Telegram Web Link
مصاحبه روزنامه شریف که به پرونده ای با عنوان "علم در مقابل استارتاپ" اختصاص داشت. این مصاحبه دیروز منتشر شد. متن این مصاحبه👇
🔴مصاحبه روزنامه شریف با بنده درمورد کارآفرینی و استارتاپ

1️⃣چرا برخی افراد در دانشگاه نسبت به ترویج کارآفرینی و ارزش‌آفرینی حساس‌اند؟

🔹با سلام ابتدا باید تشکر کنم که این موضوع را برای این پرونده انتخاب کردید. واقعیت این است که رسانه‌ها روی همه مسائل دانشگاه از سردر گرفته تا بهداری و اردوهای دانشجویی و..، کار می‌کنند ولی روی مهم‌ترین موضوع که خود "دانشگاه" و سرنوشت و خط سیر آن است، کاری نمی‌کنند. البته وزارت علوم یکی دو سال پیش بر ضرورت تأسیس مراکز "دانشگاه پژوهی"، تأکید کرده است؛ ولی هنوز در دانشگاه ما چنین مرکزی راه نیفتاده و امیدواریم روزی این امر محقق شود.
به نظرمن وجه مشترک نگرانی‌ها و حساسیت‌ها، برمی‌گردد به غفلت دانشگاه از امور دیگری که وظایف ذاتی آن است. تولید علم، حل مسائل اساسی کشور، پرورش نیروی انسانی و تأثیرات فرهنگی- اجتماعی روی جامعه، همه جز وظایف ذاتی دانشگاه است که در پرتو توجه صرف به کارآفرینی ممکن است مغفول بماند.

2️⃣برخی معتقدند شأن دانشگاه شریف این نیست که وارد فضاهای استارتاپی شود. مگر مشکل فضای استارتاپی چیست؟ خیلی از دانشجویان که به اجبار وارد دانشگاه شدند و فرصت شکوفایی ندارند، جذب فعالیت‌های استارتاپی می‌شوند. یکی از مشکلات بزرگ کشور بحث اشتغال است. آیا دانشگاه با پرورش کارآفرینان موفق و یا فراهم کردن شرایطی برای پا گرفتن کسب‌وکارهای کارآفرینانه نمی‌تواند به حل بخشی از این مشکل کمک کند؟

🔹البته بنده چنین اعتقادی ندارم و بعید می‌دانم کسی در شرایط فعلی که با بحران بیکاری مواجه هستیم، به‌کلی با اصل کارآفرینی و استارتاپ مخالف باشد. بحث سر این است که اولاً آیا بهترین جا برای توسعه کارآفرینی، دانشگاه و وزارت علوم و معاونت علمی است، یا اینکه اگر هدف صرفاً اشتغال‌زایی است، وزارت کار یا وزارت اقتصاد بهتر می‌توانند این ایده را راهبری کنند؟ و ثانیاً اگر هم وزارت علوم متولی این امر است، آیا دانشگاه شریف که محل تجمع نخبگان کشور است، باید جلودار این حرکت باشد؟

درمورد مسئله نخست، در بحث‌های فلسفه و سیاست‌گذاری علم و فناوری در دهه‌های اخیر ایده‌ای مطرح شده با عنوان STS (Science, Technology and Society( طرفداران این نگاه بطور خلاصه می‌گویند توسعه علم به‌گونه‌ای شده که نمی‌توان علم را از تکنولوژی و جامعه جدا دید و جداگانه برای آن سیاست‌گذاری کرد. این سه مقوله در یک طرح یکپارچه و در تعامل دائمی باهم جلو می‌روند. این تعامل اقتضا می‌کند علم نسبت به جامعه، متعهد باشد و نیازهای آن را برطرف کند. ایده کارآفرینی از دل چنین تلقی از علم بیرون آمده که البته خیلی هم خوب است. ولی مشکل ازآنجا آغاز می‌شود که مشکلات جامعه تقلیل پیدا می‌کند به مسائل اقتصادی و از علم، صرفاً انتظار حل مشکلات اقتصادی می‌رود. در این شرایط علم هم می‌شود یک کالا و می‌رود در بازار سرمایه و سرنوشت آن سپرده می‌شود به "دست نامرئی" آدام اسمیت! هرطرف که سودهی بیشتری دارد، علم به آن سمت می‌رود و هرجا که سوددهی و بازگشت سرمایه ندارد (مثل علوم پایه و علوم انسانی) تضعیف می‌شود.

باز همین سیاست‌گذاران علم یک مثلثی دارند که می‌گویند توسعه علم باید این سه ضلع را پوشش دهد:
1- علم برای حل نیازهای بنیادین کشور: مثل بحث‌های موشکی، هسته‌ای و بحران آب
2- علم برای پیش‌برد مرزهای دانش: مثل تولید شتاب‌دهنده‌ها، تحقیقات روی امواج گرانشی، و..
3- علم برای تولید ثروت و اشتغال‌زایی: مثل اکثر قریب به‌اتفاق استارتاپهای فعلی
البته به نظر من و در کانتکست فرهنگی و تمدنی ما، می‌توان بُعد چهارمی هم به آن اضافه کرد که همان علم برای اخلاق، انسانیت و زندگی است. این موضوع البته این روزها در دنیا هم در پرتو بحران‌های محیط‌زیست و..، طرفداران زیادی دارد. حتی برخی مثل نیکلاس ماکسول ایده دانشگاه حکمت محور، را به‌عنوان نسل چهارم دانشگاه‌ها پیشنهاد کرده‌اند.

لذا به نظر من ایده کارآفرینی غلط نیست، ناقص و بسیار محدود است و همه ابعاد و انتظارات از توسعه علم را پوشش نمی‌دهد.

اما درمورد مسئله دوم که مربوط به نخبگان است، من به شوخی عرض می‌کنم که کار ما مثل کسی است که یک پورشه را فقط برای این خریده که از ضبط آن برای شنیدن آهنگ استفاده کند! این مسئله مهمی است که چرا ما از استعدادهای برتر خود که توانایی‌هایی بیش از شرکت‌داری و بورس‌بازی دارند، می‌توانند مرزهای علم را جلو ببرند و به حل مشکلات بشریت کمک کنند، این‌قدر کم ‌بهره می‌بریم. به نظر من این کار مصداق کفران نعمت است، هم برای خود نخبگان و هم برای سیاست‌گذاران. همین الآن رئیس و مؤسس استارتاپ "مامان پز" یکی از هم ورودی‌های ما البته در دانشکده برق بود که بعد رفت MBA و الآن هم "مامان پز" را اداره می‌کند. خب این کار را که البته خوب است و اشتغال‌زاست، کسی دیگر غیر از یک رتبه زیر صد کنکور نمی‌تواند انجام دهد؟!
3️⃣هزینه پژوهش خیلی زیاد است آیا دانشگاهها می‌توانند این هزینه‌ها را تأمین کنند؟ برخی افراد معتقدند که کارآفرینی به جایگاه علم آسیب زده است و منابع مالی دارد از پژوهش به سمت کارآفرینی می‌رود.

🔹ببینید دانشگاه کارآفرین را همان‌طور که می‌دانید نسل سوم دانشگاه‌ها می‌دانند که بعداز دانشگاه‌های آموزش محور و پژوهش محور، ایجاد شده است. اولاً به این نکته توجه کنید که این مسیر، سرنوشت محتوم همه مراکز علمی جهان نیست. هنوز جریان غالب در اروپا شاید همان پژوهش محور باشد. مؤسسات علمی مثل ماکس پلانک در آلمان هستند که بیشترین نوبلیست را در جهان تربیت می‌کنند یا مرکز CERN که بزرگ‌ترین موسسه علمی و تحقیقاتی جهان در سوئیس است و با مشارکت 20 کشور، اداره می‌شود. و جالب است بدانید که اگر به سایت سرن مراجعه کنید نوشته مسئله سرن، کشف حقایق ایجاد جهان، از طریق ذرات فیزیکی است! یعنی در دنیا هنوز هم چنین مسائلی زنده است و همه چیز پول و اشتغال نیست.

نکته دوم اینکه قرار بود این سیر، یک سیر انباشتی باشد. یعنی نسل سوم، خوبی‌های نسل‌های قبلی دانشگاه را داشته باشد و چیزی بر آن‌ها بیفزاید. دانشگاه نسل اول مدیر و مهندس برای اداره کشور قرار بود تربیت کند و دانشگاه نسل دوم، تولید علم و پژوهش کند. سؤال اینجاست که آیا این اتفاق‌ها الآن در دانشگاه نسل سوم با ورژن شریفی آن می‌افتد!؟ ببنید ما اگر خودمان را با MIT مقایسه می‌کنیم، MIT سالیانه بیش از 250 جلد کتاب منتشر می‌کند ولی دانشگاه شریف سال گذشته 16-17 جلد کتاب منتشر کرده که بیشتر آن‌ هم ترجمه بوده است. حالا تعداد مقالات و همچنین تربیت نیروی مناسب برای اداره کشور و.. بماند. پس نگرانی‌ها از غفلت دانشگاه از سایر تعهداتش، بی‌جا نیست.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا معنای حضور ما در مراسم عزاداری امام حسین این نیست که اگر در کربلا بودیم امام را یاری میکردیم!؟
#رضا_امیرخانی
#سفر_شهادت
#امام_موسی_صدر
پاسخ دکتر سپهری از اساتید دانشکده مدیریت به مصاحبه بنده
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ما را به جز خیالت فکری دگر نباشد

جایی که عشق باشد آنجا خطر نباشد..

#اربعین
#علیرضا_قربانی
#عدالت_طلب آن طلبه سیرجانی بود که برای درد مردم قیام کرده بود و علیه ظلم به زمین خواری در حرم حضرت عبدالعظیم تحصن کرده بود، نه کسی که سر رفیق بازی و قبیله گرایی یاد عدالت افتاده.

#مردم_گرا آن ورزشکار و هنرمند و حتی آخوند حکومتی بود که سه روز اول زلزله که احتمال زنده ماندن زیر آوار وجود دارد، "بست ننشست". یا به کمک مردم شتافت یا لااقل به جای بیانیه خودخواهانه، پیام تسلیت داد.

#مرد آن کسی بود که قلبش و شانه های مردانه اش را زلزله لرزاند و عکس جنازه ها و فیلم ضجه های کودکان یتیم شده، بی قرارش کرد. نه آن کسی که برای خوشایند ۱۵۰ نفر نعره مستانه میزند.

#نوکر_ملت آن کسی است که شماره حساب برای کمک به نیازمندان و زلزله زده ها اعلام میکند نه کسی که دست نیاز برای کمک به ستاد انتخاباتی اش دراز میکند.

نه هرکه سر بتراشد قلندری داند..
مفسرین از جمله علامه طباطبایی معتقدند قرآن یک جایی که به یک عده میگوید "دروغگو "، منظورش این است که خبری که طرف میدهد، دروغ است.
و یک جای دیگری که میگوید دروغگو، منظور این است که خود طرف دروغگوست. یعنی شاید خبرش راست است، ولی خودش به چیزی که می گوید باور ندارد.
به اولی میگویند "دروغ خبری" و به دومی میگویند "دروغ مخبری"
هرچند دروغ به طورکلی در جامعه ما بسیار شایع است؛ ولی شیوع دروغ مخبری بیش از دروغ خبری است
و البته خطرناک تر هم هست!


امروز مراسم بزرگداشت مرحوم مریم میرزاخانی در دانشگاه بود و در اثنای صحبت یکی از سخنرانان یاد این مطلب و آیه مرتبط با آن افتادم .

بعدا شاید بیشتر درمورد این مراسم و محتوای آن بنویسم..
Forwarded from علم و دين
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر گلشنی.17 آبان 96. دانشگاه شریف: عدم توجه به کیفیت از ام المسائل ماست/ چرا شریف باید یک نیروی خوب مثل دکتر رستگار را به خاطر مقاله محوری از دست بدهد؟
🆔 @scirel
🆔@mohajer_thinktank
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اکثر خوانندگان معاصر یا دچار عرفان شده اند یا دچار سطحی نگری وابتذال. اما عصار جز معدود کسانیست که عمیقا مساله اجتماعی دارد.
و حسن نگاه او عدم تفکیک صریح بین حاکمیت و مردم، درایجاد مشکلات اجتماعی است.
وادی|جواد درویش
اکثر خوانندگان معاصر یا دچار عرفان شده اند یا دچار سطحی نگری وابتذال. اما عصار جز معدود کسانیست که عمیقا مساله اجتماعی دارد. و حسن نگاه او عدم تفکیک صریح بین حاکمیت و مردم، درایجاد مشکلات اجتماعی است.
واقعا کسی که دنبال زنده باد و مرده باد سیاسی و جناحی نیست و از خودش هم نمیخواهد سلب مسولیت کند، میداند که " مردم" و "حاکمیت" در یک دیالکتیک رشد میکنند.
و هر راه حلی که فقط به یک طرف ماجرا نظر داشته باشد، راه به جایی نمی برد.
مواجهه با مردم، راهبرد "فرهنگی" می طلبد. به قول عصار مردمی که یکبار تاریخ کوروش را نخوانده اند، چطور دم از ریشه های خود میزنند؟

و مواجهه با حاکمیت، راهبرد "سیاسی" می طلبد.
سیاست به معنای "امر سیاسی" نه به معنای شعار و بیانیه سیاسی. یک جریان سیاسی که فراز و نشیب های تاریخ مملکت خود و بخصوص از مشروطه به این طرف را نمیداند، چطور میخواهد برای اصلاح کشور کاری کند؟


در این ۱۱ دولتی که در جمهوری اسلامی آمده و رفته، بعضی مثل دولت جناب موسوی(با نگاه سوسیالیستی و دولت سالار) و هاشمی و روحانی (با نگاه سرمایه سالار)، توجه صرف به دولت و حاکمیت داشتند.
بعضی مثل احمدی نژاد توجه صرف به مردم داشتند.
و تنها دولت آقای خاتمی بود که به هردو ساحت توجه داشت و راهبرد فرهنگی و سیاسی را توامان داشت. هرچند راهبرد فرهنگی دولت اصلاحات در نهایت مغلوب راهبرد سیاسی شد. آنهم نه سیاست به معنای امر متعال سیاسی که به معنای همان زنده باد و مرده باد.
این فایل صوتی سخنرانی پرمحتوای جناب آقای دکتر منصوری در مراسم بزرگداشت مریم میرزاخانی است. و متن زیر هم جوابیه بنده به این سخنرانی است که امروز منتشر شد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر گلشنی. ۱۷ آبان۹۶ دانشگاه شریف:
⭕️ جهان را با عینک تخصص خودتان نبینید، جهان وسیعتر از تخصص شماست!
⭕️ باید دانشجویان علوم پایه و مهندسی تعداد مناسبی از درسهای علوم انسانی را فرا بگیرند.
Mohaajer.ir
139609190916318511273705.pdf
3.5 MB
کار دولت در انتشار لایحه بودجه واقعا ستودنی بود(البته ظاهرا دولت های قبل هم‌ منتشر میکردند). مطالعه آن فارغ از جو رسانه ای فعلی، سطح توقع مردم از نهادهای مختلف را بهتر تنظیم میکند.
🔴دکتر #علی_مقداری و توسعه تکنولوژی به نفع فرشتگان!

امروز ما در دفتر کوچکمان در دانشگاه میزبان انسان بزرگی بودیم. دکتر علی مقداری استاد تمام دانشکده مکانیک دانشگاه شریف، بنیان گذار صنعت رباتیک در ایران و صاحب بسیاری عناوین دیگر.
ایشان از ابتدای لیسانس تا آخر دکتری را در آمریکا گذرانده و به رغم اینکه همسر ایشان هم آمریکایی است، 30 سال پیش برای همیشه به ایران برگشته و فناوری که اصلا در ایران وجود نداشته را پایه گذاری کرده است.

http://www.mech.sharif.ir/web/26972/1

🔹موضوع بحث ما در این جلسه صمیمی #رباتهای_اجتماعی بود که ایشان گزارش کاملی از کارهایی که در این حوزه کرده اند، ارائه کردند. تقریبا همه کارهای تحقیقاتی ایشان و تیم کوچکی که دارند، در حوزه خدمات اجتماعی رباتها، به خصوص به کودکان و به ویژه به کسانی که یک نوع ناتوانی دارند، اختصاص دارد.
ایشان دریافته اند که بسیاری از مهارت های یادگیری در کودکان مبتلا به #اوتیسیم و #سندرم_داون، با ربات ها، ساده تر و سریع تر میسر میشود.

yon.ir/og3qx

همچنین کودکان سرطانی که به غلط در جامعه تصور میشود بیماری آنها واگیر دارد و از جامعه طرد میشوند، مورد توجه ایشان بودند و رباتی برای همبازی شدن با این کودکان طراحی کرده اند.
yon.ir/yk2mz

🔹غیر از ربات که تخصص اصلی دکتر مقداری است، اهالی دانشگاه شریف میدانند که تجربه 9 سال معاونت آموزشی دانشگاه و سمت های دیگر، باعث شده ایشان در زمینه دانشگاه و نظام آموزش عالی هم صاحب نظر باشند.
در بخشی از جلسه ایشان به خاطره ای اشاره کردند که چند سال پیش در آمریکا، استادی را دیدند که در دانشگاهی مخصوص افراد #ناشنوا و #نابینا مشغول کار بود. همین ایده را ایشان آورده و در شورای گسترش وزارت علوم طرح کرده و موافقت اصولی تاسیس دانشگاهی با همین ماموریت را گرفته است. دانشگاهی به نام #دانشگاه_فرشتگان که هم غیرانتفاعی است و هم بین المللی.

🔶 در جلسه و حین صحبت های دکتر مقداری سه مسئله به ذهنم رسید که گفتم حتما باید امشب آنها را بنویسم:

1️⃣ دیروز اسامی دانشمندانی که جزء یک درصد پژوهشگران برتر جهان قرار دارند اعلام شد. مثل هرسال یک تعداد از اساتید شریف هم بودند که غالبا هم هرسال تکرار میشوند. اما مثل هرسال اسم دکتر مقداری نبود.
چرا؟ چون ایشان تعداد خیلی زیادی #مقاله ندارد. چون معیار های تک‌بعدی انتخاب این دانشمندان را احراز نمیکند. چون ایشان بیشتر دنبال حل مسئله و درد جامعه است تا برتری علمی در جهان..

2️⃣ به تولیدات و اختراعات ایشان که فکر میکردم دیدم هیچکدام صرفه اقتصادی ندارد! در دورانی که #صنعت_دارو هم با ملاحظات اقتصادی و #سود_دهی به پیش میرود، ایشان صنعت بسیار پرسود رباتیک را به امور اخلاقی، اجتماعی و انسانی محدود کرده و موقعیت فوق العاده‌ی راه اندازی یک #استارتاپ پرسود و یک کسب و کار موفق را از خود سلب کرده است.
چرا؟ چون میداند ارزشهایی مهمتر از ارزشهای اقتصادی هم وجود دارد که در زمان رقابت، میتواند ارزش های اقتصادی را کنار بزند!

3️⃣ موضوع سومی که ذهنم را مشغول کرد، نقدی بر خودم و خودمان بود. ما در حوزه #فلسفه_تکنولوژی یادگرفته ایم به تکنولوژی خوش بین نباشیم!
در بهترین حالت تکنولوژی های نوظهور مثل همین ربات ها را اگر هم طرد نکنیم، با احتیاط به آنها نزدیک میشویم.
همدلانه ترین حرفهای ما در حوزه اخلاقِ تکنولوژی، پروژه هایی مثل (VSD (value sensitive design است که درآن گفته میشود طراحی تکنولوژی باید به گونه ای باشد که اصول و ارزشهای اخلاقی در آن لحاظ شود.
اما امروز من فهمیدم در همین نیازهای عادی انسان، آنقدر جای خالی برای طراحی و توسعه تکنولوژی –به همین شکل موجود آن- وجود دارد، که هیچ کاری اخلاقی تر از توسعه سریع و بی ملاحظه تکنولوژی در این حوزه ها نیست. در این حوزه ها هیچ جای ملاحظات اخلاقی و دست اندازهای فیلسوفانه نیست. چون نفس این کار اخلاقی و انسانی است.


🔹پ.ن: یک موضوع فرعی هم که البته بعد از جلسه یادم افتاد، بعضی بدگویی های یک قشر خاصی از اهالی دانشگاه بود که درمورد ایشان و امثال ایشان در دانشگاه شنیده بودم. حالا نمیخواهم شیرینی این مطلب را به بیان آن گفته ها تلخ کنم ولی یاد این شعر افتادم:
"منصور سر گذاشت در این راه و برنگشت
زاهد در این غم است که دستار میرود!"


http://s9.picofile.com/file/8314620450/image_gallery_1_.jpg
🔴 چرا زلزله قابل پیش بینی نیست؟

میگویند پیشرفت علم، انسان را از خدا بی نیاز کرده.
به این شکل که انسانِ قدیم، علت پدیده هایی را که نمیدانست، به خدا نسبت میداد. باران و سیل و طوفان را انسان ناشی از خشم و غضب یا خوشحالی خدا میدانست. مردم مصر باستان وقتی که رود نیل خروشان میشد، بچه های خود را قربانی میکردند تا خشم خدا کم شود و نیل آرام بگیرد!
به همین دلیل اگوست کنت جامعه شناس معروف فرانسوی دوره انسان قدیم را دوره الهیاتی یا دوره طفولیت انسان میداند. و دوره جدید را دوره علم و دوره بلوغ انسانها میداند. در این دوره دیگر انسان میداند علت پدیده های طبیعی، امور طبیعی است، نه خشم و خشنودی خدا!

🔹با این حال چرا هنوز زلزله قابل پیش بینی نیست؟ چرا وضعیت آب و هوا قابل پیش بینی نیست؟ چرا بیماری های وراثتی قابل پیش بینی نیست؟ چرا رنگ چشم نوزاد قابل پیش بینی نیست؟ چرا راز پیری انسان کشف نشده؟ چرا مرگ قابل پیشگیری نیست؟

برای این سوالات دو جواب وجود دارد:
1️⃣جواب اول این است که پیشرفت علم در آینده مسئله را حل خواهد کرد. همانطور که برای انسانِ 400 سال پیش، افتادن سیب از بالا به پایین (وبطور کلی هر نوع نیروی گرانشی بین دو جسمی که باهم فاصله دارند)، چیزی شبیه معجزه بود، ولی بعد از نیوتن راز آن کشف شد، پیش بینی زلزله هم بعدا میسر خواهد شد.

2️⃣جواب دوم این است که این مسائل یا لااقل برخی مسائل انسان، به هیچ وجه با پیشرفت علم حل نخواهد شد. جنس برخی مسائل بگونه ای است که ربطی به پیشرفت علم ندارد.


🔹پاسخ اول به نظر منطقی تر میرسد و با تاریخ علم و تجربه بشریت هم سازگارتر است.
اما واقعیت این است که تا قبل از نظریه های جدید در فیزیک، ریاضیات، زیست شناسی و عصب شناسی ، کفه ترازو به نفع پاسخ اول بود، ولی الان پاسخ دوم بر اولی می چربد.

🔹در فیزیک، نظریه کوانتم میگوید پدیده های کوانتمی رفتار ثابت و به اصطلاح موجبیتی ندارند. و مسئله اینجاست که فیزیک، سطح کوانتم را بنیادین ترین سطح طبیعت میداند، پس کل طبیعت رفتارش احتمالاتی است و این (به تفسیر استاندارد یا کپنهاگی) ناشی از نقص علم ما نیست بلکه علی الاصول این گونه است.

🔹در ریاضیات نظریه آشوب (chaos theory) رفتار سیستم های دینامیکی غیرخطی مثل آب و هوا و رفتار گسل های زمین که منجر به زلزله میشوند را مطالعه کرده است. این نظریه میگوید رفتار این سیستم ها بسیار عجیب و غیرقابل پیشبینی است. یک تغییر بسیار کوچک در شرایط اولیه این سیستم ها، منجر به تغییری عظیم در نتایج شود. مثلا پر زدن یک پروانه در برزیل میتواند منجر به یک طوفان در تگزاس شود! به همین دلیل به این تغییرات اثر پروانه ای هم میگویند.

🔹در زیست شناسی، غیر از زیست شناسی تکاملی که شامل انتخاب طبیعی و حرکت رندمی است و این رندمی بودن حرکت ژن ها، اجازه پیشبینی را نمیدهد، سیستمهای بسیار پیچیده ای کشف شده است مثل سیستم انعقاد خون ویا عملکرد چشم ها، که پیچیدگی آنها غیرقابل تقلیل و توضیح است.

🔹و در عصب شناسی در بعضی آزمایش ها و تحقیقات به وجوهی از "آگاهی" انسان پی برده اند که به هیچ وجه قابل توضیح با عصب شناسی فیزیکالیستی نیست. مثلا کشف نوعی ادراک بینایی در برخی کورهای مادر زاد که به آن کوربینی یا blindsight گفته میشود و کارهایی که فیلسوفان ذهن در تبیین غیرعینیتی (سابجکتیو) بودن آگاهی انسان انجام داده اند و..

🔶خب اگر پاسخ دوم صحیح باشد و راز بعضی پدیده ها با پیشرفت علم هم کشف نشود، چه کسی و چه چیزی عامل آنهاست؟ اینجاست که پای خدا به میان می آید. بسیاری از فلاسفه و دانشمندان و الهیدانان، "خدا را بهترین توضیح" (best explanation) برای این پدیده های علمی میدانند.
هرچند خود نحوه مداخله و اثرگذاری خداوند به عنوان یک امر غیرفیزیکی در سطح امور فیزیکی، مسئله مهم دیگری است، ولی از اصل امکان مداخله خداوند و بسته نبودن دست او در طبیعت میتوان امروزه راحت تر دفاع کرد.

🔹همین است که قران می فرماید، خداوند هم در آسمان خدایی میکند و هم در زمین..
وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَـٰهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ (84-زخرف)


http://s9.picofile.com/file/8314791450/earthquake_houses_adapt_945_1.jpg
🔴این عبارت را "مارتا نوسباوم" فیلسوف مشهور آمریکایی در مراسم یادبود هیلاری پاتنم (یکی از بزرگترین فلاسفه قرن بیستم) میگوید:

Philosophy is pretty unpopular in America today. Marco Rubio says, with typical inelegance: "We need more welders and less philosophers." Governor Pat McCrory of North Carolina also singles out philosophy as a discipline offering "worthless courses" that offer "no chances of getting people jobs."
Across the nation there's unbounded adulation for the STEM disciplines, which seem so profitable.
Although all the humanities suffer disdain, philosophy keeps on attracting special negative attention — perhaps because in addition to appearing worthless, it also appears vaguely subversive, a threat to sound traditional values.

"امروز فلسفه در آمریکا چندان محبوب نیست. مارکو روبیو (نامزد ریاست جمهوری) با لحن بدی میگوید: "ما به جوشکارِ بیشتر و به فیلسوفِ کمتر نیاز داریم!" همچنین فرماندار کارولینای شمالی پت مککوری از فلسفه به عنوان رشته ای که "دروس بی ارزش" ارائه میکند و "فرصتی برای اشتغال مردم ایجاد نمیکند"، یاد میکند.
در میان مردم پرستش بی حد و حصری در مقابل رشته های STEM (یعنی چهار شاخه علوم طبیعی، فناوری، مهندسی و ریاضیات) که به نظر میرسد سوددهی بیشتری دارند، به چشم میخورد.
اگرچه همه رشته های علوم انسانی تحقیر میشوند، اما به فلسفه نگرش منفی خاصی وجود دارد. شاید به خاطر اینکه علاوه بر اینکه فلسفه ظاهرا بی ارزش است، طغیانگری علیه ارزش های سنتی هم به نظر میرسد!"

پ.ن: اگر این عبارات برای شما هم آشناست و با آن همدل هستید، دلیل واضحی دارد: در کشور ما نظام آموزشی، بخصوص آموزش عالی، از آمریکا الگو برداری شده
به همین دلیل این عبارات برای یک اروپایی به اندازه ما و آمریکایی ها، آشنا نیست.
مرحوم دکتر شریعتی در سخنرانی "علی ،حقیقتی بر گونه اساطیر" میگوید:
"رهبر بودن علی(ع)، نه نیازی به انتخاب دارد و نه انتصاب. او بالاتر از قد جامعه خود ایستاده و بلندایش از همه جا پیداست. دقیقا مثل کوه دماوند که از هرجا بایستی آن را میبینی"

پ.ن: به خاطر این جمله و جملات مشابه، برخی دکتر شریعتی را مهمترین حامی ایده ولایت فقیه میدانند. جایگاهی که برای اثبات آن نیازی به احراز #مرجعیت نیست.
شاید همین فروتنی، متانت و نداشتن حب مقام، که در رفتار آیت الله خامنه ای در فیلمی که اخیر از مجلس خبرگان سال 68 منتشر شده، به چشم میخورد، شرط مهمتری برای #رهبری یک جامعه انسانی باشد، تا کسی که صرفا تخصصی در استخراج برخی فروعات دین دارد..
Forwarded from مكتوب
بلندی از آن یافت کو پست شد!
سیدعطاءالله مهاجرانی
فیلمی از مجلس خبرگان مثل نقل و نبات در شبکه های اجتماعی و سایت ها می گردد. گوشه ای از بحث مجلس خبرگان در خرداد ماه ۱۳۶۸در باره انتخاب آیه الله خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی را نشان می دهد. می توان به این فیلم و سخن یا اعتراف آیه الله خامنه ای در باره خود از دو زاویه نگاه و تفسیر کرد.
یکم: کسانی که از بنیاد با رهبری آیه الله خامنه ای مخالف بوده و هستند. می گویند ببینید خودش هم موافق رهبری خودش نبوده است. ثانیا رهبری ایشان موقت بوده و قرار بوده است که رفراندم برگزار شود.
دوم: کسانی که همین فیلم را نشانه صلاحیت آیه الله خامنه ای برای رهبری می دانند.
چگونه می توان این دو زاویه دید را سنجید و تفسیر کرد؟
روز نخست رهبری آیه الله خامنه ای روز یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، بعد از جلسه دولت به دیدار ایشان رفتیم. پیش از آن هر چند وقت یک بار هیات دولت به ریاست ایشان تشکیل می شد. این بار ما به عنوان هیات دولت با مقام رهبری دیدار داشتیم. در نگاه نخست ایشان ساده تر شده بودند. قبا داشتند و نه لباده. گفتند: « بار بسیار سنگینی را بر دوش من نهاده اند. شانه های من برای این بار ناتوان است. به خداوند توکل می کنم. يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ !» دنباله آیه را نخواندند. تازه این سخن پس از انتخاب ایشان به عنوان رهبری بود . این ویژگی که فرد پای بر نفس خود می گذارد و خود را کوچک می شمرد، نشانه توانایی و بزرگی ست. فرهنگ ما متفاوت از فرهنگ غربی ست که با فریب و دروغ خود را چنان می نمایند که نیستند. ترامپ محصول چنین رویکرد و فرهنگی ست. سعدی در باب تواضع بوستان سروده است:
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
صمیمیت و برافروختگی که در سیما و سخن و حرکات آیه الله خامنه ای در این فیلم دیده می شود، تمامی نشانه های توانایی کسی ست که بر خود پیروز شده است، نه نشانه ضعف و ناتوانی.
نکته دوم سخن آیه الله هاشمی ست که می گوید انتخاب آیه الله خامنه ای تا رفراندوم و موقتی خواهد بود. این سخن برای تمام کردن بحث بوده است. ضمن این که مصوبه خبرگان رهبری بدون هیچکونه شرطی ابلاغ می شود و سند انتخاب آیه الله خامنه ای به شمار می رود.
کسانی که با هر انگیزه ای فیلم خبرگان را منتشر کرده اند، ممکن است در سطح برخی غوغا سالاران را خرسند کرده باشند تا در این روزهایی که مطامعی علیه نظام و رهبری تیز شده است، دستاویزی فراهم کنند، اما خردمندان و نکته بینان می دانند و می فهمند که این فیلم نشانی از صداقت و صمیمیت درخشانی را بهمراه دارد. عالیترین سمت کشور را به کسی پیشنهاد می کنند و او با برافروختگی پای بر نفس خود می گذارد و نمی پذیرد. به تعبیر امام سجاد علیه السلام:
و لا ترفعنی فی الناس درجة الّا حططتنی عند نفسی درجة مثلها. مرا در میان مردم علوّ مقام مبخش، مگر آن که در درونم حس فروافتادگی بیشتر شود.
***
http://mohajerani.maktuob.net/archives/2018/01/09/2280.php
2024/11/20 01:17:10
Back to Top
HTML Embed Code: