تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا میدانید در تاریخ اسلام پست هوایی داشتیم؟!😁 @tamadone_islami
✴️آیا میدانید در تاریخ اسلام پست هوایی داشتیم؟
پرندگان معمولاً به عنوان پیک برای ارسال و دریافت پیام های مهم از مکان ها، شهرها در تاریخ اسلامی استفاده می شدند.
در برخی موارد، از پرندگان حتی برای تحویل «بستهها» استفاده میشد. النویری، یک تاریخ نگار نظامی مسلمان، داستان خلیفه فاطمی قرن دهم میلادی را نقل می کند که در آن 600 کبوتر آزاد شدند، هر کدام یک گیلاس در کیسه ای ابریشمی بسته به هر پا... [سپس] خلیفه کاسه بزرگی را پذیرفت. حاوی 1200 گیلاس تازه از لبنان، که از طریق پست هوایی ویژه وارد شده بود...» این سرویس مبتکرانه «تحویل غذا» با استفاده از کبوترهای خانگی انجام شد!!
در #خلافت_عباسیان کبوترهای نامه رسان را برای مقاصد نظامی استفاده می کردند و دیوان مکتوب خاصی داشتند برای ارسال و دریافت نامه ها و مسلمانان سیستم پست را با کبوتر حامل یا پیام رسان انجام میدادند. کبوتر الزاجل معروف به بال مسلمین بود و شبیه #پست_هوایی بود و مسلمانان پست را برای کبوتران جدا می کردند و در دیوان مخصوص و در دفتر می نوشتند و به کبوتران خلخال های طلا نشانه میگذاشتند و مسلمانان در جنگ ها در اخباری که کبوترها حمل می کردند از اصطلاحات مشابه #رمز استفاده می کردند ، همانطور که کاغذ سبک وصل میکردند و به بال های آنها علامت میزدند. برج های زیادی برای مقر این کبوتران وجود داشت، حکم فرودگاه های مشخص برای ورود و خروج آنها داشت که در دوران ممالیک و قاهره مرکز این برج ها بود .
این کبوتران جایگاه ویژه ای داشتند و با قیمت های بالایی به فروش می رسیدند. از این رو مردم مخصوصاً در شهر بصره برای به دست آوردن آن به رقابت پرداختند و کبوتر یکی از ارکان تجارت مردم شد و قیمت پرنده به هفتصد دینار رسید و در زمان سلطان نورالدین زنگی بسیار مورد استفاده قرار گرفت. نورالدین زنگی و در زمان عبید (فاطمیان مصر) فواصل پرواز آنها بین قاهره و بصره می رسید و در دمشق برجهایی برای راه های ارتباطی کبوتران برپا می کردند و کبوترها از هر برج به برج دیگر می رفتند.
📚منبع:
📒Ltd, FSTC. 1001 Inventions: The Enduring Legacy of Muslim Civilization: Reference (4th) Edition Annotated, Text only. (Kindle Location 4325). FSTC. Kindle Edition.
📒محمد ضيف الله: الحضارة الإسلامية ص198
📒أبو زيد شلبي: تاريخ الحضارة الإسلامية والفكر الإسلامي ص146
📒كمال عناني إسماعيل: دراسات في تاريخ النظم الإسلامية ص107، 108
@tamadone_islami
پرندگان معمولاً به عنوان پیک برای ارسال و دریافت پیام های مهم از مکان ها، شهرها در تاریخ اسلامی استفاده می شدند.
در برخی موارد، از پرندگان حتی برای تحویل «بستهها» استفاده میشد. النویری، یک تاریخ نگار نظامی مسلمان، داستان خلیفه فاطمی قرن دهم میلادی را نقل می کند که در آن 600 کبوتر آزاد شدند، هر کدام یک گیلاس در کیسه ای ابریشمی بسته به هر پا... [سپس] خلیفه کاسه بزرگی را پذیرفت. حاوی 1200 گیلاس تازه از لبنان، که از طریق پست هوایی ویژه وارد شده بود...» این سرویس مبتکرانه «تحویل غذا» با استفاده از کبوترهای خانگی انجام شد!!
در #خلافت_عباسیان کبوترهای نامه رسان را برای مقاصد نظامی استفاده می کردند و دیوان مکتوب خاصی داشتند برای ارسال و دریافت نامه ها و مسلمانان سیستم پست را با کبوتر حامل یا پیام رسان انجام میدادند. کبوتر الزاجل معروف به بال مسلمین بود و شبیه #پست_هوایی بود و مسلمانان پست را برای کبوتران جدا می کردند و در دیوان مخصوص و در دفتر می نوشتند و به کبوتران خلخال های طلا نشانه میگذاشتند و مسلمانان در جنگ ها در اخباری که کبوترها حمل می کردند از اصطلاحات مشابه #رمز استفاده می کردند ، همانطور که کاغذ سبک وصل میکردند و به بال های آنها علامت میزدند. برج های زیادی برای مقر این کبوتران وجود داشت، حکم فرودگاه های مشخص برای ورود و خروج آنها داشت که در دوران ممالیک و قاهره مرکز این برج ها بود .
این کبوتران جایگاه ویژه ای داشتند و با قیمت های بالایی به فروش می رسیدند. از این رو مردم مخصوصاً در شهر بصره برای به دست آوردن آن به رقابت پرداختند و کبوتر یکی از ارکان تجارت مردم شد و قیمت پرنده به هفتصد دینار رسید و در زمان سلطان نورالدین زنگی بسیار مورد استفاده قرار گرفت. نورالدین زنگی و در زمان عبید (فاطمیان مصر) فواصل پرواز آنها بین قاهره و بصره می رسید و در دمشق برجهایی برای راه های ارتباطی کبوتران برپا می کردند و کبوترها از هر برج به برج دیگر می رفتند.
📚منبع:
📒Ltd, FSTC. 1001 Inventions: The Enduring Legacy of Muslim Civilization: Reference (4th) Edition Annotated, Text only. (Kindle Location 4325). FSTC. Kindle Edition.
📒محمد ضيف الله: الحضارة الإسلامية ص198
📒أبو زيد شلبي: تاريخ الحضارة الإسلامية والفكر الإسلامي ص146
📒كمال عناني إسماعيل: دراسات في تاريخ النظم الإسلامية ص107، 108
@tamadone_islami
قلمرو سلطنت #ملوک_هرمز
در سده ۱۱ میلادی ابتدا به عنوان حکومت محلی وابسته به سلطنت سلجوقیان کرمان بنیانگذاری و سپس خراجگزار اتابکان فارس و ایلخانان مغول شد. سپس؛ هرمز در سال ۱۵۱۵.م به عنوان دولتی وابسته به امپراتوری پرتغال درآمد و یک قرن بعد، بیشتر قلمرو آن در سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس و همچنین سواحل عمان، ضمیمه دولت صفوی شد.
پس از ۷ قرن حیات سیاسی و اقتصادی، پادشاهی افسانه ای هرمز منقرض و «بندر عباسی» (بندرعباس) جایگزین «جزیره هرمز» شد.
مهم ترین دلیل موفقیت شش قرن پادشاهی دریا پایه و اقتصاد باشکوه «ملوک هرمز» به روایت عبدالرزاق سمرقندی، پژوهشگر و مورخ عصر ایلخانان مغول، «مدارا با شهروندان چندملیتی دارای ادیان گوناگون و عدالت در تعاملات اقتصادی و بازرگانی» است
@tamadone_islami
در سده ۱۱ میلادی ابتدا به عنوان حکومت محلی وابسته به سلطنت سلجوقیان کرمان بنیانگذاری و سپس خراجگزار اتابکان فارس و ایلخانان مغول شد. سپس؛ هرمز در سال ۱۵۱۵.م به عنوان دولتی وابسته به امپراتوری پرتغال درآمد و یک قرن بعد، بیشتر قلمرو آن در سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس و همچنین سواحل عمان، ضمیمه دولت صفوی شد.
پس از ۷ قرن حیات سیاسی و اقتصادی، پادشاهی افسانه ای هرمز منقرض و «بندر عباسی» (بندرعباس) جایگزین «جزیره هرمز» شد.
مهم ترین دلیل موفقیت شش قرن پادشاهی دریا پایه و اقتصاد باشکوه «ملوک هرمز» به روایت عبدالرزاق سمرقندی، پژوهشگر و مورخ عصر ایلخانان مغول، «مدارا با شهروندان چندملیتی دارای ادیان گوناگون و عدالت در تعاملات اقتصادی و بازرگانی» است
@tamadone_islami
کلمه عجم در متون نظم و نثر فارسی - قسمت دوم
پیرو درس گفتار قبلی درخصوص غلط بودن و مغرضانه بودن معنی کلمه عجم به عنوان گنگ، الکن و بی زبان، در این درس گفتار نشان خواهیم داد که از همان قرون اول هجری تا دوران معاصر، نویسندگان و شاعران پارسی گوی به کرات و به طور مستمر در آثار خود
این کلمه را به کار برده اند.
لینک اینستاگرام 👇:
https://www.instagram.com/reel/C-3O9jJNZzu/?igsh=cmVjZmExdmRjemQ4
لینک ویدئو در یوتیوب 👇
https://www.youtube.com/watch?v=BSx2xsksWok&t=1s @instapico_bot
@tamadone_islami
پیرو درس گفتار قبلی درخصوص غلط بودن و مغرضانه بودن معنی کلمه عجم به عنوان گنگ، الکن و بی زبان، در این درس گفتار نشان خواهیم داد که از همان قرون اول هجری تا دوران معاصر، نویسندگان و شاعران پارسی گوی به کرات و به طور مستمر در آثار خود
این کلمه را به کار برده اند.
لینک اینستاگرام 👇:
https://www.instagram.com/reel/C-3O9jJNZzu/?igsh=cmVjZmExdmRjemQ4
لینک ویدئو در یوتیوب 👇
https://www.youtube.com/watch?v=BSx2xsksWok&t=1s @instapico_bot
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا ناپلئون بناپارت شیفته قرآن و پیامبر اسلام بود؟ @tamadone_islami
ناپلئون هرگز به فکر تغییر دین نیفتاد، اما خیلی زود متوجه امتیازات سیاسی اسلام شد. احمد یوسف مورخ مصری، در گفتگویی با روزنامه فرانسوی لوموند در این زمینه توضیح داده است.
این پژوهشگر برجسته در زمینه روابط امپراتوری بناپارت با جهان عرب، عضو «انستیتو مصر» است، مؤسسهای علمی که ناپلئون بناپارت با الگوبرداری از «انستیتو فرانسه» آن را در سال ۱۷۹۸ در قاهره تأسیس کرد.
ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸ میلادی یعنی زمانی که هنوز امپراتور نشده بود در قامت فرمانده ارتش فرانسه به #مصر لشکر کشید، کشوری که در آن زمان زیر سلطه #امپراتوری_عثمانی بود. نیروهای فرانسوی در سال ۱۸۰۱ از عثمانیها شکست خورده و مصر را ترک کردند. این دوره اشغال مصر در واقع فرصتی برای امپراتور آتی فرانسه بود تا با #اسلام روبرو شود، آن هم در رأس ارتشی که حامل اندیشههای انقلابی بود و شماری از دانشمندان و متفکران نیز او را همراهی میکردند.
✴️وقتی ناپلئون به مصر رسید، چه دیدگاهی نسبت به اسلام داشت؟
احمد یوسف میگوید بناپارت مردی کنجکاو بود. او برای مدت طولانی به مشرق زمین و به ویژه مصر علاقهمند بود. جهانگردانی را ملاقات کرده بود که به آنجا رفته و آثاری از خاور زمین را مطالعه کرده بودند. او برای درک بهتر جامعه مصر، شماری از شرقشناسان را در کشتی به همراه خود برد.
در نتیجه بناپارت حتی قبل از پیاده شدن در #اسکندریه، شناخت نسبتاً خوبی از #اسلام داشت. در این دین دو چیز توجه او را به خود جلب کرده بود و نخستین آن شخصیت #محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) ، پیامبر اسلام بود. به باور احمد یوسف، در واقع او مجذوب پیامبری محمد نبود، بلکه در محمد، فاتحی را میستود که از هیچ شروع کرده و امپراتوری خودش را بنا کرده بود.
دومین مسئلهای که توجه ناپلئون را به خود جلب کرد، محوریت #قرآن بود. او قرآن را متنی قانونی میدانست که ساختار یک دولت را ممکن میسازد.
ناپلئون میدانست که از زمان تأسیس اسلام تا امپراتوری عثمانی، امپراتوریهای اسلامی اساساً بر اساس این کتاب پایهگذاری شدهاند، کتابی که قوانینی را برای همه جامعه تعیین کرده است. او پس از رسیدن به قدرت، این ایده را در ذهن خود حفظ کرد، تا حدی که به گفته احمد یوسف، قانون ناپلئون، یعنی قانون مدنی، به نوعی قرآن بناپارت شد.
آیا ناپلئون جذب اسلام شد؟
نه، به هیچ وجه. بناپارت آشکارا از هر گونه ایمان مذهبی به دور است. بنابراین در ذهن او هرگز بحثی از گرویدن به اسلام مطرح نبود. با این حال، او به برخی از افسران خود اختیار گرویدن به اسلام را داد، به ویژه به ژنرال عبدالله ژاک دو منو که در سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۱ مسئولیت ارتش مصر را بر عهده گرفت.
به گفته پژوهشگر انستیتو مصر، ناپلئون دین را چه مسیحیت کاتولیک، چه اسلام، بیش از هر چیز از منظر سیاسی مینگریست. در دوران اشغال مصر نیز به هیچ عنوان خوش نداشت که با توهین به باورهای مصریها، شورشی با ماهیت مذهبی را علیه ارتش فرانسه برانگیزد. او موفق شد دل مسلمانان مصر را به دست آورد و روابط عمومی مسالمتآمیزی با آنها برقرار کند.
ناپلئون چگونه دل مسلمانان را به دست میآورد؟
او چندین حرکت مهم انجام داد. دستور داد به مناسبت میلاد پیامبر اسلام، جشنهای بزرگی با بودجه دولت فرانسه ترتیب داده شود و خودش نیز در آن جشنها شرکت کرد. او همچنین برای حفظ امنیت کاروانهای حجاج که به مکه میرفتند نیروهایی از ارتش خود را گمارد. در نهایت «دیوان» را تأسیس کرد، نهادی بزرگ متشکل از علمای دینی که مسئولیت اداره مصر را بر عهده داشتند. همه اینها به برقراری روابط مسالمتآمیز با مصریان، به ویژه نخبگان مسلمان کمک کرد.
.
.
.
یکی دیگر از ایدههای فرانسوی پس از سفر بناپارت در مصر مطرح شد، ایده «ملت» بود. پس از ورود فرانسویان، ساکنان مصر دیگر خود را نه فقط بخشی از «امت اسلامی» تابع سلطان خلیفه عثمانی، که «مصری» میدانستند. پس از آن آموزههای انقلاب فرانسه به سرعت در مصر جا افتاد و منجر به گسستن نظام سیاسی قدیمی مبتنی بر اسلام شد.
اسلامگرایان اما نظری کاملاً متفاوت دارند. در ذهن آنها لشکرکشی فرانسه به مصر گونهای فتح مسیحی بود که علیه اسلام انجام شد و افکار مضری را وارد کشور کرد. آنها مفهوم «ملت» را نمیپسندند زیرا منجر به جدایی از امپراتوری عثمانی و امت اسلام شد
@tamadone_islami
این پژوهشگر برجسته در زمینه روابط امپراتوری بناپارت با جهان عرب، عضو «انستیتو مصر» است، مؤسسهای علمی که ناپلئون بناپارت با الگوبرداری از «انستیتو فرانسه» آن را در سال ۱۷۹۸ در قاهره تأسیس کرد.
ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸ میلادی یعنی زمانی که هنوز امپراتور نشده بود در قامت فرمانده ارتش فرانسه به #مصر لشکر کشید، کشوری که در آن زمان زیر سلطه #امپراتوری_عثمانی بود. نیروهای فرانسوی در سال ۱۸۰۱ از عثمانیها شکست خورده و مصر را ترک کردند. این دوره اشغال مصر در واقع فرصتی برای امپراتور آتی فرانسه بود تا با #اسلام روبرو شود، آن هم در رأس ارتشی که حامل اندیشههای انقلابی بود و شماری از دانشمندان و متفکران نیز او را همراهی میکردند.
✴️وقتی ناپلئون به مصر رسید، چه دیدگاهی نسبت به اسلام داشت؟
احمد یوسف میگوید بناپارت مردی کنجکاو بود. او برای مدت طولانی به مشرق زمین و به ویژه مصر علاقهمند بود. جهانگردانی را ملاقات کرده بود که به آنجا رفته و آثاری از خاور زمین را مطالعه کرده بودند. او برای درک بهتر جامعه مصر، شماری از شرقشناسان را در کشتی به همراه خود برد.
در نتیجه بناپارت حتی قبل از پیاده شدن در #اسکندریه، شناخت نسبتاً خوبی از #اسلام داشت. در این دین دو چیز توجه او را به خود جلب کرده بود و نخستین آن شخصیت #محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) ، پیامبر اسلام بود. به باور احمد یوسف، در واقع او مجذوب پیامبری محمد نبود، بلکه در محمد، فاتحی را میستود که از هیچ شروع کرده و امپراتوری خودش را بنا کرده بود.
دومین مسئلهای که توجه ناپلئون را به خود جلب کرد، محوریت #قرآن بود. او قرآن را متنی قانونی میدانست که ساختار یک دولت را ممکن میسازد.
ناپلئون میدانست که از زمان تأسیس اسلام تا امپراتوری عثمانی، امپراتوریهای اسلامی اساساً بر اساس این کتاب پایهگذاری شدهاند، کتابی که قوانینی را برای همه جامعه تعیین کرده است. او پس از رسیدن به قدرت، این ایده را در ذهن خود حفظ کرد، تا حدی که به گفته احمد یوسف، قانون ناپلئون، یعنی قانون مدنی، به نوعی قرآن بناپارت شد.
آیا ناپلئون جذب اسلام شد؟
نه، به هیچ وجه. بناپارت آشکارا از هر گونه ایمان مذهبی به دور است. بنابراین در ذهن او هرگز بحثی از گرویدن به اسلام مطرح نبود. با این حال، او به برخی از افسران خود اختیار گرویدن به اسلام را داد، به ویژه به ژنرال عبدالله ژاک دو منو که در سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۱ مسئولیت ارتش مصر را بر عهده گرفت.
به گفته پژوهشگر انستیتو مصر، ناپلئون دین را چه مسیحیت کاتولیک، چه اسلام، بیش از هر چیز از منظر سیاسی مینگریست. در دوران اشغال مصر نیز به هیچ عنوان خوش نداشت که با توهین به باورهای مصریها، شورشی با ماهیت مذهبی را علیه ارتش فرانسه برانگیزد. او موفق شد دل مسلمانان مصر را به دست آورد و روابط عمومی مسالمتآمیزی با آنها برقرار کند.
ناپلئون چگونه دل مسلمانان را به دست میآورد؟
او چندین حرکت مهم انجام داد. دستور داد به مناسبت میلاد پیامبر اسلام، جشنهای بزرگی با بودجه دولت فرانسه ترتیب داده شود و خودش نیز در آن جشنها شرکت کرد. او همچنین برای حفظ امنیت کاروانهای حجاج که به مکه میرفتند نیروهایی از ارتش خود را گمارد. در نهایت «دیوان» را تأسیس کرد، نهادی بزرگ متشکل از علمای دینی که مسئولیت اداره مصر را بر عهده داشتند. همه اینها به برقراری روابط مسالمتآمیز با مصریان، به ویژه نخبگان مسلمان کمک کرد.
.
.
.
یکی دیگر از ایدههای فرانسوی پس از سفر بناپارت در مصر مطرح شد، ایده «ملت» بود. پس از ورود فرانسویان، ساکنان مصر دیگر خود را نه فقط بخشی از «امت اسلامی» تابع سلطان خلیفه عثمانی، که «مصری» میدانستند. پس از آن آموزههای انقلاب فرانسه به سرعت در مصر جا افتاد و منجر به گسستن نظام سیاسی قدیمی مبتنی بر اسلام شد.
اسلامگرایان اما نظری کاملاً متفاوت دارند. در ذهن آنها لشکرکشی فرانسه به مصر گونهای فتح مسیحی بود که علیه اسلام انجام شد و افکار مضری را وارد کشور کرد. آنها مفهوم «ملت» را نمیپسندند زیرا منجر به جدایی از امپراتوری عثمانی و امت اسلام شد
@tamadone_islami
✴️پروژه ی صرافی معتبر بلوم Blum
حتما عضو شید
https://www.tg-me.com/BlumCryptoBot/app?startapp=ref_g0o0e0AleX
Join me on Blum and let's earn together! Use my invite link to join the fun. 🌟
@tamadone_islami
حتما عضو شید
https://www.tg-me.com/BlumCryptoBot/app?startapp=ref_g0o0e0AleX
Join me on Blum and let's earn together! Use my invite link to join the fun. 🌟
@tamadone_islami
Telegram
Blum
Trade, connect, grow and… farm Blum Points! Made by @blumcrypto team 🌸
جایگاه دانشمندان تمدن اسلامی و نظریه های تکامل قبل از داروین
روی لینک زیر بزنید :👇
این مقاله را کامل بخوانید
@tamadone_islami
روی لینک زیر بزنید :👇
این مقاله را کامل بخوانید
@tamadone_islami
فضیلت کتاب در سنت اسلامی
کتاب «الحیوان» جاحظ بصری احتمالاً اولین گزارش مکتوب در تاریخ اسلام است که اهمیت کتاب را در تمدن بشری مورد بحث قرار میدهد. جاحظ که بیشتر در قالب حکایات و شرح منظوم نوشته شده است، موارد زیر را مورد بحث قرار می دهد:
1) کتاب به عنوان بهترین وسیله بیان
2) سبک های مؤثر در نوشتن
3) فضایل کتاب
4) عادت به جمع آوری و زیباسازی کتاب
5) مشکل ترجمه و ویرایش
6) توصیه به نویسندگان (در جهت نوشتن).
علاوه بر این، او نقدهایی را نیز بر کتاب و بینش خود نسبت به بسیاری از مسائل مربوط به کتابها که در زمان خود با آنها مواجه بوده، وارد میکند.
@tamadone_islami
کتاب «الحیوان» جاحظ بصری احتمالاً اولین گزارش مکتوب در تاریخ اسلام است که اهمیت کتاب را در تمدن بشری مورد بحث قرار میدهد. جاحظ که بیشتر در قالب حکایات و شرح منظوم نوشته شده است، موارد زیر را مورد بحث قرار می دهد:
1) کتاب به عنوان بهترین وسیله بیان
2) سبک های مؤثر در نوشتن
3) فضایل کتاب
4) عادت به جمع آوری و زیباسازی کتاب
5) مشکل ترجمه و ویرایش
6) توصیه به نویسندگان (در جهت نوشتن).
علاوه بر این، او نقدهایی را نیز بر کتاب و بینش خود نسبت به بسیاری از مسائل مربوط به کتابها که در زمان خود با آنها مواجه بوده، وارد میکند.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
فضیلت کتاب در سنت اسلامی کتاب «الحیوان» جاحظ بصری احتمالاً اولین گزارش مکتوب در تاریخ اسلام است که اهمیت کتاب را در تمدن بشری مورد بحث قرار میدهد. جاحظ که بیشتر در قالب حکایات و شرح منظوم نوشته شده است، موارد زیر را مورد بحث قرار می دهد: 1) کتاب به عنوان…
درباره مدح و فضیلت کتاب در سنت اسلامی
مسلمانان به دلیل ستایش و احترام فراوان نسبت به کتاب، همواره با محبت و احترام فراوان درباره آن صحبت می کنند و به کتب به چشم دوستان می نگرند. آنها را صرفاً حامل دانش و وسیله آموزش نمی دانستند، بلکه به عنوان چیزی مملو از شخصیت های انسانی که به کمال دانش ختم میشد می نگریستند
گلچینی از اشعار مسلمین برای مدح کتاب:
«چه همراه خوبی است یک کتاب وقتی
با آن خلوت می کنی! می توانی با آن تسلی پیدا کنی، حتی اگر کسانی که دوستشان داشتی به تو خیانت کرده باشند!»
ما یارانی (کتب) داریم که از مکالمه آنها
خسته نشدیم. آنها باهوش و قابل اعتماد هستند، چه حضور داشته باشند و چه غایب (یعنی حفظ باشند کتاب را) »
شاعر مشهور المتنبی این همنشینی را چنین بیان کرده است:
«شرافتمندترین صندلی این دنیا روی زین اسب است و بهترین همراه همیشه #کتاب خواهد بود »
📒کتابها گاهی با اسلحه دارای ارزشی برابر میباشند، همانطور که مهلبی به پسرش توصیه کرد:
«پسرانم! هرگاه در بازار جلوی مغازه ای ایستادید فقط در مقابل مغازه هایی که اسلحه و کتاب می فروشند بایستید.»
مدح جاحظ بصری از کتاب غالباً توسط علمای بعد از او نقل شده است. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که دیدگاه های او همه نوع کتاب را در بر می گیرد و تنها به ارزش های کتاب های علمی فقط محدود نمی شود. اول جاحظ می نویسد:
«کتاب ظرفی است پر از دانش،ظرفی پر از حس خوب، ظرفی پر از شوخی و جدیت. اگر بخواهی از اصحاب وائل فصیحتر، یا از باقل کمحرفتر باشد ، تو را با حکایات سرگرم میکند، از انواع شگفتیهای شگفتانگیز آگاهت میکند، با شوخیها سرگرمت میکند
یا با موعظهها، همانطور که میخواهی.شما
آزادید که در آن یک مشاور سرگرم کننده، یک
منتقد تشویق کننده، یک زاهد شرور، یک سخنگو ساکت پیدا کنید.»
«کتاب همدمی است که وقتی مشغول هستید حرفش را قطع نمی کند، اما وقتی فکرش را می کنید از شما استقبال می کند و ادب اجباری را مطالبه نمی کند و شما را مجبور به دوری از معاشرت نمی کند. بازدیدکنندهای است که ممکن است بازدیدهایش نادر یا مکرر یا آنقدر مداوم باشد که مانند سایه شما را دنبال کند و جزئی از شما شود...»
ادامه میدهد:
کتاب همدمی است که شما را چاپلوسی نمیکند، دوستی است که شما را آزرده نمیکند، دوستی است که شما را خسته نمیکند، درخواستکنندهای است که شما را بیتوجه نمیکند، حمایتی است که شما را با تحقیر نمیبیند، و دوستی که شما را خسته نمیکند.
📒در مورد دیگر ویژگیهای ستودنی کتاب، الجاحظ بر ماندگاری کتابها بهعنوان وسیلهای برای انتقال عقاید نوشتهشده در گذشته به نفع نسلهای بعدی تأکید کرد:
من هیچ محصول حیوانی را نمی شناسم که با وجود جوانی، زمان کوتاهی که از تولدش می گذرد، قیمت ناچیز و در دسترس بودن آن،
این همه توصیه عالی، دانش کمیاب، این همه
آثار ذهن های بزرگ و مغزهای تیزبین را گرد هم آورده باشد. بسیاری از افکار بلند و آموزه های صحیح، تجربیات خردمندانه یا اطلاعات بسیار در مورد اعصار گذشته، سرزمین های دور، گفته های روزمره و امپراتوری های ویران شده، جز به عنوان کتاب.
📒جاحظ نقش کتاب را به مانند یک معلم میداند:
یک کتاب در شب و روز، در خارج و در
خانه از شما اطاعت می کند. نیازی به خواب ندارد و با نشستن خسته نمی شود، استادی است که وقتی به او نیاز داری تو را ناامید نمی کند و وقتی دست از دستمزدش برنمی دارد
از آموزش تو دست نمی کشد .اگر از فضل بیفتی، همچنان از تو اطاعت می کند، و اگر باد برای دشمنانت بوزد، بر ضد تو نخواهد رفت.بی حوصلگی یا تنهایی شما را به شرکت بد سوق نمی دهد!
📌امام ابن حزم آندلسی قاضی و پزشک مشهور مینویسد:
هیچ کتابی خالی از فایده نیست، در واقع کتاب
افزایش دانشی است که فرد در صورت نیاز به آن خواهد یافت، زیرا هیچ راهی برای فرد وجود ندارد که تمام دانشی را که در آن تخصص دارد حفظ کند. و از آنجایی که هیچ راهی برای انجام این کار وجود ندارد نتیجه میشود که کتابها انبارهای لذت بخشی برای
افراد جویای دانش هستند. اگر کتاب نبود، علوم گم می شد و به سختی پیدا می شد. بنابراین، کسی که کثرت کتاب را نکوهش کند، اشتباه می کند. و اگر از نظر او پیروی می کرد،
علوم تباه می شد و جاهلان هر طور که می خواستند به نزاع و ادعا می پرداختند. اگرشهادت کتب نبود، ادعای عالم و جاهل در حد یکسان بود.بنابراین، فرد باید با تمام وجود به مرکب و کاغذ بچسبد.
📚منابع:
Abu Uthman Amr Ibn Bahr al-Jahiz, Kitāb al-Ḥayawān
lbn Hazm, Marātib al-Ulūm, 76/239, cf. A. G. Chejne,
@tamadone_islami
مسلمانان به دلیل ستایش و احترام فراوان نسبت به کتاب، همواره با محبت و احترام فراوان درباره آن صحبت می کنند و به کتب به چشم دوستان می نگرند. آنها را صرفاً حامل دانش و وسیله آموزش نمی دانستند، بلکه به عنوان چیزی مملو از شخصیت های انسانی که به کمال دانش ختم میشد می نگریستند
گلچینی از اشعار مسلمین برای مدح کتاب:
«چه همراه خوبی است یک کتاب وقتی
با آن خلوت می کنی! می توانی با آن تسلی پیدا کنی، حتی اگر کسانی که دوستشان داشتی به تو خیانت کرده باشند!»
ما یارانی (کتب) داریم که از مکالمه آنها
خسته نشدیم. آنها باهوش و قابل اعتماد هستند، چه حضور داشته باشند و چه غایب (یعنی حفظ باشند کتاب را) »
شاعر مشهور المتنبی این همنشینی را چنین بیان کرده است:
«شرافتمندترین صندلی این دنیا روی زین اسب است و بهترین همراه همیشه #کتاب خواهد بود »
📒کتابها گاهی با اسلحه دارای ارزشی برابر میباشند، همانطور که مهلبی به پسرش توصیه کرد:
«پسرانم! هرگاه در بازار جلوی مغازه ای ایستادید فقط در مقابل مغازه هایی که اسلحه و کتاب می فروشند بایستید.»
مدح جاحظ بصری از کتاب غالباً توسط علمای بعد از او نقل شده است. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که دیدگاه های او همه نوع کتاب را در بر می گیرد و تنها به ارزش های کتاب های علمی فقط محدود نمی شود. اول جاحظ می نویسد:
«کتاب ظرفی است پر از دانش،ظرفی پر از حس خوب، ظرفی پر از شوخی و جدیت. اگر بخواهی از اصحاب وائل فصیحتر، یا از باقل کمحرفتر باشد ، تو را با حکایات سرگرم میکند، از انواع شگفتیهای شگفتانگیز آگاهت میکند، با شوخیها سرگرمت میکند
یا با موعظهها، همانطور که میخواهی.شما
آزادید که در آن یک مشاور سرگرم کننده، یک
منتقد تشویق کننده، یک زاهد شرور، یک سخنگو ساکت پیدا کنید.»
«کتاب همدمی است که وقتی مشغول هستید حرفش را قطع نمی کند، اما وقتی فکرش را می کنید از شما استقبال می کند و ادب اجباری را مطالبه نمی کند و شما را مجبور به دوری از معاشرت نمی کند. بازدیدکنندهای است که ممکن است بازدیدهایش نادر یا مکرر یا آنقدر مداوم باشد که مانند سایه شما را دنبال کند و جزئی از شما شود...»
ادامه میدهد:
کتاب همدمی است که شما را چاپلوسی نمیکند، دوستی است که شما را آزرده نمیکند، دوستی است که شما را خسته نمیکند، درخواستکنندهای است که شما را بیتوجه نمیکند، حمایتی است که شما را با تحقیر نمیبیند، و دوستی که شما را خسته نمیکند.
📒در مورد دیگر ویژگیهای ستودنی کتاب، الجاحظ بر ماندگاری کتابها بهعنوان وسیلهای برای انتقال عقاید نوشتهشده در گذشته به نفع نسلهای بعدی تأکید کرد:
من هیچ محصول حیوانی را نمی شناسم که با وجود جوانی، زمان کوتاهی که از تولدش می گذرد، قیمت ناچیز و در دسترس بودن آن،
این همه توصیه عالی، دانش کمیاب، این همه
آثار ذهن های بزرگ و مغزهای تیزبین را گرد هم آورده باشد. بسیاری از افکار بلند و آموزه های صحیح، تجربیات خردمندانه یا اطلاعات بسیار در مورد اعصار گذشته، سرزمین های دور، گفته های روزمره و امپراتوری های ویران شده، جز به عنوان کتاب.
📒جاحظ نقش کتاب را به مانند یک معلم میداند:
یک کتاب در شب و روز، در خارج و در
خانه از شما اطاعت می کند. نیازی به خواب ندارد و با نشستن خسته نمی شود، استادی است که وقتی به او نیاز داری تو را ناامید نمی کند و وقتی دست از دستمزدش برنمی دارد
از آموزش تو دست نمی کشد .اگر از فضل بیفتی، همچنان از تو اطاعت می کند، و اگر باد برای دشمنانت بوزد، بر ضد تو نخواهد رفت.بی حوصلگی یا تنهایی شما را به شرکت بد سوق نمی دهد!
📌امام ابن حزم آندلسی قاضی و پزشک مشهور مینویسد:
هیچ کتابی خالی از فایده نیست، در واقع کتاب
افزایش دانشی است که فرد در صورت نیاز به آن خواهد یافت، زیرا هیچ راهی برای فرد وجود ندارد که تمام دانشی را که در آن تخصص دارد حفظ کند. و از آنجایی که هیچ راهی برای انجام این کار وجود ندارد نتیجه میشود که کتابها انبارهای لذت بخشی برای
افراد جویای دانش هستند. اگر کتاب نبود، علوم گم می شد و به سختی پیدا می شد. بنابراین، کسی که کثرت کتاب را نکوهش کند، اشتباه می کند. و اگر از نظر او پیروی می کرد،
علوم تباه می شد و جاهلان هر طور که می خواستند به نزاع و ادعا می پرداختند. اگرشهادت کتب نبود، ادعای عالم و جاهل در حد یکسان بود.بنابراین، فرد باید با تمام وجود به مرکب و کاغذ بچسبد.
📚منابع:
Abu Uthman Amr Ibn Bahr al-Jahiz, Kitāb al-Ḥayawān
lbn Hazm, Marātib al-Ulūm, 76/239, cf. A. G. Chejne,
@tamadone_islami
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه نگار مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم
📌محمد و یکپارچگی
@tamadone_islami
📌محمد و یکپارچگی
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه نگار مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم 📌محمد و یکپارچگی @tamadone_islami
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم
📌محمد و یکپارچگی
به این سوال که چطور تصمیم گرفتم در مورد #محمد بنویسم؟! پاسخ فوری من این است که "چرا نه؟" ما در مورد یکی از تأثیرگذارترین چهره های تمام دوران صحبت می کنیم. مردی که دنیای خود را به شدت تغییر داد و هنوز هم در حال تغییر جهان ماست. پس چگونه بسیاری از ما میتوانیم در مورد او اطلاعات کمی داشته باشیم؟ چگونه به نظر می رسد که فقط ایده نوشتن درباره او مملو از تنش است. به قلمرو من خوش آمدید عرصه وسیع و متزلزلی که سیاست و دین در آن تلاقی می کنند.
خیلی از مردم غرب در حال ضربه و طعن به او هستند اما خود محمد در کجا بود؟ کجا بود آن مردی که به قرآن گوش میداد به او و به تعمیم همه مسلمانان میگفت که به طعنه و تمسخر مخالفین توجهی نکنند؟ آنها را نادیده بگیرید، مدام می گوید،صورت خود را از آنان برگردانید و توجه نکنید ، یا به قول عیسی مسیح، گونه دیگر را بچرخانید!!
در حالی که مسلماً محمد توسط مخالفانش تحریف شده است، گاهی اوقات به نظر می رسد که او به همان اندازه توسط پر سر و صداترین مدافعان خودخوانده اش هم تحریف شده است و همین امر باعث می شود که ما بدانیم او واقعاً چه کسی بوده است.
با این حال، میلیون ها، اگر نگوییم میلیاردها کلمه، که درباره او در تاریخ نوشته شده است، اغلب به همان اندازه که آشکار می شود، مبهم به نظر می رسد. هر چه بیشتر آنها را شخم زدم، بیشتر احساس می کردم که انبوه انباشته آنها سنگینی می کند. چیزی که من می خواستم احساس واقعی برای خود آن مرد بود. می خواستم سرزندگی و پیچیدگی یک زندگی کامل او را داشته باشم. به طور خلاصه میخواستم محمد را کامل ببینم و این به معنای دور شدن از یک میدان مین مجازی از برنامههایی بود که شامل تقوا و احساسات و کلیشهها و قضاوتگرایی میشد.
بنابراین، حتی در حالی که صدها جلد تحقیق روی زمین من انباشته شده است، ارزشمندترین ابزار تحقیقی من ممکن است این یادآوری یک کلمهای بوده باشد که در کنار میز من چسبانده شده است « فکر کن! "
فرقی نمیکند کلماتی را که در آن شب (غار حرا و اولین وحی) را شنید از درون خودش یا از بیرون آمده بود، کاملاً واضح به نظر میرسد که محمد آنها را تجربه کرده است و این کار را با نیرویی انجام داده است که حس او را نسبت به خودش و دنیایش تغییر میدهد. به طوری که آن سرگردانی وحشتناک اولیه، آن تفکیک همه چیز، آن احساس غلبه بر نیرویی بزرگتر از هر چیزی که ذهن می تواند درک کند، من را کاملاً واقعی می داند. این تنها پاسخی است که میتواند بدهم : او هم یک انسان است
این همان چیزی بود که به من اجازه داد محمد را نه به عنوان یک نماد و نه حتی به عنوان یک موضوع، بلکه به عنوان یک #مرد و انسان ببینم. انسانی پیچیده و برای دنبال کردن قوس فوق العاده زندگی خود از یتیمی غفلت شده تا رهبر تحسین شده. از بیرونی به حاشیه رانده شده تا خودی نهایی. از ناتوانی به قدرت. یک چیز را از ابتدا می دانستم، با این حال، اگر می خواستم این داستان قابل توجه را رعایت کنم، اگر بخواهم آن را در صفحه زنده کنم، باید با حسن نیت نوشته می شد.
همه ما، خواه سکولار یا مذهبی، خداباور یا ملحد یا هر جای دیگری، همه ما تحت تأثیر سخنان و اعمال افراط گرایان هستیم. آنچه در گوشه کوچکی از جهان اتفاق می افتد اکنون در سطح جهانی بازتاب دارد. اما چه در تهران زندگی کنیم یا در تل آویو، در نیویورک یا دهلی نو، ما یک انتخاب داریم. می توانیم امتناع کنیم.
از این که اجازه دهیم خشم و سوء ظن ما را هدایت کند خودداری کنیم. از اینکه اجازه دهیم خود را توسط افراط گرایان از هر قشری دستکاری کنیم، خودداری کنیم. از دید تنگ نظرانه آنها، تحریف کتابهای کمیک آنها، ذهن کوچک آنها را رد کنید. ما باید روایت را پس بگیریم. روایت کامل فراتر از کلیشه ها، فراتر از قضاوت های فوری. همانطور که ما باید محمد را کامل ببینیم، باید همدیگر را با حسن نیت کامل ببینیم...
کلیپ هازیلتون:
https://youtu.be/9aC7bUTBKv0?si=HonUYkDEmGOFhAPO
@tamadone_islami
📌محمد و یکپارچگی
به این سوال که چطور تصمیم گرفتم در مورد #محمد بنویسم؟! پاسخ فوری من این است که "چرا نه؟" ما در مورد یکی از تأثیرگذارترین چهره های تمام دوران صحبت می کنیم. مردی که دنیای خود را به شدت تغییر داد و هنوز هم در حال تغییر جهان ماست. پس چگونه بسیاری از ما میتوانیم در مورد او اطلاعات کمی داشته باشیم؟ چگونه به نظر می رسد که فقط ایده نوشتن درباره او مملو از تنش است. به قلمرو من خوش آمدید عرصه وسیع و متزلزلی که سیاست و دین در آن تلاقی می کنند.
خیلی از مردم غرب در حال ضربه و طعن به او هستند اما خود محمد در کجا بود؟ کجا بود آن مردی که به قرآن گوش میداد به او و به تعمیم همه مسلمانان میگفت که به طعنه و تمسخر مخالفین توجهی نکنند؟ آنها را نادیده بگیرید، مدام می گوید،صورت خود را از آنان برگردانید و توجه نکنید ، یا به قول عیسی مسیح، گونه دیگر را بچرخانید!!
در حالی که مسلماً محمد توسط مخالفانش تحریف شده است، گاهی اوقات به نظر می رسد که او به همان اندازه توسط پر سر و صداترین مدافعان خودخوانده اش هم تحریف شده است و همین امر باعث می شود که ما بدانیم او واقعاً چه کسی بوده است.
با این حال، میلیون ها، اگر نگوییم میلیاردها کلمه، که درباره او در تاریخ نوشته شده است، اغلب به همان اندازه که آشکار می شود، مبهم به نظر می رسد. هر چه بیشتر آنها را شخم زدم، بیشتر احساس می کردم که انبوه انباشته آنها سنگینی می کند. چیزی که من می خواستم احساس واقعی برای خود آن مرد بود. می خواستم سرزندگی و پیچیدگی یک زندگی کامل او را داشته باشم. به طور خلاصه میخواستم محمد را کامل ببینم و این به معنای دور شدن از یک میدان مین مجازی از برنامههایی بود که شامل تقوا و احساسات و کلیشهها و قضاوتگرایی میشد.
بنابراین، حتی در حالی که صدها جلد تحقیق روی زمین من انباشته شده است، ارزشمندترین ابزار تحقیقی من ممکن است این یادآوری یک کلمهای بوده باشد که در کنار میز من چسبانده شده است « فکر کن! "
فرقی نمیکند کلماتی را که در آن شب (غار حرا و اولین وحی) را شنید از درون خودش یا از بیرون آمده بود، کاملاً واضح به نظر میرسد که محمد آنها را تجربه کرده است و این کار را با نیرویی انجام داده است که حس او را نسبت به خودش و دنیایش تغییر میدهد. به طوری که آن سرگردانی وحشتناک اولیه، آن تفکیک همه چیز، آن احساس غلبه بر نیرویی بزرگتر از هر چیزی که ذهن می تواند درک کند، من را کاملاً واقعی می داند. این تنها پاسخی است که میتواند بدهم : او هم یک انسان است
این همان چیزی بود که به من اجازه داد محمد را نه به عنوان یک نماد و نه حتی به عنوان یک موضوع، بلکه به عنوان یک #مرد و انسان ببینم. انسانی پیچیده و برای دنبال کردن قوس فوق العاده زندگی خود از یتیمی غفلت شده تا رهبر تحسین شده. از بیرونی به حاشیه رانده شده تا خودی نهایی. از ناتوانی به قدرت. یک چیز را از ابتدا می دانستم، با این حال، اگر می خواستم این داستان قابل توجه را رعایت کنم، اگر بخواهم آن را در صفحه زنده کنم، باید با حسن نیت نوشته می شد.
همه ما، خواه سکولار یا مذهبی، خداباور یا ملحد یا هر جای دیگری، همه ما تحت تأثیر سخنان و اعمال افراط گرایان هستیم. آنچه در گوشه کوچکی از جهان اتفاق می افتد اکنون در سطح جهانی بازتاب دارد. اما چه در تهران زندگی کنیم یا در تل آویو، در نیویورک یا دهلی نو، ما یک انتخاب داریم. می توانیم امتناع کنیم.
از این که اجازه دهیم خشم و سوء ظن ما را هدایت کند خودداری کنیم. از اینکه اجازه دهیم خود را توسط افراط گرایان از هر قشری دستکاری کنیم، خودداری کنیم. از دید تنگ نظرانه آنها، تحریف کتابهای کمیک آنها، ذهن کوچک آنها را رد کنید. ما باید روایت را پس بگیریم. روایت کامل فراتر از کلیشه ها، فراتر از قضاوت های فوری. همانطور که ما باید محمد را کامل ببینیم، باید همدیگر را با حسن نیت کامل ببینیم...
کلیپ هازیلتون:
https://youtu.be/9aC7bUTBKv0?si=HonUYkDEmGOFhAPO
@tamadone_islami
YouTube
Seeing Muhammad - and each other - whole: Lesley Hazleton at TEDxRainier
Lesley Hazleton's work focuses on the intersection of politics and religion, history and current affairs. She describes her blog The Accidental Theologist as "an agnostic eye on politics, religion, and existence." Her new book, The First Muslim: The Story…
ریاضیدان گمنام تمدن اسلامی و مبدع کسرهای اعشاری
أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری)
@tamadone_islami
أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری)
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
ریاضیدان گمنام تمدن اسلامی و مبدع کسرهای اعشاری أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری) @tamadone_islami
ریاضیدان گمنام تمدن اسلامی و مبدع کسرهای اعشاری
أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری)
ریاضیدان مسلمان و عرب عضو بیت الحکمه که در حدود ۳۴۱ ق (۹۵۲ میلادی)در دمشق و بغداد خلافت عباسی میزیست.
در کتاب خود «کتاب الفصول فی حساب الهندی» طریقه نوینی از بیان و محاسبه اعداد اعشاری را ارائه داد که ۵ قرن قبل از کتاب مفتاح الحساب غیاث الدین جمشید کاشانی است. از این نظر برخی او را کاشف اعشار میدانند
این کتاب در میان کتابهای باقیمانده به زبان عربی و در رابطه با حساب از همه مهم تر بوده و نخستین متن شناخته شدهای است که در آن به طور مستقیم به کسرهای اعشاری پرداخته شده است. اقلیدسی در آن، اصلاحاتی را نیز در حساب هندی پیشنهاد کرده است و او آشنا به محاسبات یونانی و بابلی و هندی بوده و از محتویات کتاب چنین بر میآید که وی به تدریس ریاضی نیز میپرداخت.
موضوعات فصلهای الفصول فى الحساب الهندی و اهمیت آن در تاریخ ریاضیات اقلیدسی در مقدمه این کتاب میگوید که همه کتابهای مهمی را که تا زمان او دربارۀ حساب هندی نگاشته شده، خوانده است و با زبردستان و مشاهیر این فن دیدار کرده و از آنان کسب اطلاع نموده است. وی سپس میافزاید که حاصل کار هیچ یك از دانشمندان پیش از او مانند آنچه وی پدید آورده، نبوده است
اقلیدسی سپس به ضرورت به کار بردن تخت و میل هم در شیوهٔ رایج در حساب اشاره میکند؛ اما در پایان به شیوهای که ابتکار خود اوست اشاره و ادعا میکند که در این شیوه نیازی به تخت و میل یا (تراب) نیست، بلکه تمامی محاسبات در صفحه (یعنی) با قلم و مرکب و روی کاغذ انجام می گیرد وی همچنین از اختراع تختهٔ محاسبه ای ویژه نابینایان و افرادی که چشمشان ضعیف است سخن میگوید. مقاله فصل اول کتاب در ۲۱ باب، به مقدمات مورد نیاز از جمله معرفی ارقام نهگانه و دهگانه، زیرا قدما صفر را جزو ارقام به شمار نمی آوردند سیستم عددنویسی هندی با رعایت ارزش مکانی یعنی همان سیستمی که امروزه در عددنویسی رایج است و خلاصه ای از تمامی متون قبلی نوشته شده در حساب هندی و کاربرد آنها در دستگاه شمار شصتگانی، مانند اعمال اصلی و فرعی ،حساب اختصاص دارد
در فصل دوم در ۲۰ باب موضوع در سطح بالاتری توضیح داده شده، و مشتمل است بر طرح ۹ به ۹ اعداد روشی برای امتحان سريع و تقریبی درستی (محاسبات) اشاراتی به سیستم عددنویسی رومی و عربی و مسائلی از این قبیل ..
اما مهمترین جنبۀ اهمیت تاریخی این کتاب کاربرد کسرهای اعشاری در آن است در واقع اقلیدسی نزدیک به ۵۰۰ سال پیش از غیاث الدین کاشانی که تا چندی پیش مبتکر این کسرها شناخته میشد کسرهای اعشاری را به کار برده است.
اقلیدسی درباره پیش قدم بودن در این زمینه هیچ گونه سخنی به میان نیاورده است ولی در چند مورد آنها را به کار بسته و برای متمایز ساختن بخش صحیح عدد از بخش اعشاری آن يك خط كوچك به جای ممیز در بالای رقم یکان قسمت صحیح عدد قرار داده است
اما اقلیدسی اصرار چندانی بر به کار بردن این کسرها نداشته و گویی به اهمیت بسیار آنها واقف نبوده است. ولی غیاث الدین کاشانی بی آنکه از کار وی اطلاع داشته باشد، يك بار دیگر این کسرها را به قیاس کسرهای شصتگانی ابداع کرده و نام کسرهای اعشاری را بر آنها نهاده است. وی با آگاهی کامل از این کسرها بهره برده و همین کار را به دیگران نیز توصیه کرده است .همچنین کتاب اقلیدسی برخلاف اثر غیاث الدین کاشانی به هیچ وجه مورد توجه ریاضیدانان بعدی نبوده است. تنها ابونصر سموئل بن يحيى مغربی در ۵۶۸ ق / ۱۱۷۳م این کسرها را به کار برده است در حالی که پس از نگارش مفتاح الحساب بهرهگیری از این کسرها به سرعت در عالم اسلامی رواج یافت
📚منبع:
آتش،احمد،« المخطوطات العربية فى مكتبات الاناضول»، مجلة معهد المخطوطات العربية ،قاهره ۱۹۵۸ م؛ اقلیدسی، احمد، الفصول فى الحساب الهندی به کوشش احمد سليم سعيدان، حلب، ۱۹۸۴م
@tamadone_islami
أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری)
ریاضیدان مسلمان و عرب عضو بیت الحکمه که در حدود ۳۴۱ ق (۹۵۲ میلادی)در دمشق و بغداد خلافت عباسی میزیست.
در کتاب خود «کتاب الفصول فی حساب الهندی» طریقه نوینی از بیان و محاسبه اعداد اعشاری را ارائه داد که ۵ قرن قبل از کتاب مفتاح الحساب غیاث الدین جمشید کاشانی است. از این نظر برخی او را کاشف اعشار میدانند
این کتاب در میان کتابهای باقیمانده به زبان عربی و در رابطه با حساب از همه مهم تر بوده و نخستین متن شناخته شدهای است که در آن به طور مستقیم به کسرهای اعشاری پرداخته شده است. اقلیدسی در آن، اصلاحاتی را نیز در حساب هندی پیشنهاد کرده است و او آشنا به محاسبات یونانی و بابلی و هندی بوده و از محتویات کتاب چنین بر میآید که وی به تدریس ریاضی نیز میپرداخت.
موضوعات فصلهای الفصول فى الحساب الهندی و اهمیت آن در تاریخ ریاضیات اقلیدسی در مقدمه این کتاب میگوید که همه کتابهای مهمی را که تا زمان او دربارۀ حساب هندی نگاشته شده، خوانده است و با زبردستان و مشاهیر این فن دیدار کرده و از آنان کسب اطلاع نموده است. وی سپس میافزاید که حاصل کار هیچ یك از دانشمندان پیش از او مانند آنچه وی پدید آورده، نبوده است
اقلیدسی سپس به ضرورت به کار بردن تخت و میل هم در شیوهٔ رایج در حساب اشاره میکند؛ اما در پایان به شیوهای که ابتکار خود اوست اشاره و ادعا میکند که در این شیوه نیازی به تخت و میل یا (تراب) نیست، بلکه تمامی محاسبات در صفحه (یعنی) با قلم و مرکب و روی کاغذ انجام می گیرد وی همچنین از اختراع تختهٔ محاسبه ای ویژه نابینایان و افرادی که چشمشان ضعیف است سخن میگوید. مقاله فصل اول کتاب در ۲۱ باب، به مقدمات مورد نیاز از جمله معرفی ارقام نهگانه و دهگانه، زیرا قدما صفر را جزو ارقام به شمار نمی آوردند سیستم عددنویسی هندی با رعایت ارزش مکانی یعنی همان سیستمی که امروزه در عددنویسی رایج است و خلاصه ای از تمامی متون قبلی نوشته شده در حساب هندی و کاربرد آنها در دستگاه شمار شصتگانی، مانند اعمال اصلی و فرعی ،حساب اختصاص دارد
در فصل دوم در ۲۰ باب موضوع در سطح بالاتری توضیح داده شده، و مشتمل است بر طرح ۹ به ۹ اعداد روشی برای امتحان سريع و تقریبی درستی (محاسبات) اشاراتی به سیستم عددنویسی رومی و عربی و مسائلی از این قبیل ..
اما مهمترین جنبۀ اهمیت تاریخی این کتاب کاربرد کسرهای اعشاری در آن است در واقع اقلیدسی نزدیک به ۵۰۰ سال پیش از غیاث الدین کاشانی که تا چندی پیش مبتکر این کسرها شناخته میشد کسرهای اعشاری را به کار برده است.
اقلیدسی درباره پیش قدم بودن در این زمینه هیچ گونه سخنی به میان نیاورده است ولی در چند مورد آنها را به کار بسته و برای متمایز ساختن بخش صحیح عدد از بخش اعشاری آن يك خط كوچك به جای ممیز در بالای رقم یکان قسمت صحیح عدد قرار داده است
اما اقلیدسی اصرار چندانی بر به کار بردن این کسرها نداشته و گویی به اهمیت بسیار آنها واقف نبوده است. ولی غیاث الدین کاشانی بی آنکه از کار وی اطلاع داشته باشد، يك بار دیگر این کسرها را به قیاس کسرهای شصتگانی ابداع کرده و نام کسرهای اعشاری را بر آنها نهاده است. وی با آگاهی کامل از این کسرها بهره برده و همین کار را به دیگران نیز توصیه کرده است .همچنین کتاب اقلیدسی برخلاف اثر غیاث الدین کاشانی به هیچ وجه مورد توجه ریاضیدانان بعدی نبوده است. تنها ابونصر سموئل بن يحيى مغربی در ۵۶۸ ق / ۱۱۷۳م این کسرها را به کار برده است در حالی که پس از نگارش مفتاح الحساب بهرهگیری از این کسرها به سرعت در عالم اسلامی رواج یافت
📚منبع:
آتش،احمد،« المخطوطات العربية فى مكتبات الاناضول»، مجلة معهد المخطوطات العربية ،قاهره ۱۹۵۸ م؛ اقلیدسی، احمد، الفصول فى الحساب الهندی به کوشش احمد سليم سعيدان، حلب، ۱۹۸۴م
@tamadone_islami
یک مورد جالب در تاریخ اسلامی که حضرت عمر رضی الله عنه خلیفه ی دوم مسلمین در یک نامه به اهل کوفه، در باره یک کلمه ی #فارسی توضیح #فقهی داده است.
او به آنها نوشت:
حدثنا وكيع عن الأعمش عن أبي وائل قال : أتانا كتاب عمر ونحن بخانقين : إذا قال الرجل للرجل : لا تدخل فقد أمنه ، وإذا قال : لا تخف فقد أمنه ، وإذا قال : مطرس فقد أمنه ، قال : الله يعلم الألسنة .
به من گفته شده است که کلمه «مطرس» [#مترس] به زبان فارسی طلب #امان است [انه ذکر لی ان مطرس بلسان الفارسیه الامنه]
اگر کسی از شما این کلمه را به کسی گفت که زبان شما را نمی فهمد [یعنی به ایرانی ها گفت: «مترس»، و او تسلیم شد] در امان است.و الله به زبانها آگاه است
📚منبع: [المصنف، ج 18، ص 452]. (فان قلتموها لمن لا یفقه لسانکم، فهو آمن).شماره 4902 [ ص: 691 نسخه الکترونیک ]باب في الأمان ما هو وكيف هو
@tamadone_islami
او به آنها نوشت:
حدثنا وكيع عن الأعمش عن أبي وائل قال : أتانا كتاب عمر ونحن بخانقين : إذا قال الرجل للرجل : لا تدخل فقد أمنه ، وإذا قال : لا تخف فقد أمنه ، وإذا قال : مطرس فقد أمنه ، قال : الله يعلم الألسنة .
به من گفته شده است که کلمه «مطرس» [#مترس] به زبان فارسی طلب #امان است [انه ذکر لی ان مطرس بلسان الفارسیه الامنه]
اگر کسی از شما این کلمه را به کسی گفت که زبان شما را نمی فهمد [یعنی به ایرانی ها گفت: «مترس»، و او تسلیم شد] در امان است.و الله به زبانها آگاه است
📚منبع: [المصنف، ج 18، ص 452]. (فان قلتموها لمن لا یفقه لسانکم، فهو آمن).شماره 4902 [ ص: 691 نسخه الکترونیک ]باب في الأمان ما هو وكيف هو
@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محاصره اسکندریه (انگلیسی: Siege of Alexandria) به واقعهای در سال ۶۴۱ میلادی اشاره دارد که طی آن نیروهای خلافت راشدین به رهبری حضرت عمرو ابن عاص، بندر مهم اسکندریه در دریای مدیترانه را به دور از امپراتوری روم شرقی تصرف کردند.
در آن زمان اسکندریه مرکز استان بیزانس مصر بود. این امر به کنترل دریایی روم شرقی و تسلط اقتصادی بر مدیترانه شرقی پایان داد و در نتیجه منجر به تغییر قدرت ژئوپلیتیکی بیشتر به نفع خلافت راشدین شد.
سرتوماس آرتولد درباره انتشار اسلام در مصر می گوید:
موفقیت سریع و فتوحات درخشان نیروهای مسلمان بیشتر مرهون استقبال گرم مسیحیان از مسلمانان بود زیرا مسیحیان مصر علاوه بر آن که به علت فشارهای سیاسی از بیزانسها نفرت داشتند به علت تضادها و اختلافات معنوی و دنیوی نمی توانستند آنان را تحمل کنند... فتوحات اسلامی برای این قبطیها آزادی حیات دینی را که مدت یک قرن از آن محروم بودند به ارمغان آورد و نیز اسلام برای اولین بار به وسیله سپاه مسلمانان عرب به سرکردگی عمروبن عاص که در سال بیست هجری مصر را فتح کرد به افریقا معرفی شد.
@tamadone_islami
در آن زمان اسکندریه مرکز استان بیزانس مصر بود. این امر به کنترل دریایی روم شرقی و تسلط اقتصادی بر مدیترانه شرقی پایان داد و در نتیجه منجر به تغییر قدرت ژئوپلیتیکی بیشتر به نفع خلافت راشدین شد.
سرتوماس آرتولد درباره انتشار اسلام در مصر می گوید:
موفقیت سریع و فتوحات درخشان نیروهای مسلمان بیشتر مرهون استقبال گرم مسیحیان از مسلمانان بود زیرا مسیحیان مصر علاوه بر آن که به علت فشارهای سیاسی از بیزانسها نفرت داشتند به علت تضادها و اختلافات معنوی و دنیوی نمی توانستند آنان را تحمل کنند... فتوحات اسلامی برای این قبطیها آزادی حیات دینی را که مدت یک قرن از آن محروم بودند به ارمغان آورد و نیز اسلام برای اولین بار به وسیله سپاه مسلمانان عرب به سرکردگی عمروبن عاص که در سال بیست هجری مصر را فتح کرد به افریقا معرفی شد.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
محاصره اسکندریه (انگلیسی: Siege of Alexandria) به واقعهای در سال ۶۴۱ میلادی اشاره دارد که طی آن نیروهای خلافت راشدین به رهبری حضرت عمرو ابن عاص، بندر مهم اسکندریه در دریای مدیترانه را به دور از امپراتوری روم شرقی تصرف کردند. در آن زمان اسکندریه مرکز استان…
عمروبن عاص با مسیحیان به نهایت مروت و تساهل مذهبی رفتار نمود. قبطیان برای تعیین اسقف اعظم جدید که از دیرباز میان آنها بود رخصت خواستند. عمرو فورا آنها را پذیرفت و با مذهب عیسوی تا این درجه همدردی نشان داد که اجازه داد در شهرهایی که خود بانی آن بود کلیساهای جدید بنا نمودند.
پیمان صلح عمرو ابن عاص با مصریان
بنام خداوند بخشنده و مهربان
این امان نامه است که عمروبن عاص به مردم مصر می دهد:
(1) جان ها و احوال و کلیسا و صلیب و دشت و دریای مصریان در #امان است و چیزی از آن کم نمی شود و نوبیان با آنها ساکن نمی شوند.
(2) خطای دزدانشان به عهده خود آنها است و ما در این مورد تعهدی نداریم.
(3) هر کس از نوبیان و رومیان این صلح را بپذیرد از حقوق یکسان مانند مصریان برخوردار است و کسانی که نپذیرند درامان هستند که از سلطه ما خارج شوند تا به جایگاه خویش رسد.
(4) مردم مصر پس از پیمان صلح، اگر افزایش نهرشان به پنجاه هزار رسید باید جزیه دهند. اگر کسانی از مردم این پیشنهاد را نپذیرند به اندازه ایشان از میزان جزیه کاسته می شود و عهد و ذمه ما از آنان برداشته شود و اگر آب نیل فروکش کند از آن مقدار کمتر شود به همان اندازه از جزیه ایشان کاسته خواهد شد
(5) آنچه بر عهده مصریان است، باید در سه نوبت و هر بار یک سوم آن را بپردازند.
در واقع سازمان مالی بیزانس در مصر سازمانی بسیار پیچیده و ماهیتا ظالمانه بود. این سیستم آشفته و غیر متمرکز عملا دچار بیماری بوروکراسی بود و تنها طبقه اربابان املاک (پراک) از آن بهره مند می شدند که دارای قدرت و نفوذ سیاسی نیز بودند.
انقلاب امکان نداشت و اصلاحات هم ممکن نبود، مگر این که نیرویی مقتدر از خارج دنبال آن باشد و اجرای آن را تامین نماید چنین نیرویی نه در اختیار امپراتوری که در دست عربها بود.مصریان از رفتار مدبرانه مسلمانان با مسیحیان در فلسطین و شام باخبر بودند.
آوارگان و فراریان روم نیز که به مصر می آمدند مصریان را از رفتار و اخلاق نیکوی مسلمانان آگاه نمودند.
داستان فتح مصر شیرین و در عین حال بیانگر شهامت و ایثار و اقتدار مسلمانان در مبارزه با دشمنان است. سرزمین مصر و ثروتهای فراوان آن و همچنین اسکندریه به عنوان مرکز نیروی دریایی روم اهمیت بسزایی داشته است. اما مسلمانان با همت و تلاش خویش این دژ مستحکم و تسخیرناپذیر روم شرقی را به تصرف خویش درآوردند و صفحه ای درخشان در تاریخ فتوحات اسلامی رقم زدند. فتح مصر با سرعت و سهولت انجام گرفت و هر چند که دست تقدیر و نصرت الهی را در این پیروزی مشاهده می نماییم
قضیه فتح مصر از دیدگاهی دیگر شگفتی به همراه دارد و آن این که هر چند کشور مصر در طول تاریخ خویش شاهد هجوم اقوام بیگانه بوده است و چه بسا قوم غالب سالهای مدید بر آنجا حکومت نموده اند اما مصریان در تمدن فاتحان هضم نگردیدند و فرهنگ و زبان و اعتقادات آنان عوض نشد. بلکه از آنان چیزهایی یاد گرفته و فرهنگ خود را غنی تر نمودند اما با این همه چگونه اسلام که نه ابتدا تمدنی داشت و نه ثروتی، توانست تا این اندازه بر فرهنگ و تمدن و مذهب و زبان این مردم تاثیر بگذارد و چگونه آنان با آغوش باز پذیرای این تفکر شدند و دانشمندان برجسته ای را به فرهنگ و تمدن اسلامی عرضه نمودند که آثار ارزنده ای از آنها به یادگار مانده است. بی تردید کشور مصر در فرهنگ و تمدن ملل اسلامی نقش بسزایی داشته است.
فتح مصر برای مسلمانان مایه برکت و نعمت فراوان شد زیرا همان گونه که اشاره شد نفوذ امپراتوری روم شرقی در آن منطقه کاملا از بین رفت و شام و فلسطین از خطرات احتمالی مصون ماندند و زمینه برای فتح آفریقا مهیا شد و از آنجا که اسکندریه پایگاه مهم دریایی روم بود مسلمانان با فتح آن به اهمیت و ضرورت تشکیل نیروی دریایی واقف شدند و به تقویت نیروی دریایی خویش پرداختند و از طرفی ثروت و فراوانی مصر مخصوصا در سالهای قحطی برای مسلمانان مدینه و مرکزیت اسلام مشکل گشا بود واحتیاجات آنان را برطرف می نمود.
به هر حال روزگاری بر این عالم گذشت که مسلمانان در اوج اقتدار و قدرت با دشمنان خویش برخورد می نمودند و فردی همچون عباده بن صامت بدون هیچ ترسی با مقوقس حاکم مصر گفتگو می کرد و ای کاش مسلمین از تاریخ پرافتخار خویش درس می گرفتند و آن مجد و عظمت دیرینه را تجدید می نمودند.
@tamadone_islami
پیمان صلح عمرو ابن عاص با مصریان
بنام خداوند بخشنده و مهربان
این امان نامه است که عمروبن عاص به مردم مصر می دهد:
(1) جان ها و احوال و کلیسا و صلیب و دشت و دریای مصریان در #امان است و چیزی از آن کم نمی شود و نوبیان با آنها ساکن نمی شوند.
(2) خطای دزدانشان به عهده خود آنها است و ما در این مورد تعهدی نداریم.
(3) هر کس از نوبیان و رومیان این صلح را بپذیرد از حقوق یکسان مانند مصریان برخوردار است و کسانی که نپذیرند درامان هستند که از سلطه ما خارج شوند تا به جایگاه خویش رسد.
(4) مردم مصر پس از پیمان صلح، اگر افزایش نهرشان به پنجاه هزار رسید باید جزیه دهند. اگر کسانی از مردم این پیشنهاد را نپذیرند به اندازه ایشان از میزان جزیه کاسته می شود و عهد و ذمه ما از آنان برداشته شود و اگر آب نیل فروکش کند از آن مقدار کمتر شود به همان اندازه از جزیه ایشان کاسته خواهد شد
(5) آنچه بر عهده مصریان است، باید در سه نوبت و هر بار یک سوم آن را بپردازند.
در واقع سازمان مالی بیزانس در مصر سازمانی بسیار پیچیده و ماهیتا ظالمانه بود. این سیستم آشفته و غیر متمرکز عملا دچار بیماری بوروکراسی بود و تنها طبقه اربابان املاک (پراک) از آن بهره مند می شدند که دارای قدرت و نفوذ سیاسی نیز بودند.
انقلاب امکان نداشت و اصلاحات هم ممکن نبود، مگر این که نیرویی مقتدر از خارج دنبال آن باشد و اجرای آن را تامین نماید چنین نیرویی نه در اختیار امپراتوری که در دست عربها بود.مصریان از رفتار مدبرانه مسلمانان با مسیحیان در فلسطین و شام باخبر بودند.
آوارگان و فراریان روم نیز که به مصر می آمدند مصریان را از رفتار و اخلاق نیکوی مسلمانان آگاه نمودند.
داستان فتح مصر شیرین و در عین حال بیانگر شهامت و ایثار و اقتدار مسلمانان در مبارزه با دشمنان است. سرزمین مصر و ثروتهای فراوان آن و همچنین اسکندریه به عنوان مرکز نیروی دریایی روم اهمیت بسزایی داشته است. اما مسلمانان با همت و تلاش خویش این دژ مستحکم و تسخیرناپذیر روم شرقی را به تصرف خویش درآوردند و صفحه ای درخشان در تاریخ فتوحات اسلامی رقم زدند. فتح مصر با سرعت و سهولت انجام گرفت و هر چند که دست تقدیر و نصرت الهی را در این پیروزی مشاهده می نماییم
قضیه فتح مصر از دیدگاهی دیگر شگفتی به همراه دارد و آن این که هر چند کشور مصر در طول تاریخ خویش شاهد هجوم اقوام بیگانه بوده است و چه بسا قوم غالب سالهای مدید بر آنجا حکومت نموده اند اما مصریان در تمدن فاتحان هضم نگردیدند و فرهنگ و زبان و اعتقادات آنان عوض نشد. بلکه از آنان چیزهایی یاد گرفته و فرهنگ خود را غنی تر نمودند اما با این همه چگونه اسلام که نه ابتدا تمدنی داشت و نه ثروتی، توانست تا این اندازه بر فرهنگ و تمدن و مذهب و زبان این مردم تاثیر بگذارد و چگونه آنان با آغوش باز پذیرای این تفکر شدند و دانشمندان برجسته ای را به فرهنگ و تمدن اسلامی عرضه نمودند که آثار ارزنده ای از آنها به یادگار مانده است. بی تردید کشور مصر در فرهنگ و تمدن ملل اسلامی نقش بسزایی داشته است.
فتح مصر برای مسلمانان مایه برکت و نعمت فراوان شد زیرا همان گونه که اشاره شد نفوذ امپراتوری روم شرقی در آن منطقه کاملا از بین رفت و شام و فلسطین از خطرات احتمالی مصون ماندند و زمینه برای فتح آفریقا مهیا شد و از آنجا که اسکندریه پایگاه مهم دریایی روم بود مسلمانان با فتح آن به اهمیت و ضرورت تشکیل نیروی دریایی واقف شدند و به تقویت نیروی دریایی خویش پرداختند و از طرفی ثروت و فراوانی مصر مخصوصا در سالهای قحطی برای مسلمانان مدینه و مرکزیت اسلام مشکل گشا بود واحتیاجات آنان را برطرف می نمود.
به هر حال روزگاری بر این عالم گذشت که مسلمانان در اوج اقتدار و قدرت با دشمنان خویش برخورد می نمودند و فردی همچون عباده بن صامت بدون هیچ ترسی با مقوقس حاکم مصر گفتگو می کرد و ای کاش مسلمین از تاریخ پرافتخار خویش درس می گرفتند و آن مجد و عظمت دیرینه را تجدید می نمودند.
@tamadone_islami