Telegram Web Link
قدیمی ترین ذکر نام مبارک پیامبر اسلام «محمد» صلی الله علیه و آله وسلم در منابع غیر اسلامی سریانی


@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
قدیمی ترین ذکر نام مبارک پیامبر اسلام «محمد» صلی الله علیه و آله وسلم در منابع غیر اسلامی سریانی

نیکولای سینای (Nicolai Sinai)در کتاب خودش  The Qur'an در مورد نصوص سریانی و یونانی که به نام #محمد اشاره میکنند و  به ابتدای قرن هفتم میلادی میرسد مینویسد :

به هر حال، آنچه در شرایط کنونی اهمیت دارد بیش از هر چیز این است که منابع غیر اسلامی صریحا وجود پیامبری عرب به نام محمد را تأیید می کنند. جدای از آموزه‌ها که یعقوب از پیامبری ناشناس ساراسینی نام می‌برد، متن سریانی احتمالاً در حدود سال 610 میلادی در گزارش‌های نبردی بین رومیان و اعراب نام #محمد نوشته شده است که با دقت چشمگیری به روز جمعه چهارم فوریه 634 م میرسد.

بنابراین، نام #محمد در عرض یک دهه از تاریخ سنتی مرگ او گواهی شده است. وقایع نگاری سریانی از دهه 660م به نام «تواریخ خوزیستان» نیز به #محمد به عنوان «رهبر فاتحان اسماعیلی سرزمین پارسیان» اشاره می‌کند.  مطمئناً، این احتمال وجود دارد که چنین اشاره‌هایی به محمد در منابع غیراسلامی در نهایت متکی به اظهارات خود مسلمانان باشد."

ارجاعات پیشین این را بعید می‌دانند که تصدیق متأخر نام #محمد بر روی سکه‌ها نشان می‌دهد که شخصیت پیامبر اسلام فقط یک داستان اواخر قرن هفتم است. در عوض، همانطور که نخبگان حاکم جدید جهان عربی-اسلامی در ابتدا ساختارهای اداری موجود مناطقی را که فتح کرده بودند حفظ کردند، ممکن است در ابتدا هیچ دلیلی برای گسستن از طرح‌های تثبیت شده بیزانسی و ساسانی ندیدند، علیرغم این  نمادهای مذهبی (صلیب مسیحی یا محراب آتش زرتشتیان) و بیان وفاداری سیاسی (در قالب پرتره هایی از فرمانروایان رومی و ساسانی) که ممکن است فاتحان اسلامی خودشان آن را تأیید نکرده باشند دیده میشود .

تنها پس از یک فرآیند آزمایشی که برای چندین دهه به طول انجامید، سیاست جدید اسلامی ضرب سکه مختص به خود را به عنوان وسیله ای برای بازنمایی دینی و سیاسی خود کشف کرد و طرحی متمایز از سکه های اسلامی را طراحی کرد، به علاوه، حتی اگر اصلاحی در شیوه های ضرب سکه موجود باشد.

ساکنان فلسطین در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد با حملات از از عربستان، به ویژه در زمان هرج و مرج سیاسی آشنا بودند؛ با این حال، مقیاس وقایعی که در اینجا بازگو می شود واقعا استثنایی است. این متن با وجود وضعیت ضعیف حفظ و ماهیت پراکنده آن، بینش‌های قابل توجهی را از یک شهادت معاصر به مورخان مدرن ارائه می‌کند.

اولاً، ما گواهی اولیه فوق‌العاده‌ای برای نام محمد داریم که در اینجا با حروف سریانی به‌عنوان MWHMD نوشته شده است، نه آنچه که قرار بود به صورت گسترده‌تر تبدیل به ترجمه سریانی MHMT شود و آنچه ممکن است شاهد عینی باشد. اولین نبردها بین "رومیان" (یعنی بیزانس) و نیروهای عرب

@tamadone_islami
🔴تامغا های به روزشده ی قبایل ۲۴ گانه اوغوز
غز معرب کلمه اوغوز میباشد
قبایل ۲۴ گانه:

👈از پسر اول اوغوز خان ، گون خان ، این ۴ پسر که هر قبیله از نسل و به نام یکی از آن هاست:

قایی
بیات
آق‌آولی‌
قراآولی‌

👈از پسر دوم، آی خان:

یازیر‌
دوگر‌
دودورغا
یاپارلی‌

👈از پسر سوم ایلدیز خان

افشار
قیزیق‌
بیگدلی‌
قارقین‌

👈از پسر چهارم گوک خان

بایندر
بچنک‌
چاولدور‌
چپنی‌

👈از پسر پنجم داغ خان

سالور‌(سلغری)
ایمور‌
آلایونتلو‌
یوره‌گیر‌

👈از پسر ششم دنیزخان

ایغدیر‌
بوغدوز‌
ئیوا‌
قینیق

خاندان ترکان عثمانی از قبیله قایی
خاندان قاجار از قبیله بیات (به روایتی البته)
خاندان افشاریه‌ و نادرشاه از قبیله افشار
خاندان خوارزمشاهی از قبیله بیگدلی‌
خاندان آق قویونلو و نیمی از نژاده‌ صفویه از قبیله بایندر‌
خاندان سلغریان‌ فارس از قبیله سالور‌
خاندان قره قویونلو ها از قبیله ئیوا
خاندان سلجوقیان بزرگ از قبیله قینیق

پسر ارشد اوغوز خان یعنی گون خان به سفارش پیرمردی حکیم به نام ایرقیل‌ خواجه‌ برای هریک از این ۲۴ پسر، یک تامغا مشخص کرد که در گذر زمان شکل آنها تغییراتی کرد که در این جدول پیداست.

کانال سلجوقیان بزرگ

@tamadone_islami
آیا صلیبیون مسیحی عربی صحبت می کردند؟

👈مطلبی بسیار جذاب و خواندنی...

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا صلیبیون مسیحی عربی صحبت می کردند؟ 👈مطلبی بسیار جذاب و خواندنی... @tamadone_islami
آیا صلیبیون مسیحی عربی صحبت می کردند؟

فرانک ها در زمان استقرار خود در شرق، زبان عربی را فهمیدند و آموختند. دانش عربی در میان صلیبیون بیش از آن چیزی بود که برخی مورخان تصور می کردند.

برای فرانک هایی که در سوریه و سرزمین مقدس ساکن شدند، همه چیز متفاوت بود. آنها در طول یک نسل از خود جنگ صلیبی اول، یک روش زندگی را ایجاد کردند. مهاجران فرانک به زودی دریافتند که ساراسین ها(مسلمانان) همسایگان بدی نیستند و تجارت با آنها آسان تر از جنگیدن است. 

فرانک های سوریه مجبور بودند در شرایط مختلف با همسایگان مسلمان خود ملاقات کنند. در خارج از زمان جنگ و خصومت، آنها روابط مسالمت آمیز و شاید حتی صمیمانه با آنها داشتند. آنها باید با مسلمانان شهرهای داخلی و مسلمانانی که تحت حاکمیت آنها بودند برخورد می کردند. برای برقراری آتش بس و انجام معاملات تجاری باید وسیله ای برای ارتباط با مسلمانان در داخل و خارج از کشورهای لاتین وجود داشته باشد. عربی به این معنی بود که فرانک ها با مسلمانان آمیخته شدند. آنها با مسلمین معامله میکردند. آنها حتی حیوانات شکار و شاهین را مبادله کردند و تحت تأثیر آنها قرار گرفتند.

زمان زیادی طول کشید تا فرانک های سوریه با زبان عربی سازگار شوند. به نظر می رسد که فرانک ها قبل از دو دهه اول قرن دوازدهم با نام های عربی اشخاص و مکان ها آشنا نشده اند. اسامی توغتکین ، ایلغازی و صلاح الدین ، رهبران مسلمانی که فرانک ها بیشتر از همه آنها را می شناسند، قابل بررسی است.

رهبران جنگ صلیبی اول، و همچنین اکثریت وقایع نگاران لاتین، از جمله ویلیام صوری، اتابک موصل را که برای نجات انطاکیه آمده بود، با نام های کوربورام ، کوربوران ، کورباگات  می شناختند . توغتکین ، آتابک دمشق (1104-1128)، نزد فرانک ها به نام دودچینوس(Dodechinus) ، تولدکوینوس یا دلدکینوس شناخته می شد . آنها نجم الدین ایلغازی بن ارتق ، شاهزاده ارتقی حلب (1118-1123) را به نام الغازی آرمیگازی – الغازوس (Armigazi – Algazus) یا غازی می شناختند .

ویلیام تایر، برجسته ترین و فرهیخته ترین مورخ شرق لاتین، زبان عربی را آموخت. او در مقدمه تاریخ خود به ما می گوید که منبع مهم اطلاعات او برای دومین اثرش Historia orientalium principum کتاب مورخ عرب سعید بن بطریق (اوتیخیوس(Eutychius) لاتینی شده) بود.

به نظر می رسد که ارتباط دو زبانه بین اعراب و فرانک ها وجود داشته است، اما اغلب باید شفاهی بوده باشد. Gesta Francorum به صراحت به برخی از فرانک ها اشاره می کند که عربی می دانستند. در هیئت مسیحیان کربوقا (1098)، کشیشی به نام هرلوین بود که عربی می دانست و به عنوان مترجم برای پطرس زاهد عمل می کرد. گشتا همچنین به مترجمی اشاره دارد که بوهموند برای مسلمانان معارة النعمان فرستاده بود و قول می داد در صورت تسلیم شهر به او از جان آنها محافظت کند (دسامبر 1098) .

آن فرانک ها ممکن است نورمن های جنوب ایتالیا و سیسیل باشند که برای یک نسل با مسلمانان عرب زبان سر و کار داشتند و قبل از آمدن به شرق (شامات) زبان عربی می دانستند. در بسیاری از منابع ما اشاره های اتفاقی به فرانک هایی از رده های بالای جامعه که به زبان عربی صحبت می کردند و حتی می نوشتند وجود دارد.

ویلیام صور به فرانکی اشاره می کند که به دلیل آشنایی با زبان عربی، مأموریتی به سمت آتابک دمشق، در سال 1147 به او سپرده شد.

در سال 1173، سیاح مسلمان علی بن ابی بکر الحروی از بیت لحم دیدن کرد و در آنجا به سخنان یک شوالیه پیر فرانک به نام برن گوش داد که در مورد آنچه در غار ابراهیم دیده بود در زمان بازسازی مقر پادشاه بالدوین دوم به او گفت. (1119م).

برخی از فرمانروایان فرانک نیز زبان عربی را آموختند، از جمله رینالد ( آرنات در عربی)، ارباب صیدون . او مردی دانشمند بود و عربی می دانست و در تاریخ و ادبیات عرب تسلط کامل داشت. او مسلمانی را برای تعلیم به او استخدام کرد و مکرراً به زیارت سلطان صلاح الدین می‌رفت‌. در سال 1191م، خود رینالد از طرف کنراد مونفرات با صلاح الدین مذاکره کرد. در همان سال، همفری تبنین Humphrey of Tibnin از طرف ریچارد انگلستان همین کار را کرد.

آمبرویز (Ambroise)تحت تأثیر برنارد، جاسوس ریچارد اول، متولد سوریه، و دو فرانک سوری دیگر قرار گرفت که با لباس عربی که هیچ تفاوتی در ظاهر با اعراب نداشت، اطلاعات کاروانی از قاهره را به شاه دادند.

برخی از مقامات لاتین حتی عربی می دانستند. ابن نظیف الحموی، وقایع نگار مسلمان قرن سیزدهم، به سیمون معینی، کاتب بیمارستان داران اشاره می کند که به نظر می رسد در سال 1229 مفسری بوده است که به عنوان واسطه بین فرقه او و تمپلارها و مسلمانان حمص عمل کرده است. سیمون همین نقش را در سال 1232م بین تمپلارها و مسلمانان حلب ایفا کرد.

ادامه...

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا صلیبیون مسیحی عربی صحبت می کردند؟ فرانک ها در زمان استقرار خود در شرق، زبان عربی را فهمیدند و آموختند. دانش عربی در میان صلیبیون بیش از آن چیزی بود که برخی مورخان تصور می کردند. برای فرانک هایی که در سوریه و سرزمین مقدس ساکن شدند، همه چیز متفاوت بود.…
وقایع نگار جنگهای صلیبی، جان ژوینویل John of Joinville، نقل می کند که بالدوین ایبلین، که به زبان عربی تسلط داشت، در راس هیأت فرانسوی به ممالیک برای مذاکره برای آزادی لویی نهم از فرانسه بود.

ژوینویل همچنین در مورد فرانکی به نام نیکلاس آکری به ما می گوید که به عربی صحبت می کرد و نقش مهمی در پایان دادن به بحث بین سنت لوئیس و شاهزادگان ترک مملوک در مورد سوگندهایی که آنها در مورد آزادی پادشاه فرانسه داده بودند، داشت.

علاوه بر نیکلاس، جونویل نام «ایو برتون»Yves the Breton عرب زبان را به ما می دهد، که به عنوان فرستاده پادشاه لوئیس در سال 1250م با الناصر یوسف، سلطان #ایوبی دمشق مذاکره کرد. همین ایو از طرف شاه با #حشاشین سوریه مذاکره کرد. بنابراین، هر هیئتی که از سوی صلیبیون برای فرمانروایان مسلمان در مصر یا سوریه فرستاده می‌شد، شامل مهاجران فرانکی نیز می‌شد که به زبان عربی اطلاعات خوبی داشتند.

فرانک ها جدا از مذاکرات سیاسی با مسلمانان، برای برخورد با بازرگانان مسلمان مجبور بودند به زبان عربی صحبت کنند. سیاح عرب #ابن_جبیر متوجه شد که فرانک ها با وجود خصومت ها هرگز تجارت با مسلمانان را متوقف نکردند.

در سفر از دمشق به عکا در سال 1184، او کاروان هایی را دید که از مصر به دمشق و دمشق به عکا می آمدند، حتی اگر صلاح الدین برای دومین بار به قلعه ماوراء اردن کراک حمله کرد. ابن الجبیر گزارش می دهد که کارمندان گمرک عکا که به زبان عربی می نوشتند و صحبت می کردند، فرانک بودند. در سال 1221م، جیمز ویتری، که فقط یک ماه در طرابلس بود، گزارش داد که از طریق مترجمی با ساکنان آن برخورد می‌کرد، زیرا زبان عربی زبان رایج در شهر بود.

فرانک ها همچنین با مسلمانانی که تحت حاکمیت حکومت صلیبی لاتین زندگی می کردند، سروکار داشتند. تعداد مسلمانان مورد مطالعه از مکان به مکان متفاوت بود. تا سال 1110، مسلمانان این فرصت را یافتند که در شهرهای پادشاهی لاتین اورشلیم تحت حاکمیت فرانک ها اقامت کنند.

این امر در صیدا در سال 1110 و در صور در 1124 اتفاق افتاد، و همچنین در شاهزاده لاتین انطاکیه در اوایل سال 1104 اتفاق افتاد. بیشتر این مسلمانان دهقانانی بودند که اکثریت قریب به اتفاق روستاهای ایالات لاتین را تشکیل میدادند.

در سال 1211، ویلبراند از اولدنبورگ، در راه خود به ارمنستان، متوجه شد که خود انطاکیه شامل اعراب نیز در میان ساکنان آن است. مسلمانان مطیع هیچ نقشی در سیاست کشورهای لاتین نداشتند، اما باید نقش مهمی در زندگی اقتصادی داشته باشند، زیرا تولیدات کشاورزی کاملاً در دست آنها بود.

#ابن_جبیر در سفر از تبنین به عکا متوجه شد که تمام روستاهای منطقه مسلمان نشین بوده و روستاها و سرزمین های استانی در امتداد سواحل سوریه نیز همینطور. بسیاری از مسلمانان در طی فتح سوریه و سرزمین مقدس توسط صلیبیون به بردگی تنزل یافتند.

ابن جبیر در عکا بسیاری از اسیران مسلمان را در حال انجام کارهای سخت دید. کشاورزان در میان آنها مجبور به کشت زمین و صنعتگران برای ساختن قلعه های فرانک شدند. برخی دیگر، به ویژه زنان، در خانه های فرانک ها خدمت می کردند. اتفاقاً برخی از مسلمانان تحت سلطه در سپاه فرانک به عنوان تیرانداز خدمت می کردند.

ابن جبیر دو تاجر مسلمان ثروتمند دمشقی به نام‌های نصر بن قوام و ابی الدر  را می‌شناخت که اکثر معاملات تجاری در امتداد سواحل کشورهای لاتین را در انحصار داشتند.

بدین ترتیب فرانک ها با مسلمانان شهرهای داخلی شام یک روش زندگی برقرار کردند و مسلمانانی که تحت حکومت آنها زندگی می کردند از زبان عربی به عنوان وسیله ارتباطی استفاده می کردند. این دیدگاه با حضور دسته ای از اشخاص دو زبانه پشتیبانی می شود. به نظر می رسد که اقشار شهرها و روستاها و کاتبان ، واسطه بین دولت های فرانک و حکومت شوندگان بوده اند.

والیان یک دهکده که توسط ارباب لاتین برای اداره آن از طرف او انتخاب شده است، یک مسیحی یا مسلمان یا غیر لاتینی بوده است. اکثر کاتبان لاتین یا عرب بودند. از آنجایی که این مقامات لاتینی بودند، یا به زبان عربی صحبت می کردند یا از مترجم برای انتقال دستورات خود به اعراب تحت سلطه لاتین استفاده می کردند.

فرانک ها پزشکان عرب را استخدام می کردند. ویلیام تایر از شاهزادگان لاتین انتقاد کرد که پزشکان یهودی و مسلمان را به لاتینی ها ترجیح می دادند. #اسامه_بن_منقذ، شاعر عرب، نقل می کند که ارباب فرانکی منیترا از عمویش خواست که برای او یک پزشک عرب بفرستد تا برخی از همنوعانش را معالجه کند.

جیمز ویتری از مترجمی در طرابلس استفاده می کرد زیرا عربی زبان اصلی آن بود و در مرزهای ایالات لاتین، فرانک ها مجبور بودند با جمعیت عرب زبان سر و کار داشته باشند، بنابراین بسیاری از آنها به عربی صحبت می کردند

@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبت کردن زبان های باستانی (قسمت اول)

📌پروتو هندو اروپایی
📌عربی سبایی 3000 سال پیش
📌سانسکریت
📌آرامی
📌سومری
📌چینی باستان
📌گعز باستان
📌گوتیک باستان


@tamadone_islami
@tamadone_arab
@isllam_history
#سخنی_از_بزرگان

امیرالمومنین علی ابن ابی طالب رضی الله عنه میفرماید :

سبعُ اکولُ حطومُ خیرُ مِن والٍ ظلومٍ غشوم

جانور درنده ی پرخورِ بی رحم
به از حکمران ستمگر ظالم دژخیم است

@tamadone_islami
#تیمور هم #شاعر بود و هم #کتاب دوست

در دوران حکومت تیمور، آثار خطی اصیل و معتبری به خط نستعلیق نگارش یافت.

جانشینان تیمور، همگی، افرادی #تحصیل کرده و با #فرهنگ بودند که از کتاب خانه ها و کارگاه ها حمایت و کتابهای خطی نفیس و منحصر به فردی را پردازش و تدوین کردند.

📚منبع:ابوالعلاء سودآور، هنر دربارهای ایران، ص 58 و 59

@tamadone_islami
🔴مقاله ی مهم بررسی جایگاه قبایل عرب مسیحی عراق در روند فتوحات مسلمانان با ساسانیان

خیلی از مردم نمیدانند که قبل از اسلام بسیاری از عرب ها در عراق زندگی میکردند و پادشاهی و حکومت خود را داشتند

و در هنگام فتوحات مسلمانان اکثر قبائل عرب مسیحی و بت پرست در عراق در ابتدا برای ساسانیان شمشیر زدند و مقابل مسلمانان جنگیدند. و تا قبل از قادسیه اکثر جنگهای عرب های مسلمان در مقابل عرب های مسیحی عراق بود!!

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
🔴مقاله ی مهم بررسی جایگاه قبایل عرب مسیحی عراق در روند فتوحات مسلمانان با ساسانیان خیلی از مردم نمیدانند که قبل از اسلام بسیاری از عرب ها در عراق زندگی میکردند و پادشاهی و حکومت خود را داشتند و در هنگام فتوحات مسلمانان اکثر قبائل عرب مسیحی و بت پرست در…
بررسی جایگاه قبایل عرب مسیحی عراق در روند فتوحات مسلمانان با ساسانیان

📌 (بخش اول)

عرب ها از روزگاران کهن وارد سرزمین‌های حاصلخیز بین‌النهرین (عراق) شدند. مهاجرت آنان به حدی گسترده بود که بر ساکنان منطقه غلبه یافتند و به تدریج بافت جمعیتی عراق را دگرگون کردند. برخی از این قبایل به دلیل همجواری با مراکز مسیحی در بین‌النهرین به آیین مسیح گرویدند. اعراب توانستند تحت حمایت ساسانیان دولت لخمیان را در حیره تشکیل دهند. دولت ایران برای حفظ مرزهای خویش از آنان در برابر اعراب بدوی و امپراتوری بیزانس بهره می‌جست.

با آغاز فتوحات مسلمانان در ناحیة عراق، قبایل عرب مسیحی در برابر هم نژادان خویش قرار گرفتند.

از زمان اشکانیان آیین مسیحیت در ایران رسوخ یافت و در زمان ساسانیان گسترش بیشتری پیدا کرد. ساسانیان از همان سال‌های نخست بر جمعیت‌های مسیحی فراوانی در بین‌النهرین و مرزهای سوریه و ارمنستان فرمانروایی می‌کردند. علاوه بر این، سیاست‌های دولت مرکزی ایران در زمان جنگ با امپراطوری بیزانس نیز باعث ازدیاد بیشتر جمعیت مسیحیان در ایران گشت؛ ساسانیان در این جنگ‌ها گاه تمامی ساکنان یک ناحیه یا شهر را به نقاط داخلی قلمرو خویش کوچ می‌دادند. چون قسمت اعظم این مهاجران عیسوی مذهب بودند در هر گوشه‌ای از ایران مسیحیت به صورت محدود رواج یافت.

مبلغان مسیحی برای گسترش آیین خود تلاش زیادی انجام دادند، اما نتیجه‌ای به دست نیاوردند و مسیحیان در اغلب شهرها در اقلیت به سر می‌بردند. تنها مسیحیت در سواد (عراق) به عنوان مقر جاثلیق نسطوریان و پایگاه تبلیغی آنان رشد چشمگیری داشت. در این ناحیه بیشترین پیروان مسیحیت را اعراب و آرامیان تشکیل می‌دادند.

اعراب که جمعیت قابل ملاحظه‌ای در عراق داشتند، به عنوان متحدان دولت مرکزی ایران از مرزهای غربی ایران محافظت می‌کردند. هنگامی که مسلمانان حملات خود را متوجه عراق کردند، پیوستن قبایل عرب مسیحی به مسلمانان سبب تسریع فتوحات گردید.

حضور اعراب در سواد و تشکیل دولت عربی لخمیان ،مسلمانان بخش جنوبی سرزمین بین‌النهرین را سواد یا عراق نام نهادند. اعراب به جهت کثرت زراعت و پوشش گیاهی بر سطح زمین، آن گونه که گویی زمین سیاه شده است این ولایت را سواد خواندند.این سرزمین در شمال جزیرة العرب و شرق سرزمین شامات قرار داشت

در اواخر دوره ساسانی عراق نیز مانند سوریه موطن  عرب‌هایی بود که از روزگاران کهن وارد این سرزمین شده بودند. حمزه اصفهانی آغاز این مهاجرت را پس از سیل عرم می‌داند.این مهاجرت‌ها به حدی گسترده بود که بر ساکنان بومی مناطق غلبه یافتند و به تدریج بافت جمعیتی این مناطق را دگرگون کردند

در میان برخی قبایل عرب که به سرزمین بین‌النهرین آمدند و در عراق ساکن شدند نام تَنوخ بیشتر نمایان است. تنوخ شاخه‌ای از قوام ازد یمنی بود. امیر آنان، مالک بن فهم، با گروهی از ازدیان به عراق آمدند و در حدود حیره و انبار ساکن شدند. مالک، انبار را به عنوان اقامتگاه خویش برگزید.

همچنین بیشتر ساکنان انبار در دوره ساسانی نیز از قبایل عرب به ویژه تنوخ بود. نخستین امیر تنوخیان مالک بن فهم ازدی بود. پس از وی فرزندش جَذیمة بن الاَبرش حاکم شد

پس از جزیمه حکومت به خواهر زاده‌اش عمرو بن عدی بن نصر رسید. او بنیان‌گذار دولت لخمیان در حیره عراق بود. هسته اصلی آنان از تنوخیان تشکیل گردید. لخمیان در منابع عربی معمولاً با نام‌های مناذره، نعمانیه و آل نصر معروفند. منذر و نعمان دو نام معروفی بودند که اعضای این دودمان داشتند. عمروبن عدی برای نخستین بار مرکز حکومت خویش را حیره قرار داد

نفوذ آیین مسیحیت در میان لخمیان

مردمان حیره، مهم‌ترین شهر عرب‌نشین مرز غربی ایران، در آغاز بت‌پرست بودند. اعراب در کنار ساکنان بومی آن ناحیه که زرتشتی، صابئی و یهودی بودند، زندگی می‌کردند. نام برخی از بت‌های ایشان در تاریخ ثبت شده است، از جمله دو بت معروف ضیزنان که بر دروازه‌های شهر نصب شده بود و در جنگ‌ها از آن یاری می‌خواستند. بت‌های اللات، العزی، و سبد از دیگر بت‌های حیره بودند

انتشار مسیحیت در عراق همانند پذیرش مسیحیت در سرزمین سوریه در درجه نخست از سوی سریانیان صورت گرفت. تنوخیان به تدریج تحت تأثیر مبلغان مسیحی (یعقوبیان) به آیین مسیحیت در آمدند. در قرن چهارم میلادی تبلیغ این آیین در میان اعراب بین‌النهرین مانند دیگر نقاط ایران با دشواری مواجه گردید. اما در سده پنجم میلادی دو عامل باعث انتشار گسترده مسیحیت در میان اعراب گردید:

1- در این زمان کلیسای ایران از کلیسای قسطنطنیه جدا و آیین نسطوری در ایران به رسمیت شناخته شد. پادشاهان ساسانی به حمایت از این آیین در مقابل یعقوبیان و ارتدکس‌ها پرداختند. مبلغان نسطوری همچون مارابا در حیره و در میان لخمیان دست به تلاش‌های گسترده‌ای زدند و در سایه چنین تلاش‌هایی اعراب ایران به آیین نسطوری گرایش یافتند؛

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
بررسی جایگاه قبایل عرب مسیحی عراق در روند فتوحات مسلمانان با ساسانیان 📌 (بخش اول) عرب ها از روزگاران کهن وارد سرزمین‌های حاصلخیز بین‌النهرین (عراق) شدند. مهاجرت آنان به حدی گسترده بود که بر ساکنان منطقه غلبه یافتند و به تدریج بافت جمعیتی عراق را دگرگون کردند.…
📌(بخش دوم)

2- اخراج نسطوریان از سوی امپراطوری روم شرقی در سده پنجم و مهاجرت آنان به ایران مهم‌ترین عامل انتشار مسیحیت در میان قبایل عرب بود. ورود مبلغان نسطوری به ایران و قراردادن نصیبین به عنوان پایگاه خود، سبب تماس مستقیم مبلغان نسطوری با اعراب گردید و مسیحیت در سطح گسترده‌ای در بین‌النهرین گسترش یافت.

به تدریج حیره، مرکز دولت لخمیان، به یکی از مهم‌ترین مراکز مسیحی در سرزمین‌های عرب‌نشین گردید. وجود دیر‌های متعدد همچون الأسکون،سَوَّا، عَلقَمَه، هند صغرا و هند کبرا در حیره گواه روشنی بر انتشار مسیحیت در میان اعراب است.

کتاب هشام بن کلبی تحت عنوان کتاب الحیره و تسمیه البیع و الدیارات و نسب العباد نیز نشان دهنده انتشار گسترده مسیحیت در این ناحیه است. مؤلف در این کتاب ضمن توصیف شهر حیره به ذکر کلیساها و دیرهای مسیحیان در پیش از اسلام می‌پردازد

با وجود گسترش مسیحیت در حیره، مرکز لخمیان، پادشاهان لخمی تا سال‌های بعد سرسختانه در شرک و بت‌پرستی باقی ماندند. روتشتاین علت این امر را در موقعیت ایشان در برابر شاهان ایران دانسته است. ضمن آن که گرایش به مسیحیت برای آنان امتیازات مادی و سیاسی نداشت.

گرچه پادشاهان لخمی همچنان بر آیین پدران خویش باقی ماندند اما مسیحیت در خاندان آنان نفوذ یافت؛ همسر منذر سوم مسیحی بود. همچنین مادر عمرو بن هند ـ دختر حارث بن عمرو ـ دیر هند کبرا و دختر نعمان بن منذر دیر هند صغرا را بنا نهاد. تنها نعمان بن منذر، آخرین پادشاه لخمیان، به آیین مسیح ایمان آورد و دیرلُلَّج را در حیره بنا کرد.

با پذیرش آیین مسیح از سوی نعمان بسیاری از اعراب حیره نیز مسیحی شدند. نعمان به شدت تحت تأثیر مرینای مسیحی بود به طوری که بدون کسب اجازه از او به کاری نمی‌پرداخت.فرزند نعمان بن منذر نیز پس از پدر به ساخت کلیساها و دیرها پرداخت

قبایل دیگر عرب مسیحی

چنان که ذکر شد، قبایل عرب متعددی به بین‌النهرین مهاجرت کردند. قبیله تغلب از قبایل بزرگی بود که از یمامه به بین‌النهرین مهاجرت کردند و در جزیره و عراق سکونت یافتند. این قبیله به همراه سه قبیله شیبان، اِیاد و بَهراء از «رضفات العرب» به شمار می‌رفتند. آنان پیش از شیبانیان بر قبایل ربیعه سلطه داشتند.

تغلبیان، همانند دیگر قبایل ربیعه، در عصر جاهلیت بت‌پرست بودند، اما به علت سکونت در بین‌النهرین به مسیحیت گرایش یافتند به گونه‌ای که در حوادث قرن هفتم در زمره قبایل عرب مسیحی قرار می‌گیرند.

دیرلُبّی در جانب شرقی فرات از منازل این قبیله بود.

ایادیان، از تیره‌های قبیله عدنانیان، از دیگر اعرابی بودند که به آیین مسیحیت گرایش یافتند. آنان از یمامه به سواد مهاجرت کردند و سنداد را مرکز اصلی خویش قرار دادند. همچنین آنان در خورنق، سدیر، باروق، صَندوداء و عانات ساکن شدند. ایادیان زمستان‌ها را در جزیره به سر می‌بردند و تابستان‌ها به منطقه سواد می‌آمدند و گاه دست به غارت نواحی اطراف می‌زدند. از این رو و در زمان خسرو انوشیروان آنان مورد خشم پادشاه ایران قرار گرفتند و تعداد زیادی از آنان به ناچار به تکریت واز آن جا به شام هجرت کردند.

در آستانه ظهور اسلام، آنان از جمله قبابل مسیحی به شمار می‌آمدند. بنای دیرالسّوا در نزدیکی حیره و دیرالأعور در اطراف کوفه یادگاری از ایادیان در عراق بود.

عِجل، ضُبیعه و نَمِر نیز از جمله قبایل عرب بودند که در اثر مجاورت مسیحیان بین‌النهرین به آیین مسیحیت گرویدند. این قبایل در زمره مسیحیان نسطوری قرار داشتند. در میان قبایل عرب تنها قبیله طی بود که مذهب یعقوبی را پذیرفتند. بخشی از این قبیله در سواد سکونت داشت. آنان در اختیار لخمیان قرار می‌گرفتند و در شمار سپاهیان ساسانی محسوب می‌شدند.گروهی از آنان پیرو گئورگیوس - جرجیس - اسقف یعقوبی بودند که در سال 742 م. درگذشت.دیر حنظله در عراق متعلق به این قبیله بود

فتوحات مسلمین در عراق و برخورد با عرب های مسیحی

اعراب مسلمان در ناحیه غربی جزیرة العرب زندگی می‌کردند با این حال با شرق جزیره العرب نیز ارتباط داشتند. پس از رحلت پیامبر اسلام، ارتداد بیش از هر جای دیگری در نواحی شرقی جزیره به ویژه سرزمین نجد رواج یافت.

مسلمانان برای سرکوبی این شورش‌ها بدان سوی اعزام شدند. فرماندهی بخشی از این حملات را خالد بن ولید برعهده داشت. او به تدریج برای سرکوبی قبایل مزبور در نواحی جنوب عراق قرار گرفت.

پیش از ورود خالد به عراق مثنی بن حارثه، رئیس قبیله بنی شیبان، از ابوبکر خواست که به سواد عراق بتازد. مثنی با این کار خواست تا به یاری اعراب مسلمان تهاجمات خود را به صورت گسترده در نواحی عراق ادامه دهد.

ادامه..

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
📌(بخش دوم) 2- اخراج نسطوریان از سوی امپراطوری روم شرقی در سده پنجم و مهاجرت آنان به ایران مهم‌ترین عامل انتشار مسیحیت در میان قبایل عرب بود. ورود مبلغان نسطوری به ایران و قراردادن نصیبین به عنوان پایگاه خود، سبب تماس مستقیم مبلغان نسطوری با اعراب گردید و…
📌(بخش سوم)

خالد چون در یمامه و بحرین از جنگ‌های رده فارغ شد، به دستور خلیفه در محرم سال دوازدهم رهسپار عراق گردید و مثنی بن حارثه تحت فرماندهی خالد قرار گرفت.

بلاذری می‌گوید مذعور بن عِجلی نیز از ابوبکر دستور جنگ گرفت و از سوی دیگر به ولایات سواد عراق هجوم آورد. در مورد نخستین مناطق مورد تهاجم خالد و مثنی در عراق روایت‌های مختلفی هست چون خالد به عراق رسید لشکر خود را به سه دسته تقسیم کرد؛ یک دسته به فرماندهی مثنی را پیش آهنگ سپاه ساخت. دسته‌ای را به همراه عدی بن حاتم روانه کرد و خود نیز با عده‌ای به دنبال آنان رهسپار شد. نخستین درگیری مسلمانان با سپاهیان ایران در #ذات_السلاسل بود که سپاه ایران شکست خورد و هرمز، سردار تند خوی ایرانی کشته شد.پس از آن اُبُلِّه به دست مسلمانان فتح شد. بلاذری متذکر می‌شود که پیکار ابله نخستین جنگ مسلمانان در این منطقه بود

آنگاه خالد به خُرَیبَه رفت و آن جا را گشود. خریبه اسلحه خانه ساسانیان بود. خالد در مذار بار دیگر با لشکر شکست خورده هرمز روبه‌رو شد و بر آنان غلبه کرد. پس از آن واقعه ثَّنی رخ داد.خالد سپس به جانب کسکر رفت. در طی مسیر در #ولجه با سپاهی مرکب از ایرانیان و #اعراب_مسیحی مواجه شد. در این جنگ عده‌ای از مسیحیان قبیله بکر بن وائل که در بحرین نیز با مسلمانان جنگیده بودند و نیز مسیحیانی از بنی عجل با خالد به جنگ پرداختند.

در این جنگ بسیاری از اعراب مسیحی که ایرانیان را در مقابل اعراب یاری می‌دادند کشته شدند و پسر عبدالاسود، رئیس عجلیان، و جابر بن بجیر از بزرگان این قبیله اسیر شدند

اعراب بکری به انتقام خون‌هایی که از آنها ریخته شده بود با دیگر اعراب نصرانی (مسیحی) همچون عجل، تیم‌اللات، ضبیعه و اعراب حوالی حیره متحد شدند و در اُلَّیس از قرای انبار تجمع کردند و اردشیر به بهمن جادویه نوشت که به یاری مسیحیان عرب به الیس برود.

جابان، سردار ایرانی با سپاهی از مسیحیان عرب، چون اعراب را ناچیز می‌شمردند آسوده به طعام نشستند. این کار سبب خشم خالد شد. جنگ #الیس جنگی سخت و خونین بود و به شکست قطعی اعراب مسیحی و ساسانیان انجامید. خالد سپس به اَمغیشیا رفت و این شهر را فتح کرد و از آن جا آهنگ حیره کرد. آزادبه، مرزبان آن جا، گریخت و بزرگان عرب حیره بر صد هزار و به قولی هشتاد هزار درهم با مسلمانان صلح کردند.

پس از فتح حیره، بانقیا به دست بشیر بن سعد فتح شد.فتح حیره و بانقیا راه تصرف شهرهای بین‌النهرین جنوبی را هموار کرد. دهقانان این مناطق بر جزیه با مسلمانان صلح کردند. خالد پس از این به سوی انبار عزیمت کرد. خالد در انبار با لشکر ساسانی به فرماندهی شیرزاد مواجه شد و بر او پیروز گردید. اعراب این جنگ را #ذات_العیون گویند. مردم انبار که از #اعراب_مسیحی به ویژه از تنوخ و قضاعه بودند - پس از محاصره حاضر به پذیرش صلح شدند.

آنگاه خالد رهسپار #عین_التمر، اسلحه خانه بزرگ ایرانیان شد. اعراب نمر، تَغلِب و ایاد که در فرمان عقبه بن ابی عقه بودند به مهران پیوستند و در آن جا لشگرگاه زدند.بلاذری به نقل از کلبی روایت می‌کند که خالد با سر کرده عرب نمریان به نام هلال بن عقبه جنگ کرد و بر او پیروز شد. و هلال در جنگ کشته شد.

خالد پس از این جنگ با کلیسایی مواجه شد که مسیحیان عرب در آن مشغول عبادت بودند. خالد آنان را اسیر کرد؛ از جمله اسیران حمران بن أبان بن خالد نمری، سیرین پدر محمد بن سیرین، برادرش یحیی بن سیرین و معبد بن سیرین بودند.به نقلی، خالد دژ عین التمر را به صلح گشود و این اسیران را در ناحیه‌ای دیگر یافت

پس از فراغت خالد از کار عَین‌التَّمر، عیاض بن غنم از او برای دفع اعراب مسیحی در ناحیه دومة الجندل کمک خواست. خالد به دومه رفت. در آن جا با قبایل بهراء، کلب، غسان، تنوخ، ضجاعمه برخورد کرد. ودیعه کلبی با مردم کلب و بهراء، ابن حدرجان با مردم ضُجاعم، و ابن ایهم با گروهی از غسانیان وتنوخ آمده بودند و کار را بر عیاض تنگ کرده بود.سپس خالد بر آنان پیروزی یافت

اعراب تغلب و بعضی از طوایف جزیره از غیبت خالد استفاده کردند و به خونخواهی عقه سر بر آوردند؛ از این رو خالد برای سامان دادن امور به حیره بازگشت. خالد قسم خورده بود که تغلبیان را در دیارشان غافلگیر کند و چنان کرد. ربیعه بن بجیر تغلبی نیز که به خونخواهی عقه در ثنی و بِشر فرود آمده بود، خالد بر آنان تاخت و آنان را غافلگیر ساخت. مقارن این احوال ابوبکر به خالد دستور داد که عراق را رها کرده و عازم شام گردد و مسلمانان را در نبرد با رومیان یاری نماید.

ادامه....

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
📌(بخش سوم) خالد چون در یمامه و بحرین از جنگ‌های رده فارغ شد، به دستور خلیفه در محرم سال دوازدهم رهسپار عراق گردید و مثنی بن حارثه تحت فرماندهی خالد قرار گرفت. بلاذری می‌گوید مذعور بن عِجلی نیز از ابوبکر دستور جنگ گرفت و از سوی دیگر به ولایات سواد عراق هجوم…
📌(بخش چهارم)

چون #عمر_ابن_خطاب به خلافت دست یافت، ابوعبیده را به سوی عراق فرستاد و طی نامه‌ای به مثنی دستور داد که از فرمان ابوعبیده تجاوز نکند. در این زمان #یزدگرد در تیسفون به قدرت رسید. #رستم_فرخ_زاد که مقارن این ایام سپهسالار ایران شد و زمام امور را در دست گرفت برای جلوگیری از پیشروی مسلمانان دست به تدارک زده بود، از جمله دهقانان عرب عراق را بر اعراب مسلمان شوراند.

ابوعبیده چون به عراق رسید نزدیک حیره فرود آمد. جابان با لشکری برای دفع او رهسپار شد. در جنگی که رخ داد جابان شکست خورد و اسیر گشت و لشکر ایرانیان پراکنده شد مسلمانان در چندین نبرد پراکنده پیروز شدند از جمله در زندرود که اهالی آن عهد خود را شکسته بودند.

سرانجام مسلمانان با سپاه ایرانیان به فرماندهی مهران رو به رو شدند. نبرد در منطقه‌ای به نام بُوَیب رخ داد. در حین جنگ جوان عرب مسیحی از قبیله بنی تغلب خود را به مهران رسانید و او را کشت و بر اسب او سوار شد و فریاد برآورد که من او را کشتم. در این جنگ طبری از حضور گروهی از تغلبیان عرب مسیحی در کنار مسلمانان سخن می‌گوید.

مسلمانان در این جنگ پیروز شدند. مثنی به انبار دوباره تاخت و در انبار، مرزبان ایرانی به نام بسفرج را وادار نمود که تا راه او را بگشایند . فرات بن حیّان تغلبی و عتیبه بن نهّاس را روانه کرد و دستور داد بر قبیله عرب تغلب در صفین بتازند و خود نیز در پی آنان روان شد. در صفین اعراب نمر و تغلب که در جاهلیت با طوایف بکر بن وائل جنگ‌های فراوانی کرده بودند، حضور داشتند. این دسته از سپاه مثنی به راهنمایی سه تن از تغلبیان به سوی قبیله تغلب رفت و بر آنان تاخت و جنگاوران آنان را کشت .

می‌توان گفت پس از این درگیری‌ها اولین جنگ میان امپراتوری ساسانی و مسلمانان در منطقه‌ای به نام #قادسیه در نزدیکی کوفه رخ داد. شمار سپاهیان ایران را 120 هزار تن ذکر کرده‌اند و فرماندهی آنان را رستم برعهده داشت. مذاکرات میان مسلمانان و ایرانیان به نتیجه‌ای نرسید.میان دو سپاه جنگ آغاز شد. رستم فرمانده ایرانیان در این جنگ کشته شد و پارسیان به سوی تیسفون گریختند

در این زمان مسلمانان قصد #تیسفون کردند. تیسفون مجموعه هفت شهر بود، در کنار هم و در دو سوی دجله که حصارهای بلندی بر گرداگرد این شهر کشیده شده بود. مسلمانان ابتدا ساباط را گشودند و سپس اهالی بهرسیر - مسلمانان ویه اردشیر را بهرسیر ضبط کردند - با مسلمانان به جنگ پرداختند. در این شهر مسیحیان عرب و آرامی فراوانی زندگی می‌کردند، مسلمانان این شهر را تصرف کردند. سپس به سوی رومیه یا رومیگان که کمی دورتر از تیسفون قرار داشت رهسپار شدند با اهالی این شهر پیمان صلحی منعقد شد

🔴عملکرد قبایل عرب مسیحی در مواجهه با مسلمانان

منطقه سواد عراق در دو دوره زمانی مورد هجوم مسلمانان قرار گرفت. ابتدا در دوران خلافت ابوبکر سپاهیان اسلام به سوی این منطقه گسیل شدند و پس از یک سلسله زد و خوردها، خالد به فرمان ابوبکر جبهه شرقی را رها کرده به سوی شام رفت. سیر دوم فتوحات در خلافت خلیفه دوم از سر گرفته شد و منجر به تصرف کامل این منطقه به دست مسلمانان گردید. عملکرد مسیحیان در این حملات متناسب با شرایط بود.

در دوره نخست حملات مسلمانان در زمان خلافت ابوبکر، قبایل #عرب_مسیحی در کنار ایرانیان و در مقابل هم نژادان خود صف‌آرایی کردند. حضور قبایلی چون بنی نمر، ضبیعه، عجل، تیم‌اللات و ایاد در جنگ‌ها حکایت از آن دارد که در این زمان آنان به حمایت ساسانیان در مقابل مسلمانان ایستادگی کردند و از دیار خویش دفاع کردند. در برجسته‌ترین نبردها مثل الیس و وَلَجَه، بیشتر سپاهیان ایران از #اعراب_مسیحی عراق تشکیل شده بود. می‌توان گفت که در جنگ‌های دوره نخست، سپاهیانی که در مقابل مسلمانان ایستادگی کردند از اعراب مسیحی تشکیل شده بودند و تنها شخصی پارسی فرماندهی آنان را برعهده گرفت.

مسلمانان در دوره نخست حملات خود به عراق جنگ‌های بسیاری با مسیحیان عرب داشتند . علت اتخاذ چنین استراتژی را باید در هدف خالد جست‌وجو کرد. خالد در نظر داشت قدرت قبایل عرب در منطقه را بشکند، از این رو تغلبیان و نیز قبایل مطیع آنان همچون نمر و ایاد را آماج حملات خود قرار داد. در ثنی نیز بسیاری از مسیحیان عرب تغلب که کشته شدند. خالد در الیس نیز بسیاری از اعراب را شکست داد و کشته شدند. در این نبرد بیشتر سپاه ایران از اعراب مسیحی مخصوصاً #بنی_عجل تشکیل شده بود.

در الیس پس از شکست نیروی قبایل عرب با مردم شهر صلح شد. شایان ذکر است که خالد به دستور خلیفه به مردم شهرها و دهقانان آسیبی نمی‌رساند تا به کار آبادانی بلاد بپردازند.

ادامه....

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
📌(بخش چهارم) چون #عمر_ابن_خطاب به خلافت دست یافت، ابوعبیده را به سوی عراق فرستاد و طی نامه‌ای به مثنی دستور داد که از فرمان ابوعبیده تجاوز نکند. در این زمان #یزدگرد در تیسفون به قدرت رسید. #رستم_فرخ_زاد که مقارن این ایام سپهسالار ایران شد و زمام امور را در…
📌(بخش پنجم)

مرحله دوم از هجوم مسلمانان به سواد عراق در زمان خلافت عمر ابن خطاب صورت گرفت

در این زمان که #یزدگرد سوم پادشاه ایران شده بود، تلاش کرد تا به اوضاع نابسامان ایران بهبود بخشد. او سپاهیانی را برای مقابله با مسلمانان به عراق گسیل کرد. در این دوره دیگر مسلمانان با مقاومت قبایل مسیحی عرب مواجه نمی‌شد، بلکه #مسیحیان_عرب به مسلمانان یاری می‌رساندند. در نبرد #جسر #ابوزید_مسیحی به کمک مسلمانان شتافت. هنگامی که شکست مسلمانان در جنگ جسر قطعی به نظر می‌رسید یکی از رؤسای مسیحی قبیله طی به نام اسپریوس لاریتوس داوطلب کمک به مثنی شد و قایق‌هایی را که تنها وسیله عقب‌نشینی بود آماده کرد و بدین وسیله مسلمانان توانستند از معرکه بگریزند.

مسلمانان یک سال پس از جنگ جسر فتوحات خود را از سر گرفتند. در #بویب قبایل #عرب_مسیحی آشکارا موضع خود را در قبال مسلمانان تغییر دادند. هنگام صف‌آرایی دو سپاه در برابر هم، انس بن هلال نمری با جمعی از مسیحیان نمر و اسبان‌شان به کمک مثنی آمدند و عبدالله بن کلیب بن خالد با مسیحیان تغلب به مسلمانان پیوستند. اگر چه قبیله تغلب در دوره نخست با ضربات شدید مسلمانان مواجه شدند، اما در این زمان در کنار مسلمانان قرار گرفتند و به یاری آنان پرداختند. اهمیت حضور تغلبیان زمانی روشن می‌گردد که جوانی از این قبیله مهران سردار سپاه ایران را کشت.

در #جلولا نیز به هنگامی که پارسیان در مقابل مسلمانان قرار گرفتند قبایل عرب مسیحی به مسلمانان پیوستند. در نبردهای بعدی نیز شاهد حضور قبایل تغلب، ایاد و نمر در کنار مسلمانان هستیم

🔴علل تغییر موضع قبایل عرب مسیحی در عراق را باید در چند عامل جست‌وجو کرد:

1. در دوره نخست حملات، خالد ضربات سختی را بر پیکره این قبایل به خصوص قبیله تغلب وارد آورد و توانست وحدت آنان را بشکند، به طوری که در نبرد بویب عده‌ای خالد را همراهی می‌کردند و گروهی در جنگ شرکت نکردند.

2. عصبیت و هم نژادی آنان با اعراب مسلمان. اعراب مسیحی همانند برخی از هم نژادان خود گرچه تحت تأثیر محیط از آیین شرک و بت‌پرستی روی گردان شده بودند اما در شیوه زندگی خود تغییری ایجاد نکرده بودند و همچنان خصلت‌های خود را نگه داشته بودند. از این رو تمایل آنان به هم نژادان خود امری طبیعی بود.

3. موفقیت مثنی در همراه کردن قبایل با خویش. این امر اگر چه از نظر مورخان دور مانده است اما مثنی توانست در فاصله یک سال میان نبرد جسر و بویب این قبایل را با خویش همراه کند.

4. قبایل عرب مسیحی با ایرانیان هیچ گونه پیوندی نداشتند. این قبایل از نظر نژاد و نیز مذهب با ایرانیان تفاوت داشتند آنان حتی به مکان خاصی نیز وابستگی نداشتند و زندگی کوچ نشینی خود را در مناطق بین‌النهرین ادامه می‌دادند.

5. ایرانیان رفتار خوبی با اعراب نداشتند و اعراب در نظر آنان قومی پست و حقیر بودند.

6. در این تغییر موضع، ضعف قدرت دولت مرکزی در ایران نیز مؤثر بود. پس از جنگ قادسیه که سپاه ایران متلاشی شد دیگر امیدی به قدرت امپراتوری ساسانیان نبود.

علاوه بر موارد مذکور، در میان قبایل عرب مسیحی قبیله طی در دوره نخست در کنار دیگر قبایل در برابر مسلمانان حضور نداشتند و در دوره بعد در نبرد جسر مسلمانان را یاری کردند. علت کمک قبیله طی را باید در مذهب آنان که بر مذهب یعقوبی بودند جست‌وجو کرد. یعقوبیان به دلیل اشتراک مذهب با مردم سوریه مورد سوءظن شاهان ساسانی بودند و همواره در تبلیغ دین خود محدودیت‌های فراوانی داشتند. سیاست‌های دولت ایران در مورد یعقوبیان باعث خشم آنان از ولی نعمتان خود گردید، از این رو در این نبرد مسلمانان را یاری کردند.

🔴آرنولد معتقد است قبایل عرب مسیحی به غیر از تغلب به اسلام گرایش یافتند.وی می‌نویسد پس از جنگ قادسیه بسیاری از قبایل مسیحی که در دو طرف فرات زندگی می‌کردند نزد سعد آمدند و گفتند: «قبایلی که ابتدا اسلام را پذیرفتند عاقل‌تر از ما بودند. اینک که رستم کشته شده ما نیز دین جدید را می‌پذیریم».

اسلام در میان قبیله تغلب بتدریج نفوذ یافت که نمونه بارز آن #حمدانیان هستند. بنی حمدان که خود را جزء قبیله تغلب می‌دانستند در قرن سوم وچهارم هجری دولت شیعی حمدانیان را در موصل و شام به وجود آوردند.

قبیله طی بخشی که در ناحیه عراق ساکن بودند در زمره قبایلی بودند که در سال‌های اولیه، اسلام نیاوردند و بر نصرانیت خود باقی ماندند.

چنین به نظر می‌رسد که عرب های مسیحی در سده‌های نخست بر آیین خویش باقی ماندند. چنان که در کوفه پیوسته دو اسقف نسطوری و یعقوبی حضور داشتند.نظر می‌رسد مسیحیت در میان مردم شهرها و میان دهقانان بیشتر از قبایل باقی ماند.

وجود دیرهای متعدد در عراق که در سده‌های بعد نیز رونق داشت و راهبان در آن حضور داشتند خود نشانه‌ای از تداوم مسیحیت در سده‌های بعد است.

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
📌(بخش پنجم) مرحله دوم از هجوم مسلمانان به سواد عراق در زمان خلافت عمر ابن خطاب صورت گرفت در این زمان که #یزدگرد سوم پادشاه ایران شده بود، تلاش کرد تا به اوضاع نابسامان ایران بهبود بخشد. او سپاهیانی را برای مقابله با مسلمانان به عراق گسیل کرد. در این دوره…
📚منابع:

محمد محمدی ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران در دوره انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی (تهران، توس، 1375) ج 2، ص 57.

ابوعبدالله حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الأنبیا، ترجمه جعفر شعار (تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1366) ص 99.

ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجواهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344) ج 2، ص 169

پیگو لوسکایا و نینا ویکتورونا، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران در سده‌های چهارم و پنجم میلادی، ترجمه عنایت الله رضا (تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی، 1372) ص 630.

جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام (بیروت، مکتب النهضة، 1978 م) ج 6، ص 596.

محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1352) ج 3، ص 1275 - 1274.

توماس آرنولد، تاریخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتی (تهران، دانشگاه تهران، 1358) ص 37.

حتی، فلیپ خوری، شرق نزدیک در تاریخ، ترجمه قمر آریان، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1350.

یاقوت الحموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، قدم لها، محمد عبدالرحمن المرعشی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، موسسه التاریخ العربی، بی‌تا.ص 308, 346, 368

@tamadone_islami
2024/10/01 19:20:30
Back to Top
HTML Embed Code: