نمیشود شورای نگهبان، سه به سه برای مردم نامزدها را اًرِنج کند
دولت هم با همکاری صدا و سیما مناظره ها را مهندسی کند
بعد انتظار داشته باشیم سالار عقیلی یک تنه مردم را بکشاند پای صندوق های رای!
#جمهوریت اقتضائاتی دارد...
دولت هم با همکاری صدا و سیما مناظره ها را مهندسی کند
بعد انتظار داشته باشیم سالار عقیلی یک تنه مردم را بکشاند پای صندوق های رای!
#جمهوریت اقتضائاتی دارد...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عید #بعثت بزرگترین انقلابی تاریخ، #حضرت_محمد صلوات الله علیه، مبارک
مبعث، روز انقلاب علم و اندیشه و فرهنگ بر ظلمت جهلِ قرون وسطایی؛ و انقلاب عدل و انسانیت و اخلاق بر ظلم پادشاهی خسروانی و قیصرانی است
مبعث، روز انقلاب علم و اندیشه و فرهنگ بر ظلمت جهلِ قرون وسطایی؛ و انقلاب عدل و انسانیت و اخلاق بر ظلم پادشاهی خسروانی و قیصرانی است
http://philosophy.nd.edu/news-and-events/news/alvin-plantinga-wins-the-templeton-prize/
جایزه 1.4 میلیون دلاری امسال بنیاد تمپلتون به #آلوین_پلنتینگا رسید.
این بنیاد به طور خاص به موضوع علم و دین می پردازد و این جایزه را به افرادی که تاثیر ویژه ای در تحکیم ابعاد معنوی حیات انسان داشته باشند، اهدا میکند.
این جایزه به لحاظ مادی جز پر ارزش ترین جوایز علمی است.
جایزه 1.4 میلیون دلاری امسال بنیاد تمپلتون به #آلوین_پلنتینگا رسید.
این بنیاد به طور خاص به موضوع علم و دین می پردازد و این جایزه را به افرادی که تاثیر ویژه ای در تحکیم ابعاد معنوی حیات انسان داشته باشند، اهدا میکند.
این جایزه به لحاظ مادی جز پر ارزش ترین جوایز علمی است.
Forwarded from خبرگزاری تسنیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 اظهارات جانسوز یک معدنکار درمقابل روحانی: هیچکدام شما نمی دانید معدنکار یعنی چی.الان پیدایتان شده. 20 میلیون تومان طلبکارم از این شرکت 10 هزارتومان ندارم بچه ام را ببرم دکتر.نان نداریم
@Tasnimnews
@Tasnimnews
وادی|جواد درویش
📹 اظهارات جانسوز یک معدنکار درمقابل روحانی: هیچکدام شما نمی دانید معدنکار یعنی چی.الان پیدایتان شده. 20 میلیون تومان طلبکارم از این شرکت 10 هزارتومان ندارم بچه ام را ببرم دکتر.نان نداریم @Tasnimnews
قرن غم های حقیقی، دلخوشی های مجازی
لحظه لحظه در ترقی، صنعت تابوت سازی..
این صحبت های معدن کاران در مقابل اقای روحانی واقعا درد آور و جانسوز است..
ولی دور از اخلاق و انصاف است که نزدیک انتخابات آنها را علم کنند برای کوبیدن دولت. آن هم رسانه هایی که هیچوقت حاضر نیستند تیتر و لید خود را در حالت عادی به مصائب این کارگران مظلوم اختصاص دهند.
تقصیر و قصور این دولت و همه دولت ها و کل نظام جمهوری اسلامی در ایجاد این فجایع کم نیست. ولی نباید فراموش کنیم که اینها فرزندان نامشروع نطفه ایست که نظام سرمایه داری غرب در کشور ما کاشته..
مارکس البته خواست مقابله کند ولی در مقابل امپراطوری قدرت و ثروت غرب دوام نیاورد..
انقلاب اسلامی هم خواست و میخواهد مقابله کند ولی امیدواریم تن به معامله ندهد..
نمیدانم باید خوشحال باشیم که وقتی این اتفاق ها می افتد، لا اقل این مردها و دردهایشان در مدیایی که صرفا برای غفلت و لهو طراحی شده، به چشم میاید و صدای مظلومیت انسانیتی که زیر چرخ های توسعه له میشود، به گوش میرسد..
یا ناراحت باشیم از این غم ها و مصیبت هایی که پایان ندارد. مگر اینکه "گوشه چشمی به ما کنند.."
لحظه لحظه در ترقی، صنعت تابوت سازی..
این صحبت های معدن کاران در مقابل اقای روحانی واقعا درد آور و جانسوز است..
ولی دور از اخلاق و انصاف است که نزدیک انتخابات آنها را علم کنند برای کوبیدن دولت. آن هم رسانه هایی که هیچوقت حاضر نیستند تیتر و لید خود را در حالت عادی به مصائب این کارگران مظلوم اختصاص دهند.
تقصیر و قصور این دولت و همه دولت ها و کل نظام جمهوری اسلامی در ایجاد این فجایع کم نیست. ولی نباید فراموش کنیم که اینها فرزندان نامشروع نطفه ایست که نظام سرمایه داری غرب در کشور ما کاشته..
مارکس البته خواست مقابله کند ولی در مقابل امپراطوری قدرت و ثروت غرب دوام نیاورد..
انقلاب اسلامی هم خواست و میخواهد مقابله کند ولی امیدواریم تن به معامله ندهد..
نمیدانم باید خوشحال باشیم که وقتی این اتفاق ها می افتد، لا اقل این مردها و دردهایشان در مدیایی که صرفا برای غفلت و لهو طراحی شده، به چشم میاید و صدای مظلومیت انسانیتی که زیر چرخ های توسعه له میشود، به گوش میرسد..
یا ناراحت باشیم از این غم ها و مصیبت هایی که پایان ندارد. مگر اینکه "گوشه چشمی به ما کنند.."
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای آفتاب حسن برون آدمی ز ابر..
أَيْنَ أَعْلامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ..
عید ولادت امام زمان(عج) مبارک
أَيْنَ أَعْلامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ..
عید ولادت امام زمان(عج) مبارک
🔴 من به #ابراهیم_رئیسی رای میدهم
"در گفتار های اقبال لاهوری خواندم که موسولینی گفته است: انسان باید آهن داشته باشد، تا نان داشته باشد. ولی اقبال میگوید به نظر من درست این است که بگوییم اگر میخواهی نان داشته باشی، آهن باش، نه اینکه آهن داشته باش، یعنی شخصیت خودت را محکم و مستقل کن"(۱)
🔹من این انتخابات بیش از هر زمان دیگری در تردید بودم که به چه کسی رای دهم و دلیل اصلی ام این بود که با آمدن و رفتن این کاندیداها، چه چیزی ممکن است عوض شود؟ کتابی هست به اسم "هاشمی بدون رتوش" که مجموعهای از مباحثات #صادق_زیباکلام با #مرحوم_هاشمی از سال 78 تا 84 را در برمیگیرد. یکی از این گفتگوها به تحلیل انتخابات سال 81 شورای شهر برمیگردد که هیچ نظارت استصوابی در آن نبود و برخی حتی از زندان کاندید شدند. نتیجه انتخابات، پیروزی قاطع #اصولگرایان بود. تحلیل درست زیباکلام و مرحوم هاشمی از این انتخابات این بود که #اصلاحطلبان رای به اصلاحات را رای به خودشان پنداشتند، نه رای به یکسری ارزش و آرمان. نتیجه این شد که ارزشهای اصلاحات روی زمین ماند، به مردم بی توجهی شد و مردم هم اعتمادشان را از اصلاحطلبان از دست دادند. این اتفاقی است که به نظر من دقیقا برای #احمدی_نژاد افتاد و ممکن است برای #روحانی هم بیفتد.
🔹 یکی دیگر از این گفتگوها برمیگردد به بعد از انتخابات مجلس هفتم که اصلاح طلبان با انتخابات قهر کردند و اصولگرایان با مشارکت بسیاری پایین مردم برنده انتخابات شدند. تحلیل درست و خوب زیباکلام از این واقعه این است که شکاف مردم و حاکمیت مسئله مهمتری است از رای آوردن جریان الف یا ب، اما حرف اشتباه و خطرناک آقای هاشمی این است که 30 درصد مردم تهران مشارکت کردهاند و ما در مواقع خطر و اضطرار که نیاز به حمایت مردم داشته باشیم، با 20 درصد هم میتوانیم کارهای نظام را به پیش ببریم.
🔹این دو رویداد و تحلیل هردو گواهند که نظر مردم نسبت به دولتها و حاکمیت، ربطی به خط و ربط سیاسی این دولتها ندارد. مردم میخواهند نردبان قدرت برای کسانی نباشند که وقتی بالا رفتند، یک لگد بزنن و نربان را هم بیاندازند. چنین نگاه غلطی به "مردم" در همه جریانات موجود(حتی جریان حامی آقای رئیسی و نه لزوما شخص ایشان) وجود دارد و تردید من در انتخاب هم به همین برمیگشت.
🔹اما چیزی که در نهایت بنده را مجاب کرد که به رئیسی رای دهم، احیا اخلاق، تقوا و هویت مردم بود. مصطفی ملکیان یک مقاله جنجالی دارد که در آن 20 خصلت بد ایرانیان را میشمارد. در مقدمه این مقاله میگوید سه عامل اصلی عقب ماندگی ما "استعمار خارجی"، "حاکمان داخل" و "خصائص مردم" است. که در آن مقاله فقط روی سومی تمرکز میکند.
به نظر من رئیسی نسبت به سایر کاندیداها در اولی تاحدود اندکی میتواند بهتر عمل کند(چون مسئله استعمار بسیار پیچیدهتر از حمله نظامی یا حتی برجام است) در دومی یعنی سیاست داخلی، بخصوص به خاطر نهادهای حاکمتی و اصولگرایانی که اطراف او را پر کردهاند، تفاوت زیادی با سایرین ندارد؛ ولی امتیاز برجسته رئیسی در سومی است. یعنی در #اخلاق و #تقوایی که گمشده جامعه امروز ماست.
🔹اگر قبول داشتیم این فرمایش مولای متقیان را که "الناس علی دین ملوکهم"، قطعا ریاست جمهوری کسی که هیچ عامل بازدارندهای در درونش نیست که او را برای کسب چند میلیون رای بیشتر، نگذارد تهمت و افترا به دیگران بزند و ادبیات شنیع بکار برد و اصول و اقدامات سابق خودش را با صراحت تمام انکار کند؛ نسبت ریاست جمهوی کسی که در عین داشتن انواع اطلاعات شخصی و پروندههای قضایی افراد و درعین نیاز به کسب رای بیشتر، خویشتن داری میکند و زبانش به حرفهای سخیف نمیچرخد، برای اخلاق مردم بهتر است.
🔵 اخلاق باید در میان ما زنده شود تا جامعه شخصیت خودش را بازیابی کند و اخلاق و شخصیت ما با حاکمان بیاخلاق، قطعا احیا نخواهد شد.
#جواد_درویش
۱. شهید مطهری، حماسه حسینی، ص ۴۵
"در گفتار های اقبال لاهوری خواندم که موسولینی گفته است: انسان باید آهن داشته باشد، تا نان داشته باشد. ولی اقبال میگوید به نظر من درست این است که بگوییم اگر میخواهی نان داشته باشی، آهن باش، نه اینکه آهن داشته باش، یعنی شخصیت خودت را محکم و مستقل کن"(۱)
🔹من این انتخابات بیش از هر زمان دیگری در تردید بودم که به چه کسی رای دهم و دلیل اصلی ام این بود که با آمدن و رفتن این کاندیداها، چه چیزی ممکن است عوض شود؟ کتابی هست به اسم "هاشمی بدون رتوش" که مجموعهای از مباحثات #صادق_زیباکلام با #مرحوم_هاشمی از سال 78 تا 84 را در برمیگیرد. یکی از این گفتگوها به تحلیل انتخابات سال 81 شورای شهر برمیگردد که هیچ نظارت استصوابی در آن نبود و برخی حتی از زندان کاندید شدند. نتیجه انتخابات، پیروزی قاطع #اصولگرایان بود. تحلیل درست زیباکلام و مرحوم هاشمی از این انتخابات این بود که #اصلاحطلبان رای به اصلاحات را رای به خودشان پنداشتند، نه رای به یکسری ارزش و آرمان. نتیجه این شد که ارزشهای اصلاحات روی زمین ماند، به مردم بی توجهی شد و مردم هم اعتمادشان را از اصلاحطلبان از دست دادند. این اتفاقی است که به نظر من دقیقا برای #احمدی_نژاد افتاد و ممکن است برای #روحانی هم بیفتد.
🔹 یکی دیگر از این گفتگوها برمیگردد به بعد از انتخابات مجلس هفتم که اصلاح طلبان با انتخابات قهر کردند و اصولگرایان با مشارکت بسیاری پایین مردم برنده انتخابات شدند. تحلیل درست و خوب زیباکلام از این واقعه این است که شکاف مردم و حاکمیت مسئله مهمتری است از رای آوردن جریان الف یا ب، اما حرف اشتباه و خطرناک آقای هاشمی این است که 30 درصد مردم تهران مشارکت کردهاند و ما در مواقع خطر و اضطرار که نیاز به حمایت مردم داشته باشیم، با 20 درصد هم میتوانیم کارهای نظام را به پیش ببریم.
🔹این دو رویداد و تحلیل هردو گواهند که نظر مردم نسبت به دولتها و حاکمیت، ربطی به خط و ربط سیاسی این دولتها ندارد. مردم میخواهند نردبان قدرت برای کسانی نباشند که وقتی بالا رفتند، یک لگد بزنن و نربان را هم بیاندازند. چنین نگاه غلطی به "مردم" در همه جریانات موجود(حتی جریان حامی آقای رئیسی و نه لزوما شخص ایشان) وجود دارد و تردید من در انتخاب هم به همین برمیگشت.
🔹اما چیزی که در نهایت بنده را مجاب کرد که به رئیسی رای دهم، احیا اخلاق، تقوا و هویت مردم بود. مصطفی ملکیان یک مقاله جنجالی دارد که در آن 20 خصلت بد ایرانیان را میشمارد. در مقدمه این مقاله میگوید سه عامل اصلی عقب ماندگی ما "استعمار خارجی"، "حاکمان داخل" و "خصائص مردم" است. که در آن مقاله فقط روی سومی تمرکز میکند.
به نظر من رئیسی نسبت به سایر کاندیداها در اولی تاحدود اندکی میتواند بهتر عمل کند(چون مسئله استعمار بسیار پیچیدهتر از حمله نظامی یا حتی برجام است) در دومی یعنی سیاست داخلی، بخصوص به خاطر نهادهای حاکمتی و اصولگرایانی که اطراف او را پر کردهاند، تفاوت زیادی با سایرین ندارد؛ ولی امتیاز برجسته رئیسی در سومی است. یعنی در #اخلاق و #تقوایی که گمشده جامعه امروز ماست.
🔹اگر قبول داشتیم این فرمایش مولای متقیان را که "الناس علی دین ملوکهم"، قطعا ریاست جمهوری کسی که هیچ عامل بازدارندهای در درونش نیست که او را برای کسب چند میلیون رای بیشتر، نگذارد تهمت و افترا به دیگران بزند و ادبیات شنیع بکار برد و اصول و اقدامات سابق خودش را با صراحت تمام انکار کند؛ نسبت ریاست جمهوی کسی که در عین داشتن انواع اطلاعات شخصی و پروندههای قضایی افراد و درعین نیاز به کسب رای بیشتر، خویشتن داری میکند و زبانش به حرفهای سخیف نمیچرخد، برای اخلاق مردم بهتر است.
🔵 اخلاق باید در میان ما زنده شود تا جامعه شخصیت خودش را بازیابی کند و اخلاق و شخصیت ما با حاکمان بیاخلاق، قطعا احیا نخواهد شد.
#جواد_درویش
۱. شهید مطهری، حماسه حسینی، ص ۴۵
دیدار امروز آقای رئیسی با امیر تتلو، مایه شرمساری ایشان و سرافکندگی هوادارانشان خواهد شد.
من تقریبا کل برنامه جامع صد صفحه ای کار و کرامت ایشان را مطالعه کردم. گذشته از اینکه سهم بسیار ناچیزی به فرهنگ و هنر اختصاص یافته بود، در همان بخش اندک، یکبار فقط به "تقویت هنر اسلامی" اشاره شده و یکجای دیگر به "هنرهای هویت ساز سنتی"
حالا سوال این است که هنر مبذل امیرتتلو جز کدام یک از اینهاست؟
البته اینکه کسی درخواست دیدار داشته باشد اخلاقا نباید درخواست او را رد کرد ولی انتشار پرآب و تاب عکسهای این دیدار حکایت از یک روش ناصواب برای کسب رای بیشتر در آستانه انتخابات دارد..
تنها چیزی که من از شخص آقای رئیسی انتظار نداشتم..
من تقریبا کل برنامه جامع صد صفحه ای کار و کرامت ایشان را مطالعه کردم. گذشته از اینکه سهم بسیار ناچیزی به فرهنگ و هنر اختصاص یافته بود، در همان بخش اندک، یکبار فقط به "تقویت هنر اسلامی" اشاره شده و یکجای دیگر به "هنرهای هویت ساز سنتی"
حالا سوال این است که هنر مبذل امیرتتلو جز کدام یک از اینهاست؟
البته اینکه کسی درخواست دیدار داشته باشد اخلاقا نباید درخواست او را رد کرد ولی انتشار پرآب و تاب عکسهای این دیدار حکایت از یک روش ناصواب برای کسب رای بیشتر در آستانه انتخابات دارد..
تنها چیزی که من از شخص آقای رئیسی انتظار نداشتم..
کسی که راستگرایی اعتدالی و کارگزارانی را خوب درک کرده، وقتی می شنود روحانی از آزادی دم میزند، حال روشنفکری را دارد که میبیند رئیسی با تتلو دیدار میکند
🔴درسهایی از #انتخابات_96 : 1- #احمدی_نژاد
من از قبل انتخابات معتقد بودم بهترین خدمت به احمدی نژاد را شورای نگهبان کرد.
همانطور که صادق زیباکلام بعد از رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم، در کتاب هاشمی بدون رتوش، میگوید اگر شورای نگهبان هم اینها را رد نمیکرد، مردم رد میکردند..
احمدی نژاد هم اگر شورای نگهبان رد نمیکرد، مردم رد میکردند..
اما شورای نگهبان این فرصت را به او داد تا گفتمان زمین خورده احمدی نژادی را احیا کند. البته او بلد نبود از این فرصت استفاده کند و یک هویت سازی اجتماعی-سیاسی مثلا با رای ندادن، یا رای سفید یا رای به روحانی و... ایجاد کند.
تنها کاری که کرد این بود که مثل بچه ها گوشه ای نشسته بود و مدام تذکر میداد از اسم من از وزیر من از حمایت من، کسی خرج نکند. مثلا با این کار فکر میکرد هویتی برایش ایجاد میشود.
🔹این تحلیل من قبل از انتخابات بود اما بعد از انتخابات این مسجل شد که اگر احمدی نژاد به جای رئیسی بود، وضع خیلی بدتر از این بود.
چون رئیسی به شهرهای بزرگ باخت. به طبقه متوسط شهری و به هژمونی سنگین روشنفکری و نخبگانی.
اصولگرایان مثل احمدی نژاد هنوز در 12 سال پیش زیست میکنند و تصورشان این است که رای روستاها و شهرهای کوچک اولا تفاوت بنیادین با شهرهای بزرگ دارد و ثانیا کافیست برای برنده شدن
به خاطر همین دانشگاه را رها کردند. نخبگان را رها کردند، طبقه متوسط را رها کردند و بعضا با گفتمان مسخره 4 درصدی آنها را تحریک کردند، و شد آنچه شد..
🔹و از این جهت عرض میکنم که اگر احمدی نژاد بود، وضع بدتر بود، چون اصولگرایان فقط به نخبگان بی توجهند، ولی احمدی نژاد با نخبگان عناد دارد.
دشمنی نخبگان را احمدی نژاد یک ارزش برای خودش میداند.
حالا این انتخابات خوب نشان داد که پنجه در پنجه نخبگان در عصر علم گرایی، عصر رسانه و فضای مجازی و دهکده جهانی، با عقبه دهکده های سنتی نمیشود انداخت...
من از قبل انتخابات معتقد بودم بهترین خدمت به احمدی نژاد را شورای نگهبان کرد.
همانطور که صادق زیباکلام بعد از رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم، در کتاب هاشمی بدون رتوش، میگوید اگر شورای نگهبان هم اینها را رد نمیکرد، مردم رد میکردند..
احمدی نژاد هم اگر شورای نگهبان رد نمیکرد، مردم رد میکردند..
اما شورای نگهبان این فرصت را به او داد تا گفتمان زمین خورده احمدی نژادی را احیا کند. البته او بلد نبود از این فرصت استفاده کند و یک هویت سازی اجتماعی-سیاسی مثلا با رای ندادن، یا رای سفید یا رای به روحانی و... ایجاد کند.
تنها کاری که کرد این بود که مثل بچه ها گوشه ای نشسته بود و مدام تذکر میداد از اسم من از وزیر من از حمایت من، کسی خرج نکند. مثلا با این کار فکر میکرد هویتی برایش ایجاد میشود.
🔹این تحلیل من قبل از انتخابات بود اما بعد از انتخابات این مسجل شد که اگر احمدی نژاد به جای رئیسی بود، وضع خیلی بدتر از این بود.
چون رئیسی به شهرهای بزرگ باخت. به طبقه متوسط شهری و به هژمونی سنگین روشنفکری و نخبگانی.
اصولگرایان مثل احمدی نژاد هنوز در 12 سال پیش زیست میکنند و تصورشان این است که رای روستاها و شهرهای کوچک اولا تفاوت بنیادین با شهرهای بزرگ دارد و ثانیا کافیست برای برنده شدن
به خاطر همین دانشگاه را رها کردند. نخبگان را رها کردند، طبقه متوسط را رها کردند و بعضا با گفتمان مسخره 4 درصدی آنها را تحریک کردند، و شد آنچه شد..
🔹و از این جهت عرض میکنم که اگر احمدی نژاد بود، وضع بدتر بود، چون اصولگرایان فقط به نخبگان بی توجهند، ولی احمدی نژاد با نخبگان عناد دارد.
دشمنی نخبگان را احمدی نژاد یک ارزش برای خودش میداند.
حالا این انتخابات خوب نشان داد که پنجه در پنجه نخبگان در عصر علم گرایی، عصر رسانه و فضای مجازی و دهکده جهانی، با عقبه دهکده های سنتی نمیشود انداخت...
Forwarded from کلام امام موسی صدر
هنگامی که سازمانهای دینی احساس کردند به پول، هوادار، ساختمان و مجالس گرم نیاز دارند بدانند که به سازمانهای بشری و دکانهای بیارزشی برای انسانفروشی، جانفروشی، حیاتفروشی و مال فروشی به نام خدا تبدیل شدهاند. خداوند و مردان و سازمانهای الهی به دنبال بهرهمندی و عزت و قدرت نیستند. تنها و تنها به فکر آسایش، عزت، کرامت و آزادی بشر هستند. مدعیان همهجا هستند. همانطور که پیش از بنده فرمودند، فضای شهادت ما را صادق و برای بیان صادقانه شجاعمان کرده است. مدعیان همهجا هستند. کسانی که میگویند ما از مذهب و حقوق و کرامت مذهبمان محافظت میکنیم و جانمان را برای آن میدهیم اما در تکه تکه کردن کشور، دورکردن برادران از یکدیگر، گسستن بند بند وطن و ایجاد فتنه مشارکت میکنند اینها دورترین مردمان از خدمت به خدا و خدمت به مذاهب هستند. مذاهب از این افراد برائت میجویند و آنها را به رسمیت نمیشناسند.
امام موسی صدر، موسوعه، چ۱، ج۶، ص۱۷۱
@imammosasadr
امام موسی صدر، موسوعه، چ۱، ج۶، ص۱۷۱
@imammosasadr
🔴حدیث سحرگان 1: تلخیص آزاد از نکات تفسیری امام موسی صدر
1⃣ یک پرسش مهم درمورد قران این است که اگر قران برای همه اعصار است، چگونه الفاظ ثابت آن با تحولات دائمی جوامع و علوم، جمع میشود؟
2⃣ در تفسیر قران اگر گوینده یعنی خداوند که علم نامحدود دارد را درنظر بگیریم و به دلالت های الفاظ هم پایبند باشیم، اشکالی ندارد که براساس دانش روز خود، تفسیری جدید و متفاوت از قران ارائه کنیم. بلکه باید چنین باشد.
3⃣ به عنوان دو نمونه: الف: برخی آیات انفاق مثل آیه 272 سوره بقره را میتوان براساس فهمی که امروز از جوامع پیچیده انسانی داریم و دانش جامعه شناسی، طوری تفسیر کنیم که انفاق وظیفه فردی نیست، بلکه وظیفه طبیعی و ضروری اجتماعی است و اگر نباشد، کل جامعه دچار تباهی میشود.
ب: برخی آیاتی که درمورد طبیعت هست مثل آیه 47 سوره ذاریات را اگر بافهمی که از نسبیت انیشتن داریم بازخوانی کنیم دلالتی بر انبساط عالم میابیم که سر رشته آن دست خداست، همچنین آیات بعدی آن با علم ما سازگار است.
هردوی این نمونه ها البته با ظاهر الفاظ مطابقت دارد.
4⃣ قران کتاب فیزیک و شیمی نیست، بلکه کتاب هدایت است. مقصود از آیات طبیعی تامل در طبیعت برای شناخت بیشتر طبیعت و آثار این شناخت در زندگی بشر است.
5⃣ تحول و تکامل انسان و جامعه در واقع دیالکتیک بین سه عامل "انسان"، "هستی" و "قران" است. اگر قران و دین نباشد بازهم تعامل انسان و هستی، تحولی ایجاد میکند ولی معلوم نیست این تحول به سوی کمال باشد. "انسان مخلوقی است که پیرامونش را موجودات هستی فراگرفته اند. میان او و این موجودات ارتباطی برقرار میشود. انسان وقتی میخواهد راه درست را در زندگی اش و رابطه با هستی پیدا کند، دین را میبیند. پس با هستی تعامل میکند و متحول میشود. سپس خود را دربرابر روابطی تازه تر میابد، بار دیگر به کتاب خدا رجوع میکند و هدایت میشود و به همین ترتیب.."
6⃣ اگر عنصر سوم یعنی "قران" را حذف کنیم ویا در گیر فهم سطحی از آن شویم و نتوانیم زندگی خود را براساس فهم جدید از قران، متحول کنیم، لاجرم تابع و تسلیم محض تحولات دنیای مدرن شده ایم، در این صورت همه چیزمان را از دست دادیم و خودمان هم از دست رفته ایم. کسی از ما نخواسته در مقابل تحولات دنیای مدرن، مقاوت کنیم بلکه باید هویت و اصالت خودمان را گم نکنیم و آنها را در چارچوب دینی خودمان بازخوانی کنیم.
"درباره تفسیر قران، مقدمه کتاب تاملی دیگر در قران و تفسیر، امام موسی صدر"
1⃣ یک پرسش مهم درمورد قران این است که اگر قران برای همه اعصار است، چگونه الفاظ ثابت آن با تحولات دائمی جوامع و علوم، جمع میشود؟
2⃣ در تفسیر قران اگر گوینده یعنی خداوند که علم نامحدود دارد را درنظر بگیریم و به دلالت های الفاظ هم پایبند باشیم، اشکالی ندارد که براساس دانش روز خود، تفسیری جدید و متفاوت از قران ارائه کنیم. بلکه باید چنین باشد.
3⃣ به عنوان دو نمونه: الف: برخی آیات انفاق مثل آیه 272 سوره بقره را میتوان براساس فهمی که امروز از جوامع پیچیده انسانی داریم و دانش جامعه شناسی، طوری تفسیر کنیم که انفاق وظیفه فردی نیست، بلکه وظیفه طبیعی و ضروری اجتماعی است و اگر نباشد، کل جامعه دچار تباهی میشود.
ب: برخی آیاتی که درمورد طبیعت هست مثل آیه 47 سوره ذاریات را اگر بافهمی که از نسبیت انیشتن داریم بازخوانی کنیم دلالتی بر انبساط عالم میابیم که سر رشته آن دست خداست، همچنین آیات بعدی آن با علم ما سازگار است.
هردوی این نمونه ها البته با ظاهر الفاظ مطابقت دارد.
4⃣ قران کتاب فیزیک و شیمی نیست، بلکه کتاب هدایت است. مقصود از آیات طبیعی تامل در طبیعت برای شناخت بیشتر طبیعت و آثار این شناخت در زندگی بشر است.
5⃣ تحول و تکامل انسان و جامعه در واقع دیالکتیک بین سه عامل "انسان"، "هستی" و "قران" است. اگر قران و دین نباشد بازهم تعامل انسان و هستی، تحولی ایجاد میکند ولی معلوم نیست این تحول به سوی کمال باشد. "انسان مخلوقی است که پیرامونش را موجودات هستی فراگرفته اند. میان او و این موجودات ارتباطی برقرار میشود. انسان وقتی میخواهد راه درست را در زندگی اش و رابطه با هستی پیدا کند، دین را میبیند. پس با هستی تعامل میکند و متحول میشود. سپس خود را دربرابر روابطی تازه تر میابد، بار دیگر به کتاب خدا رجوع میکند و هدایت میشود و به همین ترتیب.."
6⃣ اگر عنصر سوم یعنی "قران" را حذف کنیم ویا در گیر فهم سطحی از آن شویم و نتوانیم زندگی خود را براساس فهم جدید از قران، متحول کنیم، لاجرم تابع و تسلیم محض تحولات دنیای مدرن شده ایم، در این صورت همه چیزمان را از دست دادیم و خودمان هم از دست رفته ایم. کسی از ما نخواسته در مقابل تحولات دنیای مدرن، مقاوت کنیم بلکه باید هویت و اصالت خودمان را گم نکنیم و آنها را در چارچوب دینی خودمان بازخوانی کنیم.
"درباره تفسیر قران، مقدمه کتاب تاملی دیگر در قران و تفسیر، امام موسی صدر"
وادی|جواد درویش
🔴حدیث سحرگان 1: تلخیص آزاد از نکات تفسیری امام موسی صدر 1⃣ یک پرسش مهم درمورد قران این است که اگر قران برای همه اعصار است، چگونه الفاظ ثابت آن با تحولات دائمی جوامع و علوم، جمع میشود؟ 2⃣ در تفسیر قران اگر گوینده یعنی خداوند که علم نامحدود دارد را درنظر بگیریم…
انتظاری که امام موسی صدر براساس علم نامحدود خداوند از قران دارد را طلبه های امروزی ما از متن اسفار ملاصدرا دارند!
بخاطر همین امروز در حوزه ها شاهد مهجوریت جدید قران هستیم. اگر در دوره پیشین قران به خاطر فقه جواهری مهجور شده بود، امروز به خاطر ملاصدرا دارد مهجور میشود.
و صد البته که همان مهجوریت سابق شرف داشت..
از اسفار هیچ دلالتی مبنی بر آزادی و عدالت و استقلال که اصول حکومت دینی ما هستند در نخواهد آمد (مگر مقاله هایی ابکی مثل "بازخوانی فلسفه زبان ویتگنشتاین از منظر ملاصدرا"!! که این روزها خوراک ژورنال های حوزویست و دردی را جز ارتقا و رزومه پژوهشی طلاب، دوا نخواهد کرد)
بخاطر همین امروز در حوزه ها شاهد مهجوریت جدید قران هستیم. اگر در دوره پیشین قران به خاطر فقه جواهری مهجور شده بود، امروز به خاطر ملاصدرا دارد مهجور میشود.
و صد البته که همان مهجوریت سابق شرف داشت..
از اسفار هیچ دلالتی مبنی بر آزادی و عدالت و استقلال که اصول حکومت دینی ما هستند در نخواهد آمد (مگر مقاله هایی ابکی مثل "بازخوانی فلسفه زبان ویتگنشتاین از منظر ملاصدرا"!! که این روزها خوراک ژورنال های حوزویست و دردی را جز ارتقا و رزومه پژوهشی طلاب، دوا نخواهد کرد)
https://www.amazon.com/Wonderful-nature-Miracle-Quran-Golshani/dp/1542375150/ref=sr_1_3?s=books&ie=UTF8&qid=1496577520&sr=1-3&keywords=golshani
کتاب 2017 از دکتر مهدی گلشنی، رئیس گروه فلسفه علم دانشگاه شریف با عنوان "طبیعت شگفت انگیز و معجزه قرآن" منتشر شد.
در سایت آمازون درمورد این کتاب نوشته شده:
"قرنهاست که دانشمندان مسلمان دچار عقب ماندگی شده اند، اگرچه آنها پیش از این سرآمد علوم بودند.
چه شده است؟ کجای مسیر را غلط رفته اند؟ نگاه قران به علوم چیست؟ آیا ما فقط باید علوم دینی را فرابگیریم؟ آیا ما از سوی قرآن و سنت نبوی تشویق شده ایم به فراگیری هر علمی که ما را به خدا و خلقت او نزدیک تر کند؟ آن دسته از علوم طبیعی که شایسته یادگیری هستند، کدامند؟ محدودیت ها چیست؟
متن حاضر با اطلاعات و منابع عمیق از کتاب و سنت ازائه شده است تا بگوید ما به عنوان "امت" چگونه باید رفتار کنیم و هدف ما از فراگیری علوم طبیعی چه باید باشد. "
کتاب 2017 از دکتر مهدی گلشنی، رئیس گروه فلسفه علم دانشگاه شریف با عنوان "طبیعت شگفت انگیز و معجزه قرآن" منتشر شد.
در سایت آمازون درمورد این کتاب نوشته شده:
"قرنهاست که دانشمندان مسلمان دچار عقب ماندگی شده اند، اگرچه آنها پیش از این سرآمد علوم بودند.
چه شده است؟ کجای مسیر را غلط رفته اند؟ نگاه قران به علوم چیست؟ آیا ما فقط باید علوم دینی را فرابگیریم؟ آیا ما از سوی قرآن و سنت نبوی تشویق شده ایم به فراگیری هر علمی که ما را به خدا و خلقت او نزدیک تر کند؟ آن دسته از علوم طبیعی که شایسته یادگیری هستند، کدامند؟ محدودیت ها چیست؟
متن حاضر با اطلاعات و منابع عمیق از کتاب و سنت ازائه شده است تا بگوید ما به عنوان "امت" چگونه باید رفتار کنیم و هدف ما از فراگیری علوم طبیعی چه باید باشد. "
🔴 #حدیث_سحرگاهان 2:
خدای قرآن به قول مرحوم افشین یداللهی نیمی زمین است، نیم آسمانی است
قرآن، خدا را طوری معرفی میکند که انگار خیلی نزدیک است. همینجاست در کنار تمام رویدادهای طبیعی و تاریخی: فاینما تولوا فثم وجه الله
اما قرآن، خدا را دور هم میکند، انگار عمدی دارد که با خدا پسرخاله هم نشویم! ذکر لفظ "سبحان" در جای جای قرآن شاید به همین دلیل است: سبحان الله عما یصفون
خدای عرفا و الهیدانان جدید غرب، اولی است.
و خدای فلاسفه سنتی دومی است.
ولی خدای قرآن، به این سادگی قابل شناخت و معرفی نیست.
قران انگار میخواهد ما در حیرانی میان این "تقریب" و "تسبیح"، خدای خود را پیدا کنیم..
خدای قرآن به قول مرحوم افشین یداللهی نیمی زمین است، نیم آسمانی است
قرآن، خدا را طوری معرفی میکند که انگار خیلی نزدیک است. همینجاست در کنار تمام رویدادهای طبیعی و تاریخی: فاینما تولوا فثم وجه الله
اما قرآن، خدا را دور هم میکند، انگار عمدی دارد که با خدا پسرخاله هم نشویم! ذکر لفظ "سبحان" در جای جای قرآن شاید به همین دلیل است: سبحان الله عما یصفون
خدای عرفا و الهیدانان جدید غرب، اولی است.
و خدای فلاسفه سنتی دومی است.
ولی خدای قرآن، به این سادگی قابل شناخت و معرفی نیست.
قران انگار میخواهد ما در حیرانی میان این "تقریب" و "تسبیح"، خدای خود را پیدا کنیم..
برنامه صد و هشتاد درجه شبکه افق، امروز جمعه 26 خرداد با موضوع #علم_و_دین از ساعت 21 به روی آنتن خواهد رفت.
تکرار شنبه ساعت 10:30 و 15:30
تکرار شنبه ساعت 10:30 و 15:30
برخی بازخوردهای برنامه صد و هشت درجه با موضوع #علم_و_دین که امروز پخش شد:
0️⃣ خودم:
متاسفانه تدوین برنامه طوری بود که سه قسمت از حرفهای من حذف شده بود و من احساس کردم دوگانه ای که در برنامه شکل گرفت به ذهن مخاطب منتقل نشده باشد. من سعی میکردم در برنامه بیان کنم، فضای فلسفه علم و به تبع آن مواجه با علم در ایران، از ورای حجاب نسبی گرایی فلسفی و احتیاط توام با بدبینی فقهی کلامی است و همین فضا بر مناقشه علم و دین سایه انداخته و اجازه نمیدهد موضوع علم و دین آنطور که در غرب مطرح است، در کشور ما مطرح شود.
1️⃣دکتر سعید معصومی استاد فلسفه و عضو هیت علمی دانشگاه شهید بهشتی:
سلام . آقای درویش نکات خوبی را در برنامه اشاره کردید. از جمله در گیر شدن در علم به طور حرفه ای برای سنجش نسبت علم و دین که به درستی گفتید که لازمه کار در حوزه علم و دین است و البته به نظرم این امر برای فلسفه علم هم به شدت لازم است. همچنین جای تعجب دارد که دانش آموختگان فلسفه علم تقریبا برای علم هیچ گونه شان معرفتی قائل نیستند که این امر را هم شما به درستی در برنامه ذکر کردید.به نظرم اصولا در ایران ،به این حجم عظیم از مباحث اخیر در واقع گرایی علمی، در فلسفه علم، هیچ توجهی نمی شود. این ضعف مهمی است. اشاره ای که به پروژه فعل الهی کردید هم اشاره خوبی بود و می تواند الهام بخش مباحث علم و دین در ایران باشد.
2️⃣دکتر احسان شریفیان، دکترای شهرسازی و پژوهشگر علوم دینی:
این حرف شما رو باید طلا گرفت:
مشکل ما این است که دین و علم را از ورای حجاب می فهمیم و لذا نمی توانیم درک درستی از رابطه علم و دین داشته باشیم. مثال هم زدید که به همین دلیل در عرصه آکادمیک قرائت «نسبی گرایانه» از نظریاتی که توضیح دهنده «واقعیت» هستند، وجود دارد!
عالی بود، خیلی حال کردم. تمام مطلب همین بود. 👌👌
پیروز مناظره شما بودید😄😄😄
3️⃣جناب آقای مسعود حقگو، فوق لیسانس حقوق و پژوهشگر فلسفه حقوق:
بخشی از صحبت ها را شنیدم. مهم ترین بخش آن این بود که خدای واحد، عالم واحد است و جهان های جدای علم و دین نداریم. من می گویم: معنی علم در لسان آخوند یعنی وجود و ما در وجود چندگانگی و لااقل دوگانگی نداریم. مراتب داریم . حالا یک دانشمند به جهان و خدای آن نگاه می کند. در میان کثرات بسیاری که حکایت از مراتب وجود دارد بسوی وحدت و یگانگی حرکت می کند. علم هم مراتبی دارد که پایین ترین مرتبه آن کوانتوم است. کوانتوم را هم خدا آفریده است. این ها چیزهایی بود که من از جواد شنیدم. ارتباط بین فلسفه و علم نظری و تجربی رابطه دو نسبی است با یکدیگر. هیچکدام نمی تواند بر دیگری حجت تامه باشد. آنچه حجت کامل است قرآن کریم است. قرآن نه از جنس علم است نه از جنس فلسفه و نه از جنس عرفان. قرآن سخن از وجود واحد و نظام واحد و بهم پیوستگی امور صحبت می کند.
4️⃣آقای ابوطالب صفدری دانشجوی دکترای فلسفه علم شریف:
یه تیکه مناقشه برانگیز شما در برنامه: کشور ما هم بشه مثل کلیسای قرون وسطی...
0️⃣ خودم:
متاسفانه تدوین برنامه طوری بود که سه قسمت از حرفهای من حذف شده بود و من احساس کردم دوگانه ای که در برنامه شکل گرفت به ذهن مخاطب منتقل نشده باشد. من سعی میکردم در برنامه بیان کنم، فضای فلسفه علم و به تبع آن مواجه با علم در ایران، از ورای حجاب نسبی گرایی فلسفی و احتیاط توام با بدبینی فقهی کلامی است و همین فضا بر مناقشه علم و دین سایه انداخته و اجازه نمیدهد موضوع علم و دین آنطور که در غرب مطرح است، در کشور ما مطرح شود.
1️⃣دکتر سعید معصومی استاد فلسفه و عضو هیت علمی دانشگاه شهید بهشتی:
سلام . آقای درویش نکات خوبی را در برنامه اشاره کردید. از جمله در گیر شدن در علم به طور حرفه ای برای سنجش نسبت علم و دین که به درستی گفتید که لازمه کار در حوزه علم و دین است و البته به نظرم این امر برای فلسفه علم هم به شدت لازم است. همچنین جای تعجب دارد که دانش آموختگان فلسفه علم تقریبا برای علم هیچ گونه شان معرفتی قائل نیستند که این امر را هم شما به درستی در برنامه ذکر کردید.به نظرم اصولا در ایران ،به این حجم عظیم از مباحث اخیر در واقع گرایی علمی، در فلسفه علم، هیچ توجهی نمی شود. این ضعف مهمی است. اشاره ای که به پروژه فعل الهی کردید هم اشاره خوبی بود و می تواند الهام بخش مباحث علم و دین در ایران باشد.
2️⃣دکتر احسان شریفیان، دکترای شهرسازی و پژوهشگر علوم دینی:
این حرف شما رو باید طلا گرفت:
مشکل ما این است که دین و علم را از ورای حجاب می فهمیم و لذا نمی توانیم درک درستی از رابطه علم و دین داشته باشیم. مثال هم زدید که به همین دلیل در عرصه آکادمیک قرائت «نسبی گرایانه» از نظریاتی که توضیح دهنده «واقعیت» هستند، وجود دارد!
عالی بود، خیلی حال کردم. تمام مطلب همین بود. 👌👌
پیروز مناظره شما بودید😄😄😄
3️⃣جناب آقای مسعود حقگو، فوق لیسانس حقوق و پژوهشگر فلسفه حقوق:
بخشی از صحبت ها را شنیدم. مهم ترین بخش آن این بود که خدای واحد، عالم واحد است و جهان های جدای علم و دین نداریم. من می گویم: معنی علم در لسان آخوند یعنی وجود و ما در وجود چندگانگی و لااقل دوگانگی نداریم. مراتب داریم . حالا یک دانشمند به جهان و خدای آن نگاه می کند. در میان کثرات بسیاری که حکایت از مراتب وجود دارد بسوی وحدت و یگانگی حرکت می کند. علم هم مراتبی دارد که پایین ترین مرتبه آن کوانتوم است. کوانتوم را هم خدا آفریده است. این ها چیزهایی بود که من از جواد شنیدم. ارتباط بین فلسفه و علم نظری و تجربی رابطه دو نسبی است با یکدیگر. هیچکدام نمی تواند بر دیگری حجت تامه باشد. آنچه حجت کامل است قرآن کریم است. قرآن نه از جنس علم است نه از جنس فلسفه و نه از جنس عرفان. قرآن سخن از وجود واحد و نظام واحد و بهم پیوستگی امور صحبت می کند.
4️⃣آقای ابوطالب صفدری دانشجوی دکترای فلسفه علم شریف:
یه تیکه مناقشه برانگیز شما در برنامه: کشور ما هم بشه مثل کلیسای قرون وسطی...