Forwarded from ژیانەوە
برای تفکر و عمل
♦️آیا می‌توانی به مردی‌ فکر کنی که درآمدش کفاف زندگی‌اش را نمی‌دهد و پای رفتن به‌خانه را ندارد و از زن و بچه‌هایش خجالت می‌کشد؟!

♦️آیا می‌توانی به‌کسی فکر کنی که لباس چروکیده‌ی دست دوم را به‌نام جنس خارجی تن بچه‌اش کرد، به‌رویش خندید و در تنهایی‌اش اشک ریخت؟!

♦️آیا می‌توانی به زنی فکر کنی که با شرافت تمام، غرورش را زیر پا گذاشت و خانه تکانی دیگران را انجام داد، ولی تسلیم هیچ نامردی نشد؟!

♦️آیا می‌توانی به تبسم مصنوعی بر لب زنی فکر کنی که چرخ کرده‌ی سنگدانی مرغ را به‌جای گوشت چرخ کرده به‌خورد بچه‌اش داد که مدت‌هاست آرزوی خوردن کباب را دارد؟!

♦️آیا می‌توانی‌به مستأجری فکر کنی که سرْدرد را بهانه کرد و دستمال برسر بست و پتو برسر کشید و گریه کرد که صاحبخانه در قبال اجاره‌های عقب افتاده جوابش کرده بود؟!

♦️آیا می‌توانی به بچه‌ای فکر کنی که خجالت کشید و به‌کوچه نیامد و باحسرت از لای در، به همبازی‌هایش نگاه کرد که لباس نو برتن کرده‌بودند ولی او نداشت و زد زیر گریه؟!

🔴 در این روزهای سخت و طاقت‌فرسا، با استفاده‌ از فضای رمضان، برای پیش‌گیری از مرگ انسانیت باید روح‌مان را از قید و‌ بند ترس و طمع‌ورزی آزاد و درد محرومین را با پوست و گوشت و استخوان لمس کنیم، با ذهن و فکر تأمل کنیم و از تهِ قلب بگرییم.
اما هنوز هم واقعاً کافی نیست. باید تا حد امکان از مال و ‌دارایی خود ببخشیم و فقیران فراموش شده را برای لحظاتی هرچند کم، در آرامش و شادی خود شریک گردانیم.
جلال معروفیان

https://www.tg-me.com/zhiyaneve
🎥نماهایی از مستند #تاول‌های_سرخ ساخته مختار شکری‌پور به بهانه سالگرد بمباران شیمیایی نودشه

بیست‌وششم اسفند، سی‌و‌هفتمین سالگرد بمباران شیمیایی شهر نودشه از توابع شهرستان پاوه واقع در منطقه هورامان است.
نودشه، یک روز پس از حلبچه و بار دوم هم در چهارم فروردین ١٣٦٧ بمباران شیمیایی شد. در همان روزهای اول حدود ۱۳ نفر بر اثر شدت جراحات شهید و بیش از ۱۰۰ نفر مصدوم ،و همراه مصدومان حلبچه به تهران و شیراز منتقل‌ شدند.
در این مستندکه بزودی در صدد تدوین آن هستم ، با تعدادی از مصدومان واقعه مصاحبه کرده‌ و مصدومان، هم به روایت ماجرا پرداخته‌اند و هم از وضعیت و فضای زندگی امروزشان می‌گویند.
هدفم از ساخت این مستند، بازتاب دادن شایسته این رویداد که خود نیز شاهد این واقعه و رنج مصدومان آن‌ها بوده و هستم، است چرا که تبعات وسیع آن به خاطر همزمانی با فاجعه عظیم حلبچه و تحت‌الشعاع قرار گرفتن آن‌ واقعه، آن‌چنان که شایسته است در فضای عمومی و رسانه‌ای دیده نشده است.
البته مصدومان آن تحت مداوا قرار گرفته و حمایت شده‌اند.
امیدوارم با ساخت این مستند، بتوانم قدمی در بازتاب بیشتر و بهتر این واقعه بردارم.

@sirwan_weekly
📖📖👦🏻🇺🇳📖👧🏻📚 📖

مؤسسه شهرکتاب با همکاری یونیسف ایران برگزار می‌کند:
پویش «نوروز با کتاب، نوروز با مهربانی»

این پویش که از ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ شروع می‌شود و تا ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ ادامه خواهد داشت، با هدف تشویق کودکان و نوجوانان به بازدید از کتابفروشی‌ها در سفرهای نوروزی، تقویت فرهنگ مطالعه و جذب کمک‌های مردمی برای کودکان کم‌برخوردار شکل گرفته است.

در این پویش از تمام همراهان زیر ١٨ سال شهرکتاب و یونیسف ایران دعوت می‌شود که در تعطیلات نوروزی، حین سفر به شهرهای مختلف، سری به شعبه‌های شهرکتاب در آن شهر بزنند، ویدئویی از معرفی کتاب موردعلاقه خود در شهرکتاب تهیه کنند و با ارسال آن از طریق تلگرام یا واتس‌اپ به شماره  09912265703  در این حرکت بزرگ فرهنگی سهیم شوند.
(حتماً در ابتدای ویدئو، اشاره کنید که این ویدئو برای شرکت در پویش کتابخوانی نوروزی شهرکتاب و یونیسف تهیه شده است.)
ویدئوهای منتخب در صفحات رسمی شهرکتاب و یونیسف بازنشر خواهند شد.

یک ویدئو، دو کتاب
در پایان این پویش، به ازای هر ویدئو، شهرکتاب و یونیسف، دو کتاب کودک و نوجوان به مناطق کم‌برخوردار اهدا می‌کنند.



#نوروز_با_کتاب
#سفر_با_کتاب
#کتابفروشی_گردی
#مهربانی_با_کودکان
#یونیسف_شهرکتاب
#شهرکتاب
#یونیسف

🆔 @Bookcityinst 📖
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔺ارومیه و هویت در آئینەی عکسی قدیمی

ارومیه سال 1354، درست نیم قرن قبل تعدادی از جوانان آشوری با شادمانی در کلیسای مارسرگیز می رقصند.
مارسرگیز کلیسایی ساسانی در روستایی بنام کلیسا در سه کیلومتری ارومیه است. اهالی روستا را ترکیبی از کردها و آشوریان تشکیل می دهند.

به گفتەی مارک بلوخ انسان ها پیش از آنکه فرزندان پدرانشان باشند فرزند زمانەی خود هستند.
تعریف هویت از نسلی به نسلی فرق می کند و به یقین جوانان شاداب حاضر در عکس توصیفی متفاوت از امروز از ارومیه و خویشتن داشتند.
قدر مسلم اینکه شکاف های هویتی به اندازەی امروز وجود نداشت. تفاوت ها اما بیشتر از امروز بود; مسیحی و مسلمان، شیعه و سنی و کرد و عجم.
اما تفاوت کمتر به تخاصم تبدیل نمی شد. امروز تحت تاثیر روندهای گوناگون جهانی شدن و یکسان سازی های ژنریک، بیشتر از گذشته شبیه همیم.
از جمله دین نقش خیلی کم تری در ارزیابی ما از دیگری دارد. خیلی بیشتر از گذشته مانند هم می پوشیم، می خوریم و تفریح می کنیم.
پنداشته هایمان بسیار شبیه هم است و گویی مانند برندی یکسان از کارگاهی واحد آمده ایم.

اما درست در نقطەی همسانی و شباهت بسیار و شاید از عصبانیت ناشی از آن، به یک خرده هویت می چسپیم و پردازشی خصمانه از آن بدست می دهیم.

50 سال قبل سهل است، 20 سال پیش هم ادراک هویتی در ارومیه مثل امروز نبود.
ممکن است ده سال دیگر باز اوضاع تغییر کند.
مهم آنست که پرانتز هویت را هیچوقت نبندیم و هشیارانه با آن مواجهەای دمکراتیک داشته باشیم.

ما فقط کرد و ترک و ... نیستیم: ایرانی، مسلمان، مسیحی، کارگر، متوسط الحال، زن، مرد، سوسیالیست، لیبرال، سبز، اصلاح طلب، سنتی، راست، محافظه کار، چپ، میانه، انقلابی، انسان، سیاره ای و ...هم هستیم.
این دیگ درهم جوشان هویتی که در درون هر کس وجود دارد مانع از برجسته سازی فقط یک سنجه و ایدئولوژیک کردن آن می شود.

بیاد آوریم خود این کلیسا که قدمتش به دوران ساسانی می رسد، نشانەی دیرینگی حضور آشوریان و ارمنی ها در این خاک است.
خیلی های دیگر هم بوده اند و رفته اند. در آینده هم چنین خواهد شد.
ارومیه می تواند پراگ ایران باشد. شهری چند فرهنگی در شمال غربی ترین نقطه ی ایران.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
🔲⭕️۴ پیشنهاد غم انگیز برای سال ۱۴۰۴
مجتبی لشکربلوکی

بدون هر گونه مقدمه ای برويم سراغ ۴ پیشنهاد برای سال پیش رو. فقط قبلش این را بگویم که ببخشید که کمی تلخ است، ترجیح می دهم به جای آنکه امید واهی ایجاد کنم، نگرانی معقول ایجاد کنم و از تکنیک بدبینی سازنده استفاده کنم. بدبینی سازنده پارادکسیکال به نظر می رسد اما در حقیقت معنی اش این است که حقایق تلخ را باید گفت. نباید به بهانه امیدوار نگه داشتن خود و دیگران حقایق را کتمان کرد. اما بدبینی نباید منجر به فلج شدن شود بلکه باید منجر به کنش، ابتکار و خلاقیت شود. اما چهار پیشنهاد غمناک (که ایکاش کار به چنین توصیه هایی نمی کشید)؛

۱) تاب آوری روانی خود و دیگران را افزایش دهید!
سال آینده سالی سختی است (البته امیدوارم که پیش بینی ام خطا باشد). و اگر چنین باشد همه ما نیاز داریم که تاب آوری روانی خود را افزایش دهیم. تاب آوری روانی ظرفیتی است که به ما آدم ها کمک می‌کند تا در مواجهه با بحران ها، چالش‌ها و استرس‌ها، پایدار بمانیم و به حالت تعادل روانی بازگردیم. آموزه‌هایی از روانشناسی، دین و فلسفه می تواند به ما کمک کند. خود من از پناهگاه دین استفاده می‌کنم، برای آنکه شکنندگی روانی خود را کاهش دهم. داشتن شبکه حمایتی برای دریافت پشتیبانی روانی و عاطفی نیز می تواند در تاب آوری روانی ما موثر باشد. در ضمن هوای دیگران را داشته باشید. بیشتر از سال پیش! به ويژه هوای آنهایی که می دانید آسیب‌پذیرتر، تنهاتر و شکسته‌ترند تا جایی که می شود و توانید! حتی شده با یک آغوش، با یک نان سنگگ با یک پیامک!

۲) تاب آوری مالی خود را تضمین کنید!
سال آینده سال سختی برای کسب وکارها نیز خواهد بود (مجددا امیدوارم که پیش‌بینی‌ام از خطا از آب در بیاید) و اگر چنین باشد با تورم، رکود، اخراج، بیکاری و عدم پرداخت منظم حقوق ها روبرو خواهیم بود لازم داریم که تاب آوری اقتصادی خود را تقویت کنیم. دو پیشنهاد برای شروع:
• یک حساب ذخیره استراتژیک داشته باشید، اول پس انداز کنید (البته اگر می توانید) و سپس باقی مانده را خرج کنید (می دانم که برای خیلی از خانواده ها امکان پس انداز وجود ندارد) این حساب ذخیره استراتژیک می تواند شما را در برابر حوادث غیرقابل پیش بینی در حاشیه امن نگاه دارد.
• مهارت‌های سرمایه گذاری خود را تقویت کنید. آموزش ببینید (به اندازه کافی آموزش های رایگان در دسترس ما و در اینترنت هست) و هوش و دانش مالی خود را تقویت کنید. از همین اندک پولی که در اختیارمان هست باید محافظت کنیم.

۳) دگردوستی اقتصادی را جدی بگیرید!
میلیون ها نفر در ایران زیر خط فقر زندگی می کنند و ممکن است که سال بعد بیشتر هم شود. اکنون زمان آزمون انسانیت ماست. چگونه؟ آزمون دگردوستی. اما این دگردوستی باید موثر باشد. پیتر سینگر فیلسوف اخلاق‌گرای استرالیایی، نظریه ای دارد به نام دگردوستی مؤثر و تأکید دارد که کمک به دیگران باید به شیوه‌ای انجام شود که بیشترین تأثیر مثبت را داشته باشد. یعنی باید بین «مهربانی اخلاقی» و «محاسبات ریاضی» ترکیب کرد وگرنه ممکن است در دام احساسات، عواطف، کوتاه مدت نگری و سوگیری اطلاعات در دسترس بیفتیم. باید برای انجام کار خیر و تخصیص منابع محدودمان عاقلانه، دقیق و اقتصادی عمل کنیم. کمک به دیگران باید بر اساس داده‌ها و تحلیل‌ باشد، نه صرفاً بر اساس احساسات یا سنت‌ها و عادت ها! فقط پول دادن مهم نیست بلکه باید اطمینان حاصل کنیم که منابع را به بهترین و مطمئن ترین شیوه ممکن تخصیص می دهیم خود من مدت هاست که دیگر مستقیم به کسی کمک نمی کنم چرا که فکر می کنم نهادهای تخصصی (خیریه ها و موسسات نیکوکاری) تخصص، تجربه بیشتر و سوگیری و تصمیم گیری هیجانی کمتری دارند. چند موسسه خیریه مطمئن را یافته ام و کمک های خود را به آنان تخصیص می دهم.


۴) توسعه مهارتی رو فراموش نکنید!
دنیا آشوبناک است. اگر بخواهید فقط اخبار را بخوانید، در مورد اخبار و تحولات و تغییرات و سخنرانی این و نامه آن فکر کنید سال می آید و می رود. برای خود برنامه بگذارید لابه لای همه رخدادها، بحران ها، شلیک موشک ها و هجوم بی امان اخبار منفی و ناامیدکننده، چند مهارت کلیدی خود را توسعه دهید. به عنوان مثال ممکن است برای خود هدف گذاری کنید که تا آخر امسال دانش تان را نسبت به هوش مصنوعی افزایش دهید و از ابزارهای هوش مصنوعی در حوزه تخصصی تان استفاده کنید و مهارت تصمیم گیری و حل مساله تان را بهبود دهید. روزها می آیند و می روند و ما نباید در روزمرگی ها غرق شویم.

باید امیدوار، تاب آور، کنشگر، دگردوست، خلاق، توسعه آفرین (به جای توسعه‌خواه) و توانمند بشویم، باشیم و بمانیم تا خداوند سال های بهتری را برای ما رقم بزند؛ یا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الی احسن الحال!

@Dr_Lashkarbolouki
🎉🎊 بایدها و نبایدهای دید و بازدید نوروزی

✍️ #احسان_محمدی

1️⃣ از ارسال پیام تبریک کیلویی خودداری کنیم. Send to all پیام قطعاً فقط باعث خوشحالی مخابرات می شود. اگر کسی برایمان عزیز است جداگانه به او پیام بدهیم. والله با این «عطر نرگس و فلانِ شکوفه و چکاد اندیشه‌تان پرنور و …!»😎

2️⃣ بوسیدن در دید و بازدید نشانه صمیمیت نیست. ممکن است ما دوست داشته باشیم کسی را ببوسیم اما آیا او هم دوست دارد؟ به زور همدیگر را نبوسیم!
بخصوص شما بزرگواری که به بهانه «تو هم انگار دخترمی» نصف دختران دم‌بخت فامیل را بی‌رحمانه می‌بوسی! 😒

3️⃣ چرا هنوز بیکاری؟
چرا ازدواج نکردی؟
چرا طلاق گرفتی؟
چرا درآمدت کمه؟
چرا دماغت رو عمل کردی؟
چرا موهات رو این شکلی کوتاه کردی و ...

پاسخ هیچکدام از این سوالات، سر سوزنی به ما ربط ندارد. نپرسیم. بخصوص از جوان‌ترها.

4️⃣ در گپ‌وگفت‌ها نگوییم: بی‌معرفت یکسال گذشته کجا بودی؟ چرا خبری نگرفتی؟ و …
خودت کجا بودی با معرفت؟ اینقدر از هم گله نکنیم. اینقدر طلبکار نباشیم!

5️⃣ مرگ من، جان تو!

_تو رو خدا آجیل بخور!
_ تو رو قرآن چای بخور!
_تو رو به جان مادرت میوه بخور!

اینقدر به مهمان اصرار نکنیم. تعارف نکنیم. تعارفِ زیاد، نشانه ادب نیست ولی پدر آدم را در می‌آورد.

6️⃣ پسته‌ها را جدا نکنیم! قبول دارم خوشمزه‌ترن ولی بقیه آجیل‌ها هم گناه دارن، چشم امیدشون به دندان شماست!

7️⃣ دست خالی نرویم عید دیدنی. قرار نیست کمپوت ببریم. یک شاخه گل، یک کتاب برای بچه میزبان...
اگر پیرمرد یا پیرزن میزبان یک خاطره تکراری گفت، با صبوری چند دقیقه گوش کنیم، نمی‌میریم! ما می‌دانیم تکراری است، او که نمی‌داند.

8️⃣ فوری رمز وای‌فای میزبان را نخواهیم. اگر صلاح میدانست عین هتل‌ها پرینت می‌گرفت می‌چسباند به دیوار!

9️⃣ در وقت کوتاه دید و بازدید از تعریف کردن بیماری‌هایمان، مرگ و میر و تصادفاتی که توی جاده دیده‌ایم یا رد و بدل کردن اخبار تلخ فامیل پرهیز کنیم. حتی شما دوست عزیز!

🔟 از بچه‌هایمان نخواهیم جلوی مهمانان کله معلق بزنند، انار صد دانه یاقوت یا سوره و عددهای انگلیسی را از حفظ بخوانند. بچه ها اسباب‌بازی ما نیستند.


🙏 از هم قدردانی کنیم. اگر در سال گذشته کسی برایمان کاری کرده، جایی مراقب‌مان بوده، به درد دل‌مان گوش داده، به او بگوییم که سپاسگزارش هستیم و یادمان مانده است.

🎊ادکلن خوب است اما کار حمام و مسواک را نمی‌کند! سر بسته گفتم!😎

❤️ برایتان در سال جدید آرامش، امنیت و لبخند آرزو می کنم.

✍️ این چند تجربه کوچک را برای دیگران ارسال کنید شاید دید و بازدیدهای بهتری در ایام عید داشتیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from محمد درویش
آیا «مرگ مدرسه» فرا رسیده است؟

✍️قاسم یزدان‌پناه

مقدمه

آیا مدرسه، به شکلی که ما می‌شناسیم، در حال نابودی است؟

اعلام اخیر دونالد ترامپ مبنی بر انحلال وزارت آموزش و پرورش آمریکا و سپردن کنترل آموزش به ایالت‌ها و والدین، نشانه‌ای از تغییرات عمیق در نظام آموزشی غرب است. ترامپ معتقد است که دولت نباید در آموزش دخالت کند و سیستم مدارس دولتی ناکارآمد است. در همین راستا، او از مدل‌هایی مانند مدارس خصوصی، آموزش خانگی و برنامه‌های نوآورانه آموزشی حمایت می‌کند.

هم‌زمان، ایلان ماسک، کارآفرین پیشرو، مدت‌هاست که مدارس سنتی را ناکارآمد می‌داند. او با تأسیس مدرسه Ad Astra و سپس مدرسه X، مدل جدیدی از آموزش را معرفی کرده که بر حل مسئله، یادگیری عملی و کنار گذاشتن روش‌های سنتی تأکید دارد.

آیا این تحولات، آغاز یک عصر جدید آموزشی هستند؟ آیا مدارس دولتی و سیستم آموزشی کلاسیک به پایان خود نزدیک شده‌اند؟

مروری کوتاه بر تاریخ آموزش و پرورش:

مدرسه در عصر کشاورزی و صنعتی: از خانواده تا کارخانه

در گذشته‌های دور، یادگیری در دل خانواده‌ها و از طریق رابطه استاد و شاگرد انجام می‌شد. اما با انقلاب صنعتی، نیاز به نیروی کار تخصصی موجب شد که مدارس عمومی، شبیه کارخانه‌ها طراحی شوند:

_برنامه درسی یکسان برای همه

_ساعت‌های مشخص، زنگ‌های کلاس، امتحانات استاندارد

_تربیت نیروی کار مطیع و سازگار با ساختار صنعتی

این مدل، تا قرن بیستم کارآمد بود، اما با ورود به عصر دیجیتال، مدارس با بحران ناکارآمدی روبه‌رو شدند.

چالش‌های مدارس در عصر دیجیتال:
۱. سرعت تغییرات از مدارس پیشی گرفته است.
در حالی که هوش مصنوعی، رباتیک و فناوری‌های نوین سرعت تحولات را افزایش داده‌اند، ساختار سنتی مدارس همچنان مبتنی بر حفظیات و شیوه‌های قدیمی است.

۲. فارغ‌التحصیلان بی‌مهارت و منفعل‌اند.
بسیاری از فارغ‌التحصیلان حتی مهارت‌های ابتدایی حل مسئله و تفکر انتقادی را ندارند. مدارسی که روزگاری برای تربیت نیروی انسانی کارآمد طراحی شده بودند، امروز نمی‌توانند پاسخگوی نیازهای بازار کار مدرن باشند.

۳. بحران کرونا و تحول آموزش
شیوع کرونا نشان داد که مدارس سنتی انعطاف‌پذیر نیستند. آموزش آنلاین به سرعت گسترش یافت و نشان داد که روش‌های جدید، کارآمدتر و کم‌هزینه‌تر از مدل‌های سنتی هستند.
آمریکا و حذف وزارت آموزش و پرورش: سیاستی برای پایان مدارس دولتی؟
ترامپ، که سیاست‌های او مبتنی بر کاهش نفوذ دولت در اقتصاد و جامعه است، وعده داده که وزارت آموزش و پرورش آمریکا را منحل کند. او معتقد است که مدارس دولتی، ناکارآمد، پرهزینه و ایدئولوژیک هستند و باید کنترل آموزش را به ایالت‌ها و خانواده‌ها سپرد.

این تغییر چه معنایی دارد؟

۱. افزایش مدارس خصوصی و غیردولتی: اگر دولت نقش کمتری در آموزش داشته باشد، مدارس خصوصی، آموزش آنلاین و روش‌های جایگزین رشد خواهند کرد.

۲. افزایش آموزش خانگی: بسیاری از والدین آمریکایی در سال‌های اخیر، به‌ویژه بعد از کرونا، ترجیح داده‌اند فرزندانشان را در خانه آموزش دهند. با حذف وزارت آموزش، این روند شتاب خواهد گرفت.

۳. تمرکززدایی از آموزش: ایالت‌ها و حتی مناطق کوچک‌تر، بدون مداخله فدرال، می‌توانند مدل‌های آموزشی خود را پیاده کنند. این می‌تواند به تنوع آموزشی منجر شود، اما از سوی دیگر، باعث نابرابری نیز خواهد شد.

۴. کاهش کنترل بر محتوای آموزشی: مدارس دولتی، تحت نظارت دولت فدرال، مجبور بودند استانداردهای آموزشی خاصی را رعایت کنند. با انحلال این وزارتخانه، مدارس آزادتر خواهند بود تا برنامه‌های درسی خود را تنظیم کنند.

این سیاست، اگر اجرایی شود، می‌تواند سیستم آموزشی آمریکا را به کلی متحول کند و مدل‌های جدید را جایگزین مدارس سنتی کند.
آیا مدل ایلان ماسک، جایگزین مدارس دولتی خواهد شد؟

ایلان ماسک، که خود منتقد سیستم آموزشی سنتی است، مدرسه X را برای فرزندانش و کودکان کارمندان منتخب شرکت‌هایش ایجاد کرده است.

ویژگی‌های مدرسه X:

_بدون کلاس‌های استاندارد: دانش‌آموزان بر اساس علاقه و توانایی‌های خود یاد می‌گیرند، نه بر اساس سن و مقطع تحصیلی.

با تحولات جدید، آموزش در حال حرکت به سمت مدل‌های خلاقانه است:
_ هوش مصنوعی، نقش معلمان سنتی را کاهش خواهد داد.
_مدارس مجازی و متاورسی، جای کلاس‌های فیزیکی را می‌گیرند.
_ دانش‌آموزان، بر اساس مهارت‌های فردی خود، مسیر یادگیری‌شان را انتخاب خواهند کرد.
آیا مدرسه واقعاً مرده است؟

مدرسه، به شکل سنتی، در حال فروپاشی است. اما این به معنای پایان آموزش نیست. آینده آموزش به سوی مدل‌های خلاقانه، هوشمند و شخصی‌سازی‌شده حرکت می‌کند.

اگر نظام‌های آموزشی خود را با تحولات جدید سازگار نکنند، همان سرنوشتی را خواهند داشت که مکتب‌خانه‌ها در عصر صنعتی داشتند: نابودی!

https://www.thetimes.co.uk/article/what-does-the-department-of-education-do-lk7st3hl6

@sepidar338
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
طبیعت داری با طبیعت یاری روستاییان
و پیشگامی یونس و بهروز

https://www.tg-me.com/oaktree_loverbikers/1857

قبل تر از یونس و بهروز، برای تان نوشته و گفته بودیم..

آن دو جوانی اند که از عنفوان نوجوانی با تسهیلگر بلوطبانان پا به رکاب، زیر سقف کلاس درس مدرسه آشنا شدند و در طی بازه زمانی همراهی، تا جایی پیش رفتند که دکتر صاحبی، روان شناس شهیر کشور در سفرش به سردشت، یکی از مقاصد بازدیدشان را نهالستان هیوا(پروژه شش هزار تایی یونس و بهروز) اختیار کردند.

آن دو عزیز که دو از جمع بسیار مهارت آموزان زنگ های مهربانی، گفت و گو و آشتی اند، از مدت ها قبل کاندیدای تجلیل بنیادتوسعه صلح و مهربانی بودند.

دیشب در آخرین شب ماه مبارک رمضان، فرصتی دست داد تا چون چند مورد دیگر روستاگردی و طبیعت وندی جمع داوطلبان ترویج، محضرشان برسیم و در پسا نمازهای جماعت تراویح، در محفل نورانی مه زرایی های عزیز حضور یابیم و با هم از ارزش پیشگامی یونس و بهروز، سینا، فاروق و یونس و بهروزهای نوعی بگوییم و از ارزش اکولوژی بلوط ها و سایر گونه های درختی، گیاهی، جانوری و زیستمندان منطقه و اثرشان بر محیط زیست جمعی ...

در این سفر، کاک بختیار خضریان و ماموستا حسن روش،(پارێزەڕ)، هر کدام پسا مقدمه چینی رئوف آذری و معرفی پروژه ها و خدمات محیط زیستی جوانان روستا در آن محدوده بهشتی، نکات نغزی درباب مسئولیت های امروز مردمان منطقه در پاسداشت طییعت و مراعات حقوق سایر زیستمندان بیان داشتند و جلسه در نهایت با عکس یادگاری ختم به خیر گردید..

شایان ذکر است در این گردهمایی سبز، از جانب بنیاد[م]توسعه صلح و مهربانی، از یونس جهان پسند و بهروز خضری، تجلیل شد..

🌳❤️🚴
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#‌بلوطبانان_پا_به_رکاب
#مهربانی_های_کوچک
#غم_بزرگ
#‌کار_بزرگ
#مەزرا
#نهالستان_هیوا
#یونس
#بهروز
@sopskf
@oakkree_loverbikers
سیزده بِدَر شهرنشینان،
سیزده به شهر پرندگان
و شورمندی جوانه های بلوط صلح و مهربانی

@sopskf
سیزده بِدَر شهرنشینان
و
سیزده به شهر پرندگان


https://www.tg-me.com/Sopskf/7378

شهر که خلوت شود و دود و دَمِ اتومبیل ها،کارگاه ها، کافه ها و رستوران ها کم شود و اگر صدای جانخراش موتورها و دستگاه ها خاموش شود، خیابان ها کمی بیاسایند و کوچه ها، نَفَسی چاق کنند.
آسمان شهر، صاف شود و ابر باران زا، سایه مهرش را بر شهر بکشد، آنگاه شاید نه،
بلکه قطعا" مجالی برای پرواز پرندگان در آسمان شهر ایجاد می شود و فرصت پرواز، خلق می شود..

جالب که پرواز پرندگان و صدای جان نواز بال زدن های منظم شان، جوانه های بلوط صلح و مهربانی را بر سر ذوق می آورد و تا پشت بام به تماشای این نمایش هنرمندانه چندهزاری پرندگان دعوت می کند..

امروز عصر، آسمان نیلگون و ابری سردشت- شهر صلح و مهربانی-، پذیرای چندین هزار پرنده بود که وااسفا، تساهُلی صورت گرفت و مجال به تصویر کشیدن رقص زیبای شان جز اسلایسی میسور نشد ولی لطف کنید و همین یک اسلایس را با دقت بنگرید و به توان برسانید تا بر شمار پرندگان موجود در آسمان امروز شهر وقوف یابید و از هنر رقص و شادمانی کم مثال شان، بیشتر مطلع شوید..

راستی،
چه دل انگیزاند پرواز پرندگان در آسمان شهر و چه جانبخش است صدای تعامل شان و موسیقی بال زدن شان در این روزگاران دشوار..

به نظر شما همراه گرانسنگ این صفحه و بنیاد،
چه باید کرد تا همچنان شاهد حضور پرندگان در آسمان شهر و شنوای طنین طرب بخش شان باشیم؟

چه کرده ایم که کمتر شاهد پرواز پرندگان در آسمان شهریم؟

چه نکرده ایم و باید بکنیم تا آسمان شهر حتی در روزهای غیرتعطیل و غیر سیزده و... نیز بیشتر پذیرای پرواز پرندگان باشد؟

آیا می دانستید که پرواز پرندگان در آسمان یک شهر، نشانگانی بارز بر وجود میزان صلح مثبت و پایدار در یک شهر است؟

به نظر شما، سطح برخورداری شهر از صلح مثبت(نه فقط نبود جنگ و صلح منفی)، چقدر است؟

وقتی از شهر، سخن می گوییم، اینجا منظورمان سردشت و البته همه شهرها، روستاها و محل سکونت جمعی شما مخاطبان عزیز است، پس حتی اگر در غیر از مکان جغرافیایی شهر سردشت، سکونت دارید، در کامنت ها، همراهی بفرمایید و پاسخ مقتضی را دریغ نفرمایید چه اینکه هر پاسخ دقیق و حساب شده شما بر اساس مشاهدات و فهم از موضوع، می تواند قدمی ما را جلو ببرد🙏

پ.ن:
+البته متوجه این نکته هم باید بود که خروج از شهر شهرنشینان و خلوت و سکوت شهر و پالودگی آسمان آن، نباید و نشاید به قیمت آلودگی و تخریب جنگل و طبیعت و محل زیست اصلی پرندگان، تمام شود که صدالبته آن، خسران بزرگی است...

++امید که این جایگزینی ها، نور امید افزاید و جان صلح پیراید🙏


🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سیزده_بدر
#خلوت_گاه_گاه_شهر
#پرواز_پرندگان_در_آسمان_شهر
#پرندگان_در_شهر
#صلح_آوری

@sopskf
Audio
🎵 پوشه شنیداری نشست علمی نو به نو شدنِ زیستن های جمعی

🗓 شنبه 9 فروردین 1404

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
2025/04/07 00:18:26
Back to Top
HTML Embed Code: