This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایـــــــــــــــــــــــــــــــــران
#فلسطین
🎥 ویدیویی از محل شهادت مجاهد دوکتور اسماعیل هنیه [تقبله الله] رئیس دفتر سیاسی جنبش اسلامی جهادی حماس در تهران
#فلسطین
🎥 ویدیویی از محل شهادت مجاهد دوکتور اسماعیل هنیه [تقبله الله] رئیس دفتر سیاسی جنبش اسلامی جهادی حماس در تهران
Forwarded from يو ځل بیا تر اقصی
ما شکست ناپذیریم:
با به شهادت رساندن امیران جهادی ما روحیه ما ضعیف نه بلکه عزم ما متین میگردد
آنها به ما درس فدا کاری، قربانی شهادت طلبی میدهند ما امت انقلابی و شهادت خواه هستیم.
شکست و محو در قاموس ما گنجانیده نشده است و اگر تمام فرعون های دنیا دست بدست هم دهند نمیتوانند موسیِ را شکست بدهند .
شایان ذکر است که با بشهادت رساندن اسدالاسلام شیخ اسامه رحمهالله تنظیم القاعده از بین نرفت بلکه سنگرهایشان مستحکم و دامنه عملیات هایشان تا صحرای گرم آفریقا گسترش یافت
و نیز با وفات امیرالمومنین ملامحمد عمر مجاهد رحمهالله تحریک طالبان متفرق نه بلکه متحدتر از قبل شد و همچنان با شهادت امیرالمومنین ملا اختر محمد منصور تقبله الله تعالی طالبان محو نه بلکه به اقتدار رسیدن
و ایضا در ارض پاکستان بعد از شهادت امیر حکیم الله محسود تقبله الله تحریک طالبان محوه نه بلکه نسبت به قبل مقتدرتر شده و الله به جماعتشان مجاهدان بیشتر افزود
و با بشهادت رساندن ریس دفتر سیاسی حماس مسلمانان متحیر نه بلکه متجهد و متفق میگردند و تا حریت کامل فلسطین و دیگر بلاد اسلامی در سراسر دنیا آرام نمیگیرند ان شاءالله
ما امتی هستیم که برای شهادت الفاظ تسلیت باد نه بلکه الفاظ مبارک باد را به کار میبریم .
انا لله و انا الیه راجعون
✍️: سیف العمر ابوخالد
با به شهادت رساندن امیران جهادی ما روحیه ما ضعیف نه بلکه عزم ما متین میگردد
آنها به ما درس فدا کاری، قربانی شهادت طلبی میدهند ما امت انقلابی و شهادت خواه هستیم.
شکست و محو در قاموس ما گنجانیده نشده است و اگر تمام فرعون های دنیا دست بدست هم دهند نمیتوانند موسیِ را شکست بدهند .
شایان ذکر است که با بشهادت رساندن اسدالاسلام شیخ اسامه رحمهالله تنظیم القاعده از بین نرفت بلکه سنگرهایشان مستحکم و دامنه عملیات هایشان تا صحرای گرم آفریقا گسترش یافت
و نیز با وفات امیرالمومنین ملامحمد عمر مجاهد رحمهالله تحریک طالبان متفرق نه بلکه متحدتر از قبل شد و همچنان با شهادت امیرالمومنین ملا اختر محمد منصور تقبله الله تعالی طالبان محو نه بلکه به اقتدار رسیدن
و ایضا در ارض پاکستان بعد از شهادت امیر حکیم الله محسود تقبله الله تحریک طالبان محوه نه بلکه نسبت به قبل مقتدرتر شده و الله به جماعتشان مجاهدان بیشتر افزود
و با بشهادت رساندن ریس دفتر سیاسی حماس مسلمانان متحیر نه بلکه متجهد و متفق میگردند و تا حریت کامل فلسطین و دیگر بلاد اسلامی در سراسر دنیا آرام نمیگیرند ان شاءالله
ما امتی هستیم که برای شهادت الفاظ تسلیت باد نه بلکه الفاظ مبارک باد را به کار میبریم .
انا لله و انا الیه راجعون
✍️: سیف العمر ابوخالد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️نشید غرباء با صدای شیخ مجاهد شهید اسماعیل هنیه (تقبلهﷲ) 🇵🇸🖤
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس هیچ فرقی با ابراهیم رئیسی و قاسم سلیمانی ندارد. هر سه اینها تحت حمایت و پرورش دشمنان اسلام قرار داشتند. وقتی تاریخ انقضاء پروژه فرا رسید، همچنان زنده گی ایشان نیز خاتمه یافت. آمریکا و سگیونیست ها بخاطر بدست آوردن اهداف خود از مهره های زیادی کار میگیرند، وقتی مهره به هدف خود رسید باید از میدان برداشته شود. متاسفانه مسلمان امروزی چنین مهره هارا قهرمان اسلامی شناخته اند و نمیدانند ضرر اینها به اسلام از همه بیشتر است.
#گرفته_شده_ازکانال _خوارج
#گرفته_شده_ازکانال _خوارج
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس هیچ فرقی با ابراهیم رئیسی و قاسم سلیمانی ندارد. هر سه اینها تحت حمایت و پرورش دشمنان اسلام قرار داشتند. وقتی تاریخ انقضاء پروژه فرا رسید، همچنان زنده گی ایشان نیز خاتمه یافت. آمریکا و سگیونیست ها بخاطر بدست آوردن اهداف خود…
آیا هنوزم در خوارج بودن شان شک دارید؟؟؟
شهادت اسماعیل هنیه باعث خرسندی کفار وهمدستان شان شد..
وهمینطور باردیگر خوارج اصلیت چهره های کثیف خودرا معلوم کردن.
مسلمان در خوشحالی مسلمان خوشحال میشه.
ودر ناراحتی اش ناراحت.
و شهادت اسماعیل هنیه باعث خرسندی هیچ کسی نشد جز کفار منافقین.وبچه های اسراییل وآمریکا
لعنت الله علیه خوارج
شهادت اسماعیل هنیه باعث خرسندی کفار وهمدستان شان شد..
وهمینطور باردیگر خوارج اصلیت چهره های کثیف خودرا معلوم کردن.
مسلمان در خوشحالی مسلمان خوشحال میشه.
ودر ناراحتی اش ناراحت.
و شهادت اسماعیل هنیه باعث خرسندی هیچ کسی نشد جز کفار منافقین.وبچه های اسراییل وآمریکا
لعنت الله علیه خوارج
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
آیا هنوزم در خوارج بودن شان شک دارید؟؟؟ شهادت اسماعیل هنیه باعث خرسندی کفار وهمدستان شان شد.. وهمینطور باردیگر خوارج اصلیت چهره های کثیف خودرا معلوم کردن. مسلمان در خوشحالی مسلمان خوشحال میشه. ودر ناراحتی اش ناراحت. و شهادت اسماعیل هنیه باعث خرسندی…
درچنین شرایط سختی ک مسلمانان قرار دارند
مجاهدین فلسطین یکی از پایه های مستحکم خودرا ازدست.
غم واندوهِ مظلومین فلسطین ده برابر شد..
ولی خوارج کلاب النار. از شهادت ایشان احساس خوشحالی دارند.
فرامـوش نکنید ای شیر مردان امت.
ب جهنم وصل کردن خوارج باید در اولویت شما باشد..
چون شغال در لباس میش هستن.
اگر در شادی کفار شاد شدی واندوه مسلمان ترا اندوهگین نکرد پس در ایمانت شک کن..❤️🔥❤️🔥
#جندالاقصی
مجاهدین فلسطین یکی از پایه های مستحکم خودرا ازدست.
غم واندوهِ مظلومین فلسطین ده برابر شد..
ولی خوارج کلاب النار. از شهادت ایشان احساس خوشحالی دارند.
فرامـوش نکنید ای شیر مردان امت.
ب جهنم وصل کردن خوارج باید در اولویت شما باشد..
چون شغال در لباس میش هستن.
اگر در شادی کفار شاد شدی واندوه مسلمان ترا اندوهگین نکرد پس در ایمانت شک کن..❤️🔥❤️🔥
#جندالاقصی
⭕️ واکنشهای خبرنگاران و فعالان رسانهای خارجی به ترور اسماعیل هنیه
▪️نورا عرکات، استاد دانشگاه راتگِرز آمریکا:
انگار نسلکشی (مردم غزه) کافی نبود، اسرائیل حتی از خودش هم سبقت میگیرد. ترور در لبنان، ترور اسماعیل هنیه در ایران.
▪️تامارا نصار، نویسنده نشریه انتفاضه: اسرائیل خواهان جنگ تمام عیار است زیرا جامعهاش از درون خود را میخورد و برای حق تجاوز به اسرای فلسطینی مبارزه میکند. صهیونیسم، این پروژه شیطانی و رقت انگیز رو به پایان است.
▪️سارا عبدالله، خبرنگار سوریهای:اسرائیل اسماعیل هنیه، فرمانده مقاومت فلسطین را در تهران ترور کرد. این رژیم جنایتکار که به تازگی 4 کشور را ظرف 24 ساعت بمباران کرده، آتشی را شعلهور میکند که میتواند به یک جنگ جهانی فاجعه بار تبدیل شود.
▪️رابرت اینلاکش، خبرنگار فلسطینی: اسرائیل درهای جهنم را به روی خود باز میکند. پیام روشن است، ترور اسماعیل هنیه در تهران، پس از حمله به بیروت، اعلان جنگ منطقهای است. یک دولت ضعیف و رقت انگیز ایالات متحده اجازه داده است که این اتفاق بیفتد.»
▪️آنیا پارامپیل، خبرنگار نشریه گریزون: اسرائیل یک مقام ارشد حزب الله در بیروت و رهبر حماس را در تهران در مدت چند ساعت ترور کرد. در همین حال، اسرائیلیها در خانه برای حق خود برای تجاوز به عنف شورش میکنند. به معنای واقعی کلمه حق آنها برای تجاوز جنسی. این پروژه بیمار (اسرائیل) تا کی قرار است ادامه یابد؟
▪️ریچارد مدهرست، خبرنگار انگلیسی: ترور اسماعیل هنیه توسط اسرائیل یک اقدام جنگی است. آمریکا و اسرائیل میخواهند منطقه را وارد درگیری کنند. اما هیچ کدام از این ترورها به موقعیت استراتژیک ضعیف اسرائیل کمک نمیکند.
✍️ بیداری ملت
https://www.tg-me.com/zghml
▪️نورا عرکات، استاد دانشگاه راتگِرز آمریکا:
انگار نسلکشی (مردم غزه) کافی نبود، اسرائیل حتی از خودش هم سبقت میگیرد. ترور در لبنان، ترور اسماعیل هنیه در ایران.
▪️تامارا نصار، نویسنده نشریه انتفاضه: اسرائیل خواهان جنگ تمام عیار است زیرا جامعهاش از درون خود را میخورد و برای حق تجاوز به اسرای فلسطینی مبارزه میکند. صهیونیسم، این پروژه شیطانی و رقت انگیز رو به پایان است.
▪️سارا عبدالله، خبرنگار سوریهای:اسرائیل اسماعیل هنیه، فرمانده مقاومت فلسطین را در تهران ترور کرد. این رژیم جنایتکار که به تازگی 4 کشور را ظرف 24 ساعت بمباران کرده، آتشی را شعلهور میکند که میتواند به یک جنگ جهانی فاجعه بار تبدیل شود.
▪️رابرت اینلاکش، خبرنگار فلسطینی: اسرائیل درهای جهنم را به روی خود باز میکند. پیام روشن است، ترور اسماعیل هنیه در تهران، پس از حمله به بیروت، اعلان جنگ منطقهای است. یک دولت ضعیف و رقت انگیز ایالات متحده اجازه داده است که این اتفاق بیفتد.»
▪️آنیا پارامپیل، خبرنگار نشریه گریزون: اسرائیل یک مقام ارشد حزب الله در بیروت و رهبر حماس را در تهران در مدت چند ساعت ترور کرد. در همین حال، اسرائیلیها در خانه برای حق خود برای تجاوز به عنف شورش میکنند. به معنای واقعی کلمه حق آنها برای تجاوز جنسی. این پروژه بیمار (اسرائیل) تا کی قرار است ادامه یابد؟
▪️ریچارد مدهرست، خبرنگار انگلیسی: ترور اسماعیل هنیه توسط اسرائیل یک اقدام جنگی است. آمریکا و اسرائیل میخواهند منطقه را وارد درگیری کنند. اما هیچ کدام از این ترورها به موقعیت استراتژیک ضعیف اسرائیل کمک نمیکند.
✍️ بیداری ملت
https://www.tg-me.com/zghml
⭕️ آخرین پیام شهید اسماعیل هنیه به آزادگان جهان:
▪️روز سوم آگوست را به روز ملی و جهانی همبستگی با غزه تبدیل کنید.
https://www.tg-me.com/zghml
▪️روز سوم آگوست را به روز ملی و جهانی همبستگی با غزه تبدیل کنید.
https://www.tg-me.com/zghml
Forwarded from اُسُـ ـوْدُ الْحَـ ـرْب (سودا....C᭄)
خوشا به حال کسی که خود را تکه پارچه می کند
تا امت از هم گسسته را به آغوش هم در آرد
وخود را مرحم زخم امت بسازد
درخت پر بار امت با خون شهدایش آب یاری میشود
وثمره ایثار و از خود گذشته گی جوانان وشیر مردان وشیر زنان را به تاریخ میکشد
ای روافض ای ملت کفر با خبر باشید
ما با شهید شدن عزیزان امت مایوس نخواهیم شد
بلکه صداقت راه آنان را دانسته پا در جا پای آنان میگذاریم
به والله ما دختران اسماعیل هنیه قسم خورده ایم تا فرزندان همچون او تربیت کنیم
تا گردن های طاغوتی شما را همچون صلاح الدین ایوبی به زباله دان های تاریخ بیندازند
پس منتظر باشید
اللهم الرزقنا خدمتا خالصا صادقا فی سبیلک
اللهم الرزقنا شهادةفی سبیلک 🥀
✍ #مجاهده...🥀
°•🔗⃟🖤@soday_Mojahedi
تا امت از هم گسسته را به آغوش هم در آرد
وخود را مرحم زخم امت بسازد
درخت پر بار امت با خون شهدایش آب یاری میشود
وثمره ایثار و از خود گذشته گی جوانان وشیر مردان وشیر زنان را به تاریخ میکشد
ای روافض ای ملت کفر با خبر باشید
ما با شهید شدن عزیزان امت مایوس نخواهیم شد
بلکه صداقت راه آنان را دانسته پا در جا پای آنان میگذاریم
به والله ما دختران اسماعیل هنیه قسم خورده ایم تا فرزندان همچون او تربیت کنیم
تا گردن های طاغوتی شما را همچون صلاح الدین ایوبی به زباله دان های تاریخ بیندازند
پس منتظر باشید
اللهم الرزقنا خدمتا خالصا صادقا فی سبیلک
اللهم الرزقنا شهادةفی سبیلک 🥀
✍ #مجاهده...🥀
°•🔗⃟🖤@soday_Mojahedi
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
خوشا به حال کسی که خود را تکه پارچه می کند تا امت از هم گسسته را به آغوش هم در آرد وخود را مرحم زخم امت بسازد درخت پر بار امت با خون شهدایش آب یاری میشود وثمره ایثار و از خود گذشته گی جوانان وشیر مردان وشیر زنان را به تاریخ میکشد ای روافض ای ملت کفر با…
ما اسماعیل های زیادی برای قربانی در راه الله تربیت خاهیم کرد..
پس هیچگاهی از قربان شدن شان آزرده خاطر نمیشویم..
چون راه ما راهِ رستگاریست..
یا الله تو از ما در رهت شهیدان بگیر.❤️🔥
اللهم ارزقنی الشهادة فی سبیلک.
#جندالاقصی
پس هیچگاهی از قربان شدن شان آزرده خاطر نمیشویم..
چون راه ما راهِ رستگاریست..
یا الله تو از ما در رهت شهیدان بگیر.❤️🔥
اللهم ارزقنی الشهادة فی سبیلک.
#جندالاقصی
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
داعش در سوریه با اسلحه از مردم پول میگیرد اداره حقوق بشر سوریه گفته است که اعضای داعش، کشاورزان شهر تدمر واقع در حمص شرقی را تهدید کرده و به آنها گفته است که در صورت عدم پرداخت زکات مجازات خواهند شد. بر اساس گزارش، داعشیهای سوار بر موتورسیکلت به کشاورزان…
داعش نیز در شبکه های اجتماعی دارد آخرین نفس خود را می کشد!
احمد الثالث
داعش نام یی است که با شنیدن آن خون اطفال به ذهن انسان میرسد، شنیدن نام آنها؛ یاد کشتن انسان ها، زنده به گور کردن، سوزانیدن در آتش و کشتن مردم با آب را تازه میکند.
داعش آن گروهی است که حتی اطفال را هم در صف مومنان زنده نمیگذارد و حق زندگی را برای آنها نمی دهد.
به همین سبب است که نه مومنان با آنها شانه به شانه میایستند و نه هم کدام کمکی با آنان میکنند، آنان نه تنها که در میدان جنگ کم هستند؛ بلکه در شبکه های اجتماعی نیز انگشت شمارند.
این موضوع برای همه ما هویدا است که در میدان نبرد بسیار اندک هستند، زیرا حالا هم می بینیم که داعش در افغانستان یک یا دو نفر را برای حمله در عرض دو سه ماه آماده می کند، اما بازهم نیروهای شجاع امارت اسلامی آنان را اسیر می کنند و همه چیز آنان را با خاک یکسان مینمایند.
همچنین در رسانه های اجتماعی نیز بسیار ضعیف و با کمبود افراد مواجه هستند زیرا هریک آنان دهها اکاونت در شبکه های اجتماعی دارند و به مردم چنین وانمود میکنند که مبارزین ما زیاد هستند اما در واقع این ۱۰ اکاونت کوچک را یک فرد اداره میکند و در فقر رسانه ای شب و روز را سپری می کنند.
الله متعال آنان را دیگر هم اینچنین ذلیل داشته باشد، آمین یا رب العالمین.
🥀🍃مادران مجاهد پرور 🥀🍃
احمد الثالث
داعش نام یی است که با شنیدن آن خون اطفال به ذهن انسان میرسد، شنیدن نام آنها؛ یاد کشتن انسان ها، زنده به گور کردن، سوزانیدن در آتش و کشتن مردم با آب را تازه میکند.
داعش آن گروهی است که حتی اطفال را هم در صف مومنان زنده نمیگذارد و حق زندگی را برای آنها نمی دهد.
به همین سبب است که نه مومنان با آنها شانه به شانه میایستند و نه هم کدام کمکی با آنان میکنند، آنان نه تنها که در میدان جنگ کم هستند؛ بلکه در شبکه های اجتماعی نیز انگشت شمارند.
این موضوع برای همه ما هویدا است که در میدان نبرد بسیار اندک هستند، زیرا حالا هم می بینیم که داعش در افغانستان یک یا دو نفر را برای حمله در عرض دو سه ماه آماده می کند، اما بازهم نیروهای شجاع امارت اسلامی آنان را اسیر می کنند و همه چیز آنان را با خاک یکسان مینمایند.
همچنین در رسانه های اجتماعی نیز بسیار ضعیف و با کمبود افراد مواجه هستند زیرا هریک آنان دهها اکاونت در شبکه های اجتماعی دارند و به مردم چنین وانمود میکنند که مبارزین ما زیاد هستند اما در واقع این ۱۰ اکاونت کوچک را یک فرد اداره میکند و در فقر رسانه ای شب و روز را سپری می کنند.
الله متعال آنان را دیگر هم اینچنین ذلیل داشته باشد، آمین یا رب العالمین.
🥀🍃
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
داعش نیز در شبکه های اجتماعی دارد آخرین نفس خود را می کشد! احمد الثالث داعش نام یی است که با شنیدن آن خون اطفال به ذهن انسان میرسد، شنیدن نام آنها؛ یاد کشتن انسان ها، زنده به گور کردن، سوزانیدن در آتش و کشتن مردم با آب را تازه میکند. داعش آن گروهی است…
داعش در خراسان بخش اول
علی انصار
ابوبکر بغدادی برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ میلادی در مسجد شهر موصل عراق ظاهر شد و خلافت را اعلام کرد. افراد بسیار کمی فکر میکردند گروه داعش که مدعی منهج مقدس و خلافت اسلامی میباشد، به یک شبکه تروریستی بزرگ تبدیل شود و در سرزمینهای عراق، سوریه و خراسان دست به جنایت بزند.
داعش پس از شکست خوردنهای پیاپی در عراق و سوریه به درخواست آمریکا به آسیای میانه آمد و سعی کرد شاخه خراسان را احیا کند. پاکستان و اداره کابل در آن زمان نیز با آمریکا دوست بودند.
حافظ سعید که به ملا سعید اورکزی مشهور بود، در ایالت خیبر پختونخوا پاکستان به دنیا آمده است. او در ابتدا از اعضای گروه تحریک طالبان پاکستان “TTP” بود اما پس از شهادت حکیم الله محسود مسیر خود را تغییر داد. همراه با خانواده و چند تن از وابستگانش به ولایت ننگرهار افغانستان آمد و در آنجا شبکه تحریک جهاد پاکستان “TKP” را تأسیس کرد.
ابوسعید شهروندانی را که به نام جهاد علیه پاکستان فریب میداد، برای پول و به دست آوردن مقام در داعش نزد ابوبکر بغدادی میفرستاد، این همکاری باعث شد که حافظ سعید در سال ۲۰۱۵ به عنوان رهبر شاخه خراسان، عبدالروف علیزی که به اسم خادم نیز معروف بود و عبدالحسیب به عنوان معاونین وی گماشته شدند و به این ترتیب از سال ۲۰۱۵ میلادی فعالیت داعش در خراسان آغاز شد.
🥀🍃مادران مجاهد پرور 🥀🍃
علی انصار
ابوبکر بغدادی برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ میلادی در مسجد شهر موصل عراق ظاهر شد و خلافت را اعلام کرد. افراد بسیار کمی فکر میکردند گروه داعش که مدعی منهج مقدس و خلافت اسلامی میباشد، به یک شبکه تروریستی بزرگ تبدیل شود و در سرزمینهای عراق، سوریه و خراسان دست به جنایت بزند.
داعش پس از شکست خوردنهای پیاپی در عراق و سوریه به درخواست آمریکا به آسیای میانه آمد و سعی کرد شاخه خراسان را احیا کند. پاکستان و اداره کابل در آن زمان نیز با آمریکا دوست بودند.
حافظ سعید که به ملا سعید اورکزی مشهور بود، در ایالت خیبر پختونخوا پاکستان به دنیا آمده است. او در ابتدا از اعضای گروه تحریک طالبان پاکستان “TTP” بود اما پس از شهادت حکیم الله محسود مسیر خود را تغییر داد. همراه با خانواده و چند تن از وابستگانش به ولایت ننگرهار افغانستان آمد و در آنجا شبکه تحریک جهاد پاکستان “TKP” را تأسیس کرد.
ابوسعید شهروندانی را که به نام جهاد علیه پاکستان فریب میداد، برای پول و به دست آوردن مقام در داعش نزد ابوبکر بغدادی میفرستاد، این همکاری باعث شد که حافظ سعید در سال ۲۰۱۵ به عنوان رهبر شاخه خراسان، عبدالروف علیزی که به اسم خادم نیز معروف بود و عبدالحسیب به عنوان معاونین وی گماشته شدند و به این ترتیب از سال ۲۰۱۵ میلادی فعالیت داعش در خراسان آغاز شد.
🥀🍃
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
داعش در خراسان بخش اول علی انصار ابوبکر بغدادی برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ میلادی در مسجد شهر موصل عراق ظاهر شد و خلافت را اعلام کرد. افراد بسیار کمی فکر میکردند گروه داعش که مدعی منهج مقدس و خلافت اسلامی میباشد، به یک شبکه تروریستی بزرگ تبدیل شود و در سرزمینهای…
داعش؛ از پیدایش مرموز تا زدایش تدریجی
محمدصادق طارق
از بدو پیدایش گروه تبهکار و جنایتبیشهی داعش که ظاهراً مدعی خلافت اسلامی بود، بیشتر تحلیلگران امور سیاسی و دینی باور داشتند که گروه داعش، زائیدهی اتحاد نامیمون غرب و سایر شبکههای استخباراتی منطقوی و فرامنطقوی میباشد. گرچه پذیرش همچین سخنی که در آن زمان نزد عدهای از مردم آمیخته با اتهام و دروغ بود، کار دشوار و سنگینی بود اما زمان، پرده از چهره واقعیت و حقیقت را کنار زد.
در حال حاضر که همه چیز مثل آفتاب واضح شده است، بايد اين حقيقت مسلّم را پذیرفت که داعش از یک گروه اسلامی و اجرای احکام دینی فاصله زیادی دارد؛ استراتژی تاسیس گروهی تحت نام و نشان "دولت اسلامی" از اینرو بنیانگذاری شده بود که با استفاده از این نام، اسلام و پیروان آن بدنام شوند.
اگر سخن را در خور وضاحت بیشتر بنهیم درک خواهیم نمود که دین جدید داعش که زادهی همگرایی استخباراتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل است؛ با حمایت نیرومند و برومند مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی در میدان کارزار بزرگ و فراگیر علیه اسلام و مسلمانان قدم برداشته بود که تحقق خواستهها و رویاهای تاریخی اسرائیل در خاورمیانه را میتوان به عنوان بارزترین هدف شان معرفی نمود.
مبانی این سازمان تروریستی استخباراتی اگرچه تحت کسوت ظاهری اسلام صورت گرفت اما در حقیقت سعی بر آن داشت که اسلام را به شکل وارونه و بیگانه به جهانیان ارائه نماید تا کسی حاضر به پذیرفتن آن نشود. داعش توانست از این روزنه هم اهداف سیاسی بنیانگذاران خویش را محقق نماید و هم اسلام را در برابر قدرتهای شیطانی جهان ضعیف جلوه دهد.
شگفتآور اینجاست که دائره اسلام بر اساس اصول داعش خیلی تنگ بود؛ هر نوع اندیشه اسلامی غیر همسو یا مخالف را نکوهش مینمود و در تلاش از بین بردن آن از هیچ نوع ظلم و ستمی ابا نمیورزید!.
بايد اين نکته را متوجه شد که گروه داعش از بدو پیدایش مرموز خود تا زدایش تدریجیاش به حدی علیه اهل سنت ظلم و ستم روا داشت که هیچ جناح مخالف آن را مرتکب نشده بود؛ بدترین جنایتها و هولناکترین وحشتهای داعش را در این چند سال اخیر دیده و یا شنیدهام که بدون تردید نشانهی دشمنی شان با اهل سنت را واضح میسازد.
🍃🥀مادران مجاهد پرور 🍃🥀
محمدصادق طارق
از بدو پیدایش گروه تبهکار و جنایتبیشهی داعش که ظاهراً مدعی خلافت اسلامی بود، بیشتر تحلیلگران امور سیاسی و دینی باور داشتند که گروه داعش، زائیدهی اتحاد نامیمون غرب و سایر شبکههای استخباراتی منطقوی و فرامنطقوی میباشد. گرچه پذیرش همچین سخنی که در آن زمان نزد عدهای از مردم آمیخته با اتهام و دروغ بود، کار دشوار و سنگینی بود اما زمان، پرده از چهره واقعیت و حقیقت را کنار زد.
در حال حاضر که همه چیز مثل آفتاب واضح شده است، بايد اين حقيقت مسلّم را پذیرفت که داعش از یک گروه اسلامی و اجرای احکام دینی فاصله زیادی دارد؛ استراتژی تاسیس گروهی تحت نام و نشان "دولت اسلامی" از اینرو بنیانگذاری شده بود که با استفاده از این نام، اسلام و پیروان آن بدنام شوند.
اگر سخن را در خور وضاحت بیشتر بنهیم درک خواهیم نمود که دین جدید داعش که زادهی همگرایی استخباراتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل است؛ با حمایت نیرومند و برومند مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی در میدان کارزار بزرگ و فراگیر علیه اسلام و مسلمانان قدم برداشته بود که تحقق خواستهها و رویاهای تاریخی اسرائیل در خاورمیانه را میتوان به عنوان بارزترین هدف شان معرفی نمود.
مبانی این سازمان تروریستی استخباراتی اگرچه تحت کسوت ظاهری اسلام صورت گرفت اما در حقیقت سعی بر آن داشت که اسلام را به شکل وارونه و بیگانه به جهانیان ارائه نماید تا کسی حاضر به پذیرفتن آن نشود. داعش توانست از این روزنه هم اهداف سیاسی بنیانگذاران خویش را محقق نماید و هم اسلام را در برابر قدرتهای شیطانی جهان ضعیف جلوه دهد.
شگفتآور اینجاست که دائره اسلام بر اساس اصول داعش خیلی تنگ بود؛ هر نوع اندیشه اسلامی غیر همسو یا مخالف را نکوهش مینمود و در تلاش از بین بردن آن از هیچ نوع ظلم و ستمی ابا نمیورزید!.
بايد اين نکته را متوجه شد که گروه داعش از بدو پیدایش مرموز خود تا زدایش تدریجیاش به حدی علیه اهل سنت ظلم و ستم روا داشت که هیچ جناح مخالف آن را مرتکب نشده بود؛ بدترین جنایتها و هولناکترین وحشتهای داعش را در این چند سال اخیر دیده و یا شنیدهام که بدون تردید نشانهی دشمنی شان با اهل سنت را واضح میسازد.
🍃🥀
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
داعش؛ از پیدایش مرموز تا زدایش تدریجی محمدصادق طارق از بدو پیدایش گروه تبهکار و جنایتبیشهی داعش که ظاهراً مدعی خلافت اسلامی بود، بیشتر تحلیلگران امور سیاسی و دینی باور داشتند که گروه داعش، زائیدهی اتحاد نامیمون غرب و سایر شبکههای استخباراتی منطقوی…
تعامل حضرت علی رضیاللهعنه با خوارج
محمود محفوظ
حضرت علی رضیاللهعنه در نخست افرادی را نزد آنها به نیت اصلاح و تقنیع شان فرستاد اما حرقص بن زهیر و زرعه بن برج به عنوان نمایندگان خوارج آمدند و به حضرت علی رضیاللهعنه گفتند: فقط حکم و فیصله خداوند مورد پذیرش است؛ به بارگاه خداوند توبه بکشید و ما را به جانب دشمنان مان بفرستید تا با آنها بجنگیم وگرنه به خدا سوگند تا زمانی با تو میجنگیم که یا شما اصلاح شوید یا ما به توفیق و رضای خداوند برسیم؛ یعنی شهید شویم (بنابر گمان خود آنها).
عبدالله بن سخبره السلمی خارجی در جمع دوستانش سخنرانی بسیار شیوا و پرفصاحت ایراد کرد و در بخشی از آن گفت: با شمشیر به صورتها، گردنها و پیشانیهای آنها بزنید! تا زمانی که خدا را اطاعت کنند؛ اگر شما رستگار شدید دین خداوند را در زمین قائم میدارید و اگر شهید شوید چه چیزی بالاتر از رضای خداوند و رفتن به بهشت است؟
(البدایة و النهاية جلد ۷ صفحه ۴۸۲).
حضرت علی رضیاللهعنه عبدالله بن عباس را نزد خوارج فرستاد اما حرقص بن زهیر مانند نوههای امروزی خود به افرادش گفت: آیا این مرد را میشناسید؟ این شخصی است که خداوند متعال در باره او و قومش میفرماید: «بَل هُم قَوم خَصِمُون» (بلکه آنها قومی جنگنده هست).
سپس به حضرت علی رضیاللهعنه پاسخ فرستاد که اگر به درگاه خدا توبه کنید؛ به کفر خود اعتراف نمایید و بگوئید من از دین خدا مرتد شده بودم (العیاذ بالله) ما راجع به جنگ علیه شما مشورت خواهیم نمود. یعنی با شما نمیجنگیم.
(تاریخ طبری جلد ۵ صفحه ۷۴، البدایة و النهایة جلد ۷ صفحه ۴۸۳).
خوارج به همه همفکران خود پیام ارسال نمودند که همه باید به سرزمین نهروان هجرت کنند تا قوت شان متحد شود. خوارج در نهروان عبدالله بن خباب بن ارت، یار رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلّم را که در آنجا میزیست، اسیر نموده و به او گفتند: از دین خدا به این دلیل مرتد شدهاید (معاذ الله) که به تحکیم حضرت علی رضیاللهعنه رضایت داشتید. سپس او را با چاقو ذبح کردند. علمای سیرت مینویسند: “هم اول من سنّ الذبح بالسکین فی القتل” یعنی: خوارج نخستین گروهی بود که کشتن با چاقو را رواج دادند. سپس نزد همسر حضرت عبدالله آمدند و ذبحش کردند. او حامله بود؛ شکمش را پاره کرده و جنینش را نیز ذبح نمودند!. (البدایة و النهاية بتصرف جلد ۷ صفحه ۴۸۵).
علی رضیاللهعنه تصمیم گرفت که با آنها بجنگد، اما قبل از آغاز جنگ برای اتمام حجت به آنها پیغام فرستاد که اگر قاتلان شهدای مان را به ما بسپارید از شما عقبنشینی میکنیم اما آنها پاسخ دادند که: ما خون آنها و شما را حلال مىدانیم، پس همه ما در قتل آنها شریک هستیم. حرقوص بن زهیر به دوستان خود گفت: با این مردم بحث نکنید و برای جنت آماده شوید؛ به سوی بهشت بشتابید و گردنهای آنانی که دین خداوند را تغییر دادهاند، ببرید. (البدایة و النهایه جلد ۷ صفحه ۴۸۷).
🥀🍃مادران مجاهد پرور 🥀🍃
محمود محفوظ
حضرت علی رضیاللهعنه در نخست افرادی را نزد آنها به نیت اصلاح و تقنیع شان فرستاد اما حرقص بن زهیر و زرعه بن برج به عنوان نمایندگان خوارج آمدند و به حضرت علی رضیاللهعنه گفتند: فقط حکم و فیصله خداوند مورد پذیرش است؛ به بارگاه خداوند توبه بکشید و ما را به جانب دشمنان مان بفرستید تا با آنها بجنگیم وگرنه به خدا سوگند تا زمانی با تو میجنگیم که یا شما اصلاح شوید یا ما به توفیق و رضای خداوند برسیم؛ یعنی شهید شویم (بنابر گمان خود آنها).
عبدالله بن سخبره السلمی خارجی در جمع دوستانش سخنرانی بسیار شیوا و پرفصاحت ایراد کرد و در بخشی از آن گفت: با شمشیر به صورتها، گردنها و پیشانیهای آنها بزنید! تا زمانی که خدا را اطاعت کنند؛ اگر شما رستگار شدید دین خداوند را در زمین قائم میدارید و اگر شهید شوید چه چیزی بالاتر از رضای خداوند و رفتن به بهشت است؟
(البدایة و النهاية جلد ۷ صفحه ۴۸۲).
حضرت علی رضیاللهعنه عبدالله بن عباس را نزد خوارج فرستاد اما حرقص بن زهیر مانند نوههای امروزی خود به افرادش گفت: آیا این مرد را میشناسید؟ این شخصی است که خداوند متعال در باره او و قومش میفرماید: «بَل هُم قَوم خَصِمُون» (بلکه آنها قومی جنگنده هست).
سپس به حضرت علی رضیاللهعنه پاسخ فرستاد که اگر به درگاه خدا توبه کنید؛ به کفر خود اعتراف نمایید و بگوئید من از دین خدا مرتد شده بودم (العیاذ بالله) ما راجع به جنگ علیه شما مشورت خواهیم نمود. یعنی با شما نمیجنگیم.
(تاریخ طبری جلد ۵ صفحه ۷۴، البدایة و النهایة جلد ۷ صفحه ۴۸۳).
خوارج به همه همفکران خود پیام ارسال نمودند که همه باید به سرزمین نهروان هجرت کنند تا قوت شان متحد شود. خوارج در نهروان عبدالله بن خباب بن ارت، یار رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلّم را که در آنجا میزیست، اسیر نموده و به او گفتند: از دین خدا به این دلیل مرتد شدهاید (معاذ الله) که به تحکیم حضرت علی رضیاللهعنه رضایت داشتید. سپس او را با چاقو ذبح کردند. علمای سیرت مینویسند: “هم اول من سنّ الذبح بالسکین فی القتل” یعنی: خوارج نخستین گروهی بود که کشتن با چاقو را رواج دادند. سپس نزد همسر حضرت عبدالله آمدند و ذبحش کردند. او حامله بود؛ شکمش را پاره کرده و جنینش را نیز ذبح نمودند!. (البدایة و النهاية بتصرف جلد ۷ صفحه ۴۸۵).
علی رضیاللهعنه تصمیم گرفت که با آنها بجنگد، اما قبل از آغاز جنگ برای اتمام حجت به آنها پیغام فرستاد که اگر قاتلان شهدای مان را به ما بسپارید از شما عقبنشینی میکنیم اما آنها پاسخ دادند که: ما خون آنها و شما را حلال مىدانیم، پس همه ما در قتل آنها شریک هستیم. حرقوص بن زهیر به دوستان خود گفت: با این مردم بحث نکنید و برای جنت آماده شوید؛ به سوی بهشت بشتابید و گردنهای آنانی که دین خداوند را تغییر دادهاند، ببرید. (البدایة و النهایه جلد ۷ صفحه ۴۸۷).
🥀🍃
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
چادرفلسطینی قسمت_اوّل خون زیادی از دست داده بودم، با دست بازویم را محکم گرفتم تا جلوی خونریزی را بگیرم. به کوچهای تنگ در آن شب سرد پناه بردم. بیرون کوچه را نگاه کردم، دو نفر از سربازان یهودی همچنان به دنبالم میگشتند و چند نفر دیگر…
#چادرفلسطینی
#قسمت_دوّم
با شنیدن صداهای نامفهموم، راهم را به همان سمت کج کردم. ناگهان سکوت فضا را فرا گرفت. جلوتر رفتم... صدای خندههای معاذ و معاویه به گوشم رسید. صداها واضحتر شدند. به همان سمت دویدم، تا اینکه به سبزهزاری چشمنواز رسیدم. معاذ و معاویه با چهرههای نورانی و شاد آنجا ایستاده بودند.
مات و مبهوت به اطراف نگاه کردم؛ اینجا دیگه کجاست؟ معاذ؟! معاویه؟!
معاویه متوجه حضورم شد:
_ فائز اخی، اینجا چیکار میکنی؟
زبانم بند آمده بود، با صدایی که برای خودم هم غریب بود گفتم: من... نمیدونم چی شده! فقط... فقط میدونم دنبالم بودن... امّا شما؟! اینجا؟!
معاذ خندید و گفت: انگار یکی هنوز مأموریتشو تموم نکرده.
دست روی شانهام گذاشت و ادامه داد: تو هنوز اوّل راهی، خیلی مونده تا پیش ما بیایی... برو فائز، مأموریت رو تموم کن أخی... خدا یار و یاورت باشه.
خنده کنان از من فاصله گرفتند و دور شدند...
با شنیدن صدای نفسنفس زدنهای شخصی، چشمهایم نیمهباز شدند. همهجا تار بود. تنم به سختی بر روی زمین کشیده میشد. بار دیگر همهجا در تاریکی فرو رفت...
روشنی، پشت پلکهای بستهام نشست، چشمهایم را باز کردم. نور چشمانم را زد و فورأ بسته شدند. به آرامی آنها را گشودم. تار میدیدم. چندین بار پلک زدم تا اینکه دیدم واضحتر شد. به اطراف نگاهی انداختم. اتاقی زِوار دررَفته که سقفاش تَرک برداشته بود و بر دیوارهایش اثر گلولهها خودنمایی میکرد.
نفس عمیقی کشیدم. نمیدانم چقدر گذشت امّا همه چیز مانند فیلم از مقابل چشمانم گذشت؛ سبزهزار! معاذ و معاویه! سقفِ از رنگورو رفته! دیوارهای سوراخ!
«نکنه اطلاعات لو رفته و دستگیر شدم؟! وای! آیندهٔ اسلام بهخطر افتاد...»
با سرعت بسیار زیادی از جایم بلند شدم. چنان درد وحشتناکی در بازویم پیچید که صدای "آخم" به هوا بلند شد. بازویم را محکم گرفتم و ناچار بر روی زانو نشستم.
با شنیدن صدایی آرام که با لرزشی خفیف همراه بود، مرا به آرامش دعوت کرد. فورأ به همان سمت برگشتم.
- آروم باش چیزی نیست.
با دو چشم سیاه معصوم، در تصویر دختری نوجوان روبرو شدم. به محض دیدن نگاه متعجبم، چشم بر زمین دوخت.
صورتم را برگرداندم و به اطراف نگاهی گذرا انداختم، اتاقی ساده و فقیرانه به همراه اسباب و وسایل قدیمی. لامپی با نوری زرد اتاق را روشن کرده بود.
هزاران سؤال در ذهنم مانور میرفتند؛ اینجا کجاست؟ چی شده؟ من اینجا چیکار میکنم؟!
به بازوی زخمیام نگاه کردم، با چادری سفید با چهارخانههای سیاه بسته شده بود. دستی روی آن کشیدم و آرام گفتم: چه جنسِ لطیفی داره!
باز آن صدای ظریف و مرتعش گوشم را نوازش کرد و گفت: چادرِ فلسطینیه.
متعجب نگاهش کردم. دختر با حجاب کامل در مقابلم نشسته بود. بلند شد و گفت: چرا دنبالت بودند؟ یا شخص مهمّی هستی یا چیز باارزشی داری! یا اینکه باهاشون درگیر شدی!
از کنجکاوی و زیرکیاش لحظهای ماتم برد، امّا چیزی نگفتم. اصلأ نباید هویتم را فاش کنم. دست بر بازو گذاشتم و گفتم: من کجا هستم؟ تو کی هستی؟
گفت: من... خُب راستش... تو زخمی بودی و بیهوش، سربازای وحشی یهود هم دنبال کسی میگشتند... من فکر کردم که شاید اون شخص مهمّشون تو باشی، برای همین تو رو به اینجا آوردم. هم اینکه، زخمت رو درمان کنم.
متحیّر ماندم! واقعأ یک دختر به تنهایی مرا تا اینجا آورده بود!
سر به زیر و آرام گفتم: جزاک ِالله.
مردی از بیرون داد زد: صفیه؟ صفیه؟ اونها دارن میان.
دختر جوان که "صفیه" نام داشت به محض شنیدن صدا، به سمت دیواری که با گلولهها مُزین شده بود دوید و از آنجا به بیرون چشم دوخت، دستش را مشت کرد و گفت: لعنت الله علیٰ شرّکم...
با همان حالت، بدون آنکه برگردد گفت: زود باش قایم شو.
_ کی داره میاد؟
_ سربازای ظالم.
_ کجا باید برم؟
با انگشت به کُنجی که از تیررَس نگاهها خارج بود، اشاره کرد. با زحمت بلند شدم و به آنجا رفتم. سبدی با سوراخهای بزرگ در آنجا قرار داشت، آن را برویم قرار داد. سرگیجه کلافهام کرده بود، امّا مقاومت کردم تا از حال نروم.
وارد اتاق شدند. صدای یکی از آنها را از نزدیک میشنیدم که با فریاد میگفت: بگید اون کجاست؟ وگرنه همتون رو به رگبار میبندیم و زنهاتون رو اسیر میگیریم.
با شنیدن جملهٔ آخرش رگ غیرتم بهجوش آمد، آتش خشمم فوَران کرد. تا خواستم بلند شوم صفیه پشت به من مانند سپر ایستاد و مانع بلند شدنم شد، تا چشم آن خنازیر به من نیفتد. با صدایی لرزان گفت: پدرم، مادرم و برادرم رو از من گرفتید، شهیدشون کردید... دیگه چی از جونمون میخواهید؟ ای ظالمین از خدا و رسولش بترسید...
#انشاءاللهادامهدارد
🍃🥀مادران مجاهد پرور 🍃🥀
#قسمت_دوّم
با شنیدن صداهای نامفهموم، راهم را به همان سمت کج کردم. ناگهان سکوت فضا را فرا گرفت. جلوتر رفتم... صدای خندههای معاذ و معاویه به گوشم رسید. صداها واضحتر شدند. به همان سمت دویدم، تا اینکه به سبزهزاری چشمنواز رسیدم. معاذ و معاویه با چهرههای نورانی و شاد آنجا ایستاده بودند.
مات و مبهوت به اطراف نگاه کردم؛ اینجا دیگه کجاست؟ معاذ؟! معاویه؟!
معاویه متوجه حضورم شد:
_ فائز اخی، اینجا چیکار میکنی؟
زبانم بند آمده بود، با صدایی که برای خودم هم غریب بود گفتم: من... نمیدونم چی شده! فقط... فقط میدونم دنبالم بودن... امّا شما؟! اینجا؟!
معاذ خندید و گفت: انگار یکی هنوز مأموریتشو تموم نکرده.
دست روی شانهام گذاشت و ادامه داد: تو هنوز اوّل راهی، خیلی مونده تا پیش ما بیایی... برو فائز، مأموریت رو تموم کن أخی... خدا یار و یاورت باشه.
خنده کنان از من فاصله گرفتند و دور شدند...
با شنیدن صدای نفسنفس زدنهای شخصی، چشمهایم نیمهباز شدند. همهجا تار بود. تنم به سختی بر روی زمین کشیده میشد. بار دیگر همهجا در تاریکی فرو رفت...
روشنی، پشت پلکهای بستهام نشست، چشمهایم را باز کردم. نور چشمانم را زد و فورأ بسته شدند. به آرامی آنها را گشودم. تار میدیدم. چندین بار پلک زدم تا اینکه دیدم واضحتر شد. به اطراف نگاهی انداختم. اتاقی زِوار دررَفته که سقفاش تَرک برداشته بود و بر دیوارهایش اثر گلولهها خودنمایی میکرد.
نفس عمیقی کشیدم. نمیدانم چقدر گذشت امّا همه چیز مانند فیلم از مقابل چشمانم گذشت؛ سبزهزار! معاذ و معاویه! سقفِ از رنگورو رفته! دیوارهای سوراخ!
«نکنه اطلاعات لو رفته و دستگیر شدم؟! وای! آیندهٔ اسلام بهخطر افتاد...»
با سرعت بسیار زیادی از جایم بلند شدم. چنان درد وحشتناکی در بازویم پیچید که صدای "آخم" به هوا بلند شد. بازویم را محکم گرفتم و ناچار بر روی زانو نشستم.
با شنیدن صدایی آرام که با لرزشی خفیف همراه بود، مرا به آرامش دعوت کرد. فورأ به همان سمت برگشتم.
- آروم باش چیزی نیست.
با دو چشم سیاه معصوم، در تصویر دختری نوجوان روبرو شدم. به محض دیدن نگاه متعجبم، چشم بر زمین دوخت.
صورتم را برگرداندم و به اطراف نگاهی گذرا انداختم، اتاقی ساده و فقیرانه به همراه اسباب و وسایل قدیمی. لامپی با نوری زرد اتاق را روشن کرده بود.
هزاران سؤال در ذهنم مانور میرفتند؛ اینجا کجاست؟ چی شده؟ من اینجا چیکار میکنم؟!
به بازوی زخمیام نگاه کردم، با چادری سفید با چهارخانههای سیاه بسته شده بود. دستی روی آن کشیدم و آرام گفتم: چه جنسِ لطیفی داره!
باز آن صدای ظریف و مرتعش گوشم را نوازش کرد و گفت: چادرِ فلسطینیه.
متعجب نگاهش کردم. دختر با حجاب کامل در مقابلم نشسته بود. بلند شد و گفت: چرا دنبالت بودند؟ یا شخص مهمّی هستی یا چیز باارزشی داری! یا اینکه باهاشون درگیر شدی!
از کنجکاوی و زیرکیاش لحظهای ماتم برد، امّا چیزی نگفتم. اصلأ نباید هویتم را فاش کنم. دست بر بازو گذاشتم و گفتم: من کجا هستم؟ تو کی هستی؟
گفت: من... خُب راستش... تو زخمی بودی و بیهوش، سربازای وحشی یهود هم دنبال کسی میگشتند... من فکر کردم که شاید اون شخص مهمّشون تو باشی، برای همین تو رو به اینجا آوردم. هم اینکه، زخمت رو درمان کنم.
متحیّر ماندم! واقعأ یک دختر به تنهایی مرا تا اینجا آورده بود!
سر به زیر و آرام گفتم: جزاک ِالله.
مردی از بیرون داد زد: صفیه؟ صفیه؟ اونها دارن میان.
دختر جوان که "صفیه" نام داشت به محض شنیدن صدا، به سمت دیواری که با گلولهها مُزین شده بود دوید و از آنجا به بیرون چشم دوخت، دستش را مشت کرد و گفت: لعنت الله علیٰ شرّکم...
با همان حالت، بدون آنکه برگردد گفت: زود باش قایم شو.
_ کی داره میاد؟
_ سربازای ظالم.
_ کجا باید برم؟
با انگشت به کُنجی که از تیررَس نگاهها خارج بود، اشاره کرد. با زحمت بلند شدم و به آنجا رفتم. سبدی با سوراخهای بزرگ در آنجا قرار داشت، آن را برویم قرار داد. سرگیجه کلافهام کرده بود، امّا مقاومت کردم تا از حال نروم.
وارد اتاق شدند. صدای یکی از آنها را از نزدیک میشنیدم که با فریاد میگفت: بگید اون کجاست؟ وگرنه همتون رو به رگبار میبندیم و زنهاتون رو اسیر میگیریم.
با شنیدن جملهٔ آخرش رگ غیرتم بهجوش آمد، آتش خشمم فوَران کرد. تا خواستم بلند شوم صفیه پشت به من مانند سپر ایستاد و مانع بلند شدنم شد، تا چشم آن خنازیر به من نیفتد. با صدایی لرزان گفت: پدرم، مادرم و برادرم رو از من گرفتید، شهیدشون کردید... دیگه چی از جونمون میخواهید؟ ای ظالمین از خدا و رسولش بترسید...
#انشاءاللهادامهدارد
🍃🥀
Forwarded from رِجٰالٌ اللّٰهِ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#با_ما_همراه_باشید
#مؤسسة_رِجٰالٌ_اللّٰهِ_تقدم_میکنه
آیا از ما میخواهید فراموش کنیم مجاهدین که شهید شدند رفتن را فراموش کنیم.
آیا فراموش کنیم آنها که وفات کردند در مسالخ بشار زیر شکنجه؟
الشیخ أبو عبيدة سوري
زبان عربی ترجمه فارسی
کیفیت عالي
https://www.tg-me.com/Rejalullah
#مؤسسة_رِجٰالٌ_اللّٰهِ_تقدم_میکنه
آیا از ما میخواهید فراموش کنیم مجاهدین که شهید شدند رفتن را فراموش کنیم.
آیا فراموش کنیم آنها که وفات کردند در مسالخ بشار زیر شکنجه؟
الشیخ أبو عبيدة سوري
زبان عربی ترجمه فارسی
کیفیت عالي
https://www.tg-me.com/Rejalullah