مرداس شاه عرب خداشناس و حاکم سرزمین نیزه گزار است . او پسری به نام #ضحاک دارد که صاحب هزار اسب است . دیو دل ضحاک را تباه می کند و او را تشویق و ترغیب به کشتن پدر می سازد و بدین سان #ضحاک با کشتن پدر جانشین وی می شود.
در همین زمان مردم ایران دل از مهر جمشید گسسته اند و به سوی او می شتابند و او را شاه ایران می خوانند.پادشاه مار بر دوش تاج بر سر می نهد و #جمشید را پس از صد سال آوارگی از پا در می آورد و میکشد و دختران وی ارنواز و شهرناز را به زنی می گیرد.
در انتها #فریدون تصمصیم می گیرد که ضحاک را از پای در آورد اما سروش به نزد وی می آید و او را از کشتن برحذر می دارد .در نهایت ضحاک را به کوه دماوند می برد و در آن جا با میخ هایی گران سنگ فرو می بندد .
داستان مورد اشاره ی ما محل بیت المقدس است؟! ضحاک عرب در بیت المقدس تاج میگذارد و پایتخت اوست !؟
نکته ی دیگر این است که در آنجا و ان سرزمین از ذکر عرب ها و شاه عرب یاد میشه! (برخلاف ادعای صهیونیست ها)
نظر شما چیست؟!
@tamadone_islami
در همین زمان مردم ایران دل از مهر جمشید گسسته اند و به سوی او می شتابند و او را شاه ایران می خوانند.پادشاه مار بر دوش تاج بر سر می نهد و #جمشید را پس از صد سال آوارگی از پا در می آورد و میکشد و دختران وی ارنواز و شهرناز را به زنی می گیرد.
در انتها #فریدون تصمصیم می گیرد که ضحاک را از پای در آورد اما سروش به نزد وی می آید و او را از کشتن برحذر می دارد .در نهایت ضحاک را به کوه دماوند می برد و در آن جا با میخ هایی گران سنگ فرو می بندد .
داستان مورد اشاره ی ما محل بیت المقدس است؟! ضحاک عرب در بیت المقدس تاج میگذارد و پایتخت اوست !؟
نکته ی دیگر این است که در آنجا و ان سرزمین از ذکر عرب ها و شاه عرب یاد میشه! (برخلاف ادعای صهیونیست ها)
نظر شما چیست؟!
@tamadone_islami
Forwarded from کوئیز تاریخ و تمدن اسلامی
کدام یک از حکومت های زیر در شمال آفریقا و مغرب حکومت کرد؟!
Anonymous Quiz
26%
دولت مشعشعیان
35%
دولت حمدانیان
18%
دولت جبریه
21%
دولت رستمیان
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا میدانید در تاریخ اسلام پست هوایی داشتیم؟!😁 @tamadone_islami
✴️آیا میدانید در تاریخ اسلام پست هوایی داشتیم؟
پرندگان معمولاً به عنوان پیک برای ارسال و دریافت پیام های مهم از مکان ها، شهرها در تاریخ اسلامی استفاده می شدند.
در برخی موارد، از پرندگان حتی برای تحویل «بستهها» استفاده میشد. النویری، یک تاریخ نگار نظامی مسلمان، داستان خلیفه فاطمی قرن دهم میلادی را نقل می کند که در آن 600 کبوتر آزاد شدند، هر کدام یک گیلاس در کیسه ای ابریشمی بسته به هر پا... [سپس] خلیفه کاسه بزرگی را پذیرفت. حاوی 1200 گیلاس تازه از لبنان، که از طریق پست هوایی ویژه وارد شده بود...» این سرویس مبتکرانه «تحویل غذا» با استفاده از کبوترهای خانگی انجام شد!!
در #خلافت_عباسیان کبوترهای نامه رسان را برای مقاصد نظامی استفاده می کردند و دیوان مکتوب خاصی داشتند برای ارسال و دریافت نامه ها و مسلمانان سیستم پست را با کبوتر حامل یا پیام رسان انجام میدادند. کبوتر الزاجل معروف به بال مسلمین بود و شبیه #پست_هوایی بود و مسلمانان پست را برای کبوتران جدا می کردند و در دیوان مخصوص و در دفتر می نوشتند و به کبوتران خلخال های طلا نشانه میگذاشتند و مسلمانان در جنگ ها در اخباری که کبوترها حمل می کردند از اصطلاحات مشابه #رمز استفاده می کردند ، همانطور که کاغذ سبک وصل میکردند و به بال های آنها علامت میزدند. برج های زیادی برای مقر این کبوتران وجود داشت، حکم فرودگاه های مشخص برای ورود و خروج آنها داشت که در دوران ممالیک و قاهره مرکز این برج ها بود .
این کبوتران جایگاه ویژه ای داشتند و با قیمت های بالایی به فروش می رسیدند. از این رو مردم مخصوصاً در شهر بصره برای به دست آوردن آن به رقابت پرداختند و کبوتر یکی از ارکان تجارت مردم شد و قیمت پرنده به هفتصد دینار رسید و در زمان سلطان نورالدین زنگی بسیار مورد استفاده قرار گرفت. نورالدین زنگی و در زمان عبید (فاطمیان مصر) فواصل پرواز آنها بین قاهره و بصره می رسید و در دمشق برجهایی برای راه های ارتباطی کبوتران برپا می کردند و کبوترها از هر برج به برج دیگر می رفتند.
📚منبع:
📒Ltd, FSTC. 1001 Inventions: The Enduring Legacy of Muslim Civilization: Reference (4th) Edition Annotated, Text only. (Kindle Location 4325). FSTC. Kindle Edition.
📒محمد ضيف الله: الحضارة الإسلامية ص198
📒أبو زيد شلبي: تاريخ الحضارة الإسلامية والفكر الإسلامي ص146
📒كمال عناني إسماعيل: دراسات في تاريخ النظم الإسلامية ص107، 108
@tamadone_islami
پرندگان معمولاً به عنوان پیک برای ارسال و دریافت پیام های مهم از مکان ها، شهرها در تاریخ اسلامی استفاده می شدند.
در برخی موارد، از پرندگان حتی برای تحویل «بستهها» استفاده میشد. النویری، یک تاریخ نگار نظامی مسلمان، داستان خلیفه فاطمی قرن دهم میلادی را نقل می کند که در آن 600 کبوتر آزاد شدند، هر کدام یک گیلاس در کیسه ای ابریشمی بسته به هر پا... [سپس] خلیفه کاسه بزرگی را پذیرفت. حاوی 1200 گیلاس تازه از لبنان، که از طریق پست هوایی ویژه وارد شده بود...» این سرویس مبتکرانه «تحویل غذا» با استفاده از کبوترهای خانگی انجام شد!!
در #خلافت_عباسیان کبوترهای نامه رسان را برای مقاصد نظامی استفاده می کردند و دیوان مکتوب خاصی داشتند برای ارسال و دریافت نامه ها و مسلمانان سیستم پست را با کبوتر حامل یا پیام رسان انجام میدادند. کبوتر الزاجل معروف به بال مسلمین بود و شبیه #پست_هوایی بود و مسلمانان پست را برای کبوتران جدا می کردند و در دیوان مخصوص و در دفتر می نوشتند و به کبوتران خلخال های طلا نشانه میگذاشتند و مسلمانان در جنگ ها در اخباری که کبوترها حمل می کردند از اصطلاحات مشابه #رمز استفاده می کردند ، همانطور که کاغذ سبک وصل میکردند و به بال های آنها علامت میزدند. برج های زیادی برای مقر این کبوتران وجود داشت، حکم فرودگاه های مشخص برای ورود و خروج آنها داشت که در دوران ممالیک و قاهره مرکز این برج ها بود .
این کبوتران جایگاه ویژه ای داشتند و با قیمت های بالایی به فروش می رسیدند. از این رو مردم مخصوصاً در شهر بصره برای به دست آوردن آن به رقابت پرداختند و کبوتر یکی از ارکان تجارت مردم شد و قیمت پرنده به هفتصد دینار رسید و در زمان سلطان نورالدین زنگی بسیار مورد استفاده قرار گرفت. نورالدین زنگی و در زمان عبید (فاطمیان مصر) فواصل پرواز آنها بین قاهره و بصره می رسید و در دمشق برجهایی برای راه های ارتباطی کبوتران برپا می کردند و کبوترها از هر برج به برج دیگر می رفتند.
📚منبع:
📒Ltd, FSTC. 1001 Inventions: The Enduring Legacy of Muslim Civilization: Reference (4th) Edition Annotated, Text only. (Kindle Location 4325). FSTC. Kindle Edition.
📒محمد ضيف الله: الحضارة الإسلامية ص198
📒أبو زيد شلبي: تاريخ الحضارة الإسلامية والفكر الإسلامي ص146
📒كمال عناني إسماعيل: دراسات في تاريخ النظم الإسلامية ص107، 108
@tamadone_islami
قلمرو سلطنت #ملوک_هرمز
در سده ۱۱ میلادی ابتدا به عنوان حکومت محلی وابسته به سلطنت سلجوقیان کرمان بنیانگذاری و سپس خراجگزار اتابکان فارس و ایلخانان مغول شد. سپس؛ هرمز در سال ۱۵۱۵.م به عنوان دولتی وابسته به امپراتوری پرتغال درآمد و یک قرن بعد، بیشتر قلمرو آن در سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس و همچنین سواحل عمان، ضمیمه دولت صفوی شد.
پس از ۷ قرن حیات سیاسی و اقتصادی، پادشاهی افسانه ای هرمز منقرض و «بندر عباسی» (بندرعباس) جایگزین «جزیره هرمز» شد.
مهم ترین دلیل موفقیت شش قرن پادشاهی دریا پایه و اقتصاد باشکوه «ملوک هرمز» به روایت عبدالرزاق سمرقندی، پژوهشگر و مورخ عصر ایلخانان مغول، «مدارا با شهروندان چندملیتی دارای ادیان گوناگون و عدالت در تعاملات اقتصادی و بازرگانی» است
@tamadone_islami
در سده ۱۱ میلادی ابتدا به عنوان حکومت محلی وابسته به سلطنت سلجوقیان کرمان بنیانگذاری و سپس خراجگزار اتابکان فارس و ایلخانان مغول شد. سپس؛ هرمز در سال ۱۵۱۵.م به عنوان دولتی وابسته به امپراتوری پرتغال درآمد و یک قرن بعد، بیشتر قلمرو آن در سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس و همچنین سواحل عمان، ضمیمه دولت صفوی شد.
پس از ۷ قرن حیات سیاسی و اقتصادی، پادشاهی افسانه ای هرمز منقرض و «بندر عباسی» (بندرعباس) جایگزین «جزیره هرمز» شد.
مهم ترین دلیل موفقیت شش قرن پادشاهی دریا پایه و اقتصاد باشکوه «ملوک هرمز» به روایت عبدالرزاق سمرقندی، پژوهشگر و مورخ عصر ایلخانان مغول، «مدارا با شهروندان چندملیتی دارای ادیان گوناگون و عدالت در تعاملات اقتصادی و بازرگانی» است
@tamadone_islami
کلمه عجم در متون نظم و نثر فارسی - قسمت دوم
پیرو درس گفتار قبلی درخصوص غلط بودن و مغرضانه بودن معنی کلمه عجم به عنوان گنگ، الکن و بی زبان، در این درس گفتار نشان خواهیم داد که از همان قرون اول هجری تا دوران معاصر، نویسندگان و شاعران پارسی گوی به کرات و به طور مستمر در آثار خود
این کلمه را به کار برده اند.
لینک اینستاگرام 👇:
https://www.instagram.com/reel/C-3O9jJNZzu/?igsh=cmVjZmExdmRjemQ4
لینک ویدئو در یوتیوب 👇
https://www.youtube.com/watch?v=BSx2xsksWok&t=1s @instapico_bot
@tamadone_islami
پیرو درس گفتار قبلی درخصوص غلط بودن و مغرضانه بودن معنی کلمه عجم به عنوان گنگ، الکن و بی زبان، در این درس گفتار نشان خواهیم داد که از همان قرون اول هجری تا دوران معاصر، نویسندگان و شاعران پارسی گوی به کرات و به طور مستمر در آثار خود
این کلمه را به کار برده اند.
لینک اینستاگرام 👇:
https://www.instagram.com/reel/C-3O9jJNZzu/?igsh=cmVjZmExdmRjemQ4
لینک ویدئو در یوتیوب 👇
https://www.youtube.com/watch?v=BSx2xsksWok&t=1s @instapico_bot
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا ناپلئون بناپارت شیفته قرآن و پیامبر اسلام بود؟ @tamadone_islami
ناپلئون هرگز به فکر تغییر دین نیفتاد، اما خیلی زود متوجه امتیازات سیاسی اسلام شد. احمد یوسف مورخ مصری، در گفتگویی با روزنامه فرانسوی لوموند در این زمینه توضیح داده است.
این پژوهشگر برجسته در زمینه روابط امپراتوری بناپارت با جهان عرب، عضو «انستیتو مصر» است، مؤسسهای علمی که ناپلئون بناپارت با الگوبرداری از «انستیتو فرانسه» آن را در سال ۱۷۹۸ در قاهره تأسیس کرد.
ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸ میلادی یعنی زمانی که هنوز امپراتور نشده بود در قامت فرمانده ارتش فرانسه به #مصر لشکر کشید، کشوری که در آن زمان زیر سلطه #امپراتوری_عثمانی بود. نیروهای فرانسوی در سال ۱۸۰۱ از عثمانیها شکست خورده و مصر را ترک کردند. این دوره اشغال مصر در واقع فرصتی برای امپراتور آتی فرانسه بود تا با #اسلام روبرو شود، آن هم در رأس ارتشی که حامل اندیشههای انقلابی بود و شماری از دانشمندان و متفکران نیز او را همراهی میکردند.
✴️وقتی ناپلئون به مصر رسید، چه دیدگاهی نسبت به اسلام داشت؟
احمد یوسف میگوید بناپارت مردی کنجکاو بود. او برای مدت طولانی به مشرق زمین و به ویژه مصر علاقهمند بود. جهانگردانی را ملاقات کرده بود که به آنجا رفته و آثاری از خاور زمین را مطالعه کرده بودند. او برای درک بهتر جامعه مصر، شماری از شرقشناسان را در کشتی به همراه خود برد.
در نتیجه بناپارت حتی قبل از پیاده شدن در #اسکندریه، شناخت نسبتاً خوبی از #اسلام داشت. در این دین دو چیز توجه او را به خود جلب کرده بود و نخستین آن شخصیت #محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) ، پیامبر اسلام بود. به باور احمد یوسف، در واقع او مجذوب پیامبری محمد نبود، بلکه در محمد، فاتحی را میستود که از هیچ شروع کرده و امپراتوری خودش را بنا کرده بود.
دومین مسئلهای که توجه ناپلئون را به خود جلب کرد، محوریت #قرآن بود. او قرآن را متنی قانونی میدانست که ساختار یک دولت را ممکن میسازد.
ناپلئون میدانست که از زمان تأسیس اسلام تا امپراتوری عثمانی، امپراتوریهای اسلامی اساساً بر اساس این کتاب پایهگذاری شدهاند، کتابی که قوانینی را برای همه جامعه تعیین کرده است. او پس از رسیدن به قدرت، این ایده را در ذهن خود حفظ کرد، تا حدی که به گفته احمد یوسف، قانون ناپلئون، یعنی قانون مدنی، به نوعی قرآن بناپارت شد.
آیا ناپلئون جذب اسلام شد؟
نه، به هیچ وجه. بناپارت آشکارا از هر گونه ایمان مذهبی به دور است. بنابراین در ذهن او هرگز بحثی از گرویدن به اسلام مطرح نبود. با این حال، او به برخی از افسران خود اختیار گرویدن به اسلام را داد، به ویژه به ژنرال عبدالله ژاک دو منو که در سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۱ مسئولیت ارتش مصر را بر عهده گرفت.
به گفته پژوهشگر انستیتو مصر، ناپلئون دین را چه مسیحیت کاتولیک، چه اسلام، بیش از هر چیز از منظر سیاسی مینگریست. در دوران اشغال مصر نیز به هیچ عنوان خوش نداشت که با توهین به باورهای مصریها، شورشی با ماهیت مذهبی را علیه ارتش فرانسه برانگیزد. او موفق شد دل مسلمانان مصر را به دست آورد و روابط عمومی مسالمتآمیزی با آنها برقرار کند.
ناپلئون چگونه دل مسلمانان را به دست میآورد؟
او چندین حرکت مهم انجام داد. دستور داد به مناسبت میلاد پیامبر اسلام، جشنهای بزرگی با بودجه دولت فرانسه ترتیب داده شود و خودش نیز در آن جشنها شرکت کرد. او همچنین برای حفظ امنیت کاروانهای حجاج که به مکه میرفتند نیروهایی از ارتش خود را گمارد. در نهایت «دیوان» را تأسیس کرد، نهادی بزرگ متشکل از علمای دینی که مسئولیت اداره مصر را بر عهده داشتند. همه اینها به برقراری روابط مسالمتآمیز با مصریان، به ویژه نخبگان مسلمان کمک کرد.
.
.
.
یکی دیگر از ایدههای فرانسوی پس از سفر بناپارت در مصر مطرح شد، ایده «ملت» بود. پس از ورود فرانسویان، ساکنان مصر دیگر خود را نه فقط بخشی از «امت اسلامی» تابع سلطان خلیفه عثمانی، که «مصری» میدانستند. پس از آن آموزههای انقلاب فرانسه به سرعت در مصر جا افتاد و منجر به گسستن نظام سیاسی قدیمی مبتنی بر اسلام شد.
اسلامگرایان اما نظری کاملاً متفاوت دارند. در ذهن آنها لشکرکشی فرانسه به مصر گونهای فتح مسیحی بود که علیه اسلام انجام شد و افکار مضری را وارد کشور کرد. آنها مفهوم «ملت» را نمیپسندند زیرا منجر به جدایی از امپراتوری عثمانی و امت اسلام شد
@tamadone_islami
این پژوهشگر برجسته در زمینه روابط امپراتوری بناپارت با جهان عرب، عضو «انستیتو مصر» است، مؤسسهای علمی که ناپلئون بناپارت با الگوبرداری از «انستیتو فرانسه» آن را در سال ۱۷۹۸ در قاهره تأسیس کرد.
ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸ میلادی یعنی زمانی که هنوز امپراتور نشده بود در قامت فرمانده ارتش فرانسه به #مصر لشکر کشید، کشوری که در آن زمان زیر سلطه #امپراتوری_عثمانی بود. نیروهای فرانسوی در سال ۱۸۰۱ از عثمانیها شکست خورده و مصر را ترک کردند. این دوره اشغال مصر در واقع فرصتی برای امپراتور آتی فرانسه بود تا با #اسلام روبرو شود، آن هم در رأس ارتشی که حامل اندیشههای انقلابی بود و شماری از دانشمندان و متفکران نیز او را همراهی میکردند.
✴️وقتی ناپلئون به مصر رسید، چه دیدگاهی نسبت به اسلام داشت؟
احمد یوسف میگوید بناپارت مردی کنجکاو بود. او برای مدت طولانی به مشرق زمین و به ویژه مصر علاقهمند بود. جهانگردانی را ملاقات کرده بود که به آنجا رفته و آثاری از خاور زمین را مطالعه کرده بودند. او برای درک بهتر جامعه مصر، شماری از شرقشناسان را در کشتی به همراه خود برد.
در نتیجه بناپارت حتی قبل از پیاده شدن در #اسکندریه، شناخت نسبتاً خوبی از #اسلام داشت. در این دین دو چیز توجه او را به خود جلب کرده بود و نخستین آن شخصیت #محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) ، پیامبر اسلام بود. به باور احمد یوسف، در واقع او مجذوب پیامبری محمد نبود، بلکه در محمد، فاتحی را میستود که از هیچ شروع کرده و امپراتوری خودش را بنا کرده بود.
دومین مسئلهای که توجه ناپلئون را به خود جلب کرد، محوریت #قرآن بود. او قرآن را متنی قانونی میدانست که ساختار یک دولت را ممکن میسازد.
ناپلئون میدانست که از زمان تأسیس اسلام تا امپراتوری عثمانی، امپراتوریهای اسلامی اساساً بر اساس این کتاب پایهگذاری شدهاند، کتابی که قوانینی را برای همه جامعه تعیین کرده است. او پس از رسیدن به قدرت، این ایده را در ذهن خود حفظ کرد، تا حدی که به گفته احمد یوسف، قانون ناپلئون، یعنی قانون مدنی، به نوعی قرآن بناپارت شد.
آیا ناپلئون جذب اسلام شد؟
نه، به هیچ وجه. بناپارت آشکارا از هر گونه ایمان مذهبی به دور است. بنابراین در ذهن او هرگز بحثی از گرویدن به اسلام مطرح نبود. با این حال، او به برخی از افسران خود اختیار گرویدن به اسلام را داد، به ویژه به ژنرال عبدالله ژاک دو منو که در سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۱ مسئولیت ارتش مصر را بر عهده گرفت.
به گفته پژوهشگر انستیتو مصر، ناپلئون دین را چه مسیحیت کاتولیک، چه اسلام، بیش از هر چیز از منظر سیاسی مینگریست. در دوران اشغال مصر نیز به هیچ عنوان خوش نداشت که با توهین به باورهای مصریها، شورشی با ماهیت مذهبی را علیه ارتش فرانسه برانگیزد. او موفق شد دل مسلمانان مصر را به دست آورد و روابط عمومی مسالمتآمیزی با آنها برقرار کند.
ناپلئون چگونه دل مسلمانان را به دست میآورد؟
او چندین حرکت مهم انجام داد. دستور داد به مناسبت میلاد پیامبر اسلام، جشنهای بزرگی با بودجه دولت فرانسه ترتیب داده شود و خودش نیز در آن جشنها شرکت کرد. او همچنین برای حفظ امنیت کاروانهای حجاج که به مکه میرفتند نیروهایی از ارتش خود را گمارد. در نهایت «دیوان» را تأسیس کرد، نهادی بزرگ متشکل از علمای دینی که مسئولیت اداره مصر را بر عهده داشتند. همه اینها به برقراری روابط مسالمتآمیز با مصریان، به ویژه نخبگان مسلمان کمک کرد.
.
.
.
یکی دیگر از ایدههای فرانسوی پس از سفر بناپارت در مصر مطرح شد، ایده «ملت» بود. پس از ورود فرانسویان، ساکنان مصر دیگر خود را نه فقط بخشی از «امت اسلامی» تابع سلطان خلیفه عثمانی، که «مصری» میدانستند. پس از آن آموزههای انقلاب فرانسه به سرعت در مصر جا افتاد و منجر به گسستن نظام سیاسی قدیمی مبتنی بر اسلام شد.
اسلامگرایان اما نظری کاملاً متفاوت دارند. در ذهن آنها لشکرکشی فرانسه به مصر گونهای فتح مسیحی بود که علیه اسلام انجام شد و افکار مضری را وارد کشور کرد. آنها مفهوم «ملت» را نمیپسندند زیرا منجر به جدایی از امپراتوری عثمانی و امت اسلام شد
@tamadone_islami
✴️پروژه ی صرافی معتبر بلوم Blum
حتما عضو شید
https://www.tg-me.com/BlumCryptoBot/app?startapp=ref_g0o0e0AleX
Join me on Blum and let's earn together! Use my invite link to join the fun. 🌟
@tamadone_islami
حتما عضو شید
https://www.tg-me.com/BlumCryptoBot/app?startapp=ref_g0o0e0AleX
Join me on Blum and let's earn together! Use my invite link to join the fun. 🌟
@tamadone_islami
Telegram
Blum
Trade, connect, grow and… farm Blum Points! Made by @blumcrypto team 🌸
جایگاه دانشمندان تمدن اسلامی و نظریه های تکامل قبل از داروین
روی لینک زیر بزنید :👇
این مقاله را کامل بخوانید
@tamadone_islami
روی لینک زیر بزنید :👇
این مقاله را کامل بخوانید
@tamadone_islami
فضیلت کتاب در سنت اسلامی
کتاب «الحیوان» جاحظ بصری احتمالاً اولین گزارش مکتوب در تاریخ اسلام است که اهمیت کتاب را در تمدن بشری مورد بحث قرار میدهد. جاحظ که بیشتر در قالب حکایات و شرح منظوم نوشته شده است، موارد زیر را مورد بحث قرار می دهد:
1) کتاب به عنوان بهترین وسیله بیان
2) سبک های مؤثر در نوشتن
3) فضایل کتاب
4) عادت به جمع آوری و زیباسازی کتاب
5) مشکل ترجمه و ویرایش
6) توصیه به نویسندگان (در جهت نوشتن).
علاوه بر این، او نقدهایی را نیز بر کتاب و بینش خود نسبت به بسیاری از مسائل مربوط به کتابها که در زمان خود با آنها مواجه بوده، وارد میکند.
@tamadone_islami
کتاب «الحیوان» جاحظ بصری احتمالاً اولین گزارش مکتوب در تاریخ اسلام است که اهمیت کتاب را در تمدن بشری مورد بحث قرار میدهد. جاحظ که بیشتر در قالب حکایات و شرح منظوم نوشته شده است، موارد زیر را مورد بحث قرار می دهد:
1) کتاب به عنوان بهترین وسیله بیان
2) سبک های مؤثر در نوشتن
3) فضایل کتاب
4) عادت به جمع آوری و زیباسازی کتاب
5) مشکل ترجمه و ویرایش
6) توصیه به نویسندگان (در جهت نوشتن).
علاوه بر این، او نقدهایی را نیز بر کتاب و بینش خود نسبت به بسیاری از مسائل مربوط به کتابها که در زمان خود با آنها مواجه بوده، وارد میکند.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
فضیلت کتاب در سنت اسلامی کتاب «الحیوان» جاحظ بصری احتمالاً اولین گزارش مکتوب در تاریخ اسلام است که اهمیت کتاب را در تمدن بشری مورد بحث قرار میدهد. جاحظ که بیشتر در قالب حکایات و شرح منظوم نوشته شده است، موارد زیر را مورد بحث قرار می دهد: 1) کتاب به عنوان…
درباره مدح و فضیلت کتاب در سنت اسلامی
مسلمانان به دلیل ستایش و احترام فراوان نسبت به کتاب، همواره با محبت و احترام فراوان درباره آن صحبت می کنند و به کتب به چشم دوستان می نگرند. آنها را صرفاً حامل دانش و وسیله آموزش نمی دانستند، بلکه به عنوان چیزی مملو از شخصیت های انسانی که به کمال دانش ختم میشد می نگریستند
گلچینی از اشعار مسلمین برای مدح کتاب:
«چه همراه خوبی است یک کتاب وقتی
با آن خلوت می کنی! می توانی با آن تسلی پیدا کنی، حتی اگر کسانی که دوستشان داشتی به تو خیانت کرده باشند!»
ما یارانی (کتب) داریم که از مکالمه آنها
خسته نشدیم. آنها باهوش و قابل اعتماد هستند، چه حضور داشته باشند و چه غایب (یعنی حفظ باشند کتاب را) »
شاعر مشهور المتنبی این همنشینی را چنین بیان کرده است:
«شرافتمندترین صندلی این دنیا روی زین اسب است و بهترین همراه همیشه #کتاب خواهد بود »
📒کتابها گاهی با اسلحه دارای ارزشی برابر میباشند، همانطور که مهلبی به پسرش توصیه کرد:
«پسرانم! هرگاه در بازار جلوی مغازه ای ایستادید فقط در مقابل مغازه هایی که اسلحه و کتاب می فروشند بایستید.»
مدح جاحظ بصری از کتاب غالباً توسط علمای بعد از او نقل شده است. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که دیدگاه های او همه نوع کتاب را در بر می گیرد و تنها به ارزش های کتاب های علمی فقط محدود نمی شود. اول جاحظ می نویسد:
«کتاب ظرفی است پر از دانش،ظرفی پر از حس خوب، ظرفی پر از شوخی و جدیت. اگر بخواهی از اصحاب وائل فصیحتر، یا از باقل کمحرفتر باشد ، تو را با حکایات سرگرم میکند، از انواع شگفتیهای شگفتانگیز آگاهت میکند، با شوخیها سرگرمت میکند
یا با موعظهها، همانطور که میخواهی.شما
آزادید که در آن یک مشاور سرگرم کننده، یک
منتقد تشویق کننده، یک زاهد شرور، یک سخنگو ساکت پیدا کنید.»
«کتاب همدمی است که وقتی مشغول هستید حرفش را قطع نمی کند، اما وقتی فکرش را می کنید از شما استقبال می کند و ادب اجباری را مطالبه نمی کند و شما را مجبور به دوری از معاشرت نمی کند. بازدیدکنندهای است که ممکن است بازدیدهایش نادر یا مکرر یا آنقدر مداوم باشد که مانند سایه شما را دنبال کند و جزئی از شما شود...»
ادامه میدهد:
کتاب همدمی است که شما را چاپلوسی نمیکند، دوستی است که شما را آزرده نمیکند، دوستی است که شما را خسته نمیکند، درخواستکنندهای است که شما را بیتوجه نمیکند، حمایتی است که شما را با تحقیر نمیبیند، و دوستی که شما را خسته نمیکند.
📒در مورد دیگر ویژگیهای ستودنی کتاب، الجاحظ بر ماندگاری کتابها بهعنوان وسیلهای برای انتقال عقاید نوشتهشده در گذشته به نفع نسلهای بعدی تأکید کرد:
من هیچ محصول حیوانی را نمی شناسم که با وجود جوانی، زمان کوتاهی که از تولدش می گذرد، قیمت ناچیز و در دسترس بودن آن،
این همه توصیه عالی، دانش کمیاب، این همه
آثار ذهن های بزرگ و مغزهای تیزبین را گرد هم آورده باشد. بسیاری از افکار بلند و آموزه های صحیح، تجربیات خردمندانه یا اطلاعات بسیار در مورد اعصار گذشته، سرزمین های دور، گفته های روزمره و امپراتوری های ویران شده، جز به عنوان کتاب.
📒جاحظ نقش کتاب را به مانند یک معلم میداند:
یک کتاب در شب و روز، در خارج و در
خانه از شما اطاعت می کند. نیازی به خواب ندارد و با نشستن خسته نمی شود، استادی است که وقتی به او نیاز داری تو را ناامید نمی کند و وقتی دست از دستمزدش برنمی دارد
از آموزش تو دست نمی کشد .اگر از فضل بیفتی، همچنان از تو اطاعت می کند، و اگر باد برای دشمنانت بوزد، بر ضد تو نخواهد رفت.بی حوصلگی یا تنهایی شما را به شرکت بد سوق نمی دهد!
📌امام ابن حزم آندلسی قاضی و پزشک مشهور مینویسد:
هیچ کتابی خالی از فایده نیست، در واقع کتاب
افزایش دانشی است که فرد در صورت نیاز به آن خواهد یافت، زیرا هیچ راهی برای فرد وجود ندارد که تمام دانشی را که در آن تخصص دارد حفظ کند. و از آنجایی که هیچ راهی برای انجام این کار وجود ندارد نتیجه میشود که کتابها انبارهای لذت بخشی برای
افراد جویای دانش هستند. اگر کتاب نبود، علوم گم می شد و به سختی پیدا می شد. بنابراین، کسی که کثرت کتاب را نکوهش کند، اشتباه می کند. و اگر از نظر او پیروی می کرد،
علوم تباه می شد و جاهلان هر طور که می خواستند به نزاع و ادعا می پرداختند. اگرشهادت کتب نبود، ادعای عالم و جاهل در حد یکسان بود.بنابراین، فرد باید با تمام وجود به مرکب و کاغذ بچسبد.
📚منابع:
Abu Uthman Amr Ibn Bahr al-Jahiz, Kitāb al-Ḥayawān
lbn Hazm, Marātib al-Ulūm, 76/239, cf. A. G. Chejne,
@tamadone_islami
مسلمانان به دلیل ستایش و احترام فراوان نسبت به کتاب، همواره با محبت و احترام فراوان درباره آن صحبت می کنند و به کتب به چشم دوستان می نگرند. آنها را صرفاً حامل دانش و وسیله آموزش نمی دانستند، بلکه به عنوان چیزی مملو از شخصیت های انسانی که به کمال دانش ختم میشد می نگریستند
گلچینی از اشعار مسلمین برای مدح کتاب:
«چه همراه خوبی است یک کتاب وقتی
با آن خلوت می کنی! می توانی با آن تسلی پیدا کنی، حتی اگر کسانی که دوستشان داشتی به تو خیانت کرده باشند!»
ما یارانی (کتب) داریم که از مکالمه آنها
خسته نشدیم. آنها باهوش و قابل اعتماد هستند، چه حضور داشته باشند و چه غایب (یعنی حفظ باشند کتاب را) »
شاعر مشهور المتنبی این همنشینی را چنین بیان کرده است:
«شرافتمندترین صندلی این دنیا روی زین اسب است و بهترین همراه همیشه #کتاب خواهد بود »
📒کتابها گاهی با اسلحه دارای ارزشی برابر میباشند، همانطور که مهلبی به پسرش توصیه کرد:
«پسرانم! هرگاه در بازار جلوی مغازه ای ایستادید فقط در مقابل مغازه هایی که اسلحه و کتاب می فروشند بایستید.»
مدح جاحظ بصری از کتاب غالباً توسط علمای بعد از او نقل شده است. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که دیدگاه های او همه نوع کتاب را در بر می گیرد و تنها به ارزش های کتاب های علمی فقط محدود نمی شود. اول جاحظ می نویسد:
«کتاب ظرفی است پر از دانش،ظرفی پر از حس خوب، ظرفی پر از شوخی و جدیت. اگر بخواهی از اصحاب وائل فصیحتر، یا از باقل کمحرفتر باشد ، تو را با حکایات سرگرم میکند، از انواع شگفتیهای شگفتانگیز آگاهت میکند، با شوخیها سرگرمت میکند
یا با موعظهها، همانطور که میخواهی.شما
آزادید که در آن یک مشاور سرگرم کننده، یک
منتقد تشویق کننده، یک زاهد شرور، یک سخنگو ساکت پیدا کنید.»
«کتاب همدمی است که وقتی مشغول هستید حرفش را قطع نمی کند، اما وقتی فکرش را می کنید از شما استقبال می کند و ادب اجباری را مطالبه نمی کند و شما را مجبور به دوری از معاشرت نمی کند. بازدیدکنندهای است که ممکن است بازدیدهایش نادر یا مکرر یا آنقدر مداوم باشد که مانند سایه شما را دنبال کند و جزئی از شما شود...»
ادامه میدهد:
کتاب همدمی است که شما را چاپلوسی نمیکند، دوستی است که شما را آزرده نمیکند، دوستی است که شما را خسته نمیکند، درخواستکنندهای است که شما را بیتوجه نمیکند، حمایتی است که شما را با تحقیر نمیبیند، و دوستی که شما را خسته نمیکند.
📒در مورد دیگر ویژگیهای ستودنی کتاب، الجاحظ بر ماندگاری کتابها بهعنوان وسیلهای برای انتقال عقاید نوشتهشده در گذشته به نفع نسلهای بعدی تأکید کرد:
من هیچ محصول حیوانی را نمی شناسم که با وجود جوانی، زمان کوتاهی که از تولدش می گذرد، قیمت ناچیز و در دسترس بودن آن،
این همه توصیه عالی، دانش کمیاب، این همه
آثار ذهن های بزرگ و مغزهای تیزبین را گرد هم آورده باشد. بسیاری از افکار بلند و آموزه های صحیح، تجربیات خردمندانه یا اطلاعات بسیار در مورد اعصار گذشته، سرزمین های دور، گفته های روزمره و امپراتوری های ویران شده، جز به عنوان کتاب.
📒جاحظ نقش کتاب را به مانند یک معلم میداند:
یک کتاب در شب و روز، در خارج و در
خانه از شما اطاعت می کند. نیازی به خواب ندارد و با نشستن خسته نمی شود، استادی است که وقتی به او نیاز داری تو را ناامید نمی کند و وقتی دست از دستمزدش برنمی دارد
از آموزش تو دست نمی کشد .اگر از فضل بیفتی، همچنان از تو اطاعت می کند، و اگر باد برای دشمنانت بوزد، بر ضد تو نخواهد رفت.بی حوصلگی یا تنهایی شما را به شرکت بد سوق نمی دهد!
📌امام ابن حزم آندلسی قاضی و پزشک مشهور مینویسد:
هیچ کتابی خالی از فایده نیست، در واقع کتاب
افزایش دانشی است که فرد در صورت نیاز به آن خواهد یافت، زیرا هیچ راهی برای فرد وجود ندارد که تمام دانشی را که در آن تخصص دارد حفظ کند. و از آنجایی که هیچ راهی برای انجام این کار وجود ندارد نتیجه میشود که کتابها انبارهای لذت بخشی برای
افراد جویای دانش هستند. اگر کتاب نبود، علوم گم می شد و به سختی پیدا می شد. بنابراین، کسی که کثرت کتاب را نکوهش کند، اشتباه می کند. و اگر از نظر او پیروی می کرد،
علوم تباه می شد و جاهلان هر طور که می خواستند به نزاع و ادعا می پرداختند. اگرشهادت کتب نبود، ادعای عالم و جاهل در حد یکسان بود.بنابراین، فرد باید با تمام وجود به مرکب و کاغذ بچسبد.
📚منابع:
Abu Uthman Amr Ibn Bahr al-Jahiz, Kitāb al-Ḥayawān
lbn Hazm, Marātib al-Ulūm, 76/239, cf. A. G. Chejne,
@tamadone_islami
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه نگار مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم
📌محمد و یکپارچگی
@tamadone_islami
📌محمد و یکپارچگی
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه نگار مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم 📌محمد و یکپارچگی @tamadone_islami
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم
📌محمد و یکپارچگی
به این سوال که چطور تصمیم گرفتم در مورد #محمد بنویسم؟! پاسخ فوری من این است که "چرا نه؟" ما در مورد یکی از تأثیرگذارترین چهره های تمام دوران صحبت می کنیم. مردی که دنیای خود را به شدت تغییر داد و هنوز هم در حال تغییر جهان ماست. پس چگونه بسیاری از ما میتوانیم در مورد او اطلاعات کمی داشته باشیم؟ چگونه به نظر می رسد که فقط ایده نوشتن درباره او مملو از تنش است. به قلمرو من خوش آمدید عرصه وسیع و متزلزلی که سیاست و دین در آن تلاقی می کنند.
خیلی از مردم غرب در حال ضربه و طعن به او هستند اما خود محمد در کجا بود؟ کجا بود آن مردی که به قرآن گوش میداد به او و به تعمیم همه مسلمانان میگفت که به طعنه و تمسخر مخالفین توجهی نکنند؟ آنها را نادیده بگیرید، مدام می گوید،صورت خود را از آنان برگردانید و توجه نکنید ، یا به قول عیسی مسیح، گونه دیگر را بچرخانید!!
در حالی که مسلماً محمد توسط مخالفانش تحریف شده است، گاهی اوقات به نظر می رسد که او به همان اندازه توسط پر سر و صداترین مدافعان خودخوانده اش هم تحریف شده است و همین امر باعث می شود که ما بدانیم او واقعاً چه کسی بوده است.
با این حال، میلیون ها، اگر نگوییم میلیاردها کلمه، که درباره او در تاریخ نوشته شده است، اغلب به همان اندازه که آشکار می شود، مبهم به نظر می رسد. هر چه بیشتر آنها را شخم زدم، بیشتر احساس می کردم که انبوه انباشته آنها سنگینی می کند. چیزی که من می خواستم احساس واقعی برای خود آن مرد بود. می خواستم سرزندگی و پیچیدگی یک زندگی کامل او را داشته باشم. به طور خلاصه میخواستم محمد را کامل ببینم و این به معنای دور شدن از یک میدان مین مجازی از برنامههایی بود که شامل تقوا و احساسات و کلیشهها و قضاوتگرایی میشد.
بنابراین، حتی در حالی که صدها جلد تحقیق روی زمین من انباشته شده است، ارزشمندترین ابزار تحقیقی من ممکن است این یادآوری یک کلمهای بوده باشد که در کنار میز من چسبانده شده است « فکر کن! "
فرقی نمیکند کلماتی را که در آن شب (غار حرا و اولین وحی) را شنید از درون خودش یا از بیرون آمده بود، کاملاً واضح به نظر میرسد که محمد آنها را تجربه کرده است و این کار را با نیرویی انجام داده است که حس او را نسبت به خودش و دنیایش تغییر میدهد. به طوری که آن سرگردانی وحشتناک اولیه، آن تفکیک همه چیز، آن احساس غلبه بر نیرویی بزرگتر از هر چیزی که ذهن می تواند درک کند، من را کاملاً واقعی می داند. این تنها پاسخی است که میتواند بدهم : او هم یک انسان است
این همان چیزی بود که به من اجازه داد محمد را نه به عنوان یک نماد و نه حتی به عنوان یک موضوع، بلکه به عنوان یک #مرد و انسان ببینم. انسانی پیچیده و برای دنبال کردن قوس فوق العاده زندگی خود از یتیمی غفلت شده تا رهبر تحسین شده. از بیرونی به حاشیه رانده شده تا خودی نهایی. از ناتوانی به قدرت. یک چیز را از ابتدا می دانستم، با این حال، اگر می خواستم این داستان قابل توجه را رعایت کنم، اگر بخواهم آن را در صفحه زنده کنم، باید با حسن نیت نوشته می شد.
همه ما، خواه سکولار یا مذهبی، خداباور یا ملحد یا هر جای دیگری، همه ما تحت تأثیر سخنان و اعمال افراط گرایان هستیم. آنچه در گوشه کوچکی از جهان اتفاق می افتد اکنون در سطح جهانی بازتاب دارد. اما چه در تهران زندگی کنیم یا در تل آویو، در نیویورک یا دهلی نو، ما یک انتخاب داریم. می توانیم امتناع کنیم.
از این که اجازه دهیم خشم و سوء ظن ما را هدایت کند خودداری کنیم. از اینکه اجازه دهیم خود را توسط افراط گرایان از هر قشری دستکاری کنیم، خودداری کنیم. از دید تنگ نظرانه آنها، تحریف کتابهای کمیک آنها، ذهن کوچک آنها را رد کنید. ما باید روایت را پس بگیریم. روایت کامل فراتر از کلیشه ها، فراتر از قضاوت های فوری. همانطور که ما باید محمد را کامل ببینیم، باید همدیگر را با حسن نیت کامل ببینیم...
کلیپ هازیلتون:
https://youtu.be/9aC7bUTBKv0?si=HonUYkDEmGOFhAPO
@tamadone_islami
📌محمد و یکپارچگی
به این سوال که چطور تصمیم گرفتم در مورد #محمد بنویسم؟! پاسخ فوری من این است که "چرا نه؟" ما در مورد یکی از تأثیرگذارترین چهره های تمام دوران صحبت می کنیم. مردی که دنیای خود را به شدت تغییر داد و هنوز هم در حال تغییر جهان ماست. پس چگونه بسیاری از ما میتوانیم در مورد او اطلاعات کمی داشته باشیم؟ چگونه به نظر می رسد که فقط ایده نوشتن درباره او مملو از تنش است. به قلمرو من خوش آمدید عرصه وسیع و متزلزلی که سیاست و دین در آن تلاقی می کنند.
خیلی از مردم غرب در حال ضربه و طعن به او هستند اما خود محمد در کجا بود؟ کجا بود آن مردی که به قرآن گوش میداد به او و به تعمیم همه مسلمانان میگفت که به طعنه و تمسخر مخالفین توجهی نکنند؟ آنها را نادیده بگیرید، مدام می گوید،صورت خود را از آنان برگردانید و توجه نکنید ، یا به قول عیسی مسیح، گونه دیگر را بچرخانید!!
در حالی که مسلماً محمد توسط مخالفانش تحریف شده است، گاهی اوقات به نظر می رسد که او به همان اندازه توسط پر سر و صداترین مدافعان خودخوانده اش هم تحریف شده است و همین امر باعث می شود که ما بدانیم او واقعاً چه کسی بوده است.
با این حال، میلیون ها، اگر نگوییم میلیاردها کلمه، که درباره او در تاریخ نوشته شده است، اغلب به همان اندازه که آشکار می شود، مبهم به نظر می رسد. هر چه بیشتر آنها را شخم زدم، بیشتر احساس می کردم که انبوه انباشته آنها سنگینی می کند. چیزی که من می خواستم احساس واقعی برای خود آن مرد بود. می خواستم سرزندگی و پیچیدگی یک زندگی کامل او را داشته باشم. به طور خلاصه میخواستم محمد را کامل ببینم و این به معنای دور شدن از یک میدان مین مجازی از برنامههایی بود که شامل تقوا و احساسات و کلیشهها و قضاوتگرایی میشد.
بنابراین، حتی در حالی که صدها جلد تحقیق روی زمین من انباشته شده است، ارزشمندترین ابزار تحقیقی من ممکن است این یادآوری یک کلمهای بوده باشد که در کنار میز من چسبانده شده است « فکر کن! "
فرقی نمیکند کلماتی را که در آن شب (غار حرا و اولین وحی) را شنید از درون خودش یا از بیرون آمده بود، کاملاً واضح به نظر میرسد که محمد آنها را تجربه کرده است و این کار را با نیرویی انجام داده است که حس او را نسبت به خودش و دنیایش تغییر میدهد. به طوری که آن سرگردانی وحشتناک اولیه، آن تفکیک همه چیز، آن احساس غلبه بر نیرویی بزرگتر از هر چیزی که ذهن می تواند درک کند، من را کاملاً واقعی می داند. این تنها پاسخی است که میتواند بدهم : او هم یک انسان است
این همان چیزی بود که به من اجازه داد محمد را نه به عنوان یک نماد و نه حتی به عنوان یک موضوع، بلکه به عنوان یک #مرد و انسان ببینم. انسانی پیچیده و برای دنبال کردن قوس فوق العاده زندگی خود از یتیمی غفلت شده تا رهبر تحسین شده. از بیرونی به حاشیه رانده شده تا خودی نهایی. از ناتوانی به قدرت. یک چیز را از ابتدا می دانستم، با این حال، اگر می خواستم این داستان قابل توجه را رعایت کنم، اگر بخواهم آن را در صفحه زنده کنم، باید با حسن نیت نوشته می شد.
همه ما، خواه سکولار یا مذهبی، خداباور یا ملحد یا هر جای دیگری، همه ما تحت تأثیر سخنان و اعمال افراط گرایان هستیم. آنچه در گوشه کوچکی از جهان اتفاق می افتد اکنون در سطح جهانی بازتاب دارد. اما چه در تهران زندگی کنیم یا در تل آویو، در نیویورک یا دهلی نو، ما یک انتخاب داریم. می توانیم امتناع کنیم.
از این که اجازه دهیم خشم و سوء ظن ما را هدایت کند خودداری کنیم. از اینکه اجازه دهیم خود را توسط افراط گرایان از هر قشری دستکاری کنیم، خودداری کنیم. از دید تنگ نظرانه آنها، تحریف کتابهای کمیک آنها، ذهن کوچک آنها را رد کنید. ما باید روایت را پس بگیریم. روایت کامل فراتر از کلیشه ها، فراتر از قضاوت های فوری. همانطور که ما باید محمد را کامل ببینیم، باید همدیگر را با حسن نیت کامل ببینیم...
کلیپ هازیلتون:
https://youtu.be/9aC7bUTBKv0?si=HonUYkDEmGOFhAPO
@tamadone_islami
YouTube
Seeing Muhammad - and each other - whole: Lesley Hazleton at TEDxRainier
Lesley Hazleton's work focuses on the intersection of politics and religion, history and current affairs. She describes her blog The Accidental Theologist as "an agnostic eye on politics, religion, and existence." Her new book, The First Muslim: The Story…
ریاضیدان گمنام تمدن اسلامی و مبدع کسرهای اعشاری
أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری)
@tamadone_islami
أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری)
@tamadone_islami