#قرآن_های_خطی
اولین صفحه از صفحه آغازین قرآن کریم به زبان های عربی، فارسی و ترکی با رابط لاتین برای فردریک سوم پادشاه دانمارک توسط تئودور پترائوس خاورشناس آلمانی (1630-1672 م.) با کمک یک ارمنی اهل شهر حلب سوریه که نامش شاهین قندی است.
این مجموعه ای از کتابخانه سلطنتی دانمارک، MS Or.Arch است. (1)
این قرآن کامل با ترجمه کامل ترکی بین سطرها در کتابخانه لایپزیک که دیجیتالی شده است موجود است. در پورتال قلمموس دات نت
https://www.qalamos.net/receive/DE15Book_manuscript_00001337
@tamadone_islami
اولین صفحه از صفحه آغازین قرآن کریم به زبان های عربی، فارسی و ترکی با رابط لاتین برای فردریک سوم پادشاه دانمارک توسط تئودور پترائوس خاورشناس آلمانی (1630-1672 م.) با کمک یک ارمنی اهل شهر حلب سوریه که نامش شاهین قندی است.
این مجموعه ای از کتابخانه سلطنتی دانمارک، MS Or.Arch است. (1)
این قرآن کامل با ترجمه کامل ترکی بین سطرها در کتابخانه لایپزیک که دیجیتالی شده است موجود است. در پورتال قلمموس دات نت
https://www.qalamos.net/receive/DE15Book_manuscript_00001337
@tamadone_islami
Forwarded from تاریخ باستان جزیرة العرب
تصاویر بالا نتیجه پژوهش بزرگ و مهمی است که توسط محققان مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی ایران و همکاری محققان دانشگاه کلن آلمان در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است.
@tamadone_arab
@tamadone_islami
@tamadone_arab
@tamadone_islami
Forwarded from تاریخ باستان جزیرة العرب
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
تصاویر بالا نتیجه پژوهش بزرگ و مهمی است که توسط محققان مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی ایران و همکاری محققان دانشگاه کلن آلمان در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. @tamadone_arab @tamadone_islami
تصاویر بالا نتیجه پژوهش بزرگ و مهمی است که توسط محققان مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی ایران و همکاری محققان دانشگاه کلن آلمان در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است.
.
صدها نکته شگفتانگیز در این نمودارها نهفته است که در ادامه به چند مورد که توجه من را جلب کردند اشاره میکنم:
.
۱- عربهای ایرانی، آذریها، کردها، فارسیزبانها، گیلکها، مازنیها، همگی به یک هسته ژنتیکی بسیار نزدیک و پیوسته تعلق دارند.
.
۲- به ترتیب ساکنین جزایر خلیج فارس، سیستانیها و بلوچها نسبت به اقوام دیگر از هسته ژنتیکی ایران فاصله بیشتری دارند.
.
۳- ترکمنهای ایران دورترین فاصله را با هسته ژنتیک اقوام ایرانی دارند. نکته مهم این است که نزدیکترین فاصله و آمیختگی ژنتیکی ترکمنهای ایرانی نه با ترکزبانان ایرانی، بلکه با فارسیزبانان و اندکی با مازنیها و سیستانیهاست.
.
۴- به جرات میتوان گفت که از نظر ژنتیکی، ایران کانون مستقل و منحصر به فردی است که کانونهای ژنتیکی عمده جهان را اعم از شرق و مرکز و جنوب آسیا به خاور میانه و شمال آفریقا و اروپا پیوند میزند.
.
۵- آمیختگی و قرابت ژنتیکی بالای آذریها با کردها، لرها، مازنیها، گیلکیها، و حتی اعراب ایران جالب توجه و چشمگیر است.
.
۶- هسته مرکزی ژنتیکی مردم ایران تقریبا بدون هیچ فاصله و مرز مشخصی به کانونهای قفقاز و آناتولی و عراق و شامات(جغرافیای ایران بزرگ، نوروز) متصل و آمیخته است.
.
۷- بخشی از تماس و قرابت ژنتیکی ایران با قفقاز و آناتولی نه از طریق آذریها، بلکه از طریق کردها، لرها، و بیشتر از همه یهودیان و آشوریان ایران شکل گرفته است.
.
۸- کانون قفقاز و آذربایجان فاصله قابل توجهی با کانون آسیای مرکزی و ترکمنها دارند.
.
۹- کانون ژنتیکی ترکیه و عراق و شامات و فلسطین و....، فصل مشترک و آمیختهای از کانون قفقاز، شمال افریقا و اعراب خاورمیانه است.
.
۱۰-کانون قفقاز (اعم از ترک و تات و ارمنی و گرجی و اوستین و...) در مقایسه با آناتولی به مراتب آمیختگی بسیار بسیار کمتری با کانونهای ژنتیک مناطق دیگر دارند.
.
۱۱- قرابت ژنتیکی اعراب ایران با کردها و لرها و گیلکیها به مراتب بیشتر از قرابتشان با دیگر اعراب خاورمیانه است.
.
۱۲- با تمام این قرابتها و فاصلهها، در تصویر بزرگتر مشاهده میشود که اقوام ایرانی هسته ژنتیکی منحصر به فردی را شکل دادهاند که در عین تنوع، پیوستگی بسیار چشمگیر و فاصله فراوانی با کانونهای ژنتیکی دیگر دارند.
@tamadone_arab
@tamadone_islami
.
صدها نکته شگفتانگیز در این نمودارها نهفته است که در ادامه به چند مورد که توجه من را جلب کردند اشاره میکنم:
.
۱- عربهای ایرانی، آذریها، کردها، فارسیزبانها، گیلکها، مازنیها، همگی به یک هسته ژنتیکی بسیار نزدیک و پیوسته تعلق دارند.
.
۲- به ترتیب ساکنین جزایر خلیج فارس، سیستانیها و بلوچها نسبت به اقوام دیگر از هسته ژنتیکی ایران فاصله بیشتری دارند.
.
۳- ترکمنهای ایران دورترین فاصله را با هسته ژنتیک اقوام ایرانی دارند. نکته مهم این است که نزدیکترین فاصله و آمیختگی ژنتیکی ترکمنهای ایرانی نه با ترکزبانان ایرانی، بلکه با فارسیزبانان و اندکی با مازنیها و سیستانیهاست.
.
۴- به جرات میتوان گفت که از نظر ژنتیکی، ایران کانون مستقل و منحصر به فردی است که کانونهای ژنتیکی عمده جهان را اعم از شرق و مرکز و جنوب آسیا به خاور میانه و شمال آفریقا و اروپا پیوند میزند.
.
۵- آمیختگی و قرابت ژنتیکی بالای آذریها با کردها، لرها، مازنیها، گیلکیها، و حتی اعراب ایران جالب توجه و چشمگیر است.
.
۶- هسته مرکزی ژنتیکی مردم ایران تقریبا بدون هیچ فاصله و مرز مشخصی به کانونهای قفقاز و آناتولی و عراق و شامات(جغرافیای ایران بزرگ، نوروز) متصل و آمیخته است.
.
۷- بخشی از تماس و قرابت ژنتیکی ایران با قفقاز و آناتولی نه از طریق آذریها، بلکه از طریق کردها، لرها، و بیشتر از همه یهودیان و آشوریان ایران شکل گرفته است.
.
۸- کانون قفقاز و آذربایجان فاصله قابل توجهی با کانون آسیای مرکزی و ترکمنها دارند.
.
۹- کانون ژنتیکی ترکیه و عراق و شامات و فلسطین و....، فصل مشترک و آمیختهای از کانون قفقاز، شمال افریقا و اعراب خاورمیانه است.
.
۱۰-کانون قفقاز (اعم از ترک و تات و ارمنی و گرجی و اوستین و...) در مقایسه با آناتولی به مراتب آمیختگی بسیار بسیار کمتری با کانونهای ژنتیک مناطق دیگر دارند.
.
۱۱- قرابت ژنتیکی اعراب ایران با کردها و لرها و گیلکیها به مراتب بیشتر از قرابتشان با دیگر اعراب خاورمیانه است.
.
۱۲- با تمام این قرابتها و فاصلهها، در تصویر بزرگتر مشاهده میشود که اقوام ایرانی هسته ژنتیکی منحصر به فردی را شکل دادهاند که در عین تنوع، پیوستگی بسیار چشمگیر و فاصله فراوانی با کانونهای ژنتیکی دیگر دارند.
@tamadone_arab
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
مهاجرت عرب ها در ( خراسان _ کرمان _ سیستان _ فارس _ آذربایجان، خوارزم ) @tamadone_islami
عرب های( خراسان _ کرمان _ سیستان _ فارس _ آذربایجان و...)
📄 خلاصه متن:
بيشينه ارتباط قبایل عرب و اقوام ایرانی به مدت ها پیش از اسلام باز می گردد . حتی اخباری از حضور قبایل غرب در کرمان و حوالی فارس در سده دوم میلادی ، رسیده است البته ، چنین اجتماعاتی تا پیش از تاریخ مورد مطالعه ما ، در اقلیت نسبی بوده ، یکپارچگی چندانی نداشته اند .
به هنگام حکومت #ساسانیان ، اعراب مسیحی و یهودی و بت پرست در بین النهرین و جنوب عراق پراکنده بودند و حتی مدتی نیز امیرنشینهای دست نشانده ای را در این مناطق تشکیل می داده اند .
در سالهای ۴۳۵ تا ۴۴۶۰ ۱۳ تا ۴۰ هجری ، سربازان فاتح سپاه اسلام على تقريبا سي سال همه فلات ایران را در نوردیدند . در پایگاه های نظامی شان مستقر و به مرور از کثرت علایم و خراجها ثروتمند شدند آنان خانواده و عشایر خود را نیز به همراه خود به مناطق فتح شده #منتقل کردند
نخستین مهاجران عرب در سالهای (۶۵۰ م _۳۰ ه) کرمان ، فارس ، بين النهرين ، خوزستان و بخشی از خراسان را هدف مهاجرت قرار دادند .
در میان آنها افزون بر انبوه جنگجویان ، تجار ، مبلغان مذهبی و بسیاری از مخالفان مذهبی سیاسی نیز جای داشتند اعراب بحرین و عمان بیشتر به کرمان و فارس و اعراب بین النهرين ( اعراب شمالی ) به خوزستان و خراسان مهاجرت کردند دومین گروه مهاجران به سالهای(۶۸۰ م _۶۱ ه ) در دوره امویان به ایران آمدند و سرزمین موعود بیش ترشان خراسان بود اعراب مين النهرين ، ( اعراب شمالی ) و اهالی یمی ( اعراب جنوبی ) به مناطق مختلف این ایالت سرازیر شده هر قبیله در نقطه ای سکنا گرید در همین دوره بود که بسیاری از اعراب بدوی نیز راهی سیستان شدند و چون در میانشان تعداد زیادی خوارج حضور داشتند بنیان گذار جماعت خوارجی در این منطقه شدند شرق جبال و شهرهایی چون قم و کاشان از همان ابتدا پایگاه موقتی برای مهاجران خراسان بود و به تدریج بسیاری از اعراب در این مناطق سکنا یافتند
آذربایجان و غرب جبال ( کوهستانهای زاگرس ) از سده های هشتم و نهم میلادی دوم و سوم هجری مورد توجه اعراب قرار گرفت ولی مهاجرتشان منظم تر بود و مخالفت کمتری از سوی اهالی بومی مواجه شد . حکومت های عرب نیمه مستقلی چون شروانشاهان در اطراف باکو یا خاندان ابی دلف در همدان در همان دوره شکل گرفت به هر تقدیر ، کمتر از پنج نسل گذشت تا این ساکنان جدید فلات ایران یافت قبیلهای گذشته خود را کنار بگذارند . با ایرانیان بیامیزند و هم زمان با نهضت عباسی خود را ایرانی بدانند و در زیر لوای اسلام به هویتی جدید دست بانند
📚منبع:
کتاب : اطلس تاریخی ایران _ صفحه ۴۸
@tamadone_islami
📄 خلاصه متن:
بيشينه ارتباط قبایل عرب و اقوام ایرانی به مدت ها پیش از اسلام باز می گردد . حتی اخباری از حضور قبایل غرب در کرمان و حوالی فارس در سده دوم میلادی ، رسیده است البته ، چنین اجتماعاتی تا پیش از تاریخ مورد مطالعه ما ، در اقلیت نسبی بوده ، یکپارچگی چندانی نداشته اند .
به هنگام حکومت #ساسانیان ، اعراب مسیحی و یهودی و بت پرست در بین النهرین و جنوب عراق پراکنده بودند و حتی مدتی نیز امیرنشینهای دست نشانده ای را در این مناطق تشکیل می داده اند .
در سالهای ۴۳۵ تا ۴۴۶۰ ۱۳ تا ۴۰ هجری ، سربازان فاتح سپاه اسلام على تقريبا سي سال همه فلات ایران را در نوردیدند . در پایگاه های نظامی شان مستقر و به مرور از کثرت علایم و خراجها ثروتمند شدند آنان خانواده و عشایر خود را نیز به همراه خود به مناطق فتح شده #منتقل کردند
نخستین مهاجران عرب در سالهای (۶۵۰ م _۳۰ ه) کرمان ، فارس ، بين النهرين ، خوزستان و بخشی از خراسان را هدف مهاجرت قرار دادند .
در میان آنها افزون بر انبوه جنگجویان ، تجار ، مبلغان مذهبی و بسیاری از مخالفان مذهبی سیاسی نیز جای داشتند اعراب بحرین و عمان بیشتر به کرمان و فارس و اعراب بین النهرين ( اعراب شمالی ) به خوزستان و خراسان مهاجرت کردند دومین گروه مهاجران به سالهای(۶۸۰ م _۶۱ ه ) در دوره امویان به ایران آمدند و سرزمین موعود بیش ترشان خراسان بود اعراب مين النهرين ، ( اعراب شمالی ) و اهالی یمی ( اعراب جنوبی ) به مناطق مختلف این ایالت سرازیر شده هر قبیله در نقطه ای سکنا گرید در همین دوره بود که بسیاری از اعراب بدوی نیز راهی سیستان شدند و چون در میانشان تعداد زیادی خوارج حضور داشتند بنیان گذار جماعت خوارجی در این منطقه شدند شرق جبال و شهرهایی چون قم و کاشان از همان ابتدا پایگاه موقتی برای مهاجران خراسان بود و به تدریج بسیاری از اعراب در این مناطق سکنا یافتند
آذربایجان و غرب جبال ( کوهستانهای زاگرس ) از سده های هشتم و نهم میلادی دوم و سوم هجری مورد توجه اعراب قرار گرفت ولی مهاجرتشان منظم تر بود و مخالفت کمتری از سوی اهالی بومی مواجه شد . حکومت های عرب نیمه مستقلی چون شروانشاهان در اطراف باکو یا خاندان ابی دلف در همدان در همان دوره شکل گرفت به هر تقدیر ، کمتر از پنج نسل گذشت تا این ساکنان جدید فلات ایران یافت قبیلهای گذشته خود را کنار بگذارند . با ایرانیان بیامیزند و هم زمان با نهضت عباسی خود را ایرانی بدانند و در زیر لوای اسلام به هویتی جدید دست بانند
📚منبع:
کتاب : اطلس تاریخی ایران _ صفحه ۴۸
@tamadone_islami
✡️ روز اورشلیم
1️⃣ یوم یروشالاییم (به عبری: יום ירושלים به انگلیسی: Yom Yerushalayim) بهمعنای: #روز_اورشلیم (Jerusalem Day)، نام یک جشن بهاصطلاح ملی! و از اعیاد مذهبی یهودیان و تعطیل رسمی در کشور جعلی #اسرائیل است.
2️⃣ یوم یروشلاییم، به روز یکپارچه شدن شهر #اورشلیم (بیتالمقدس) گفته میشود.
یوم یروشالاییم، مطابق است با روز ۲۸ ایار (28th of Iyar) در تقویم عبری که چهلوسومین روز از «ایام عومر» (43rd Day of the Omer) بهشمار میرود.
1️⃣ پس از صدور «منشور استقلال اسرائیل» در تاریخ ۱۴ مه ۱۹۴۸ میلادی و حملهٔ اعراب در روز پس از صدور منشور، که به «جنگ ۱۹۴۸» یا «جنگ اول اعراب و اسرائیل» مشهور شد، بخش غربی شهر اورشلیم (بیتالمقدس) به تصرف #اسرائیل و قسمت شرقی به تصرف #اردن درآمد.
2️⃣ اما نهایتاً در پی #جنگ_ششروزه میان اعراب و اسرائیل و پیروزی اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷ میلادی، بخش شرقی نیز مانند بخش غربی #اورشلیم غصب و به آن ضمیمه شد، که در اسرائیل به آن «جشن یکپارچهشدن شهر اورشلیم» گفته میشود.
@tamadone_islami
1️⃣ یوم یروشالاییم (به عبری: יום ירושלים به انگلیسی: Yom Yerushalayim) بهمعنای: #روز_اورشلیم (Jerusalem Day)، نام یک جشن بهاصطلاح ملی! و از اعیاد مذهبی یهودیان و تعطیل رسمی در کشور جعلی #اسرائیل است.
2️⃣ یوم یروشلاییم، به روز یکپارچه شدن شهر #اورشلیم (بیتالمقدس) گفته میشود.
یوم یروشالاییم، مطابق است با روز ۲۸ ایار (28th of Iyar) در تقویم عبری که چهلوسومین روز از «ایام عومر» (43rd Day of the Omer) بهشمار میرود.
1️⃣ پس از صدور «منشور استقلال اسرائیل» در تاریخ ۱۴ مه ۱۹۴۸ میلادی و حملهٔ اعراب در روز پس از صدور منشور، که به «جنگ ۱۹۴۸» یا «جنگ اول اعراب و اسرائیل» مشهور شد، بخش غربی شهر اورشلیم (بیتالمقدس) به تصرف #اسرائیل و قسمت شرقی به تصرف #اردن درآمد.
2️⃣ اما نهایتاً در پی #جنگ_ششروزه میان اعراب و اسرائیل و پیروزی اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷ میلادی، بخش شرقی نیز مانند بخش غربی #اورشلیم غصب و به آن ضمیمه شد، که در اسرائیل به آن «جشن یکپارچهشدن شهر اورشلیم» گفته میشود.
@tamadone_islami