Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خلافت فاطمیان چقدر وسعت داشت و چگونه از بین رفت ؟!

فاطمیان، به عنوان شیعیان اسماعیلی، با تسلط بر شمال افریقا در سال 297ق و فتح مصر به سال 358ق، حکومتی را پایه گذاری کرده و بسط دادند که یکی از ادوار باشکوه قدرت مسلمانان و به خصوص شیعیان را رقم زد؛ اما این سلسله، بر سریر قدرت باقی نماند و سرانجام در اوج ضعف از پای درآمد.

مهم ترین علل انحطاط و سقوط خلافت فاطمیان چیست؟

با توجه به مستندات تاریخی، اساسی ترین دلایل سقوط خلافت فاطمی را می توان در دو حوزه سیاسی و اعتقادی مورد بررسی قرارداد: در بعد سیاسی، عواملی مانند:

بروز انشعاباتی که به تجزیه نیروی حکومت ایشان انجامید، ضعف خلیفه از یک سو و قدرت گیری وزیر، سرداران سپاه و زنان دربار از سوی دیگر، و نیز از دست دادن حامیان و نیروهای متحد، قابل توجه است و در بعد علل و زمینه های اعتقادی نیز دلایلی همچون:

رخ نمودن انشعاب درون فرقه ای، تاکید بر آموزه های متکی بر تاویل و باطنی گرایی، ابتلا به افراط و تفریط در مورد سایر گروه های مذهبی و افول اندیشمندان و تئوری پردازان معتقد به خلافت فاطمی، شایان ذکر است.

و ظهور شخصیت جدیدی چون صلاح الدین ایوبی

@tamadone_islami
#تاریخ_در_تصویر

کنت مسیحی طرابلس #ریموند_دوم در 29 آوریل 1152 میلادی توسط حشاشین ترور شد شد.

ریموند در جریان یورش عمادالدین زنگی اسیر شد اما در عوض واگذاری دو قلعه مهم مونتفراند (بعرین امروزی) و رفنیه به امیر زنگی، آزادی خود را در تابستان ۱۱۳۷ به دست آورد.

او اولین قربانی ثبت شده حشاشین در ایالت های صلیبی مسیحی (اراضی اشغال شده توسط صلیبی ها) بود. اعتقاد بر این است که قتل او به دلایل سیاسی، احتمالاً به درگیری با رهبران مسلمان محلی و تلاش برای کنترل نفوذ حشاشین در قلمرو آنها مرتبط است.

احتمالاً با دادن زمینی به شوالیه‌ها در نزدیکی پایگاه حشاشین در کوه‌های نوسایری در سوریه، حشاشین را ناراحت کرده بود. این قتل باعث قتل عام تمام شرقی های بومی در شهرستان طرابلس در تلاشی خام و ناموفق برای یافتن مجرمان شد.

این ترور خارج از دروازه های طرابلس رخ داد، جایی که ریموند توسط گروهی از قاتلان مخفی (حشاشین اسماعیلی) که در لباس راهبان یا زائران مسیحی ظاهر شده بودند مورد حمله قرار گرفت.

@tamadone_islami
#نسخه_های_خطی

قرآن کوفی به همراه ترجمه فارسی

تفسیر ذیل آیات ترجمه شده به فارسی 484 ق

خط و تذهیب از عثمان بن حسین الوراق غزنوی، ادیب، خطاط و روحانی معروف قرن پنجم هجری قمری.

موزه توپکاپی
نسخه این قرآن کتابخانه بریتانیا متاسفانه گم شده و دیگر در دسترس نیست.

چند نفر از شما میتوانید خط کوفی عربی را بخوانید؟!
حالا چند نفر از شما میتوانید ترجمه ی فارسی آیات را بخوانید؟!

خیلی جالبه یک متن از ۱۰۰۰ سال پیش

@tamadone_islami
این تعویذ قرآنی متعلق به زینت محل بیگم، همسر آخرین امپراتور گورکانی بهادر شاه ظفر (1775-1862) بود.

پس از شورش هندوها در سال 1857، جواهرات او مصادره و در خزانه داری فورت ویلیام در کلکته ذخیره شد. زینت محل و همسرش متعاقباً به رانگون تبعید شدند، جایی که او سه دهه در آنجا زندگی کرد.

این تمیمه با روکش طلا با فیروزه ساخته شده و با الماس و یاقوت تزئین شده است. طرح جعبه مستطیلی دارای لایه ای از لعاب سبز تیره و روشن در پشت است و کناره جعبه به سمت پایین می لغزد تا یک نسخه خطی قرآنی مینیاتوری که با چرم صحافی شده است نمایان شود.

@tamadone_islami
قدیمی ترین ذکر نام مبارک پیامبر اسلام «محمد» صلی الله علیه و آله وسلم در منابع غیر اسلامی سریانی


@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
قدیمی ترین ذکر نام مبارک پیامبر اسلام «محمد» صلی الله علیه و آله وسلم در منابع غیر اسلامی سریانی

نیکولای سینای (Nicolai Sinai)در کتاب خودش  The Qur'an در مورد نصوص سریانی و یونانی که به نام #محمد اشاره میکنند و  به ابتدای قرن هفتم میلادی میرسد مینویسد :

به هر حال، آنچه در شرایط کنونی اهمیت دارد بیش از هر چیز این است که منابع غیر اسلامی صریحا وجود پیامبری عرب به نام محمد را تأیید می کنند. جدای از آموزه‌ها که یعقوب از پیامبری ناشناس ساراسینی نام می‌برد، متن سریانی احتمالاً در حدود سال 610 میلادی در گزارش‌های نبردی بین رومیان و اعراب نام #محمد نوشته شده است که با دقت چشمگیری به روز جمعه چهارم فوریه 634 م میرسد.

بنابراین، نام #محمد در عرض یک دهه از تاریخ سنتی مرگ او گواهی شده است. وقایع نگاری سریانی از دهه 660م به نام «تواریخ خوزیستان» نیز به #محمد به عنوان «رهبر فاتحان اسماعیلی سرزمین پارسیان» اشاره می‌کند.  مطمئناً، این احتمال وجود دارد که چنین اشاره‌هایی به محمد در منابع غیراسلامی در نهایت متکی به اظهارات خود مسلمانان باشد."

ارجاعات پیشین این را بعید می‌دانند که تصدیق متأخر نام #محمد بر روی سکه‌ها نشان می‌دهد که شخصیت پیامبر اسلام فقط یک داستان اواخر قرن هفتم است. در عوض، همانطور که نخبگان حاکم جدید جهان عربی-اسلامی در ابتدا ساختارهای اداری موجود مناطقی را که فتح کرده بودند حفظ کردند، ممکن است در ابتدا هیچ دلیلی برای گسستن از طرح‌های تثبیت شده بیزانسی و ساسانی ندیدند، علیرغم این  نمادهای مذهبی (صلیب مسیحی یا محراب آتش زرتشتیان) و بیان وفاداری سیاسی (در قالب پرتره هایی از فرمانروایان رومی و ساسانی) که ممکن است فاتحان اسلامی خودشان آن را تأیید نکرده باشند دیده میشود .

تنها پس از یک فرآیند آزمایشی که برای چندین دهه به طول انجامید، سیاست جدید اسلامی ضرب سکه مختص به خود را به عنوان وسیله ای برای بازنمایی دینی و سیاسی خود کشف کرد و طرحی متمایز از سکه های اسلامی را طراحی کرد، به علاوه، حتی اگر اصلاحی در شیوه های ضرب سکه موجود باشد.

ساکنان فلسطین در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد با حملات از از عربستان، به ویژه در زمان هرج و مرج سیاسی آشنا بودند؛ با این حال، مقیاس وقایعی که در اینجا بازگو می شود واقعا استثنایی است. این متن با وجود وضعیت ضعیف حفظ و ماهیت پراکنده آن، بینش‌های قابل توجهی را از یک شهادت معاصر به مورخان مدرن ارائه می‌کند.

اولاً، ما گواهی اولیه فوق‌العاده‌ای برای نام محمد داریم که در اینجا با حروف سریانی به‌عنوان MWHMD نوشته شده است، نه آنچه که قرار بود به صورت گسترده‌تر تبدیل به ترجمه سریانی MHMT شود و آنچه ممکن است شاهد عینی باشد. اولین نبردها بین "رومیان" (یعنی بیزانس) و نیروهای عرب

@tamadone_islami
🔴تامغا های به روزشده ی قبایل ۲۴ گانه اوغوز
غز معرب کلمه اوغوز میباشد
قبایل ۲۴ گانه:

👈از پسر اول اوغوز خان ، گون خان ، این ۴ پسر که هر قبیله از نسل و به نام یکی از آن هاست:

قایی
بیات
آق‌آولی‌
قراآولی‌

👈از پسر دوم، آی خان:

یازیر‌
دوگر‌
دودورغا
یاپارلی‌

👈از پسر سوم ایلدیز خان

افشار
قیزیق‌
بیگدلی‌
قارقین‌

👈از پسر چهارم گوک خان

بایندر
بچنک‌
چاولدور‌
چپنی‌

👈از پسر پنجم داغ خان

سالور‌(سلغری)
ایمور‌
آلایونتلو‌
یوره‌گیر‌

👈از پسر ششم دنیزخان

ایغدیر‌
بوغدوز‌
ئیوا‌
قینیق

خاندان ترکان عثمانی از قبیله قایی
خاندان قاجار از قبیله بیات (به روایتی البته)
خاندان افشاریه‌ و نادرشاه از قبیله افشار
خاندان خوارزمشاهی از قبیله بیگدلی‌
خاندان آق قویونلو و نیمی از نژاده‌ صفویه از قبیله بایندر‌
خاندان سلغریان‌ فارس از قبیله سالور‌
خاندان قره قویونلو ها از قبیله ئیوا
خاندان سلجوقیان بزرگ از قبیله قینیق

پسر ارشد اوغوز خان یعنی گون خان به سفارش پیرمردی حکیم به نام ایرقیل‌ خواجه‌ برای هریک از این ۲۴ پسر، یک تامغا مشخص کرد که در گذر زمان شکل آنها تغییراتی کرد که در این جدول پیداست.

کانال سلجوقیان بزرگ

@tamadone_islami
آیا صلیبیون مسیحی عربی صحبت می کردند؟

👈مطلبی بسیار جذاب و خواندنی...

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا صلیبیون مسیحی عربی صحبت می کردند؟ 👈مطلبی بسیار جذاب و خواندنی... @tamadone_islami
آیا صلیبیون مسیحی عربی صحبت می کردند؟

فرانک ها در زمان استقرار خود در شرق، زبان عربی را فهمیدند و آموختند. دانش عربی در میان صلیبیون بیش از آن چیزی بود که برخی مورخان تصور می کردند.

برای فرانک هایی که در سوریه و سرزمین مقدس ساکن شدند، همه چیز متفاوت بود. آنها در طول یک نسل از خود جنگ صلیبی اول، یک روش زندگی را ایجاد کردند. مهاجران فرانک به زودی دریافتند که ساراسین ها(مسلمانان) همسایگان بدی نیستند و تجارت با آنها آسان تر از جنگیدن است. 

فرانک های سوریه مجبور بودند در شرایط مختلف با همسایگان مسلمان خود ملاقات کنند. در خارج از زمان جنگ و خصومت، آنها روابط مسالمت آمیز و شاید حتی صمیمانه با آنها داشتند. آنها باید با مسلمانان شهرهای داخلی و مسلمانانی که تحت حاکمیت آنها بودند برخورد می کردند. برای برقراری آتش بس و انجام معاملات تجاری باید وسیله ای برای ارتباط با مسلمانان در داخل و خارج از کشورهای لاتین وجود داشته باشد. عربی به این معنی بود که فرانک ها با مسلمانان آمیخته شدند. آنها با مسلمین معامله میکردند. آنها حتی حیوانات شکار و شاهین را مبادله کردند و تحت تأثیر آنها قرار گرفتند.

زمان زیادی طول کشید تا فرانک های سوریه با زبان عربی سازگار شوند. به نظر می رسد که فرانک ها قبل از دو دهه اول قرن دوازدهم با نام های عربی اشخاص و مکان ها آشنا نشده اند. اسامی توغتکین ، ایلغازی و صلاح الدین ، رهبران مسلمانی که فرانک ها بیشتر از همه آنها را می شناسند، قابل بررسی است.

رهبران جنگ صلیبی اول، و همچنین اکثریت وقایع نگاران لاتین، از جمله ویلیام صوری، اتابک موصل را که برای نجات انطاکیه آمده بود، با نام های کوربورام ، کوربوران ، کورباگات  می شناختند . توغتکین ، آتابک دمشق (1104-1128)، نزد فرانک ها به نام دودچینوس(Dodechinus) ، تولدکوینوس یا دلدکینوس شناخته می شد . آنها نجم الدین ایلغازی بن ارتق ، شاهزاده ارتقی حلب (1118-1123) را به نام الغازی آرمیگازی – الغازوس (Armigazi – Algazus) یا غازی می شناختند .

ویلیام تایر، برجسته ترین و فرهیخته ترین مورخ شرق لاتین، زبان عربی را آموخت. او در مقدمه تاریخ خود به ما می گوید که منبع مهم اطلاعات او برای دومین اثرش Historia orientalium principum کتاب مورخ عرب سعید بن بطریق (اوتیخیوس(Eutychius) لاتینی شده) بود.

به نظر می رسد که ارتباط دو زبانه بین اعراب و فرانک ها وجود داشته است، اما اغلب باید شفاهی بوده باشد. Gesta Francorum به صراحت به برخی از فرانک ها اشاره می کند که عربی می دانستند. در هیئت مسیحیان کربوقا (1098)، کشیشی به نام هرلوین بود که عربی می دانست و به عنوان مترجم برای پطرس زاهد عمل می کرد. گشتا همچنین به مترجمی اشاره دارد که بوهموند برای مسلمانان معارة النعمان فرستاده بود و قول می داد در صورت تسلیم شهر به او از جان آنها محافظت کند (دسامبر 1098) .

آن فرانک ها ممکن است نورمن های جنوب ایتالیا و سیسیل باشند که برای یک نسل با مسلمانان عرب زبان سر و کار داشتند و قبل از آمدن به شرق (شامات) زبان عربی می دانستند. در بسیاری از منابع ما اشاره های اتفاقی به فرانک هایی از رده های بالای جامعه که به زبان عربی صحبت می کردند و حتی می نوشتند وجود دارد.

ویلیام صور به فرانکی اشاره می کند که به دلیل آشنایی با زبان عربی، مأموریتی به سمت آتابک دمشق، در سال 1147 به او سپرده شد.

در سال 1173، سیاح مسلمان علی بن ابی بکر الحروی از بیت لحم دیدن کرد و در آنجا به سخنان یک شوالیه پیر فرانک به نام برن گوش داد که در مورد آنچه در غار ابراهیم دیده بود در زمان بازسازی مقر پادشاه بالدوین دوم به او گفت. (1119م).

برخی از فرمانروایان فرانک نیز زبان عربی را آموختند، از جمله رینالد ( آرنات در عربی)، ارباب صیدون . او مردی دانشمند بود و عربی می دانست و در تاریخ و ادبیات عرب تسلط کامل داشت. او مسلمانی را برای تعلیم به او استخدام کرد و مکرراً به زیارت سلطان صلاح الدین می‌رفت‌. در سال 1191م، خود رینالد از طرف کنراد مونفرات با صلاح الدین مذاکره کرد. در همان سال، همفری تبنین Humphrey of Tibnin از طرف ریچارد انگلستان همین کار را کرد.

آمبرویز (Ambroise)تحت تأثیر برنارد، جاسوس ریچارد اول، متولد سوریه، و دو فرانک سوری دیگر قرار گرفت که با لباس عربی که هیچ تفاوتی در ظاهر با اعراب نداشت، اطلاعات کاروانی از قاهره را به شاه دادند.

برخی از مقامات لاتین حتی عربی می دانستند. ابن نظیف الحموی، وقایع نگار مسلمان قرن سیزدهم، به سیمون معینی، کاتب بیمارستان داران اشاره می کند که به نظر می رسد در سال 1229 مفسری بوده است که به عنوان واسطه بین فرقه او و تمپلارها و مسلمانان حمص عمل کرده است. سیمون همین نقش را در سال 1232م بین تمپلارها و مسلمانان حلب ایفا کرد.

ادامه...

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا صلیبیون مسیحی عربی صحبت می کردند؟ فرانک ها در زمان استقرار خود در شرق، زبان عربی را فهمیدند و آموختند. دانش عربی در میان صلیبیون بیش از آن چیزی بود که برخی مورخان تصور می کردند. برای فرانک هایی که در سوریه و سرزمین مقدس ساکن شدند، همه چیز متفاوت بود.…
وقایع نگار جنگهای صلیبی، جان ژوینویل John of Joinville، نقل می کند که بالدوین ایبلین، که به زبان عربی تسلط داشت، در راس هیأت فرانسوی به ممالیک برای مذاکره برای آزادی لویی نهم از فرانسه بود.

ژوینویل همچنین در مورد فرانکی به نام نیکلاس آکری به ما می گوید که به عربی صحبت می کرد و نقش مهمی در پایان دادن به بحث بین سنت لوئیس و شاهزادگان ترک مملوک در مورد سوگندهایی که آنها در مورد آزادی پادشاه فرانسه داده بودند، داشت.

علاوه بر نیکلاس، جونویل نام «ایو برتون»Yves the Breton عرب زبان را به ما می دهد، که به عنوان فرستاده پادشاه لوئیس در سال 1250م با الناصر یوسف، سلطان #ایوبی دمشق مذاکره کرد. همین ایو از طرف شاه با #حشاشین سوریه مذاکره کرد. بنابراین، هر هیئتی که از سوی صلیبیون برای فرمانروایان مسلمان در مصر یا سوریه فرستاده می‌شد، شامل مهاجران فرانکی نیز می‌شد که به زبان عربی اطلاعات خوبی داشتند.

فرانک ها جدا از مذاکرات سیاسی با مسلمانان، برای برخورد با بازرگانان مسلمان مجبور بودند به زبان عربی صحبت کنند. سیاح عرب #ابن_جبیر متوجه شد که فرانک ها با وجود خصومت ها هرگز تجارت با مسلمانان را متوقف نکردند.

در سفر از دمشق به عکا در سال 1184، او کاروان هایی را دید که از مصر به دمشق و دمشق به عکا می آمدند، حتی اگر صلاح الدین برای دومین بار به قلعه ماوراء اردن کراک حمله کرد. ابن الجبیر گزارش می دهد که کارمندان گمرک عکا که به زبان عربی می نوشتند و صحبت می کردند، فرانک بودند. در سال 1221م، جیمز ویتری، که فقط یک ماه در طرابلس بود، گزارش داد که از طریق مترجمی با ساکنان آن برخورد می‌کرد، زیرا زبان عربی زبان رایج در شهر بود.

فرانک ها همچنین با مسلمانانی که تحت حاکمیت حکومت صلیبی لاتین زندگی می کردند، سروکار داشتند. تعداد مسلمانان مورد مطالعه از مکان به مکان متفاوت بود. تا سال 1110، مسلمانان این فرصت را یافتند که در شهرهای پادشاهی لاتین اورشلیم تحت حاکمیت فرانک ها اقامت کنند.

این امر در صیدا در سال 1110 و در صور در 1124 اتفاق افتاد، و همچنین در شاهزاده لاتین انطاکیه در اوایل سال 1104 اتفاق افتاد. بیشتر این مسلمانان دهقانانی بودند که اکثریت قریب به اتفاق روستاهای ایالات لاتین را تشکیل میدادند.

در سال 1211، ویلبراند از اولدنبورگ، در راه خود به ارمنستان، متوجه شد که خود انطاکیه شامل اعراب نیز در میان ساکنان آن است. مسلمانان مطیع هیچ نقشی در سیاست کشورهای لاتین نداشتند، اما باید نقش مهمی در زندگی اقتصادی داشته باشند، زیرا تولیدات کشاورزی کاملاً در دست آنها بود.

#ابن_جبیر در سفر از تبنین به عکا متوجه شد که تمام روستاهای منطقه مسلمان نشین بوده و روستاها و سرزمین های استانی در امتداد سواحل سوریه نیز همینطور. بسیاری از مسلمانان در طی فتح سوریه و سرزمین مقدس توسط صلیبیون به بردگی تنزل یافتند.

ابن جبیر در عکا بسیاری از اسیران مسلمان را در حال انجام کارهای سخت دید. کشاورزان در میان آنها مجبور به کشت زمین و صنعتگران برای ساختن قلعه های فرانک شدند. برخی دیگر، به ویژه زنان، در خانه های فرانک ها خدمت می کردند. اتفاقاً برخی از مسلمانان تحت سلطه در سپاه فرانک به عنوان تیرانداز خدمت می کردند.

ابن جبیر دو تاجر مسلمان ثروتمند دمشقی به نام‌های نصر بن قوام و ابی الدر  را می‌شناخت که اکثر معاملات تجاری در امتداد سواحل کشورهای لاتین را در انحصار داشتند.

بدین ترتیب فرانک ها با مسلمانان شهرهای داخلی شام یک روش زندگی برقرار کردند و مسلمانانی که تحت حکومت آنها زندگی می کردند از زبان عربی به عنوان وسیله ارتباطی استفاده می کردند. این دیدگاه با حضور دسته ای از اشخاص دو زبانه پشتیبانی می شود. به نظر می رسد که اقشار شهرها و روستاها و کاتبان ، واسطه بین دولت های فرانک و حکومت شوندگان بوده اند.

والیان یک دهکده که توسط ارباب لاتین برای اداره آن از طرف او انتخاب شده است، یک مسیحی یا مسلمان یا غیر لاتینی بوده است. اکثر کاتبان لاتین یا عرب بودند. از آنجایی که این مقامات لاتینی بودند، یا به زبان عربی صحبت می کردند یا از مترجم برای انتقال دستورات خود به اعراب تحت سلطه لاتین استفاده می کردند.

فرانک ها پزشکان عرب را استخدام می کردند. ویلیام تایر از شاهزادگان لاتین انتقاد کرد که پزشکان یهودی و مسلمان را به لاتینی ها ترجیح می دادند. #اسامه_بن_منقذ، شاعر عرب، نقل می کند که ارباب فرانکی منیترا از عمویش خواست که برای او یک پزشک عرب بفرستد تا برخی از همنوعانش را معالجه کند.

جیمز ویتری از مترجمی در طرابلس استفاده می کرد زیرا عربی زبان اصلی آن بود و در مرزهای ایالات لاتین، فرانک ها مجبور بودند با جمعیت عرب زبان سر و کار داشته باشند، بنابراین بسیاری از آنها به عربی صحبت می کردند

@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبت کردن زبان های باستانی (قسمت اول)

📌پروتو هندو اروپایی
📌عربی سبایی 3000 سال پیش
📌سانسکریت
📌آرامی
📌سومری
📌چینی باستان
📌گعز باستان
📌گوتیک باستان


@tamadone_islami
@tamadone_arab
@isllam_history
#سخنی_از_بزرگان

امیرالمومنین علی ابن ابی طالب رضی الله عنه میفرماید :

سبعُ اکولُ حطومُ خیرُ مِن والٍ ظلومٍ غشوم

جانور درنده ی پرخورِ بی رحم
به از حکمران ستمگر ظالم دژخیم است

@tamadone_islami
2024/06/29 04:10:11
Back to Top
HTML Embed Code: