گریه دارم، می‌ترسم، مضطرب و عجیبم.

برای زندگی کردن زیادی خستم و
برای خسته بودن زیادی زنده.

"جانم خسته‌است."
خستگی‌ای که نه جسمی و نه روحیه. انگار بیشتر از این حرف‌هاست. شبیهِ وقت‌هایی که از همه‌چی بُریدی. یه‌جور تهی شدن، از همه‌چیز ...

سَرِ غم‌و میگیری من میمونه، تَـهِ غم‌و میگیری، غم میمونه.

همه‌ی آدم‌هایی که تو نیستند، حوصله‌ام را سر می‌برند.

«آدم می‌تواند عاشق باشد، امیدوار باشد، دنیا را دوست بدارد، ولی افسرده هم باشد. مثل من عزیزم.»

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌نوشته بود دلم می‌خواد رو کنم سمتِ خدا و
مثلِ آقای خاقانی بگم :
" چه کرده‌ام که مرا پایمالِ غم کرده‌ای ؟ ‌" ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌

متوجه شدم من به عنوان یک فرد اصلا برای اطرافیانم مهم نیستم. فقط آدمی ام که کمکشون میکنه از بحران های زندگی شون عبور کنن بعدش هم خیلی راحت یکی دیگه رو جایگزین من میکنن.

• کوالا •

گریه کردن لزوما پایین آمدنِ اشک‌ از چشم‌ها نیست.
گاهی تمامِ اندامِ بدن گریه می‌کند، اشک می‌ریزد و فریاد می‌زند، «جز چشم‌ها.»

«‏به گذشته نگاه می‌کنی و می‌بینی تنها خودت صبورانه و مجبورانه در تمام رنج‌هایت همراهت بوده‌است.»

توروخدا استخونامو بشکونید ولی قلبمو نه.

آزارگر همیشه کتک نمیزنه!  گاهی اینقدر تو رو نادیده میگیره که  عشق و احترام به خودت و زندگی رو از دست میدی. احساس دردناک نامرئی بودن :((((

• چغوک زرنگ •

یک روز که خیلی ناراحت و ناامید و خسته بودم، صفحه‌ی اینستاگرامم را باز کردم و شروع کردم به نوشتن. غر زدم و فحش دادم و سعی کردم خودم را خالی کنم. خالی کردن بهترین کار است برای کسی که اصلن نمی‌داند باید چه‌کار کند. وقتی که حس کردم کافی‌ست و به اندازه‌ی کافی نوشته‌ام، پست کردمش توی صفحه‌ام. آرش پورعلی‌زاده (شاعری گیلانی) کامنتی برایم گذاشت که همان‌جا مات شدم. مبهوت چندبار کامنتش را خواندم و لبخند زدم و جواب دادم «چشم». حرف‌هاش دوباره به یادم آمده. دوست داشتم به شما هم بگویم. نوشته بود «از انتخاب‌ها پشیمان نباش. ولو غلط باشند باید اتفاق می‌افتادند. ما همین مسیرهای درست و غلطیم. قشنگیِ ما به اشتباه کردن است. اما شک کن. همیشه شک کن. شک کردن مهم‌ترین مشخصه‌ی آدم‌های صاحب‌فکر است. یقین مالِ آدم‌های کم‌هوش‌تر است. شک کن؛ اما پشیمان نباش. شک کن که همین الان که همین‌جایی هم درست نیست؛ اما پشیمان نباش. اینْ مسیری بود که باید انتخاب می‌شد؛ ولو به غلط. قدم بعدی باید درست باشد.»

«عزیزم، دنیا و آدم‌هایش بسیار غمگینم می‌کنند.»

«یحیی، زن‌های غمگین
از ابتدا غمگین نبودند
یک زن را، دو چیز غمگین می‌کند
مردی که دوستش دارد، و وطنی که بر او ظلم می‌کند.»

-کجایی؟ نیستی.
+آره نیستم، ناظرم، نگاه می‌کنم، ناتوانم، حرفی نیست، بغض می‌کنم، خسته‌ام، ناامیدم، هیچم، تسلیمِ تسلیمم.

*Morteza Niknahad*

دوستت دارم را همه بلدند بگویند، می‌توانی دنیای امن کسی باشی که از جنگ‌ها برگشته است؟

هر جایی نرید،
وارد هر جمعی نشید،
هر جا دیدید احترامتون حفظ نشده اونجا رو ترک کنید،
نه گفتن رو یاد بگیرید،
اینا گوشه هایی از کارایی که حالتون رو خوب میکنه.
|حاج حسین|

بهت گفته بودم نذار دلم بشکنه ،
حالا من چطور توعه تیکه پاره رو جمع کنم ؟
کجا بذارمت که نشکنی ،
که نیوفتی،
که زخمی نشی؟