مثلثات کروی منلائوس (Spherical geometry) هندسه ی کروی در نزد ریاضیات اسلامی

MENELAUS’ SPHERICS

ریاضیدانان تمدن اسلامی قرون وسطی اولین کسانی بودند که به اهمیت واقعی کروی های منلائوس پی بردند. آنها رویکرد منلائوس به هندسه کروی را دنبال کردند و به توسعه مثلثات کروی به عنوان شاخه ای مستقل از ریاضیات ادامه دادند.

کاربرد عملی هندسهٔ کروی در زمینهٔ هوانوردی و علم نجوم است.

یونان باستان:

اولین بار در ریاضیات از دوران باستان تا کنون، اوتولوکوس پیتانی که در اواخر قرن چهارم پیش از میلاد می‌زیست بر روی دایرهٔ دورانی کارهایی انجام داده است.

مثلثات کروی توسط اولین ریاضی‌دانان مانند تئودوسیوس بیسینی یونانی، ستاره‌شناس و ریاضی‌دانی که کتاب کرویات (کتابی در مورد هندسهٔ کروی) را نوشت و منلائوس که کتابی در مورد مثلثات کروی را نوشته است و قضیهٔ منلائوس را به وجود آورده، مورد مطالعه قرار گرفته است

منلائوس اسکندریه (فعال در اواخر قرن دوم بعد از میلاد) کتاب کروی خود را در دوران شکوفایی زندگی فکری تحت حکومت امپراتوری روم نوشت. این کتاب به کارهای قبلی در هندسه کروی پرداخته است، اما ممکن است هرگز به طور جدی در دوره باستان به طور کامل مورد مطالعه قرار نگرفته باشد و هیچ نسخه خطی یونانی از متن شناخته شده نیست

مطالب رساله را می توان به سه بخش تقسیم کرد. بخش اول به بررسی خواص هندسی مثلث‌های کروی می‌پردازد ، مثلث‌هایی که اضلاع آنها دایره‌های بزرگ کره هستند با ایجاد تشابهاتی بین آنها و خواص مثلث‌های مسطح که در عناصر اقلیدس بررسی شده‌اند . بخش دوم نشان می‌دهد که چگونه قوس‌های مثلث‌های کروی را می‌توان با استفاده از طول وترهای وابسته به آنها اندازه‌گیری کرد که از نظر ریاضی به تابع سینوس بعدی مرتبط است. این بخش بر اساس قضیه ای است که اغلب به عنوان قضیه منلائوس شناخته می شود ، که در دوره قرون وسطی قضیه بخش ( شکل القطاء ) نامیده می شد.

بخش سوم نشان می‌دهد که چگونه می‌توان روش‌های بخش دوم را برای حل مسائل در #نجوم_کروی به کار برد حوزه‌ای که موضوعاتی مانند طول روز و شب، یا زمان طلوع ستارگان یا کمان‌های دایره البروج را مطالعه می‌کند. را می توان با در نظر گرفتن زمین به عنوان یک کره بسیار کوچک که توسط کیهانی بزرگ، کروی و متحرک احاطه شده است، حل کرد.

کرات منلائوس حداقل دو بار در دوران شکوه فرهنگی اوایل خلافت عباسی در بغداد به عربی ترجمه شد. ترجمه‌های اصلی کروی‌ها همگی از بین رفته‌اند، اما تصحیح‌ها و ادغام‌های دو مورد از آنها توسط ریاضی‌دانان بعدی اسلامی در منابع بعدی یافت می‌شود.

در دوران تمدن اسلامی

در زمان ترجمه آن، دانشمندان اسلامي به طور گسترده در زمينه هاي رياضيات كروی ها كار كردند . به طور همزمان، همین محققین آن را مطالعه و ویرایش مجدد قرار دادند و آن را به متنی متعارف در آموزش ریاضیات پیشرفته تبدیل کردند.

.ابوعبدالله ماهانی ( حدود 853 - حدود 866) و احمد بن ابی سعد (یا سعید) الهروی ( حدود 956 - حدود 960) هر دو اولین ترجمه ضعیفی را که به زبان سریانی انجام شده بود، ویرایش کردند.

.ابو عبدالله محمد ابن معاذ الجیانی (۹۸۹ میلادی) ریاضی دان و قاضی عرب آندلسی نخستین رساله اختصاصی را در بارهٔ مثلثات کروی نوشت(کتاب قوسهای مجهول یک کره)کار الجیانی در مورد مثلثات کروی "شامل فرمول هایی برای مثلث ها ، قانون کلی سینوس ها ، و حل مثلث کروی با استفاده از مثلث قطبی است . این رساله بعداً «تأثیر شدیدی بر ریاضیات اروپایی» داشت و «تعریف نسبت‌ها به‌عنوان اعداد» و «روش حل مثلث کروی وقتی همه اضلاع ناشناخته هستند» احتمالاً بر رگیومونتانوس (Regiomontanus) تأثیر گذاشته است .


.توسط زبان سریانی ترجمه بهتری دیگر توسط #اسحاق_بن_حنین ( حدود 830- حدود 910)، پسر مترجم بزرگ پزشکی که خود مترجم مهم متون ریاضی بود، انجام داد. این نسخه سپس توسط ابونصر منصور بن عراق ( حدود 950 - حدود 1036) ویرایش شد.

.رساله فی شکل القطاء ثابت بن قره

اگرچه واضح است که در طول تاریخ آن تعداد کمی از افراد واقعاً دست‌نوشته‌های مختلف این اثر متعارف را مطالعه کردند، اهمیت رویکرد آن به هندسه کروی به این معنی بود که ریاضی‌دانان اسلامی جدی به اصلاح و ویرایش متن منلائوس ادامه می‌دادند و این منبع الهام‌بخش ماندگاری بود. و کار اصلی آنها در هندسه کروی است.

ریاضی‌دانان مسلمان، منحنی را وارد علم مثلثات کردند. و علم مثلثات کروی را به کلی عوض کردند و آن را به چند فرمول اساسی برگرداندند.

منبع:

ناتان سیدولی و تاکانوری کوسوبا، «نسخه الهروی از کروی های منلائوس»، 13 (2014)، 149-212.

Axel Anthon Björnbo, Studien über Menelaos ' Sphärik. Beiträge zur Geschichte der Sphärik und Trigonometrie der Griechen, Abhandlungen zur Geschichte der mathematischen Wissenschaften , Heft 14, (Teubner, 1902)

@tamadone_islami

مقاله ی : الگوهای هندسی اسلامی به عنوان معماری بی زمان

هنر اسلامی بیان یک فرهنگ کامل است که با تعهدات دینی، کلامی، حقوقی و علمی عجین شده است. این راهی برای بیان و تجلیل از ایدئولوژی تعیین کننده یک جامعه است.

ظهور فرهنگ اسلامی در قرن هفتم سرآغاز یک سنت جدید هنری، تزئینی و مقدس با الهام از رویکرد عمیق فلسفی و جهان‌بینی دینی است که همه جنبه های زندگی را در بر می گیرد و در هر محصولی خود را نشان می دهد. استفاده از نقوش هندسی یکی از ویژگی های اصلی مسلمانان است که به میراث هنری اسلامی هویت متمایز می بخشد. برای بیش از سیزده قرن آنها به عنوان عوامل اتحاد عمل کردند. آنها محصولات معماری را از سراسر جهان اسلام، در سراسر اروپا، آفریقا و آسیا به هم مرتبط کرده اند. با وجود تنوع مواد، فرم ها یا سبک های مورد استفاده، بیشتر زمینه های هنر اسلامی از چین تا اسپانیا با مفهومی یکپارچه از ترکیب بندی مرتبط است.

هندسه مسلمانان به عنوان یک هنر انتزاعی و عمل طراحی و به کارگیری این الگوها در نظر گرفته می‌شد که شکل‌های بصری متنوعی در محصور شدن در نظر گرفته می‌شدند که از یک خاستگاه معنوی رشد می‌کنند تا تجلی چندگانه الهی را نشان دهند.

الگوهای ترکیبی و مجزای دایره ای ،مثلث، مربع و شش ضلعی و... سیستمی از اشکال بسته از اعداد نامتناهی را ایجاد می‌کنند یا از طریق مکمل فرم‌های آزاد اصلی ایجاد می‌شوند، ترکیبی از احتمالات جدید، در عین حال با منشأ ساختاری یکسان، ایجاد می‌کنند.

جوهرهای کیفی همه اشکال هندسی اساسی در آرزوی یک هدف مرکزی هستند. این رشد خطوط هماهنگ است که اشکال خاصی ایجاد می کند که منجر به ساخت الگوهای متمایز هم می شود. همانطور که الگوهای سطحی الگوهای بی نهایت ایجاد می کنند، مکان و زمان را در الگوهای تکراری بی پایان ترکیب می کنند

ریاضیات کلید اصلی درک هماهنگی و زیبایی این الگوهای هندسی است. این مفهوم می تواند ما را به یک فرآیند تشخیص الگو برساند که می تواند هندسه را به اعداد و اعداد را به هندسه بر اساس رابطه هنری بین هندسه و اعداد تبدیل کند. این سیستم همچنین می تواند فرآیند معکوس را انجام دهد که یک سبک هندسی خاص را به مجموعه ای از اشکال و فرم ها تبدیل می کند.

رویکردی جدید به هنر هندسی اسلامی
معماری اسلامی دارای سه رابطه اساسی است: علم هندسی و زیبایی شناسی و پدیده های زیبایی، و الگوریتم به عنوان یک شاخه توسعه یافته از ریاضیات

با گسترش اسلام، نقوش هندسی اسلامی از طریق دوبعدی (موزاییک)، نقوش روی سطوح صاف و منحنی و سازه‌های سه‌بعدی در ساختمان‌ها در سراسر اروپا، آفریقا و آسیا ظاهر شد (مقرنس؛ گونزالس، 1380).

چنان که زیبایی شناسی هنر اسلامی بر اساس کثرت در وحدت و وحدت در کثرت شکل می گیرد که دلالت بر وحدت کلی دارد. دایره به عنوان نماد جهان هستی که مرکز آن خالق جهان است، شخصیت محوری تزیین است (شمسه در کاشی کاری اسلامی تبلور زیبایی شناسی این ویژگی است).یک شکل دایره ای نگاه بیننده را از پراکندگی به یک نقطه هدایت می کند: مراکز آن.

یک تحول بزرگ در علم هندسه با استفاده از پارامترها و الگوریتم‌ها رخ داد که شروع به کشف نسل‌های بی‌حد و مرزی از الگوهای اسلامی می‌کنند و انعطاف‌پذیری و نظام‌مندی را در فرآیند طراحی، مانند تسلسل‌ها، فراهم می‌کنند.

الگوریتم ها، ریاضیات و هنر در شکل هنری به نام «هنر الگوریتمی» به هم مرتبط هستند. هنر الگوریتمی یک هنر بصری است که توسط الگوریتم هایی تولید می شود که به طور کامل خلق تصاویر را توصیف می کند (Elrawi, 2014). این نوع هنر به شدت با فناوری رایانه معاصر و به ویژه برنامه نویسی رایانه ای و همچنین با ریاضیات مورد استفاده در الگوریتم های تولید تصویر مرتبط است.

معماری اسلامی به طور کلی باید منعکس کننده بافت محیطی، فرهنگی، فناوری، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی باشد که در آن کاشته شده است و بنابراین الگوهای هندسی اسلامی که پیوند معماری و علم ریاضی را در نظر می گیرند.

همچنین، یادآور موفقیت تمدن اسلامی در ایجاد فرهنگی جدید که ویژگی‌های فرهنگی متنوع جوامعی را که تسخیر کرده بود در بر می‌گرفت، هنرمندان مدرن به انتخاب، تغییر شکل و کشف راه‌های جدید برای خلق هنر معاصر ادامه دادند. آنها از انباشته ای از منابع استخراج کردند: پیش از تاریخ، بین النهرین، هلنیستی، رومی، بیزانسی، اسلامی، ایرانی، قبطی و هندی. عبارات جدیدی در هنر و معماری اسلامی پدیدار شد.

هنگام استفاده از معماری پارامتریک می توان پارامترهای مختلفی از جمله هندسه و نقوش مختلف را در نظر گرفت و پارامترهای نقوش هندسی تزیینی گنبدهای اسلامی را بسیاری از محققین به تحلیل آن پرداخته اند که توسط نرم افزار قابل گسترش و توسعه است. هندسه IGP با جداسازی سلول ها و پر کردن آنها برای بازسازی الگوی مربوطه.

@tamadone_islami

📚#معرفی_مقاله

ISLAMIC GEOMETRIC PATTERNS AS TIMELESS ARCHITECTURE

@tamadone_islami

🔰خدمات اسلام به ایرانیان

برادر پژوهشگر علی حجاز

بررسی دانشمندان تاریخ ایران از باستان تا قاجار

https://www.tg-me.com/isllam_history

@tamadone_islami

عمر خیام امروزه در نزد اکثر مردم به یک رباعی سرا و شاعر مشهور است ، و کمتر کسانی از دانش و دستاوردهای ریاضیات و نجوم او خبر دارند ، عمر خیام در زمان خودش بیشتر از این که به یک شاعر مشهور باشد به یک نابغه و دانشمند در نجوم و ریاضی شناخته شده بود. و شاعری او شاید صدها سال بعد بر ستاره شناسی و ریاضیدانی او چیره شد.

از جمله کارهای خیام به مثابه یک دانشمند می‌توان به حل معادلات درجه سوم با روش هندسی، مطالعه درباره اصل توازی اقلیدس و طراحی تقویم جلالی اشاره کرد.

@tamadone_islami

جنبه‌های علمی حکیم عمرخیام نیشابوری کجاست؟

بیش از ۹۷۰ سال پیش در چنین روزی به سال شمسی، کودکی در نیشابور- البته نیشابور پیش از حمله مغول - به دنیا آمد که به یکی از مشهورترین شخصیت‌های زمانه خود تبدیل شد.او در سمرقند و اصفهان عصر ترکان سلجوقی زندگی علمی خود را گذراند .او عمرخیام نیشابوری بود که او را به نام دانشمندی منجم، ریاضیدانی برجسته و یکی از مشاهیر علم و فلسفه زمان خود می‌شناختند.

شاهکار علمی‌ خیام، محاسبه تقویم جلالی در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی بود که یکی از دقیق‌ترین تقویم‌های گاه‌شماری است که بشر به آن دست یافته‌.

خیام با توجه به تبحری که در ریاضیات داشت و همچنین آشنایی که با دانشمندان نخبه زمان خود داشت، بدون اینکه حتی این دانشمندان را دیده باشد، تیمی ۱۱ نفره متشکل از منجمان و ریاضی‌دانان از جمله: ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی، ابومظفر اسفزاری، ابوعباس لوکری، محمدابن احمد معموری، میمون‌ابن نجیب واسطی و ابن کوشک بیهقی تشکیل داد که این تیم با مدیریت قوی و قدرتمند خیام تحت حمایت ملکشاه سلجوقی قرار گرفتند

خیام در ریاضیات نیز نام بزرگی است و هنوز بسیاری از اکتشافات وی در این عرصه، مورد توجه و معتبر است. به هرحال در زمانه‌اش، خیام را به دانشمندی می‌شناختند و حتی تا دو قرن بعد هم هروقت قرار بود از دانشمندی مثال بزنند، نام خیام به ذهن‌شان می‌آمد. اما تا دو قرن بعد او هم کسی از خیام شاعر سخن نمی‌گوید، بلکه جنبه علمی او در زمانه خودش بیش از شاعرانگی‌اش بوده است.

به طور مثال نظامی‌عروضی که در زمان زندگی خیام، او را دیده، در چهار مقاله هنگامی‌ که از دیدارش با «خواجه امام عمر خیامی» در بلخ و پیش‌بینی خیام از محل آرامگاهش سخن گفته است، ضمن تجلیل از خیام و نام‌بردن از وی به‌عنوان استاد خویش از عبارت «حجت‌الحق» استفاده می‌کند ولی در بیان این حکایت که رنگ‌وبویی شاعرانه هم دارد، اشاره‌ای به شاعر بودن خیام نکرده است

رباعی به دست خیام

اما به‌راستی چه شد که بعد از سال‌ها، رنگ و لعاب شاعری خیام بر وجه دانشی‌بودن او برتری یافت؟ آنچه ما درباره زندگی خیام می‌دانیم این است که او خود هیچ‌وقت بر شاعری‌اش تکیه نمی‌کرده است. خیام اهل فکر و دانش بوده است و ذهنی ریاضی و فلسفی داشته است. طبیعی است چنین کسی سری سرشار از سؤال داشته و همه عمر به‌دنبال پاسخ‌دادن به پرسش‌های ازلی ــ ابدی بوده است که اندیشه اهل فکر را به خود مشغول می‌کند. در این مسیر است که می‌توان حدس زد این دانشمند گاهی که زبان علم را در پاسخ به سؤالاتش ناکافی و الکن می‌دیده است، در خلوت خود به زبان شعر پناه می‌برده است.

شعر رسمی ‌و حرفه‌ای در زمان خیام، شعر مدحی بوده که در دربارها رایج بوده و البته قالب رسمی ‌و مورد استفاده اغلب شاعران هم قصیده بوده است. اما در کنار این شعر رسمی، شعری هم در متن جامعه رایج بوده که بیان درددل‌ها، اندیشه‌ها و احساسات افراد عادی جامعه بوده است. این شعر که ذاتا کوتاه و دارای موسیقی و وزن خاصی بوده، در تکوین شعر ایران بعد از اسلام و استفاده از دستاوردهای شعر عرب، به قالب‌هایی چون رباعی و دوبیتی تبدیل شد

خیام از همین قالب رباعی برای بیان حرف‌ها، درددل‌ها و سؤالات مهم خود درباره انسان، هستی و مرگ استفاده کرده است

موج رباعی‌سرایی

شعر خیام تا سال‌ها و شاید تا یکی دو قرن بعد از خود او شناخته‌شده نبود. یکی از دلایل اصلی این امر هم سایه‌افکندن خیام عالم بر خیام شاعر بود

تا این‌که در اثر تغییر و تحولات فرهنگی ایران بعد از حمله مغول، قالب رباعی ناگهان مورد توجه قرار گرفت. سیروس شمیسا در کتاب «سیر رباعی»، دلیل اصلی توجه دوباره به رباعی را که قالبی حاشیه‌ای و نه‌چندان رسمی ‌بوده، گسترش تفکر عرفانی و تصوف در قرون ششم و هفتم می‌دانست. کشف دوباره رباعی، باعث شدشاعران رباعی‌سراهم مورد توجه قرار گرفتند. به همین دلیل هم بود که خیام و رباعی‌هایش مورد توجه قرارگرفت اماجنس رباعی خیام باهمه رباعی‌های زمانه خود متفاوت بود.رباعی‌های او از جنس شعر عاشقانه‌ای نبود که ضربه نهایی‌اش به‌دلیل تکانه‌های عاطفی است که شاعر برای مخاطب ایجاد می‌کند.رباعی خیام، انسان و تنهایی او را درعالم هستی،ناپایداری زندگی مادی وبی‌وفایی جهان را پیش چشم مخاطب می‌آورد؛ به همین دلیل است که رباعی خیام، خود ژانری ویژه در رباعی شد و به‌عنوان اصطلاح رباعی خیامی ‌در ادبیات رواح یافت

خیام با وجود این‌که خودش هم خود را شاعر نمی‌دانست اما امروزه به‌عنوان یکی از مشهورترین شاعران تاریخ بشریت مشهور است. شاید این سؤال مطرح باشد که چرا خیام و شعرش این ‌همه در جهان مشهور شد و در کشورهای انگلوساکسون محبوبیت یافت؟

ادوارد فیتزجرالد، شاعر و نویسنده‌ انگلیسی کسی بود که سبب‌ساز این آشنایی با رباعی‌های خیام از اواسط قرن نوزدهم شد. او با ترجمه رباعی‌های خیام، شعر او را جهانی کرد

@tamadone_islami

«جورج سارتن، خیام را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان قرون وسطی می‌داند»، گفت: جرج سارتن در خصوص خیام چنین می‌نویسد که خیام اول کسی است که به تحقیق منظم علمی در معادلات درجات اول و دوم و سوم پرداخته و طبقه‌بندی تحسین‌آوری از این معادلات آورده‌است. خیام در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظما تحقیق کرده و به حل (در اغلب موارد ناقص) هندسی آن‌ها توفیق یافته است.

یکی دیگر از آثار ریاضی خیام رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس است. او در این کتاب اصول موضوعه هندسه اقلیدس اصل موضوعه پنجم اقلیدس را درباره قضیه خطوط متوازی که شالوده هندسه اقلیدسی است را مورد مطالعه قرار داد و اصل پنجم را اثبات کرد. اصول موضوعه هندسه اقلیدسی در علم ریاضیات، فیزیک و شیمی کاربرد دارد. یعنی چیزهایی که ما آن‌ها را بدیهی می‌انگاریم و چارچوب یا زیربنا فرضیات قرار می‌گیرند و براساس آن‌ها کار عملی انجام می‌دهیم. متاسفانه رساله‌ای که خیام درخصوص اصول موضوعه هندسه اقلیدسی نوشته است فقط یک نسخه از آن باقی است که درحال حاضر در کتابخانه دانشگاه لیدن (کهن‌ترین دانشگاه هلند) در کشور هلند قرار دارد.

بروجنی با بیان اینکه خیام نخستین کسی بود که اعتقاد داشت برای حل معادله درجه سوم لزوما نباید آن را به معادله درجه دوم کاهش دهیم، گفت: خیام اعتقاد داشت که معادله درجه سوم می‌تواند بیش از یک پاسخ داشته باشد یا اصلا جوابی نداشته باشد. خیام معادلات را از طریق مقاطع مخروطی حل می‌کرد و اعتقاد داشت که اگر مقاطع مخروطی یکدیگر را در هیچ نقطه‌ای برش ندهند معادله درجه سوم پاسخی ندارد یا اگر در بیش از دو نقطه برش دهند یعنی معادله درجه سوم بیشتر از یک پاسخ می‌تواند داشته باشد. بنابراین می‌توان گفت خیام نخستین کسی بوده که برای حل معادله درجه سوم لزوما آن را به معادله درجه دوم تقلیل نمی‌داده و با استفاده از مقاطع مخروطی آن را حل می‌کرده است.

وی افزود: در کتاب تاریخ نجوم اسلامی آمده است که در مورد جبر، کار خیام در ابداع نظریه هندسی معادلات درجه سوم موفق‌ترین کاری است که دانشمندی مسلمان انجام داده‌است


در نیمهٔ نخست سدهٔ هیجدهم میلادی، ساکری پایه نظریهٔ خود را دربارهٔ خطوط موازی بر مطالعهٔ همان چهارضلعی دو قائمهٔ متساوی‌الساقین که خیام پنداشته بود قرار می‌دهد و کوشش می‌کند که پنداشته‌شده‌های حاده و منفرجه بودن دو زاویهٔ دیگر را رد کند. درکتاب دیگری از خیام که اهمیت ویژه‌ای در تاریخ ریاضیات دارد رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) هرچند خود این رساله هرگز پیدا نشد ولی خیام خود به این کتاب اشاره کرده‌است و ادعا می‌کند قواعدی برای بسط دوجمله‌ای (a+b) به توان n کشف کرده و اثبات ادعایش به روش جبری در این کتاب است. بنابرین از دیگر دست‌آوردهای وی موفقیت در تعیین ضرایب بسط دو جمله‌ای (بینوم نیوتن) است

وی ضمن بیان اینکه از دیگر دستاوردهای خیام تعیین ضرایب بسط دو جمله‌ای بوده است، گفت: این کار را نیوتون نیز انجام داده است ولیکن از لحاظ زمانی خیام بر نیوتن تقدم داشته است که البته تا سده قبل نامکشوف مانده بود و به احترام سبقت وی بر اسحاق نیوتن در این زمینه در بسیاری از کتب دانشگاهی و مرجع این دو جمله‌ای‌ها «دو جمله‌ای خیام-نیوتن» نامیده می‌شوند. اقدام دیگر خیام این بود که ضرایب را به صورت منظم و به شکل یک مثلث می‌نوشت که به مثلث خیام-پاسکال معروف است. هرچند در کشورهای اروپایی اغلب به نام مثلث پاسکال شناخته می‌شود اما در اصل این کار بزرگی بوده که خیام در آن تقدم داشته است.

روش خیام در به دست آوردن ضرایب منجر به نام‌گذاری مثلث حسابی این ضرایب به نام مثلث خیام شد، انگلیسی زبان‌ها آن را به نام مثلث پاسکال می‌شناسند که البته خدشه‌ای بر پیشگامی خیام در کشف روشی جبری برای این ضرایب نیست.

کانسوا می‌گوید: «در تاریخ ریاضی سده‌های ۱۱ و ۱۲ میلادی، و شاید هم بتوان گفت در تمام سده‌های میانه، حکیم عمر خیام متولد نیشابور خراسان نقش بِسزایی داشته‌است.»

«سیارک ۳۰۹۵ عمر خیام»، سه هزار و نود و پنجمین سیارک کشف شده است که به افتخار این ستاره‌شناس ایرانی، به نام «عمر خیام» نام‌گذاری شده است

@tamadone_islami

🔴سرپناه گربه ها (غيط القطة)

#بیبرس سلطان ترکان مملوکی مصر در کنار مسجدی در قاهره باغی به نام «سرپناه گربه ها» (غيط القطة) برای غذا دادن و مراقبت از گربه‌های ولگرد ایجاد کرد.

او در آن زمان در مرکز اوقاف سلطنتی مصر املاکی را وقف کرد تا از پول آن ، مادام العمر به گربه های ولگرد خدمت کنند.

در واقع، باغ «سرپناه گربه ها» تا قرن نوزدهم پس از میلاد به کار و خدمت به گربه ها ادامه داد، ادوارد ویلیام لین مستشرق انگلیسی پس از سفرش به مصر از این باغ یاد کرد.

📚منبع: جامعه مصر در عصر سلاطین مملوکی
صفحه 85 (چاپ 1962)

@tamadone_islami

به دنبال فتوحات مسلمانان وقتی از شبه جزیره عربستان خارج شدند با فرهنگ و تمدن مناطق فتح شده آشنا شدند از این طریق با دنیای جدید همراه با علوم کاربردی شدند.

احساس نمودند که این علوم را اولاً فرا بگیرند ثانیاً به قلمرو اسلامی منتقل نمایند. در دوره خلفای اولیه اتفاق خاصی به وجود نیامد؛ زیرا بیشتر در حال فتوحات جدید بودند.

در زمان #امویان وقتی که تا حدودی حکومت، ثبات سیاسی یافت اقداماتی جهت ترجمه متون ملل دیگر توسط بعضی از خلفا و خاندان اموی مانند خالد بن یزید، عبدالملک مروان، عمربن عبد العزیر و بعضی از افراد که خود علاقمند به ترجمه علوم بودند، صورت گرفت.

در دوره امویان ترجمه به صورت محدود انجام شد که بیشتر شامل ترجمه دفاتر دیوان ها، اسناد اداری بازرگانی سیاسی و بعضی کتب میباشد، این حرکت در ترجمه متون و اسناد زمینه و مقدمه ای برای شکل گیری نهضت ترجمه در دوره عباسیان فراهم نمود

این پژوهش سعی دارد تا با مطالعه کاوش و بررسی متون تاریخی باروش توصیفی- تحلیلی تبیین نماید که در دوره امویان حرکتهایی جهت ترجمه متون صورت گرفته است؛ این حرکتها زمینه و مقدمۀ نهضت ترجمه را در عصر عباسی فراهم نمود.

@tamadone_islami

📚#معرفی_مقاله

📒نقش مسلمانان امویان در ترجمه و مترجمان این دوره

✍️سید محسن شیخ الاسلامی

@tamadone_islami