آیا میدانید مادر خلیفه ی اموی #یزید_بن_ولید بن عبدالملک یک ایرانی و از نوادگان یزدگرد ساسانی بود؟!
@tamadone_islami
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا میدانید مادر خلیفه ی اموی #یزید_بن_ولید بن عبدالملک یک ایرانی و از نوادگان یزدگرد ساسانی بود؟! @tamadone_islami
آیا میدانید مادر خلیفه ی اموی یزید بن ولید بن عبدالملک یک ایرانی و از نوادگان یزدگرد ساسانی بود؟!
یزید بن ولید بن عبدالملک (متوفای ۱۲۶ق)، مکنی به ابوخالد و ملقب به الناقص، دوازدهمین خلیفه اموی بود و تنها حدود شش ماه خلافت کرد.در زمان خلافت او کار بنیامیه به شدت پریشان شده، فتنهها علیه این دولت برانگیخته شد و شهرهایشان به آشوب کشیده شد و قیامهای متعددی روی داد و اساس حکومت بنیامیه بیش از پیش متزلزل گردید.در برخی از منابع از یزید بعنوان مردی خوشرفتار و نیکروش و عادل یاد شده است.
او از کنیزی از تبار شاهان ساسانی به نام #شاه_آفرید یا #شاهفرید دختر فیروز بن یزدگرد بن شهریار بن خسرو زاده شد.
شاه آفرید در زمان فتح سمرقند، توسط قتیبه بن مسلم به اسارت گرفته شد؛ قتیبه او را به حجاج ابن یوسف آورده بود و حجاج نیز این کنیز را به خلیفه ی قدرتمند #ولید_ابن_عبدالملک بخشیده بود.
و یکی از همسران قدرتمندترین خلیفه ی اموی ولید ابن عبدالملک بود که از چین تا آندلس قلمرو حکومتش بود یک ایرانی بود.
ولید ابن عبدالملک دو همسر به نام های امالبنین. بنت عبدالعزیز و شاهفريذ بنت كسرى داشت .
یزید بن ولید همواره به نسب خویش مباهات کرده در شعری بیان داشته بود که:
انا ابن کسری و ابی مروان و قیصر جدی و جدی خاقان
من پسر کسری و پدرم مروان است و جدّم قیصر و خاقان.»
در این شعر او قیصر و خاقان را نیز از نیکان خود دانسته است چرا که مادر فیروز، دختر خسرو بود و مادر او دختر قیصر، مادر خسرو نیز دختر خاقان پادشاه ترک بود.
گفته شده یزید بن ولید اولین خلیفه اموی بود که مادرش کنیز بود ، از نظر ظاهری او فردی زیبا رو بود، و رنگ صورتش متمایل به گندمگون بود
📚منابع:
📒بغدادی، ابن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، بیتا، ص۳۱.
📒بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۹، ص۱۸۹
📒ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶، ج۱۰، ص۱۶
📒طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۵۹۵
📒ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۳، ص۱۲۰
📒ابن عبری، گریگوریوس، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص
📒الدولة الأموية_ تألیف دکتر علی محمد صلابی.
@tamadone_islami
یزید بن ولید بن عبدالملک (متوفای ۱۲۶ق)، مکنی به ابوخالد و ملقب به الناقص، دوازدهمین خلیفه اموی بود و تنها حدود شش ماه خلافت کرد.در زمان خلافت او کار بنیامیه به شدت پریشان شده، فتنهها علیه این دولت برانگیخته شد و شهرهایشان به آشوب کشیده شد و قیامهای متعددی روی داد و اساس حکومت بنیامیه بیش از پیش متزلزل گردید.در برخی از منابع از یزید بعنوان مردی خوشرفتار و نیکروش و عادل یاد شده است.
او از کنیزی از تبار شاهان ساسانی به نام #شاه_آفرید یا #شاهفرید دختر فیروز بن یزدگرد بن شهریار بن خسرو زاده شد.
شاه آفرید در زمان فتح سمرقند، توسط قتیبه بن مسلم به اسارت گرفته شد؛ قتیبه او را به حجاج ابن یوسف آورده بود و حجاج نیز این کنیز را به خلیفه ی قدرتمند #ولید_ابن_عبدالملک بخشیده بود.
و یکی از همسران قدرتمندترین خلیفه ی اموی ولید ابن عبدالملک بود که از چین تا آندلس قلمرو حکومتش بود یک ایرانی بود.
ولید ابن عبدالملک دو همسر به نام های امالبنین. بنت عبدالعزیز و شاهفريذ بنت كسرى داشت .
یزید بن ولید همواره به نسب خویش مباهات کرده در شعری بیان داشته بود که:
انا ابن کسری و ابی مروان و قیصر جدی و جدی خاقان
من پسر کسری و پدرم مروان است و جدّم قیصر و خاقان.»
در این شعر او قیصر و خاقان را نیز از نیکان خود دانسته است چرا که مادر فیروز، دختر خسرو بود و مادر او دختر قیصر، مادر خسرو نیز دختر خاقان پادشاه ترک بود.
گفته شده یزید بن ولید اولین خلیفه اموی بود که مادرش کنیز بود ، از نظر ظاهری او فردی زیبا رو بود، و رنگ صورتش متمایل به گندمگون بود
📚منابع:
📒بغدادی، ابن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، بیتا، ص۳۱.
📒بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۹، ص۱۸۹
📒ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶، ج۱۰، ص۱۶
📒طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۵۹۵
📒ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۳، ص۱۲۰
📒ابن عبری، گریگوریوس، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص
📒الدولة الأموية_ تألیف دکتر علی محمد صلابی.
@tamadone_islami
تصویری که #لئوناردو_داوینچی از انسان
#ويتروویوس رسم کرده است نسبتهای بدن انسان را خیلی قبل تر از او در رساله های #اخوان_الصفا در قرن چهارم هجری و ابوالوفا بوزجانی مورد بحث قرار گرفته اند نشان میدهد.
@tamadone_islami
#ويتروویوس رسم کرده است نسبتهای بدن انسان را خیلی قبل تر از او در رساله های #اخوان_الصفا در قرن چهارم هجری و ابوالوفا بوزجانی مورد بحث قرار گرفته اند نشان میدهد.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
تصویری که #لئوناردو_داوینچی از انسان #ويتروویوس رسم کرده است نسبتهای بدن انسان را خیلی قبل تر از او در رساله های #اخوان_الصفا در قرن چهارم هجری و ابوالوفا بوزجانی مورد بحث قرار گرفته اند نشان میدهد. @tamadone_islami
نسبت طلایی چشم نواز است و در طبیعت فراون یافت میشود؛ از صدف نرم تنان گرفته تا برگهای گیاهان، به زبان ساده تر، اگر عرض شیئی دو سوم طول آن یا در حدود ۱,۶۱۸ باشد، نسبت طلایی در آن برقرار است.
نسبت طلایی برش یا خط طلایی نیز نامیده میشود؛ یعنی تقسیم خط به گونه ای که نسبت بخش کوچکتر به بخش بزرگتر مانند نسبت خط بزرگتر به کل خط باشد. این سبب می شود که نسبت ۸:۱۳ به دست آید که در بسیاری از کارهای هنری و معماری مشاهده میشود.
هنرمندان علاوه بر علاقه ای که به پدیده های هندسی داشتند در جست و جوی مرکز نظامهای موسوم به «آشوب» هم بودند.بنابراین بر این نوع مفاهیم مرکزیت تمرکز داشتند.
قرآن کریم در مورد خلقت انسان به بهترین شکل اشاره میکند:
لَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ فِی أَحسَنِ تَقوِیمٍ
معنی کلمه «احسن تقویم» یعنی بهترین و نیکوترین تعادل و تناسب و قوامی که در اندام و حواس ظاهری و باطنی هر انسان بکار رفته است.«بهترین نسبت» که انسان هسته اصلی مخلوقات خداوند است; او هماهنگ ترین تناسب را دارد که منعکس کننده هارمونی الهی هستی است ( لینگز، 1976 ؛ گنون، 1994 )
#اخوان_الصفا گروهی از اندیشمندان بودند که در #خلافت_عباسی می زیستند و اندیشه های خود را در رساله هایی می نوشتند. آنان #قانون_ویتروويوس، معمار و نویسنده قرن اول پیش از میلاد حدود (۲۱۰۰ سال پیش) را که بدن انسان را به عنوان نظامی از نسبتها اندازه گیری کرد میشناختند. البته اخوان الصفا این فکر را ناقص یافتند؛ چون به جای استخوان خاجی، ناف را مرکز قرار داده بود.
یافته های #ویتروویوس بر اساس قانونی یونانی بود که در یکی از قوانین نسبت شناسی باستانی #مصری وجود داشت. این قانون بر ستون مهره های آزیریس خدای مصر باستان استوار بود ستون استوار بر مهرۀ خاجی نماینده پیش دودمانان ازیریس و نمادی از استواری دوام و نیکی بود.
#اخوان_الصفا پس از کوششهای فراوان به نتیجه دیگری رسیدند. آنان دریافتند که وقتی بدن انسان در حالت کشیده قرار دارد، نوک انگشتان دست و پا روی محیط دایره ای فرضی قرار می گیرند و اگر بدن متعلق به کودکی باشد که کمتر از هفت سال سن داشته باشد مرکز این دایره ناف است نه خاجی.
این نسبت کامل به مرکزیت ناف پس از هفت سالگی که سن به هم میخورد. هنگام تولد، ناف مرکز بدن است اما وقتی که فرد رشد میکند مرکز به پایین می آید و به خاجی میرسد.
تناسب نسبتها شکلی آرمانی برای نقاشیهای مذهبی پدید می آورد عرض هشت واحد طول ۱۰ واحد و مرکز ناف است. تقسیم این تصویر چنین است که بدن به اندازه هشت برابر سر طول دارد؛ هر پا از مچ پا به پایین به اندازه یک هشتم بدن صورت یک هشتم ،بدن پیشانی یک سوم صورت و صورت چهار برابر بینی یا گوش است.
این دایره با مرکزیت ناف که نماینده زمین و نگه دارنده حیات است کار آفریدگار را آشکار می سازد. این نسبتهای خدایی در کیهان شناسی ،موسیقی،خوش نویسی و همۀ هنرهای به جا مانده از قرن چهارم هجری منعکس اند.
کلید یافتن هماهنگی و به باور عارفان نزدیکی به خداوند در آنهاست. مثلاً هماهنگی طبیعی عدد هشت نزد دانشمندان مسلمان، از آن عددی پایهای ساخته که مبنای اندازه گیری در مقیاسهای موسیقایی شعری خوش نویسی و موضوع های هنری است. البته در جذب هندسه جبری #عمر_خیام و نظریه هندسی عدسی های #ابن_هیثم هم وجود دارند.
هندسه به طور عام و تناسب هندسی به طور خاص در فرآیند طراحی هنر اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است که در عناصر اولیه آن، هندسه، اشکال زیستمورفیک و خوشنویسی ارائه میشود، که همگی بر اساس قوانین هندسی (نسبتها) زیربنایی هستند و بر آنها حاکم است.
تناسبات هندسی توسط طراحان مسلمان به عنوان با ارزش ترین ابزار فرآیند طراحی برای تولید الگوهای سفارشی که بر زیبایی زیبایی در فضاها، سطوح و اشیاء طراحی شده حاکم است، استفاده می شود. آنها "اصول طبیعت" را به زبان خود به ما ارائه می دهند. با اعمال میانگین طلایی و تناسبات ریشه، نقوش هندسی تولید میشود تا در زمینههای صنایع ساختمانی مانند کاشی، معرق ، گچ و چوب و همچنین در زمینه هنر کتاب به کار رود.
📚منبع: کتاب ۱۰۰۱ اختراعات مسلمانان در جهان ما ،سلیم الحسنی
@tamadone_islami
نسبت طلایی برش یا خط طلایی نیز نامیده میشود؛ یعنی تقسیم خط به گونه ای که نسبت بخش کوچکتر به بخش بزرگتر مانند نسبت خط بزرگتر به کل خط باشد. این سبب می شود که نسبت ۸:۱۳ به دست آید که در بسیاری از کارهای هنری و معماری مشاهده میشود.
هنرمندان علاوه بر علاقه ای که به پدیده های هندسی داشتند در جست و جوی مرکز نظامهای موسوم به «آشوب» هم بودند.بنابراین بر این نوع مفاهیم مرکزیت تمرکز داشتند.
قرآن کریم در مورد خلقت انسان به بهترین شکل اشاره میکند:
لَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ فِی أَحسَنِ تَقوِیمٍ
معنی کلمه «احسن تقویم» یعنی بهترین و نیکوترین تعادل و تناسب و قوامی که در اندام و حواس ظاهری و باطنی هر انسان بکار رفته است.«بهترین نسبت» که انسان هسته اصلی مخلوقات خداوند است; او هماهنگ ترین تناسب را دارد که منعکس کننده هارمونی الهی هستی است ( لینگز، 1976 ؛ گنون، 1994 )
#اخوان_الصفا گروهی از اندیشمندان بودند که در #خلافت_عباسی می زیستند و اندیشه های خود را در رساله هایی می نوشتند. آنان #قانون_ویتروويوس، معمار و نویسنده قرن اول پیش از میلاد حدود (۲۱۰۰ سال پیش) را که بدن انسان را به عنوان نظامی از نسبتها اندازه گیری کرد میشناختند. البته اخوان الصفا این فکر را ناقص یافتند؛ چون به جای استخوان خاجی، ناف را مرکز قرار داده بود.
یافته های #ویتروویوس بر اساس قانونی یونانی بود که در یکی از قوانین نسبت شناسی باستانی #مصری وجود داشت. این قانون بر ستون مهره های آزیریس خدای مصر باستان استوار بود ستون استوار بر مهرۀ خاجی نماینده پیش دودمانان ازیریس و نمادی از استواری دوام و نیکی بود.
#اخوان_الصفا پس از کوششهای فراوان به نتیجه دیگری رسیدند. آنان دریافتند که وقتی بدن انسان در حالت کشیده قرار دارد، نوک انگشتان دست و پا روی محیط دایره ای فرضی قرار می گیرند و اگر بدن متعلق به کودکی باشد که کمتر از هفت سال سن داشته باشد مرکز این دایره ناف است نه خاجی.
این نسبت کامل به مرکزیت ناف پس از هفت سالگی که سن به هم میخورد. هنگام تولد، ناف مرکز بدن است اما وقتی که فرد رشد میکند مرکز به پایین می آید و به خاجی میرسد.
تناسب نسبتها شکلی آرمانی برای نقاشیهای مذهبی پدید می آورد عرض هشت واحد طول ۱۰ واحد و مرکز ناف است. تقسیم این تصویر چنین است که بدن به اندازه هشت برابر سر طول دارد؛ هر پا از مچ پا به پایین به اندازه یک هشتم بدن صورت یک هشتم ،بدن پیشانی یک سوم صورت و صورت چهار برابر بینی یا گوش است.
این دایره با مرکزیت ناف که نماینده زمین و نگه دارنده حیات است کار آفریدگار را آشکار می سازد. این نسبتهای خدایی در کیهان شناسی ،موسیقی،خوش نویسی و همۀ هنرهای به جا مانده از قرن چهارم هجری منعکس اند.
کلید یافتن هماهنگی و به باور عارفان نزدیکی به خداوند در آنهاست. مثلاً هماهنگی طبیعی عدد هشت نزد دانشمندان مسلمان، از آن عددی پایهای ساخته که مبنای اندازه گیری در مقیاسهای موسیقایی شعری خوش نویسی و موضوع های هنری است. البته در جذب هندسه جبری #عمر_خیام و نظریه هندسی عدسی های #ابن_هیثم هم وجود دارند.
هندسه به طور عام و تناسب هندسی به طور خاص در فرآیند طراحی هنر اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است که در عناصر اولیه آن، هندسه، اشکال زیستمورفیک و خوشنویسی ارائه میشود، که همگی بر اساس قوانین هندسی (نسبتها) زیربنایی هستند و بر آنها حاکم است.
تناسبات هندسی توسط طراحان مسلمان به عنوان با ارزش ترین ابزار فرآیند طراحی برای تولید الگوهای سفارشی که بر زیبایی زیبایی در فضاها، سطوح و اشیاء طراحی شده حاکم است، استفاده می شود. آنها "اصول طبیعت" را به زبان خود به ما ارائه می دهند. با اعمال میانگین طلایی و تناسبات ریشه، نقوش هندسی تولید میشود تا در زمینههای صنایع ساختمانی مانند کاشی، معرق ، گچ و چوب و همچنین در زمینه هنر کتاب به کار رود.
📚منبع: کتاب ۱۰۰۱ اختراعات مسلمانان در جهان ما ،سلیم الحسنی
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
آثار فرهنگی عربی اسلامی در سیسیل ایتالیا
محله ای به نام عربی در سیسیل ایتالیا
Piazza Saraceni
سیسیل قرون وسطی مرکز زندگی اعراب در مدیترانه بود. در بسیاری از زمینه ها، سیسیل به محل نمایش اروپا تبدیل شد. پالرمو که اعراب آن را پایتخت خود کرده بودند، به شهر بسیار تجملی و مرکز تمدن اسلامی تبدیل شد.
در قرن نهم میلادی، سیسیل بخشی از خلافت عباسی شد که توسط سلسله اعراب اغلابیان اداره می شد، قبل از اینکه دست به خلافت فاطمی رقیب داد، سپس توسط یک طایفه دیگر عرب بنی کلب اداره می شد.
امارت اسلامی سیسیل تحت کنترل سلسله اغلابیان (212 هجری) بود که خلافت عباسی را به رسمیت شناختند و بعداً به فاطمیان مصر روی آوردند. حتی پس از سقوط جزیره به دست نورمن ها، حضور اعراب و مسلمانان، فرهنگ و دانش به شکوفایی ادامه داد.
پیازا ساراسنی در محله تاریخی عرب نشین Sambuca di Sicilia. اشاره ای به گذشته عربی سیسیل، بیش از 1200 سال پیش دارد. ساراسین به معنای "عرب شرقی " که به اعراب اطلاق می شود، می آید.
امروزه می توان در خیابان های باستانی سیسیل قدم زد و هوای عربی_اسلامی را تنفس کرد. در گذشته به این روستا Sambuca Zabut می گفتند.
بر اساس سنت عامیانه سیسیلی، سامبوکا در سیسیل به یاد امیر ضابط العرب، که قلعه ای را در آن مکان، در دامنه کوه جنواردو(Genuardo)، بین رودخانه های بلیس و سوسیوس(Sosius)، بنا کرد، زابوت نامیده شد.
سیسیل، بزرگترین جزیره ایتالیا، شاهد دوران پربار تساهل عرب و نورمن است که منجر به ایجاد سبکی درهم تنیده در بسیاری از ساختارهای مذهبی و همچنین مدنی شده است. بازارهای عربی (بازارهای روباز) سیسیل از ادویه جات و محصولات غذایی اشباع شده بود.
برای تماشاگران، بازارهایی مانند کاپو و بالارو تاریخی شباهت زیادی به بازارهای طرابلس (لبنان)، قاهره یا دمشق دارند. اعراب همچنین بیشترین تأثیر را در آشپزی سیسیل بر جای گذاشتند.
در سالهای گذشته، در ایتالیا تابلوهایی با نامهای عربی خیابانها نصب میشد که به گذشته قرون وسطایی آنها احترام میگذاشت.
گیاهان جدید بیشماری توسط اعراب معرفی شدند که سیسیل را به جزیره باغ در جنوب اروپا تغییر دادند . اعراب مستعمرات خود در جنوب اروپا را با سیستم های کشاورزی جدید با استفاده از کشت تراس و قنات های سیفونی برای آبیاری بازسازی کردند.
اعراب روشهای جدیدی را برای نگهداری غذا و خشک کردن میوه ها و سبزیجات معرفی کردند
برای قرن ها، سیسیل جواهر عرب دریای مدیترانه بود. اعراب در تپههای سرسبز جزیره میوههای فراوانی میکاریدند. آنها با خود مواد زیادی آوردند که هنوز در غذاهای شیرین، دسرها و کیک ها استفاده می شود.
حاکمان و بازرگانان عرب نیشکر آوردند و اولین پالایشگاه شکر ابتدایی را در تراپتو نصب کردند. با شکر عربی یک سری کاملاً جدید از دسرها مانند Paste di Mandorle، cassata، cannoli، cubbaita و torrone ( نوقا ) آمد . آنها همچنین هنر ساخت بستنی و شربت را به سیسیل آوردند.
اعراب همچنین ایتالیا را با گندم دوروم آشنا کردند که برای #پاستا، برنج, برای ریزوتو و نیشکر برای دولچی استفاده می شود . برخی از محققان معتقدند که پاستا حضور خود در ایتالیا را مدیون اعراب است.اینها، همراه با آگرودولسها و آرانچینیها یشان و تکنیکهای آشپزی بازسازیشده، چیزی را به این سرزمین هدیه دادند که گاهی اوقات به عنوان Cucina Arabo-Siculo شناخته میشود .
بادمجان اولین بار توسط پادشاهان عرب سیسیل وارد اروپا شد. یکی از غذاهای معروف بادمجان، کاپوناتاست . این غذا با ترکیب شیرینی و اسیدی خود، نشانه ای از لمس عربی است.
✍️در انتها یادداشت جالبی از یک گردشگر سیسیلی می آورم که خواندنی است:
...در حالی که یادداشت های بدم را روی یک دستمال کاغذی نازک می نویسم، به ذهنم می رسد که اعراب برای اولین بار کاغذسازی را به این قسمت از جهان آوردند. قدیمیترین سند کاغذی اروپایی با تاریخ در سال 1102 در سیسیل امضا شد و من تقریباً یک هزار سال بعد زندگیام را با نوشتن افکاری مانند این میسازم: آیا حتی کاغذی بدون سیسیلیهای عرب داریم؟ آیا چیزی هست که ما ندانسته مدیون آنها نباشیم؟ آیا همه ما عرب سیسیلی هستیم بدون اینکه متوجه باشیم؟!
منابع:
https://italysegreta.com/sicilys-arab-identity/
https://www.vice.com/en/article/nzkk3g/the-edible-legacy-that-arabs-left-in-southern-italy
https://www.arabamerica.com/sicilys-unique-contribution-italys-cuisine/#:~:text=Today%2C%20such%20Sicilian%20foods%20as%20C%CF%8Dscusa%20%28Semolina%20and,with%20Sardines%29%20are%20reminders%20of%20the%20Arab%20past.
https://www.saveur.com/sicily-italy-arab-cuisine-where-to-eat-restaurants/
https://whc.unesco.org/en/list/1487
@tamadone_islami
محله ای به نام عربی در سیسیل ایتالیا
Piazza Saraceni
سیسیل قرون وسطی مرکز زندگی اعراب در مدیترانه بود. در بسیاری از زمینه ها، سیسیل به محل نمایش اروپا تبدیل شد. پالرمو که اعراب آن را پایتخت خود کرده بودند، به شهر بسیار تجملی و مرکز تمدن اسلامی تبدیل شد.
در قرن نهم میلادی، سیسیل بخشی از خلافت عباسی شد که توسط سلسله اعراب اغلابیان اداره می شد، قبل از اینکه دست به خلافت فاطمی رقیب داد، سپس توسط یک طایفه دیگر عرب بنی کلب اداره می شد.
امارت اسلامی سیسیل تحت کنترل سلسله اغلابیان (212 هجری) بود که خلافت عباسی را به رسمیت شناختند و بعداً به فاطمیان مصر روی آوردند. حتی پس از سقوط جزیره به دست نورمن ها، حضور اعراب و مسلمانان، فرهنگ و دانش به شکوفایی ادامه داد.
پیازا ساراسنی در محله تاریخی عرب نشین Sambuca di Sicilia. اشاره ای به گذشته عربی سیسیل، بیش از 1200 سال پیش دارد. ساراسین به معنای "عرب شرقی " که به اعراب اطلاق می شود، می آید.
امروزه می توان در خیابان های باستانی سیسیل قدم زد و هوای عربی_اسلامی را تنفس کرد. در گذشته به این روستا Sambuca Zabut می گفتند.
بر اساس سنت عامیانه سیسیلی، سامبوکا در سیسیل به یاد امیر ضابط العرب، که قلعه ای را در آن مکان، در دامنه کوه جنواردو(Genuardo)، بین رودخانه های بلیس و سوسیوس(Sosius)، بنا کرد، زابوت نامیده شد.
سیسیل، بزرگترین جزیره ایتالیا، شاهد دوران پربار تساهل عرب و نورمن است که منجر به ایجاد سبکی درهم تنیده در بسیاری از ساختارهای مذهبی و همچنین مدنی شده است. بازارهای عربی (بازارهای روباز) سیسیل از ادویه جات و محصولات غذایی اشباع شده بود.
برای تماشاگران، بازارهایی مانند کاپو و بالارو تاریخی شباهت زیادی به بازارهای طرابلس (لبنان)، قاهره یا دمشق دارند. اعراب همچنین بیشترین تأثیر را در آشپزی سیسیل بر جای گذاشتند.
در سالهای گذشته، در ایتالیا تابلوهایی با نامهای عربی خیابانها نصب میشد که به گذشته قرون وسطایی آنها احترام میگذاشت.
گیاهان جدید بیشماری توسط اعراب معرفی شدند که سیسیل را به جزیره باغ در جنوب اروپا تغییر دادند . اعراب مستعمرات خود در جنوب اروپا را با سیستم های کشاورزی جدید با استفاده از کشت تراس و قنات های سیفونی برای آبیاری بازسازی کردند.
اعراب روشهای جدیدی را برای نگهداری غذا و خشک کردن میوه ها و سبزیجات معرفی کردند
برای قرن ها، سیسیل جواهر عرب دریای مدیترانه بود. اعراب در تپههای سرسبز جزیره میوههای فراوانی میکاریدند. آنها با خود مواد زیادی آوردند که هنوز در غذاهای شیرین، دسرها و کیک ها استفاده می شود.
حاکمان و بازرگانان عرب نیشکر آوردند و اولین پالایشگاه شکر ابتدایی را در تراپتو نصب کردند. با شکر عربی یک سری کاملاً جدید از دسرها مانند Paste di Mandorle، cassata، cannoli، cubbaita و torrone ( نوقا ) آمد . آنها همچنین هنر ساخت بستنی و شربت را به سیسیل آوردند.
اعراب همچنین ایتالیا را با گندم دوروم آشنا کردند که برای #پاستا، برنج, برای ریزوتو و نیشکر برای دولچی استفاده می شود . برخی از محققان معتقدند که پاستا حضور خود در ایتالیا را مدیون اعراب است.اینها، همراه با آگرودولسها و آرانچینیها یشان و تکنیکهای آشپزی بازسازیشده، چیزی را به این سرزمین هدیه دادند که گاهی اوقات به عنوان Cucina Arabo-Siculo شناخته میشود .
بادمجان اولین بار توسط پادشاهان عرب سیسیل وارد اروپا شد. یکی از غذاهای معروف بادمجان، کاپوناتاست . این غذا با ترکیب شیرینی و اسیدی خود، نشانه ای از لمس عربی است.
✍️در انتها یادداشت جالبی از یک گردشگر سیسیلی می آورم که خواندنی است:
...در حالی که یادداشت های بدم را روی یک دستمال کاغذی نازک می نویسم، به ذهنم می رسد که اعراب برای اولین بار کاغذسازی را به این قسمت از جهان آوردند. قدیمیترین سند کاغذی اروپایی با تاریخ در سال 1102 در سیسیل امضا شد و من تقریباً یک هزار سال بعد زندگیام را با نوشتن افکاری مانند این میسازم: آیا حتی کاغذی بدون سیسیلیهای عرب داریم؟ آیا چیزی هست که ما ندانسته مدیون آنها نباشیم؟ آیا همه ما عرب سیسیلی هستیم بدون اینکه متوجه باشیم؟!
منابع:
https://italysegreta.com/sicilys-arab-identity/
https://www.vice.com/en/article/nzkk3g/the-edible-legacy-that-arabs-left-in-southern-italy
https://www.arabamerica.com/sicilys-unique-contribution-italys-cuisine/#:~:text=Today%2C%20such%20Sicilian%20foods%20as%20C%CF%8Dscusa%20%28Semolina%20and,with%20Sardines%29%20are%20reminders%20of%20the%20Arab%20past.
https://www.saveur.com/sicily-italy-arab-cuisine-where-to-eat-restaurants/
https://whc.unesco.org/en/list/1487
@tamadone_islami
Italy Segreta
Sicily's Arab Identity - Italy Segreta
To truly know Sicily and its people, one must understand the historical, cultural, and social influence of its Arab identity.