عبدالله بن ابی سرح صحابی و فاتح شمال آفریقا از دست بیزانس
عبد الله بن سعد بن ابی سرح قریشی عامری، از بنی عامر بن لوی، از قریش است: فاتح آفریقا ، سوار کار بنی عامر است. از دلاوران صحابه است. قبل از فتح مکه اسلام آورد، و مسلمان گشت. او نویسنده وحی رسول خدا صلی الله علیه وسلم بود و دست راست عمرو بن عاص در فتح مصر بود.
و والی مصر در سال 25 هـ بعد عمرو بن عاص گشت، و 12 سال بر این پست باقی ماند. و در این سال ها بود که برای فتح آفریقا رفت که در لشکرش عبد الله بن عباس و عقبه بن نافع رضی الله عنهم نیز حضور داشتند. و عبد الله بن زبیر نیز به آنها پیوست.
سپس طرابلس و طنجه و کل آفریقا را فتح کرد. در جنگ دریایی #روم نیز ظفر یافت در معرکه ی #ذات_الصواری در سال 34 هـ . و به مشرق برگشت.
سپس در راه بین مصر و شام خبر از کشته شدن حضرت عثمان یافت و حضرت علی والی دیگری را برای مصر فرستاد (او قیس بن سعد بن عباده بود) و متوجه شام شد ،قصد معاویه را کرد و جنگی بین او و بین علی در صفین رخ داد. ابی سرح در عسقلان مرد که ایستاده و در نماز بود. او برادر رضاعی حضرت عثمان بن عفان بود
@tamadone_islami
عبد الله بن سعد بن ابی سرح قریشی عامری، از بنی عامر بن لوی، از قریش است: فاتح آفریقا ، سوار کار بنی عامر است. از دلاوران صحابه است. قبل از فتح مکه اسلام آورد، و مسلمان گشت. او نویسنده وحی رسول خدا صلی الله علیه وسلم بود و دست راست عمرو بن عاص در فتح مصر بود.
و والی مصر در سال 25 هـ بعد عمرو بن عاص گشت، و 12 سال بر این پست باقی ماند. و در این سال ها بود که برای فتح آفریقا رفت که در لشکرش عبد الله بن عباس و عقبه بن نافع رضی الله عنهم نیز حضور داشتند. و عبد الله بن زبیر نیز به آنها پیوست.
سپس طرابلس و طنجه و کل آفریقا را فتح کرد. در جنگ دریایی #روم نیز ظفر یافت در معرکه ی #ذات_الصواری در سال 34 هـ . و به مشرق برگشت.
سپس در راه بین مصر و شام خبر از کشته شدن حضرت عثمان یافت و حضرت علی والی دیگری را برای مصر فرستاد (او قیس بن سعد بن عباده بود) و متوجه شام شد ،قصد معاویه را کرد و جنگی بین او و بین علی در صفین رخ داد. ابی سرح در عسقلان مرد که ایستاده و در نماز بود. او برادر رضاعی حضرت عثمان بن عفان بود
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
عبدالله بن ابی سرح صحابی و فاتح شمال آفریقا از دست بیزانس عبد الله بن سعد بن ابی سرح قریشی عامری، از بنی عامر بن لوی، از قریش است: فاتح آفریقا ، سوار کار بنی عامر است. از دلاوران صحابه است. قبل از فتح مکه اسلام آورد، و مسلمان گشت. او نویسنده وحی رسول خدا…
جنگ ذات الصَواری (یا ذوالصواری)، نخستین نبرد بزرگ دریایی مسلمانان و رومیان در سال ۳۱ یا ۳۴ بود.صَواری جمع صاریه به معنای دکل است.
گفته شده است که سبب نام گذاری این جنگ به ذاتالصواری آن است که در این جنگ، کشتیهای جنگی بسیاری به کار گرفته شد که دارای دکل بود. مسلمانان مصر و شام با کشتیهای خود از ساحل بندر عکّا حرکت کردند.مورخان در ذکر مکان جنگ اختلاف دارند؛ به روایتی این جنگ در دریا و نزدیک سواحل اسکندریه روی داده است.
امیر معاویه که در زمان خلافت حضرت عمر فقط حاکم دمشق و اردن بود، در ابتدای خلافت حضرت عثمان رفتهرفته حاکم تمام شام شد.
وی برای خود نیروی دریایی تشکیل داد و از خلیفه حضرت عثمان اجازۀ حملۀ دریایی خواست، که عثمان پذیرفت.
معاویه دو جزیرۀ قبرس (قبرص) و رودس را بهترتیب، در سالهای ۲۸ و ۵۳ هجری فتح کرد.
کنستانس دوم، فرمانروای رومشرقی (بیزانس)، که از فتوحات مسلمانان در دریای مدیترانه و سواحل افریقیه به تنگ آمده بود، با لشکری عظیم از راه دریا به سوی سرزمین مسلمانان حرکت کرد.گفته شده است که از آغاز نبرد مسلمانان با رومیان تا آنزمان، چنین نیرویی از رومیان بسیج نشده بود.
چون این خبر به حضرت عثمان رسید، به معاویه و عبداللّه بن سعد بن ابیسَرح، حاکم مصر (۲۵ـ۳۵)، دستور داد تا از طریق دریا با سپاه شام و مصر به مقابله دشمن بروند، همچنین به عمرو بن عاص دستور داد تا با مال و سلاح به عبداللّه کمک کند.در این جنگ، معاویه با همدستی ناوگان عبداللّه بن سعد به مقابله با دشمن برآمد.
مجموع کشتیهای جنگی مسلمانان را از دویست تا پانصد نوشتهاند.برخی از قبطیان مصر نیز همراه مسلمانان در این جنگ شرکت داشتند.
هنگام رویارویی مسلمانان و رومیان، وزش باد مخالفی که سه روز به طول انجامید سبب شد تا دو طرف لنگر بیندازند و تا آرام شدن دریا صبر کنند.پس از آن، مسلمانان برای رومیان پیغام فرستادند که یک شب میان دو طرف امان باشد و رومیان پذیرفتند.
#مسلمانان آن شب را تا صبح به نماز و دعا و خواندن قرآن گذراندند و #رومیان نیز به نواختن ناقوس و چنگ و طنبور پرداختند و در بوقها میدمیدند و شراب مینوشیدند.
روز بعد، امیر معاویه و ابن ابی سرح کسی را نزد کنستانس فرستادند و پیشنهاد کردند جنگ در خشکی باشد، اما رومیان نپذیرفتند و خواهان نبرد در دریا بودند.
نقل است که کشتیهای رومیان حامل شیشههای نفت و وسایل آتشزنه بود.جنگ با پرتاب تیر و سنگ آغاز شد و بهتدریج شدت یافت.بنابر گزارش مورخان مسلمان، مسلمانان با روشی خاص هر کشتی خود را به یک کشتی رومی میبستند و به جنگ تن به تن میپرداختند.
تعداد کشتههای دو طرف بسیار زیاد بود، آب اجساد را به ساحل آورد و تلی از اجساد بهوجود آمد
در این جنگ، کنستانس زخمهایی برداشت که تا مدتها درمان نشد؛ ازاینرو، و نیز بهسبب کثرت کشتگان و زخمیان، قسطنطین هزیمت یافت و روانۀ سیسیل گردید و از رومیان جز اندکی نجات نیافتند و مسلمانان پیروز شدند.
این جنگ ، که در آن نیروی دریایی روم (بیزانس) بهکلی درهم شکست، چندان اهمیت داشت که فیلیپ حِتّی، مورخ معاصر عرب، آن را با نبرد یَرموک مقایسه کرده است.
📚منابع:
✍️مسعودی، تنبیه، ج۱، ص۱۵۸.
✍️ابنخلدون،تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۵۷۵.
✍️خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۹۸
✍️طبری،تاریخ طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۲۸۸
✍️ابومحمد احمد ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۳۵۵
✍️ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۱۸
@tamadone_islami
گفته شده است که سبب نام گذاری این جنگ به ذاتالصواری آن است که در این جنگ، کشتیهای جنگی بسیاری به کار گرفته شد که دارای دکل بود. مسلمانان مصر و شام با کشتیهای خود از ساحل بندر عکّا حرکت کردند.مورخان در ذکر مکان جنگ اختلاف دارند؛ به روایتی این جنگ در دریا و نزدیک سواحل اسکندریه روی داده است.
امیر معاویه که در زمان خلافت حضرت عمر فقط حاکم دمشق و اردن بود، در ابتدای خلافت حضرت عثمان رفتهرفته حاکم تمام شام شد.
وی برای خود نیروی دریایی تشکیل داد و از خلیفه حضرت عثمان اجازۀ حملۀ دریایی خواست، که عثمان پذیرفت.
معاویه دو جزیرۀ قبرس (قبرص) و رودس را بهترتیب، در سالهای ۲۸ و ۵۳ هجری فتح کرد.
کنستانس دوم، فرمانروای رومشرقی (بیزانس)، که از فتوحات مسلمانان در دریای مدیترانه و سواحل افریقیه به تنگ آمده بود، با لشکری عظیم از راه دریا به سوی سرزمین مسلمانان حرکت کرد.گفته شده است که از آغاز نبرد مسلمانان با رومیان تا آنزمان، چنین نیرویی از رومیان بسیج نشده بود.
چون این خبر به حضرت عثمان رسید، به معاویه و عبداللّه بن سعد بن ابیسَرح، حاکم مصر (۲۵ـ۳۵)، دستور داد تا از طریق دریا با سپاه شام و مصر به مقابله دشمن بروند، همچنین به عمرو بن عاص دستور داد تا با مال و سلاح به عبداللّه کمک کند.در این جنگ، معاویه با همدستی ناوگان عبداللّه بن سعد به مقابله با دشمن برآمد.
مجموع کشتیهای جنگی مسلمانان را از دویست تا پانصد نوشتهاند.برخی از قبطیان مصر نیز همراه مسلمانان در این جنگ شرکت داشتند.
هنگام رویارویی مسلمانان و رومیان، وزش باد مخالفی که سه روز به طول انجامید سبب شد تا دو طرف لنگر بیندازند و تا آرام شدن دریا صبر کنند.پس از آن، مسلمانان برای رومیان پیغام فرستادند که یک شب میان دو طرف امان باشد و رومیان پذیرفتند.
#مسلمانان آن شب را تا صبح به نماز و دعا و خواندن قرآن گذراندند و #رومیان نیز به نواختن ناقوس و چنگ و طنبور پرداختند و در بوقها میدمیدند و شراب مینوشیدند.
روز بعد، امیر معاویه و ابن ابی سرح کسی را نزد کنستانس فرستادند و پیشنهاد کردند جنگ در خشکی باشد، اما رومیان نپذیرفتند و خواهان نبرد در دریا بودند.
نقل است که کشتیهای رومیان حامل شیشههای نفت و وسایل آتشزنه بود.جنگ با پرتاب تیر و سنگ آغاز شد و بهتدریج شدت یافت.بنابر گزارش مورخان مسلمان، مسلمانان با روشی خاص هر کشتی خود را به یک کشتی رومی میبستند و به جنگ تن به تن میپرداختند.
تعداد کشتههای دو طرف بسیار زیاد بود، آب اجساد را به ساحل آورد و تلی از اجساد بهوجود آمد
در این جنگ، کنستانس زخمهایی برداشت که تا مدتها درمان نشد؛ ازاینرو، و نیز بهسبب کثرت کشتگان و زخمیان، قسطنطین هزیمت یافت و روانۀ سیسیل گردید و از رومیان جز اندکی نجات نیافتند و مسلمانان پیروز شدند.
این جنگ ، که در آن نیروی دریایی روم (بیزانس) بهکلی درهم شکست، چندان اهمیت داشت که فیلیپ حِتّی، مورخ معاصر عرب، آن را با نبرد یَرموک مقایسه کرده است.
📚منابع:
✍️مسعودی، تنبیه، ج۱، ص۱۵۸.
✍️ابنخلدون،تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۵۷۵.
✍️خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۹۸
✍️طبری،تاریخ طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۲۸۸
✍️ابومحمد احمد ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۳۵۵
✍️ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۱۸
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
مسجد و جامعه ی سلیمانیه
عالی ترین دانشکده عثمانی، مجموعه ی سلیمانیه است:
این مسجد جامع در زمان #سلطان_سلیمان قانونی با اجرا و نظارت برجسته ترین و مشهورترین معمار قرون وسطی #سینان_پاشا در قرن شانزدهم در سال 1550 ساخته شد و در سال 1557 تکمیل شد.
در ساخت و ساز، این مجموعه شامل دانشکده پزشکی و سایر مدارس بود: تیمارستان (بیمارستان روانی)، میهمان خانه، مدرسه علمای حدیث و علوم آن، کتابخانه،کاروانسرا و حمام برای دانشجویان علم، همچنین مقبره سلطان سلیمان، مقبره همسرش حُرم، و مقبره معمار سینان قرار دارد، همچنین مقبره دخترش مهریماه، مادرش صالحه دل آشوب و خواهرش آسیه قرار دارند.
بودجه مدارس مساجد که توسط نهادهای مذهبی تامین می شد، آموزش رایگان به کودکان مسلمان ارائه می کردند و از مدارس آن زمان در کشورهای مسیحی جلوتر بودند، اینگونه ساختمانهای جنبی را «کلیهٔ مسجد» (به ترکی عثمانی «جامی کولیهسی») مینامیدند.
نکته جالبتوجه درباره این مسجد، توجه به طراحی آکوستیک است. با وجود این طراحی، صدای اذان و پیشنماز بهخوبی در مسجد طنینانداز میشود و نیاز به هیچ بلندگویی برای پخش صدا نیست.
اگرچه امپراتوری عثمانی زبان ترکی عثمانی را به عنوان زبان رسمی خود در نظر گرفت، اما به دنبال تغییر ساختار زبانی در ایالات امپراتوری خود (مانند اشغال فرانسه و انگلیسی) نبود ، بلکه عربی و فارسی زبان های رایج دینی و ادبی هم بود ، همچنین باقی لاتین زبان ها آزادانه زبان خود را استفاده میکردند.
ارتفاع این مسجد مطابق با جریان هوا ساخته شده است که دوده ی چراغ نفتی را در داخل تمیز و خارج کند. به عبارت دیگر، این بنا به گونه ای ساخته شده است که جریان هوا در داخل مسجد ایجاد شود که اجازه می دهد دوده حاصل از چراغ های نفتی در یک نقطه جمع شود و خارج شوند.
مدارس سلیمانیه واقع در مجتمع سلیمانیه بخش ویژه ای از یک پروژه غول پیکر است که توسط سلیمان بزرگ ، سوکولو و معمار سینان ایجاد شده است. مدیریت مدارس سلیمانیه در چارچوب مفاد اساسنامه توسط مثلث سلطان، وزیر اعظم و هیئت امنا شکل گرفت.
مدارس سلیمانیه، یکی از مهم ترین اجزای مجموعه سلیمانیه، بالاترین مرحله در سلسله مراتب مدارس عثمانی را نشان می داد. اولین مدرسه پزشکی که به مدرسه (دارالطب) Daruttıb نیز معروف است در اینجا دیده می شود. پزشکان کاندیدای آن دوره در این مدارس تربیت می شدند.
مدرسه و بیمارستان پزشکی واقع در مجموعه سلیمانیه مکانی است که در آن دانش پزشکی کهن به ارث رسیده از مراکزی مانند یونان باستان، بیزانس، سلجوقی، ایران، عراق، مصر، ماوراءالنهر و سوریه به دقت مورد بررسی، تجدید نظر و تصحیح بازتولید و مورد توسعه و انتشار یافتند،، اینها مراکز دانشی بودند که در آنجا ایجاد شدند، توسط سیستم بنیاد تأمین مالی ووقف تامین شدند، در همه سطوح مشروعیت یافتند و در گردش قرار گرفتند. در میان مؤسسان دانشکده پزشکی نوین ، نام هایی مانند عثمان صائب افندی، عبدالحاک ملا و مصطفی بهجت افندی که در مدرسه پزشکی سلیمانیه تحصیل کرده اند .
@tamadone_islami
عالی ترین دانشکده عثمانی، مجموعه ی سلیمانیه است:
این مسجد جامع در زمان #سلطان_سلیمان قانونی با اجرا و نظارت برجسته ترین و مشهورترین معمار قرون وسطی #سینان_پاشا در قرن شانزدهم در سال 1550 ساخته شد و در سال 1557 تکمیل شد.
در ساخت و ساز، این مجموعه شامل دانشکده پزشکی و سایر مدارس بود: تیمارستان (بیمارستان روانی)، میهمان خانه، مدرسه علمای حدیث و علوم آن، کتابخانه،کاروانسرا و حمام برای دانشجویان علم، همچنین مقبره سلطان سلیمان، مقبره همسرش حُرم، و مقبره معمار سینان قرار دارد، همچنین مقبره دخترش مهریماه، مادرش صالحه دل آشوب و خواهرش آسیه قرار دارند.
بودجه مدارس مساجد که توسط نهادهای مذهبی تامین می شد، آموزش رایگان به کودکان مسلمان ارائه می کردند و از مدارس آن زمان در کشورهای مسیحی جلوتر بودند، اینگونه ساختمانهای جنبی را «کلیهٔ مسجد» (به ترکی عثمانی «جامی کولیهسی») مینامیدند.
نکته جالبتوجه درباره این مسجد، توجه به طراحی آکوستیک است. با وجود این طراحی، صدای اذان و پیشنماز بهخوبی در مسجد طنینانداز میشود و نیاز به هیچ بلندگویی برای پخش صدا نیست.
اگرچه امپراتوری عثمانی زبان ترکی عثمانی را به عنوان زبان رسمی خود در نظر گرفت، اما به دنبال تغییر ساختار زبانی در ایالات امپراتوری خود (مانند اشغال فرانسه و انگلیسی) نبود ، بلکه عربی و فارسی زبان های رایج دینی و ادبی هم بود ، همچنین باقی لاتین زبان ها آزادانه زبان خود را استفاده میکردند.
ارتفاع این مسجد مطابق با جریان هوا ساخته شده است که دوده ی چراغ نفتی را در داخل تمیز و خارج کند. به عبارت دیگر، این بنا به گونه ای ساخته شده است که جریان هوا در داخل مسجد ایجاد شود که اجازه می دهد دوده حاصل از چراغ های نفتی در یک نقطه جمع شود و خارج شوند.
مدارس سلیمانیه واقع در مجتمع سلیمانیه بخش ویژه ای از یک پروژه غول پیکر است که توسط سلیمان بزرگ ، سوکولو و معمار سینان ایجاد شده است. مدیریت مدارس سلیمانیه در چارچوب مفاد اساسنامه توسط مثلث سلطان، وزیر اعظم و هیئت امنا شکل گرفت.
مدارس سلیمانیه، یکی از مهم ترین اجزای مجموعه سلیمانیه، بالاترین مرحله در سلسله مراتب مدارس عثمانی را نشان می داد. اولین مدرسه پزشکی که به مدرسه (دارالطب) Daruttıb نیز معروف است در اینجا دیده می شود. پزشکان کاندیدای آن دوره در این مدارس تربیت می شدند.
مدرسه و بیمارستان پزشکی واقع در مجموعه سلیمانیه مکانی است که در آن دانش پزشکی کهن به ارث رسیده از مراکزی مانند یونان باستان، بیزانس، سلجوقی، ایران، عراق، مصر، ماوراءالنهر و سوریه به دقت مورد بررسی، تجدید نظر و تصحیح بازتولید و مورد توسعه و انتشار یافتند،، اینها مراکز دانشی بودند که در آنجا ایجاد شدند، توسط سیستم بنیاد تأمین مالی ووقف تامین شدند، در همه سطوح مشروعیت یافتند و در گردش قرار گرفتند. در میان مؤسسان دانشکده پزشکی نوین ، نام هایی مانند عثمان صائب افندی، عبدالحاک ملا و مصطفی بهجت افندی که در مدرسه پزشکی سلیمانیه تحصیل کرده اند .
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
آیا از #امپراتوری_عمان چیزی شنیده اید؟!
امپراتوری عمان ( الْإِمْبَرَاطُورِیَّة الْعُمَانِیَّة ) یک امپراتوری دریایی بود که با پرتغال و بریتانیا برای تجارت و نفوذ در خلیج فارس و اقیانوس هند رقابت می کرد . پس از ظهور به عنوان یک قدرت منطقهای در قرن هجدهم، امپراتوری عمان در اوج خود در قرن نوزدهم شاهد نفوذ و کنترل خود در سراسر تنگه هرمز ایران و پاکستان امروزی و تا جنوب کیپ دلگادو و مومباسا و زنگبار در شرق آفریقا بود.عمانیها در طول تاریخ به تجارت مشهور بودند و کشتیهای باری متعددی داشتهاند و تا نقاطی دور دست و حتی حدود چین و شرق آفریقا رسیده بودند.
حدود امپراتوری عمان امروز بخشی از عمان امارات متحده عربی پاکستان ایران قطر بحرین یمن عربستان سعودی سومالی ماداگاسکار زنگبار کنیا کومور تانزانیا است
در سال ۱۵۰۷ میلادی ، پرتغالیها به عمان حمله کرده و بعد از مقاومت شدید از سوی عمانیها ، سر انجام موفق شدندکه عمان را به اشغال خویش در آورند. پرتغالیها به مدت یک قرن ونیم در عمان ماندند وبرتمام سواحل وعوائد این سرزمین دست یافته وبهره برداری نمودند.
در سال ۱۶۲۴ میلادی ، دولت «#یعاربه» به سرپرستی امام #ناصر_بن_مرشد_یعربی تأسیس گردید.او با کمک مردم عمان ، به جنگ با پرتغالی ها برآمد و در مدت کوتاهی ، چند شهر ساحلی را از چنگ پرتغالیها آزاد نمود؛ ولی مرگ به او امان نداد و درگذشت.
پس از وی ، جانشینش امام #سیف_بن_سلطان_یعربی راهش را ادامه داد و در سال ۱۶۴۹ میلادی ، توانست #مسقط را از دست پرتغالیها رها سازد. بعد از آزادی مسقط ، تمام اردوگاههای پرتغالیها یکی پس از دیگری سقوط کردند و سر انجام او توانست سراسر عمان را از قدرت پرتغالیها ، رها سازد.
عمانیها به آزادی سرزمینشان از تسلط #پرتغالیها اکتفا نکردند و قوای پرتغالیها در سواحل #هند و ساحل شرقی #آفریقا و اقیانوس هند را تعقیب نمودند و توانستند در چند حملهٔ پی در پی ، قشون پرتغالیها از این مناطق را خارج کنند تا اینکه سر انجام در سال ۱۶۹۸ میلادی ، پرتغالیها برای همیشه از منطقه رانده شدند.
با این عمل شجاعانه، عمانیها توانستند نام عمان را در صفحه درخشان تاریخ ، ثبت نمایند. در نتیجهٔ این پیروزی، دولتی بزرگ و قدرتمند در عمان بوجود آمد که باداشتن یک ناوگان بزرگ دریائی ، بر تمامی آبهای منطقه ، تسلط یافتند.
پس از آن عمانیها در این هنگام ، صاحب بزرگترین ناوگان دریائی و تجارتی در اقیانوس هند گردیدند. همچنین حدود مملکت عمان تا ساحل شرقی آفریقا ، گسترش یافت و دولت عمان تا دهه شصت از قرن بیستم ، بر تمامی جزیرههای این مناطق و ساحل آفریقا ، حکومت راندند. در این دوران ، عمان یکی از ثروتمندترین دولت های منطقه بشمار می آمد
@tamadone_islami
امپراتوری عمان ( الْإِمْبَرَاطُورِیَّة الْعُمَانِیَّة ) یک امپراتوری دریایی بود که با پرتغال و بریتانیا برای تجارت و نفوذ در خلیج فارس و اقیانوس هند رقابت می کرد . پس از ظهور به عنوان یک قدرت منطقهای در قرن هجدهم، امپراتوری عمان در اوج خود در قرن نوزدهم شاهد نفوذ و کنترل خود در سراسر تنگه هرمز ایران و پاکستان امروزی و تا جنوب کیپ دلگادو و مومباسا و زنگبار در شرق آفریقا بود.عمانیها در طول تاریخ به تجارت مشهور بودند و کشتیهای باری متعددی داشتهاند و تا نقاطی دور دست و حتی حدود چین و شرق آفریقا رسیده بودند.
حدود امپراتوری عمان امروز بخشی از عمان امارات متحده عربی پاکستان ایران قطر بحرین یمن عربستان سعودی سومالی ماداگاسکار زنگبار کنیا کومور تانزانیا است
در سال ۱۵۰۷ میلادی ، پرتغالیها به عمان حمله کرده و بعد از مقاومت شدید از سوی عمانیها ، سر انجام موفق شدندکه عمان را به اشغال خویش در آورند. پرتغالیها به مدت یک قرن ونیم در عمان ماندند وبرتمام سواحل وعوائد این سرزمین دست یافته وبهره برداری نمودند.
در سال ۱۶۲۴ میلادی ، دولت «#یعاربه» به سرپرستی امام #ناصر_بن_مرشد_یعربی تأسیس گردید.او با کمک مردم عمان ، به جنگ با پرتغالی ها برآمد و در مدت کوتاهی ، چند شهر ساحلی را از چنگ پرتغالیها آزاد نمود؛ ولی مرگ به او امان نداد و درگذشت.
پس از وی ، جانشینش امام #سیف_بن_سلطان_یعربی راهش را ادامه داد و در سال ۱۶۴۹ میلادی ، توانست #مسقط را از دست پرتغالیها رها سازد. بعد از آزادی مسقط ، تمام اردوگاههای پرتغالیها یکی پس از دیگری سقوط کردند و سر انجام او توانست سراسر عمان را از قدرت پرتغالیها ، رها سازد.
عمانیها به آزادی سرزمینشان از تسلط #پرتغالیها اکتفا نکردند و قوای پرتغالیها در سواحل #هند و ساحل شرقی #آفریقا و اقیانوس هند را تعقیب نمودند و توانستند در چند حملهٔ پی در پی ، قشون پرتغالیها از این مناطق را خارج کنند تا اینکه سر انجام در سال ۱۶۹۸ میلادی ، پرتغالیها برای همیشه از منطقه رانده شدند.
با این عمل شجاعانه، عمانیها توانستند نام عمان را در صفحه درخشان تاریخ ، ثبت نمایند. در نتیجهٔ این پیروزی، دولتی بزرگ و قدرتمند در عمان بوجود آمد که باداشتن یک ناوگان بزرگ دریائی ، بر تمامی آبهای منطقه ، تسلط یافتند.
پس از آن عمانیها در این هنگام ، صاحب بزرگترین ناوگان دریائی و تجارتی در اقیانوس هند گردیدند. همچنین حدود مملکت عمان تا ساحل شرقی آفریقا ، گسترش یافت و دولت عمان تا دهه شصت از قرن بیستم ، بر تمامی جزیرههای این مناطق و ساحل آفریقا ، حکومت راندند. در این دوران ، عمان یکی از ثروتمندترین دولت های منطقه بشمار می آمد
@tamadone_islami
کشته شدن سرداران سلطان مسعود غزنوی به دست غلامان خود در هنگام سقوط حکومت غزنویان
در پایان نبرد #دندانقان در سال ۴۱۹ هجری خورشیدی(۱۰۴۰ میلادی یا ۴۳۱ هجری قمری)،زمانی که لشکر سلطان مسعود غزنوی،پسر سلطان محمود غزنوی،در حال شکست خوردن از لشکر #طغرل،بنیان گذار سلسله #سلجوقیان بود و کار حکومت غزنویان در بیشتر ایران تمام شده به نظر می رسید و غزنویان در پایان این نبرد بیشتر حکومت خود را در ایران داشتند از دست می دادند،غلامان سرداران سلطان مسعود غزنوی که سال ها به سلسله غزنویان خدمت کرده بودند
وقتی متوجه شدند که شکست غزنویان و پیروزی سلجوقیان نزدیک است،ناگهان از فرصت استفاده کردند و با چاقو سرداران و اربابان خود را کشتند!با این کار گویی می خواستند از سرداران نظامی خود که سال ها نوکری شان را کرده بودند،انتقام بگیرند.
@tamadone_islami
در پایان نبرد #دندانقان در سال ۴۱۹ هجری خورشیدی(۱۰۴۰ میلادی یا ۴۳۱ هجری قمری)،زمانی که لشکر سلطان مسعود غزنوی،پسر سلطان محمود غزنوی،در حال شکست خوردن از لشکر #طغرل،بنیان گذار سلسله #سلجوقیان بود و کار حکومت غزنویان در بیشتر ایران تمام شده به نظر می رسید و غزنویان در پایان این نبرد بیشتر حکومت خود را در ایران داشتند از دست می دادند،غلامان سرداران سلطان مسعود غزنوی که سال ها به سلسله غزنویان خدمت کرده بودند
وقتی متوجه شدند که شکست غزنویان و پیروزی سلجوقیان نزدیک است،ناگهان از فرصت استفاده کردند و با چاقو سرداران و اربابان خود را کشتند!با این کار گویی می خواستند از سرداران نظامی خود که سال ها نوکری شان را کرده بودند،انتقام بگیرند.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
کشته شدن سرداران سلطان مسعود غزنوی به دست غلامان خود در هنگام سقوط حکومت غزنویان در پایان نبرد #دندانقان در سال ۴۱۹ هجری خورشیدی(۱۰۴۰ میلادی یا ۴۳۱ هجری قمری)،زمانی که لشکر سلطان مسعود غزنوی،پسر سلطان محمود غزنوی،در حال شکست خوردن از لشکر #طغرل،بنیان گذار…
کشته شدن سرداران سلطان مسعود غزنوی به دست غلامان خود در هنگام سقوط حکومت غزنویان
برخی از سرداران سلطان مسعود #غزنوی توسط ترک های سلجوقی و لشکر طغرل سلجوقی کشته نشدند،بلکه هنگامی که در حال شکست خوردن بودند،توسط غلامان خود کشته شدند.غلامان لشکر سلطان مسعود غزنوی،به ظاهر سال ها به سرداران خود خدمت میکردند،ولی در دل از اربابان خود کینه و نفرت داشتند و وقتی دیدند که فرصت برای نابودی غزنویان توسط لشکر دیگری فراهم است،برای انتقام از فرصت استفاده کردند و سرداران خود را کشتند.
#دندانقان شهری در نزدیکی مرو در در شرق ایران و در خراسان بزرگ در #ترکمنستان امروزی بود.دندانقان محلی بود که نبرد دندانقان بین پادشاهی غزنویان و #سلجوقیان رخ داد و با پیروزی طغرل سلجوقی به پایان رسید.در نتیجه این جنگ،ترکان غزنوی تسلط خود را بر خراسان و بخش زیادی از ایران از دست دادند و سلجوقیان موفق به تسلط بر بیشتر ایران شدند.
اندکی پس از شکست غزنویان در نبرد دندانقان،#مسعود_غزنوی،پسر سلطان محمود غزنوی و سومین پادشاه سلسله غزنویان در ایران،هنگام فرار به #هند با شورش سپاهیان خود که چشم طمع به ثروت او داشتند،رو به رو شد و به دست شورشیان در سال ۴۳۲ هجری قمری کشته شد.
پس از او برادرش سلطان محمد و سپس پسرش سلطان مودود،پادشاه غزنویان شدند.با این که غزنویان بیشتر تسلط خود را بر ایران از دست دادند،اما تا سال ۵۸۰ هجری قمری بر #غزنه و شرق ایران و شمال هند بدون قدرت زیاد و بدون تاثیر گذاری قابل توجهی،به طور محدود حکومت کردند و سرانجام به دست سلاطین غور که از ۵۴۳ تا ۶۱۲ هجری قمری در افغانستان امروزی حکومت می کردند،برای همیشه سقوط کردند و نابود شدند.
با پیروزی #طغرل_سلجوقی در نبرد دندانقان،حکومت #سلجوقیان در ایران آغاز شد و پس از ورود طغرل بیک سلجوقی به #اصفهان،امپراتوری سلجوقی شکل گرفت.
سلجوقیان مقتدرترین و پهناورترین حکومت ایران پس از اسلام را شکل دادند و از سال ۴۳۰ تا ۵۹۰ هجری قمری،بر بیشتر ایران حکومت کردند.
📚منابع:
نبرد دندانقان نوشته حمدالله صادقی نیا چاپ انتشارات مدرسه
سامانیان و غزنویان نوشته محمدرضا ناجی چاپ نشر ققنوس
سلسله سلجوقیان نوشته فریده هادی پور برزگر چاپ نشر پل
@tamadone_islami
برخی از سرداران سلطان مسعود #غزنوی توسط ترک های سلجوقی و لشکر طغرل سلجوقی کشته نشدند،بلکه هنگامی که در حال شکست خوردن بودند،توسط غلامان خود کشته شدند.غلامان لشکر سلطان مسعود غزنوی،به ظاهر سال ها به سرداران خود خدمت میکردند،ولی در دل از اربابان خود کینه و نفرت داشتند و وقتی دیدند که فرصت برای نابودی غزنویان توسط لشکر دیگری فراهم است،برای انتقام از فرصت استفاده کردند و سرداران خود را کشتند.
#دندانقان شهری در نزدیکی مرو در در شرق ایران و در خراسان بزرگ در #ترکمنستان امروزی بود.دندانقان محلی بود که نبرد دندانقان بین پادشاهی غزنویان و #سلجوقیان رخ داد و با پیروزی طغرل سلجوقی به پایان رسید.در نتیجه این جنگ،ترکان غزنوی تسلط خود را بر خراسان و بخش زیادی از ایران از دست دادند و سلجوقیان موفق به تسلط بر بیشتر ایران شدند.
اندکی پس از شکست غزنویان در نبرد دندانقان،#مسعود_غزنوی،پسر سلطان محمود غزنوی و سومین پادشاه سلسله غزنویان در ایران،هنگام فرار به #هند با شورش سپاهیان خود که چشم طمع به ثروت او داشتند،رو به رو شد و به دست شورشیان در سال ۴۳۲ هجری قمری کشته شد.
پس از او برادرش سلطان محمد و سپس پسرش سلطان مودود،پادشاه غزنویان شدند.با این که غزنویان بیشتر تسلط خود را بر ایران از دست دادند،اما تا سال ۵۸۰ هجری قمری بر #غزنه و شرق ایران و شمال هند بدون قدرت زیاد و بدون تاثیر گذاری قابل توجهی،به طور محدود حکومت کردند و سرانجام به دست سلاطین غور که از ۵۴۳ تا ۶۱۲ هجری قمری در افغانستان امروزی حکومت می کردند،برای همیشه سقوط کردند و نابود شدند.
با پیروزی #طغرل_سلجوقی در نبرد دندانقان،حکومت #سلجوقیان در ایران آغاز شد و پس از ورود طغرل بیک سلجوقی به #اصفهان،امپراتوری سلجوقی شکل گرفت.
سلجوقیان مقتدرترین و پهناورترین حکومت ایران پس از اسلام را شکل دادند و از سال ۴۳۰ تا ۵۹۰ هجری قمری،بر بیشتر ایران حکومت کردند.
📚منابع:
نبرد دندانقان نوشته حمدالله صادقی نیا چاپ انتشارات مدرسه
سامانیان و غزنویان نوشته محمدرضا ناجی چاپ نشر ققنوس
سلسله سلجوقیان نوشته فریده هادی پور برزگر چاپ نشر پل
@tamadone_islami
🔥پروژه #نات_کوین دوباره راه اندازی شد .
https://www.tg-me.com/notcoin_bot?start=er_13598506
@tamadone_islami
https://www.tg-me.com/notcoin_bot?start=er_13598506
@tamadone_islami
Telegram
Notcoin
Probably nothing @notcoin
تاریخ و تمدن طلایی اسلام pinned «🔥پروژه #نات_کوین دوباره راه اندازی شد . https://www.tg-me.com/notcoin_bot?start=er_13598506 @tamadone_islami»
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
المعتمد، محمد بن عباد لخمی ( ۱۰۴۰–۱۰۹۵) که با نام #عباد_سوم نیز شناخته میشود، سومین و آخرین فرمانروای طایفه إشبیلیّة در آندلس و همچنین #شاعری مشهور بود. او آخرین فرمانروای سلسله #بنوعباد در شهر سویل بود که در سال ۱۰۹۱ توسط مرابطون سرنگون شد.
پس از مرگ پدرش، عباد دوم در سال ۱۰۶۹، المعتمد به عنوان خلیفه، حاکم سویل شد. یکی از اولین اقدامات او بزرگداشت ابن عمار و اعطای افتخارات نظامی و مناصب عالی سیاسی به او بود، از جمله به عنوان فرماندار سیلوس و وزیر اعظم حکومت در سویل. این رابطه دوستانه بین حاکم و ابن عمار بعداً به دلایل نامعلوم مورد سرزنش قرار گرفت.
در دوران حکومت وی، بخشهای وسیعی از اندلس تحت تسلطش بود که عبارتند از:
در غرب قلمرو او سرزمین بین گوادالکیویر پایین و گوادیانا
نواحی اطراف نیبله، هوئلوا و سالتس
در جنوب تا نزدیک مورون، آرکوس، روندا و همچنین الخسیراس و تاریفا
پایتخت، کوردوبا که در سال ۱۰۷۰ تصرف شد و در سال ۱۰۷۵ از دست رفت و در سال ۱۰۷۸ مجدد فتح شد.
شاعری او :
معتمد بن عباد علاقه زیادی به شعر داشت و زمان زیادی را با شاعران می گذراند، از این رو در دوران حکومت او شاعران مشهوری مانند ابوبکر بن عمار، ابن زیدون، ابن اللبنا ظهور کردند. و می گویند خانه ای داشت که جز شاعران در آن وارد نمی شد و آن روز دوشنبه هر هفته بود. و از شدت علاقه معتمد بن عباد به شعر، غالباً به جای منثورهای ساده، نامه های منظوم برای وزیرانش می فرستاد. و خیلی از آثار چون Libro del conde lucanor از طبع و سبک ابن عباد اقتباس کردند
سویل اسپانیا در طول سلطنت او شکوفا شد و دوباره آباد و ساخته شد. در زمان سلطنت المعتمد، آلفونسو ششم، پادشاه کاستیل، سعی کرد به پادشاهی او حمله کند، بنابراین از یوسف_بن_تاشفین ، حاکم مرابطین کمک گرفت و با او در جنگ زلاقه جنگید که در آن کاستیلیان های مسیحی شکست خوردند
اگرچه آلفونسو پس از از دست دادن سویا به ابن عمار محاصره آن را رفع کرد، اما به سمت شهرهای دیگر اندلس مانند ساراگوسا ( سرقسطه) و والنسیا (بلنسیه) رفت و آلفونسو بعداً برای محاصره سویا بازگشت، اما این بار المعتمد از #یوسف_بن_تاشفین فرمانده ی نیرومند مرابطین کمک گرفت.
المرابطین در مراکش که به اندلس لشکر کشیدند و آلفونسو را در نبرد مشهور زلاقه در سال 1086 میلادی شکست سختی دادند.
پس از گذشت 5 سال از این واقعه، المرابطین تصمیم گرفتند ملوک الطوائف را به پادشاهی خود ضمیمه کنند و ارتش قدرتمند آنها به راحتی در دفاع از ایالت های ضعیف اندلس نفوذ کردند، بنابراین در سال 1091 سویا را تصرف کردند و المعتمد را تبعید کردند. معتمد به همراه خانواده اش به مراکش رفت و آنها را در شهر اغمات در حصر خانگی قرار داد.
در نهایت در همانجا به سال ۱۰۹۵ درگذشت. هرچند برخی منابع علت مرگش را ترور عنوان کردهاند.
@tamadone_islami
پس از مرگ پدرش، عباد دوم در سال ۱۰۶۹، المعتمد به عنوان خلیفه، حاکم سویل شد. یکی از اولین اقدامات او بزرگداشت ابن عمار و اعطای افتخارات نظامی و مناصب عالی سیاسی به او بود، از جمله به عنوان فرماندار سیلوس و وزیر اعظم حکومت در سویل. این رابطه دوستانه بین حاکم و ابن عمار بعداً به دلایل نامعلوم مورد سرزنش قرار گرفت.
در دوران حکومت وی، بخشهای وسیعی از اندلس تحت تسلطش بود که عبارتند از:
در غرب قلمرو او سرزمین بین گوادالکیویر پایین و گوادیانا
نواحی اطراف نیبله، هوئلوا و سالتس
در جنوب تا نزدیک مورون، آرکوس، روندا و همچنین الخسیراس و تاریفا
پایتخت، کوردوبا که در سال ۱۰۷۰ تصرف شد و در سال ۱۰۷۵ از دست رفت و در سال ۱۰۷۸ مجدد فتح شد.
شاعری او :
معتمد بن عباد علاقه زیادی به شعر داشت و زمان زیادی را با شاعران می گذراند، از این رو در دوران حکومت او شاعران مشهوری مانند ابوبکر بن عمار، ابن زیدون، ابن اللبنا ظهور کردند. و می گویند خانه ای داشت که جز شاعران در آن وارد نمی شد و آن روز دوشنبه هر هفته بود. و از شدت علاقه معتمد بن عباد به شعر، غالباً به جای منثورهای ساده، نامه های منظوم برای وزیرانش می فرستاد. و خیلی از آثار چون Libro del conde lucanor از طبع و سبک ابن عباد اقتباس کردند
سویل اسپانیا در طول سلطنت او شکوفا شد و دوباره آباد و ساخته شد. در زمان سلطنت المعتمد، آلفونسو ششم، پادشاه کاستیل، سعی کرد به پادشاهی او حمله کند، بنابراین از یوسف_بن_تاشفین ، حاکم مرابطین کمک گرفت و با او در جنگ زلاقه جنگید که در آن کاستیلیان های مسیحی شکست خوردند
اگرچه آلفونسو پس از از دست دادن سویا به ابن عمار محاصره آن را رفع کرد، اما به سمت شهرهای دیگر اندلس مانند ساراگوسا ( سرقسطه) و والنسیا (بلنسیه) رفت و آلفونسو بعداً برای محاصره سویا بازگشت، اما این بار المعتمد از #یوسف_بن_تاشفین فرمانده ی نیرومند مرابطین کمک گرفت.
المرابطین در مراکش که به اندلس لشکر کشیدند و آلفونسو را در نبرد مشهور زلاقه در سال 1086 میلادی شکست سختی دادند.
پس از گذشت 5 سال از این واقعه، المرابطین تصمیم گرفتند ملوک الطوائف را به پادشاهی خود ضمیمه کنند و ارتش قدرتمند آنها به راحتی در دفاع از ایالت های ضعیف اندلس نفوذ کردند، بنابراین در سال 1091 سویا را تصرف کردند و المعتمد را تبعید کردند. معتمد به همراه خانواده اش به مراکش رفت و آنها را در شهر اغمات در حصر خانگی قرار داد.
در نهایت در همانجا به سال ۱۰۹۵ درگذشت. هرچند برخی منابع علت مرگش را ترور عنوان کردهاند.
@tamadone_islami