راههای عملی کسب عشق و محبت الهی :
عامل هفدهم :تزکیه نفس
(قسمت نوزدهم )
ادامه...
قرآن مجید پس از یازده سوگند میفرماید: «سوگند به همه اینها که هرکس نفس خود را تزکیه کند، رستگار است و هرکس نفس خود را آلوده ساخت، [از لطف خدا] محروم گشت». قرآن مجید هدف پیامبران را تزکیه و پرورش نفوس ذکر کرده است ، این موضوع به صورت عناوین دیگر مانند تهذیب نفس یا خود سازی در کلمات بزرگان به چشم میخورد.
میتوان تزکیه را پالایش نفس از رذایل اخلاقی و آراستگی به فضائل اخلاقی دانست. عالمان علم اخلاق میگویند: براى خودسازى ابتدا باید رذائل اخلاقى و اخلاق بد را از خود دور کرد، سپسدرخت پاکى نشاند. بدیهى است با وجود صفاتى مانند حسد وکبر و خودپسندی و خودخواهى و شهوترانی، دسترسى به صفات پسندیده و انجام اعمال خیر بسیار مشکل خواهد بود.
مرحوم نراقى میگوید: «زنهار اى جان برادر! تا حدیث بیمارى روح را سهل نگیرى و معالجه آن را بازیچه نشمارى و مفاسد اخلاق را اندک ندانی...
مسامحه در معالجه آنها آدمی را به هلاکت دائم و شقاوت ابدی میرساند و صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگانى ابدى و حیات حقیقى میشود و بعد از آنکه ساحت نفس از اخلاق ناپسند پاک و آراسته گردد، مستعد قبول فیضهاى الهى میگردد».
در روایات آمده: «ملائکه داخل خانهاى که در آن سگ باشدنمیشوند». پس هر گاه خانه مملوّ از صفات رذیله که سگان درنده هستند باشد، چگونه ملائکه در آن داخلشوند؟!
برای رسیدن به تزکیه بعضی از بزرگان دو مرحله پیشنهاد کردهاند:
1 ـ تهذیب نفس از بدیها یعنی تصفیة دل از اخلاق زشت و دوری از گناه. این عمل را تصفیه و تخلیه هم مینامند.
2 ـ پرورش و تکمیل نفس به وسیله تحصیل علوم و معارف حقه و فضائل و مکارم اخلاق و انجام عمل صالح. این عمل را تحلیه هم میگویند، یعنی پرورش و تکمیل و آرایش دادن.
آن چه در تهذیب نفس ما را یاری می کند:
1 ـ #تفکر:
یکى از موانع مهم تهذیب نفس، غفلت است و تفکر ضد غفلت است. امام علی(ع) مى فرماید: «فکر کردن مایه رشد است».
امام خمینی میگوید: «اوّل شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، تفکر است و تفکر در این مقام عبارت است از آن که: انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده... آیا وظیفة ما با این مولای مالک الملوک چیست؟».
2 ـ #توجه_به_کرامت_انسانی:
کسی که به مقام شامخ خود پی ببرد، از رذایل دوری خواهد کرد، امام علی (ع) میفرماید: «هرکس نفس خود را گرامی بدارد، شهوتها برای او کوچک و بی ارزش خواهد بود».
ادامه دارد...
#تزکیه_نفس
@sserfan
عامل هفدهم :تزکیه نفس
(قسمت نوزدهم )
ادامه...
قرآن مجید پس از یازده سوگند میفرماید: «سوگند به همه اینها که هرکس نفس خود را تزکیه کند، رستگار است و هرکس نفس خود را آلوده ساخت، [از لطف خدا] محروم گشت». قرآن مجید هدف پیامبران را تزکیه و پرورش نفوس ذکر کرده است ، این موضوع به صورت عناوین دیگر مانند تهذیب نفس یا خود سازی در کلمات بزرگان به چشم میخورد.
میتوان تزکیه را پالایش نفس از رذایل اخلاقی و آراستگی به فضائل اخلاقی دانست. عالمان علم اخلاق میگویند: براى خودسازى ابتدا باید رذائل اخلاقى و اخلاق بد را از خود دور کرد، سپسدرخت پاکى نشاند. بدیهى است با وجود صفاتى مانند حسد وکبر و خودپسندی و خودخواهى و شهوترانی، دسترسى به صفات پسندیده و انجام اعمال خیر بسیار مشکل خواهد بود.
مرحوم نراقى میگوید: «زنهار اى جان برادر! تا حدیث بیمارى روح را سهل نگیرى و معالجه آن را بازیچه نشمارى و مفاسد اخلاق را اندک ندانی...
مسامحه در معالجه آنها آدمی را به هلاکت دائم و شقاوت ابدی میرساند و صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگانى ابدى و حیات حقیقى میشود و بعد از آنکه ساحت نفس از اخلاق ناپسند پاک و آراسته گردد، مستعد قبول فیضهاى الهى میگردد».
در روایات آمده: «ملائکه داخل خانهاى که در آن سگ باشدنمیشوند». پس هر گاه خانه مملوّ از صفات رذیله که سگان درنده هستند باشد، چگونه ملائکه در آن داخلشوند؟!
برای رسیدن به تزکیه بعضی از بزرگان دو مرحله پیشنهاد کردهاند:
1 ـ تهذیب نفس از بدیها یعنی تصفیة دل از اخلاق زشت و دوری از گناه. این عمل را تصفیه و تخلیه هم مینامند.
2 ـ پرورش و تکمیل نفس به وسیله تحصیل علوم و معارف حقه و فضائل و مکارم اخلاق و انجام عمل صالح. این عمل را تحلیه هم میگویند، یعنی پرورش و تکمیل و آرایش دادن.
آن چه در تهذیب نفس ما را یاری می کند:
1 ـ #تفکر:
یکى از موانع مهم تهذیب نفس، غفلت است و تفکر ضد غفلت است. امام علی(ع) مى فرماید: «فکر کردن مایه رشد است».
امام خمینی میگوید: «اوّل شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، تفکر است و تفکر در این مقام عبارت است از آن که: انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده... آیا وظیفة ما با این مولای مالک الملوک چیست؟».
2 ـ #توجه_به_کرامت_انسانی:
کسی که به مقام شامخ خود پی ببرد، از رذایل دوری خواهد کرد، امام علی (ع) میفرماید: «هرکس نفس خود را گرامی بدارد، شهوتها برای او کوچک و بی ارزش خواهد بود».
ادامه دارد...
#تزکیه_نفس
@sserfan
تعلیم فنون به تنهایی کافی نیست، مگر به تزکیه باطن :
ما انسانیم و جز خودسازی وظیفه ی دیگری نداریم .تمامی اعمال و نیات ما باید به گونه ایی باشد که ما را بدین مقصود هدایت کند
به تعبیر بزرگان دینمان معرفت فکری بدون معرفت شهودی ثمره ایی جز افزودن حجاب بر حجاب ندارد
تعلیم فنون , قرین شهود حقایق نخواهد شد مگر به تزکیه ی باطن و تهذیب اخلاق.
زیرا اساسا تا انسان پاک و پاکیزه و مستولی بر بدنش نشود قادر بر معرفت نفس نخواهد شد.
شرح مراتب طهارت _ جلد دوم /ص ۴۹
استاد صمدی آملی
#تزکیه_نفس
@sserfan
ما انسانیم و جز خودسازی وظیفه ی دیگری نداریم .تمامی اعمال و نیات ما باید به گونه ایی باشد که ما را بدین مقصود هدایت کند
به تعبیر بزرگان دینمان معرفت فکری بدون معرفت شهودی ثمره ایی جز افزودن حجاب بر حجاب ندارد
تعلیم فنون , قرین شهود حقایق نخواهد شد مگر به تزکیه ی باطن و تهذیب اخلاق.
زیرا اساسا تا انسان پاک و پاکیزه و مستولی بر بدنش نشود قادر بر معرفت نفس نخواهد شد.
شرح مراتب طهارت _ جلد دوم /ص ۴۹
استاد صمدی آملی
#تزکیه_نفس
@sserfan
مراقبه و مراتب آن :
و آن عبارت است از آنكه سالك در جميع احوال مراقب و مواظب باشد تا از آنچه وظيفه اوست تخطّى ننمايد و از آنچه بر آن عازم شده تخلّف نكند.
مراقبه معناى عامّى است و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالك تفاوت مىكند.
در ابتداى امر سلوك مراقبه عبارتست از آنكه از آنچه به درد دين و دنياى او نمىخورد اجتناب كند و از ما لا يعنى دورى گزيند و سعى كند تا خلاف رضاى خدا در قول و فعل از او صادر نگردد، ولى كمكم اين مراقبه شدّت يافته و درجه به درجه بالا مىرود.
گاهى مراقبه عبارتست از توجّه به سكوت خود و گاهى به نفس خود و گاهى به بالاتر از آن از مراتب حقيقت از اسماء و صفات كلّيّه الهيّه. و مراتب و درجات آن إن شاء اللّه تعالى بيان خواهد شد..
رساله لب اللباب
علامه طهرانی
#مراقبه
@sserfan
و آن عبارت است از آنكه سالك در جميع احوال مراقب و مواظب باشد تا از آنچه وظيفه اوست تخطّى ننمايد و از آنچه بر آن عازم شده تخلّف نكند.
مراقبه معناى عامّى است و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالك تفاوت مىكند.
در ابتداى امر سلوك مراقبه عبارتست از آنكه از آنچه به درد دين و دنياى او نمىخورد اجتناب كند و از ما لا يعنى دورى گزيند و سعى كند تا خلاف رضاى خدا در قول و فعل از او صادر نگردد، ولى كمكم اين مراقبه شدّت يافته و درجه به درجه بالا مىرود.
گاهى مراقبه عبارتست از توجّه به سكوت خود و گاهى به نفس خود و گاهى به بالاتر از آن از مراتب حقيقت از اسماء و صفات كلّيّه الهيّه. و مراتب و درجات آن إن شاء اللّه تعالى بيان خواهد شد..
رساله لب اللباب
علامه طهرانی
#مراقبه
@sserfan
مراقبه ، انقلاب واقعی در درون :
انقلاب بیرون در مقایسه با انقلاب درون هیچ است. انقلاب بیرون، فقط اصلاحاتی انجام می دهد. یک انقلاب واقعی نیست، زیرا انسان مثل گذشته باقی می ماند. فقط دیوارهایی که او را فراگرفته است تغییر می یابد. زندان تغییر می یابد اما زندانی بدون هیچ تغییری همان زندانی باقی می ماند- در زندانی راحت تر و با امکانات بیشتر، مجهز به تلویریون، زمین بازی و دیگر امکاناتی که در اختیار انسانهای آزاد قرار دارد- اما او هنوز در زندان است و آزادی ندارد.
انقلاب درون است که آزادی می آورد و یگانه راه به ثمر نشاندن آن، مراقبه است. مراقبه یعنی فراگیری فراموش کردن تمام چیزیهایی که فرا گرفته ای. یعنی رها شدن از شرطی شدن ها و خواب واره ها.
وقتی تو تهی، پرفضا، ساکت و پاک باشی، انقلاب رخ داده، خورشید طلوع کرده است. آنگاه تو در نور و روشنایی آن زندگی خواهی کرد. و زندگی در روشنایی خورشید درون، درست زندگی کردن است.
وقتی تو ساکت، آگاه و بی آلایش باشی و آسمان درونت سرشار از شادمانی باشد، برای نخستین بار با طعم زندگی حقیقی آشنا می شوی. می توان آنرا خدا نامید. می توان روشنی، رهایی حقیقت، عشق، آزادی و شادمانی نامیدش. اینها نامهایی مختلف هستند که به پدیده ای واحد اشاره دارند.
#مراقبه
#سکوت
#ذهن
@sserfan
انقلاب بیرون در مقایسه با انقلاب درون هیچ است. انقلاب بیرون، فقط اصلاحاتی انجام می دهد. یک انقلاب واقعی نیست، زیرا انسان مثل گذشته باقی می ماند. فقط دیوارهایی که او را فراگرفته است تغییر می یابد. زندان تغییر می یابد اما زندانی بدون هیچ تغییری همان زندانی باقی می ماند- در زندانی راحت تر و با امکانات بیشتر، مجهز به تلویریون، زمین بازی و دیگر امکاناتی که در اختیار انسانهای آزاد قرار دارد- اما او هنوز در زندان است و آزادی ندارد.
انقلاب درون است که آزادی می آورد و یگانه راه به ثمر نشاندن آن، مراقبه است. مراقبه یعنی فراگیری فراموش کردن تمام چیزیهایی که فرا گرفته ای. یعنی رها شدن از شرطی شدن ها و خواب واره ها.
وقتی تو تهی، پرفضا، ساکت و پاک باشی، انقلاب رخ داده، خورشید طلوع کرده است. آنگاه تو در نور و روشنایی آن زندگی خواهی کرد. و زندگی در روشنایی خورشید درون، درست زندگی کردن است.
وقتی تو ساکت، آگاه و بی آلایش باشی و آسمان درونت سرشار از شادمانی باشد، برای نخستین بار با طعم زندگی حقیقی آشنا می شوی. می توان آنرا خدا نامید. می توان روشنی، رهایی حقیقت، عشق، آزادی و شادمانی نامیدش. اینها نامهایی مختلف هستند که به پدیده ای واحد اشاره دارند.
#مراقبه
#سکوت
#ذهن
@sserfan
انواع حق الناس و راه جبران آن :
حق الناس را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. حق الناس مالی و غیر مالی. کسی که حقی یا مالی را از دیگران ضایع کرده باشد، نخست باید از این گناه بزرگ توبه کند، و از خدا عذر خواهی نماید. زیرا در درجه اول قانون خدا نا دیده گرفته شده، یعنی اول حق الله ضایع شده، سپس حق الناس. پس از توبه و استغفار، جبران حق الناس واجب است، مالی باشد یا غیر مالی.
آیا حق الناس را میتوان با استغفار جبران کرد؟
۱- هر حق الناسی، حق الله هم محسوب میشود. علتش هم این است که وقتی انسان (مثلا) غیبت میکند. علاوه بر آن که آبروی دیگران را میریزد، از اطاعت دستور الهی هم سرپیچی کرده است؛ بنابراین کسی که حق الناس کرده، علاوه بر آن که باید رضایت صاحب حق را کسب کند، باید با دعا و استغفار، رضایت خدای متعال را هم جلب نماید.
۲ ـ. راه ادای حق الناس، در اساسیترین گام، طلب رضایت از خود شخصی است که حقش ضایع شده است؛ بنابراین اگر مال کسی را برده باشیم، معنایی ندارد که بخواهیم با پرداخت صدقه، رضایت صاحب مال را کسب کنیم! یا اگر آبروی کسی را برده باشیم، معنایی ندارد که بخواهیم با صرف استغفار، حق او را ادا کرده باشیم!
۳ ـ. گاهی اوقات، بنا به هر دلیلی امکان رضایت گرفتن از شخصی که حقش ضایع شده وجود ندارد.
* آن شخص برای ما مجهول است و وی را نمیشناسیم؛
* آن شخص را میشناسیم، اما نمیدانیم کجاست؛
* به علت غفلت یا فراموشی، متوجه ضایع شدن حق دیگری نیستیم.
در این صورت، خدای متعال راهی برای مؤمنین گشوده تا در بن بست گرفتار نباشند. مثلا اگر مال کسی را ضایع کرده ایم، میتوانیم با اجازۀ حاکم شرع، این مال را به جای آن شخص صدقه بدهیم تا در قیامت با پرداخت ثواب صدقه به کسی که مالش ضایع شده، رضایت او را کسب کنند.
در برخی موارد، کسب رضایت، موجب بروز مفسده است. در چنین صورتی در امور غیر مالی، میفرمایند برای او استغفار کنید. مثلا غیبت کسی را کرده ایم و اگر بخواهیم حلالیت بطلبیم، موجب بروز کینه و کدورت، یا قطع ارتباط میشود.
یا این که اگر آبروی او را برده ایم، برای او طلب استغفار کنیم و از خداوند بخواهیم که دلش را نسبت به ما نرم کند. همۀ ما ممکن است حقوق افرادی را ضایع کرده باشیم و خبری از آن نداشته باشیم. راه جبران چنین ظلمی آن است که در امور مالی، به مقداری، رد مظالم بدهیم؛ و در امور مالی، در دعا و مناجات خود از خدای متعال بخواهیم که اگر حقی از کسی ضایع کرده ایم، خدای متعال دستگیرمان باشد و با نرم کردن دل آن شخص نسبت به ما کاری کند تا ما را حلال کند.
در برخی موارد، کسب رضایت، موجب بروز مفسده است. در چنین صورتی در امور غیر مالی، میفرمایند برای او استغفار کنید. مثلا غیبت کسی را کرده ایم و اگر بخواهیم حلالیت بطلبیم، موجب بروز کینه و کدورت، یا قطع ارتباط میشود.
در امور مالی هم میفرمایند به هر صورتی که شده مال را به او برگردانید. هر چند در قالب شخصی ناشناس باشد. در این صورت میتوانیم مال را به حساب آن شخص واریز کنیم یا به شخص ثالثی بدهیم تا به گونهای به او برساند.
@sserfan
حق الناس را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. حق الناس مالی و غیر مالی. کسی که حقی یا مالی را از دیگران ضایع کرده باشد، نخست باید از این گناه بزرگ توبه کند، و از خدا عذر خواهی نماید. زیرا در درجه اول قانون خدا نا دیده گرفته شده، یعنی اول حق الله ضایع شده، سپس حق الناس. پس از توبه و استغفار، جبران حق الناس واجب است، مالی باشد یا غیر مالی.
آیا حق الناس را میتوان با استغفار جبران کرد؟
۱- هر حق الناسی، حق الله هم محسوب میشود. علتش هم این است که وقتی انسان (مثلا) غیبت میکند. علاوه بر آن که آبروی دیگران را میریزد، از اطاعت دستور الهی هم سرپیچی کرده است؛ بنابراین کسی که حق الناس کرده، علاوه بر آن که باید رضایت صاحب حق را کسب کند، باید با دعا و استغفار، رضایت خدای متعال را هم جلب نماید.
۲ ـ. راه ادای حق الناس، در اساسیترین گام، طلب رضایت از خود شخصی است که حقش ضایع شده است؛ بنابراین اگر مال کسی را برده باشیم، معنایی ندارد که بخواهیم با پرداخت صدقه، رضایت صاحب مال را کسب کنیم! یا اگر آبروی کسی را برده باشیم، معنایی ندارد که بخواهیم با صرف استغفار، حق او را ادا کرده باشیم!
۳ ـ. گاهی اوقات، بنا به هر دلیلی امکان رضایت گرفتن از شخصی که حقش ضایع شده وجود ندارد.
* آن شخص برای ما مجهول است و وی را نمیشناسیم؛
* آن شخص را میشناسیم، اما نمیدانیم کجاست؛
* به علت غفلت یا فراموشی، متوجه ضایع شدن حق دیگری نیستیم.
در این صورت، خدای متعال راهی برای مؤمنین گشوده تا در بن بست گرفتار نباشند. مثلا اگر مال کسی را ضایع کرده ایم، میتوانیم با اجازۀ حاکم شرع، این مال را به جای آن شخص صدقه بدهیم تا در قیامت با پرداخت ثواب صدقه به کسی که مالش ضایع شده، رضایت او را کسب کنند.
در برخی موارد، کسب رضایت، موجب بروز مفسده است. در چنین صورتی در امور غیر مالی، میفرمایند برای او استغفار کنید. مثلا غیبت کسی را کرده ایم و اگر بخواهیم حلالیت بطلبیم، موجب بروز کینه و کدورت، یا قطع ارتباط میشود.
یا این که اگر آبروی او را برده ایم، برای او طلب استغفار کنیم و از خداوند بخواهیم که دلش را نسبت به ما نرم کند. همۀ ما ممکن است حقوق افرادی را ضایع کرده باشیم و خبری از آن نداشته باشیم. راه جبران چنین ظلمی آن است که در امور مالی، به مقداری، رد مظالم بدهیم؛ و در امور مالی، در دعا و مناجات خود از خدای متعال بخواهیم که اگر حقی از کسی ضایع کرده ایم، خدای متعال دستگیرمان باشد و با نرم کردن دل آن شخص نسبت به ما کاری کند تا ما را حلال کند.
در برخی موارد، کسب رضایت، موجب بروز مفسده است. در چنین صورتی در امور غیر مالی، میفرمایند برای او استغفار کنید. مثلا غیبت کسی را کرده ایم و اگر بخواهیم حلالیت بطلبیم، موجب بروز کینه و کدورت، یا قطع ارتباط میشود.
در امور مالی هم میفرمایند به هر صورتی که شده مال را به او برگردانید. هر چند در قالب شخصی ناشناس باشد. در این صورت میتوانیم مال را به حساب آن شخص واریز کنیم یا به شخص ثالثی بدهیم تا به گونهای به او برساند.
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل هفدهم :تزکیه نفس
(قسمت بیستم )
ادامه...
3 ـ #مشارطه:
در اوّل روز انسان با خود شرط کند که امروز بر خلاف امر الهی رفتار نکند.
به این طریق که نفس خود را مخاطب قرار دهد و به او یادآور شود که من جز سرمایه گرانبهای عمر کالایی ندارم و اگر از دست برود، تمام هستیام از دست میرود و به خود بگوید: فکر کن عمر تو پایان یافته و از دیدن حوادث بعد از مرگ سخت پشیمان شدهای و فریاد «رب ارجعون» سر دادهای، سپس به نفس خویش در مورد مراقبت از اعضا و جوارح سفارش کند.
4 ـ #مراقبه:
انسان در طول روز مراقب اعمال خود باشد. این مرحله از حساسترین مراتب سیر و سلوک در تزکیه نفس به شمار میرود.
قرآن مجید بر این نکته تأکید دارد که خداوند بر احوال و اعمال شما نظارت دارد: «إنّ اللّه کان علیکم رقیباً ؛ خداوند بر شما مراقبت دارد». کسی که از آیه فوق درس گرفته باشد، همواره خدا را ناظر بر کارهای خود میداند و از غفلت و گناه دوری میوزرد.
امام علی(ع) مى فرماید: «هر کس که درونش بازدارنده اى داشته باشد، از جانب خدا برایش حافظى گمارده مى شود».
اگر کسی خدا را برخود شاهد و ناظر بداند و خود را در محضر خدا بداند و به این مطلب اعتقاد پیدا کند، هرگز دستش را به گناه و آلودگیها نمیآلاید. کسی که به «واللّه شهید علی ما تعملون». و به «هو معکم اینما کنتم والله بما تعملون بصیر».. «خدا شاهد بر عملهای شما است» و «او با شما است هر کجا که باشید و خدا به عملهای شما آگاه است»، اعتقاد دارد هرگز به دنبال گناه نمیرود.
امیر المؤمنین (ع) میفرماید: «خدا رحمت کند انسانی را که همیشه پروردگارش را در نظر داشته باشد. از گناه کناره گیرد و باخواهش دل بجنگد و آرزوی دنیایی خود را کنار بگذارد.
سالک صادق کسی است که نفس سرکش خود را با تقوا و پرهیزکاری مهار کند
و با لگام ترس از پروردگار بر دهانش دهنه زند و مهارش را به سوی طاعت و فرمان برداری خدا کشاند و از نافرمانی و معصیت بازش دارد».
گویند: هنگامى که زلیخا با یوسف خلوت کرد و او را به خویش مى خواند، ناگهان به بتى چشمش افتاد که در آن حجره قرار داشت. بى درنگ برخاست و پرده اى روى آن افکند. یوسف گفت: تو از مراقبت جمادى شرم داری، پس چگونه من از مراقبت خداوند جبار شرمنده نباشم؟
پس از مراقبت از اعمال باید با دقت از خود حسابرسى کرد.
ادامه دارد ...
#تزکیه_نفس
#مشارطه
#مراقبه
http://T.me/sserfan
عامل هفدهم :تزکیه نفس
(قسمت بیستم )
ادامه...
3 ـ #مشارطه:
در اوّل روز انسان با خود شرط کند که امروز بر خلاف امر الهی رفتار نکند.
به این طریق که نفس خود را مخاطب قرار دهد و به او یادآور شود که من جز سرمایه گرانبهای عمر کالایی ندارم و اگر از دست برود، تمام هستیام از دست میرود و به خود بگوید: فکر کن عمر تو پایان یافته و از دیدن حوادث بعد از مرگ سخت پشیمان شدهای و فریاد «رب ارجعون» سر دادهای، سپس به نفس خویش در مورد مراقبت از اعضا و جوارح سفارش کند.
4 ـ #مراقبه:
انسان در طول روز مراقب اعمال خود باشد. این مرحله از حساسترین مراتب سیر و سلوک در تزکیه نفس به شمار میرود.
قرآن مجید بر این نکته تأکید دارد که خداوند بر احوال و اعمال شما نظارت دارد: «إنّ اللّه کان علیکم رقیباً ؛ خداوند بر شما مراقبت دارد». کسی که از آیه فوق درس گرفته باشد، همواره خدا را ناظر بر کارهای خود میداند و از غفلت و گناه دوری میوزرد.
امام علی(ع) مى فرماید: «هر کس که درونش بازدارنده اى داشته باشد، از جانب خدا برایش حافظى گمارده مى شود».
اگر کسی خدا را برخود شاهد و ناظر بداند و خود را در محضر خدا بداند و به این مطلب اعتقاد پیدا کند، هرگز دستش را به گناه و آلودگیها نمیآلاید. کسی که به «واللّه شهید علی ما تعملون». و به «هو معکم اینما کنتم والله بما تعملون بصیر».. «خدا شاهد بر عملهای شما است» و «او با شما است هر کجا که باشید و خدا به عملهای شما آگاه است»، اعتقاد دارد هرگز به دنبال گناه نمیرود.
امیر المؤمنین (ع) میفرماید: «خدا رحمت کند انسانی را که همیشه پروردگارش را در نظر داشته باشد. از گناه کناره گیرد و باخواهش دل بجنگد و آرزوی دنیایی خود را کنار بگذارد.
سالک صادق کسی است که نفس سرکش خود را با تقوا و پرهیزکاری مهار کند
و با لگام ترس از پروردگار بر دهانش دهنه زند و مهارش را به سوی طاعت و فرمان برداری خدا کشاند و از نافرمانی و معصیت بازش دارد».
گویند: هنگامى که زلیخا با یوسف خلوت کرد و او را به خویش مى خواند، ناگهان به بتى چشمش افتاد که در آن حجره قرار داشت. بى درنگ برخاست و پرده اى روى آن افکند. یوسف گفت: تو از مراقبت جمادى شرم داری، پس چگونه من از مراقبت خداوند جبار شرمنده نباشم؟
پس از مراقبت از اعمال باید با دقت از خود حسابرسى کرد.
ادامه دارد ...
#تزکیه_نفس
#مشارطه
#مراقبه
http://T.me/sserfan
Telegram
سیر و سلوک و عرفان
🔴📚 معرفی کتابِ جامع #رهروان_تنها" به قلم مدیر کانال:⏬️
https://www.tg-me.com/sserfanbook
کانال ایتا :
https://eitaa.com/sserfan
.
تبادل : @Sadraee123
مدیر :
@zohali51
https://www.tg-me.com/sserfanbook
کانال ایتا :
https://eitaa.com/sserfan
.
تبادل : @Sadraee123
مدیر :
@zohali51
اول تزکیه و تطهیر قلب از وساوس شیطانی ، بعد تحصیل علوم مفید :
طالب علم و معرفت، باید قلب خود را از وساوس شیطانی، و وجود خود را از هواجس نفسانی تصفیه و تنقیه نماید و امراض روحانی را به تهذیب معالجه کند، بعد از آن شروع به تحصیل علوم کرده لذایذ روحانی را ادراک نماید، هم چنان که تغذیه ی جسم به مأکولات است، تغذیه ی روح نیز به معلومات است.
و چه نیکو سخنی:
اکثر مردم در اوان جهالت نفوسشان به انواع امراض نفسانی واخلاق سیئه شیطانی معتاد است
پس اگر بی تنقیه سر و تزکیه باطن و ظاهر به تناول غذای روح مشغول شوند به تراکم امراض مبتلا گردند
هزار و یک نکته /نکته ۷۸۷
علامه حسن زاده ی آملی
#تزکیه_نفس
@sserfan
اول تزکیه و تطهیر قلب از وساوس شیطانی ، بعد تحصیل علوم مفید :
طالب علم و معرفت، باید قلب خود را از وساوس شیطانی، و وجود خود را از هواجس نفسانی تصفیه و تنقیه نماید و امراض روحانی را به تهذیب معالجه کند، بعد از آن شروع به تحصیل علوم کرده لذایذ روحانی را ادراک نماید، هم چنان که تغذیه ی جسم به مأکولات است، تغذیه ی روح نیز به معلومات است.
و چه نیکو سخنی:
اکثر مردم در اوان جهالت نفوسشان به انواع امراض نفسانی واخلاق سیئه شیطانی معتاد است
پس اگر بی تنقیه سر و تزکیه باطن و ظاهر به تناول غذای روح مشغول شوند به تراکم امراض مبتلا گردند
هزار و یک نکته /نکته ۷۸۷
علامه حسن زاده ی آملی
#تزکیه_نفس
@sserfan
مراقبه ، دوری از تکلم بیفائده :
اين أفرادى كه در روز اين قدر خرج مىكنند، مگر در شب چقدر خزينه مىنمايند؟! دخل و خرج معنوى سالك بايد با هم بخواند؛ شب براى تهجّد بيدار شود، بينالطّلوعين به قرائت قرآن و أذكار خود بپردازد و از حضرت پروردگار نور بگيرد، تا روز كه براى تحصيل، كسب يا تجارت پا به عالم كثرت مىگذارد از سرمايه نخورد، بلكه دسترنج مجاهدات خود را در ارتباط با أهل كثرت با اقتصاد و ميانهروى خرج كند.
سالكى كه ارتباط و معاشرت او بىحساب و كتاب است مانند گوشت قربانى است؛ هر كسى تكّهاى از او ميكند و مىبرد و نهايةً براى خود چيزى باقى نمانده، مفلس و بيچاره مىشود.
مىفرمودند: از خدا بگير، بعد خرج كن! أمّا اگر از خدا نگرفتى و مراقبه نداشتى و شب براى تهجّد بر نخواستى، متضرّر مىشوى. انسان از خودش چيزى ندارد و آنچه هست از ربّ است و اگر كسب نكند از مايه مىخورد و همه خرج شده و تمام ميگردد.
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی
نور مجرد
#مراقبه
#سکوت
@sserfan
اين أفرادى كه در روز اين قدر خرج مىكنند، مگر در شب چقدر خزينه مىنمايند؟! دخل و خرج معنوى سالك بايد با هم بخواند؛ شب براى تهجّد بيدار شود، بينالطّلوعين به قرائت قرآن و أذكار خود بپردازد و از حضرت پروردگار نور بگيرد، تا روز كه براى تحصيل، كسب يا تجارت پا به عالم كثرت مىگذارد از سرمايه نخورد، بلكه دسترنج مجاهدات خود را در ارتباط با أهل كثرت با اقتصاد و ميانهروى خرج كند.
سالكى كه ارتباط و معاشرت او بىحساب و كتاب است مانند گوشت قربانى است؛ هر كسى تكّهاى از او ميكند و مىبرد و نهايةً براى خود چيزى باقى نمانده، مفلس و بيچاره مىشود.
مىفرمودند: از خدا بگير، بعد خرج كن! أمّا اگر از خدا نگرفتى و مراقبه نداشتى و شب براى تهجّد بر نخواستى، متضرّر مىشوى. انسان از خودش چيزى ندارد و آنچه هست از ربّ است و اگر كسب نكند از مايه مىخورد و همه خرج شده و تمام ميگردد.
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی
نور مجرد
#مراقبه
#سکوت
@sserfan
مراقبه : پرهیز از کبائر و صغائر :
پرهيز كنيد از كبائر و صغائر به قصد قربت! ملتزم شويد به مراقبه، هم صغري و كبري!
كه مراقبه صغري نگاه داشتن خود است از مكروهات و خلاف «ما لايرضي الله به»
و مراقبه كبري نگاه داشتن دل است از آنچه محبوب نميپسندد، كه يك لحظه از مراقبت پروردگار خود را خارج نكند و در همه لحظات خدا را حاضر ببيند.
علاوه بر آن محاسبه و معاتبه داشته باشيد و نفس را معاقبه كنيد و بعد جريمه كنيد!...«ثمّ اقبلوا بقلوبكم؛ پس با دلهاي خود اقرار كنيد به خدا» و مرضهاي گناه را معالجه كنيد و با استغفار، بزرگي گناه خويش را كاهش دهيد؛ چراكه استغفار،بزرگي گناه را از بين ميبرد.
علامه حسن زاده آملی
#مراقبه
#محاسبه
#معاتبه
@sserfan
پرهيز كنيد از كبائر و صغائر به قصد قربت! ملتزم شويد به مراقبه، هم صغري و كبري!
كه مراقبه صغري نگاه داشتن خود است از مكروهات و خلاف «ما لايرضي الله به»
و مراقبه كبري نگاه داشتن دل است از آنچه محبوب نميپسندد، كه يك لحظه از مراقبت پروردگار خود را خارج نكند و در همه لحظات خدا را حاضر ببيند.
علاوه بر آن محاسبه و معاتبه داشته باشيد و نفس را معاقبه كنيد و بعد جريمه كنيد!...«ثمّ اقبلوا بقلوبكم؛ پس با دلهاي خود اقرار كنيد به خدا» و مرضهاي گناه را معالجه كنيد و با استغفار، بزرگي گناه خويش را كاهش دهيد؛ چراكه استغفار،بزرگي گناه را از بين ميبرد.
علامه حسن زاده آملی
#مراقبه
#محاسبه
#معاتبه
@sserfan
مراقبه ،راهی به سوی فقر و فنا
ذهن هم مانع و هم راه :
ما ناچاریم از ذهن شروع کنیم ، زیرا همه در ذهن هستیم و همه ذهن و خیال هستیم ،باید از ذهن شروع کرد و سپس از آن عبور کرد .
اگر کسی بخواهد از نقطه الف به نقطه ب برود آنچه که مانع و حجاب وی است ، مسیر و فاصله ای است که بین نقطه الف و ب وجود دارد ،این مسیر و جاده ، در عین حال راهی است که راهرو با دنبال کردن آن به مقصد می رسد.
بنابراین ذهن در عین اینکه ،حجاب و مانع است ،همین ذهن مسیری است که طالب کمال را به مقصد می رساند.
از ذهن خود آگاه باشید ،افکاری که در حال جریان یافتن در ذهن هستند را دنبال کنید ،دنبال کردن همین افکار است که سرانجام به بی فکری و بی ذهنی می انجامد.
افکار را تجزیه و تحلیل کنید و علت آن را بیابید ،وجود افکار چون تاریکی هستند ،با آمدن نور ،افکار و ذهن محو میشوند ،آگاهی نور است.
از طریق مراقبه و کسب معرفت ،آگاهی های خود را گسترس دهید ،با آمدن آگاهی ها ،جایی برای ظلمت و افکار نیست.
سرانجام شما هستید ولی بدون ذهن ،شما هستید ولی بدون من خیالی ، وجود خیالی شما محو میشود و شما نیستید ،چون در برابر هست مطلق خود را می بینید و فانی در او می شوید .
و بقول عطار در سفر مرغان به سوی سیمرغ :
چون شما سی مرغ حیران ماندهاید
بیدل و بیصبر و بیجان ماندهاید
ما به سیمرغی بسی اولیتریم
زانک سیمرغ حقیقی گوهریم
محو ما گردید در صد عز و ناز
تا به ما در خویش را یابید باز
محو او گشتند آخر بر دوام
سایه در خورشید گم شد والسلام
تا که میرفتند و میگفت این سخن
چون رسیدند و نه سر ماند و نه بن
لاجرم اینجا سخن کوتاه شد
ره رو و ره برنماند و راه شد
#مراقبه
#ذهن
#فنا
@sserfan
ذهن هم مانع و هم راه :
ما ناچاریم از ذهن شروع کنیم ، زیرا همه در ذهن هستیم و همه ذهن و خیال هستیم ،باید از ذهن شروع کرد و سپس از آن عبور کرد .
اگر کسی بخواهد از نقطه الف به نقطه ب برود آنچه که مانع و حجاب وی است ، مسیر و فاصله ای است که بین نقطه الف و ب وجود دارد ،این مسیر و جاده ، در عین حال راهی است که راهرو با دنبال کردن آن به مقصد می رسد.
بنابراین ذهن در عین اینکه ،حجاب و مانع است ،همین ذهن مسیری است که طالب کمال را به مقصد می رساند.
از ذهن خود آگاه باشید ،افکاری که در حال جریان یافتن در ذهن هستند را دنبال کنید ،دنبال کردن همین افکار است که سرانجام به بی فکری و بی ذهنی می انجامد.
افکار را تجزیه و تحلیل کنید و علت آن را بیابید ،وجود افکار چون تاریکی هستند ،با آمدن نور ،افکار و ذهن محو میشوند ،آگاهی نور است.
از طریق مراقبه و کسب معرفت ،آگاهی های خود را گسترس دهید ،با آمدن آگاهی ها ،جایی برای ظلمت و افکار نیست.
سرانجام شما هستید ولی بدون ذهن ،شما هستید ولی بدون من خیالی ، وجود خیالی شما محو میشود و شما نیستید ،چون در برابر هست مطلق خود را می بینید و فانی در او می شوید .
و بقول عطار در سفر مرغان به سوی سیمرغ :
چون شما سی مرغ حیران ماندهاید
بیدل و بیصبر و بیجان ماندهاید
ما به سیمرغی بسی اولیتریم
زانک سیمرغ حقیقی گوهریم
محو ما گردید در صد عز و ناز
تا به ما در خویش را یابید باز
محو او گشتند آخر بر دوام
سایه در خورشید گم شد والسلام
تا که میرفتند و میگفت این سخن
چون رسیدند و نه سر ماند و نه بن
لاجرم اینجا سخن کوتاه شد
ره رو و ره برنماند و راه شد
#مراقبه
#ذهن
#فنا
@sserfan