Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♨️ حضرت زهرا چه حقی داشتند که از فدک استفاده کنند؟
🎬 پیامبر اسلام از دنیا رفته است و جناب ابوبکر خود را خلیفه ی مسلمین خوانده و بزرگانی هم با او بیعت کرده اند. سوال اما اینجاست که در منطق ایشان برای باز پس گرفتن فدک، چنین شنیده می شود که «پیامبران از خود ارثی به جا نمی گذارند و اموال عمومی در این برهه ی حساس از زمان باید صرفِ موارد عمومی از جمله تجهیزِ سپاه نظامیان و مبارزان شود!» حضرت زهرا (س) چه پاسخی در مقابل این منطق دارد؟
🎬 با دیدن قسمتِ سوم از مجموعه ی «بانوی عدالت» با مانیفست حضرت زهرا (س) آشنا می شویم و مقابله ی «عدالتخواهی مادرانه و اجتماعی» را در برابر «ساختار صلب و اقتدار گرای مردانه و سیاسی» به نمایش می گذاریم.
🌺مفتخریم که سومین قسمت از مجموعه ی «بانوی عدالتخواه» را به نیت اصلاح فکر دینی تقدیم مخاطبین می کنیم🌺
🎥کاری از: یاسر عرب. سید محمد فاطمی. ابراهیم قهوه چی زاده.
اگر مایلید این برنامه را با کیفیت بیشتر در سایت آپارات ببینید:
https://www.aparat.com/v/b2vqX
اگر مایلید از تولید این برنامه حمایت کنید «لینک ادمین»:
@roya_iran
@jomhourtv
@yaser_arab57
🎬 پیامبر اسلام از دنیا رفته است و جناب ابوبکر خود را خلیفه ی مسلمین خوانده و بزرگانی هم با او بیعت کرده اند. سوال اما اینجاست که در منطق ایشان برای باز پس گرفتن فدک، چنین شنیده می شود که «پیامبران از خود ارثی به جا نمی گذارند و اموال عمومی در این برهه ی حساس از زمان باید صرفِ موارد عمومی از جمله تجهیزِ سپاه نظامیان و مبارزان شود!» حضرت زهرا (س) چه پاسخی در مقابل این منطق دارد؟
🎬 با دیدن قسمتِ سوم از مجموعه ی «بانوی عدالت» با مانیفست حضرت زهرا (س) آشنا می شویم و مقابله ی «عدالتخواهی مادرانه و اجتماعی» را در برابر «ساختار صلب و اقتدار گرای مردانه و سیاسی» به نمایش می گذاریم.
🌺مفتخریم که سومین قسمت از مجموعه ی «بانوی عدالتخواه» را به نیت اصلاح فکر دینی تقدیم مخاطبین می کنیم🌺
🎥کاری از: یاسر عرب. سید محمد فاطمی. ابراهیم قهوه چی زاده.
اگر مایلید این برنامه را با کیفیت بیشتر در سایت آپارات ببینید:
https://www.aparat.com/v/b2vqX
اگر مایلید از تولید این برنامه حمایت کنید «لینک ادمین»:
@roya_iran
@jomhourtv
@yaser_arab57
شرارت امر خیر در ایران!
ناگهانگی!
دیگر دوستی موثر
طرحی نو دراندازیم!
لطفا این چند لینک آبی رنگ را برای کسانی که کار خیر انجام میدهند ارسال بفرمایید.
@yaser_arab57
ناگهانگی!
دیگر دوستی موثر
طرحی نو دراندازیم!
لطفا این چند لینک آبی رنگ را برای کسانی که کار خیر انجام میدهند ارسال بفرمایید.
@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد شنیدن این سخنان در مورد فوتبال یاد حجم قابل توجه برنامههای سرگرمی محور در فضای رسانهای کشور بخصوص وی او دی ها و دستمزدهای نجومی بازيگران سلبریتی افتادم!
به هر حال زیست جهان رسانهای انسان ایرانی امروز نیازمند سیرکهایی در بستر رسانه است.
@yaser_arab57
به هر حال زیست جهان رسانهای انسان ایرانی امروز نیازمند سیرکهایی در بستر رسانه است.
@yaser_arab57
خدایی نکرده این اخبار و مقایسهها سیاه نمایی نباشه!
و سوال اینکه وقتی سر یک قلم چایی وضع اینه احتمالا اوضاع قند و شکر و استکان نعلبکی و قوری و سماور چیه؟
پ.ن؛
خلاصه بزرگی میگفت《گاو را که ببری به قصرشاه، اون پادشاه نمیشه، اما قصر رو طویله میکنه!》
@yaser_arab57
و سوال اینکه وقتی سر یک قلم چایی وضع اینه احتمالا اوضاع قند و شکر و استکان نعلبکی و قوری و سماور چیه؟
پ.ن؛
خلاصه بزرگی میگفت《گاو را که ببری به قصرشاه، اون پادشاه نمیشه، اما قصر رو طویله میکنه!》
@yaser_arab57
Forwarded from یاسر عرب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♨️ پیش بینی بیماری های روانی، و تورم پولی در خطبه فدک!
🎬 حالا می دانیم که «فدک» بهانه است. حضرت زهرا (س) آمده است تا با «جمهور مردم» سخن بگوید و جامعه ی منفعل مسلمانان را با تشریحِ فلسفه ی دین به تامل وا دارد. جالب اینجاست که همه ی مکانیزم هایی که حضرت زهرا (س) در بدنه ی خطبه فدک عنوان می کنند مبتنی بر حکمت اخلاقی است که دوری از خود مداری و خود خواهی را در نظر دارد و با ایجاد بستری برای منافع مشترک و مصالح جمعی هدف را «جمهوری عشق» در نظر گرفته است!
🎬 با دیدن قسمتِ چهارم از مجموعه ی «بانوی عدالت» با مانیفستِ اجتماعی و خانوادگی حضرت زهرا (س) آشنا می شویم و پیوند منظومه ی اخلاقی مسلمانان با چالشهای اجتماعی و سیاسی را در نگاه ایشان دنبال می کنیم.
🌺مفتخریم که چهارمین قسمت از مجموعه ی «بانوی عدالتخواه» را به نیت اصلاح فکر دینی تقدیم مخاطبین می کنیم🌺
🎥کاری از: یاسر عرب. سید محمد فاطمی. ابراهیم قهوه چی زاده.
اگر مایلید این برنامه را با کیفیت بیشتر در سایت آپارات ببینید:
https://www.aparat.com/v/7bGd5
اگر مایلید از تولید این برنامه حمایت کنید «لینک ادمین»:
@roya_iran
@jomhourtv
@yaser_arab57
🎬 حالا می دانیم که «فدک» بهانه است. حضرت زهرا (س) آمده است تا با «جمهور مردم» سخن بگوید و جامعه ی منفعل مسلمانان را با تشریحِ فلسفه ی دین به تامل وا دارد. جالب اینجاست که همه ی مکانیزم هایی که حضرت زهرا (س) در بدنه ی خطبه فدک عنوان می کنند مبتنی بر حکمت اخلاقی است که دوری از خود مداری و خود خواهی را در نظر دارد و با ایجاد بستری برای منافع مشترک و مصالح جمعی هدف را «جمهوری عشق» در نظر گرفته است!
🎬 با دیدن قسمتِ چهارم از مجموعه ی «بانوی عدالت» با مانیفستِ اجتماعی و خانوادگی حضرت زهرا (س) آشنا می شویم و پیوند منظومه ی اخلاقی مسلمانان با چالشهای اجتماعی و سیاسی را در نگاه ایشان دنبال می کنیم.
🌺مفتخریم که چهارمین قسمت از مجموعه ی «بانوی عدالتخواه» را به نیت اصلاح فکر دینی تقدیم مخاطبین می کنیم🌺
🎥کاری از: یاسر عرب. سید محمد فاطمی. ابراهیم قهوه چی زاده.
اگر مایلید این برنامه را با کیفیت بیشتر در سایت آپارات ببینید:
https://www.aparat.com/v/7bGd5
اگر مایلید از تولید این برنامه حمایت کنید «لینک ادمین»:
@roya_iran
@jomhourtv
@yaser_arab57
🔷دو برند چای، دو جهانبینی در حکمرانی
🖌یادداشتی از بیژن اشتری،( نویسنده و مترجم)
مقایسهٔ دو برند «چای جهان» و «چای دبش» میتواند فواید زیادی برای همهٔ ما ایرانیها داشته باشد.
چای جهان یکی از معروفترین برندهای چای در دوران قبل از انقلاب بود.
مالک و مدیر چای جهان کارآفرین نابغهای بود به نام «محمدصادق فاتح یزدی» که به مرور زمان مجموعهای از کارخانهها و شرکتهای تولیدی، از چای و پتو و روغن خوراکی تا روغن موتور را در اطراف کرج تأسیس کرد.
آن هم بدون گرفتن یک دلار ارز ترجیحی یا حمایت و رانت...
او یک سرمایهگذار کلاسیک بود که صرفاً با استفاده از خلاقیتهای خود و ساختاری که به وی اجازهٔ تولید و کسبوکار میداد توانست به رفاه و رونق اقتصادی کشورش کمک کند؛
سرمایهداری که در ضمن علاقهٔ بیحد و حصری هم به کارهای خیریه و عامالمنفعه داشت، اما زمانه تبدار بود و بیمار.
چریکهای کمونیست فدایی خلق به این نتیجه رسیده بودند که فاتح یزدی یک بورژوا کومپرادور است که خون کارگران را در شیشه کرده و هیچ وظیفه ای ضروریتر از ترور انقلابی او نیست.
«غلامحسین ساعدی»، داستاننویس و نمایشنامه نویس معروف، یکی دو سال پس از انقلاب افشا میکند:
«فتحعلی پناهیان را از نزدیک میشناختم، جوان بیستوچند سالهای بود... بچهٔ عجیبی بود. همان بود که سرمایهدار گردنکلفت کرجی (فاتح یزدی) را کشت، همان که چای جهان را داشت.»
فاتح یزدی در مرداد ۱۳۵۳ در زیر پل تاج با شلیک سه گلوله کشته شد و سازمان چریکهای فدایی خلق رسماً مسئولیت این قتل را پذیرفت.
شرکتهای فاتح یزدی نیز پس از انقلاب مصادره شد.
چای دبش یک برند انقلابی است که برخلاف چای جهان که صرفاً از محصولات باغهای چای ایران استفاده میکرد صرفاً وابسته به واردات چای از خارج است.
مدیرعامل این شرکت آقای اکبر رحیمی متولد ۱۳۵۰ است و از ۳۵ سالگی مشغول این کار شده است.
بنا به گفتهٔ سازمان بازرسی کل کشور، ۷۹ درصد ارز ترجیحی برای واردات چای به شرکت چای دبش اختصاص داده شده
(مبلغی حدود سه میلیارد دلار، برابر یکچهارم درآمد سالانهٔ نفتی کشور).
این اقدام با هماهنگی و تأیید وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی از سال ۹۸ و طی سه سال صورت گرفته است.
قرار بوده شرکت دبش از این سه میلیارد دلار ارز با نرخ ترجیحی برای واردات ماشینآلات و چای از هندوستان استفاده کند
اما بخش قابلتوجهی از این مبلغ را در جاهای دیگر هزینه کرده و به جای واردات چای مرغوب از هند چای نامرغوب از کنیا وارد کرده است.
یک روز پس از افشای فساد نجومی در حوزه واردات چای توسط گروه کشت و صنعت «دبش»، افکار عمومی تحتتاثیر اتفاقات صورتگرفته به دنبال پاسخ به این سوال است که چنین فسادی چگونه در حجمی گسترده رخ داده و چه برخوردی با بازیگران این ویژهخواری گسترده شده است؟
در حالی که دفتر بازرسی ریاستجمهوری در اطلاعیهای گفته است:
«ریشه تخلف و فساد ارزی یک شرکت مطرح در زمینه واردات چای به سال ۱۳۹۸ بازمیگردد»
اما اسناد خلاف این موضوع را نیز اثبات میکند و نشان میدهد که بخش بزرگی از تخلف گروه «دبش» در همین دو سال گذشته و با مشارکت شبکه وسیعی از مدیران شاغل در وزارت جهاد کشاورزی و سازمان توسعه تجارت صورت گرفته است..
آری، چای جهان نماد یک رژیم سرمایهداری غربگرا بود.
چای دبش نماد یک رژیم انقلابی مستقل و خودکفاست که رشتههای وابستگی به امپریالیسم جهانی را قطع کرده است.
۸۰ درصد از ارز تخصیص یافته به «چای دبش» در دو سال اخیر و در دولت انقلابی بوده است.
....
....
@Falaakhon
@yaser_arab57
🖌یادداشتی از بیژن اشتری،( نویسنده و مترجم)
مقایسهٔ دو برند «چای جهان» و «چای دبش» میتواند فواید زیادی برای همهٔ ما ایرانیها داشته باشد.
چای جهان یکی از معروفترین برندهای چای در دوران قبل از انقلاب بود.
مالک و مدیر چای جهان کارآفرین نابغهای بود به نام «محمدصادق فاتح یزدی» که به مرور زمان مجموعهای از کارخانهها و شرکتهای تولیدی، از چای و پتو و روغن خوراکی تا روغن موتور را در اطراف کرج تأسیس کرد.
آن هم بدون گرفتن یک دلار ارز ترجیحی یا حمایت و رانت...
او یک سرمایهگذار کلاسیک بود که صرفاً با استفاده از خلاقیتهای خود و ساختاری که به وی اجازهٔ تولید و کسبوکار میداد توانست به رفاه و رونق اقتصادی کشورش کمک کند؛
سرمایهداری که در ضمن علاقهٔ بیحد و حصری هم به کارهای خیریه و عامالمنفعه داشت، اما زمانه تبدار بود و بیمار.
چریکهای کمونیست فدایی خلق به این نتیجه رسیده بودند که فاتح یزدی یک بورژوا کومپرادور است که خون کارگران را در شیشه کرده و هیچ وظیفه ای ضروریتر از ترور انقلابی او نیست.
«غلامحسین ساعدی»، داستاننویس و نمایشنامه نویس معروف، یکی دو سال پس از انقلاب افشا میکند:
«فتحعلی پناهیان را از نزدیک میشناختم، جوان بیستوچند سالهای بود... بچهٔ عجیبی بود. همان بود که سرمایهدار گردنکلفت کرجی (فاتح یزدی) را کشت، همان که چای جهان را داشت.»
فاتح یزدی در مرداد ۱۳۵۳ در زیر پل تاج با شلیک سه گلوله کشته شد و سازمان چریکهای فدایی خلق رسماً مسئولیت این قتل را پذیرفت.
شرکتهای فاتح یزدی نیز پس از انقلاب مصادره شد.
چای دبش یک برند انقلابی است که برخلاف چای جهان که صرفاً از محصولات باغهای چای ایران استفاده میکرد صرفاً وابسته به واردات چای از خارج است.
مدیرعامل این شرکت آقای اکبر رحیمی متولد ۱۳۵۰ است و از ۳۵ سالگی مشغول این کار شده است.
بنا به گفتهٔ سازمان بازرسی کل کشور، ۷۹ درصد ارز ترجیحی برای واردات چای به شرکت چای دبش اختصاص داده شده
(مبلغی حدود سه میلیارد دلار، برابر یکچهارم درآمد سالانهٔ نفتی کشور).
این اقدام با هماهنگی و تأیید وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی از سال ۹۸ و طی سه سال صورت گرفته است.
قرار بوده شرکت دبش از این سه میلیارد دلار ارز با نرخ ترجیحی برای واردات ماشینآلات و چای از هندوستان استفاده کند
اما بخش قابلتوجهی از این مبلغ را در جاهای دیگر هزینه کرده و به جای واردات چای مرغوب از هند چای نامرغوب از کنیا وارد کرده است.
یک روز پس از افشای فساد نجومی در حوزه واردات چای توسط گروه کشت و صنعت «دبش»، افکار عمومی تحتتاثیر اتفاقات صورتگرفته به دنبال پاسخ به این سوال است که چنین فسادی چگونه در حجمی گسترده رخ داده و چه برخوردی با بازیگران این ویژهخواری گسترده شده است؟
در حالی که دفتر بازرسی ریاستجمهوری در اطلاعیهای گفته است:
«ریشه تخلف و فساد ارزی یک شرکت مطرح در زمینه واردات چای به سال ۱۳۹۸ بازمیگردد»
اما اسناد خلاف این موضوع را نیز اثبات میکند و نشان میدهد که بخش بزرگی از تخلف گروه «دبش» در همین دو سال گذشته و با مشارکت شبکه وسیعی از مدیران شاغل در وزارت جهاد کشاورزی و سازمان توسعه تجارت صورت گرفته است..
آری، چای جهان نماد یک رژیم سرمایهداری غربگرا بود.
چای دبش نماد یک رژیم انقلابی مستقل و خودکفاست که رشتههای وابستگی به امپریالیسم جهانی را قطع کرده است.
۸۰ درصد از ارز تخصیص یافته به «چای دبش» در دو سال اخیر و در دولت انقلابی بوده است.
....
....
@Falaakhon
@yaser_arab57
Forwarded from محسن هادی Mohsen Hadi (Mohsen Hadi)
دیروز شنوای روایت زندگی خلبان آزاده حسین لشگری بودم. یک اسیر استثنایی که از چند روز قبل جنگ توسط رژیم بعث دستگیر و تا حدود سال هفتاد و هفت در اسارت به سر برده بود. (حدود بیست سال)
علت این اسارت طولانی و نگاه ویژه سید الرئیس (صدام) به او خودش یک مثنوی هفتاد من است اما برای من بخشی به شدت جذاب بود که بیست سال بعد با آزادی و ورود به ایران چطور متحیر و بهت زده به جامعهای نگاه میکرد که هیچ عنصری از حال و هوا و آرمانهای انقلاب در آن نمانده بود!
بگذریم...
من که بچه همان فضای انقلاب هستم و به شنیدن اخبار دزدی و فساد و رانت و ... عادت کردهام هم وقتی بعضا ویترین کتابفروشیهای خیابان انقلاب را که نگاه میکنم و مثلا چشمم میخورد به چنین عنوان کتابی (بدون قضاوت درباره محتوای آن) گاهی انگار شمهای از آن ضربه، از آن یخ کردن، از آن پوچی، از آن تهی شدن همه چیز از معنا را مثل نسیم سرد روی روانام حس میکنم.
لیوان چای دبش در دست، صدای تذکر 《خانم حجاب》در گوش، ریه مملو از آلودگی هوا، مطلع از خبر دستگیری پیرمردی که در کوچه خیابان شمال رقصیده! و نیازمند یادگیری《هنر بی معنا زیستن!》
درد دل بود
علت این اسارت طولانی و نگاه ویژه سید الرئیس (صدام) به او خودش یک مثنوی هفتاد من است اما برای من بخشی به شدت جذاب بود که بیست سال بعد با آزادی و ورود به ایران چطور متحیر و بهت زده به جامعهای نگاه میکرد که هیچ عنصری از حال و هوا و آرمانهای انقلاب در آن نمانده بود!
بگذریم...
من که بچه همان فضای انقلاب هستم و به شنیدن اخبار دزدی و فساد و رانت و ... عادت کردهام هم وقتی بعضا ویترین کتابفروشیهای خیابان انقلاب را که نگاه میکنم و مثلا چشمم میخورد به چنین عنوان کتابی (بدون قضاوت درباره محتوای آن) گاهی انگار شمهای از آن ضربه، از آن یخ کردن، از آن پوچی، از آن تهی شدن همه چیز از معنا را مثل نسیم سرد روی روانام حس میکنم.
لیوان چای دبش در دست، صدای تذکر 《خانم حجاب》در گوش، ریه مملو از آلودگی هوا، مطلع از خبر دستگیری پیرمردی که در کوچه خیابان شمال رقصیده! و نیازمند یادگیری《هنر بی معنا زیستن!》
درد دل بود
Forwarded from یاسر عرب
تتلو و رائفی پور دو روی یک سکه!
(جامعهی فاقد معنی)
✍️یاسر عرب
✅در ظاهر هیچ شباهتی به هم ندارند. تتلو را جامعه رسمی هنرمندی زیر زمينی و ضد ارزش میداند و رائفی پور را انسانی ارزشی. آن یکی مشغول ترغیب جوانان به کشیدن مواد و گشودنِ در جهنم و این یکی مشمول تشویق به شهادت و فتح باب بهشت.صدا و سیما آن یکی را ته ضالین می داند و این یکی را صدر پاکین. با نگاهی دقیقتر اما بین این دو فرد شباهت هایی نیز یافت میشود.
✅کهن الگوی ایرانی قهرمان و ضد قهرمان است. شخصیت برساختی هر دو بزرگوار در همین بستر مقبول میافتد. رائفی پور، انکار دارد که دست پروردهی میلیتاریزم فرهنگی است. (با اسم رمز انقلابی/ جهادی) و تتلو اصرار دارد مرزهای فرهنگی حاکم را به رسمیت نشناسد. هر دو، کاراکتر «دانای کل» را یدک می کشند، و هر دو در مورد آدمیان به شکل تودهای قابلِ اعمالِ قدرت سخن می گویند.
✅ #شهوت_طاوسی (ابداع مرحوم فردید) اینجا به ما وام میدهد. هستی هر دو در زیستی نمایشی معنی میابد.هر دو برای استمرار در ذهن مخاطب نیازمند #مصرف_تمایزی_کلمات هستند. تتلو برای این مصرف از واژه های شنیع استفاده می کند و رائفی پور از سخنان بدیع! این نوع از مصرف شذوذات (سخنان نادر) البته انتخابی زیرکانه و پاسخ به نیاز مخاطبی است که از روزمرگی بیان رسمی خسته است. همچنان که می دانید در زندگی روزمره پناه بردن به مواد مخدر و موسیقی وهم آلود راه فراری از رئالیته دردناک و رئالیتهی خشن اطراف است و اما در میان برای افرادی که دارای دین عرفی هستند،درگیر شدن با جن، شیطان،و پشت پردههای أخر الزمانی از جمله راه هایی است که با رسیدن به بن بست تعقل رخ می دهد. بستر هر دو وهم و تنها شیوهی ارائه شانتفاوت دارد.
✅امروزه بازتولید وَهم و تشنگی چَشم، دو اختلال فراگیر هستند که در میان نوجوانان شیوع بیشتری دارند. تینیجریسم و بلاتکلیفی نوجوانان وقتی با حکمرانی بد و ناکار آمدی فرهنگی ادغام شود، زمینه بروز رفتارهای هیجانی بیش از پیش مهیا می شود. با نگاهی به مریدان این دو فرد و ادبیات آنها در دفاع از «مراد» خویش تراکنش سخنان اکستریم به وضوح قابل مشاهده است. نتیجه ی این تراکنش های تکانهای دوپینگ «کیش شخصیت» در هر دو فرد است. آنها هر بار مجبورند با دوز بالاتری از گفتار و رفتار غیر معمول مخاطب خود را در هیجان ساختار شکنانه دچار شک ذهنی کنند. همین بازتولید هیجان، رفتارهای تقابلیِ حاکمان و محکومان را بیش از پیش تکانهای می کند. در نتیجه باز با کم رنگ تر شدن چرخه عقلانیت، زیست هیجانی ضریب بیشتری میگیرد. در ادبیات فارسی داستان ضحاک مار به دوش که برای بقای حیات خویش نیاز به مغز (بخوانید تسخیر ذهنی) جوانان داشت نمونه ی نمادین این مصرف ذهن و واله گیِ پیروان است.
✅دستور کار هر دو بزرگوار شباهت بسیاری به هم دارد. از برترین تاکیدات اخلاقی «بنده نگرفتن و بنده نشدن» است. در این تجویز حکمتی نهفته است. آنکه می تواند افراد خالی ذهن را به بندگی بگیرد اتفاقا خود زمینههای بیشتری برای در بند شدن دارد. به زبان دیگر وجه تشابه دیگر این دو فرد اگر برای حصیر بافان «بازیچه کردن» مخاطب کم اطلاع است، برای حریر بافان (که دقت بیشتر دارند) «بازیچه شدن توسط نهادهای امنیتی» است. هر دو چون مایل به «بازی» در زمین «قدرت و ضد قدرت» هستند به ناچار تن به قواعدی میدهند که اصحاب قدرت برای آنها طراحی میکنند. اینگونه است که می بینیم به وقت لزوم تتلو در پاویون فرودگاه چون مترسکی کنار رئیسی جانمایی میشود و از او عکس میگیرند و رائفی پور را چون عروسکی در برنامه جهان آرا جانمایی می نمایند و فیلم می گیرند!
✅ثمره ی گفتمان هر دو بزرگوار، تولید «ستیز با دیگری» است و در نتیجه این رویکرد «قطبی ساختن جامعه» و «لشگر کشی های مجازی» را می توان نام برد. اما همه ی اینها در مقابل تولید «ابر مرد» هیچ است. تولید اصلی این بزرگواران در واقع شخصیت خودشان است. آدمهایی صاحب نظر در همه امور، شبه کاریزماتیک و با اعتماد به نفس بالا. در بنان رائفی پور «غرب غلط کرده» و در بیان تتلو «آخوندها غلط کردند»
✅ آموزه ی آنها «رشد سر خود و غیر پلکانی» است! تتلو درباره ی فلان هنرمند بزرگ ایرانی، و رائفی پور در مورد بهمان استاد دانشگاه، که با ممارست دود چراغ خورده و رشد کرده، به سادگی دهان باز کرده و استفراغات ذهنی خود را روی مخاطب شتک میکنند. البته که این دهان دریدگی برای جمعیت جوان، سرخورده و سرکوب شده ی ایرانی که غرق در پیامهای فرمایشی و اخبار رسمی شده، جذاب هم هست. حال چه فرقی دارد؟ تتلو تا مدتی در چتر حمایت ترکیه باشد و یا رائفی پور در چتر حمایت فلان نهاد؟ (وقتی تواناش هست به لجن بکش!) اینگونه است که تخریب «دیگری» هرگونه وسیله ای را در چشم پیروان این دو توجیه می کند و حاضرند با زشت ترین ادبیات منتقدین آنها را به ناسزا بکشند.
@yaser_arab57
(جامعهی فاقد معنی)
✍️یاسر عرب
✅در ظاهر هیچ شباهتی به هم ندارند. تتلو را جامعه رسمی هنرمندی زیر زمينی و ضد ارزش میداند و رائفی پور را انسانی ارزشی. آن یکی مشغول ترغیب جوانان به کشیدن مواد و گشودنِ در جهنم و این یکی مشمول تشویق به شهادت و فتح باب بهشت.صدا و سیما آن یکی را ته ضالین می داند و این یکی را صدر پاکین. با نگاهی دقیقتر اما بین این دو فرد شباهت هایی نیز یافت میشود.
✅کهن الگوی ایرانی قهرمان و ضد قهرمان است. شخصیت برساختی هر دو بزرگوار در همین بستر مقبول میافتد. رائفی پور، انکار دارد که دست پروردهی میلیتاریزم فرهنگی است. (با اسم رمز انقلابی/ جهادی) و تتلو اصرار دارد مرزهای فرهنگی حاکم را به رسمیت نشناسد. هر دو، کاراکتر «دانای کل» را یدک می کشند، و هر دو در مورد آدمیان به شکل تودهای قابلِ اعمالِ قدرت سخن می گویند.
✅ #شهوت_طاوسی (ابداع مرحوم فردید) اینجا به ما وام میدهد. هستی هر دو در زیستی نمایشی معنی میابد.هر دو برای استمرار در ذهن مخاطب نیازمند #مصرف_تمایزی_کلمات هستند. تتلو برای این مصرف از واژه های شنیع استفاده می کند و رائفی پور از سخنان بدیع! این نوع از مصرف شذوذات (سخنان نادر) البته انتخابی زیرکانه و پاسخ به نیاز مخاطبی است که از روزمرگی بیان رسمی خسته است. همچنان که می دانید در زندگی روزمره پناه بردن به مواد مخدر و موسیقی وهم آلود راه فراری از رئالیته دردناک و رئالیتهی خشن اطراف است و اما در میان برای افرادی که دارای دین عرفی هستند،درگیر شدن با جن، شیطان،و پشت پردههای أخر الزمانی از جمله راه هایی است که با رسیدن به بن بست تعقل رخ می دهد. بستر هر دو وهم و تنها شیوهی ارائه شانتفاوت دارد.
✅امروزه بازتولید وَهم و تشنگی چَشم، دو اختلال فراگیر هستند که در میان نوجوانان شیوع بیشتری دارند. تینیجریسم و بلاتکلیفی نوجوانان وقتی با حکمرانی بد و ناکار آمدی فرهنگی ادغام شود، زمینه بروز رفتارهای هیجانی بیش از پیش مهیا می شود. با نگاهی به مریدان این دو فرد و ادبیات آنها در دفاع از «مراد» خویش تراکنش سخنان اکستریم به وضوح قابل مشاهده است. نتیجه ی این تراکنش های تکانهای دوپینگ «کیش شخصیت» در هر دو فرد است. آنها هر بار مجبورند با دوز بالاتری از گفتار و رفتار غیر معمول مخاطب خود را در هیجان ساختار شکنانه دچار شک ذهنی کنند. همین بازتولید هیجان، رفتارهای تقابلیِ حاکمان و محکومان را بیش از پیش تکانهای می کند. در نتیجه باز با کم رنگ تر شدن چرخه عقلانیت، زیست هیجانی ضریب بیشتری میگیرد. در ادبیات فارسی داستان ضحاک مار به دوش که برای بقای حیات خویش نیاز به مغز (بخوانید تسخیر ذهنی) جوانان داشت نمونه ی نمادین این مصرف ذهن و واله گیِ پیروان است.
✅دستور کار هر دو بزرگوار شباهت بسیاری به هم دارد. از برترین تاکیدات اخلاقی «بنده نگرفتن و بنده نشدن» است. در این تجویز حکمتی نهفته است. آنکه می تواند افراد خالی ذهن را به بندگی بگیرد اتفاقا خود زمینههای بیشتری برای در بند شدن دارد. به زبان دیگر وجه تشابه دیگر این دو فرد اگر برای حصیر بافان «بازیچه کردن» مخاطب کم اطلاع است، برای حریر بافان (که دقت بیشتر دارند) «بازیچه شدن توسط نهادهای امنیتی» است. هر دو چون مایل به «بازی» در زمین «قدرت و ضد قدرت» هستند به ناچار تن به قواعدی میدهند که اصحاب قدرت برای آنها طراحی میکنند. اینگونه است که می بینیم به وقت لزوم تتلو در پاویون فرودگاه چون مترسکی کنار رئیسی جانمایی میشود و از او عکس میگیرند و رائفی پور را چون عروسکی در برنامه جهان آرا جانمایی می نمایند و فیلم می گیرند!
✅ثمره ی گفتمان هر دو بزرگوار، تولید «ستیز با دیگری» است و در نتیجه این رویکرد «قطبی ساختن جامعه» و «لشگر کشی های مجازی» را می توان نام برد. اما همه ی اینها در مقابل تولید «ابر مرد» هیچ است. تولید اصلی این بزرگواران در واقع شخصیت خودشان است. آدمهایی صاحب نظر در همه امور، شبه کاریزماتیک و با اعتماد به نفس بالا. در بنان رائفی پور «غرب غلط کرده» و در بیان تتلو «آخوندها غلط کردند»
✅ آموزه ی آنها «رشد سر خود و غیر پلکانی» است! تتلو درباره ی فلان هنرمند بزرگ ایرانی، و رائفی پور در مورد بهمان استاد دانشگاه، که با ممارست دود چراغ خورده و رشد کرده، به سادگی دهان باز کرده و استفراغات ذهنی خود را روی مخاطب شتک میکنند. البته که این دهان دریدگی برای جمعیت جوان، سرخورده و سرکوب شده ی ایرانی که غرق در پیامهای فرمایشی و اخبار رسمی شده، جذاب هم هست. حال چه فرقی دارد؟ تتلو تا مدتی در چتر حمایت ترکیه باشد و یا رائفی پور در چتر حمایت فلان نهاد؟ (وقتی تواناش هست به لجن بکش!) اینگونه است که تخریب «دیگری» هرگونه وسیله ای را در چشم پیروان این دو توجیه می کند و حاضرند با زشت ترین ادبیات منتقدین آنها را به ناسزا بکشند.
@yaser_arab57
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✳️بی رحم ترین نوع کاپیتالیسم زیر لوای حکومت اسلامی!
حتما ویدیو صحبت های رئیس صنف لوازم خانگی را ببینید.
چگونه سیاست ممنوعیت ورود لوازم خانگی خارجی، به قدرت یافتن جریان های ضدمردمی در اقتصاد منجر شده است؟
در واقع واگویهای از رفتار اقتصادی ساختار اجتماعی و سیاسی قدرت در ایران است. نشانهی مهمی بر تهدید حقوق مالکیت و سرمایهگذاری است و بیان میکند که چرا ایران توسعه نمییابد.
رسوخ فساد و رانت به صورت نظام مند، در ساختار اقتصادی ایران. نابودی کسب و کار های کوچک به نفع سرمایه داران و مال سازان با حمایت بانک ها.
....
....
@Falaakhon
حتما ویدیو صحبت های رئیس صنف لوازم خانگی را ببینید.
چگونه سیاست ممنوعیت ورود لوازم خانگی خارجی، به قدرت یافتن جریان های ضدمردمی در اقتصاد منجر شده است؟
در واقع واگویهای از رفتار اقتصادی ساختار اجتماعی و سیاسی قدرت در ایران است. نشانهی مهمی بر تهدید حقوق مالکیت و سرمایهگذاری است و بیان میکند که چرا ایران توسعه نمییابد.
رسوخ فساد و رانت به صورت نظام مند، در ساختار اقتصادی ایران. نابودی کسب و کار های کوچک به نفع سرمایه داران و مال سازان با حمایت بانک ها.
....
....
@Falaakhon
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴آیا حرف جدیدی باقی مانده است؟
بنده در این یادداشت عرض کرده ام که:
ما از مقام «توصیف» و «تبیین» عبور کرده ایم.و نه تنها «ملت» و «نخبگان» که خود «مسئولان» نیز به صحنه پیش رو واقف هستند.
مسئله اکنون انسداد در مرحله «تجویز» برای تغییر است.عده ای مصرانه هرگونه باب «تغییر» را مسدود می کنند.از پیرمرد رشتی تا واردات خودرو کارکرده و قس علی هذا اگر بوی تغییر بدهند مسدود می شوند.
🔸در چنین کانتکست ضداصلاح و ضدتغییر حسب تاریخ تکراری ایران آنچه پدید خواهد آمد یا ظهور «کاوه» و «فریدونی» جدید است.و یا تکرار آنچه بر «یلتسین و گورباچوف» و ملت «شوروی» گذشت!
📌«رشیدی نماینده مجلس: من ۴ ساله در مجلس هستم تنها چیزی که براشون ارزش نداره منافع و رضایت مردمه
بی اعتمادی مردم براشون هیچ ارزش نداره
من دارم روزگار سیاهی که سر مردم دارند در می آورند نشان می دهم.»
https://www.tg-me.com/seyyedhashemfirouzi
بنده در این یادداشت عرض کرده ام که:
ما از مقام «توصیف» و «تبیین» عبور کرده ایم.و نه تنها «ملت» و «نخبگان» که خود «مسئولان» نیز به صحنه پیش رو واقف هستند.
مسئله اکنون انسداد در مرحله «تجویز» برای تغییر است.عده ای مصرانه هرگونه باب «تغییر» را مسدود می کنند.از پیرمرد رشتی تا واردات خودرو کارکرده و قس علی هذا اگر بوی تغییر بدهند مسدود می شوند.
🔸در چنین کانتکست ضداصلاح و ضدتغییر حسب تاریخ تکراری ایران آنچه پدید خواهد آمد یا ظهور «کاوه» و «فریدونی» جدید است.و یا تکرار آنچه بر «یلتسین و گورباچوف» و ملت «شوروی» گذشت!
📌«رشیدی نماینده مجلس: من ۴ ساله در مجلس هستم تنها چیزی که براشون ارزش نداره منافع و رضایت مردمه
بی اعتمادی مردم براشون هیچ ارزش نداره
من دارم روزگار سیاهی که سر مردم دارند در می آورند نشان می دهم.»
https://www.tg-me.com/seyyedhashemfirouzi
تفاوت خانم《آ》با آقای《ج》
✍ یاسرعرب
✅با خانم 《آ》 چند سالی هست که مراوده و گفتگو دارم. ایشان بازرگان و فردی متمول است. من در سالهای پیش با کمک او چند پروژه فرهنگی و رسانهای را تولید کردم. از مدتی پیش اما این همکاری قطع شد. دو علت اصلی عدم ادامه همکاری ایشان با من یکی علاقه ایشان به پروژههای پر سر و صدا و شبه هالیودی بود و دیگری اینکه جمعبندی ایشان از این قرار بود که کارهای من تاثیری در تعویض دست فرمان نظام سیاسی-فرهنگی کشور ندارد. (به زبان سادهتر نه فراگیری محتوای زرد و اینستاگرامی را دارد و نه آشوب سیاسیِ محتوای قرمز و توییتری را ایجاد میکند)
✅این برداشت منفی ایشان که پس از مدتی رخ داد، اما اتفاقا دقیقا همان سیاستگذاری و تاثیری بود که من عامدانه در همه این سالها دنبالاش بودم.
✅(برای همین علی رغم داشتن صفحهای غیر فعال هر دو پلتفرم، نه به سمت زردی اینستاگرام رفتم و نه سرخی توییتر. من همین تلگرام را که آبی رنگ بود انتخاب کردم. همینجا که میشود مقدمه نوشت، بدنه مسئله را طرح کرد و با تبیین آرام مسئلهمندانه سراغ موضوعات رفت.)
✅بگذریم...
نکته قابل توجه اما این است که در همین مدت عدم همکاری و ناراحتی عمیق خانم 《آ》 از بنده چندين مورد دیگر بؤده است که یا بنده به اطلاعاش رساندم یا خودش از من مشورت خواسته است.
در این موارد که مبالغی سنگین به اشکال مختلف باید صرفا با تکیه بر اعتماد به من هزینه میشده، ایشان چنین نظر داشته که 《اگر تو تایید میکنی انجام میدهم!》
✅باز به زبان ساده، با اینکه ایشان در عالم سیاست نگاهش صد و بیست و سه درجه با من تفاوت داشته و اساسا از نوع رویکرد حقیر ناراضی است برایاش هیچ دخل و ربطی به این موضوع نداشته که من در مشاوره دادن راست میگویم و اگر چیزی را ندانم اظهار بیاطلاعی میکنم و با وجود مخالفت نظری و سیاسی که با بنده دارد وقتی در مورد حمایت از فلان اقدام اشاره میکنم، مطمئن است که به او جاده خاکی نشان نمیدهم.
✅خانم 《آ》 نه اهل نقلیات (وحی و قرآن و حدیث و سیره) است و نه اهل عقلیات (فلسفه و منطق) بلکه یک آدممعمولی بی ادعا و بسیار خیرخواه ومهربان است.
تا اینجا درست؟
✅حالا بشنوید از آقای 《ج》
این بزرگوار که معرف حضور همه مخاطبان است ادعا دارد جامع نقل و عقل است. ادعا دارد هم خصوصیات مدینه فاصله را دارد و هم آینده بشریت را از ام القرای خود مدیریت خواهد کرد و سایر ادعاها که حتی بازگو کردناش هم حوصلهای میطلبد که نه در من وجود دارد و نه در شما.
✅آقای《ج》اما در کنار هزار و یک آفت و فساد که به آن دچار است مبتلای به یک خلق احمقانه نیز گشته. و آن اینکه وقتی در یک مورد شخصی با او اختلافی (مثلا سیاسی یا فرهنگی) پیدا میکند، انگار گوشاش کر میشود. آنگاه وقتی بهترین راهکار اجتماعی و یا فرهنگی و یا رسانهای بهاو میدهی که صادقانه وضع خودش را هم بهتر کند مثل بیمار دارای پارانویید دائم در توهم توطئه به سر میبرد و نمیتواند وجه نقد سیاسی یا حتی نقد فرهنگی را با صد وجه دیگر قاطی نکند!
♨️تنها چیزی که او میفهمد اطاعت محض و تنها چیزی که میخواهد سکوت و سرسپردگی است.
✅من خیلی وقتها به تفاوت خانم 《آ》 و آقای 《ج》 فکر میکنم. به اینکه چطور یک فرد بی ادعا در عقل و نقل و حوزه و دانشگاه میتواند اینقدر عاقل باشد و ساحات مختلف را از یکدیگر تفکیک کند و اینکه چطور آنطرف که خود را جمع عقل و نقل و دنیا و آخرت میداند اینطور متوهم و مجنون شده است. بعد دعا میکنم کاش یک جو از عقل خانم 《آ》 در سر آقای 《ج》 بود و بعد باز با خود میگویم احتمالا اختلاف نه در سر که در دل، و تفاوت نه در ذهن بلکه در قلب است!
گویا به قول قدیمیها《هر کس نان نیتاش را میخورد.》نه؟
@yaser_arab57
✍ یاسرعرب
✅با خانم 《آ》 چند سالی هست که مراوده و گفتگو دارم. ایشان بازرگان و فردی متمول است. من در سالهای پیش با کمک او چند پروژه فرهنگی و رسانهای را تولید کردم. از مدتی پیش اما این همکاری قطع شد. دو علت اصلی عدم ادامه همکاری ایشان با من یکی علاقه ایشان به پروژههای پر سر و صدا و شبه هالیودی بود و دیگری اینکه جمعبندی ایشان از این قرار بود که کارهای من تاثیری در تعویض دست فرمان نظام سیاسی-فرهنگی کشور ندارد. (به زبان سادهتر نه فراگیری محتوای زرد و اینستاگرامی را دارد و نه آشوب سیاسیِ محتوای قرمز و توییتری را ایجاد میکند)
✅این برداشت منفی ایشان که پس از مدتی رخ داد، اما اتفاقا دقیقا همان سیاستگذاری و تاثیری بود که من عامدانه در همه این سالها دنبالاش بودم.
✅(برای همین علی رغم داشتن صفحهای غیر فعال هر دو پلتفرم، نه به سمت زردی اینستاگرام رفتم و نه سرخی توییتر. من همین تلگرام را که آبی رنگ بود انتخاب کردم. همینجا که میشود مقدمه نوشت، بدنه مسئله را طرح کرد و با تبیین آرام مسئلهمندانه سراغ موضوعات رفت.)
✅بگذریم...
نکته قابل توجه اما این است که در همین مدت عدم همکاری و ناراحتی عمیق خانم 《آ》 از بنده چندين مورد دیگر بؤده است که یا بنده به اطلاعاش رساندم یا خودش از من مشورت خواسته است.
در این موارد که مبالغی سنگین به اشکال مختلف باید صرفا با تکیه بر اعتماد به من هزینه میشده، ایشان چنین نظر داشته که 《اگر تو تایید میکنی انجام میدهم!》
✅باز به زبان ساده، با اینکه ایشان در عالم سیاست نگاهش صد و بیست و سه درجه با من تفاوت داشته و اساسا از نوع رویکرد حقیر ناراضی است برایاش هیچ دخل و ربطی به این موضوع نداشته که من در مشاوره دادن راست میگویم و اگر چیزی را ندانم اظهار بیاطلاعی میکنم و با وجود مخالفت نظری و سیاسی که با بنده دارد وقتی در مورد حمایت از فلان اقدام اشاره میکنم، مطمئن است که به او جاده خاکی نشان نمیدهم.
✅خانم 《آ》 نه اهل نقلیات (وحی و قرآن و حدیث و سیره) است و نه اهل عقلیات (فلسفه و منطق) بلکه یک آدممعمولی بی ادعا و بسیار خیرخواه ومهربان است.
تا اینجا درست؟
✅حالا بشنوید از آقای 《ج》
این بزرگوار که معرف حضور همه مخاطبان است ادعا دارد جامع نقل و عقل است. ادعا دارد هم خصوصیات مدینه فاصله را دارد و هم آینده بشریت را از ام القرای خود مدیریت خواهد کرد و سایر ادعاها که حتی بازگو کردناش هم حوصلهای میطلبد که نه در من وجود دارد و نه در شما.
✅آقای《ج》اما در کنار هزار و یک آفت و فساد که به آن دچار است مبتلای به یک خلق احمقانه نیز گشته. و آن اینکه وقتی در یک مورد شخصی با او اختلافی (مثلا سیاسی یا فرهنگی) پیدا میکند، انگار گوشاش کر میشود. آنگاه وقتی بهترین راهکار اجتماعی و یا فرهنگی و یا رسانهای بهاو میدهی که صادقانه وضع خودش را هم بهتر کند مثل بیمار دارای پارانویید دائم در توهم توطئه به سر میبرد و نمیتواند وجه نقد سیاسی یا حتی نقد فرهنگی را با صد وجه دیگر قاطی نکند!
♨️تنها چیزی که او میفهمد اطاعت محض و تنها چیزی که میخواهد سکوت و سرسپردگی است.
✅من خیلی وقتها به تفاوت خانم 《آ》 و آقای 《ج》 فکر میکنم. به اینکه چطور یک فرد بی ادعا در عقل و نقل و حوزه و دانشگاه میتواند اینقدر عاقل باشد و ساحات مختلف را از یکدیگر تفکیک کند و اینکه چطور آنطرف که خود را جمع عقل و نقل و دنیا و آخرت میداند اینطور متوهم و مجنون شده است. بعد دعا میکنم کاش یک جو از عقل خانم 《آ》 در سر آقای 《ج》 بود و بعد باز با خود میگویم احتمالا اختلاف نه در سر که در دل، و تفاوت نه در ذهن بلکه در قلب است!
گویا به قول قدیمیها《هر کس نان نیتاش را میخورد.》نه؟
@yaser_arab57
جناب صادق طاهری را چند سالی هست که میشناسم. بنده در حوزه خودرو به او و تعهد کاری و سلامت اخلاقی و توان بالای کارشناسیاش اعتماد دارم.
جهت اطلاع و آشنایی دوستان👇
https://instagram.com/taheri_expert?igshid=NzZlODBkYWE4Ng==
@yaser_arab57
جهت اطلاع و آشنایی دوستان👇
https://instagram.com/taheri_expert?igshid=NzZlODBkYWE4Ng==
@yaser_arab57