تمرینی برای شفقت به خود
🍀وقتی بهترین دوستتان برای راهنمایی گرفتن پیش شما میآید، مشفق و مراقب بودن آسان است. وقتی خودتان دچار مشکل شدهاید چطور؟ در این مواقع با خود چگونه صحبت میکنید؟
🍀به چالشی که هم اکنون با آن درگیر هستید فکر کنید.
نفس عمیقی بکشید و -در مورد این مشکل- نامهای به خود از طرف بهترین دوستتان نویسید. یعنی از دیدگاه او که سرشار از مهربانی و مراقبت برای شما است آن محبت و حمایتی که نیاز دارید را به خود ارائه کنید.
«یک لحظه شفقتورزی به خود میتواند کل روز شما را تغییر بدهد. رشتهای از این لحظات میتواند تمامی زندگی شما را تغییر بدهد»
-کریستوفر گرمر
🍀وقتی بهترین دوستتان برای راهنمایی گرفتن پیش شما میآید، مشفق و مراقب بودن آسان است. وقتی خودتان دچار مشکل شدهاید چطور؟ در این مواقع با خود چگونه صحبت میکنید؟
🍀به چالشی که هم اکنون با آن درگیر هستید فکر کنید.
نفس عمیقی بکشید و -در مورد این مشکل- نامهای به خود از طرف بهترین دوستتان نویسید. یعنی از دیدگاه او که سرشار از مهربانی و مراقبت برای شما است آن محبت و حمایتی که نیاز دارید را به خود ارائه کنید.
«یک لحظه شفقتورزی به خود میتواند کل روز شما را تغییر بدهد. رشتهای از این لحظات میتواند تمامی زندگی شما را تغییر بدهد»
-کریستوفر گرمر
سوگ در واقع همان عشق است
سوگ ، آنطور که من آموختهام، در واقع همان عشقی است که میخواهید نثار کنید اما نمیتوانید. تمامی آن عشقی که به تمامی ابراز نشده است، در گوشۀ چشمان شما، در آن گره دردناک گلویتان و در آن بخش توخالی سینهتان جمع میشود. سوگ در واقع همان عشق است که جایی برای رفتن ندارد؛ سوگ در واقع عشقی در بند است.
- جیمی اندرسن
مترجم: علی فیضی
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
سوگ ، آنطور که من آموختهام، در واقع همان عشقی است که میخواهید نثار کنید اما نمیتوانید. تمامی آن عشقی که به تمامی ابراز نشده است، در گوشۀ چشمان شما، در آن گره دردناک گلویتان و در آن بخش توخالی سینهتان جمع میشود. سوگ در واقع همان عشق است که جایی برای رفتن ندارد؛ سوگ در واقع عشقی در بند است.
- جیمی اندرسن
مترجم: علی فیضی
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Forwarded from مشاوره زندگی
❓کارکرد چیست؟
درمانجویی تکلیف خانگی اش را که هفته قبل با یکدیگر به طور مشترک تدوین کرده اید انجام نداده است. شما به عنوان درمانگر چه واکنشی نشان می دهید؟
ما در FAP (روان درمانی تحلیلی کارکردی) می خواهیم به جای آن که صرفا بر اساس شکل رفتار درمانجو پاسخ بددهیم نگاهی عمیق تر به کارکرد رفتار او داشته باشیم. تعیین کارکرد رفتار شامل پاسخ به دو مجموعه از سوالات درباره رفتار مد نظر است:
✔️چه بافتارهایی آن رفتار را بر می انگیزد؟
✔️آن رفتار چه پیامدهایی دارد که احتمال وقوع آن را کمتر یا بیشتر می کند؟
ما درباره رفتارهایی می پرسیم که تکلیف خانگی در آنها انجام شده است. کی و کجا این اتفاق به احتمال بیشتر اتفاق می افتد؟ آیا این اتفاق نادری از انجام ندادن تکلیف است یا درمانجو تاریخچه قدرتمندی از انجام ندادن تکلیف خانگی دارد؟آیا انجام تکلیف خانگی تابع فردی است که تکلیف را تجویز کرده؟ آیا اگر حواس درمانجو از طرف خانواده پرت نشود احتمال انجام تکلیف بالا می رود؟
✨بنابراین در FAP تمرکز درمانگر بر کارکرد به عنوان فهم چرایی رفتار و نیز مربوط ساختن پاسخ های خاص درمانگر به کارکردها رفتاری مشخص شده به سادگی ساختاری به این کاوش می دهد.
کارکرد گریه، خشم، درخواست یا تمرکز روی موضوعات خاص در جلسه از سوی درمانجو چیست؟
سوال "کارکرد رفتار چیست" احتمالا مهمترین سوال برای درمانگر FAP است.
📕روان درمانی تحلیلی کارکردی
👤علی فیضی
@markaz_moshavere_zendegi
درمانجویی تکلیف خانگی اش را که هفته قبل با یکدیگر به طور مشترک تدوین کرده اید انجام نداده است. شما به عنوان درمانگر چه واکنشی نشان می دهید؟
ما در FAP (روان درمانی تحلیلی کارکردی) می خواهیم به جای آن که صرفا بر اساس شکل رفتار درمانجو پاسخ بددهیم نگاهی عمیق تر به کارکرد رفتار او داشته باشیم. تعیین کارکرد رفتار شامل پاسخ به دو مجموعه از سوالات درباره رفتار مد نظر است:
✔️چه بافتارهایی آن رفتار را بر می انگیزد؟
✔️آن رفتار چه پیامدهایی دارد که احتمال وقوع آن را کمتر یا بیشتر می کند؟
ما درباره رفتارهایی می پرسیم که تکلیف خانگی در آنها انجام شده است. کی و کجا این اتفاق به احتمال بیشتر اتفاق می افتد؟ آیا این اتفاق نادری از انجام ندادن تکلیف است یا درمانجو تاریخچه قدرتمندی از انجام ندادن تکلیف خانگی دارد؟آیا انجام تکلیف خانگی تابع فردی است که تکلیف را تجویز کرده؟ آیا اگر حواس درمانجو از طرف خانواده پرت نشود احتمال انجام تکلیف بالا می رود؟
✨بنابراین در FAP تمرکز درمانگر بر کارکرد به عنوان فهم چرایی رفتار و نیز مربوط ساختن پاسخ های خاص درمانگر به کارکردها رفتاری مشخص شده به سادگی ساختاری به این کاوش می دهد.
کارکرد گریه، خشم، درخواست یا تمرکز روی موضوعات خاص در جلسه از سوی درمانجو چیست؟
سوال "کارکرد رفتار چیست" احتمالا مهمترین سوال برای درمانگر FAP است.
📕روان درمانی تحلیلی کارکردی
👤علی فیضی
@markaz_moshavere_zendegi
Forwarded from طرحینو
🛑۳روز دیگر ،تاریخ شروع دوره جامع رواندرمانی مبتنی بر شفقت به خود و بهوشیاری است.
(این دوره متمرکز بر تمرین های عملی #بهوشیاری و #شفقت به خود است🍀)
مدرس: #دکترعلیفیضی (دانش آموخته دکتر #راس_هریس)🖊
چهارشنبه ها در ۷هفته: ۱۵:۳۰ الی ۲۰:۳۰⏰
صدور گواهی نامه معتبر و قابل ترجمه به دو زبان📝
جهت اضافه شدن به لیست دوره:👇🏻
@tarhinow10
09901185710
02188322630
جهت مشاهده رزومه دکتر علی فیضی به وب سایت طرحی نو مراجعه کنید:👇🏻
http://tarhinow.ir/drfeizi/
(این دوره متمرکز بر تمرین های عملی #بهوشیاری و #شفقت به خود است🍀)
مدرس: #دکترعلیفیضی (دانش آموخته دکتر #راس_هریس)🖊
چهارشنبه ها در ۷هفته: ۱۵:۳۰ الی ۲۰:۳۰⏰
صدور گواهی نامه معتبر و قابل ترجمه به دو زبان📝
جهت اضافه شدن به لیست دوره:👇🏻
@tarhinow10
09901185710
02188322630
جهت مشاهده رزومه دکتر علی فیضی به وب سایت طرحی نو مراجعه کنید:👇🏻
http://tarhinow.ir/drfeizi/
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
Photo
در سال 1986، جولی شوارتز که آن موقع 35 سال داشت، جان گاتمن 44 ساله را در قهوه خانه ای در سیاتل ملاقات کرد. جولی: «اون خیلی جذاب بود و پشت عینکش، چشای قشنگی داشت و ژاکت چرم مشکی تنش کرده بود. اون شبیه روشنفکرای یهودی نیویورکی بود که تیپ خودمم بود». هر دوی آنها تازه به سیاتل نقل مکان کرده بودند. کافی شاپ شلوغ بود. جان از جولی پرسید که دوست دارد پهلوی او بنشیند. جولی: «اون استاد تمام روانشناسی بود، منم روانشناس بودم، پس خیلی چیزا برای گفتن داشتیم، اون منو تا ماشینم همراهی کرد و قدمهامون خیلی با هم جور در میومد. ماشینش توی خیابون بود. یه سواریه قرمز تیرۀ عتیقه با صندلی های نیمکتی که وصله های سفید رنگ بزرگی همه جاش چسبیده بود. بهم گفته بود که ماشینش رکورد زشت ترین ماشین توی پارکینگ دانشگاه واشنگتن رو به خودش اختصاص داده. بی درنگ عاشق خودش و ماشینش شدم». 16 آگوست 1987 دکتر جولی شوارتز و دکتر جان گاتمن با حضور 80 نفر در کنیسه ای کوچک در سیاتل ازدواج کردند. آنها 32 سال به ما نشان دادند که عشق پایدار چه شکلی دارد...
❤️❤️عشقشان ابدی باد❤️❤️
انستیتوی گاتمن.
ترجمه فرشاد لواف پور نوری
❤️❤️عشقشان ابدی باد❤️❤️
انستیتوی گاتمن.
ترجمه فرشاد لواف پور نوری
Forwarded from کارگاههای روانشناسی دکتر محمدخانی
📌📌📌 به دلیل درخواست علاقهمندان، کارگاه تخصصی "نکات اصلی ترجمه در متون روانشناسی و مشاوره" در مرکز مشاوره کاج برگزار خواهد شد.
❇️ عنوان کارگاه: نکات اصلی ترجمه در متون روانشناسی و مشاوره
👥 مخاطبان: دانشجویان و فارغالتحصیلان کارشناسی ارشد و دکتریِ روانشناسی و مشاوره
🕚 مدت زمان: ۸ ساعت (تاریخ برگزاری: ۴ مهر ماه و ۱۱ مهر ماه)
بخشها:
۱) نظری:
مبانی نظری ترجمه
درک مطلب
فارسینویسی
واژهگزینی
نکات دیگر ...
۲) عملی:
تمرین ترجمه (ترجمهورزی)
💠 مدرس: سامان نونهال
کاندیدای دکتری روانشناسی سلامت دانشگاه خوارزمی تهران
💎 شمارههای تماس جهت ثبت نام:
۰۹۱۰۹۲۹۰۰۶۷
۰۹۳۹۱۹۶۸۳۰۲
۰۲۱۸۸۳۵۶۷۳۶
۰۲۱۸۸۳۵۷۳۲۲
سوابق مدرس:
۱. مسئول سابق بررسی ترجمهء آثار در انتشارات ارجمند
۲. مسئول فعلی بررسی ترجمهء آثار در انتشارات ابن سینا
۳. مترجم کتاب "درمان افسردگی با فعالسازی رفتاری"، انتشارات ارجمند
۴. مترجم کتاب "تندآموز درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی"، انتشارات ارجمند
۵. مترجم کتاب "رهایی از کمرویی (۱۰ راه حل ساده)"، انتشارات ارجمند
۶. مترجم کتاب "رهایی از بندهای نگرانی در هشت هفته"، انتشارات ابن سینا
۷. مترجم کتاب "رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد مؤثر)"، انتشارات ارجمند
۸. مترجم کتاب "چرا نمیتوانیم لاغر شویم یا لاغر بمانیم: درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی پاسخ و راهکارِ مؤثر میدهد"، انتشارات ارجمند
۹. مترجم کتاب "نیروی التیامبخش نوشتن: چگونه به یاری نوشتن با تجارب دردناکِ خود کنار بیاییم"، انتشارات ارجمند
۱۰. مؤلف و ویراستار کتاب "مقدمهای بر نسل سوم درمانهای شناختی- رفتاری"، انتشارات ارجمند
۱۱. ویراستار کتاب "راه حل بک برای کاهش وزن"، انتشارات ارجمند
۱۲. ویراستار کتاب "راه و رسم پرسشگری سقراطی در رواندرمانی"، انتشارات ابن سینا
۱۳. ویراستار کتاب "چه زمانی و چگونه از کمالگرایی دست برداریم"، انتشارات ابن سینا
توضیحات: چنانکه از عنوان کارگاه پیداست، مخاطبان با نکات اساسی و در واقع، راه و رسم ترجمه در متون روانشناسی و مشاوره آشنا خواهند شد. نکاتی که در این کارگاه بیان خواهد شد، دربارۀ ترجمۀ انگلیسی به فارسیست. این نکات آنان را با جنبههای مختلف ترجمه آشنا خواهد کرد و راهنمایی خواهد نمود تا ترجمههای خود را چه در قالب کار کلاسی، مقالهنویسی، پروپوزالنویسی، پایاننامه(رساله)نویسی، یا ترجمۀ کتاب، با کیفیتِ هرچه بهتری انجام دهند.
❇️ عنوان کارگاه: نکات اصلی ترجمه در متون روانشناسی و مشاوره
👥 مخاطبان: دانشجویان و فارغالتحصیلان کارشناسی ارشد و دکتریِ روانشناسی و مشاوره
🕚 مدت زمان: ۸ ساعت (تاریخ برگزاری: ۴ مهر ماه و ۱۱ مهر ماه)
بخشها:
۱) نظری:
مبانی نظری ترجمه
درک مطلب
فارسینویسی
واژهگزینی
نکات دیگر ...
۲) عملی:
تمرین ترجمه (ترجمهورزی)
💠 مدرس: سامان نونهال
کاندیدای دکتری روانشناسی سلامت دانشگاه خوارزمی تهران
💎 شمارههای تماس جهت ثبت نام:
۰۹۱۰۹۲۹۰۰۶۷
۰۹۳۹۱۹۶۸۳۰۲
۰۲۱۸۸۳۵۶۷۳۶
۰۲۱۸۸۳۵۷۳۲۲
سوابق مدرس:
۱. مسئول سابق بررسی ترجمهء آثار در انتشارات ارجمند
۲. مسئول فعلی بررسی ترجمهء آثار در انتشارات ابن سینا
۳. مترجم کتاب "درمان افسردگی با فعالسازی رفتاری"، انتشارات ارجمند
۴. مترجم کتاب "تندآموز درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی"، انتشارات ارجمند
۵. مترجم کتاب "رهایی از کمرویی (۱۰ راه حل ساده)"، انتشارات ارجمند
۶. مترجم کتاب "رهایی از بندهای نگرانی در هشت هفته"، انتشارات ابن سینا
۷. مترجم کتاب "رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد مؤثر)"، انتشارات ارجمند
۸. مترجم کتاب "چرا نمیتوانیم لاغر شویم یا لاغر بمانیم: درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی پاسخ و راهکارِ مؤثر میدهد"، انتشارات ارجمند
۹. مترجم کتاب "نیروی التیامبخش نوشتن: چگونه به یاری نوشتن با تجارب دردناکِ خود کنار بیاییم"، انتشارات ارجمند
۱۰. مؤلف و ویراستار کتاب "مقدمهای بر نسل سوم درمانهای شناختی- رفتاری"، انتشارات ارجمند
۱۱. ویراستار کتاب "راه حل بک برای کاهش وزن"، انتشارات ارجمند
۱۲. ویراستار کتاب "راه و رسم پرسشگری سقراطی در رواندرمانی"، انتشارات ابن سینا
۱۳. ویراستار کتاب "چه زمانی و چگونه از کمالگرایی دست برداریم"، انتشارات ابن سینا
توضیحات: چنانکه از عنوان کارگاه پیداست، مخاطبان با نکات اساسی و در واقع، راه و رسم ترجمه در متون روانشناسی و مشاوره آشنا خواهند شد. نکاتی که در این کارگاه بیان خواهد شد، دربارۀ ترجمۀ انگلیسی به فارسیست. این نکات آنان را با جنبههای مختلف ترجمه آشنا خواهد کرد و راهنمایی خواهد نمود تا ترجمههای خود را چه در قالب کار کلاسی، مقالهنویسی، پروپوزالنویسی، پایاننامه(رساله)نویسی، یا ترجمۀ کتاب، با کیفیتِ هرچه بهتری انجام دهند.
Forwarded from سیاهمشق
اگر«دیگران را از اشتباه درآوردن» شغل سازمانی تان نیست و بابتش حقوق و اضافه کار و بیمه و بازنشستگی نمی گیرید، بنظرم در اولین فرصت، از سون از پاسیبل، رهایش کنید برود پی کارش.
@mashghesiah
@mashghesiah
Forwarded from طرحینو
✅دوره جامع تربیت درمانگر ACT
(درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)
🖊مدرس: #دکتر_علی_فیضی
(دانش آموخته دکتر #راس_هریس )
پنجشنبه و جمعه ها از ۷ آذر ۹۸
ساعت:۱۵:۳۰ الی ۲۰:۳۰(۱۰ هفته/ ۱۰۰ ساعت)⏰
۱۰٪ تخفیف برای اعضا باشگاه طرحی نو💳
(به همراه صدورگواهی نامه معتبر)🧧
حضوری و #آنلاین 🖥
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر:👇🏻
@tarhinow10
☎️ 09901185710
☎️ 02188322630
درمانگری با طرحی نو🍀
@TarhinowChannel
(درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)
🖊مدرس: #دکتر_علی_فیضی
(دانش آموخته دکتر #راس_هریس )
پنجشنبه و جمعه ها از ۷ آذر ۹۸
ساعت:۱۵:۳۰ الی ۲۰:۳۰(۱۰ هفته/ ۱۰۰ ساعت)⏰
۱۰٪ تخفیف برای اعضا باشگاه طرحی نو💳
(به همراه صدورگواهی نامه معتبر)🧧
حضوری و #آنلاین 🖥
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر:👇🏻
@tarhinow10
☎️ 09901185710
☎️ 02188322630
درمانگری با طرحی نو🍀
@TarhinowChannel
Forwarded from Arjmandpub
منتشر شد:
توجهآگاهی در اتاق درمان
کاربرد توجهآگاهی در درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی (همراه با نمایش ویدئویی)
چاپ اول 1398
نویسنده: کلی ویلسون، تروی دوفرن
ترجمه: پیوند جلالی، مرتضی کشمیری
تعداد صفحه: 332 - رقعی - شمیز
بها: 470,000 ریال
خرید با ده درصد تخفیف: https://www.arjmandpub.com/Product/Details/1618/1
شما میتوانید سالها وقت خود را صرف کلاسهای دانشگاهی، کارورزی و کارگاههای بالینی کنید. میتوانید در مفهومبندی مورد و طراحی مداخلات برای مراجعینتان به مهارت برسید. میتوانید هر مهارت و فنی را بهعنوان درمانگر بیاموزید، اما اگر میخواهید بیشترین نتیجه را از جلسات درمان بگیرید، هم شما و هم مراجعتان باید در اتاق درمان حضور کامل داشته باشید.
«توجهآگاهی در اتاق درمان» راهنمایی عملی و نظری دربارۀ نقش توجهآگاهی در رواندرمانی، بهویژه درمان با رویکرد پذیرش و پایبندی (ACT) است. کلی ویلسون در این کتاب توجهآگاهی را به دقت از منظرACT تعریف کرده و ارتباطش را با شش فرآیند اصلی ACT و همچنین با رابطۀ درمانی تشریح میکند. او با شفافیتی بینظیر اصولی را توضیح میدهد که مدل ACT را به مبانی علم رفتاری پیوند میدهند.
نیمۀ دوم کتاب راهنمایی عملی است برای آنکه توجهآگاهی را در مراجعین و همچنین در خودتان مشاهده کنید و پرورش دهید –توصیههایی مفید که میتوانید بلافاصله در عمل به کارشان بگیرید. ویلسون که از نویسندههای کتاب اصلی و کلاسیکACT است، با شفافیت، شوخطبعی و صمیمیت، صفاتی که همه جای دنیا به آن مشهور است، شما را از دل مطالبِ گاه دشوار این کتاب میگذراند. «توجهآگاهی در اتاق درمان» بیش از هر منبع موجود دیگری سبک منحصر به فرد کار ویلسون را در آموزش تجربی ACT در خود دارد.
#روان_درمانی #مشاوره #درمان_های_موج_سوم #توجه_آگاهی #درمان_مبتنی_بر_پذیرش_و_پایبندی #ACT #کلی_ویلسون #تروی_دوفرن #پیوند_جلالی #مرتضی_کشمیری
https://www.arjmandpub.com/images/products/lng/1618.jpg
@arjmandpub
توجهآگاهی در اتاق درمان
کاربرد توجهآگاهی در درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی (همراه با نمایش ویدئویی)
چاپ اول 1398
نویسنده: کلی ویلسون، تروی دوفرن
ترجمه: پیوند جلالی، مرتضی کشمیری
تعداد صفحه: 332 - رقعی - شمیز
بها: 470,000 ریال
خرید با ده درصد تخفیف: https://www.arjmandpub.com/Product/Details/1618/1
شما میتوانید سالها وقت خود را صرف کلاسهای دانشگاهی، کارورزی و کارگاههای بالینی کنید. میتوانید در مفهومبندی مورد و طراحی مداخلات برای مراجعینتان به مهارت برسید. میتوانید هر مهارت و فنی را بهعنوان درمانگر بیاموزید، اما اگر میخواهید بیشترین نتیجه را از جلسات درمان بگیرید، هم شما و هم مراجعتان باید در اتاق درمان حضور کامل داشته باشید.
«توجهآگاهی در اتاق درمان» راهنمایی عملی و نظری دربارۀ نقش توجهآگاهی در رواندرمانی، بهویژه درمان با رویکرد پذیرش و پایبندی (ACT) است. کلی ویلسون در این کتاب توجهآگاهی را به دقت از منظرACT تعریف کرده و ارتباطش را با شش فرآیند اصلی ACT و همچنین با رابطۀ درمانی تشریح میکند. او با شفافیتی بینظیر اصولی را توضیح میدهد که مدل ACT را به مبانی علم رفتاری پیوند میدهند.
نیمۀ دوم کتاب راهنمایی عملی است برای آنکه توجهآگاهی را در مراجعین و همچنین در خودتان مشاهده کنید و پرورش دهید –توصیههایی مفید که میتوانید بلافاصله در عمل به کارشان بگیرید. ویلسون که از نویسندههای کتاب اصلی و کلاسیکACT است، با شفافیت، شوخطبعی و صمیمیت، صفاتی که همه جای دنیا به آن مشهور است، شما را از دل مطالبِ گاه دشوار این کتاب میگذراند. «توجهآگاهی در اتاق درمان» بیش از هر منبع موجود دیگری سبک منحصر به فرد کار ویلسون را در آموزش تجربی ACT در خود دارد.
#روان_درمانی #مشاوره #درمان_های_موج_سوم #توجه_آگاهی #درمان_مبتنی_بر_پذیرش_و_پایبندی #ACT #کلی_ویلسون #تروی_دوفرن #پیوند_جلالی #مرتضی_کشمیری
https://www.arjmandpub.com/images/products/lng/1618.jpg
@arjmandpub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شامپانزه 59 ساله به نام ماما، سالخورده ترین شامپانزه در میان گروه خود در باغ وحش برگرز هلند بود.
همه می دانستند که مرگ او بسیار نزدیک بود.
مامای پیر بسیار خسته بود و دیگر دوست نداشت که هیچ چیزی بنوشد و یا بخورد.
پروفسور جان ون هووف، در گذشته از ماما نگهداری می کرد و بعد از شنیدن حال وخیم ماما، به محل نگهداری او آمده بود تا دوباره او را ملاقات نماید.
در ابتدا، ماما، پروفسور جان را نشناخت. اما زمانی که او را بیاد آورد، واکنش او بسیار فوق العاده و تکان دهنده بود.
صورت ماما بیدرنگ شکفت!
ماما به آرامی پروفسور جان را لمس می کرد گویی که بسیار دلتنگ او شده بود.
این دو یکدیگر را از سال 1972 می شناختند و از آن زمان رابطه بسیار ویژه ای با یکدیگر برقرار کرده بودند.
بعد از دیدار مجدد پروفسور جان، او انرژی تازه ای پیدا کرد و شروع به خوردن غذا از دستان پروفسور نمود.
#شفقت
#به_دیگری_بیاندیش
همه می دانستند که مرگ او بسیار نزدیک بود.
مامای پیر بسیار خسته بود و دیگر دوست نداشت که هیچ چیزی بنوشد و یا بخورد.
پروفسور جان ون هووف، در گذشته از ماما نگهداری می کرد و بعد از شنیدن حال وخیم ماما، به محل نگهداری او آمده بود تا دوباره او را ملاقات نماید.
در ابتدا، ماما، پروفسور جان را نشناخت. اما زمانی که او را بیاد آورد، واکنش او بسیار فوق العاده و تکان دهنده بود.
صورت ماما بیدرنگ شکفت!
ماما به آرامی پروفسور جان را لمس می کرد گویی که بسیار دلتنگ او شده بود.
این دو یکدیگر را از سال 1972 می شناختند و از آن زمان رابطه بسیار ویژه ای با یکدیگر برقرار کرده بودند.
بعد از دیدار مجدد پروفسور جان، او انرژی تازه ای پیدا کرد و شروع به خوردن غذا از دستان پروفسور نمود.
#شفقت
#به_دیگری_بیاندیش
Forwarded from اتچ بات
منظور از پذیرش در #درمان_مبتنی_بر_پذیرش_و_تعهد چیست؟
نویسنده: #دکتر_علی_فیضی
🧧برگرفته از دورۀ آموزشی با دکتر #راس_هریس
📕هدف درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به زبان ساده خلق یک زندگی غنی، کامل و پرمعنی در حالی است که درد ناگزیر حاضر در آن پذیرفته میشود. چه نوع دردی در زندگی وجود دارد که هیچکدام از ما اگر به مقدار کافی زندگی کنیم گریزی از آن نداریم؟ همگی ما شکست، ناامیدی، طرد شدن و #فقدان را تجربه میکنیم و این چیزها دردناک هستند. همۀ ما #تعرض و تنش را در روابطمان تجربه میکنیم.
📘فرقی نمیکند که این روابط چقدر عالی باشند دیر یا زود ناراحتی و ناخشنودی را در آنها ملاقات خواهیم کرد. همۀ ما ترس، #اضطراب ، شک و سوءظن را تجربه میکنیم. ما با فقدان از همه نوع آن از فقدان پول گرفته تا از دست دادن سلامتی، شغل یا روابط روبهرو میشویم. ما زخمی شدن، آسیبدیدن و بیماری را تجربه میکنیم. پس اگر میخواهیم زندگی غنی، کامل و معناداری داشته باشیم باید در وجود خود فضایی برای همۀ #هیجان های طبیعی زندگی و نه صرفا انواع خوشایند آن باز کنیم.
📗متاسفانه فرهنگمان به ما خوب نمیآموزد که چطور با درد ناگزیر زندگی کنار بیاییم. یک شیوۀ کارآمد در برابر این درد #پذیرش آن است. وقتی از پذیرش صحبت میکنیم منظورم تحمل کردن، تسلیم شدن یا بیخیال شدن یا دوست داشتن و خواستن درد نیست. زندگی پر از درد است و وقتی از پذیرش این درد صحبت میکنم منظورم یک راهحل بنیادین و متفاوت برای پاسخ دادن به افکار، هیجانات و خاطرات دردناک است
. 📙نوعی پاسخ دادن که به شما این توانایی را میدهد که بدون درگیر شدن با آن تجربههای دردناک آنها را خوب حس کنید؛ اجازه بدهید بدون این که نشاط زندگی شما را خشک کنند از وجود شما بگذرند و شما را از مسیرهای ارزشمند زندگیتان منحرف نکنند. وقتی این نوع جدید پاسخ دادن به درد خود را یاد گرفتید دست و پا و دهنتان آزادتر میشود تا با ارزشهای خودتان تماس پیدا کنید و بیشتر و بیشتر شبیه آن کسی که دوست دارید بشوید رفتار کنید و مشغول انجام اقداماتی بشوید که واقعا برای شما مهم هستند.
📕این گونه نوعی از زندگی رامیسازید که غنی، کامل و معنادار است.
مراقب استفاده از واژۀ #پذیرش باشید
پذیرش چیزی است که خیلی از افراد در مورد دچار سوء تفاهم میشوند و بنابراین واژهای است که خیلی شما را تشویق نمیکنم در کار با درمانجوها از آن استفاده کنید. چرا؟
📘خیلی از افراد پذیرش روانشناختی را با دوست داشتن یا خواستن یک تجربه ناخوشایند یا تسلیم شدن به آن اشتباه میگیرند.
پس واژههای جایگزینی که میتوانید به جای پذیرش استفاده کنید باز کردن یک فضا برای تجربه نامطلوب، اجازه دادن به حضور تجربه ناخوشایند در #ذهن و #بدن، اجازه دادن به این که تجربه ناخوشایند برای خودش بیاید و برود، نگه داشتن آرام تجربه ناخوشایند یا رها کردن مبارزه با تجربه ناخوشایند است.
🛑 فرصت استفاده از
۴۰۰ هزار تومان تخفیف
جهت ثبت نام در دوره جامع تربیت درمانگر #اکت : ۲۵ مهر ماه ۹۸ 🛑
جهت اضافه شدن به لیست دوره:
@tarhinow10
09901185710
02188322630
درمانگری با طرحی نو🍀
@TarhinowChannel
نویسنده: #دکتر_علی_فیضی
🧧برگرفته از دورۀ آموزشی با دکتر #راس_هریس
📕هدف درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به زبان ساده خلق یک زندگی غنی، کامل و پرمعنی در حالی است که درد ناگزیر حاضر در آن پذیرفته میشود. چه نوع دردی در زندگی وجود دارد که هیچکدام از ما اگر به مقدار کافی زندگی کنیم گریزی از آن نداریم؟ همگی ما شکست، ناامیدی، طرد شدن و #فقدان را تجربه میکنیم و این چیزها دردناک هستند. همۀ ما #تعرض و تنش را در روابطمان تجربه میکنیم.
📘فرقی نمیکند که این روابط چقدر عالی باشند دیر یا زود ناراحتی و ناخشنودی را در آنها ملاقات خواهیم کرد. همۀ ما ترس، #اضطراب ، شک و سوءظن را تجربه میکنیم. ما با فقدان از همه نوع آن از فقدان پول گرفته تا از دست دادن سلامتی، شغل یا روابط روبهرو میشویم. ما زخمی شدن، آسیبدیدن و بیماری را تجربه میکنیم. پس اگر میخواهیم زندگی غنی، کامل و معناداری داشته باشیم باید در وجود خود فضایی برای همۀ #هیجان های طبیعی زندگی و نه صرفا انواع خوشایند آن باز کنیم.
📗متاسفانه فرهنگمان به ما خوب نمیآموزد که چطور با درد ناگزیر زندگی کنار بیاییم. یک شیوۀ کارآمد در برابر این درد #پذیرش آن است. وقتی از پذیرش صحبت میکنیم منظورم تحمل کردن، تسلیم شدن یا بیخیال شدن یا دوست داشتن و خواستن درد نیست. زندگی پر از درد است و وقتی از پذیرش این درد صحبت میکنم منظورم یک راهحل بنیادین و متفاوت برای پاسخ دادن به افکار، هیجانات و خاطرات دردناک است
. 📙نوعی پاسخ دادن که به شما این توانایی را میدهد که بدون درگیر شدن با آن تجربههای دردناک آنها را خوب حس کنید؛ اجازه بدهید بدون این که نشاط زندگی شما را خشک کنند از وجود شما بگذرند و شما را از مسیرهای ارزشمند زندگیتان منحرف نکنند. وقتی این نوع جدید پاسخ دادن به درد خود را یاد گرفتید دست و پا و دهنتان آزادتر میشود تا با ارزشهای خودتان تماس پیدا کنید و بیشتر و بیشتر شبیه آن کسی که دوست دارید بشوید رفتار کنید و مشغول انجام اقداماتی بشوید که واقعا برای شما مهم هستند.
📕این گونه نوعی از زندگی رامیسازید که غنی، کامل و معنادار است.
مراقب استفاده از واژۀ #پذیرش باشید
پذیرش چیزی است که خیلی از افراد در مورد دچار سوء تفاهم میشوند و بنابراین واژهای است که خیلی شما را تشویق نمیکنم در کار با درمانجوها از آن استفاده کنید. چرا؟
📘خیلی از افراد پذیرش روانشناختی را با دوست داشتن یا خواستن یک تجربه ناخوشایند یا تسلیم شدن به آن اشتباه میگیرند.
پس واژههای جایگزینی که میتوانید به جای پذیرش استفاده کنید باز کردن یک فضا برای تجربه نامطلوب، اجازه دادن به حضور تجربه ناخوشایند در #ذهن و #بدن، اجازه دادن به این که تجربه ناخوشایند برای خودش بیاید و برود، نگه داشتن آرام تجربه ناخوشایند یا رها کردن مبارزه با تجربه ناخوشایند است.
🛑 فرصت استفاده از
۴۰۰ هزار تومان تخفیف
جهت ثبت نام در دوره جامع تربیت درمانگر #اکت : ۲۵ مهر ماه ۹۸ 🛑
جهت اضافه شدن به لیست دوره:
@tarhinow10
09901185710
02188322630
درمانگری با طرحی نو🍀
@TarhinowChannel
Telegram
attach 📎
Forwarded from عکس نگار
در جستجوی شادمانی: لذت یا سعادت
نویسنده: علی فیضی
وقتی از شادمانی صحبت میکنیم میتوان از دو نوع احساس مثبت صحبت کرد: احساسات مربوط به تجربۀ لذت و احساسات مربوط به تجربۀ سعادت.
احساسات مربوط به لذت همانهاییاند که وقتی دربارۀ شادمانی یا خوشحالی صحبت میکنیم شاید سریعتر و بیشتر به ذهن بیایند: سرور، خوشی، اشتیاق، هوس، غرور. این احساسات وقتی تجربه میشوند که چیزی را به دست میآوریم، صاحب میشویم یا نگهش میداریم و اغلب اوقات محصول رقابت برای ارضای نیازها و خواستههای شخصی است.
هرچند این دسته از احساسات بخش جداییناپذیری از هرنوع تعریف علمی شادمانی و بهزیستیاند و به خودی خود مشکلساز نیستند اما وقتی که سخت به دنبال تجربه و تداوم تجربۀ این احساسات باشیم مشکلاتی اساسی خود را نشان میدهد: این احساسات کوتاهمدتاند، اعتیادآورند، نیازمند دستکاری دیگراناند و برای تجربۀ آنها بسیاری از مواقع نیاز داریم که از دیگران برتر باشیم و آنها را پستتر از خود ببینیم. بدتر آن که وقتی از تجربۀ احساسات لذتآفرین باز میمانیم این ناکامی بلافاصله منجر به مقایسۀ خود با دیگران، احساس حقارت، شرم، حسادت، افسردگی و اضطراب میشود.
همانطور که قبلاً اشاره کردم دومین دستۀ احساسات مربوط به شادمانی احساسات مربوط به تجربۀ سعادتاند. این احساسات مربوط به فعالیتهایی بسیار متفاوتاند: دریافت و پرورش توانمندیها و قابلیتهای اصیل خود، تلاش برای همیاری با دیگر انسانها، یافتن و ساختن معنای زندگی، استفاده از توانمندیهای خود برای حرکت بر مبنای نیتهایی فراتر از انگیزههای فردی، ارتباط عمیق با دیگر موجودات و فراتر از آن تمام جلوههای هستی. بر این مبنا میتوان قناعت، رضایت، اطمینان و ایمنی و صمیمیت را از جمله احساسات تجربۀ سعادت دانست. جالب اینجاست که اگر در دام گروه و قبیله و فرقهگرایی نیفتیم فعالیتهای منجر به ایجاد این احساسات، سلامتیافزایند و شفابخش معضلات روانی و ارتباطی؛ پس اگر به دنبال شادمانی پایدار و زندگیبخش و زندگیسازیم بهتر است از خود بپرسیم:
شادمانی را چگونه تعریف میکنیم؟
در تعریف شادمانی آیا از ارزشها و قواعد راهنمای رفتارهایمان آگاهیم؟
برای کسب شادمانی چه اقداماتی را انجام میدهیم؟
و مهمتر از همه پیامد مخصوصا بلندمدت این اقدامات بر سلامتی شخصی و ارتباطی و محیطی ما چیست؟
#شفقت
#ارزشها
#اقدام_متعهدانه
#معنای_زیستن
#سلامت_جسم_و_جان
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
نویسنده: علی فیضی
وقتی از شادمانی صحبت میکنیم میتوان از دو نوع احساس مثبت صحبت کرد: احساسات مربوط به تجربۀ لذت و احساسات مربوط به تجربۀ سعادت.
احساسات مربوط به لذت همانهاییاند که وقتی دربارۀ شادمانی یا خوشحالی صحبت میکنیم شاید سریعتر و بیشتر به ذهن بیایند: سرور، خوشی، اشتیاق، هوس، غرور. این احساسات وقتی تجربه میشوند که چیزی را به دست میآوریم، صاحب میشویم یا نگهش میداریم و اغلب اوقات محصول رقابت برای ارضای نیازها و خواستههای شخصی است.
هرچند این دسته از احساسات بخش جداییناپذیری از هرنوع تعریف علمی شادمانی و بهزیستیاند و به خودی خود مشکلساز نیستند اما وقتی که سخت به دنبال تجربه و تداوم تجربۀ این احساسات باشیم مشکلاتی اساسی خود را نشان میدهد: این احساسات کوتاهمدتاند، اعتیادآورند، نیازمند دستکاری دیگراناند و برای تجربۀ آنها بسیاری از مواقع نیاز داریم که از دیگران برتر باشیم و آنها را پستتر از خود ببینیم. بدتر آن که وقتی از تجربۀ احساسات لذتآفرین باز میمانیم این ناکامی بلافاصله منجر به مقایسۀ خود با دیگران، احساس حقارت، شرم، حسادت، افسردگی و اضطراب میشود.
همانطور که قبلاً اشاره کردم دومین دستۀ احساسات مربوط به شادمانی احساسات مربوط به تجربۀ سعادتاند. این احساسات مربوط به فعالیتهایی بسیار متفاوتاند: دریافت و پرورش توانمندیها و قابلیتهای اصیل خود، تلاش برای همیاری با دیگر انسانها، یافتن و ساختن معنای زندگی، استفاده از توانمندیهای خود برای حرکت بر مبنای نیتهایی فراتر از انگیزههای فردی، ارتباط عمیق با دیگر موجودات و فراتر از آن تمام جلوههای هستی. بر این مبنا میتوان قناعت، رضایت، اطمینان و ایمنی و صمیمیت را از جمله احساسات تجربۀ سعادت دانست. جالب اینجاست که اگر در دام گروه و قبیله و فرقهگرایی نیفتیم فعالیتهای منجر به ایجاد این احساسات، سلامتیافزایند و شفابخش معضلات روانی و ارتباطی؛ پس اگر به دنبال شادمانی پایدار و زندگیبخش و زندگیسازیم بهتر است از خود بپرسیم:
شادمانی را چگونه تعریف میکنیم؟
در تعریف شادمانی آیا از ارزشها و قواعد راهنمای رفتارهایمان آگاهیم؟
برای کسب شادمانی چه اقداماتی را انجام میدهیم؟
و مهمتر از همه پیامد مخصوصا بلندمدت این اقدامات بر سلامتی شخصی و ارتباطی و محیطی ما چیست؟
#شفقت
#ارزشها
#اقدام_متعهدانه
#معنای_زیستن
#سلامت_جسم_و_جان
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Forwarded from اینکُجا - ایده نوشت های مهدی سلیمانیه (M)
♦️مهربانان ِ خودآموخته♦️
▪️از سر کار میآیم. کنار ساندویچی بیرونبر میایستم و ساندویچی سفارش میدهم و جلوی مغازه به انتظار میایستم. بچهگربهی نحیف سفیدی نزدیک ساندویچی ایستادهاست. صورتش زخمی است. خانم بیست و پنج-شش سالهای نزدیک میشود. مانتو و مقنعهی سرمهای کارمندی دارد. چند قدم مانده به ساندویچفروشی میایستد. کیفش را باز میکند و خم میشود. چیزی را از داخل پلاستیک درمیآورد و روی پا، یکی دو قدمی بچه گربه مینشیند. غذای بچهگربه را میدهد. دستی هم به نوازش به پشت بچهگربهی بیمار میکشد.
▪️ساندویچ را گرفتهام و به سمت خانه میروم. سر کوچه، خانمی میانسال، با چادر گلگلی، کنار سطل زباله شهرداری، خم شده. توجهم جلب میشود. برای گربهای دیگر و دو سه بچه گربهاش غذا آورده.
▪️همسایهی روبروییمان، طبقهی چهارم ساختمان مقابل، هر روز برای کبوترها، پشت پنجرهاش دانه و ارزن و خردهغذا میریزد.
▪️تلویزیون، در میان این همه خبر سیاسی، وقتی برای برنامههای زیستمحیطی ندارد. در مدرسه، در کتابهای درسی بچهها، جایی برای یاد دادن نوع برخورد مناسب با حیوانات و طبیعت نیست. در منابر و هیئتها و مساجد، جایی برای گفتن از محمد و مسیحی نیست که با طبیعت مهربان بودهاند. مدارس طبیعت به شکایت این و آن تعطیل میشوند. فعالان زیست محیطی و سمنها، دست آزادی برای فعالیت ندارند. در میان این همه "نیست"، در ایران ِ من، مهربانی با طبیعت، با جانداران، کم نیست. به صورتی خودآموخته و خودانگیخته، مهربانان با طبیعت، کم نیستند. این است که آدم را امیدوار میکند. این است که از چشمههای روشنی در زیر این زمین آفتزده خبر میدهد.
▪️چندین سال قبل، به دوستی اروپایی میگفتم: ما، در حرکت به سمت رشد، از شما سختجانتر و خوداتکاتر و خودآگاهتریم. شما در زمینه و زمانهای چشم گشودهاید که "بایدها و نبایدهایتان"، بیآنکه بدانید و سهمی در ساختنش داشتهباشید، شما را به سمت توسعه میبرد. چون نسلهای قبل شما، یک بار ریلهای توسعه را برایتان با خون دل کار گذاشتهاند. شما روی ریلهای آماده قدم برمیدارید. گاه حتی نمیدانید معنی و قدر آن گام چیست. ما اما، همچنان خود ریلهای حرکت خود را میگذاریم و قدم به قدم میدانیم که چرا به طبیعت مهربانی میکنیم، چرا پشت چراغ قرمز باید بایستیم، چرا باید در خانه، نظر تمام افراد خانواده را بپرسیم و رأی بگیریم، چرا باید در ساختمان، قاعده و قانون و مدیر ساختمان بگذاریم و برای استقرار قاعده و قانون، در همان آپارتمان بجنگیم. ما، بالهایمان را داریم خودمان، بییاری سیاست و قدرت و محیط پیرامون، به دست خودمان آهسته آهسته میسازیم.
▪️جامعهای که خود، آرام آرام، بیآموختن از نهادهای رسمی و حکومت، دست به زانو میزند و اینگونه مهر پیشه میکند و میسازد، گرچه کمی دیر، گرچه شاید دور، فردای روشنی دارد. بیش باد.
#روشنا
#جامعه
اینکجا
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
@inkojaa
▪️از سر کار میآیم. کنار ساندویچی بیرونبر میایستم و ساندویچی سفارش میدهم و جلوی مغازه به انتظار میایستم. بچهگربهی نحیف سفیدی نزدیک ساندویچی ایستادهاست. صورتش زخمی است. خانم بیست و پنج-شش سالهای نزدیک میشود. مانتو و مقنعهی سرمهای کارمندی دارد. چند قدم مانده به ساندویچفروشی میایستد. کیفش را باز میکند و خم میشود. چیزی را از داخل پلاستیک درمیآورد و روی پا، یکی دو قدمی بچه گربه مینشیند. غذای بچهگربه را میدهد. دستی هم به نوازش به پشت بچهگربهی بیمار میکشد.
▪️ساندویچ را گرفتهام و به سمت خانه میروم. سر کوچه، خانمی میانسال، با چادر گلگلی، کنار سطل زباله شهرداری، خم شده. توجهم جلب میشود. برای گربهای دیگر و دو سه بچه گربهاش غذا آورده.
▪️همسایهی روبروییمان، طبقهی چهارم ساختمان مقابل، هر روز برای کبوترها، پشت پنجرهاش دانه و ارزن و خردهغذا میریزد.
▪️تلویزیون، در میان این همه خبر سیاسی، وقتی برای برنامههای زیستمحیطی ندارد. در مدرسه، در کتابهای درسی بچهها، جایی برای یاد دادن نوع برخورد مناسب با حیوانات و طبیعت نیست. در منابر و هیئتها و مساجد، جایی برای گفتن از محمد و مسیحی نیست که با طبیعت مهربان بودهاند. مدارس طبیعت به شکایت این و آن تعطیل میشوند. فعالان زیست محیطی و سمنها، دست آزادی برای فعالیت ندارند. در میان این همه "نیست"، در ایران ِ من، مهربانی با طبیعت، با جانداران، کم نیست. به صورتی خودآموخته و خودانگیخته، مهربانان با طبیعت، کم نیستند. این است که آدم را امیدوار میکند. این است که از چشمههای روشنی در زیر این زمین آفتزده خبر میدهد.
▪️چندین سال قبل، به دوستی اروپایی میگفتم: ما، در حرکت به سمت رشد، از شما سختجانتر و خوداتکاتر و خودآگاهتریم. شما در زمینه و زمانهای چشم گشودهاید که "بایدها و نبایدهایتان"، بیآنکه بدانید و سهمی در ساختنش داشتهباشید، شما را به سمت توسعه میبرد. چون نسلهای قبل شما، یک بار ریلهای توسعه را برایتان با خون دل کار گذاشتهاند. شما روی ریلهای آماده قدم برمیدارید. گاه حتی نمیدانید معنی و قدر آن گام چیست. ما اما، همچنان خود ریلهای حرکت خود را میگذاریم و قدم به قدم میدانیم که چرا به طبیعت مهربانی میکنیم، چرا پشت چراغ قرمز باید بایستیم، چرا باید در خانه، نظر تمام افراد خانواده را بپرسیم و رأی بگیریم، چرا باید در ساختمان، قاعده و قانون و مدیر ساختمان بگذاریم و برای استقرار قاعده و قانون، در همان آپارتمان بجنگیم. ما، بالهایمان را داریم خودمان، بییاری سیاست و قدرت و محیط پیرامون، به دست خودمان آهسته آهسته میسازیم.
▪️جامعهای که خود، آرام آرام، بیآموختن از نهادهای رسمی و حکومت، دست به زانو میزند و اینگونه مهر پیشه میکند و میسازد، گرچه کمی دیر، گرچه شاید دور، فردای روشنی دارد. بیش باد.
#روشنا
#جامعه
اینکجا
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
@inkojaa
نکتۀ کوتاه بالینی برگرفته از کارگاه آموزشی دکتر راس هریس: ACT و توجهآگاهی برای تروما
علی فیضی
در موقعیتهایی که واکنش درمانجو با آنچه مطلوب است تناقض دارد مهم است که اول خودتان را آرام کنید. از ACT روی خود استفاده کنید: از افکار ناخوشایند از جمله قضاوت دربارهی خودتان و درمانجو بگسلید، احساسات ناخوشایند مربوط به این موقعیت دشوار را بپذیرید و لنگر بیندازید تا شیوهی عینی آرامش را برای درمانجو الگوسازی کنید؛ بعد به درمانجو کمک کنید تا همین کار را انجام بدهد.
#Learning_ACT
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
علی فیضی
در موقعیتهایی که واکنش درمانجو با آنچه مطلوب است تناقض دارد مهم است که اول خودتان را آرام کنید. از ACT روی خود استفاده کنید: از افکار ناخوشایند از جمله قضاوت دربارهی خودتان و درمانجو بگسلید، احساسات ناخوشایند مربوط به این موقعیت دشوار را بپذیرید و لنگر بیندازید تا شیوهی عینی آرامش را برای درمانجو الگوسازی کنید؛ بعد به درمانجو کمک کنید تا همین کار را انجام بدهد.
#Learning_ACT
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.
Forwarded from طرحینو
۴۰۰ هزار تومان تخفیف جهت ثبت نام تا تاریخ ۲۵ مهر ماه ۹۸ در دوره جامع تربیت درمانگر ACT با تدریس #دکترعلیفیضی (دانش آموخته #راس_هریس و #استیون_هیز )
این دوره بر اساس آخرین نوآوری ها و درسنامه های مدرسین بزرگ ACT برگزار خواهد شد.
🛑(طول دوره: ۱۰۰ ساعت)🛑
جهت ثبت نام:👇🏻
@tarhinow10
09901185710
02188322631
درمانگری با طرحی نو🍀
@TarhinowChannel
این دوره بر اساس آخرین نوآوری ها و درسنامه های مدرسین بزرگ ACT برگزار خواهد شد.
🛑(طول دوره: ۱۰۰ ساعت)🛑
جهت ثبت نام:👇🏻
@tarhinow10
09901185710
02188322631
درمانگری با طرحی نو🍀
@TarhinowChannel
#ارزشها
#معنای_زیستن
#values
https://www.ted.com/talks/david_brooks_the_lies_our_culture_tells_us_about_what_matters_and_a_better_way_to_live/discussion?language=fa
#معنای_زیستن
#values
https://www.ted.com/talks/david_brooks_the_lies_our_culture_tells_us_about_what_matters_and_a_better_way_to_live/discussion?language=fa
Ted
دروغهایی كه فرهنگ ما دربارهی آنچه اهميت دارد، به ما میگوید -- و راه بهتري براي زندگي كردن
ديويد بروكس نويسنده و مقابله نويس سرمقاله میگوید كه جامعه ما در ميانه يك بحران اجتماعي است: ما در دام درهی تنهايی و انزوا و جدا افتادگی فرو ماندهايم. چگونه راه برونرفت را بيابيم؟ بر پايهی تجربيات حاصل از سفر در سراسر آمريكا -- و ديدار با طيفی از مردمان…
Forwarded from ترجمان علوم انسانى
🎯 ذهنآگاهی: التیام درونی یا ماشین اوهامساز؟
— ذهنآگاهی میگوید ما را در برابر بیرحمی سرمایهداری محافظت میکند، اما خودش بخشی از مشکل است
📍یک دانه کشمش بگذارید توی دهانتان و چند دقیقه با نهایت توجه آن را بجوید. آرام باشید. ذهنتان را متمرکز کنید. بافت کشمش را زیر زبانتان حس کنید، طعمش را بچشید. صبور باشید و خودآگاه. به این شیوۀ غذاخوردن میگویند غذاخوردنِ ذهنآگاهانه. تمرینهای مشابهی هم برای هر کار دیگری که بخوانید انجام دهید وجود دارد. تمرینهایی که وعده میدهند دنیای عذابآور و پراسترس شما را میگیرند و آرامش و شادی را به ارمغان میآورند. کتابی جدید میگوید این وعدهها خوشایند اما دروغاند.
🔖 ۴۹۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۲۹ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9557/
🔻خرید اشتراک چهار شمارۀ فصلنامۀ ترجمان
🔗 @tarjomaanweb
— ذهنآگاهی میگوید ما را در برابر بیرحمی سرمایهداری محافظت میکند، اما خودش بخشی از مشکل است
📍یک دانه کشمش بگذارید توی دهانتان و چند دقیقه با نهایت توجه آن را بجوید. آرام باشید. ذهنتان را متمرکز کنید. بافت کشمش را زیر زبانتان حس کنید، طعمش را بچشید. صبور باشید و خودآگاه. به این شیوۀ غذاخوردن میگویند غذاخوردنِ ذهنآگاهانه. تمرینهای مشابهی هم برای هر کار دیگری که بخوانید انجام دهید وجود دارد. تمرینهایی که وعده میدهند دنیای عذابآور و پراسترس شما را میگیرند و آرامش و شادی را به ارمغان میآورند. کتابی جدید میگوید این وعدهها خوشایند اما دروغاند.
🔖 ۴۹۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۲۹ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9557/
🔻خرید اشتراک چهار شمارۀ فصلنامۀ ترجمان
🔗 @tarjomaanweb
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
🎯 ذهنآگاهی: التیام درونی یا ماشین اوهامساز؟ — ذهنآگاهی میگوید ما را در برابر بیرحمی سرمایهداری محافظت میکند، اما خودش بخشی از مشکل است 📍یک دانه کشمش بگذارید توی دهانتان و چند دقیقه با نهایت توجه آن را بجوید. آرام باشید. ذهنتان را متمرکز کنید. بافت…
بخشی از مقالۀ پاسخی بهوش به نقد پرسر
نویسندگان: سونیا مکفرسون، پاتریشیا راکمن
ترجمه: علی فیضی
آنچه بیشترین دغدغه را برمیانگیزد تصویری است که پرسر از مبنای نظری توجهآگاهی ارایه کرده و ادعا میکند: «پیام بنیادین» یادگیری توجهآگاهی این است که «منبع نارضایتی و ناراحتی درون سر ما است». اول آن که حتی اگر چنین چیزی درست هم میبود معنایش بیاعتبار ساختن آن منبع درونی و کماهمیت یا غیرواقعیتر شمردنش از منبع اجتماعی نارضایتی نیست. گفتنیست ما به ندرت –البته اگر به گوشمان خورده باشد- شنیدهایم که جایی چنین توضیحی برای یادگیری، مطالعه یا آموزش توجهآگاهی ارایه شده باشد؛ بلکه پیام بنیادین و باثبات یادگیری و جنبش توجهآگاهی این است که با عوامل متعدد درونی و بیرونی –فیزیولوژیک، روانی، اجتماعی و فرهنگی- شرطی شدهایم. اگر آگاه نباشیم، این محرکهای شرطی یا استرسزاها منجر به راهاندازی پاسخهایی عادتشده و خودکار میشوند که اغلب الگوهایی ناسازگار یا بدکارکرد به بار میآورد. این الگوها هم بر ضد علایق ما -درمعنای وسیع آن- عمل میکنند. اثر این واکنش نشان دادن کورکورانه، عمیقتر و دائمی ساختن رنج بردن - نه صرفاً رنج فردی که رنج جمعی- است. وقتی توجهآگاهی آن چنان که مدنظر است آموخته میشود جمعیتی منفعل و خوابآلوده ایجاد نمیکند که در برابر هر بافتاری که خود را در آن مییابند تسلیم شوند. هدف آموزش توجهآگاهی افزایش خودکارآمدی افراد است؛ آنچنان که ایشان رخصت مییابند ماهرانهتر به مشکلات خود بپردازند؛ حال این مشکل فردی، سیاسی یا اجتماعی باشد. پذیرش بهوشیار، تسلیم شدن نیست بلکه آگاهی است: توجهآگاهی، آن که تمرینش میکند را توانا میکند آنقدری از تجربۀ خویش قدمی به عقب بگذارد که راهی از میانۀ موقعیتها و وضعیتهای ذهنی یا خلقی خویش بیابد، منظرگزینی کند و بداند که چه قابل پرداختن و حل و فصل است و چه نیست.
درست است که بسیاری از آموزگاران توجهآگاهی ضروری و یا حتی اخلاقی نمیدانند که نظریۀ خاصی از نقد اجتماعی را در آموزش خود دخیل کنیم چون خود یادگیری توجهآگاهی ظرفیت دانشآموزانش را برای شناسایی سرکوب و رنج –آنچنان که به طور متنوعی در زندگی جلوهگر میشود- بهبود میبخشد. این بهبود یافتن فقط در محل کار شرکتهای بزرگ رخ نمیدهد بلکه در روابط، خانوادهها، دیگر مکانهای کاری و جامعه اتفاق میافتد. آموزگاران بسیار دیگری نقد اجتماعی را در دورههای آموزش توجهآگاهی یکپارچه میسازند و برعکس، توجهآگاهی را در دورههای نقد اجتماعی میگنجانند. شواهد چنین ادعایی بسیار است؛ از جمله کتاب بریلا (2016) که برای آموزش «مطالعات گوناگونی » در تحصیلات عالی طراحی شده و توجهآگاهی را با آموزش و پرورش ضدسرکوبگرانه یکپارچه میسازد. در این فرایند دانشجویان حمایت میشوند تا در سرکوب شدن خود تامل کنند و گشودگی و همدلی خود را به رنج و سرکوب شدن دیگران افزایش بدهند.
منبع:
https://www.mindfulnessstudies.com/mindfulness-response-2019/
نویسندگان: سونیا مکفرسون، پاتریشیا راکمن
ترجمه: علی فیضی
آنچه بیشترین دغدغه را برمیانگیزد تصویری است که پرسر از مبنای نظری توجهآگاهی ارایه کرده و ادعا میکند: «پیام بنیادین» یادگیری توجهآگاهی این است که «منبع نارضایتی و ناراحتی درون سر ما است». اول آن که حتی اگر چنین چیزی درست هم میبود معنایش بیاعتبار ساختن آن منبع درونی و کماهمیت یا غیرواقعیتر شمردنش از منبع اجتماعی نارضایتی نیست. گفتنیست ما به ندرت –البته اگر به گوشمان خورده باشد- شنیدهایم که جایی چنین توضیحی برای یادگیری، مطالعه یا آموزش توجهآگاهی ارایه شده باشد؛ بلکه پیام بنیادین و باثبات یادگیری و جنبش توجهآگاهی این است که با عوامل متعدد درونی و بیرونی –فیزیولوژیک، روانی، اجتماعی و فرهنگی- شرطی شدهایم. اگر آگاه نباشیم، این محرکهای شرطی یا استرسزاها منجر به راهاندازی پاسخهایی عادتشده و خودکار میشوند که اغلب الگوهایی ناسازگار یا بدکارکرد به بار میآورد. این الگوها هم بر ضد علایق ما -درمعنای وسیع آن- عمل میکنند. اثر این واکنش نشان دادن کورکورانه، عمیقتر و دائمی ساختن رنج بردن - نه صرفاً رنج فردی که رنج جمعی- است. وقتی توجهآگاهی آن چنان که مدنظر است آموخته میشود جمعیتی منفعل و خوابآلوده ایجاد نمیکند که در برابر هر بافتاری که خود را در آن مییابند تسلیم شوند. هدف آموزش توجهآگاهی افزایش خودکارآمدی افراد است؛ آنچنان که ایشان رخصت مییابند ماهرانهتر به مشکلات خود بپردازند؛ حال این مشکل فردی، سیاسی یا اجتماعی باشد. پذیرش بهوشیار، تسلیم شدن نیست بلکه آگاهی است: توجهآگاهی، آن که تمرینش میکند را توانا میکند آنقدری از تجربۀ خویش قدمی به عقب بگذارد که راهی از میانۀ موقعیتها و وضعیتهای ذهنی یا خلقی خویش بیابد، منظرگزینی کند و بداند که چه قابل پرداختن و حل و فصل است و چه نیست.
درست است که بسیاری از آموزگاران توجهآگاهی ضروری و یا حتی اخلاقی نمیدانند که نظریۀ خاصی از نقد اجتماعی را در آموزش خود دخیل کنیم چون خود یادگیری توجهآگاهی ظرفیت دانشآموزانش را برای شناسایی سرکوب و رنج –آنچنان که به طور متنوعی در زندگی جلوهگر میشود- بهبود میبخشد. این بهبود یافتن فقط در محل کار شرکتهای بزرگ رخ نمیدهد بلکه در روابط، خانوادهها، دیگر مکانهای کاری و جامعه اتفاق میافتد. آموزگاران بسیار دیگری نقد اجتماعی را در دورههای آموزش توجهآگاهی یکپارچه میسازند و برعکس، توجهآگاهی را در دورههای نقد اجتماعی میگنجانند. شواهد چنین ادعایی بسیار است؛ از جمله کتاب بریلا (2016) که برای آموزش «مطالعات گوناگونی » در تحصیلات عالی طراحی شده و توجهآگاهی را با آموزش و پرورش ضدسرکوبگرانه یکپارچه میسازد. در این فرایند دانشجویان حمایت میشوند تا در سرکوب شدن خود تامل کنند و گشودگی و همدلی خود را به رنج و سرکوب شدن دیگران افزایش بدهند.
منبع:
https://www.mindfulnessstudies.com/mindfulness-response-2019/
Centre for Mindfulness Studies
A Mindful Response to Ronald Purser · Centre for Mindfulness Studies
We are writing to take exception to many of the claims made by Ronald Purser in his June 14, 2019 piece entitled “The mindfulness conspiracy.” Our critique extends to The Guardian itself, which appears to be supporting his book and making it available for…
Forwarded from My_Stories
📝 هوا را از من بگیر، "بغل" را نه!
▫️دیروز پریروز دادگاه یک پسرک هفده ساله بود. این بندهخدا چند ماه پیش، از خواب بیدار میشود و حس میکند دیگر تحمل این زندگی کوفتی را ندارد. حالا یا شکست عشقی خوردهبود یا هر درد بیدرمان دیگری که داشت، انقدر احساس بیچارگی و بدبختی کرد که تفنگ پدرش را برداشت و یک گلوله هم چپاند تویش و راهی مدرسه شد. شاهدها میگفتند که اول میخواست بقیه را بکشد، ولی بعد که یادش آمد یک فشنگ بیشتر ندارد احساس کرد کار عاقلانه این است که خودش را بکشد. آخر سر ولی بدون اینکه خون از دماغ (یا جاهای دیگر) کسی راه بیفتد قضیه ختم به خیر شد.
▫️دیروز پریروز آدمهای توی دادگاه میخواستند سر در بیاورند که چطوری این آدمِ بیاعصاب، بی خیال شلیک کردن همان یک دانه گلولهاش شد. فیلمهای مداربستهی مدرسه را که دیدند، قاضی و متهم و شاهد و وکیل و نگهبان دادگاه از دیدن اتفاقی که افتاده بود شاخ در آوردند. بعد ماجرا را برای خبرنگارها تعریف کردند و آنها هم شاخ در آورند. خبرنگارها هم قضیه را برای مردم تعریف کردند و بخش قابل توجهی از مردم (از جمله خود من) هم به صورت گروهی شاخ در آوردیم.
▫️دوربین مداربسته یک لحظهی نفسگیر را نشان میداد که پسرکِ بیاعصاب و آقای "مربی" چشم توی چشم میشوند. مربی انگار نه انگار که این چیزی که دست پسرک است اسمش تفنگ باشد، پسرک را در آغوش میگیرد. مثل آدمی که بعد از صد سال توی یک عصر بارانی پاییزی معشوقش را کنار برج ایفل ببیند، با همان میزان عشق. بعد توی فیلم یک نفر با ترس و لرز میآید و تفنگ را میقاپد و فورا هم در میرود. مربی ولی انگار هنوز پسرک را سیر بغل نکرده. با اینکه دیگر تفنگی هم در کار نیست ولی مربی آغوشش را تنگتر می کند. صحنه که اولش شبیه فیلمهای جنایی بود یکهو میشود مثل سکانسهای فیلم تایتانیک قبل از برخورد کشتی با کوه یخ. بالاخره پسرک هم چشمش را میبندد و مربی را بغل میکند. جَک و رُز همینطوری که توی آغوش هم هستند، مظلوم و غریبانه قدم برمیدارند و یواشیواش از توی کادر خارج میشوند.
▫️دیروز مربی آمده بود جلوی دوربین و از معجزهی "بغل کردن" میگفت. حرفش حرف حساب بود. آغوشی که به روی آدمها باز میشود واقعا هم پیغام امنیت است، پیام صلح. پرچم سفیدی که توی باد تکان میخورد و آدم میتواند با خیال راحت تفنگ را رها کند و یک دل سیر گریه. جان مطلب را حامد ابراهیمپور گفت، آنجایی که گفت:
.
بغلم کن... که جهان کوچک و غمگین نشود
بغلم کن... که خدا دورتر از این نشود...
#روزنوشت
#مهدی_معارف
@my_story_channel
📎
▫️دیروز پریروز دادگاه یک پسرک هفده ساله بود. این بندهخدا چند ماه پیش، از خواب بیدار میشود و حس میکند دیگر تحمل این زندگی کوفتی را ندارد. حالا یا شکست عشقی خوردهبود یا هر درد بیدرمان دیگری که داشت، انقدر احساس بیچارگی و بدبختی کرد که تفنگ پدرش را برداشت و یک گلوله هم چپاند تویش و راهی مدرسه شد. شاهدها میگفتند که اول میخواست بقیه را بکشد، ولی بعد که یادش آمد یک فشنگ بیشتر ندارد احساس کرد کار عاقلانه این است که خودش را بکشد. آخر سر ولی بدون اینکه خون از دماغ (یا جاهای دیگر) کسی راه بیفتد قضیه ختم به خیر شد.
▫️دیروز پریروز آدمهای توی دادگاه میخواستند سر در بیاورند که چطوری این آدمِ بیاعصاب، بی خیال شلیک کردن همان یک دانه گلولهاش شد. فیلمهای مداربستهی مدرسه را که دیدند، قاضی و متهم و شاهد و وکیل و نگهبان دادگاه از دیدن اتفاقی که افتاده بود شاخ در آوردند. بعد ماجرا را برای خبرنگارها تعریف کردند و آنها هم شاخ در آورند. خبرنگارها هم قضیه را برای مردم تعریف کردند و بخش قابل توجهی از مردم (از جمله خود من) هم به صورت گروهی شاخ در آوردیم.
▫️دوربین مداربسته یک لحظهی نفسگیر را نشان میداد که پسرکِ بیاعصاب و آقای "مربی" چشم توی چشم میشوند. مربی انگار نه انگار که این چیزی که دست پسرک است اسمش تفنگ باشد، پسرک را در آغوش میگیرد. مثل آدمی که بعد از صد سال توی یک عصر بارانی پاییزی معشوقش را کنار برج ایفل ببیند، با همان میزان عشق. بعد توی فیلم یک نفر با ترس و لرز میآید و تفنگ را میقاپد و فورا هم در میرود. مربی ولی انگار هنوز پسرک را سیر بغل نکرده. با اینکه دیگر تفنگی هم در کار نیست ولی مربی آغوشش را تنگتر می کند. صحنه که اولش شبیه فیلمهای جنایی بود یکهو میشود مثل سکانسهای فیلم تایتانیک قبل از برخورد کشتی با کوه یخ. بالاخره پسرک هم چشمش را میبندد و مربی را بغل میکند. جَک و رُز همینطوری که توی آغوش هم هستند، مظلوم و غریبانه قدم برمیدارند و یواشیواش از توی کادر خارج میشوند.
▫️دیروز مربی آمده بود جلوی دوربین و از معجزهی "بغل کردن" میگفت. حرفش حرف حساب بود. آغوشی که به روی آدمها باز میشود واقعا هم پیغام امنیت است، پیام صلح. پرچم سفیدی که توی باد تکان میخورد و آدم میتواند با خیال راحت تفنگ را رها کند و یک دل سیر گریه. جان مطلب را حامد ابراهیمپور گفت، آنجایی که گفت:
.
بغلم کن... که جهان کوچک و غمگین نشود
بغلم کن... که خدا دورتر از این نشود...
#روزنوشت
#مهدی_معارف
@my_story_channel
📎
Telegram
Attached