Telegram Web Link
‍ *تغییر شخصیت*

اغلب درباره A.A گفته می شود که ما فقط به مسئله الکلیسم می پردازیم.این تعبیر درست نیست.ما برای زنده ماندن ناچاریم بر مشروب خواری خود غلبه کنیم.اما هر کس که به واسطه داشتن ارتباط مستقیم با شخصیت الکلی ها آشنا باشد میداند که یک الکلی واقعی بدون آن که دستخوش تحول ژرف شخصیتی شود هرگز قادر به ترک دائم مشروبخواری نخواهد بود.

گمان ما بر این بود این شرایط و مسائل زندگی  است که ما را به مشروبخواری سوق می دهد.

زمانی که تلاشمان برای بهبود شرایط و کسب رضایت کامل در زندگی با شکست مواجه شد،مشروبخواری ما نیز از کنترل مان خارج شد و الکلی شدیم.

هرگز به ذهنمان هم خطور نکرد که برای مواجهه با مسائل زندگی _حال هر چه که باشند_ لازم است خودمان را تغییر دهیم.

📕ازدیدگاه بیل صفحه۸



❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

www.tg-me.com/refctiohsDaily

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
‍ در دستان خداوند

وقتی گذشته خویش را مرور می کنیم به این نکته دست می یابیم که در مواقعی که خویشتن را به دست پروردگار سپرده بودیم هر آنچه بر ما رخ داد بسیار بهتر از آن چیزی بوده که خودمان طرح ریزی اش کرده بودیم.
افسردگی بطور غیر قابل تحملی تجدید شد.
انگار که در قعر چاهی بودم.دیگر واپسین بقایای سرسختی و غرورم خرد شد.به یک باره خود را در حال فریاد کشیدن یافتم.اگر خدایی هست،بگذار خودش را به من نشان دهد!من برای هر کاری آماده ام،هرکاری!

ناگهان نور سفید درخشانی اتاق را روشن کرد!
از ذهنم گذشت که بر روی کوهی بودم و در آنجا نسیمی نه از جنس هوا بلکه از جنس روح می وزید و آنگاه خویشتن را انسانی وارسته یافتم.به تدریج حالت شعف فروکش کرد.روی تخت دراز کشید و برای لحظاتی در عالم دیگر سیر می کردم،دنیای جدید از بیداری.
در سراسر ذهنم و وجودم حس بی نظیری ازحضور جاری بود.
به خودم گفتم؛ " آری،این همان #خدایی است که واعظان از آن سخن می گویند"


📖کتاب ازدیدگاه بیل صفحه۹


𖣔‌‌‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

www.tg-me.com/refctiohsDaily

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
درد و رشد

سال های پیش عادت داشتم با افراد رنج کشیده ابراز همدردی کنم.
اکنون دلم فقط برای کسانی می سوزد که اسیر جهل خویش اند،
آنها که معنا و فایده نهایی درد را درک نمی کنند.
روزگاری کسی اظهار کرد که درد، معیاری است برای رشد روحانی.
چقدر عمیق است هم نظری‌‌ِ ما اعضاء .A.A با فرد، زیرا به تجربه مشاهده کرده ایم که ناگریز،هشیاری در پی دردهای الکلیسم و آرامش پس از طغیان احساسات و عواطف ،بدست می آید.

باورت را عمیق کن.صورت خود را بالا به سوی نور نگه دار،حتی اگر در حال حاضر چیزی نمی بینی."


📖کتاب ازدیدگاه بیل صفحه۱۰


𖣔‌‌‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

         www.tg-me.com/weyar1

                 www.tg-me.com/weyar2

                     www.tg-me.com/refctiohsDaily

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
آیا می توانیم انتخاب کنیم؟

ما هرگز نباید با فلسفه ی پوچی که عنوان می کند ما فقط قربانیانی نگون بخت و مغلوب عواملی چون وراثت، حوادث زندگی و محیط پیرامون خود هستیم،چشم بصیرت خویش را ببندیم.
چنین نظریه ای معتقد است که این عوامل ،یگانه نیروهایی هستند که برای ما تعیین تکلیف می کنند.
راهی که این نظریه پیش پای ما می گذارد مسیر آزادگی نیست.
باید باور داشته باشیم که به راستی ما حق انتخاب داریم.
به عنوان الکلی های فعال (در مصرف الکل)، اختیار نوشیدن را از کف دادیم،ما قربانیان جبری بودیم که گویی فرمان می داد باید دوشادوش هلاکت به راه خود ادامه  دهیم.
سرانجام،تصمیماتی گرفتیم که برایمان بهبودی به ارمغان آورد.
به این باور رسیدیم که به تنهایی در برابر الکل، قدرتی نداشتیم. بدون شک، این یک انتخاب بود و در نوع خود،دشوارترین کار. هنگامی که به تمرین قدم های دوازده گانه الکلی های گمنام اشتیاق پیدا کردیم، به این باور  رسیدیم که یک قدرت برتر می تواند #سلامت عقل را به ما بازگرداند.

خلاصه کلام آن که ما خود انتخاب کردیم که "اشتیاق و تمایل داشته باشیم " و این انتخاب،همواره بهترین انتخاب ما بوده است.

📖کتاب ازدیدگاه بیل صفحه۱۱

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

         www.tg-me.com/weyar1

                 www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅰🅰

فهرست پمفلت پرسش ها و پاسخ هایی
         در باب راهنما رهجویی

راهنما رهجویی چیست؟
برای فردی که در جستجوی یک حامی (راهنما) است
راهنما رهجویی چه تفاوتی با پیام رسانیقدم دوازده دارد؟
ارتباط راهنما و رهجو چگونه به تازه وارد کمک میکند؟
چگونه میتوان یک حامی (راهنما) انتخاب کرد؟
آیا حامی (راهنما) و تازه وارد میبایست
حتى الامكان شبیه هم باشند؟
آیا تازه وارد باید با هر چیزی که حامی میگوید موافقت کند؟
اگر راهنما در زمان نیازدر دسترس نبود چه کنیم؟
آیا تازه وارد میتواند بیش از یک راهنما داشته باشد؟
آیا تازه وارد میتواند راهنمای خود را عوض کند؟
اگر تازه وارد دوره درمانی و فراگیری کاملی را در برنامه‌های دیگر خارج از A.A گذرانده باشد، آیا باز هم به یک حامی در AA نیاز دارد؟
آیا رویکرد خاصی نیاز است؟

آیا هیچ وقت برای گرفتن راهنما دیر است؟

بـرای شخصی که میخواهد حامی (راهنما) شود

راهنما رهجویی چگونه میتواند به شخص راهنما کمک کند؟
آیا هر عضوی میتواند حامی باشد؟
یک عضو چه زمان برای قبول مسئولیت
حمایت و راهنمایی آماده است؟
یک حامی (راهنما) چه کارهایی انجام میدهد وچه کارهایی انجام نمیدهد؟
آیا چیزی به عنوان بهترین روش راهنمایی تازه وارد وجود دارد؟
یک راهنما چطور میتواند برنامه ی AA
را توضیح دهد؟
آیا یک راهنما بایستی بستری شدن در بیمارستان را توصیه کند؟
یک حامی چطور میتواند با خانواده ی فرد الكلى تعامل داشته باشد؟
آیا راهنما میتواند به تازه وارد پول قرض دهد؟
آیا راهنما میتواند بین رهجو و کارفرمای او میان جیگری کند؟
آیا یک حامی میتواند بیش از حد سخت گیر باشد؟
آیا راهنما میتواند بیش از حد هوای
رهجویش را داشته باشد؟
آیا راهنما میتواند بیش از حد خودمانی و سهل انگار باشد؟
یک راهنما چطور میتواند با تازه واردی که بیش از حد به او وابسته است رفتار کُند؟
یک حامی چطور میتواند با تازه واردی که از قبول کمک امتناع می کند کار کند؟
زمانی که تازه واردان در برابر «بعد روحانی» برنامه مقاومت میکنند چه کاری از دست راهنمایان ساخته است؟
رویکرد راهنما نسبت به لغزش چگونه بایستی باشد؟
آیا یک عضو میتواند به طور همزمان راهنمایی بیش از یک تازه وارد را به عهده بگیرد؟

گروه هایی که فعالیتهای حمایت و
راهنمایی را برنامه ریزی میکنند

راهنما رهجویی چگونه میتواند به یک گروه کمک کند؟
یک گروه چه رویه‌هایی را میتواند برای راهنماییاعضای جدید برنامه ریزی کند؟
چگونه گروههای A.A در خارج از مراکز میتوانند به گروهها و اعضای داخل مؤسسات کمک کنند؟

حمایت و راهنمایی خدماتی
خلاصه
دوازده قدم
دوازده سنت
دوازده مفهوم

از پمفلت
پرسش‌ها و پاسخ‌هایی در باب
       راهنما رهجویی

#راهنما

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

         www.tg-me.com/weyar1

                 www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
.          "یک نقشه ی ناشناخته"

قسمت اول

تا سن سیزده سالگی آدم معتقدی بودم. تا وقتی که مادرم فوت کرد و یتیم شدم. ( پدرم را در سن چهار سالگی از دست داده بودم). از سن دوازده سالگی به همراه مادرم در مراسم دینی کلیسا به طور مرتب شرکت می‌کردم. تمام گفته های مادرم و موعظ کلیسا رادرباره‌ی خدا، مسیح، بهشت و شیطان به یاد دارم. پس از این که مادرم فوت کرد، به همراه دو برادر بزرگترم به همراه عمو و عمه زندگی می کردیم. مدتی در کلیسا به طور مرتب شرکت می‌کردم ولی دلیل این کار را به خوبی درک نمی کردم. کم کم احساس تردید در من به وجود آمد و به این ترتیب دیگر به کلیسا نرفتم. خوردن اولین مشروب را در سنین نوجوانی تجربه کردم. از همان موقع رفتن به کلیسا و خدا را فراموش کردم. تردیدم آن قدر زیاد شده بود که دیگر به هیچ خدا و بهشت و جهنم و شیطانی اعتقاد نداشتم. حتی زمانی که مشروب میخوردم، بهتر می توانستم این اعتقادات را انکار کنم به طوری که بدون احساس گناه، خطا و یا هر نوع احساس دیگری می توانستم در تاریکی مرتکب قتل شوم. واقعا نمی توانم توصیف کنم که تا چه حد تغییر کرده بودم.
آدمهای اطراف برایم مهم نبودند همان طور که من برای آنها هیچ اهمیتی نداشتم. بالاخره تصمیم گرفتم که فکری به حال این به اصطلاح زندگی کنم و برای همیشه از شر آن خلاص شوم.اسلحه را برداشتم و یک گلوله در سینه ام خالی کردم. وقتی مرا به بیمارستان بردند دکترها گفتند: (بعدا برایم تعریف کردند)
« این مرد باید تا حالا مرده باشد».
می‌توانید تصور کنید که مرا با چه کلمه ای خطاب کردند؟ مرد!طبق گفته ی دکترها و پرستارها چند روز در حالت کما بودم و فقط بعضی اوقات برای لحظاتی به هوش می آمدم. در همان حال یک بار دیگر جهنم و صاحب آن یعنی شیطان را باور کردم نمی دانستم که واقعا زنده ام با این که چند دفعه بیهوش شدم و دوباره به هوش آمدم، ولی بالاخره به هوش آمدم و دیدم که زنده ام. کم کم به این باور رسیدم که نیرویی بیرونی مرا از مرگ نجات داده است. در آن موقع نفهمیدم که این نیرو با خدا ارتباط دارد. ولی در آن لحظه می توانستم به دکترها و پرستارها بگویم که نیرویی قوی تر از آنها و خودم، ترتیب کارها را داده و اکنون حالم خوب است. مثل نقشه ای بود که از قبل طرح ریزی شده باشد. احساس می کردم ما در این جریان فقط به عنوان واسطه عمل کردیم. نمیدانم چه بود ولی دلم می خواست از جریان سردر آورم.


📕کتاب به باور رسیدن
صفحه‌ی 80

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
.          "یک نقشه ی ناشناخته"

قسمت دوم

در واقع انجمن الکلی های گمنام به بیمارستان آمده بود. پس از اینکه از بیمارستان مرخص شدم، چند تن از اعضای انجمن مرا به مرکز توان بخشی بردند. در آنجا برنامه الکلی های گمنام را به طور تمام و کمال اجرا کردم و پس از بهبودی به شهر خودم بازگشتم و مورد استقبال اعضای گروه محل قرار گرفتم. یک شغل نیمه وقت پیدا کردم. در ابتدا روزی یک ساعت کار می کردم ولی به مرور زمان که حالم بهتر شد به صورت تمام وقت مشغول به کار شدم. در عین حال زیر نظر دکتر هم بودم. آدمهای آن محیط و کار آنجا برایم تازگی داشت و اصلا با روحیه ی من سازگار نبود.
کار! چون تا قبل از این همه چیزم در مشروب و قمار و مسائل دیگری که مختص آن نوع زندگی بود، خلاصه میشد.
یک روز پس از نیم ساعت کار، رئیس به من گفت که باید به کلوپ الکلی های گمنام بروم. من در آنجا به عنوان مستخدم زندگی می کردم و حالا ببینید که چه اتفاقی افتاد.
به آنجا رفتم همان طور که روی صندلی راحتی نشسته بودم سنت های دوازده گانه انجمن را که بر روی دیوار نصب شده بود می خواندم هر بار که آن نوشته ها را می خواندم بیش از دفعه ی قبل متوجه ی مطلب میشدم همین طور که مشغول خوردن قهوه بودم ناگهان احساس کردم که معنی نوشته ها را کاملا متوجه میشوم همان طور که روی صندلی خشکم زده بود و به سنت های دوازده گانه خیره شده بودم معنی آنها ناگهان مثل نوری جلوی چشمم روشن شد.همان موقع حضور نیروبی را احساس کردم، این نیرو را قبلا در بیمارستان هم تجربه کرده بودم این نیرویی که موفق به درکا آن شده بودم خدا بود و آن نقشه ای که باعث شد من از مرگ نجات یابم کار خدا بود و حالا معنی آن را فهمیده بودم تا این پیام را به الکلی های دیگر برسانم. و این که سنت های الکلی های گمنام را در تمام امور به کار بندم.حال بین دیروز و امروزم تفاوت بسیار زیادی را احساس می کردم چون قبلا آدمی بودم که به خدا اعتقاد نداشت و آرزوی مرگ می کرد ولی حالا ایمان آوردم و نه تنها آرزوی مرگ ندارم بلکه می خواهم زنده بمانم. من پیامهای خیلی زیادی گرفتم که می بایست به بقیه ی اعضاء منتقل کنم!
                        توتگارت، ارکانزاس

📕کتاب به باور رسیدن
صفحه‌ی 80

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
این نگرش ما را وارد قدم دهم می.کند قدمی که به ما پیشنهاد میکند به تهیه ی ترازنامه ی  شخصی خود ادامه دهیم و اشتباهات تازه خود را در زندگی تصحیح کنیم ما این طریقه ی زندگی را همان قدر جدی پیگیری میکنیم که در پاک سازی اشتباهات قدیم خود دنبال کردیم ما اکنون وارد یک دنیای روحانی شده ایم. اقدام بعدی ما رشد در درک و تأثیر گذاری است و این داستان یک روزه و یک شبه نیست بلکه در سرتاسر طول عمر ما باید تداوم داشته باشد. ما مرتباً باید مواظب خودخواهی ، ناصادقی رنجش و ترس باشیم و وقتی سر بر می آورند. همان دم از خدا میخواهیم که آنها را برطرف کند و مسئله را با یک نفر دیگر در میان میگذاریم. اگر زیانی به کسی رسانده باشیم سریعاً جبران میکنیم و سپس افکار خود را قاطعانه بر روی کسی که بتوانیم به او کمک کنیم متمرکز میکنیم رمز  ما، عشق و تحمل نسبت به دیگران است.  ما دیگر با هیچکس و هیچ چیز سر جنگ ،نداریم حتی با الکل زیرا اکنون دیگر سلامت عقل خود را بازیافته ایم به ندرت ممکن است به فکر الکل بیفتیم و اگر احياناً وسوسه شویم از آن دوری میکنیم همچنان که از یک شعله ی داغ خود را پس میکشیم واکنشهای ما معقول و طبیعی خواهد بود و متوجه میشویم که این اتفاق به طور اتوماتیک روی داده است متوجه میشویم که بدون هیچگونه کوشش و فکری از جانب خود موضعِ فکری تازه ای نسبت به الکل پیدا کرده ایم. معجزه در این است که تمام این ،جریان خود به خود اتفاق میافتد ما دیگر با الکل در جنگ نیستیم و از وسوسه هم نمی هراسیم. احساس میکنیم که گویی ما را در حالت بیطرفی قرار داده اند حالتی مطمئن و .ایمن بدون آنکه حتی سوگندی خورده یا عهدی بسته باشیم میبینیم که مشکلِمان برطرف شده است و دیگر برای ما وجود ندارد در ما نه احساس غرهگی خواهد بود و نه ترس. بنابر تجربه ی ما، تا جایی که در حفظ وضعیت روحانی خود کوشا باشیم واکنشهای ما به همین ترتیب ادامه خواهند یافت.
به سادگی اتفاق میافتد که انجام اقدامات این برنامه روحانی را متوقف کرده و به آنچه به دست آورده ایم بسنده کنیم که در آن صورت مستقیماً به طرف گرفتاری رفته ایم الکل دشمنی است آب زیرگاه و ما از آن شفا پیدا نکرده ایم. آنچه ما به دست آورده ایم چیزی نیست جز مهلت روزانه ای برای زنده ماندن آن هم مشروط بر حفظ شرایط روحانی مان ما باید هر روز چشم اندازی از اراده ی خداوند را در تمامی اعمال خود بگنجانیم چطور میتوانم به بهترین وجه در خدمت تو باشم باشد که اراده ی تو محقق شود نه) من اینها افکاری است که باید همواره با خود داشته باشیم در این راه میتوانیم هر چه قدر که بخواهیم نیروی اراده خود را نیز به کار گیریم این است طریق استفاده ی صحیح از اراده تاکنون مطالب فراوانی درباره ی دریافت نیرو و الهام و راهنمایی از او که صاحب تمام قدرتها و دانش،هاست بیان کردیم اگر با دقت از دستورالعملها پیروی کرده باشیم کم کم جریان روح او را در وجود خود احساس میکنیم و تا حدودی خدا آگاه میشویم و شروع به پرورش این ششمین حس حیاتی میکنیم اما باید جلوتر برویم که مفهوم آن انجام اقدامات بیشتر است.


کتاب بزرگ فصل شروع اقدامات

ویرایش سوم ص 114-115
ویرایش چهارم ص 83-84

𖣔‌‌‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

         www.tg-me.com/weyar1

                 www.tg-me.com/weyar2

                     www.tg-me.com/refctiohsDaily

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
. حفظ و ارتقا


واضح است که یک #زندگی‌‌ِ پر از #رنجش چیزی جز پوچی و اندوه به ارمغان نخواهد آورد.
دقیقا به همان میزان که رنجش را به زندگز راه می دهیم،ساعاتی را که می توانست #ارزشمند واقع شود،هدر داده ایم.اما برای یک انسان الکلی که #آرزوی حفظ و ارتقاء تجربه #روحانی را دارد،مسئله در دل نگه داشتن رنجش، بینهایت خطرناک است.
زیرا در این صورت خود را از نور معنویت و آفتاب #روحانیت محروم می کنیم و جنون الکل باز می گردد و ما دوباره تن به نوشیدن می دهیم و نوشیدن برای ما مرگ است.

اگر قرار است زندگی کنیم باید از خشم رها شویم.تندخویی و از کوره در رفتن از آن ما نیست.

#عصبانیت‌برای‌انسانهای‌عادی، عرض اندامی است زودگذر اما برای ما #الکلی ها‌سم است.


📖 #کتاب‌ازدیدگاه‌بیل‌صفحه۱۲


𖣔‌‌‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2



   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
. همه یا هیچ؟

#پذیرش و ایمان قادرند #هوشیاری صد در صد حاصل آورند.
در واقع این دو این چنین می کنند و باید همین اینگونه باشد، در غیر این صورت هرگز زنده نمی مانیم.
اما آنگاه که این #نگرش ها را به مسائل #عاطفی مان تعمیم می دهیم، پی می بریم که نتایج تنها بطور نسبی،قابل حصول است.
به عنوان مثال، هیچ نمی تواند کاملاً از #ترس، خشم و #غرور خلاص شود.
بنابراین، امکان ندارد در این زندگی به #فروتنی و عشق کامل دست یابیم.
از این رو باید برای پیشرفتی بسیار تدریجی با توجه به بیشتر مسائل و مشکلات خود که گاهی موجب بروز #ناکامی های سنگین می شود مهیا و شویم.
دیگر آن نگرش #قدیمی مان که می گفت "همه چیز یا هیچ چیز" بایستی باطل گردد.

#کتاب ازدیدگاه بیل صفحه۱۳



𖣔‌‌‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2



   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
. قلمرو روح


در زمان های قدیم ، #رشد مادی به طور دردناکی آهسته بود.
ماهیت پژوهش علمی مدرن ، کنکاش و اختراع تقریبا‌ً #ناشناخته بود.
در قلمرو مادی، #ذهن مردم به وسیله خرافه پرستی،سنت و همه جور ایده های ثابت به غل و رنجیر کشیده شده بود.برخی از معاصرین کریستف کلمب ، #موضوع گرد بودن کره زمین را #باوری احمقانه می پنداشند.
کسان دیگری، نزدیک بود گالیله را به خاطر بدعت های اخترشناسی اش به هلاکت برسانند.
آیا برخی از ما راجع به عالم #معنا، همان قدر #متعصب و بی منطق نیستیم که پیشینیان نسبت به عالم ماده بودند؟
دریافتیم که #پروردگار،شرایط دشواری برای آنان که طلبش هستند،ایجاد نمی کند.
برای ما عالم معنا، عرصه ای پهناور، وسیع و باز است و هرگز برای آنان که با جدیت #جویای او هستند محصور و ممنوع نیست. ما بر این #باوریم که راه برای همگان باز است.

#کتا‌ب‌ازدیدگاه‌بیل صفحه١٤

𖣔‌‌‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2



   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ
‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2024/09/28 23:30:18
Back to Top
HTML Embed Code: