آلوده شدن ايرانيان به اين تمدن نبود. موسس و پدر كشور ايران كه مادرش ماد و پدرش پارس بود، در ميدانهای جنگ هميشه در ميان سربازان بود و از آنان جدا نمیشد و "اگر نوشته مورخان يونانی درست باشد" جان خود را بر سر همين روش گذارد. او بارها گفته بود كه نبايد سرباز جان بركف نهد و بجنگد و افتخار پيروزی نصيب شاه شود كه دور از ميدان جنگ در چادر خود در ميان نيروهای محافظ و اسبان آماده برای فرار میآساید.
پیکر كوروش همچنان كه وصيت كرده بود به پاسارگاد منتقل و مدفون شد و آرامگاه او تا به امروز باقی مانده و هموطنان پس از ۲۵ قرن همچنان برای ادای احترام نسبت به او به پاسارگاد میروند. كوروش در بابل و پس از صدور اعلامیهای که امروز نخستین منشور اتحاد ملل و حقوق بشر نامیده میشود، وصیت کرده بود صرفنظر از محل مرگ او، باید در پاسارگاد دفن شود. کوروش هنگام تعيين محل دفن خود از اين كه برای مدتی بسيار طولانی، جسد او قطعه زمينی را از ثمر دادن باز میدارد، از مردم ايران (قبلا) پوزش خواسته بود. مردم، نام آرامگاهش را براى جلوگيرى از تخريب به هنگام يورش اعراب، به مقبره مادر سليمان تغيير دادند كه هنوز هم به اين نام معروف است.
كوروش جهانی میاندیشید و همه ملتها را صاحب حقوق مساوی میدانست و مصمم به ايجاد يك دولت جهانی معتقد به اخلاقیات بود تا جنگها و خونريزیها پايان يابد و يک قانون واحد حاكم بر روابط ملتها باشد.
اعلاميه او پس از فتح بابل كه پادشاهش به آزار دادن ساير ملل و نيز اتباع خود شهرت داشت، نخستين منشور ملل متحد و اعلاميه حقوق بشر شناخته شده و نگهداری میشود. كوروش دين ايرانيان "آيين زرتشت" را به ملل ديگر تحميل نكرد. وی شورایی از سران ملل تابعه به رياست خود تشكيل داده بود و امپراتوری او در حقيقت يك جامعه مشتركالمنافع بود و شرط عضويت در اين جامعه دادن آزادی به مردم محل، برقراری حكومت قانون، منع بردگی و قطع ستم و تعدی بود. ارتش كوروش سربازان اسير را به بردگی نمیفروخت و اموال ملت مغلوب را مصادره و غارت نمیكرد. يهوديان در كتاب مقدس خود كوروش را «آزاديبخش» و او را يك مسيح خواندهاند. كوروش اسيران يهودی دولت بابل را آزاد كرد و به میهن خود بازگردانيد و با پول ايران شهرهايشان را كه بهدست پادشاه بابل ويران شده بود نوسازی كرد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کوروش، د
Forwarded from زرتشت و مزدیسنان (kourosh niknam)
کتاب زرتشت و مزدیسنان
همراه با پرسش و پاسخهایی در شناخت دین زرتشت
نگارش: کورش نیکنام
نویسنده در پیشگفتار کتاب آورده است:
در یک ضربالمثل آلمانی آمده: «پیامبران در زادگاه خویش غریباند» بیگمان برای پیامآور ایرانی چنین روی داده است. زرتشت در زادگاه خود، سرزمین ایران، غریب و ناآشنا مانده است... باید پذیرفت که زندگی و اندیشه زرتشت بیش از پیامبران دیگر از آغاز زاده شدن تا کنون مورد کنکاش و به چالش گرفته شده است...
نگارنده سالیانی پاسخگوی خواستارانی بوده که درباره زرتشت و مزدیسنان پرسش داشتهاند... پاسخها برداشتی ژرف از بینش زرتشت ساده، کوتاه و گویا بیان شده است.
در بخش آغازین به جایگاه زرتشت و مزدیسنان اشاره شده و بخش پایانی پاسخها آمده که یافتههای میدانی، برداشتهای درونی نگرش بر دیدهها و شنیدههای گوناگون است.»
کتاب به ۲۸۱پرسش کسانی که در پی آشنایی و پیوستن به فرهنگ نیاکان باشند،پاسخ داده است.
چنانچه مایل به دریافت آین کتاب باشید،
با تماس از "کتابسرای فروهر" به شماره:
0913 250 5770
و "خانه کسرا"
با شماره
0913 350 0487
از راه پُست دریافت کنید.
تا با آموزه های زرتشت و زندگی زرتشتیان بیشتر آشنا شوید.
همراه با پرسش و پاسخهایی در شناخت دین زرتشت
نگارش: کورش نیکنام
نویسنده در پیشگفتار کتاب آورده است:
در یک ضربالمثل آلمانی آمده: «پیامبران در زادگاه خویش غریباند» بیگمان برای پیامآور ایرانی چنین روی داده است. زرتشت در زادگاه خود، سرزمین ایران، غریب و ناآشنا مانده است... باید پذیرفت که زندگی و اندیشه زرتشت بیش از پیامبران دیگر از آغاز زاده شدن تا کنون مورد کنکاش و به چالش گرفته شده است...
نگارنده سالیانی پاسخگوی خواستارانی بوده که درباره زرتشت و مزدیسنان پرسش داشتهاند... پاسخها برداشتی ژرف از بینش زرتشت ساده، کوتاه و گویا بیان شده است.
در بخش آغازین به جایگاه زرتشت و مزدیسنان اشاره شده و بخش پایانی پاسخها آمده که یافتههای میدانی، برداشتهای درونی نگرش بر دیدهها و شنیدههای گوناگون است.»
کتاب به ۲۸۱پرسش کسانی که در پی آشنایی و پیوستن به فرهنگ نیاکان باشند،پاسخ داده است.
چنانچه مایل به دریافت آین کتاب باشید،
با تماس از "کتابسرای فروهر" به شماره:
0913 250 5770
و "خانه کسرا"
با شماره
0913 350 0487
از راه پُست دریافت کنید.
تا با آموزه های زرتشت و زندگی زرتشتیان بیشتر آشنا شوید.
Forwarded from پرسش و پاسخ
کتاب گات ها، نغمه های ایران باستان
اثری از موبد کورش نیکنام
نگارش اوستایی وبرگردان پارسی
خوانش سرود با همراهی دوتار آرش شهریاری
گاتاها یا سرودهای اشو زرتشت، کهن ترین بخش اوستا است که به شوند(:دلیل) بیان گزینه های فلسفی و بینش ویژه خردمندی و راستی گستر در آن، ارزشمندتر از بخش های دیگر اوستا به شمار می رود. کتاب حاضر دربردارندۀ متن کامل گاتاها به زبان دین دبیره و برگردان روان فارسی است که به همراه چهار لوح فشردۀ صوتی(:CD)، برای نخستین بار سرودهای اشو زرتشت را همراه با موسیقی دلنشین به سرپرستی محمدرضا درویشی در اختیار خواستاران قرار داده است.
چنانچه مایل به دریافت آین کتاب باشید،
با تماس از "کتابسرای فروهر" به شماره:
0913 250 5770
و "خانه کسرا"
با شماره
0913 350 0487
از راه پُست دریافت کنید.
تا با آموزه های زرتشت بیشتر آشنا شوید.
اثری از موبد کورش نیکنام
نگارش اوستایی وبرگردان پارسی
خوانش سرود با همراهی دوتار آرش شهریاری
گاتاها یا سرودهای اشو زرتشت، کهن ترین بخش اوستا است که به شوند(:دلیل) بیان گزینه های فلسفی و بینش ویژه خردمندی و راستی گستر در آن، ارزشمندتر از بخش های دیگر اوستا به شمار می رود. کتاب حاضر دربردارندۀ متن کامل گاتاها به زبان دین دبیره و برگردان روان فارسی است که به همراه چهار لوح فشردۀ صوتی(:CD)، برای نخستین بار سرودهای اشو زرتشت را همراه با موسیقی دلنشین به سرپرستی محمدرضا درویشی در اختیار خواستاران قرار داده است.
چنانچه مایل به دریافت آین کتاب باشید،
با تماس از "کتابسرای فروهر" به شماره:
0913 250 5770
و "خانه کسرا"
با شماره
0913 350 0487
از راه پُست دریافت کنید.
تا با آموزه های زرتشت بیشتر آشنا شوید.
Forwarded from World Zoroastrian NEWS
کارگاه شعر در ایران باستان!
بیشتر ایرانیان با شعر فارسی و ادبیات کلاسیک ایران آشنایی دارند. آنچه در ایران پس از اسلام سروده شده در قالب شعرهای عربی ریخته شده است اما سنت شعر سرایی قدمتی بسیار کهنتر از حملهٔ عربها به ایران دارد. کهنترین سرودههای ایرانی که آنها را از زرتشت میدانند دستکم به هزارهٔ نخست پیش از میلاد باز میگردد.
در این کارگاه شعرهایی که قرنها نیاکان باستانی ما سینه به سینه نقل کردهاند را خواهیم شناخت و با متن، زبان و محتوای آنها آشنا خواهیم شد و خواهیم دید اگرچه شعر فارسی در قالبهای عربی شکوفا شد اما این شکوفایی در پی پیشنهٔ کهن شعر در ایران باستان بوده است.
مدرس این کارگاه دکتر مصطفوی کاشانی هستند که در فرهنگ و زبانهای باستانی ایران تخصص دارند.
برای نام نویسی و اطلاعات بیشتر به شمارهٔ زیر در تلگرام یا واتساپ پیام ارسال کنید:
(+98) 09154527564
@nimruz_ir
بیشتر ایرانیان با شعر فارسی و ادبیات کلاسیک ایران آشنایی دارند. آنچه در ایران پس از اسلام سروده شده در قالب شعرهای عربی ریخته شده است اما سنت شعر سرایی قدمتی بسیار کهنتر از حملهٔ عربها به ایران دارد. کهنترین سرودههای ایرانی که آنها را از زرتشت میدانند دستکم به هزارهٔ نخست پیش از میلاد باز میگردد.
در این کارگاه شعرهایی که قرنها نیاکان باستانی ما سینه به سینه نقل کردهاند را خواهیم شناخت و با متن، زبان و محتوای آنها آشنا خواهیم شد و خواهیم دید اگرچه شعر فارسی در قالبهای عربی شکوفا شد اما این شکوفایی در پی پیشنهٔ کهن شعر در ایران باستان بوده است.
مدرس این کارگاه دکتر مصطفوی کاشانی هستند که در فرهنگ و زبانهای باستانی ایران تخصص دارند.
برای نام نویسی و اطلاعات بیشتر به شمارهٔ زیر در تلگرام یا واتساپ پیام ارسال کنید:
(+98) 09154527564
@nimruz_ir
Forwarded from دیدبانان ایران
پای غارتگران دوباره به شهر باستانی «دارابگرد» باز شد!
تارنمای مهرگان : سیاوش آریا
پای غارتگران میراث فرهنگی برای چندمین بار در امسال به شهر باستانی دارابگرد باز شد تا بار دیگر بیننده نابودی یکی از مهم ترین محوطه های تاریخی کشور باشیم.
تاراجگران اَموال تاریخی و فرهنگی به بهانه های پوچ و خیال اَنگیز یافتن گنج که هیچ وجود خارجی ندارد و در نبود نظارت و حفاظت مسولان میراث فرهنگی به شهر باستانی دارابگِرد یورش بُرده و با کَند و کاوهای غیرمجاز بی شمار خود،گودال های بزرگی را در جای جای عرصۀ آن پدید آورده و به این یادگار ملی شبیخون زده اَند.
شهرباستانی دارابگِرد که از آن با نام یکی از سه شهر بزرگ باستانی سرزمین پارس نام می برند،در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی به سر می برد.این شهر ارزشمند تاریخی که هویت و شناسنامۀ بالَنده و غرورآمیز مردم شهر داراب است،اِمروزه به جایگاهی برای تاخت و تاز چپاوُلگران میراث فرهنگی تبدیل شده و با دستبُردهای بی شمار خود به یکی از اَرزشمندترین یادگارهای ملی کشور آسیب های برگشت ناپذیری را وارد آورده و آن را زیر و رو کرده اَند که دیدن چُنین صحنه هایی دل هر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی را به درد آورده و اَشک از چشمان آدمی سرازیر خواهد شد.
همچنین در عرصه و حریم چسبیده به عرصه این محوطه باستانی ارزشمند انبوهی از زباله،پسماندهای ساختمانی،شیشه آتش زده و پیاز خراب و فاسد شده از سوی بومیان منطقه ریخته شده که صحنه زشت و زننده ای را برجای گذاشته است که نشان از نبود نظارت های مسولان مربوطه و نبود آموزش در میان مردم منطقه است.در فرجام نیز،این نشانه های هویتی مردم ایران است که دستخوش بی مهری ها و نابودی قرار می گیرد.
اما سخن درخُور نگرش این است که چگونه تاراجگران اَموال تاریخی و فرهنگی با خیال آسوده توانسته اَند به درون عرصۀ شهر باستانی دارابگِرد راه یافته و در جای جای آن گودال های بزرگ و ژرفی، کَنده و نشانه های نابِخردی و فرومایگی خود را به نمایش بگذارند؟آیا این موضوع بیانگر رها شدن شهر باستانی و اَرزشمند دارابگِرد نیست؟آیا دست های پنهانی در کار است و یا چپاوُلگران میراث فرهنگی وابسته به جایی هستند.این ها مسایلی است که بایدحراست ادارۀ کل میراث فرهنگی، استان پیگیر آن ها باشد و با همکاری نهادهای مسول شهرستان داراب به بررسی زوایای موضوع از جنبه های گوناگون بپردازد. همچنین کوتاهی و کم کاری مسولان مربوطه در شهرستان داراب را نباید از یاد برد. به هر روی، شهر باستانی دارابگِرد به حال خود رها شده و در چندین سال گذشته آسیب های گوناگونی دیده است.
#mehrganaria
https://www.instagram.com/p/C4D6ZcGt5mX/?igsh=NjZiM2M3MzIxNA==
تارنمای مهرگان : سیاوش آریا
پای غارتگران میراث فرهنگی برای چندمین بار در امسال به شهر باستانی دارابگرد باز شد تا بار دیگر بیننده نابودی یکی از مهم ترین محوطه های تاریخی کشور باشیم.
تاراجگران اَموال تاریخی و فرهنگی به بهانه های پوچ و خیال اَنگیز یافتن گنج که هیچ وجود خارجی ندارد و در نبود نظارت و حفاظت مسولان میراث فرهنگی به شهر باستانی دارابگِرد یورش بُرده و با کَند و کاوهای غیرمجاز بی شمار خود،گودال های بزرگی را در جای جای عرصۀ آن پدید آورده و به این یادگار ملی شبیخون زده اَند.
شهرباستانی دارابگِرد که از آن با نام یکی از سه شهر بزرگ باستانی سرزمین پارس نام می برند،در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی به سر می برد.این شهر ارزشمند تاریخی که هویت و شناسنامۀ بالَنده و غرورآمیز مردم شهر داراب است،اِمروزه به جایگاهی برای تاخت و تاز چپاوُلگران میراث فرهنگی تبدیل شده و با دستبُردهای بی شمار خود به یکی از اَرزشمندترین یادگارهای ملی کشور آسیب های برگشت ناپذیری را وارد آورده و آن را زیر و رو کرده اَند که دیدن چُنین صحنه هایی دل هر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی را به درد آورده و اَشک از چشمان آدمی سرازیر خواهد شد.
همچنین در عرصه و حریم چسبیده به عرصه این محوطه باستانی ارزشمند انبوهی از زباله،پسماندهای ساختمانی،شیشه آتش زده و پیاز خراب و فاسد شده از سوی بومیان منطقه ریخته شده که صحنه زشت و زننده ای را برجای گذاشته است که نشان از نبود نظارت های مسولان مربوطه و نبود آموزش در میان مردم منطقه است.در فرجام نیز،این نشانه های هویتی مردم ایران است که دستخوش بی مهری ها و نابودی قرار می گیرد.
اما سخن درخُور نگرش این است که چگونه تاراجگران اَموال تاریخی و فرهنگی با خیال آسوده توانسته اَند به درون عرصۀ شهر باستانی دارابگِرد راه یافته و در جای جای آن گودال های بزرگ و ژرفی، کَنده و نشانه های نابِخردی و فرومایگی خود را به نمایش بگذارند؟آیا این موضوع بیانگر رها شدن شهر باستانی و اَرزشمند دارابگِرد نیست؟آیا دست های پنهانی در کار است و یا چپاوُلگران میراث فرهنگی وابسته به جایی هستند.این ها مسایلی است که بایدحراست ادارۀ کل میراث فرهنگی، استان پیگیر آن ها باشد و با همکاری نهادهای مسول شهرستان داراب به بررسی زوایای موضوع از جنبه های گوناگون بپردازد. همچنین کوتاهی و کم کاری مسولان مربوطه در شهرستان داراب را نباید از یاد برد. به هر روی، شهر باستانی دارابگِرد به حال خود رها شده و در چندین سال گذشته آسیب های گوناگونی دیده است.
#mehrganaria
https://www.instagram.com/p/C4D6ZcGt5mX/?igsh=NjZiM2M3MzIxNA==
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ ورهرام ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
دوشنبه: ۱۴ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۴ مارس ۲۰۲۴ ترسایی
04.03.2024
🌷🌷🌷
🔷ورهرام:
- بیستمین روز هر ماه در گاهشمار ویژه وترادادی(سنتی) زرتشتیان «وَرَهرام» نام دارد.
- وَرهرام در اوستا به ریخت وِرِترَغنه آمده، در پهلوی وَرهران و در گویش پارسی به نام بهرام گفته می شود.
- وَرهرام به چمار(معنی) پیروزی و کامیابی قابل ستایش است. در باور نیاکان ما نام و جایگاه ورهرام، ایزد وفروزه پیروزی بخش بوده است.
- برخی از باورمندان در چنین روزهایی، به نیایشگاه «شاوَرهرام ایزد» می روند و با سرودن اوستا برای خود، خانواده و همهی راستکرداران آرزوی پیروزی و سربلندی میکنند.
- از آیینهای این روز پختن آش ترادادی، سیروگ(نان روغنی) و پخش آجیل وشیرینی است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ ورهرام ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
دوشنبه: ۱۴ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۴ مارس ۲۰۲۴ ترسایی
04.03.2024
🌷🌷🌷
🔷ورهرام:
- بیستمین روز هر ماه در گاهشمار ویژه وترادادی(سنتی) زرتشتیان «وَرَهرام» نام دارد.
- وَرهرام در اوستا به ریخت وِرِترَغنه آمده، در پهلوی وَرهران و در گویش پارسی به نام بهرام گفته می شود.
- وَرهرام به چمار(معنی) پیروزی و کامیابی قابل ستایش است. در باور نیاکان ما نام و جایگاه ورهرام، ایزد وفروزه پیروزی بخش بوده است.
- برخی از باورمندان در چنین روزهایی، به نیایشگاه «شاوَرهرام ایزد» می روند و با سرودن اوستا برای خود، خانواده و همهی راستکرداران آرزوی پیروزی و سربلندی میکنند.
- از آیینهای این روز پختن آش ترادادی، سیروگ(نان روغنی) و پخش آجیل وشیرینی است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
#ورهرام_روز_در_باور_زرتشتیان
#کورش_نیکنام
بیستمین روز از ماه سی روزهٔ زرتشتیان ورهرام نامیده میشود. ورهرام به چمار(:معنی) پیروزی و ورهرام ایزد به چمار پیروزی ستایش شده است.
درباور ترادادی(:سنتی) ایرانیان و به ویژه زرتشتیان، پیروزی در زندگی همواره با ارزش بوده. به همین شوه (:دلیل) در اوستا سرودهای زیبایی در ستایش ورهرام،"ایزد آمده که خواستار پیروزی بوده اند.
ایرانیان باستان پیش از آغاز هر کار گروهی، درنیایش گاه ویژهای گرد میآمدند و سرودهای ستایش پیروزی را باهم میخوانند و با روانی نیرومند و ارادهای استوار برای کسب پیروزی، پای به میدان مبارزه زندگی مینهادند. این نیایش گاه ها اندک اندک نیایش گاه "شاه ورهرام ایزد" نام گرفتند.
اکنون زرتشتیان دست کم ماهی یک بار، در روز ورهرام در نیایش گاه شاه ورهرام ایزد گردهم میآیند،.
اهورامزدا را نیایش میکنند و آرمان دارند که پیروزی وشادکامی درزندگی بهره آنان گردد و نیز همه کسانی را که به پیروی از پیام آموزگار ایرانی زرتشت؛ در "تازه گردانیدن زندگانی"، "پیش بردن جهان هستی" و "گسترش آیین راستی" میکوشند پیروز و سرافراز گرداند.
ورهرام که پارسی آن بهرام و ریشه اوستایی آن وِرترَغنه veretraghna است ، نماد پیروزی وکامیابی بوده بنابراین ورهرام ایزد به چمار پیروزی ستایش شده و به سبب جایگاه پر اهمیتش « شاه ورهرام ایزد » نیز نام گرفته است.
از آیینهای این روز پختن آش ترادادی، سیروگ (:نان روغنی)و پخش شیرینی و نخود مشکلگشا است.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
#کورش_نیکنام
بیستمین روز از ماه سی روزهٔ زرتشتیان ورهرام نامیده میشود. ورهرام به چمار(:معنی) پیروزی و ورهرام ایزد به چمار پیروزی ستایش شده است.
درباور ترادادی(:سنتی) ایرانیان و به ویژه زرتشتیان، پیروزی در زندگی همواره با ارزش بوده. به همین شوه (:دلیل) در اوستا سرودهای زیبایی در ستایش ورهرام،"ایزد آمده که خواستار پیروزی بوده اند.
ایرانیان باستان پیش از آغاز هر کار گروهی، درنیایش گاه ویژهای گرد میآمدند و سرودهای ستایش پیروزی را باهم میخوانند و با روانی نیرومند و ارادهای استوار برای کسب پیروزی، پای به میدان مبارزه زندگی مینهادند. این نیایش گاه ها اندک اندک نیایش گاه "شاه ورهرام ایزد" نام گرفتند.
اکنون زرتشتیان دست کم ماهی یک بار، در روز ورهرام در نیایش گاه شاه ورهرام ایزد گردهم میآیند،.
اهورامزدا را نیایش میکنند و آرمان دارند که پیروزی وشادکامی درزندگی بهره آنان گردد و نیز همه کسانی را که به پیروی از پیام آموزگار ایرانی زرتشت؛ در "تازه گردانیدن زندگانی"، "پیش بردن جهان هستی" و "گسترش آیین راستی" میکوشند پیروز و سرافراز گرداند.
ورهرام که پارسی آن بهرام و ریشه اوستایی آن وِرترَغنه veretraghna است ، نماد پیروزی وکامیابی بوده بنابراین ورهرام ایزد به چمار پیروزی ستایش شده و به سبب جایگاه پر اهمیتش « شاه ورهرام ایزد » نیز نام گرفته است.
از آیینهای این روز پختن آش ترادادی، سیروگ (:نان روغنی)و پخش شیرینی و نخود مشکلگشا است.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
*یکصدوشصتوهفتمین سالگرد بخشش استان های خاوری ایران (افغانستان و بلوچستان پاکستان امروزی) به انگلستان توسط رژیم مغولی قاجاریه طی قرارداد ننگین پاریس*!
Persian Gulf
هر زمانی که سخن از نکبت و بدبختی ایرانی در تاریخ بر زبان جاری می شود، بیدرنگ دو نام "تازیان" و "قاجارها" به میان می آید، و یکی از سیه روزی ها در تاریخ کشورمان که مسبب آن قاجارها بودند، روز سیزدهم اسفندماه است.
یکصد و شصت و هفت سال پیش در چنین شوم روزی، ناصرالدین خان قاجار، تنها بخاطر آنکه انگلیسی ها ضمانت دهند خطری برای تاج و تختش ایجاد نخواهند کرد، چندین استان خاوری ایران را که پس از چندین هزار سال بخشی از خاک کشورمان و مردمانش هم میهنانمان بشمار می رفتند را از مام میهن جدا و برای همیشه به بیگانگان واگذار کرد.
رژیم مغول تبار و اشغالگر قاجاری، در زمان حکومت ناصرالدین در روز ۱۳ اسفندماه ۱۲۳۵ خورشیدی (برابر ۴ مارس ۱۸۵۷) قرارداد پاریس را امضا و چندین استان خاوری ایران را با مساحتی بیش از ۶۴۸ هزار کیلومتر مربع به دولت بریتانیا بخشید، که انگلیسی ها شمال آنرا "افغانستان" و بخش جنوبی را "بلوچستان کمپانی هندشرقی" (بلوچستان ِ پاکستان امروزی)" نامگذاری کردند!
پیش از ناصرالدین، فتحعلی قاجار نیز شهرهای ایرانی در قفقاز و آسیای میانه را به روس ها و عمان، شمال یمن و بحرین را هم به انگلیسی ها بخشیده بود - که انگلستان نخستین کاری که انجام داد، "دریای پارس" که شمال آن به "دریای مکران" یا "دریای کرمان" نام داشت را به نام "دریای عمان" تغییر نام داد و بدینگونه آب های ایران را هم از ایران جدا ساخت!
فراموش نشود که در مدتی کمتر از ۱۲۸ سال، از زمان بقدرت رسیدن فتحعلی خان تا پایان حکومت احمدخان قاجار، ایران از ۳،۵۶۷،۰۰۰ کیلومتر مربع به ۱،۶۴۸،۱۹۵ کیلومتر مربع کاهش یافت - بگفته ای دیگر، قاجارها مساحت ایران را نصف ساختند!*
خداوند این کشور را از دست دروغ، خشکمغزی، مغول تباران، تازی تباران و بیگانه پرستان ِ خودروشنفکرپندار ایرانی-نما رها سازد!
ادمین خلیج فارس
یاری نامه (منابع، ارجاعات، توضیحات)
------------------
1 - قجرها (کچرها)، از مردمان مجموعه قبایل "غز" (اوغوز) و مغول نژاد* می باشند که با سپاه چنگیزخان به منطقه آورده شوده بودند. ر. ک. به حسن پیرنیا مشیرالدوله و عباس اقبال آشتیانی، "تاریخ ایران، از آغاز تا انقراض قاجاریه"، برگ ۷۵۴، تهران ۱۳۶۴.
2 - http://www.cais-soas.com/CAIS/History/herat_question.htm
3 - https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10151787475016111
4 - https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10150952662576111
* - نقشه در تصویر: بخش برنگ سرخ، سرزمین های از دست داده در زمان ناصرالدین. نقشه بتاریخ ۱۷۴۴ و بنام: Asia secundum legitimas Projectionis Stereographicae
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رونوشت همه نوشتارها، در تارنوشت خلیج فارس در دسترس همگان می باشد. تارنوشت: http://www.persian-gulf.net
همچنین، از شما دعوت می شود، تا به تاربرگ خلیج فارس در رسانه های اجتماعی بپیوندید:
اینستاگرام: http://persian_gulf.fb/
تلگرام: http://www.tg-me.com/PersianGulfFB
توئیتر: https://twitter.com/PersianGulf_fb
گوگل پلاس: https://plus.google.com/+PersiangulfNetForever
یوتیوب: https://www.youtube.com/channel/UCCr5wfjUgraFh-pDjpfR6kA
________
Persian Gulf Forever
_
Persian Gulf
هر زمانی که سخن از نکبت و بدبختی ایرانی در تاریخ بر زبان جاری می شود، بیدرنگ دو نام "تازیان" و "قاجارها" به میان می آید، و یکی از سیه روزی ها در تاریخ کشورمان که مسبب آن قاجارها بودند، روز سیزدهم اسفندماه است.
یکصد و شصت و هفت سال پیش در چنین شوم روزی، ناصرالدین خان قاجار، تنها بخاطر آنکه انگلیسی ها ضمانت دهند خطری برای تاج و تختش ایجاد نخواهند کرد، چندین استان خاوری ایران را که پس از چندین هزار سال بخشی از خاک کشورمان و مردمانش هم میهنانمان بشمار می رفتند را از مام میهن جدا و برای همیشه به بیگانگان واگذار کرد.
رژیم مغول تبار و اشغالگر قاجاری، در زمان حکومت ناصرالدین در روز ۱۳ اسفندماه ۱۲۳۵ خورشیدی (برابر ۴ مارس ۱۸۵۷) قرارداد پاریس را امضا و چندین استان خاوری ایران را با مساحتی بیش از ۶۴۸ هزار کیلومتر مربع به دولت بریتانیا بخشید، که انگلیسی ها شمال آنرا "افغانستان" و بخش جنوبی را "بلوچستان کمپانی هندشرقی" (بلوچستان ِ پاکستان امروزی)" نامگذاری کردند!
پیش از ناصرالدین، فتحعلی قاجار نیز شهرهای ایرانی در قفقاز و آسیای میانه را به روس ها و عمان، شمال یمن و بحرین را هم به انگلیسی ها بخشیده بود - که انگلستان نخستین کاری که انجام داد، "دریای پارس" که شمال آن به "دریای مکران" یا "دریای کرمان" نام داشت را به نام "دریای عمان" تغییر نام داد و بدینگونه آب های ایران را هم از ایران جدا ساخت!
فراموش نشود که در مدتی کمتر از ۱۲۸ سال، از زمان بقدرت رسیدن فتحعلی خان تا پایان حکومت احمدخان قاجار، ایران از ۳،۵۶۷،۰۰۰ کیلومتر مربع به ۱،۶۴۸،۱۹۵ کیلومتر مربع کاهش یافت - بگفته ای دیگر، قاجارها مساحت ایران را نصف ساختند!*
خداوند این کشور را از دست دروغ، خشکمغزی، مغول تباران، تازی تباران و بیگانه پرستان ِ خودروشنفکرپندار ایرانی-نما رها سازد!
ادمین خلیج فارس
یاری نامه (منابع، ارجاعات، توضیحات)
------------------
1 - قجرها (کچرها)، از مردمان مجموعه قبایل "غز" (اوغوز) و مغول نژاد* می باشند که با سپاه چنگیزخان به منطقه آورده شوده بودند. ر. ک. به حسن پیرنیا مشیرالدوله و عباس اقبال آشتیانی، "تاریخ ایران، از آغاز تا انقراض قاجاریه"، برگ ۷۵۴، تهران ۱۳۶۴.
2 - http://www.cais-soas.com/CAIS/History/herat_question.htm
3 - https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10151787475016111
4 - https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10150952662576111
* - نقشه در تصویر: بخش برنگ سرخ، سرزمین های از دست داده در زمان ناصرالدین. نقشه بتاریخ ۱۷۴۴ و بنام: Asia secundum legitimas Projectionis Stereographicae
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رونوشت همه نوشتارها، در تارنوشت خلیج فارس در دسترس همگان می باشد. تارنوشت: http://www.persian-gulf.net
همچنین، از شما دعوت می شود، تا به تاربرگ خلیج فارس در رسانه های اجتماعی بپیوندید:
اینستاگرام: http://persian_gulf.fb/
تلگرام: http://www.tg-me.com/PersianGulfFB
توئیتر: https://twitter.com/PersianGulf_fb
گوگل پلاس: https://plus.google.com/+PersiangulfNetForever
یوتیوب: https://www.youtube.com/channel/UCCr5wfjUgraFh-pDjpfR6kA
________
Persian Gulf Forever
_
Cais-Soas
Herat Question; How Herat Was Separated From Iran
From the middle of the 18th century, following Nâder Shah's assassination in 1747, Herat became the focus of a century-long power struggle and regional rivalry that came to an end only with Persia renouncing its sovereignty over the city in 1857. Early Qajar…
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ رام ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
سه شنبه: ۱۵ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۵ مارس ۲۰۲۴ ترسایی
05.03.2024
🌷🌷🌷
🔷 رام:
- بیست و یکمین روز هر ماه در گاهشماری ترادادی مزدیسنان روز «رام» نام دارد.
- رام یا ایزد رام، که در اوستا به گونه رامَه یا رامَن آمده، در زبان پهلوی به صورت رامشن یا همان رام خوانده شده است.
- «رام» به چمار(:معنی) رامش، دوستی و آشتی، آرام، خوشحال است.
- رام، بخشنده چراگاهها و خوراکهای خوب است. ایزد رام همیشه در فرهنگ آیینی با ایزد وَایو یا ایزد «باد» آمده است.
- روز رام در هرماه، یکی از چهار روز پرهیز از خوردن خوراکی های گوشت دار است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ رام ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
سه شنبه: ۱۵ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۵ مارس ۲۰۲۴ ترسایی
05.03.2024
🌷🌷🌷
🔷 رام:
- بیست و یکمین روز هر ماه در گاهشماری ترادادی مزدیسنان روز «رام» نام دارد.
- رام یا ایزد رام، که در اوستا به گونه رامَه یا رامَن آمده، در زبان پهلوی به صورت رامشن یا همان رام خوانده شده است.
- «رام» به چمار(:معنی) رامش، دوستی و آشتی، آرام، خوشحال است.
- رام، بخشنده چراگاهها و خوراکهای خوب است. ایزد رام همیشه در فرهنگ آیینی با ایزد وَایو یا ایزد «باد» آمده است.
- روز رام در هرماه، یکی از چهار روز پرهیز از خوردن خوراکی های گوشت دار است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
Forwarded from طراحان آینده نگر
نوشته شعرگونه برای روز درختکاری
درختکاری، رسمِ نیکو و دیرینه
نشانه ی عشق، به خاک و آئینه
درخت، مظهرِ زندگی و شادابی
باغبان، حافظِ این زیبایی
نهالی در خاک بکاریم، با هم
تا سبز شود، این بوم و برم
درخت، ریشه در خاک دارد و سر به آسمان
همچون انسان، با عزت و با ایمان
سایه ی درخت، پناهِ رهگذران
میوه ی آن، روزیِ انسان
بیایید درخت بکاریم، به هر بهانه
تا ایران مان شود، سبز و شاد و جاودانه
روز درختکاری، مبارک باد
عشق به درخت، در دل هر ایرانی، نیکو باد
درخت، نمادِ زندگی، امید و پویایی
باغبان، حافظِ این سرزمین، آفرین و شادکامی
https://www.tg-me.com/tarahanaiande
درختکاری، رسمِ نیکو و دیرینه
نشانه ی عشق، به خاک و آئینه
درخت، مظهرِ زندگی و شادابی
باغبان، حافظِ این زیبایی
نهالی در خاک بکاریم، با هم
تا سبز شود، این بوم و برم
درخت، ریشه در خاک دارد و سر به آسمان
همچون انسان، با عزت و با ایمان
سایه ی درخت، پناهِ رهگذران
میوه ی آن، روزیِ انسان
بیایید درخت بکاریم، به هر بهانه
تا ایران مان شود، سبز و شاد و جاودانه
روز درختکاری، مبارک باد
عشق به درخت، در دل هر ایرانی، نیکو باد
درخت، نمادِ زندگی، امید و پویایی
باغبان، حافظِ این سرزمین، آفرین و شادکامی
https://www.tg-me.com/tarahanaiande
Forwarded from ایرانیان زرتشتی
از ۱۴ اسفند ماه تا ۲۱ اسفند ماه، هفته #درختکاری در ایرانزمین گرامی باد🌲🌴🌳
«بشود از زمره کسانی که زندگانی و جهان را به سوی پیشرفت و آبادانی میبرند باشیم».
✍️ #اشوزرتشت_گاتها_هات٣٠بند٩
ایرانیان زرتشتی و زرتشتیان جهان برای نوزدان تازه به دنیا آمده خود، هیچ جانوری را سر نمیبرند، نمیکشند و قربانی نمیکنند وانگه نهال درختی میکارند🌱🌲🌳
باری،
بهجای بیجان کردن و جان گرفتن جانوران برای نذر و نیازتان، برای روستا و شهر و کشورتان نهال درختی بکارید، تا سرسبزی و شادابی و آبادانی به ارمغان آوردید.
یا به بیماران و تهیدستان، خود یاری رسانید که شادمان و خشنودشان کنید.
و اینکه خوی کشتن و کشتار در شما کشته شود و روح و روانتان نیز در آرامش و آسایش باشد.
#اشوزرتشت_بزرگ_ایرانی در سرودههای خود در نسک گاتها- هات۴٣بند١ میگویند:
«خوشبختی از آن کسی است که از سوی او به دیگران شادمانی و خوشبختی برسد».
آری،
به جنبش خودجوش #درختکاری در ایرانزمین بپیوندیم🌳🌲🌴
#ایرانزمین کهن پرگهر اهوراییمان را سرسبر و شاداب و آباد نماییم و نگه داریم💚🤍❤️
@persianzoroastrians🔥✍️
«بشود از زمره کسانی که زندگانی و جهان را به سوی پیشرفت و آبادانی میبرند باشیم».
✍️ #اشوزرتشت_گاتها_هات٣٠بند٩
ایرانیان زرتشتی و زرتشتیان جهان برای نوزدان تازه به دنیا آمده خود، هیچ جانوری را سر نمیبرند، نمیکشند و قربانی نمیکنند وانگه نهال درختی میکارند🌱🌲🌳
باری،
بهجای بیجان کردن و جان گرفتن جانوران برای نذر و نیازتان، برای روستا و شهر و کشورتان نهال درختی بکارید، تا سرسبزی و شادابی و آبادانی به ارمغان آوردید.
یا به بیماران و تهیدستان، خود یاری رسانید که شادمان و خشنودشان کنید.
و اینکه خوی کشتن و کشتار در شما کشته شود و روح و روانتان نیز در آرامش و آسایش باشد.
#اشوزرتشت_بزرگ_ایرانی در سرودههای خود در نسک گاتها- هات۴٣بند١ میگویند:
«خوشبختی از آن کسی است که از سوی او به دیگران شادمانی و خوشبختی برسد».
آری،
به جنبش خودجوش #درختکاری در ایرانزمین بپیوندیم🌳🌲🌴
#ایرانزمین کهن پرگهر اهوراییمان را سرسبر و شاداب و آباد نماییم و نگه داریم💚🤍❤️
@persianzoroastrians🔥✍️
Forwarded from ایرانیان زرتشتی
هفته درختکاری در ایرانزمین را با کاشت درختان همیشه سرسبز #کاج و #سرو آغاز میکنیم.
درخت همیشه سرسبز #سرو
نماد ایرانیان تبارمند در جهان است.
#درخت_سرو که نماد و نشان ایرانیان است را میتوان در درخت سرو در #تختجمشید ایران کهن ما دید.
#درخت_سرو ریشه در فرهنگ ناب و آیین نیک نیاکان ما دارد و جایگاه ویژهای میان مردم ایران داشته و دارد.
#درخت_سرو نشان از:
#آزادی #شادمانی #سرسبزی و #درازای_زندگی، #پایداری و #سرافرازی در میان #زرتشتیان است.
زرتشتیان برای فرزندانشان که اروس و داماد میشوند یکی از پیشکشها و ارمغانها که میدهند شاخه همین درخت سرو پربار است.
کهنترین #درخت_سرو در جهان در ایرانزمین میباشد که در شهر ابرکوه در استان یزد است که هزاران سال است که از درازای زندگیاش میگزرد.
#درخت_سرو در نگارهگریهای پس از تازش تازیان مسلمان در ایران بگونه سرشکسته دیده میشود چراکه اینگونه نگارهها از #درخت_سرو نشان از این دارد که اعراب ددمنش مسلمان در پی نشان دادن برای نابود شدن و میان رفتن بزرگی و شکوه ایرانیان پس از یورش و هجوم ددمنشانه آنان به ایران کهن ما بوده است.
🌲🌳🌲
@Persianzoroastrians
درخت همیشه سرسبز #سرو
نماد ایرانیان تبارمند در جهان است.
#درخت_سرو که نماد و نشان ایرانیان است را میتوان در درخت سرو در #تختجمشید ایران کهن ما دید.
#درخت_سرو ریشه در فرهنگ ناب و آیین نیک نیاکان ما دارد و جایگاه ویژهای میان مردم ایران داشته و دارد.
#درخت_سرو نشان از:
#آزادی #شادمانی #سرسبزی و #درازای_زندگی، #پایداری و #سرافرازی در میان #زرتشتیان است.
زرتشتیان برای فرزندانشان که اروس و داماد میشوند یکی از پیشکشها و ارمغانها که میدهند شاخه همین درخت سرو پربار است.
کهنترین #درخت_سرو در جهان در ایرانزمین میباشد که در شهر ابرکوه در استان یزد است که هزاران سال است که از درازای زندگیاش میگزرد.
#درخت_سرو در نگارهگریهای پس از تازش تازیان مسلمان در ایران بگونه سرشکسته دیده میشود چراکه اینگونه نگارهها از #درخت_سرو نشان از این دارد که اعراب ددمنش مسلمان در پی نشان دادن برای نابود شدن و میان رفتن بزرگی و شکوه ایرانیان پس از یورش و هجوم ددمنشانه آنان به ایران کهن ما بوده است.
🌲🌳🌲
@Persianzoroastrians