تاریخ و تمدن طلایی اسلام
ابومسلم خراسانی: معمار انقلاب عباسی در سال 747 میلادی پرچمهای سیاه شورش در خراسان، استان عظیم شرقی خلافت اموی، برافراشته شد. در طول سه سال بعد، ارتش های انقلابی به سمت غرب حرکت کردند و ارتش امپراتوری امویان را در یک سلسله نبردهای خونین شکست دادند که در نهایت…
ابراهيم رئيس خاندان عباسی براي تمام مبلغاني كه قبلاً در خراسان فعاليت مي كردند، براي اطاعت از ابومسلم، پيام فرستاد. اما برخی از رهبران برجستهتر جنبش ضد اموی به بهانه اینکه ابومسلم بسیار جوان و بیتجربه است و به دلیل نسب مبهم او، از انجام این کار خودداری کردند. این رهبران شخصاً با ابراهیم در مکه ملاقات کردند و او موقعیت برتر ابومسلم را تأیید کرد.
ابومسلم در روستایی ساکن شد که اعراب یمانی در آن ساکن بودند و مأمورانی را به سراسر استان فرستاد تا تبلیغات طرفدار عباسیان را انجام دهند و انقلابیون را برای قیام اجتناب ناپذیر جذب کنند. او توانست حمایت اعراب یمانی در خراسان (که از طرفداری امویان از قیسی ها/شمالی ها ناراحت بودند) را به دست آورد و همچنین در میان ایرانیان طرفدارانی فداکار به دست آورد.
این حامیان شامل اعضای قدیمی عرب و ایرانی جامعه مسلمان، تازه مسلمانشدگان ایرانی و کسانی بودند که به ادیان محلی و باورهای سنتی منطقهای خود عمل میکردند. گروه دوم احتمالاً از مناطقی می آمدند که به سختی فتح شده بودند و اسلام در آن جا ریشه نگرفته بود. ثبت نام چنین مردانی از این مناطق در جنبش انقلابی، ورود آنها به جامعه اسلامی بود.
به گفته پاتریشیا کرون، مخالفان آنها را "بربرهایی" از جنگل های پشتی خراسان و متفاوت از موالی می دانستند که اعراب با آنها در تماس بودند. این انقلابیون عقاید و اعمال پیش از اسلام خود را به همراه آوردند و آنها را با دین جدید خود ادغام کردند. اسلام آنها عبارت بود از نفرت آنها از بنی امیه و حامیان آنها و وفاداری شدید آنها به رهبران جدید مسلمانشان که در میان آنها ابومسلم قرار داشت.
نکته قابل توجه این است که کرون به ارادت این تازه مسلمان شده و اخلاص آنها به ایمان جدیدشان اشاره می کند. این خراسانی ها از گذشته ایرانی خود آگاه بودند، اما نه برای بازگرداندن امپراتوری ساسانیان، بلکه برای انتقام از خاندان پیامبر و با قرار دادن فردی از خاندان پیامبر بر تخت خلفای، به سوی پایتخت خلافت حرکت کردند
ابومسلم نهضت تبلیغاتی درخشانی را به راه انداخت و همه را به قیام علیه بنی امیه فرا خواند. ماهیت مبهم این تبلیغات منجر به این شد که انقلاب عباسی/هاشمی به یک جنبش همزمان تبدیل شود که گروه های زیادی را با اهداف و مقاصد متفاوت ترکیب می کند.
ابومسلم خواستار جایگزینی بنی امیه با فردی از اهل بیت پیامبر شد . در این مرحله، تصور اینکه چه کسی یا چه اهل بیتی تشکیل میدهند، روشن نبود و میتوانست هر فردی از طایفه بنیهاشم باشد. ابومسلم توانست غیر عربهایی را که به اسلام گرویده بودند که احساس میکردند با آنها ناعادلانه رفتار میشود، عربهای یمانی که از رقبای قیسیشان خشمگین بودند، علویان که معتقد بودند یکی از نوادگان علی خلیفه نامیده میشود و برخی از اشراف ایرانی که امیدوار بودند خانوادههایشان را بازگردانند، جمع کندو ثروت و کسانی که به عدالت بیشتر از یک حاکم جدید امیدوار بودند.
امام شیعیان ابوهاشم که فرزند محمد بن الحنفیه فرزند علی بن ابی طالب بود. در سال 685 م قیام ناموفقی که دو سال به طول انجامید به نام ابن حنفیه در کوفه برپا شد.
پس از اینکه محمد بن علی عباسی به عنوان جانشین ابوهاشم به عنوان امام تعیین شد، این بازماندگان علویان از این شورش بودند که هسته اولیه حزبها و حامیان عباسی را تشکیل دادند
طبق گزارش بسیار مفصلی که طبری در تاریخ خود از انقلاب عباسی ارائه می کند، ابومسلم یک رهبر عالی، سازمان دهنده و همچنین بسیار کاریزماتیک بود. او ارتش انقلابی را سازماندهی کرد، از تامین آن و آموزش سربازان جدید اطمینان حاصل کرد. او همچنین اردوگاه های مستحکمی ساخت و قلعه های متروک را اشغال کرد و آنها را تعمیر کرد.
روایت های متعددی از ابومسلم وجود دارد که با پیروان خود نماز می خواند و آنها را با اعیاد می پذیرفت، روحیه آنها را بالا می برد و اطمینان می داد که آنها موفقیت و سعادت خود را با پیروزی های خود گره می زدند. در نتیجه ابومسلم ارتشی انقلابی ایجاد کرد که به او اختصاص داشت.
در سال 747 م ابومسلم قیام خود را علیه بنی امیه علناً اعلام کرد. او آتش بزرگی روشن کرد که علامتی بود برای جمع شدن نیروهایش. با پخش شدن خبر، روستاییان که قول حمایت خود را داده بودند به پرچم سیاه او آمدند. نصر بن سیار آخرین والی اموی خراسان لشکری برای مقابله با شورشیان فرستاد. ابومسلم یکی از افسران خود را با نیرویی فرستاد که بنی امیه را شکست داد و تعدادی از آنها را اسیر کرد. این امر شهرت ابومسلم را بیشتر کرد و حمایت او افزایش یافت.
ادامه....
@tamadone_islami
ابومسلم در روستایی ساکن شد که اعراب یمانی در آن ساکن بودند و مأمورانی را به سراسر استان فرستاد تا تبلیغات طرفدار عباسیان را انجام دهند و انقلابیون را برای قیام اجتناب ناپذیر جذب کنند. او توانست حمایت اعراب یمانی در خراسان (که از طرفداری امویان از قیسی ها/شمالی ها ناراحت بودند) را به دست آورد و همچنین در میان ایرانیان طرفدارانی فداکار به دست آورد.
این حامیان شامل اعضای قدیمی عرب و ایرانی جامعه مسلمان، تازه مسلمانشدگان ایرانی و کسانی بودند که به ادیان محلی و باورهای سنتی منطقهای خود عمل میکردند. گروه دوم احتمالاً از مناطقی می آمدند که به سختی فتح شده بودند و اسلام در آن جا ریشه نگرفته بود. ثبت نام چنین مردانی از این مناطق در جنبش انقلابی، ورود آنها به جامعه اسلامی بود.
به گفته پاتریشیا کرون، مخالفان آنها را "بربرهایی" از جنگل های پشتی خراسان و متفاوت از موالی می دانستند که اعراب با آنها در تماس بودند. این انقلابیون عقاید و اعمال پیش از اسلام خود را به همراه آوردند و آنها را با دین جدید خود ادغام کردند. اسلام آنها عبارت بود از نفرت آنها از بنی امیه و حامیان آنها و وفاداری شدید آنها به رهبران جدید مسلمانشان که در میان آنها ابومسلم قرار داشت.
نکته قابل توجه این است که کرون به ارادت این تازه مسلمان شده و اخلاص آنها به ایمان جدیدشان اشاره می کند. این خراسانی ها از گذشته ایرانی خود آگاه بودند، اما نه برای بازگرداندن امپراتوری ساسانیان، بلکه برای انتقام از خاندان پیامبر و با قرار دادن فردی از خاندان پیامبر بر تخت خلفای، به سوی پایتخت خلافت حرکت کردند
ابومسلم نهضت تبلیغاتی درخشانی را به راه انداخت و همه را به قیام علیه بنی امیه فرا خواند. ماهیت مبهم این تبلیغات منجر به این شد که انقلاب عباسی/هاشمی به یک جنبش همزمان تبدیل شود که گروه های زیادی را با اهداف و مقاصد متفاوت ترکیب می کند.
ابومسلم خواستار جایگزینی بنی امیه با فردی از اهل بیت پیامبر شد . در این مرحله، تصور اینکه چه کسی یا چه اهل بیتی تشکیل میدهند، روشن نبود و میتوانست هر فردی از طایفه بنیهاشم باشد. ابومسلم توانست غیر عربهایی را که به اسلام گرویده بودند که احساس میکردند با آنها ناعادلانه رفتار میشود، عربهای یمانی که از رقبای قیسیشان خشمگین بودند، علویان که معتقد بودند یکی از نوادگان علی خلیفه نامیده میشود و برخی از اشراف ایرانی که امیدوار بودند خانوادههایشان را بازگردانند، جمع کندو ثروت و کسانی که به عدالت بیشتر از یک حاکم جدید امیدوار بودند.
امام شیعیان ابوهاشم که فرزند محمد بن الحنفیه فرزند علی بن ابی طالب بود. در سال 685 م قیام ناموفقی که دو سال به طول انجامید به نام ابن حنفیه در کوفه برپا شد.
پس از اینکه محمد بن علی عباسی به عنوان جانشین ابوهاشم به عنوان امام تعیین شد، این بازماندگان علویان از این شورش بودند که هسته اولیه حزبها و حامیان عباسی را تشکیل دادند
طبق گزارش بسیار مفصلی که طبری در تاریخ خود از انقلاب عباسی ارائه می کند، ابومسلم یک رهبر عالی، سازمان دهنده و همچنین بسیار کاریزماتیک بود. او ارتش انقلابی را سازماندهی کرد، از تامین آن و آموزش سربازان جدید اطمینان حاصل کرد. او همچنین اردوگاه های مستحکمی ساخت و قلعه های متروک را اشغال کرد و آنها را تعمیر کرد.
روایت های متعددی از ابومسلم وجود دارد که با پیروان خود نماز می خواند و آنها را با اعیاد می پذیرفت، روحیه آنها را بالا می برد و اطمینان می داد که آنها موفقیت و سعادت خود را با پیروزی های خود گره می زدند. در نتیجه ابومسلم ارتشی انقلابی ایجاد کرد که به او اختصاص داشت.
در سال 747 م ابومسلم قیام خود را علیه بنی امیه علناً اعلام کرد. او آتش بزرگی روشن کرد که علامتی بود برای جمع شدن نیروهایش. با پخش شدن خبر، روستاییان که قول حمایت خود را داده بودند به پرچم سیاه او آمدند. نصر بن سیار آخرین والی اموی خراسان لشکری برای مقابله با شورشیان فرستاد. ابومسلم یکی از افسران خود را با نیرویی فرستاد که بنی امیه را شکست داد و تعدادی از آنها را اسیر کرد. این امر شهرت ابومسلم را بیشتر کرد و حمایت او افزایش یافت.
ادامه....
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
ابراهيم رئيس خاندان عباسی براي تمام مبلغاني كه قبلاً در خراسان فعاليت مي كردند، براي اطاعت از ابومسلم، پيام فرستاد. اما برخی از رهبران برجستهتر جنبش ضد اموی به بهانه اینکه ابومسلم بسیار جوان و بیتجربه است و به دلیل نسب مبهم او، از انجام این کار خودداری کردند.…
نصر تلاش کرد تا با عرب های یمانی حصارها را اصلاح کند تا قبایل عرب خراسان را متحد کند، اما توسط عوامل ابومسلم گیج شد. او همچنین از خلیفه مروان دوم تقاضای کمک کرد، اما هیچ کمکی نرسید. مروان در نزدیکی وطن مشغول رسیدگی به شورش های خوارج بود. قیسی و یمانی شروع به جنگ با یکدیگر کردند و هر دو طرف از ابومسلم حمایت کردند. ابومسلم کمک به یمانی ها را برگزید. نصر از پایتخت خود، مرو، که ابومسلم در اوایل سال 748 آن را اشغال کرد، بیرون رانده شد.
او هرات و بلخ را نیز تصرف کرده بود و نیروهایش همچنان فرماندار اموی را به سمت غرب می راندند. ابومسلم قبل از اعزام لشکریان خود به غرب، موقعیت خود را با فرونشاندن شورش علیه او در بلخ و برخورد با یک مشتاق خلافت، یکی از شیبان بن سلامه، رهبر خوارج در منطقه مرو، تثبیت کرد
نصر لشکری 30 هزار نفری جمع کرد، اما قحطبه بن شبیب، از سرداران ابومسلم، این نیرو را شکست داد و بقایای آن را فراری داد. شورشیان گرگان، ری، همدان، نهاوند و دیگر شهرها و شهرهای مهم ایران را در راه رسیدن به عراق و سوریه تصرف کردند. قحطبه در گرگان با ارتش تقویتی بزرگی روبرو شد که برای جلوگیری از پیشروی شورشیان اعزام شده بود. او این نیرو را نیز شکست داد و تعداد زیادی از اهالی گرگان را که قصد قیام در حمایت از بنی امیه را داشتند، آغاز کرد. این ماهیت پیچیده انقلاب عباسی را نشان می دهد و اینکه همه ایرانیان مخالف بنی امیه و حمایت از ابومسلم نبودند.
با سقوط نهاوند ، شورشیان شروع به پیشروی به سمت عراق کردند. مروان دوم لشکرهای سوریه، جزیره و شمال عراق را جمع کرد و برای مقابله با آن ها حرکت کرد. اوضاع برای امویان به سرعت رو به وخامت بود. کوفه پس از آن که اکثر پادگان ها سمت خود را تغییر دادند به دست شورشیان افتاد. ابوسلمه، رئیس تبلیغی علوی ها، به عنوان فرماندار برگزیده شد. ابراهیم چند ماه قبل توسط مروان زندانی و کشته شده بود و برادرانش ابوالعباس و ابوجعفر به کوفه گریختند و ابوسلمه آنها را پنهان کرد و تلاش کرد علوی ها را بر تخت سلطنت بنشاند.
علی بر تخت اصلاً به ابومسلم خدمت نمی کرد، او حسن بن قحطبه را که اکنون فرمانده پس از مرگ پدرش در راهپیمایی به غرب بود و سایر سرداران خراسانی را هدایت کرد تا با یک عباسی بیعت کنند. آنها توانستند برادر ابراهیم را بیابند و ابوالعباس را که لقب سلطنتی #السفاح را به خود اختصاص داده بود، به عنوان خلیفه جدید معرفی کردند.
آخرین رویارویی بین امویان و انقلابیون عباسی در نزدیکی رودخانه زاب انجام شد، جایی که نیروهای مروان دوم توسط لشکر خراسانی به فرماندهی عبدالله بن علی، عموی خلیفه جدید، شکست خوردند
پس از این نبرد نهایی، تمام مقاومت ها در برابر عباسیان از بین رفت و مروان هنگام فرار از غرب در مصر گرفتار شد و کشته شد. اکثر بنی امیه باقی مانده توسط عباسیان انتقام جو شکار و کشته شدند.
✍️داستان بعد از به قدرت رسیدن عباسیان ادامه دارد....
جنگ زاب: 👇
https://youtu.be/swIoiqrh6VA?si=XrgArFAXjQBCLwqS
@tamadone_islami
او هرات و بلخ را نیز تصرف کرده بود و نیروهایش همچنان فرماندار اموی را به سمت غرب می راندند. ابومسلم قبل از اعزام لشکریان خود به غرب، موقعیت خود را با فرونشاندن شورش علیه او در بلخ و برخورد با یک مشتاق خلافت، یکی از شیبان بن سلامه، رهبر خوارج در منطقه مرو، تثبیت کرد
نصر لشکری 30 هزار نفری جمع کرد، اما قحطبه بن شبیب، از سرداران ابومسلم، این نیرو را شکست داد و بقایای آن را فراری داد. شورشیان گرگان، ری، همدان، نهاوند و دیگر شهرها و شهرهای مهم ایران را در راه رسیدن به عراق و سوریه تصرف کردند. قحطبه در گرگان با ارتش تقویتی بزرگی روبرو شد که برای جلوگیری از پیشروی شورشیان اعزام شده بود. او این نیرو را نیز شکست داد و تعداد زیادی از اهالی گرگان را که قصد قیام در حمایت از بنی امیه را داشتند، آغاز کرد. این ماهیت پیچیده انقلاب عباسی را نشان می دهد و اینکه همه ایرانیان مخالف بنی امیه و حمایت از ابومسلم نبودند.
با سقوط نهاوند ، شورشیان شروع به پیشروی به سمت عراق کردند. مروان دوم لشکرهای سوریه، جزیره و شمال عراق را جمع کرد و برای مقابله با آن ها حرکت کرد. اوضاع برای امویان به سرعت رو به وخامت بود. کوفه پس از آن که اکثر پادگان ها سمت خود را تغییر دادند به دست شورشیان افتاد. ابوسلمه، رئیس تبلیغی علوی ها، به عنوان فرماندار برگزیده شد. ابراهیم چند ماه قبل توسط مروان زندانی و کشته شده بود و برادرانش ابوالعباس و ابوجعفر به کوفه گریختند و ابوسلمه آنها را پنهان کرد و تلاش کرد علوی ها را بر تخت سلطنت بنشاند.
علی بر تخت اصلاً به ابومسلم خدمت نمی کرد، او حسن بن قحطبه را که اکنون فرمانده پس از مرگ پدرش در راهپیمایی به غرب بود و سایر سرداران خراسانی را هدایت کرد تا با یک عباسی بیعت کنند. آنها توانستند برادر ابراهیم را بیابند و ابوالعباس را که لقب سلطنتی #السفاح را به خود اختصاص داده بود، به عنوان خلیفه جدید معرفی کردند.
آخرین رویارویی بین امویان و انقلابیون عباسی در نزدیکی رودخانه زاب انجام شد، جایی که نیروهای مروان دوم توسط لشکر خراسانی به فرماندهی عبدالله بن علی، عموی خلیفه جدید، شکست خوردند
پس از این نبرد نهایی، تمام مقاومت ها در برابر عباسیان از بین رفت و مروان هنگام فرار از غرب در مصر گرفتار شد و کشته شد. اکثر بنی امیه باقی مانده توسط عباسیان انتقام جو شکار و کشته شدند.
✍️داستان بعد از به قدرت رسیدن عباسیان ادامه دارد....
جنگ زاب: 👇
https://youtu.be/swIoiqrh6VA?si=XrgArFAXjQBCLwqS
@tamadone_islami
YouTube
Battle of the Zab River, 750 AD ⚔️ Rise of the Abbasids
🚩 The first 1000 people to click the link will get 2 months of Skillshare Premium for FREE https://skl.sh/historymarche3
👇 Push down for more cool stuff 👇
🚩 Consider supporting our work on Patreon: https://www.patreon.com/historymarche
🚩 Check out Hoc…
👇 Push down for more cool stuff 👇
🚩 Consider supporting our work on Patreon: https://www.patreon.com/historymarche
🚩 Check out Hoc…
هرگاه صحبت از دریانوردی در تاریخ به میان می آید همه به یاد کریستفر کلمبوس می افتند ولی کمتر کسی است که از سفر های ژانگ هه چیزی بداند.
@tamadone_islami
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
هرگاه صحبت از دریانوردی در تاریخ به میان می آید همه به یاد کریستفر کلمبوس می افتند ولی کمتر کسی است که از سفر های ژانگ هه چیزی بداند. @tamadone_islami
هرگاه صحبت از دریانوردی در تاریخ به میان می آید همه به یاد کریستفر کلمبوس می افتند ولی کمتر کسی است که از سفر های ژانگ هه چیزی بداند.
ما هه متولد سال 1371 در یک خانواده هویی در یون نان استانی در جنوب غربی چین به دنیا آمد.پدر و پدر بزرگ او برای مراسم حج به مکه رفته بودند.این سفر آن ها به تحصیلات ما کمک شایانی کرد.او زبان عربی و چینی به خوبی آموخت
ژنگ هی، سپس یکی از مقامات مسلمان دربار در دولت مینگ، از سال 1405 تا 1433، هفت سفر دریایی را فرماندهی کرد که شامل ناوگان های عظیمی بود که به دریای چین جنوبی، اقیانوس هند و تا شبه جزیره عربستان و شرق آفریقا می رفتند. اکسپدیشن های ژنگ هه کالاهای با ارزش، حیوانات عجیب و غریب و ادای احترام را به ارمغان آورد و اعتبار سلسله مینگ را افزایش داد.
اولین ناوگان ژنگ شامل 27870 مرد در 370 کشتی بود. این افراد شامل ملوانان ، کارمندان، مترجمان، سرباز ها، ارتیزان ها، پزشکان و ستاره شناس ها بود.محموله کشتی شامل ابریشم ، طلا و ظروف نقره،وسایل مسی ، آهن و محصولات پشمی بود.ناوگان سفر خود را از چین به سوی چامپا نزدیک ویتنام آغاز کرد و بعد از عبور از در یای چین به جاوا و سوماترا رسیدند و سپس از سری لانکا عبور کردند.در راه بازگشت از غرب اقیانوس هند عبور کرده و در سال 1407 به خانه بازگشتند.
در پاییز 1413 ژنگ به همراه 30000 مرد راهی چهارمین سفر خود به سوی عربستان سعودی شد.از دریای هرمز به عربستان و از عدن به دهانه دریای سرخ رسید.با رسیدن این ناوگان احساسات در این منطقه بر انگیخته شد و 19 کشور سفیرانی را با ژنگ راهی کردند.کشتی او مملو از هدایا برای پادشاه شد.
در سال 1417 پس از دو سال توقف در نان جین و گشتن شهرهای دیگر ژنگ سفیران کشورها را به کشور هایشان بازگرداند.در راه او ساحل شرقی آفریقا عبور کرده و موگادیشو ، ماتیندی و مومبیسا و شاید موزامبیک را دید.در ششمین سفر خود در 1421 دوباره به آفریقا رفت.
امپراطور در سال 1424 درست پس از بازگشت سردار ژنگ در می گذرد.در سال 1430 او به هفتمین و آخرین سفر خود می رود.او حال 60 ساله است.او از خلیج فارس ، دریای سرخ و آفریقا مجددا دیدار کرده و در راه بازگشت در سال 1433 در هند درگذشت.
میراث ژنگ هی فراتر از نقش او به عنوان یک کاشف است. سفرهای او نمادی از گسترش و نفوذ چین در اوایل قرن پانزدهم بود و پیشرفت های تکنولوژیکی و ناوبری آن را به نمایش گذاشت.
پرچم کشتی ژنگ به طول 200 متر بسیار بزرگتر ازکشتی کریستف کلمب بوده.اندازه این پرچم ها طوری بوده که یک نما و تصویر نسبی از ابعاد کشتی ها بدهد.
کشتی گنج بزرگترین کشتی در ناوگان ژنگ هی بودند. شرح آنها در رمان ماجراجویی لو مائودنگ، سفرهای خواجه سه گنج به اقیانوس غربی (1597) آمده است. نویسنده می نویسد که کشتی ها ۹ دکل داشتند و 460 فوت طول و 180 فوت عرض داشتند. سخت است باور کنیم که کشتی ها تا این حد وسیع بوده باشند. مقامات در سفرهای دریایی ژنگ هه معتقدند که این کشتیها به احتمال زیاد دارای پنج یا شش دکل بوده و 250 تا 300 فوت طول داشتند.
مهارت او در زمینه تدارکات و سازماندهی بود و در اینجا هنوز هم بی نظیر است.ناوگانی که بتواند "قدرت" (ارتشی متشکل از بیش از 5000 تفنگدار دریایی آماده) را به طور مکرر در آب های خارجی، برای مدت حداکثر 2 سال (با زمان چرخش 4 تا 6 ماه بین ماموریت ها). در طول مسیر، ناوگان اساساً خودکفا بود، هم از نظر تدارکات و هم برای نگهداری کشتیها. این کشتیهای چوبی کف تخت با کشتیهای سرمایهای بودند که وزن هر کدام حدود 20000 تن داشتند (نظرات در این مورد تا حدودی متفاوت است)، 4 برابر بزرگترین کشتیهای خط غربی، با سرعت 2 تا 3 گره چوبی با 9 دکل، و قادر به 20 تا 30 روز دور از دید خشکی بادبانی کنید. و اگرچه او ممکن است کشتی عجیب و غریب را از دست داده باشد، در 30 سالی که ناوگان حفظ شد، ژنگ او هرگز حتی کسری از ناوگان را به طوفان از دست نداد.
@tamadone_islami
ما هه متولد سال 1371 در یک خانواده هویی در یون نان استانی در جنوب غربی چین به دنیا آمد.پدر و پدر بزرگ او برای مراسم حج به مکه رفته بودند.این سفر آن ها به تحصیلات ما کمک شایانی کرد.او زبان عربی و چینی به خوبی آموخت
ژنگ هی، سپس یکی از مقامات مسلمان دربار در دولت مینگ، از سال 1405 تا 1433، هفت سفر دریایی را فرماندهی کرد که شامل ناوگان های عظیمی بود که به دریای چین جنوبی، اقیانوس هند و تا شبه جزیره عربستان و شرق آفریقا می رفتند. اکسپدیشن های ژنگ هه کالاهای با ارزش، حیوانات عجیب و غریب و ادای احترام را به ارمغان آورد و اعتبار سلسله مینگ را افزایش داد.
اولین ناوگان ژنگ شامل 27870 مرد در 370 کشتی بود. این افراد شامل ملوانان ، کارمندان، مترجمان، سرباز ها، ارتیزان ها، پزشکان و ستاره شناس ها بود.محموله کشتی شامل ابریشم ، طلا و ظروف نقره،وسایل مسی ، آهن و محصولات پشمی بود.ناوگان سفر خود را از چین به سوی چامپا نزدیک ویتنام آغاز کرد و بعد از عبور از در یای چین به جاوا و سوماترا رسیدند و سپس از سری لانکا عبور کردند.در راه بازگشت از غرب اقیانوس هند عبور کرده و در سال 1407 به خانه بازگشتند.
در پاییز 1413 ژنگ به همراه 30000 مرد راهی چهارمین سفر خود به سوی عربستان سعودی شد.از دریای هرمز به عربستان و از عدن به دهانه دریای سرخ رسید.با رسیدن این ناوگان احساسات در این منطقه بر انگیخته شد و 19 کشور سفیرانی را با ژنگ راهی کردند.کشتی او مملو از هدایا برای پادشاه شد.
در سال 1417 پس از دو سال توقف در نان جین و گشتن شهرهای دیگر ژنگ سفیران کشورها را به کشور هایشان بازگرداند.در راه او ساحل شرقی آفریقا عبور کرده و موگادیشو ، ماتیندی و مومبیسا و شاید موزامبیک را دید.در ششمین سفر خود در 1421 دوباره به آفریقا رفت.
امپراطور در سال 1424 درست پس از بازگشت سردار ژنگ در می گذرد.در سال 1430 او به هفتمین و آخرین سفر خود می رود.او حال 60 ساله است.او از خلیج فارس ، دریای سرخ و آفریقا مجددا دیدار کرده و در راه بازگشت در سال 1433 در هند درگذشت.
میراث ژنگ هی فراتر از نقش او به عنوان یک کاشف است. سفرهای او نمادی از گسترش و نفوذ چین در اوایل قرن پانزدهم بود و پیشرفت های تکنولوژیکی و ناوبری آن را به نمایش گذاشت.
پرچم کشتی ژنگ به طول 200 متر بسیار بزرگتر ازکشتی کریستف کلمب بوده.اندازه این پرچم ها طوری بوده که یک نما و تصویر نسبی از ابعاد کشتی ها بدهد.
کشتی گنج بزرگترین کشتی در ناوگان ژنگ هی بودند. شرح آنها در رمان ماجراجویی لو مائودنگ، سفرهای خواجه سه گنج به اقیانوس غربی (1597) آمده است. نویسنده می نویسد که کشتی ها ۹ دکل داشتند و 460 فوت طول و 180 فوت عرض داشتند. سخت است باور کنیم که کشتی ها تا این حد وسیع بوده باشند. مقامات در سفرهای دریایی ژنگ هه معتقدند که این کشتیها به احتمال زیاد دارای پنج یا شش دکل بوده و 250 تا 300 فوت طول داشتند.
مهارت او در زمینه تدارکات و سازماندهی بود و در اینجا هنوز هم بی نظیر است.ناوگانی که بتواند "قدرت" (ارتشی متشکل از بیش از 5000 تفنگدار دریایی آماده) را به طور مکرر در آب های خارجی، برای مدت حداکثر 2 سال (با زمان چرخش 4 تا 6 ماه بین ماموریت ها). در طول مسیر، ناوگان اساساً خودکفا بود، هم از نظر تدارکات و هم برای نگهداری کشتیها. این کشتیهای چوبی کف تخت با کشتیهای سرمایهای بودند که وزن هر کدام حدود 20000 تن داشتند (نظرات در این مورد تا حدودی متفاوت است)، 4 برابر بزرگترین کشتیهای خط غربی، با سرعت 2 تا 3 گره چوبی با 9 دکل، و قادر به 20 تا 30 روز دور از دید خشکی بادبانی کنید. و اگرچه او ممکن است کشتی عجیب و غریب را از دست داده باشد، در 30 سالی که ناوگان حفظ شد، ژنگ او هرگز حتی کسری از ناوگان را به طوفان از دست نداد.
@tamadone_islami
موسی بن میمون، معروف به میمونید، شخصیت برجسته یهودی قرون وسطی است.
او در قرطبه آندلس به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در مراکش و مصر اسلامی گذراند. میمونیدس به عنوان یک دانشمند، به طور گسترده در مورد طیف وسیعی از موضوعات، از جمله قوانین یهودی، فلسفه، پزشکی و علم نوشت.
او یکی از مهمترین اندیشمندان یهودی است و در منابع یهود از او با عنوان موسای ثانی یاد کردهاند. ابن میمون با فلسفه اسلامی آشنایی کامل داشت و به طور کل فلسفه را نزد فیلسوفان مسلمان خواند.
معروفترین اثر او، «راهنمای سرگشتگان»، به تعارضهای بین ایمان دینی و تفکر عقلانی میپردازد و بینشهایی را ارائه میدهد که امروزه نیز مرتبط هستند.
علاوه بر مشارکت های علمی خود، میمونید به عنوان پزشک شخصی #صلاح_الدین_ایوبی خدمت کرد که نشان دهنده برجستگی او در جهان یهودی و اسلام بود.
آثار او تأثیر ماندگاری بر تفکر یهودی داشته است، به ویژه تدوین او از قوانین یهودی در میشنه تورات. ادغام فلسفه ارسطویی توسط میمونید با الهیات یهودی پایه ای برای تحقیقات فلسفی آینده ایجاد کرد و او را به عنوان یک شخصیت اصلی در تاریخ فکری قرون وسطی معرفی کرد
@tamadone_islami
او در قرطبه آندلس به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در مراکش و مصر اسلامی گذراند. میمونیدس به عنوان یک دانشمند، به طور گسترده در مورد طیف وسیعی از موضوعات، از جمله قوانین یهودی، فلسفه، پزشکی و علم نوشت.
او یکی از مهمترین اندیشمندان یهودی است و در منابع یهود از او با عنوان موسای ثانی یاد کردهاند. ابن میمون با فلسفه اسلامی آشنایی کامل داشت و به طور کل فلسفه را نزد فیلسوفان مسلمان خواند.
معروفترین اثر او، «راهنمای سرگشتگان»، به تعارضهای بین ایمان دینی و تفکر عقلانی میپردازد و بینشهایی را ارائه میدهد که امروزه نیز مرتبط هستند.
علاوه بر مشارکت های علمی خود، میمونید به عنوان پزشک شخصی #صلاح_الدین_ایوبی خدمت کرد که نشان دهنده برجستگی او در جهان یهودی و اسلام بود.
آثار او تأثیر ماندگاری بر تفکر یهودی داشته است، به ویژه تدوین او از قوانین یهودی در میشنه تورات. ادغام فلسفه ارسطویی توسط میمونید با الهیات یهودی پایه ای برای تحقیقات فلسفی آینده ایجاد کرد و او را به عنوان یک شخصیت اصلی در تاریخ فکری قرون وسطی معرفی کرد
@tamadone_islami
صفي الدين عبد المؤمن بن يوسف بن فاخر الأرموي البغدادي موسيقی دان و خوشنویس مشهور
زمان زندگی این هنرمند و هنرپژوه بزرگ مصادف است با حدود قرن ۱۳ میلادی. یعنی قبل از آنکه «یوهان سباستین باخ» اقدام به تغییرات روشمند در موسیقی و آموزش موسیقی غربی کند. پس چرا ما امروزه باخ را میشناسیم اما صفیالدین ارموی را نه؟
چرا مسیر موسیقی غرب در ادامهی زحمات و تلاشهای نبوغآمیز باخ، به شکوفایی دو چندان رسید اما در ایران چنین نشد؟ شاید پاسخ در تداوم باشد.
بعد از باخ، هربار کسی چیزی به داشتههای او افزود. از موتزارت گرفته تا بتهوون و شوئنبرگ و غیره، اما بعد از صفیالدین ما بارها و علیرغم داشتن نوابغ بسیار دیگر به چنین مسیری نرسیدیم.
@tamadone_islami
زمان زندگی این هنرمند و هنرپژوه بزرگ مصادف است با حدود قرن ۱۳ میلادی. یعنی قبل از آنکه «یوهان سباستین باخ» اقدام به تغییرات روشمند در موسیقی و آموزش موسیقی غربی کند. پس چرا ما امروزه باخ را میشناسیم اما صفیالدین ارموی را نه؟
چرا مسیر موسیقی غرب در ادامهی زحمات و تلاشهای نبوغآمیز باخ، به شکوفایی دو چندان رسید اما در ایران چنین نشد؟ شاید پاسخ در تداوم باشد.
بعد از باخ، هربار کسی چیزی به داشتههای او افزود. از موتزارت گرفته تا بتهوون و شوئنبرگ و غیره، اما بعد از صفیالدین ما بارها و علیرغم داشتن نوابغ بسیار دیگر به چنین مسیری نرسیدیم.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
صفي الدين عبد المؤمن بن يوسف بن فاخر الأرموي البغدادي (613 هـ/1216م - 693هـ/1294) موسيقی دان و خوشنویس مشهور
صفی الدین ارموی زاده ی ارومیه که در کودکی به بغداد خلافت عباسی مهاجرت کرد و بیشتر عمرش را در آنجا گذراند او دو رساله نوشته است که یکی از بزرگ ترین کتاب های موسیقی عربی در زمان خلافت عباسی به شمار می رود
صفی الدین در بغداد فقه شافعی خواند و به عنوان مدرس فقه در مدرسه مستنصریه زندگی خود را آغاز کرد تا اینکه در علوم عربی، شعر، تصنیف، علم جدال و موسیقی تسلط یافت. او یکی از پیشگامان خوشنویسی در زمان خود شد. او در این مدت موسیقی را نیز فرا گرفت و عود می نواخت، اما با وجود تسلط بر این هنر، بیشتر شهرت او در آن زمان از خوشنویسی بود ، موسیقی را نزد یاقوت المستصمی البغدادی آموخت
مستعصم آخرین خلیفهٔ عباسی بود (حکومت از ۶۴۹ تا ۶۵۶ قمری) و خلافت او با حملهٔ هلاکوخان مغول به بغداد و فتح آن در سال ۶۵۶ قمری به پایان رسید. صفیالدین از این حمله جان به در برد و به کمک هنرش توانست که در دربار مغولان نیز صاحب جایگاه بشود
از صفیالدین دو رسالهٔ بسیار مهم بر جای ماندهاست: رسالهٔ الأدوار که بسیاری آن را آغازگر مکتب منتظمیه و یکی از شاخصترین آثار در زمینهٔ تئوری موسیقی ایرانی-اسلامی میدانند، و رسالهٔ شرفیه که بالغ بر ۳۰ سال بعد نگاشته شده و علیرغم محتوای مفصلترش، کمتر از الأدوار مورد توجه بودهاست
ارموی از جهات مختلف تأثیرات ماندگاری بر هنر موسیقی و خوشنویسی گذاشت؛ نخست شاگردانی که در خط و موسیقی ترتیب کرد و برخی از آنها سرآمد این هنرها شدند، دوم رسالههای مهمی که در زمینهٔ موسیقی نوشت، سوم سازهایی که با دخل و تصرف در سازهای قدیمی ابداع کرد، چهارم نظریاتی که در زمینهٔ تئوری موسیقی ابداع کرد یا بر نظرات قدما افزود و دست آخر استفاده از روشی نظاممند برای ثبت و ضبط موسیقی به شکل مکتوب
نیمهٔ دوم سدهٔ ۱۳ میلادی توسط برخی از محققان، «مهمترین دوره در تاریخ موسیقی ایرانی و عربی» نام گرفتهاست. صفیالدین که در این زمان در بغداد میزیست سبکی از توصیف نظری موسیقی را ارائه کرد که بعدها به «مکتب منتظمیه» معروف شد. مکتب منتظمیه نامی است که به گروهی از نظریهپردازان موسیقی این دوره داده میشود؛ عبدالقادر مراغی و قطبالدین شیرازی از دیگر نظریهپردازان این مکتب بودهاند.
اصطلاح مکتب منتظمیه در منابع کهن شرقی (عربی، ترکی یا فارسی) دیده نمیشود بلکه ترجمهای است بر عبارت Systematist School که توسط محققان غربی برای نامیدن این مکتب به کار میرفتهاست
مکتب منتظمیه تعریفی از یک گام موسیقی مبتنی بر نظام کوک خالص ارائه کرد که تمام فواصل موسیقایی رایج در موسیقی جهان اسلام را در خود داشت و «خالصترین گام در زمان خودش بود». مهمترین خصوصیت مکتب منتظمیه که آن را از نظریههای پیش از آن متمایز میکند آن است که در آن هر اکتاو به هفده فاصله شدهاست
توجه به مفهوم «ایقاع» (ریتم) که در سنت پیشین مورد توجه نبود، توجه به ویژگیهای آکوستیک ساز (در چارچوب ابعاد و ادوار) و ابداع مفاهیم و واژگانی نوین (نظیر «دور»، «شد» و «مقام») یا ارائهٔ تعریف جدیدی از واژگان موجود (نظیر «شعبه») برای توصیف نظری موسیقی
چنانکه پیشتر ذکر شد، ارموی دو ساز به نامهای مغنی و نزهه ابداع کرد.
نزهه در حقیقت حاصل ترکیب سازهای چنگ و قانون بود. تنهٔ آن به شکل مربع مستطیل، از چوب بید سرخ ساخته میشد و دو خرک و ۸۱ تار داشت که در دستههای سهتایی با هم کوک میشدند. نام این ساز در رسالههای درة التاج لغرة الدباج و نفائس الفنون فی عرائس العیون نیز آمدهاست.
مغنی در حقیقت ترکیبی بود از سازهای قانون، رباب و نزهه. در کتاب کنز التحف آمده که ارموی این ساز را در بازگشت از سفری به اصفهان ابداع کرد
ژوزف یکتابیک موسیقیشناس نامی ترک در دائرةالمعارف لاوینیاک دربارهٔ صفی الدین ارموی چنین مینویسد:
«بالاخره موسیقیشناس ترک، صفیالدین ارموی نام داشته و به روزگار خلافت مستعصم خلیفه عباسی در نیمه دوم قرن هفتم میزیسته و توانست دوره ثابت و لاتغییر سابق را به پایان آورد.
اورموی برای نخستین بار ۱۲ مقام موسیقی را به حالت سیستماتیک درآورد و خود آن را به آوازها بخشها و شعبهها تقسیم کرد به صورتیکه صفی الدین از یک سو در اصطلاح و تکمیل نوآوریها و ابداعات قدما در موسیقی کوشیده است و در فواصل گام نیز تحقیقاتی کرده است.
صفی الدین ارموی اولین کسی بود که آهنگ موسیقی ما را با حروف الفبا و ابجد و عدد نوشت وبا این شیوه توانست نغمههایی را که پیش از این از راه گوش وسینه به سینه نقل میشد ثبت کند.
آثار مکتوب او:
الأدوار فی الموسیقی
الرساله الشرفیه
کتاب الکافی من الشافی فی علوم العروض و القوافی؛
رسالة ایقاع (رسالهٔ ریتم یا وزن)
فائدة فی العلم الموسیقی
@tamadone_islami
صفی الدین ارموی زاده ی ارومیه که در کودکی به بغداد خلافت عباسی مهاجرت کرد و بیشتر عمرش را در آنجا گذراند او دو رساله نوشته است که یکی از بزرگ ترین کتاب های موسیقی عربی در زمان خلافت عباسی به شمار می رود
صفی الدین در بغداد فقه شافعی خواند و به عنوان مدرس فقه در مدرسه مستنصریه زندگی خود را آغاز کرد تا اینکه در علوم عربی، شعر، تصنیف، علم جدال و موسیقی تسلط یافت. او یکی از پیشگامان خوشنویسی در زمان خود شد. او در این مدت موسیقی را نیز فرا گرفت و عود می نواخت، اما با وجود تسلط بر این هنر، بیشتر شهرت او در آن زمان از خوشنویسی بود ، موسیقی را نزد یاقوت المستصمی البغدادی آموخت
مستعصم آخرین خلیفهٔ عباسی بود (حکومت از ۶۴۹ تا ۶۵۶ قمری) و خلافت او با حملهٔ هلاکوخان مغول به بغداد و فتح آن در سال ۶۵۶ قمری به پایان رسید. صفیالدین از این حمله جان به در برد و به کمک هنرش توانست که در دربار مغولان نیز صاحب جایگاه بشود
از صفیالدین دو رسالهٔ بسیار مهم بر جای ماندهاست: رسالهٔ الأدوار که بسیاری آن را آغازگر مکتب منتظمیه و یکی از شاخصترین آثار در زمینهٔ تئوری موسیقی ایرانی-اسلامی میدانند، و رسالهٔ شرفیه که بالغ بر ۳۰ سال بعد نگاشته شده و علیرغم محتوای مفصلترش، کمتر از الأدوار مورد توجه بودهاست
ارموی از جهات مختلف تأثیرات ماندگاری بر هنر موسیقی و خوشنویسی گذاشت؛ نخست شاگردانی که در خط و موسیقی ترتیب کرد و برخی از آنها سرآمد این هنرها شدند، دوم رسالههای مهمی که در زمینهٔ موسیقی نوشت، سوم سازهایی که با دخل و تصرف در سازهای قدیمی ابداع کرد، چهارم نظریاتی که در زمینهٔ تئوری موسیقی ابداع کرد یا بر نظرات قدما افزود و دست آخر استفاده از روشی نظاممند برای ثبت و ضبط موسیقی به شکل مکتوب
نیمهٔ دوم سدهٔ ۱۳ میلادی توسط برخی از محققان، «مهمترین دوره در تاریخ موسیقی ایرانی و عربی» نام گرفتهاست. صفیالدین که در این زمان در بغداد میزیست سبکی از توصیف نظری موسیقی را ارائه کرد که بعدها به «مکتب منتظمیه» معروف شد. مکتب منتظمیه نامی است که به گروهی از نظریهپردازان موسیقی این دوره داده میشود؛ عبدالقادر مراغی و قطبالدین شیرازی از دیگر نظریهپردازان این مکتب بودهاند.
اصطلاح مکتب منتظمیه در منابع کهن شرقی (عربی، ترکی یا فارسی) دیده نمیشود بلکه ترجمهای است بر عبارت Systematist School که توسط محققان غربی برای نامیدن این مکتب به کار میرفتهاست
مکتب منتظمیه تعریفی از یک گام موسیقی مبتنی بر نظام کوک خالص ارائه کرد که تمام فواصل موسیقایی رایج در موسیقی جهان اسلام را در خود داشت و «خالصترین گام در زمان خودش بود». مهمترین خصوصیت مکتب منتظمیه که آن را از نظریههای پیش از آن متمایز میکند آن است که در آن هر اکتاو به هفده فاصله شدهاست
توجه به مفهوم «ایقاع» (ریتم) که در سنت پیشین مورد توجه نبود، توجه به ویژگیهای آکوستیک ساز (در چارچوب ابعاد و ادوار) و ابداع مفاهیم و واژگانی نوین (نظیر «دور»، «شد» و «مقام») یا ارائهٔ تعریف جدیدی از واژگان موجود (نظیر «شعبه») برای توصیف نظری موسیقی
چنانکه پیشتر ذکر شد، ارموی دو ساز به نامهای مغنی و نزهه ابداع کرد.
نزهه در حقیقت حاصل ترکیب سازهای چنگ و قانون بود. تنهٔ آن به شکل مربع مستطیل، از چوب بید سرخ ساخته میشد و دو خرک و ۸۱ تار داشت که در دستههای سهتایی با هم کوک میشدند. نام این ساز در رسالههای درة التاج لغرة الدباج و نفائس الفنون فی عرائس العیون نیز آمدهاست.
مغنی در حقیقت ترکیبی بود از سازهای قانون، رباب و نزهه. در کتاب کنز التحف آمده که ارموی این ساز را در بازگشت از سفری به اصفهان ابداع کرد
ژوزف یکتابیک موسیقیشناس نامی ترک در دائرةالمعارف لاوینیاک دربارهٔ صفی الدین ارموی چنین مینویسد:
«بالاخره موسیقیشناس ترک، صفیالدین ارموی نام داشته و به روزگار خلافت مستعصم خلیفه عباسی در نیمه دوم قرن هفتم میزیسته و توانست دوره ثابت و لاتغییر سابق را به پایان آورد.
اورموی برای نخستین بار ۱۲ مقام موسیقی را به حالت سیستماتیک درآورد و خود آن را به آوازها بخشها و شعبهها تقسیم کرد به صورتیکه صفی الدین از یک سو در اصطلاح و تکمیل نوآوریها و ابداعات قدما در موسیقی کوشیده است و در فواصل گام نیز تحقیقاتی کرده است.
صفی الدین ارموی اولین کسی بود که آهنگ موسیقی ما را با حروف الفبا و ابجد و عدد نوشت وبا این شیوه توانست نغمههایی را که پیش از این از راه گوش وسینه به سینه نقل میشد ثبت کند.
آثار مکتوب او:
الأدوار فی الموسیقی
الرساله الشرفیه
کتاب الکافی من الشافی فی علوم العروض و القوافی؛
رسالة ایقاع (رسالهٔ ریتم یا وزن)
فائدة فی العلم الموسیقی
@tamadone_islami
Forwarded from تاریخ باستان جزیرة العرب
غول ها ؟!
فقط قیاس کنید قد این اشخاص را نسبت به نخل ها
کتیبه ی بین النهرینی
در قرآن اشاره به انسان های غول پیکر باستان کرده است :
ندیدی که خدای تو با قوم عاد چه کرد؟ قومی که دارای قامتهای ستون آسا بودند و نظیر آنها از لحاظ قدرت بدنی در هیچ جای دنیا خلق نشده بود. (سوره فجر۶-۷-۸)
@tamadone_islami
@tamadone_arab
فقط قیاس کنید قد این اشخاص را نسبت به نخل ها
کتیبه ی بین النهرینی
در قرآن اشاره به انسان های غول پیکر باستان کرده است :
ندیدی که خدای تو با قوم عاد چه کرد؟ قومی که دارای قامتهای ستون آسا بودند و نظیر آنها از لحاظ قدرت بدنی در هیچ جای دنیا خلق نشده بود. (سوره فجر۶-۷-۸)
@tamadone_islami
@tamadone_arab
و چه بسیار حکومتهایی که در اثر دعواهای جانشینی نابود شدند!
شخصیت آلیسنت های تاور در سریال خاندان اژدها مرا یاد #ترکان_خاتون همسر ملکشاه #سلجوقی میاندازد.
ملکهای که با نفوذ خود و تلاش برای جانشینی پسرش، کشور را غرق جنگ کرد. البته آلیسنت از هر نظر از ترکان خاتون محقتر است چون پسرش پسر ارشد پادشاه سابق بود. پسر ترکان خاتون اما فرزند کوچکتر ملکشاه بود. جانشین واقعی ملکشاه پسر ارشدش برکیارق بود. وقتی ملکشاه فوت کرد، حزب خراسان به رهبری پسران خواجه نظامالملک از برکیارق طرفداری کردند و حزب عراق عجم از ترکان خاتون پشتیبانی نمودند.
این وسط در جنگ داخلی #حسن_صباح پیروز واقعی بود که در استفاده از اختلافات داخلی دشمنانش استاد بود. همانطور که جنگ داخلی تارگرینها را نابود کرد، سلجوقیان هم رو به افول نهادند.
در مورد جزئیات این جنگها و نقش ترکان خاتون در کتاب 《فرمانروایان کوهستان》مفصل توضیح دادهام. این زن با زیبایی خود چنان بر ملکشاه نفوذ داشت که خواجه نظامالملک در سیاستنامه خود فصلی را به نکوهش دخالت زنان در سیاست اختصاص داد!
✍️:مرتضی عرب زاده
@tamadone_islami
شخصیت آلیسنت های تاور در سریال خاندان اژدها مرا یاد #ترکان_خاتون همسر ملکشاه #سلجوقی میاندازد.
ملکهای که با نفوذ خود و تلاش برای جانشینی پسرش، کشور را غرق جنگ کرد. البته آلیسنت از هر نظر از ترکان خاتون محقتر است چون پسرش پسر ارشد پادشاه سابق بود. پسر ترکان خاتون اما فرزند کوچکتر ملکشاه بود. جانشین واقعی ملکشاه پسر ارشدش برکیارق بود. وقتی ملکشاه فوت کرد، حزب خراسان به رهبری پسران خواجه نظامالملک از برکیارق طرفداری کردند و حزب عراق عجم از ترکان خاتون پشتیبانی نمودند.
این وسط در جنگ داخلی #حسن_صباح پیروز واقعی بود که در استفاده از اختلافات داخلی دشمنانش استاد بود. همانطور که جنگ داخلی تارگرینها را نابود کرد، سلجوقیان هم رو به افول نهادند.
در مورد جزئیات این جنگها و نقش ترکان خاتون در کتاب 《فرمانروایان کوهستان》مفصل توضیح دادهام. این زن با زیبایی خود چنان بر ملکشاه نفوذ داشت که خواجه نظامالملک در سیاستنامه خود فصلی را به نکوهش دخالت زنان در سیاست اختصاص داد!
✍️:مرتضی عرب زاده
@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صومعه 1700 ساله سنت آنتونی در مصر، یکی از خار های چشمان اسلامستیزانی که تسامح دینی مسلمانان را انکار می کنند.
صومعه ⛪️ سنت آنتونی یک صومعه ارتدوکس قبطی ☦️ واقع در صحرای شرقی مصر 🇪🇬 است.
این شهر که در قرن چهارم تأسیس شد، یکی از قدیمی ترین جوامع رهبانی دائماً مسکونی در جهان محسوب می شود. این صومعه که به سنت آنتونی، بنیانگذار رهبانیت مسیحی تقدیم شده است، نقش مهمی در تاریخ مسیحیت مصر ایفا کرده است ✝️ .
مردم را از سراسر جهان جذب می کند که علاقه مند به کاوش در میراث غنی معنوی و تاریخی مسیحیت در شرق هستند.
🔰کانال تلگرام
https://www.tg-me.com/isllam_history
@tamadone_islami
صومعه ⛪️ سنت آنتونی یک صومعه ارتدوکس قبطی ☦️ واقع در صحرای شرقی مصر 🇪🇬 است.
این شهر که در قرن چهارم تأسیس شد، یکی از قدیمی ترین جوامع رهبانی دائماً مسکونی در جهان محسوب می شود. این صومعه که به سنت آنتونی، بنیانگذار رهبانیت مسیحی تقدیم شده است، نقش مهمی در تاریخ مسیحیت مصر ایفا کرده است ✝️ .
مردم را از سراسر جهان جذب می کند که علاقه مند به کاوش در میراث غنی معنوی و تاریخی مسیحیت در شرق هستند.
🔰کانال تلگرام
https://www.tg-me.com/isllam_history
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
و چه بسیار حکومتهایی که در اثر دعواهای جانشینی نابود شدند! شخصیت آلیسنت های تاور در سریال خاندان اژدها مرا یاد #ترکان_خاتون همسر ملکشاه #سلجوقی میاندازد. ملکهای که با نفوذ خود و تلاش برای جانشینی پسرش، کشور را غرق جنگ کرد. البته آلیسنت از هر نظر از…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدرتمندترین بانوی تاریخ سلجوقیان
ترکان خاتون دختر طفغاج خان حاکم سمرقند، همسر سلطان ملکشاه سلجوقی و مادر زن المقتدی بالله خلیفه عباسی
@tamadone_islami
ترکان خاتون دختر طفغاج خان حاکم سمرقند، همسر سلطان ملکشاه سلجوقی و مادر زن المقتدی بالله خلیفه عباسی
@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام مبارک حضرت محمد ﷺ در تورات
اعتراف عالم یهودی و خواندن متن از زبان یک خاخام و...
عهد قدیم _ غزلهای سلیمان فصل پنجم آیه ۱۶
ترجمه دقیق به فارسی 👇
.+16 פִּיו* מְתִיקוּת,וְכֻלּוֹ دهانش شیرین است
מַחְמַדִּים. او محمد است
*+זֶה יַקִּירִי, וְזֶה אֲהוּבִי, בְּנוֹת יְרוּשָׁלַיִם”
ای دختران اورشلیم، او عشق من است.
آیا می دانستید کمتر از یک درصد مسیحیان می توانند عهدعتیق و جدید را به زبان اصلی بخوانند? و اکثر نود دو نه درصد مسیحیان ترجمه می خوانند
به همین دلیل وقتی ترجمه دستکاری شود، متوجه نمی شوند.
@tamadone_islami
اعتراف عالم یهودی و خواندن متن از زبان یک خاخام و...
عهد قدیم _ غزلهای سلیمان فصل پنجم آیه ۱۶
ترجمه دقیق به فارسی 👇
.+16 פִּיו* מְתִיקוּת,וְכֻלּוֹ دهانش شیرین است
מַחְמַדִּים. او محمد است
*+זֶה יַקִּירִי, וְזֶה אֲהוּבִי, בְּנוֹת יְרוּשָׁלַיִם”
ای دختران اورشلیم، او عشق من است.
آیا می دانستید کمتر از یک درصد مسیحیان می توانند عهدعتیق و جدید را به زبان اصلی بخوانند? و اکثر نود دو نه درصد مسیحیان ترجمه می خوانند
به همین دلیل وقتی ترجمه دستکاری شود، متوجه نمی شوند.
@tamadone_islami
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند کامل نام مبارک #محمد پیامبر اسلام در تورات
با بررسی کامل نام محمدیم در لغت نامه های عبری
✍️بسیار جالب و آموزنده است ، حتما ببینید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید
@tamadone_islami
با بررسی کامل نام محمدیم در لغت نامه های عبری
✍️بسیار جالب و آموزنده است ، حتما ببینید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید
@tamadone_islami