Telegram Web Link
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل هجدهم :تفکر
(قسمت بیست و پنجم )
مصادیق تفکر
هفتم :تفکر در ذات خدا

ادامه...
چرا نباید در ذات خدا تفکر کرد :

واژه ی « ذات خدا » دارای دو اصطلاح می باشد ؛ در یک اصطلاح مقصود از آن ، کنه ذات خداوند متعال می باشد که نه اسمی و نه رسمی داشته ، از هر گونه وصف و اسم و حکم منزّه و مبراست ؛ نه قابل تصوّر است نه در حیطه ی تصدیق می گنجد ؛ لذا نه مجهول است و نه معلوم ؛ چرا که نفیاً و اثباتاً هیچ حکمی بر نمی دارد.

کنه ذات چنان است که حتّی متّصف به موجود و واجب الوجود بودن هم نمی شود ؛ چه ، الموجود و واجب الوجود ، اسمی از اسماء اویند نه کنه ذاتش. از این مرتبه از ذات ، تعبیر می شود به کنه ذات ، لکن حتّی همین کنه ذات نیز اسم او نبوده از سر ناچاری درباره ی آن ذات فراادراکی استعمال می شود.

برخی از روایات که از تفکّر درباره ی ذات خدا منع نموده اند منظورشان از ذات همین کنه ذات بوده ؛ و سرّ این منع آن است که هر چه انسان ، به عقل و قلب ، ادراک نماید یقیناً کنه ذات نخواهد بود چرا که کنه ذات از تصوّر و تصدیق بیرون است ؛ پس هر که در این وادی تفکّر نماید در حقیقت تخیّل و توهّم می کند نه تفکّر به معنی حقیقی آن ؛ لذا فرمودند خود را در این مورد به زحمت بی ثمر نیندازید که ممکن است توهّمات خود را کنه ذات خدا بپندارید.

کلام مولی الموحدین علی (ع) در خطبه اوّل نهج البلاغه ناظر به این حقیقت است که فرمود : «... الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ ... : ... آن خدایی که نه همّتهای عالی و بی کران خواه درکش توانند و نه غوّاصان دریای ژرف اندیشه ، به او دست یازند.» 


اصطلاح دوم ذات خدا ، مرتبه ی ظهور ذات برای ذات می باشد که از آن تعبیر می شود به منطقه ی اسماء الله ؛ و در این مرتبه است که گفته می شود اسماء ذاتیّه ی خدا عین ذات او می باشند. لذا آدمی با شناخت حقیقت اسماء الهی به خلعت معرفت الله مشرّف می شود.

وقتی گفته می شود حکماء و متکلمین موحّد ، وجود خدا و اوصاف و اسماء او را اثبات می کنند ، و عرفا و اولیاء الهی به لقاء او نائل گشته فانی فی الله می شوند ، در حقیقت منظور گوینده ، شناخت حصولی و حضوری این مرتبه است ؛ که شهود آن و تفکّر درباره ی آن ذاتاً ممکن بوده ، ذاتاً مانعی ندارد ؛ ولی با این حال برخی از احادیث منع کننده از تفکّر در ذات ، شامل این معنی از ذات نیز می شود ؛
چون در این احادیث تصریح شده که در ذات خدا تفّکر نکنید بلکه در فعل او نظر نمایید یا تصریح شده که به فوق عرش نپردازید و در مادون آن بیندیشید ؛ که مافوق عرش ، همان منطقه ی اسماء الله است نه کنه ذات.

از طرف دیگر ، خود اهل بیت (ع) سخنان فراوانی درباره ی همین ذات بیان نموده و حقایقی را در این باب به اصحاب خود تعلیم نموده اند که خود نشان از جواز تفکّر در این باب دارد. لذا منع اهل بیت (ع) از تفکّر در ذات به این معنا ، شامل همگان نمی شود بلکه شامل کسانی است که به خاطر نداشتن رشد علمی لازم ، قدرت درک حقیقت اسماء الهی را ندارند .

از اینرو تفکّرشان در ذات خدا آنان را به تشبیه و تجسیم سوق داده باعث می شود که اینها به خاطر قصور فهم ، توهّمات نادرستی درباره ی خدا داشته باشند.

#تفکر_در_ذات_خدا

http://T.ME/SSERFAN
حواس ظاهری و باطنی مانعی در راه ِ وصول :

بزرگترین مانع در راه کمال اشتغالات کاذبی است که نفس را به التفات به ما سِواى اللّه مشغول می سازد و از اقبال کامل نفس به سوی مقصد حقيقى جلوگیری می کند. این اشتغالات از سوی حواس ظاهر و باطن و قواى حيوانى و يا تفکر بیه حاصل در امور غير مهم يا علوم غير نافع پیدا می شود. اشتغالات حواس ظاهری ديدن صورت هائى است که بيننده را به مشاهده ترغیب می کند و یا علاقه به شنيدن صداهای لذت بخش  و نیز بوى‏ها و طعم‏ها و ملموسات. حواس باطنی نیز اشتغالاتی مانند در خیال گذراندن صورتها و حالتها در فکر و خیال وجود دارد كه خاطر را بسوی خود می کشاند و يا تصور محبت ها يا کینه ها، تعظيم ها و تحقيرها و يا یادآوری گذشته، يا فكر کردن به چیزهای مورد علاقه مانند مال و جاه. قواى حيوانى هم با بوجود آمدن احساس های حزن، خوف، غضب، شهوت، خيانت، خجالت و غيرت، نفس را به خود مشغول می کنند.

خلاصه این که هر چه اشتغال به آن ها انسان را از مطلوبش محجوب کند مانعی در راه کمال محسوب می شود. خلوت گزیدن راهی برای رفع همۀ اين موانع است. و برای تحقق این هدف سالک باید مکانی را انتخاب كند كه هیچ امر قابل احساسی حواس ظاهری و باطنی او را مشغول نکند و او بتواند قوای حیوانی اش را تحت کنترل در آورد و افكارى را که حاصلی جز اصلاح زندگی فانی ندارد از خود دور کند و به امورى كه غايتش حصول لذّات باقى است بپردازد.

#وصال
#حجاب

@sserfan
تشخیص عقل ازخیال :

یکی از راه های اینکه میتوانید بفهمید که در مرتبه خیال هستید یا عقل سریال ها و فیلم های تلویزیونی است.

اگر وقتی فیلمی یا سریالی را نگاه کردید و سریع باور کردید و تحت تاثیر قرار گرفتید معلوم میشود که در مرتبه خیال هستید.

اما اگر وقتی سریال و فیلمی را دیدید و گفتید این فیلم و سریال واقعی نیست و چرا باید خود را مشغول چیزی کنم که واقعی نیست معلوم است که در مرتبه عقل هستید.

تماشای سریال و فیلم های بی معنی باعث میشود قوه خیال از آن توحد و سکونی که دارد خارج بشود و همچنین باعث مشوش شدن خواب ها میشود.

حضرت استاد در اوایل دروس معرفت نفس تأکید داشتند که مستند و برنامه های علمی و نجومی را زیاد ببینید تا در دستور تفکر بتوانید از این مستند ها و برنامه های علمی استفاده کنید ؛ که تفکر پل ورود از فیزیک به متافیزیک است
استاد صمدی آملی
تفسیرمعرفت نفس
#عقل
#خیال

@sserfan
میرزا‌ اسماعیل ‌دولابی (ره):

نیمه شب نماز هم نمی خواهی بخوانی نخوان، ولی بنشین و جسم و روح و هستی خود را بگذار در مقابل خدا.
مرحوم اسماعیل دولابی
یاد ها و خاطره ها

#نماز_شب

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل نوزدهم : آداب غدا خوردن
(قسمت اول )

(باب ِ تفکر را در اینجا به پایان می بریم و در قسمت های آتی بطور مشروح به آداب غذا خوردن و موضوعات پیرامون آن بطور مشروح خواهیم پرداخت)

سلوک و آداب غذا خوردن  :
مومن لقمه حرام و مشتبه نمی خورد و از حلال هم خود را سیر نمی کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آدمی هیچ ظرفی را پر نساخت که از پر ساختن شکمش بدتر باشد.»

سالک افزون بر این ریاضت جوع را مغتنم می شمارد و با گرسنگی قلب خود را نورانی می دارد. امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ چیز از پرخوری برای دل مومن زیان بار نیست و پرخوری مایه دو امر است: سنگ دلی و تحریک شهوت، گرسنگی خورش مومن و غذای روح و طعام دل اوست.»

یکی از مهمات سالک در امر سلوک از آغاز تا پایان تنظیم مقدار غذا و چگونگی آن است 

مرحوم عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در نامه ای عرفانی و بسیار پر مغز که در نامه های عرفانی کم نظیر است خطاب به آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی می نویسد:

طریق مطلوب را برای این راه معرفت نفس گفتند: چون نفس انسانی تا از عالم مثال خود نگذشته به عالم عقلی نخواهد رسید و تا به عالم عقلی نرسیده حقیقت معرفت حاصل نبوده و به مطلوب نخواهد رسید لذا به جهت اتمام این مقصود مرحوم مغفور جزاء الله عنا خیر جزاء المعلمین می فرمودند که: باید انسان یک مقدار زیاده بر معمول تقلیل غذا و استراحت بکند تا جنبه حیوانیت کمتر و روحانیت قوت بگیرد و میزان آن را هم چنین می فرمودند که: انسان اولا روز و شب را زیاده از دو مرتبه غذا نخورد حتی تنقل ما بین الغذائین نکند، ثانیا هر وقت غذا می خورد باید مثلا یک ساعت بعد از گرسنگی بخورد و آن قدر بخورد که تمام سیر نشود این در کم غذا، و اما کیفیتش: باید غیر از آداب معروفه گوشت زیاد نخورد به این معنا که شب و روز هر دو نخورد و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را یعنی هم روز و هم شب را ترک کند.و یکی هم اگر بتواند للتکلیف نخورد و لا محاله آجیل خور نباشد اگر احیانا وقتی نفسش زیاد مطالبه آجیل کرد استخاره کند و اگر بتواند روزه های سه روز هر ماه را ترک نکند.»


استاد (علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی) می فرمود: از مقدار حاجت بدن هر چه بیشتر خوردی در حقیقت غذا دارد تو را می خورد و نه تو غذا را. 


مرادشان این بود که بیشتر از مقدار حاجت بدن روح را تضعیف کرده و دل را می میراند. می فرمودند: حتی الامکان از سرخ کردنی ها که خاصیت ندارد و یا خاصیت اندک دارد بپرهیزید ولی تا می توانید از سبزی ها و میوه ها استفاده کنید و میوه را جزیی از سفره و غذا به حساب آورید.در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: «هیچ گاه از شکم سیری باد گلو نزد.»
ایت اله علی رضایی تهرانی
رساله سیر و سلوک ص 317

#آداب_غذا_خوردن


T.me/sserfan
 
گرسنگی بزرگترین خصلت مومن است :

طعام بسیار خوردن، قلب را می‌میراند و باعث طغیان و لجام گسیختگی خواهد شد.
گرسنگی از بزرگترین ّ خصال مؤمن است.

یحیی بن معاذ چه نیکو گفته است:
«اگر به همه ملائکه و هفت آسمان و صد و بیست و چهار هزار پیغمبر و هر کتاب و ولی و حکمتی و امامان توسل جویی که تو را با نفست مصالحه دهند و نفس را ترغیب نمایند که دنیا را ترک کند و در اطاعت خدا آید، نخواهد پذیرفت.
ولی اگر گرسنگی را شفیع قرار دهی، خواستت را اجابت کرده و در اطاعتت خواهد آمد.»
آیت الله علامه حسن زاده آملی،
ترجمه کتاب لقاءالله، ص 183

#آداب_غذا

@sserfan
آداب غذا خوردن:

اگر دستورالعمل خوراك خواهى الحمد للّه همه ما در سر سفره عالم غير معلّميم، مى‏ دانيم كه چه كاره‏ايم احتياج به دستور نداريم. شيخ أجلّ سعدى گويد: «حكيمان ديردير خورند، و عابدان نيم‏ سير، و زاهدان تا سدّ رمق، و جوانان تا طبق برگيرند، و پيران تا عرق كنند، امّا قلندران چندان‏كه در معده جاى نفس نماند و بر سفره روزى كس».
جوانا خدا پيرت كناد ببين تا از كدامين صنفى؟ خداى عزّ و جلّ فرمايد: وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ‏.
علامه حسن زاده آملی ، نامه ها برنامه ها

#آداب_غذا_خوردن

@sserfan
سکوت ِ بنیان تمام تجارب دینی :

سكوت، بزرگترین  تجربه ی يگانه زندگي است. زندگي بسيار پر سر و صداست. در بيرون سر و صداست، در درون سر و صداست و اين سر و صداها براي ديوانه كردن هر انساني كافيست. آنها همه دنيا را به مرز جنون كشانده اند. شما  بايد سر و صداي درونتان  را خاموش كنيد. مهار ِ سر و صداي بيرون از توان ما خارج است و نيازي هم به اين كار نيست. اما مي توانيم سر و صداي درون را خاموش كنيم. آن دم كه سر و صداي درون فروكش كند و سكوت حاكم شود سر و صداي بيرون ديگر مشكلي نخواهد آفريد. مي تواني از سر و صداي بيرون لذت ببري. مي تواني بدون هيچ درد سري با آن به سر بري. شنيدن سكوت  ِدرون تجربه يگانه و منحصر به فرد است.

هيچ تجربه ديگري نمي توان يافت كه تا اين اندازه ارزشمند باشد، زيرا از پي اين تجربه ديگر تجارب زندگي مي آيند. سكوت بنيان تمام ديگر تجارب ديني است. بدون سكوت هيچ حقيقت و آزادي و هيچ خدايي وجود نخواهد داشت. با سكوت ناگهان چيزهايي كه قبلا وجود نداشتند به وجود مي آيند و چيزهايي كه وجود داشتند ديگر وجود نخواهند داشت. نگاه تو عوض مي شود. دورنماي تو تغيير مي يابد. سكوت تو را به شناخت ناشناختني مي رساند. اين يگانگي سكوت است.

#مراقبه
#سکوت
#ذهن

@sserfan
رَقْص آن‌جا کُن که خود را بِشْکَنی
پَنبه را از ریشِ شَهْوت بَرکَنی

رَقْص و جَولان بر سَرِ میدان کُنند
رَقْص اَنْدَر خونِ خود مَردان کُنند

چون رَهَند از دستِ خود، دَستی زَنَند
چون جَهَند از نَقصِ خود، رَقصی کُنند

مُطرِبانْشانْ از دَرون دَف می‌زَنَند
بَحْرها در شورَشان کَف می‌زَنَند

تو نبینی لیکْ بَهْرِ گوشَشان
بَرگ‌ها بَر شاخ‌ها هم کَف‌زَنان

تو نبینی بَرگ‌ها را کَف زدن
گوشِ دل باید، نه این گوشِ بَدَن

#شعر_مولانا

@sserfan
نماز شب :

‍ سید هاشم حداد می فرمودند آیت الله قاضی به ما دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب بر می خیزید چیز مختصری تناول کنید، مثلا چای یا دوغ یا یک خوشه انگور که بدن شما از کسالت بیرون آ ید و نشاط برای عبادت داشته باشید.
کتاب عطش ص 304

#نماز_شب

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل نوزدهم  : آداب غدا خوردن
(قسمت دوم )

ادامه...
"غذای حلال"

یکی از مواردی نقش ایجاد زمینه برای کسب توفیقات را دارد، دوری از لقمه حرام و استفاده از غذای پاک و حلال است. زیرا انرژی که از طریق غذای حرام ایجاد می‌شود قابلیت استفاده در مسیر الهی را نخواهد داشت و باعث قساوت قلب گردیده و حتی فرد را به جایی خواهد رساند که حرف حق دیگر در وجودش اثری نخواهد داشت. همانطور که در واقعه کربلا حضرت اباعبدالله (ع) خطاب به لشگر کوفه فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکمْ مِنَ الْحَرَامِ وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِکمْ؛(بحار الانوار، ج 45، ص 8) ترجمه: به تحقیق که شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مُهر [قساوت] زده شده است.عبادت ده جزء است که 9 جزء آن کسب حلال است. لقمه حرام زباله است و جای زباله در زباله دان؛ سعی کنید شما زباله دان نباشید.

همان‌گونه که انسان سعی دارد غذایش از هر نوع آلودگی ظاهری به دور باشد، به همین خاطر غذاها را در ظرف‌های سرپوشیده و دور از دستهای آلوده و گرد و غبار نگهداری می‌کند،‌ باید تلاش نماید غذای خود و خانواده‌اش را از هر نوع آلودگی به حرام نیز حفظ نماید.

مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد، هرچند جایز است، ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می‌کند و یا سبب سلب توفیق می‌شود.(در محضر آیت الله بهجت، ج 2، ص 246)

مرحوم ملأ حسینقلی همدانی (ره) می‌فرمایند: البته البته از غذای حرام فرار کن. مخور مگر حلال. غذا را کم بخور و زیاد مخور. یعنی زیاده بر حاجت بنیه مخور. نه چندان بخور که تو را سنگین کند و از عمل باز دارد، و نه چندان کم بخور که ضعف بیاورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود. و هر قدر بتوانی روزه بگیر به شرطی که شب، جای روز را پر نکنی. الحاصل غذا به قدر حاجت بدن، ممدوح و زیاده و کم، هر دو مذموم. (تذکره المتقین، ص 211)

آیت الله کوهستانی(ره): زهر، کشنده و مهلک انسان است، ولی غذای حرام دودمان را به هلاکت می‌رساند.(بر قله پارسایی)

مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی (ره) نیز می‌فرمایند: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال و دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد، باقی درست است. (نشان از بی نشان‌ها، ص 126 و 127)

آثاری از قبیل عدم قبولی نماز، قساوت قلب، کاهلی و عدم رغبت به عبادت، لذت نبردن از مناجات با خدا، روی گردان بودن از سخن حق و ... از آثار وضعی غذای حرام می باشند .

#آداب_غذا_خوردن


T.me/sserfan
جوع و كم خورى   :

کم خوری به اندازه اى كه باعث بر ضعف نگردد و احوال را مشوش ندارد.

قال الصادق (ع ):
الجوع ادام المومن ، و غذاء الروح ، و طعام القلب . (102)
یعنی گرسنگی خوروش مومن و غذای قلب و روح است.

زیرا گرسنگى موجب سبكى و نورانیت نفس مى گردد و فكر در حال  گرسنگى مى تواند به طیران در آید. غذاى زیاد خوردن و سیر بودن ، نفس را ملول و خسته و سنگین مى كند و از سیر در اسمان معرفت باز مى دارد.
رساله لباب الاباب علامه طهرانی

#آداب_غذا_خوردن

@sserfan
2024/06/28 22:07:54
Back to Top
HTML Embed Code: