به طور کلی می توان شخصیت همه ی انسان ها را به دو گروه A و B تقسیم کرد. شخصیت های نوع A معمولاً افراد به شدت با انگیزه ای هستند که اهداف بسیار والا و حرارتی درونی برای دنبال کردن خواسته هایشان دارند. شخصیت های نوع B معمولاً انسان های آرام تری هستند و این انگیزش به شدت بالای شخصیت های نوع A را ندارند؛ اما از طرف دیگر استرس بسیار کمتری را تجربه می کنند.☘☘☘
بسیاری از کارآفرینانی که شخصیت نوع A دارند، این موضوع را در تأسیس شرکت و موفقیت های خود بسیار مؤثر دانسته اند. شخصیت های نوع A در بزرگسالی عطش وصف ناپذیری برای پیشرفت دارند که باعث می شود کسی جلودارشان نباشد. این مسئله دلایل متعددی دارد که در ادامه به ۱۲ مورد از آنها اشاره می کنیم.
♻️ @PRPlan
۱- شخصیت های نوع A زندگی شغلی خود را اولویت اول خود می دانند☘☘☘
وقتی پای زندگی و روابط شخصی در میان باشد تبدیل کردن زندگی شغلی به اولویت و تمرکز شماره ی یک زندگی لزوماً بهترین انتخاب نخواهد بود، چرا که به عنوان نمونه، تعاملات اجتماعی فرد به شکل محسوسی افت خواهد کرد. با این وجود، شخصیت های نوع A باز هم ترجیح می دهند زندگی شخصی خود را به نفع کسب و کار و اهداف مربوطه شان قربانی کنند.
۲- شخصیت نوع A نمی تواند به راحتی کار را کنار بگذارد☘☘☘
کسی نمی تواند این موضوع را انکار کند که تعطیل کردن کار و دور شدن به موقع از آن می تواند از آسیب رساندن به سلامت فردی افراد جلوگیری کند. اما تعداد کمی از شخصیت های نوع A موفق به این کار می شوند. حقیقت این است که آنها با کار کردن احساس راحتی بیشتری می کنند تا استراحت.
۳- آنها عاشق فهرست کارهای انجام دادنی هستند☘☘☘
درست کردن فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند به شما اجازه می دهد بدون تلف کردن وقت، یک به یک به کارهایی که باید انجام دهید رسیدگی کنید. این کار در بلند مدت در زمان شما صرفه جویی زیادی خواهد کرد. شخصیت های نوع A برای هر کاری فهرستی اینچنینی درست می کنند؛ چه برای امور کاری، و چه برای امور شخصی
♻️ ♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
بسیاری از کارآفرینانی که شخصیت نوع A دارند، این موضوع را در تأسیس شرکت و موفقیت های خود بسیار مؤثر دانسته اند. شخصیت های نوع A در بزرگسالی عطش وصف ناپذیری برای پیشرفت دارند که باعث می شود کسی جلودارشان نباشد. این مسئله دلایل متعددی دارد که در ادامه به ۱۲ مورد از آنها اشاره می کنیم.
♻️ @PRPlan
۱- شخصیت های نوع A زندگی شغلی خود را اولویت اول خود می دانند☘☘☘
وقتی پای زندگی و روابط شخصی در میان باشد تبدیل کردن زندگی شغلی به اولویت و تمرکز شماره ی یک زندگی لزوماً بهترین انتخاب نخواهد بود، چرا که به عنوان نمونه، تعاملات اجتماعی فرد به شکل محسوسی افت خواهد کرد. با این وجود، شخصیت های نوع A باز هم ترجیح می دهند زندگی شخصی خود را به نفع کسب و کار و اهداف مربوطه شان قربانی کنند.
۲- شخصیت نوع A نمی تواند به راحتی کار را کنار بگذارد☘☘☘
کسی نمی تواند این موضوع را انکار کند که تعطیل کردن کار و دور شدن به موقع از آن می تواند از آسیب رساندن به سلامت فردی افراد جلوگیری کند. اما تعداد کمی از شخصیت های نوع A موفق به این کار می شوند. حقیقت این است که آنها با کار کردن احساس راحتی بیشتری می کنند تا استراحت.
۳- آنها عاشق فهرست کارهای انجام دادنی هستند☘☘☘
درست کردن فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند به شما اجازه می دهد بدون تلف کردن وقت، یک به یک به کارهایی که باید انجام دهید رسیدگی کنید. این کار در بلند مدت در زمان شما صرفه جویی زیادی خواهد کرد. شخصیت های نوع A برای هر کاری فهرستی اینچنینی درست می کنند؛ چه برای امور کاری، و چه برای امور شخصی
♻️ ♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
شخصیت های نوع A این را درک می کنند که زمان ارزشمند ترین دارایی هر کسی است. آنها همیشه سر وقت حاضر می شوند و از دیگران نیز انتظار دارند همینطور رفتار کنند. از دید آنان اگر زود برسید به موقع رسیده اید. اگر به موقع برسید، دیر کرده اید و اگر دیر برسید، بهتر است اصلاً آفتابی نشوید.
۵- آنها وقت را تلف نمی کنند
☘☘☘
حتی تصور تعلل و عقب انداختن کارها نیز برای شخصیت های نوع A آزاردهنده است. از نظر آنها وقتی می توان کاری را همین حالا انجام داد، به تعویق انداختنش لزومی ندارد. اگر بتوان همین حالا کاری را انجام داد، می توان مطمئن بود شخصیت نوع A بلادرنگ و در کوتاهترین فرصت ممکن آن را انجام خواهد داد.
۶- جمله ی «نمی توان این کار را انجام داد» از نظر شخصیت های نوع A پذیرفته نیست☘☘☘
اگر کاری امکانپذیر باشد، شخصیت های نوع A از اینکه می توانند آن را انجام دهند اطمینانی ۱۰۰ درصدی خواهند داشت. آنها به توانایی های خود برای انجام هر کاری اعتماد کامل دارند.
♻️ ♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
۵- آنها وقت را تلف نمی کنند
☘☘☘
حتی تصور تعلل و عقب انداختن کارها نیز برای شخصیت های نوع A آزاردهنده است. از نظر آنها وقتی می توان کاری را همین حالا انجام داد، به تعویق انداختنش لزومی ندارد. اگر بتوان همین حالا کاری را انجام داد، می توان مطمئن بود شخصیت نوع A بلادرنگ و در کوتاهترین فرصت ممکن آن را انجام خواهد داد.
۶- جمله ی «نمی توان این کار را انجام داد» از نظر شخصیت های نوع A پذیرفته نیست☘☘☘
اگر کاری امکانپذیر باشد، شخصیت های نوع A از اینکه می توانند آن را انجام دهند اطمینانی ۱۰۰ درصدی خواهند داشت. آنها به توانایی های خود برای انجام هر کاری اعتماد کامل دارند.
♻️ ♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
هیچ چیز به اندازه ی اشتباه شخصیت های نوع A را عصبانی نمی کند. آنها برای کمال گرا بودن اختیاری از خود ندارند، قابل قبول نبودن اشتباه در وجود آنهاست. این تسلیم ناپذیری به آنها اجازه می دهد در مواقعی که دیگران دست از اهدافشان کشیده اند، به اهداف خود برسند.
۸- طرح ریزی بخشی از وجود آنهاست☘☘☘
برای اینکه بتوان به هدفی دست پیدا کرد، به یک طرح واضح و کامل نیاز خواهد بود. در حالی که دیگران ممکن است ترجیح دهند وارد گود شوند و سپس به اقتضای مسیر دست به اقدامات مختلف بزنند، شخصیت های نوع A پیش از دست به کار شدن طرح و برنامه ای برای خود در نظر می گیرند و از آغاز تا پایان کار به آن پایبند می مانند.
۹- شخصیت های نوع A توانایی بالایی در حل مسئله از خود نشان می دهند☘☘☘
بخشی از علت این مسئله این است که آنها کاملاً به توانایی های خود ایمان دارند، تا حدی که مطمئن اند می توانند برای هر مسئله ای راه حلی بیابند. این اعتماد به نفس به آنها اجازه می دهد به شکلی خستگی ناپذیر و به دور از استیصال و تشویش، به راه حلی منطقی برای مشکلات دست پیدا کنند.
۱۰- شخصیت های نوع A شخصیت های پر شوری هستند
☘☘☘
وقتی نسبت به چیزی اشتیاق داشته باشید، راحت تر می توانید وقت و انرژی خود را وقف آن کنید. شخصیت های نوع A هیچ کاری را نصفه و نیم انجام نمی دهند. اشتیاق و علاقه ی آنان باعث می شود بدون آنکه تلاش هایشان جنبه ی «کار» پیدا کند، خود را وقف انجام امور مختلف کنند
♻️ ♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
۸- طرح ریزی بخشی از وجود آنهاست☘☘☘
برای اینکه بتوان به هدفی دست پیدا کرد، به یک طرح واضح و کامل نیاز خواهد بود. در حالی که دیگران ممکن است ترجیح دهند وارد گود شوند و سپس به اقتضای مسیر دست به اقدامات مختلف بزنند، شخصیت های نوع A پیش از دست به کار شدن طرح و برنامه ای برای خود در نظر می گیرند و از آغاز تا پایان کار به آن پایبند می مانند.
۹- شخصیت های نوع A توانایی بالایی در حل مسئله از خود نشان می دهند☘☘☘
بخشی از علت این مسئله این است که آنها کاملاً به توانایی های خود ایمان دارند، تا حدی که مطمئن اند می توانند برای هر مسئله ای راه حلی بیابند. این اعتماد به نفس به آنها اجازه می دهد به شکلی خستگی ناپذیر و به دور از استیصال و تشویش، به راه حلی منطقی برای مشکلات دست پیدا کنند.
۱۰- شخصیت های نوع A شخصیت های پر شوری هستند
☘☘☘
وقتی نسبت به چیزی اشتیاق داشته باشید، راحت تر می توانید وقت و انرژی خود را وقف آن کنید. شخصیت های نوع A هیچ کاری را نصفه و نیم انجام نمی دهند. اشتیاق و علاقه ی آنان باعث می شود بدون آنکه تلاش هایشان جنبه ی «کار» پیدا کند، خود را وقف انجام امور مختلف کنند
♻️ ♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
شخصیت های نوع A به خاطر دلایلی که در بالا ذکر شد (از قبیل وقت شناسی، کمال گرایی، طرح ریزی، هدر ندادن وقت و غیره) انسان های به شدن بهره وری هستند. انجام بیشترین کار در کمترین زمان ممکن از ویژگی های برجسته ی آنان به شمار می رود.
۱۲- شخصیت های نوع A تمرکز بالایی دارند☘☘☘
وقتی پای به پایان رساندن کارها به میان می آید، شخصیت نوع A تمام تمرکز خود را معطوف انجام کار مورد نظر خواهد کرد، فارغ از هر اتفاق دیگری که ممکن است در اطرافش جریان داشته باشد. توانایی مسدود کردن تمام عوامل منحرف کننده و متمرکز ماندن روی کار، باعث می شود حواس این افراد حتی یک لحظه از کاری که انجام می دهند پرت نشود
♻️ @PRPlan
♻️ @PRPlan
۱۲- شخصیت های نوع A تمرکز بالایی دارند☘☘☘
وقتی پای به پایان رساندن کارها به میان می آید، شخصیت نوع A تمام تمرکز خود را معطوف انجام کار مورد نظر خواهد کرد، فارغ از هر اتفاق دیگری که ممکن است در اطرافش جریان داشته باشد. توانایی مسدود کردن تمام عوامل منحرف کننده و متمرکز ماندن روی کار، باعث می شود حواس این افراد حتی یک لحظه از کاری که انجام می دهند پرت نشود
♻️ @PRPlan
♻️ @PRPlan
انواع ارتباط
در مقولة انواع ارتباط و تقسیمبندی آن میان دانشمندان علوم ارتباطات اتفاق نظری وجود ندارد و در این زمینه نظرات مختلفی ارائه شده است اما به طور کلی میتوان به انواع ارتباط زیر اشاره کرد:
۱- ارتباط خصوصی و بدون واسطه
ارتباطی است رو در رو که طی آن پیام بدون واسطه و مستقیم بین پیام گیرنده و پیامدهنده مبادله میشود، این نوع ارتباط ویژگیهایی دارد:
الف – فرصت جابجایی پیامگیرنده و پیامدهنده
ب – فرصت تصحیح یکدیگر
ج – ارتباط چهره به چهره و عمیق
د – قابل رؤیت بودن آثار پیام
۲- ارتباط جمعی یا عمومی
ارتباط جمعی یا عمومی تعبیر جدیدی است که جامعهشناسان برای مفهوم Massmedia بکار بردهاند. ارتباط جمعی یا عمومی انتقال اطلاعات با وسایلی چون (روزنامه، کتاب، امواج، رادیو و تلویزیون و …) برای گروه کثیر و غیرمحدودی از مردم با سرعت زیاد است.
۳- ارتباط نوشتاری
ارتباط نوشتاری ارتباطی است که در آن اطلاعات از طریق قلم به کاغذ نقش میبندد (مانند نامه – روزنامه – کتاب و …)
۴- ارتباط غیر نوشتاری
ارتباطی است که اطلاعات و افکار از طریق امواج (مانند رادیو – تلویزیون – تلفن – تلگراف و …) میان مردم مبادله میشود.
۵- ارتباط ملی
ارتباطی است که پیام، اطلاعات و مفاهیم از طریق وسایل ارتباط جمعی نظیر رادیو و تلویزیون و مطبوعات در چهارچوب جغرافیایی یک کشور منتشر میشود.
۶- ارتباط فرا ملی
پیامها و اطلاعاتی که از طریق ماهوارهها مرزهای جغرافیایی را در مینوردد و موجبات نزدیکی میان انسانها بر روی کرة زمین میشود (مانند تلویزیون آسیایی و اروپایی و تلویزیونهای بدون مرز و … )
۷- ارتباط کلامی
در این نوع ارتباط، اطلاعات و افکار از طریق زبان و گفتار منتقل میشود (نظیر تلفن و تلگراف)
۸- ارتباط غیر کلامی
ارتباطی است که مفاهیم و معانی از طریق زبانی و گفتاری میان انسانها منتقل میشود (نظیر عکس – تصویر – فیلم و رنگها و لباس)
۹- ارتباط انسانی
اطلاعات و مفاهیمی که میان دو انسان رد و بدل میشود (مانند نامه – تلفن)
۱۰- ارتباط ابزاری یا ماشینی
در این نوع ارتباط که درست برعکس ارتباط انسانی است گردش اطلاعات میان دو ابزار یا ماشین رد و بدل میشود (نظیر انتقال اطلاعات مخزن به بلندگو یا صفحه تلویزیون)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
در مقولة انواع ارتباط و تقسیمبندی آن میان دانشمندان علوم ارتباطات اتفاق نظری وجود ندارد و در این زمینه نظرات مختلفی ارائه شده است اما به طور کلی میتوان به انواع ارتباط زیر اشاره کرد:
۱- ارتباط خصوصی و بدون واسطه
ارتباطی است رو در رو که طی آن پیام بدون واسطه و مستقیم بین پیام گیرنده و پیامدهنده مبادله میشود، این نوع ارتباط ویژگیهایی دارد:
الف – فرصت جابجایی پیامگیرنده و پیامدهنده
ب – فرصت تصحیح یکدیگر
ج – ارتباط چهره به چهره و عمیق
د – قابل رؤیت بودن آثار پیام
۲- ارتباط جمعی یا عمومی
ارتباط جمعی یا عمومی تعبیر جدیدی است که جامعهشناسان برای مفهوم Massmedia بکار بردهاند. ارتباط جمعی یا عمومی انتقال اطلاعات با وسایلی چون (روزنامه، کتاب، امواج، رادیو و تلویزیون و …) برای گروه کثیر و غیرمحدودی از مردم با سرعت زیاد است.
۳- ارتباط نوشتاری
ارتباط نوشتاری ارتباطی است که در آن اطلاعات از طریق قلم به کاغذ نقش میبندد (مانند نامه – روزنامه – کتاب و …)
۴- ارتباط غیر نوشتاری
ارتباطی است که اطلاعات و افکار از طریق امواج (مانند رادیو – تلویزیون – تلفن – تلگراف و …) میان مردم مبادله میشود.
۵- ارتباط ملی
ارتباطی است که پیام، اطلاعات و مفاهیم از طریق وسایل ارتباط جمعی نظیر رادیو و تلویزیون و مطبوعات در چهارچوب جغرافیایی یک کشور منتشر میشود.
۶- ارتباط فرا ملی
پیامها و اطلاعاتی که از طریق ماهوارهها مرزهای جغرافیایی را در مینوردد و موجبات نزدیکی میان انسانها بر روی کرة زمین میشود (مانند تلویزیون آسیایی و اروپایی و تلویزیونهای بدون مرز و … )
۷- ارتباط کلامی
در این نوع ارتباط، اطلاعات و افکار از طریق زبان و گفتار منتقل میشود (نظیر تلفن و تلگراف)
۸- ارتباط غیر کلامی
ارتباطی است که مفاهیم و معانی از طریق زبانی و گفتاری میان انسانها منتقل میشود (نظیر عکس – تصویر – فیلم و رنگها و لباس)
۹- ارتباط انسانی
اطلاعات و مفاهیمی که میان دو انسان رد و بدل میشود (مانند نامه – تلفن)
۱۰- ارتباط ابزاری یا ماشینی
در این نوع ارتباط که درست برعکس ارتباط انسانی است گردش اطلاعات میان دو ابزار یا ماشین رد و بدل میشود (نظیر انتقال اطلاعات مخزن به بلندگو یا صفحه تلویزیون)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
اقناع
نقطه اوج مبحث ارتباطات است. مصدر آن قناعت است و قناعت یعنی بسندگی، سیری، اشباع، بینیازی و به ثمر نشستن و کامل شدن. و اینها همه نشانههایی از پیروزی و رضایت مندی است. بطور کلی اقناع هدف اساسی و غایی همه نوع رفتارهای ارتباطی است. ارتباط موفق و مؤثر آن گونه ارتباطی است که نتیجه دلخواه یعنی اقناع را بدنبال داشته باشد. در این صورت میتوانیم به آن ارتباط متعالی نیز بگوییم
من پیامی میفرستم و مخاطبین با دریافت این پیام سه نوع واکنش میتوانند داشته باشند: رد و نفی، بی تفاوتی و خنثی، پذیرش و رضایت مندی.زمانی که حالت پذیرش رخ میدهد، میتوان گفت که گیرنده و مخاطب اقناع شده است.
اقناع به عنوان فرایند ارتباطاتی تعریف میشود که در آن یک منبع شواهد و نتایجی را بیان میکند و هدف وی غالب آمدن بر دریافت کننده و ایجاد تغییری در وی است.
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
نقطه اوج مبحث ارتباطات است. مصدر آن قناعت است و قناعت یعنی بسندگی، سیری، اشباع، بینیازی و به ثمر نشستن و کامل شدن. و اینها همه نشانههایی از پیروزی و رضایت مندی است. بطور کلی اقناع هدف اساسی و غایی همه نوع رفتارهای ارتباطی است. ارتباط موفق و مؤثر آن گونه ارتباطی است که نتیجه دلخواه یعنی اقناع را بدنبال داشته باشد. در این صورت میتوانیم به آن ارتباط متعالی نیز بگوییم
من پیامی میفرستم و مخاطبین با دریافت این پیام سه نوع واکنش میتوانند داشته باشند: رد و نفی، بی تفاوتی و خنثی، پذیرش و رضایت مندی.زمانی که حالت پذیرش رخ میدهد، میتوان گفت که گیرنده و مخاطب اقناع شده است.
اقناع به عنوان فرایند ارتباطاتی تعریف میشود که در آن یک منبع شواهد و نتایجی را بیان میکند و هدف وی غالب آمدن بر دریافت کننده و ایجاد تغییری در وی است.
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
ارتباطات اقناعی دارای ویژگیهایی است که برخی از آنها عبارتند از:
هدف و نیت خیر
هدف ارتباطات اقناعی باید از آلودگیها پاک بوده و از خلوص بهرهمند باشد.
صداقتصداقت و راستی به جانها نور اعتماد میبخشد و اعتماد سنگ بنای رفیع قناعت و اجابت است.نه سیاه، نه سفید، خاکستری
مطلق انگاری شایسته انسان خردورز نیست. مطلق انگاری، یکی از موانع برقراری ارتباط اقناعی نیز میباشد.
صراحت
زبان بی غل و غش یکی از ابزارهای مفید متقاعدسازی است.
منفعت
ذات و جوهره انسان بر منفعت طلبی سرشته است و همه تحرکها و تلاشهای انسانها برای کسب منفعتی و یا دفع خطری است.
دوسویه و تعاملی
از لوازم اساسی و ضروری متقاعدسازی وجود فضای امن تبادل آراء و گفتگو و تعامل است.
زبان آشنا
از دیگر مولفههای مهم اقناع، زبان آشنای مفاهیم است. آشنا در برابر غریبه است و زبان غریبه زبانی است که مخاطب آن را آشنا نیابد، به راحتی به ذهن نیاید و انرژی و توان بسیاری برای ادراکش لازم آید.
مستند و مستدل
از نشانههای مستحکم بودن هر سخن، مستدل بودن آن است. یعنی دلالت دادن به دلایل و براهین روشن و قابل قبول.
ابزار مناسب
از دیگر اصول و مولفههای اقناع و متقاعدسازی، انتخاب ابزار و مجرای مناسب برای حمل و نقل و ارسال و انتشار پیام است.
معقول و منطقی
محتوای پیامی که اقناع مخاطبین را نشانه گرفته، ناگزیر میباید به سلاح عقلانیت و تفکر منطقی مجهز باشد.
منشاء مشروع
هرگونه پیامی نشأت گرفته از منبع و بستری است که کیفیت آن منبع و بستر در ساختار و محتوای پیام تجلی مییابد و میتواند یکی از مولفههای نحوه تاثیرگذاری بر مخاطبینش باشد.
آراستگی و پیراستگی (جذابیت)
مقصود آن است که از معطر کردن و ملاحت بخشیدن به پیامها و در یک کلام زیباسازی آنها غفلت ننماییم.
هم ترازی با مخاطب (مخاطب شناسی)
مجموعه عناصر هدف، منبع، پیام و ابزار باید با مخاطب در یک تراز باشد.
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
هدف و نیت خیر
هدف ارتباطات اقناعی باید از آلودگیها پاک بوده و از خلوص بهرهمند باشد.
صداقتصداقت و راستی به جانها نور اعتماد میبخشد و اعتماد سنگ بنای رفیع قناعت و اجابت است.نه سیاه، نه سفید، خاکستری
مطلق انگاری شایسته انسان خردورز نیست. مطلق انگاری، یکی از موانع برقراری ارتباط اقناعی نیز میباشد.
صراحت
زبان بی غل و غش یکی از ابزارهای مفید متقاعدسازی است.
منفعت
ذات و جوهره انسان بر منفعت طلبی سرشته است و همه تحرکها و تلاشهای انسانها برای کسب منفعتی و یا دفع خطری است.
دوسویه و تعاملی
از لوازم اساسی و ضروری متقاعدسازی وجود فضای امن تبادل آراء و گفتگو و تعامل است.
زبان آشنا
از دیگر مولفههای مهم اقناع، زبان آشنای مفاهیم است. آشنا در برابر غریبه است و زبان غریبه زبانی است که مخاطب آن را آشنا نیابد، به راحتی به ذهن نیاید و انرژی و توان بسیاری برای ادراکش لازم آید.
مستند و مستدل
از نشانههای مستحکم بودن هر سخن، مستدل بودن آن است. یعنی دلالت دادن به دلایل و براهین روشن و قابل قبول.
ابزار مناسب
از دیگر اصول و مولفههای اقناع و متقاعدسازی، انتخاب ابزار و مجرای مناسب برای حمل و نقل و ارسال و انتشار پیام است.
معقول و منطقی
محتوای پیامی که اقناع مخاطبین را نشانه گرفته، ناگزیر میباید به سلاح عقلانیت و تفکر منطقی مجهز باشد.
منشاء مشروع
هرگونه پیامی نشأت گرفته از منبع و بستری است که کیفیت آن منبع و بستر در ساختار و محتوای پیام تجلی مییابد و میتواند یکی از مولفههای نحوه تاثیرگذاری بر مخاطبینش باشد.
آراستگی و پیراستگی (جذابیت)
مقصود آن است که از معطر کردن و ملاحت بخشیدن به پیامها و در یک کلام زیباسازی آنها غفلت ننماییم.
هم ترازی با مخاطب (مخاطب شناسی)
مجموعه عناصر هدف، منبع، پیام و ابزار باید با مخاطب در یک تراز باشد.
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
پنج نوع از کارکنان سمی
♻️ @PRPlan
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
♻️ @PRPlan
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
پندک☁️
🌞ارکان اصلی زندگی را پیش از اتمام ۹۵ و شروع سال جدید"۹۶ بی نظیر" برای خود مرور کنید🔰🦋
🌸صادق بودن با خود
🌷در تماس بودن با احساسات خود
🌹گستردن افق فکری و علایق خود
🌺با مشکلات روبرو شدن و طفره نرفتن
🌻عیب جویی نکردن
🌼نوشتن هدفها و برنامه ریزی ها
🥀اولویت بندی کردن
🎍خیلی ساده نگرفتن
💐ذهن را باز نگه داشتن
☘از دست ندادن حس شوخ طبعی
⏳آغاز شمارش معکوس تا سال ۹۶🐓⏳
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
🌞ارکان اصلی زندگی را پیش از اتمام ۹۵ و شروع سال جدید"۹۶ بی نظیر" برای خود مرور کنید🔰🦋
🌸صادق بودن با خود
🌷در تماس بودن با احساسات خود
🌹گستردن افق فکری و علایق خود
🌺با مشکلات روبرو شدن و طفره نرفتن
🌻عیب جویی نکردن
🌼نوشتن هدفها و برنامه ریزی ها
🥀اولویت بندی کردن
🎍خیلی ساده نگرفتن
💐ذهن را باز نگه داشتن
☘از دست ندادن حس شوخ طبعی
⏳آغاز شمارش معکوس تا سال ۹۶🐓⏳
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
⁉ چرا به استرستان توجهی نمیکنید؟!
❌ چون در محل کار:
▪ اهمیت دادن به استرس نشانهای منفی محسوب میشود.
▪اگر راجع به استرس صحبت کنید، دیگران فکر میکنند، نمیتوانید از پس کار برآیید.
▪همکارانتان فکر میکنند عضو خوبی از تیم نیستید چون نمیتوانید استرستان را مدیریت کنید.
⬅ در نتیجه سعی میکنید به استرستان اهمیت ندهید و آن را سرکوب کنید. اما این کار کمکی به شما نخواهد کرد.
✅ اینجاست که سازمانها باید بگویند "اشکالی ندارد! اگر لازم است با مشاور صحبت کنید! ما شما را حمایت میکنیم، چون شما برای ما کار میکنید و ما یک جامعه و خانوادهایم."
💢 ما روزی هشت ساعت سرکارمان هستیم و در کنار هم فعالیت میکنیم. باید فرهنگ "ما" را در سازمانهایمان به وجود بیاوریم.
همه با هم تلاش و پیشرفت کنیم، از یکدیگر حمایت و به هم کمک کنیم.
❇ این کارها آسان است و هزینهای ندارد، اما نتایج درخشانی دارد.
🔸 باعث ایجاد حس تعهد میشود و کاری میکند که آدمها مشتاق باشند هر روز به محل کارشان بروند و تلاش کنند.
🔸باعث میشود کارکنان حس کنند مهم و ارزشمند هستند و ارزشهایشان شناخته میشود.
📍♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
❌ چون در محل کار:
▪ اهمیت دادن به استرس نشانهای منفی محسوب میشود.
▪اگر راجع به استرس صحبت کنید، دیگران فکر میکنند، نمیتوانید از پس کار برآیید.
▪همکارانتان فکر میکنند عضو خوبی از تیم نیستید چون نمیتوانید استرستان را مدیریت کنید.
⬅ در نتیجه سعی میکنید به استرستان اهمیت ندهید و آن را سرکوب کنید. اما این کار کمکی به شما نخواهد کرد.
✅ اینجاست که سازمانها باید بگویند "اشکالی ندارد! اگر لازم است با مشاور صحبت کنید! ما شما را حمایت میکنیم، چون شما برای ما کار میکنید و ما یک جامعه و خانوادهایم."
💢 ما روزی هشت ساعت سرکارمان هستیم و در کنار هم فعالیت میکنیم. باید فرهنگ "ما" را در سازمانهایمان به وجود بیاوریم.
همه با هم تلاش و پیشرفت کنیم، از یکدیگر حمایت و به هم کمک کنیم.
❇ این کارها آسان است و هزینهای ندارد، اما نتایج درخشانی دارد.
🔸 باعث ایجاد حس تعهد میشود و کاری میکند که آدمها مشتاق باشند هر روز به محل کارشان بروند و تلاش کنند.
🔸باعث میشود کارکنان حس کنند مهم و ارزشمند هستند و ارزشهایشان شناخته میشود.
📍♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
خطاهای شناختی
درشناخت درمانی به افکار غیر واقع بینانه خطاهای شناختی میگویند.
شناخت یعنی درک( خطای شناختی یعنی درک ما از موضوع پیش آمده واقعی نیست واشتباه است.)
به مثال زیر توجه کنید
وقتی جرج سر وقت نیومد مارگارت به شدت عصبانی بود وبا این افکار خودگویی میکرد
اون همیشه دیر میاد کارش خجالت آوره چقدر خودخواهه اگه منو دوس داشت دیر نمیکرد باید تاحالا دیگه اومده بود. ومدام حس خشم وعصبانیت او از موقعیت پیش آمده بیشتر میشد.
این افکار برای شما آشنا نیست؟؟
آیا تا بحال از این نوع افکار داشته اید؟؟
منبع:تکنیک های شناخت درمان
نوبسنده:رابرت لی هی
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
درشناخت درمانی به افکار غیر واقع بینانه خطاهای شناختی میگویند.
شناخت یعنی درک( خطای شناختی یعنی درک ما از موضوع پیش آمده واقعی نیست واشتباه است.)
به مثال زیر توجه کنید
وقتی جرج سر وقت نیومد مارگارت به شدت عصبانی بود وبا این افکار خودگویی میکرد
اون همیشه دیر میاد کارش خجالت آوره چقدر خودخواهه اگه منو دوس داشت دیر نمیکرد باید تاحالا دیگه اومده بود. ومدام حس خشم وعصبانیت او از موقعیت پیش آمده بیشتر میشد.
این افکار برای شما آشنا نیست؟؟
آیا تا بحال از این نوع افکار داشته اید؟؟
منبع:تکنیک های شناخت درمان
نوبسنده:رابرت لی هی
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
خطاهای شناختی
۱.ذهن خوانی mind reading
فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : ” جواب سلامم را نداد ، پس حتما از دست من ناراحت است.
۲.پیش گویی furtune telling
پیش بینی می کنید که حوادث آینده ، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ” در امتحان شکست می خورم ” یا ” کاری گیر من نخواهد آمد”.
۳.فاجعه سازی catastrophizing معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح ، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است . مثل : ” افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.
۴.برچسب زدن labling
به خودتان یا دیگران ، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ” من آدم بدبختی هستم ” یا من آدم بی ارزشی هستم”.
۵.نادیده گرفتن جنبه های مثبت discounting positives
مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند .مثل: ” این کار از عهده همه بر می آید” یا ” قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.
۶.فیلتر منفی negative filter
تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ” هیچ کس مرا دوست ندارد”.
۷.تعمیم افراطی overgeneralizing
بر پایه یک حادثه ، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ” این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ” در همه کار ها شکست می خورم”.
۸.تفکر دوقطبی dichotomus thinking
به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ” همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد “.
۹.باید اندیشی should
به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ” باید کارم را خوب انجام بدهم ” یا ” باید در کنکور قبول شوم”.
۱۰.شخصی سازی personalizing
علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ” ازدواجم بهم خورد ، چون من مقصر بودم”.
۱۱.سرزنش گری blaming
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ” دیگران باعث عصبانیت من می شوند ” یا ” والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.
۱۲.مقایسه های نا عادلانه unfair comparisons
حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ” او خیلی موفق تر از من است” یا ” شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.
۱۳.تاسف گرایی regret orientation (کشکول ای کاش)
به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ” اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم ” یا ” ای کاش این حرف را نمی زدم”.
۱۴.چی می شد اگر what if
دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : ” حرف شما درست است ، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟ ” یا ” چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟”
۱۵.استدلال هیجانی emotional reasoning
از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ” چون دلم شور میزند ، پس اتفاق ناگواری می افتد
۱۶.نادیده انگاری شواهد متناقض ignoring counter evidences شواهد یا استدلال های ناهمخوان با تفکر خود را ردرد می کنید. مثل : ” هیچ کس مرا دوست ندارد” . هر گونه شواهد متناقض را نادیده می گیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید می شود.
۱۷.قضاوت گرایی judgment focus
به جای این که خودتان ، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی ، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل : ” در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم ” یا ” اگر تنیس بازی کنم ، از پس آن بر نمی آیم ” یا ” سارا چقدر موفق است ، ولی من اصلا موفق نیستم”.
منبع : تکنیک های شناخت درمان
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
۱.ذهن خوانی mind reading
فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : ” جواب سلامم را نداد ، پس حتما از دست من ناراحت است.
۲.پیش گویی furtune telling
پیش بینی می کنید که حوادث آینده ، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ” در امتحان شکست می خورم ” یا ” کاری گیر من نخواهد آمد”.
۳.فاجعه سازی catastrophizing معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح ، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است . مثل : ” افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.
۴.برچسب زدن labling
به خودتان یا دیگران ، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ” من آدم بدبختی هستم ” یا من آدم بی ارزشی هستم”.
۵.نادیده گرفتن جنبه های مثبت discounting positives
مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند .مثل: ” این کار از عهده همه بر می آید” یا ” قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.
۶.فیلتر منفی negative filter
تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ” هیچ کس مرا دوست ندارد”.
۷.تعمیم افراطی overgeneralizing
بر پایه یک حادثه ، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ” این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ” در همه کار ها شکست می خورم”.
۸.تفکر دوقطبی dichotomus thinking
به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ” همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد “.
۹.باید اندیشی should
به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ” باید کارم را خوب انجام بدهم ” یا ” باید در کنکور قبول شوم”.
۱۰.شخصی سازی personalizing
علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ” ازدواجم بهم خورد ، چون من مقصر بودم”.
۱۱.سرزنش گری blaming
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ” دیگران باعث عصبانیت من می شوند ” یا ” والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.
۱۲.مقایسه های نا عادلانه unfair comparisons
حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ” او خیلی موفق تر از من است” یا ” شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.
۱۳.تاسف گرایی regret orientation (کشکول ای کاش)
به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ” اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم ” یا ” ای کاش این حرف را نمی زدم”.
۱۴.چی می شد اگر what if
دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : ” حرف شما درست است ، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟ ” یا ” چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟”
۱۵.استدلال هیجانی emotional reasoning
از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ” چون دلم شور میزند ، پس اتفاق ناگواری می افتد
۱۶.نادیده انگاری شواهد متناقض ignoring counter evidences شواهد یا استدلال های ناهمخوان با تفکر خود را ردرد می کنید. مثل : ” هیچ کس مرا دوست ندارد” . هر گونه شواهد متناقض را نادیده می گیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید می شود.
۱۷.قضاوت گرایی judgment focus
به جای این که خودتان ، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی ، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل : ” در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم ” یا ” اگر تنیس بازی کنم ، از پس آن بر نمی آیم ” یا ” سارا چقدر موفق است ، ولی من اصلا موفق نیستم”.
منبع : تکنیک های شناخت درمان
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
💫💫💫
شش لباس دور ریختنی که باید آن را در سال جدید به آتش کشید
سال نو، فرصتی است برای پوشیدن لباس های نو و کنار گذاشتن کهنه ها
لباس ها، فقط کت و شلوار و پیراهن نیستند. لباس ها، عادت های ما هستند. می شود عادت های قدیمی و ذهنیت های کهنه را کنار گذاشت و رفتارهای جدید را تجربه کرد.
بنابراین به سراغ کمد ذهنیت ها و عادت هایتان بروید. دربش را باز کنید. کمی از آن فاصله بگیرید و از دور به آن ها خودتان نگاه کنید. شاید این لباس ها، باید دور انداخته شوند:
»» لباس انتظار برای شانس
اگر فکر می کنیم که آدم های موفق در اثر شانس به موفقیت رسیده اند سخت در اشتباهیم. کافیست زندگی هر کدام از کارآفرینان را بخوانیم موفقیت از عرق کردن و تلاش کردن و شکست خوردن به دست آمده. شانس، فرصت هایی است که یک ذهن آماده و کارکرده روی هوا می زند و نه صرفا یک انسان منتظر و خواب آلوده. خلاصه آنکه شما باید بروید در خانه شانس در بزنید و نه برعکس.
»» لباس کمالگرایی افراطی
کمالگرایی افراطی یعنی من باید در یک موضوع/زمینه/حوزه، به 100% برسم اگر نرسم باید آن را کنار بگذارم. لباس جدید می تواند این باشد: فقط یک پله بیشتر با گام های استوار.
»» لباس اهداف حقیر و مبتذل
این عادت فکری باعث می شود که هدف گذاری های کوچک یا مبتذل انجام دهیم. مثلا اگر در سبد اهدافمان فقط خانه و مدرک و شهرت است، یک جای کار ایراد دارد، انسان بودنِ انسان به داشتن اهداف فرافردی و فراخانوادگی است. به جایش عادت اهداف فراگیر را جایگزین کنید. بزرگ باشید و جهانی بیاندیشید. در جهان امروز که شبکه های اجتماعی در دسترس ماست برای آن که در سطح جهانی عمل کنیم، همه چیز آماده است.
»» لباس دروغ
دروغ روح آدمی را متلاشی می کند، لابد می پرسید چگونه؟ دروغ باعث می شود بین گفتار و باور شکاف بوجود بیاید. تکرار آن باعث می شود که این شکاف به سایر ارکان وجود آدمی نیز سرایت کند اما جمله شکاف بین گفتار و عمل (که می شود خیانت و عدم انجام تعهدات) و شکاف بین باور و گفتار (که می شود دو رویی) و شکاف بین ... دروغ سرآغاز متلاشی شدن روح است. لباس صداقت را بر جان خود بپوشانیم.
»» لباس تکرار دیگران و تقلید
پوشیدن این لباس باعث می شود که هر چه بیشتر شبیه به دیگران شویم. خودمان نباشیم بلکه دیگران را زندگی کنیم. باید جسور بود. لباس تقلید را درید و خودمان برای خودمان تصمیم گیری کنیم. خداوند هر کدام از ما را به صورت یکتا و تکرار نشدنی خلق کرده است.
»» لباس ترس از شکست
شکست ناشی از زمین خوردن نیست. وقتی شکست میخوریم که هیچوقت بلند نشویم. ریسک نکردن بزرگترین ریسکی است که میتوانیم انجام دهیم. بنابراین در سال جدید، چند تجربه جسورانه برای خودمان تعریف کنیم. حتی اگر در آن ها موفق نشدیم، موفق شده ایم که ترس از شکست را در خودمان بکشیم.
»» و عینک نقطه ضعف
علاوه بر آن شش لباس، در کمد لباس تان ممکن است عینک نقطه ضعف هم باشد آن را بیابید و بشکنید و دور بریزید. همه ما نقاط ضعفی داریم. اما توجه به نقاط ضعف باعث می شود که نقاط قوت خود را نبینیم. سال جدید را بگذارید سال تمرکز بر نقاط قوت. بپرسید با توجه به نقاط قوتم چه کاری می توانم انجام دهم؟
☑️فراموش نکنیم، این جان آدمی است که باید نو شود و نو بماند و گرنه تحویل سال جز گردش ایام و چرخش زمین نیست. از همین روست که گفته اند: نوروز بمانید که نورزو شمایید! از روی این جمله آخر رد نشوید. 30 ثانیه تامل کنید. نوروز هدیه خداوند به ماست و نوشدن و نو ماندن هدیه ما به اوست.
______________________________👇
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
شش لباس دور ریختنی که باید آن را در سال جدید به آتش کشید
سال نو، فرصتی است برای پوشیدن لباس های نو و کنار گذاشتن کهنه ها
لباس ها، فقط کت و شلوار و پیراهن نیستند. لباس ها، عادت های ما هستند. می شود عادت های قدیمی و ذهنیت های کهنه را کنار گذاشت و رفتارهای جدید را تجربه کرد.
بنابراین به سراغ کمد ذهنیت ها و عادت هایتان بروید. دربش را باز کنید. کمی از آن فاصله بگیرید و از دور به آن ها خودتان نگاه کنید. شاید این لباس ها، باید دور انداخته شوند:
»» لباس انتظار برای شانس
اگر فکر می کنیم که آدم های موفق در اثر شانس به موفقیت رسیده اند سخت در اشتباهیم. کافیست زندگی هر کدام از کارآفرینان را بخوانیم موفقیت از عرق کردن و تلاش کردن و شکست خوردن به دست آمده. شانس، فرصت هایی است که یک ذهن آماده و کارکرده روی هوا می زند و نه صرفا یک انسان منتظر و خواب آلوده. خلاصه آنکه شما باید بروید در خانه شانس در بزنید و نه برعکس.
»» لباس کمالگرایی افراطی
کمالگرایی افراطی یعنی من باید در یک موضوع/زمینه/حوزه، به 100% برسم اگر نرسم باید آن را کنار بگذارم. لباس جدید می تواند این باشد: فقط یک پله بیشتر با گام های استوار.
»» لباس اهداف حقیر و مبتذل
این عادت فکری باعث می شود که هدف گذاری های کوچک یا مبتذل انجام دهیم. مثلا اگر در سبد اهدافمان فقط خانه و مدرک و شهرت است، یک جای کار ایراد دارد، انسان بودنِ انسان به داشتن اهداف فرافردی و فراخانوادگی است. به جایش عادت اهداف فراگیر را جایگزین کنید. بزرگ باشید و جهانی بیاندیشید. در جهان امروز که شبکه های اجتماعی در دسترس ماست برای آن که در سطح جهانی عمل کنیم، همه چیز آماده است.
»» لباس دروغ
دروغ روح آدمی را متلاشی می کند، لابد می پرسید چگونه؟ دروغ باعث می شود بین گفتار و باور شکاف بوجود بیاید. تکرار آن باعث می شود که این شکاف به سایر ارکان وجود آدمی نیز سرایت کند اما جمله شکاف بین گفتار و عمل (که می شود خیانت و عدم انجام تعهدات) و شکاف بین باور و گفتار (که می شود دو رویی) و شکاف بین ... دروغ سرآغاز متلاشی شدن روح است. لباس صداقت را بر جان خود بپوشانیم.
»» لباس تکرار دیگران و تقلید
پوشیدن این لباس باعث می شود که هر چه بیشتر شبیه به دیگران شویم. خودمان نباشیم بلکه دیگران را زندگی کنیم. باید جسور بود. لباس تقلید را درید و خودمان برای خودمان تصمیم گیری کنیم. خداوند هر کدام از ما را به صورت یکتا و تکرار نشدنی خلق کرده است.
»» لباس ترس از شکست
شکست ناشی از زمین خوردن نیست. وقتی شکست میخوریم که هیچوقت بلند نشویم. ریسک نکردن بزرگترین ریسکی است که میتوانیم انجام دهیم. بنابراین در سال جدید، چند تجربه جسورانه برای خودمان تعریف کنیم. حتی اگر در آن ها موفق نشدیم، موفق شده ایم که ترس از شکست را در خودمان بکشیم.
»» و عینک نقطه ضعف
علاوه بر آن شش لباس، در کمد لباس تان ممکن است عینک نقطه ضعف هم باشد آن را بیابید و بشکنید و دور بریزید. همه ما نقاط ضعفی داریم. اما توجه به نقاط ضعف باعث می شود که نقاط قوت خود را نبینیم. سال جدید را بگذارید سال تمرکز بر نقاط قوت. بپرسید با توجه به نقاط قوتم چه کاری می توانم انجام دهم؟
☑️فراموش نکنیم، این جان آدمی است که باید نو شود و نو بماند و گرنه تحویل سال جز گردش ایام و چرخش زمین نیست. از همین روست که گفته اند: نوروز بمانید که نورزو شمایید! از روی این جمله آخر رد نشوید. 30 ثانیه تامل کنید. نوروز هدیه خداوند به ماست و نوشدن و نو ماندن هدیه ما به اوست.
______________________________👇
♻️ @PRPlan
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEDBPHHWvoBNIBeRZg
روانشناسی ارتباطی
مهارتهای مدیریتی....
💠مهارتهای دهگانه ضروری برای مدیریت فردی و اجتماعی
۱- مهارت خودآگاهی
۲- مهارت همدلی
۳- مهارت روابط بین فردی
۴- مهارت ارتباط موثر
۵- مهارت مقابله با استرس
۶- مهارت مدیریت هیجان
۷- مهارت حل مسئله
۸- مهارتت تصمیم گیری
۹- مهارت تفکر خلاق
۱۰- مهارت تفکر نقادانه
✔️مهارت خودآگاهی:
توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقعبینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی و اجتماعی
✔️مهارت همدلی:
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه روابط اجتماعی بهترِ افراد با یکدیگر میانجامد.
✔️مهارت روابط بین فردی:
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستیها، دوستیهای ناسالم را خاتمه میدهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
✔️مهارت ارتباط موثر:
درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوهای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
✔️مهارت مقابله با فشار عصبی:
با آموختن این مهارت افراد هیجانهای مثبت و منفی را در خود و دیگران میشناسند و سعی میکنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.
✔️مهارت مدیریت هیجان:
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر میگذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
✔️مهارت حل مسئله:
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر میتوانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ میدهند، از سر راه زندگیمان برداریم.
✔️مهارت تصمیمگیری:
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیمگیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیمگیریهای او مشخص میکند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راهحلهای موجود بهترین را انتخاب میکنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده میگیریم.
✔️مهارت تفکر خلاق:
تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایدهای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل میکنیم. هنگامی که تفکر خلاق را میآموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راهحلهای جدید بیابیم و مشکلات را به گونهای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
✔️مهارت تفکر نقادانه:
این مهارت موجب میشود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمیخوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر میکنیم و دقیق و درست تصمیم میگیریم و ارتباطات درستی برقرار میکنید💞💞
H.sh
🌎روانشناسی ارتباطی..
روابط عمومی تخصصی
🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎
💠مهارتهای دهگانه ضروری برای مدیریت فردی و اجتماعی
۱- مهارت خودآگاهی
۲- مهارت همدلی
۳- مهارت روابط بین فردی
۴- مهارت ارتباط موثر
۵- مهارت مقابله با استرس
۶- مهارت مدیریت هیجان
۷- مهارت حل مسئله
۸- مهارتت تصمیم گیری
۹- مهارت تفکر خلاق
۱۰- مهارت تفکر نقادانه
✔️مهارت خودآگاهی:
توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقعبینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی و اجتماعی
✔️مهارت همدلی:
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه روابط اجتماعی بهترِ افراد با یکدیگر میانجامد.
✔️مهارت روابط بین فردی:
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستیها، دوستیهای ناسالم را خاتمه میدهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
✔️مهارت ارتباط موثر:
درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوهای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
✔️مهارت مقابله با فشار عصبی:
با آموختن این مهارت افراد هیجانهای مثبت و منفی را در خود و دیگران میشناسند و سعی میکنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.
✔️مهارت مدیریت هیجان:
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر میگذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
✔️مهارت حل مسئله:
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر میتوانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ میدهند، از سر راه زندگیمان برداریم.
✔️مهارت تصمیمگیری:
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیمگیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیمگیریهای او مشخص میکند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راهحلهای موجود بهترین را انتخاب میکنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده میگیریم.
✔️مهارت تفکر خلاق:
تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایدهای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل میکنیم. هنگامی که تفکر خلاق را میآموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راهحلهای جدید بیابیم و مشکلات را به گونهای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
✔️مهارت تفکر نقادانه:
این مهارت موجب میشود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمیخوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر میکنیم و دقیق و درست تصمیم میگیریم و ارتباطات درستی برقرار میکنید💞💞
H.sh
🌎روانشناسی ارتباطی..
روابط عمومی تخصصی
🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎
"كوتوله پرورى"!
يكى از مفاهيم عمومى علم مديريت مفهوم "جانشين پرورى" است، چنانكه براى افراد فاقد تخصص مديريت نيز مفهومى آشناست. جانشنين پروري به برنامه ريزي بلند مدت و تربيت نيروي انسانى به منظور جانشينى در پست هاى مديريتى و غيرمديريتى اطلاق مى شود.
با اين مقدمه، نوشتار سعى در مفهوم سازى جديدى تحت عنوان "كوتوله پرورى" دارد، كه مى تواند نكته مقابل و نقيض مفهوم "جانشين پرورى" باشد!! كوتوله پروري به انتصاب و ارتقاء افراد در پست هاى سازمانى اطلاق مى شود كه از لحاظ توانمندى از مدير منصوب كننده و حتى ساير كاركنان سازمان داراى پتانسيل كمترى هستند. در واقع هدف اصلى از كوتوله پرورى مقابله با رشد افراد داراى پتانسيل بالقوه است. اين امر به دليل كوته نظرى و ترس از تبديل شدن ايشان به رقيب و اشغال پست فعلى در آينده است.
🌎🌎🌎
كوتوله پرورى توسط مديراني توسعه مي يابد كه قد و قواره ايشان كوتاه تر از مسندي است كه بدان تكيه زده اند! مدير غير توانمند براى نشستن بر پست اجرايى، در پست هاي مديريتي پايين تر از خود به جاي جانشين پروري و بهره گيري از افراد توانمند، به انتصاب مديراني كوتوله تر اقدام مى كنند و افراد داراى توانايى بالقوه تصدى پست هاى مديريتى در سيستم را سركوب مى كند. ايشان با فشار از بالا براي كاستن قد افراد توانمند، و يا حداقل خم كردن سرشان تلاش مى كند قد خويش را بلندتر جلوه دهند!
كوتوله هاى زير دست كه به دليل مقايسه خويش با مدير كوتوله پرور دائما به حمد و ثناي وي مي پردازند، به سرعت در اين سيستم ارتقاء مى يابند و جاى خود را به ساير كوتوله ها مى دهند. سيستم كوتوله پرور به صورت سلسه مراتبي از بالا به پايين منجر به انتصاب مديران كوتوله تر و كوتوله تر مي گردد. بدين طريق مفهوم پردازى "حكومت كوتوله ها" در سازمان خالى از لطف نيست.
🌎🌎🌎
كوتوله پرورى آثارى به شرح زير از خود متبلور مى سازد:
-عدم تفكر و برنامه ريزي استراتژيك (بلند مدت)
-خود بزرگ بينى مديريتى
-حصار شيشه اى مديريت
-تمسخر و دست اندازي مديران توسط كاركنان و عامه مردم (به سان داستان پادشاه و دو خياطي كه لباس نامرئي براي وي دوختند!)
-غارت و چپاول بيت المال توسط دني ترين افراد جامعه و نگرش غنيمت جنگي به بيت المال
-توسعه فرهنگ سازماني سست عنصري و بي عاري
-كاهش اعتماد به ساختار مديريتي
-حاكم شدن جو نارضايتي شديد و طغيان به سان آتش زير خاكستر
-و...
🌎🌎🌎
راه حلهاي ذيل براي برون رفت از اين بحران توسط مديران توصيه مي شود:
-بهره گيرى افراد همسطح يا توانمند تر از خويشتن كه "مورد اعتماد" مدير باشند.
-بهره گيري از مشاوران بيروني فاقد پست اجرايي براي ارزيابي عملكرد
-برگزاري دوره هاي آموزشي مديريتي براي مديران مادون
-آشنايي با اصول ابتدايي علم مديريت و به طور خاص "مديريت عملكرد"
-خودگشودگي مديريتي به منظور اخذ بازخورد از انتصاب مديران و عملكرد ايشان
مخلص كلام اينكه: اشتباه استراتژيك كوتوله پرورها در اين انگاره است كه "استفاده از كوتوله ها منجر به بلندتر جلوه كردن قد ايشان و عدم تهديد درون سازمانى مى شود" در حالى كه در اوضاع مشوش سياسى سازمان دولتى كه منجر به سرنگونى مدير مى شود، اغلب عاملان اصلى اين سرنگونى ها نخبگان سركوب شده درون سازمانى و يا نيروهاى خارجى است كه از ضعف عملكرد كوتوله ها به خوبى براى سرنگونى بهره مى جويند.
كوتوله پرورى موجب كوتوله انگاشته شدن مدير و سازمان و نخبه پرورى و جانشين پرورى علاوه بر ارتقاء عملكرد، منجر به ارتقاء ذهنيت درونى و بيرونى از برند مدير و سازمان مى شود.
📚📚📚
روانشناسی ارتباطی
روابط عمومی راهبردی
🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎
يكى از مفاهيم عمومى علم مديريت مفهوم "جانشين پرورى" است، چنانكه براى افراد فاقد تخصص مديريت نيز مفهومى آشناست. جانشنين پروري به برنامه ريزي بلند مدت و تربيت نيروي انسانى به منظور جانشينى در پست هاى مديريتى و غيرمديريتى اطلاق مى شود.
با اين مقدمه، نوشتار سعى در مفهوم سازى جديدى تحت عنوان "كوتوله پرورى" دارد، كه مى تواند نكته مقابل و نقيض مفهوم "جانشين پرورى" باشد!! كوتوله پروري به انتصاب و ارتقاء افراد در پست هاى سازمانى اطلاق مى شود كه از لحاظ توانمندى از مدير منصوب كننده و حتى ساير كاركنان سازمان داراى پتانسيل كمترى هستند. در واقع هدف اصلى از كوتوله پرورى مقابله با رشد افراد داراى پتانسيل بالقوه است. اين امر به دليل كوته نظرى و ترس از تبديل شدن ايشان به رقيب و اشغال پست فعلى در آينده است.
🌎🌎🌎
كوتوله پرورى توسط مديراني توسعه مي يابد كه قد و قواره ايشان كوتاه تر از مسندي است كه بدان تكيه زده اند! مدير غير توانمند براى نشستن بر پست اجرايى، در پست هاي مديريتي پايين تر از خود به جاي جانشين پروري و بهره گيري از افراد توانمند، به انتصاب مديراني كوتوله تر اقدام مى كنند و افراد داراى توانايى بالقوه تصدى پست هاى مديريتى در سيستم را سركوب مى كند. ايشان با فشار از بالا براي كاستن قد افراد توانمند، و يا حداقل خم كردن سرشان تلاش مى كند قد خويش را بلندتر جلوه دهند!
كوتوله هاى زير دست كه به دليل مقايسه خويش با مدير كوتوله پرور دائما به حمد و ثناي وي مي پردازند، به سرعت در اين سيستم ارتقاء مى يابند و جاى خود را به ساير كوتوله ها مى دهند. سيستم كوتوله پرور به صورت سلسه مراتبي از بالا به پايين منجر به انتصاب مديران كوتوله تر و كوتوله تر مي گردد. بدين طريق مفهوم پردازى "حكومت كوتوله ها" در سازمان خالى از لطف نيست.
🌎🌎🌎
كوتوله پرورى آثارى به شرح زير از خود متبلور مى سازد:
-عدم تفكر و برنامه ريزي استراتژيك (بلند مدت)
-خود بزرگ بينى مديريتى
-حصار شيشه اى مديريت
-تمسخر و دست اندازي مديران توسط كاركنان و عامه مردم (به سان داستان پادشاه و دو خياطي كه لباس نامرئي براي وي دوختند!)
-غارت و چپاول بيت المال توسط دني ترين افراد جامعه و نگرش غنيمت جنگي به بيت المال
-توسعه فرهنگ سازماني سست عنصري و بي عاري
-كاهش اعتماد به ساختار مديريتي
-حاكم شدن جو نارضايتي شديد و طغيان به سان آتش زير خاكستر
-و...
🌎🌎🌎
راه حلهاي ذيل براي برون رفت از اين بحران توسط مديران توصيه مي شود:
-بهره گيرى افراد همسطح يا توانمند تر از خويشتن كه "مورد اعتماد" مدير باشند.
-بهره گيري از مشاوران بيروني فاقد پست اجرايي براي ارزيابي عملكرد
-برگزاري دوره هاي آموزشي مديريتي براي مديران مادون
-آشنايي با اصول ابتدايي علم مديريت و به طور خاص "مديريت عملكرد"
-خودگشودگي مديريتي به منظور اخذ بازخورد از انتصاب مديران و عملكرد ايشان
مخلص كلام اينكه: اشتباه استراتژيك كوتوله پرورها در اين انگاره است كه "استفاده از كوتوله ها منجر به بلندتر جلوه كردن قد ايشان و عدم تهديد درون سازمانى مى شود" در حالى كه در اوضاع مشوش سياسى سازمان دولتى كه منجر به سرنگونى مدير مى شود، اغلب عاملان اصلى اين سرنگونى ها نخبگان سركوب شده درون سازمانى و يا نيروهاى خارجى است كه از ضعف عملكرد كوتوله ها به خوبى براى سرنگونى بهره مى جويند.
كوتوله پرورى موجب كوتوله انگاشته شدن مدير و سازمان و نخبه پرورى و جانشين پرورى علاوه بر ارتقاء عملكرد، منجر به ارتقاء ذهنيت درونى و بيرونى از برند مدير و سازمان مى شود.
📚📚📚
روانشناسی ارتباطی
روابط عمومی راهبردی
🌎🌎🌎🌎🌎🌎🌎