Telegram Web Link
🔹بدون ذره ای تردید چیزی به نام فلسفه ی دین و مردمی به نام فیلسوف دینی وجود ندارند و تمام کسانی که می خواهند برای دین فلسفه ببافند، خیالبافان گمراهند. همچنان که روشنفکر دینی هم وجود ندارد و جمع اضداد است.


🔹دین بنیاد علمی ندارد و در مجموع مشتی اوهام و ایهام و ابهام است که منبعش تصورات غلط و پندارگرائی است #آدمی نمی تواند هم خردگرا باشد و هم خرافاتی. اعتقاد به موهومات وخرافات بی پایه با دانشوری و دانشمندی و اندیشمندی در تضاد است #کسی که به جای اندیشه ،به تخیل رو می آورد و به جای دانش ها و واقعیات ، موهومات را مبنای اندیشه قرار میدهد، نه #خردگرا #فیلسوف می تواند باشد و نه #روشنفکر.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چرندیات_آخوندی

💥اگه از شهوت فرار کنید, پیراهنتون مثل یوسف, کور را شفا میده...اینو به اون پیامبر هوسرانت بگو نکبت
چگونه حكومت ١٢٠ ساله مغول به پایان رسید؟ قیام سربداران علیه طغاتیموریه

✍️علیرضا شفیعی مطهر

زوال از یک روستا شروع شد.
صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران کردند؛ جنایتی نبود که از آن چشم پوشیده باشند. از کشتن صدهزار نفر در یک روز گرفته تا تجاوز و غارت ‏برخی از قبایل مغول‌ها پس از فتح ایران ساکن  خراسان شدند، ولی چون بیابانگرد بودند، در شهرها زندگی نمی‌کردند!
مغول‌ها همه گونه حقی داشتند!
مغولان مجاز بودند هر که را خواستند بکشند، به هر که خواستند تجاوز کنند و هر چه را خواستند غارت کنند؛  ایرانیان برایشان برده نبودند، احشام بودند.
در تاریخ دورهٔ مغول، چنان یأسی میان مردم ایران وجود می داشته که حتی در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمی‌کردند

ابن_اثیر می‌نویسد ؛ یک مغول در صحرایی به هفده نفر رسید و خواست همه را با طناب ببندد و بکشد؛ هیچ کس جرات نکرد مقاومت کند جز یک نفر، که همان یک نفر او را کشت!
داستان از روستای باشتین و دو برادر که همسایه بودند شروع می‌شود؛ چند مغول بیابانگرد به خانهٔ این‌دو می‌روند و زنان و دخترانشان را طلب می‌کنند. بر خلاف ۱۲۰سال قبلش، دو برادر مقاومت می‌کنند و مغولان را می‌کشند؛ مردم باشتین اول می‌ترسند، ولی مرد شجاعی به نام عبدالرزاق دعوت به ایستادگی می کند.
خبر به قریه‌های اطراف می‌رسد؛ حاکم سبزوار مامورانی را می‌فرستد تا دو برادر را دستگیر کنند. عبدالرزاق با کمک مردم روستا ماموران را می‌کشد. در نهایت حاکم سبزوار سپاهی چند صد نفره را به باشتین می‌فرستد، ولی حالا خیلی‌ها جرأت مقاومت پیدا می‌کنند؛ عبدالرزاق فرمانده قیام می‌شود.
در چند روستا، مردم مغولان را می‌کشند و خبرهای مغول‌کشی کم‌کم زیاد می‌شود ؛ عبدالرزاق نام  سربداران بر سپاهیان از جان گذشته‌اش می‌گذارد. فوج‌فوج مردمان به‌ستوه آمده از ستم مغول‌ها به باشتین می‌روند تا به عبدالرزاق بپیوندند و در برابر سپاه ارغونشاه (حاکم سبزوار) بایستند.
عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز می‌شود و سبزوار فتح می‌گردد؛ پس از صد و بیست سال ایرانیان بر مغول‌ها فائق می‌شوند. آن روز حتماً پرشکوه بوده است!
طغای_تیمور  ایلخان_مغول، یک ایلچی مغول را می‌فرستد تا سربداران از او اطاعت کنند؛ سربداران او را هم می‌کشند و از طغای‌تیمور می‌خواهند که اطاعت کند. سربداران به جنگ طغای تیمور می روند و او را شکست می دهند و این نقطهٔ پایان ایلخانان مغول است. همان لحظه‌ای که "‎سیف فرغانی" انتظارش را می‌‌کشید:

‏هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد

‏آن کس که اسب داشت،غبارش فرونشست
باد سُم خران شما نیز بگذرد

در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت
*این عوعو سگان شما نیز بگذرد*
کسانی که عقاید احمقانه شان را ابراز می کنند اغلب بسیار حساسند.
هر قدر عقاید کسی احمقانه تر باشد کمتر باید با او مخالفت کرد باگ میگفت حماقت بزرگترین نیروی روحانی تمام تاریخ بشر است می گفت باید در برابر آن سر تعظیم فرود آورد چون همه جور معجزه ای از آن ساخته است.

📚-خداحافظ گری کوپر
#رومن_گاری
💥عایشه زن فاحشه ای که از آلت تناسلی همه مردان عصر خود با خبر بود.

عایشه:پیامبر مرا می بوسید و روزه بود ، کدام یکی از شما مردان می تواند آلت تناسلیش را کنترل کند همانند پیامبر؟
گویند مردی از گرسنگی رو به مرگ بود که شیطان برای او غذایی آورد و گفت به آن شرط که ایمانش را به او بفروشد می‌ تواند غذا را بخورد آن شخص پذیرفت اما همان که شکمش سیر شد گفت آنچه در گرسنگی به تو فروختم موهومی بیش نبود چرا که آدم گرسنه دین و ایمان ندارد !!

گرگ گرسنه چو یافت گوشت نپرسد
کاین  شتر  ِصالح است یا خر  ِدجال ...

#دهخدا
بر مفرش خاک خفتگان می‌بینم
در زیرزمین نهفتگان می‌بینم

چندانکه به صحرای عدم مینگرم
ناآمدگان و رفتگان می‌بینم


#خیام
جایگاه زنان در اسلام!!!

محمد آشکارا گفته است زنان زیانبارترین فتنه برای مردان هستند.

این حدیث هم در صحیح المسلم نوشته شده است البته در کتاب فتنه ها!!

#جایگاه_زنان_در_اسلام
زندگی عمر کردن نیست,
بلکه رشد کردن است.
عمر کردن کاریست که از همه حیوانات بر می آید, اما رشد کردن هدف والای انسان است که عده ی معدودی می توانند ادعایش را داشته باشند.

#جورج_برنارد شاو
#شاهپور_ذوالاکتاف

.شاهپور اولین پادشاهی بود که قبل از اینکه به دنیا بیاید به مقام شاهی رسید.
درباریان، زمانی که مادر وی، باردار بود بر زهدان مادر، تاج شاهی نهادند و او پیش از زایش، شاه شده بود. شاپور دوم ملقب به شانه سنب ( ذوالاکتاف ) پس از نشستن بر تخت شاهنشاهي ايران تصميم گرفت به هجوم هاي اعراب و ويراني های آنان پايان دهد . قبايل عرب در نواحي فرات غربي و جنوبي روستاهاي بسياري را ويران کرده بودند و آنجا را مبدل به چراگاه شتران خود نموده بودند و رونق کشاورزي و تمدن را از منطقه دور کرده بودند . اين در حالي بود که صدها سال شاهنشاهان ايران مناطق عرب نشين را جزوي از ايران ميدانستند و حق و حقوق آنان را محترم مي شمردند و حتي به گفته طبري پادشاه ايران چندین بار اعراب را از آمدن قحطي نجات دادند و به کمک آنان شتافته بودند . شاهان گذشته اکثر با مدارا و هشدار دادن و سرکوب جزئي آنان با افراد متحجر عرب مقابله ميکردند . ليکن با همه اين موارد شاپور تنها راه در گرفتن زهره چشم و ترساندن آنان ديد و با اين ديد که بايد درسي به آنان بدهيم که براي ابد جرات نکنند بر عليه ما شورش کنند با آنان وارد نبرد شد . عربها جيزي براي از دست دادن نداشتند و تنها راه نجات خودشان را نزديک شدن به شهرهاي سبز و آباد ايران ميدانستند و هيچ بيمي از کشته شدن نداشتند . بنابراين قبل از نبرد - شاپور فرمان اخراج عربهاي مخرب را صادر نمود ولي آنان به مبارزه پرداختند و شاپور شيوخ عرب را دستگير کرد و براي درس عبرت دادن به آنان از کتف آنان طنابي عبور داد . سپس لاشه هاي آنان را بر سر جاده هاي کاروانرو عرب آويخت تا همگان مشاهده کنند. اين لقب ذوالاکتاف که معنی آن صاحب شانه ها مي باشد از آنجا به وي داده شد . سپس قبايل بني بکر و بني تغلب را که با تشويق روميان وارد منطقه فرات شده بودند ، از آنجا بيرون نمود و آنان را راهي بيابانهاي شمال عربستان کرد . سپس تشکیل دولت مستقلي در جنوب فرات و شرق عربستان در مرکز حيره که از شهرهاي مهم آن روزگار بود، صادر کرد و فرماندار آنجا را که لقب مرزبان داشت ، بر آنجا مستقر کرد تا با کوچکترين تجاوز عربها به خاک ايران مقابله کنند . طبري مي نويسد در نبردي سخت ميان ايرانيان و روميان هزاران عرب بر عليه ايران شمشير زدند که اين امر ناخوشنودی شاهان ایران را به همراه داشت.
دین، به ملیاردها انسان کاملا شریف و عاقل اجازه میدهد به چیزهایی باور داشته باشند که تنها جانیان و روانپریشان به آنها باور دارند

#سم_هریس
⭕️⚡️دعاى امام سجاد شیعیان براى نابودى ايرانيان


به عنوان یک نمونه از دشمنى اولاد على با ايرانيان و اثبات جنايتكار بودن اهل بيت، توجه شما را به دعاهای علی بن حسین، مشهور به #امام_سجاد،
فرزند حسین‌بن علی و چهارمین امام شیعیان جلب می‌کنم. در دعای بیست و هفتم که مربوط می‌شود به مرزداران اسلام و سپاهیان و لشکریانی که در کشورهای دیگر در حال جنگ بوده‌اند.
ایشان برای این مرزداران دعا می‌کند. دعایی که نابودی دشمنان آن‌ها را می‌خواهد و به خشن‌ترین شکلی سرکوب دشمنان را تقاضا می‌کند.
«بين دشمن و جنگ‏افزارشان جدايى افكن، و بندهاى دلشان را بگسل، و ميان آنان و زاد و توششان جدايى انداز، و در راهها سرگردانشان ساز، و از مقصد گمراهشان‏كن، وكمك و مدد را از آنان قطع فرما، و از تعدادشان بكاه، و دلشان را پر از رعب و وحشت كن، و دستشان را از فعاليت عليه مرزداران بازدار، و زبانشان را از سخن بر عليه آنان قطع فرما، و با شكست دشمن جمع پشت سر ايشان را متفرق كن، و به واسطه شكست اينان پيروانشان را از ادامه جنگ بازدار، و با خوارى و زبونى آنها طمع كسانى را كه پس از آنها آيند قطع ساز. بارخدايا، زنانشان را از باردارى عقيم كن، و صلب مردانشان را خشك فرما، و نسل چهارپايان و گاو و گوسفندشان را بگسل، به آسمانشان اجازه باريدن، و به زمينشان اذن روئيدن مده. این‌ها را در مورد چه کسانی می‌گوید. ما ایرانی‌ها!

🔷در ادامه‌ی این دعا می‌خوانیم:
اَللَّهُمَّ وَ اعْمُمْ بِذلِكَ اَعْدآئَكَ فى‏اَقْطارِ الْبلادِ مِنَ‏الْهِنْدِ وَالرُّومِ وَالتُّرْكِ وَالْخَزَرِ وَالْحَبَشِ وَالنُّوبَةِ وَالزَّنْجِ وَالسَّقالِبَةِ وَالدَّيالِمَةِ وَ سآئِرِ اُمَمِ الشِّرْكِ،

📌ترجمه: بارخدايا اين سرنوشت را بر همه دشمنانت در هر اقليم، – چه در هند و روم و تركستان و خزر و حبشه و نوبه و زنگبار و سرزمين سقالبه و ديلمان و ديگر طوائف مشركين…(همان جا)
خزر را که همه می‌شناسیم و نام دیلمان را هم شنیده ایم.
دیلمان سرزمین مرتفع و بسیار زیبایی در استان گیلان است. دیلمان در نزدیکی گرگان و سیاهکل است. زبان و گویش دیلمی در ناحیه گسترده‌ای هنوز رواج دارد.
به هر حال مسلما این هم بخشی از تاریخ ماست و امیدوارم تاریخ‌دانان در فضایی آزاد بتوانند کنکاش دقیق در این موارد بکنند و بخشی از تاریخ کشورمان که همیشه صحبت کردن در باره‌ی آن ممنوع بوده است مورد کنکاش دقیق‌تری قرار گیرد.
لينك زير شما را به صفحه كتاب صحيفه سجاديه همراه با ترجمه دعاى شما ه ٢٧ راهنمائى ميكند.
»(http://www.erfan.ir/farsi/sahifeh/view/27)
💥پیامبر اسلام و دستور به کشتن شخصی که تنها گناهش ناسزا گفتن به او بوده است!

برخلاف دروغ‌پردازی‌های آخوندها و دکانداران دین که می‌گویند «پیامبر اسلام حتی به عیادت آن یهودی که هر روز بر سرش خاکروبه میریخته و او را اذیت و آزار میکرده میرفته!» محمد نه تنها اهل گذشت و متانت در مقابل اذیت و آزار دیگران نبوده بلکه افراد را فقط به خاطر یک فحش ساده سر میبریده!

💢امام باقر: مردى از قبيله هذيل، به رسول خدا ناسزا مى‌گفت. اين خبر به آن حضرت رسيد، فرمود: چه كسى مى‌تواند زبان او را كوتاه كند؟ دو نفر از انصار مدينه برخاستند و گفتند: اى رسول خدا! ما آماده‌ايم! آن دو به راه افتادند تا به ناحیه «عربه» رسیدند. سراغ او را گرفتند؛ دریافتند که گوسفندانش را به چرا برده است. پس در میان خانواده و گوسفندانش به او رسیدند. اما به او سلام نکردند. آن مرد گفت: شما کیستید؟ و‌نام شما چیست؟ گفتند: تو فلانی، فرزند فلانی هستی؟ گفت: آری. در این هنگام آن دو از شتر پیاده شدند و گردن او را زدند!

📚#منبع: ترجمه فروع کافی؛ ج۱۰، ص۱۱۲
#حکم_حدیث: صحیح [منبع: مرآة العقول علامه مجلسی، ج۲۳ ، ص۴۱۵]
اسلام و گردن زنی

بخشی از خدمات حضرت على امام اول شيعيان به انسانیت و انسانها ! همان هماى رحمتِ خودمان! همانكه حاظر نبود دانه اى را دهان مورچه اى بگيرد !!!

١.علی پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند.
(تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088)
پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر گردن انها را زدند.
(تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)

٢. کشتار خاندان “ازد”
علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد.
(مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)

٣. نبرد “لیله الحریر”:
علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)

٤.کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :
عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد.
(علی مرز نامتناهی . صفحه 199)

کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند.
(تاریخ طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات 2420.2265)
نقش علی در ترور مخالفان :


1- ترور شاعری بنام” حویرث بن نقیذ”:
وی شتر دختران محمد “فاطمه” و “ام کلثوم” را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط علی در جریان یک
تو طئه به قتل رسید.
(سیره ابن هشام .جلد 2. صفحه 273)

2- سر بریدن” مغیره” :
پیر مردی بنام “مغیره” که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد.
(زنان پیغمبر . صفحه 316)

3- علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند.
(امام علی . عبدالفتاح . جلد 5. صفحه 27)

4- سر بریدن “نضر” و “عتبه” :
پس از شکست” ائیل” محمد به علی دستور داد که “نضر” پسر” حارث” را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام “الظیه” از میان اسرا “عتبه” پسر” ابی معیظ ” بدستور محمد و بدست علی سر بریده شد.
(منتهی الامال . جلد 1.صفحه 57)

5- سر بریدن “عتبه” :
مردی بنام “عتبه” که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد.

(تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103)
ایمانِ دینی دست کم به تعبیر متعارفِ آن، یک «پندار» است؛‌ باور کاذبی است که در برابر تمام شواهد خلافِ خود، سخت‌جانی میکند.

من این نظر رابرت ام پیرسیگ را تائید می‌کنم که می‌گوید:

"هنگامی‌که یک نفر دچار پندار میشود او را دیوانه می‌خوانند، هنگامی که افراد بسیاری دچار یک پندار می‌شوند، آنها را مؤمن خطاب می‌کنند."


#ریچارد_داوکینز
#پندار_خدا
2024/09/30 19:30:23
Back to Top
HTML Embed Code: