Telegram Web Link
ریشه های حقیقت

حرکت ما از گرفتن یک ترازنامه ی شخصی در قدم چهارم آغاز شد. هر کسب و کاری که فاقد ترازنامه ای منظم باشد معمولاً ورشکسته میشود ترازنامه ی تجاری در اصل نوعی مواجهه با حقیقت و فرایند یافتن آن است. تلاشی است برای یافتن حقایق بازار تجارت که بلافاصله از اجناس معیوب و بی فایده بدون پشیمانی خلاص شویم اگر صاحب این کسب و کار میخواهد در تجارتش موفق باشد نبایست در مورد قیمت ها‌خودش را فریب دهد.

ما هم بایست همین رفتار را با خود و زندگی مان داشته باشیم.
می بایست موجودی مان را صادقانه ارزیابی کنیم دلیلی برجسته دارم که لحظات شهود و دریافت حقیقت را میتوان زیربنای یک عمر بیداری روحانی قرار داد. ریشه های حقیقت علی رغم تندبادهایی که ما را نابود می کنند یا سبب می شوند که خودمان شروع به ویران کردن خویش کنیم جایگزین ریشه های عصبیت و ناهنجاریهای روحی می شوند.


#کتاب‌ازدیدگاه‌بیل
#صفحه183

https://www.tg-me.com/weyar
اراده ی چه کسی؟

بسیاری از اعضاء A.A. را دیده ایم که مشتاقانه و صادقانه با ایمان کامل در جستجوی هدایت آشکار خدا در امور مختلف هستند از مسائل مهمی چون فروپاشی خانواده و بحران های مالی گرفته تا مشکلات کوچک شخصی شان مثل کاهلی و تنبلی کسی که مصرانه سعی کند زندگی اش را تنها با این گونه دعاها و تقاضاهای خودخواهانه از پروردگار جلو ببرد، در تلاشی بیهوده است . در مقابل هر سؤال یا نقدی بر کارهایش او اتکای صرفش را به دعا در همه امور کوچک و بزرگ به میان می کشد.

چنین انسانی فراموش کرده است که اندیشه ی زیاده خواه و ذهن دلیل پرداز او هدایت او را مخدوش ساخته است. او غافل است که دارد اراده ی خودش را اگرچه با بهترین نیات در هر شرایط و هر مسئله ای تحمیل می کند با این خیال باطل که فکر می کند در راستای هدایت مخصوص خداوند عمل می کند.


#کتاب‌ازدیدگاه‌بیل
#صفحه180

https://www.tg-me.com/weyar
پذیرش هدایای خداوند

من عقیده ی بسیاری از دین شناسان را که معتقدند تجربه و تحول روحانی ناگهانی فضیلتی است الهی که فقط شامل حال برخی از انسانها می شود زیر سوال می برم. هر انسانی فارغ از خوبی ها و شرارت هایش تکه ای از ساختار روحانی خداوند است.
بر این اساس هر کدام از ما جایگاه خودمان را داریم و هیچ دلیلی نیز وجود ندارد که خیال کنیم خداوند برخی از ما را بر بعضی دیگر برتری داده است.
بنابراین ضروری است که همه ی ما با فروتنی عمیق هرنعمت خوبی را که نصیبمان میشود بپذیریم همواره در ذهن خود این نکته را یادآور شویم که ابتدا این گرایشهای منفی ما بودند که به چنان جایگاهی تنزلمان دادند که برای دریافت
هدایای مثبت آماده شویم و تحول روحانی اتفاق بیافتد.
الکلیسم و خلاء عمیق ما بود که در نهایت منتهی به زیربنایی شد که تحول روحانی ما بر آن استوار شود.


#کتاب‌ازدیدگاه‌بیل
#صفحه178

https://www.tg-me.com/weyar
درک مفهوم فروتنی

درک دقیقی از فروتنی انقلاب عظیمی را در نگرش ما به دنیا ایجاد میکند. چشمان ما به ارزشهای والای برخاسته از مقابله ی دردناکی که با هواهای نفس مان داشتیم باز میشود. تا پیش از این زندگی ما در فرار از دردها و مشکلات سپری میشد.

فرار از طريق مصرف الکل راه حل همیشگی ما بود. سپس در .A.A. چشم و گوشمان را باز کردیم همه جا مشاهده کردیم که شکستها و تیره روزی ها به کمک تواضع و فروتنی به داراییهایی گرانبها تبدیل شده بودند.

برای کسانی که در A.A. رشد و پیشرفت کرده اند، فروتنی یعنی شناخت اینکه واقعاً که هستیم و چه هستیم و تلاشی است از عمق وجود برای تبدیل شدن به آنی که می توانیم بشویم.

#کتاب‌ازدیدگاه‌بیل
#صفحه166

https://www.tg-me.com/weyar
‌      ‌   « شکل گیری سنتها ۱ »

#تواضع‌واحدی‌ازروابط‌عمومی‌خوب‌آگوست (١٩٤٥)

در طول چند سال اندکی که انجمن الکلی های گمنام در انظار عمومی حضور داشت صدها هزار کلمه در روزنامه ها و مجلات برای آن تبلیغ شده است. این کانالها اخیراً توسط گویندگان رادیویی افزایش پیدا کرده است و اینجا و آنجا برنامه های رادیویی از انجمن پشتیبانی میکنند. به ندرت انتقاد یا تمسخری درباره ما بیان شده است در حالی که تبلیغات ما گاهی فاقد احترام خاصی بوده است ولی ما به ندرت میتوانیم گله ای داشته باشیم به هر حال خوردن مشروب کار مورد احترامی نیست!
مطمئناً ما برای سپاسگزاری از انبوه نویسندگان، ویراستاران ،روحانیون و پزشکان - و همه جور دوستانی - که با دلسوزی و اشتیاق به ترغیب جنبش ما ادامه داده اند. دلایل زیادی داریم.هزاران الکلی مستقیماً به خاطر تلاشهای آنها به انجمن آمده اند. این یک سابقه خوب است. خدایی بود! وقتی به این فکر میکنیم که چه اشتباهاتی ممکن بود به وجود آید؛ اگر سیاستهای دیگری دنبال شده بود ما اکنون به شدت درگیر بودیم. برای مثال در بحث "مخالفت یا موافقت با مشروب ": ممکن بود با دوستان خوب خود، با مذهب و پزشکی وارد مشاجره شویم .هیچیک از آنها اتفاق نیفتاده است. شکر خدا به طور غیر قابل باوری بخت با ما یار بوده است.
در حالی که این امر داستان موفقیت ما را به وجود میآورد ولی به خاطر طرز فکر ما، دلیلی برای این نبوده است که به خودمان تبریک بگوییم .اعضای قدیمی انجمن که با این سابقه آشنا هستند، به اتفاق آرا احساسشان این است که مطمئناً خردی برتر از خرد خودشان در کار بوده است و گرنه ما هرگز نمی توانستیم از آن همه چاله به سلامت عبور کنیم،هرگز نمیتوانستیم با آن خوبی با میلیونها دوست در دنیای بیرون رابطه برقرار کنیم.
ولی تاریخ ،این پیشرفت را ثبت میکند و ما نباید سقوط هر تعداد اقدام آینده دار و سودمند سیاسی، دینی و اجتماعی - را فراموش کنیم. در حالی که تعدادی از آنها بیشتر از حد سودمندی خود دوام آوردند ولی بخش اعظم آنها قبل از موعد مقرر از بین رفتند همیشه یک چیز اشتباه یا غیر منطقی در درون آنها برای دیگران آشکار میشود. روابط عمومی آنها دچار مشکل میشود و دیگر رشد نمیکنند؛ تا حد نابودی سقوط میکنند یا از هم می پاشند.


📖   #کتاب‌زبان‌دل
صفحه 19_20

#شکل‌گیری‌سنتها

https://www.tg-me.com/weyar
‌       « شکل گیری سنتها ۲»

#تواضع‌واحدی‌ازروابط‌عمومی‌خوب‌آگوست (١٩٤٥)



ستایش فردی، غرور گزافه، آمال نابودگر، خودنمایی، خودبینی کوته فکورانه، جنون پول یا قدرت ،عدم پذیرش اشتباهات و درس گرفتن از آنها، از خود راضی بودن، رضایت مندی از روی تنبلی - اینها و موارد بسیار دیگر نمونه های معمولی بیماریهایی هستند که اغلب اوقات جنبشها و افراد به آنها دچار میشوند.

در حالی که ما اعضای انجمن به صورت فردی به بسیاری از این نواقص دچار بوده ایم و اگر میخواهیم هوشیار و مفید باقی بمانیم باید هر روز به آنها اقرار کنیم و در زندگی روزانه با آنها دست و پنجه نرم کنیم، ولی به هر حال این هم واقعیت دارد که چنین دیدگاههایی به ندرت وارد روابط عمومی ما شده است. ولی روزی ممکن است این اتفاق روی دهد ما هرگز نباید بگوییم" ممکن است اینجا اتفاق بیفتد"
آنهایی که شماره ژولای گریپ واین را خوانده اند و تا آن زمان ترک کرده بودند با خواندن حکایت جنبش واشنگتن از جا پریده بودند. برای ما سخت بود باور کنیم که یک صد سال قبل روزنامه های این کشور مشتاقانه حکایت صد هزار الکلی را بیان میکرده اند که برای هوشیار ماندن به دیگران کمک میکردند؛ اینکه در آن زمان تأثیر این کار خوب چنان ناپدید شده است که تعداد اندکی از ما تاکنون درباره آن چیزی شنیده ایم. اجازه دهید به مقاله گریپ و این درباره جنبش واشنگتن نگاهی داشته باشیم و چند جمله ای را نقل کنیم:
" نشست جمعی در سال ۱۸۴۱ در سیتی هال پارک نیویورک سیتی ۴۰۰۰ مخاطب جذب کرد.سخنرانان روی بشکه های واژگون شده مشروب می ایستادند."
در بستون رژه پیروزی میرفتند.تالار تاریخی فنوئل دیگر جا نداشت.

#کتاب‌زبان‌دل
      صفحه 20-21

‌#شکل‌گیری‌سنتها

https://www.tg-me.com/weyar
‌        « شکل گیری سنتها۳ »

#تواضع‌واحدی‌ازروابط‌عمومی‌خوب‌آگوست (١٩٤٥)


(" افراط در تبلیغات _خودنمایی؟
به هر حال خیلی شبیه رفتار یک الکلی است، این طور نیست!)"

سیاستمداران حریصانه به این تعداد اعضای رو به افزایش چشم دوخته بودند ... با تلاشهای خود به گروههای محلی ضعیف کمک میکردند تا رأی جمع کنند.
"( بازهم شبیه آرزوهای فردی است و همچنین مشارکت غیر ضروری گروه ها در مسائل بحث برانگیز؛ این موضوع سیاسی داغ در آن زمان: از میان بردن برده داری بود.)
" اعضای جنبش واشنگتن مطمئن بودند ...اگر آنها روشهای کهنه را رد میکردند شاید سرسختی بیش از حد. نمیتوانستند از دیگران درس بگیرند و به جای همکاری با سازمانهایی که در حوزه آنها بودند،به رقابت پرداختند). جنش واشنگتن هم مانند انجمن فقط و فقط یک هدف داشت" تنها دغدغه آنها بازیابی میخوارگان بود و اعلام میکردند اگر کسان دیگری الکل مصرف میکنند. کمترین آسیبی از آن نمیبینند به آنها مربوط نمیشود."
ولی بعدها این تحول به وجود آمد: " بین سازمانهای محلی قدیمیتر شکاف به وجود آمد. عده ای مشروب و آبجو میخواستند . عده ای طالب قوانینی بودند که الکل را غیرقانونی اعلام کند - با میل شدید برای جذب اعضای جدید، مشروب خورهای افراطی زیادی که لزوماً الکلی هم نبودند تعهد ترک می دادند. هدف گروهی قوی و ساده اولیه به این ترتیب با مناقشه های بی ثمر و اهداف مختلف از بین رفت و بازهم عده ای از گروههای محلی جنبش واشنگتن به منابع مالی خود رو آوردند تا از نشریاتشان حمایت کنند .هیچ رویه کلی برای نوشتن مطالب وجود نداشت. سردبیران روزنامه های محلی با سردبیران روزنامه های طرفدار میانه روی وارد مشاجره شدند. ظاهراً این مشکل لزوماً این نبود که آنها نشریات محلی دارند. مشکل بیشتر امتناع اعضای جنبش واشنگتن از پیگیری هدف اولیه خود و به این ترتیب خودداری از جنگیدن با دیگران بود؛ همچنین این واقعیت آشکار که آنها فاقد رویه ای برای روابط عمومی بودند یا سنتی که همه اعضا تمایل به پیروی از آن داشته باشند.


📖  #کتاب‌زبان‌دل

صفحات 21-22

#شکل‌گیری‌سنتها

https://www.tg-me.com/weyar
*به فراموشی سپردن...*
16 تیر
... *ترس از اينكه چيزى را از دست خواهيم داد يا به هـدف مـورد نظر خود نخواهيم رسيد. زندگی بر مبنای مجموعه ای از خواسته هـاى ارضا نشده چیزی جز اضطراب و سرخوردگی مداوم به همراه نخواهـدداشت. بنابراين، بدون كاستن از اين خواسته ها، آرامش واقعی حاصـل نخواهد شد. تفاوت بين خواسته و تقاضا برای همـه واضـح و مبـرهن است* . 

(دوازده گام و دوازده سنت)  

*تنها زمانی به آرامش می رسيم كه انتظارات خود را فراموش كنيم . تا زمانی كه درگير افكار مربوط به خواسته ها و انتظارات خودهستيم، در ترس و نگرانی به سرخواهيم برد و ايـن امـر خطـرى بـراى حفـظ هشیاری عاطفی محسوب می شود. بايد بيش از پيش واقعيـت تـسليم خود در برابر خدا را بپذيريم چرا كه اين كار آرامش، قدردانی و امنيت معنوی را برايم به همراه خواهد داشت* .

https://www.tg-me.com/weyar
آمار برای سال‌های اخیر میباشد

https://www.tg-me.com/weyar
سلام
شماره ماندگار کمیته های اطلاعات عمومی الکلی های گمنام ایران ناحیه مشهد

https://www.tg-me.com/weyar
سلام عرص ادب خدمت همراهان گرامی جهت ارئه بهتر خدمات اعضا در کانال الکلیهای آکرون هرگونه پیشنهاد وایده ای دارید با ما درمیان بگذارید دیدگاهی بگذارید تا خدمت گذاران آگاه و اشنا بشوند جهت ارائه خدمات بهتر در کانال
منتظر دیدگاه‌های شما عزیزان هستیم
گروه الکلیهای گمنام فارسی زبان
ایمان  شارجه

https://www.aauae.net

دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۲۱:۰۰-۲۲:۰۰

کتاب پایه و مشارکت آزاد

Sharif : +971 55 963 7088

https://chat.whatsapp.com/GWGXE0b3E4A0PAWR4R1I5I
Location :
https://maps.app.goo.gl/CysWcZ9NMFRpwudA8?g_st=ic

Sharjah faith  Farsi AA meeting

Monday and Wednesday at 21:00-22:00

Zawaya  - Al Shahba - Mughaidir Suburb - Sharjah

تيم هورتنز Tim Hortons
Upstairs room
Big book 📕 and sharing

آدرس :
https://maps.app.goo.gl/CysWcZ9NMFRpwudA8?g_st=ic

الشهبا - حومه مقیدیر - شارجه

تیم هورتنز تیم هورتونز
اتاق طبقه بالا



https://www.tg-me.com/weyar
از دیوید راکفلر پرسیدند: چگونه به این ثروت و شوکت رسیدی؟
گفت: از خدا خواستم و خودم بدست آوردم.
گفتند چگونه؟
گفت: من بیکار بودم. گفتم خدایا کاری برایم پیدا کن تا در آمد کافی برای پرداخت اجاره ی یک منزل نقلی را داشته باشم.

چون از طرف خدا اقدامی انجام نشد، خودم دست به کار شدم و به خدا گفتم: خدایا تو به این نیازهای کوچک رسیدگی نکن. من خودم کار پیدا میکنم. تو فقط حقوقم را افزایش بده.

کاری در راه آهن پیدا کردم. کارگری. در کوره ی لوکوموتیو ذغال سنگ می ریختم. اما حقوقش اندک بود.

به خدا گفتم تو سرت شلوغ است و کارهای مهم تری داری. تو خانه ی نقلی مناسبی برایم پیدا کن و من تلاشم را بیشتر میکنم و بیشتر کار میکنم تا درآمد بیشتری کسب کنم.

پس از پیاده شدن از قطار، به ذغال فروشی میپرداختم. اندکی درآمدم اضافه شد ولی از خانه نقلی خبری نشد.

گفتم خدایا میدانم خانه ی نقلی پیدا کردن در مقام و شأن تو نیست. من خودم آن را پیدا میکنم. در عوض تو شریک زندگی مرا پیدا کن.
اگر میخواستم منتظر خدا بشوم هنوز هم مجرد بودم. پس دختر مناسبی پیدا کردم و با او دوست، و سپس نامزد شدیم و ازدواج کردیم.

هرچه را از خدا خواستم، به نوعی به من گفت، خودت میتوانی، پس زحمت آن را به دوش من نیانداز و روی پای خودت بایست.

رابطه ی من و خدا هنوز به همین صورت پیش می رود و او هنوز به من اعتماد کافی دارد که میتوانم قدم بعدی را هم خودم بردارم.
همین اعتماد او به من قوت قلب میدهد و من با پای خویش جلو میروم.

خدایا متشکرم که به جای گدا، مرا همچون خودت کردی تا متکی به کسی یا چیزی نشوم.
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
:👤دیوید راکفلر


https://www.tg-me.com/weyar
2024/10/01 14:24:34
Back to Top
HTML Embed Code: