Forwarded from سیر و سلوک و عرفان
موضوع صوتی👆 :
راهکار های عملی جهت کنترل غریزه جنسی
راهکار های عملی جهت کنترل غریزه جنسی
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل بیستم : کنترل غریزه جنسی
(قسمت پنجم )
راههای کنترل غریزه جنسی
ادامه ...
۷.نظر به پاداش الهی:
یکی دیگر از راههای کنترل غریزه جنسی و تعدیل آن، توجه به پاداش اخروی درباره کسانی است که با عفت پیشگی بر شهوات فائق آمده و دامن خود را از گناه پاک و منزه داشتهاند. علی(ع) میفرماید: «فمن اشتاق الی الجنه سلاعن الشهوات . کسی که به بهشت علاقه داشت، خواهشهای نفس و شهوات را فراموش کرد و از آنها چشم پوشید.» (نهج البلاغه، حکمت 30).
بنابراین کسی که در سر، سودای کسب رضایت الهی را دارد و در آرزوی وصل یار به سر میبرد، باید به هوا و هوسهای زودگذر پشت پا زده به وعدههای الهی چشم دوزد.
8. یاد مرگ:
عامل دیگری که در غلبه بر شهوت و کنترل و تعدیل غریزه جنسی نقش مهمی دارد، یاد مرگ و قیامت است. امام علی(ع) می فرماید: «ای بندگان خدا! برحذر باشید از مرگ و از سختی های آن. وقتی نفستان خواست شما را درباره شهوات به تباهی بکشاند زیاد به یاد مرگ باشید، زیرا برای موعظه، یاد مرگ کافی است.»
رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره
مرگ بسیار سفارش می کرد و می فرمود: «زیاد مرگ را یاد کنید، زیرا یاد مرگ، شکننده لذات نفسانی و حایل میان تو و شهوات است. (بحارالانوار، ج2، ص287)
9. تسهیل و تسریع ازدواج:
علاوه بر آن که جوان سعی در کنترل شهوت و غریزه جنسی میکند، باید برای ازدواج که یگانه راه درست ارضای غریزه جنسی میباشد، نیز اقدام کند به این معنا که پسرها از 18 سالگی به بعد میتوانند به فکر ازدواج باشند و اگر شرایط را مساعد میبینید، از همین سن مقدمات آن را فراهم کنند و دخترها هم چنان چه مورد مناسبی به خواستگاری آنها آمد به دلایل نوعاً غیر موجه و پوچ مثل هنوز زود است، میخواهم درس بخوانم، داماد وضع مادی خوبی ندارد و… از ازدواج خودداری نکنند و والدین هم سنگ اندازیهای غیز منطقی نداشته باشند.
چند توصیه عملی:
1. از خلوت با نامحرم، سخن گفتن و شوخی کردن با آنها جداً خودداری کنید.
2. از فکر کردن، تصور و تخیل جنس مخالف و مسایل جنسی خودداری کنید.
3. از نگاه کردن به تصاویر و فیلمهای تحریک کننده و یا خواندن مطالب محرک یا شنیدن مطالب محرک و … جداً خودداری کنید.
4. از شوخیهای جنسی و محرک پرهیز کنید.
5. در صورت شدت شهوت، خوردن مواد غذایی محرک با طبع گرم و دارای کالری زیاد مانند خشکبار ،خرما، پیاز، فلفل و… را به حداقل برسانید.
6. برای تعدیل نیروی جنسی خود حتماً ورزش و تحرک جسمانی و کار فیزیکی و بدنی را در زندگی روزمره خود لحاظ کنید.
7. دعا و توسل برای نگهداری ایمان و رفع مشکلات میتواند مفید باشد.
8.روزه گرفتن موجب کاهش نیروی جنسی میشود.
9.قبل از سیر شدن کامل از غذا دست بکشید.
10. سعی کنید در طول روز با وضو باشید و از نورانیت آن استفاده کنید.
#کنترل_غریزه_جنسی
@sserfan
عامل بیستم : کنترل غریزه جنسی
(قسمت پنجم )
راههای کنترل غریزه جنسی
ادامه ...
۷.نظر به پاداش الهی:
یکی دیگر از راههای کنترل غریزه جنسی و تعدیل آن، توجه به پاداش اخروی درباره کسانی است که با عفت پیشگی بر شهوات فائق آمده و دامن خود را از گناه پاک و منزه داشتهاند. علی(ع) میفرماید: «فمن اشتاق الی الجنه سلاعن الشهوات . کسی که به بهشت علاقه داشت، خواهشهای نفس و شهوات را فراموش کرد و از آنها چشم پوشید.» (نهج البلاغه، حکمت 30).
بنابراین کسی که در سر، سودای کسب رضایت الهی را دارد و در آرزوی وصل یار به سر میبرد، باید به هوا و هوسهای زودگذر پشت پا زده به وعدههای الهی چشم دوزد.
8. یاد مرگ:
عامل دیگری که در غلبه بر شهوت و کنترل و تعدیل غریزه جنسی نقش مهمی دارد، یاد مرگ و قیامت است. امام علی(ع) می فرماید: «ای بندگان خدا! برحذر باشید از مرگ و از سختی های آن. وقتی نفستان خواست شما را درباره شهوات به تباهی بکشاند زیاد به یاد مرگ باشید، زیرا برای موعظه، یاد مرگ کافی است.»
رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره
مرگ بسیار سفارش می کرد و می فرمود: «زیاد مرگ را یاد کنید، زیرا یاد مرگ، شکننده لذات نفسانی و حایل میان تو و شهوات است. (بحارالانوار، ج2، ص287)
9. تسهیل و تسریع ازدواج:
علاوه بر آن که جوان سعی در کنترل شهوت و غریزه جنسی میکند، باید برای ازدواج که یگانه راه درست ارضای غریزه جنسی میباشد، نیز اقدام کند به این معنا که پسرها از 18 سالگی به بعد میتوانند به فکر ازدواج باشند و اگر شرایط را مساعد میبینید، از همین سن مقدمات آن را فراهم کنند و دخترها هم چنان چه مورد مناسبی به خواستگاری آنها آمد به دلایل نوعاً غیر موجه و پوچ مثل هنوز زود است، میخواهم درس بخوانم، داماد وضع مادی خوبی ندارد و… از ازدواج خودداری نکنند و والدین هم سنگ اندازیهای غیز منطقی نداشته باشند.
چند توصیه عملی:
1. از خلوت با نامحرم، سخن گفتن و شوخی کردن با آنها جداً خودداری کنید.
2. از فکر کردن، تصور و تخیل جنس مخالف و مسایل جنسی خودداری کنید.
3. از نگاه کردن به تصاویر و فیلمهای تحریک کننده و یا خواندن مطالب محرک یا شنیدن مطالب محرک و … جداً خودداری کنید.
4. از شوخیهای جنسی و محرک پرهیز کنید.
5. در صورت شدت شهوت، خوردن مواد غذایی محرک با طبع گرم و دارای کالری زیاد مانند خشکبار ،خرما، پیاز، فلفل و… را به حداقل برسانید.
6. برای تعدیل نیروی جنسی خود حتماً ورزش و تحرک جسمانی و کار فیزیکی و بدنی را در زندگی روزمره خود لحاظ کنید.
7. دعا و توسل برای نگهداری ایمان و رفع مشکلات میتواند مفید باشد.
8.روزه گرفتن موجب کاهش نیروی جنسی میشود.
9.قبل از سیر شدن کامل از غذا دست بکشید.
10. سعی کنید در طول روز با وضو باشید و از نورانیت آن استفاده کنید.
#کنترل_غریزه_جنسی
@sserfan
🔴توفیق برای نماز شب :
🌹 مادر شهید رمضانی می گوید: پسرم که برای مرخصی می آمد، شب ها موقع خوابیدن از لحاف و پتوی گرم استفاده نمی کرد.
🌹 می گفتم: «پسرم سردت می شود؛ سرما می خوری.»
🌹 می گفت: «نه مادر! اگر خیلی به خودم برسم، دیگر موفق نمی شوم برای نماز شب بلند شوم. رزمندگان در جبهه سعی می کنند برای نماز شب بلند شوند.»
📚 نماز شب شهیدان، محمد محمدی، ص۵۸
#نماز_شب
@sserfan
🌹 مادر شهید رمضانی می گوید: پسرم که برای مرخصی می آمد، شب ها موقع خوابیدن از لحاف و پتوی گرم استفاده نمی کرد.
🌹 می گفتم: «پسرم سردت می شود؛ سرما می خوری.»
🌹 می گفت: «نه مادر! اگر خیلی به خودم برسم، دیگر موفق نمی شوم برای نماز شب بلند شوم. رزمندگان در جبهه سعی می کنند برای نماز شب بلند شوند.»
📚 نماز شب شهیدان، محمد محمدی، ص۵۸
#نماز_شب
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل بیستم : کنترل غریزه جنسی
(قسمت ششم )
ادامه...
نظر به اهمیت موضوع و هم چنین ارتباط این عامل با " ارتباط با نا محرم و جنس مخالف " این مبحث را با ارتباط نامحرم در دنیای مجازی ادامه می دهیم
دنیای مجازی و ارتباط با نامحرم :
به طور كلي روابط بين زن و مرد چند صورت دارد:
1. رابطه زن و شوهري
2. رابطه علمي
3. رابطه حرفه اي و شغلي
4. رابطه دوستانه با نامحرم
قسمتهای 2 و 3 با حفظ محدودیتهای شرعی و عرفی و درحد ضرورتها، مجاز است اما همانگونه که می دانید، رابطه دوستانه بین دو نامحرم از نظر اسلام جايز نيست زيرا عفت عمومي جامعه با اينگونه روابط آسيب جدي مي بيند پايه هاي ازدواج و خانواده سست مي شود و صدها مفسده اخلاقي براي افراد و جامعه دارد. با توجه به شرايط خاص دوران جواني و تمايلات آشكار و پنهان غرائز نفساني، لازم است روابط را تحت كنترل نمايند و يک نوع ارتباط کنترل شده و مقيد به اخلاق و اداب شريعت را پي ريزي نمايند و تنها به ميزان ضرورت اکتفا كنند.
احكام ارتباطي زن و مرد نامحرم در دنياي مجازي، تفاوتي با همين احكام در دنياي واقعي ندارد. امكان ارتباط تصويري، صوتي، نوشتاري همه تحت موضوع ارتباط زن و مرد قرار ميگيرد. پس همان ملاحظات را بايد اينجا هم داشت تا از آسيبهاي رواني و معنوي بدور ماند.
بنابراين، توصيه بر اين است كه :
1. اگر ضرورت ايجاب نمي كند حتي الامكان با نامحرم ارتباط برقرار نشود.
2. بنيان ارتباط با افراد نامحرم، بر رفتاري متكبرانه بايد استوار گردد، نه رفتاري صميمانه.
اينكه در احكام شرعي مي فرمايند در غير ضرورت مثلا مكروه است مرد با زن هم صحبت شود، مخصوصا مرد و زن جوان، به اين دليل است كه چه بسيار اتفاق مي افتد همين هم صحبت شدن ها، به يك الفت و محبت نفساني بين مرد و زن منتهي گردد و نقطه آغازي براي غوطه ور شدن در انحراف و فاسد شود. اين انحراف، از آسيبهاي شايع در دنياي سايبر است. در هر حال انسان بايد دقيقا درون خود را بكاود و باطنش را عميقا مطالعه كند كه مثلا چت يا تبادل ايميل با افراد نامحرم چه ضرورتي براي او دارد.
3. در صورت ناچاري و ضرورت، ارتباط با نامحرم نبايد به شكستن حريم احكام الهي منجر شود.
بنابراين، گفتگو و نگاه هاي متعارف بدون قصد لذت و ريبه، اشكالي ندارد. روشن است كه هر فرد خود بهتر مىتواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است. «بل الانسان على نفسه بصيره؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بيناست»، (قيامت ، آيه 14).
4. از گفتگوهاي و ارسال مطالب يا تصاوير تحريك كننده پرهيز شود.
5. از نگاه هاي آلوده و شهواني خودداري شود.
6. وقتي از ويدئو كنفرانس يا وبكم استفاده مي شود، حجاب شرعي رعايت شود.
7. قصد تلذذ و ريبه در كار نباشد.
8. بعضي موقعيتها (مانند چت در اتاقي كه در آن تنها هستيد) در بعض زمانها (مانند آخر شب) ممكن است،تحريك آميز باشد. از اين موقعيتها فاصله بگيريد.
9. در همه حال، خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانيد و عفت و حيا را فراموش نكنيد.
10- ايجاد محدوديت و رعايت حدود الهي در برخورد با نا محرم، به سود و نفع هر دو طرف ، يعني زن و مرد مي باشد. قدم گذاشتن در نواهي الهي و انجام اعمالي که حضرت حق تعالي ما را از آن نهي نموده است، در مدت زماني کوتاه يا طولاني، به ضرر خود و جامعه ماست.
يکي از مضرات ارتباط غير شرعي با نامحرم، ايجاد مشغله ي فکري و محبت قلبي نسبت به جنس مخالف است؛ اين مشغله، کم کم انسان را وارد معاصي بزرگتر مي کند ؛ تا جايي که خداي ناکرده ، بعضي از گناهان ناشي از اين ارتباط ، ضربه اي سهمگين به پيکره ي جسم و روح انسان وجامعه وارد کرده و چه بسا تبعات ملال آوري به دنبال خواهد داشت.
11- ارتباط با نامحرم دامي بزرگ از دام هاي شيطان است که دامي خطرناک تر است و ممکن است به خسارتهای فراوان منتهی شود. از این دام پرجاذبه، فراری باشید. حتي گاهي ارتباطات مجازي به بهانه هاي انساني، معنوي و عرفاني آغاز مي شود اما به ناكجاآباد ختم ميگردد.
12- مومن حقيقي در کنار عمل به واجباتي مانند نماز بايد از محرمات الهي نيز اجتناب کند و در غير اين صورت عبادت و نماز او نيز کم رنگ و کم اثر بوده است به نوعی استهزاء نماز است زيرا نماز موثر و حقيقي با گناه بزرگي مانند ارتباط با نامحرم هر گز قابل جمع نيست.
13- با هر غريبهاي ارتباط برقرار ننماييد.
14. روابط دوستانهتان را با دوستان متدین و خوشفکر همجنستان تقویت کنید. با آنان بیشتر نشست و برخاست داشته باشید.
15- دنياي مجازي، وسيله مناسبي براي پركردن بي هدف تنهايي و بيكاري نيست. از بيكاري و تنهايي اجتناب كنيد زيرا هنگام بيكاري يا تنهايي ذهن انسان جولانگاه اوهام و خیالات مي شود .
#کنترل_غریزه_جنسی
#ارتباط_با_نامحرم_در_دنیای_مجازی
@sserfan
عامل بیستم : کنترل غریزه جنسی
(قسمت ششم )
ادامه...
نظر به اهمیت موضوع و هم چنین ارتباط این عامل با " ارتباط با نا محرم و جنس مخالف " این مبحث را با ارتباط نامحرم در دنیای مجازی ادامه می دهیم
دنیای مجازی و ارتباط با نامحرم :
به طور كلي روابط بين زن و مرد چند صورت دارد:
1. رابطه زن و شوهري
2. رابطه علمي
3. رابطه حرفه اي و شغلي
4. رابطه دوستانه با نامحرم
قسمتهای 2 و 3 با حفظ محدودیتهای شرعی و عرفی و درحد ضرورتها، مجاز است اما همانگونه که می دانید، رابطه دوستانه بین دو نامحرم از نظر اسلام جايز نيست زيرا عفت عمومي جامعه با اينگونه روابط آسيب جدي مي بيند پايه هاي ازدواج و خانواده سست مي شود و صدها مفسده اخلاقي براي افراد و جامعه دارد. با توجه به شرايط خاص دوران جواني و تمايلات آشكار و پنهان غرائز نفساني، لازم است روابط را تحت كنترل نمايند و يک نوع ارتباط کنترل شده و مقيد به اخلاق و اداب شريعت را پي ريزي نمايند و تنها به ميزان ضرورت اکتفا كنند.
احكام ارتباطي زن و مرد نامحرم در دنياي مجازي، تفاوتي با همين احكام در دنياي واقعي ندارد. امكان ارتباط تصويري، صوتي، نوشتاري همه تحت موضوع ارتباط زن و مرد قرار ميگيرد. پس همان ملاحظات را بايد اينجا هم داشت تا از آسيبهاي رواني و معنوي بدور ماند.
بنابراين، توصيه بر اين است كه :
1. اگر ضرورت ايجاب نمي كند حتي الامكان با نامحرم ارتباط برقرار نشود.
2. بنيان ارتباط با افراد نامحرم، بر رفتاري متكبرانه بايد استوار گردد، نه رفتاري صميمانه.
اينكه در احكام شرعي مي فرمايند در غير ضرورت مثلا مكروه است مرد با زن هم صحبت شود، مخصوصا مرد و زن جوان، به اين دليل است كه چه بسيار اتفاق مي افتد همين هم صحبت شدن ها، به يك الفت و محبت نفساني بين مرد و زن منتهي گردد و نقطه آغازي براي غوطه ور شدن در انحراف و فاسد شود. اين انحراف، از آسيبهاي شايع در دنياي سايبر است. در هر حال انسان بايد دقيقا درون خود را بكاود و باطنش را عميقا مطالعه كند كه مثلا چت يا تبادل ايميل با افراد نامحرم چه ضرورتي براي او دارد.
3. در صورت ناچاري و ضرورت، ارتباط با نامحرم نبايد به شكستن حريم احكام الهي منجر شود.
بنابراين، گفتگو و نگاه هاي متعارف بدون قصد لذت و ريبه، اشكالي ندارد. روشن است كه هر فرد خود بهتر مىتواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است. «بل الانسان على نفسه بصيره؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بيناست»، (قيامت ، آيه 14).
4. از گفتگوهاي و ارسال مطالب يا تصاوير تحريك كننده پرهيز شود.
5. از نگاه هاي آلوده و شهواني خودداري شود.
6. وقتي از ويدئو كنفرانس يا وبكم استفاده مي شود، حجاب شرعي رعايت شود.
7. قصد تلذذ و ريبه در كار نباشد.
8. بعضي موقعيتها (مانند چت در اتاقي كه در آن تنها هستيد) در بعض زمانها (مانند آخر شب) ممكن است،تحريك آميز باشد. از اين موقعيتها فاصله بگيريد.
9. در همه حال، خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانيد و عفت و حيا را فراموش نكنيد.
10- ايجاد محدوديت و رعايت حدود الهي در برخورد با نا محرم، به سود و نفع هر دو طرف ، يعني زن و مرد مي باشد. قدم گذاشتن در نواهي الهي و انجام اعمالي که حضرت حق تعالي ما را از آن نهي نموده است، در مدت زماني کوتاه يا طولاني، به ضرر خود و جامعه ماست.
يکي از مضرات ارتباط غير شرعي با نامحرم، ايجاد مشغله ي فکري و محبت قلبي نسبت به جنس مخالف است؛ اين مشغله، کم کم انسان را وارد معاصي بزرگتر مي کند ؛ تا جايي که خداي ناکرده ، بعضي از گناهان ناشي از اين ارتباط ، ضربه اي سهمگين به پيکره ي جسم و روح انسان وجامعه وارد کرده و چه بسا تبعات ملال آوري به دنبال خواهد داشت.
11- ارتباط با نامحرم دامي بزرگ از دام هاي شيطان است که دامي خطرناک تر است و ممکن است به خسارتهای فراوان منتهی شود. از این دام پرجاذبه، فراری باشید. حتي گاهي ارتباطات مجازي به بهانه هاي انساني، معنوي و عرفاني آغاز مي شود اما به ناكجاآباد ختم ميگردد.
12- مومن حقيقي در کنار عمل به واجباتي مانند نماز بايد از محرمات الهي نيز اجتناب کند و در غير اين صورت عبادت و نماز او نيز کم رنگ و کم اثر بوده است به نوعی استهزاء نماز است زيرا نماز موثر و حقيقي با گناه بزرگي مانند ارتباط با نامحرم هر گز قابل جمع نيست.
13- با هر غريبهاي ارتباط برقرار ننماييد.
14. روابط دوستانهتان را با دوستان متدین و خوشفکر همجنستان تقویت کنید. با آنان بیشتر نشست و برخاست داشته باشید.
15- دنياي مجازي، وسيله مناسبي براي پركردن بي هدف تنهايي و بيكاري نيست. از بيكاري و تنهايي اجتناب كنيد زيرا هنگام بيكاري يا تنهايي ذهن انسان جولانگاه اوهام و خیالات مي شود .
#کنترل_غریزه_جنسی
#ارتباط_با_نامحرم_در_دنیای_مجازی
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل بیستم : کنترل غریزه جنسی
(قسمت هفتم )
ارتباط با نامحرم :
ادامه
موضوع نگران کننده این است که این مهلکه افرادی را به درون خود میکشاند که نه میخواستند و نه حتی تصورش را میکردند که وارد رابطهای دیگر شوند. اما به خودشان که آمدند دیدند خیانت دارد اتفاق میافتد.
زن سی و سه سالهای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده، پسر جوانی که پانزده سال با او تفاوت سنی دارد، زن هیچ وقت فکرش را نمیکرد که شوخیها و تنها شدنها و جای پسرم است و من با فلانی میروم خانه، برایش دردسرساز شود.
رسوم و سبکی از زندگی وارد جامعه ما شد که متناسب با آنچه ما هستیم و بر ما میرود نبود. ما مهارت ارتباط با دیگران را یاد نگرفتیم. حد و مرزها را نمیشناسیم. محدوده اینکه دختر خاله ما به همسرمان باید چقدر نزدیک بشود را نمیدانیم. محدوده اینکه زنمان با دوست دانشگاهیاش که مرد است و قرار است بیرون برود و روی پروژهشان کار کنند را نمیدانیم. مرزهایش قابل تعریف نیست. او نباید از زندگی خصوصی تو و همسرت تحت عنوان درددل کردن مطلع شود.
مفهومی به نام «جاست فرند» که ما چندین سال است آن را لق لقه میکنیم و یک مفهوم وارداتیست، هیچ کدام از این تعاریفی را شامل نمیشود که ما در مناسبتهامان آن را به جا میآوریم. جاست فرند شما مشاور شما نیست.حد و مرز مشخصی دارد. ما این مرزها را نمیدانیم. اصلا برایِ ما نیست، با آن بیگانه هستیم. چون خودآگاهی نداریم گم میشویم. با دوستتان (مرد) و همسرتان میروید جنگل. شب سه نفرتان توی چادر میخوابید و دم صبح «حالتی بر شما میرود» که پس از چندی رابطه جنسی بینتان اتفاق میافتد.
توی گروه تلگرامی «انجمن شاعران فلان» آقای فلانی ساعت دو بامداد به شما مسیج میدهد که:« بانو، سروده زیبایتان را خواندم،حضور شما در این جمع غنیمت است» شما متوجه میشوید دارد اتفاقی در درونتان میافتد، ادامهاش میدهید و کار به جای باریک می رسد. اینجا جای ترمز است، جایی که دیگری میآید و دل و دین و عقل و هوش را به باد میدهد. اینجا باید فاصله بگیرید و به خودتان بگویید:« رابطه من با همسرم یک مرگیش است که باید ترمیم شود».
ما زنگ خطرها را جدی نمیگیریم. یک آن است ،ما بارها در این موقعیت و لحظه قرار گرفتهایم، لحظهای که میدانیم دارد یک جریانی از انرژی فعال میشود. هر آدمی آن، «آن» را و«لحظه» را درک میکند. همه چیز از همان لحظه آغاز میشود. بها دادن یا متوقف کردن آن حس مرموز، دلچسب، هیجانانگیز. ما قدرت عجیبی در انکار این حس و خودفریبی داریم: جدی نیست. بگذار ببینیم حالا بعدها چه میشود. یک سلام و علیک ساده است. یک چت کردن عادیست. ولش کن، حالا بعدا یه کاریش میکنم...
اینجا آن نقطهایست که سنجش آن نیاز به مهارت دارد. اینکه زن با خودش بگوید: اگر شریک عاطفی من هم شاهد ما بود، من باهمین لحن با دوستش، با همکارم، فروشنده مغازه، مدیر فلان گروه تلگرام، فلان دوستم در فیس بوک و... صحبت میکردم؟! آیا اینکه دارم چتها را پاک میکنم یک هشدار نیست که رابطهام با شریک عاطفی دارد لنگ میزند؟
مرزها را برای سلامت روحی خودتان شناسایی کنید. در محدوده مشخصی با دیگران رفتار کنید. برای خانهتان، لباس پوشیدنتان، مهمانی رفتنتان و ... حدومرز بگذارید. میدانم آنقدر از سمت نهادهای بازدارنده، کارشناس بیسواد تلویزیون، فلان شخصیت.... این حرفها را شنیدهایم که حالمان به هم میخورد. آنها این مفهوم را خراب کردهاند. مردم را زده کردهاند. آنقدر که ممکن است شما حالتان از نوشته من به هم بخورد. اما لطفا حدومرزها را جدی بگیرید. مرز ما، قلمرو ماست. باید مراقب قلعهمان باشیم.
#ارتباط_با_نامحرم
T.ME/SSERFAN
عامل بیستم : کنترل غریزه جنسی
(قسمت هفتم )
ارتباط با نامحرم :
ادامه
موضوع نگران کننده این است که این مهلکه افرادی را به درون خود میکشاند که نه میخواستند و نه حتی تصورش را میکردند که وارد رابطهای دیگر شوند. اما به خودشان که آمدند دیدند خیانت دارد اتفاق میافتد.
زن سی و سه سالهای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده، پسر جوانی که پانزده سال با او تفاوت سنی دارد، زن هیچ وقت فکرش را نمیکرد که شوخیها و تنها شدنها و جای پسرم است و من با فلانی میروم خانه، برایش دردسرساز شود.
رسوم و سبکی از زندگی وارد جامعه ما شد که متناسب با آنچه ما هستیم و بر ما میرود نبود. ما مهارت ارتباط با دیگران را یاد نگرفتیم. حد و مرزها را نمیشناسیم. محدوده اینکه دختر خاله ما به همسرمان باید چقدر نزدیک بشود را نمیدانیم. محدوده اینکه زنمان با دوست دانشگاهیاش که مرد است و قرار است بیرون برود و روی پروژهشان کار کنند را نمیدانیم. مرزهایش قابل تعریف نیست. او نباید از زندگی خصوصی تو و همسرت تحت عنوان درددل کردن مطلع شود.
مفهومی به نام «جاست فرند» که ما چندین سال است آن را لق لقه میکنیم و یک مفهوم وارداتیست، هیچ کدام از این تعاریفی را شامل نمیشود که ما در مناسبتهامان آن را به جا میآوریم. جاست فرند شما مشاور شما نیست.حد و مرز مشخصی دارد. ما این مرزها را نمیدانیم. اصلا برایِ ما نیست، با آن بیگانه هستیم. چون خودآگاهی نداریم گم میشویم. با دوستتان (مرد) و همسرتان میروید جنگل. شب سه نفرتان توی چادر میخوابید و دم صبح «حالتی بر شما میرود» که پس از چندی رابطه جنسی بینتان اتفاق میافتد.
توی گروه تلگرامی «انجمن شاعران فلان» آقای فلانی ساعت دو بامداد به شما مسیج میدهد که:« بانو، سروده زیبایتان را خواندم،حضور شما در این جمع غنیمت است» شما متوجه میشوید دارد اتفاقی در درونتان میافتد، ادامهاش میدهید و کار به جای باریک می رسد. اینجا جای ترمز است، جایی که دیگری میآید و دل و دین و عقل و هوش را به باد میدهد. اینجا باید فاصله بگیرید و به خودتان بگویید:« رابطه من با همسرم یک مرگیش است که باید ترمیم شود».
ما زنگ خطرها را جدی نمیگیریم. یک آن است ،ما بارها در این موقعیت و لحظه قرار گرفتهایم، لحظهای که میدانیم دارد یک جریانی از انرژی فعال میشود. هر آدمی آن، «آن» را و«لحظه» را درک میکند. همه چیز از همان لحظه آغاز میشود. بها دادن یا متوقف کردن آن حس مرموز، دلچسب، هیجانانگیز. ما قدرت عجیبی در انکار این حس و خودفریبی داریم: جدی نیست. بگذار ببینیم حالا بعدها چه میشود. یک سلام و علیک ساده است. یک چت کردن عادیست. ولش کن، حالا بعدا یه کاریش میکنم...
اینجا آن نقطهایست که سنجش آن نیاز به مهارت دارد. اینکه زن با خودش بگوید: اگر شریک عاطفی من هم شاهد ما بود، من باهمین لحن با دوستش، با همکارم، فروشنده مغازه، مدیر فلان گروه تلگرام، فلان دوستم در فیس بوک و... صحبت میکردم؟! آیا اینکه دارم چتها را پاک میکنم یک هشدار نیست که رابطهام با شریک عاطفی دارد لنگ میزند؟
مرزها را برای سلامت روحی خودتان شناسایی کنید. در محدوده مشخصی با دیگران رفتار کنید. برای خانهتان، لباس پوشیدنتان، مهمانی رفتنتان و ... حدومرز بگذارید. میدانم آنقدر از سمت نهادهای بازدارنده، کارشناس بیسواد تلویزیون، فلان شخصیت.... این حرفها را شنیدهایم که حالمان به هم میخورد. آنها این مفهوم را خراب کردهاند. مردم را زده کردهاند. آنقدر که ممکن است شما حالتان از نوشته من به هم بخورد. اما لطفا حدومرزها را جدی بگیرید. مرز ما، قلمرو ماست. باید مراقب قلعهمان باشیم.
#ارتباط_با_نامحرم
T.ME/SSERFAN
Telegram
سیر و سلوک و عرفان
🔴📚کتاب جامع"سیر و سلوک و عرفان" به قلم مدیر کانال:⏬️
https://www.tg-me.com/sserfanbook
کانال ایتا :
https://eitaa.com/sserfan
.
تبادل : @Sadraee123
مدیر :
@zohali51
https://www.tg-me.com/sserfanbook
کانال ایتا :
https://eitaa.com/sserfan
.
تبادل : @Sadraee123
مدیر :
@zohali51
مراقبه ،راهی به سوی فقر و فنا
ذهن هم مانع و هم راه :
ما ناچاریم از ذهن شروع کنیم ، زیرا همه در ذهن هستیم و همه ذهن و خیال هستیم ،باید از ذهن شروع کرد و سپس از آن عبور کرد .
اگر کسی بخواهد از نقطه الف به نقطه ب برود آنچه که مانع و حجاب وی است ، مسیر و فاصله ای است که بین نقطه الف و ب وجود دارد ،این مسیر و جاده ، در عین حال راهی است که راهرو با دنبال کردن آن به مقصد می رسد.
بنابراین ذهن در عین اینکه ،حجاب و مانع است ،همین ذهن مسیری است که طالب کمال را به مقصد می رساند.
از ذهن خود آگاه باشید ،افکاری که در حال جریان یافتن در ذهن هستند را دنبال کنید ،دنبال کردن همین افکار است که سرانجام به بی فکری و بی ذهنی می انجامد.
افکار را تجزیه و تحلیل کنید و علت آن را بیابید ،وجود افکار چون تاریکی هستند ،با آمدن نور ،افکار و ذهن محو میشوند ،آگاهی نور است.
از طریق مراقبه و کسب معرفت ،آگاهی های خود را گسترس دهید ،با آمدن آگاهی ها ،جایی برای ظلمت و افکار نیست.
سرانجام شما هستید ولی بدون ذهن ،شما هستید ولی بدون من خیالی ، وجود خیالی شما محو میشود و شما نیستید ،چون در برابر هست مطلق خود را می بینید و فانی در او می شوید .
و بقول عطار در سفر مرغان به سوی سیمرغ :
چون شما سی مرغ حیران ماندهاید
بیدل و بیصبر و بیجان ماندهاید
ما به سیمرغی بسی اولیتریم
زانک سیمرغ حقیقی گوهریم
محو ما گردید در صد عز و ناز
تا به ما در خویش را یابید باز
محو او گشتند آخر بر دوام
سایه در خورشید گم شد والسلام
تا که میرفتند و میگفت این سخن
چون رسیدند و نه سر ماند و نه بن
لاجرم اینجا سخن کوتاه شد
ره رو و ره برنماند و راه شد
#مراقبه
#ذهن
#فنا
@sserfan
ذهن هم مانع و هم راه :
ما ناچاریم از ذهن شروع کنیم ، زیرا همه در ذهن هستیم و همه ذهن و خیال هستیم ،باید از ذهن شروع کرد و سپس از آن عبور کرد .
اگر کسی بخواهد از نقطه الف به نقطه ب برود آنچه که مانع و حجاب وی است ، مسیر و فاصله ای است که بین نقطه الف و ب وجود دارد ،این مسیر و جاده ، در عین حال راهی است که راهرو با دنبال کردن آن به مقصد می رسد.
بنابراین ذهن در عین اینکه ،حجاب و مانع است ،همین ذهن مسیری است که طالب کمال را به مقصد می رساند.
از ذهن خود آگاه باشید ،افکاری که در حال جریان یافتن در ذهن هستند را دنبال کنید ،دنبال کردن همین افکار است که سرانجام به بی فکری و بی ذهنی می انجامد.
افکار را تجزیه و تحلیل کنید و علت آن را بیابید ،وجود افکار چون تاریکی هستند ،با آمدن نور ،افکار و ذهن محو میشوند ،آگاهی نور است.
از طریق مراقبه و کسب معرفت ،آگاهی های خود را گسترس دهید ،با آمدن آگاهی ها ،جایی برای ظلمت و افکار نیست.
سرانجام شما هستید ولی بدون ذهن ،شما هستید ولی بدون من خیالی ، وجود خیالی شما محو میشود و شما نیستید ،چون در برابر هست مطلق خود را می بینید و فانی در او می شوید .
و بقول عطار در سفر مرغان به سوی سیمرغ :
چون شما سی مرغ حیران ماندهاید
بیدل و بیصبر و بیجان ماندهاید
ما به سیمرغی بسی اولیتریم
زانک سیمرغ حقیقی گوهریم
محو ما گردید در صد عز و ناز
تا به ما در خویش را یابید باز
محو او گشتند آخر بر دوام
سایه در خورشید گم شد والسلام
تا که میرفتند و میگفت این سخن
چون رسیدند و نه سر ماند و نه بن
لاجرم اینجا سخن کوتاه شد
ره رو و ره برنماند و راه شد
#مراقبه
#ذهن
#فنا
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل بیست و یکم : حزن
(قسمت اول )
سالك با پشت سر گذاشتن مراحل رياضت، به مرحله ديگري مي رسد كه آن مرحله را « حزن » مي نامند. پيش از آن كه به بحث از حزن به عنوان يك مقام سلوكي با اهميت سخن بگوييم، لازم است كه يادآور شويم كه حزن، در عرف عادي مردم در معنايي بكار مي رود كه كاملاً با حزن موردنظر در عرفان متفاوت است.
حزن در عرف عادي مردم، در آن جا به كار مي رود كه انسان به خاطر از دست دادن منفعتي دچار غم و اندوه مي گردد. اساس حزن به اين معنا، طمع ورزي و كام جويي انسان است. گاهي هم حزن نتيجه گرفتاري هاي مادي است. كسي كه قرض دار مي شود و يا به زندان مي افتد، دچار غم و اندوه مي گردد. چنين حزني، اگرچه حالتي طبيعي و عادي است، اما از نظر انسان هاي كامل، پسنديده نيست. بارها در قرآن كريم آمده است كه براي اولياي خدا و اهل ايمان، بيم و حزني در كار نخواهد بود. يعني به آن درجه از كمالات دست مي يابند كه ديگر حسرت و اندوه از دست دادن چيزي از دنيا در دل آن ها باقي نمي ماند.
بنابراين ما كاري با اين حزن نداريم. و آن حزني كه در مقامات سلوك مطرح است، معناي ديگر دارد.
براي آن كه معناي حزن در عالم سلوك روشن گردد، نكته اي را يادآور مي شوم و آن اين كه معشوق داراي اوصاف متضادّ است. اسما و صفات معشوق حقيقي به طور كلي به دو گروه متضاد و متفاوت تقسيم مي شوند:
- صفات لطف؛
-صفات قهر.
اين تضاد در اسما و صفات حضرت حق براي عارفان و عاشقان يك موضوع شگفت انگيز و در عين حال حسّاس و قابل تأمل است. معشوق حقيقي هم چنان كه رحمان و رحيم است، جبار و قهّار نيز هست. اوست كه هم زنده مي كند و هم مي ميراند، درد مي دهد و دوا هم مي بخشد. در جهان بيني عرفا، جريان نظام عالم و ديگرگوني هاي جهان براساس همين تضاد تفسير مي گردد؛ مثلاً بهار جلوه و ظهور لطف خداوند است، چنان كه خزان مظهر صفات قهر اوست.
اسما و صفات متضاد همگي در جهان حاكميت دارند. اما ظهور حاكميتشان دائمي نيست؛ مثلاً اگر بهار صفت لطف دارد، حاكميت اين صفت دائمي نيست و لذا بهار دوام نمي يابد و به دنبال آن نوبت به حاكميت صفت قهر مي رسد. صفت قهر خزان را در جاي بهار مي نشاند. عرفا اين تركيب لطف با قهر را كه تركيبي است از راندن و خواندن، خواستن و نخواستن، وصل و هجران، خشم و مهرباني و امثال اين ها را « ناز » مي نامند. ناز يعني خواستن در عين نخواستن و نخواستن در عين خواستن:
چه خوش نازيست، ناز خوبرويان
ز ديده رانده را، دزديده جويان
به چشمي طيرگي كردن كه برخيز
به ديگر چشم، دل دادن كه مگريز!
به صد جان ارزد، آن ساعت كه جانان
نخواهم گويد و خواهد به صد جان!
(نظامي، خسرو و شيرين)
#حزن
@sserfan
عامل بیست و یکم : حزن
(قسمت اول )
سالك با پشت سر گذاشتن مراحل رياضت، به مرحله ديگري مي رسد كه آن مرحله را « حزن » مي نامند. پيش از آن كه به بحث از حزن به عنوان يك مقام سلوكي با اهميت سخن بگوييم، لازم است كه يادآور شويم كه حزن، در عرف عادي مردم در معنايي بكار مي رود كه كاملاً با حزن موردنظر در عرفان متفاوت است.
حزن در عرف عادي مردم، در آن جا به كار مي رود كه انسان به خاطر از دست دادن منفعتي دچار غم و اندوه مي گردد. اساس حزن به اين معنا، طمع ورزي و كام جويي انسان است. گاهي هم حزن نتيجه گرفتاري هاي مادي است. كسي كه قرض دار مي شود و يا به زندان مي افتد، دچار غم و اندوه مي گردد. چنين حزني، اگرچه حالتي طبيعي و عادي است، اما از نظر انسان هاي كامل، پسنديده نيست. بارها در قرآن كريم آمده است كه براي اولياي خدا و اهل ايمان، بيم و حزني در كار نخواهد بود. يعني به آن درجه از كمالات دست مي يابند كه ديگر حسرت و اندوه از دست دادن چيزي از دنيا در دل آن ها باقي نمي ماند.
بنابراين ما كاري با اين حزن نداريم. و آن حزني كه در مقامات سلوك مطرح است، معناي ديگر دارد.
براي آن كه معناي حزن در عالم سلوك روشن گردد، نكته اي را يادآور مي شوم و آن اين كه معشوق داراي اوصاف متضادّ است. اسما و صفات معشوق حقيقي به طور كلي به دو گروه متضاد و متفاوت تقسيم مي شوند:
- صفات لطف؛
-صفات قهر.
اين تضاد در اسما و صفات حضرت حق براي عارفان و عاشقان يك موضوع شگفت انگيز و در عين حال حسّاس و قابل تأمل است. معشوق حقيقي هم چنان كه رحمان و رحيم است، جبار و قهّار نيز هست. اوست كه هم زنده مي كند و هم مي ميراند، درد مي دهد و دوا هم مي بخشد. در جهان بيني عرفا، جريان نظام عالم و ديگرگوني هاي جهان براساس همين تضاد تفسير مي گردد؛ مثلاً بهار جلوه و ظهور لطف خداوند است، چنان كه خزان مظهر صفات قهر اوست.
اسما و صفات متضاد همگي در جهان حاكميت دارند. اما ظهور حاكميتشان دائمي نيست؛ مثلاً اگر بهار صفت لطف دارد، حاكميت اين صفت دائمي نيست و لذا بهار دوام نمي يابد و به دنبال آن نوبت به حاكميت صفت قهر مي رسد. صفت قهر خزان را در جاي بهار مي نشاند. عرفا اين تركيب لطف با قهر را كه تركيبي است از راندن و خواندن، خواستن و نخواستن، وصل و هجران، خشم و مهرباني و امثال اين ها را « ناز » مي نامند. ناز يعني خواستن در عين نخواستن و نخواستن در عين خواستن:
چه خوش نازيست، ناز خوبرويان
ز ديده رانده را، دزديده جويان
به چشمي طيرگي كردن كه برخيز
به ديگر چشم، دل دادن كه مگريز!
به صد جان ارزد، آن ساعت كه جانان
نخواهم گويد و خواهد به صد جان!
(نظامي، خسرو و شيرين)
#حزن
@sserfan
عرفان همه شور و شادیست :
عرفان تمامی شاد است و شور و عشق و در عرفان حزن و غم نیست، غم فراق هست اما غم لذیذ ترین چیز است و در عین اینکه غم است خیلی لذت بخش است هیچ عاشقی غم فراق را با همه عالم عوض نمیکند و عرفان مملو و سرشار از شادی و شور و عشق و هیجان نسبت به معشوق است و مولانا از اول تا آخر تمام شور و شادی عشق است و میگوید: من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو، و کسی که از نور و شادی صحبت میکند به وجد میآورد ، حافظ هم همین طور است و در واقع یک مولانای دیگر است با سبک دیگر و نوع اندیشه دیگر و عاشقانه راه طی میکند و راه همان است که مولانا پیمود، البته راه صعب العبور است و بسیار سخت است اما راه را با شادی و شور و شعف و عاشقانه پیموده است، اما این منافات با سختی راه ندارد .
دکتر ابراهیمی دینانی
برنامه معرفت
#حزن
@sserfan
عرفان تمامی شاد است و شور و عشق و در عرفان حزن و غم نیست، غم فراق هست اما غم لذیذ ترین چیز است و در عین اینکه غم است خیلی لذت بخش است هیچ عاشقی غم فراق را با همه عالم عوض نمیکند و عرفان مملو و سرشار از شادی و شور و عشق و هیجان نسبت به معشوق است و مولانا از اول تا آخر تمام شور و شادی عشق است و میگوید: من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو، و کسی که از نور و شادی صحبت میکند به وجد میآورد ، حافظ هم همین طور است و در واقع یک مولانای دیگر است با سبک دیگر و نوع اندیشه دیگر و عاشقانه راه طی میکند و راه همان است که مولانا پیمود، البته راه صعب العبور است و بسیار سخت است اما راه را با شادی و شور و شعف و عاشقانه پیموده است، اما این منافات با سختی راه ندارد .
دکتر ابراهیمی دینانی
برنامه معرفت
#حزن
@sserfan
اشتغال به نماز شب بهتر است یا مطالعه کتابهای علمی؟
از بعضی از نزدیکان امام [خمینی] شنیده می شد که نماز شب را ترک نمی کردند.
بعضی از طلاب از ایشان پرسیدند که آیا اشتغال به نماز شب قبل از سپیده صبح بهتر است یا مطالعه کتابهای علمی؟
در جواب فرمودند: نماز شب را سریعتر بخوانید، سپس مشغول مطالعه شوید.
صحیفه دل، ج۱
#نماز_شب
@sserfan
از بعضی از نزدیکان امام [خمینی] شنیده می شد که نماز شب را ترک نمی کردند.
بعضی از طلاب از ایشان پرسیدند که آیا اشتغال به نماز شب قبل از سپیده صبح بهتر است یا مطالعه کتابهای علمی؟
در جواب فرمودند: نماز شب را سریعتر بخوانید، سپس مشغول مطالعه شوید.
صحیفه دل، ج۱
#نماز_شب
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل بیست و یکم حزن
(قسمت دوم )
اندوهی که سالک از هنگام شروع سلوک تا رسیدن به لقای محبوب دائماً در دل دارد، که مبادا عمر به پایان رسد و به مقصود نرسد، البته حزن قلبی نباید به عبوس بودن و بداخلاقی بینجامد.
حزن دائم
سالک از زمان شروع سلوک تا زمان رسیدن به لقای محبوب دائماً حزنی در دل دارد. حزن از اینکه مبادا عمر به پایان رسد و او به مقصود نرسد
«همین حزن، سالک را هدایت میکند به مقصود».«به محض انقطاع رشتۀ حزن از قلب، فیوضات معنویه منقطع گردد» «اگر قلب شاد و خندان باشد، هم او را بهرهای از معارف نخواهد بود» ؛ «در دل محزون است و صورتش خندان».پس حزن قلبی نباید به عبو س بودن صورت و بداخلاقی بینجامد. مؤمن ترشخو و عبوس نیست و اهل قهقهه نیز نیست و خنده او مانند رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تبسم است. سالک تبسمی نمکین بر لب دارد، تبسمی که خود حاکی از حزنی درونی است . سالک در طول سلوک الی الله قبض و بسط دارد. در حال قبض نباید «بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ» از دست برود و در حال بسط نباید «حُزنُه فی قَلبِه» کمرنگ شود.
کتاب سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی) صفحه ۳۲۰ و ۳۲۱
#حزن_سبز
@sserfan
عامل بیست و یکم حزن
(قسمت دوم )
اندوهی که سالک از هنگام شروع سلوک تا رسیدن به لقای محبوب دائماً در دل دارد، که مبادا عمر به پایان رسد و به مقصود نرسد، البته حزن قلبی نباید به عبوس بودن و بداخلاقی بینجامد.
حزن دائم
سالک از زمان شروع سلوک تا زمان رسیدن به لقای محبوب دائماً حزنی در دل دارد. حزن از اینکه مبادا عمر به پایان رسد و او به مقصود نرسد
«همین حزن، سالک را هدایت میکند به مقصود».«به محض انقطاع رشتۀ حزن از قلب، فیوضات معنویه منقطع گردد» «اگر قلب شاد و خندان باشد، هم او را بهرهای از معارف نخواهد بود» ؛ «در دل محزون است و صورتش خندان».پس حزن قلبی نباید به عبو س بودن صورت و بداخلاقی بینجامد. مؤمن ترشخو و عبوس نیست و اهل قهقهه نیز نیست و خنده او مانند رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تبسم است. سالک تبسمی نمکین بر لب دارد، تبسمی که خود حاکی از حزنی درونی است . سالک در طول سلوک الی الله قبض و بسط دارد. در حال قبض نباید «بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ» از دست برود و در حال بسط نباید «حُزنُه فی قَلبِه» کمرنگ شود.
کتاب سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی) صفحه ۳۲۰ و ۳۲۱
#حزن_سبز
@sserfan