Telegram Web Link
هشیاری پس انداز نیست...

میدانید بالاترین رکورد سن هشیاری و پاکی در دنیا چقدر است؟!

« بیست و چهار ساعت »


پیتر از نیوزلند

*🌸برگرفته ازمجله برگ های زرین🌸*


https://www.tg-me.com/arshivaairan
               کـتاب زبـــــان دل

در سال ۱۹۳۵ دو الکلی با هم آشنا شدند و در کتابخانه ی خانه ای در آکرون اوهایو با هم صحبت کردند و همان جلسه سرآغاز برنامه‌ای برای درمان بیش از دو میلیون الکلی گردید که زمانی امیدی به درمان نداشتند.

بذر انجمن الکلی های گمنام چگونه ریشه زد و رشد کرد؟

مقالات این کتاب بخش زیادی از داستان را بیان می‌کند.
در گریپ واین،مجله بین المللی انجمن،بیل دبیلیو یکی از دو موسسان انجمن، تاریخچه انجمن را همان‌طور که روی داده است ثبت و در آن تأمل کرده است.
بیل که نویسنده‌ای پربار محسوب می شود تقریبا ۱۵۰ مقاله در گریپ واین نوشته است و تقریبا همه آنها در اینجا آورده شده است و برای اولین بار در یک کتاب منتشر گردیده است.
بیل که انرژی و اعمال او مثال‌زدنی بود با مهارت بالایی خود را متعهد به نوشتن افکارش می‌دانست. ولی اصولی که برای متحد کردن و بقای این انجمن فوق‌العاده ایجاد نمود، حاصل یک فرآیند طولانی و طاقت فرسای آزمون و خطا بود. الکلیهای امروز می توانند پاسخ مشکلات خود و گروه هایشان را در رویدادها و تفکراتی که از دوران پیشگامی انجمن به ثبت رسانده است بیابند.

حرفهای بیل که موضوعات بسیار گسترده‌ای را از اصول اولیه گام ها و سنت های انجمن گرفته تا بحث در مورد جستجوی بسیاری از اعضای انجمن برای یافتن "هوشیاری عاطفی" را پوشش می‌دهد.برای اعضای انجمن در هر سنی قابل درک است.
بیل ۱۰ سال پس از اولین بازدید خود از انجمن در اروپا به همراه همسرش لوییس می نویسد:"
وقتی از کشوری به کشور دیگر می‌رفتیم ما دوباره و دوباره همان حس قرابت بی نظیر را داشتیم... همه جا همینطور بود...
ارتباط دل با دل با حیرت، لذت و سپس جاویدان.
لوئیس و من آن وقت می دانستیم که انجمن می‌تواند جهان را در نوردد و همینطور هم شد."
باور ویراستاران گریپ واین این است که اساس تجربیات انجمن که در این کتاب آمده است. تمام جنبه های زندگی انجمن را روشن خواهد کرد شیوه ای از زندگی که طی سال‌ها به الکلیها کمک کرده است.
تا با "زبان دل" با الکلی های دیگر ارتباط قرار برقرار کنند.

#زبان_دل


❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
مقدمه

قسمت اول

انتشار زبان دل برای اولین بار تقریباً تمام مقالاتی را که توسط بیل دابلیو یکی از دو مؤسس انجمن الکلی های گمنام برای گریپ و این نوشته است، گرد هم می آورد. اگرچه بسیاری از این مقالات به صورت بازنشر، چه به صورت جزوه، کتابهای انجمن یا در شماره های بعدی این مجله موجود است، آنها هرگز پیش از این در یک اثر منتشر نشده است.
در ژوئن ۱۹۴۴ گریپ واین به عنوان یک خبرنامه محلی و با تلاشهای فردی شش نفر از اعضای انجمن در نیویورک سیتی تأسیس گردید که دغدغه آنها "نبود تفاهم" در میان گروههای نواحی کلان شهری بود. شش مؤلف گریپ واین از طریق ارسال آن به همه گروههای شناخته شده ایالات متحده و کانادا و ارسال رایگان به اعضای انجمن در نیروهای نظامی در جنگ جهانی دوم، به زودی شهرت ملی برای آن به وجود آوردند.در سال ۱۹۵۴ با رأی گروهها به مجله اصلی مجموعه این انجمن تبدیل شد و از شماره ژانویه ۱۹۴۹ به مجله بین المللی انجمن الکلی های گمنام شناخته می شود.
از همان اولین شماره این خبرنامه هشت صفحه ای بیل دابلیو یکی از عوامل پرکار، یک هوادار پر اشتیاق و برای سالهای سال یک ویراستار مشورت دهنده بود. علیرغم برنامه سفر خسته کننده و مکاتبات فراوان ،بیل هرگز نمیتوانست وقت کافی برای پاسخ دادن به همه درخواستهای زیاد و گوناگون انجمنی که هنوز در فرایند شکل گیری بود پیدا کند و گریپ واین را محمل ایده آلی برای
ارتباط با اعضا و گروههایی یافت که طالب افکار و تجارب او بودند.بیل در بیش از ۱۵۰ مقاله ای که در یک بازه زمانی بیش از بیست و شش سال نوشته شده بود، فرایند دردآور آزمون و خطایی را به ثبت رساند که حاصل آن اصول معنوی بهبودی، وحدت و خدمت در انجمن بود و چشم انداز خود را برای آینده انجمن
بیان کرد.
زمانی که دبیران کنونی گریپ واین به فکر افتادند راهی برای گروه بندی مقالات بیل به قسمتهای منطقی پیدا کنند در ابتدا کاری دشوار به نظر می رسید - ولی در نهایت این طور نبود عمدتاً به دلیل طرز فکر و کار بسیار متمرکز بیل، این مقالات تقریباً در جای خود قرار داشت این مقالات بر اساس دغدغه های اصلی انجمن که بیل در هر دوره به آنها فکر میکرد و درباره آنها می نوشت، به ترتیب زمانی به سه بخش تقسیم شده اند. سپس در هر بخش بر اساس اهمیت موضوع تقسیم بندی شده اند. مقدمه های مختصر بخش اول،دوم و سوم رئوس وقایع و روندهای اصلی انجمن را نشان میدهد که بیل را بر آن داشت بر جنبه خاصی از زندگی انجمن تأکید کند و در موارد معدودی یکی دو جمله در مقدمه، زمینه را برای آن مقاله فراهم میکند. در پایان چند مقاله یادبود آمده است (که برای قدردانی از دوستان غیر الکلی فراوان انجمن و همچنین برای دکتر باب و برای بیل دی، مرد شماره سه انجمن، نوشته شده است) و پیوستی که متشکل از هفت مقاله که بیل درباره خود گریپ واین نوشته است.

کتاب زبان دل صفحات 11 تا 15


❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
مقدمه
قسمت دوم

در حالی که هدف ما در دسترس قرار دادن همه نوشته های بیل در گریپ واین هست، چند مورد به دلیل طولانی بودن حذف شده است.سلسله مقالاتی که او درباره سنت ها در سالهای ۱۹۵۲ و ۱۹۵۳ نوشته بود و بعداً در کتاب گامهای دوازده گانه و سنتهای دوازده گانه بازنشر شده بود در آن کتاب قابل دسترسی است و از این رو در اینجا تکرار نشده است. به طور مشابه دو گزیده از انجمن بالغ میشود به عنوان مقالات گریپ واین بازنشر گردید که در این کتاب نیامده است و مقاله ای دو بار در گریپ واین منتشر شد و تنها یکبار در اینجا آورده شده است. تمام تبریکات بسیار کوتاه (حدود نیم صفحه) بیل در کریسمس و عید شکرگزاری برای انجمن حذف شده است به استثناء پیام کریسمس او در دسامبر ۱۹۷۰ که آخرین نوشته او در گریپ واین بود و نهایتاً چند نوشته کوتاه (یادداشتهای قدردانی کوتاه از کارکنان دفتر خدمات عمومی و اعلامیه انتقال دفتر خدمات عمومی به یک محل جدید) حذف گردیده است.
از آنجایی که این مجموعه ذاتاً یک سند تاریخی است، ویژگیهای بسیاری قابل ذکر است. اول،تکرار: این مقالات اصالتاً در یک نشریه دوره ای منتشر گردیده است و بیل هرگز نمیتوانست اطمینان پیدا کند همه خواننده ها مقاله قبلی را خوانده اند بنابراین او همیشه ایده یا توضیحات خود را تکرار میکرد و این تکرارها برای تضمین امانت داری در کار بیل حفظ شده است. دوم اینکه برخی از مطالب تاریخ گذشته است؛ برای مثال برخی از ایده هایی که در بسیاری از مقالات اولیه درباره سنتها بیان شده است با توجه به تجربیات بعدی ناکارآمدی آنها آشکار شد ولی به خاطر دقت تاریخی، نسخه های قبلی ویرایش نشده است و در پایان، بیل مردی متعلق به دوران خود بود و برخی از خوانندگان ممکن است با اصطلاحات و واژه های ناآشنا روبرو شوند یا با عبارتهایی که امروز ممکن است نامناسب محسوب میشود، متحیر شوند.بار دیگر باید یادآوری شود که زبان اصلی( با تغییرات اندکی که نیاز به بازنویسی نداشت )حفظ شده است زیرا هر نوع دستکاری در عبارتها ممکن است باعث دستکاری معنا شود.
این توصیف بیل دابلیو از گریپ واین که بیش از همه نقل شده است در
انجمن بالغ میشود آمده است: "گریپ واین آینه فکر و عمل انجمن در جهان است. نوعی قالی پرنده است که همه ما بر روی آن میتوانیم از یک نقطه به نقطه ای دیگر از انجمن سفر کنیم و به یک ابزار مبادله عالی افکار و تجربیات کنونی ما تبدیل شده است ."
دبیران گریپ واین امیدوارند تفکرات جاودان بیل دابلیو را که در دهه ۱۹۴۰، ۵۰ و ۶۰ نوشته شده است به عنوان آینه اعضای انجمن در دهه ۱۹۸۰ و پس از آن عمل کند، و یادآور این باشند که انجمن در آن زمان چگونه بوده است و سند اتفاقات و چرایی آن اتفاقات و روشنگر زمان حال باخرد تجربه انجمن در سی سال اول آن باشد.

کتاب زبان دل صفحات 11 تا 15

#زبان_دل

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar
www.tg-me.com/weyar1
www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دو جور ناصادقی

ناصادق بودن مکانیسم دفاعی من بود و دو جنبه داشت یا دروغ می‌گفتم و یا حقیقت را تحریف می‌کردم و آن را طور دیگری جلوه می‌دادم که به راه اشتباه خود ادامه دهم.

جو سی


*🌸برگرفته ازمجله برگ های زرین🌸*


https://www.tg-me.com/arshivaairan
در تابستان ۱۹۴۴ انجمن الکلی های گمنام رشد بی سابقه ای داشت.
رهبری انجمن هنوز اساساً در دست اعضای مؤسس آن قرار داشت و بیل دابلیو و تعداد اندک دیگری، از یک دفتر بسیار کوچک در نیویورک سیتی تلاش میکردند پاسخگوی موج عظیم درخواستها برای عضویت باشند.
مقاله جک الکساندر در ساتردی ایونینگ پست در سال ۱۹۴۱ چاپ شده بود و باعث شده بود تعداد اعضای انجمن از ۲۰۰۰ به ۸۰۰۰ نفر تا پایان سال افزایش پیدا کند.
تا سال ۱۹۵۰ تعداد اعضا به بیش از ۹۶۰۰۰ نفر افزایش پیدا میکرد و تعداد گروهها از ۵۰۰ گروه در سال ۱۹۴۴ به ۳۵۰۰ گروه در سال ۱۹۵۰ جهش می کرد.
به همراه این موج صعودی در درون انجمن، غیر الکلی های زیادی در پزشکی، مذهب و رسانه ها درباره انجمن به عنوان راه حلی برای الکلی های ظاهراً نااميد آگاه شده بودند و به دنبال اطلاعات و پاسخهایی درباره سیاستهای انجمن بودند.
سیل نامه هایی که به دفتر مرکزی کوچک انجمن وارد میشد به همراه تجربه ای که حاصل بازدید از همه گروههای آمریکای شمالی بود،برای بیل و دیگر اعضای پایه گذار انجمن اصولی را آشکار ساخت که وحدت گروهی را تقویت میکرد و همچنین اصولی که اغلب باعث اختلاف میشد.
بیل که از درون و بیرون با رشد و چالش روبرو بود به خوبی آگاه بود که این انجمن جدید میتواند به سادگی زیر بار موفقیت خودش با شکست روبرو شود - مگر اینکه مجموعه ای از اصول راهنمایی و یک رویه مؤثر برای ارتباط با عموم مردم طرح ریزی می گردید.
در مقالات بخش اول،بیل تجربیات انباشته شده را توصیف میکند و مجموعه ای از اصول کاربردی و راهنمایی برای بررسی در انجمن پیشنهاد کرده است.
این مقالات برجسته در آوریل ۱۹۴۶ با مقاله دوازده نکته پیشنهادی برای سنت انجمن که اکنون با عنوان شکل طولانی سنتهای دوازده گانه شناخته میشود،به اوج خود رسید.

#کتاب‌زبان‌دل
صفحه ی 17 و 18



❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
شکل گیری سنتها

قسمت اول

تواضع واحدی از روابط عمومی خوب آگوست (١٩٤٥)

در طول چند سال اندکی که انجمن الکلی های گمنام در انظار عمومی حضور داشت صدها هزار کلمه در روزنامه ها و مجلات برای آن تبلیغ شده است. این کانالها اخیراً توسط گویندگان رادیویی افزایش پیدا کرده است و اینجا و آنجا برنامه های رادیویی از انجمن پشتیبانی میکنند. به ندرت انتقاد یا تمسخری درباره ما بیان شده است در حالی که تبلیغات ما گاهی فاقد احترام خاصی بوده است ولی ما به ندرت میتوانیم گله ای داشته باشیم به هر حال خوردن مشروب کار مورد احترامی نیست!
مطمئناً ما برای سپاسگزاری از انبوه نویسندگان، ویراستاران ،روحانیون و پزشکان - و همه جور دوستانی - که با دلسوزی و اشتیاق به ترغیب جنبش ما ادامه داده اند. دلایل زیادی داریم.هزاران الکلی مستقیماً به خاطر تلاشهای آنها به انجمن آمده اند. این یک سابقه خوب است. خدایی بود! وقتی به این فکر میکنیم که چه اشتباهاتی ممکن بود به وجود آید؛ اگر سیاستهای دیگری دنبال شده بود ما اکنون به شدت درگیر بودیم. برای مثال در بحث "مخالفت یا موافقت با مشروب ": ممکن بود با دوستان خوب خود، با مذهب و پزشکی وارد مشاجره شویم .هیچیک از آنها اتفاق نیفتاده است. شکر خدا به طور غیر قابل باوری بخت با ما یار بوده است.
در حالی که این امر داستان موفقیت ما را به وجود میآورد ولی به خاطر طرز فکر ما، دلیلی برای این نبوده است که به خودمان تبریک بگوییم .

اعضای قدیمی انجمن که با این سابقه آشنا هستند، به اتفاق آرا احساسشان این است که مطمئناً خردی برتر از خرد خودشان در کار بوده است و گرنه ما هرگز نمی توانستیم از آن همه چاله به سلامت عبور کنیم،هرگز نمیتوانستیم با آن خوبی با میلیونها دوست در دنیای بیرون رابطه برقرار کنیم.
ولی تاریخ ،این پیشرفت را ثبت میکند و ما نباید سقوط هر تعداد اقدام آینده دار و سودمند سیاسی، دینی واجتماعی - را فراموش کنیم.
در حالی که تعدادی از آنها بیشتر از حد سودمندی خود دوام آوردند ولی بخش اعظم آنها قبل از موعد مقرر از بین رفتند همیشه یک چیز اشتباه یا غیر منطقی در درون آنها برای دیگران آشکار میشود. روابط عمومی آنها دچار مشکل میشود و دیگر رشد نمیکنند؛ تا حد نابودی سقوط میکنند یا از هم می پاشند.ستایش فردی، غرور گزافه، آمال نابودگر، خودنمایی، خودبینی کوته فکورانه، جنون پول یا قدرت ،عدم پذیرش اشتباهات و درس گرفتن از آنها، از خود راضی بودن، رضایت مندی از روی تنبلی - اینها و موارد بسیار دیگر نمونه های معمولی بیماریهایی هستند که اغلب اوقات جنبشها و افراد به آنها دچار میشوند.

در حالی که ما اعضای انجمن به صورت فردی به بسیاری از این نواقص دچار بوده ایم و اگر میخواهیم هوشیار و مفید باقی بمانیم باید هر روز به آنها اقرار کنیم و در زندگی روزانه با آنها دست و پنجه نرم کنیم، ولی به هر حال این هم واقعیت دارد که چنین دیدگاههایی به ندرت وارد روابط عمومی ما شده است. ولی روزی ممکن است این اتفاق روی دهد ما هرگز نباید بگوییم" ممکن است اینجا اتفاق بیفتد"
آنهایی که شماره ژولای گریپ واین را خوانده اند و تا آن زمان ترک کرده بودند با خواندن حکایت جنبش واشنگتن از جا پریده بودند. برای ما سخت بود باور کنیم که یک صد سال قبل روزنامه های این کشور مشتاقانه حکایت صد هزار الکلی را بیان میکرده اند که برای هوشیار ماندن به دیگران کمک میکردند؛ اینکه در آن زمان تأثیر این کار خوب چنان ناپدید شده است که تعداد اندکی از ما تاکنون درباره آن چیزی شنیده ایم.



کتاب زبان دل صفحه ۱۹-۲۳

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
شکل گیری سنتها

قسمت دوم

اجازه دهید به مقاله گریپ و این درباره جنبش واشنگتن نگاهی داشته باشیم و چند جمله ای را نقل کنیم:
" نشست جمعی در سال ۱۸۴۱ در سیتی هال پارک نیویورک سیتی ۴۰۰۰ مخاطب جذب کرد.سخنرانان روی بشکه های واژگون شده مشروب می ایستادند."

در بستون رژه پیروزی میرفتند.تالار تاریخی فنوئل دیگر جا نداشت.
(" افراط در تبلیغات _خودنمایی؟
به هر حال خیلی شبیه رفتار یک الکلی است، این طور نیست!)"
سیاستمداران حریصانه به این تعداد اعضای رو به افزایش چشم دوخته بودند ... با تلاشهای خود به گروههای محلی ضعیف کمک میکردند تا رأی جمع کنند.
"( بازهم شبیه آرزوهای فردی است و همچنین مشارکت غیر ضروری گروه ها در مسائل بحث برانگیز؛ این موضوع سیاسی داغ در آن زمان: از میان بردن برده داری بود.)

" اعضای جنبش واشنگتن مطمئن بودند ...اگر آنها روشهای کهنه را رد میکردند شاید سرسختی بیش از حد. نمیتوانستند از دیگران درس بگیرند و به جای همکاری با سازمانهایی که در حوزه آنها بودند،به رقابت پرداختند). جنش واشنگتن هم مانند انجمن فقط و فقط یک هدف داشت" تنها دغدغه آنها بازیابی میخوارگان بود و اعلام میکردند اگر کسان دیگری الکل مصرف میکنند. کمترین آسیبی از آن نمیبینند به آنها مربوط نمیشود."

ولی بعدها این تحول به وجود آمد: " بین سازمانهای محلی قدیمیتر شکاف به وجود آمد. عده ای مشروب و آبجو میخواستند . عده ای طالب قوانینی بودند که الکل را غیرقانونی اعلام کند - با میل شدید برای جذب اعضای جدید، مشروب خورهای افراطی زیادی که لزوماً الکلی هم نبودند تعهد ترک می دادند. هدف گروهی قوی و ساده اولیه به این ترتیب با مناقشه های بی ثمر و اهداف مختلف از بین رفت و بازهم عده ای از گروههای محلی جنبش واشنگتن به منابع مالی خود رو آوردند تا از نشریاتشان حمایت کنند .هیچ رویه کلی برای نوشتن مطالب وجود نداشت. سردبیران روزنامه های محلی با سردبیران روزنامه های
طرفدار میانه روی وارد مشاجره شدند. ظاهراً این مشکل لزوماً این نبود که آنها نشریات محلی دارند. مشکل بیشتر امتناع اعضای جنبش واشنگتن از پیگیری هدف اولیه خود و به این ترتیب خودداری از جنگیدن با دیگران بود؛ همچنین این واقعیت آشکار که آنها فاقد رویه ای برای روابط عمومی بودند یا سنتی که همه اعضا تمایل به پیروی از آن داشته باشند.
من اطمینان دارم اگر اعضای اولیه جنبش واشنگتن میتوانستند به این سیاره برگردند از اینکه ببینند ما از اشتباهات آنها درس گرفته ایم خوشحال میشوند. آنها مشاهدات ما را انتقادهای بی هدف نخواهند دانست .
اگر ما در دوره آنها زندگی میکردیم ممکن بود مرتکب همان خطاها شویم. شاید اکنون ما هم بعضی از آنها را مرتکب میشویم.
بنابراین ما باید به طور مداوم خود را با دقت وارسی کنیم تا پیوسته اطمینان پیدا کنیم که ما همیشه در درون خود قدرت کافی و هدفی یگانه خواهیم داشت تا به درستی با جهان بیرون ارتباط برقرار کنیم.

حال آیا انجمن یک رویه روابط عمومی دارد؟
آیا این رویه خوب است؟
آیا اصول اصلی آن شفاف است؟
آیا میتواند نیازهای متغیر شرایط سالهای پیش رو را برآورده کند؟

حال که حضور ما در انظار عمومی با این سرعت رشد میکند بسیاری از اعضای انجمن به شدت به این مسائل حساس میشوند.در شماره سپتامبر گریپ واین تلاش خواهم کرد روال کنونی روابط عمومی، نحوه پیدایش آن و اینکه از نظر بیشتر اعضای قدیمی انجمن، چه جاهایی از آن را میتوان بهبود بخشید تا بتواند از پس مشکلات جدید و فوری تر ما برآید، به طور مختصر ارائه دهم.

باشد که همیشه به درس گرفتن از تجربه تمایل داشته باشیم!


کتاب زبان دل صفحات 19 تا 23

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ب ـ از عقل خویش استفاده کنید:

ما دریافتیم که ناچاریم به منظور فهمیدن و تبعیت کردن از پیشنهادات انجمن، از عقل و شعور روزانه خویش کاملا بهره بگیریم.

البته باید به این نکته اشاره کرد که بعضی اوقات افراد از برخی عقاید استفاده نابجا می کنند. از پیشنهادات عرضه شده در این کتاب نیز می توان سوء استفاده نمود. به عنوان مثال فرض می کنیم که فرد الکلی تصمیم می گیرد که یک آب نبات بخورد.

بدیهی است الکلی هایی که به مرض قند دچار هستند ناچار بوده اند که چیز دیگری را جایگزین آب نبات کنند. بنابراین سلامتی خود را به مخاطره نیانداختند و تا جایی که توانستند از ایده خوردن آب نبات برای بهبودی از الكليسم استفاده نکردند. (بسیاری از متخصصین تغذیه معتقدند که غذاهای سبک غنی شده از پروتئین بر شیرینی جات ارجحیت دارند) همچنین شایسته نیست که کسی در این نوع درمان افراط کند. افزون بر آب نبات ما باید روزانه از وعده های غذایی متعادل استفاده کنیم.

مثال دیگر استفاده از شعار «کارها را به راحتی انجام بده» است. پی بردیم که برخی ازما از این مفهوم معقول سوء استفاده کرده و آن را تبدیل به بهانه ای کردیم تا بلکه تنبلی ها و گستاخی هایمان را توجیه کنیم و واضح است که منظور مورد نظر از این شعار هرگز تنبلی نبوده است.
با استفاده صحیح از این شعار می توان بهبود یافت؛ از طرفی سوء کاربرد این شعار می تواند مانع از بهبودیمان شود و یا آن را به تأخیر بیاندازد. برخی از افرادی که میان ما هستند شاید این شعار را ترجیح دهند: «کارها را به راحتی انجام بده! اما انجام بده!»
واضح است که می بایست در دنبال کردن هر پیشنهادی که به ما می شود هوش خود را به کار بندیم. هر روشی که در اینجا توصیف شده است باید و شناخت درستی مورد استفاده قرار گیرد.

موضوع دیگری که وجود دارد این است که جمعیت الکلی های گمنام انها نمی کند که برای هشیار ماندن افراد به آنها روش های علمی ارائه می دهد. ما فقط می توانیم تجربه های شخصی مان را در اختیار شما بگذاریم نه نظریه ها و تفاسیر حرفه ای و تخصصی را بنابراین اگر شما هنوز یک فرد الکلی هستید مطمئن باشید این صفحاتی که پیش روی شماست هیچ گونه راه های جدید پزشکی را برای ترک مشروب خوریتان ارائه نمی دهد؛ همچنین پیشنهادی برای کاهش و یا از بین بردن مدت زمان خماری تان ندارد.

گاهی اوقات می توانید در خانه تان نیز به هشیاری دست یابید، اما اگر ملت زمان زیادی است که الکل مصرف می کنید میبایست تحت معالجات جدی پزشکی قرار گیرید تا بلکه بهتر بتوانید با کمک بیمارستان ونظارت های پزشکی مشروب خوریتان را ترک کنید. اگر شما هم جدا بیمار هستید ممکن است پیش از آن که علاقمند و نیازمند به خواندن پیشنهادات ما در این کتاب باشید برای ترک الکل نیاز به خدمات تخصصی داشته باشید افراد بسیاری در جمعیت الکلی های گمنام که بیماری شان خفیف تر است در مقابل رفتار آنان که به شدت الکلی هستند دندان روی جگر می گذراند چرا که ما خودمان قدم در مجموعه ی الکلی های گمنام نهادیم و کسی مجبورمان نکرد و تلاش کردیم – اگر چه نه مثل حرفه ای ها و متخصصین - که اندکی از رنج و درد های هم کیشانمان بکاهیم.

بنابراین این کتاب در مورد نخوردن الکل است (و درباره ترک مشروب خوری نیست) و موضوع آن زندگی هشیارانه است.

دریافتیم که بهبودی ما درست از زمانی آغاز می شود که مشروب خوری نکرده و هشیاری مان را باز یابیم و کاملا از قید و بند الکل در هر نوع و مقداری که هست آزاد باشیم. همچنین دریافتیم که باید از مصرف دارو های آرام بخش خودداری کنیم. هنگامی که هشیار باشیم می توانیم یک زندگی پر برکت و
رضایت بخش داشته باشیم. زیرا هشیاری به منزله سکوی پرتابی به سوی بهبودی است.

(عملی که تا پیش از این قادر به انجامش نبودیم و در نتیجه الکل می خوریم.)


📖 ڪتاب به هوشيار زيستن ص۱۳-۱۴-۱۵


❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
۲. پرهیز از نخستین مشروب خوری
قسمت 1

معمولاً چنین سخنانی در جمعیت الکلی های گمنام زیاد شنیده می شود:«اگر آن نخستین لیوان مشروب را نخورده بودی هرگز تبدیل به فردی الکلی نمی شدی» و «نخستین جرعه برای ما بسیار زیاد است اما همه جرعه های بعدی برایمان کافی نیست»بسیاری از ما نخستین بار که الکل نوشیدیم به هیچ وجه قصد نداشتیم الکل بیشتری خورده و یا به این کار ادامه دهیم. اما به مرور زمان به تعداد دفعاتی که الکل می خوردیم اضافه شد. سپس در طی سال های اخیر مصرف الكل مان خیلی زیاد شد و برخی از ما به شدت الکلی شدیم. شاید طرز صحبت کردن و یا راه رفتنمان همیشه نشان نمی داد که خمار و الکلی هستیم اما واقعیت این است که در تمام این مدت هرگز هشیار و حواس جمع نبودیم.موضوع این است که اگر خوردن الکل بیش از حد ما را آزار می داد می توانستیم از میزان مصرفمان بکاهیم و یا به خوردن یک یا دو مرتبه در طول شبانه روز بسنده کنیم و یا به جای خوردن مشروب تقطیر شده الکلی، آبجو یا شراب بنوشیم سرانجام گوشیدیم و موفق شدیم که میزان الکل مصرفی روزانه مان را تقلیل دهیم و این کارمان سبب شد تا تبدیل به یک فرد صعب العلاج الکلی نشویم، گاهی اوقات سعی می کردیم تا میزان الکلی را که می خوردیم از دیگران مخفی کنیم اما انجام این کارها هر دفعه مشکلتر می شد حتی گاه و بی گاه که به سفر می رفتیم برای مدتی به هیچ وجه الکل نمی خوردیم اما در نهایت دوباره مشروب خوری را از سر گرفتیم تنها برای یک بار و از آن پس ظاهراً زیانی جدی وجود نداشت و احساس می کردیم که با خوردن الکل بیشتر، خطری ما را تهدید نمی کند. شاید موضوعی که تمام مدت به آن می اندیشیدیم این بود که فکر می کردیم پس از یک یا چند بار خوردن الکل دیگر می توانیم از آن دست بکشیم و این تصور آرامش زیادی به ما می داد بسیاری از ما دلمان را به این خیال خوش کرده بودیم اما تجربه ثابت نمود که این یک تله است و ما را قانع کرد تا با آرامش خاطر الكل بنوشیم و گاهی اوقات که در جشن های مختلف و یا هنگامی که هیچ مناسبت خاصی نبودبا دو یا سه مرتبه خوردن الکل خوبی پیدا کردیم. گمان می کردیم که اگر بیشتر هم بنوشیم هیچ صدمه ای نمی بینیم. و در حالی که مطلقاً فکرش را هم نمی کردیم دوباره تبدیل به فردی الکلی شدیم و این بار بسیار شدیدتر از قبل بود. ما درست به نقطه ای برگشته بودیم که حقیقتاً بر خلاف میلمان به صورت مفرطی الکل می خوردیم این تجربیات پی در پی ما را به این نتیجه رساند که تلاش ما نتیجه ای دیگر به جز شکست ندارد.

📖 کتاب هوشیار زیستن ص ۱۵-۱۶-۱۷-۱۸


❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
۳.استفاده از طرح ٢٤ ساعته (شبانه روزی) فقط برای امروز
قسمت 1

در طی آن روزهایی که الکل می خوردیم غالباً لحظه های بدی را سپری می کردیم، طوری که قسم یاد می کردیم «هرگز دوباره» الکل نمی خوریم. به مدت یک سال پیاپی به خود و یا به شخص دیگری قول می دادیم که مثلاً به مدت سه هفته یا سه ماه به هیچ وجه مشروب نخوریم. و البته گاهی برای ترک الکل سعی می کردیم که در زمان های گوناگون به سفر برویم.
و وقتی تصمیم ترک الکل را قرص و قاطع عنوان می کردیم بسیار شاد و خوشحال بودیم. از صمیم قلب آرزو داشتیم که دوباره تبدیل به فردی الکلی نشویم و بسیار در این باره مصمم بودیم. ما کاملا الکل را ترک کردیم و تلاشمان بر آن بود تا همیشه از مصرف الکل دست بشوییم علیرغم همه اهدافی که داشتیم، نتیجه اجتناب ناپذیری که نصیبمان شد تقریباً همان نتیجه قبلی بود. سرانجام همه سوگندهایی را که خورده بودیم و همه رنج هایی را که در این راه ترک الکل) کشیده بودیم فراموش کردیم نوشیدن الکل را دوباره از سر گرفته و این بار خود را دچار گرفتاری بیشتری کردیم. قول داده بودیم که برای «همیشه» مشروب خوری را ترک کنیم و دیری نباشید که عهدمان را شکستیم برخی از افراد ما که چنین عهدهایی با خود می بستند یک شرط خصوصی داشتند، به خودمان قول داده بودیم که در خوردن الکل زیاده روی نکنیم نه این که آبجو با شراب نوشیم؟؟ از این طریق آموختیم که تا کنون نمی دانسته ایم.
آبجو یا شراب هم می تواند ما را مست کند و کافی است که برای کسب همان اثراتی که الکل تقطیر شده به ما می دهد تنها مقدار بیشتری آبجو یا شراب بنوشیم. همان طور که تا پیش از این، افراط در نوشیدن الکل ما را مست ونشئه می کرد حال این حالت به واسطه خوردن آبجو یا شراب به ما دست می دهد.
بله، برخی از افرادمان هم کاملاً از خوردن الکل دست کشیدند و دقیقاً تا آخرین لحظه بر سر پیمانی که با خویش بسته بودند باقی ماندند. ولی ما دوباره به خوردن الکل روی آوردیم و خیلی زود دچار دردسر شدیم و این بار احساس تازه ای از گناه و پشیمانی گریبانگیرمان شد.
با وجود چنین تلاش هایی که تا کنون پشت سر نهاده ایم در جمعیت الکلی های گمنام دیگر حرفی از «ترک مشروب خواری» و «سوگند خوردن برای لب نزدن به الکل» به میان نمی آوریم. چرا که با عنوان کردن این قضایا تنها ناکامی هایمان را به یاد می آوریم.
اگر چه دریافتیم که الکلیسم در واقع حالتی دائمی و جبران ناپذیر ایجاد می کند، تجربه مان به ما آموخته است که برای هشیار ماندن هرگز تعهدات طولانی مدت با خود نبندیم. دریافته ایم که گفتن این جمله بسیار معقول تر و مفید تر است فقط برای امروز: «امروز مشروب نخواهم خورد.»
حتی اگر دیروز مشروب خورده باشیم امروز می توانیم این کار را نکنیم.ممکن است فردا هم الکل بخوریم؛ چه کسی می داند که فرداهای بعد از آن زنده هستیم یا نه؟ اما تصمیم داریم که در بیست و چهار ساعت آینده، الکل نخوریم. مهم نیست که تا چه اندازه وسوسه یا عصبانی شویم، هدف آن است که همه مشکلات و سختی ها را تحمل کنیم و امروز مشروب ننوشیم.
دور از انتظار نیست که دوستان و خانواده هایمان از شنیدن این سوگند که:
«این بار واقعاً تصمیم دارم الکل را ترک کنم» خسته شده اند و تنها زمانی باورمی کنند که ما را در حال ترک الکل ببینند. بنابراین به آنها قول نمی دهیم که مشروب خوریمان را ترک میکنیم هر یک از ما فقط با خودش پیمان می بندد. گذشته از اینها سلامتی و زندگیمان در معرض خطر است. این ما هستیم و نه خانواده یا دوستانمان که باید به سوی سلامتی گام برداریم.

📖کتاب هوشیار زیستن ص۱۸-۱۹-۲۰-۲۱


❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
4. به خاطر داشته باشید که الکلیسم یک بیماری علاج ناپذیر،حاد و مهلک است.
قسمت 1

بسیاری از مردم در سراسر جهان دریافته اند که نمی توانند صدف های خوراکی، توت فرنگی، تخم مرغ، خیار، شکر یا چیزهای دیگری بخورند و با خوردن این مواد دچار ناراحتی و یا حتی بیماری می شوند. شخصی که به خوردن انواع مواد غذایی حساسیت دارد نسبت به خود احساس ترحم کرده و به زن یا مرد دیگری که او هم از خوردن این مواد محروم است.  درد دل می کند و دائماً به علت این که نمی تواند از این مواد غذایی خوشمزه
استفاده کند ناله سر می دهد.
اگر محدودیت هایی را که باید در رژیم غذایی داشته باشیم نادیده بگیریم نتیجه ای جز وخیم تر شدن وضع مان در پی نخواهد داشت. برای آن که عمیقاً سالم و شاد باشیم می بایست بیاموزیم که چگونه با سیستم بدنی مان رفتار و زندگی کنیم.
یکی از رویکرد هایی که یک فرد الکلی که قصد دارد خود را احیا کند همیشه باید در سر داشته باشد آن است که دائماً به خود یادآور شود که اگر می خواهد همواره سالم سلامت باشد، بایست لزوماً از مواد ( الكل يا هر مخدر جایگزین آن) پرهیز کند.

زندگی ما خود شاهد این ادعاست که تا زمانی که به مصرف الکل ادامه می دادیم – مثل هزاران زن و مرد دیگری که مثل ما الكل مصرف می کردند - مشکلاتمان هر روز بیشتر و بیشتر می شد.

برخی از ما با اطمینان خاطر گمان می کردیم که قادریم مقدار زیادی الکل مصرف کنیم و تصورمان این بود که به جز شب هایی که گاه وبی گاه مست بودیم، می توانیم هشیاری مان را حفظ کنیم و مشروب خوری آن قدرها هم که تصور می کردیم عمل بدی محسوب نمی شود و با مشروب خوری حادثه وحشتناک یا مهیبی رخ نمی دهد.
هر چند اکنون دریافتیم که مدت زمان مشروب خوری چه کوتاه باشد و چه بلند الزاما با گذشت زمان مشکلات جدی تری را به وجود می آورد.
برخی از پزشکان متخصص بیماری الکلیسم به ما گوشزد می کنند که تردید مشکلات حاصل از خوردن الکل با افزایش سن فرد دائماً فزونی می یابد.
(و هرگز از یاد مبرید که سن ما هر لحظه در حال فزونی است) پس از تلاش های بسیار اینک به ما ثابت شده است که الکلیسم هم مانند برخی دیگر از بیماری های لاعلاج یک بیماری علاج ناپذیر است. ما نمی توانیم ترکیب شیمیایی بدنمان را تغییر داده و به حالت طبیعی سابق خویش برگردیم.

📖کتاب هوشیار زیستن صفحه ۲۱-۲۲

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
4. به خاطر داشته باشید که الکلیسم یک بیماری علاج ناپذیر،حاد و مهلک است.
قسمت 2

ما نمیتوانیم یک خیار شور را تبدیل به خیار اولیه کنیم. هیچ گونه معالجه و درمان روانی تا کنون نتوانسته است بیماری الکلیسم ما را «علاج» کند. از آنجا که شاهد با توانی صدها نفر انسان الکلی هستیم که قادر به ترک الکل نیستند کاملاً متقائد شده ایم که الکلیسم یک مرض مهلک است. نه تنها به این نکته دست یافته ایم که مصرف الکل به شکل مستقیم منجر به مرگ می شود بلکه به خوبی به این نکته نیز آگاهی یافته ایم که عامل بسیاری از مرگ و میرها که شاید به ظاهر ارتباطی با مشروب خوری نداشته ،باشند، در حقیقت ریشه در همین مسئله مصرف الکل .دارند غالباً دلیل بروز سوانحی همچون سانحه اتومبیل غرق شدن ،خودکشی ،قتل حمله قلبی آتش سوزی، ذات الریه یا سکته مغزی که مرگ فوری به دنبال ،دارند مشروب خوری بیش از حد است که باعث ایجاد چنین شرایط یا حوادث مهلکی میشود یقیناً بسیاری از ما در جمعیت الکلی های گمنام به خوبی به یاد می آوریم که در دوران مصرف الکل با خیال آسوده گمان میکردیم که چنین سرنوشتی هرگز نصیب ما نخواهد شد و خیال میکردیم که ما به آخرین مراحل هولناک یک الکلیسم شدید و مزمن هرگز نزدیک نخواهیم شد. اما با این همه به این باور رسیده ایم که تنها با قطع مطلق مصرف الکل است که می توانیم خود را نجات دهیم. اگر سوار بر اتوبوسی باشید که مقصدش جز ویرانی برای شما نیست هر چند که مقصد بسیار دور باشد با این حال تنها راه خلاصی از هلاکت آن است که از اتوبوس پیاده شده و مسیر دیگری در پیش گیرید
اگر شما بدانید که دچار یک بیماری علاج ،ناپذیر حاد و مهلک هستید – چه این بیماری الکلیسم باشد و چه امراض دیگری همچون ناراحتی های قلبی یا سرطان - چه می کنید؟

بسیاری از مردم این واقعیت هولناک الکل را تکذیب می کنند شرایط را گیرند نمی خواهند تحت هیچ معالجه ای قرار گیرند و آن قدر رنج نادیده می کشند تا بمیرند.

📖کتاب هوشیار زیستن صفحه 23


.❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
4. به خاطر داشته باشید که الکلیسم یک بیماری علاج ناپذیر،حاد و مهلک است.
قسمت 3

اما راه دیگری نیز وجود دارد

می توانید تشخیص طبی پزشک معالجتان را بپذیرید و یا به واسطه دوستان و حتی ،خودتان خویشتن را قانع سازید و تنها آن گاه است که از خود می پرسید چه باید کرد؟» اگر همه امور را تحت کنترل خویش درآورید و توجه کافی به خود مبذول دارید میتوانید سالهای بسیار شاد پرحاصل و سالمی را سپری کنید در چنین شرایطی است که شما کاملاً حساسیت شرایط خویش را تشخیص داده و برای داشتن یک زندگی سالم عاقلانه وارد عمل می شوید.
اگر واقعاً بخواهید اوضاع زندگی تان را رو به راه کنید با این کار به نتیجه مطلوبی رسیده و خواهد دید که به طور شگفت انگیزی مسئله الکلیسم را حل کنید. از هنگامی که ما اعضای جمعیت الکلی های گمنام آموخته ایم که چگونه تا آخرین حد از زندگی مان لذت ببریم به راستی خواهان آن هستیم که اوضاع و احوال بر وفق مرادمان باشد هرگز سعی نمیکنیم که حقیقت تغییر ناپذیر الکلیسم را نادیده بگیریم اما از طرفی پی برده ایم که نمی بایست در مورد این بیماری تمام مدت در فکر فرورفته و یا به حال خویش زاری کنیم ما این بیماری را مختص بدن مان به حساب می آوریم. همان طور که داشتن قد از ویژگی های فیزیکی است و یا همان گونه که گاهی نیاز به استفاده از عینک داریم یا مانند هر گونه حساسیتی که فرد میتواند داشته باشد، نگاه ما نیز به الكلیسم همین گونه است.
بنابراین هنگامی که موفق به درک این مطلب شویم می توانیم زندگی راحتی به دور از دغدغه داشته باشیم و این آسایش تا زمانی که بتوانیم به سادگی از نوشیدن نخستین جرعه الکل در روز که پیش تر به اهمیت آن اشاره شد . خودداری کنیم با ما خواهد بود
یک شخص نابینا در جمعیت الکلی های گمنام گفت که بیماری الکلیسمش كاملاً شبیه به نابینایی اش است. او می گوید زمانی که ناتوانی در بینائی ام را پذیرفتم و از امکانات توانیابی در اطرافم بهره جستم تنها آن زمان بود که دریافتم می توانم با کمک عصا یا سگ هر کجا که دوست دارم به راحتی .بروم این امر تنها مشروط به آن است که ناتوانی ام که همانا نابینایی هست را فراموش نکرده باشم و مشکلات تنها زمانی آغاز خواهد شد که این حقیقت را فراموش کنم»

بانویی از اعضای الکلی های گمنام گفته است اگر قصد دارید خود را درمان کنید، نسخه خود را دریافت کرده و به مفاد آن عمل کنید و زندگی خود را ادامه دهید. درمان شما بسیار سهل خواهد بود اگر حقایق جدید در رابطه با سلامت خود را از یاد نبرید.
خلاصه مطالب آن است که به خاطر داشته باشیم که دچار بیماری هولناکه غیر قابل درمان و مصیبت باری به نام الکلیسم هستیم به جای اصرار در مصرف الکل راههای جدید زندگی بدون الکل را انتخاب و پیش پای خود قرار می دهیم.


📖کتاب هوشیار زیستن صفحه 24_25

.❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
به خاطر داشته باشید که الکلیسم یک بیماری علاج ناپذیر،حاد و مهلک است.
قسمت 4


نباید از اینکه دچار بیماری الکلیسم شده ایم سرافکنده باشیم.
این امر دلیلی برای شرمندگی ما نیست این که چرا برخی دچار الکلیسم می شوند و برخی خیر، هنوز مشخص نشده است این امر تقصیر ما نیست. ما هرگز قصد نداشتیم دچار این بیماری شویم و هرگز تلاشی برای دچار شدن به این بیماری نکرده ایم .
ما برای لذت بردن خود را دچار رنج الکلیسم نکردیم ما آگاهانه خود را درگیر مسئله ای نکردیم که بعدها از آن سر افکنده شویم ما این کار را بر خلاف غریزه و عقلانیت خود کردیم چرا که بیمار بودیم و خود به بیمار بودنمان آگاهی نداشتیم.
ما دریافته ایم که تاسف و پشیمانی این که چه طور به این راه افتاده ایم چیزی عایدمان نمیکند و سودی ندارد اولین قدم برای این که احساس بهتری داشته باشیم و بر این بیماری فائق آییم این است که فقط دیگر لب به الکل نزنیم.
کدام یک از این دو عقیده درست و بهتر است آیا شما تا حدی متوجه این موضوع نشده اید که به جای آن که زمان زیادی را صرف این نگرانی غم انگیز کنید که مگر شما چه عیب و مشکلی دارید در وضعیت جسمانی قرار گرفته اید که در آن میتوان به خوبی به کار و درمان پرداخت به نظر ما تصویر کنونی که ما از خود ساخته ایم خوش منظره تر و خوشایند تر از آن شخصیت های غمگین و افسرده سابق است که عادت داشتیم ببینیم میدانیم که تصویر کنونی به واقعیت خود ما نزدیکتر .است دلیلمان هم آن طریقی است که ما در حال حاضر برای احساس فعالیت و تفکر خود در پیش گرفته ایم ما به هر کس که خواهان ورود به یک دوران بدون دردسر» بر اساس این مفهوم جدید خود است خوش آمد میگوییم بعد از ،آن هر کس که بخواهد دوباره به روزهای قبل برگردد کاملاً آزاد است که تمام کارهای سابق خود را از سر گیرد. این حق شماست که اگر میخواهید دوباره بدبختی و سیه روزی خود را پس بگیرید.
از طرف دیگر اگر بخواهید میتوانید تصویر جدید خود را حفظ کنید.


این هم حق شماست.

📖کتاب هوشیار زیستن صفحات 25-26

.❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚: 𝒂𝒍𝒄𝒐𝒉𝒐𝒍𝒊𝒄𝒔𝒂𝒏𝒐𝒏𝒚𝒎𝒐𝒖𝒔

www.tg-me.com/weyar

www.tg-me.com/weyar1

www.tg-me.com/weyar2

   ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ    ⌲
   ˡᶦᵏᵉ   ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ   ˢᵃᵛᵉ    ˢʰᵃʳᵉ

‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2024/09/29 01:18:46
Back to Top
HTML Embed Code: