🔸 مردم! حالتون چطوره؟! ● بازنشر کارتونی از #طاهر_شعبانی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و دوم آذرماه هزار و چهارصد
@shahrvang
@shahrvang
🔸 محدودیت مردم جهان (قسمت چهارم) ● #وحید_میرزایی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و دوم آذرماه هزار و چهارصد
همانطور که قبلا هم گفتیم مردم کشورهای دنیا اینقدر مشکلات عجیبی دارند که معضلات ما مانند بیکاری، بیآبی، بیپولی، بینانی و هر چه با «بی» شروع میشود، در برابر آن مشکلات هیچی نیست. در بعضی کشورهای دنیا آنقدر اتفاقات و قوانین عجیبی وجود دارد که مردم اصلا به فکر معیشت و رفاه و این مسائل نیستند. در اینجا به برخی دیگر از اتفاقات و قوانین کشورهای دنیا میپردازیم تا شاید به خودتان بیایید و اگر نیامدید جمع کنید و بروید به همین کشورها.
بنگلادش کشوری با دانشآموزان متقلب
در بنگلادش قانونی وجود دارد که نوجوانان این کشور در سن پانزده سالگی و بیشتر میتوانند به خاطر تقلب در امتحانات نهایی به زندان فرستاده شوند. حالا مدام از قوانین کشور خودمان و مسئولان عزیزمان بیخودی انتقاد کنید. شما ببینید در کشورهای دیگر چه خبر است که حتی یک نوجوان اگر قانون فیثاغورس یا انتگرال معادله درجه دو را سر امتحان فراموش کرد، این حق طبیعی را ندارد که نگاهی به برگه همکلاسیاش بیندازد. این در حالی است که در کشور عزیز ما ایران تقلب در امتحانات اساسا تقلب محسوب نمیشود و در شأن دانشآموزان و دانشجویان نیست. در واقع قوانین در کشور ما به نحوی است که برعکس دانشآموزان و دانشجویان را تشویق به استفاده از اطلاعات دیگران میکنند تا بیخودی وقت جوانان گرفته نشود. خروجی این سیاستگذاری این است که هر جوان ایرانی اگر یک ساعت در خیابان انقلاب تهران وقت بگذارد، به راحتی میتواند مقالات روز دنیا را به نام خود ثبت کند. از اینکه بگذریم مگر زندان رفتن در کشور ما به همین راحتی است؟ خوشبختانه در کشور عزیز ما ایران آنقدر آزادی وجود دارد که حتی اختلاسگران، مسئولان بدون مدرک، زمینخواران و به طور کلی مفسدان اقتصادی به فعالیتهای خود ادامه میدهند و به راحتی زندان نمیروند. آنهایی هم که میروند، در زندان هم آزادی دارند.
لختبودن در کوههای سر د سوییس
یک قانونی در کشور به ظاهر آزاد سوییس وجود دارد که از شهروندان و گردشگران میخواهد به صورت برهنه کوهپیمایی نکنند. ببینید مردم غرب در چه رسواییهای اخلاقی غوطه میخورند که مردم این کشورها حتی در این سرمای سگی اروپا لخت و عور به کوهنوردی میروند. وقتی هشدار داده میشد کرم، شکلات با پوست را نمیخورد، پس جوانان با پوست به خیابان بروند تا دچار انحراف نشوند، همین روزها را میدیدند. خوشبختانه با پیگیریهای مسئولان این خطر از کشور ما دور شد طوری که در صداوسیما، بازیگران حتی زیر دوش هم لخت نمیشوند که این دستاورد بزرگی است.
@shahrvang
همانطور که قبلا هم گفتیم مردم کشورهای دنیا اینقدر مشکلات عجیبی دارند که معضلات ما مانند بیکاری، بیآبی، بیپولی، بینانی و هر چه با «بی» شروع میشود، در برابر آن مشکلات هیچی نیست. در بعضی کشورهای دنیا آنقدر اتفاقات و قوانین عجیبی وجود دارد که مردم اصلا به فکر معیشت و رفاه و این مسائل نیستند. در اینجا به برخی دیگر از اتفاقات و قوانین کشورهای دنیا میپردازیم تا شاید به خودتان بیایید و اگر نیامدید جمع کنید و بروید به همین کشورها.
بنگلادش کشوری با دانشآموزان متقلب
در بنگلادش قانونی وجود دارد که نوجوانان این کشور در سن پانزده سالگی و بیشتر میتوانند به خاطر تقلب در امتحانات نهایی به زندان فرستاده شوند. حالا مدام از قوانین کشور خودمان و مسئولان عزیزمان بیخودی انتقاد کنید. شما ببینید در کشورهای دیگر چه خبر است که حتی یک نوجوان اگر قانون فیثاغورس یا انتگرال معادله درجه دو را سر امتحان فراموش کرد، این حق طبیعی را ندارد که نگاهی به برگه همکلاسیاش بیندازد. این در حالی است که در کشور عزیز ما ایران تقلب در امتحانات اساسا تقلب محسوب نمیشود و در شأن دانشآموزان و دانشجویان نیست. در واقع قوانین در کشور ما به نحوی است که برعکس دانشآموزان و دانشجویان را تشویق به استفاده از اطلاعات دیگران میکنند تا بیخودی وقت جوانان گرفته نشود. خروجی این سیاستگذاری این است که هر جوان ایرانی اگر یک ساعت در خیابان انقلاب تهران وقت بگذارد، به راحتی میتواند مقالات روز دنیا را به نام خود ثبت کند. از اینکه بگذریم مگر زندان رفتن در کشور ما به همین راحتی است؟ خوشبختانه در کشور عزیز ما ایران آنقدر آزادی وجود دارد که حتی اختلاسگران، مسئولان بدون مدرک، زمینخواران و به طور کلی مفسدان اقتصادی به فعالیتهای خود ادامه میدهند و به راحتی زندان نمیروند. آنهایی هم که میروند، در زندان هم آزادی دارند.
لختبودن در کوههای سر د سوییس
یک قانونی در کشور به ظاهر آزاد سوییس وجود دارد که از شهروندان و گردشگران میخواهد به صورت برهنه کوهپیمایی نکنند. ببینید مردم غرب در چه رسواییهای اخلاقی غوطه میخورند که مردم این کشورها حتی در این سرمای سگی اروپا لخت و عور به کوهنوردی میروند. وقتی هشدار داده میشد کرم، شکلات با پوست را نمیخورد، پس جوانان با پوست به خیابان بروند تا دچار انحراف نشوند، همین روزها را میدیدند. خوشبختانه با پیگیریهای مسئولان این خطر از کشور ما دور شد طوری که در صداوسیما، بازیگران حتی زیر دوش هم لخت نمیشوند که این دستاورد بزرگی است.
@shahrvang
🔸ثبت شده! ● تیتر یک صفحه #شهرونگ ● #امیرمسعود_فلاح ● پنجشنبه بیست و پنجم آذرماه هزار و چهارصد
@shahrvang
@shahrvang
🔸 مردم، گیاهخوار شدهاند! ● #احسان_گنجی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● پنجشنبه بیست و پنجم آذرماه هزار و چهارصد
@shahrvang
@shahrvang
🔸نقش خصوصیسازی مدرن در قرارداد نگهبان محله ● #شهرام_شهیدی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● پنجشنبه بیست و پنجم آذرماه هزار و چهارصد
استاندار تهران گفت: «در کمیسیون مقابله با سرقت، مقرر شد که استقرار نگهبان محله در تهران اجرایی شود. براساس این طرح هر چند هزار واحد مسکونی میتوانند با استخدام نگهبان، امنیت محله را بیشتر کنند. هزینه این موضوع هم شاید برای هر خانواده ماهانه ۲۰ هزارتومان شود.» این روش بسیار خوبی برای واگذاری مسئولیت دولت به ملت است. بنابراین وقوع موارد زیر نیز پیشبینی میشود:
١- در کمیسیون مقابله با کاهش قیمت نفت مقرر شد استقرار پالایشگاه نفت محله اجرایی شود. بر اساس این طرح هرچند هزار واحد مسکونی با احداث یک پالایشگاه محلی نفت میتوانند نفت تولید و صادر کنند و وجه آن را به حساب دولت واریز نمایند.
٢- در کمیسیون مقابله با خرابی آسفالت کوچهها مقرر شد هرچند هزار واحد مسکونی یک کارخانه آسفالت برپا کنند تا امنیت تردد خودرویی بیشتر شود. هزینه این موضوع هم شاید برای هر خانواده مبلغی جزیی شود.
٣- در کمیسیون مقابله با خشکسالی نیز مقرر شد هرچند هزار واحد مسکونی خودشان یک سیستم سقاخانه مرکزی و یک سد خاکی و یک تصفیهخانه کوچک احداث کنند تا از برونرفت آب ناشی از شستوشوی حیاط و خودرو جلوگیری و آب شرب محله توسط افراد محله تامین و توزیع شود.
تقاطع یک: نپرس چرا خانه شما را دزد خالی کرده. شما سه ماه است شارژ نگهبان محله را پرداخت نکردهای و طبق قانون، نگهبان عزیز در قبال تامین امنیت خانه شما مسئولیتی ندارد.
تقاطع دو: آپارتمانی که منزل بنده در آن واقع شده، در مرز بین دو محله قرار دارد. به نحوی که در پارکینگ که در کوچه بالایی است در محله شماره یک و در ورودی آپارتمان که در کوچه پایینی است در محله شماره دو قرار دارد. من دو جا هم شارژ میپردازم اما وقتی مشکلی پیش میآید نه نگهبان محله اول و نه نگهبان محله دوم پاسخگو نیستند.
تقاطع سه: عزیزجان شما نگهبان محلهای که جلوی دزدها را بگیری یا گشت ارشاد محلهای که جلوی مهمانهای ما را گرفتهای؟ چرا اینها را بازرسی بدنی میکنی؟ ضد من پروندهسازی میکنی و هزینهاش را هم از خودم میگیری؟
@shahrvang
استاندار تهران گفت: «در کمیسیون مقابله با سرقت، مقرر شد که استقرار نگهبان محله در تهران اجرایی شود. براساس این طرح هر چند هزار واحد مسکونی میتوانند با استخدام نگهبان، امنیت محله را بیشتر کنند. هزینه این موضوع هم شاید برای هر خانواده ماهانه ۲۰ هزارتومان شود.» این روش بسیار خوبی برای واگذاری مسئولیت دولت به ملت است. بنابراین وقوع موارد زیر نیز پیشبینی میشود:
١- در کمیسیون مقابله با کاهش قیمت نفت مقرر شد استقرار پالایشگاه نفت محله اجرایی شود. بر اساس این طرح هرچند هزار واحد مسکونی با احداث یک پالایشگاه محلی نفت میتوانند نفت تولید و صادر کنند و وجه آن را به حساب دولت واریز نمایند.
٢- در کمیسیون مقابله با خرابی آسفالت کوچهها مقرر شد هرچند هزار واحد مسکونی یک کارخانه آسفالت برپا کنند تا امنیت تردد خودرویی بیشتر شود. هزینه این موضوع هم شاید برای هر خانواده مبلغی جزیی شود.
٣- در کمیسیون مقابله با خشکسالی نیز مقرر شد هرچند هزار واحد مسکونی خودشان یک سیستم سقاخانه مرکزی و یک سد خاکی و یک تصفیهخانه کوچک احداث کنند تا از برونرفت آب ناشی از شستوشوی حیاط و خودرو جلوگیری و آب شرب محله توسط افراد محله تامین و توزیع شود.
تقاطع یک: نپرس چرا خانه شما را دزد خالی کرده. شما سه ماه است شارژ نگهبان محله را پرداخت نکردهای و طبق قانون، نگهبان عزیز در قبال تامین امنیت خانه شما مسئولیتی ندارد.
تقاطع دو: آپارتمانی که منزل بنده در آن واقع شده، در مرز بین دو محله قرار دارد. به نحوی که در پارکینگ که در کوچه بالایی است در محله شماره یک و در ورودی آپارتمان که در کوچه پایینی است در محله شماره دو قرار دارد. من دو جا هم شارژ میپردازم اما وقتی مشکلی پیش میآید نه نگهبان محله اول و نه نگهبان محله دوم پاسخگو نیستند.
تقاطع سه: عزیزجان شما نگهبان محلهای که جلوی دزدها را بگیری یا گشت ارشاد محلهای که جلوی مهمانهای ما را گرفتهای؟ چرا اینها را بازرسی بدنی میکنی؟ ضد من پروندهسازی میکنی و هزینهاش را هم از خودم میگیری؟
@shahrvang
شهرونگ
Photo
🔸 «توماس ناست» کارتونیستی از تبار «دومیه»(قسمت دوم) ● #یحیی_تدین ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● پنجشنبه بیست و پنجم آذرماه هزار و چهارصد
در دوران همکاری «ناست»١ با مجله هفتگی «هارپرز» ٢, او علاوه بر خالق دو نماد «الاغ» و «فیل» برای احزاب «دموکرات» و «جمهوریخواه» شخصیت «سانتا کلاس»٣ یا همان «بابا نوٍیل» را نیز خلق میکند. پیرمردی که با لباس قرمز و کلاه زنگولهدار با جثهای خپله و خندهرو در شب سال نو مسیحی برای کودکان هدیه میآورد. از آن زمان هر ساله بر اساس طرحهایی که «ناست» از «بابانویل» خلق کرد در زمان برپایی جشنهای سال نو، عروسکها و مجسمههای گوناگون از این شخصیت دوستداشتنی، زینتبخش مراسم کریسمس در سراسر جهان شد. «ناست» حدود ٢٥ سال با نشریه «هارپرز» همکاری کرد، در این میان و در گیرودار جنگهای داخلی آمریکا بهواسطه ترسیم تصاویری بر ضد بردهداری توانست تحسین همگان را برانگیزد تاجاییکه «آبراهام لینکلن» ٤ رئیسجمهوری وقت، در گرامیداشت شخصیت او میگوید: «سربازی وظیفهشناس و عامل اتحاد، هنرمندی که آثارش باعث تشویق مردم برای پیوستن به جنگ میهنی گردید». مجموعه کارتونهای او با عنوان «پس از نبرد»٥ در ١٨٦٢ و «رهایی»٦ در سال ١٨٥٣ نمایانگر مواضع ضد بردهداری و ایدههای آزادیخواهانه اوست که در آنها شدت تنفر از شرارتهای نظام بردهداری و در مقابل تشریح منافع الغای قوانین بردهداری به تصویر در آمده است. پس از جدا شدن «ناست» از مجله «هارپرز» در سال ١٨٦٦، او دوران سختی را تجربه میکند، چشمه جوشان خلاقیتهایش آرامآرام خشک شده و از نظر مالی نیز دچار مشکلات فراوانی میشود. تا سال ١٩٠٢ درست زمانی که با کمک یکی از دوستان قدیمی اوضاع زندگیاش رو به بهبودی میرود، بر اثر ابتلا به بیماری با زندگی وداع میکند.
پینوشت: ١-- ٢ Thomas Nast Harpers ٣- Santa Claus ٤-Abraham Lincolm ٥- After the Battle ٦- Emancipation
@shahrvang
در دوران همکاری «ناست»١ با مجله هفتگی «هارپرز» ٢, او علاوه بر خالق دو نماد «الاغ» و «فیل» برای احزاب «دموکرات» و «جمهوریخواه» شخصیت «سانتا کلاس»٣ یا همان «بابا نوٍیل» را نیز خلق میکند. پیرمردی که با لباس قرمز و کلاه زنگولهدار با جثهای خپله و خندهرو در شب سال نو مسیحی برای کودکان هدیه میآورد. از آن زمان هر ساله بر اساس طرحهایی که «ناست» از «بابانویل» خلق کرد در زمان برپایی جشنهای سال نو، عروسکها و مجسمههای گوناگون از این شخصیت دوستداشتنی، زینتبخش مراسم کریسمس در سراسر جهان شد. «ناست» حدود ٢٥ سال با نشریه «هارپرز» همکاری کرد، در این میان و در گیرودار جنگهای داخلی آمریکا بهواسطه ترسیم تصاویری بر ضد بردهداری توانست تحسین همگان را برانگیزد تاجاییکه «آبراهام لینکلن» ٤ رئیسجمهوری وقت، در گرامیداشت شخصیت او میگوید: «سربازی وظیفهشناس و عامل اتحاد، هنرمندی که آثارش باعث تشویق مردم برای پیوستن به جنگ میهنی گردید». مجموعه کارتونهای او با عنوان «پس از نبرد»٥ در ١٨٦٢ و «رهایی»٦ در سال ١٨٥٣ نمایانگر مواضع ضد بردهداری و ایدههای آزادیخواهانه اوست که در آنها شدت تنفر از شرارتهای نظام بردهداری و در مقابل تشریح منافع الغای قوانین بردهداری به تصویر در آمده است. پس از جدا شدن «ناست» از مجله «هارپرز» در سال ١٨٦٦، او دوران سختی را تجربه میکند، چشمه جوشان خلاقیتهایش آرامآرام خشک شده و از نظر مالی نیز دچار مشکلات فراوانی میشود. تا سال ١٩٠٢ درست زمانی که با کمک یکی از دوستان قدیمی اوضاع زندگیاش رو به بهبودی میرود، بر اثر ابتلا به بیماری با زندگی وداع میکند.
پینوشت: ١-- ٢ Thomas Nast Harpers ٣- Santa Claus ٤-Abraham Lincolm ٥- After the Battle ٦- Emancipation
@shahrvang
🔸انجام وظیفه ● #امیرمسعود_فلاح ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● پنجشنبه بیست و پنجم آذرماه هزار و چهارصد
یک مقام دولتی گفته همه تلاشمان را میکنیم تا مردم رشد ٨ درصدی اقتصاد را رقم بزنند. قصد جسارت نداریم اما بهعنوان مشاوره راههای تحقق این مهم را به ایشان پیشنهاد میکنیم:
یک اینکه تعریف «رشد اقتصادی» را بومیسازی کنیم تا در دام شاخصهای من درآوردی غربیها نیفتیم و همیشه محکوم به شکست نباشیم. اصلا چرا رشد اقتصادی را طوری تعریف نکنیم که ما در صدر باشیم و آنها در قعر؟
دو اینکه دیدگاه مردم را تغییر دهیم. سطح توقعات آنها را متناسب با واقعیات پایین بکشیم و رویشان را به آن طرفی برگردانیم که چیزهای بهتری برای دیدن و لذتبردن هست.
سه اینکه ارزشیابی کیفی را جایگزین ارزشیابی کمی کنیم. یعنی چه که هی استرس به مردم وارد کنیم و بگوییم «بدویید بدویید هنوز به ٨ درصد نرسیدیم». به پشمهای وارداتی از مغولستان که نرسیدیم. حالا آنها که رسیدند و اصلا رد هم کردند کجای دنیا را گرفتند؟ اصلا یک جایی از دنیا را هم سفت گرفته باشند و ول نکنند، تا کی میخواهند نگه دارند؟ با معضل اگزیستانسیالیستی و آنتولوژیک میرایی انسان چه میکنند؟ بیاییم به نفس تلاش و اهتمام مردم ارزش بدهیم نه خروجی مادی آن. از مسیر لذت ببریم و زود رسیدن را تنها هدف قرار ندهیم.
چهار اینکه نقش مدیریت را در تحقق این هدف جدیتر بگیریم. در این راستا مدیر به حقوق مکفی، حریم امن بدون مزاحم و بپا، امنیت شغلی پایدار بلندمدت و دستباز برای بهکارگیری نیروهای موردنظرش نیاز دارد.
به نظر ما فقط با لحاظ این چهار مورد است که مردم میتوانند انجاموظیفه کنند و رشد اقتصادی مطلوب را محقق سازند.
@shahrvang
یک مقام دولتی گفته همه تلاشمان را میکنیم تا مردم رشد ٨ درصدی اقتصاد را رقم بزنند. قصد جسارت نداریم اما بهعنوان مشاوره راههای تحقق این مهم را به ایشان پیشنهاد میکنیم:
یک اینکه تعریف «رشد اقتصادی» را بومیسازی کنیم تا در دام شاخصهای من درآوردی غربیها نیفتیم و همیشه محکوم به شکست نباشیم. اصلا چرا رشد اقتصادی را طوری تعریف نکنیم که ما در صدر باشیم و آنها در قعر؟
دو اینکه دیدگاه مردم را تغییر دهیم. سطح توقعات آنها را متناسب با واقعیات پایین بکشیم و رویشان را به آن طرفی برگردانیم که چیزهای بهتری برای دیدن و لذتبردن هست.
سه اینکه ارزشیابی کیفی را جایگزین ارزشیابی کمی کنیم. یعنی چه که هی استرس به مردم وارد کنیم و بگوییم «بدویید بدویید هنوز به ٨ درصد نرسیدیم». به پشمهای وارداتی از مغولستان که نرسیدیم. حالا آنها که رسیدند و اصلا رد هم کردند کجای دنیا را گرفتند؟ اصلا یک جایی از دنیا را هم سفت گرفته باشند و ول نکنند، تا کی میخواهند نگه دارند؟ با معضل اگزیستانسیالیستی و آنتولوژیک میرایی انسان چه میکنند؟ بیاییم به نفس تلاش و اهتمام مردم ارزش بدهیم نه خروجی مادی آن. از مسیر لذت ببریم و زود رسیدن را تنها هدف قرار ندهیم.
چهار اینکه نقش مدیریت را در تحقق این هدف جدیتر بگیریم. در این راستا مدیر به حقوق مکفی، حریم امن بدون مزاحم و بپا، امنیت شغلی پایدار بلندمدت و دستباز برای بهکارگیری نیروهای موردنظرش نیاز دارد.
به نظر ما فقط با لحاظ این چهار مورد است که مردم میتوانند انجاموظیفه کنند و رشد اقتصادی مطلوب را محقق سازند.
@shahrvang
🔸چی کار کنیم؟! ● تیتر یک صفحه #شهرونگ ● #امیرمسعود_فلاح ● دوشنبه بیست و نهم آذرماه هزار و چهارصد
@shahrvang
@shahrvang
🔸 افزایش حقوق مدیران در شرکتهای زیانده دولتی! ● #مهدی_عزیزی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و نهم آذرماه هزار و چهارصد
@shahrvang
@shahrvang
🔸تغییر فاز حضرت حافظ در شب یلدا ● #شهرام_شهیدی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و نهم آذرماه هزار و چهارصد
تنها چیزی که کسی از دراز بودنش خجالت نمیکشد و نمیگویند هیس زشت است همین درازترین شب سال است. یعنی شب یلدا.
حسن این شب یلدا هم در این است که هیچ وکیل و وصی و قیم و آقابالاسر و مسئولی ندارد و برای همین در درازای تاریخ همین جور دراز مانده.
معمولا در روزنامه وقتی از واژه دراز استفاده میکنی سردبیر درازت میکند. یکی از محاسن دیگر شب یلدا این است که شما از برخی واژهها میتوانی استفاده کنی بدون اینکه مورد عتاب قرار بگیری.
از بحث اول دور نشویم. اگر شب یلدا را دست محیطزیست سپرده بودند الان شب یلدا خشک شده بود. اگر وزارت نفت مسئولیت شب یلدا را به عهده گرفته بود، از بس قیمتش کشیده بود پایین دیگر از شب اول تیر هم کوتاهتر بود. اگر صداوسیما مسئول شب یلدا بود اینقدر آب توی آن میبست و از سر و تهش میزد که دیگر شب نبود. یک دایره چاق بیمعنا بود.
در تاریخ آمده که ما ایرانیها هم شب یلدا را جشن میگرفتهایم هم چله تموز یا چله تابستان یا همان بلندترین روز سال را. ولی بعد دیدند ایرانیها اینقدر در طول روز مشکل دارند که در چله تموز لابد یک دقیقه به مشکلاتشان اضافه میشود و این چله دیگر بد شناخته شد و کمکم مردم فراموشش کردند. حالا نگویید مگر مردم شبها مشکل ندارند. دارند اما در چهاردیواری خودشان یکجوری که دیگران نفهمند مشکلشان را حل کرده و شب را روز میکنند.
یکی از مشکلات امروزی در شب یلدا تهیه پول برای خرید آجیل مشکلگشاست. این قضیه جوری پارادوکس دارد که بزرگ ترین فیزیکدانان قرن هم از حل مسألهاش برنیامدهاند. یعنی لازم است برای رفع مشکل خرید آجیل مشکلگشا یواشکی برویم جایی آجیل مشکلگشا بخوریم، بلکه بختمان باز شود. لوپ عجیبی است و بیشتر به سیاهچالهها شبیه است.
این روزها کسی جرات ندارد فال حافظ بگیرد. گذشت آن روزها که حافظ میگفت «کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور» نخیر. این خبرها نیست. این روزها هر که و در هر جا فال حافظ بگیرد، در فالش میآید «از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار از این بیابان وین راه بینهایت».
@shahrvang
تنها چیزی که کسی از دراز بودنش خجالت نمیکشد و نمیگویند هیس زشت است همین درازترین شب سال است. یعنی شب یلدا.
حسن این شب یلدا هم در این است که هیچ وکیل و وصی و قیم و آقابالاسر و مسئولی ندارد و برای همین در درازای تاریخ همین جور دراز مانده.
معمولا در روزنامه وقتی از واژه دراز استفاده میکنی سردبیر درازت میکند. یکی از محاسن دیگر شب یلدا این است که شما از برخی واژهها میتوانی استفاده کنی بدون اینکه مورد عتاب قرار بگیری.
از بحث اول دور نشویم. اگر شب یلدا را دست محیطزیست سپرده بودند الان شب یلدا خشک شده بود. اگر وزارت نفت مسئولیت شب یلدا را به عهده گرفته بود، از بس قیمتش کشیده بود پایین دیگر از شب اول تیر هم کوتاهتر بود. اگر صداوسیما مسئول شب یلدا بود اینقدر آب توی آن میبست و از سر و تهش میزد که دیگر شب نبود. یک دایره چاق بیمعنا بود.
در تاریخ آمده که ما ایرانیها هم شب یلدا را جشن میگرفتهایم هم چله تموز یا چله تابستان یا همان بلندترین روز سال را. ولی بعد دیدند ایرانیها اینقدر در طول روز مشکل دارند که در چله تموز لابد یک دقیقه به مشکلاتشان اضافه میشود و این چله دیگر بد شناخته شد و کمکم مردم فراموشش کردند. حالا نگویید مگر مردم شبها مشکل ندارند. دارند اما در چهاردیواری خودشان یکجوری که دیگران نفهمند مشکلشان را حل کرده و شب را روز میکنند.
یکی از مشکلات امروزی در شب یلدا تهیه پول برای خرید آجیل مشکلگشاست. این قضیه جوری پارادوکس دارد که بزرگ ترین فیزیکدانان قرن هم از حل مسألهاش برنیامدهاند. یعنی لازم است برای رفع مشکل خرید آجیل مشکلگشا یواشکی برویم جایی آجیل مشکلگشا بخوریم، بلکه بختمان باز شود. لوپ عجیبی است و بیشتر به سیاهچالهها شبیه است.
این روزها کسی جرات ندارد فال حافظ بگیرد. گذشت آن روزها که حافظ میگفت «کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور» نخیر. این خبرها نیست. این روزها هر که و در هر جا فال حافظ بگیرد، در فالش میآید «از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار از این بیابان وین راه بینهایت».
@shahrvang
🔸پیشنهادهایی برای شب یلدا ● #امیرمسعود_فلاح ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و نهم آذرماه هزار و چهارصد
١- وزارت ارتباطات در راستای وظیفه ذاتی صیانت از حریم و حقوق و سایر چیزهای کاربران، با پایینکشیدن سرعت اینترنت، باعث کنار گذاشتن گوشی و بههمچسبیدن خانواده و هرچه گرمترشدن کانون آن شده و یک یلدای اصیل و سنتی را رقم بزند. حالا ممکن است این گرمشدن کانون خانواده یک آثار وضعی هم داشته باشد که حدود ٩ ماه بعد (کمتر یا بیشتر) خودش را نشان میدهد.
٢- وزارت میراث فرهنگی و گردشگری پیامک انبوه برای همه شهروندان بفرستد با این محتوای روشنگرانه که آیا میدانید با پول و وقتی که برای شب یلدا صرف میکنید چقدر محصول میتوان کاشت، داشت و حتی برداشت کرد و اشتغالزایی نمود؟
٣- تمامی پاساژها و مراکز خرید در سایر شهرها از سر شب تا آخر شب پشتسر هم ترانه جاودانه «آخ تو شب یلدای منی» را پخش کنند و حال مردم را خوبتر از اینی که هست، کنند.
٤- خودروسازان داخلی به مناسبت ورود رسمی به فصل سرد زمستان و افزایش هزینه تمامشده تولید خودروها در زیر برف و بوران و تگرگ و باران، ٢٥درصد بهطور رسمی (و مقادیر ناچیزی مضاف بر آن غیررسمی) روی قیمت خودروهای جذاب و خلاقانه ساخت داخل بکشند.
٥- تلویزیون در راستای احیای سنتهای فراموششده میهن عزیزمان، یک آقای جذاب و خوشنمک را با نام «شهرام قصهگو» بیاورد که در شب یلدا برای مردم قصههای گدازندهای از اوضاع فجیع کشورهای دیگر بگوید. تاکید میکنیم آقا باشد و شهرام قصهگو باشد که درعین خانمنبودن، شهرزاد قصهگو را تا حدودی به اذهان متبادر کند. تاکید میشود تا حدودی که یکوقت کسی فکرهای ناجور نکند.
٦- صد دیگر روی قیمت همه خانهها کشیده شود تا نسل جوان قدر کانون گرم خانواده و محیط امن خانه را در شب سرد یلدا بیشتر بداند و دیگر حتی هوس جداشدن از خانواده و مستقلشدن را در عالم خیال هم نکند.
@shahrvang
١- وزارت ارتباطات در راستای وظیفه ذاتی صیانت از حریم و حقوق و سایر چیزهای کاربران، با پایینکشیدن سرعت اینترنت، باعث کنار گذاشتن گوشی و بههمچسبیدن خانواده و هرچه گرمترشدن کانون آن شده و یک یلدای اصیل و سنتی را رقم بزند. حالا ممکن است این گرمشدن کانون خانواده یک آثار وضعی هم داشته باشد که حدود ٩ ماه بعد (کمتر یا بیشتر) خودش را نشان میدهد.
٢- وزارت میراث فرهنگی و گردشگری پیامک انبوه برای همه شهروندان بفرستد با این محتوای روشنگرانه که آیا میدانید با پول و وقتی که برای شب یلدا صرف میکنید چقدر محصول میتوان کاشت، داشت و حتی برداشت کرد و اشتغالزایی نمود؟
٣- تمامی پاساژها و مراکز خرید در سایر شهرها از سر شب تا آخر شب پشتسر هم ترانه جاودانه «آخ تو شب یلدای منی» را پخش کنند و حال مردم را خوبتر از اینی که هست، کنند.
٤- خودروسازان داخلی به مناسبت ورود رسمی به فصل سرد زمستان و افزایش هزینه تمامشده تولید خودروها در زیر برف و بوران و تگرگ و باران، ٢٥درصد بهطور رسمی (و مقادیر ناچیزی مضاف بر آن غیررسمی) روی قیمت خودروهای جذاب و خلاقانه ساخت داخل بکشند.
٥- تلویزیون در راستای احیای سنتهای فراموششده میهن عزیزمان، یک آقای جذاب و خوشنمک را با نام «شهرام قصهگو» بیاورد که در شب یلدا برای مردم قصههای گدازندهای از اوضاع فجیع کشورهای دیگر بگوید. تاکید میکنیم آقا باشد و شهرام قصهگو باشد که درعین خانمنبودن، شهرزاد قصهگو را تا حدودی به اذهان متبادر کند. تاکید میشود تا حدودی که یکوقت کسی فکرهای ناجور نکند.
٦- صد دیگر روی قیمت همه خانهها کشیده شود تا نسل جوان قدر کانون گرم خانواده و محیط امن خانه را در شب سرد یلدا بیشتر بداند و دیگر حتی هوس جداشدن از خانواده و مستقلشدن را در عالم خیال هم نکند.
@shahrvang
🔸 دزدان همه جمعند! ● بازنشر کارتونی از #مهناز_یزدانی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و نهم آذرماه هزار و چهارصد
@shahrvang
@shahrvang
🔸 توپ تو زمین مردم ● شهرامخان از فرنگ برگشته ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و نهم آذرماه هزار و چهارصد
رفیقی دارم که همیشه خدا رژیم است مگر اینکه میهمان من باشد. البته هربار هم از او میپرسم تو مگر رژیم نبودی؟ پس چرا اینقدر میلمبانی؟ جواب میدهد که طبق توصیه پزشک یک روزهایی آف هستم. یعنی مرخصی رژیمی. من هم برای روزهای رژیم بیرژیم این روزهایی که تو دعوت میکنی را انتخاب میکنم که از دستم ناراحت نشوی بگویی همراه نیست.
میبینید؟ به چه راحتی توپ را انداخت تو زمین من؟ البته این کار، یعنی شوتکردن توپ تو زمین دیگران، این روزها در همه امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور نمود پیدا کرده و به عبارتی مد شده است.
اگر بخواهید مثال بزنم هم میزنم. مثلا همین مسأله سوخت مازوتها. وقتی مردم اعتراض میکنند که آقاجان دیگر نمیشود نفس کشید و هوا به طور عجیبوغریبی آلوده است، مسئولان در جواب میگویند به خاطر تامین انرژی و قطعنشدن گاز و برق خانههای شهروندان، اقدام به سوزاندن مازوت میکنند. جوری هم این جمله را ادا میکنند که انگار جمله ادامه دارد و قرار است بگویند ما که خودمان گازمان قطع نمیشود و برای خاطر شما مازوت میسوزانیم.
البته این تمام ماجرا هم نیست. مسئولان نهتنها توپ را شوت میکنند در زمین مردم که اگر گلی هم در جریان مسابقه زده شود، میگویند به خاطر ضعف دفاعی مردم بوده و هر گلی که زده شود هم روی قابلیتهای تکنیکی و فردی آنها.
از رفتار رفیقم و مسئولان یاد یک لطیفه از ملانصرالدین افتادم. یک شب خر ملا را از طویله دزدیدند. همسایهها جمع شدند که چرا در طویله را قفل نکردی؟ یا چرا در را باز گذاشته بودی؟ یا چرا خوابت اینقدر سنگین است ؟ و ... و ... و ...
ملا بالاخره صبرش لبریز شد و جواب داد: «مثل اینکه گناه من است و جناب دزد هیچ نقش و مسئولیتی در این سرقت ندارد.»
وضعیت ملانصرالدین شبیه ما نیست؟ مال بردگانی که صبح به صبح تا چشم باز میکنیم میبینیم ارزش پول ملیمان کاهش پیدا کرده؟
@shahrvang
رفیقی دارم که همیشه خدا رژیم است مگر اینکه میهمان من باشد. البته هربار هم از او میپرسم تو مگر رژیم نبودی؟ پس چرا اینقدر میلمبانی؟ جواب میدهد که طبق توصیه پزشک یک روزهایی آف هستم. یعنی مرخصی رژیمی. من هم برای روزهای رژیم بیرژیم این روزهایی که تو دعوت میکنی را انتخاب میکنم که از دستم ناراحت نشوی بگویی همراه نیست.
میبینید؟ به چه راحتی توپ را انداخت تو زمین من؟ البته این کار، یعنی شوتکردن توپ تو زمین دیگران، این روزها در همه امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور نمود پیدا کرده و به عبارتی مد شده است.
اگر بخواهید مثال بزنم هم میزنم. مثلا همین مسأله سوخت مازوتها. وقتی مردم اعتراض میکنند که آقاجان دیگر نمیشود نفس کشید و هوا به طور عجیبوغریبی آلوده است، مسئولان در جواب میگویند به خاطر تامین انرژی و قطعنشدن گاز و برق خانههای شهروندان، اقدام به سوزاندن مازوت میکنند. جوری هم این جمله را ادا میکنند که انگار جمله ادامه دارد و قرار است بگویند ما که خودمان گازمان قطع نمیشود و برای خاطر شما مازوت میسوزانیم.
البته این تمام ماجرا هم نیست. مسئولان نهتنها توپ را شوت میکنند در زمین مردم که اگر گلی هم در جریان مسابقه زده شود، میگویند به خاطر ضعف دفاعی مردم بوده و هر گلی که زده شود هم روی قابلیتهای تکنیکی و فردی آنها.
از رفتار رفیقم و مسئولان یاد یک لطیفه از ملانصرالدین افتادم. یک شب خر ملا را از طویله دزدیدند. همسایهها جمع شدند که چرا در طویله را قفل نکردی؟ یا چرا در را باز گذاشته بودی؟ یا چرا خوابت اینقدر سنگین است ؟ و ... و ... و ...
ملا بالاخره صبرش لبریز شد و جواب داد: «مثل اینکه گناه من است و جناب دزد هیچ نقش و مسئولیتی در این سرقت ندارد.»
وضعیت ملانصرالدین شبیه ما نیست؟ مال بردگانی که صبح به صبح تا چشم باز میکنیم میبینیم ارزش پول ملیمان کاهش پیدا کرده؟
@shahrvang